You are on page 1of 40

‫بررسی الگوهای مداخله دولت در‬

‫بخش کشاورزی‬
‫پايان نامه کارشناسی ارشد رشته توسعه روستايی‬

‫استاد راهنما‪:‬‬
‫دکتر علی نسيمی‬

‫استاد مشاور‪:‬‬
‫دکتر محسن شوکت فدايی‬

‫گردآوری‪:‬‬
‫شاهين شادفر‬

‫‪1‬‬
2
‫مقدمه‬
‫امروزه تمام ي تئوري هاي مطرح در ادبيات توس عه‪ ،‬در مورد نق ش دول ت در اقتصاد و‬ ‫‪‬‬

‫چگونگي تاثير پذيري روند توسعه از فعاليتهاي دولت‪ ،‬داراي سرفصل هاي متوّلي هستند‪.‬‬

‫بخش كشاورزي كه در ميان ساير بخشهاي اقتصادي در هر كشوري داراي شرايط ويژه‬ ‫‪‬‬

‫اي است؛ بيش از بخشهاي ديگر در كانون توجه دولت ها است‪.‬‬


‫اين بررسي سعي دارد ضمن ابرام و استدلل بر لزوم مداخله دولت در فعاليتهاي بخش‬ ‫‪‬‬

‫كشاورزي‪ ،‬به منظور رشد و تداوم آن؛ انواع مهم ترين سياست هايي را كه در مجموعه‬
‫تجارب موجود در امر مداخله وجود دارد را؛ از نظر تاثيرات آنها بر اين بخش واكاوي كند‪.‬‬

‫در دوران جديد فعاليت هاي كشاورزي و عملكرد دولت ها‪ ،‬بسياري از مداخلت سنتي‬ ‫‪‬‬

‫(اصلحات ارضي) و عملكرد هاي در ظاهر نامرتبط با اين بخش هم (سياست هاي اقتصاد‬
‫كلن)؛ همچنين مباحثي جديد در مورد توسعه پايدار نيز در ُزمره دخالت هاي دولت در‬
‫بخش كشاورزي مورد توجه فعالين اين بخش قرار گرفته اند‪.‬‬
‫از آنجا كه همواره در بررسي آنچه كه به "دولت" مربوط مي شود‪ ،‬خطوط قرمزي وجود‬ ‫‪‬‬

‫دارند‪ ،‬براي پرهيز از در افتادن در مناقشات مرسوم در اينگونه كنجكاوي ها‪ ،‬حتي المقدور‬
‫از ارائه مثال و آمارهايي كه ممكن است باعث سوءتفاهم شوند؛ خودداري شده است‪.‬‬

‫‪3‬‬
‫فصل اول‬

‫مقدمه‬ ‫‪‬‬

‫طرح مسئله‌ دولت و توسعه‬ ‫‪‬‬

‫سوالت محوري تحقيق (مسئله تحقيق)‬ ‫‪‬‬

‫اهداف و ضرورت هاي اين بررسي‬ ‫‪‬‬

‫روش شناسي تحقيق و محدوديتهاي آن‬ ‫‪‬‬

‫محدوديت هاي موجود در قلمرو اين بررسي‬ ‫‪‬‬

‫‪4‬‬
‫مقدمه‬
‫ساده انديشي در مورد فراگرد توسعه متاسفانه امروزه به صورت پارادايم رايج در مورد‬ ‫‪‬‬
‫مباحث توسعه درآمده است‪.‬‬

‫تعيين حدود دخالتهاي دولت در حوزه اقتصادي مهمترين مسئله اي است كه از بدو شكل‬ ‫‪‬‬
‫ي نظريه پردازان اقتصادي قرار داشته است‪.‬‬
‫گيري انديشه اقتصادي مدرن‪ ،‬پيش رو ِ‬

‫توسعه هاي دور از دسترسي كه امروزه تحقق يافته اند (آسياي جنوب شرقي و برزيل)‬ ‫‪‬‬
‫دانشمندان را بر آ ن داشت ه اس ت ت ا پرس شهايي اص ولي درباره دول ت و نق ش آنها در‬
‫پيشرف ت اقتص ادي ب ه ص ورت عام و نحوه عملكرد‪ ،‬نتاي ج و خ ط مش ي هاي آنچ ه كه "‬
‫دخال ت دول ت" (‪ )Government Intervention‬ناميده م ي شود‪ ،‬در بخشهاي اقتص ادي به‬
‫صورت خاص؛ سوالهايي را مطرح كنند‪.‬‬

‫تعيين حدود دخالتهاي دولت در حوزه اقتصادي مهمترين مسئله اي است كه از بدو شكل‬ ‫‪‬‬
‫ي نظريه پردازان اقتصادي قرار داشته است‪.‬‬
‫گيري انديشه اقتصادي مدرن‪ ،‬پيش رو ِ‬

‫‪5‬‬
‫طرح مسئله دولت و توسعه‬
‫نقش دولت در جريان توسعه؛ يكي از مظاهر دخالت دولت در اقتصاد است‪ .‬از اين رو‬ ‫‪‬‬
‫بحث "دولت و توسعه" از مباحث دامنه دار در ادبيات توسعه محسوب مي شود‪.‬‬

‫دو ديدگاه كه نقش حداقلي و حداكثري براي دولت در امر توسعه قائلند و هر يك داراي‬ ‫‪‬‬
‫وجوه مثبت و منفي اند؛ تجربه عملي بيانگر آن است كه الگوي مشخصي را نمي توان‬
‫براي همه جوامع تجويز كرد و توصيه نمود؛ بلكه با توجه به ويژگي ها و شرايط هر كشور‬
‫بايد به تعريف و تبيين رابطه "دولت و توسعه" پرداخت‪.‬‬
‫بخش كشاورزي به دليل توليد مواد غذايي و تامين مواد اوليه و ‪( ...‬دليل اهميت بخش‬ ‫‪‬‬
‫كشاورزي در فصل سوم به تفصيل آمده است) اهميت مضاعفي نسبت به ساير بخشها‬
‫پيدا مي كند كه لزمه آن هم توجه بيشترِ دولت به اين بخش است‪.‬‬
‫دولت ها به عنوان حاكمان جوامع ناگزير از دخالت در بخش كشاورزي براي ايجاد تعادل و‬ ‫‪‬‬
‫حمايت از حقوق همه گروه هاي جامعه هستند‪.‬‬

‫دولت ها از دو رويكرد استفاده مي كنند‪ .‬اين رويكرد ها حالتي عمومي و ماهيتي سياسي‬ ‫‪‬‬

‫– اجتماعي دارند؛ اما به شدت بخش هاي توليدي واقتصادي را متاثر مي سازند‪ .‬اين‬
‫رويكرد ها عبارتند از‪:‬‬
‫رويكرد تمركز ُزدا‬ ‫‪‬‬

‫رويكرد تمركز گَرا‬ ‫‪‬‬

‫‪6‬‬
‫سوال محوري تحقيق (مسئله‬
‫تحقيق)‬
‫فرض اص لي در اي ن بررس ي؛ لزوم مداخلت دول ت در بخش‬ ‫‪‬‬
‫كشاورزي است‪.‬‬

‫"بررسي مقايسه اي" (‪)Comparative Research‬‬ ‫‪‬‬

‫روابط بين بخشي و آثار آنها‬ ‫‪‬‬

‫جم ع بندي و ارائ ه ي ك الگوي يكپارچ ه براي مداخل ه در بخش‬ ‫‪‬‬


‫كشاورزي‬

‫‪7‬‬
‫اهداف و ضرورت هاي اين‬
‫بررسي‬
‫هدف كلي‬ ‫‪‬‬

‫مجموع ه ابزارهاي مختلف مورد‬ ‫هدف كلي و اصلي اين تحقيق‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫استفاده دولت براي مداخله در بخش كشاورزي است‪ ،‬تا از طريق آن يك‬
‫براي اعمال حاكمي ت دول ت بر بخ ش كشاورزي به‬
‫اقتصادي دولت حاصل شوند و‬ ‫دست آيد به گونه اي كه هم اهداف‬
‫بخش كشاورزي تضمين و تحصيل شود ‪ .‬سعي خواهد‬ ‫هم‬
‫" در‬ ‫شد تا در نهايت يك ديدگاه جديد در مورد انواع آنچه كه "‬
‫بخش كشاورزي مي توان ناميد؛ رويكرد و نظرگاه جديدي ارائه شود‪.‬‬

‫اهداف فرعي‬ ‫‪‬‬

‫تبيين جايگاه و نقش حياتي بخش كشاورزي در مجموعه اقتصاد ملي‬ ‫‪‬‬

‫بيان رابطه حياتي و نقش كليدي دولت در رشد و توسعه بخش كشاورزي‬ ‫‪‬‬

‫مرور و بازنگري دوباره بر مجموعه ابزارهاي موجود و مورد استفاده براي مداخله‬ ‫‪‬‬

‫دولت در بخش كشاورزي‬


‫معرفي و ارائه تفسيري جديد از ابزارها و سياستهاي مورد استفاده دولت در بخش‬ ‫‪‬‬

‫كشاورزي‬

‫‪8‬‬
‫روش شناسي تحقيق و‬
‫محدوديتهاي آن‬
‫‪‬‬
‫مطالعه اي اكتشافي و تطبيقي – مقايسه اي‬

‫فرض اص لي و اولي ه آ ن كارا بودن انواع س ياستهاي مداخل ه در بخش‬ ‫‪‬‬


‫است‪.‬‬
‫محدوديتهاي موجود در قلمرو اين بررسي‬ ‫‪‬‬

‫محدوديت در قلمرو موضوعي‬ ‫‪‬‬

‫پرهيز از بررسي جزئيات‬ ‫‪‬‬

‫دستيابي به يك شناخت جديد از مجموعه شناخته شده و در عين حال ساير‬ ‫‪‬‬

‫ابزارهاي پنهاني براي اعمال دخالت در بخش كشاورزي (به هر دليل)‬

‫محدوديت در قلمرو زماني‬ ‫‪‬‬

‫به دليل اهميت استراتژيك و كلن بودن مسائل مورد بررسي‪ ،‬عامل زمان تنها‬ ‫‪‬‬

‫در حد مثال هاي موردي مورد توجه است‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫فصل دوم‬

‫متغييرها و تعاريف‬ ‫‪‬‬

‫انواع رويكردهاي تحقيقاتي در مطالعه سوابق‬ ‫‪‬‬

‫موضوع‬
‫قالب ها و نمونه هاي ارائه شده‬ ‫‪‬‬

‫پايان نامه ها‬ ‫‪‬‬

‫مقالت و كتاب ها‬ ‫‪‬‬

‫گزارشات و طرح ها‬ ‫‪‬‬

‫‪10‬‬
‫فصل دوم‬
‫متغييرها و تعاريف‬
‫دخاللت لدوللت – مجموع ه فعالي ت هاي ي ك ه دول ت ب ه دلي ل اِعمال حاكمي ت در بخش‬ ‫‪‬‬
‫كشاورزي انجام مي دهد؛ همگي به نوعي "دخالت" تعبير مي شوند و معمول ً هم توافقي‬
‫بر حدود و شكل آنها وجود ندارد‪.‬‬
‫انواع رويكردهاي تحقيقاتي در مطالعه سوابق موضوع‬
‫تحليل ها‪ ،‬بررسي ها‪ ،‬مقالت و كتابهايي كه به بررسي دول ت و نقش آ ن در رشد و‬ ‫‪‬‬
‫توسعه بخش كشاورزي مي پردازند و اهميت و اولويت سياستهايي را كه بايد دولت ها‬
‫براي رشد و توسعه اين بخش به كار گيرند مورد توجه قرار داده اند‪.‬‬
‫خردتر و در سطح پروژه ه ا يا‬ ‫مطالعات و تحقيقاتي ه م وجود دارن د ك ه از جنب ه هاي ُ‬ ‫‪‬‬
‫برنامه ها‪ ،‬تاثيرات سياست هاي دولت بر بخش كشاورزي‪ ،‬يك استراتژي خاص و يا نتايج‬
‫اجتماعي و فرهنگي حاصل از بكارگيري سياست ها و يا اجراء و ايجاد يك طرح يا پروژه‬
‫اي را تحليل مي كنند‪.‬‬
‫در عين حال‪ ،‬مطالعات و بررسي هايي هم وجود دارند كه يك بخش از‪ ،‬يا يك وجه از‬ ‫‪‬‬
‫وجوه مداخلت دولت در قالب هاي اجتماعي‪ ،‬اقتصادي و يا تحليل هاي اقتصاد سياسي از‬
‫مداخلت و س ياستهاي دول ت در بخ ش كشاورزي را مورد بررس ي قرار داده اند‪ .‬اين‬
‫مطالعات؛ عموما ً ناظ ر بر وجوه ابزاري مداخلت دول ت هس تند؛ در حقيقت ابزارهاي‬
‫مداخله دولت (مجموعه سياستهاي مختلف) را مورد بررسي قرار مي دهند‪ .‬تاثيرات و‬
‫كارا و موثر بودن يا عدم تناسب آنها را مورد توجه قرار مي دهند‪.‬‬
‫‪11‬‬
‫فصل دوم‬
‫مطالعاتي هم وجود دارند كه تجارب ساير كشورهايي كه مراحل توسعه را پشت سر‬ ‫‪‬‬
‫گذاشته اند و يا در حال توسعه هستند از وجوه مختلف مورد تجزيه و تحليل قرار داده‬
‫اند‪ .‬اين مطالعات عموما ً به دنبال ارائه تحليل و استخراج نتايجي هستند كه بتوان آنها را‬
‫با شرايط بومي و محلي كشور تطابق داده و مورد استفاده قرار داد‪.‬‬

‫مباحث فراواني هم به صورت هاي مختلف (پايان نامه‪ ،‬مقاله و يا كتاب) وجود دارند كه‬ ‫‪‬‬
‫به وجوه تئوريكي مجموعه مباحث موجود در مورد رابطه دولت و بخش كشاورزي مي‬
‫پردازند‪ .‬اي ن آثار س عي دارن د‪ ،‬حدود دخال ت دولته ا‪ ،‬چگونك ي‪ ،‬نتاي ج و آثار آن را مورد‬
‫تدقيق قرار دهند‪.‬‬
‫قالب ها و نمونه هاي ارائه‬
‫شده‬
‫پايان نامه ها‬ ‫‪‬‬

‫مقالت و كتاب ها‬ ‫‪‬‬

‫گزارشات و طرح ها‬ ‫‪‬‬

‫‪12‬‬
‫فصل سوم‬

‫زمينه سازي براي توجيه دخالت هاي دولت در‬ ‫‪‬‬

‫توسعه‬

‫درك ماهيت بخش كشاورزي و نقش آن در روند‬ ‫‪‬‬

‫توسعه‬

‫تحول بخش كشاورزي‪ ،‬توسعه و دولت‬ ‫‪‬‬

‫‪13‬‬
‫زمينه سازي براي توجيه دخالت هاي دولت‬
‫در توسعه‬
‫روزي نيست كه كارگزاران دولتي به كار سرمايه گذاري‪ ،‬هدايت‬ ‫‪‬‬
‫اعتباري‪ ،‬تهيه و خريد كالها و خدمات و انعقاد قراردادها مشغول‬
‫نباشند‪.‬‬

‫دولت با ابزارهاي در دست خود (استراتژي ها و سياست ها) در‬ ‫‪‬‬


‫امور مختلفي تاثير گذار اند‪ .‬تاثير گذاري ها از طريق قوانين و‬
‫مقررات است‪ .‬اي ن "قواني ن رسمي" (‪ )Formal Rules‬توام با‬
‫قواني ن غي ر رس مي (‪ )Informal Rules‬نهادهاي ي هس تند كه‬
‫رفتارهاي بشري را كنترل مي كنند‪.‬‬

‫دولت در يك وضعيت منحصر به فردي قرار دارد؛ به اين معنا كه نه تنها بايد از طريق‬ ‫‪‬‬
‫فرايندهاي اجتماع ي و س ياسي‪ ،‬قواني ن و قواع د رسمي لزم الِجراء و الِتباع را براي‬
‫سازمان ها‪ ،‬بخشها‪ ،‬افراد و ‪ ...‬وضع كند؛ بلكه بايد خود نيز در مقام و موقعيت يك مجري‬
‫و به عنوان يك سازمان آن قوانين را اجراء نمايد‪.‬‬
‫‪14‬‬
‫درك ماهيت بخش كشاورزي و نقش آن در‬
‫روند توسعه‬
‫نظريه پردازان كلسيك توسعه با شناخت پتانسيلهاي بخش كشاورزي؛ نقشهاي بسيار مهم‬ ‫‪‬‬
‫و تعيين كننده اي براي كشاورزي در فرايند توسعه كشورها قائلند‪.‬‬
‫با اين حال با تحولت نظريه هاي كلسيك توسعه‪ ،‬نگرش به بخش كشاورزي هم تغيير‬ ‫‪‬‬
‫كرده است‪ .‬در اين تغيير و تحولت اين ايده رواج يافته است كه "به تعبيري‪ ،‬كشاورزي‬
‫فقط يك صنعت از ميان صنايع بسيار است‪ ،‬ولي يك صنعت متفاوت‪ .‬چرا؟"‬
‫‪ .1‬بخش كشاورزي در مراحل اوليه توسعه يك كشور بيش از صنايع و‬
‫بخشهاي ديگر نيروي انساني به خدمت مي گيرد (از ‪ 60‬تا ‪70‬‬
‫عملكار)‪.‬‬
‫شكار و گردآوري غذا را كه منبع اصلي تامين‬ ‫بشرنيروي‬
‫زمانيكه كل‬
‫‪.2‬از درصد‬
‫مواد غذاي ي او بود ره ا كرده اس ت؛ فعالي ت كشاورزي طي‬
‫هزاران سال وجود داشته است‪ .‬به علت اين تاريخ طولني است‬
‫كه اقتصاد روستايي اغلب وابسته قلمداد مي شود‪.‬‬

‫‪15‬‬
‫درك ماهيت بخش كشاورزي و نقش آن در‬
‫روند توسعه‬
‫‪ .3‬خصيصه ديگري كه بخش كشاورزي را از ساير بخشها جدا مي كند؛ اهميت تعيين كننده زمين‬
‫به منزله عامل توليد است‪ .‬ديگر بخشها نيز نيازمند و استفاده كننده از زمين اند ولي در‬
‫هيچ بخش ديگري به اندازه بخش كشاورزي زمين چنين نقش اساسي ندارد‪.‬‬
‫‪ .4‬بخش كشاورزي تنها توليد كننده مواد غذايي است‪ .‬بشر مي تواند بدون فولد يا زغال سنگ يا‬
‫نيروي برق دوام آورد‪ ،‬ولي بدون غذا هرگز‪.‬‬
‫‪ .5‬اكثر مردم فقير در كشورهاي در حال توسعه معيشت خود را از زمين تامين مي كنند؛ يعني‬
‫در محيط هاي روستايي ساكن هستند و به كشاورزي مشغولند‪.‬‬
‫‪ .6‬در كشورهاي در حال توسعه‪ ،‬ميزان جمعيت شهري رو به افزايش است‪ .‬بخش كشاورزي‬
‫اين كشورها بايد به قدر كافي براي تغذيه خود و جمعيت شهري خود توليدات كند‪.‬‬
‫‪ .7‬عمل ً تنها منبع نيروي كار افزايش يافته بخش شهري بخش كشاورزي خواهد بود‪ .‬وارد كردن‬
‫نيروي كار هم امكان پذير است؛ معمول ً ه م در داخ ل خود بخ ش شهري درصدي رشد‬
‫جمعيت هم اتفاق مي افتد؛ ولي احتمال ً هيچ يك از اين منابع كفايت نيازهاي بلند مدت‬
‫رشد اقتصادي را نمي كنند‪.‬‬
‫‪ .8‬بخش كشاورزي همچنين مي تواند منبع اصلي تامين سرمايه براي رشد اقتصادي مدرن باشد‪.‬‬

‫‪ .9‬اگر به ارز به چشم يك عامل جداگانه در توليد نگاه كنيم‪ ،‬بخش كشاورزي نقش مهمي در‬
‫تامين اين عامل ايفا مي كند‪.‬‬
‫‪16‬‬
‫درك ماهيت بخش كشاورزي و نقش آن در‬
‫روند توسعه‬
‫‪ .10‬جمعي ت كشاورزي ي ك كشور در حال توس عه در بعض ي موارد‪ ،‬لاق ل بازار مهمي براي‬
‫توليدات بخش شهري مدرن است‪.‬‬

‫ب ا اي ن نگرش بخ ش كشاورزي واج د جايگاه ويژ ه اي اس ت كه براي‬ ‫‪‬‬


‫حف ظ موقعي ت و نشان دادن اهمي ت آ ن نيازي ب ه محاس بات صرف‬
‫اقتصادي مانند تعيين مزيت نسبي نيست‪ .‬اكنون اين بخش به عنوان‬
‫پيشتاز و پي ش شرط توس عه اقتص ادي كشورهاي در حال توسعه‬
‫شناخته شده و مورد پذيرش همگاني قرار گرفته است‪ .‬از اين گذشته‬
‫و مهم در امر برنامه ريزي و سياست گذاري آن است كه جايگاه بخش‬
‫كشاورزي در اقتصاد كلن بسيار بيشتر از پيش تثبيت شده است و به‬
‫مثابه پيش نياز توسعه ديگر بخشها قلمداد مي شود‪".‬‬

‫‪17‬‬
‫تحول بخش كشاورزي‪ ،‬توسعه و‬
‫دولت‬
‫فارغ از تفاوت ها و اختلف نظرهاي رايج در مورد تعريف توسعه‪ ،‬حدود توسعه يافتگي و‬ ‫‪‬‬
‫توسعه نيافتگي‪ ،‬شاخصها و پيش نيازهاي آن‪ ،‬لزم است كه بخش كشاورزي در طي روند‬
‫توسعه مورد بازنگري قرار گيرد‪ .‬در اين بازنگري لزوم حضور و "مداخله" دولت بيش از‬
‫پي ش نمايان خواه د شد ‪" .‬طي فراين د توس ه اقتص ادي‪ ،‬بخ ش كشاورزي هم از لحاظ‬
‫دروني و هم از نظر رابطه اش با ديگر بخشهاي اقتصادي دگرگون مي شود‪ .‬ابعاد اين‬
‫دگرگوني نه تنها اقتصادي هستند؛ بلكه تغييرات نهادي رسمي و غير رسمي كه خصلت‬
‫جامعه شناسي و سياسي دارند را نيز در بر مي گيرند‪".‬‬
‫بيشتر دولتها مي كوشند سطح و توزيع فعاليتهاي اقتصادي را (در سطح كلن ) با طيفي‬ ‫‪‬‬
‫از انواع ابزارهاي س ياست گذاري تح ت تاثي ر قرار دهند‪ .‬اي ن ابزاره ا همگ ي در جهت‬
‫دستيابي به توسعه همه جانبه كشورها هستند و معمول ً هم در قالب برنامه هاي توسعه؛‬
‫بسته به استراتژي هاي بلندمدت و زمينه هاي فرهنگي كشورها‪ ،‬به صورت كوتاه‪ ،‬ميان‬
‫مدت و يا افق ها و چشم اندازهاي بلند مدت تهيه مي شوند‪.‬‬
‫آثار غير عمدي‬ ‫‪‬‬

‫"بارشهاي تصادفي " كه نتيجه وقوع اتفاقاتي پي در پي در نتيجه كاركرد يك سياست و يا اتخاذ‬ ‫‪‬‬
‫يك استراتژي هستند‪ .‬در حالت ويژه اي بيشتر سياستهايي كه در سطح كلن در قالب برنامه‬
‫هاي به كارگرفته شده در بخش كشاورزي اتخاذ مي شوند‪ ،‬با تفكر اندكي درباره اثر نهايي روي‬
‫متغييرهاي مهمي در بخش كشاورزي‪ ،‬مانند توليد‪ ،‬قيمت كالها و خدمات در اين بخش‪ ،‬توزيع‬
‫مواد غذاي ي و حج م واردات آنها طراحي شده اند‪ .‬متغييرهاي مهم كلن اقتصادي (به عنوان‬
‫ابزارهاي سياست گذاري و اعمال نظارت توسط دولت ) كه آهنگ رشد اقتصادي و ساز و كار‬
‫آنرا معين مي كنند‪ ،‬بر روي بخش كشاورزي و توليد مواد غذايي و ‪ ...‬تاثير مي گذارند‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫تحول بخش كشاورزي‪ ،‬توسعه و‬
‫دولت‬
‫انواع اين ابزاره ا‪ ،‬چگونگي بكارگيري آنها توسط دولتها و خصوصيات بخ ش خصوصي‬ ‫‪‬‬
‫(بخ ش كشاورزي) در ه ر كشور؛ تعيي ن كننده س مت و س وي توس عه اي ن بخ ش و كل‬
‫اقتص اد كشور خواه د بود‪ .‬تجربيات بس ياري وجود دارن د ك ه نشان م ي دهن د بخش‬
‫كشاورزي و مواد غذايي نمي توانند به مدت طولني و به سرعت و با كارايي رشد كنند‬
‫مگر آنكه يك سري سياستهاي اقتصاد كلني با اين هدف اصلي به اجراء گذاشته شوند كه‬
‫بقيه اقتصاد را به سرعت و با كارايي برانگيزند‪.‬‬
‫پيوند ميان بخش كشاورزي و ديگر بخشهاي اقتصادي هم ايجاب مي كند كه استراتژي ها‬ ‫‪‬‬
‫و سياستهاي اتخاذ شده در اين بخش از روش منسجمي برخوردار باشند تا به موجب آن‬
‫سياستهاي كشاورزي در ارتباط با گزينه هاي بخش عمومي و بخشهاي مختلف صنعتي در‬
‫نظر گرفته شوند‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫فصل چهارم‬
‫سياست هاي مداخله دولت‬ ‫‪‬‬

‫معيار و ابزار؛ قيمت!‬ ‫‪‬‬

‫سياست هاي قيمت‬ ‫‪‬‬

‫مشكلت خاص در سياست هاي قيمت؛ تحليل رياضي‬ ‫‪‬‬

‫پيامدهاي سياست هاي قيمت‬ ‫‪‬‬

‫سياست هاي حمايتي؛ ابزارهايي متنوع تر‬ ‫‪‬‬

‫مداخلت پنهان‪ ،‬سياستهايي كارا و بنيادي‬ ‫‪‬‬

‫نظام مالكيت ارضي و نقش دولت‬ ‫‪‬‬

‫پيامدهاي توزيعي‬ ‫‪‬‬

‫سياست محيط زيست‪ ،‬يك مبحث جديد‬ ‫‪‬‬

‫بازار سازي‪ ،‬سياست توسعه بازارهاي روستايي‪ ،‬رويكردي نوين‬ ‫‪‬‬

‫نارسايي بازار و دخالت دولت‬ ‫‪‬‬

‫چگونگي دخالت در بازارهاي اعتباري (يك مورد مهم)‬ ‫‪‬‬

‫عوامل موثر بر تكامل سياستهاي مداخله‬ ‫‪‬‬

‫سياست هاي مداخله دولت‪ ،‬ابهام زدايي با رويكردي اجتماعي‬ ‫‪‬‬

‫‪20‬‬
‫فصل چهارم‬
‫سياست هاي مداخله دولت‬ ‫‪‬‬

‫س ياستهايي هس تند ك ه ب ه ص ورت مس تقيم بر قيم ت كالهاي كشاورزي در مقايس ه ب ا ديگر‬ ‫‪‬‬
‫كالهاي مبادلت ي(‪ )Tradable Commodities‬در بازار و محص ولت غي ر مبادلتي (‪Non-Tradable‬‬
‫‪ )Commodities‬اثر مي گذارند‪.‬‬
‫سياستهايي كه به صورت "مستقيم" بر محركهاي توليدكنندگان كشاورزي اثر مي گذارند‪ .‬مانند‬ ‫‪‬‬

‫سياستهايي كه بر قيمت يكايك محصولت كشاورزي و نهاده ها اثر دارند‪.‬‬


‫سياستهايي هم وجود دارند كه "زمينه " را براي كشاورزان در برابر انگيزه ها فراهم مي كنند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫توسعه راهها‪ ،‬ارتباطات و نيروگاهها و تامين خدمات آموزشي و كشاورزي‪.‬‬


‫نرخ‬ ‫نرخ بهره‬ ‫نرخ اجاره‬
‫دستمزد‬
‫سياست هاي دخالت مستقيم‬ ‫‪‬‬

‫سياستهاي دخالت غير مستقيم‬ ‫‪‬‬

‫نرخ ارز‬ ‫رابطه مبادله شهر ‪-‬‬ ‫سياستهاي مالي و پولي – ابزارهاي مالي و‬ ‫‪‬‬

‫روستا‬ ‫قميت ها‬


‫سياستهاي اقتصاد كلن – قيمت هاي كلن‬ ‫‪‬‬

‫اين ابزارها مي توانند تضمين كننده رشد بين بخشي براي بخش كشاورزي باشند‪ .‬در حقيقت‬ ‫‪‬‬
‫مي توانند آهنگ رشد اين بخش را در ارتباط با ساير بخشها‪ ،‬تند يا كند كنند‪ .‬آنجا كه نرخ بهره‬
‫براي دستيابي به وام ها تعيين مي شوند؛ دولت ها به راحتي مي توانند؛ اهداف مشخصي را به‬
‫زير بخشهاي اقتصادي ديكته كنند‪ .‬نرخ ارز‪ ،‬مبنايي اساسي براي محاسبات مربوط به قيمت‬
‫گذاري ها و سياست هاي قيمتي است‪.‬‬
‫‪21‬‬
‫فصل چهارم‬
‫معيار لو لابزار؛‬
‫قيمت!‬
‫همه اقتصادها تقريبا ً ساز و كار موثري براي مبادله پيدا كرده اند؛ استعمال پول به عنوان واسطه كه‬ ‫‪‬‬
‫ضن ّه و بيان مي شود‪ .‬در واقع؛ توسط قيمت ها است كه تماي‬
‫م ِ‬
‫قيمت همه كالها و خدمات به آن َ‬
‫مولفه ها مي توانند به روشي معنادار به هم افزوده شوند‪.‬‬

‫لزوم و اهميت بكارگيري اين‬


‫سياستها‬
‫تاثير بر روي قيمت مواد غذايي و درآمد به صورت مستقيم‬ ‫‪‬‬

‫تاثير بر روي تورم عمومي‬ ‫‪‬‬

‫تغييرات قيمت هاي محصولت كشاورزي مي تواند پيامدهاي اقتصادي – اجتماعي گسترده اي داشته‬ ‫‪‬‬
‫باشند‪.‬‬
‫اين دسته از سياستها (سياستهاي معطوف به قيمت) به نحو چشمگيري هم بر سطح توليد و هم بر‬ ‫‪‬‬
‫تركيب كالهاي توليدي و محصولت موثرند‪ .‬اين سياستها؛ تغييرات قيمت نسبي كالهاي كشاورزي؛‬
‫ابزار نيرومندي است كه تحت تاثير آن‪ ،‬معمول ً الگوي توليد به سرعت و به صورت قابل ملحظه اي‬
‫تغيير مي كند‪.‬‬
‫فعاليتهاي توليد كنندگان در جهت وحدت به منظور كسب درآمدهاي بيشتر از طريق دريافت قيمت‬ ‫‪‬‬
‫هاي بالتر ( نوعي فشار و لبي سياسي)‪.‬‬
‫تلشهاي دولت براي كسب درآمد‬ ‫‪‬‬

‫فشار ساير بخشها براي حفظ قيمت هاي پاين مواد غذايي به سود مصرف كنندگان‬ ‫‪‬‬

‫سقوط جهاني قيمتها‬ ‫‪‬‬

‫نابِساماني هاي دوران جنگ‬ ‫‪‬‬


‫‪22‬‬
‫فصل چهارم‬
‫يللك للرابطه‬
‫مهم!‬
‫"اغلب محصولت كشاورزي مشمول مداخلت گوناگون در امر خريد و فروششان مي شوند كه اين مداخلت از سوي‬ ‫‪‬‬
‫دولت در حقيقت بر سطح قيمتهاي رايج در كشورها تاثير مي گذارد؛ سه عامل تاثير گذارنده مهم بر قيمتهاي واقعي‬
‫توليدكنندگان داخلي عبارتند از‪:‬‬
‫تغيير در قيمتهاي بازارهاي بين المللي‬ ‫‪‬‬

‫سياست قيمت داخلي محصولت كشاورزي‬ ‫‪‬‬

‫سيسات كلي اقتصاد كلن‬ ‫‪‬‬

‫قيمت واقعي داخلي = حمايت اسمي * نرخ ارز * قيمت‬


‫واقعي بين المللي‬
‫از رابطه بال مي توان به راحتي قدرت سياستهاي قيمت را ارزيابي كرد‪ .‬در اين رابطه هر يك از اجزاء به نوعي بيانگر‬ ‫‪‬‬
‫واقعيتهايي هستند كه سياستهاي قيمت در خود دارا هستند و از طريق آنها كاركرد ويژه خود را نمايان مي سازند‪.‬‬
‫نكته مهم در سياستهاي قيمت و رابطه بال؛ بحث حمايت اسمي است؛ در مواقعي كه دولت ها از اين سياستها به‬ ‫‪‬‬
‫عنوان "ابزارهاي حمايتي" استفاده مي كنند‪ .‬در حقيقت "حمايت اسمي رابطه بين قيمت هايي است كه توليد كنندگان‬
‫در واق ع درياف ت داشته اند و قيمتهاي ي ك ه آنان در صورت نبود ماليات بر كال و ديگ ر محدوديتهاي دسترسي توليد‬
‫كنندگان و مصرف كنندگان به بازارهاي بين المللي دريافت مي كردند‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫فصل چهارم‬
‫اما به صورت كلي بدنه اصلي سياستهاي قيمت را اقداماتي را تشكيل مي دهند كه به كالهاي خاصي اختصاص دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬
‫در اغلب موارد اين اقدامات براي تاثير گذاري بر قيمتها يا كنترل سطح و نيز ثبات آنها مورد استفاده قرار مي گيرند‪.‬‬
‫در عين حال؛ بايد به اين نكته بسيار مهم هم توجه داشت كه سياستهايي كه به شيوه مستقيم و قابل اندازه گيري بر‬
‫بازده كشاورزي اثر مي گذارند‪ ،‬ابزارهاي خاص خود را مي طلبند‪ .‬نمي توان به تصميم گيري به منظور دخالت در‬
‫قيمت گذاري محصولت كشاورزي بسنده كرد‪ .‬مكانيسمهايي بايد برقرار باشند كه با دخالت در بازار قيمتها را تحت‬
‫تاثير قرار دهند‪ .‬علوه بر اين بايد نوعي ابزارهاي سياست گذاري در دسترس سازمان هاي دولتي قرار داشته باشد تا‬
‫به وسيله آنها بتوان قيمت ها را تحت تاثير قرار داد‪ .‬بدون داشتن اين ابزارها؛ تصميم گيري در زمينه تعيين قيمتها بي‬
‫براي تاثير گذاري بر قيمت محصولت كشاورزي در كشورها مورد استفاده قرار مي گيرند عبارتند از‪:‬‬ ‫كه بود‪.‬‬ ‫ابزارهايي‬
‫خواهد‬ ‫معني‬ ‫‪‬‬

‫سياستهاي مرزي موثر بر واردات در برابر سياستهاي مرزي موثر بر صادرات‬ ‫‪‬‬

‫سياست هاي غير مرزي‬ ‫‪‬‬

‫سياستهايي كه بر توليدات اثر مي گذارند؛ در برابر سياستهايي كه بر نهاده ها موثرند‬ ‫‪‬‬

‫سياستهايي كه به صورت مستقيم قيمت (توليد يا نهاده) را تعيين مي كنند در برابر ابزارهايي كه به صورت غير‬ ‫‪‬‬

‫مستقيم بر قيمت ها تاثير مي گذارند‬


‫سياستهاي اعمال شده بر توسط سازمان هاي دولتي در برابر كنترل هاي تحميلي بر فعاليتهاي بخش خصوصي‬ ‫‪‬‬

‫مدل اصلي براي مداخله در قيمت كالهاي كشاورزي در كشورهاي در حال توسعه‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫برقراري حداقل قيمت هاي توليد كننده (‪ )Bottom Prices‬يا قيمت هاي توليد كننده ثابت (‪ )Fixed Prices‬براي‬ ‫‪‬‬
‫مواد غذايي اساسي كه به وسيله خريد بخشي از كل محصول (‪ )Guaranteed Purchasing‬توسط سازمانهاي‬
‫فرادولتي از آن حمايت مي شود‪.‬‬
‫كنترل حجم صادرات و واردات و قيمت داخلي آنها‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫‪24‬‬
‫فصل چهارم‬
‫دليل اهميت مضاعف سياستهاي قيمت در مجموعه سياستهاي مداخله اي در بخش‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫همواره در وراي اهداف اوليه بكارگيري آنها؛ مجموعه اهداف ديگري هم مدنظر بوده و هستند‪:‬‬ ‫‪‬‬

‫پيوندهاي كلن – اقتصادي قيمتهاي كشاورزي‬ ‫‪‬‬

‫پيوند هاي رو به عقب" (‪ )Backward Links‬و "پيوندهاي رو به جلو" (‪ )Forward Links‬بين بخش كشاورزي و‬ ‫‪‬‬
‫ً‬
‫ساير بخشهاي اقتصادي؛ مخصوصا صنعت است‪.‬‬
‫مشكلت خاص در سياست هاي قيمت‬
‫مناقشه و درگيري گروههاي‬ ‫‪‬‬

‫نسبت قيمت داخلي با قيمت بازار جهاني و همچنين نسبت قيمت داخلي كالهاي مختلف با يكديگر‬ ‫‪‬‬

‫انتظار يك قيمت گذاري بهينه بنا به ضرورت از وجود اوليه يك تابع هدف تشكيل شده است؛ يعني قيمت گذاري صحيح‬ ‫‪‬‬
‫بايد در جهت رسيدن به يك هدف سياسي خدمت كند‪ .‬همچنين بايد يك تابع هدف نيز تعيين شود‪:‬‬
‫حداكثر كردن كل رفاه اقتصادي يك كشور‪ ،‬منطقه‪ ،‬بخش يا گروه‬ ‫‪‬‬

‫حداقل كردن هزينه هاي دولت‬ ‫‪‬‬

‫پيامدهاي لسياستهاي‬
‫ب تپنده " سياستهاي دولت در بخش كشاورزي اند‪ .‬اثرات گسترده اي كه سياست گذاري بر قيمتها‬ ‫قيمت‬
‫سياستها "قل ِ‬ ‫اين‬ ‫‪‬‬
‫دارد‪ ،‬وابستگي متقابلي كه در كل اقتصاد يا در تحليلهاي بين بخشي نشان داده شده؛ آشكار است‪.‬‬
‫لزم است براي اجتناب از بروز آثار ناخواسته و پيامدهاي نامطبوع حاصل از سياستهاي "قيمت" در بخش كشاورزي‬ ‫‪‬‬
‫در دو زمينه اقداماتي صورت گيرد‪.‬‬
‫بايد هرگونه انحراف شديد قيمت در داخل بخش كشاورزي و نيز بين اين بخش و ساير بخشهاي اقتصادي كاهش يابد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫براي اينكه وابستگي هاي متقابل كامل ً در نظر گرفته شوند؛ ممكن است لزم باشد كه ترتيبات مشاوره درمورد سياست‬ ‫‪‬‬
‫گذاري و تصميم گيري تقويت شوند‪ .‬لزم است كه قيمت و جنبه هاي مربوط به محصولت كشاورزي و صنعت با يكديگر‬
‫ارزيابي شوند‪ .‬قيمت و جنبه هاي مربوط به قيمت يك محصول يا يك موضوع خاص مي بايستي در پرتو اثراتشان نه تنها‬
‫بر خودِ كال؛ بلكه بر توازن بين كاليي يا ميان بخشي مورد بررسي قرار گيرند‪.‬‬

‫‪25‬‬
‫فصل چهارم‬
‫سياست هاي حمايتي؛ ابزارهايي‬
‫سياستهاي تر‬
‫قيمت را مي توان در چهارچوب سياستهاي كلن حمايتي در بخش كشاورزي هم مورد توجه قرار داد‪.‬‬ ‫متنوع‬ ‫‪‬‬

‫"سياستهاي حمايتي " كه سياستهاي قيمتي تنه ا دسته اي از ابزارهاي تحق ق و اجراي آنها هستند؛ در وهله اول به‬ ‫‪‬‬
‫منظور دستيابي به اهداف مختلفي چون كارايي و برابري دنبال مي شوند‪ .‬اين سياستها كه جنبه اي ديگر از مداخلت‬
‫دولت در بخش را شامل مي شوند؛ به منظور حمايت از درآمدهاي فعالين بخش كشاورزي در مقايسه با درآمدهاي‬
‫ساير بخشها اجرا مي شوند‪.‬‬
‫اين دسته از سياستها؛ جهت گيري هاي به سمت داخل بخش دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫ابزار هاي مورد استفاده در اجراي سياستهاي حمايتي فارغ از نتايج آنها؛ طيف وسيعي را به شرح زير شامل مي‬ ‫‪‬‬
‫شوند‪:‬‬
‫‪Acreage Controls‬‬ ‫ذخاير اضطراري ‪ Buffer Stocks‬كنترل سطح زير كشت‬ ‫‪‬‬

‫اعطاي وام براي ذخيره محصول ‪Storage Loans‬سهميه بندي براي فروش ‪Marketing Quartos‬‬ ‫‪‬‬

‫حداقل قيمت تضميني – جمع آوري و توزيع محصول توسط دولت با انحصار‬ ‫‪‬‬

‫قيمت ثابت – جمع آوري و فروش محصول توسط دولت با انحصار‬ ‫‪‬‬

‫قيمت هاي دستوري رسمي – بدون هيچگونه ترتيبات حمايتي غير از كنترل قيمتها ‪Official Mandatory Prices‬‬ ‫‪‬‬

‫پرداختهاي جبراني ‪ Deficiency Payments‬مديريت عرضه‬ ‫‪‬‬

‫صندوق هاي اضطراري وام‬ ‫‪‬‬

‫ماليات و عوارض گمركي بر صادرات و ماليات بر كال ‪Commodity Levies‬‬ ‫‪‬‬

‫پيوند تثبيت كننده و خودكار قيمت هاي داخلي به قيمت هاي صادراتي‬ ‫سوبسيد صادرات‬ ‫‪‬‬

‫عوارض گمركي‪ ،‬ماليات و مالياتهاي متغيير بر واردات‬ ‫‪‬‬

‫انحصار صادرات توسط سازمان ها ي فرا دولتي با قيمتهاي كنترل شده فروش داخلي ‪Administrated Domestic Sale Prices‬‬ ‫‪‬‬

‫كمك مستقيم غذايي از خارج‬ ‫سهميه بندي و محدوديت هاي كمي واردات‬ ‫‪‬‬

‫نرخ هاي كنترل شده ارز ‪Administrated Exchange Rates‬‬ ‫‪‬‬

‫قيمت هاي ثابت يا كنترل شده مصرف كنندگان و سقف قيمت توليد كنندگان‬ ‫‪‬‬

‫پرداخت سوبسيدهاي مواد غذايي به مصرف كنندگانجيره بندي‬ ‫‪‬‬

‫‪26‬‬
‫فصل چهارم‬
‫مداخلت لللپنهان‪ ،‬لللسياستهايي‬
‫بنيادي‬
‫حال توسعه؛ هدفها و ابزارهاي سياست گذاري خود را در مقاطع زماني متفاوت تصريح يا مجدداً‬ ‫كارا و‬
‫كشورهاي در‬ ‫تمامي‬ ‫‪‬‬
‫تعديل و تعريف مي كنند‪.‬‬
‫دسته اي از مدخلت وجود دارند كه در مجموعه استراتژي هاي مداخله كلسيك دولت دسته بندي نمي شوند‪ .‬اين‬ ‫‪‬‬
‫مداخلت را كه تاثيرات عميقي هم دارند مي توان "مداخلت پنهان" ناميد‪.‬‬
‫مداخلت پنهان معمول ً هم بر ساير سياستهايي كه دولت ها در اين بخش به كار مي گيرند مقدم هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫اين دسته از سياستها به شدت مورد علقه دولت ها هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫كمتر دولتي را در كشورهاي در حال توسعه و توسعه يافته مي توان يافت كه به نوعي از اين سياستها براي اعمال‬ ‫‪‬‬
‫دخالت در بخش كشاورزي استفاده نكرده باشد‪.‬‬
‫نظام لمالكيلت لارضي لو‬
‫بخش كشاورزي كه بدون آن امكان توليد فراهم نيست؛ "زمين" و شيوه مالكيت و‬ ‫دولتبهره وري در‬ ‫نقش‬
‫ترين عامل‬ ‫مهم‬ ‫‪‬‬
‫سازماندهي آن (شرايط مالكيت زمين) است‪ .‬اين سازمان؛ تعيين كننده محيطي است كه در چهارچوب آن تمام‬
‫تلشها براي افزايش بازدهي كشاورزي (به عنوان عام ل رشد) باي د صورت گيرد ‪ .‬به عبارت ديگر ح ق استفاده از‬
‫زمين؛ مهم ترين حق مالكيت در بخش خصوصي محسوب مي شود‪.‬‬
‫دولت ها براي بهره برداري از اين اهميت استراتژيك همواره در روابط بهره برداري و مالكيت زمين و اراضي در‬ ‫‪‬‬

‫بخش كشاورزي دخالت كرده اند‪ .‬اين دخالتها بسيار بنيادي بوده و داراي عميق ترين تاثيرات اقتصادي‪ ،‬اجتماعي و‬
‫سياسي در ميان همه انواع سياست هاي مداخله دولت در بخش كشاورزي هستند‪.‬‬
‫سياستهاي مداخله دولت در بخش نظام هاي مالكيت و بهره برداري اراضي غالبا ً به شيوه "اصلحات ارضي" اعمال‬ ‫‪‬‬

‫شده اند‪ .‬محرك اصلي براي اجراي اصلحات ارضي هم معمول ً "سياسي" است و نه اقتصادي‪.‬‬ ‫پيامدهاي‬
‫توزيعي‬
‫پنهان اما بسيار بسيار كارآمد اصلحات ارضي در بخش كشاورزي "پيامدهاي توزيعي " آن است‪ .‬اين پيامدها كه‬ ‫تاثير‬ ‫‪‬‬
‫هم سياسي و هم اقتصادي – اجتماعي اند؛ بر اساس نوع مكانيزم انتخاب شده توسط دولت براي اصلحات ارضي و‬
‫اجراي آن متفاوت است‪.‬‬
‫وضعيت درآمدي و توزيع ثروت‬ ‫‪‬‬

‫‪27‬‬
‫فصل چهارم‬
‫"سياست لمحيلط لزيسلت"‪ ،‬ليك‬
‫جديد‬
‫‪ )Sustainability‬در مباحث توسعه كشاورزي‪ ،‬مدتي است كه در نوشته هاي اقتصادي و بوم شناختي‬ ‫مبحث‬
‫پايداري (‬ ‫انديشه‬ ‫‪‬‬
‫رواج يافته است‪.‬‬
‫انديشه تلفيق مسائل اقتصادي و زيست محيطي نكته جديد نيست؛ آنچه كه نوظهور است؛ وسعت دادن حوزه توجه‬ ‫‪‬‬
‫است‪ .‬از گونه هاي فردي يا گسترش گاه بوم شناختي به پايداري تقاضاي فعلي انسان به سيستم زيست محيطي به‬
‫عنوان يك كل‪.‬‬
‫مفهوم اساسي محيط زيست يك مفهوم تضمين بقاي انسان به عنوان يك نوع و حفظ رفاه آن در سطحي بسيار بال‬ ‫‪‬‬
‫است‪.‬‬
‫اما اهميت محيط زيست در مباحث سياست گذاري در بخش كشاورزي وقتي مهمتر جلوه مي كند و در حد يك الويت‬ ‫‪‬‬
‫در مي آيند كه در مي يابيم؛ كشورهاي در حال توسعه علقه جدي تر و فوري تري به مفهوم "توسعه پايدار" دارند‪.‬‬
‫چراكه "بسياري از خانوارها در اين كشورها؛ براي رفاه خود مستقيما ً از منابع طبيعي بهره مي برند‪ .‬در اين كشورها؛‬
‫تخريب محيط زيست صرفا ً ناشي از تنوع در كيفيت زندگي نيست؛ بلكه يكي از مسائل؛ حفظ خود حيات است‪.‬‬
‫تخريب منابع طبيعي ممكن است به تخريب بنيادي زندگي منجر شود‪.‬‬
‫روش ن است ك ه در ميان سياستهاي كشاورزي؛ قيمته ا و س ياستهاي قيم ت مه م تري ن ابزارهاي دولت ه ا در بخش‬ ‫‪‬‬
‫كشاورزي هستند‪ .‬ولي دولت ها براي مسائل زيست محيطي و يا منابع طبيعي قيمت هايي را (حداقل برابر با ارزش‬
‫واقعي آنها) در نظر نمي گيرند‪.‬‬
‫سياست هاي غالب در كشورهاي در حال توسعه كه بخش كشاورزي را بخشي كم اهميت جلوه مي دهد؛ باعث عدم‬ ‫‪‬‬
‫توجه به مسائل زيست محيطي مي گردد‪.‬‬

‫‪28‬‬
‫فصل چهارم‬
‫بازارسلللازي‪ ،‬لللسلللياست لللتوسعه لللبازارهاي‬
‫وينگذاري به قيمت ها ختم مي شوند‪.‬‬ ‫رويكردي ن ُ‬
‫سياست‬ ‫روستايي‪،‬‬
‫كشاورزي؛ همه راهها در‬ ‫در بخش‬ ‫‪‬‬

‫در اين بخش؛ هيچ عنصري مهم تر از ساختار قيمتي مناسب نيست‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫ولي در اين بخش؛ نيز مانند ديگر بخشهاي اقتصادي‪ ،‬قبل از آنكه قيمت ها بتوانند آثار گسترده خود را داشته باشند؛‬ ‫‪‬‬
‫بايد ابتدا بازاري وجود داشته باشد‪.‬‬
‫در مناطق روستايي عموماً؛ وجود يك بازار به طور موثر و فعال؛ امر تضمين شده اي نيست ‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫تمام كشاورزان تا حدودي تخصص دارند و توليدات مازاد خود را در بازارهاي خاص به فروش مي رسانند؛ اما با‬ ‫‪‬‬
‫توسعه بخش و افزايش پيچيدگي ها؛ لزم است كه اين بازارها اصلح شوند‪.‬‬
‫ً‬
‫در ارتباط با بازارهاي روستايي؛ همواره دو خطر عمده محصولت كشاورزي و اصول كسب و كار را در اين بخش با‬ ‫‪‬‬
‫مشكل روبرو مي كند‪:‬‬
‫خطر اصلي آن است كه قيمت محصولت در بازار زماني كه اين محصولت در حجم انبوه به بازار عرضه مي‬ ‫‪‬‬
‫شوند؛ به شدت كاهش يافته است‪.‬‬
‫در كشورهاي درحال توسعه؛ كاهش قيمت محصولت نقدي به ويژه در حاليكه قيمت محصولت غذايي؛ همزمان‬ ‫‪‬‬
‫ً‬
‫در حال افزايش است؛ ممكن است مشكل را موقتا برطرف كند؛ اما به دليل كمبود منابع سرمايه اي و تقاضاي‬
‫زياد؛ نرخ هاي بهره براي سرمايه به قدري بال است كه به محض مقروض شدن؛ زارع هرگز توانايي بازپرداخت‬
‫اصلي‬
‫نقصكافي‬ ‫رابطه‬
‫شناخت‬ ‫اين ها‬
‫دولت‬ ‫خواهد داد‪.‬‬
‫معمول ًدر‬ ‫دست‬
‫رابطه‬ ‫را از‬
‫در اين‬ ‫روستاهاو آن‬
‫است‪.‬‬ ‫بازاريابي گذاشته‬
‫را به وثيقه‬ ‫به زمين‬
‫مسائل‬ ‫نتيجه‬ ‫بدوندر‬
‫توجه‬ ‫ندارد و‬ ‫بستانكار را‬
‫دولت ها‬ ‫عموما ً به‬
‫اقدامات‬ ‫‪‬‬
‫سرمايه و اعتبارات را ندارند‪.‬‬ ‫گردش‬ ‫ايجاد‬ ‫توانايي‬ ‫كه‬ ‫گردد‬ ‫مي‬ ‫بر‬ ‫بازارهايي‬ ‫به‬
‫از وضعيت‪ ،‬نيروهاي موثر و مكانيسم عملكرد اين بازارها ندارند‪.‬‬
‫تجربه ثابت كرده است كه "اين دولت ها (دولتهاي كشورهاي در حال توسعه) به ندرت فهم درست و واقعي از نقش‬ ‫‪‬‬
‫سوداگران روستايي و واسطه ها دارند‪ .‬اين افراد قيمت هاي واقعي و دريافتي كشاورزان را كاهش و قيمت پرداختي‬
‫مصرف كنندگان را افزايش مي دهند‪.‬‬
‫تجارب در اين زمينه نشان مي دهند‪ ،‬دولت ها به جاي اصلح و گسترش زيرساخت هاي مكمل براي بازارهاي‬ ‫‪‬‬
‫روستايي بر اثر فشار روستائيان به سمت گردانندگي اين بازار ها گام برداشته اند تا اينكه عملكرد آنها را بهبود بخشند‬
‫و سودهاي كلن انحصاري واسطه ها و دللن را حذف كنند‪ .‬دولت ها در اغلب موارد به جاي اينكه شبكه خصوصي و‬
‫پر هزينه سوداگري در بازارهاي روستايي را حذف كنند‪ ،‬يك نظام بروكراتيك پر هزينه را حاكم بر امر جابجايي كالها؛‬
‫جانشين و ايجاد مي كنند‪.‬‬ ‫‪29‬‬
‫فصل چهارم‬
‫ويژگي هاي بازارهاي روستايي‬
‫عقب ماندگي در نهادهاي مكمل‬ ‫‪‬‬

‫خطرات همپراشي و بازاهاي چندبخشي‬ ‫‪‬‬

‫ايجاد امنيت از طريق وثيقه (در بحث‬ ‫‪‬‬


‫اعتبارات)‬
‫نارسايي هاي بازار و دخالت دولت‬
‫عموما ً در كشورهاي در حال توسعه‪ ،‬بازارها در دوبخش با نارسايي همراه هستند‪ .‬اين نا رسايي ها در دو بُعد "نرم‬ ‫‪‬‬

‫افزاري" و "سخت افزاري" بازار است‪:‬‬


‫فقر اطلعاتي‬ ‫‪‬‬

‫مشكلت مربوط به سرمايه ها‬ ‫‪‬‬

‫براي بخش كشاورزي؛ از منظري متفاوت مي توان دو نوع نارسايي (‪ )Failure‬ديگر را هم مي توان تشخيص داد‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫نارسايي بازار ‪Market Failure‬‬ ‫‪‬‬

‫نارسايي دولت ‪State Failure‬‬ ‫‪‬‬

‫عوامل موثر بر تكامل سياستهاي مداخله‬


‫از نظر اقتصاددانان فهرست اهداف مورد نظر سياستهاي مداخله در بخش كشاورزي‪ ،‬اگر متضاد نباشند‪ ،‬حتماً‬ ‫‪‬‬
‫مغشوش اند‪.‬‬
‫آنچنانكه از فهرست اهداف بر مي آيد؛ هدف ها از نظر داخلي سازگاري ندارند‪ .‬به محض اينكه دخالت به شكل چند‬ ‫‪‬‬
‫منظوره در مي آيد؛ تصميمات مربوط به سطح آن تبديل به عرصه مناقشات سياسي مي شوند كه در آن تضادهاي بين‬
‫كشاورزان و ديگر گروههاي اجتماعي به وجود مي آيند‪.‬‬
‫نقش سازمان هاي مجري‬ ‫‪‬‬

‫تفاوت انگيزه هاي واقعي آغاز سياست ها و انگيزه هاي ادامه سياست ها‬ ‫‪‬‬

‫نقش درآمد هاي دولت‬ ‫‪30‬‬


‫فصل چهارم‬
‫سياست هاي مداخله دولت‪ ،‬ابهام زدايي با رويكردي اجتماعي‬
‫در برسي "سياستها‪ ،‬الگوها و ابزارهاي مداخله دولت در بخش كشاورزي" لزم است به تعريف زمان و مكان‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫صلب در مدلهاي كلسيك توجه شود و آنها را در چهارچوب هاي محدود تئوريكي شان‬ ‫الزامات و هنجارها و دخالتهاي ُ‬
‫به چالش كشيد‪.‬‬
‫ً‬
‫در اين بررسي ها‪ ،‬حتما بايد به نقش همكاري بنيادي و روابط دروني بين دولت ها و جامعه مدني هم توجه شود‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫گروههاي محلي به صورت فعالي "پروژه هاي توسعه اي" خود را طرح ريزي و پيگيري مي كنند و اغلب هم الويتهاي‬ ‫‪‬‬
‫آنها در تضاد با الويتهاي دولت مركزي است‪.‬‬
‫اشكال جديدي از تحليل هاي سازماني وجود دارد كه به طبيعت امور اداري و اجرايي در اجراي سياستها نظر دارد‪ .‬در‬ ‫‪‬‬
‫عين حال هم؛ آگاهي هايي درباره راههاي مختلفي كه مردم و خانواده ها به صورت شخصي و دسته جمعي خود را در‬
‫برابر دخالتهاي برنامه ريزي شده دولت يا ديگر سازمانهاي مداخله گر سازمان دهي مي كنند رشد پيدا كرده اند‪.‬‬
‫مسئله اصلي تحليل ها‪ ،‬درك فرايندي است كه در طي آن؛ دخالتها در زندگي طبيعي افراد و گروهها‪ ،‬آنها را تحت تاثير‬ ‫‪‬‬
‫قرار مي دهد و به اين ترتيب‪ ،‬به شكل بخشي از اجبارها و مرجع هايي از استراتژي هاي اجتماعي كه آنها را توسعه‬
‫مي دهند؛ در مي آيند‪ .‬از اين راه عواملي كه قبل ً خارجي خوانده مي شدند‪" ،‬دروني" شدند؛ چيزهايي متفاوت از‬
‫الويتهاي گروههاي مختلف تا فاكتور هاي شخصي گوناگون!‬
‫مداخله؛ هميشه بخشي از يك جريان و زنجيره اتفاقات است كه درون مرزهاي يك چهارچوب فعاليتهاي دولتي و‬ ‫‪‬‬

‫عملكردهايي از گروههاي با علئق متفاوت در درون جامعه مدني روي مي دهد‪.‬‬


‫از اين گذشته‪ ،‬سياست هاي مداخله در ادامه سياستهاي مداخله قبلي و در ارتباط با آنها (در مدلهاي سياستگذاري اين‬ ‫‪‬‬

‫كار از طريق "مطالعات ارزسيابي" صورت مي گيرد) داراي نتايجي براي مداخله هاي بعدي هستند‪.‬‬
‫فرآيند هاي مداخله را بايد در رابطه با حافظه هاي شخصي و جمع شونده مردم نگريست‪ .‬تجاربي از روابط اجتماعي‪،‬‬ ‫‪‬‬
‫دولت و ملت‪ .‬مداخله مستلزم مواجهه با تاثيرات متقابل تجارب اساسي اجتماعي و دنيا طلبي متفاوتي است كه براي‬
‫مردم در اشكال جديدي از كنش اجتماعي و ايدئولوژي معني دار باشد‪.‬‬
‫سايه سياستهاي مداخله اي‪ ،‬اجزاء بسياري وارد محيط اجتماعي مي شوند‪ .‬تجارب‪ ،‬سرمايه‪ ،‬فن آوري و البته شكل‬ ‫‪‬‬
‫موثري از سازمان ها‪ .‬با اين حال سياستهاي مداخله اي هرگز قادر به كنترل الگوهاي توسعه سياسي و اقتصادي‬
‫محلي نيستند‪ .‬اگرچه تمايلت قوي در وراي سياست هاي اينگونه براي به حاشيه راندن كنشگران محلي وجود دارد؛‬
‫ولي در رويكردي جديد؛ افراد بومي و محلي‪ ،‬الگوها و دانشهاي آنان (دانش بومي) تكيه گاههايي براي نفوذ هستند و‬ ‫‪31‬‬
‫روابط بسيار قدرتمندي را شكل مي دهند‪.‬‬
‫فصل پنجم‬
‫تلش براي دستيابي به الگويي يكپارچه براي مداخله‬
‫براي كشورهاي در حال توسعه بسيار مهم است كه تمامي فعاليتهاي خود را از قبل برنامه ريزي كنند‪ .‬محدوديت منابع و الويت‬ ‫‪‬‬
‫هاي متعدد موجود در هر بخش‪ ،‬نظام هاي سياست گذاري اين كشورها را وادار كرده است كه براي بهره گيري از شرايط‬
‫موجود‪ ،‬برنامه هايي را با توجه به ويژگي هاي خاص خود تهيه و تدارك ببينند‪.‬‬
‫هم اكنون واضح است كه براي هر دو سوي موضوع مورد بررسي ما‪ ،‬دولت و بخش كشاورزي‪ ،‬لزم است كه نوعي همزيستي‬ ‫‪‬‬
‫را با يكديگر بپذيرند‪ .‬دولت ها‪ ،‬مجبور‪ ،‬نيازمند و لزم است كه در بخش كشاورزي در سطوح مختلفي مداخله كنند‪ .‬بخش‬
‫كشاورزي هم در موقعيتي مشابه نيازمند مداخله دولت است تا هم كمتر مورد تبعيض قرار گيرد و هم اينكه بتواند رشد كند و‬
‫توسعه يابد‪ .‬مناقشه اصلي بر سر چگونگي‪ ،‬شدت‪ ،‬لوازم‪ ،‬ابزار و سطح و عمق اين مداخلت است‪.‬‬

‫نتايج و برداشتها‬
‫بسيار مهم است كه دولت ها در فرايند توسعه و مداخله در بخش كشاورزي؛ نقش خود را به خوبي بازشناسند و براي ايفاي‬ ‫‪‬‬
‫مناسب آن طرح و برنامه داشته باشند‪.‬‬
‫امروزه مداخلت دولت ها در امور اقتصادي اجتناب ناپذير است‪ .‬لزم است هر سياستي كه دولت ها بر مي گزينند به دقت و با‬ ‫‪‬‬

‫بررسي آثار مستقيم و غير مستقيم آنها باشد‪.‬‬


‫به دليل متعددي؛ بخش كشاورزي در روند توسعه داراي نقش تعيين كننده اي است‪ .‬ويژگي هاي بخش كشاورزي‪ ،‬شامل تامين‬ ‫‪‬‬

‫مواد غذايي‪ ،‬نيروي انساني‪ ،‬مواد اوليه و ارز خارجي‪ ،‬همچنين ايجاد بازار براي ساير بخشهاي اقتصادي و ‪ ...‬باعث شده است‬
‫كه دولت ها براي بهره گيري از امتيازات اين بخش در روند جاري آن مداخله نمايند‪.‬‬
‫پيوند ميان بخش كشاورزي و ديگر بخشهاي اقتصادي‪ ،‬ايجاب مي كند كه استراتژي هايي براي سياست گذاري در اين بخش به‬ ‫‪‬‬

‫كار گرفته شود تا رشد بلند مدت آن را تامين نمايد‪ .‬اين استراتژي ها بايد منسجم و در ارتباط با ساير استراتژي ها و سياست‬
‫هاي دولت باشد‪.‬‬
‫در بررسي سياستهاي مداخله دولت لزم است‪ ،‬كه آثار "مستقيم" و "غير مستقيم" اين سياستها بر بخش كشاورزي به دقت‬ ‫‪‬‬

‫مورد توجه قرار گيرد‪.‬‬


‫سياستهاي اقتصاد كلن و ابزارهاي سياست گذاري هاي كلن (نرخ بهره‪ ،‬نرخ ارز‪ ،‬و ‪ )...‬بر روي بخش كشاورزي تاثير به مراتب‬ ‫‪‬‬

‫بيشتري دارند‪ .‬اين سياستها در قالب سياستهاي بودجه‪ ،‬سياستهاي مالي و پولي؛ توليد‪ ،‬تورم و حجم نقدينگي را مديريت و در‬
‫نتيجه بر روي مصرف و عرضه و تقاضا موثر خواهند بود‪.‬‬
‫‪32‬‬
‫فصل پنجم‬
‫نتايج و برداشتها‬
‫در مجموعه سياستها و ابزارهايي كه دولت ها براي مداخله در بخش كشاورزي مورد استفاده قرار مي دهند‪،‬‬ ‫‪‬‬

‫سياستهاي قيمتي داراي جايگاه و اثرات ويژه و گسترده اي هستند‪.‬‬


‫انگيزه هاي بسيار قوي هم براي اجراي سياستهاي قيمتي وجود دارد‪ ،‬كسب درآمد‪ ،‬فشار توليدكنندگان‪ ،‬نيازهاي بخش‬ ‫‪‬‬

‫شهري و تغييرات قيمت هاي بين المللي از جمله اين انگيزه ها هستند‪.‬‬
‫سياستهاي مرزي‪ ،‬سياستهاي غير مرزي‪ ،‬سياستهاي موثر بركالهاي وارداتي‪ ،‬توليدات و نهاده ها همگي از ابزارهاي‬ ‫‪‬‬

‫موثر بر قيمت كالهي كشاورزي هستند‪.‬‬


‫سياستهاي اصلحات ارضي به عنوان سياستهايي كه داراي پيامدهاي گسترده توزيعي و اثرات عميق ساختاري هستند‬ ‫‪‬‬

‫بايد مورد توجه دوباره اي قرار گيرند‪.‬‬


‫سياستهاي زيست محيطي هم امروزه به عنوان يكي از سياستهاي پنهان مداخله در بخش كشاورزي مورد توجه قرار‬ ‫‪‬‬

‫گرفته اند و رويكردي نوين در سياست گذاري براي بخش كشاورزي محسوب مي شوند‪.‬‬
‫بازارهاي روستايي با افزايش پيچيدگي ها در اين بخش به يكي ديگر از عناصر مهم سياست گذاري و مداخله دولت در‬ ‫‪‬‬

‫بخش كشاورزي تبديل شده اند كه بايد دولت ها براي توسعه آنها؛ طرح و برنامه داشته باشند‪.‬‬
‫عواملي همچون سازمان هاي شبه دولتي وانگيزه هاي سياسي هم سياستهاي كشاورزي دولت ها را تحت تاثير قرار‬ ‫‪‬‬

‫مي دهند‪.‬‬
‫در يك تحليل اجتماعي از مداخلت دولت در بخش كشاورزي؛ لزم است به تجارب و دانشهاي بومي‪ ،‬گروههاي محلي‬ ‫‪‬‬

‫و تجارب آنها‪ ،‬همچنين مجموعه پيچيده اي از روابط زماني و مكاني هم توجه داشت‪.‬‬

‫‪33‬‬
‫فصل پنجم‬
‫الگويي در يك محيط زيست اقتصادي‬
‫براي طراحي يك الگوي يكپارچه براي مداخله دولت در بخش كشاورزي؛ فارغ از انواع ابزارها و سياستهاي موجود؛‬ ‫‪‬‬

‫بايد يك سري مفاهيم پايه (‪ )Basic Concept‬را پذيرا بوده و در طراحي الگوي مورد نظر آنها را هم لحاظ كرد‪:‬‬
‫بخش كشاورزي و محيط روستايي كه زمينه ساز فعاليتهاي مختلف در اين بخش است؛ داراي ابعاد مختلف و متنوع‬ ‫‪‬‬

‫سياسي‪ ،‬اقتصادي و اجتماعي هستند‪.‬‬


‫الگويي كه براي مداخله در بخش كشاورزي تهيه و طراحي مي شود‪ ،‬بايد در يك "محيط زيست اقتصادي" شبيه سازي‬ ‫‪‬‬

‫شده و آثار احتمالي و رابطه آن با ساير بخشهاي اقتصاد مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد‪.‬‬
‫ابعاد سياسي در طراحي هر نوع الگو يا استراتژي بسيار مهم است‪ .‬لزم است كه همكاري و مشاركت احزاب و‬ ‫‪‬‬

‫گروههاي سياسي جلب شده و مورد توجه قرار گيرد‪.‬‬


‫در هر نوع الگويي كه براي مداخله و سياست گذاري در بخش طراحي مي شوند؛ مي بايستي به نقش محيط زيست‬ ‫‪‬‬

‫و حفاظت از آن و همچنين مفاهيم "توسعه پايدار" (‪ )Sustainable Development‬توجه شود‪.‬‬


‫هدف نهايي هر فعاليتي‪ ،‬بهره برداران و اعضاي محيط هاي روستايي هستند‪ .‬سياست ها بايد در رويكردي اجتماعي؛‬ ‫‪‬‬

‫نقش عامل انساني را مورد توجه قرار دهند‪.‬‬


‫نقش نهادها بين المللي و سازمان هاي پيگير مفاهيم مورد توجه در امر سياست گذاري و مداخله در بخش كشاورزي‬ ‫‪‬‬

‫هم بايد روشن بوده و از امكانات و امتيازها و يا كمك هاي آنها بهره گرفته شود‪.‬‬
‫در شرايط امروز جهاني‪ ،‬لزم است كه در طراحي هر نوع استراتژي يا سياستي از علوم و فنون جديد؛ فن آوري‬ ‫‪‬‬

‫ارتباطي‪ ،‬تحقيقات و البته دانش هاي بومي مفيد هم استفاده شود‪.‬‬


‫براي دستيابي به الگوي مورد نظر‪ ،‬مي بايستي از روشهاي پيشرفته و مرسوم تعيين استراتژي و سياست گذاري‬ ‫‪‬‬

‫استفاده كرد‪ .‬اين روشها‪ ،‬روشهايي پويا (‪ )Dynamics‬هستند‪ .‬اين پويايي؛ امكان اصلح و تغيير در سياست ها‬
‫واستراتژي ها را بايد با توجه به شرايط متغيير بخش فراهم مي كند‪ .‬اين الگوي يكپارچه شامل سه مرحله زير است‪:‬‬

‫‪34‬‬
‫فصل پنجم‬
‫الگويي در يك محيط زيست اقتصادي‬
‫ايجاد يك ساختار مناسب براي الگو (پيوست شماره ‪) 1‬‬ ‫‪‬‬

‫بخش اول‪ :‬فاز غير فني‬ ‫‪‬‬

‫شاخصهاي سياسي‬ ‫‪‬‬

‫در آغاز لزم است كه كليت نظام سياسي – مديريتي بر روي حداقل هاي لزم براي رشد و توسعه بخش كشاورزي‬ ‫‪‬‬

‫توافق كنند‪.‬‬
‫شاخصهاي فرهنگي – اجتماعي‬ ‫‪‬‬

‫لزم است كه در اولين قدم ها وضعيت اجتماعي – فرهنگي كليت بخش كشاورزي‪ ،‬مناطق و محل هايي كه به هر‬ ‫‪‬‬

‫نحوي در قالب اجراي پروژه ها و يا ساير خدمات مورد مداخله قرار ميگيرند مشخص و تحليل شوند‪.‬‬
‫شاخصهاي اقتصادي‬ ‫‪‬‬

‫برنامه هايي كه در قالب الگو طراحي و اجراء خواهند شد بايد در راستاي رويكرد كلي برنامه هاي اقتصادي و‬ ‫‪‬‬

‫سياستهاي كلن اقتصادي دولت در نظام اقتصادي باشند‪.‬‬


‫شاخصهاي جمعيت شناسي‬ ‫‪‬‬

‫اصلي عامل در اين مرحله كه بايد به دقت مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گيرد؛ گروههاي هدف اجتماعي و‬ ‫‪‬‬

‫"مردم" هستند‪ .‬اين مردم شامل "همه" خواهند بود‪ .‬كشاورز‪ ،‬باغدار‪ ،‬كارگر بي زمين‪ ،‬زنان خانه دار و كودكان‪.‬‬
‫لزم است با استفاده از مطالعات "كاربردي" جامعه شناسي‪ ،‬مردم شناسي و روان شناسي اجتماعي اين گروه ها‬
‫شناسايي و نيازهاي آنها تجزيه و تحليل شوند‪.‬‬
‫بخش دوم‪ :‬فاز فني‬ ‫‪‬‬

‫محيط زيست‬ ‫‪‬‬

‫در هر برنامه‪ ،‬پروژه‪ ،‬الگو‪ ،‬سياست و يا هر عنواني كه براي انجام عمليات در بخش كشاورزي انتخاب مي شوند؛‬ ‫‪‬‬

‫بايد بستر اصلي و زمينه فعاليت؛ محيط زيست؛ مورد توجه و شناسايي باشد‪ .‬اين يك ژِست نيست‪ .‬يك نياز‬
‫اساسي و شروعي براي جلوگيري از چيزي است كه مي رود شكل "تحديد" به خود بگيرد‪" .‬تخريب محيط‬
‫‪35‬‬
‫زيست"‪.‬‬
‫فصل پنجم‬
‫الگويي در يك محيط زيست اقتصادي‬

‫نظام بهره برداري‬ ‫‪‬‬

‫معمول ً مداخلت دولت باعث تغيير در روابط اقتصادي و نظام هاي مالي مي شوند‪ .‬در بخش كشاورزي‪ ،‬زمينه‬ ‫‪‬‬

‫اصلي و محل اصلي بحث در مورد هر نوع روابط مالي‪ ،‬نظام بهره برداري و نظم حقوقي حاكم بر آن است‪ .‬لزم‬
‫است كه در طراحي ها به اين نظام توجه شود‪ .‬به نظر مي رسد كه اصلحات در اين نظام بايد به صورت منطقه‬
‫اي (‪ )Regional Reforms‬باشد تا از ايجاد تنش و شوك ناگهاني در بخش و كليت اقتصاد كشور جلوگيري شود‪.‬‬
‫طرح سنتز ملي‬ ‫‪‬‬

‫در بخش كشاورزي‪ ،‬داشتن اطلعات و ارزش آن هنوز مشخص نشده است‪ .‬اما اگر بتوان از وضعيت يك منطقه و‬ ‫‪‬‬

‫منابع و امكانات آن اطلعات كاملي به دست آورد؛ آن گاه مي توان بهتر براي آن برنامه ريزي كرد‪ .‬انجام طرح‬
‫سنتز ملي مي تواند آغازي براي يك بررسي همه جانبه درباره منابع و امكانات كشور باشد و چشم اندازي واقعي‬
‫را فراهم كند‪ .‬بر اين اساس مي توان از تجارب گذشته و بررسي هاي منطقه اي هم استفاده كرد و تكنولوژي‬
‫جديد و سيستم هاي ماهواره اي (‪ )GIS‬مي توانند هم كار را آسانتر كنند و هم نتايج دقيق تري را ارائه نمايند‪.‬‬
‫ارزيابي و ارزشيابي‬ ‫‪‬‬

‫لزم است در تمامي مراحل‪ ،‬الگو ها و طرح هاي در دست اجراء و يا در مرحله طراحي مورد ارزيابي قرار گيرند‪.‬‬ ‫‪‬‬

‫تاكيد اين الگو استفاده از روشهاي ارزيابي سريع (‪ )Rapid Appraisal‬است‪ .‬طبيعت متغيير عوامل در بخش‬
‫كشاورزي مي توانند موضوعيت بسياري از طرح ها و پروژه ها را عوض كنند‪ .‬بنابراين؛ لزم است كه دائما َ طرح‬
‫ها و برنامه ها مورد ارزشيابي و ارزيابي قرار گيرند‪.‬‬
‫طرح ها و پروژه ها‬ ‫‪‬‬

‫در اين سطح‪ ،‬پس از طي مراحل گذشته مي توان؛ انواعي از برنامه ها و طرح ها را براي رشد و توسعه اين‬ ‫‪‬‬

‫بخش با اطمينان از تاثير گذاري و دستيابي به آنچه كه براي آنها به عنوان هدف در نظرگرفته شده اند؛ طراحي و‬
‫اجراء كرد‪ .‬در اين حالت؛ نتايج ناخواسته و نا مطلوب در حداقل ممكن خواهند بود‪.‬‬
‫‪36‬‬
‫فصل پنجم‬
‫الگويي در يك محيط زيست اقتصادي‬

‫چرخه توسعه و نظام برنامه ريزي و طراحي الگو براي مداخله‬


‫در بخش كشاورزي‬
‫يك چرخه كاربردي و مشاركتي (‪)Participatory and Applied Cycle‬‬ ‫‪‬‬

‫مرحله "تحليل وضعيت موجود" (‪)Situation Analysis‬‬ ‫‪‬‬

‫مرحله "سياست گذاري" (‪)Policy Making‬‬ ‫‪‬‬

‫مرحله سياست گذاري داراي ارتباطي دوسويه با "گسترش و طرح‬ ‫‪‬‬

‫ريزي برنامه ها و پروه هاي واقع بينانه" (‪Develop realistic‬‬


‫‪ )strategies and scenarios‬دارد‪.‬‬
‫مرحله "اجراء و ارزشيابي عملكرد ها" (‪Implementation and‬‬ ‫‪‬‬

‫‪)Evaluation‬‬

‫محيط زيست اقتصادي‪ ،‬دولت و كليت بخشهاي اقتصادي‬


‫‪37‬‬
‫فصل پنجم‬

‫طرح ها و پروژه ها‪ ،‬سياستهاي‬


‫اجرايي و ابزارهاي مداخله اي‬ ‫فاز‬
‫فني‬
‫ارزيابي و ارزشيابي دائمي و مرحله‬
‫اي‪ :‬مدل سازي و اعمال نظر‬
‫جامعه شناسان و روان شناسان‬

‫داده هاي طرح سنتز ملي‪ :‬آغاز‬


‫چرخه توسعه بخش كشاورزي‬

‫فاز‬
‫نظام بهره برداري و مالكيت‬
‫ارضي‪ :‬تعيين حقوق مالكيت و‬ ‫غير‬
‫حدود و ثغور آن‬ ‫جمعيت شناسي‪:‬‬‫فني‬
‫شاخصهاي‬
‫تعيين گروه هاي هدف و نيازهاي‬
‫محيط زيست‪ :‬در نظر گرفتن‬
‫آنان‬
‫شاخصهاي زيست محيطي‬

‫شاخصهاي اقتصادي‪ :‬انتخاب و‬


‫اعمال سياستهاي كلن اقتصادي‬

‫شاخصهاي فرهنگي – اجتماعي‪،‬‬


‫انتخاب يك رويكرد مناسب‬
‫اجتماعي‬
‫شاخصهاي سياسي‪ :‬توافق جمعي‬
‫بر روي حداقل ها‬
‫تعيين استراتژي كلن‬
‫ايجاد يك ساختار‬
‫مناسب براي الگو‬
‫‪38‬‬
‫فصل پنجم‬
‫تحليل وضعيت موجود‬ ‫سياست گذاري‬

‫داده هاي‬
‫طرح سنتز‬ ‫آماري‬ ‫داده هاي آماري‪:‬‬ ‫ايجاد تعادل بين‬
‫ملي‬ ‫اهداف‪ ،‬ارزشها و‬
‫تعيين مسائل و‬
‫مشكلت و‬ ‫علئق و خواسته‬
‫ها‬
‫الويتها‬
‫موقيعت فعلي‬ ‫بازيگران اصلي؟‬
‫بخش در كليت‬ ‫تاثيرگذاران (لبي‬
‫اقتصاد؟‬ ‫ها)؟‬
‫نيازها و علئق آنها‬

‫مراحل مشاركتي‬

‫اجراي برنامه ها و‬ ‫گسترش و طرح‬


‫ارزشيابي‬ ‫ريزي برنامه ها و‬
‫عملكردها‬ ‫پروژه هاي واقع‬
‫بينانه‬
‫چه اهدافي به دست مي‬ ‫چه مي توان انجام‬
‫آيند؟‬ ‫داد؟‬

‫اجراء‬ ‫مدل سازي‬

‫چرخه توسعه و نظام برنامه ريزي و‬


‫طراحي الگو براي مداخله در بخش‬
‫كشاورزي‬

‫‪39‬‬
‫فصل پنجم‬
‫نظام مالكيت‬
‫ارضي‬ ‫عرضه‬
‫و‬ ‫مخارج‬
‫حق مالكيت‬ ‫ق‬ ‫تقاضاي‬ ‫دولت‬
‫زمين‬
‫محيط زيست‬ ‫يمت‬ ‫محصول‬ ‫صادرا‬
‫اصلحات‬ ‫ت‬ ‫تغييرات‬
‫ت‬
‫ارضي‬ ‫واردات‬ ‫قيمتي‬
‫كشاورز‬
‫پيامدهاي‬ ‫ي‬
‫توزيعي‬
‫بازارها‬

‫اطلعات‬
‫بخش‬ ‫مداخل‬
‫كشاورز‬ ‫سرمايه‬ ‫ت‬
‫ي‬ ‫دولت‬
‫لبي‬
‫توليد‬ ‫توليد‬ ‫مصرف‬
‫كنندگان‬ ‫كننده‪:‬‬
‫سازمان‬ ‫بخش‬ ‫كننده‪:‬‬
‫تغيير‬ ‫تغييرالگوي‬
‫ها و‬ ‫صنعت‬ ‫توليد و‬ ‫ميزان‬ ‫مصرف‬
‫نهادها‬ ‫مصرف‬ ‫بودجه‬
‫توليدحمايت‬
‫نرخ بهره و‬ ‫اسمي‬
‫تورم‬ ‫سياست هاي‬
‫بخش‬ ‫مالي‬ ‫كسب درآمد‬
‫خدمات‬ ‫دستمزد و‬ ‫سياست هاي‬ ‫براي دولت‬
‫نقدينگي‬ ‫پولي‬ ‫كاهش و‬
‫اقتصاد‬ ‫دولت‬ ‫كنترل تورم‬
‫نتايج و‬
‫روند‬
‫مجموعه‬
‫مداخلت‬
‫دولت‬

‫محيط زيست اقتصادي‬

‫‪40‬‬

You might also like