You are on page 1of 5

‫کتابخانه های کهن جهان اسلم‬

‫خلصه‬

‫هها در جهان اسلم در مساجد پديد آمدند‪ ،‬زيرا مساجد گذشته از آنكه مكاني‬
‫نخستين كتابخان ‌‬

‫ههاي درس و بحث نيز محل مناسبي تلقي‬


‫مقدس براي عبادت بودند‪ ،‬براي آموزش و ايجاد حلق ‌‬

‫يشدند؛ اين سنت از زمان پيامبر اسلم )ص( جاري بود‪ .‬پس از آغاز جريان تأليف و تصنيف در‬
‫م ‌‬

‫يكردند‪ .‬بدين‬
‫جهان اسلم‪ ،‬مؤلفان مسلمان آثار خود را براي استفاده عموم‪ ،‬وقف مساجد م ‌‬

‫بهاي حديث‪،‬‬
‫هوفور در دسترس همگان قرار داشت‪ ،‬كتا ‌‬
‫ترتيب در مساجد‪ ،‬گذشته از قرآن كه ب ‌‬

‫يشد‪ .‬برخي خلفاي‬


‫تفسير‪ ،‬سيره‪ ،‬فقه‪ ،‬و كلم كه مورد استفاده طلب بود نيز نگهداري م ‌‬

‫بدوست‬
‫مسلمان خود دوستدار كتاب بودند‪ ،‬چنانكه خالد از فرزندان يزيد بن معاويه مردي كتا ‌‬

‫بهايي‬
‫بود و به گردآوري و مطالعه كتب شيمي )كيمياگري( دلباختگي داشت‪ .‬او دستور داد تا كتا ‌‬

‫يشد‬
‫هالكتاب" نگهداري م ‌‬
‫هنام "خزان ‌‬
‫بها در محلي ب ‌‬
‫در اين موضوع برايش ترجمه كردند‪ .‬اين كتا ‌‬

‫و احتمال تا اوايل قرن دوم موجود بوده است‪ .‬طبق نوشته ابن ابي ُاصيبعه‪ ،‬كتابي كه از "ماسر‬

‫هالكتاب موجود بوده به دستور عمر بن عبدالعزيز)‪101-99‬ق‪ (.‬استنساخ‬


‫جويه طبيب" در خزان ‌‬

‫شد‪.‬‬

‫متن کامل مقاله‬

‫اما نخستين حركت جدي براي ايجاد كتابخانه در جهان اسلم را بايد به مأمون عباسي )‪1‬ک ‪-98‬‬
‫هاي مأمون در بغداد و‬ ‫نالرشيد )‪193-170‬ق‪ (.‬و به گفت ‌‬ ‫‪218‬ق( نسبت داد‪ .‬بيت الحكمه را هارو ‌‬
‫بهاي فلسفي و علمي‬ ‫يشاپور برپا ساخت‪ .‬در اين مركز مهم فرهنگي كتا ‌‬ ‫به تقليد از جند ‌‬
‫بهاي فراواني از‬‫هاي وسيع و مهم نيز داشت كه كتا ‌‬ ‫تالحكمه‪ ،‬كتابخان ‌‬
‫يشد‪ .‬بي ‌‬‫هعربي ترجمه م ‌‬ ‫ب ‌‬
‫ههاي بغداد و دمشق نيز‬ ‫يشد‪ .‬رصدخان ‌‬ ‫نهاي سرياني‪ ،‬رومي‪ ،‬پهلوي‪ ،‬و هندي در آن يافت م ‌‬ ‫زبا ‌‬
‫جهاي جديد و‬‫هها منجمان به تأليف زي ‌‬ ‫تالحكمه تعلق داشتند‪ .‬در اين رصدخان ‌‬ ‫ظاهرآ به همين بي ‌‬
‫ههاي دوم و سوم هجري قمري‪ ،‬در سرتاسر جهان‬ ‫جهاي كهن مشغول بودند‪ .‬در سد ‌‬ ‫تصحيح زي ‌‬
‫اسلم ‪ 34‬بيمارستان مجهز وجود داشت كه هر كدام در يكي از شهرهاي بزرگ قرار داشت و‬
‫يهاي متوكل‪ ،‬از رونق‬ ‫تگير ‌‬ ‫برخي نيز مجهز به كتابخانه بودند‪ .‬پس از مأمون و با شروع سخ ‌‬
‫يها چنان زياد شد كه به دستور حكومت‪،‬‬ ‫تگير ‌‬ ‫تالحكمه و كتابخانه آن كاسته شد‪.‬سخ ‌‬ ‫بي ‌‬
‫بوجوشي در‬ ‫نهاي علمي پرجن ‌‬ ‫كتابفروشان بغداد از فروش كتب فلسفي منع شدند‪ .‬اما كانو ‌‬
‫لبويه‪ ،‬و ديگر امراي محلي وجود داشت كه هريك‬ ‫دربار پادشاهان و يا وزراي دانشمند ساماني‪ ،‬آ ‌‬
‫هها را دانشمندان نامداري اداره‬ ‫ههاي بسيار باشكوه و گرانقدري داشتند كه اين كتابخان ‌‬ ‫كتابخان ‌‬
‫يكردند‪ ،‬چنانكه ابن سينا و ابن مسكويه از خازنان )كتابداران( كتابخانه سامانيان بودند‪ .‬ابن‬ ‫م ‌‬
‫ينويسد‪":‬روزي از او دستور خواستم كه‬ ‫ينظير نوح بن منصور ساماني م ‌‬ ‫سينا درباره كتابخانه ب ‌‬
‫بهاي پزشكي هست بخواهم و مطالعه كنم‪ ،‬پس مرا دستوري‬ ‫هاش بروم و آنچه از كتا ‌‬ ‫به كتابخان ‌‬
‫قهاي كتاب بود‪ ،‬كه‬ ‫هاي صندو ‌‬ ‫ههايي بسيار داشت و در هر خان ‌‬ ‫داد و به سرايي وارد شدم كه خان ‌‬
‫نگونه در هر‬ ‫بهاي عربي و شعر و ديگري نقد و بدي ‌‬ ‫روي هم انباشته بودند‪ ،‬در يك خانه كتا ‌‬
‫هويژه عضدالدوله‬ ‫لبويه )ديلميان(‪ ،‬ب ‌‬ ‫بهاي دانشي‪."...‬كتابخانه بسيار بزرگ و معتبر آ ‌‬ ‫هاي كتا ‌‬ ‫خان ‌‬
‫ديلمي شهرت و اعتبار تمام داشت‪ .‬مقدسي )‪380/391-336‬ق‪ ،(.‬در توصيف كتابخانه‬
‫ينويسد‪" :‬در كتابخانه عضدالدوله از هر كتابي كه تا زمان او تأليف و تصنيف‬ ‫عضدالدوله ديلمي م ‌‬
‫هبندي و‬ ‫بها برحسب موضوع و نام كتاب و مؤلف طبق ‌‬ ‫يشد و كتا ‌‬ ‫هاي يافت م ‌‬ ‫شده‪ ،‬نسخ ‌‬
‫هعلت علقه‬ ‫لبويه‪ ،‬ب ‌‬ ‫فهرست شده است"‪ .‬صاحب بن عباد )‪385-326‬ق‪ (.‬از وزراي معروف آ ‌‬
‫هاي گرد آورد كه زبانزد بسياري از دانشمندان زمان‬ ‫بيش از حد به دانش و فرهنگ‪ ،‬كتابخان ‌‬
‫ههاي خود بارها به كتابخانه صاحب در ري مراجعه‬ ‫خويش بود‪ .‬مقدسي براي تكميل يافت ‌‬
‫شها و فنون گوناگون را در اختيار مشتاقان قرار‬ ‫بهاي گوناگون مربوط به دان ‌‬ ‫كرد‪.‬صاحب‪ ،‬كتا ‌‬
‫يكرد‪ .‬بعدها همين كتابخانه پايه كتابخانه عمومي ري شد و‬ ‫يداد و سرانجام وقف آنان م ‌‬ ‫م ‌‬
‫هگذاري شدند‪ .‬اين‬ ‫ههاي جهان اسلم در سده چهارم پاي ‌‬ ‫دارالكتب ري ناميده شد‪ .‬اكثر كتابخان ‌‬
‫تترين‬ ‫هها فقط محدود به برخي شهرهاي عراق عجم و عرب نبود‪ ،‬بلكه در دوردس ‌‬ ‫كتابخان ‌‬
‫ههاي شام و فلسطين‪ ،‬شمال‬ ‫ههاي باشكوه برپا شد‪ .‬در اين ميان كتابخان ‌‬ ‫مناطق اسلمي كتابخان ‌‬
‫افريقا‪ ،‬اندلس‪ ،‬و غرناطه از شهرت و اعتبار خاصي برخوردار بودند‪ .‬دارالحكمه يا دارالعلم مصر‬
‫يداند‪.‬‬ ‫هاي جهانگير داشت‪ .‬المسجي‪ ،‬مورخ دوره فاطمي‪ ،‬تاريخ افتتاح آن را ‪ 395‬هجري م ‌‬ ‫آواز ‌‬
‫در اين كتابخانه تنها ‪ 18000‬جلد كتاب مربوط به رشته فلسفه و علوم قديم وجود داشت ‪.‬‬
‫نننن ننننن ن نننن ننننن نننن نن نننن ‌‪،‬‬ ‫فالِعش در اثر ارزشمند خود ننننننن ‌‬ ‫يوس ‌‬
‫مهاي الفاضليه‪ ،‬الصاحبيه‪ ،‬الكامليه‪ ،‬و‬ ‫هنا ‌‬ ‫ههاي مدارس عالي و دانشگاهي قاهره ب ‌‬ ‫از برخي كتابخان ‌‬
‫گترين آنها‪،‬‬ ‫ههاي در خور توجهي داشتند‪ ،‬بزر ‌‬ ‫يكند‪ .‬فاطميان مصر نيز كتابخان ‌‬ ‫الصباحيه نيز ياد م ‌‬
‫هها هزار جلد كتاب خطي داشت‪.‬‬ ‫متعلق به خليفه عزيز فاطمي )‪386-365‬ق‪ (.‬بود كه بيش از د ‌‬
‫از اين تعداد‪ 6500 ،‬جلد به رياضي و ‪ 1800‬جلد به فلسفه اختصاص داشت‪ .‬در اين كتابخانه‬
‫ننما كه روي پارچه‬ ‫وسايل گوناگون نجومي و نقشه كرات آسماني و يك نقشه بسيار بزرگ جها ‌‬
‫ابريشمي كشيده شده بود‪ ،‬وجود داشت‪ .‬همچنين حاكم بالله )‪411-386‬ق‪ (.‬خليفه فاطمي در‬
‫ُفسطاط مصر‪ ،‬كتابخانه مخصوص و جديدي تأسيس و نام آن را "كاخ دانش" نهاد‪ .‬ساختمان‬
‫يهايي بود و‬ ‫هبند ‌‬ ‫هها و قفس ‌‬ ‫كتابخانه عبارت از فضاي بزرگ مسقفي بود كه اطراف آن طاقچ ‌‬
‫بهاي آن متنوع و از هر باب و علمي بود و تصانيف مهم و‬ ‫يشد‪ .‬كتا ‌‬ ‫بها در آن چيده م ‌‬ ‫كتا ‌‬
‫مشهوري نيز در ميان آنها وجود داشت‪ .‬چنانكه از صرف و نحو و لغت و حديث و تاريخ و علوم‬
‫هبندي و‬ ‫يشد‪ .‬وسعت كتابخانه مزبور چنان بوده كه در نتيجه دست ‌‬ ‫غريبه و شيمي در آنجا يافت م ‌‬
‫يآمد‪ .‬اين كتابخانه يا توسط‬ ‫بهاي هر موضوع چندين كتابخانه مستقل پديد م ‌‬ ‫جدا ساختن كتا ‌‬
‫هعنوان‬ ‫مستنصر‪ ،‬خليفه عباسي براي جيره تركان فروش رفت و يا به جهت خالي بودن خزانه‪ ،‬ب ‌‬
‫مواجب‪ ،‬به افراد لشكر و ديوان داده شده؛ چنانكه در ‪461‬ق‪ ،.‬بيست و پنج بارِ شتر كتاب از‬
‫ههمين‬ ‫خزانه به منزل وزير ابوالفرج مغربي منتقل شد‪ .‬در ساير نقاط جهان اسلم نيز وضع ب ‌‬
‫بهاي كتابخانه خليفه اموي اندلس‪ ،‬حكم بن عبدالرحمن )‪-350‬‬ ‫هطور مثال كتا ‌‬ ‫گونه بود‪ .‬ب ‌‬
‫حكم ملقب به المستنصر بالله‬ ‫َ‬ ‫يرسيد‪َ .‬‬ ‫هاي بود كه فهرست آنها به ‪ 44‬مجلد م ‌‬ ‫هانداز ‌‬ ‫‪366‬ق‪ ،(.‬ب ‌‬
‫عآوري كتاب علقه فراواني داشت‪ .‬وي اندلس را به بازار بزرگ با رونقي تبديل كرد كه‬ ‫به جم ‌‬
‫حكم چندين اتاق به استنساخ‪ ،‬تهذيب‪ ،‬و‬ ‫يشد‪ .‬در قصر َ‬ ‫هاي به آن وارد م ‌‬ ‫علم و ادب از هر ناحي ‌‬
‫ينظير‬ ‫بهايي كه در زمان او فراهم شد‪ ،‬در خاور و باختر ب ‌‬ ‫صحافي كتاب اختصاص يافته بود‪ .‬كتا ‌‬
‫يبضاعت تأسيس كرد كه به‬ ‫بود‪ .‬وي در قرطبه ‪ 27‬دبستان براي اطفال‪ ،‬فقرا‪ ،‬و مردم ب ‌‬
‫يداد‪ .‬به گفته مراكشي )‪647-581‬ق‪ ،(.‬در ناحيه شرق قرطبه‬ ‫شآموزان كتاب هم امانت م ‌‬ ‫دان ‌‬
‫بها‪ ،‬به عصر‬ ‫عآوري كتا ‌‬ ‫يكصدوهفتاد زن به نوشتن قرآن به خط كوفي اشتغال داشتند‪ .‬شوق جم ‌‬
‫ههايي براي خود تأسيس‬ ‫كم منحصر نبود‪ ،‬بلكه بسياري از بزرگان و دانشمندان آنجا نيز كتابخان ‌‬ ‫ح َ‬
‫َ‬
‫بهاي نفيسي را گردآورده بودند‪ .‬حتي برخي زنان درس خوانده براي خود‬ ‫كرده و كتا ‌‬
‫ههاي مستقلي داشتند‪ .‬يكي از آنها عايشه بنت احمد بن قادم بود كه در علم و ادب و‬ ‫كتابخان ‌‬
‫ههاي شخصي‬ ‫يترين كتابخان ‌‬ ‫يرفت و كتابخانه او از غن ‌‬ ‫هشمار م ‌‬ ‫شعر‪ ،‬از داناترين زنان عصر خود ب ‌‬
‫بها در اندلس به مسيحيان و يهوديان نيز سرايت كرده بود‪ .‬يكي از‬ ‫بود‪ .‬گردآوري كتا ‌‬
‫ههاي شخصي اندلس كتابخانه يوسف بن اسماعيل بن نغزاله يهودي‪ ،‬وزير‬ ‫مشهورترين كتابخان ‌‬
‫حكم‪ ،‬دانشگاه اين‬ ‫َ‬ ‫مرگ‬ ‫از‬ ‫پس‬ ‫كه‬ ‫باورند‬ ‫اين‬ ‫بر‬ ‫پژوهشگران‬ ‫برخي‬ ‫‪.‬‬ ‫بود‬ ‫باديس‪ ،‬امير غرناطه‬
‫يآمد‪ ،‬دچار انحطاط شد‪.‬‬ ‫هشمار م ‌‬ ‫مترين مراكز علمي اسلمي در مغرب زمين ب ‌‬ ‫شهر كه از مه ‌‬
‫حكم بر قرطبه‪ ،‬در اين مركز علمي رياضيات‪ ،‬نجوم‪ ،‬و طب‬ ‫َ‬ ‫ساله‬ ‫شانزده‬ ‫حكومت‬ ‫در زمان‬
‫ههاي مهم ايجاد شد‪ .‬در‬ ‫يشد‪ .‬در قرطبه و سيسيل نيز پس از ورود مسلمانان كتابخان ‌‬ ‫تدريس م ‌‬
‫هها‬‫غرناطه‪ ،‬از شهرهاي ديگر اسپانيا‪ ،‬نيز ‪ 70‬باب كتابخانه عمومي برپا بود‪.‬رشد و توسعه كتابخان ‌‬
‫در شرق جهان اسلم‪ ،‬چون شبه قاره هند هم چشمگير بود‪ .‬در دربار امراي مسلمان هند‪،‬‬
‫مترين آنها كتابخانه سلطنتي پادشاهان تيموري‪ ،‬گوركاني‪،‬‬ ‫ههاي نفيسي وجود داشت كه مه ‌‬ ‫كتابخان ‌‬
‫تهايي از قبيل‬ ‫هها فعالي ‌‬ ‫همدت بيش از سه قرن پابرجا بود‪ .‬در اين كتابخان ‌‬ ‫و يا بابري هند بود كه ب ‌‬
‫ههاي هند به چند دسته‬ ‫يشد‪ .‬در اين دوران كتابخان ‌‬ ‫تذهيب‪ ،‬استنساخ‪ ،‬صحافي‪ ،‬و مرمت انجام م ‌‬
‫ههاي سلطنتي بودند كه ناموران و كتابشناسان متخصص‪ ،‬پيوسته‬ ‫يشدند‪ :‬اول‪ ،‬كتابخان ‌‬ ‫تقسيم م ‌‬
‫ههاي متعلق به مدارس و مراكز تعليم و‬ ‫درصدد گردآوري آثار گرانبها براي آن بودند؛ دوم‪ ،‬كتابخان ‌‬
‫ههاي شاهزادگان‪،‬‬ ‫هها‪ ،‬و تكايا بود؛ و چهارم كتابخان ‌‬ ‫ههاي مساجد‪ ،‬خانقا ‌‬ ‫تربيت بود؛ سوم‪ ،‬كتابخان ‌‬
‫هها‬‫يشدند‪ .‬اين كتابخان ‌‬ ‫امرا و صدراعظم بود كه هر كدام از آنها مجموعه گرانبهايي را شامل م ‌‬
‫در سراسر زمين پهناور هند پراكنده بودند؛ كتابخانه وليتي مدرس‪،‬آصفيه‪ ،‬سالر جنگ‪ ،‬و كتابخانه‬
‫هاند‪.‬پس از‬ ‫نظام حيدرآباد‪ ،‬كتابخانه نواب رامپور‪ ،‬مهاراجه جيپور‪ ،‬و كتابخانه لكهنو از آن جمل ‌‬
‫ههاي بزرگ لهور‪ ،‬مركز ايالت پنجاب‪ ،‬از موقعيت و جايگاه‬ ‫استقلل پاكستان از هند‪ ،‬كتابخان ‌‬
‫هاي در شبه قاره هند برخوردار بودند‪ ،‬اما اين استقلل سبب قطع ارتباط و همكاري ميان‬ ‫ويژ ‌‬
‫هدنبال داشت‪.‬بسياري از مورخان قديم‬ ‫نهاي فراواني ب ‌‬ ‫ههاي اسلمي دو كشور شد كه زيا ‌‬ ‫كتابخان ‌‬
‫غز‪ ،‬يا حملت‬ ‫ههاي اسلمي را در سده پنجم هجري با يورش تركان ُ‬ ‫هرشد كتابخان ‌‬ ‫و جديد روند روب ‌‬
‫ننننننننن ‌ درباره حمله‬ ‫يپندارند‪ .‬چنانكه مؤلف ننن ‌‬ ‫سلطان محمود غزنوي خاتمه يافته م ‌‬
‫ينويسد‪ ..." :‬و بسياري دارها بفرمود زدن و بزرگان ديلم را بر درخت‬ ‫سلطان محمود به ري م ‌‬
‫كشيدند و بهري را در پوست گاو دوخت و به غزنين فرستاد و مقدار پنجاه خروار كتاب و دفتر‬
‫تهاي آويختگان بفرمود‪،‬‬ ‫روافض و باطنيان و فلسفه از سراهاي ايشان بيرون آورد و در زير درخ ‌‬
‫يدانند‪،‬‬ ‫هها م ‌‬ ‫سوختن"‪.‬برخي ديگر از مورخان‪ ،‬يورش مغولن را مانع پيشرفت و گسترش كتابخان ‌‬
‫اما بعدآ مغولن‪ ،‬با تدبيرِ وزراي دانشمند ِ ايراني چون خواجه نصيرالدين طوسي‪ ،‬خواجه‬
‫ثالدين موفق شدند با ايجاد يك امپراتوري منسجم و نيرومند‪،‬‬ ‫لالله‪ ،‬و خواجه غيا ‌‬ ‫رشيدالدين فض ‌‬
‫ينظيري در سراسر قلمرو خود ساخته و عصر فرهنگي درخشاني ايجاد كنند‪.‬‬ ‫وحدت سياسي ب ‌‬
‫مترين مراكز دوره حاكميت مغولن است‪ .‬در كتابخانه ربع‪،‬‬ ‫َربع رشيدي و رصدخانه مراغه از مه ‌‬
‫ينويسد بالغ بر ‪ 60000‬جلد كتاب وجود داشت‪ .‬در دوره‬ ‫چنانكه خود خواجه رشيدالدين م ‌‬
‫هها شكوفا شدند‪ .‬شاهان و‬ ‫يهاي گوناگون‪ ،‬كتابخان ‌‬ ‫گها و درگير ‌‬ ‫تيموريان ايران‪ ،‬عليرغم وجود جن ‌‬
‫شاهزادگان تيموري‪ ،‬تنها حامي و پشتيبان هنر و هنرمندان نبودند‪ ،‬بلكه خود نيز غالبآ هنرمند و‬
‫بدوست مشهور‬ ‫اديب و عالم بودند‪ .‬بايسنقر ميرزا )‪838-802‬ق( كه در غرب به شاهزاده كتا ‌‬
‫هاي عظيم در محله باغ سفيد شهر هرات بنا نهاد كه به گفته دولتشاه سمرقندي‬ ‫است كتابخان ‌‬
‫يتوان گفت كه‬ ‫"چهل كاتب خوشنويس در كتابخانه او به كتابت مشغول بودندي"‪ .‬در مجموع م ‌‬
‫وار در بصره‪ ،‬شاهرخ‬ ‫ههاي مجدالدوله ديلمي در ري‪ ،‬ابن س ّ‬ ‫ههاي گذشته‪ ،‬كتابخان ‌‬ ‫در طول سد ‌‬
‫گوركاني و فرزندش و بايسنقرميرزا در هرات‪ ،‬پيرمحمد بن عمر شيخ بن تيموري گوركاني در‬
‫لالسلطان در تاشكند‪ ،‬و شاه عباس و شاه سلطان حسين صفوي در اصفهان‪ ،‬از‬ ‫فارس‪ ،‬خلي ‌‬
‫يروند‪ .‬اغلب دانشمندان‪ ،‬علما‪ ،‬و‬ ‫ههاي مياني جهان اسلم به شمار م ‌‬ ‫ههاي سد ‌‬ ‫مترين كتابخان ‌‬ ‫مه ‌‬
‫ههايي داشتند؛ برخي از‬
‫اديباني كه از تمكن مالي برخوردار بودند براي استفاده خويش كتابخان ‌‬
‫هاند‬
‫‪.‬آنان در دستگاه خلفا و امرا مقامي داشت ‌‬
‫انواع‪.‬‬

‫ههاي سلطنتي‪ ،‬كه معمول‬ ‫يتوان به انواع زير تقسيم كرد‪ .1:‬كتابخان ‌‬ ‫ههاي جهان اسلم را م ‌‬ ‫كتابخان ‌‬
‫هها‬
‫يشد ‪ ،‬كه از جمله اين كتابخان ‌‬ ‫شدوست ايجاد م ‌‬ ‫توسط خلفا‪ ،‬پادشاهان‪ ،‬و فرمانروايان دان ‌‬
‫يتوان به كتابخانه حكم در اندلس‪ ،‬كتابخانه فاطميان در مصر‪ ،‬كتابخانه نوح بن منصور در‬ ‫م ‌‬
‫ههاي شخصي‪ ،‬كه متعلق‬ ‫خراسان‪ ،‬و كتابخانه عضدالدوله ديلمي در شيراز اشاره كرد؛‪ .2‬كتابخان ‌‬
‫به افراد عالم و دانشمند بود مانند كتابخانه فتح بن خاقان‪ ،‬ابوداود سجستاني‪ ،‬جاحظ‪ ،‬اسماعيل‬
‫هها‪،‬‬‫هترين آنها كتابخان ‌‬‫ههاي تخصصي‪ ،‬كه عمد ‌‬ ‫بن اسحاق‪ ،‬ابن عميد‪ ،‬و صاحب بن عباد ؛‪ .3‬كتابخان ‌‬
‫ههاي بيمارستاني بود كه كتابخانه رصدخانه مراغه از مشهورترين آنهاست‪.‬‬ ‫هها‪ ،‬و كتابخان ‌‬‫رصدخان ‌‬
‫هنويسان مسلمان مانند مقدسي‪ ،‬ياقوت حموي‪ ،‬و استخري از وجود‬ ‫گروهي از سفرنام ‌‬
‫ههاي عمومي كه معمول با خريد مستقيم كتاب يا‬ ‫هاند‪ .4.‬كتابخان ‌‬‫ههاي بيمارستاني خبر داد ‌‬ ‫كتابخان ‌‬
‫ههاي اين‬ ‫مترين كتابخان ‌‬‫ههاي شيراز‪ ،‬قرطبه‪ ،‬و قاهره از مه ‌‬ ‫يشدند‪ .‬كتابخان ‌‬ ‫با هديه و وقف برپا م ‌‬
‫يآمدند‪ .‬و‬ ‫گروه به حساب م ‌‬
‫توجو‬ ‫ههاي آن را بايد در مدارس نظاميه دوره سلجوقي جس ‌‬ ‫ههاي مدارس‪ ،‬كه نمون ‌‬ ‫‪ .5‬كتابخان ‌‬

‫مالملك طوسي وزير آلب ارسلن و ملك‬


‫كرد‪ .‬ايجاد اين مدارس مديون تدبير و اقتدار خواجه نظا ‌‬

‫شاه سلجوقي بود‪ .‬وي در شهرهاي نيشابور‪ ،‬هرات‪ ،‬اصفهان‪ ،‬ري‪ ،‬مرو‪ ،‬بلخ‪ ،‬و بغداد‪ ،‬و جز آن‬

‫هاي اين مدارس بيشتر شامل فقه‪،‬‬


‫هنام نظاميه كرد‪ .‬منابع كتابخان ‌‬
‫اقدام به ايجاد مدارس بزرگي ب ‌‬

‫تفسير‪ ،‬حديث‪ ،‬و اندكي فلسفه بود‪.‬‬

‫‪www.portal.nlai.ir‬منبع‬
‫سعيد مليح‬
‫مآخد‪:‬‬

‫اروپا‪ .‬تهران‪ :‬دانشگاه تهران‪ ،‬مؤسسه انتشارات و‬ ‫‪ (1‬آيتي‪ ،‬محمدابراهيم‪ .‬آندلس يا تاريخ حكومت مسلمين در‬
‫ههاي دوره تيموري"‪ .‬فصلنامه كتاب‪ .‬دوره يازدهم‪1 ،‬‬ ‫چاپ‪1366 ،‬؛ ‪ (2‬اميرخاني‪ ،‬غلمرضا‪" .‬تأليف و تدوين كتاب در كتابخان ‌‬
‫ههاي عمومي كشور"‪ .‬پيام كتابخانه‪ .‬س‪.‬اول‪2 ،‬‬ ‫)بهار ‪102-96 :(1379‬؛ ‪ (3‬انصاري‪ ،‬محمدابراهيم‪" .‬گزارشي از نظام كتابخان ‌‬
‫)تابستان ‪10-7 :(1370‬؛ ‪ (4‬بابازاده‪ ،‬شهل‪" .‬كتابخانه صاحب بن عباد"‪ .‬فصلنامه كتاب‪ .‬دوره سيزدهم‪)3 ،‬پاييز ‪-110 :(1381‬‬
‫‪115‬؛ ‪ (5‬حائري‪ ،‬عبدالهادي‪ .‬ايران و جهان اسلم‪ .‬مشهد‪ :‬آستان قدس رضوي‪1368 ،‬؛ ‪ (6‬خورشيد‪ ،‬انيس‪" .‬پاكستان‪،‬‬
‫عرساني‪ .‬ج‪ ،1 .‬ص ‪549-547‬؛ ‪ (7‬رادفر‪،‬‬ ‫هالمعارف كتابداري واطل ‌‬ ‫كتابخان‌ههاي"‪ .‬ترجمه علي مزيناني‪ .‬دائر ‌‬
‫يوهشتم ) ‪114-97 :(1381‬؛ ‪ (8‬رجبي‪،‬‬ ‫ابوالقاسم‪" .‬كتابخانه مركزي دانشگاه عثمانيه در حيدرآباد هند"‪ .‬كتابداري‪ ،‬دفتر س ‌‬
‫نكوب‪ ،‬عبدالحسين‪ .‬تاريخ ايران بعد‬ ‫شهاي فرهنگي‪1381 ،‬؛ ‪ (9‬زري ‌‬ ‫محمدحسن‪ .‬كتابخانه در ايران‪ .‬تهران‪ :‬دفتر پژوه ‌‬
‫هيابي علل‬ ‫از اسلم‪ .‬تهران‪ :‬اميركبير‪1363 ،‬؛ ‪ (10‬زيباكلم‪ ،‬صادق‪ .‬ما چگونه ما شديم؟ ريش ‌‬
‫ههاي مساجد در‬ ‫بماندگي در ايران‪ .‬تهران‪ :‬روزنه‪1373 ،‬؛ ‪ (11‬سباعي‪ ،‬محمدمكي‪ .‬نقش كتابخان ‌‬ ‫عق ‌‬
‫فرهنگ و تمدن اسلمي‪ .‬ترجمه علي شكويي‪ .‬تهران‪ :‬وزارت فرهنگ و ارشاد اسلمي‪ ،‬سازمان مدارك فرهنگي انقلب‬
‫ههاي عمومي و نيمه عمومي عربي در قرون وسطي‬ ‫اسلمي‪1372 ،‬؛ ‪ (12‬عش‪ ،‬يوسف‪ .‬كتابخان ‌‬
‫شهاي اسلمي‪1372 ،‬؛‬ ‫نالنهرين‪ ،‬سوريه و مصر(‪ .‬ترجمه اسدالله علوي‪ .‬مشهد‪ :‬آستان قدس رضوي‪ ،‬بنياد پژوه ‌‬ ‫)بي ‌‬
‫‪ (13‬عنان‪ ،‬محمد عبدالله‪ .‬تاريخ دولت اسلمي در اندلس‪ .‬ترجمه عبدالمحمد آيتي‪ .‬تهران‪ :‬كيهان‪1366 ،‬؛ ‪(14‬‬
‫نالمللي كتاب و كتابخانه در‬ ‫فر‌خزاد‪ ،‬محمد‪" .‬بنياد كتابخان‌هها در جهان اسلم"‪ .‬در مجموعه مقالت كنگره بي ‌‬
‫شهاي اسلمي‪ ،1379 ،‬ص ‪518-504‬؛ ‪ (15‬فرشاد‪ ،‬مهدي‪ .‬تاريخ‬ ‫تمدن اسلمي‪ .‬مشهد‪ :‬آستان قدس رضوي‪ ،‬بنياد پژوه ‌‬
‫هالمعارف فارسي [مصاحب]‪ .‬ج ‪ ،2‬ص ‪-2176‬‬ ‫علم در ايران‪ .‬تهران‪ :‬اميركبير‪1365 ،‬؛ ‪" (16‬كتابخانه"‪ .‬داير ‌‬
‫مقالت]‪.‬‬‫‪2177‬؛ ‪" (17‬كتابخان‌ههاي اسلمي"‪ .‬در كاظم مدير شان‌هچي‪ .‬كتاب و كتابخانه در اسلم [مجموعه‬
‫شهاي اسلمي‪ ،1374 ،‬ص ‪83-63‬؛ ‪ (18‬موكهرجي‪ ،‬اجيت كومار‪ .‬تاريخ و فلسفه‬ ‫مشهد‪ :‬آستان قدس رضوي‪ ،‬بنياد پژوه ‌‬
‫كتابداري‪ .‬ترجمه اسدالله آزاد‪ .‬مشهد‪ :‬آستان قدس رضوي‪ ،‬معاونت فرهنگي‪.1368 ،‬‬

You might also like