اسلمي تحريف بخش مهمي از تاريخ اسلم ،بويژه آن بخشي كه متعلق به صدر اسلم است ،بگونه اي كه پاكترين و كاملترين انساني كه مقام و منزلتش جز ذات اقدس الهي از تمام موجودات بشمول پيامبران و فرشتگان بالتر است بطور غير مستقيم متهم گرديده كه نتوانسته است در اداي رسالت خويش پيروز شود!! چون بنابراين تصور باطل هنوز جسد اطهرش -صلي ال عليه وآله وسلم -از زمين برداشته نشده بود بلكه در حيات طيبه اش نزديك ترين ياران و شاگردانش كه بيست و سه سال عمر عزيزش را با پيشتيباني وحي آسماني و حمايت مستقيم پروردگار صرف هدايت و ارشاد و تعليم و تربيت آنان نمود عليه حضرتش -صلي ال عليه و آله وسلم -شوريدند! و توطئه كردند! و براي خاموش كردن نور الهي هر چه در توان داشتند بكار بردند! بلكه فراتر از اين به خاندان و فرزندان و اهل بيت حضرتش ظلم و ستم روا داشتند! حقوق مادي آنان را پايمال كردند! و حق معنوي شان يعني خلفت و امامت منصوصي كه پيامبر بزرگوار -صلي ال عليه وآله وسلم -به آنان سپرده بود را بزور غصب نمودند! بلكه از اين هم پا فراتر گذاشتند؛ و دخت گرامي حضرتش - صلي ال عليه وآله وسلم -را بشدت كتك زدند! و با كوبيدن درب پهلوي آن جگر گوشة رسول خدا را شكستند! كه بر اثر آن سقط جنين نمود! و همين ضربه منجر به شهادت وي گرديد! و خانه اش را به آتش كشيدند! و به گردن داماد و پسر عموي آن رسول گرامي طناب انداختند! و او را كشان كشان تا پاي منبر خلفت غصب شده آوردند! و وادار به بيعت نمودند! و از آن پس تمام امت اسلمي به سر پرستي غاصبان خلفت همواره بر خاندان پيامبر شان ظلم و ستم روا داشتند! و با آنان دشمني ورزيدند! و از آنان كينه به دل گرفتند! لذا تمام امت جز در صد بسيار كمي ناصبي و دشمن اهل بيت پيامبرند! بنابر اين همة آنان كافر و نجس و پليد هستند ،و جز از روي تقيه درست نيست با آنان نشست و برخواست و مراودت داشت!. آري اين تصوري است كه طي قرنهاي متمادي به همين شكل و بگونه بسيار مفصل و مستدل تبليغ گرديده و در ايجاد تفرقه و گسترانيدن دامنه اختلف نقش عمده و محوري داشته است و هنوز هم دارد تبليغ مي شود ،هنوز هم هزاران و شايد صدها هزار دعوتگر و مبلغ در سراسر جهان به اشكال مختلف دارند اين انديشه را تبليغ مي كنند ،حتي در مناسبت هاي مقدس اسلمي مانند حج و عمره با استفاده از غفلت و سادگي بعضي مسلمين و حسن نيت بعضي ديگر و فقر مادي عده اي ديگر با استفاده سوء از كلمات و اصطلحات اسلمي مانند وحدت و اخوت و تقريب و غيره دارند دلهاي پاك اين مهامانان الهي را مكدر مي كنند و تخم اختلف و كينه مي كارند. ولي: آيا اين تصور درست است ؟! آيا واقعًا پيامبر -صلي ال عليه وآله وسلم -در اداي مسئوليت و رسالتشان شكست خوردند؟! آيا واقعًا كساني كه بيست و سه سال با تحمل دشوار ترين شرايط طاقت فرسا در دفاع از حضرتش -صلي ال عليه وآله وسلم -سينه سپر كرده بودند و در راه عشق و محبت و اطاعت خدا و پيامبرش از همه چيزشان گذشته بودند منافق بودند؟! ودر آخرهم مرتد شدند؟! آيا كساني كه پيامبر -صلي ال عليه وآله وسلم -با پيشتيباني مستقيم وحي تا اين حد به آنان اعتماد كرده بود كه دخترانشان را به همسري گرفت و دخترانش را به همسري آنان داد و در تمام مدت بيست و سه سال رسالت ،گام به گام با ايشان حركت مي كردند دشمن خدا و پيامبر و اهل بيت پيامبر بودند؟! آيا واقعا اينهايي كه چه از نظر وصلت و خويشاوندي و چه از نظر عشق و محبت و اطاعت و دوستي و رفاقت نزديكترين افراد به آنحضرت بودند حكم الهي را عوض كردند وخلفتي كه حقشان نبود بزور غصب كردند و در نتيجه ، نافرماني خدا و پيامبر -صلي ال عليه و آله وسلم -كه در تمام عمر انجام نداده بودند را به جان خريدند؟! آيا واقعا اين ياران و خويشاوندان رسول خدا )كه طبق روايات صحيحه وبه اتفاق بيش از َنود در صد مسلمين جهان مژدة بهشت گرفته بودند( دختر پيامبرشان را كتك زدند؟! و خانه اش را به آتش كشيدند؟! و طناب به گردن جانشين بر حقش )كه از طرف خدا تعيين شده بود!( انداختند؟! و بزور از او بيعت گرفتند؟! آيا واقعا تمام امت اسلمي حكم خدا و وصيت پيامبر - صلي ال عليه وآله وسلم -را زير پا گذاشتند؟! آيا تمام امت اسلمي ناصبي و دشمن اهل بيت هستند؟! در واقع پاسخ علمي و تحقيقي به اين پرسشهابا تحقيق وبررسى و نظر افكندن درزندگي اجتماعي آن پاكان )اعم ال و اصحاب(مىتوان به حقايقي دست يافت كه در نتيجه هويت كاذب بسياري از افسانه هاي ساختگي و برداشتهاي غير واقعي و نتيجه گيري هاي مغرضانه اي كه امت اسلمي را دچار تفرقه و اختلف نموده خود به خود آشكار گردد. چون بسيار طبيعي است كه وقتي يك مسلمان شيعي يا سني بداند ودرك كند كه علي)ع( نه تنها با دوتا پدر زن ويك داماد پيامبر خوب بود و با ميل خودش با آنان نقش صادق ترين مشاور وهمكار را ايفا مي كرد كه به آنان ارادت بسيار فوق العاده داشت به همين دليل بود كه دخترش ام گلثوم كه دختر فاطمه زهراء )س( نيز بود را به ازدواج عمر فاروق )رض( پدر زن پيامبر و فاتح ايران داد . و باز به خاطر اينكه اين ارادتش را بيشتر ثابت كند سه تا از فرزندانش را به نامهاي مبارك آنان ناميد كه هر سه آنان )ابوبكر)ع( و عمر)ع( و عثمان)ع( فرزندان علي ابن ابي طالب)ع( با عمويشان امام حسين)ع( در كربل بشهادت رسيدند، وقتي مسلمان شيعي و سني اين حقيقت را بداند: چگونه مي تواند افسانه دروغين شهادت حضرت فاطمه زهرا)س( را باور كند؟! چگونه مي تواند افسانه دروغين آتش زدن به خانه وحي را باور كند؟! چگونه مي تواند طناب انداختن به گردن علي)ع( را باور كند؟! مگر نه اين است كه امت اسلمي بشمول مسلمانان شيعه و سني همواره آرزوي وحدت و اتحاد دارند؟ چه وسيله اي بهتر از اين براي اتحاد وجود دارد كه ما حقايق تاريخي را جوري كه هست به تصوير بكشيم و فكر كنيم و بينديشيم كه: آيا ما از آن ذوات پاك و گرامي بيشتر به اسلم آگاه هستيم يا بيشتر دل مي سوزانيم ؟! آيا ما از علي براي اسلم دلسوز تريم؟! چگونه شد كساني كه علي در تمام عمرش با آنان زندگي كرد ،سپس بيعت نمود ،و از آنان دستور مي گرفت ،حقوق مي گرفت ،دخترانش را به ازدواج آنان ميداد و فرزندانش را به نام گرامي آنان نامگذاري ميكرد؛ اما امروز بعضي ها در عين اينكه آنان را كافر و مرتد و منافق و ناصبي و پليد مي دانند آرزوي وحدت با امت اسلمي را هم دارند ،آرزوي پيروز شدن بر دشمنان اسلم را هم دارند!. پس وقتي مسلمانان شيعه و سني مي بينند علي اينگونه عمل كرده چه مشكلي وجود دارد كه علي را پيشواي خود ندانند؟! . اگر پيشواي ما پس از پيامبر -صلي ال عليه و آله وسلم -علي)ع( است كه هست پس چرا مثل علي)ع( به وحدت امت اسلمي نينديشيم؟ چرا مثل علي حفاظت اسلم براي ما اهميت نداشته باشد؟ .چرا به علي اقتداء نكنيم و فرزندانمان را به نام مبارك آن پاكان نامگذاري نكينم؟ براي هر مسلمان شيعه و سني اين پرسش مطرح است كه چرا امروز ما مسلمانان نمي توانيم وحدت و اتحاد داشته باشيم چه موانعي وجود دارد كه امت اسلمي را از يكي شدن باز مي دارد؟ طبعًا پاسخ روشن است كه بزرگترين سبب تفرق مسلمين و بزرگترين مانع در راه وحدت دوري از قرآن و سنت و عترت است. وقتي اهل بيت )عترت( آمدند و قرآن و سنت را در زندگي عملي شان پياده كردند و ما از آنان پيروي نمي كنيم و مثل آنان نمي انديشيم ومثل آنان عمل نمي كنيم طبيعي است كه وحدت بوجود نيايد!!. وقتي ما عكس عمل اهل بيت )ع( عمل كنيم؛ وقتي كساني را كه اهل بيت )ع( پس از پيامبر -صلي ال عليه وآله وسلم -پيشواي خودشان مي دانستند به آنان احترام و ارادت داشتند ما آنها را لعن و نفرين كنيم طبيعي است كه وحدت بوجود نيايد!!. شاهراه وحدت روشن وچراغان است اگر بخواهيم حركت در آن بسيار آسان است شرطش اين است كه ما هم مثل صحابه )رض( و اهل بيت )ع(كه عترت رسول خدا هستند و پيامبر - صلي ال عليه وآله وسلم -به پيروي از آنان سفارش نمود ، دلهايمان را از كينه و حسد پاك كنيم و كاسه داغ تر از آتش نشويم از افراط و تفريط بپرهيزيم هر عمل آنان را براي خودمان الگو و ُاسوه قرار دهيم. وقتي هر مسلمان شيعه و سني اينگونه بينديشد و عمل كند ديگر دليلي وجود ندارد كه وحدت تحقق پيدا نكند ،بنابر اين واقعيتهاي تاريخي بويژه بخش روابط صحابه و اهل بيت با يكديگر بسيار مهم و سازنده است كه بايد به آن انديشيد. وقتي حضرت امام حسن مجتبي)ع( با حضرت معاويه)رض( صلح مي كند و با چهل هزار نيروي جنگي با ميل و اختيار خودش به نفع حضرت معاويه)رض( از قدرت كنار مي رود اين چه معنايي دارد؟! آيا الگويي بهتر از اين مي توان براي ايجاد وحدت سراغ گرفت؟ وقتي حضرت امام جعفر صادق)ع( مي فرمايند» :ولدني أبوبكر مرتين« )ابوبكر از دو جهت جد من است( و »هل يسب الرجل جده« )آيا كسي جد خودش را هم دشنام مي دهد؟( ،چه معنايي دارد؟! آيا پيوندي محكمتر از اين مي توان براي وحدت سراغ گرفت؟ اينكه حضرت صادق)ع( با تعجب مي پرسد كه آيا ممكن است كسي جدش را دشنام دهد چه معنايي دارد؟! آيا قلبي پاكتر از اين هم مي توان براي وحدت سراغ گرفت ؟ پس كجايند وحدت خواهان كه براي امت اسلمي دل مي سوزانند و از تفرقه و اختلف رنج مي برند ،آيا هنوز فرصت آن نرسيده كه ما كينه ها و عداوت ها را پايمال كنيم و علي وار ،حسن وار ،حسين وار، زين العابدين وار ،باقر وار و صادق وار دلهايمان را از هرگونه كينه وعداوت با اطاعت و پيروي از عترت شستشو دهيم و محبت ياران و جان نثاران رسول گرامي -صلي ال عليه وآله وسلم - )كه اهل بيت)ع( به آنان افتخار مي كردند و نسبت به آنان ارادت داشتند و فرزندانشان را به نامهاي آنان مي ناميدند ،و دخترانشان را به ازدواج آنان مي دادند( را در دلهايمان جاي دهيم و افسانه هاي خرافي و دشمن آفرين و كينه پرور را كه همانند طلسم جادو در ميان مسلمين نقش تفرقه افكني ايجاد مي كند را براي هميشه نابود كنيم و از ذهن و انديشه كودكان مظلوم مسلمان بزدائيم؛ باشد كه امت اسلمي بتواند به عنوان بارزترين و قويترين و كاملترين مكتب الهي در عرصه هاي مختلف نقش رهبري ايفا كند .آنروز دور نخواهد بود انشاءال . ل ِفي جَع ْ ن َول َت ْ ليَما ِ سَبُقوَنا ِبا ِْ ن َخَواِنَنا اّلِذي َ لْ غِفْر َلَنا َو ِ َرّبَنا ا ْ حيٌم( )الحشر(10: ف َر ِك َرُؤو ٌ ن آَمُنوا َرّبَنا ِإّن َل ِلّلِذي َ غُّقُلوِبَنا ِ