You are on page 1of 3

‫عنوان مقاله‪ :‬چگونه رقّت قلب پیدا کنیم؟‬

‫نويسنده ‪ :‬احسان محمدی‬

‫قرب خدا‪ ،‬مالک ارزش اخالقی در اسالم‬

‫طبق يک نظام اخالقی قديمی که از فالسفه يونان نقل شده است‪« ،‬اعتدال» اساس ارزشهاست و همه صفات را با‬
‫اين میزان میسنجند‪ .‬بر اساس ا ين معیار‪ ،‬انسان بايد حالت معتدل داشته باشد يعنی نه خیلی رقیقالقلب باشد‬
‫که با د يدن هر صحنهای زود گريه بیافتد و نه آنچنان سنگدل باشد که هیچ حادثها ی در او اثر نکند‪ .‬اين نظام‬
‫اخالقی‪ ،‬مالک ارزش را اعتدال و دو طرف اعتدال را افراط و تفريط میداند‪ .‬اما در اخالق الهی و اسالمی‪ ،‬مالک‬
‫ارزش بسیار باالتر از اينهاست‪ .‬چون در اخالق الهی‪ ،‬صفاتی ارزشمند هستند که انسان را به خدا نزديک کنند‪.‬‬
‫اما در اخالق فلسفی مزبور‪ ،‬اين ارتباط قطع شده و ارتباط با خدا رعايت نشده است‪ .‬بنابراين در اخالق اسالمی‪،‬‬
‫رقّت قلب هنگامی ارزش پیدا میکند که اثر آن در آنچه مربوط به خدای متعال و قرب به اوست ظاهر شود‪ .‬آنچه‬
‫قطعا برای انسان مؤمن مفید است اين است که وقتی ياد عظمت خدا‪ ،‬ياد عفو و گذشت خدا و همچنین ياد عذاب‬
‫خدا میکند بیتفاوت نباشد‪ .‬قرآن درباره يکی از صفات خود میفرمايد‪ :‬کتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِی تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ‬
‫الَّذِينَ يخْشَوْنَ رَبَّهُمْ؛‪ 1‬يکی از صفات قرآن اين است که وقتی اهل ايمان آن را میشنوند لرزه بر اندامشان میافتد‪.‬‬
‫اين حالت احساسی‪ ،‬انفعالی است که اثر آن در پوست ظاهر میشود‪ .‬يا درباره صفات مؤمنان میگويد‪« :‬إِنَّمَا‬
‫الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُکرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ؛‪2‬مؤمن اين خصیصه را دارد که وقتی يادی از خدا میشود دلش‬
‫میلرزد »‪.‬اين عالمت ايمان است‪ .‬قلب انسان بايد طوری باشد که در مقابل عظمتْ الهی احساس خود باختگی‬
‫کند‪ .‬مؤمن وقتی ياد نعمتهای خدا میافتد به خصوص وقتی که با وجود کوتاهی و غفلت‪ ،‬خداوند به او يار ی‬
‫رسانده بايد حالت خجلت پیدا کند و اشک او جاری شود‪ .‬در دعای بعد از زيارت امام رضا صلواتاهللعلیه آمده‬
‫است که‪ :‬ربِّ انی استغفرک استغفار حیاء‪ .‬اولین استغفار‪ ،‬استغفار از روی حیاست؛ يعنی خدا يا! اصال خجالت‬
‫میکشم با تو روبهرو شوم‪ .‬هم ين که میخواهد با رسوايی و بیلیاقتی با خدای مهربان‪ ،‬رئوف و رحمان‪ ،‬مواجه شود‬
‫اشک از چشمانش جار ی میشود‪ ،‬درحال یکه هنوز به ياد جهنم و عذاب نیست ‪.‬‬

‫در ا ين صورت خدا او را به میهمانی میخواند و از او پذيرايی میکند‪ .‬همچنین آنجايی که خدا انسان را از‬
‫عذابهای اخروی انذار میکند بايد انسان آن را جدی بگیرد‪ .‬بیاعتنايی به اين انذارها بیاعتنايی به خدای متعال‬
‫است‪ .‬اگر اين آيات را بخواند و در دل او تأثیری نداشته باشد گرفتار قساوت قلب شده است‪ .‬مؤمن هنگام توجه به‬
‫اين آيات متأثر میشود و اشک از چشمانش جاری میشود؛ يخِرُّونَ لِألَذْقَانِ سُجَّدًا * وَ يخِرُّونَ لِألَذْقَانِ يبْکونَ‬
‫وَيزِيدُهُمْ خُشُوعًا؛‪ 3‬هنگامی که آيات قرآن برای مؤمنان صالح خوانده میشود با صورت به زمین میافتند و‬
‫مىگريند و بر فروتنى آنها مىافزايد‪.‬‬

‫اگر میخواهی اهل رقّت قلب شوی سعی کن غفلت را از خودت بزدايی‪ ،‬به ا ين وسیله که زياد اهل ذکر و توجه‬
‫باش‪ .‬برای اينکه بتوانی اين حالت توجه را حفظ کنی و عوامل خارجی تو را منصرف نکنند اهل خلوت کردن با خدا‬
‫ی خو يش باش!‬

‫به هر حال‪ ،‬خداوند به انسان قلب داده تا اين آثار به موقع از آن ظاهر شود‪ .‬اما اگر در هنگام تالوت آ يات قرآن‬
‫حتی آيات عذاب‪ ،‬تنها توجه ما به صوت و دستگاهها ی قرائت باشد و اصال توجه ی به هدف از نزول اين آيات و‬

‫‪1‬‬
‫معانی آنها نداشته باشیم گرفتار حالت قساوت قلب شدها يم‪ .‬پس رقّت قلبی که برای مؤمن مطلوب است رقّت‬
‫قلب در چنین حاالتی است‪ .‬به طور کلی رقیق القلب بودن به شرط ا ينکه به افراط و تفر يط کشیده نشود حالت‬
‫خوبی است‪ ،‬اما هنگامی ارزش اسالمی محسوب میشود که با خدای متعال ارتباط يدا کند ‪.‬‬

‫راه عالج قساوت قلب‬

‫حال اگر مبتال به قساوت قلب شديم راه عالج آن چیست؟ امام باقر عل يهالسالم به جابر نصیحت میکنند که‪:‬‬
‫تَعَرَّضْ لِرِقَّةِ الْقَلْبِ بِکثْرَةِ الذِّکرِ فِی الْخَلَوَاتِ؛ اگر میخواهی رقّت قلب پیدا کنی در خلوتها زياد ذکر داشته باش‪.‬‬
‫مقصود از ذکر در ا ينجا در مقابل غفلت است و يا خصوص توجه قلبی يا ذکر لفظی همراه با توجه قلبی مراد است‪.‬‬
‫دل بايد متذکر باشد ‪.‬‬

‫مبارزه با از خودبیگانگی‬

‫گاهی انسان چنان به امور خارج از وجود خود مشغول میشود که از خود و سعادت و شقاوت خودْ غافل میشود‪.‬‬
‫قرآن میفرما يد‪ :‬وَ کأَين مِّن آيةٍ فِی السَّمَاوَاتِ وَ األَرْضِ يمُرُّونَ عَلَیهَا وَ هُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ؛‪ 6‬در عالم‪ ،‬آيات الهی بس‬
‫يار ی وجود دارد‪ ،‬ولی مردم از آنها عبور میکنند و اصال توجهی به آنها ندارند‪ .‬کار به جايی میرسد که حقیقت‬
‫خود را هم فراموش میکنند (نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ)‪ 4.‬در روانشناسی جديد میگويند‪ :‬کسانی هستند که در‬
‫اثر دلبستگی به مال‪ ،‬پست و اوهام و خیاالت ديگر به خودفراموشی مبتال میشوند‪ .‬به همه چیز توجه دارد جز به‬
‫اينکه چگونه موجودی است؟ از کجا آمده و در کجاست؟ چه کار بايد بکند و به کجا میرود؟ به تعبیر ديگر از‬
‫خودش بیگانه میشود‪ .‬نشانه از خودبیگانگی اين است که انسان از خودش وحشت دارد‪ .‬وقتی تنهاست وحشت به‬
‫سراغ او میآ يد و بايد خودش را با چیزی سرگرم کند‪ .‬اگر ا ين حالت به طور دقیق تحلیل شود معلوم میشود که ا‬
‫ين شخص اصال نمیخواهد خودش را درک کند و بشناسد‪ .‬چنین انسانی مصداق اين آيه شريف است که میفرما‬
‫يد‪ :‬نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ‪ .‬با اينکه انسان خود را از همه چیز بیشتر دوست دارد اما نمیخواهد به خودش‬
‫بپردازد‪ .‬اين حالت غفلت باعث ضعیف شدن ويژگیهای قلب میشود؛ درک انسان نسبت به حقايق رقیق و‬
‫کمرنگ میشود و عقل و ذهن او هرزه میشود ‪.‬‬

‫انسان برای رفع اين حالت بايد توجه خود را به خارج کم کند و توجه بیشتر ی به درون خود داشته باشد‪ .‬اينجا دو‬
‫مسأله مطرح میشود‪ .‬يکی اينکه وقتی به خودش توجه میکند از زاويه رابطه خودش با خدا توجه کند‪ .‬اصل همه‬
‫کماالت انسان در تقويت اين رابطه است‪ .‬تقويت اين رابطه به قرب به خدا میانجامد‪ .‬باالترين کمال انسان هم قرب‬
‫به خداست‪ .‬از ا ين رو انسان بايد به اين رابطه توجه پیدا کند‪ .‬مسأله ديگر اينکه آنچه را که مانع از اين توجه‬
‫میشود از خود دور کند‪ .‬خلوت بهترين فرصت برای اين امر است‪ .‬چراکه در میان جمعیت نبايد توقع داشت که‬
‫انسان تمرکز پیدا کند و خودش را بیابد ‪.‬‬

‫مؤمن اين خصیصه را دارد که وقتی يادی از خدا میشود دلش میلرزد‪ ».‬اين عالمت ايمان است‪ .‬قلب انسان بايد‬
‫طوری باشد که در مقابل عظمتْ الهی احساس خود باختگی کند‪ .‬مؤمن وقتی ياد نعمتهای خدا میافتد به خصوص‬
‫وقتی که با وجود کوتاهی و غفلت‪ ،‬خداوند به او يار ی رسانده بايد حالت خجلت پیدا کند و اشک او جاری شود‬

‫خلوت شب‪ ،‬بهتر ين فرصت‬

‫‪2‬‬
‫امام باقر علیهالسالم میفرمايند‪ :‬اگر میخواهی اهل رقّت قلب شوی سعی کن غفلت را از خودت بزدايی‪ ،‬به ا ين‬
‫وسیله که زياد اهل ذکر و توجه باش‪ .‬برای اينکه بتوانی اين حالت توجه را حفظ کنی و عوامل خارجی تو را‬
‫منصرف نکنند اهل خلوت کردن با خدا ی خو يش باش! اگر انسان سعی کند در شبانهروز برنامهای برا ی خلوت‬
‫کردن داشته باشد‪ ،‬به خصوص در شب بسیار مناسب است؛ «إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیالً؛‪ 5‬پديده‬
‫شب‪ ،‬استوارتر‪ ،‬پابرجاتر و مؤثرتر است »‪.‬بايد انسان در خلوت شب بنشیند و رابطه خود را با خدا مالحظه کند‪ .‬هر‬
‫چه در ا ين رابطه تفکر کند بر رقّت قلب او افزوده میشود‪ .‬در روايتی از رسول خدا صلیاهللعلیهوآله آمده است‪:‬‬
‫عَوِّدُوا قُلُوبَکمُ الرِّقَّةَ؛‪ 6‬خود را به رقّت قلب عادت دهید ‪.‬تعبیر «عوّدوا» حاوی نکتهای است‪ .‬امور بدنی از کم شروع‬
‫میشود و تدريجا انسان به آن عادت میکند تا اينکه میتواند کارهای بزرگتری انجام دهد‪ .‬ورزشکاران نمونه اين‬
‫امر هستند‪ .‬امور معنوی هم اين چنین است ‪.‬اگر انسان بخواهد در خلوتْ حالت رقّت قلب پیدا کند نبايد گمان کند‬
‫حتما از روز اول يکی از بکّائین عالم میشود‪ .‬بلکه بايد تدريجا خود را به ا ين حالت عادت داد ‪.‬بايد درباره‬
‫موضوعاتی که موجب خجالت و شرم انسان از خدا میشوند فکر کرد‪ .‬اگر دوست صمیمی انسان از ما بخواهد که‬
‫فالن کار را به خاطر من انجام نده‪ ،‬اما انسان به خیال ا ينکه او نمیبیند مشغول آن کار شود و ناگهان او را ناظر بر‬
‫خود ببیند چه حالی به او دست میدهد؟ خدای عظیمالشأن که همه چیز انسان از اوست از انسان چیزی خواسته‬
‫که فقط به نفع خود انسان است و برای او هیچ تأثیری ندارد؛ ولی او خدا را فراموش میکند و بیشرمانه به او‬
‫اصرار میکند‪ .‬اگر متوجه شود که خدا حاضر و ناظر است و او را میبیند چه قدر انسان بايد شرمنده شود؟ اگر‬
‫انسان تنها در خلوت بنشیند و اين حالت را برای خود مجسم کند خیلی اثرگذار است‪ .‬بايد اين تمرين را داشته‬
‫باشد و خود را به آن عادت دهد‪ .‬در ا ين صورت به تدر يج حال بکاء و ناله هم برا ی او حاصل میشود ‪.‬‬

‫پی نوشت ها ‪:‬‬

‫‪1 .‬زمر‪. 23 ،‬‬

‫‪2 .‬انفال‪. 2 ،‬‬

‫‪3 .‬اسراء‪ 101 ،‬و ‪. 101‬‬

‫‪4 .‬حشر‪. 11 ،‬‬

‫‪5 .‬مزمل‪. 6 ،‬‬

‫‪6 .‬بحاراالنوار‪ ،‬ج ‪ 00‬ص‪. 11‬‬

‫‪3‬‬

You might also like