Professional Documents
Culture Documents
در این نوشتار قصد داریم به بررسی مدل های نه گانه الهیاتی بگردازیم
در این نوشتار قصد داریم به بررسی مدل های نه گانه الهیاتی بگردازیم
جایگاه جهان :در باب جایگاه جهان در این مدل باید بیان نمود
که همچون جایگاه انسان ،از این منظر که خداوند حافظ این
جهان است ،جایگاه خوبی دارد ،اما به لحاظ آزادی و گشودگی
جهان نسبت به تعینات ممکن ،می توان گفت که جهان جایگاه
مناسبی ندارد زیرا به دلیل دخالت و علم پیشین خداوند ،رابطه
جهان و خداوند یک رابطه یک طرفه بوده و دیگر تکامل زیستی
جهان و انتخاب طبیعی در آن معنا ندارد و صرفا خداوند است
که انتخاب گر تعینات عالم است و لذا از این جهت خداوند نسبت
به عالم بی توجه است.
.2مدل دئیسم:
جایگاه خداوند :جایگاه خداوند در این مدل کامال پایین است،
زیرا در جهان نه به نحو سوبژکتیو و نه به نحو ابژکتیو هیچ
فعلی و نقشی ندارد و حافظ جهان نیست ،لذا کامال نسبت بدان
بی توجه بوده و این امر با صفت خیر مطلق کامال در تضاد است.
همچنین این مدل سایر صفات خداوند را مسکوت می گذارد.
.3مدل نوتوماسی:
( +علیت طولی← * مولفه های ذکر شده در مدل سلطنت وار
واگذاری علیت فاعلی به مخلوقات)
جایگاه خداوند :خداوند در این رویکرد ،واجد همان جایگاه در
مدل سلطنت وار است.
جایگاه انسان :بدلیل علم پیشین و دخالت خداوند در امور،
انسان جایگاهی مشابه با مدل سلطنت وار دارد ،با این تفاوت
که دراین مدل کمی جایگاه انسان بهتر از مدل مذکور است ،زیرا
این مدل با بیان این نکته که "خداوند انسان را از درون به
سمت خیر متمایل می سازد و لذا خداوند بر خود الزم کرده است
که اراده اش به عمل اختیاری تعلق گیرد" سعی دارد تا نقش
اختیار انسان را حفظ نماید ،گرچه در نهایت شکست می خورد و
مولفه های مفروض در آن منجر به دیدگاهی جبرگرایانه می گردد.
جایگاه جهان :جهان در این دیدگاه نیز جایگاهی مشابه با
رویکرد سلطنت وارد دارد ،اما با اعطای علیت فاعلی به
مخلوقات ،می توان گفت شان بهتری نسبت به مدل مذکور ،برای
جهان قائل است ،گرچه در نهایت امر این خداوند است که هم چیز
به اراده و فاعلیت اوست و تمام علت های فاعلی از خود نقش و
اراده مستقلی ندارند و همه در پرتو اراده الهی است.
نکته :در مدل های سگانه کالسیک ،همانطور که ذکر گردید ،مدل
نوتوماسی جایگاه بهتری را برای مثلث (خدا ،انسان و جهان)
نسبت به دو مدل دیگر در نظر می گیرد و لذا مدل بهتری خواهد
بود.
جایگاه جهان :این مدل گرچه آزادی جهان و عدم تعین حقیقی در
عالم را طرد می کند ،اما نسبت به مدل های فوق ،جایگاه بهتری
را برای جهان در نظر می گیرد ،زیرا در این مدل خداوند در
عالم دخالت نمی کند و قوانین آن را نقض نمی کند و اجازه می
دهد عالم طبق قوانین خود عمل کند.
نتیجه :این مدل به دلیل عدم دخالت خداوند در عالم ،نسبت به
مدل های کالسیک ،مدل بهتری خواهد بود.
2برای مثال مسیح به لحاظ واکنش ما دارای ویژگی خاص است نه به سبب فعل خاص
الهی.
خداوند همواره تجسد می یابد اما در نحوه تجسد خود مختار است. 3
جایگاه خدا :در این مدل ،جایگاه خداوند کامال شبیه به جایگاه
مدل خود محددگری است ،با این تفاوت که دراین مدل خداوند
تعالی کمتری نسبت به مدل مذکور دارد ،زیرا در مقام فعل
وابسته به جهان است ،اما مدل خودمحدودگری فاقد هرگونه
وابستگی است.
جایگاه انسان :جایگاه انسان در این مدل نیز شبیه به مدل خود
محدودگری است ،اما مدل مذکور جایگاه بهتری را نسبت به مدل
پیش رو برای انسان در نظر می گرفت ،زیرا خود محدودگری آن
معطوف به محدودیت شخص وارانه و تجسد در مسیح بود اما مدل
پیش رو این تجسد را معطوف به جهان طبیعی و بدن انگاشته شدن
جهان برای خداوند می داند.
جایگاه جهان :در این مدل جهان بهترین جایگاه را نسبت به
مدل های پیشین دارد زیرا ،جهان به مثابه بدن خداوند تلقی
شده است که خداوند در مقام فعل به او وابسته است و این امر
مستلزم احترام به جهان به مثابه بدن خداوند می باشد.
نتیجه :این مدل از مدل های پیشین بجز مدل خود محدودگری،
بهتر خواهد بود.
.9الهیات پویشی:
جایگاه جهان :جهان در این مدل نسبت به مدل های پیشین حتی
نسبت به مدل جهان به مثابه بدن خدا جایگاه بهتری دارد ،زیرا
خداوند عالوه بر مقام فعل ،در مقام ذات نیز به جهان وابسته
است .و این به معنای اوج توجه به جهان است که مستلزم احترام
انسان نسبت به جهان نیز می باشد زیرا انسان بخشی از طبیعت
است.
.10مدل برگزیده:
اگر بخواهیم درباره مدل های ذکر شده دست به انتخاب بزنیم،
باید بنگریم که کدام مدل می تواند به بهترین شکل جایگاه
هریک از مولفه های خدا ،انسان و جهان را حفظ نماید .به
بعقیده نگارنده نوشتار پیش رو ،مدل خود محدودگری می تواند
به بهترین نحو جایگاه خدا و انسان را حفظ نماید ،زیرا
همانطور که بیان گردید با محدودیت در علم و قدرت خداوند،
مساله شر قابل حل خواهد بود و لذا چالشی برای خیریت مطلق
خداوند مطرح نخواهد بود و از طرف دیگر بدلیل اختیاری بودن
این محدودیت ،در اطالقیت ذاتی علم ،قدرت و تعالی خداوند،
خللی وارد نخواهد شد ،لذا در این مدل چهار معیار بیان شده
برای حفظ جایگاه خداوند ،یعنی علم مطلق ،قدرت مطلق ،خیریت
مطلق و تعالی ،احراز می گردد و درنتیجه خداوند در این مدل
بهترین جایگاه را خواهد داشت.
همچنین این مدل درباب جایگاه انسان ،بهترین بدل خواهد بود
زیرا از طرفی با محدودیت در علم و قدرت خداوند ،نقشی آزادانه
برای انسان در رقم زدن سرنوشت خویش و مشارکت در فعل خالقانه
خداوند ،فراهم می سازد و از طرف دیگر محدودیت مختارانه
خداوند در این مدل به نحو حلول در مسیح که فردی انسانی است،
تبلور می یابد ،لذا از این منظر انسان بهترین جایگاه را در
بین سایر مدل های الهیاتی خواهد داشت.
اما درباب جایگاه جهان می توان اذعان نمود که الهیات پویشی،
به بهترین شکل این جایگاه را تضمین می کند ،زیرا محدودیت
خداوند به نحو حلول جهان در خداوند و به مثابه بدن خداوند
تلقی می کند و همچنین این وابستگی به جهان را نه تنها در
مقام فعل بلکه در مقام ذات نیز تصدیق می کند و همچنین این
مدل انسان محوری را نیز طرد می نماید و این امر به معنای
احترام انسان به طبیعت و درنتیجه کمال جایگاه جهان خواهد
بود.