Professional Documents
Culture Documents
هتعالی باسم
های از سوی یکی از بسسرادران ایمسسانی بسسه دسسستم چندی پیش نام
رسید که دربارة آیة تطهیر مطسسالبی نوشسسته و سسسوالتی مطسسرح
کرده بود .نظر به اینکه نامة ایشان خصوصی نبسسود مسسن نیسسز نامسسة
مزبور را در جمعی از برادران ایمانی خواندم و مطالبی را دربارة
مفاد آن نامه و آیة تطهیر تقریر کسسردم کسسه ضسسبط شسسد .یکسسی از
دوستان گرامی ،تحریر مطالب جلسة مذکور را برعهده گرفسست و
در عیسسن حسسال بسسر آن بسسود کسسه حسسالت گفتسساری و شسسفاهی سسسخنان
اینجانب کامل ً از میسسان نسسرود .آنچسسه اینسسک در مقابسسل شماسسست بسسه
انگیزة بررسی همان نامه فراهم آمسسده اسسست .از آن بسسرادر عزیسسز
هاش موجب تقریر این مطسسالب شسسد و بسسرادر کوشسسایی کسسه که نام
ههایم را برعهده گرفت ،سپاسگزارم. تحریر گفت
3 تأملی در آیه تطهیر
-1اول ً آیة قرآن م
یفرماید:
)یونس (36 /
یکنسسد تسسا چسسه
یعنی گمان غالب هم برای بیان حقیقت کفایت نم
یدانیسسم .لسسذا عسسرض رسسسد بسسه احتمسسالت و چیزهسسایی کسسه اص سل ً نم
یکنم که بر خلف ادعسای شسما همسة آیسه و آیسات قبسل و بعسد را م
هام .قرآن کتسسابی یآید رسید ً
هام و به نتایجی که ذیل م مطالعه کرد
هایم.نیست که فقط شما خوانده باشید ما هم آن را مطالعه کرد
-2با تدبر در آیات 28تا 35سورة احزاب نکسسات بسسسیار جسسالبی
یگیرد: مد نظر قرار م
الف( آیات خطاب به زنان پیامبر آغاز شده است کسسه در ایسسن
خطابات از لفظ ازواج یا از لفظ »نساء النبی« که بسیار روشسسن و
سرراست است استفاده شده ،امسسا بسسه ناگسساه مخسساطب آیسسه أهل
یشسسود و تصسسریح زنسسان پیسسامبر بسسه اصسسطلح أهلل الللبیت م
البیت تغییر م
یکند.
ب( تمام ضمایر جمسسع مسسؤنث اسسست امسسا در میانسسة راه بسسه جمسسع
یگردد!یشود و دوباره به جمع مؤنث برم مذکر تبدیل م
ج( خطابات قرآن نسبت به زنان نبی کسسه عسسدة معینسسی هسسستند.
شآمیز است .گویی احتمال فاحشة مسسبینه یسسا خطاباتی تند و سرزن
تبرج آن هم به سبک جاهلیت اولسسی یسسا نسسازک کسسردن صسسدا در بیسسن
های وجود داشته است .حتی زنان وجود دارد و یا )نعوذبالله( سابق
یفرماید :که بسسرای نیکوکسسارانی از ایشسسان اجسسر عظیمسسی خداوند م
آماده کرده است .اما ناگاه در میانسسة آیسسات )و نسسه در انتهسسای آنهسسا(
خطابی بسیار ارزشمند مبنی بر تطهیر اهل البیت و بسسردن هسسر
یخسسورد کسسه کسسامل ً خلف سسسیاق گونه پلیدی و ناپسساکی بسسه چشسسم م
معنایی آیات است.
با توجه به نکات فوق به خسوبی روشسن اسسست کسه هیسچ گوینسسدة
یدلیسسل ههسسایش نسسسبت بسسه زنسسان ،خطسساب را ب عاقلی در میسسان گفت
4 تأملی در آیه تطهیر
-4در زمان نزول آیات فقط یک دخسستر آن هسسم حضسسرت زهسسرا -
مالله علیهسسا -در بیسست رسسسول خسسدا حضسسور داشسست و قطعسا ً سل
یشود ،اظهار تردید در این مسسورد بسسسیار شمول لفظ اهل البیت م
عجیب است.
-5در لغت و زبان عرف بشر افراد را جزء اهل بیست خودشسان
یکننسسد .اهسسل بیسست نسسبی را شسسامل خسسود نسسبی حسسساب نم
یگیرند و اگسسر بخسسواهیم چنیسسن معنسسی کنیسسم بایسسد بگسسوییم :اهل نم
البیت اصطلح است .لذا ایسسن کسسه گفت
هانسسد» :ابراهیسسم را آیسسه
یدلیل و مصادره بسسه مطلسسوب جزء اهل بیتش به حساب آورده« ب
است .قاعدة تغلیب هم جایی است کسسه لاقسسل یسسک مسسرد در میسسان
زنان حاضر باشد و با توجه به این که نبی در ظاهر لغات جسسزء
یشسسود مشسسکل ضسسمیر مسسذکر حسسل اهسسل بیسست خسسودش حسسساب نم
یگردد.نم
-6اما چنان که در آیة 35آمده است:
)احزاب (34 /
ههایتسسان از آیسسات خسسدا خوانسسده
»و یاد کنید آنچه را که در خان
یشود«. م
برای زنان پیامبر لفظ بیسسوت آمسسده نسسه بیسست .لسسذا ایشسسان در
ههای مختلف حضور داشتند و بیتی که مشسسهور بسسود بیسست خسسود خان
رسول خدا بود که در جسسوار مسسسجد النسسبی اسسست و در ایسسن
بیت تنها دختر و داماد و اسباط رسول خدا حضور داشتند.
یگوید :اهل البیت منظسسور اهسسل السسبیوت نیسسست حال وقتی آیه م
بلکه اهل بیت خاصی است .شما بگوییسسد :ایسسن اهسسل بیسست کیاننسسد؟
زنان پیامبر ؟
-7اگر اهل السسبیت زنسان رسسسولند ،بسسه مسسوجب ایسسن آیسسه مقسامی
نها دارند ،چسرا کسه هسر گسونه پلیسدی از ایشسان والتر از همة انسا
زدوده شده است .پس چرا در هنگام مباهله پیامبر اکرم فقط
یطالب و صدیقه کبری و حسنین -علیهم السلم -را یبن اب
عل
به همراه برد و اولی را نفس خود ،دومی را نساء خود .سسسومی و
چهارمی را پسران خود خواند؟ بالخره ما اهل السسبیت نبسسوت را از
6 تأملی در آیه تطهیر
پس از تقدیم سلم ،نامة آن جناب را با دقت خواندم و از اینکسسه
بحث را با آیة شریفة:
)یونس (36 /
ینیسساز
»همانسسا گمسسان بسسه هیسسچ روی ]آدمسسی را[ از حقیقسست ب
نسازد«.
یدانید باید مراقسسب
هاید ،مسرور شدم .البته چنانکه م
آغاز نمود
های نشسسویم کسسه
شها ،مشمول آیة کریم بود که در این قبیل سفار
یفرماید:
م
)بقره (44 /
یدهیسسد و خسسود را از یسساد
»آیسسا مسسردم را بسسه نیکسسی فرمسسان م
یبرید؟«. م
8 تأملی در آیه تطهیر
) احزاب /
(31-30
»ای زنان پیامبر ،هر که از شسسما ،آشسسکارا بسسه کسساری زشسست،
مبسسادرت ورزد او را عسسذاب دو چنسسدان باشسسد و ایسسن بسسر خسسدا
هاش را بسساآسسسان اسسست ،و هسسر کسسه از شسسما خسسدا و فرسسستاد
فروتنی فرمان برد و کرداری شایسته به جای آرد ،پاداشش
یدهیسسم و برایسسش روزی بزرگسسوارانه آمسساده را دو چنسسدان م
هایم«.ساخت
آنگاه برای تبیین اینکه چرا محاسبة اعمسسال ایشسسان بسسه صسسورتی
غیر از سایرین خواهد بسسود بسسار دیگسسر کلم خسسود را بسسا خطسساب ﴿َيا
یفرماید:ي﴾ آغاز کرده و م ساءَ الن ّب ِ ّ
نِ َ
)احزاب (31 /
»ای زنان پیامبر ،اگر پارسایی کنید همسان هیچ یک از زنان
نیستید«.
یفرماید:
و پس از این مقدمه م
10 تأملی در آیه تطهیر
یخلف ،نیمسسی از ه ﴾...در تمام مصسساحف مسسسلمین ،ب ريدُ الل ّ ُ
ما ي ُ ِ
-آیه ﴿إ ِن ّ َ
1
آیه 33و دنباله بخش اول آن اسسست و هیچگسساه یسسک آیسسه مسسستقل و جسسدا از
صدر آیه شمرده نشده است.
11 تأملی در آیه تطهیر
-در اینجا مناسب اسسست کسسه یسسادآور شسسویم :اگسسر قسسرآن در آیسسه 34سسسوره 2
ههای شما )زنان پیسسامبر ،«(در آیسسه 53 احزاب فرموده »بیوتکن = خان
همین سسسوره تعسسبیر »بیوت النبی« را بکسسار بسسرده کسسه از تأمسسل در آیسسات
یشود بیت همسران پیامبر ،همان بیت پیسسامبر بسسوده مذکور معلوم م
است .بنابراین ،کسی که ادعا کرده» :زنسسان پیسسامبر کسسه خداونسسد حاضسسر
های را که آنان در آن سکونت دارند ،به پیسسامبر نسسسبت دهسسد« نشده خان
)اهل بیت در آیه تطهیر ،جعفر مرتضسسی العسساملی ،ترجمسسه محمسسد سسسپهری،
انتشسسارات دفسستر تبلیغسسات اسسلمی ،ص (78سسسخنش موافسسق قسسرآن کریسسم
نیست(.
12 تأملی در آیه تطهیر
-اراده خدا در مسسواردی تشسسریعی اسسست کسسه اراده و اختیسسار مکلسسف نیسسز در 1
تحقق آن دخیل باشد و مکلف به خواست خود به اراده خدا عمل کنسسد .بسسر
مه تحقق مراد اسسست خلف اراده تکوینی خدا که کامل ً نامشروط و علت تا ّ
و هیچ مانع و تأخیری برای آن متصور نیست.
-يعني» :پسس ]طسبیعی سسخن بگوییسد و[ گفتسار خسود را نسرم و نسازک 2
نسازید«.
-یعنی» :و به شیوة جاهلیت پیشین به خودنمایی برون نیایید«. 3
14 تأملی در آیه تطهیر
1
)احزاب (32 /
آورده و فرموده جز این نیست کسسه خسسدا اراده دارد کسسه شسسما را
پاک سازد یعنی تحقق پاکی منظور خدا ،از طریق عمل بسسه اوامسسر
و اجتناب از نواهی خواهد بود )تأمل بفرمایید(.
لزم است بدانیم اگر در ابتدای کلم سخن از مسایل طسسبیعی و
تکوینی باشد و در آنجا »اراده« ذکر شود بدیهی است که مقصسسود
»ارادة تکسسوینی« اسسست ،امسسا وقسستی از بایسسد و نبایسسد و امسسر و نهسسی
شرعی سخن به میان آید و سپس »اراده« ذکر شود پیداست کسسه
»ارادة تشریعی« منظسسور اسسست .بسسه عبسسارت دیگسسر ،اگسسر »اراده«
معطوف به امور تکوینی باشد ،مقصود »ارادة تکوینی« است کسسه
مة تحقق مراد است.2 فناپذیر و علت تا ّ
تخل
اما اگر »اراده« معطوف به احکام و اوامر و نسسواهی شسسرعی و
یتردید منظور »ارادة تشسسریعی« اسسست، قوانین الهی ذکر شود ،ب
یالمثسسل »ارادة تشسسریعی« را در آیسسة ششسسم مبارکسسة »مسسائده« ف
یتوان دید که فرموده: م
1
روى خود و دسسستهايتان را تسسا، چون به ]قصد[ نماز برخيزيد، »اى مؤمنان- 1
افزون بر این ،در سورة »احزاب« )آیات 28به بعسسد( سسسخن از
ههسسای خسسویش قسسرار گیریسسد و تکالیف است ،از قبیسسل اینکسسه در خان
خودنمسسایی نکنیسسد و نمسساز اقسسامه کنیسسد و زکسسات بپردازیسسد و خسسدا و
رسولش را اطاعت کنید و ...پرواضح است که این امور مربسسوط
به »ارادة تشریعی« الهی است نه ارادة تکوینی .به عبارت دیگسسر،
ارادة خسسدا بسسر اذهسساب رجسسس و تطهیسسر اهسسل السسبیت کسسه در سسسورة
های اسسست کسسه در م﴾ ماننسسد اراد »احسسزاب« فرمسسوده﴿ :ي ُطَ ّ
هَرك ُل ْ
سورة »مائده« خطاب به همة مؤمنین س از جمله پیامبر اکرم و
م﴾. ريدُ ل ِي ُطَ ّ
هَرك ُ ْ حضرت علی و فاطمه و ...س فرموده ﴿ي ُ ِ
همچنان که به پیامبر نیز فرموده:
) توبه
(103 /
لهسسای ایشسسان زکسسات بگیسسر کسسه بسسدین کسسار پاکشسسان
»از ما
یکنی«. یسازی و آنان را تزکیه و پالیش ]روحی[ م م
آیا این آیه بدان معنی است هر که به پیامبر زکسسات پرداخسست،
طاهر و معصوم شسسد؟! بسدیهی اسسست کسه مقصسود ایسن اسسست کسه
نها از آلودگی به حرص و هدف از تشریع زکات آن است که انسا
آز نسبت بسسه مسسال دنیسسا ،پسسالیش شسسوند و ایسسن پسساکی و طهسسارت از
یشود.1 طریق عمل به قانون زکات حاصل م
یکنم که در ذیل آیسسة 6سسسورة توجه شما را به این نکته جلب م
مبارکه »مائده« ،افعال مضارع آمده است مانند »یرید« و »یتسسم«
و در آیسسه 103سسسورة »تسسوبه« نیسسز افعسسال »تطهسسر« و »تزکسسی«
عاند .زیسسرا تحقسسق ایسسن افعسسال منسسوط و مشسسروط اسسست بسسه مضسسار
اجتنسساب از نسسواهی و انجسسام اوامسسری کسسه قبسسل از ایسسن افعسسال ذکسسر
هاند یعنسسی تحقسسق ایسسن افعسسال نتیجسسة اعمسسال و افعسسال پیسسش ازشد
یبینیسسم کسسه آیسسة تطهیسسر نیسسز
آنهاست .با در نظر داشتن این نکته م
نفرموده» :اذهب الللله عنکللم الرجللس وطهرکللم = ....
یتسسوان
-در قرآن کریم آیات فراوانی درباره »اراده تشریعی« پروردگار م 1
-با توجه به اینکه شما »اصسسحاب کسسساء« را حسستی قبسسل از نسسزول ایسسن آیسسه 1
قاعدة مورد نظر ما ،همان قاعدة تغلیب است .بنا به قاعسسدة
مذکور ،جمعی از اناث که شامل حداقل یک مذکر باشد ،وجوبا ً در
حکم جمع مذکر است .به عبارت دیگر ،اگسسر گروهسسی از زنسسان کسسه
فقط یک مرد در میانشان باشد ،به من سلم کنند؛ پاسسسخ مسسن بسسه
آنها باید با ضمیر جمع مذکر باشد .یعنی باید در جوابشان بگوییم:
علیکم السلم.
قرآن کریم که به زبان قوم عرب یعنی بسسه زبسسان فصسسیح عربسسی
نازل گردیده 1همواره این قاعده را رعایت کرده اسسست .از جملسسه
یآینسسد و بسسه او
آنگاهی که فرشتگان به خانة حضسسرت ابراهیسسم م
یدهنسسد و همسسسر آن حضسسرت بسسا تعجسسب فرزنسسدی را بشسسارت م
یدهند:
یخندد ،فرشتگان پاسخ م م
)هود (73 /
ینمایی )توجه کنید که فعل ،مفرد »آیا از کار خدا شگفتی م
مؤنث مخاطب است( رحمت خسسدا و برکسساتش بسسر شماسسست
یگمان خدا ستوده و بزرگوار است«. ]ای[ اهل این خانه ،ب
چنانکه ملحظه شد با اینکه مخاطب کلم فرشسستگان در ابتسسدای
آیسسه ،یسسک زن )= حضسسرت سسساره( بسسوده ،ولسسی بسسا تسسوجه بسسه اینکسسه
حضرت ابراهیم نیز اهل همان خانسسة مسسورد نظسسر بسسوده؛ در ذیسسل
آیه ،ضمیر جمع مسسذکر مخسساطب بسسه کسسار رفتسسه اسسست و فرشسستگان
هانسسسد .﴾ ﴿ :پسسسس زن گفت
-چنسسسسانکه فرمسسسسوده ﴿ : 1
یتواند اهل بیت باشسسد .در سسسورة احسسزاب نیسسز عین سا ً همیسسن خانه م
ساءَ یشود یعنسسی در ابتسسدای آیسسات ،خطسساب ﴿َيا ن ِ َ موضوع دیده م
ي﴾= ای زنان پیامبر «آمده و حسستی در صسسدر آیسسة 33همسسة الن ّب ِ ّ
ضمایر ،جمع مؤنث است اما هنگام سخن گفتن از »اهل البیت
= اهل این خانه« که پیامبر نیز اهل و صاحب همان خانه بوده
-بلکه سایرین به اعتبار وابستگی و پیوند با آن حضرت ،اهل خانة
یشسسدند -ضسسمیر جمسسع مسسذکر ،اسسستعمال شسسده مذکور محسسسوب م
است.
هللا َ
هاند که خطابات قرآن از قبیل ﴿َيا أي ّ َ در کتب تفسیر نیز گفت
م﴾ و نظایر آنها ،مختص و منحصسسر عل َي ْك ُ ْ
ب َ مُنوا﴾ و ﴿ك ُت ِ َ
نآ َ ذي َ ال ّ ِ
لاند ولسسی بنسسا بسسه قاعدة به مردان نیست بلکه زنسسان نیسسز مشسسمو
تغلیب ،ضمایر مذکر به کار رفته است.
هانسسد ،از بنسسد سسسوم تانگیز گفت اما برادر ما سخنی بسسسیار شسسگف
یآیسسد کسسه آیسسة 73سسسورة هسسود را دارای ابهسسام و نامسسة ایشسسان برم
یپرسند یدانند و دربارة این آیه نیز م سئوالی بیش از آیة تطهیر م
که :این سؤال مطرح است که »اهل البیت« کیستند؟!
لزم اسسست در اینجسسا آیسسة مسسذکور را اجمسال ً مسسرور کنیسسم :بنسسا بسسه
فرمسسودة قسسرآن کریسسم ،فرشسستگان بسسرای مسسژده دادن نسسزد حضسسرت
ابراهیم آمدند .آن حضرت ابتدا آنان را نشناخت و پنداشت کسسه
های بریسسان آورد امسسا چسسون دیسسد کسسه ناند و برایشسسان گوسسسال انسسسا
یرسد از آنها بیمناک شد و گمان کرد کسه قصسد دستشان به آن نم
بدی دارند .فرشتگان خود را معرفی کردند و گفتند :بیمناک مباش
هایسسم بسسرای قسسوم تسسو که ما فرسسستادگان خسسداییم و عسسذابی کسسه آورد
نیست بلکه:
) هود /
(70
»ما به سوی قوم لوط* اعزام شد
هایم«.
یفرماید:
سپس قرآن م
نماینده و مبلغ آیین حضرت ابراهیم در میان قوم خود بود.
21 تأملی در آیه تطهیر
-دربسساره آیسسه 73سسسوره هسسود مفیسسد اسسست کسسه مراجعسسه کنیسسم بسسه تفسسسیر 1
در سورة »احزاب« نیز معقسسول و مقبسسول نیسسست کسسه قسسرآن در
میان خطاب به زنان پیامبر ،ناگهان و بدون سابقه و بدون ذکسسر
یآنکه کلم قبلی را به پایان برساند ،به کلی از مخاطبین جدید و ب
یباشسسند زنان مذکور س که مخاطبین قبل و بعد جملة مورد نظسسر ،م
س صرف نظر کرده و با افسسراد دیگسسری سسسخن آغسساز کنسسد و مطلسسبی
بگوید که هیچ ارتباطی با زنان پیامبر ندارد و ایشسسان از شسسمول
1
جاند!!
آن خار
یپرسسسیم :آیسسا شسسما اهسسل خانسسة خودتسسان
از نویسسسندة محسسترم م
نیستید ،آیا همسر شما اهل خانه شما نیست؟! و فقط فرزندان و
نوادگان شما و دامادتان اهل خانة شما هستند؟!!! بسسه راسسستی بسسه
هاید؟!
اندازة کافی در این گفتة خود تأمل کرد
یکنیم که تماثل بسسسیاری اکنون توجه شما را بدین نکته جلب م
میان آیة 73سورة هود با آیة تطهیر وجسسود دارد .مخسساطب هسسر دو
آیه ،مؤنث است؛ در سورة هود ،مفرد مؤنث و در سورة احسسزاب،
جمع مؤنث .در هر دو ،مخاطب صدر کلم ،همسسسر پیسسامبر اسسست.
در هر دو ،لفظ منصوب »اهل البیت = ای اهل این خسسانه« بسسه
کار رفته است .در صسسدر آیسسة 33سسسورة »احسسزاب« ،افعسسال جمسسع
مؤنث مخاطب و در ذیل همسان آیسه ضسمایر جمسع مسسذکر مخساطب
آمده است .بنابراین ،ضمیر جمع مذکر به هر دلیلی که در آیسسة 73
سورة هود آمده باشد به همان دلیل در آیسسة تطهیسسر نیسسز اسسستعمال
شده است .2از نظر ما قاعدة تغلیب در هر دو آیه مراعات شده
یدانیم پیش از آنکه به اجسسزای دیگسسر آیسسة یمناسبت نم است .اما ب
یدهسد کسه بسر -فراموش نکنیم که این قول ،دستاویز بسه دسست کسسانی م 1
باشد چه دلیلی دارد که برای این آیه ]احسسزاب [32 /هسسم همسسان توصسسیه را
یگوییم :امید است کسسه شسسما قسسانون منطقسسی بپذیریم؟« در پاسخ ایشان م
یدانیسسد کسسه
»حکم المثال واحسسد« را مسسردود ندانیسسد! علوه بسسر ایسسن ،لبسسد م
»القرآن یفسر بعضلله بعضلا ً« یسسا چنسسانکه حضسسرت علسسی فرمسسوده:
»یشهد بعضه على بعض« )نهج البلغه /خطبه .(133
25 تأملی در آیه تطهیر
یگزینم.
با اینکه از تو جوانترم س تجرد م
26 تأملی در آیه تطهیر
یکنسسد کسسه بسسه همسسسرش خدای تعالی ماجرای موسی را بیان م
یگوید :امکثوا ]به جای آنکه بگوید :امکثی[ . «....
1
م
بنابراین ،قرآن کریم پس از خطابات سابق )آیة 32و صسسدر آیسسة
(33دو کار کرده است :نخست آنکه هدف و علت غسسایی از صسسدور
یکنسسد .دوم آنکسسه بسسا تغییسسر ضسسمیر،احکام قبلی را بسسا حصسسر بیسسان م
محترم بودن آنان و خطیر و شسریف بسودن مسوقعیت ایشسان را کسه
ناشی از همسری و همخانگی با اسوة البشر حضرت خاتم النبیسساء
یکند تا کسی خطابات سابق را بهانة این ادعسسا است ،گوشزد م
قرار ندهد که »گویی احتمال فاحشة مبّینه یا تبّرج آن هم به سسسبک
جاهلیت اولی یا نازک کردن صدا در بین زنان وجود دارد و یا -نعوذ
های وجود داشته است« !!!1به عبسارت دیگسر ،قسرآن در بالله -سابق
آیة تطهیر به هنگام تسسبیین هسسدف خطابسسات سسسابق و رفسع هسسر گسسونه
شبهه از مخاطبین و به منظور مدح و اکرام زنان رسسسول خسسدا و
رعایت حرمست ایشسان کسه از شسسرافت و مسسوقعیت خطیسسر زوجیست
هاند ،ضمیر جمع مذکر استعمال کسسرده مالنبیین برخوردار بود خات
است.
هایسسم و قصسسد دفسساع از البته ما نظر خود را به صراحت بیان کرد
این قول را نداشته و اصراری بر پذیرش آن نداریم .امسسا نظسسر بسسه
یخواهیم سایر اقوال را نسساگفته نگسسذاریم ،اجمسسال ً نظریسسات اینکه م
یشویم. سایر علما را نیز به صورت گذرا یادآور م
***
ی و مدلول آن .بهترین کسار اینک بپردازیم به کلمة »اهل« و معن
این است که به کتب لغت مراجعه کنیم:
در »المنجسسسد« و »المعجسسسم الوسسسسیط« و »أقسسسرب المسسسوارد«
هل = زن گرفت و ازدواج کرد ،برای خسسود یخوانیم :أهل وتأ ّ م
خسسانواده تشسسکیل داد .آهلل = کسسسی کسسه دارای عیسسال و همسسسر
دار = است .الهل = عشیره و خویشاوندان ،همسر .أهل اللل ّ
-تا چند دهسه پیسش ،در ایسران نیسز در مکالمسات مسردم بسه منظسور رعسایت 1
-در کلمات قصار حضرت علی )شماره (420نیز »اهل« به معنای همسر 1
ههسسای عربسسی اهسسل سسسنت» ،اهسسل بیسست النسسبی« بسسه معنسسی زنسسان و در لغتنام
دختران و داماد او علی علنا ً آمده و به آیه تطهیر استناد شده است«.
یگوییم :خوشبختانه در کتب لغت اهل تشسّیع نیسسز جسسز ایسسن نیامسسده ما نیز م
ههسسا را قبسسول داریسسد مسسایه خوشسسوقتی است .ضمنا ً اگر شما مطسسالب لغتنام
است ،و در این صسسورت اختلفسسی نسسداریم .زیسسرا کتسسب لغسست چنسسانکه دیسسدیم
هاند کسسه قسسول مسسا نیسسزهمسران را نیز از مصادیق »أهل الللبیت« شسسمرد
همان است .اما بنا به مندرجات نامه شما ،این قول مسسورد پسسسندتان واقسسع
نشده و ال در مورد سایرین با شما بحثی ندارم.
29 تأملی در آیه تطهیر
بسسا تسسوجه بسسه آنچسسه در کتسسب لغسست دیسسدیم و بسسا عنسسایت بسسه اینکسسه
»تأهل« به معنای همسر گرفتن است؛ بسسه وضسسوح تمسسام معلسسوم
یترین و آشسسکارترین مصسسداق »اهل« ،همسسسر یشسسود کسسه قسسو م
چوجه جای تعجب نیست که چرا در آیاتی که است .بنابراین ،به هی
تعسسبیر »أزواج« و »نسللاء النللبي« آمسسده ناگسساه بسسه »أهللل
البیت« خطاب شده و تصریح بسسه »زنسسان پیسسامبر «بسسه »أهل
یشسسبهه ،اهسسلالبیت« تغییر کرده است .زیرا همسسسر هسسر کسسس ب
خانة او نیز هست.1
از این مهمتر قول قرآن کریم است کسسه همسسسر »عمسسران« )=
یفرمایسسد پدر حضرت موسی (را »أهل البیت« شمرده و م
که خواهر موسی به فرعونیان گفت:
)قصص (12 /
»آیا شما را به اهل بیتی راهنمایی کنم که بسسرای شسسما ،او را
سرپرستی ]و نگهداری[ کنند؟«.
و منظور او مادر حضرت موسسسی بسسوده اسسست کسسه از »اهسسل
یرفسست و بسسه عنسسوان پرسسستار و دایسسه،
بیسست« عمسسران بسسه شسسمار م
یفرماییسسد کسسه زن خسسانه وفرزندش را تحویل گسسرفت .2ملحظسسه م
یشسسود و از مصسسادیق فعسسل همسر مرد ،از اهل بیت او شسسمرده م
جمع مذکر »یکفلون« قرار گرفته است.
از آیات قرآن 1که در آنها همسر حضسسرت لسسوط از »اهسسل« آن
یتوان دریافت که »همسر« از حضرت ،استثناء شده نیز به خوبی م
مصادیق بارز »اهل« است و ال نیازی به اسسستثناء کردنسسش نبسسود .در
سورة یوسف نیز در آیة » 25اهل« به معنای همسر استعمال شده
است.
در قرآن کریسسم زن حضسسرت موسسسی از »اهسسل« او بسسه شسسمار
رفته است چنانکه فرموده:
)قصص (29 /
هاش( گفست :درنسگ کنیسد کسه»موسی به همسرش) 2خانواد
هام ،شاید از آن ،شما را خبری آورم«.
آتشی یافت
و این ماجرا پس از آن بود که حضرت موسی پیمان خود را
با پدرزنش حضرت شعیب به پایسسان بسسرد و سسسپس از »مسسدین«
عزم سفر کرد ،چنانکه قرآن فرموده:
) -اعراف ) (83 /هود ) (80 /شعراء ) (171-170 /نمل ) (57 /عنکبوت / 1
.(32
یگویسد» :أن -شیخ طوسی در »التبیسان« )ذیسل آیسه 29سسوره قصسص( م 2
موسی لما قضی الجل ،تسلم زوجته و سسساربها = همانسسا موسسسی هنگسسامی
کسه مسدت پیمسایش را گذارنسد همسسرش را گرفست و بسا خسود بسرد« .شسیخ
طبرسسسسی در »مجمسسسع البیسسسان« و علمسسسه طباطبسسسایی در »المیسسسزان« و
»رشیدالدین میبیدی« در »کشف السرار و عدة البرار« ذیل آیه 7سسسوره
هاند» :أی امراته و هی بنسست شسسعیب« و »المسسراد بسسأهله ،امراتسسه و
نمل گفت
هی بنت شعیب« و »المراد بالهل ههنا امراته ،بنت شعیب« یعنی منظسسور
از »اهل« ،همسر موسی است که دختر شعیب بود .میبدی آیه مذکور
را چنین ترجمه کرده » موسی گفت زن خویش را« و ابوالفتوح رازی نیسسز
در تفسیر آیه» ،اهل« کنایه از همسر موسی است که به تبعیت از لفظ
»اهل« برای او ضمیر جمع مذکر »کم« ذکر شده است.
مؤلفین تفسیر نمونه و تفسیر جللین و عبداله شبر و نسفی و فخسسر رازی
و ابوالسعود و سید قطب ذیل آیه مذکور و بیضاوی و قرطبی ذیل آیسسه 29
سوره قصص مراد از »اهل« را همسر موسی است.
31 تأملی در آیه تطهیر
یشود.خانواده تشکیل نم
32 تأملی در آیه تطهیر
یکنیم که برادر ما به تفاسیر قرآن از قبیل »مجمع البیسسان« یسسا -پیشنهاد م 2
یتوان گفت مذکر بسسودن ،آن اقسسوی مانند »مذکر« رفتار کرده ،از این رو م
و ارجح است.
33 تأملی در آیه تطهیر
منامه ،خود نبی را نیز مشمول اهسسل توجه به اینکه بنا به بند پنج
یدانید ،آیا بساز هسم حضسرت زهسرا را اهسل بیست پیسامبر البیت نم
یدانسسستید و حضسسرت خسسدیجه را از شسسمول ایسسن لفسسظ خسسارج م
یشمردید؟! چگونه ممکن است کسه حضسسرت زهسسرا از اهسسل بیسست م
یپذیریسسد حضسسرت زهسسرا باشد اما مادرش از اهل بیت نباشد؟ آیسسا م
فرزند کسی باشد که از اهل بیت پیامبر نیست؟!
نویسندة محترم نامه برای نپذیرفتن مطسسالب واضسسح و روشسسنی
هایم و چه بسسسا بسسر ایشسسان پوشسسیده نبسسود ،در بنسسد 5 که تاکنون گفت
هاند» :در لغت و زبان عرف بشر افراد را جزو اهل بیسست نامه گفت
یکنند .اهل بیت نبی را شامل خود نبی خودشان حساب نم
یگیرند و اگسسر بخسسواهیم چنیسسن معنسسی کنیسسم بایسسد بگسسوییم :أهل نم
هاند» :ابراهیم را آیسسة جسسزو البیت اصطلح است لذا اینکه گفت
یدلیل و مصادره به مطلوب است. اهل بیتش به حساب آورده« ب
قاعدة تغلیب هم جایی است کسسه لاقسسل یسسک مسسرد در میسسان زنسسان،
حاضر باشد و با توجه به اینکه نبی در ظسساهر لغسسات جسسزو اهسسل
یشسسسود مشسسسکل ضسسسمیر مسسسذکر حسسسل بیسسست خسسسودش حسسسساب نم
یگردد!!!« نم
یتردیسسد افسسراد ل :ب مغالطة ایشان بسیار بسیار آشکار اسسست .او ً
یآیسسد کسسه هیسسچ یشسسمارند وال لزم م را جزو اهل خانة خودشسسان م
مردی اهل خانة خودش نباشد!!
ثانیًا :اگر پیامبر از شمول اهل بیت خارج باشد لسسذا ایسسن آیسسه
مثبت عصمت آن حضرت نیز نخواهد بود!!! آیا شما به این نسستیجه
راضی هستید؟!
ثالثًا :تفاوت »اهل البیت = اهل این خانه یسسا اهسسل خسسانه« بسسا
»أهل بیت النبی «بسسر کسسسی پوشسسیده نیسسست .گیسسرم کسسه
یشسسود» :أهل بیلت النلبی «خسسود نسسبی وقسستی گفتسسه م
ً
یشود :اهل بیت ،قطعا خود ً
مقصود نباشد اما قطعا وقتی گفته م
نبی که صاحبخانه و ساکن خانه است ،اهل همسان خسانه محسسوب
یشود .در هر دو آیة مورد نظر ما لفظ »أهل الللبیت« آمسسده م
یدلیل و مصادره نه »أهل بیت النبی .«بنابراین ،قول ما ب
به مطلوب نیسسست و هسسر دو آیسسه از مسسوارد اعمسسال قاعسسدة تغلیب
است .ضمنا ً در آیة:
34 تأملی در آیه تطهیر
آن چنین است که» :در این امر و نهی جز اذهاب رجس و تطهیسسر
یخوانیم«. را نم
به عبسسارت دیگسسر ،آیسسة 33سسسورة »احسسزاب« نفرمسسوده» :فقسسط
یخواهیم اهل البیت را تطهیر کنیم و لغیر« بلکه آیة شسسریفه م
یفرماید» :علسست غسسایی و هسسدف از ایسسن اوامسسر و نسسواهی فقط م
تطهیر و اذهاب رجس است و لغیر«.
چوجه مانع از آن نیست کسسه »ارادة بنابراین ،چنین حصری به هی
1
تشریعیة الهیه« هم به کلیة مخاطبین »یا أیها الذین آمنللوا«
تعلق گیرد و هم به سبب موقعیت خسساص اهل الللبیت در میسسان
مردم ،بار دیگر مطلوب خدا به ایشان گوشسسزد شسسده و از ایشسسان
مؤکدا ً خواسته شود.
آری ،عمومیت ذیل آیة 6سورة مائده کسسه تعلسسق ارادة طهسسارت
را شامل همة مؤمنین شمرده ،مانع است که بگوییم :ارادة الهسسی
چوجه مانع از های معدود تعلق گرفته است اما به هی بر طهارت عد
آن نیست که مطلوب آیة مذکور ،یک بسار دیگسسر از برخسی مسؤمنین
که دارای موقعیت خاصی هستند با تأکید ،خواسته شود .به عنوان
مثسسال ،اگسسر معلمسسی بسسه شسساگردان خسسود بگویسسد :درس بخوانیسسد و
یمبالتی نکنید و تعالیم معلم را به خوبی بیاموزید و سپس به دو ب
شآمسسوزان کسسه مسسورد تسسوجه سسسایرین هسسستند و یسسا سسسه تسسن از دان
یگسذارد ،بگویسسد :بسسا انضسباط باشسسید و رفتارشان بر دیگران تأثیر م
سهایتان را به دقت و با جدیت فراگیرید ،وقت خسسود را بیهسسوده در
ههای معلم خود را از یسساد نبریسسد ،ایسسن و به بازی تلف نکنید و توصی
دو خواسته هیچ مباینتی با هم ندارند .بلکه تفاوت این دو دسسسته از
شآموزان در میزان و مراتب انتظسساری اسسست کسسه در عمسسل بسسه دان
ههای معلم ،متوجه آنهاست. خواست
بنابراین ،دلیلی نداریم که اراده را در آیة تطهیر تکوینی بسسدانیم.
این ادعا که ارادة الهی در آیة 33سورة »احزاب« ،ارادة تکسسوینی
است موجب آن است که قایل شویم -نعوذ بسسالله -رجسسسی بسسوده
که خدای متعال ،اذهاب و تطهیر آن را اراده فرموده است ،یعنسسی
ابتدا باید وجود رجس را پذیرفته باشیم تسسا بتسسوانیم ادعسسا کنیسسم کسسه
-که نبی اکرم و حضرت علسسی و همسسسر و فرزنسسدان بزرگسسوارش را نیسسز 1
یشود.
شامل م
36 تأملی در آیه تطهیر
یدهد و ما چنین نیستیم .او مختار نیست در یتخلف خدا انجام م ب
یتوانسدحالی که ما مختساریم .مسا بسا یکسدیگر تشسابه نسداریم .او نم
اسوه و الگوی ما باشد.
اگر گفته شود که مخاطبین آیة تطهیسسر بنسسا بسسه »ارادة تکسسوینی«
یکنندهاند که به اختیار خود از گناه و خطا اجتناب م خدا چنان شد
یکنیسسم کسسه
یشوند!! توجه شما را به این نکته جلب م و معصوم م
ل :این ادعا در مورد سهو و خطا و نسیان که آیاتی در قرآن بسسر او ً
آنها دللت دارند ،مانند:
)کهف (24 /
»و چون فراموش کردی ،پروردگارت را یاد کن«.1
یا:
)توبه (43 /
»خدا از تو درگذرد ،چرا به آنان رخصت دادی؟«.
و نظایر اینها س مصداق ندارد زیرا کسی سهو و نسیان را اختیار
یکند.و انتخاب نم
ثانیًا :این ادعا در مورد گناه نیز صسسرفا بسسازی بسسا الفسساظ اسسست و
ً
اگر انصاف و دقت به کار آید ،خواهیم دید که نتیجة ایسسن کلم نیسسز
مشسسمول اشسسکال ماسسست زیسسرا »ارادة تکسسوینی« خسسدا قطعسسی و
چوجسسه در فناپسسذیر اسسست و اختیسسار شسسخص مسسورد نظسسر بسسه هی
تخل
قطعی و حتمیت ارادة الهی تأثیری ندارد ،به عبسسارت دیگسسر اختیسسار
یگیسسرد ،در نسستیجه مکلسسف میسسان »اراده« و »مسسراد« خسسدا قسسرار نم
وقتی »اختیار« کان لم یکن باشد گویی که شسسخص اختیسسار نسسدارد.
خصوصا ً که بنا به قول شسسما در مسسورد حضسسرات حسسسنین -علیهمسسا
های تحسق یسافته اسست و آنسان السلم -در زمان کودکی چنیسن اراد
هاند.
برای وصول به این مقام ،مجاهدتی نکرد
یکنید که حتی فرض بال نیز موجب فضسسیلت نخواهسسد ملحظه م
های بود زیرا چنانکه گفتیم اگر خسسدا دربسسارة سسسایرین همچنیسسن اراد
-قرآن به فراموشی سایر انبیسساء از جملسسه حضسسرت موسسسی نیسسز دللسست 1
یگویند زیرا نسستیجه ایسسن سسسخن آن -البته این قول را برای اکثریت مردم نم 2
است که قرآن دچسسار تحریسسف و تغییسسر شسسده و تنظیسسم کنسسونی آن بسسا نظسسم و
ترتیب اصلی آن تفاوت دارد!! بنا به قول ،سند اصلی دین مخدوش قلمسسداد
یشسود! ر .ک، شسده و در نستیجه اصسل دیسانت از حجیست و اعتبسار سساقط م
حاشیه شماره .32
40 تأملی در آیه تطهیر
هایم.
حاضر گفت
44 تأملی در آیه تطهیر
عایشه رضی الله عنها -مخاطب این آیه و در نتیجه حایز والتریسسن
هاند ،چگونه نامبرده به جنسسگ بسسا کسسسی برخاسسست کسسه مقامات بود
علو درجات و مقام والیش بر هیچ کس پوشیده نیست؟!
لزم است در آیة مورد نظر به کلمة »إن = اگسسر« کسسه از حسسرف
شرطیه است توجه کنیسسم و آن را نادیسسده نگیریسسم .آری ،آیسسة شسسریفه
َ
نء إِ ِ
سللا ِن الن ّ َ
مل َ
د ِ ن ك َأ َ
حل ٍ ي لَ ْ
س لت ُ ّ ساءَ الن ّب ِ ّ فرمودهَ﴿ :يا ن ِ َ
ن﴾ = ای زنان پیامبر ،شما همسان هیچ یک از زنسسان نیسسستید قي ْت ُ ّات ّ َ
اگر پارسایی کنید« سپس در ادامة کلم چنسد امسر و نهسی الهسی بسه
یفرمایید که عنوان مصادیقی از تقوی ذکر گردیده است .ملحظه م
ینظیر به صورت مشروط وعده داده شده اسسست، این مقام والی ب
های شسسرطیه و دارای دو جسسزء یعنی در واقع جملة مورد نظر ما جمل
به صورت زیر است که جملة جزای شرط ،مقدم بر جمله شسسرطیه
ذکر شده است ،دو جزء مذکور به قرار زیر است:
» -1إن اتقیتن = اگر پارسایی کنید« )جملة شرط(
د من النساء = همسان هیچ یسسک از زنسسان » -2لستن کأح ٍ
نیستند« )جزای شرط(
1 ً
علوه بر این ،چنانکه قبل نیز گفته شسسد افعسسال آیسسه تطهیسسر نیسسز
یکنیسسم کسسه مضارع آمده است نه ماضی .بنابراین ،تکرار و تأکید م
چون وصول به مقام والی مذکور به صورت شرطی بیان گردیده
طبعا ً برائت از رجس و طهارت هر یک از مخاطبان آیسسه ،منسسوط و
موکول است به میزان اطاعت از اوامر و اجتناب از نواهی الهی.
یکنسسد هر که بیشتر طاعت و عبادت کند طهارت بیشتری کسب م
یشود .وال ما مدعی نیستیم که همسسة و به مقام مذکور نزدیکتر م
هانسسد و مخسساطبین آیسسه در اطسساعت از خسسدا یکسسسان و همسسسنگ بود
یقید و شرط و متعصبانه از همسران پیسسامبر همچنین قصد دفاع ب
یگوییم :بهسسرة هسسر یسسک از ایشسسان از طهسسارت، را نداریم بلکه م
یپیشگی و مجاهدتی کسسه در راه رضسسای خسسدا متناسب است با تقو
هاند. کرد
یکنیسسم کسه: بنابراین ،جملة برادرمان را به این صورت اصسلح م
به موجب آیات سسسورة احسسزاب اگر زنسسان پیسسامبر بسسا تسسوجه بسسه
یپیشسسه کننسسد ،در میسسان زنسسان عسسالم نایسسل موقعیت خطیرشان ،تقو
-ر .ک ،صفحه .9 1
46 تأملی در آیه تطهیر
شآمیز آمسسده اسسست در قرآن نسبت به زنان پیامبر تند و سرزن
حسسالی کسسه آیسسة تطهیسسر لحنسسی ملئمسسی دارد و مقسسامی وال بسسرای
مخاطبین خود قایل شده است .آن تندی نخسسستین و ایسسن ملیمسست
لحن ،با هم سازگار نیست«.
هایم نادرستی کلم ایشان آشکار است مسسا بنا بدانچه تاکنون گفت
یشویم: باز هم یادآور م
اول ً :چنانکه گفتیم بنا به تصریح قسسرآن ،آیسسات مسسذکور در صسسدد
تبیین هدف و علت غایی صدور اوامسسر و نسسواهی اسسست و در مقسسام
مدح و قدح مخاطبین و بیان مقامات تکوینی افراد نیست.
یدهد که جایگسساه واقعسسی ذیسسل آیسسه -علمه مجلسی پس از اینکه احتمال م 1
هایم در علم اصول ثسسابت اسسست کسسه در چنیسسن ثانیًا :چنانکه گفت
مقامی »امر و نهی« ،نه بدان معناست که مخسساطب ،بسسه »مسسأمور
یکرده است. به« عمل و یا از »منهی عنه« اجتناب نم
ههای پیشین ما معلوم شد که ارادة مذکور در آیه، ثالثا ً :از گفت
تشریعی است نه تکوینی.
رابعا ً :تاکنون معلوم گردید که »حصسسر« مسسذکور در آیسسه ،حصسسر
موضوعی یعنی حصر در غایت و هدف احکسسام اسسست نسسه حصسسر در
افراد.
خامسا :افعال آیة تطهیر ماضی نیست بلکه مضسسارع اسسست ،و ً
گویا اینکه اذهاب رجسسس و تطهیسسر ،مشسسروط و موکسسول اسسست بسسه
انجام افعالی که قبل از آن ذکر شسسده و ایسسن بسسا وصسسفی کسسه شسسما
برای حضسسرت زهسسرا و همسسسر و دو فرزنسسدش سس علیهسسم السسسلم سس
لاید ،مطابقت ندارد. قای
سادسا :چنانکه گذشت اگر مقصود آیه چنسسان باشسسد کسسه مسسورد ً
پسند شماست ،در این صورت آیه به اندازة کافی در بیان مقصود
رسا و فصیح و عاری از ابهام نیست ،و مهمتر اینکه از قبل و بعسسد
یتناسسسب بسسا آنهاسسست و قطعسا ً حکیسسم بسسدین خود کامل ً منفصسسل و ب
یگوید.صورت سخن نم
سللابعًا :بسسر خلف ادعسسای شسسما ،خطابسسات سسسورة »احسسزاب«
یشسسوم کسسه در آیسسة ششسسم همیسسن شآمیز نیسسست .یسسادآور م سسسرزن
سسسوره ،همسسسران پیسسامبر » مللادران مللؤمنین« محسسسوب
هاند که باید همچسسون مسسادر ،مسسورد احسسترام و اکسسرام مسسؤمنین و شد
ساءَمؤمنات قرار گیرند .علوه بسسر ایسسن ،دو بسسار بسسا عنسسوان ﴿َيا ن ِ َ
هاند که خود شرافتی بزرگ ي﴾= ای زنان پیامبر« خطاب شد الن ّب ِ ّ
بسسوده و مسسوقعیت خطیرشسسان ناشسسی از عضسسویت در خانسسة »خسساتم
النبیین ،«است .مهمتر اینکه قرآن به ایشسسان فرمسسوده :اگسسر از
خسسدا و رسسسول اطسساعت کنیسسد و تقسسوی بورزیسسد از همسسة زنسسان -
بلاستثناء 1-برتراید .سپس با حسسرف عطسسف »فسساء« کلم را ادامسسه
یخواهید بدین مقسسام والی داده و در واقع فرموده :بنابراین اگر م
ینظیر نایل شوید ،نواهی و اوامر الهی را رعایت کنید. ب
شآمیز
انصاف دهید آیسسا چنیسسن سسسخنانی ،کلم تسسوبیخی و سسسرزن
قآمیز که به منظور تحریسسضیشود یا کلمی است تشوی شمرده م
مخاطب بیان شده است؟ آیا اگر به کسی بگوییم :نماز اقامه کسن
ه بدار و زکات بپرداز تا به مقامات عالیه واصل شوی ،او را و روز
هایم؟ آیا قرآن که به پیامبر اکرم فرموده: سرزنش کرد
خیری ،تو بر راه خیری« و ...در واقع بنا به اینگونه احادیث پیامبر
به همسرش فرمود :تو جایگاه خود را داری ،یسسا تسسو بسسر جایگسساه
نیکسسویی قسسرار داری و حقیقتسسا از اهسسل بیسست و در نسستیجه ،مشسسمول
شرط آیات هستی ،برای تو نیازی نیست که دعا کنسسم تسا مشسسمول
یکنم تا ایسسن عزیزانسسم نیسسز مشسسمول شسسرط آیات باشی ،اما دعا م
آیات باشند و موفق به کمال طهارت نفس شوند.
البته ما هیچ اصراری بر قطعی نشان دادن این قول نداریم امسسا
یبینیم- 1 هخیز م چون غالبا ً اینگونه روایات را بح
ثانگیسسز و مناقش س
یکنیسسم اول ً بسسا تأمسسل و چنانکه تاکنون نیز شاهد بودیسسد -کوشسسش م
تسسدبر در خسسود آیسسات نسسورانی از قسسرآن و مقایسسسة آیسسات مشسسابه بسسا
یکدیگر و با توجه به قرائن و سیاق آیسسات و معسسانی الفسساظ و ..بسسه
مدلول حقیقی آیات نزدیک شویم و سپس در پرتسسو آیسسات شسسریفه،
روایات را تحلیل و تبیین کنیم.
ً
اینک بپردازیم به قسم سوم از روایات کسسه غالبسا ذیسل آیسة 132
یشوند .2روایات مسسذکور بسسا آنچسسه کسسه تسساکنون سورة »طه« نقل م
یتوان گفت :قول مسسا دربسسارة گفته شد ،تناسب بسیاری دارند و م
یگویند :هنگامی یکنند .این دسته از روایات م آیة تطهیر را تأیید م
یشسسد و بسسه سسسوی که پیامبر برای نماز صسبح از منسسزل خسارج م
یرفت زمانی که از مقابل خانسسة حضسسرت علسسی عبسسور مسجد م
یگفت» :الصلة ،الصلة = نمسساز یفرمود و م یکرد ،درنگ م م
یفرمود. را دریابید ،نماز را دریابید« سپس آیة تطهیر را تلوت م
اگر ایسن دسسسته از روایسسات نیسسز تمسسام شسسرایط صسسحت را داشسسته
باشند،
چوجه دللت ندارند که همسران پیامبر اهل بیسست ل :به هی او ً
او نیستند.
ثانیا ً :عمل پیسسامبر کسسه پسسس از تحریسسض آنسسان بسسه نمسساز ،آیسسه
یرساند که آن حضسسرت نیسسز یفرمود به خوبی م تطهیر را تلوت م
یفرمود که برخیزید و نماز را دریابید که خواستة خدا از در واقع م
تشریع نماز ،طهارت نفسانی شما بوده است ،نماز بخوانید تا پاک
جاند.
هناپذیر مورد اتفاق ،از بحث ما خار
-البته روایات خدش 1
-چند نمونه از این روایات را علمه »مرتضی عسسسکری« در کتسسابش آورده 2
-البته »عصمت« به معنای »عسسدم سسسهو و نسسسیان ،در ابلغ آیسسات الهسسی و 2
احکام شریعت« ،مورد تأیید قرآن است و خوشبختانه مخسسالفی نسسدارد و از
بحث ما خارج است.
54 تأملی در آیه تطهیر
-این کلم مؤلف نیز عاری از خلل نیست ،پرواضح است که اینگونه افسسراد 1
هاند بلکه به تدریج و با پشت سر نهادن مراحلی از نیز از کودکی چنین نبود
هاند.
حالت عادی انسانی به چنین وضعیت و حالتی رسید
56 تأملی در آیه تطهیر
یشود ،یعنی قادر بر ستم و گنساه هسسست از انسان سلب اختیار نم
چرا که غرایز منفی قهسسرا ً در نفسسس آدمسسی وجسسود دارد و سسسرکوب
این غرایز منفی و رذایسسل اخلقسسی در مراحسسل مختلسسف تکامسسل ،بسسه
ارده و اختیار انسان بستگی دارد که و البته اراده و اختیار انسسسان
نیز به مراتب تربیتی و تکامل انسان مربوط اسسست کسسه تأییسسدات و
یباشد.الطاف الهی بر همة آنها مقدم م
هاش از مهمترین شکی نیست که تأییدات و الطاف الهی بر بند
لکننسسدة راه و رسسسم او از بهای نیروبخش ارادة انسان و کنتر سب
گمراهی و تبهکاری است و نیز شکی نیست کسسه کمیسست و کیفیسست
هاش را مانند دیگر سنن خداوندی تابع قسسانون تأییدات الهی مر بند
و قاعدة بسیار دقیق و ظریفی است یعنسسی هسسر چسسه انسسسان جهسساد
نفسانی بیشتری داشته باشد خداوند تأییدات بیشتری را نصیب او
یکند:
م
اینک با توجه به این توضیح ،دیگر برای ما دشوار نخواهد بود تسسا
ارادة تکوینیة خداوند را در آیة شریفة تطهیر بفهمیم و آن عبسسارت
هاش است از امداد و فیض و تأیید و لطف الهی مر بندگان شایست
از اهل بیت -علیهم السلم -را در پاک ساختن روانشسسان و زدودن
ناپاکی از زجاجة جانشان و بال بردن ارادة آنان به گونة تکوینی بسسا
قدرت توانمند الهسسی ،بسسه طسسوری کسسه بسسا وجسسود آن ،صسسدور گنسساه و
عصیان از آن حضسرات در عیسن وجسود اراده و اختیارشسان ،محسال
ب اراده و یکنیم کسسه ایسسن تأییسسد الهسسی منجسسر بسسه سسسل باشد .تأکید م
یشود .چرا که این تأییدات در حقیقت بسسه معنسسای اختیار از آنان نم
بال بردن درجات تکاملی اراده و نیرو بخشیدن به آن اسسست تسسا بسسه
کهای الهی به تقویت و کنترل نفس پردازند تا آنجا کسسه صسسدور کم
گناه و عصسیان از آنسسان محسال باشسسد«) .پژوهشسسی در آیسسة تطهیسر،
مصونیت تکوینی رهبران عقیسسدتی اسسسلم ،تحقیسسق و تسسألیف اسسستاد
محمد مهدی آصفی ،ترجمة دکتر محمسسود رضسسا افتخسسارزاده ،دفسستر
نشر معارف اسسسلمی ،قسسم ،صسسندوق پسسستی ،573صسسفحة 79بسسه
بعد(.
محال بودن انتخاب گناه و ابتل به اشتباه ،عبارت دیگسسری اسسست
از مختار نبودن ،زیرا مختار بودن یعنی »محال نبودن هر دو جانب
مباین یک انتخاب ،بسسرای مکلسسف«؛ اگسسر یکسسی از دو سسسوی انتخسساب
یمورد خواهد بود .به نظسسر مسسا محال باشد در واقع اختیار مکلف ب
نویسندة محترم لفاظی کرده اما مشکل را حسسل نکسسرده اسسست .از
یشود کسسه برخسسی از آنهسسا این رو در گفتار ایشان اشکالتی دیده م
تاند از:عبار
اول :مثالی که نویسندة محترم آورده دربسسارة امسسری غریسسزی و ً
ینیسساز از تمریسسن و ممارسسست و عمسسل بسسه غیر انتخابی اسسست کسسه ب
احکام تربیتی است و بسسه تدریسسج حاصسل نشسده و در واقسع توسسسط
یشسسود یعنسسی چنیسسن نیسسست کسسه برخسسی از مسسادران مادر انتخاب نم
غریزة مادری را برگزینند و برخی چنیسسن نکننسسد ،بسسه عبسارت دیگسسر،
هانسسد بسسه ارادةاین غریزه چنانکه مؤلسسف محسسترم نیسسز اعسستراف کرد
یشود اما نه بسسه میزانسسی کسسه صسسد تکوینیة الهیه در مادران ایجاد م
درصد غیر قابل تخلسسف باشسسد .بسسه همیسسن سسسبب ،تخلسسف از آن نیسسز
یتر و بسسه میسسزان یشود .اگر خدا این غریزه را قو گهگاهی دیده م
58 تأملی در آیه تطهیر
لعمسسران
یتوان به مجمع البیسسان ذیسسل آیسسه 61سسسوره آ
-به عنوان نمونه م 1
مراجعه کرد.
61 تأملی در آیه تطهیر
لعمران (61 /
)آ
»بگو :بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتسان و مسا
خویشان نزدیک و شما خویشسسان نزدیسسک خسسود را فراخسسوانیم
آنگسساه مبسساهله کنیسسم و لعنسست خسسدای را بسسر دروغگویسسان قسسرار
دهیم«.
اسقف نجران به همراهان خود گفته بسسود کسسه اگسسر پیسسامبر بسسا
فرزندان و عزیزان و خواص خود بسسرای مبسساهله آمسسد بسسا او مبسساهله
نکنید اما اگر با سایر پیروان خسسویش آمسسد مبسساهله را بپذیریسسد .روز
موعود پیامبر اکرم همسراه حضسسرت علسی و حضسرت فساطمه و
حضرات حسنین -علیهم السلم -برای مباهله حاضر شد .نصسساری
نیسسز بسسرای مبسساهله آمدنسسد .اسسسقف پرسسسید :همراهسسان پیسسامبر
کیستند؟ گفتند :مرد همراه او علی است که پسر عمو و داماد آن
بترین شخص نزد اوست ،دیگری دخترش فاطمه حضرت و محبو
و در دل پدر عزیزترین فسسرد اسسست ،و آن دو کسسودک نیسسز فرزنسسدان
هاند .اسسسقف بسسا اطلع از ایسسن موضسسوع از مبسساهله خسسودداری فاطم
کرد.
یکنیسسد کسسه واقعسسة مسسذکور -چنسسانکه اسسسقف
بنسسابراین ،ملحظسسه م
نصرانی نیز دریافته بود -نشانة اوج اطمینان و رسوخ ایمان و عمق
اعتقسساد و نهسسایت صسسداقت پیسسامبر اکسسرم اسسست کسسه در شسسرایط
خطرناک ،به جای آنکه پیسسروان خسسویش را پیسسش انسسدازد و سسسپر بلی
یآورد و از فسسدا خود قرار دهد ،عزیزترین کسان خود را به میسسدان م
بترین کسان خویش در راه دعوت اسلمی دریغ کردن خود و محبو
ندارد .این روش همیشگی پیامبر در امر تبلیغ دین خدا بوده و به
یبینیم جنسساب حمسسزه عمسسوی پیسسامبر و یسسا همین سبب است که م
یطسالب شسهید پسر عمسوی آن حضسرت ،یعنسی جنساب جعفسر بسن اب
یشوند و یا در موارد پر خطر که دیگران توان مقسسابله نداشسستند از م
جملسسه در مسساجرای »عمروبسسن عبسسدود« و نظسسایر آن ،پسسسر عمسسو و
دامادش که وی را از کودکی همچون فرزند خویش بزرگ کرده بود،
62 تأملی در آیه تطهیر
روحانیون نصرانی است ،زن نداشته و طبعا ً فرزند نیز نداشتند تسسا
پیامبر به آنها بفرماید زنانتان و پسرانتان را بیاورید.
ج( دربارة لفظ »نفس« و جمع آن »أنفس« باید بدانیم اگرچسسه
یگسسوییم: در غالب موارد »نفس« به معنای »خسسود« اسسست ،مثل ً م
»جللاء الللوزیر نفسلله« یعنسسی »خسسود وزیسسر آمسسد )نسسه شسسخص
یگوییم» :رأیت المعلمیللن أنفسللهم« یعنسسی: دیگری(« یا م
»خود معلمین را دیدم )نه اشخاص دیگر را(« .ما از این معنی بسسه
کد و یکنیم .در این معنی ،تفاوتی میان مؤ ِ عنوان معنای اول یاد م
کد نیست و هر دو یکی بیش نیستند. مؤ َ
اما باید توجه داشته باشیم که در موارد بسیار ،جمع ایسسن کلمسسه
«ها و »نزدیکان« و »وابسسستگان« یعنی »أنفس« به معنای »خودی
یشود .ما از این معنی به عنوان معنسسای دوم یسساد و ...استعمال م
یکنیم.م
در مسسورد مسسدلول و معنسسای کلمسسة »أنفسسس« نیسسز قسسرآن کریسسم
یالمثل قرآن خطاب به یهود فرموده: لگشای ماست .ف مشک
)بقره (54 /
یا:
)بقره (84 /
همة مفسرین اتفسساق دارنسسد کسسه منظسسور »انتحسسار« نیسسست بلکسسه
هانسسد» :أی :یقتللل أو یخللرج بعضللکم بعضللًا« یعنسسی: گفت
یکنند« .قسسرآنیکشند یا اخراج م »برخی از شما برخی دیگر را م
فرموده:
امسسا »نفسسس« در ایسسن مسسوارد نسسه بسسه معنسسای آن اسسست کسسه همسسة
مؤمنین با پیامبر مساوی هستند! بلکه در آیة مباهله »أنفسسس«
به معنای دوم استعمال شده است .باید تسسوجه داشسسته باشسسیم کسسه
م﴾ را به معنای اول بگیریم با مشکلتی سك ُ ْف َوأ َن ْ ُسَنا َ ف َوأ َن ْ ُ
اگر ﴿ َ
ً
یشویم از جمله مشکلی که قبل اشاره کردیسم کسه بسرای مواجه م
مخسساطبین پیسسامبر ،مسسستلزم »تکلیسسف مالیطسساق« اسسست .اگسسر
هانسسد- »أنفسکم« را به معنای دوم بگیریم -چنانکه مفسسسرین گرفت
در این صورت جوابگو باشسسیم کسسه پسسس چسسرا »أنفسسسنا« را قبل ً بسسه
هایم؟! همچین اگر حضرت علی نفسسس پیسسامبر معنای اول گرفت
یشد و مساوی با او باشد پس چرا فرشته بر پیامبر نازل م
یشد؟ چرا او نیز مانند حضرت هارون و بر آن حضرت نازل نم
پیامبر نشد؟ بسا اینکسه کسسی مسدعی نیسست کسه هسارون نفسس
موسی و مساوی با آن حضرت بسسوده اسسست .بسسه نظسسر مسسا ایسسن
ادعا حتی با حدیث منزلت نیسسز سسسازگار نیسسست) .لطف سا ً در معنسسای
»تساوی« بیشتر تأمل بفرمایید( دیگر اینکسسه ایسسن ادعسسا بسسه وضسسوح
یشبهه حضسسرت علسسی شسساگرد تمام بر خلف واقعیت است و ب
پیسسامبر و تسسابع آن حضسسرت بسسوده اسسست .پیسسامبر فرشسسته را
یدید و هکذا... یدید ولی حضرت علی نم م
با توجه بدانچه گفته شد ،باید توجه داشست کسه بنسا بسه اصسول و
لعمسسران ایسسن اسسست کسسه مراسسسم مبسساهله مقصسسود از آیسسة 61آ
نمایندگان دو مکتسسب عقیسسدتی ،مسسردان و زنسسان و اطفسسال و در یسسک
ی«ها و »نزدیکان« خسسویش را بسسرای مبسساهله بیاورنسسد و کلمه »خود
لناپذیری که به حقسسانیت پیامبر به سبب خلوص نیت و یقین خل
آیین خود داشت در روز مباهله ،عزیزتریسسن وابسسستگان و خویشسسان
خود را به میدان آورد.
یتوان از این ماجرا ،خروج همسران پیامبر از حال چگونه م
شسسمول خطابسسات ذیسسل آیسسة 33سسسورة احسسزاب را نسستیجه گرفسست،
برعهدة شماست!
یبریم:
این گفتار را با تلوت آیتی از قرآن کریم به پایان م