Professional Documents
Culture Documents
غفلت
مهمترین عامل تعرض جنسی به فرزندتان ،غفلت شماست و کوتاهی در مراقبتِ تمام و کمال از او.
اگر از کودک خود غافل نشوید و به او آموزش بدهید متجاوز موفق نمیشود به فرزند شما دسترسی پیدا کند.
غفلت سه گونه اتفاق میافتد -۱ :عدم مراقبت -۲عدم آموزش -۳عدم صرف دقت ،توجه و عشق کافی.
این وظیفهی شماست که همیشه و در هرلحظه بدانید که کودکتان کجاست ،با چه کسی است و در حال چه
کاریست؛ اینکه شما کودک را برای انجام کار مهمی به شخص دیگری میسپارید به این معنی نیست که وظیفهی
شما بهعنوان والد چندساعتی متوقف میشود .عدم حضور فیزیکی شما کنار کودک به معنی پایان مسئولیت
نگهداری از او نیست ،حتی اگر چند ساعت حضور نداشته باشید ،باید مطلع بمانید که در آن مدت چه اتفاقاتی
قرار است در منزل فرد مورد اعتماد شما بیفتد؛ آیا مهمان خواهد داشت؟ اگر به هر دلیلی کودک شما را همراه
خود بهجایی ببرد شما باید در جریان باشید .تالش کنید حداقل یکبار در طول زمانی که نیستید تلفن زده و اگر
کودک شما در سنیست که حرف میزند ،با او صحبت کنید و مشخصاً بپرسید« :خوش میگذره؟ خوبی؟ احساس
امنیت میکنی؟» بعد از اینکه بازگشتید نیز دوباره در مورد احساس امنیت از او سؤال کنید.
یک جمله انتخاب کنید ،مثال «االن پرتقال میخوام» و از آن بهعنوان «کُد» بین خود و فرزندتان استفاده کنید؛ به
او آموزش دهید که اگر جایی بود که احساس امنیت نمیکرد ،این جمله را به شما بگوید؛ مثال به کودک قبل
رساندنش به مکانی که قرار نیست شما حضور داشته باشید ،یادآوری کنید که اگر در مهمانی ،تولد ،کالس ورزشی
و موسیقی یا ...نسبت به یک شخص خاص یا بهطور کلی ،احساس عدم امنیت میکند ،فقط کافیست تلفن بزند
و این جمله را بگویید؛ شما منظورش را فهمیده و زودتر سراغش میروید.
اگر از همسرتان جدا شدهاید و فرزندتان بین منزل شما و منزل او در رفتوآمد است ،نهتنها به همسر بلکه یکی
از اقوام که با و همزبانی بیشتری دارید دربارهی این تعالیم صحبت کنید که البته اصالً الزم نیست ذهن شما آمرانه
باشد؛ میتوانید این موضوع را کامالً به شکل درخواست مطرح کنید ،مثال با خاله ،عمه یا مادربزرگ فرزندتان
تماس بگیرید و بهطور مفصل از مطالبی که آموختهاید صحبت کنید؛ بگوید ازآنجاکه کودکان تک والد (والدین
جدا شدهاند یا یکی در قید حیات نیست) ده برابر بیشتر در خطر آزارهای جنسی هستند ،از شما خواهش میکنم
حاال که من در بعضی محافل حضور ندارم ،بهجای من نقش کسی که اجازه دارد کودک را دستشویی ببرد ،در
تعویض لباس کمکش کند و یا مواردی ازایندست را بازی کنید .از آن شخص بخواهید تمام مدت حواسش به
فرزند شما باشد.
باور داشته باشید اگر این گفتگو در فضای دوستانه شکل بگیرد ،نهتنها آن فرد تعیینشده از فامیل همسرتان
نمیرنجد ،بلکه از اینکه وی را معتمد دانسته و برگزیدهاید خوشحال خواهد شد .بسیار مهم است در این گفتگو
عمومیت ماجرا را لحاظ کنید ،مثالً اینکه شما خواندهاید که ۰۹درصد تعرضها از بین خانواده و آشنایان کودک
هستند و شما این نگرانی را فقط در مورد خانواده همسرتان ندارید ،بلکه در محیط خانوادهی خود نیز به همین
اندازه مراقبتهایتان را بیشتر کردهاید.
اگر فرزندتان را در طول ساعات روز و پرستار یا یکی از اقوام میسپارید ،گاهی سرزده و بدون تماس قبلی در
ساعاتی که انتظار بازگشت شما را نداشتهاند ،به خانه بروید؛ هدف از این کار ایجاد مزاحمت برای آن شخص
نیست ،اگر آن فرد چیزی برای پنهان کردن داشته باشد ،از حضور ناگهانی شما آشفته میشود؛ در غیر این صورت
حتی از بازگشت زودهنگام شما خوشحال خواهد شد.
قبل از ترک فرزندتان در منزل دیگری ،مشخصاً در حضور سایرین با صدای بلند به کودک بگویید که «فقط فالن
شخص مسئول دستشویی بردن توست» و برنامهی آتی را برایش توضیح دهید مثال اینکه «قرارست تمام مدت
خانه بمانی» یا «با فالنی به فالنجا بروی» یا «قرارست فالن افراد برای مهمانی بیایند» و «من فالن ساعت
برمیگردم» (اگر کودک شما هنوز درکی از زمان ندارد ،از روز و شب و قبل ناهار ،بعد شام استفاده کنید)؛ با این
تمرین اگر متجاوزی در محل باشد متوجه میشود که به کودک شما سفارش شده که با کسی جایی نرود .ساعت
دقیق بازگشت خود را فقط به همان شخص معتمد بگویید؛ مثال اگر مهمان در منزل خواهر شماست ،نیازی نیست
بدانند که چه ساعتی برمیگردید.
مراقبت
یعنی کودک بیش از غذا و لباس و ...نیاز به پاسداری دائم شما دارد.
تا حد امکان نگهداری از کودک را به شخص دیگری نسپارید .سالمت روان کودک شما مهمترین سرمایهی
زندگی اوست .اگر مجبور به ترک کودک هستید بدانید که نود درصد از آزارهای جنسی توسط خانواده ،دوستان
و آشنایان اتفاق میافتد پس صرف شناختن کافی نیست.
-اگر برای مراقبت از کودک ،پرستار استخدام میکنید در خانه دوربین مداربسته بگذارید و به پرستار پیش از
استخدام توضیح بدهید که این دوربین در خانه است و کودک و پرستار در تمام ساعات رصد میشوند.
-اجازهی شب تنها خوابیدن در منزل اقوام و دوستان را به کودک ندهید .اگر جایی مهمان بودید و خوابش برد
مهمانی را ترک کرده و یا او را در فضای عمومی جلوی چشمتان بخوابانید.
-در مهمانیها دائم کودک را رصد کنید ،به اتاقی که بازی میکنند سر بزنید.
-هرگز کودک را بعد از مدرسه و کالس پشت در منتظر نگذارید .شما ده دقیقه زودتر برسید بهتر از این است
که کودک منتظر بماند.
-اگر در منزل یا مهمانی یکی از بزرگترها دائم کنار بچههاست ،حتماً تمام مدت در کنار آن بزرگتر باشید و با
بچهها تنها رهایش نکنید.
بههیچعنوان اجازه ندهید کودک شما با تلفن همراه فرد دیگری بازی کند؛ شما اطالعی از محتویات آن تلفن
ندارید.
-اگر شاغل نیستید تا آنجا که امکان دارد همهجا فرزندتان را همراه خود ببرید.
-در هنگام استفاده از دستشویی عمومی ،در را تا انتها بازکنید ،داخل دستشویی را چک کنید و مطمئن شوید
کسی پشت در پنهان نشده؛ در تمام مدت پشت در منتظر کودک بمانید.
-هرگز کودک خود را با شخص دیگری یا سایر بچهها به حمام نفرستید و تعویض پوشک او را به شخص دیگری
واگذار نکنید.
-در سفر ،در هتل در کوپهی قطار و ...کودک را کنار تخت خود بخوابانید و سعی کنید تا زمانی که کودک به
خواب میرود بیدار بمانید.
-اگر تلفن همراه و اینترنت در اختیار کودک میگذارید امکان دسترسی به شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای
پخش فیلم را قطع کنید.
-بین خود و کودک یک اسم رمز تعیین کنید (اگر قرار باشد کسی غیر از من مدرسه یا کالس دنبالت بیاد یا از
تو بخواهد جایی بروی حتما اسم رمز را به آن شخص میگویم ).و بگویید اگر کسی جز من خواست تو را از
مدرسه ،کالس یا ...به خانه بیاورد یا گفت با من بیا مادرت اجازه داده ،حتما باید اسم رمز را بگوید در غیر
اینصورت با آن شخص همراه نشو.
-هنگام ترکِ کودک قوانین را یادآوری کنید .صرف قانون داشتن این پیام را میدهد که شما یک مادر آگاه به
مسئلهی خطر آزار جنسی هستید و این خودش کافیست که متجاوز ریسک نکند.
برای هر کودک جداگانه حداقل روزی نیم ساعت وقت اختصاصی بگذارید .روزی نیم ساعت فقط شما و او!
با او گفتوگو کنید ،بازی کنید ،قبل خواب کنارش باشید و برایش داستان بگویید .این نیمساعت شامل غذا
درست کردن ،باهم تلویزیون دیدن و کمکدرسی نیست .نیم ساعت گفتوگو و تعامل اختصاصی اگر کمتر از
روزی نیم ساعت برای کودکتان وقت تعامل میگذارید ،بدانید که فرزندتان از غفلت والدین رنج میبرد.
مهمترین ابزار موفقیت کودکآزار جنسی برای دسترسی به کودک شما ،جلبتوجه و اعتماد او از طریق مهربانی،
عشق و صرف وقت است .با انجام وظایف مادری و پدری خود ،این شرایط را برای کودکآزار فراهم نکنید.
اگر کودک از عشق و توجه شما سیراب باشد ،جذب توجه کودکآزار نمیشود.
گوش کنید
برای پیشگیری از کودکآزاری جنسی به صحبتهای فرزندتان گوش کنید .اکثر کودکان دربارهی تجربهی آزار
جنسی هرگز صحبت نمیکنند؛ اما از آن تعداد بسیار کمی هم که گزارش میدهند ،دو نفر از سه نفر حرفشان
شنیده نمیشود ،یعنی پدر و مادر به حرف کودک قربانی گوش نمیدهند و باور نمیکنند.
تقریبا محال است که یک کودکآزار جنسی بدون برنامه قبلی و ناگهانی به کودکی تجاوز کند .در اکثر موارد
کودکآزار آرامآرام و تصادفی شانس خود را امتحان میکند و اگر واکنشی از طرف کودک و والدینش نبیند با
خیال راحت به کودک تعرض میکند.
اگر شما برای شنیدن حرفهای کودکتان وقت بگذارید ،احتمال اینکه کودک شما در این مورد با شما صحبت
کند بیشتر میشود .اگر انتظار دارید کودک شما نشانههای تمایل جنسی یک کودکآزار ،یا حتی تعرض را به شما
بگوید ،شنیدن را تمرین کنید.
-وقتی کودک از مهد یا مدرسه به خانه میآید حداقل پانزده دقیقه وقت بگذارید و از او بپرسید روزش چطور
بوده.
-قبل خواب پانزده دقیقه وقت بگذارید و از کودک بخواهید خالصهای از اتفاقات روز را برایتان تعریف کند.
-موقع صرف غذا ،تلویزیون ،اینترنت و ...را خاموش کرده و با خانواده گفتوگو کنید بهترین روش تشویق
کودکان به حرف زدن این است که روز خودتان و اتفاقات جزئی روزانه را برایشان تعریف کنید.
با این تمرینها و گوش کردن دائم به درد دل او ،به کودکتان این یقین را بدهید که شنیده میشود.
تنبیه بدنی
بهمنظور پیشگیری از تجاوز جنسی به کودکان در اولین گام ،از تنبیه بدنی کودک خود بپرهیزید.
با تنبیه بدنی به کودک خود میآموزید که یک بزرگتر اجازه دارد برای تنبیه تو ،به بدن تو آسیب وارد کند .برای
متجاوزان گولزدن کودکی که از والدینش کتک میخورد خیلی سادهتر از سایر کودکان است .در این موارد متجاوز
به بچه تجاوز میکند و به او میگوید تو کار بدی کردهای و باید تنبیه شوی .برای کودک تجربهی دخول یک
تجربهی جنسی نیست بلکه تنها یک عمل دردناک و تحقیرآمیز است که در ذهن به کتک خوردن ربطش میدهد
و میپذیرد که این هم نوعی تنبیه بدنی است.
از سوی دیگر کودکی که از والدینش کتک میخورد و از متجاوز میشنود که این فشار هم بهخاطر این است که
کار بدی کردهای ،احتمال بیشتری دارد که متجاوز را لو ندهد ،چون در ذهن کودکانهی خودش اینگونه استدالل
میکند که اگر والدینم بدانند که من کار بدی کردم و توسط «فالنی» تنبیه شدم ،دوباره از آنها هم کتک میخورم.
جدای از بهانه دادن دست متجاوز ،کتک زدن باعث میشود کودکتان همیشه از شما بترسد و احساس فاصله کند
و اگر بالیی مثل تجاوز جنسی سرش بیاید ،احتمال اینکه به شما بگوید بسیار کم میشود.
نکتهی مهم دیگر اینکه بچههایی که کتک میخورند و تنبیه میشوند راحتتر و سریعتر جذب توجه و محبت
و رشوهی متجاوز جنسی میشوند .پس برای حفظ فرزندتان در برابر دامِ تجاوز جنسی ،هرگز او را تنبیه بدنی
نکنید.
نه گفتن
به کودک خود «نه گفتن» بیاموزید ،بیاموزید که نه گفتن و مخالفت کردنِ بهموقع بیادبی نیست بلکه شجاعت
است« .نه» ی کودک زنگ خطر بزرگیست و متجاوز بهشدت از کودکی که نه میگوید میترسد و فاصله میگیرد.
توان نه گفتن در کودک ارتباط مستقیم دارد به توان نه شنیدن در والدین؛ بسیاری از مواقع اجبار کودک برای
احترام بیجا به بزرگترها ،ترس از قضاوت مردم و شنیدن جمالتی قبیل «عجب بچهی بیادبی» و غرور و تعصب
نابهجا باعث میشود کودک برای همیشه در زندگیاش سالح «نه گفتن» را از دست بدهد.
یادمان باشد تقریبا محال است که متجاوز ناگهان و بدون مقدمه به کودک تعرض کند؛ معموال متجاوز در ابتدا
رفتارهایی انجام میدهد تا فضا را برای عادیسازی شرایط بعدی مهیا کند؛ مثال تصادفی وارد دستشویی میشود،
در مقابل کودک لباس خود را عوض میکند ،در حین قلقلک یا بازی به اندام خصوصی بچه دست میزند .به
همین دلیل اگر کودک قاطعانه «نه» بگوید متوجه خواهد شد که آن کودک آموزشدیده است و اگر تکرار کند به
والدینش گزارش خواهد داد.
عدم توانایی کودک در نه گفتن میتواند باعث مشکالت بسیاری در زندگیاش شود.
-در معرض تماشای فیلمهای پورن و سایر آزارهای اینترنتی قرار بگیرد.
نه گفتن تکنیک و ابزاریست که کودک از شما میآموزد و سرمایهی زندگیاش میشود .زمانی که به کودک خود
نه میگویید اجازه ندهید گریه و اصرار و بدقلقی تأثیری در «نه» شما داشته باشد؛ به فرزندتان بیاموزید که «نه»
واژهای مهم ،جدی و ارزشمند است .غرور بیجای خود را کنار بگذارید و اگر کودک در مکان نامناسب با شما
مخالفت کرد و نه گفت از او بپذیرید .توان «نه گفتن» مهمترین ابزار خودمراقبتی در کودکان است.
هدیه و رشوه
به کودک خود بیاموزید که هیچکس اجازه ندارد پنهان و به دور از چشم پدر و مادر به او هدیه و یا پول بدهد.
متجاوز معموال برای ایجاد حس اعتماد و عالقه در کودک به او هدیه داده و در بسیاری از مواقع برای ساکت
نگهداشتن کودک و عدم افشای جرم به او رشوه میدهد .همهی ما نیازمند محبت و توجه هستیم و از هدایا لذت
میبریم ،کودکان بیشتر .البته نباید فراموش کنیم که اگر کودکی هدیه را قبول میکند لزوما به این معنا نیست که
کمبودی را در خود حس میکند ،چراکه خوشحالی از دریافت هدیه یک واکنش طبیعیست.
به کودک خود بگویید« :آدمها وقتی همدیگه رو دوست دارن به هم هدیه میدن؛ من خیلی خوشحال میشم که
کسی به تو هدیه بده ،عیدی بده ،تو رو بهجاهایی ببره که دوست داری ...اما اگر کسی یواشکی بهت هدیه یا
عیدی و جایزه داد و گفت به مامان یا بابات نگو و قایمش کن حتما بیا و به من بگو»
یادمان باشد اگر به او بگوییم «هدیه را قبول نکن» به دلیل کنترل کمتر کودکان بر خود ،احتمال اینکه او هدیه را
قبول نکند بسیار کم است و ما هم شانس خود را از اینکه کودک موضوع را با ما در میان بگذارد از دست خواهیم
داد؛ درواقع نکتهی مهم پذیرفتن یا رد هدیه نیست ،بلکه درک تفاوت بین هدیه و رشوه است.
به کودک بیاموزید که اگر کسی هدیهای داد تا تو را مجبور به انجام کاری کند که دوست نداری یا هدیهای داد
که تو را مجبور کند سکوت کنی و راز بدی را به دیگران نگویی آن چیز دیگر هدیه نیست ،رشوه است.
هرگز بهزور و با جبر رشوه را از کودک پس نگیرید ،این کار باعث میشود اعتمادش را به شما از دست بدهد و
حقیقت را از شما پنهان کند .فراموش نکنید که مشکل خود رشوه نیست ،بلکه شخص رشوهدهنده و دلیلی که
باعث این کار شده ،مسئلهی اصلی ماست؛ پس حذف رشوه کمکی به کودک نخواهد کرد.
درصورتیکه ما بین وسایل کودک اسباببازی یا پولی پیدا کردید که احتمال دادید حقالسکوت بوده ،واکنش
نشان ندهید ،اگر کودک احساس کند شما فهمیدید یا عصبانی هستید از آن به بعد با تدبیر بیشتری حقایق را از
شما پنهان میکند .یکی از بهترین راهها اینست که خیلی خونسرد بگویید« :من این رو ندیده بودم؛ چقدر قشنگه،
کی برات خریده؟ ...دستش درد نکنه ،بگو تا من ازش تشکر کنم»...
اگر کودک احساس آرامش کند و نترسد و اسم رشوهدهنده را بگوید ،مهمترین قدم در راستای پیشگیری از تعرض
یا تکرار تعرض را برداشتهاید.
حس خوب و حس بد
درک درست از حس خوب و حس بد را به کودکانتان بیاموزید و به او یاد بدهید که هر وقت حس بدی به کسی
داشت از او فاصله بگیرد.
احساسات و عواطف بنیادی و پایدار ما به شادی ،غم ،ترس ،خشم ،هیجان و انزجار معطوف میشود.
کمک کنید تا کودک حس خوب و بدش را طبقهبندی کند؛ مثالً شادی و هیجان «حس خوب» و غم و ترس و
انزجار «حس بد» هستند.
حاالتی را که بعد از هرکدام از این حواس ،به بدن دست میدهد نیز با او تمرین کنید؛ مثال به او بگویید شادی
معموالً خودش را روی لب و دهان نشان میدهد؛ «دلت میخواد بخندی ،جیغ بزنی ،باال پایین بپری ،کسی رو
بغل کنی».
هیجان را اینطور توصیف کنید« :انگار توی دلت پروانه باال و پایین میره ،نمیتونی سر جات بشینی ،دوست
داری وول بخوری ،دوست داری یکی دستت رو بگیره ،زمان رو احساس نمیکنی»
غم را میتوانید اینگونه توضیح دهید« :احساس میکنی یکی گلوت رو فشار میده ،اشک میاد توی چشمات،
دلت فشرده میشه ،دوست داری مامانت بغلت کنه تو بغلش گریه کنی».
ترس« :تو دلت خالی میشه ،دوست داری فرار کنی ،داد بزنی ،اما حتی گاهی صدات انگار نمیاد بیرون ،زانوت
میلرزه و دستات عرق میکنه».
انزجار« :حالت تهوع میگیری ،عرق سرد میکنی می خوای دور بشی ،چشماتو میبندی».
خشم« :دندونات قفل میشه ،از چشمات انگار آتیش میاد ،دستات مشت میشه ،زورت زیاد میشه».
چون تعرض جنسی احساسات منفی ِترس و خشم و انزجار را بهطور همزمان در کودک ایجاد میکند این شناخت
احساسات در او باعث میشود که سریع واکنش نشان بدهد.
یکی از مهمترین ابزارهای خودمراقبتی که خداوند به انسان عطا کرده دریافت یک حس بد درونی به متجاوزان
جنسی ست .این حس هم را هم والدین دارند و هم خود کودک؛ اما درک درست این حس احتیاج به پرورش و
تمرین دارد.
اگر حس بدی نسبت به حضور یک فرد در خانه و کنار فرزندتان دارید منتظر شواهد و دلیل نباشید؛ هیچوقت
فرزندتان را با آن فرد تنها نگذارید و در حد امکان در نهایت ادب و احترام از او فاصله بگیرید .اگر قضاوت شما
بیجا بوده چیزی را از دست نمیدهید اما اگر قضاوت شما درست باشد نهتنها کودکتان قربانی آزار جنسی
نمیشود بلکه افسوس و پشیمانی یقهتان را نخواهد گرفت .به فرزندانتان هم بیاموزید که اگر به مکانی رفتید یا
کنار شخصی قرار گرفتید که حسی بد به شما منتقل کرد در سریعترین حالت ممکن فرار کنید و فاصله بگیرید.
برای تمرین شناخت حسها با حس مثبت شروع کنید؛ وقتی کودک خوشحال است از او بخواهید که حسش را
توصیف کند؛ حس خوب باید از خوشحالی تبدیل شود به هیجانزده ،امیدوار ،پیروز ،شاکر؛ حس خوب انسان
را به ذوق ،عشق ،لذت ،افتخار ،آرامش خیال ،رضایت ،همدلی و شفقت میرساند؛ کودک توانمند باید این حواس
را دقیقا بشناسد و از یکدیگر تفکیک کند .بهعنوان مثال احساس او را وقتی نمرهی خوبی گرفته یا به دوستی
کمک کرده بپرسید .شب قبل از تولدش ،پیش از باز کردن هدیه ،وقتی از سرسره پایین میآید یا هنگامی که در
آغوش شماست ،حالِ لحظهای و حسی که در او ایجاد میشود را بپرسید تا با آنها آشنا شود.
در مرحلهی بعد با ذکر مثال کمک کنید حسهای بد را نام ببرد و درک کند؛ مثال زمانی که کودک ناآرام و بدقلق
شده سعی کنید تشخیص دهد که دقیقا چرا ناراحت است؛ از او بپرسید االن گرسنه هستی؟ االن حس حسودی
داری؟ االن حس ضعف و ناتوانی داری ،االن میخواهی انتقام بگیری؟
باید به کودک بیاموزید که حس بد جزئی از زندگیست و نیازی نیست انکارش کند؛ درواقع حس بد میتواند
ابزاری باشد برای کمک به او در راستای گریز از خطر و موقعیت نامطلوب .به او بگویید« :اگر کنار کسی قرار
گرفتی و قلبت تند تند زد ،زانوهات لرزید ،دستت عرق کرد ،حس کردی گلوت فشردهشده و به نفسنفس افتادی
و حس بدی بهت دست داد این حس را جدی بگیر ،منتشر چیزی نمان و فرار کن و از محل دور شو ،برگرد
پیش من و به من بگو حس خوبی نداشتم».
تقریبا تمام بزرگساالنی که مورد تجاوز جنسی قرارگرفتهاند گزارش کردهاند که در آن روز و قبل از حادثه حس
بدی داشتهاند .اکثر والدینی که کودکشان قربانی آزار جنسی بوده نیز گفتهاند که همیشه نسبت به حضور آن آدم
حس بدی داشتهاند .حس بد را جدی بگیرید!
مالکیت بدن
به کودک خود بیاموزید که بدن او متعلق به او است .این نوع آموزشها بیشتر از آنکه از طریق کلمات منتقل گردد
با رفتار والدین به بچه منتقل میشود.
این نوع آموزشها درواقع از طریق رفتار صحیح والدین منتقل میشود نه کلمات .خیلی مهم است که کودک طعم
شیرین مالکیت را در سنین بین ۳تا ۵سال تجربه کند .بهزور وادارش نکنید اسباببازی یا خوراکی دلخواه را با
دیگران تقسیم کند ،اول اجازه بدهید حس مالکیت و احترام شما به این حق را درک کند و در مراحل بعد به
ارزش بخشش بپردازد.
کودکی که مفهوم مالکیتش بر اشیا را درک کرد ،مالکیت بدن را میفهمد .به کودک یاد بدهید که بدنش مال
خودش است ،باید از آن مراقبت کند و هیچکس حق ندارد چیزی را به بدنش تحمیل کند ،به او دست بزند یا
کاری کند که دوست ندارد.
-با زیورآالت و لباسهای فانتزی از دختران یک عروسک نسازید که در مهمانیها موردتوجه و تائید بیشازحد
قرار بگیرند.
-هرگز کودک را مجبور نکنید در مهمانیها دوستان و اقوام را ببوسد و روی پایشان بنشیند.
-هنگام تعویض لباس برای مهمانی یا حمام لباسهای کودک را بهزور از تنش خارج نکنید.
به کودک بیاموزید همانطور که کسی نباید بدون اجازهی تو به اسباببازی یا کیفت دست بزند ،اجازه ندارد به
بدنت هم دست بزند؛ بدنِ تو مهمترین دارایی توست چون اگر آسیب ببیند تو دیگر مثل قبل خوشحال نیستی.
این نوع رفتارهای شما به کودک میآموزد که آدمبزرگها نمیتوانند این کارها را با او بکنند و به حریم خصوصی
بدن او احترام نگذارند .اینکه چند نفر در فامیل از شما ناراحت شوند بهتر از این است که کودک شما مورد آزار
جنسی قرار بگیرد و توان مراقبت از خود را نداشته باشد .مطمئن باشید رفتارهای درست شما آموزش و الگوسازی
برای اطرافیان نیز هست .اگر مادر ،مادر شوهر ،خواهر شوهر و اقوام شما بهزور کودکتان را میبوسند و یا بغل
میکنند ،این ویدئو را برایشان ارسال کنید.
نکتهی دیگر برای آموزش مالکیت بدن
برای تاکید روی مالکیت بدن ،مسئولیت مراقبت از بدن را به کودک واگذار کنید.
وقتی چیز ارزشمندی به ما تعلق دارد در مراقبت از آن کوشا هستیم؛ برای اینکه فرزندتان ارزشمندیِ مالکیت بر
بدن را درک کند مسئولیتهایی مانند غذا خوردن ،روی زخم چسب زدن و ...را به خودش واگذار کنید.
کودکی که همیشه انتظار دارد از او مراقبت شود راحتتر در خطر تعارض جنسی قرار میگیرد؛ در مقابل کودکی
که یاد میگیرد از بدنش مراقبت کند ،در لحظهی خطر هم هوشمندانهتر دفاع میکند.
واکنش به لمس بد از سمت کودک شما زمانی اتفاق میافتد که کودک قبل از آن ،درک درستی از تماس بد پیدا
کردهست.
به کودک بگویید که انسانها و حیوانها در طول زندگی بارها و بارها بدن هم را لمس میکنند؛ مثال مادر دست
کودک را میگیرد که از جوی بپرد ،از خیابان رد شود ،یا اگر زمینخورده دستش را میگیرد تا بلند شود .مادرها
فرزند خود را در آغوش میگیرند ،میبوسند ،وقتی او در خواب است بغلش میکنند یا زمانی که گریه میکرد به
نوازشش میپردازند ،یا آدمبزرگها که با یکدیگر دست میدهند .اینها تماسهای خوب هستند یعنی تماسی که
نشان میدهد آدمها همدیگر را دوست دارند.
به کودک بگویید تماسهایی هم هستند که تو دوست نداری ،مثل بغل زورکی ،چشم را از پشت بستن ،بوس
زورکی ،قلقلک ،هل دادن ،کتک زدن...؛ و تو نباید اجازه بدهی کسی بدنت را بدون اجازهی تو لمس کند .در
ادامه با قاطعیت زیاد قوانین اندامهای خصوصی را مرور کنید و بگویید لمس اندامهای خصوصیِ تو «تماس بد»
است و نباید اجازه بدهی که کسی این کار را بکند.
هرگز برای امتحان اینکه کودک تماس بد را تشخیص میدهد یا نه اندامهای خصوصیاش را لمس نکنید؛ بلکه
برای مطمئن شدن روی تماسهای خوب تکیه کنید .گهگاهی هنگام در آغوش کشیدن یا نوازش کردن از او
بپرسید این تماس خوب است یا بد؟ و بعد از او بخواهید تکرار کند که تماس بد چه بود.
قانون و قانونگذاری
اگر کودک قوانین اندامهای خصوصی را رعایت کند ،احتمال اینکه مورد آزار جنسی قرار بگیرد بسیار کمتر
میشود ،اما رعایت یک قانون ،ملزم به درک درست از آن و ضرورت اجرای آن است.
این یعنی بتوانیم به کودکان بیاموزیم که رعایت قوانین او را خوشحالتر و زندگیاش را بهتر میکند یکی از
جذابترین قوانینی که میتوانیم به کمک آن کودک را با «مفهومِ قانون» آشنا کنیم ،قوانین راهنمایی و رانندگی
است مفهوم چراغ سبز ،چراغقرمز ،خط عابر پیاده ،ورود ممنوع و ...؛ پلیس در ذهن کودک سمبل اقتدار است،
میتوانیم با کمک گرفتن از این وجههی مثبت ،قوانین بیرون از خانه را آغاز کنیم .در مرحلهی بعد میتوانیم
دربارهی قوانین مدرسه صحبت کنیم ،مانند اینکه باید ساعت مشخصی مدرسه بود و اگر دیر بخوابی بازهم
همان ساعت باید به مدرسه بروی و خودت اذیت میشوی .در مدرسه باید برای صحبت کردن یا از کالس
خارج شدن اجازه گرفت صبحها در صف میایستی و ...
در مرحلهی بعد میتوان دربارهی قوانین خانه صحبت کرد؛
-در خانهی ما کسی با کفش وارد نمیشود.
-در خانهی ما در را همیشه پشت سر میبندیم.
-مهمان یعنی آدمهایی که میتوانند بیایند خانه ما که از دوستان و آشنایان هستند و یا برای تعمیرات اشیا
آمدهاند.
مرحلهی بعد میتوانیم دربارهی قوانین غذا خوردن صحبت کنیم.
-قبل غذا دستهایمان را میشوییم
-با دهان پر صحبت نمیکنیم
-هنگام غذا خوردن از جایمان بلند نمیشویم
-با قاشق خودمان از دیس و ظرف ماست و ساالد و غذا برنمیداریم.
سپس میتوانیم دربارهی قوانین مربوط به اتاق کودک صحبت کنیم:
-همه باید برای وارد شدن به تمام اتاقها در بزنند.
-مهمانها برای وارد شدن باید اجازه بگیرند.
-درب اتاق تو باید همیشه باز باشد بهجز زمانی که لباس عوض میکنی.
-میتوانی تمام روز بازی کنی ولی وقتی هوا تاریک شد اسباببازیها باید سر جایشان باشند.
بسیار مهم است که پدر و مادر هم این مجموعه قوانین را رعایت کنند .اگر به مکانی میروید که امکان اصرار و
فرزندانش برای شب ماندن کودکتان وجود دارد ،قبل از مطرحشدن این موضوع به صاحبخانه توضیح دهید که
شما از پیش ،این قانون را برای فرزندتان وضع کردهاید و خواهش کنید که هرگز جلوی کودک این بحث مطرح
نشود .بسیاری از والدین صراحتاً این موضوع را مطرح نمیکنند و میگویند «پدرش دوست ندارد» در مسئلهای
که مقولهی دوست داشتن یا دوستنداشتن و بحث سلیقه باشد پذیرش برای کودک دشوارتر خواهد بود؛ محکم
بگویید «این قانون خانواده ماست» اگر شرایطی پیش آمد که شما نیز انتخاب کردید که کودک شب منزل کسی
بماند ،خودتان هم همراهش بمانید؛ اگر آنقدر با صاحبخانه احساس راحتی و نزدیکی ندارید که شب منزلش
بمانید ،پس کودک را هم تنها نگذارید.
نقطهی طالیی آموزش قوانین« ،جذاب بودن» آن است و نه دستوپا گیر؛ و البته قسمتی از این آموزش باید سهیم
کردن کودک در قانونگذاری باشد؛ بهعنوانمثال در مورد قوانین مربوط به غذا خوردن کمکش کنید در انتخاب
قانون همراهی کند مثالً بپرسید چه اتفاقی میافتد که مریض میشویم؟ (این پرسش هدایت او به سمت قانون
دست شستن است) .یا اینکه اگر کسی بیمار باشد و قاشقش را در ظرف ماست فروکند چه اتفاقی میفتد؟ (هدایت
به قانون قاشقت را در دیس نزن) پس قوانین فضاهای عمومی خانه را با کمک هم تبیین کنید؛ اما در مورد اتاق
کودک فضای بیشتری داده و اجازه دهید خودش قانون بگذارد و به قانونهایش احترام بگذارید مثالً تمام روز
نروید به اتاقش و بگویید اتاق را تمیز کن اجازه دهید خودش قانون بگذارد؛ مثالً اینکه در طول روز بازی میکنم
ولی از غروب به بعد اتاق را جمع میکنم .یا مثالً اینکه بگذارید خودش تصمیم بگیرد که چند روز یکبار حمام
کند؛ اگر تصمیمش غیرمنطقی بود کمک کنید تصمیم درستی بگیرد ولی بازهم احساس کند خودش این قانون را
وضع کرده است.
نکتهی مهم در آموزش مفهوم قانون به کودک ،رعایت قانون و احترام به قانون توسط والدین است؛ یعنی اگر
شما قانون رد شدن از خط عابر پیاده را آموزش بدهید ولی برای عجله یا بیحوصلگی از چراغقرمز عبور کنید
بهکل مفهوم قانون در ذهن کودک خیانت کرده و آموزش را بیمعنی کردهاید.
نهتنها باید به کودکان بیاموزیم که قوانین ما را رعایت کنند بلکه باید بیاموزیم در مواقع الزم قوانین را اعمال کنند.
اگر «بایدی» را به کودک اعمال میکنید توان این را داشته باشید که دلیلش را برای او بازگو کنید.
مثال« :نباید توی خونه توپبازی کنی چون شیشه میشکنه و هوای سرد میاد تو و هر دوی ما ناراحت میشیم».
«سر ظهر نباید بیرون از خونه بازی کنی چون گرمازده میشی»
اگر کودک نسبت به قانون حس خوبی پیدا کند با وضع بهموقع قوانین شخصی از خودش حمایت خواهد کرد و
این یعنی دستیابی به پتانسیل بسیار مهمی بهخصوص برای سنین بلوغ.
به کودک بیاموزید که قوانین برای هرچه بهتر شدن زندگیمان وضع میشوند؛ ممکن است این قوانین را کسی از
بیرون وضع کند و یا قانونی شخصی باشد که به اطالع دیگران میرسد.
یکی از نکات مهم دربارهی آموزش قوانین اندام خصوصی به کودکان رعایت این نکته است که با شمردن قوانین
دیگری که بهطور روزمره باید آنها را رعایت کند هرگونه حساس شدن او بر قوانین اندام خصوصی را از بین
ببرید؛ درواقع با شمردن قوانین شخصی که برای او بیان میکنید رعایت قوانین اندام خصوصی هم چیزی شبیه به
آنها تلقی خواهد کرد؛ ازجمله قوانین عبور از خیابان ،غذا خوردن ،شستن دست و صورت ،با دهان پر حرف
نزدن و آب نخوردن ،تعویض لباس در خلوت ،تکرار این قانونهای روزانه عالوه بر عادی کردن موضوع فرصت
مناسبیست برای تمرین پایبندی به قوانین.
به کودک خود بیاموزید که همهی آدمها گاهی اشتباه میکنند و قوانین را زیر پا میگذارند.
برای آموزش مفهوم بچهبازی یا آزار جنسی الزم نیست کودک خود را وحشتزده کنید یا از جزئیات این اتفاق
دردناک صحبت کنید .برای کودک توضیح بدهید که ما آدمها همه خوب هستیم اما گاهی اشتباه میکنیم .کسانی
که اشتباه میکنند غریبهها نیستند بلکه همین دوست و همسایه و آشناها هستند .بعضی وقتها اشتباهات مثل
غلط دیکته ،کندن گل و شکستن مجسمه کوچک هستند و بعضی وقتها بزرگ.
اشتباههای بزرگ ،شکستن قانونهای مهم است ،مثل دروغ ،دزدی ...یکی از اشتباهات خیلی بزرگ که بعضی از
آدمبزرگها ممکن است انجام بدهند ،شکستن قوانین اندام خصوصی است .معموال کسی که میخواهد به اندام
خصوصی بچه ها دست بزند یا ببیند و یا بگوید بیا دکتر بازی کنیم معموال یکی از فامیل یا آشناهاست که اتفاقا
آدم مهربانی است؛ حتی ممکن است برایش هدیه بخرد یا او را پارک ببرد؛ اما کارش خیلی خیلی بد است و
پلیس آن آدم را دستگیر میکند.
ما زمانی میتوانیم مقابل خطراتی مثل دزدی ،آتشسوزی و ...ایمن باشیم که خطر را بشناسیم و درک کنیم .به
فرزندتان بگویید که زلزله ،آتشسوزی ،دزدی و تعرض وجود دارد و در مقابل هرکدام روشهای ایمنسازی و
واکنش هم وجود دارد.
به کودک خود بیاموزید که اگر زلزله شد زیر میز برو و سرت را میان دستانت بگی؛ بعدش اگر آتشسوزی شد،
از کپسول اطفاء حریق استفاده کن و از ساختمان خارج شو؛ اگر میخواهی غرق نشی شنا یاد بگیر؛ اگر بوی گاز
شنیدی پنجره را بازکن؛ اگر کسی خواست به اندام خصوصیات دست بزند« ،نه» بگو ،فرار کن و برای من تعریف
کن تا اجازه ندهم تکرار شود.
این نوع آموزشها کودک را از زلزله و آتشسوزی و دزدی و تعرض و ...نمیترساند بلکه آگاهی از وجود خطر،
توان مقابله با آن را بیشتر میکند ،اینکه کودک از چیزی بترسد بهتر از آن است که قربانی شود.
فراموش نکنیم که نود درصد تعرضها توسط اقوام و آشنایان صورت میگیرد و در این آموزش باید حتما ذکر
کنیم که ممکن است یکی از اقوام و آشنایان قانون را زیر پا بگذارد و به اندام خصوصی تو دست بزند.
باید به بچهها بیاموزیم اتفاقاتی که دوروبر ما میفتد گاهی خصوصی بوده و گاهی هم خصوصی نیست .اتفاقاتی
خصوصی که کسی نباید آنها را بداند «راز» میشماریم؛ بعضی رازها کوتاهمدت هستند مثل برنامهریزی سورپرایز
تولد و بعضی رازها را در مدتزمانی طوالنی فقط ما هستیم که میدانیم.
رازها دودسته هستند ،راز خوب و راز بد؛ راز خوب خبر خوبی است که تو میدانی ولی شخصی خاص یا چند
نفر دیگر نباید آن را بدانند؛ مثالً برای روز مادر یک کارت درست کردی و نمیخواهی تا آن روز کسی از این
کار تو باخبر شود.
راز خوب رازی است که وقتی به آن فکر میکنی خوشحال میشوی و در دلت نگه میداری تا شخص دیگری
به وقتش هیجانزده و خوشحال شود؛ اما بعضی رازها هستند که وقتی به آنها فکر میکنی ناراحت میشوی
حالت خوب نیست ،گریهات میگیرد ،مانند وقتیکه یک مجسمه را اشتباهی میشکنی و به کسی نمیگویی ،یا
نمرهای بد میگیری و از مادرت پنهان میکنی.
اما ممکن است زمانی فرد بزرگسالی کاری کند و بگوید این یک راز است و نباید به کسی بگویی؛ رازهای بد
هیچوقت نباید در دل بماند چون فقط ناراحتت میکند ،اگر کسی به تو بگوید که یک راز را به کسی نگو و تو
وقتی به آن فکر میکنی حالت بد میشود ،باید حتما آن را با یک بزرگتر که دوستش داری در میان بگذاری؛
مثال به مادر ،به پدر ،به مادربزرگ و به معلم.
سعی کنید یک راز از رازهای خوب زندگیتان را با بچه در میان بگذارید ،مثالً بگویید وقتی تو در شکم من بودی
تا مدتی مثل یک راز به کسی نگفتم جز پدرت ،بعد مهمانی گرفتیم و به تمام فامیل گفتیم و همه خوشحال شدند؛
یا در هنگام تولدها مثال بگویید «فردا تولد باباست بیا کیک بپزیم و بهش نگیم تا فردا خوشحال شه» .حتی از راز
بد مثال بزنید؛ مثالً بگویید «وقتی سن تو بودم دختر خالهم عروسک منو با خودش برد و گفت این یه رازه ،به
کسی نگو که دست منه و من هر شب از ناراحتی گریه میکردم».
کمکش کنید رازهای خوب زندگی خودش را به زبان بیاورد ،اگر ناراحتی کودک را دیدید حتما از او پرسید آیا
رازی در دل داری که تو را اذیت میکند و میخواهی به من بگویی؟
حداقل هفتهای یکبار حتی بدون رؤیت دلیل مشخص قبل از خواب از او بپرسید آیا راز بدی در دلت داری؟
این تمرینها کمک میکند تا اگر متجاوزی کودک را مجبور به سکوت کرد او به یاد بیاورد که ضرورتی ندارد
راز بد را نگه دارد و امکانش به وجود میآید که به شما بگوید.
آزارهای اینترنتی
وارد شدن کودک به دنیای جنسی بزرگساالن از طریق تماشای روابط جنسی حضوری یا از طریق فیلم و عکس
(پورنوگرافی) تعرض جنسی به کودک محسوب میشود.
کودکی که با محتوای پورن روبرو شده ،قربانیست و دچار مشکالت روانی زیادی خواهد شد.
اگر شما توان مسدود کردن سایتهای نامناسب و محدود کردن دسترسی کودک به شبکهها و پیجها و
وبسایتهای نامناسب برای سن کودک را ندارید ،پس آمادگی الزم برای واردکردن اینترنت به خانهتان را به
دست نیاوردهاید .قبل از خرید تلفن هوشمند ،تلویزیون لپتاپ تسلط کامل به کنترل آن را بیاموزید و سپس این
وسایل را وارد محل زندگی کودکتان کنید.
در بسیاری از موارد متجاوز تصادفی یا غیر تصادفی تصاویر پورن را به کودک شما نشان میدهد و پس از آن
بازی «ما همان کار را بکنیم» یا «بیا از نزدیک نشونت بدم» را شروع میکند.
پورن کودک (فیلمی که کودک مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد) توسط متجاوز به کودک درواقع دروازه ورود
کودکان به دنیای تجاوزهای جنسی است.
به مهمانان و دوستان خود با اقتدار اعالم کنید که اجازه ندارند به کودک شما تلفن بدهند.
به کودک خود بیاموزد که تلفن اسباببازی نیست ،اگر دقایقی از روز والدین اجازه استفاده از تلفن را به کودک
میدهند فقط میتوانند به بازی دسترسی داشته باشند.
رمز عبور نهتنها برای روشن کردن که برای تمام صفحات و پیجهای تلفن والدین باید مورد استفاده قرار گیرد.
فراموش نکنیم که شبکههای اجتماعی برای کودکان ساخته نشدهاند.
ترس از یک شئ ،آسیب رسیدن به کسی که دوستش داری ،آسیب رسیدن به بدنمان ،طرد شدن و احساس تنهایی،
از دست دادن شرایط شادی ،از دست رفتن آبرو و موقعیت اجتماعی
بسیاری از کودکان قربانی آزار جنسی میشوند چون با تهدید متجاوز روبرو میشوند و این انتهای تهدید و ارعاب
نیست؛ آنها حتی بعد از تجاوز هم در بیشتر موارد سکوت میکنند چون بازهم تهدید متجاوز ادامه خواهد داشت.
باید به کودکان آمورش دهیم که پیشنهاد یعنی «تصمیم مشترک برای اینکه کاری انجام دهیم» بهطور مثال ممکن
است یک بزرگتر پیشنهاد بدهد که «بیا بریم پارک ...بیا خونهی ما»؛ اما اینکه بگوید «اگر نیای میزنمت ...
میکشمت ...دوچرخهت رو پنچر میکنم ...اسباببازیت رو خرد میکنم...خواهرت رو میدزدم» یک تهدید
است.
زمانی که کسی بگوید «اگر راز رو به پدر و مادرت بگی سورپرایز تولد لوس میشه» این یک پیشنهاد محسوب
میشود ،اما وقتی بگوید «اگر راز رو فاش کنی میزنمت ...مادرت رو میکشم ...به معلمت میگم...آبروت رو
میبرم »...این یک تهدید خواهد بود.
به کودک بگویید که طبیعیست که تو از تهدید بترسی و باور کنی که آن آدم این کار را خواهد کرد اما راه حلش
اینست که بگویی «به مامانم یا بابام یا مربیام میگم که االن چی گفتی» همین جمله کمک میکند تا آن فرد
هیچوقت چرات نکند که تو را تهدید کند.
وقت مناسب
هیچوقت خاصی وجود ندارد .آیا فکر میکنید که باید به کودک بعد از ورودش به مدرسه آموزش داد؟ مثال ۰
سالگی یا شروع سن بلوغ؟
طبق آمار ۵۹درصد تعرضهای جنسی زیر ۸سال اتفاق میفتد یعنی اگر آموزش را از ۸سالگی شروع کنیم ۵۹
درصد شانس را ازدستدادهایم .آموزش درواقع از لحظهی تولد نوزاد شروع میشود؛ با تعویض پوشک در مکان
خلوت و خصوصی به او میآموزیم که مفهوم خصوصی چیست و در عین حال حریم خصوصی فرزند خود را
به دیگران نشان میدهیم.
آموزش در مراحل اول مجموعه رفتارهای والدین است؛ از حدود ۴سالگی میتوانید با تمرین ،بازی و داستان و
همچنین تکرار موارد زیر اصول اولیهی این موضوع را به او بیاموزید:
-اندامهای دفع ادرار و دفع مدفوع و همچنین سینه در دختران اندام خصوصی هستند و کسی اجازه ندارد آنها
را ببیند و یا دست بزند.
-اگر جایی بودی که حس بدی نسبت به یک بزرگسال داشتی از آن جمع فاصله بگیر.
-اگر کسی گفت این یک راز است بین من و تو و آن راز تو را ناراحت میکرد مجبور نیستی راز را پیش خود
نگهداری ،به من بگو.
-اگر کسی به تو پول ،اسباب بازی و هدیه داد و گفت به مادر و پدرت نگو قبول نکن یا اگر قبول کردی به من
بگو.
آسیب
تعرض جنسی به کودکآزار جنسی نیست روانیست.
-بهعنوان مثال کودکی که از درخت میفتد و پایش میشکند حجم بیشتری از آسیب نصیب بدنش میشود و
بخش کوچکی از روانش هم ممکنست صدمه ببیند مثال دچار ترس شود.
-کودکی که به دالیل مختلف مورد تمسخر همساالنش قرار میگیرد جسمش آسیب نمیبیند بلکه روانش آسیب
میبیند و ممکن است ترمیمش سالها زمان ببرد.
-اما کودکی که مورد تجاوز قرار میگیرد ممکن است دچار زخم و خونریزی شود و چندین ماه درگیر باشد یا
اینکه اگر از متجاوز به او بیماری آمیزشی سرایت کند و جسمش آسیب دیده و تمام عمر درگیر این موضوع
شده و ممکن است حتی منجر به مرگش شود؛ اما مسئله این است که عالوه بر صدمات جسمی احتمالی ،روان
این فرد بسیار بیشتر آسیب دیده و از این موضوع رنج خواهد برد.
پس درواقع تعرض جنسی به کودکان یک تجربهی جنسی نیست ،یک آسیب روانی بسیار جدیست.
فراموش نکنید که در صورت مشاهدهی این موارد:
.۱کودک را در سریعترین حالت ممکن به مرکز پزشکی ببرید و تمام اتفاقات رخداده را تعریف کنید؛ آزمایشهای
الزم برای بیماریهای آمیزشی را انجام دهید و فراموش نکنید که مصرف قرص پرپ در روزهای ابتدایی حادثه
مانع ابتال کودک به ایدز خواهد شد.
.۲از روانکاو و روانپزشک متخصص کمک بگیرید .این تجربه زخم بسیار عمیق روانی است که درمانش نیاز به
متخصص دارد ،اگر کمک حرفهای نگیرید ممکن است کودک شما به مشکالتی مانند اقدام به خودکشی ،اعتیاد و
افسردگی دچار شود.
.۳با مراجعه به پلیس کمک کنید که فرد متجاوز کودک دیگری را قربانی نکند.
در تعرض جنسی گاهی کودک درد جسمی تجربه میکند ولی در اغلب موارد با درد جسمانی همراه نیست ،حتی
ممکن است کودک از تجربه لمس و بوسیدن نواحی اندام خصوصی از لذت ببرد ولی تمام این احواالت ،این
لمس و این تجربه برای کودک فعلیست غیرجنسی ،درواقع صرفا تجربهی لمس بدنش است.
چه کودک از این لمس لذت ببرد یا نبرد تبعات بسیار سنگین و بعضاً جبرانناپذیر بر روان او خواهد داشت؛
درواقع روان کودک مثل یک ظرف چینیست که وقتی بشکند به ۱۹۹۹تکه تبدیل میشود و یک روانپزشک
متخصص میتواند نهایتاً با کمک مداوم خانواده این چینی را بند بزند .کودکآزاری جنسی مقولهایست که نباید
اتفاق بیفتد ،اگر اتفاق افتاد تیر از کمان رفته محسوب میشود؛ تمام همت شما باید بر این باشد که پیشگیری کنید
شبکهسازی
شبکه بسازید و کودک را از این شبکه آگاه کنید.
بسیاری از شما نگران هستید که سایر افراد خانواده از قوانین مرتبط با پیشگیری از آزارهای جنسی کودکان
اطالعات ندارند ،این قوانین را رعایت نمیکنند و ممکن است از شما به خاطر این اجرای قوانین دلخور شوند
(مثل قانون بوس بیاجازه ممنوع)؛ از طرفی بسیار شایع است برای والدینی که قوانین و آموزشها را بسیار جدی
در محیط خانه رعایت میکنند در زمان سپردن چندساعتهی کودکان به اقوام در زمان لزوم ،با عدم اجرای این
قانونها روبرو میشوند.
راهحل این است :برای خودتان یک شبکه بسازید؛ اینکه شما توان و آگاهی به دست آوردهاید کافی نخواهد بود؛
تأثیرگذاری این آگاهی هنگامی چند برابر میشود که به حلقهای از دوستان و خانواده نیز آموزش دهید.
با صدای بلند اعالم کنید که شما و کودکتان دربارهی این مطلب آگاهی کامل دارید؛ یک شبکه حمایتی برای
خودتان بسازید به افرادی که بیشتر با آنها معاشرت دارید مانند خانواده درجه اول و دوستان بگویید که شما
بهتازگی مطالب زیادی دربارهی شیوع تعرض جنسی به کودکان خواندهاید و برای جلوگیری از آسیب کودکی در
خانواده ،قوانینی وضع کردهاید ،مثال به کودک یاد دادهاید که کسی نباید بدون اجازه او را ببوسد ،کسی نباید بدون
اجازه او را بغل کند ،کسی نباید او را حمام یا دستشویی ببرد و از همه بخواهید در این آموزش با شما همراه
شوند ،برای بوسیدن و بغل کردن ،از کودک اجازه بگیرند؛ مطمئن باشید اگر که جمالت شما امری نباشد مثال
بهجای اینکه بگویید کودکم را نبوسید ،بگویید «لطفاً کمک کن تا کودک من یاد بگیرد که برای بوسیدنش اجازه
الزم است» خانواده و فامیل از شما دلخور نمیشوند ،بلکه تحسینتان هم خواهند کرد.
اگر متجاوزی در جمع خانواده و دوستانتان باشد ،ذکر این مطلب که شما و فرزندتان آگاهی الزم را کسب کردهاید
درواقع او را نیز مطلع میکند که پس از این در خانوادهی شما شانسی برای فریب دادن کودک نخواهد داشت و
بنابراین تالشی هم نخواهد کرد .درواقع این گفتگوها نسبتاً بخش اعظم خطر را دفع میکند ،متجاوز بسیار بیشتر
ازآنچه تصورش را کنید از کودک آگاه میترسد.
اگر کسی در میان خانواده و اطرافیانتان وجود دارد که حس بدی را به شما القاء میکند ،با صدای بلند در حضورش
اعالم کنید که از نشانههای متجاوز آگاه هستید و به این خاطر که خطر همیشه در کمین است ،تصمیم دارید
کودک را هرگز تنها نگذاشته و برای مراقبت از او از کسی کمک بگیرید؛ همچنین عنوان کنید که فرزند شما اندام
خصوصی و قوانین آن را میداند؛ درواقع با صراحت اعالم کنید مثل شیر آماده دفاع از کودک خود هستید.
در مرحلهی بعد از گفتگوی اولیه و انتقال اطالعات به اقوام و دوستان ،از میان کسانی که بهتر و بیشتر عالقه نشان
دادهاند و با آنها احساس نزدیکی بیشتری دارید ،یک شبکهی فعال مراقبت از کودک بسازید ،بسیار اهمیت دارد
که همسرتان نفر اول بوده و این حلقه حداقل شامل سه نفر باشد ،مثلثی بین شما همسر و یکی از دوستان یا
اقوام .صریح و مستقیم برای آنها توضیح دهید« :من آموختهام که حتی در محیط خانواده ،بچهها نباید تنها در
حیاط ،زیرزمین یا کوچه رها باشند؛ یبا با یکدیگر قرار بگذاریم که نوبت کنار بچهها باشیم؛ اگر من خوابم برد یا
وقتی سر نماز بودم لطفاً تو حواست به بچه من هم باشد یا اگر من حضور مداشتم و نیاز بود که به دستشویی
برود لطفاً فقط تو همراهیش کن».
این شبکه نهفقط به کودک ،بلکه به شما نیز احساس آرامش و امنیت بیشتری خواهد داد .ممکن است فردی که
شما بهعنوان شبکهی امن انتخاب کردهاید صاحب فرزند نباشد ،تنها کافیست اطالعات خودتان را کامل منتقل
کنید و صراحتاً درخواست کنید که در این مسیر مراقبت بیشتر همراهیتان کند؛ بعدازآن فرد مذکور را به کودک
معرفی کرده و بگویید« :هر زمان من نبودم ،برای دستشویی فقط از او کمک بگیر» ممکن است از خودتان بپرسید
اگر آن فقط خودش متجاوز باشد مطمئن باشد چه؟! اگر آن فرد تمایل جنسی به کودکان هم داشته باشد ،با آگاهی
از اینکه شما قوانین اندام جنسی را به کودک آموختهاید و ضرورت «نه گفتن» و لزوم گزارش دادن را به او تعلیم
دادهاید هرگز خودش اجازه امتحان تصادفی یک تماس بد را نمیدهد.
در آخر هم به خودتان یادآوری کنید که درست است که فرزندتان ،مِلکِ شما نیست اما وظیفهی نگهداری از آن
بر عهدهی شماست؛ پس میتوانید دربارهی اینکه دیگران با او چطور رفتار کنند ،واکنش نشان بدهید .در مواقع
لزوم بهطور مشخص درخواست داشته باشید و بدون احساس گناه گاهی «نه» بگویید .بهترست اگر کودک شما
به مهدکودک میرود ،این قوانین و اطالعات را به مربی مهد گفته و از او بخواهید که عضوی از شبکهی شما
باشد.