You are on page 1of 1

‫‪120‬‬

‫ﭼﻮ ﻣﻬﻤﺎن ﺧﺮاﺑﺎﺗﻲ ﺑﻪ ﻋﺰت ﺑﺎش ﺑﺎ رﻧﺪان‬


‫ﻛﻪ درد ﺳﺮ ﻛﺸﻲ ﺟﺎﻧﺎ ﮔﺮت ﻣﺴﺘﻲ ﺧﻤﺎر آرد‬

‫ﺷﺐ ﺻﺤﺒﺖ ﻏﻨﻴﻤﺖ دان ﻛﻪ ﺑﻌﺪ از روزﮔﺎر ﻣﺎ‬


‫ﺑﺴﻲ ﮔﺮدش ﻛﻨﺪ ﮔﺮدون ﺑﺴﻲ ﻟﻴﻞ و ﻧﻬﺎر آرد‬

‫ﻋﻤﺎري دار ﻟﻴﻠﻲ را ﻛﻪ ﻣﻬﺪ ﻣﺎه در ﺣﻜﻢ اﺳﺖ‬


‫ﺧﺪا را در دل اﻧﺪازش ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﺠﻨﻮن ﮔﺬار آرد‬

‫ﺑﻬﺎر ﻋﻤﺮ ﺧﻮاه اي دل وﮔﺮﻧﻪ اﻳﻦ ﭼﻤﻦ ﻫﺮ ﺳﺎل‬


‫ﭼﻮ ﻧﺴﺮﻳﻦ ﺻﺪ ﮔﻞ آرد ﺑﺎر و ﭼﻮن ﺑﻠﺒﻞ ﻫﺰار آرد‬

‫ﺧﺪا را ﭼﻮن دل رﻳﺸﻢ ﻗﺮاري ﺑﺴﺖ ﺑﺎ زﻟﻔﺖ‬


‫ﺑﻔﺮﻣﺎ ﻟﻌﻞ ﻧﻮﺷﻴﻦ را ﻛﻪ زودش ﺑﺎﻗﺮار آرد‬

‫در اﻳﻦ ﺑﺎغ از ﺧﺪا ﺧﻮاﻫﺪ دﮔﺮ ﭘﻴﺮاﻧﻪ ﺳﺮ ﺣﺎﻓﻆ‬


‫ﻧﺸﻴﻨﺪ ﺑﺮ ﻟﺐ ﺟﻮﻳﻲ و ﺳﺮوي در ﻛﻨﺎر آرد‬

‫ﻏﺰل ‪116‬‬

‫ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺣﺴﻦ و ﺧﻂ دوﺳﺖ در ﻧﻈﺮ دارد‬


‫ﻣﺤﻘﻖ اﺳﺖ ﻛﻪ او ﺣﺎﺻﻞ ﺑﺼﺮ دارد‬

‫ﭼﻮ ﺧﺎﻣﻪ در ره ﻓﺮﻣﺎن او ﺳﺮ ﻃﺎﻋﺖ‬


‫ﻧﻬﺎدهاﻳﻢ ﻣﮕﺮ او ﺑﻪ ﺗﻴﻎ ﺑﺮدارد‬

You might also like