Professional Documents
Culture Documents
ترجمه بانت سعاد مترجم احمد حیدری
ترجمه بانت سعاد مترجم احمد حیدری
فُذِيُنغماتُُقِیلهُُال ِقیلُ ُ
ُفيُك ّ ُِ .44حتَّىُوض ْعتُُیمینيُلُأ ِ
نازعهُ
تا اینکه دستم را بدون نزاع و در گیری در
دست صاحب قدرتی نهادم که حرف او حرف است
(به وعده اش وفا می کند.و مرا می کشد )
ُوقیلُُإنَّكُُم ْنسوبُُوم ْ
سئولُ ُ .45لذاكُُأ ْهیبُُ ِع ْنديُإ ُْذُأك ِ ّلم ُه ُ
این جایگاهی که من ایستاده ام ترسناکتر
است زمانی که در باره آن صحبت می کنم (
اعتراف میکنم) و به من گفته می شود که تو
درباره کارهای خود مسئول هستی و کارها به
تو نسبت داده می شود.
نُعثَّرُُ ِغیلُُدونهُُغیلُ ُ
نُب ْط ُِ
ُ ِم ُْ ُ سكنهُ
س ُِدُم ْ
ثُاأل ْ نُخادِرُُ ِم ُْ
نُلیو ُِ ِ .46م ُْ
این جایگاه و وضعیت برای من ترسانک تر است
از سرزمین شیران در ( بطن عثر) که پر از
نی است
ُ
ُلحْ مُُمنُُالق ْو ُِمُم ْعفورُُخرادیلُ ُ ُ .47ی ْغدوُفی ْل ِحمُُ ِض ْرغامی ُِ
ْنُعیْشهما
شیری که بامداد خارج می شود و به دو بچه شیر
خود گوشت تکه تکه شده و افتاده مردمان را برای
تغذیه فراهم می کند.
ُ
أنُیتْركُُال ِق ْرنُُإ ُلَُّوهوم ْغلولُ ُ
ُ ُْ ُ .48إِذاُیسا ِورُُقِ ْرنُا ًُلُی ِحلُُلهُ
وقتی با رقیبش به پیکار بپردازد ،او را
جز به صورت شاخ شکسته و یا زمین خورده رها
می کند .یعنی هیچ کسی یارای مقابله و
مبارزه با پیامبر نیست.
ُ
األراجیلُ ُ
ِ ُولُتمشَّىُبوادِی ُِهُ ً
ضامز ُة ُ ْ
ِ .49منهُُتظلُُسباعُُالج ّ ِو ِ
از بخاطر وجود وی ،درندگان موجود در این
وادی وسیع ،ساکن وبی حرکت هستند ،و در این
وادی هیچ پیاده ای حرکت نمی کند.
ُ
سانُمأْكولُ ُ
ُمط َّرحُُالب ُِّزُوالد َّْر ُِ ُ .50ولُیزالُُبِوادی ُِهُأخوُثِقةُ
و هم چنان در این وادی ،شخص شجاع و مورد
اعتمادی وجود دارد که لباس و گوشت وی
خورده شده است.
ُ
سلولُ ُ
للاُِم ْ
یوفُ ُ ُمهنَّدُُ ِم ُْ
نُس ُِ ستضاءُُبِ ُِهُ
الرسولُُلنورُُی ْ
.51إنَُُّ َّ
پیامیر شمشیری است نورانی و درخشان از
شمشیرهای هندی و از شمشیرها ی از نیام
بیرون آمده الهی( قاطع آماده مبارزه با
کفار است)
ُ
سلمواُزولوا ُ ُبِب ْط ُِ
نُمكَّةُُل َّماُأ ْ ُ نُقریْشُُقالُُقائِله ُْمْ ْ
.52فيُفِتیةُُ ِم ُ
پیامبر از خانواده ای از قبیله قریش است
که گوینده آنها در سرزمین مکه ( پیامبر )
به هنگام مسلمان شدن آنها گفت بروید_
اشاره به مهاجرت مسلمانان از مکه به مدینه
ُ
ُ ِع ْندُُا ِلّ ُِ
لقاءُولُ ِمیلُُمعازیلُ ُ ُ .53زالواُفماُزالُُأ ْنكاسُُولُكشفُ
آنها از مکه رفتند اما نه مانند مردان
ضعیف و نه مانند رفتن مردان ترسو به وقت
جنگ ،ونه مثل مردان بی سالح و بدون شمشیر
( مقتدرانه و مسلحانه رفتند ).
جُِدأودُُفيُالهیْجاُسرابیلُ ُ
سُ ُ ِم ُْ
نُن ْ ینُأبْطالُُلبوسه ْمُ ُ
.54شمُُالعرانِ ُِ
از سرافراز ) و آنها بینی بلند( کنایه
و لباسهای آنها و پهلوانانه رفتند ،زره
جنگ از بافته های شلوار هایشان در میدان
از بهترین نوع داوودی بود(نسج داوودی
بافته ها بوده است)
ُ
ُكأنَّهاُحلقُُالق ْف ُِ
عاءُمجْ دولُ ُ ُ .55بِیضُُسوا ِبغُُقدُشكَّتُُْلهاُحلقُ
زره های آنها سفید و بلند بود که حلقه های
آن در هم فرو رفته بود مثل گیاه قفغعاء
حلقه های آن در هم تنیده است.
ُ
ُض ْربُُإذاُع َّردُُالسودُُالتَّنابِیلُ ُ الجما ُِلُالز ْه ُِرُی ْع ِصمه ُْمُ
.56ی ْمشونُُمشْيُُ ِ
آنها یعنی مهاجران مانند شتران سفید در
جنگ راه می روند که متأخران را در برابر
شمشیرهای سیاهان کوتاه قد حفاظت می کنند
که سریع به این طرف و آن طرف می روند.
جازیعُا ًُإذاُنِیلوا ُ
ُق ْومُا ًُولیْسواُم ِ .57لُی ْفرحونُُإذاُنالتُُْ ِرماحهمُ ُ
آنها سپاهی بودند که هنگامی که تیرشان
دشمن را مورد اصابت قرار می داد شاد نمی
شدند( فریفته و مغرور نمی شدند) و وقتی که
دشمن بر آنها غلبه کند نیز شکوه و ناله
نمی کنند.
تُتهْلیلُ ُ
اضُالمو ُِ ُوماُله ُْمُع ُْ
نُ ِحی ِ ُ حور ِهمُُ .58لُیقعُُال َّ
ط ْعنُُإ ُلَُّفيُن ِ
آنها در جنگ در صف مقدم هستند و همیشه به
طرف دشمن پیش می روند ،به خاطر همین نیزه
فقط در گلوی آنها فرو می رود نه در پشت
آنها ( زیرا نیزه در پشت کسی فرو می رود
که در حال عقب نشینی و فرار از دشمن است)
و آنها از رفتن در میادین جنگ ترس و هراسی
ندارند.