You are on page 1of 23

‫به نام خداوند دانا‪ ،‬توانا و دادگر‬

‫غفلت‬

‫مهمترین عامل تعرض جنسی به فرزندتان‪ ،‬غفلت شماست و کوتاهی در مراقبتِ تمام و کمال از او‪.‬‬

‫اگر از کودک خود غافل نشوید و به او آموزش بدهید متجاوز موفق نمیشود به فرزند شما دسترسی پیدا کند‪.‬‬
‫غفلت سه گونه اتفاق میافتد‪ -۱ :‬عدم مراقبت ‪ -۲‬عدم آموزش ‪ -۳‬عدم صرف دقت‪ ،‬توجه و عشق کافی‪.‬‬

‫این وظیفهی شماست که همیشه و در هرلحظه بدانید که کودکتان کجاست‪ ،‬با چه کسی است و در حال چه‬
‫کاریست؛ اینکه شما کودک را برای انجام کار مهمی به شخص دیگری میسپارید به این معنی نیست که وظیفهی‬
‫شما بهعنوان والد چندساعتی متوقف میشود‪ .‬عدم حضور فیزیکی شما کنار کودک به معنی پایان مسئولیت‬
‫نگهداری از او نیست‪ ،‬حتی اگر چند ساعت حضور نداشته باشید‪ ،‬باید مطلع بمانید که در آن مدت چه اتفاقاتی‬
‫قرار است در منزل فرد مورد اعتماد شما بیفتد؛ آیا مهمان خواهد داشت؟ اگر به هر دلیلی کودک شما را همراه‬
‫خود بهجایی ببرد شما باید در جریان باشید‪ .‬تالش کنید حداقل یکبار در طول زمانی که نیستید تلفن زده و اگر‬
‫کودک شما در سنیست که حرف میزند‪ ،‬با او صحبت کنید و مشخصاً بپرسید‪« :‬خوش میگذره؟ خوبی؟ احساس‬
‫امنیت میکنی؟» بعد از اینکه بازگشتید نیز دوباره در مورد احساس امنیت از او سؤال کنید‪.‬‬

‫یک جمله انتخاب کنید‪ ،‬مثال «االن پرتقال میخوام» و از آن بهعنوان «کُد» بین خود و فرزندتان استفاده کنید؛ به‬
‫او آموزش دهید که اگر جایی بود که احساس امنیت نمیکرد‪ ،‬این جمله را به شما بگوید؛ مثال به کودک قبل‬
‫رساندنش به مکانی که قرار نیست شما حضور داشته باشید‪ ،‬یادآوری کنید که اگر در مهمانی‪ ،‬تولد‪ ،‬کالس ورزشی‬
‫و موسیقی یا ‪ ...‬نسبت به یک شخص خاص یا بهطور کلی‪ ،‬احساس عدم امنیت میکند‪ ،‬فقط کافیست تلفن بزند‬
‫و این جمله را بگویید؛ شما منظورش را فهمیده و زودتر سراغش میروید‪.‬‬

‫اگر از همسرتان جدا شدهاید و فرزندتان بین منزل شما و منزل او در رفتوآمد است‪ ،‬نهتنها به همسر بلکه یکی‬
‫از اقوام که با و همزبانی بیشتری دارید دربارهی این تعالیم صحبت کنید که البته اصالً الزم نیست ذهن شما آمرانه‬
‫باشد؛ میتوانید این موضوع را کامالً به شکل درخواست مطرح کنید‪ ،‬مثال با خاله‪ ،‬عمه یا مادربزرگ فرزندتان‬
‫تماس بگیرید و بهطور مفصل از مطالبی که آموختهاید صحبت کنید؛ بگوید ازآنجاکه کودکان تک والد (والدین‬
‫جدا شدهاند یا یکی در قید حیات نیست) ده برابر بیشتر در خطر آزارهای جنسی هستند‪ ،‬از شما خواهش میکنم‬
‫حاال که من در بعضی محافل حضور ندارم‪ ،‬بهجای من نقش کسی که اجازه دارد کودک را دستشویی ببرد‪ ،‬در‬
‫تعویض لباس کمکش کند و یا مواردی ازایندست را بازی کنید‪ .‬از آن شخص بخواهید تمام مدت حواسش به‬
‫فرزند شما باشد‪.‬‬

‫باور داشته باشید اگر این گفتگو در فضای دوستانه شکل بگیرد‪ ،‬نهتنها آن فرد تعیینشده از فامیل همسرتان‬
‫نمیرنجد‪ ،‬بلکه از اینکه وی را معتمد دانسته و برگزیدهاید خوشحال خواهد شد‪ .‬بسیار مهم است در این گفتگو‬
‫عمومیت ماجرا را لحاظ کنید‪ ،‬مثالً اینکه شما خواندهاید که ‪ ۰۹‬درصد تعرضها از بین خانواده و آشنایان کودک‬
‫هستند و شما این نگرانی را فقط در مورد خانواده همسرتان ندارید‪ ،‬بلکه در محیط خانوادهی خود نیز به همین‬
‫اندازه مراقبتهایتان را بیشتر کردهاید‪.‬‬

‫اگر فرزندتان را در طول ساعات روز و پرستار یا یکی از اقوام میسپارید‪ ،‬گاهی سرزده و بدون تماس قبلی در‬
‫ساعاتی که انتظار بازگشت شما را نداشتهاند‪ ،‬به خانه بروید؛ هدف از این کار ایجاد مزاحمت برای آن شخص‬
‫نیست‪ ،‬اگر آن فرد چیزی برای پنهان کردن داشته باشد‪ ،‬از حضور ناگهانی شما آشفته میشود؛ در غیر این صورت‬
‫حتی از بازگشت زودهنگام شما خوشحال خواهد شد‪.‬‬

‫قبل از ترک فرزندتان در منزل دیگری‪ ،‬مشخصاً در حضور سایرین با صدای بلند به کودک بگویید که «فقط فالن‬
‫شخص مسئول دستشویی بردن توست» و برنامهی آتی را برایش توضیح دهید مثال اینکه «قرارست تمام مدت‬
‫خانه بمانی» یا «با فالنی به فالنجا بروی» یا «قرارست فالن افراد برای مهمانی بیایند» و «من فالن ساعت‬
‫برمیگردم» (اگر کودک شما هنوز درکی از زمان ندارد‪ ،‬از روز و شب و قبل ناهار‪ ،‬بعد شام استفاده کنید)؛ با این‬
‫تمرین اگر متجاوزی در محل باشد متوجه میشود که به کودک شما سفارش شده که با کسی جایی نرود‪ .‬ساعت‬
‫دقیق بازگشت خود را فقط به همان شخص معتمد بگویید؛ مثال اگر مهمان در منزل خواهر شماست‪ ،‬نیازی نیست‬
‫بدانند که چه ساعتی برمیگردید‪.‬‬
‫مراقبت‬
‫یعنی کودک بیش از غذا و لباس و ‪ ...‬نیاز به پاسداری دائم شما دارد‪.‬‬

‫تا حد امکان نگهداری از کودک را به شخص دیگری نسپارید‪ .‬سالمت روان کودک شما مهمترین سرمایهی‬
‫زندگی اوست‪ .‬اگر مجبور به ترک کودک هستید بدانید که نود درصد از آزارهای جنسی توسط خانواده‪ ،‬دوستان‬
‫و آشنایان اتفاق میافتد پس صرف شناختن کافی نیست‪.‬‬

‫‪ -‬کودک را برای خرید حتی به نانوایی و بقالی و قصابی محل نفرستید‪.‬‬

‫‪ -‬اگر برای مراقبت از کودک‪ ،‬پرستار استخدام میکنید در خانه دوربین مداربسته بگذارید و به پرستار پیش از‬
‫استخدام توضیح بدهید که این دوربین در خانه است و کودک و پرستار در تمام ساعات رصد میشوند‪.‬‬

‫‪ -‬اجازهی شب تنها خوابیدن در منزل اقوام و دوستان را به کودک ندهید‪ .‬اگر جایی مهمان بودید و خوابش برد‬
‫مهمانی را ترک کرده و یا او را در فضای عمومی جلوی چشمتان بخوابانید‪.‬‬

‫‪ -‬در مهمانیها دائم کودک را رصد کنید‪ ،‬به اتاقی که بازی میکنند سر بزنید‪.‬‬

‫‪ -‬از رها کردن کودکان در حیاط یا کوچه خودداری کنید‪.‬‬

‫‪ -‬هرگز کودک را بدون کلید پشت در خانه منتظر نگذارید‪.‬‬

‫‪ -‬هرگز کودک را بعد از مدرسه و کالس پشت در منتظر نگذارید‪ .‬شما ده دقیقه زودتر برسید بهتر از این است‬
‫که کودک منتظر بماند‪.‬‬

‫‪ -‬اگر در منزل یا مهمانی یکی از بزرگترها دائم کنار بچههاست‪ ،‬حتماً تمام مدت در کنار آن بزرگتر باشید و با‬
‫بچهها تنها رهایش نکنید‪.‬‬

‫‪ -‬به کودک اجازهی رفتوآمد با وسایل عمومی را ندهید‪.‬‬

‫بههیچعنوان اجازه ندهید کودک شما با تلفن همراه فرد دیگری بازی کند؛ شما اطالعی از محتویات آن تلفن‬
‫ندارید‪.‬‬

‫‪ -‬اگر شاغل نیستید تا آنجا که امکان دارد همهجا فرزندتان را همراه خود ببرید‪.‬‬
‫‪ -‬در هنگام استفاده از دستشویی عمومی‪ ،‬در را تا انتها بازکنید‪ ،‬داخل دستشویی را چک کنید و مطمئن شوید‬
‫کسی پشت در پنهان نشده؛ در تمام مدت پشت در منتظر کودک بمانید‪.‬‬

‫‪ -‬هرگز به بچهها اجازه تنها سوارشدن در آسانسور را ندهید‪.‬‬

‫‪-‬هرگز کودک خود را با شخص دیگری یا سایر بچهها به حمام نفرستید و تعویض پوشک او را به شخص دیگری‬
‫واگذار نکنید‪.‬‬

‫‪ -‬در سفر‪ ،‬در هتل در کوپهی قطار و ‪ ...‬کودک را کنار تخت خود بخوابانید و سعی کنید تا زمانی که کودک به‬
‫خواب میرود بیدار بمانید‪.‬‬

‫‪ -‬اگر تلفن همراه و اینترنت در اختیار کودک میگذارید امکان دسترسی به شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای‬
‫پخش فیلم را قطع کنید‪.‬‬

‫‪ -‬بین خود و کودک یک اسم رمز تعیین کنید (اگر قرار باشد کسی غیر از من مدرسه یا کالس دنبالت بیاد یا از‬
‫تو بخواهد جایی بروی حتما اسم رمز را به آن شخص میگویم‪ ).‬و بگویید اگر کسی جز من خواست تو را از‬
‫مدرسه‪ ،‬کالس یا ‪ ...‬به خانه بیاورد یا گفت با من بیا مادرت اجازه داده‪ ،‬حتما باید اسم رمز را بگوید در غیر‬
‫اینصورت با آن شخص همراه نشو‪.‬‬

‫‪ -‬اگر کودک را تنها میگذارید در شرایطی باشد که با بیش از یک نفر باشد‪.‬‬

‫‪ -‬اگر خوابش برد جلوی چشم باشد‬

‫‪ -‬هنگام ترکِ کودک قوانین را یادآوری کنید‪ .‬صرف قانون داشتن این پیام را میدهد که شما یک مادر آگاه به‬
‫مسئلهی خطر آزار جنسی هستید و این خودش کافیست که متجاوز ریسک نکند‪.‬‬

‫صرف وقت و توجه و عشق کافی‬

‫برای هر کودک جداگانه حداقل روزی نیم ساعت وقت اختصاصی بگذارید‪ .‬روزی نیم ساعت فقط شما و او!‬
‫با او گفتوگو کنید‪ ،‬بازی کنید‪ ،‬قبل خواب کنارش باشید و برایش داستان بگویید‪ .‬این نیمساعت شامل غذا‬
‫درست کردن‪ ،‬باهم تلویزیون دیدن و کمکدرسی نیست‪ .‬نیم ساعت گفتوگو و تعامل اختصاصی اگر کمتر از‬
‫روزی نیم ساعت برای کودکتان وقت تعامل میگذارید‪ ،‬بدانید که فرزندتان از غفلت والدین رنج میبرد‪.‬‬
‫مهمترین ابزار موفقیت کودکآزار جنسی برای دسترسی به کودک شما‪ ،‬جلبتوجه و اعتماد او از طریق مهربانی‪،‬‬
‫عشق و صرف وقت است‪ .‬با انجام وظایف مادری و پدری خود‪ ،‬این شرایط را برای کودکآزار فراهم نکنید‪.‬‬
‫اگر کودک از عشق و توجه شما سیراب باشد‪ ،‬جذب توجه کودکآزار نمیشود‪.‬‬

‫گوش کنید‬

‫برای پیشگیری از کودکآزاری جنسی به صحبتهای فرزندتان گوش کنید‪ .‬اکثر کودکان دربارهی تجربهی آزار‬
‫جنسی هرگز صحبت نمیکنند؛ اما از آن تعداد بسیار کمی هم که گزارش میدهند‪ ،‬دو نفر از سه نفر حرفشان‬
‫شنیده نمیشود‪ ،‬یعنی پدر و مادر به حرف کودک قربانی گوش نمیدهند و باور نمیکنند‪.‬‬

‫تقریبا محال است که یک کودکآزار جنسی بدون برنامه قبلی و ناگهانی به کودکی تجاوز کند‪ .‬در اکثر موارد‬
‫کودکآزار آرامآرام و تصادفی شانس خود را امتحان میکند و اگر واکنشی از طرف کودک و والدینش نبیند با‬
‫خیال راحت به کودک تعرض میکند‪.‬‬

‫اگر شما برای شنیدن حرفهای کودکتان وقت بگذارید‪ ،‬احتمال اینکه کودک شما در این مورد با شما صحبت‬
‫کند بیشتر میشود‪ .‬اگر انتظار دارید کودک شما نشانههای تمایل جنسی یک کودکآزار‪ ،‬یا حتی تعرض را به شما‬
‫بگوید‪ ،‬شنیدن را تمرین کنید‪.‬‬

‫‪ -‬وقتی کودک از مهد یا مدرسه به خانه میآید حداقل پانزده دقیقه وقت بگذارید و از او بپرسید روزش چطور‬
‫بوده‪.‬‬

‫‪ -‬قبل خواب پانزده دقیقه وقت بگذارید و از کودک بخواهید خالصهای از اتفاقات روز را برایتان تعریف کند‪.‬‬

‫‪ -‬موقع صرف غذا‪ ،‬تلویزیون‪ ،‬اینترنت و ‪ ...‬را خاموش کرده و با خانواده گفتوگو کنید بهترین روش تشویق‬
‫کودکان به حرف زدن این است که روز خودتان و اتفاقات جزئی روزانه را برایشان تعریف کنید‪.‬‬

‫با این تمرینها و گوش کردن دائم به درد دل او‪ ،‬به کودکتان این یقین را بدهید که شنیده میشود‪.‬‬
‫تنبیه بدنی‬
‫بهمنظور پیشگیری از تجاوز جنسی به کودکان در اولین گام‪ ،‬از تنبیه بدنی کودک خود بپرهیزید‪.‬‬

‫با تنبیه بدنی به کودک خود میآموزید که یک بزرگتر اجازه دارد برای تنبیه تو‪ ،‬به بدن تو آسیب وارد کند‪ .‬برای‬
‫متجاوزان گولزدن کودکی که از والدینش کتک میخورد خیلی سادهتر از سایر کودکان است‪ .‬در این موارد متجاوز‬
‫به بچه تجاوز میکند و به او میگوید تو کار بدی کردهای و باید تنبیه شوی‪ .‬برای کودک تجربهی دخول یک‬
‫تجربهی جنسی نیست بلکه تنها یک عمل دردناک و تحقیرآمیز است که در ذهن به کتک خوردن ربطش میدهد‬
‫و میپذیرد که این هم نوعی تنبیه بدنی است‪.‬‬

‫از سوی دیگر کودکی که از والدینش کتک میخورد و از متجاوز میشنود که این فشار هم بهخاطر این است که‬
‫کار بدی کردهای‪ ،‬احتمال بیشتری دارد که متجاوز را لو ندهد‪ ،‬چون در ذهن کودکانهی خودش اینگونه استدالل‬
‫میکند که اگر والدینم بدانند که من کار بدی کردم و توسط «فالنی» تنبیه شدم‪ ،‬دوباره از آنها هم کتک میخورم‪.‬‬

‫جدای از بهانه دادن دست متجاوز‪ ،‬کتک زدن باعث میشود کودکتان همیشه از شما بترسد و احساس فاصله کند‬
‫و اگر بالیی مثل تجاوز جنسی سرش بیاید‪ ،‬احتمال اینکه به شما بگوید بسیار کم میشود‪.‬‬
‫نکتهی مهم دیگر اینکه بچههایی که کتک میخورند و تنبیه میشوند راحتتر و سریعتر جذب توجه و محبت‬
‫و رشوهی متجاوز جنسی میشوند‪ .‬پس برای حفظ فرزندتان در برابر دامِ تجاوز جنسی‪ ،‬هرگز او را تنبیه بدنی‬
‫نکنید‪.‬‬

‫نه گفتن‬

‫فرق میان بیادبی و شجاعت‬

‫به کودک خود «نه گفتن» بیاموزید‪ ،‬بیاموزید که نه گفتن و مخالفت کردنِ بهموقع بیادبی نیست بلکه شجاعت‬
‫است‪« .‬نه» ی کودک زنگ خطر بزرگیست و متجاوز بهشدت از کودکی که نه میگوید میترسد و فاصله میگیرد‪.‬‬
‫توان نه گفتن در کودک ارتباط مستقیم دارد به توان نه شنیدن در والدین؛ بسیاری از مواقع اجبار کودک برای‬
‫احترام بیجا به بزرگترها‪ ،‬ترس از قضاوت مردم و شنیدن جمالتی قبیل «عجب بچهی بیادبی» و غرور و تعصب‬
‫نابهجا باعث میشود کودک برای همیشه در زندگیاش سالح «نه گفتن» را از دست بدهد‪.‬‬

‫یادمان باشد تقریبا محال است که متجاوز ناگهان و بدون مقدمه به کودک تعرض کند؛ معموال متجاوز در ابتدا‬
‫رفتارهایی انجام میدهد تا فضا را برای عادیسازی شرایط بعدی مهیا کند؛ مثال تصادفی وارد دستشویی میشود‪،‬‬
‫در مقابل کودک لباس خود را عوض میکند‪ ،‬در حین قلقلک یا بازی به اندام خصوصی بچه دست میزند‪ .‬به‬
‫همین دلیل اگر کودک قاطعانه «نه» بگوید متوجه خواهد شد که آن کودک آموزشدیده است و اگر تکرار کند به‬
‫والدینش گزارش خواهد داد‪.‬‬

‫عدم توانایی کودک در نه گفتن میتواند باعث مشکالت بسیاری در زندگیاش شود‪.‬‬

‫‪ -‬در مدرسه مورد اهانت و آزار قرار بگیرد‬

‫‪ -‬در سنین بلوغ سیگار و الکل و مواد مخدر را تجربه کند‬

‫‪ -‬در معرض تماشای فیلمهای پورن و سایر آزارهای اینترنتی قرار بگیرد‪.‬‬

‫‪ -‬وارد باندهای خالفکار شود‪.‬‬

‫و درمجموع وارد روابطی شود که برایش مناسب نیست‪.‬‬

‫نه گفتن تکنیک و ابزاریست که کودک از شما میآموزد و سرمایهی زندگیاش میشود‪ .‬زمانی که به کودک خود‬
‫نه میگویید اجازه ندهید گریه و اصرار و بدقلقی تأثیری در «نه» شما داشته باشد؛ به فرزندتان بیاموزید که «نه»‬
‫واژهای مهم‪ ،‬جدی و ارزشمند است‪ .‬غرور بیجای خود را کنار بگذارید و اگر کودک در مکان نامناسب با شما‬
‫مخالفت کرد و نه گفت از او بپذیرید‪ .‬توان «نه گفتن» مهمترین ابزار خودمراقبتی در کودکان است‪.‬‬

‫هدیه و رشوه‬
‫به کودک خود بیاموزید که هیچکس اجازه ندارد پنهان و به دور از چشم پدر و مادر به او هدیه و یا پول بدهد‪.‬‬
‫متجاوز معموال برای ایجاد حس اعتماد و عالقه در کودک به او هدیه داده و در بسیاری از مواقع برای ساکت‬
‫نگهداشتن کودک و عدم افشای جرم به او رشوه میدهد‪ .‬همهی ما نیازمند محبت و توجه هستیم و از هدایا لذت‬
‫میبریم‪ ،‬کودکان بیشتر‪ .‬البته نباید فراموش کنیم که اگر کودکی هدیه را قبول میکند لزوما به این معنا نیست که‬
‫کمبودی را در خود حس میکند‪ ،‬چراکه خوشحالی از دریافت هدیه یک واکنش طبیعیست‪.‬‬

‫به کودک خود بگویید‪« :‬آدمها وقتی همدیگه رو دوست دارن به هم هدیه میدن؛ من خیلی خوشحال میشم که‬
‫کسی به تو هدیه بده‪ ،‬عیدی بده‪ ،‬تو رو بهجاهایی ببره که دوست داری‪ ...‬اما اگر کسی یواشکی بهت هدیه یا‬
‫عیدی و جایزه داد و گفت به مامان یا بابات نگو و قایمش کن حتما بیا و به من بگو»‬

‫یادمان باشد اگر به او بگوییم «هدیه را قبول نکن» به دلیل کنترل کمتر کودکان بر خود‪ ،‬احتمال اینکه او هدیه را‬
‫قبول نکند بسیار کم است و ما هم شانس خود را از اینکه کودک موضوع را با ما در میان بگذارد از دست خواهیم‬
‫داد؛ درواقع نکتهی مهم پذیرفتن یا رد هدیه نیست‪ ،‬بلکه درک تفاوت بین هدیه و رشوه است‪.‬‬

‫به کودک بیاموزید که اگر کسی هدیهای داد تا تو را مجبور به انجام کاری کند که دوست نداری یا هدیهای داد‬
‫که تو را مجبور کند سکوت کنی و راز بدی را به دیگران نگویی آن چیز دیگر هدیه نیست‪ ،‬رشوه است‪.‬‬

‫هرگز بهزور و با جبر رشوه را از کودک پس نگیرید‪ ،‬این کار باعث میشود اعتمادش را به شما از دست بدهد و‬
‫حقیقت را از شما پنهان کند‪ .‬فراموش نکنید که مشکل خود رشوه نیست‪ ،‬بلکه شخص رشوهدهنده و دلیلی که‬
‫باعث این کار شده‪ ،‬مسئلهی اصلی ماست؛ پس حذف رشوه کمکی به کودک نخواهد کرد‪.‬‬

‫درصورتیکه ما بین وسایل کودک اسباببازی یا پولی پیدا کردید که احتمال دادید حقالسکوت بوده‪ ،‬واکنش‬
‫نشان ندهید‪ ،‬اگر کودک احساس کند شما فهمیدید یا عصبانی هستید از آن به بعد با تدبیر بیشتری حقایق را از‬
‫شما پنهان میکند‪ .‬یکی از بهترین راهها اینست که خیلی خونسرد بگویید‪« :‬من این رو ندیده بودم؛ چقدر قشنگه‪،‬‬
‫کی برات خریده؟‪ ...‬دستش درد نکنه‪ ،‬بگو تا من ازش تشکر کنم‪»...‬‬

‫اگر کودک احساس آرامش کند و نترسد و اسم رشوهدهنده را بگوید‪ ،‬مهمترین قدم در راستای پیشگیری از تعرض‬
‫یا تکرار تعرض را برداشتهاید‪.‬‬
‫حس خوب و حس بد‬
‫درک درست از حس خوب و حس بد را به کودکانتان بیاموزید و به او یاد بدهید که هر وقت حس بدی به کسی‬
‫داشت از او فاصله بگیرد‪.‬‬

‫احساسات و عواطف بنیادی و پایدار ما به شادی‪ ،‬غم‪ ،‬ترس‪ ،‬خشم‪ ،‬هیجان و انزجار معطوف میشود‪.‬‬

‫کمک کنید تا کودک حس خوب و بدش را طبقهبندی کند؛ مثالً شادی و هیجان «حس خوب» و غم و ترس و‬
‫انزجار «حس بد» هستند‪.‬‬

‫حاالتی را که بعد از هرکدام از این حواس‪ ،‬به بدن دست میدهد نیز با او تمرین کنید؛ مثال به او بگویید شادی‬
‫معموالً خودش را روی لب و دهان نشان میدهد؛ «دلت میخواد بخندی‪ ،‬جیغ بزنی‪ ،‬باال پایین بپری‪ ،‬کسی رو‬
‫بغل کنی‪».‬‬

‫هیجان را اینطور توصیف کنید‪« :‬انگار توی دلت پروانه باال و پایین میره‪ ،‬نمیتونی سر جات بشینی‪ ،‬دوست‬
‫داری وول بخوری‪ ،‬دوست داری یکی دستت رو بگیره‪ ،‬زمان رو احساس نمیکنی»‬

‫غم را میتوانید اینگونه توضیح دهید‪« :‬احساس میکنی یکی گلوت رو فشار میده‪ ،‬اشک میاد توی چشمات‪،‬‬
‫دلت فشرده میشه‪ ،‬دوست داری مامانت بغلت کنه تو بغلش گریه کنی‪».‬‬

‫ترس‪« :‬تو دلت خالی میشه‪ ،‬دوست داری فرار کنی‪ ،‬داد بزنی‪ ،‬اما حتی گاهی صدات انگار نمیاد بیرون‪ ،‬زانوت‬
‫میلرزه و دستات عرق میکنه‪».‬‬

‫انزجار‪« :‬حالت تهوع میگیری‪ ،‬عرق سرد میکنی می خوای دور بشی‪ ،‬چشماتو میبندی‪».‬‬

‫خشم‪« :‬دندونات قفل میشه‪ ،‬از چشمات انگار آتیش میاد‪ ،‬دستات مشت میشه‪ ،‬زورت زیاد میشه‪».‬‬

‫چون تعرض جنسی احساسات منفی ِترس و خشم و انزجار را بهطور همزمان در کودک ایجاد میکند این شناخت‬
‫احساسات در او باعث میشود که سریع واکنش نشان بدهد‪.‬‬

‫یکی از مهمترین ابزارهای خودمراقبتی که خداوند به انسان عطا کرده دریافت یک حس بد درونی به متجاوزان‬
‫جنسی ست‪ .‬این حس هم را هم والدین دارند و هم خود کودک؛ اما درک درست این حس احتیاج به پرورش و‬
‫تمرین دارد‪.‬‬
‫اگر حس بدی نسبت به حضور یک فرد در خانه و کنار فرزندتان دارید منتظر شواهد و دلیل نباشید؛ هیچوقت‬
‫فرزندتان را با آن فرد تنها نگذارید و در حد امکان در نهایت ادب و احترام از او فاصله بگیرید‪ .‬اگر قضاوت شما‬
‫بیجا بوده چیزی را از دست نمیدهید اما اگر قضاوت شما درست باشد نهتنها کودکتان قربانی آزار جنسی‬
‫نمیشود بلکه افسوس و پشیمانی یقهتان را نخواهد گرفت‪ .‬به فرزندانتان هم بیاموزید که اگر به مکانی رفتید یا‬
‫کنار شخصی قرار گرفتید که حسی بد به شما منتقل کرد در سریعترین حالت ممکن فرار کنید و فاصله بگیرید‪.‬‬

‫برای تمرین شناخت حسها با حس مثبت شروع کنید؛ وقتی کودک خوشحال است از او بخواهید که حسش را‬
‫توصیف کند؛ حس خوب باید از خوشحالی تبدیل شود به هیجانزده‪ ،‬امیدوار‪ ،‬پیروز‪ ،‬شاکر؛ حس خوب انسان‬
‫را به ذوق‪ ،‬عشق‪ ،‬لذت‪ ،‬افتخار‪ ،‬آرامش خیال‪ ،‬رضایت‪ ،‬همدلی و شفقت میرساند؛ کودک توانمند باید این حواس‬
‫را دقیقا بشناسد و از یکدیگر تفکیک کند‪ .‬بهعنوان مثال احساس او را وقتی نمرهی خوبی گرفته یا به دوستی‬
‫کمک کرده بپرسید‪ .‬شب قبل از تولدش‪ ،‬پیش از باز کردن هدیه‪ ،‬وقتی از سرسره پایین میآید یا هنگامی که در‬
‫آغوش شماست‪ ،‬حالِ لحظهای و حسی که در او ایجاد میشود را بپرسید تا با آنها آشنا شود‪.‬‬

‫در مرحلهی بعد با ذکر مثال کمک کنید حسهای بد را نام ببرد و درک کند؛ مثال زمانی که کودک ناآرام و بدقلق‬
‫شده سعی کنید تشخیص دهد که دقیقا چرا ناراحت است؛ از او بپرسید االن گرسنه هستی؟ االن حس حسودی‬
‫داری؟ االن حس ضعف و ناتوانی داری‪ ،‬االن میخواهی انتقام بگیری؟‬

‫باید به کودک بیاموزید که حس بد جزئی از زندگیست و نیازی نیست انکارش کند؛ درواقع حس بد میتواند‬
‫ابزاری باشد برای کمک به او در راستای گریز از خطر و موقعیت نامطلوب‪ .‬به او بگویید‪« :‬اگر کنار کسی قرار‬
‫گرفتی و قلبت تند تند زد‪ ،‬زانوهات لرزید‪ ،‬دستت عرق کرد‪ ،‬حس کردی گلوت فشردهشده و به نفسنفس افتادی‬
‫و حس بدی بهت دست داد این حس را جدی بگیر‪ ،‬منتشر چیزی نمان و فرار کن و از محل دور شو‪ ،‬برگرد‬
‫پیش من و به من بگو حس خوبی نداشتم‪».‬‬

‫تقریبا تمام بزرگساالنی که مورد تجاوز جنسی قرارگرفتهاند گزارش کردهاند که در آن روز و قبل از حادثه حس‬
‫بدی داشتهاند‪ .‬اکثر والدینی که کودکشان قربانی آزار جنسی بوده نیز گفتهاند که همیشه نسبت به حضور آن آدم‬
‫حس بدی داشتهاند ‪.‬حس بد را جدی بگیرید!‬
‫مالکیت بدن‬
‫به کودک خود بیاموزید که بدن او متعلق به او است‪ .‬این نوع آموزشها بیشتر از آنکه از طریق کلمات منتقل گردد‬
‫با رفتار والدین به بچه منتقل میشود‪.‬‬

‫این نوع آموزشها درواقع از طریق رفتار صحیح والدین منتقل میشود نه کلمات‪ .‬خیلی مهم است که کودک طعم‬
‫شیرین مالکیت را در سنین بین ‪ ۳‬تا ‪ ۵‬سال تجربه کند‪ .‬بهزور وادارش نکنید اسباببازی یا خوراکی دلخواه را با‬
‫دیگران تقسیم کند‪ ،‬اول اجازه بدهید حس مالکیت و احترام شما به این حق را درک کند و در مراحل بعد به‬
‫ارزش بخشش بپردازد‪.‬‬

‫کودکی که مفهوم مالکیتش بر اشیا را درک کرد‪ ،‬مالکیت بدن را میفهمد‪ .‬به کودک یاد بدهید که بدنش مال‬
‫خودش است‪ ،‬باید از آن مراقبت کند و هیچکس حق ندارد چیزی را به بدنش تحمیل کند‪ ،‬به او دست بزند یا‬
‫کاری کند که دوست ندارد‪.‬‬

‫‪ -‬هرگز کودک را مجبور نکنید لباسی را بپوشد که دوست ندارد‪.‬‬

‫‪ -‬هرگز بدون اجازه کودک را بغل نکرده و او را نبوسید‪.‬‬

‫‪ -‬با زیورآالت و لباسهای فانتزی از دختران یک عروسک نسازید که در مهمانیها موردتوجه و تائید بیشازحد‬
‫قرار بگیرند‪.‬‬

‫‪ -‬هرگز کودک را مجبور نکنید در مهمانیها دوستان و اقوام را ببوسد و روی پایشان بنشیند‪.‬‬

‫‪ -‬هرگز کودک را بهزور حمام نکنید و دستشویی نبرید‪.‬‬

‫‪ -‬هنگام تعویض لباس برای مهمانی یا حمام لباسهای کودک را بهزور از تنش خارج نکنید‪.‬‬

‫به کودک بیاموزید همانطور که کسی نباید بدون اجازهی تو به اسباببازی یا کیفت دست بزند‪ ،‬اجازه ندارد به‬
‫بدنت هم دست بزند؛ بدنِ تو مهمترین دارایی توست چون اگر آسیب ببیند تو دیگر مثل قبل خوشحال نیستی‪.‬‬
‫این نوع رفتارهای شما به کودک میآموزد که آدمبزرگها نمیتوانند این کارها را با او بکنند و به حریم خصوصی‬
‫بدن او احترام نگذارند‪ .‬اینکه چند نفر در فامیل از شما ناراحت شوند بهتر از این است که کودک شما مورد آزار‬
‫جنسی قرار بگیرد و توان مراقبت از خود را نداشته باشد‪ .‬مطمئن باشید رفتارهای درست شما آموزش و الگوسازی‬
‫برای اطرافیان نیز هست‪ .‬اگر مادر‪ ،‬مادر شوهر‪ ،‬خواهر شوهر و اقوام شما بهزور کودکتان را میبوسند و یا بغل‬
‫میکنند‪ ،‬این ویدئو را برایشان ارسال کنید‪.‬‬
‫نکتهی دیگر برای آموزش مالکیت بدن‬

‫برای تاکید روی مالکیت بدن‪ ،‬مسئولیت مراقبت از بدن را به کودک واگذار کنید‪.‬‬

‫وقتی چیز ارزشمندی به ما تعلق دارد در مراقبت از آن کوشا هستیم؛ برای اینکه فرزندتان ارزشمندیِ مالکیت بر‬
‫بدن را درک کند مسئولیتهایی مانند غذا خوردن‪ ،‬روی زخم چسب زدن و ‪ ...‬را به خودش واگذار کنید‪.‬‬

‫کودکی که همیشه انتظار دارد از او مراقبت شود راحتتر در خطر تعارض جنسی قرار میگیرد؛ در مقابل کودکی‬
‫که یاد میگیرد از بدنش مراقبت کند‪ ،‬در لحظهی خطر هم هوشمندانهتر دفاع میکند‪.‬‬

‫تماس خوب‪ ،‬تماس بد‬

‫به کودکتان مهارت تشخیص تماس خوب و تماس بد را یاد بدهید‪.‬‬

‫واکنش به لمس بد از سمت کودک شما زمانی اتفاق میافتد که کودک قبل از آن‪ ،‬درک درستی از تماس بد پیدا‬
‫کردهست‪.‬‬

‫به کودک بگویید که انسانها و حیوانها در طول زندگی بارها و بارها بدن هم را لمس میکنند؛ مثال مادر دست‬
‫کودک را میگیرد که از جوی بپرد‪ ،‬از خیابان رد شود‪ ،‬یا اگر زمینخورده دستش را میگیرد تا بلند شود‪ .‬مادرها‬
‫فرزند خود را در آغوش میگیرند‪ ،‬میبوسند‪ ،‬وقتی او در خواب است بغلش میکنند یا زمانی که گریه میکرد به‬
‫نوازشش میپردازند‪ ،‬یا آدمبزرگها که با یکدیگر دست میدهند‪ .‬اینها تماسهای خوب هستند یعنی تماسی که‬
‫نشان میدهد آدمها همدیگر را دوست دارند‪.‬‬

‫به کودک بگویید تماسهایی هم هستند که تو دوست نداری‪ ،‬مثل بغل زورکی‪ ،‬چشم را از پشت بستن‪ ،‬بوس‬
‫زورکی‪ ،‬قلقلک‪ ،‬هل دادن‪ ،‬کتک زدن‪...‬؛ و تو نباید اجازه بدهی کسی بدنت را بدون اجازهی تو لمس کند‪ .‬در‬
‫ادامه با قاطعیت زیاد قوانین اندامهای خصوصی را مرور کنید و بگویید لمس اندامهای خصوصیِ تو «تماس بد»‬
‫است و نباید اجازه بدهی که کسی این کار را بکند‪.‬‬

‫هرگز برای امتحان اینکه کودک تماس بد را تشخیص میدهد یا نه اندامهای خصوصیاش را لمس نکنید؛ بلکه‬
‫برای مطمئن شدن روی تماسهای خوب تکیه کنید‪ .‬گهگاهی هنگام در آغوش کشیدن یا نوازش کردن از او‬
‫بپرسید این تماس خوب است یا بد؟ و بعد از او بخواهید تکرار کند که تماس بد چه بود‪.‬‬
‫قانون و قانونگذاری‬

‫اگر کودک قوانین اندامهای خصوصی را رعایت کند‪ ،‬احتمال اینکه مورد آزار جنسی قرار بگیرد بسیار کمتر‬
‫میشود‪ ،‬اما رعایت یک قانون‪ ،‬ملزم به درک درست از آن و ضرورت اجرای آن است‪.‬‬
‫این یعنی بتوانیم به کودکان بیاموزیم که رعایت قوانین او را خوشحالتر و زندگیاش را بهتر میکند یکی از‬
‫جذابترین قوانینی که میتوانیم به کمک آن کودک را با «مفهومِ قانون» آشنا کنیم‪ ،‬قوانین راهنمایی و رانندگی‬
‫است مفهوم چراغ سبز‪ ،‬چراغقرمز‪ ،‬خط عابر پیاده‪ ،‬ورود ممنوع و ‪...‬؛ پلیس در ذهن کودک سمبل اقتدار است‪،‬‬
‫میتوانیم با کمک گرفتن از این وجههی مثبت‪ ،‬قوانین بیرون از خانه را آغاز کنیم‪ .‬در مرحلهی بعد میتوانیم‬
‫دربارهی قوانین مدرسه صحبت کنیم‪ ،‬مانند اینکه باید ساعت مشخصی مدرسه بود و اگر دیر بخوابی بازهم‬
‫همان ساعت باید به مدرسه بروی و خودت اذیت میشوی‪ .‬در مدرسه باید برای صحبت کردن یا از کالس‬
‫خارج شدن اجازه گرفت صبحها در صف میایستی و ‪...‬‬
‫در مرحلهی بعد میتوان دربارهی قوانین خانه صحبت کرد؛‬
‫‪ -‬در خانهی ما کسی با کفش وارد نمیشود‪.‬‬
‫‪ -‬در خانهی ما در را همیشه پشت سر میبندیم‪.‬‬
‫‪ -‬مهمان یعنی آدمهایی که میتوانند بیایند خانه ما که از دوستان و آشنایان هستند و یا برای تعمیرات اشیا‬
‫آمدهاند‪.‬‬
‫مرحلهی بعد میتوانیم دربارهی قوانین غذا خوردن صحبت کنیم‪.‬‬
‫‪ -‬قبل غذا دستهایمان را میشوییم‬
‫‪ -‬با دهان پر صحبت نمیکنیم‬
‫‪ -‬هنگام غذا خوردن از جایمان بلند نمیشویم‬
‫‪ -‬با قاشق خودمان از دیس و ظرف ماست و ساالد و غذا برنمیداریم‪.‬‬
‫سپس میتوانیم دربارهی قوانین مربوط به اتاق کودک صحبت کنیم‪:‬‬
‫‪ -‬همه باید برای وارد شدن به تمام اتاقها در بزنند‪.‬‬
‫‪ -‬مهمانها برای وارد شدن باید اجازه بگیرند‪.‬‬
‫‪ -‬درب اتاق تو باید همیشه باز باشد بهجز زمانی که لباس عوض میکنی‪.‬‬
‫‪ -‬میتوانی تمام روز بازی کنی ولی وقتی هوا تاریک شد اسباببازیها باید سر جایشان باشند‪.‬‬
‫بسیار مهم است که پدر و مادر هم این مجموعه قوانین را رعایت کنند‪ .‬اگر به مکانی میروید که امکان اصرار و‬
‫فرزندانش برای شب ماندن کودکتان وجود دارد‪ ،‬قبل از مطرحشدن این موضوع به صاحبخانه توضیح دهید که‬
‫شما از پیش‪ ،‬این قانون را برای فرزندتان وضع کردهاید و خواهش کنید که هرگز جلوی کودک این بحث مطرح‬
‫نشود‪ .‬بسیاری از والدین صراحتاً این موضوع را مطرح نمیکنند و میگویند «پدرش دوست ندارد» در مسئلهای‬
‫که مقولهی دوست داشتن یا دوستنداشتن و بحث سلیقه باشد پذیرش برای کودک دشوارتر خواهد بود؛ محکم‬
‫بگویید «این قانون خانواده ماست» اگر شرایطی پیش آمد که شما نیز انتخاب کردید که کودک شب منزل کسی‬
‫بماند‪ ،‬خودتان هم همراهش بمانید؛ اگر آنقدر با صاحبخانه احساس راحتی و نزدیکی ندارید که شب منزلش‬
‫بمانید‪ ،‬پس کودک را هم تنها نگذارید‪.‬‬

‫نقطهی طالیی آموزش قوانین‪« ،‬جذاب بودن» آن است و نه دستوپا گیر؛ و البته قسمتی از این آموزش باید سهیم‬
‫کردن کودک در قانونگذاری باشد؛ بهعنوانمثال در مورد قوانین مربوط به غذا خوردن کمکش کنید در انتخاب‬
‫قانون همراهی کند مثالً بپرسید چه اتفاقی میافتد که مریض میشویم؟ (این پرسش هدایت او به سمت قانون‬
‫دست شستن است)‪ .‬یا اینکه اگر کسی بیمار باشد و قاشقش را در ظرف ماست فروکند چه اتفاقی میفتد؟ (هدایت‬
‫به قانون قاشقت را در دیس نزن) پس قوانین فضاهای عمومی خانه را با کمک هم تبیین کنید؛ اما در مورد اتاق‬
‫کودک فضای بیشتری داده و اجازه دهید خودش قانون بگذارد و به قانونهایش احترام بگذارید مثالً تمام روز‬
‫نروید به اتاقش و بگویید اتاق را تمیز کن اجازه دهید خودش قانون بگذارد؛ مثالً اینکه در طول روز بازی میکنم‬
‫ولی از غروب به بعد اتاق را جمع میکنم‪ .‬یا مثالً اینکه بگذارید خودش تصمیم بگیرد که چند روز یکبار حمام‬
‫کند؛ اگر تصمیمش غیرمنطقی بود کمک کنید تصمیم درستی بگیرد ولی بازهم احساس کند خودش این قانون را‬
‫وضع کرده است‪.‬‬
‫نکتهی مهم در آموزش مفهوم قانون به کودک‪ ،‬رعایت قانون و احترام به قانون توسط والدین است؛ یعنی اگر‬
‫شما قانون رد شدن از خط عابر پیاده را آموزش بدهید ولی برای عجله یا بیحوصلگی از چراغقرمز عبور کنید‬
‫بهکل مفهوم قانون در ذهن کودک خیانت کرده و آموزش را بیمعنی کردهاید‪.‬‬

‫نهتنها باید به کودکان بیاموزیم که قوانین ما را رعایت کنند بلکه باید بیاموزیم در مواقع الزم قوانین را اعمال کنند‪.‬‬
‫اگر «بایدی» را به کودک اعمال میکنید توان این را داشته باشید که دلیلش را برای او بازگو کنید‪.‬‬

‫مثال‪« :‬نباید توی خونه توپبازی کنی چون شیشه میشکنه و هوای سرد میاد تو و هر دوی ما ناراحت میشیم‪».‬‬
‫«سر ظهر نباید بیرون از خونه بازی کنی چون گرمازده میشی»‬

‫اگر کودک نسبت به قانون حس خوبی پیدا کند با وضع بهموقع قوانین شخصی از خودش حمایت خواهد کرد و‬
‫این یعنی دستیابی به پتانسیل بسیار مهمی بهخصوص برای سنین بلوغ‪.‬‬

‫به کودک بیاموزید که قوانین برای هرچه بهتر شدن زندگیمان وضع میشوند؛ ممکن است این قوانین را کسی از‬
‫بیرون وضع کند و یا قانونی شخصی باشد که به اطالع دیگران میرسد‪.‬‬

‫یکی از نکات مهم دربارهی آموزش قوانین اندام خصوصی به کودکان رعایت این نکته است که با شمردن قوانین‬
‫دیگری که بهطور روزمره باید آنها را رعایت کند هرگونه حساس شدن او بر قوانین اندام خصوصی را از بین‬
‫ببرید؛ درواقع با شمردن قوانین شخصی که برای او بیان میکنید رعایت قوانین اندام خصوصی هم چیزی شبیه به‬
‫آنها تلقی خواهد کرد؛ ازجمله قوانین عبور از خیابان‪ ،‬غذا خوردن‪ ،‬شستن دست و صورت‪ ،‬با دهان پر حرف‬
‫نزدن و آب نخوردن‪ ،‬تعویض لباس در خلوت‪ ،‬تکرار این قانونهای روزانه عالوه بر عادی کردن موضوع فرصت‬
‫مناسبیست برای تمرین پایبندی به قوانین‪.‬‬

‫آدم خوب‪ ،‬آدم بد‬


‫آگاهی از خطر‬

‫به کودک خود بیاموزید که همهی آدمها گاهی اشتباه میکنند و قوانین را زیر پا میگذارند‪.‬‬

‫برای آموزش مفهوم بچهبازی یا آزار جنسی الزم نیست کودک خود را وحشتزده کنید یا از جزئیات این اتفاق‬
‫دردناک صحبت کنید‪ .‬برای کودک توضیح بدهید که ما آدمها همه خوب هستیم اما گاهی اشتباه میکنیم‪ .‬کسانی‬
‫که اشتباه میکنند غریبهها نیستند بلکه همین دوست و همسایه و آشناها هستند‪ .‬بعضی وقتها اشتباهات مثل‬
‫غلط دیکته‪ ،‬کندن گل و شکستن مجسمه کوچک هستند و بعضی وقتها بزرگ‪.‬‬

‫اشتباههای بزرگ‪ ،‬شکستن قانونهای مهم است‪ ،‬مثل دروغ‪ ،‬دزدی‪ ...‬یکی از اشتباهات خیلی بزرگ که بعضی از‬
‫آدمبزرگها ممکن است انجام بدهند‪ ،‬شکستن قوانین اندام خصوصی است‪ .‬معموال کسی که میخواهد به اندام‬
‫خصوصی بچه ها دست بزند یا ببیند و یا بگوید بیا دکتر بازی کنیم معموال یکی از فامیل یا آشناهاست که اتفاقا‬
‫آدم مهربانی است؛ حتی ممکن است برایش هدیه بخرد یا او را پارک ببرد؛ اما کارش خیلی خیلی بد است و‬
‫پلیس آن آدم را دستگیر میکند‪.‬‬

‫ما زمانی میتوانیم مقابل خطراتی مثل دزدی‪ ،‬آتشسوزی و‪ ...‬ایمن باشیم که خطر را بشناسیم و درک کنیم‪ .‬به‬
‫فرزندتان بگویید که زلزله‪ ،‬آتشسوزی‪ ،‬دزدی و تعرض وجود دارد و در مقابل هرکدام روشهای ایمنسازی و‬
‫واکنش هم وجود دارد‪.‬‬

‫به کودک خود بیاموزید که اگر زلزله شد زیر میز برو و سرت را میان دستانت بگی؛ بعدش اگر آتشسوزی شد‪،‬‬
‫از کپسول اطفاء حریق استفاده کن و از ساختمان خارج شو؛ اگر میخواهی غرق نشی شنا یاد بگیر؛ اگر بوی گاز‬
‫شنیدی پنجره را بازکن؛ اگر کسی خواست به اندام خصوصیات دست بزند‪« ،‬نه» بگو‪ ،‬فرار کن و برای من تعریف‬
‫کن تا اجازه ندهم تکرار شود‪.‬‬

‫این نوع آموزشها کودک را از زلزله و آتشسوزی و دزدی و تعرض و‪ ...‬نمیترساند بلکه آگاهی از وجود خطر‪،‬‬
‫توان مقابله با آن را بیشتر میکند‪ ،‬اینکه کودک از چیزی بترسد بهتر از آن است که قربانی شود‪.‬‬

‫فراموش نکنیم که نود درصد تعرضها توسط اقوام و آشنایان صورت میگیرد و در این آموزش باید حتما ذکر‬
‫کنیم که ممکن است یکی از اقوام و آشنایان قانون را زیر پا بگذارد و به اندام خصوصی تو دست بزند‪.‬‬

‫راز خوب‪ ،‬راز بد‬

‫باید به بچهها بیاموزیم اتفاقاتی که دوروبر ما میفتد گاهی خصوصی بوده و گاهی هم خصوصی نیست‪ .‬اتفاقاتی‬
‫خصوصی که کسی نباید آنها را بداند «راز» میشماریم؛ بعضی رازها کوتاهمدت هستند مثل برنامهریزی سورپرایز‬
‫تولد و بعضی رازها را در مدتزمانی طوالنی فقط ما هستیم که میدانیم‪.‬‬

‫رازها دودسته هستند‪ ،‬راز خوب و راز بد؛ راز خوب خبر خوبی است که تو میدانی ولی شخصی خاص یا چند‬
‫نفر دیگر نباید آن را بدانند؛ مثالً برای روز مادر یک کارت درست کردی و نمیخواهی تا آن روز کسی از این‬
‫کار تو باخبر شود‪.‬‬
‫راز خوب رازی است که وقتی به آن فکر میکنی خوشحال میشوی و در دلت نگه میداری تا شخص دیگری‬
‫به وقتش هیجانزده و خوشحال شود؛ اما بعضی رازها هستند که وقتی به آنها فکر میکنی ناراحت میشوی‬
‫حالت خوب نیست‪ ،‬گریهات میگیرد‪ ،‬مانند وقتیکه یک مجسمه را اشتباهی میشکنی و به کسی نمیگویی‪ ،‬یا‬
‫نمرهای بد میگیری و از مادرت پنهان میکنی‪.‬‬

‫اما ممکن است زمانی فرد بزرگسالی کاری کند و بگوید این یک راز است و نباید به کسی بگویی؛ رازهای بد‬
‫هیچوقت نباید در دل بماند چون فقط ناراحتت میکند‪ ،‬اگر کسی به تو بگوید که یک راز را به کسی نگو و تو‬
‫وقتی به آن فکر میکنی حالت بد میشود‪ ،‬باید حتما آن را با یک بزرگتر که دوستش داری در میان بگذاری؛‬
‫مثال به مادر‪ ،‬به پدر‪ ،‬به مادربزرگ و به معلم‪.‬‬

‫سعی کنید یک راز از رازهای خوب زندگیتان را با بچه در میان بگذارید‪ ،‬مثالً بگویید وقتی تو در شکم من بودی‬
‫تا مدتی مثل یک راز به کسی نگفتم جز پدرت‪ ،‬بعد مهمانی گرفتیم و به تمام فامیل گفتیم و همه خوشحال شدند؛‬
‫یا در هنگام تولدها مثال بگویید «فردا تولد باباست بیا کیک بپزیم و بهش نگیم تا فردا خوشحال شه»‪ .‬حتی از راز‬
‫بد مثال بزنید؛ مثالً بگویید «وقتی سن تو بودم دختر خالهم عروسک منو با خودش برد و گفت این یه رازه‪ ،‬به‬
‫کسی نگو که دست منه و من هر شب از ناراحتی گریه میکردم»‪.‬‬

‫کمکش کنید رازهای خوب زندگی خودش را به زبان بیاورد‪ ،‬اگر ناراحتی کودک را دیدید حتما از او پرسید آیا‬
‫رازی در دل داری که تو را اذیت میکند و میخواهی به من بگویی؟‬

‫حداقل هفتهای یکبار حتی بدون رؤیت دلیل مشخص قبل از خواب از او بپرسید آیا راز بدی در دلت داری؟‬
‫این تمرینها کمک میکند تا اگر متجاوزی کودک را مجبور به سکوت کرد او به یاد بیاورد که ضرورتی ندارد‬
‫راز بد را نگه دارد و امکانش به وجود میآید که به شما بگوید‪.‬‬

‫آزارهای اینترنتی‬
‫وارد شدن کودک به دنیای جنسی بزرگساالن از طریق تماشای روابط جنسی حضوری یا از طریق فیلم و عکس‬
‫(پورنوگرافی) تعرض جنسی به کودک محسوب میشود‪.‬‬

‫کودکی که با محتوای پورن روبرو شده‪ ،‬قربانیست و دچار مشکالت روانی زیادی خواهد شد‪.‬‬
‫اگر شما توان مسدود کردن سایتهای نامناسب و محدود کردن دسترسی کودک به شبکهها و پیجها و‬
‫وبسایتهای نامناسب برای سن کودک را ندارید‪ ،‬پس آمادگی الزم برای واردکردن اینترنت به خانهتان را به‬
‫دست نیاوردهاید‪ .‬قبل از خرید تلفن هوشمند‪ ،‬تلویزیون لپتاپ تسلط کامل به کنترل آن را بیاموزید و سپس این‬
‫وسایل را وارد محل زندگی کودکتان کنید‪.‬‬

‫در بسیاری از موارد متجاوز تصادفی یا غیر تصادفی تصاویر پورن را به کودک شما نشان میدهد و پس از آن‬
‫بازی «ما همان کار را بکنیم» یا «بیا از نزدیک نشونت بدم» را شروع میکند‪.‬‬

‫پورن کودک (فیلمی که کودک مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد) توسط متجاوز به کودک درواقع دروازه ورود‬
‫کودکان به دنیای تجاوزهای جنسی است‪.‬‬

‫به مهمانان و دوستان خود با اقتدار اعالم کنید که اجازه ندارند به کودک شما تلفن بدهند‪.‬‬

‫به کودک خود بیاموزد که تلفن اسباببازی نیست‪ ،‬اگر دقایقی از روز والدین اجازه استفاده از تلفن را به کودک‬
‫میدهند فقط میتوانند به بازی دسترسی داشته باشند‪.‬‬

‫رمز عبور نهتنها برای روشن کردن که برای تمام صفحات و پیجهای تلفن والدین باید مورد استفاده قرار گیرد‪.‬‬
‫فراموش نکنیم که شبکههای اجتماعی برای کودکان ساخته نشدهاند‪.‬‬

‫فرق تهدید و پیشنهاد‬


‫تهدید یعنی چه؟‬

‫شاید بتوان تهدید را بهنوعی انتخاب از روی ترس دانست‪.‬‬

‫ترس از یک شئ‪ ،‬آسیب رسیدن به کسی که دوستش داری‪ ،‬آسیب رسیدن به بدنمان‪ ،‬طرد شدن و احساس تنهایی‪،‬‬
‫از دست دادن شرایط شادی‪ ،‬از دست رفتن آبرو و موقعیت اجتماعی‬

‫بسیاری از کودکان قربانی آزار جنسی میشوند چون با تهدید متجاوز روبرو میشوند و این انتهای تهدید و ارعاب‬
‫نیست؛ آنها حتی بعد از تجاوز هم در بیشتر موارد سکوت میکنند چون بازهم تهدید متجاوز ادامه خواهد داشت‪.‬‬

‫باید به کودکان آمورش دهیم که پیشنهاد یعنی «تصمیم مشترک برای اینکه کاری انجام دهیم» بهطور مثال ممکن‬
‫است یک بزرگتر پیشنهاد بدهد که «بیا بریم پارک‪ ...‬بیا خونهی ما»؛ اما اینکه بگوید «اگر نیای میزنمت ‪...‬‬
‫میکشمت ‪ ...‬دوچرخهت رو پنچر میکنم‪ ...‬اسباببازیت رو خرد میکنم‪...‬خواهرت رو میدزدم» یک تهدید‬
‫است‪.‬‬

‫زمانی که کسی بگوید «اگر راز رو به پدر و مادرت بگی سورپرایز تولد لوس میشه» این یک پیشنهاد محسوب‬
‫میشود‪ ،‬اما وقتی بگوید «اگر راز رو فاش کنی میزنمت‪ ...‬مادرت رو میکشم‪ ...‬به معلمت میگم‪...‬آبروت رو‬
‫میبرم‪ »...‬این یک تهدید خواهد بود‪.‬‬

‫به کودک بگویید که طبیعیست که تو از تهدید بترسی و باور کنی که آن آدم این کار را خواهد کرد اما راه حلش‬
‫اینست که بگویی «به مامانم یا بابام یا مربیام میگم که االن چی گفتی» همین جمله کمک میکند تا آن فرد‬
‫هیچوقت چرات نکند که تو را تهدید کند‪.‬‬

‫وقت مناسب‬

‫هیچوقت خاصی وجود ندارد‪ .‬آیا فکر میکنید که باید به کودک بعد از ورودش به مدرسه آموزش داد؟ مثال ‪۰‬‬
‫سالگی یا شروع سن بلوغ؟‬

‫طبق آمار ‪ ۵۹‬درصد تعرضهای جنسی زیر ‪ ۸‬سال اتفاق میفتد یعنی اگر آموزش را از ‪ ۸‬سالگی شروع کنیم ‪۵۹‬‬
‫درصد شانس را ازدستدادهایم‪ .‬آموزش درواقع از لحظهی تولد نوزاد شروع میشود؛ با تعویض پوشک در مکان‬
‫خلوت و خصوصی به او میآموزیم که مفهوم خصوصی چیست و در عین حال حریم خصوصی فرزند خود را‬
‫به دیگران نشان میدهیم‪.‬‬

‫آموزش در مراحل اول مجموعه رفتارهای والدین است؛ از حدود ‪ ۴‬سالگی میتوانید با تمرین‪ ،‬بازی و داستان و‬
‫همچنین تکرار موارد زیر اصول اولیهی این موضوع را به او بیاموزید‪:‬‬

‫‪ -‬بدن تو مال خود توست و کسی اجازه ندارد به آن دست بزند‪.‬‬

‫‪ -‬اندامهای دفع ادرار و دفع مدفوع و همچنین سینه در دختران اندام خصوصی هستند و کسی اجازه ندارد آنها‬
‫را ببیند و یا دست بزند‪.‬‬

‫‪ -‬اگر کسی خواست به اندامهای خصوصی تو دست بزند به او بگو «نه»‪.‬‬


‫‪ -‬اگر این اتفاق افتاد (کسی خواست دست بزند و یا آنها را لمس کرد) به من بگو‪.‬‬

‫‪ -‬اگر شرایطی رخ داد که من در آن نبودم با ‪ ۱۲۳‬تماس بگیر‪.‬‬

‫‪ -‬اگر جایی بودی که حس بدی نسبت به یک بزرگسال داشتی از آن جمع فاصله بگیر‪.‬‬

‫‪ -‬اگر کسی گفت این یک راز است بین من و تو و آن راز تو را ناراحت میکرد مجبور نیستی راز را پیش خود‬
‫نگهداری‪ ،‬به من بگو‪.‬‬

‫‪ -‬اگر کسی به تو پول‪ ،‬اسباب بازی و هدیه داد و گفت به مادر و پدرت نگو قبول نکن یا اگر قبول کردی به من‬
‫بگو‪.‬‬

‫آسیب‬
‫تعرض جنسی به کودکآزار جنسی نیست روانیست‪.‬‬

‫کودکان ممکن است انواع مختلفی از آسیب را تجربه کنند‪:‬‬

‫‪ -‬بهعنوان مثال کودکی که از درخت میفتد و پایش میشکند حجم بیشتری از آسیب نصیب بدنش میشود و‬
‫بخش کوچکی از روانش هم ممکنست صدمه ببیند مثال دچار ترس شود‪.‬‬
‫‪ -‬کودکی که به دالیل مختلف مورد تمسخر همساالنش قرار میگیرد جسمش آسیب نمیبیند بلکه روانش آسیب‬
‫میبیند و ممکن است ترمیمش سالها زمان ببرد‪.‬‬

‫‪ -‬اما کودکی که مورد تجاوز قرار میگیرد ممکن است دچار زخم و خونریزی شود و چندین ماه درگیر باشد یا‬
‫اینکه اگر از متجاوز به او بیماری آمیزشی سرایت کند و جسمش آسیب دیده و تمام عمر درگیر این موضوع‬
‫شده و ممکن است حتی منجر به مرگش شود؛ اما مسئله این است که عالوه بر صدمات جسمی احتمالی‪ ،‬روان‬
‫این فرد بسیار بیشتر آسیب دیده و از این موضوع رنج خواهد برد‪.‬‬

‫پس درواقع تعرض جنسی به کودکان یک تجربهی جنسی نیست‪ ،‬یک آسیب روانی بسیار جدیست‪.‬‬
‫فراموش نکنید که در صورت مشاهدهی این موارد‪:‬‬
‫‪ .۱‬کودک را در سریعترین حالت ممکن به مرکز پزشکی ببرید و تمام اتفاقات رخداده را تعریف کنید؛ آزمایشهای‬
‫الزم برای بیماریهای آمیزشی را انجام دهید و فراموش نکنید که مصرف قرص پرپ در روزهای ابتدایی حادثه‬
‫مانع ابتال کودک به ایدز خواهد شد‪.‬‬

‫‪ .۲‬از روانکاو و روانپزشک متخصص کمک بگیرید‪ .‬این تجربه زخم بسیار عمیق روانی است که درمانش نیاز به‬
‫متخصص دارد‪ ،‬اگر کمک حرفهای نگیرید ممکن است کودک شما به مشکالتی مانند اقدام به خودکشی‪ ،‬اعتیاد و‬
‫افسردگی دچار شود‪.‬‬

‫‪ .۳‬با مراجعه به پلیس کمک کنید که فرد متجاوز کودک دیگری را قربانی نکند‪.‬‬

‫درد جنسی‪ ،‬درد جسمی‬


‫درک تفاوت بین درد جسمی‪ ،‬درد روانی و درد جنسی یکی از مسائل مهم در رویارویی با مسئلهی کودکآزاری‬
‫جنسی است‪.‬‬

‫در تعرض جنسی گاهی کودک درد جسمی تجربه میکند ولی در اغلب موارد با درد جسمانی همراه نیست‪ ،‬حتی‬
‫ممکن است کودک از تجربه لمس و بوسیدن نواحی اندام خصوصی از لذت ببرد ولی تمام این احواالت‪ ،‬این‬
‫لمس و این تجربه برای کودک فعلیست غیرجنسی‪ ،‬درواقع صرفا تجربهی لمس بدنش است‪.‬‬

‫چه کودک از این لمس لذت ببرد یا نبرد تبعات بسیار سنگین و بعضاً جبرانناپذیر بر روان او خواهد داشت؛‬
‫درواقع روان کودک مثل یک ظرف چینیست که وقتی بشکند به ‪ ۱۹۹۹‬تکه تبدیل میشود و یک روانپزشک‬
‫متخصص میتواند نهایتاً با کمک مداوم خانواده این چینی را بند بزند‪ .‬کودکآزاری جنسی مقولهایست که نباید‬
‫اتفاق بیفتد‪ ،‬اگر اتفاق افتاد تیر از کمان رفته محسوب میشود؛ تمام همت شما باید بر این باشد که پیشگیری کنید‬
‫شبکهسازی‬
‫شبکه بسازید و کودک را از این شبکه آگاه کنید‪.‬‬

‫بسیاری از شما نگران هستید که سایر افراد خانواده از قوانین مرتبط با پیشگیری از آزارهای جنسی کودکان‬
‫اطالعات ندارند‪ ،‬این قوانین را رعایت نمیکنند و ممکن است از شما به خاطر این اجرای قوانین دلخور شوند‬
‫(مثل قانون بوس بیاجازه ممنوع)؛ از طرفی بسیار شایع است برای والدینی که قوانین و آموزشها را بسیار جدی‬
‫در محیط خانه رعایت میکنند در زمان سپردن چندساعتهی کودکان به اقوام در زمان لزوم‪ ،‬با عدم اجرای این‬
‫قانونها روبرو میشوند‪.‬‬

‫راهحل این است‪ :‬برای خودتان یک شبکه بسازید؛ اینکه شما توان و آگاهی به دست آوردهاید کافی نخواهد بود؛‬
‫تأثیرگذاری این آگاهی هنگامی چند برابر میشود که به حلقهای از دوستان و خانواده نیز آموزش دهید‪.‬‬

‫با صدای بلند اعالم کنید که شما و کودکتان دربارهی این مطلب آگاهی کامل دارید؛ یک شبکه حمایتی برای‬
‫خودتان بسازید به افرادی که بیشتر با آنها معاشرت دارید مانند خانواده درجه اول و دوستان بگویید که شما‬
‫بهتازگی مطالب زیادی دربارهی شیوع تعرض جنسی به کودکان خواندهاید و برای جلوگیری از آسیب کودکی در‬
‫خانواده‪ ،‬قوانینی وضع کردهاید‪ ،‬مثال به کودک یاد دادهاید که کسی نباید بدون اجازه او را ببوسد‪ ،‬کسی نباید بدون‬
‫اجازه او را بغل کند‪ ،‬کسی نباید او را حمام یا دستشویی ببرد و از همه بخواهید در این آموزش با شما همراه‬
‫شوند‪ ،‬برای بوسیدن و بغل کردن‪ ،‬از کودک اجازه بگیرند؛ مطمئن باشید اگر که جمالت شما امری نباشد مثال‬
‫بهجای اینکه بگویید کودکم را نبوسید‪ ،‬بگویید «لطفاً کمک کن تا کودک من یاد بگیرد که برای بوسیدنش اجازه‬
‫الزم است» خانواده و فامیل از شما دلخور نمیشوند‪ ،‬بلکه تحسینتان هم خواهند کرد‪.‬‬

‫اگر متجاوزی در جمع خانواده و دوستانتان باشد‪ ،‬ذکر این مطلب که شما و فرزندتان آگاهی الزم را کسب کردهاید‬
‫درواقع او را نیز مطلع میکند که پس از این در خانوادهی شما شانسی برای فریب دادن کودک نخواهد داشت و‬
‫بنابراین تالشی هم نخواهد کرد‪ .‬درواقع این گفتگوها نسبتاً بخش اعظم خطر را دفع میکند‪ ،‬متجاوز بسیار بیشتر‬
‫ازآنچه تصورش را کنید از کودک آگاه میترسد‪.‬‬

‫اگر کسی در میان خانواده و اطرافیانتان وجود دارد که حس بدی را به شما القاء میکند‪ ،‬با صدای بلند در حضورش‬
‫اعالم کنید که از نشانههای متجاوز آگاه هستید و به این خاطر که خطر همیشه در کمین است‪ ،‬تصمیم دارید‬
‫کودک را هرگز تنها نگذاشته و برای مراقبت از او از کسی کمک بگیرید؛ همچنین عنوان کنید که فرزند شما اندام‬
‫خصوصی و قوانین آن را میداند؛ درواقع با صراحت اعالم کنید مثل شیر آماده دفاع از کودک خود هستید‪.‬‬
‫در مرحلهی بعد از گفتگوی اولیه و انتقال اطالعات به اقوام و دوستان‪ ،‬از میان کسانی که بهتر و بیشتر عالقه نشان‬
‫دادهاند و با آنها احساس نزدیکی بیشتری دارید‪ ،‬یک شبکهی فعال مراقبت از کودک بسازید‪ ،‬بسیار اهمیت دارد‬
‫که همسرتان نفر اول بوده و این حلقه حداقل شامل سه نفر باشد‪ ،‬مثلثی بین شما همسر و یکی از دوستان یا‬
‫اقوام‪ .‬صریح و مستقیم برای آنها توضیح دهید‪« :‬من آموختهام که حتی در محیط خانواده‪ ،‬بچهها نباید تنها در‬
‫حیاط‪ ،‬زیرزمین یا کوچه رها باشند؛ یبا با یکدیگر قرار بگذاریم که نوبت کنار بچهها باشیم؛ اگر من خوابم برد یا‬
‫وقتی سر نماز بودم لطفاً تو حواست به بچه من هم باشد یا اگر من حضور مداشتم و نیاز بود که به دستشویی‬
‫برود لطفاً فقط تو همراهیش کن‪».‬‬

‫این شبکه نهفقط به کودک‪ ،‬بلکه به شما نیز احساس آرامش و امنیت بیشتری خواهد داد‪ .‬ممکن است فردی که‬
‫شما بهعنوان شبکهی امن انتخاب کردهاید صاحب فرزند نباشد‪ ،‬تنها کافیست اطالعات خودتان را کامل منتقل‬
‫کنید و صراحتاً درخواست کنید که در این مسیر مراقبت بیشتر همراهیتان کند؛ بعدازآن فرد مذکور را به کودک‬
‫معرفی کرده و بگویید‪« :‬هر زمان من نبودم‪ ،‬برای دستشویی فقط از او کمک بگیر» ممکن است از خودتان بپرسید‬
‫اگر آن فقط خودش متجاوز باشد مطمئن باشد چه؟! اگر آن فرد تمایل جنسی به کودکان هم داشته باشد‪ ،‬با آگاهی‬
‫از اینکه شما قوانین اندام جنسی را به کودک آموختهاید و ضرورت «نه گفتن» و لزوم گزارش دادن را به او تعلیم‬
‫دادهاید هرگز خودش اجازه امتحان تصادفی یک تماس بد را نمیدهد‪.‬‬

‫در آخر هم به خودتان یادآوری کنید که درست است که فرزندتان‪ ،‬مِلکِ شما نیست اما وظیفهی نگهداری از آن‬
‫بر عهدهی شماست؛ پس میتوانید دربارهی اینکه دیگران با او چطور رفتار کنند‪ ،‬واکنش نشان بدهید‪ .‬در مواقع‬
‫لزوم بهطور مشخص درخواست داشته باشید و بدون احساس گناه گاهی «نه» بگویید‪ .‬بهترست اگر کودک شما‬
‫به مهدکودک میرود‪ ،‬این قوانین و اطالعات را به مربی مهد گفته و از او بخواهید که عضوی از شبکهی شما‬
‫باشد‪.‬‬

You might also like