Professional Documents
Culture Documents
3
رقص ساری گلین یکی از قدیمی ترین و محبوب ترین رقص-های مردمی ( )folk dancesمردم آذربایجان است .یافته ه%%ای باس%%تان ش%%ناختی در
سال 1376از منطقه سؤنگؤن در شهرستان ورزقان ،استان آذربایجان شرقی ،قدمت این رقص باستانی را به هزاره های قبل از میالد می برد.
31/10/2009
رقص ساری گلین یکی از قدیمی ترین و محبوب ترین رقص-های مردمی ( )folk dancesمردم آذربایجان است .یافته های باس%%تان ش%%ناختی در
سال 1376از منطقه سؤنگؤن در شهرستان ورزقان ،استان آذربایجان شرقی ،قدمت این رقص باستانی را به هزاره ه%%ای قب%%ل از میالد می ب%%رد.
بنا به تفسیر محقق برجسته اساطیر و هنر آذربایج%ان ،م%یرعلی سیدس%المت ،این رقص مراس%م آزاد ک%ردن خورش%ید از اس%ارت اس%ت (سیدس%المت
.)1382همچنانکه در تصویر سنگ نگاره دیده می شود ،انسانی در سمت %چپ دستی بر شانه به نشانه ایثار و اهریمنی در سمت %راست خورش%%ی ِد
اسیر را در دست دارد .رقص ساری گلین ،رقص مبارزه برای رهایی خورشیدی است که اهریمن آن را به اسارت ب%%رده اس%%ت .انس%%انی ک%%ه ب%%رای
رهایی آن آمده ،چنان شیفته خورشید است که حاضر به فدای جان خویش در راه رهایی آن است.
در بررسی هنر آذربایجان بایستی از «ایده ساری گلین» سخن گفت .ایده ساری گلین در «جهان هنر آذربایجان» حکم جهان بی%نی ه%نری را دارد؛
هنری که جهان را چنان می نگرد که در آن نور و روشنایی همواره به پرده اسارت ظلمت و تاریکی می رود .جهان نگ%%ری ،وظیف%%ه ه%%نر آش%%کار
می گردد :بیدار کردن اندیشه رهانیدن عناصر نوری زن%%دگی .ه%%دف این ه%%نر آن اس%%ت ک%%ه معن%%ای گمش%%ده %زن%%دگی را ب%%دان بازگردان%%د .جه%%ان ه%%نر
آذربایجانی با محوریت قرار دادن اندیشه ساری گلین ،عنصر معنابخش %را وجود و حضور خورشید به عنوان نماد روشنایی و به دنبال آن نیکی و
خیر ،در پرتو شعاع های نوری آن ،می داند .اما این حضور میسر نمی گردد مگ%ر ب%%ا عملی اخالقی :ایث%%ار .ه%نر آذربایج%%انی دع%وتی اس%%ت ب%%رای
انسان ها جهت آماده ساختن خویشتن برای گذشتن از خود ،تا دیگ%%ری زن%%ده ش%%ود .این دیگ%%ری هم منب%%ع ن%%ور ،خورش%%ید ،اس%%ت و هم مخاطب%%ان آن،
جامعه .ساری گلین هنگامی که شکل صدا ،در قالب موسیقی ،به خود می گیرد ،پر از حزن و ان%%دوه اس%%ت؛ وض%%عیتی ک%%ه در آن ت%%یرگی و س%%یاهی
حاکم است :از یک طرف در جامعه( %به سبب به اسارت رفتن خورشید) و از طرف دیگر در خود خورشید (به سبب در اسارت ب%%ودن آن) چراک%%ه
خورشید در اسارت نور ندارد (نورسیز گؤنش یا خورشید بدون نور) .تأیل یا برگرداندن چنین برداشتی از جهان زیس%ت ،روایت جه%انی اس%%ت ک%%ه
هم اکنون در آن زیست می کنیم .جهانی که به موجب بی توجهی به جلوه های نورانی نیکی در ارتباط انسانی ،درگیر روابط ت%%یره گش%%ته و در این
3
تیرگی و ظلمت ،جهانی ظلمانی آفریده که در آن یکی از مهمترین ابعاد زندگی انسان ،اخالق ،رخت بر بسته است .اخالقی که اص%%لی ت%%رین عام%%ل
نجات جهان بی نور است .هنر متأثر از ایده ساری گلین فراخوانی است ب%%ه س%%وی اخالق .درک دیگ%%ری و فهم م%%وقعیت غیرانس%%انی آن مح%%ور این
کنش اخالقی است .کنش اخالقی تجلی یافته در این هنر ایثار است .کنشی که منافع خود را وامی نهد و به دنبال ب%%رآوردن نیازه%%ای دیگ%%ری اس%%ت.
نقطه اوج این ایثار زمانی آشکار می گردد که نه تنها ایثارگر منافع وابسته به خود را رها می کند بلکه خود را نیز در معرض چنین ایثاری ق%%رار
می دهد :قربانی.
مناسک قربانی صحنه اصلی هنر رهایی بخش است .نه رهایی خود که رهایی دیگری .هنر آذربایجان در انواع خود این اندیشه ره%%ایی بخش%%ی ب%%ه
دیگری را بازنمود می سازد :هنر صخره ای با نگاره رقص ساری گلین ،هنر موسیقی ب%%ا آهن%%گ س%%اری گلین ،ه%%نر رقص ب%%ا رقص س%%اری گلین،
هنر گلیم بافی با طرح های خورشید اسیر .عالوه بر این اساطیر منطقه آذربایج%%ان در اس%%طوره ه%%ایی مانن%%د دده قورق%%ود کیت%%ابی (ل%%وئیس ،)1379
اَصلی و َک َرم (قمری ) 1354و ...مبانی روایی این ایده رهایی بخش را فراهم می آورند.
در این روایت های اساطیری پسر به خواستگاری دختری می رود که فرزند قاراملیک به معنای پادش%%اه س%%یاه (در اص%%لی -ک%%رم) و ق%%اراتؤکور ب%%ه
معنای کسی که سیاهی می ری%زد (در دده قورق%%ود) نماین%%دگان نیروه%%ای اهریم%%نی اس%%ت .خواس%%تگاری پس%%ران از دخ%%تران ،در حکم ره%%ایی از بن%%د
نیروهای تاریکی و شر است .اما در اغلب روایت ها الزمه تحقق چنین ازدواجی مبارزه و ادیسه ای سخت است .در دستان های مختلف اس%%طوره
دده قورقود ،قهرمانان دستان ها ،همچون قانتورالی (در دستان ششم) و به یه ره ک (در دستان سوم) ،بایستی با حریفان و درواقع نیروهای متضاد
خود یعنی سیاهی ،همچون گاوهای سیاه ،مبارزه کنند .قبل از این قهرمانان ،همه خواستگاران در مقابل این نیروهای وحش%%ی کش%%ته ش%%ده ان%%د و ل%%ذا
اعالم آمادگی جهت مبارزه با چنین نیروهای سیا ِه وحشی پیشوازی مرگ است .ام%%ا خورش%%ید ق%%وم در اس%%ارت اس%%ت و س%%رزمین اه%%ورایی آن%%ان در
تاریکی است .پیش از این ،در برخی از دستان ه%ا ،نیروه%ای اهریم%نی ب%ه س%رزمین حمل%ه ک%رده و نماده%ای خورش%یدی ،زن%ان و دخ%تران ،را ب%ه
اسارت برده اند .بنابراین این مبارزه نه برای حمله که ب%رای دف%%اع از خ%ود ص%ورت می گ%یرد .مناس%%ک رقص س%%اری گلین ،بایس%%تی اص%%لی ت%رین
منسک قوم باشد ،چراکه بدون کارکرد این مراسم ،یعنی آزاد شدن خورشید و برگشتن آن به محل اصلی خود ،دیگر ام%%ور جامع%%ه نمی توان%%د روی
دهد .همگی حیات و قوام قوم به آن بستگی دارد که قهرمان آن اسیران و خورشید را نجات داده و ب%ه مح%%ل اص%%لی آن در جایگ%%اه خورش%%ید (حجل%ه
زرین عروسی) برگرداند.
هنرهای دیگری که بر گرد این مناسک آغازین شکل گرفته اند همگی با این ای%%ده مرک%زی ایف%ا می ش%وند :دع%وت ب%%ه ایث%ار ب%رای ره%ایی عناص%%ر
نمادین خورشیدی .هنر وسیله ای می شود برای اینکه انسان ها به ایده رهایی و آزادی بیاندیشند و هنرمند تبدیل به شخصیت اصلی این گفتمان می
گردد :فردی که خود را قربانی می کند .بنابراین می توان گفت هنر آذربایجان ،هنر رهایی بخش است.
آزادی نتیجه این هنر رهایی بخش است .آزادی ای که خود مبنای کنش هنری است.
ترانه ای مردمی که بر ساکنین منطقه آذربایجان تداعی گر هنر رهایی بخشی است که از ایثار به رهایی می انجامد چنین است:
منابع:
-سیدس%%المت ،م%%یرعلی" ،1382 ،.س%%اری گلین" گونش%%ین اه%%ریمن الین%%دن آزاد اولماس%%ی مراس%%یمی ،ته%%ران ،دالغ%%ا (نش%%ریه تخصص%%ی موس%%یقی
آذربایجان) ،شماره دوم.33-4 :
-لوئیس ،جفری ، 1379 ،.کتاب دده قورقود ،ترجمه فریبا عزبدفتری و محمد حریری اکبری ،تهران ،نشر قطره.
-قمری ،سیروس ،1354 ،.اَصلی ائیله َک َر م ،تبریز ،انتشارات بنیاد کتابخانه فردوسی تبریز.