You are on page 1of 7

‫جنبش سبز به كجا مى خواهد برود؟ )تأملتى پيرامون‬

‫استراتژى و تاكتيك ها(‬

‫‪۱۳۸۸/۱۰/۰۸‬‬

‫اکبر گنجی‬
‫اشاره‪ :‬جنبش سبز طى هفت ماه اخير دستاوردهاى خوبى داشته است‪ :‬اين جنبش تجلى بخشى از نارضايتى نهفته در جامعه‬
‫ى ايران است‪.‬‬

‫اين جنبش از طريق هويت سازى‪ ،‬افراد را با يكديگر پيوند داده است‪ .‬اين جنبش از طريق نماد سبزش‪ ،‬نگاه بسيارى را در‬
‫سراسر جهان به خود معطوف كرده است‪ .‬اين جنبش از طريق حضور در مجامع عمومى خود را تثبيت كرده است‪.‬‬

‫اين جنبش نشان داد كه مى توان بدون دخالت خارجى و استمداد از بيگانگان‪ ،‬گذار به رژيم دموكراتيك ملتزم به حقوق بشر‬
‫را ممكن ساخت‪.‬‬

‫حفظ تماميت ارضى ايران يكى از مهمترين اصول جنبش سبز است‪ .‬تقلب بزرگ انتخاباتى مردم را به خيابان ها كشاند‪.‬‬
‫"رأى من چه شد" شعارى دو سويه بود‪ :‬اعتراض به رئيس جمهور تقلبى از يك سو‪ ،‬و مطالبه ى انتخابات آزاد از سوى‬
‫ديگر‪ .‬به همين جهت اعتراض اوليه معطوف به مقابله ى با محمود احمدى نژاد بود‪.‬‬

‫حمايت بى دريغ آيت ال على خامنه اى از محمود احمدى نژاد و صدور فرمان سركوب مردم از سوى او‪ ،‬نزاع با احمدى‬
‫نژاد را به نزاع و رويارويى سبزها با على خامنه اى تبديل كرد‪ .‬على خامنه اى بيشترين نقش را در تعويض محل نزاع‬
‫بازى كرد‪.‬‬
‫حمايت بى دريغ آيت الله على خامنه اى از محمود احمدى نژاد و صدور فرمان سركوب‬
‫مردم از سوى او‪ ،‬نزاع با احمدى نژاد را به نزاع و رويارويى سبزها با على خامنه اى‬
‫تبديل كرد‪ .‬على خامنه اى بيشترين نقش را در تعويض محل نزاع بازى كرد‪.‬‬
‫در عين اذعان به اين دستاوردها‪ ،‬جنبش دموكرسى خواهى بدون چشم اندازى از آينده و روشن كردن ترجيحات و مطالبات‪،‬‬
‫گرفتار روزمره گى خواهد شد‪ .‬چرخش هاى ‪ ۱۸۰‬درجه اى از يك سو به سوى ديگر‪ ،‬راهبر به مقصود نيست‪ .‬يك روز‬
‫مسأله اين بود كه با عمل وداع كرده بوديم‪ .‬از هر نوع حركت جمعى مردمى‪ ،‬به دليل عدم كنترل و روشن نبودن پيامدها‪،‬‬
‫مى هراسيديم‪ .‬اما امروز مسأله اين است كه چهره هاى شاخص جنبش سبز و بسيارى از روشنفكران خود را به عمل جمعى‬
‫پوپوليستى )تظاهرات اعتراضى خيابانى( سپرده اند‪.‬‬

‫خيابان به عنوان خيابان هدف نيست‪ ،‬اما گويى براى گروهى خود خيابان به هدف تبديل شده است‪ .‬بدون بسيج اجتماعى نمى‬
‫توان به موازنه ى قواى دولت و جامعه دست يافت‪ .‬اما بدون تعيين استراتژى‪ ،‬تاكتيك ها‪ ،‬شعارها و اهداف؛ كار جنبش‬
‫دشوار خواهد شد‪.‬‬

‫اين نكته معلوم است كه هر نوع برنامه اى‪ ،‬گروهى را ناراضى خواهد كرد‪ .‬آنان كه اهداف‪ ،‬شعارها‪ ،‬تاكتيك ها را نپسندند؛‬
‫به دليل تفاوت نظر در خصوص راهبردها و شعارها‪ ،‬چهره هاى شاخص جنبش سبز را به خودى و غير خودى كردن متهم‬
‫خواهند كرد‪ .‬اما مگر مى شود جنبش اجتماعى آزاديخواهى براى گذار به نظام دموكراتيك ملتزم به حقوق بشر را بدون‬
‫برنامه پيش برد؟‬

‫همان طور كه همه ى افراد و گروه ها حق دارند در اين خصوص نظرورزى كنند‪ ،‬چهره هاى شاخص اين جنبش هم حق‬
‫دارند نظرات خود را بيان نمايند‪ .‬ممكن است نظرات چهره هاى شاخص جنبش به مذاق برخى خوش نيايد‪ ،‬يا ممكن است‬
‫اظهار برخى مواضع باعث جدا شدن برخى از همراهى شود‪ ،‬اين واقعيات را نمى توان توجيه كافى براى فقدان برنامه و‬
‫روشن نبودن نقشه ى راه قلمداد كرد‪.‬‬

‫برنامه طرحى انتزاعى نيست كه بتوان مستقل از واقعيت بدان انديشيد‪ .‬برنامه‪ ،‬در چارچوب شرايط مشخص تدوين مى شود‪.‬‬
‫اگر چه تاريخ و جامعه را انسان ها آفريده اند‪ ،‬اما همان تاريخى كه انسان ها آفريده اند‪ ،‬ساختارهايى ايجاد كرده است كه هر‬
‫نوع كنشى در محدوده هاى آن صورت مى گيرد‪ .‬اگر دموكراسى محصول موازنه ى قوا بين دولت و جامعه است‪ ،‬كه‬
‫هست‪ ،‬بنابراين فهم دقيق موازنه ى قوا بين دولت و مخالفان‪ ،‬بخش مهمى از طراحى راهبرد و مطالبات است‪ .‬هدف يادداشت‬
‫حاضر‪ ،‬برجسته سازى برخى واقعياتى است كه چهره هاى شاخص جنبش سبز در برساختن استراتژى‪ ،‬تاكتيك ها و شعارها‬
‫بايد به بدانها توجه كنند‪:‬‬

‫يكم‪ -‬ههههههه هههه هههه هه ههههه‪ :‬درآمدهاى نفتى چنين امكانى براى رژيم فراهم آورده‬
‫است‪ .‬در چهار سال گذشته )‪ ۲۸۰ (۱۳۸۴ -۱۳۸۷‬ميليارد دلر درآمد نفتى كشور بوده است‪ .‬اين ظرفيت عظيم را به هيچ‬
‫وجه نبايد ناديده گرفت‪.‬‬

‫دوم‪ -‬هههههه ههههه‪ :‬سلطان سازمان هاى نظامى‪-‬امنيتى‪-‬اطلعاتى )سپاه پاسداران‪ ،‬بسيج‪ ،‬نيروى انتظامى‪،‬‬
‫وزارت اطلعات( در اختيار دارد كه "مى تواند" از آنها براى سركوب جنبش استفاده كند‪ .‬استقلل مالى به دولت امكان داده‬
‫است كه سازمان سركوب را به شدت گسترش دهد‪.‬‬

‫سوم‪ -‬ههههه ه ههههه‪:‬اراده ى ماندن در قدرت در على خامنه اى بسيار بالست‪ .‬علل متعددى در اين‬
‫وضعيت دخيل است‪ .‬يكى از آن علل به قرار زير است‪ :‬با توجه به وابستگى شاه به دولت هاى غربى‪ ،‬براى او و نيروهاى‬
‫سركوبگرش اين "امكان" وجود داشت كه به كشورهاى زيادى بگريزند‪ ،‬اما اين امكان براى على خامنه اى و مريدانش‬
‫وجود ندارد‪.‬‬
‫چهارم‪ -‬هههههه ههههه هه‪ :‬على خامنه اى در شرايطى كه جنبش سبز را از هر رسانه اى محروم كرده‬
‫است‪ ،‬تمامى رسانه ها )صدا و سيما‪ ،‬روزنامه ها‪ ،‬خبرگزارى ها‪ ،‬و‪ (...‬را به انحصار خود در آورده است‪ .‬اين وضعيت‬
‫ل نابرابر‪ ،‬امكان فراخى براى كنترل افكار عمومى در اختيار رژيم قرار داده است‪ .‬در عين حال بايد به اين پرسش هم‬
‫كام ً‬
‫پاسخ گفت‪ :‬چه كسى در جامعه هژمونى دارد؟ رژيم يا مخالفان؟ مى دانيم كه شايعه در جامعه ى ايران يكى از قوى ترين‬
‫رسانه هاست كه نبايد در تحليل شرايط كشور ناديده گرفته شود‪ .‬از سوى ديگر‪ ،‬سايت هاى اينترنتى‪ ،‬تلويزيون هاى ماهواره‬
‫اى و راديوهاى غير ايرانى وجود دارد كه تا حد امكان اطلع رسانى مى كنند‪.‬‬

‫پنجم‪ -‬ههههههه ه هههههه هه ههه‪ :‬آيت ال خمينى و كل دستگاه روحانيت‪ ،‬رژيم شاه را رژيمى‬
‫ضد دين قلمداد مى كردند‪ .‬درست است كه دين گريزى يكى از پيامدهاى سه دهه حكومت دينى در ايران بوده است‪ ،‬اما نبايد‬
‫فراموش كرد كه اكثريت مردم ايران همچنان ديندارند‪ .‬به همين دليل دستگاه تبليغاتى ‪-‬ايدئولوژيك سلطان )روحانيت‬
‫دربارى‪ ،‬منابر نماز جمعه‪ ،‬منابر مساجد‪ ،‬راديو و تلويزيون‪ ،‬روزنامه هاى دولتى‪ ،‬خبرگزارى هاى دولتى‪ ،‬و‪ (...‬كوشش‬
‫كرده و مى كنند تا جنبش سبز را جنبشى ضد دينى قلمداد كنند‪.‬‬

‫اين جنبش‪ ،‬جنبشى دينى )به دنبال مطالبات دينى‪ -‬مذهبى و رويارويى با بى دينان( نيست‪ ،‬بلكه جنبشى دموكراتيك )به دنبال‬
‫مطالبات دموكراتيك و با مشاركت فاعلن و بازيگران متفاوت( است‪ .‬اما پشتيبانى و مشاركت مراجع تقليد )آيت ال‬
‫منتظرى‪ ،‬آيت ال صانعى‪ ،‬آيت ال موسوى اردبيلى‪ ،‬آيت ال بيات( از آن‪ ،‬روحانى بودن برخى از چهره هاى شاخص‬
‫)مهدى كروبى‪ ،‬محمد خاتمى( آن‪ ،‬و متدين بودن مير حسين موسوى و بسيارى از زندانيان؛ تبديل شكاف بسيار ضعيف‬
‫دينداران ‪ -‬بى دينان به شكاف اصلى را بسيار دشوار كرده است‪ .‬همه ى فاعلن جنبش سبز بايد به دقت تمام توجه داشته‬
‫باشند كه سخنانى بر زبان نرانند كه شكاف دينداران‪ -‬بى دينان را جايگزين شكاف اصلى ديكتاتورى‪ -‬دموكراسى سازد‪.‬‬

‫نكته ى ديگرى را هم نبايد ناديده گرفت‪ .‬هيچ كس خدا نيست‪ .‬هيچ كس مسئول دين نيست‪ .‬هيچ كسی نمى تواند ديگرى را‬
‫ديندار يا بى دين بخواند‪ .‬تاريخ دين بهترين شاهد مدعاى ماست‪ :‬بى دين خواندن ابن عربى‪ ،‬ملصدرا‪ ،‬بوعلى سينا‪ ،‬مولوى‪،‬‬
‫حلج و دهها عارف و فيلسوف ديگر در جهان اسلم حاكى از آن است كه نبايد به اين گونه مدعيات عنايت كرد‪ .‬همين اتفاق‬
‫در تاريخ مسيحيت و دين يهود هم روى داده است‪".‬پشمينه پوشان تند خو" و "ريا كار" كه در خلوت كارى مى كنند و در‬
‫محراب و منبر كارى ديگر‪ ،‬خود را علمدار ديندارى و بى دينى قلمداد مى كنند‪ .‬پاسخ حافظ به آنها صريح بود‪" :‬آتش زهد و‬
‫ريا خرمن دين خواهد سوخت"‪.‬‬

‫ششم‪ -‬ههههههه ه هههههه هه ههههههه ههه ههههههه‪ :‬رژيم شاه رژيمى‬


‫آمريكايى به شمار مى رفت‪ ،‬اما رژيم جمهورى اسلمى‪ ،‬رژيمى ضد آمريكايى به شمار مى رود‪ .‬در نزاع بر سر مسأله ى‬
‫هسته اى‪ ،‬جهان غرب به رهبرى آمريكا سياست دوگانه )دبل استاندارد( ى در رابطه ى با ايران و ديگر كشورهاى منطقه ى‬
‫خاورميانه در پيش گرفته است‪ .‬در حالى كه برخى از كشورهاى همسايه و منطقه )اسرائيل‪ ،‬هند‪ ،‬پاكستان‪ ،‬قزاقستان‪،‬‬
‫روسيه( داراى بمب اتمى هستند‪ ،‬جهان غرب به دنبال آن است كه ايران غنى سازى اورانيوم در داخل كشور را تعطيل‬
‫سازد‪ .‬رژيم با علم كردن اين سياست دوگانه ى غير قابل دفاع‪ ،‬تبليغات خود را به اين جهت سوق داده است كه غربيان‬
‫مخالف استفاده ى علمى‪ -‬پزشكى ايران از انرژى هسته اى هستند‪ .‬بدين ترتيب رژيم مى تواند با افزايش تنش با جهان‬
‫غرب‪،‬اجماعى حول خود پديد آورد‪.‬‬

‫چهره هاى شاخص جنبش سبز كه در شرايط سركوبگرانه ى داخل كشور در حال مبارزه‬
‫اند‪ ،‬و مى دانند كه رژيم به دنبال كوچكترين بهانه براى حذف و نابودى آنهاست‪ ،‬شايد‬
‫چاره اى جز توسل به آيت الله خمينى نداشته باشند‪ .‬اما‪ ،‬داستان پاره كردن عكس آيت‬
‫الله خمينى‪ ،‬نشان دادن آن از سيماى جمهورى اسلمى‪ ،‬هياهو به راه انداختن پيرامون‬
‫آن و برپايى تظاهرات سراسرى در كل كشور؛ محدوديت هاى اين گفتمان را نشان داد‪.‬‬
‫وقايع اخير نشان داد كه در اينجا با استراتژى و تاكتيك بد مواجه شده ايم‪ .‬تجربه ى‬
‫مبارزات آيت الله منتظرى بهترين شاهد مدعاى ماست‪ .‬ايشان هيچ گاه خود را در چنبره‬
‫ى گفتمان آيت الله خمينى زندانى نكرد‪ .‬نه تنها آيت الله خمينى را الگوى آزاديخواهى‬
‫معرفى نكرد‪ ،‬بلكه در برابر فرامين ناقض حقوق بشر او ايستاد‪.‬‬
‫تكنولوژى هسته اى حق مردم ايران است‪ .‬اما سلطان با تبديل مسأله ى هسته اى به مسأله ى اصلى‪ ،‬به دنبال آن است كه‬
‫توجه ايرانيان و جهانيان را از نقض حقوق اساسى مردم ايران منحرف سازد‪ .‬شعار "جمهورى ايرانى"‪ ،‬از اين منظر‪،‬‬
‫نوعى واكنش به سوء استفاده ى دولت از احساسات ملى گرايانه ايرانيان مى تواند به شمار رود‪.‬‬

‫هفتم‪ -‬ههه ه ههه‪ :‬على خامنه اى و مريدان منفعت برش‪ ،‬از طريق ارعاب مى كوشند بر جنبش سبز فائق شوند‪.‬‬
‫زندان و شكنجه و كشتار مهمترين شيوه ى آنان در رويارويى با جنبش سبز است‪ .‬آنها به هيچ وجه به جنبش سبز مجوز‬
‫برگزارى يك تجمع قانونى را نمى دهند‪ .‬از سوى ديگر‪ ،‬با تكرار دائمى اين سخن كه ‪ ۱۳‬ميليون رأى دهنده ى به مهندس‬
‫موسوى به شدت ريزش كرده و به دويست‪ -‬سيصد و حداكثر چند هزار نفر تقليل يافته اند‪ ،‬مى كوشند تا عاملن و فاعلن‬
‫جنبش سبز را نااميد سازند‪.‬‬

‫هشتم‪ -‬هههههههه ه هههههه‪ :‬از نظر منطقى‪ ،‬خوب)درست( و بد)نادرست( استراتژى و تاكتيك‪،‬‬
‫محصور به چهار رابطه است‪ -۱ :‬استراتژى خوب‪ ،‬تاكتيك خوب‪ -۲ .‬استراتژى خوب‪ ،‬تاكتيك بد‪ -۳ .‬استراتژى بد‪ ،‬تاكتيك‬
‫خوب‪ -۴ .‬استراتژى بد‪ ،‬تاكتيك بد‪.‬‬

‫توجه به اين روابط بسيار مهم است‪ .‬به عنوان نمونه‪ ،‬دفاع از آيت ال خمينى‪ ،‬الگو قرار دادن آرا و افكار او به عنوان‬
‫مقتداى جنبش سبز )سيد محمد خاتمى‪" :‬بزرگترين متفكر اصلح طلب امام خمينى است"(‪ ،‬استراتژيك است يا تاكتيكى؟‬

‫سنگر گرفتن در پشت آيت ال خمينى پيامدهايى دارد كه نمى توان آنها را ناديده گرفت‪ .‬وقتى چهره هاى شاخص جنبش سبز‬
‫خود را پيروان واقعى آيت ال خمينى معرفى مى كنند و زمامداران كنونى را مخالفان آيت ال خمينى قلمداد مى كنند‪ ،‬خود و‬
‫جنبش سبز را وارد گفتمانى مى كنند كه رهايى از آن بسيار دشوار است‪ .‬به تعبير ديگر‪ ،‬نزاع بر سر شكاف اصلى‬
‫)ديكتاتورى و دموكراسى(‪ ،‬به نزاع مدافعان و مخالفان آيت ال خمينى فرو كاسته مى شود‪ .‬اينان به اين سخن آيت ال خمينى‬
‫استناد مى جويند كه‪" :‬ميزان رأى ملت است"]‪ ،[۱‬آنان هم به اين سخن آيت ال خمينى استناد مى جويند كه‪" :‬پشتيبان وليت‬
‫فقيه باشيد تا كشور آسيبى نبيند"‪ .‬آنان سخنان بى شمارى از آيت ال خمينى‪ ،‬خصوصًا دوران پس از انقلب‪ ،‬نقل خواهند كرد‬
‫تا نشان دهند چهره هاى شاخص جنبش سبز دروغ مى گويند كه پيرو خط امام اند‪.‬‬

‫چهره هاى شاخص جنبش سبز كه در شرايط سركوبگرانه ى داخل كشور در حال مبارزه اند‪ ،‬و مى دانند كه رژيم به دنبال‬
‫كوچكترين بهانه براى حذف و نابودى آنهاست‪ ،‬شايد چاره اى جز توسل به آيت ال خمينى نداشته باشند‪ .‬اما‪ ،‬داستان پاره‬
‫كردن عكس آيت ال خمينى‪ ،‬نشان دادن آن از سيماى جمهورى اسلمى‪ ،‬هياهو به راه انداختن پيرامون آن و برپايى‬
‫تظاهرات سراسرى در كل كشور؛ محدوديت هاى اين گفتمان را نشان داد‪ .‬وقايع اخير نشان داد كه در اينجا با استراتژى و‬
‫تاكتيك بد مواجه شده ايم‪ .‬تجربه ى مبارزات آيت ال منتظرى بهترين شاهد مدعاى ماست‪ .‬ايشان هيچ گاه خود را در چنبره‬
‫ى گفتمان آيت ال خمينى زندانى نكرد‪ .‬نه تنها آيت ال خمينى را الگوى آزاديخواهى معرفى نكرد‪ ،‬بلكه در برابر فرامين‬
‫ناقض حقوق بشر او ايستاد‪ .‬جايگاه بى نظير آيت ال منتظرى در ميان دموكراسى خواهان و مدافعان حقوق بشر نشان دهنده‬
‫ى آن است كه آن چه مهم است‪ ،‬تسخير دولت نيست‪ ،‬مهم دفاع از حقوق اساسى مردم‪ ،‬ايستادن در برابر خودكامگى و‬
‫قدرتمند كردن مردم از طريق سازمان يابى است‪ .‬اين آن چيزى است كه اگر همه ى نخبگان بدان تن دهند‪ ،‬مردم و جامعه را‬
‫قدرتمند خواهد كرد‪.‬‬

‫انتخاب گفتمان حسينى‪ -‬يزيدى‪ ،‬استراتژى بسيار خطرناكى است‪ .‬امام حسين مهمترين نماد مبارزه ى خونين تاريخ شيعيان‬
‫است‪ .‬شيعيان هر گاه خواسته اند با حكومتى در عمل درگير شوند و آن را به زير كشند)سرنگون سازند(‪ ،‬به اين منبع عظيم‬
‫ظلم ستيزى و عدالت طلبى پناه برده اند‪ .‬اين گفتمان در ايجاد انقلب ‪ ۱۳۵۷‬نقش اساسى داشت‪ .‬على شريعتى مى گفت‪ :‬همه‬
‫ى روزها عاشورا و همه زمين ها كربل است‪ .‬آنان كه رفتند )شهيد شدند(‪ ،‬كارى حسينى كردند‪ ،‬آنان كه زنده ماندند‪ ،‬بايد‬
‫كارى زينب وار انجام دهند‪ ،‬و گر نه يزيدى اند‪ .‬تجربه ى انقلب ‪ ، ۵۷‬پيامدهاى خواسته و ناخواسته ى آن گفتمان را روشن‬
‫كرده است‪ .‬سفيد )حسينى ها( و سياه )يزيدى ها( كردن طرفين نزاع و استناد به عاشورا‪ ،‬چه راهى جز كشته شدن حسينى ها‬
‫يا كشتن يزيديان به روى جنبش سبز مى گشايد؟ وداع با روش هاى مسالمت آميز و توسل به روش هاى خشونت آميز‪ ،‬يكى‬
‫از پيامدهاى اين گفتمان است‪ .‬رژيم با هدف آفريدن توجيه سركوب به اين گفتمان توسل مى جويد‪ .‬استناد جنبش سبز به اين‬
‫گفتمان براى رسيدن به چه مقصودى است؟ دموكراسى محصول مبارزات مسالمت آميز‪ ،‬قدرتمند كردن مردم‪ ،‬ميزهاى‬
‫مذاكره و بده بستان است‪ .‬رهبرى جنبش دموكراسى خواهى بايد بتواند با رهبرى نظام سركوبگر وارد گفت و گو‪ ،‬به منظور‬
‫گذار مسالمت آميز به دموكراسى‪ ،‬شود‪ .‬گفتمان حسينى‪ -‬يزيدى‪ ،‬راه گفت و گو را مسدود مى سازد‪ .‬عاملن و بازيگران‬
‫جنبش سبز بايد به اين فكر كنند‪ :‬آيا با يزيد مى توان مذاكره كرد؟ اگر پاسخ منفى است‪ ،‬آيا بدون ميز مذاكره‪ ،‬گذار مسالمت‬
‫آميز ممكن است؟ اگر پاسخ منفى است‪ ،‬گفتمان حسينى‪ -‬يزيدى را بايد كنار نهاد‪.‬‬

‫نهم‪ -‬هههههههههه هه هههه هههههههههه هه ههههه‪ :‬سلطان و مريدانش جنبش‬


‫سبز را جنبشى ساختار شكن و يك نوع انقلب رنگى قلمداد كرده اند‪ .‬به تعبير ديگر‪ ،‬سلطان و نيروهاى سركوبگرش شركت‬
‫در انتخابات و رأى دادن به كانديداى ديگر را براندازى نرم و كودتاى مخملى معرفى مى كنند‪ .‬برخى افراد و گروه ها وقتى‬
‫با اين نوع تبليغات رژيم روبرو مى شوند‪ ،‬به سرعت اين تلقى از جنبش سبز را انكار و طرد مى كنند‪ .‬براى راهبردى‬
‫روشن در اين زمينه‪ ،‬دو نوع عقلنيت را بايد از يكديگر تفكيك كرد‪:‬‬

‫عقلنيت نظرى‪ :‬به معناى تناسب دليل و مدعا‪.‬‬

‫عقلنيت عملى‪ :‬به معناى تناسب روش ها و اهداف‪.‬‬

‫اگر جنبش سبز به دنبال دموكراتيزه كردن جامعه و قلمرو سياسى است‪ ،‬كه هست‪ ،‬دنبال كردن چنين هدفى در ساختار‬
‫سياسى خودكامه ى كنونى‪ ،‬هدفى راديكال به شمار مى آيد‪ .‬به تعبير ديگر‪ ،‬گذار به نظام دموكراتيك ملتزم به حقوق بشر‬
‫خواستى راديكال محسوب مى شود‪ .‬چنين راديكاليسمى اخلقى و موجه است‪ .‬اما عقلنيت عملى حكم مى كند كه از روش ها‬
‫و وسايلى استفاده شود كه جنبش سبز را به اين هدف برساند‪،‬نه استفاده از روش ها و وسائلى كه ما را از هدف دور سازد‪.‬‬

‫دموكراسى محصول مبارزات مسالمت آميز‪ ،‬قدرتمند كردن مردم‪ ،‬ميزهاى مذاكره و بده‬
‫بستان است‪ .‬رهبرى جنبش دموكراسى خواهى بايد بتواند با رهبرى نظام سركوبگر وارد‬
‫گفت و گو‪ ،‬به منظور گذار مسالمت آميز به دموكراسى‪ ،‬شود‪ .‬گفتمان حسينى‪ -‬يزيدى‪،‬‬
‫راه گفت و گو را مسدود مى سازد‪ .‬عاملن و بازيگران جنبش سبز بايد به اين فكر كنند‪:‬‬
‫آيا با يزيد مى توان مذاكره كرد؟ اگر پاسخ منفى است‪ ،‬آيا بدون ميز مذاكره‪ ،‬گذار‬
‫مسالمت آميز ممكن است؟ اگر پاسخ منفى است‪ ،‬گفتمان حسينى‪ -‬يزيدى را بايد كنار‬
‫نهاد‪.‬‬
‫روش هاى راديكال )انقلبى‪ :‬خشونت آميز( به هيچ وجه به نظام دموكراتيك ملتزم به حقوق بشر منتهى نخواهد شد‪ .‬روش‬
‫هاى مسالمت آميز‪ ،‬روش هايى است كه متناسب به اين هدف راديكال )درخواست دموكراسى و حقوق بشر( اند‪ .‬يكى از‬
‫دستاوردهاى جنبش سبز‪ ،‬پيروزى اخلقى بر رژيم است‪ .‬دموكراسى خواهى و دفاع از حقوق بشر به عنوان اهداف‪ ،‬و توسل‬
‫به روش هاى مسالمت آميز براى رسيدن به اهداف‪ ،‬دليل اين پيروزى اخلقى بوده است‪ .‬فوران و سلطه ى احساسات‪ ،‬يكى‬
‫از اركان روش هاى انقلبى است‪ .‬جنبش دموكراسى خواهى‪ ،‬جنبشى عقلنى است كه به هيچ بهانه اى احساسات را‬
‫جايگزين عقلنيت نمى كند‪ .‬چهره هاى شاخص جنبش و روشنفكران‪ ،‬اگر به دنبال دموكراتيزه كردن ساختار سياسى و كل‬
‫جامعه هستند‪ ،‬بايد به صراحت تمام‪ ،‬همه روزه‪ ،‬روش هاى خشونت بار را نقد و نفى كنند‪ .‬با نفرت‪ ،‬كينه‪ ،‬انتقام و خشونت‬
‫نمى توان دموكراسى برساخت‪ .‬به كار گيرى خشونت جامعه ى ما را وارد دور باطل خشونت مى سازد‪ ،‬خشونت را افزايش‬
‫مى دهد و توسل به خشونت رژيم را موجه مى كند‪.‬‬

‫عصبانيت مردم از خودكامگى و سركوب عريان زمامداران سياسى قابل فهم و همدلى است‪ ،‬اما توسل به خشونت به هيچ‬
‫بهانه اى قابل توجيه نيست‪ .‬آتش زدن پاسگاه‪ ،‬پرتاب كوكتل مولوتف به ون هاى نيروى انتظامى‪ ،‬به آتش كشيدن موتورها و‬
‫حمله به نيروهاى نظامى و انتظامى كار چه كسانى است؟ بخشى از سازمان سركوب رژيم؟ برخى از گروه ها و سازمان‬
‫هاى شبه توتاليتر؟ يا جنبش سبز؟ براى من باور كردنى نيست كه آن چند ميليون انسان شريف و باهوشى كه شعار مى دادند‪:‬‬
‫"رأى من چه شد؟ " ‪،‬چنان اقداماتى كرده باشند‪ .‬روز عاشورا آنان چند نفر را به شهادت رساندند‪ .‬نحوه ى به شهادت رساندن‬
‫برخى از شهداء به شيوه ى ترور بوده است‪ .‬نه تنها نبايد به خشونت توسل جست‪ ،‬بلكه بايد به گونه اى عمل كرد كه دولت‬
‫نتواند از سازمان سركوب عليه مردم استفاده كند‪ .‬در آلمان شرقى سابق‪ ،‬در شهر ليپزيك ‪ ،‬مردم معترض هر هفته جلوى‬
‫كليساى شهر جمع مى شدند و دعا مى خواندند‪ .‬در برخى از شهرهاى اروپاى شرقى سابق‪ ،‬صدها هزار تن از مردم بدون آن‬
‫كه شعارى سر دهند‪ ،‬شمع به دست سياهى شب را به روز تبديل كردند‪ .‬اين گونه بود كه رژيم هاى توتاليتر نتوانستند از‬
‫سازمان سركوب استفاده كنند‪.‬‬

‫دهم‪ -‬هههههه ه ههههههه‪ :‬يكى از مهمترين مسائل علوم اجتماعى تجربى‪ ،‬مسأله ى ساختار )‬
‫‪(structure‬و عاملن )‪(agency‬است‪.‬ساختارگرايان‪ ،‬عاملن و بازيگران را عروسك هاى خيمه شب بازى‬
‫ساختارهاى اجتماعى به شمار مى آورند‪ .‬در مقابل‪ ،‬فردگرايى روش شناختى‪ ،‬ساختارها را به فاعلن فرو مى كاهد‪ .‬به تعبير‬
‫دقيق تر‪،‬از نظر وجود شناختى )‪ ،(ontological‬چيزى جز افراد در جهان خارج وجود ندارد‪ .‬ساخت اجتماعى‬
‫موجوديتى مستقل از تك تك افراد ندارد]‪.[۲‬‬

‫مسأله اى كه در طراحى راهبرد بدان توجه بايد كرد به شرح زير است‪ :‬بر مبناى ساختارگرايى‪ ،‬سخن گفتن از احمدى نژاد‬
‫و ديگر رهبران‪ ،‬داروى درمان بيمارى سرطانى "ساختار استبدادى" نخواهد بود‪ .‬اما بر مبناى فردگرايى روش شناختى‪،‬‬
‫هرگونه تحليل اجتماعى در نهايت بايد به عاملن)افراد( تحويل شود‪ .‬بر اين مبنا‪ ،‬حتى اگر رژيم جمهورى اسلمى رژيمى‬
‫سلطانى به شمار نيايد‪ ،‬باز هم على خامنه اى قدرتمندترين شخصيت رژيم است‪ .‬اگر بخواهيم از تشبيهى براى فهم موضوع‬
‫استفاده كنيم‪ ،‬مى توان گفت‪" :‬على خامنه اى قلب و مغز رژيم است"‪ .‬از اين رو علم كردن احمدى نژاد و كوبيدن او اگر‬
‫تاكتيكى براى عدم رويارويى مستقيم با على خامنه اى باشد‪ ،‬تاكتيكى قابل فهم است‪ ،‬نه قابل توجيه )‪ .(justified‬اما‬
‫اگر چنين نباشد‪ ،‬با مشكل فهم و درك توزيع قدرت در نظام سياسى ايران مواجه خواهيم بود‪ .‬چهره هاى شاخص جنبش سبز‬
‫تمام كوشش خود را مصروف آن كرده اند تا جنبش را به مقابله ى با آيت ال على خامنه اى نكشانند‪ ،‬اما اين خود رهبر بود و‬
‫هست كه مطالبات را به خود معطوف داشت و شعارها را عليه خود كرد‪.‬‬

‫نتيجه‪ :‬جنبش سبز به استراتژى روشن محتاج است‪ .‬پيامدهاى خواسته و ناخواسته ى جنبش سبز‪ ،‬گريبان همه را خواهد‬
‫گرفت‪ .‬روش هاى خشونت بار چاره ى بيچارگى ما نيستند‪ .‬درد ما‪ ،‬درد استبداد و خودكامگى است‪ .‬مسأله ى ايران‪ ،‬مسأله‬
‫ى چند فرد يا گروهى از افراد نيست‪.‬‬

‫مسأله ى ما‪ ،‬استبداد نهادينه شده در همه ى زواياى زندگى است‪ .‬استبداد‪ ،‬دوره اى استثنايى در تاريخ ما نبوده است‪ .‬تاريخ‬
‫ما‪ ،‬تاريخ استبداد و خودكامگى است‪ .‬با تغيير صورت مسأله‪ ،‬به حل مسأله نزديك نخواهيم شد‪ .‬مسأله ى اصلى‪ ،‬مسأله ى‬
‫گذار به نظام دموكراتيك ملتزم به حقوق بشر است‪ .‬بايد به اين مسأله فكر كرد‪ .‬بايد براى اين مسأله چاره انديشى كرد‪ .‬اگر‬
‫دير بجنبيم‪ ،‬رودهايى كه جارى شده اند‪ ،‬به سيلى ويرانگر تبديل خواهند شد كه همه را با خود خواهد برد‪ .‬حداقل كارى كه‬
‫مى توان و بايد كرد اين است كه خواست ها و مطالبات دموكراتيك )به عنوان مثال‪ :‬انتخابات آزاد‪ ،‬حق تجمعات مسالمت‬
‫آميز‪ ،‬آزادى كليه ى زندانيان سياسى‪ -‬عقيدتى‪ ،‬آزادى مطبوعات و رفع توقيف از كليه ى مطبوعات توقيف شده‪ ،‬آزادى‬
‫احزاب‪ ،‬انتخاب روساى دانشگاه ها به انتخاب دانشگاهيان‪ ،‬عفو عمومى به تصويب مجلس‪ ،‬تشكيل كميته ى حقيقت ياب ملى‬
‫درباره ى انتخابات رياست جمهورى ‪ ۲۲‬خرداد‪ ،‬استعفاى محمود احمدى نژاد و برگزارى انتخابات مجدد و‪ (...‬مرحله ى‬
‫كنونى جنبش را مدون كنيم‪ .‬اين مطالبات را به تائيد جمع هر چه بزرگترى از چهره هاى ملى‪ ،‬موثر ‪ ،‬نظريه پرداز و مقبول‬
‫برسانيم و بدين ترتيب اجماعى ملى پيرامون مطالبات مشخص و مدون برسازيم‪ .‬اگر وضعيتى خطرناك و ناخواسته پيش آيد‪،‬‬
‫همه ى ما اخلقًا در پيدايش آن وضعيت مسئول خواهيم بود‪ .‬آنان كه دستى در آتش دارند‪ ،‬به جاى بنزين پاشيدن بر آتش‪ ،‬بايد‬
‫آتش را خاموش سازند‪.‬‬

‫مگر مى شود از رژيم بنيادگراى سركوبگر دفاع كرد؟ مگر مى شود براى تثبيت و دوام اين رژيم كار كرد؟ آيا كسانى كه‬
‫سال ها در زندانهاى اين رژيم حبس و شكنجه شده اند‪ ،‬اينك به عاملن بقاى اين رژيم مبدل شده اند؟ مسأله اين نيست‪ ،‬مسأله‬
‫انتقال تجربه ى نسل انقلب ‪ ۱۳۵۷‬است‪ .‬آن تجربه چه بود؟ آرنت‪ ،‬پوپر‪ ،‬ارول‪ ،‬جيلس‪ ،‬گيدنز و ديگران در خصوص اين‬
‫تجربه سخنان نيكويى بيان كرده اند‪ .‬ارول مى گفت‪" :‬همه ى انقلبها شكست هستند‪ .‬اما همه ى شكستها يك گونه نيستند"‪.‬‬
‫ميلوان جيلس گفته است‪" :‬انقلب همواره يك تراژدى در زندگى بشرى است‪ ،‬دوست ندارم آن را رويايى جلوه دهم‪.‬‬
‫انقلب]شوروى‪ ،‬يوگسلوى[ هم اهريمنى بود‪ ...‬نمى توانم بفهمم كه جنايات خونين و رنج هاى بزرگ را چگونه مى توان‬
‫انسانى خواند"]‪ .[۳‬آنتونى گيدنز هم نوشته است‪" :‬انقلبها به نام آزادى صورت مى گيرند‪ ،‬اما اغلب به دنبال آنها يك دوره‬
‫ى سركوب شديد اجتماعى به وجود مى آيد‪ ...‬به دنبال انقلبها دوره هاى حبس و اعدامهاى گسترده ى خودسرانه و سانسور‬
‫شديد آمده است‪ .‬اصطلح "وحشت انقلبى" كه اولين بار براى توصيف پيامد انقلب سال ‪ ۱۷۸۹‬فرانسه به كار رفت به‬
‫معناى استفاده ى منظم از خشونت براى تحميل اطاعت نسبت به مقامات حاكم جديد است"]‪ .[۴‬آرنت نوشته است‪" :‬بايد به‬
‫اين حقيقت غم انگيز توجه كرد كه بيشتر وقايعى كه انقلب نام گرفته اند نه تنها از ايجاد "اساس آزادى" بلكه از تضمين‬
‫حقوق و آزاديهاى مدنى و تأمين نعمت "حكومت محدود" بر پايه ى قانون اساسى نيز عاجز بوده اند"]‪.[۵‬‬

You might also like