Professional Documents
Culture Documents
درگیری بین قبایل و حکمرانان تا قرنها ادامه داشت .در نهایت سلطان عثمانی
در سال ١٨٥٦از نیروی نظامی جهت اسکان ترکمنها استفاده کرد .اما هنوز هم
قبایلی از ترکمن ها بصورت عشیره ای در کوه های "توروس" زندگی می کنند.
بجز این فرمان اصلی فرامین دیگری بود که دستور اسکان اجباری مردم در
قبرس را صادر کرده بود .مثلً ،ما دو فرمان پیدا کردیم ،که در سال ١٥٧٦و
١٥٧٧به حکمران ناحیه نوشته شده بود که مردمانی را که مشکوک به حمایت از
شاه صفوی ،شاه قزلباش ها بودند را به اجبار به قبرس بفرستند ( .فرمان مهم
دفتری شماره ٤٩٠و فرمان مهم دفتری شماره ،)٤٨٨فرمان دیگری که در همان
سال در مورد انتقال رمضان بوزدوغان( شاخه ای از طایفه اوچ اوک) و تمام
حامیان و افراد فامیل آنها به قبرس بعلت شورش( ،آن شورش را کوسلی نام نهادند
و هنوز در محل اسکان خانواده ای به نام کوسلی زندگی میکند) ( .آنادولیدا،
ترکمن عشیرت لری ،احمد رفیک) .در فرمان دیگری که در تاریخ ١٥٧٦به حاکم
ناحیه حامیته لی نوشته شده و از او خواسته شده که یک شورشی بنام "کارا
حاجی" را به قبرس تبعید نمایند ( .مهم دفتری شماره .)٦٤در آن روزها ،در
مناطق اسکان قبلی ،اگر کسی شب در خانه ای را می زد و او سوال می کرد که
چه کسی در می زند ،بین عامه برای ترساندن و بصورت شوخی می گفتند" ،کارا
حاجی" بر اساس این فرمانها از سال ١٥٧٢تا پایان قرن شانزدهم ٨٠٠٠خانواده
بجای ١٢٠٠٠خانواده در قبرس اسکان داده شدند ( .مهم دفتری ،شماره ٤٣٢٤١
سایلی حکم) .به راحتی می توان دریافت که تمام کسانی که به قبرس فرستاده شدند،
ترکمن های آناطولی بوده اند ( ،چون در آرشیو حکومت عثمانی یادداشتی است که
دستور می دهد" به قبرس باید فقط مسلمان و ترک فرستاده شود" ( .موکوفات
دفتری شماره .)٢٥٥١باید یاددآوری شود که در ادبیات اداری حکومت عثمانی،
منظور از "ترک" ،ترکمن ها و یوروک ها بودند .دکتر چنگیز اورهونلی ،مؤلف
سیاست اسکان عثمانی ،نوشته است که ترکمن های کارامان ،بزور در قبرس
اسکان داده شده اند ( .ملت لر آراسی قبرس مسله لری کنگره سی ،آنکارا .)١٩٦٩
بنا به اظهار مؤلف دیگر ،آقای فاورق سومر ،اجداد ترک های قبرس ترکمن های
چوکور اووا بوده اند ( .فاروق سومر ،اغوزلر ،ص .)١٤٨این موج اول اسکان
بود.
بعد از عقب نشینی دوم نیروهای عثمانی از وین ،سلطین عثمانی دریافتند که
نطفه ضعف آنها در کمبود تولید و کمی درآمد مالیاتی است .لذا مدیران عثمانی
تصمیم گرفتند که تمام قبایل را برای افزایش تولید و درآمد مالیاتی اسکان بدهند.
در سال ١٦٩٩فرمانی صادر شد که بر طبق آن تمام قبایل یوروک(
عشایر:مترجم) باید در قبرس به زور مستقر شوند .این فرمان شروع دومین موج
اسکان قبایل ترکمن در قبرس بود .قبایل ترکمن دوباره شورش کردند که تا سال
١٨٥٦ادامه داشت .اما از سال ١٧٠٠تا سال ١٧٤٥تعدادی دیگر از قبایل ترکمن
به زور به قبرس فرستاده شدند .در این مدت تقریباً ٢٥٠٠فامیل ترکمن از قبایل
بیگدیلی ،بایات ،اوشار ،قجر و بوزدوغان به زور در قبرس اسکان داده شدند.
همانطور که میدانیم ،سه طایفه اول ،از زیر شاخه های بوز اوک و طایفه چهارم
از زیر شاخه اوچ اوک است .از قبیله های بزرگ ،مثل قبیله بیگدلی ،شاملو یا
دمشقلی ( ،که در ایران به نام شاهسون ،خدابنده لو ،اینانلو و قاراگوزلو نامیده
میشوند) ،قبیله بنت اوغلی ،طایفه کوراوغلو از قبیله افشار ،طایفه کاچار ،طایفه
کارا حاجی از بوزدوغان ،از قبیله یورگیر ،طایفه گادیکلو از قبیله بایات ،طایفه
کارکچیلی از قبیله کایی ،به قبرس فرستاده شدند ( .جهت جزئیات میتوان به کتاب
تورکیش سیپروئیت ،جلد دوم مراجعه کرد).
در دو موج اسکان ،حدود نیم میلیون ترکمن در قبرس اسکان داده شدند.
مهمترین ناحیه اسکان ،استانهای مساریا و مسوتو بوده است ،که ساختاری استپ
مانند و شبیه آسیای مرکزی است .زمینهای کشاورزی بصورت دهکده های
مسکونی به آنها داده شد ولی آنها تا قرن بیستم به زندگی دامداری مشغول بودند و
از کشاورزی گریزان بودند .در طول دوران حکومت عثمانی در قبرس بارها
شورش هائی علیه حکومت عثمانی توسط ترکمن ها در قبرس و خویشاوندان آنها
در سوریه و آناطولی بر پا شد.
در نهایت وقتی دوران ناسیونالیسم شروع شد آنها نیز خود را ترکهای مدرن
شناختند ،ولی حتی امروز نیز آنها اصرار بر این دارند که آنها گروهی خاص
هستند و از ترکهای که در سرزمین اصلی زندگی می کنند فرق دارند .اگربخواهیم
واقعیت را بیان کنیم ،کسی نمی تواند بگوید که حق با آنها نیست ،زندگی عشیره
ای در سوریه و آناطولی از زمانهای دور و زندگی در روستاهای بسته در یک
جزیره برای قرنها ،شانس حفظ خصوصیات زندگی قدیمی را به آنها داده است .در
نتیجه ترکهای قبرس خصوصیات اولیه خود ،مربوط به دوران قبل از عثمانی خود
را حفظ کرده اند زیرا هیچ وقت با تمدن عثمانی مخلوط نشدند .این به این معنی
است که آنها از همان آغاز تاریخ شان تا زمان دوران ناسیونالیسم دامدار باقی
ماندند .و وقتی کسی در مورد خصوصیات ماقبل مدرنیسم از آنها سوال میکند آنها
چیزی اضافه بر آنچه از که بعنوان فرهنگ از خراسان و ماورا النهر آورده اند،
برای نشان دادن ندارند .فاصله زمانی که بین زندگی دامداری و ناسیونالیسم در بین
ملل دیگر وجود دارد ،برای ترکهای قبرس زمان از دست رفته است ،برای اینکه
از فرهنگ دامداری به ناسیونالیسم با یک پرش وارد شده اند.
امروز وقتی ما از ترکهای قبرس صحبت می کنیم ،ما ترکی محاوره ای
بخصوصی را می بینیم که تمام خصوصیات زمان داستان های دده قوقوت در قرن
١٢را در خود دارد .زبان محاوره ای قبرس ،لغت های فراوانی از زبان محاوره
ای ترکمنی در خود دارد که در زبان محاوره ای استانبولی فراموش شده است .نه
تنها لغات فراموش شده بلکه ساختمان جملت محاوره ای ترکی قبرس هم به ترکی
استانبول تعلق ندارد ،بلکه به زبان ترکمنی قدیم وابسته است .به همین علت یک
ترک قبرس به راحتی می تواند صحبت یک آذربایجانی و یا یک ترکمن از
کرکوک ،و حتی با کمی دقت صحبت یک ترکمن از مرو ،عشق آباد و یا جاهای
دیگر را بفهمد .تمام باورهای فولکوریک ترکمن های قدیم هنوز هم در قبرس زنده
است .آئین نیایش پدران ،آئین نیایش درخت مقدس ،آئین نیایش دود ،آئین نیایش آب
و آتش .یک محقق میتواند ،تعدادی از عادات فرهنگی و وابسته به مراسم اعتقاد
"ال باسماسی" هنوز در بین ترکهای قبرس وجود دارد .یا مراسم نوروز ،هنوز هم
به اسم "مارت دوگوزی" در آنجا جشن گرفته می شود .علوه بر آنها بسیاری از
مراسم فولکوریک آنها شبیه آن در ترکمنستان است .مثلً مراسم ازدواج که من در
..........خوانده ام ،شبیه مراسم قدیمی ترکهای قبرس است .وسیله موسیقی به نام "
دیللی تویدوک" به همان نام در قبرس نامیده میشود ،ولی در آناطولی ،آنرا "نی" و
یا " کاوال" مینامند......
http://turkmen.se/2008/mars/turk.html