You are on page 1of 41

IN THE NAME OF GOD

BRIDGE
DESIGN

Design by:
MAHDI SALEH

28 June 2015
‫بارگذاری‬

‫قسمت اول ‪ :‬بارهای قایم‬

‫الف ) بار مرده دائمی‬

‫‪0.20  2.5  0.5‬‬ ‫‪ton‬‬ ‫)‪(T=20cm‬‬ ‫‪ -1‬وزن دال‬


‫‪m2‬‬

‫‪0.1  2.2  0.22‬‬ ‫‪ton‬‬ ‫)‪(T=10cm‬‬ ‫‪-2‬وزن آسفالت‬


‫‪m2‬‬

‫‪ -3‬وزن نرده های پیارو ‪ 0.15ton ml‬فرض می شود ‪.‬‬

‫ب) بار زنده (بهره برداری)‬

‫‪ -1‬بار نوع اول ‪ :‬کامیون ‪40ton‬‬

‫‪80KN‬‬ ‫‪160KN 160KN‬‬


‫‪15 KN/mL‬‬ ‫‪15 KN/mL‬‬

‫‪VAR‬‬ ‫‪300‬‬ ‫‪130‬‬ ‫‪600‬‬ ‫‪140 130‬‬ ‫‪300‬‬ ‫‪VAR‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪|Page2‬‬


‫نحوه توزیع بار کامیون ‪ 40 ton‬در عرض سوارهرو‬

‫با توجه به دو خط عبور ضریب کاهش همزمانی بار معادل یک است ‪.‬‬

‫‪)2‬بار نوع دوم ‪ :‬بار متمرکز ‪ 8 ton‬بصورت متغیر در سطح مربعی به اندازه ‪30 cm‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪|Page3‬‬


‫‪ )3‬بار نوع سوم ‪:‬‬

‫‪ .1‬بار تانک ‪70 ton‬‬

‫‪ .2‬بار تریلی تانک بر‬

‫‪  1.30  0.005L  0.15h  1‬‬ ‫ج) بار ضربه ‪:‬‬

‫‪  1.30  0.00514  0  1.23  1‬‬

‫‪ 200 kg‬می باشد ‪.‬‬ ‫د) بار پیاده رو ‪ :‬برابر آیین نامه‬
‫‪m2‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪|Page4‬‬


‫قسمت دوم ‪ :‬بارهای جانبی‬

‫‪F f  20  0.7 L  40‬‬ ‫الف) اثر ترمز‬

‫‪FF  20  0.7 14  29.8  40  F f  29.8ton‬‬

‫‪ 250 kg‬می باشد ‪.‬‬ ‫ب) بار باد ‪ :‬برابر آیین نامه‬
‫‪m2‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪|Page5‬‬


‫‪14m‬‬

‫مشخصات و داده های طراحی ‪:‬‬

‫فاصله آزاد بین دو پایه کناری پل ‪14 m :‬‬

‫عرض کل پل = ‪ 18.5m‬شامل چهار خط عبور ‪ ، 3.65m‬دو شانه ‪ ، 75cm‬دو پیاده رو ‪ 1m‬و دو نرده ‪20cm‬‬

‫بارگذاری ‪ :‬آیین نامه ‪ 131‬سازمان مدیریت و برنامه ریزی‬

‫نوع میلگرد ‪ :‬میلگرد آجدار با تنش تسلیم ‪ 0444‬کیلوگرم بر سانتی متر مربع‬

‫طراحی بر مبنای مشخصات نشریه ‪ 381‬سازمان مدیریت صورت می گیرد ‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪|Page6‬‬


‫طراحی دال بتنی ‪:‬‬

‫فاصله محور تا محور شاهتیر ها = ‪2.05cm‬‬


‫ضخامت دال ‪20cm :‬‬

‫تعیین بار مرده دال ‪:‬‬


‫‪ = 0.2 (2.5) = 0.5‬وزن بتن‬
‫‪ = 0.1(2.2) = 0.22‬وزن ده سانت قشر آسفالت‬

‫𝑛𝑜𝑡‬
‫‪ = 0.72‬بار کل‬
‫‪𝑚2‬‬

‫لنگر ناشی از بار مرده ‪:‬‬


‫‪𝑞𝑙 2‬‬ ‫‪0.72 × 2.052‬‬ ‫𝑚‪𝑡𝑜𝑛 .‬‬
‫= )‪ M(DL‬مثبت یا منفی‬ ‫=‬ ‫‪= 0.3‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪10‬‬ ‫𝑚‬

‫لنگر ناشی از بار زنده ‪:‬‬


‫‪1.64 𝑆+1‬‬ ‫𝑚‪𝑡𝑜𝑛 .‬‬
‫× ‪ M(LL) = 0.8‬مثبت یا منفی‬ ‫‪× 𝑃 = 1.74‬‬
‫‪16‬‬ ‫𝑚‬

‫لنگر ناشی از ضربه ‪:‬‬

‫به دلیل کوچکی دهانه ‪ ،‬اثر ضربه برابر ‪ 0.3‬می باشد‬


‫𝑚‪𝑡𝑜𝑛 .‬‬
‫‪ M(IL) = 0.3(1.74) = 0.52‬مثبت یا منفی‬
‫𝑚‬

‫لنگر کل ‪:‬‬
‫‪MT = (1.25×0.3)+1.625(1.74+0.52)=4.04 ton.m‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪|Page7‬‬


‫تعیین مقدار میلگرد مورد نیاز ‪:‬‬
‫𝑢𝑀‬ ‫‪4.04 × 105‬‬ ‫‪𝑐𝑚2‬‬
‫= ‪As‬‬ ‫=‬ ‫‪= 9.43‬‬
‫𝑑 ‪0.85 . 𝐹𝑦 . 𝐽 .‬‬ ‫‪0.85× 4000 × 0.9 ×14‬‬ ‫𝑚‬

‫از میلگرد آجدار به قطر ‪ 16mm‬در هر ‪ 20cm‬استفاده می کنیم ‪.‬‬

‫‪As = (100/20)×2 = 10 cm2 > 9.43 cm2‬‬ ‫‪OK‬‬

‫نحوه آرایش میلگردها در دال ‪:‬‬

‫این مقدار میلگرد باید در وسط دهانه در پایین دال و در تکیه گاه در باالی دال وجود داشته باشد ‪ .‬برای این کار ابتدا یک‬
‫میلگرد ‪ 16mm‬را هر ‪ 40cm‬هم باال و هم پایین قرار می دهیم و سپس در بین این میلگرد ها یکسری میلگرد آجدار طوری‬
‫قرار می دهیم که در وسط دهانه پایین و در ‪ 45cm‬تکیه گاه به باال خم شده ‪.‬‬
‫به این صورت هم در وسط دهانه هم در تکیه گاه در باال و پایین میلگرد آجدار ‪ 16mm‬در هر ‪ 20cm‬خواهیم داشت‪.‬‬

‫میلگردهای توزیع‪:‬‬
‫‪120‬‬ ‫‪120‬‬
‫= درصد میلگردهای توزیع‬ ‫=‬ ‫‪= 83.81% > 67 %‬‬
‫𝑠√‬ ‫‪√2.05‬‬
‫پس این نسبت برابر ‪ 67‬درصد قرار می گیرد‬
‫‪As = 0.67 ( 9.43 ) = 6.32 cm2‬‬
‫از میلگرد ‪ 14mm‬در هر ‪ 20cm‬استفاده می کنیم‬
‫‪100‬‬
‫= ‪ As‬موجود‬ ‫‪× 1.54 = 7.7 𝑐𝑚2 > 6.32 𝑐𝑚2‬‬ ‫‪OK‬‬
‫‪20‬‬

‫کنترل برش ‪:‬‬


‫طبق آیین نامه آشتو برای دالی که طبق ضوابط فوق طراحی می شود ‪ ،‬کنترل برش و پیوستگی لزومی ندارد‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪|Page8‬‬


‫طراحی ناحیه طره ای پیاده رو ‪:‬‬

‫‪ = 0.2 × 0.725 = 0.145‬لنگر ناشی از وزن لنگر ناشی از وزن نرده‬


‫‪0.8252‬‬
‫× ‪ = 1 × 0.25 × 2.5‬لنگر ناشی از وزن بتن پیاده رو‬ ‫‪= 0.21‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ = 0.2 × 0.2 × 2.5 × 0.725 = 0.073‬بتن نرده‬
‫‪0.8252‬‬
‫× ‪ = 1 × 0.2 × 2.5‬لنگر ناشی از وزن دال‬ ‫‪= 0.17‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ = 0.8X + 1.143 = 0.8(0.825) + 1.143 = 1.803‬عرض توزیع بار متمرکز‬
‫‪ = 4(0.825)/1.803 = 1.83‬لنگر ناشی از بار کامیون‬

‫‪MT = 1.25(0.145+0.21+0.073+0.17)+1.625(1.83) = 3.95 ton.m‬‬

‫𝑀‬ ‫‪3.95 × 105‬‬


‫= ‪As‬‬ ‫=‬ ‫‪= 9.22 cm2‬‬
‫𝑑× 𝐽× 𝑦𝐹 × ‪0.85‬‬ ‫‪0.85×4000×0.9×14‬‬

‫توجه شود که آرماتورهای اصلی در طول دال وجود دارد و ‪ Φ16/200‬را در باالی دال اضافه می کنیم ‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪|Page9‬‬


‫شاهتیرهای داخلی عرشه مورد محاسبه ‪ ،‬تیر هایی با مقطع ‪ T‬می باشند ‪ ،‬که عرض بال آن ها مساوی فاصله مرکز به مرکز‬
‫شاهتیرها است ‪.‬اگر پهنای نشیمن پل مساوی ‪ 0.6m‬در نظر گرفته شود ‪ ،‬دهانه محاسباتی شاهتیر که فاصله محور به محور‬
‫دو تکیه گاه عبورگاه روی پل می باشد ‪ ،‬مساوی ‪ 14.6m‬به دست می آید‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫می باشد ‪.‬‬ ‫الی‬ ‫ارتفاع این گونه پل ها بین‬
‫‪14‬‬ ‫‪11‬‬
‫بنابراین ارتفاع کل را مساوی ‪ 1.2m‬انتخاب می کنیم که با این انتخاب ارتفاع جان مقطع ‪ T‬مساوی ‪ 1m‬به دست می آید‪.‬‬
‫ضخامت جان نیز تابع نیروی برشی و احتیاجات اجرایی است که فعال آن را ‪ 45cm‬انتخاب می کنیم ‪.‬‬

‫) ‪1.1 ( 𝐿+3‬‬
‫= ارتفاع حداقل طبق آشتو‬ ‫‪= 1.07 < 1.2‬‬ ‫‪OK‬‬
‫‪18‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 10‬‬


‫‪-1‬اثر بار مرده شامل وزن تیر و دال بتنی و آسفالت روی آن ‪:‬‬

‫𝑛𝑜𝑡‬
‫‪q=2.5((1.0 × 0.45)+(2.05 × 0.2))+2.2(2.05× 0.1) = 2.6‬‬
‫𝑚‬

‫‪2.6 ×14.6‬‬
‫= ‪RA = RB‬‬ ‫‪= 18.98 ton‬‬
‫‪2‬‬

‫‪ ‬در تکیه گاه ‪:‬‬


‫‪V = 18.98 ton‬‬
‫‪M=0‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ ‬در نقطه دهانه ( ‪: ) x = 3.65‬‬
‫‪4‬‬
‫‪V = 18.98 – ( 2.6 × 3.65 ) = 9.49 ton‬‬
‫‪3.652‬‬
‫× ‪M = (18.98 × 3.65 ) – ( 2.6‬‬ ‫‪) = 51.95 ton.m‬‬
‫‪2‬‬

‫‪ ‬در وسط دهانه ‪:‬‬


‫‪V=0‬‬
‫‪𝑞 𝑙2‬‬ ‫‪2.6 × 14.62‬‬
‫=‪M‬‬ ‫=‬ ‫‪= 69.27 ton . m‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬

‫‪ -2‬بار زنده ‪ +‬ضربه ‪:‬‬


‫‪ : 1.3 – 0.005 L = 1.3 – ( 0.005 × 14.6 ) = 1.22‬ضریب ضربه‬

‫بار کامیون‬
‫𝑆‬ ‫‪2.05‬‬
‫= سهم تیر داخلی از بار خط عبور‬ ‫=‬ ‫‪= 0.56‬‬
‫‪3.65‬‬ ‫‪3.65‬‬

‫‪ = 16(0.56)(1.22)=10.93 ton‬سهم تیر داخلی از چرخ عقب با در نظر گرفتن اثر ضربه‬
‫‪ = 8(0.56)(1.22)= 5.46 ton‬سهم تیر داخلی از چرخ جلو با در نظر گرفتن اثر ضربه‬
‫𝑛𝑜𝑡‬
‫‪ = 1.5(0.56)(1.22)=1.02‬شدت بار یکنواخت‬
‫𝑚‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 11‬‬


‫‪-3‬تعیین نیروهای داخلی به علت بار زنده ‪:‬‬

‫‪ ‬الف) در تکیه گاه‬


‫نیروی برشی‬

‫خط تاثیر نیروی برشی تکیه گاه‬

‫وضعیت بحرانی بار کامیون‬

‫‪V = (10.93 × 1) + ( 10.93 × 0.90 ) + (5.46 × 0.49 ) + ( 0.5 × 0.2 × 2.9 × 1.02)=23.7ton‬‬
‫‪M=0‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 12‬‬


‫‪1‬‬
‫‪ ‬ب) در نقطه ‪ 4‬دهانه ‪:‬‬

‫نیروی برشی‬

‫خط تاثیر نیروی برشی‬

‫وضعیت کامیون برای حداکثر‬


‫نیروی برشی مثبت‬

‫‪V = (10.93 × 0.75)+(10.93×0.65)+(5.46×0.24)= 16.61 ton‬‬

‫لنگر خمشی‬

‫خط تاثیر لنگر خمشی‬

‫وضعیت کامیون برای حداکثر‬


‫لنگر خمشی‬

‫‪M = 10.93 × (2.73 + 2.38) + (5.46 × 0.89 ) = 60.71 ton.m‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 13‬‬


‫‪ ‬ج) در نقطه وسط دهانه ‪:‬‬

‫نیروی برشی‬

‫خط تاثیر نیروی برشی‬

‫وضعیت کامیون برای حداکثر‬


‫نیروی برشی مثبت‬

‫‪V = 10.93× (0.5+0.4) = 9.83 ton‬‬

‫لنگر خمشی‬

‫خط تاثیر لنگر خمشی‬

‫وضعیت کامیون برای حداکثر‬


‫لنگر خمشی‬

‫‪M = 10.93 × (3.65 + 2.95 ) + (0.5 × 1.5 × 1.02 × 3 ) = 74.43 ton.m‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 14‬‬


‫نتایج به دست آمده را در جدول زیر مرتب می کنیم ‪:‬‬

‫نیروی برشی (‪)ton‬‬ ‫لنگر خمشی (‪)ton.m‬‬


‫محل‬
‫)‪V(D‬‬ ‫)‪V(L+I‬‬ ‫)‪M(D‬‬ ‫)‪M(L+I‬‬
‫تکیه گاه‬ ‫‪18.98‬‬ ‫‪23.7‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫¼ دهانه‬ ‫‪9.49‬‬ ‫‪16.61‬‬ ‫‪51.95‬‬ ‫‪60.71‬‬
‫وسط دهانه‬ ‫‪0‬‬ ‫‪9.83‬‬ ‫‪69.27‬‬ ‫‪74.43‬‬

‫کنترل حداکثر لنگر خمشی وسط دهانه برای تانک ‪:‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 15‬‬


‫برای توزیع بار تانک بین شاهتیرها از روش کوربن استفاده می کنیم ‪:‬‬

‫𝑊∑‬ ‫‪∑I‬‬
‫=‪R‬‬ ‫∑ ‪[1 +‬‬ ‫]𝑒 ‪⍴𝑥 .‬‬
‫𝑛‬ ‫𝐼 ‪⍴2𝑥 .‬‬

‫بار تانک با حدا کثر خروج از مرکزیت مطابق شکل صفحه قبل قرار می دهیم ‪:‬‬
‫‪n=9‬‬

‫‪∑𝑊 = 9I‬‬

‫‪∑ ⍴2𝑥 . 𝐼 = I ( 1.052 + 3.0752 + 5.1252 + 7.1752 ) × 2 = 176.5I‬‬

‫‪⍴1=7.175‬‬ ‫‪⍴2=5.125‬‬ ‫‪⍴3=3.075‬‬ ‫‪⍴4=1.025‬‬

‫𝑊∑‬ ‫𝐼‪9‬‬ ‫𝑊∑‬


‫=‪R‬‬ ‫‪[1 +‬‬ ‫= ]‪× ⍴ × 5.75‬‬ ‫] ‪[1 + 0.29 ⍴‬‬
‫‪9‬‬ ‫𝐼‪176.51‬‬ ‫‪9‬‬

‫𝑊∑‪R1 = 0.34‬‬ ‫𝑊∑‪R2 = 0.27‬‬ ‫𝑊∑‪R3 = 0.21‬‬ ‫𝑊∑‪R4 = 0.14‬‬

‫با استفاده از جدول صفحه بعد حداکثر لنگر خمشی و نیروی برشی برای تانک کامل در دهانه ‪ 14.6m‬برابر است با ‪:‬‬

‫‪V = 61.63 ton‬‬ ‫‪M = 226.63 ton.m‬‬

‫حداکثر نیروی برشی و لنگر برای تیر کناری شماره ‪( 1‬بحرانی ترین تیر ) ‪:‬‬
‫‪ M = 0.34 ( 226.63) = 77.05 ton.m‬وسط‬
‫‪ V = 0.34 ( 61.63) = 20.95 ton‬تکیه گاه‬

‫برای تیر ‪ 2‬داریم ‪:‬‬


‫‪ M = 0.27 (226.63) = 61.19 ton.m‬وسط‬
‫‪ V = 0.27 (61.63) = 16.64 ton‬تکیه گاه‬

‫مشاهده می کنیم برای تیرهای داخلی بار کامیون بحرانی تر می باشد‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 16‬‬


MAHDI SALEH | P a g e 17
‫نیروی های داخلی شاهتیر های کناری‪:‬‬

‫بار مرده شامل وزن تیر ‪ ،‬دال بتنی ‪ ،‬پیاده رو ‪ ،‬نرده های کناری و عابر پیاده ‪:‬‬

‫‪ = (1.05+1.025) × 0.2 × 2.5 = 1.038‬وزن دال‬


‫‪ = ( 0.2 × 0.2 ) × 2.5 = 0.1‬اضافه بتن نرده‬
‫‪ = 0.15‬وزن نرده‬
‫‪0.152‬‬
‫𝜋 × ‪ = ( 0.25 × 1.2 – 3‬وزن اضافه بتن پیاده رو‬ ‫‪)2.5 = 0.61‬‬
‫‪4‬‬
‫‪ = 0.875× 0.1 × 2.2 = 0.19‬وزن آسفالت‬
‫‪ = 1 × 0.45 × 2.5 = 1.125‬وزن جان‬

‫𝑛𝑜𝑡‬
‫‪= 3.2‬‬
‫𝑚‬

‫بار مرده ی تیر کناری‬ ‫‪3.2‬‬


‫=‬ ‫‪= 1.23‬‬
‫بار مرده ی تیر داخلی‬ ‫‪2.6‬‬

‫با ضرب لنگر خمشی و نیروی برشی ناشی از بار مرده تیر داخلی در ‪ 1.23‬اعداد مربوط به تیر کناری به دست می آید‪.‬‬

‫بار زنده تیر کناری‬


‫𝑆‬ ‫‪2.05‬‬
‫= سهم تیر کناری از بار خطی عبوری‬ ‫=‬ ‫‪= 0.61‬‬
‫‪3.35‬‬ ‫‪3.35‬‬

‫سهم تیر کناری‬ ‫‪0.61‬‬


‫=‬ ‫‪= 1.1‬‬
‫سهم تیر میانی‬ ‫‪0.49‬‬

‫با ضرب نیروی برشی و لنگر خمشی ناشی از بار زنده تیر داخلی در ‪ 1.1‬اعداد مربوط به تیر کناری به دست‬
‫می آید‪.‬‬

‫نیروی برشی (‪)ton‬‬ ‫لنگر خمشی (‪)ton.m‬‬


‫محل‬
‫)‪V(D‬‬ ‫)‪V(L+I‬‬ ‫)‪M(D‬‬ ‫)‪M(L+I‬‬
‫تکیه گاه‬ ‫‪23.35‬‬ ‫‪26.07‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫¼ دهانه‬ ‫‪11.67‬‬ ‫‪18.27‬‬ ‫‪63.9‬‬ ‫‪66.78‬‬
‫وسط دهانه‬ ‫‪0‬‬ ‫‪10.81‬‬ ‫‪85.2‬‬ ‫‪81.87‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 18‬‬


‫طراحی تیر کناری ‪:‬‬
‫ترکیب بارها برای شاهتیر کناری‬

‫نیروی برشی (‪)ton‬‬ ‫لنگر خمشی (‪)ton.m‬‬


‫محل‬
‫‪Vu‬‬ ‫‪Mu‬‬
‫تکیه گاه‬ ‫‪71.55‬‬ ‫‪0‬‬
‫¼ دهانه‬ ‫‪44.28‬‬ ‫‪188.39‬‬
‫وسط دهانه‬ ‫‪17.57‬‬ ‫‪239.54‬‬

‫طراحی برای لنگر خمشی ‪:‬‬

‫‪ = 205cm‬فاصله مرکز به مرکز‬

‫‪1‬‬ ‫‪1460‬‬
‫عرض موثر بال‬ ‫طول دهانه‬ ‫=‬ ‫‪= 365cm‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬

‫‪16hf + bw = (16 × 0.2 ) + 45 = 365 cm‬‬

‫‪d=107cm‬‬ ‫عرض بال = ‪، 205cm‬‬

‫محاسبه فوالد مورد نیاز وسط دهانه ‪:‬‬

‫𝑀‬ ‫‪239.54 ×105‬‬


‫= ‪As‬‬ ‫𝑓‪ℎ‬‬ ‫=‬ ‫‪= 72.63 cm2‬‬
‫) ‪0.85 × 𝑓𝑦 × ( 𝑑− 2‬‬ ‫) ‪0.85 ×4000 ×(107−10‬‬

‫استفاده از دو ردیف ‪ 5+5‬تایی میلگرد ‪)As = 10× 8.04=80.4> 72.63( : Φ32‬‬


‫‪ 5‬میلگرد تحتانی که از ‪ 1/3‬سطح میلگرد ها بزرگتر است ‪ ،‬تا تکیه گاه باید ادامه یابند‪ 5 ،‬میلگرد ردیف فوقانی را به اندازه‬
‫‪ 15‬برابر قطر ‪ 1/20 ،‬طول دهانه و یا ارتفاع موثر ( هر کدام بزرگتر بود ) بعد از قطع تیوری قطع می نماییم‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 19‬‬


‫توجه شود که به فاصله ‪ 0.75d=80cm‬در دو طرف نقطه قطع مییلگرد ها باید خاموت های اضافی قرار داده شود ‪.‬‬
‫مقدار این خاموت های اضافی برابر است با ‪:‬‬

‫𝑣𝐴‬ ‫𝑤𝑏 ‪4.2‬‬ ‫𝑤𝑏 ‪4.2‬‬


‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.0011 bw‬‬
‫𝑆‬ ‫𝑦𝑓‬ ‫‪4000‬‬

‫‪bw = 45cm‬‬

‫𝑣𝐴‬
‫‪= 0.0011 × 45 = 0.050‬‬
‫𝑆‬

‫𝑑‬ ‫میلگرد های قطع شده‬ ‫‪5‬‬


‫= ‪ S‬حداکثر‬ ‫= 𝑏𝛽‬ ‫=‬ ‫‪= 0.5‬‬
‫𝑏𝛽‪8‬‬ ‫کل میلگرد ها‬ ‫‪10‬‬

‫‪107‬‬
‫= ‪ S‬حداکثر‬ ‫‪= 26.75cm‬‬
‫‪8 ×0.5‬‬

‫طراحی برای برش‪:‬‬

‫𝑔𝑘‬
‫‪vc = 0.4√𝑓𝑐 = 0.4√250 = 6.32 2‬‬
‫𝑚𝑐‬
‫‪Vc = vc × bw × d = 6.32 × 45 × 107 × 10−3 = 30.43 ton‬‬

‫طراحی فوالد برشی برای ‪: Vu = 71.55 ton‬‬

‫‪Vs = V – Vc = 71.55 – 30.43 = 41.12 ton‬‬


‫𝑣𝐴‬ ‫𝑠𝑉‬ ‫‪41.12 × 103‬‬
‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.11‬‬
‫𝑆‬ ‫𝑑× 𝑦𝑓 × ‪0.85‬‬ ‫‪0.85 ×4000 ×107‬‬

‫𝑣𝐴‬
‫برای نقطه قطع را نیز اضافه می کنیم ‪:‬‬ ‫به مقدار فوق‬
‫𝑆‬
‫𝑣𝐴‬
‫الزم‬ ‫‪= 0.11 + 0.05 = 0.16‬‬
‫𝑆‬

‫از خاموت زوج ‪ Φ12‬استفاده می کنیم ‪:‬‬


‫‪Av = 4 × 1.13 = 4.52‬‬
‫‪4.52‬‬
‫‪= 0.16‬‬ ‫‪S = 28.25 cm‬‬
‫𝑆‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 20‬‬


‫طراحی تیر های میانی ‪:‬‬
‫ترکیب بارها برای تیرهای میانی‬

‫نیروی برشی (‪)ton‬‬ ‫لنگر خمشی (‪)ton.m‬‬


‫محل‬
‫‪Vu‬‬ ‫‪Mu‬‬
‫تکیه گاه‬ ‫‪62.24‬‬ ‫‪0‬‬
‫¼ دهانه‬ ‫‪38.85‬‬ ‫‪163.59‬‬
‫وسط دهانه‬ ‫‪15.97‬‬ ‫‪207.53‬‬

‫طراحی برای لنگر خمشی ‪:‬‬

‫‪ = 205cm‬فاصله مرکز به مرکز‬

‫‪1‬‬ ‫‪1460‬‬
‫عرض موثر بال‬ ‫طول دهانه‬ ‫=‬ ‫‪= 365cm‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬

‫‪16hf + bw = (16 × 0.2 ) + 45 = 365 cm‬‬

‫‪d=107cm‬‬ ‫عرض بال = ‪، 205cm‬‬

‫محاسبه فوالد مورد نیاز وسط دهانه ‪:‬‬

‫𝑀‬ ‫‪207.53 ×105‬‬


‫= ‪As‬‬ ‫𝑓‪ℎ‬‬ ‫=‬ ‫‪= 62.92 cm2‬‬
‫) ‪0.85 × 𝑓𝑦 × ( 𝑑− 2‬‬ ‫) ‪0.85 ×4000 ×(107−10‬‬

‫استفاده از دو ردیف ‪ 4+4‬تایی میلگرد ‪)As = 8× 8.04=64.32> 62.92( : Φ32‬‬


‫‪ 5‬میلگرد تحتانی که از ‪ 1/3‬سطح میلگرد ها بزرگتر است ‪ ،‬تا تکیه گاه باید ادامه یابند‪ 5 ،‬میلگرد ردیف فوقانی را به اندازه‬
‫‪ 15‬برابر قطر ‪ 1/20 ،‬طول دهانه و یا ارتفاع موثر ( هر کدام بزرگتر بود ) بعد از قطع تیوری قطع می نماییم‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 21‬‬


‫توجه شود که به فاصله ‪ 0.75d=80cm‬در دو طرف نقطه قطع مییلگرد ها باید خاموت های اضافی قرار داده شود ‪.‬‬
‫مقدار این خاموت های اضافی برابر است با ‪:‬‬

‫𝑣𝐴‬ ‫𝑤𝑏 ‪4.2‬‬ ‫𝑤𝑏 ‪4.2‬‬


‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.0011 bw‬‬
‫𝑆‬ ‫𝑦𝑓‬ ‫‪4000‬‬

‫‪bw = 45cm‬‬

‫𝑣𝐴‬
‫‪= 0.0011 × 45 = 0.050‬‬
‫𝑆‬

‫𝑑‬ ‫میلگرد های قطع شده‬ ‫‪5‬‬


‫= ‪ S‬حداکثر‬ ‫= 𝑏𝛽‬ ‫=‬ ‫‪= 0.5‬‬
‫𝑏𝛽‪8‬‬ ‫کل میلگرد ها‬ ‫‪10‬‬

‫‪107‬‬
‫= ‪ S‬حداکثر‬ ‫‪= 26.75cm‬‬
‫‪8 ×0.5‬‬

‫طراحی برای برش‪:‬‬

‫𝑔𝑘‬
‫‪vc = 0.4√𝑓𝑐 = 0.4√250 = 6.32 2‬‬
‫𝑚𝑐‬
‫‪Vc = vc × bw × d = 6.32 × 45 × 107 × 10−3 = 30.43 ton‬‬

‫طراحی فوالد برشی برای ‪: Vu = 62.24 ton‬‬

‫‪Vs = V – Vc = 62.24 – 30.43 = 31.81 ton‬‬


‫𝑣𝐴‬ ‫𝑠𝑉‬ ‫‪31.81 × 103‬‬
‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.09‬‬
‫𝑆‬ ‫𝑑× 𝑦𝑓 × ‪0.85‬‬ ‫‪0.85 ×4000 ×107‬‬

‫𝑣𝐴‬
‫برای نقطه قطع را نیز اضافه می کنیم ‪:‬‬ ‫به مقدار فوق‬
‫𝑆‬
‫𝑣𝐴‬
‫الزم‬ ‫‪= 0.09 + 0.05 = 0.14‬‬
‫𝑆‬

‫از خاموت زوج ‪ Φ12‬استفاده می کنیم ‪:‬‬


‫‪Av = 4 × 1.13 = 4.52‬‬
‫‪4.52‬‬
‫‪= 0.14‬‬ ‫‪S = 32.3 cm‬‬
‫𝑆‬

‫خاموت دوبله ‪ Φ12@30cm‬انتخاب می شود‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 22‬‬


‫دیافراگم ‪:‬‬

‫در هر انتهای عرشه باید یک دیافراگم تعبیه گردد ‪ .‬وظیفه اصلی این دیافراگم ها ایجاد تکیه گاه جانبی و یکپارچه کردن تیرهای‬
‫‪1‬‬
‫حمال ( شاهتیرهای ) طولی پل می باشد ‪ .‬همچنین دو دیافراگم نیز در نقاط دهانه قرار می دهیم ‪ .‬بنابراین در طول دهانه‬
‫‪3‬‬
‫چهار دیافراگم عرضی خواهیم داشت ‪ .‬ارتفاع دیافراگم را ‪ 20cm‬کوچکتر از ارتفاع شاهتیر های طولی و ضخامت آن ها را‬
‫مساوی ‪ 40cm‬انتخاب می کنیم و در ارتفاع آن ها چهار ردیف دوتایی میگرد ‪ 20‬قرار می دهیم ‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 23‬‬


‫‪12m‬‬

‫مشخصات و داده های طراحی ‪:‬‬

‫فاصله آزاد بین دو پایه کناری پل ‪12m :‬‬

‫عرض کل پل = ‪ 18.5m‬شامل چهار خط عبور ‪ ، 3.65m‬دو شانه ‪ ، 75cm‬دو پیاده رو ‪ 1m‬و دو نرده ‪20cm‬‬

‫بارگذاری ‪ :‬آیین نامه ‪ 131‬سازمان مدیریت و برنامه ریزی‬

‫نوع میلگرد ‪ :‬میلگرد آجدار با تنش تسلیم ‪ 0444‬کیلوگرم بر سانتی متر مربع‬

‫طراحی بر مبنای مشخصات نشریه ‪ 381‬سازمان مدیریت صورت می گیرد ‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 24‬‬


‫طراحی دال بتنی ‪:‬‬

‫فاصله محور تا محور شاهتیر ها = ‪2.05cm‬‬


‫ضخامت دال ‪20cm :‬‬

‫تعیین بار مرده دال ‪:‬‬


‫‪ = 0.2 (2.5) = 0.5‬وزن بتن‬
‫‪ = 0.1(2.2) = 0.22‬وزن ده سانت قشر آسفالت‬

‫𝑛𝑜𝑡‬
‫‪ = 0.72‬بار کل‬
‫‪𝑚2‬‬

‫لنگر ناشی از بار مرده ‪:‬‬


‫‪𝑞𝑙 2‬‬ ‫‪0.72 × 2.052‬‬ ‫𝑚‪𝑡𝑜𝑛 .‬‬
‫= )‪ M(DL‬مثبت یا منفی‬ ‫=‬ ‫‪= 0.3‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪10‬‬ ‫𝑚‬

‫لنگر ناشی از بار زنده ‪:‬‬


‫‪1.64 𝑆+1‬‬ ‫𝑚‪𝑡𝑜𝑛 .‬‬
‫× ‪ M(LL) = 0.8‬مثبت یا منفی‬ ‫‪× 𝑃 = 1.74‬‬
‫‪16‬‬ ‫𝑚‬

‫لنگر ناشی از ضربه ‪:‬‬

‫به دلیل کوچکی دهانه ‪ ،‬اثر ضربه برابر ‪ 0.3‬می باشد‬


‫𝑚‪𝑡𝑜𝑛 .‬‬
‫‪ M(IL) = 0.3(1.74) = 0.52‬مثبت یا منفی‬
‫𝑚‬

‫لنگر کل ‪:‬‬
‫‪MT = (1.25×0.3)+1.625(1.74+0.52)=4.04 ton.m‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 25‬‬


‫تعیین مقدار میلگرد مورد نیاز ‪:‬‬
‫𝑢𝑀‬ ‫‪4.04 × 105‬‬ ‫‪𝑐𝑚2‬‬
‫= ‪As‬‬ ‫=‬ ‫‪= 9.43‬‬
‫𝑑 ‪0.85 . 𝐹𝑦 . 𝐽 .‬‬ ‫‪0.85× 4000 × 0.9 ×14‬‬ ‫𝑚‬

‫از میلگرد آجدار به قطر ‪ 16mm‬در هر ‪ 20cm‬استفاده می کنیم ‪.‬‬

‫‪As = (100/20)×2 = 10 cm2 > 9.43 cm2‬‬ ‫‪OK‬‬

‫نحوه آرایش میلگردها در دال ‪:‬‬

‫این مقدار میلگرد باید در وسط دهانه در پایین دال و در تکیه گاه در باالی دال وجود داشته باشد ‪ .‬برای این کار ابتدا یک‬
‫میلگرد ‪ 16mm‬را هر ‪ 40cm‬هم باال و هم پایین قرار می دهیم و سپس در بین این میلگرد ها یکسری میلگرد آجدار طوری‬
‫قرار می دهیم که در وسط دهانه پایین و در ‪ 45cm‬تکیه گاه به باال خم شده ‪.‬‬
‫به این صورت هم در وسط دهانه هم در تکیه گاه در باال و پایین میلگرد آجدار ‪ 16mm‬در هر ‪ 20cm‬خواهیم داشت‪.‬‬

‫میلگردهای توزیع‪:‬‬
‫‪120‬‬ ‫‪120‬‬
‫= درصد میلگردهای توزیع‬ ‫=‬ ‫‪= 83.81% > 67 %‬‬
‫𝑠√‬ ‫‪√2.05‬‬
‫پس این نسبت برابر ‪ 67‬درصد قرار می گیرد‬
‫‪As = 0.67 ( 9.43 ) = 6.32 cm2‬‬
‫از میلگرد ‪ 14mm‬در هر ‪ 20cm‬استفاده می کنیم‬
‫‪100‬‬
‫= ‪ As‬موجود‬ ‫‪× 1.54 = 7.7 𝑐𝑚2 > 6.32 𝑐𝑚2‬‬ ‫‪OK‬‬
‫‪20‬‬

‫کنترل برش ‪:‬‬


‫طبق آیین نامه آشتو برای دالی که طبق ضوابط فوق طراحی می شود ‪ ،‬کنترل برش و پیوستگی لزومی ندارد‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 26‬‬


‫طراحی ناحیه طره ای پیاده رو ‪:‬‬
‫‪ = 0.2 × 0.725 = 0.145‬لنگر ناشی از وزن نرده‬
‫‪0.8252‬‬
‫× ‪ = 1 × 0.25 × 2.5‬لنگر ناشی از وزن بتن پیاده رو‬ ‫‪= 0.21‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ = 0.2 × 0.2 × 2.5 × 0.725 = 0.073‬بتن نرده‬
‫‪0.8252‬‬
‫× ‪ = 1 × 0.2 × 2.5‬لنگر ناشی از وزن دال‬ ‫‪= 0.17‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ = 0.8X + 1.143 = 0.8(0.825) + 1.143 = 1.803‬عرض توزیع بار متمرکز‬
‫‪ = 4(0.825)/1.803 = 1.83‬لنگر ناشی از بار کامیون‬

‫‪MT = 1.25(0.145+0.21+0.073+0.17)+1.625(1.83) = 3.95 ton.m‬‬

‫𝑀‬ ‫‪3.95 × 105‬‬


‫= ‪As‬‬ ‫=‬ ‫‪= 9.22 cm2‬‬
‫𝑑× 𝐽× 𝑦𝐹 × ‪0.85‬‬ ‫‪0.85×4000×0.9×14‬‬

‫توجه شود که آرماتورهای اصلی در طول دال وجود دارد و ‪ Φ16/200‬را در باالی دال اضافه می کنیم ‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 27‬‬


‫شاهتیرهای داخلی عرشه مورد محاسبه ‪ ،‬تیر هایی با مقطع ‪ T‬می باشند ‪ ،‬که عرض بال آن ها مساوی فاصله مرکز به مرکز‬
‫شاهتیرها است ‪.‬اگر پهنای نشیمن پل مساوی ‪ 0.6m‬در نظر گرفته شود ‪ ،‬دهانه محاسباتی شاهتیر که فاصله محور به محور‬
‫دو تکیه گاه عبورگاه روی پل می باشد ‪ ،‬مساوی ‪ 12.6m‬به دست می آید‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫می باشد ‪.‬‬ ‫الی‬ ‫ارتفاع این گونه پل ها بین‬
‫‪14‬‬ ‫‪11‬‬
‫بنابراین ارتفاع کل را مساوی ‪ 1.1m‬انتخاب می کنیم که با این انتخاب ارتفاع جان مقطع ‪ T‬مساوی ‪ 0.9m‬به دست می آید‪.‬‬
‫ضخامت جان نیز تابع نیروی برشی و احتیاجات اجرایی است که فعال آن را ‪ 45cm‬انتخاب می کنیم ‪.‬‬

‫) ‪1.1 ( 𝐿+3‬‬
‫= ارتفاع حداقل طبق آشتو‬ ‫‪= 0.95 < 1.1‬‬ ‫‪OK‬‬
‫‪18‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 28‬‬


‫‪-1‬اثر بار مرده شامل وزن تیر و دال بتنی و آسفالت روی آن ‪:‬‬

‫𝑛𝑜𝑡‬
‫‪q=2.5((0.9 × 0.45)+(2.05 × 0.2))+2.2(2.05× 0.1) = 2.49‬‬
‫𝑚‬

‫‪2.49 ×12.6‬‬
‫= ‪RA = RB‬‬ ‫‪= 15.68 ton‬‬
‫‪2‬‬

‫‪ ‬در تکیه گاه ‪:‬‬


‫‪V = 15.68 ton‬‬
‫‪M=0‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ ‬در نقطه دهانه ( ‪: ) x = 3.15‬‬
‫‪4‬‬
‫‪V = 15.68 – ( 2.49 × 3.15 ) = 7.84 ton‬‬
‫‪3.152‬‬
‫× ‪M = (15.68 × 3.15 ) – ( 2.49‬‬ ‫‪) = 37.04 ton.m‬‬
‫‪2‬‬

‫‪ ‬در وسط دهانه ‪:‬‬


‫‪V=0‬‬
‫‪𝑞 𝑙2‬‬ ‫‪2.49 × 12.62‬‬
‫=‪M‬‬ ‫=‬ ‫‪= 49.41 ton . m‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬

‫‪ -2‬بار زنده ‪ +‬ضربه ‪:‬‬


‫‪ : 1.3 – 0.005 L = 1.3 – ( 0.005 × 12.6 ) = 1.24‬ضریب ضربه‬

‫بار کامیون‬
‫𝑆‬ ‫‪2.05‬‬
‫= سهم تیر داخلی از بار خط عبور‬ ‫=‬ ‫‪= 0.56‬‬
‫‪3.65‬‬ ‫‪3.65‬‬

‫‪ = 16(0.56)(1.24)=11.11 ton‬سهم تیر داخلی از چرخ عقب با در نظر گرفتن اثر ضربه‬
‫‪ = 8(0.56)(1.24)=5.56 ton‬سهم تیر داخلی از چرخ جلو با در نظر گرفتن اثر ضربه‬
‫𝑛𝑜𝑡‬
‫‪ = 1.5(0.56)(1.24)=1.04‬شدت بار یکنواخت‬
‫𝑚‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 29‬‬


‫‪-3‬تعیین نیروهای داخلی به علت بار زنده ‪:‬‬

‫‪ ‬الف) در تکیه گاه‬


‫نیروی برشی‬

‫خط تاثیر نیروی برشی تکیه گاه‬

‫وضعیت بحرانی بار کامیون‬

‫‪V = (11.11 × 1)+( 11.11 × 0.88 )+(5.56 × 0.42 )+( 0.5 × 0.07 × 0.9 × 1.04)=23.25 ton‬‬

‫‪M=0‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 30‬‬


‫‪1‬‬
‫‪ ‬ب) در نقطه ‪ 4‬دهانه ‪:‬‬

‫نیروی برشی‬

‫خط تاثیر نیروی برشی‬

‫وضعیت کامیون برای حداکثر‬


‫نیروی برشی مثبت‬

‫‪V = (11.11 × 0.75)+(11.11×0.64)+(5.56×0.16)= 16.33 ton‬‬

‫لنگر خمشی‬

‫خط تاثیر لنگر خمشی‬

‫وضعیت کامیون برای حداکثر‬


‫لنگر خمشی‬

‫‪M = 11.11 × (2.36 + 2.01) + (5.56 × 0.51 ) = 51.39 ton.m‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 31‬‬


‫‪ ‬ج) در نقطه وسط دهانه ‪:‬‬

‫نیروی برشی‬

‫خط تاثیر نیروی برشی‬

‫وضعیت کامیون برای حداکثر‬


‫نیروی برشی مثبت‬

‫‪V = 11.11× (0.5+0.39) = 9.89 ton‬‬

‫لنگر خمشی‬

‫خط تاثیر لنگر خمشی‬

‫وضعیت کامیون برای حداکثر‬


‫لنگر خمشی‬

‫‪M = 11.11 × (3.15 + 2.45 ) + (0.5 × 1.0 × 1.04 × 2 ) = 63.26 ton.m‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 32‬‬


‫نتایج به دست آمده را در جدول زیر مرتب می کنیم ‪:‬‬

‫نیروی برشی (‪)ton‬‬ ‫لنگر خمشی (‪)ton.m‬‬


‫محل‬
‫)‪V(D‬‬ ‫)‪V(L+I‬‬ ‫)‪M(D‬‬ ‫)‪M(L+I‬‬
‫تکیه گاه‬ ‫‪15.68‬‬ ‫‪23.25‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪ 1/4‬دهانه‬ ‫‪7.84‬‬ ‫‪16.33‬‬ ‫‪37.04‬‬ ‫‪51.39‬‬
‫وسط دهانه‬ ‫‪0‬‬ ‫‪9.89‬‬ ‫‪49.41‬‬ ‫‪63.26‬‬

‫کنترل حداکثر لنگر خمشی وسط دهانه برای تانک ‪:‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 33‬‬


‫برای توزیع بار تانک بین شاهتیرها از روش کوربن استفاده می کنیم ‪:‬‬

‫𝑊∑‬ ‫‪∑I‬‬
‫=‪R‬‬ ‫∑ ‪[1 +‬‬ ‫]𝑒 ‪⍴𝑥 .‬‬
‫𝑛‬ ‫𝐼 ‪⍴2𝑥 .‬‬

‫بار تانک با حدا کثر خروج از مرکزیت مطابق شکل صفحه قبل قرار می دهیم ‪:‬‬
‫‪n=9‬‬

‫‪∑𝑊 = 9I‬‬

‫‪∑ ⍴2𝑥 . 𝐼 = I ( 1.052 + 3.0752 + 5.1252 + 7.1752 ) × 2 = 176.5I‬‬

‫‪⍴1=7.175‬‬ ‫‪⍴2=5.125‬‬ ‫‪⍴3=3.075‬‬ ‫‪⍴4=1.025‬‬

‫𝑊∑‬ ‫𝐼‪9‬‬ ‫𝑊∑‬


‫=‪R‬‬ ‫‪[1 +‬‬ ‫= ]‪× ⍴ × 5.75‬‬ ‫] ‪[1 + 0.29 ⍴‬‬
‫‪9‬‬ ‫𝐼‪176.51‬‬ ‫‪9‬‬

‫𝑊∑‪R1 = 0.34‬‬ ‫𝑊∑‪R2 = 0.27‬‬ ‫𝑊∑‪R3 = 0.21‬‬ ‫𝑊∑‪R4 = 0.14‬‬

‫با استفاده از جدول صفحه بعد حداکثر لنگر خمشی و نیروی برشی برای تانک کامل در دهانه ‪ 12.6m‬برابر است با ‪:‬‬

‫‪V = 60.23 ton‬‬ ‫‪M = 189.88 ton.m‬‬

‫حداکثر نیروی برشی و لنگر برای تیر کناری شماره ‪( 1‬بحرانی ترین تیر ) ‪:‬‬
‫‪ M = 0.34 ( 189.88) = 64.56 ton.m‬وسط‬
‫‪ V = 0.34 ( 60.23) = 20.48 ton‬تکیه گاه‬

‫برای تیر ‪ 2‬داریم ‪:‬‬


‫‪ M = 0.27 (189.88) = 51.27 ton.m‬وسط‬
‫‪ V = 0.27 (60.23) = 16.26 ton‬تکیه گاه‬

‫مشاهده می کنیم برای تیرهای داخلی بار کامیون بحرانی تر می باشد‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 34‬‬


MAHDI SALEH | P a g e 35
‫نیروی های داخلی شاهتیر های کناری‪:‬‬

‫بار مرده شامل وزن تیر ‪ ،‬دال بتنی ‪ ،‬پیاده رو ‪ ،‬نرده های کناری و عابر پیاده ‪:‬‬

‫‪ = (1.05+1.025) × 0.2 × 2.5 = 1.038‬وزن دال‬


‫‪ = ( 0.2 × 0.2 ) × 2.5 = 0.1‬اضافه بتن نرده‬
‫‪ = 0.15‬وزن نرده‬
‫‪0.152‬‬
‫𝜋 × ‪ = ( 0.25 × 1.2 − 3‬وزن اضافه بتن پیاده رو‬ ‫‪)2.5 = 0.61‬‬
‫‪4‬‬
‫‪ = 0.875× 0.1 × 2.2 = 0.19‬وزن آسفالت‬
‫‪ = 0.9 × 0.45 × 2.5 = 1.01‬وزن جان‬

‫𝑛𝑜𝑡‬
‫‪= 3.1‬‬
‫𝑚‬

‫بار مرده ی تیر کناری‬ ‫‪3.1‬‬


‫=‬ ‫‪= 1.25‬‬
‫بار مرده ی تیر داخلی‬ ‫‪2.48‬‬

‫با ضرب لنگر خمشی و نیروی برشی ناشی از بار مرده تیر داخلی در ‪ 1.25‬اعداد مربوط به تیر کناری به دست می آید‪.‬‬

‫بار زنده تیر کناری‬


‫𝑆‬ ‫‪2.05‬‬
‫= سهم تیر کناری از بار خطی عبوری‬ ‫=‬ ‫‪= 0.61‬‬
‫‪3.35‬‬ ‫‪3.35‬‬

‫سهم تیر کناری‬ ‫‪0.61‬‬


‫=‬ ‫‪= 1.1‬‬
‫سهم تیر میانی‬ ‫‪0.49‬‬

‫با ضرب نیروی برشی و لنگر خمشی ناشی از بار زنده تیر داخلی در ‪ 1.1‬اعداد مربوط به تیر کناری به دست‬
‫می آید‪.‬‬
‫نیروی برشی (‪)ton‬‬ ‫لنگر خمشی (‪)ton.m‬‬
‫محل‬
‫)‪V(D‬‬ ‫)‪V(L+I‬‬ ‫)‪M(D‬‬ ‫)‪M(L+I‬‬
‫تکیه گاه‬ ‫‪19.6‬‬ ‫‪25.58‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪ 1/4‬دهانه‬ ‫‪9.8‬‬ ‫‪17.96‬‬ ‫‪46.3‬‬ ‫‪56.53‬‬
‫وسط دهانه‬ ‫‪0‬‬ ‫‪10.88‬‬ ‫‪61.76‬‬ ‫‪69.59‬‬

‫در این حالت هم مشاهده می شود بار کامیون از تانک بحرانی تر است‬

‫طراحی تیر کناری ‪:‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 36‬‬


‫ترکیب بارها برای شاهتیر کناری‬

‫نیروی برشی (‪)ton‬‬ ‫لنگر خمشی (‪)ton.m‬‬


‫محل‬
‫‪Vu‬‬ ‫‪Mu‬‬
‫تکیه گاه‬ ‫‪66.07‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪ 1/4‬دهانه‬ ‫‪41.44‬‬ ‫‪149.74‬‬
‫وسط دهانه‬ ‫‪17.68‬‬ ‫‪190.28‬‬

‫طراحی برای لنگر خمشی ‪:‬‬

‫‪ = 205cm‬فاصله مرکز به مرکز‬

‫‪1‬‬ ‫‪1260‬‬
‫عرض موثر بال‬ ‫طول دهانه‬ ‫=‬ ‫‪= 315cm‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬

‫‪16hf + bw = (16 × 0.2 ) + 45 = 365 cm‬‬

‫عرض بال = ‪d=97cm ، 205cm‬‬

‫محاسبه فوالد مورد نیاز وسط دهانه ‪:‬‬

‫𝑀‬ ‫‪190.28 ×105‬‬


‫= ‪As‬‬ ‫𝑓‪ℎ‬‬ ‫=‬ ‫‪= 64.33 cm2‬‬
‫) ‪0.85 × 𝑓𝑦 × ( 𝑑− 2‬‬ ‫) ‪0.85 ×4000 ×(97−10‬‬

‫‪)As = 8× 8.04=64.32≈ 64.33( : Φ32‬‬ ‫استفاده از دو ردیف ‪ 5+5‬تایی میلگرد‬


‫‪ 5‬میلگرد تحتانی که از ‪ 1/3‬سطح میلگرد ها بزرگتر است ‪ ،‬تا تکیه گاه باید ادامه یابند‪ 5 ،‬میلگرد ردیف فوقانی را به اندازه‬
‫‪ 15‬برابر قطر ‪ 1/20 ،‬طول دهانه و یا ارتفاع موثر ( هر کدام بزرگتر بود ) بعد از قطع تیوری قطع می نماییم‪.‬‬

‫توجه شود که به فاصله ‪ 0.75d=72cm‬در دو طرف نقطه قطع مییلگرد ها باید خاموت های اضافی قرار داده شود ‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 37‬‬


‫مقدار این خاموت های اضافی برابر است با ‪:‬‬

‫𝑣𝐴‬ ‫𝑤𝑏 ‪4.2‬‬ ‫𝑤𝑏 ‪4.2‬‬


‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.0011 bw‬‬
‫𝑆‬ ‫𝑦𝑓‬ ‫‪4000‬‬

‫‪bw = 45cm‬‬

‫𝑣𝐴‬
‫‪= 0.0011 × 45 = 0.050‬‬
‫𝑆‬

‫𝑑‬ ‫میلگرد های قطع شده‬ ‫‪5‬‬


‫= ‪ S‬حداکثر‬ ‫= 𝑏𝛽‬ ‫=‬ ‫‪= 0.5‬‬
‫𝑏𝛽‪8‬‬ ‫کل میلگرد ها‬ ‫‪10‬‬

‫‪97‬‬
‫= ‪ S‬حداکثر‬ ‫‪= 24.25 cm‬‬
‫‪8 ×0.5‬‬

‫طراحی برای برش‪:‬‬

‫𝑔𝑘‬
‫‪vc = 0.4√𝑓𝑐 = 0.4√250 = 6.32 2‬‬
‫𝑚𝑐‬
‫‪Vc = vc × bw × d = 6.32 × 45 × 97 × 10−3 = 27.59 ton‬‬

‫طراحی فوالد برشی برای ‪: Vu = 66.07 ton‬‬

‫‪Vs = V – Vc = 66.07 – 27.59 = 38.48 ton‬‬


‫𝑣𝐴‬ ‫𝑠𝑉‬ ‫‪38.48 × 103‬‬
‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.12‬‬
‫𝑆‬ ‫𝑑× 𝑦𝑓 × ‪0.85‬‬ ‫‪0.85 ×4000 ×97‬‬

‫𝑣𝐴‬
‫برای نقطه قطع را نیز اضافه می کنیم ‪:‬‬ ‫به مقدار فوق‬
‫𝑆‬
‫𝑣𝐴‬
‫الزم‬ ‫‪= 0.12 + 0.05 = 0.17‬‬
‫𝑆‬

‫از خاموت زوج ‪ Φ12‬استفاده می کنیم ‪:‬‬


‫‪Av = 4 × 1.13 = 4.52‬‬
‫‪4.52‬‬
‫‪= 0.17‬‬ ‫‪S = 26.6cm‬‬
‫𝑆‬

‫طراحی تیر های میانی ‪:‬‬


‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 38‬‬
‫ترکیب بارها برای تیرهای میانی‬

‫نیروی برشی (‪)ton‬‬ ‫لنگر خمشی (‪)ton.m‬‬


‫محل‬
‫‪Vu‬‬ ‫‪Mu‬‬
‫تکیه گاه‬ ‫‪57.38‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪ 1/4‬دهانه‬ ‫‪36.34‬‬ ‫‪129.81‬‬
‫وسط دهانه‬ ‫‪16.07‬‬ ‫‪164.56‬‬

‫طراحی برای لنگر خمشی ‪:‬‬

‫‪ = 205cm‬فاصله مرکز به مرکز‬

‫‪1‬‬ ‫‪1260‬‬
‫عرض موثر بال‬ ‫طول دهانه‬ ‫=‬ ‫‪= 315cm‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬

‫‪16hf + bw = (16 × 0.2 ) + 45 = 365 cm‬‬

‫عرض بال = ‪d=97cm ، 205cm‬‬

‫محاسبه فوالد مورد نیاز وسط دهانه ‪:‬‬

‫𝑀‬ ‫‪164.56 ×105‬‬


‫= ‪As‬‬ ‫𝑓‪ℎ‬‬ ‫=‬ ‫‪= 55.63 cm2‬‬
‫) ‪0.85 × 𝑓𝑦 × ( 𝑑− 2‬‬ ‫) ‪0.85 ×4000 ×(97−10‬‬

‫‪)As = 8× 7.07=56.56> 55.63( : Φ30‬‬ ‫استفاده از دو ردیف ‪ 4+4‬تایی میلگرد‬


‫‪ 4‬میلگرد تحتانی که از ‪ 1/3‬سطح میلگرد ها بزرگتر است ‪ ،‬تا تکیه گاه باید ادامه یابند‪ 4 ،‬میلگرد ردیف فوقانی را به اندازه‬
‫‪ 15‬برابر قطر ‪ 1/20 ،‬طول دهانه و یا ارتفاع موثر ( هر کدام بزرگتر بود ) بعد از قطع تیوری قطع می نماییم‪.‬‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 39‬‬


‫توجه شود که به فاصله ‪ 0.75d=72cm‬در دو طرف نقطه قطع مییلگرد ها باید خاموت های اضافی قرار داده شود ‪.‬‬
‫مقدار این خاموت های اضافی برابر است با ‪:‬‬

‫𝑣𝐴‬ ‫𝑤𝑏 ‪4.2‬‬ ‫𝑤𝑏 ‪4.2‬‬


‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.0011 bw‬‬
‫𝑆‬ ‫𝑦𝑓‬ ‫‪4000‬‬

‫‪bw = 45cm‬‬

‫𝑣𝐴‬
‫‪= 0.0011 × 45 = 0.050‬‬
‫𝑆‬

‫𝑑‬ ‫میلگرد های قطع شده‬ ‫‪5‬‬


‫= ‪ S‬حداکثر‬ ‫= 𝑏𝛽‬ ‫=‬ ‫‪= 0.5‬‬
‫𝑏𝛽‪8‬‬ ‫کل میلگرد ها‬ ‫‪10‬‬

‫‪97‬‬
‫= ‪ S‬حداکثر‬ ‫‪= 24.25 cm‬‬
‫‪8 ×0.5‬‬

‫طراحی برای برش‪:‬‬

‫𝑔𝑘‬
‫‪vc = 0.4√𝑓𝑐 = 0.4√250 = 6.32 2‬‬
‫𝑚𝑐‬
‫‪Vc = vc × bw × d = 6.32 × 45 × 97 × 10−3 = 27.59 ton‬‬

‫طراحی فوالد برشی برای ‪: Vu = 57.38 ton‬‬

‫‪Vs = V – Vc = 57.38 – 27.59 = 29.79 ton‬‬


‫𝑣𝐴‬ ‫𝑠𝑉‬ ‫‪29.79 × 103‬‬
‫=‬ ‫=‬ ‫‪= 0.09‬‬
‫𝑆‬ ‫𝑑× 𝑦𝑓 × ‪0.85‬‬ ‫‪0.85 ×4000 ×97‬‬

‫𝑣𝐴‬
‫برای نقطه قطع را نیز اضافه می کنیم ‪:‬‬ ‫به مقدار فوق‬
‫𝑆‬
‫𝑣𝐴‬
‫الزم‬ ‫‪= 0.09 + 0.05 = 0.14‬‬
‫𝑆‬

‫از خاموت زوج ‪ Φ12‬استفاده می کنیم ‪:‬‬


‫‪Av = 4 × 1.13 = 4.52‬‬
‫‪4.52‬‬
‫‪= 0.14‬‬ ‫‪S = 32.3 cm‬‬
‫𝑆‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 40‬‬


‫دیافراگم ‪:‬‬

‫در هر انتهای عرشه باید یک دیافراگم تعبیه گردد ‪ .‬وظیفه اصلی این دیافراگم ها ایجاد تکیه گاه جانبی و یکپارچه کردن تیرهای‬
‫‪1‬‬
‫حمال ( شاهتیرهای ) طولی پل می باشد ‪ .‬همچنین دو دیافراگم نیز در نقاط دهانه قرار می دهیم ‪ .‬بنابراین در طول دهانه‬
‫‪3‬‬
‫چهار دیافراگم عرضی خواهیم داشت ‪ .‬ارتفاع دیافراگم را ‪ 20cm‬کوچکتر از ارتفاع شاهتیر های طولی و ضخامت آن ها را‬
‫مساوی ‪ 40cm‬انتخاب می کنیم و در ارتفاع آن ها‬

‫‪MAHDI SALEH‬‬ ‫‪| P a g e 41‬‬

You might also like