Professional Documents
Culture Documents
Negación en Persa
Negación en Persa
چکیده
منفیسازی یکی از الزامات هر دستور زبان طبیعی خواهد بود .هدف از انجام این پژوهش ارائهی تصویری از پدیدهی
نفی در زبان فارسی است .در این پژوهش به بررسی و توصیف عناصر منفیسازی یا همان نفی میپردازیم .در
وهلهی اول به شرح مختصری از منفیسازی در زبان فارسی پرداخته و سپس عناصر منفیساز را معرفی کرده و
جداگانه موردبررسی قرار میدهیم و مثالهایی را برای هر یک بیان میکنیم درنهایت متن داستان کوتاهی را ازنظر
عناصر منفیسازی بهکاربرده را مورد بازبینی قرار میدهیم و آنها را لحاظ میکنیم .گیون ( )1002از جنبههای
مختلف و با لحاظ نمودن مفاهیم بنیادیِ مطرح در نقشگرایی ،نظیر پیش انگاره و کانون به تحلیل نفی میپردازد.
پین ( )2891نیز ،با سمت و سویی ردهشناختی به منفیسازی توجه میکند و تقسیمبندی متفاوتی از منفیسازی
ارائه مینماید .منفیسازی در زبان فارسی ،نفی نحوی ،و یا بهعبارتدیگر ،با نفی گروه فعلی ،صورت میپذیرد و
این فرایند از طریق ابزار ساختواژی تحقق مییابد.
مقدمه
به نظر میرسد که نفی و اثبات ،جهان را به دو قطب تقسیم میکند و بازتـاب ایـن نگـاه دوقطبی در جهانِ کالم
نیز مشاهده میشود .زبانشناسان در اینکه در هر زبان ابزاری برای منفی کـردن بنـدهای مثبـت وجـود دارد،
تردید ندارند (نك .لـوبنر 2002: 193،؛ کرافـت 1991: 2 ،و دال)1979: 79،؛ امـا نفـی مفهـوم
پیچیدهای است و به صورتهای گوناگون در زبانهای بشری محقق میشود .فرهنگ نویسـان و زبانشناسان از
منظرهای متفاوت به نفی نگریسته و آن را تعریف کردهاند .نفی معادل انکار وجود یا حقیقتی است و برای بیانِ
نبودن چیزی و نیز نپـذیرفتن یـا رد به کار میرود (انوری ،5801 /9 :2892 ،هورن و کیتو )2000وجود
پارهگفتار منفـی را ویژگی خاص نظام ارتباطی انسان میدانند که در هیچ جاندار دیگـری وجـود نـدارد و از
این نظر مشخصة بارز نوع بشر است .در زبانها جملة منفـی نشاندار و پیچیدهتر از جملة مثبت است و این دو،
عناصر منفیساز
زبان فارسی معاصر ٬پیشوندهای نفی بی ـ ٬پادـ ـ ٬ضدـ ـ ٬غیرـ ـ ٬ال ـ ٬نــ ـ ،نی ،دُش و دُژ ،بد -که
بهصورت واژه مرکب به کار میرود و نـاـ و همچنین مَ در زبان فارسی باستان و در بعضی لهجهها نظیر
لهجه کرمانی بـرای ساختن واژه دارای معنی منفی یا متضاد به کار میرود .بعضی وندها فرضیاند و در زبان
فارسی ٬هم چنانکه در زبان قرض دهنده ٬بهعنوان واژهای مستقل نیز به کار میروند .بهطور مثال ٬دو کلمه ضد
و غیر هنوز در زبان فارسی به معنی (مخالف) و (بیگانه) کاربرد دارد؛ اما ٬چنین به نظر میرسد که ٬ازنظر اهل
زبان ٬نقش ثانوی پیشوند منفیساز یـا متضاد را نیز برعهدهگرفتهاند .عالوه بر پیشوندهای یادشده ٬برای انتقال
معنی منفی از کلمات مستقلی چون فاقد ٬عدم ٬فقدان ،بدون ،هیچ ،هیچی نیز استفاده میشود .ابتدا به
انواع پیشوندهای نفی میپردازیم؛ سپس ٬با توجه به بسامد و میزان کاربرد ٬هر یک از آنها را به انواع زایا ٬نیمه
زایا و غیر زایا تقسیم میکنیم و حوزه کاربرد هرکدام را مشخص میسازیم .در بررسیهایی که انجام شد
میانوند و نیز پسوندی که باعث منفی شدن کلمات شود ،دیده نشد و هر چه هست پیشوند است.
دستورنویسان در کتابهای دستوری بیش از 022نوع پسوند آوردهاند که هرکدام در معانی و کاربردهای مختلفی
به کار میروند؛ ولی هیچکدام از آنها متضاد ساز یا منفیساز نبودند.
شیوههای متنوعی برای بیان مفهوم نفی در زبان فارسی بهکاربرده میشود ٬ازجمله استفاده از قید نفی همراه با
افزودن پیشوند نفی نَــ به فعل جمله ٬مانند:
افزایش پیشوند نفی به دو حوزه متفاوت زبان ٬یعنی نحو ساختمان جمله و صرف ساختمان واژه مربوط میشود.
در حوزه نحو ٬حضور پیشوند نـفی راه افـزودن هـر پیشوند ِ دستوری ِ دیگری را مسدود میکند ٬اما خود میتواند
بعد از پیشوند می به پایه متصل گردد و به همراه وند تصریفی بــِ به کار نمیرود ٬مانند
بی_:
پیشوند بی به پایههای اسمی افزوده میشود و صفت یا قید میسازد .صفتی که با پیشوند بـی سـاخته میشود
فـقدان مـدلول واژه پـایه را در موصوف بیان میکند .مثل بیخرد یا بیهنر کسی است که از خرد یا هنر بیبهره
است .یـا بیمغز شخصی فاقد مغز ِ است.
نا:
پیشوند نه یا ناـ ـ ٬هر دو ٬به یک معنی و برای افزودن معنای منفی یا متضاد به پایه به کار میروند .هر دو به
ستاک مضارع فعل اضافه میشوند و صفت میسازند .صفت منفی ساختهشده از ناـ یا نــ و ریشه فعل اغلب دارای
جفت مثبتی است که با وند دیگـری ساخته میشود مانند نادانــ دانا ٬ناتوانــ توانا نا پیشوند فعال منفیساز است
که قید و صفت میسازد.
.1بر سر اسم میآید (به معنی بی) و صفت میسازد .مثل :ناامن ،ناامید ،ناکام
.0بر سر صفت میآید و صفت میسازد .مثل نادرست ،ناپخته
.3بر سر ریشه مضارع میآید و همراه اسمی که متمم فعل است صفت میسازد .مثل :حقناشناس ،خدا نترس
.4بر سر ریشه ماضی میآید و متضاد میسازد مثل بود /نابود
.5بر سر صفتی که از متمم و ریشه مضارع به وجود میآید آمده و صفت میسازد .مثل :نامکان گیر
.6بر سر مصدر و افعال مشتق میآید و آن را منفی میکند مثل :ناگفتن
پاد:
این پیشوند یکی از کمبسامدترین پیشوندهای نفی در زبان فارسی است .واژههای پادزهر یا پادزهر ٬پاد تک یا
پاتک ٬پاسخ ٬پاداش ٬و پادافره یا پادافراه به مفهوم ضد و مخالف از متون معاصر ٬واژههایی چـون پـادتن ٬پـادزی
یـا پادزیست ٬پادزا ٬پادگن و پادذره یافت شد است .البته در فارسی باستان پیشوندهایی مثل پت/پد و پا نیز
موجود بوده است .پتیاره= پت (ضد) +اره (رفتن) = ضد رونده ،برخالف رفتار کننده .پدرود /درود
ضد:
معین ضدـ را صفتی عربی معرفی میکند به معنی مخالف ٬مغایر ٬دشمن .سپس ٬ضمن ارائه تعاریف و مثال
اضافه میکند که این کلمه در ترکیبات ضد جاسوسی به معنی ادارهای که وظیفهاش خنثی کردن عملیات جاسوسی
است »و در ضد سم به معنی «پادزهر »و در ضدعفونی به معنی «آنکه عفونتش زایل شده »به کار میرود .ضد
نژادپرستی ٬ضد وابستگی ٬ضد فساد ازجمله دیگر کلمات با این پیشوند هستند.
نـ:
این پیشوند در ساختارهای متفاوت و متنوعی به کار میرود:
پیشوند جوشخورده و غیر بارزی است به معنای ضد که بر سر اسم میآید و صفت میسازد.
مثال :نفرین نه +آفرین .ناب نه آب (خالص)
پیشوند صرفی که بر سر افعال میآید و منفی میسازد ،مثل :نمیروم ،نخواهد رفت .هر فعلی میتواند بهصورت
منفی به کار رود که این نشانه پیش از مادة فعل میآید .در فعلهای مرکب و پیشوندی که بیش از یک جزء
دارند حرف نفی (نـ) بر سر جزء فعلی میآید و نه قسمت اسمی و پیشوند آن .مثل :مطالعه کرد /مطالعه نکرد.
دررفت /درنرفت
غیر
این پیشوند نیز برای منفی ساختن به کار میرود و میتواند در ساختار کلمات ،واژگان متضاد بسازد .مثل :ضروری
حضوری /غیرحضوری /غیرضروری
پیشوند غیرـ بسیار زایاست و در متون فنی ٬نیمه فنی ٬و نثر روزنامهای به کار میرود.
ال_
این پیشوند ِ قرضی عربی به اسم افزوده میشود و صفت میسازد و در زمره وندهای زایای زبان فارسی است؛ اما٬
با توجه به مثالهای اندکی که از روزنامهها گردآوریشده ٬به نظر میرسد که در زبان فارسی معاصر ٬بهویژه در
نثر روزنامهای ٬ایـن پـیشوند زایـایی خـود را ازدستداده است و اغـلب بهجای آن از نشانههای نفی دیگر استفاده
میشود .بهطور مثال ٬امروزه بهجای ال مروت ٬القید ٬الشعور ٬بیمروت ٬بیقید ٬بیشعور رواج دارد .این وند در
واژههایی که مـعنای تـخصصی یافتهاند هم چنان به کار میرود .مثالً ٬کلمه العالج ٬در بیماری ٬بیشتر به معنی
غیرقابل معالجه بکار میرود.
مَ
در زبان فارسی باستان از این پیشوند استفاده میشد اما در حال حاضر جای خودش را به پیشوند نَ داده است.
هماکنون از مَ بهعنوان پیشوند در بعضی لهجهها نظیر کرمانی استفاده میشود .ازجمله افعالی که با این پیشوند
ساخته میشود مَکن ،مَزن و مَرو ساخت این افعال به صورتی است که پیشوند به بن فعل مضارع میچسبد.
منفیسازی مضاعف
گاهی عناصر را با فعل منفی میآورند تا جمله را منفی کنند عناصر منفیساز رایج عبارتاند از هیچ/هیچی،
هیچوقت ،هیشکی ،هیچ جا ،هرگز
هیچ نخورد.
ساختی که همیشه بدون نشانه نفی به کار میرود سـاخت مستمر حال یـا گذشته است که نمیتوان نشانه نفی
را به فعل معین داشتن یا فعل اصلی جمله افـزود
مانند
او ندارد میرود.
او دارد نمیرود.
او داشت نمیرفت.
او نداشت میرفت.
بهغیراز این مورد ٬محدودیتی برای کاربرد نشانههای نفی در جمله وجود نـدارد .برای مفهوم منفی میتوان از
نشانههای نفی هر دو حوزه صرف و نحو استفاده کرد:
)تصمیم او درست نیست( .حوزه نحو
)تصمیم او نادرست است( .حوزه صرف
عالوه بر استفاده از قید نفی و آوردن نشانه نفی بـر سـر فـعل ٬میتوان از کـلماتی استفاده کرد که ذاتاً منفی
هستند یا به کمک یکی از پیشوندهای نفی زبان فارسی مفهوم منفی به خود گرفتهاند.
یکی از ویژگیهای پیشوند نفی این است که به کلماتی که صفتی مـنفی را بـیان میکنند متصل نمیشود .بهطور
مثال ٬کلماتی از قبیل *نا غمگین یـا *نـاخسیس در زبـان بـه کـار نمیرود اما کلمات ناشاد یا نامهربان رایج
است .در مـواردی از «نـه ...نه» همزمان بهعنوان پیونددهنده و منفی کننده استفاده میشود .جملهای کـه بعـد
از «نه»« ،نه اینکه»« ،اینطور نیست /نباشـد کـه» و «مبـادا» بیایـد نیـز منفـی محسـوب
میشود.
در فعلهای معلومی که در ساخت آنها فعل کمکی «بودن» بهکاررفته باشـد ،عنصـر نفی به فعل واژگانی
میپیوندد :
مشقهایش را نوشته بود← مشقهایش را ننوشته بود
* مشقهایش را نوشته نبود.
اما در ساخت فعل آینده (معلوم یا مجهول) ،پیشوند منفیساز بـر سـر فعـل کمکـی خواستن و در دیگر افعال
مجهول بر سر فعل کمکی «شدن» میآید که نمونههای آن را در جملههای زیر میبینیم:
علی به تهران خواهد رفت ← علی به تهران نخواهد رفت ← علی به تهـران فرسـتاده نخواهد شد
نامه فرستاده شد ← نامه فرستاده نشد.
نتیجهگیری
در زبان فارسی معاصر ٬شش پیشوند نفی یا متضاد به کار میرود که بهصورت متداول استفاده میشود .در پژوهش
انجامشده از بررسی پیشوندهای نــ و ناـ به ریشه افعال نیز افزودهشده صـفت میسازند و ایـن نـوع وندافزایی
زایاست و پیشوند بی -که به اسم افزوده میشود نیز ازجمله پیشوندهایی است که از زایایی باالتری نسبت به دیگر
پیشوندهای بررسیشده دارد .در داستان کوتاهی که در این پژوهش بررسیشده عناصر منفیساز بهصورت پررنگ
نشان دادهشده است .چون عناصر منفی نسبت به عناصر مثبت بسیار کمکاربردتر هستند خیلی از پیشوندها و
واژگان منفیساز در متن داستان کوتاه ما پیدا نشدند ولی اگر پیکرههای زبانی طوالنیتری موردبررسی قرار گیرد
بیشک تعداد بیشتری از منفیسازها مشخص میشود.