You are on page 1of 21

‫‪www.takbook.

com‬‬

‫‪1‬‬ ‫سرزمین جذامیها‬

‫غزل پست مدرن چیست؟‬


‫‪1‬‬
‫(بخشی از کتاب کرگدنیسم)‬

‫بهمن انصاری‬

‫ارتباط با نویسنده‪:‬‬
‫اینستاگرام ‪@Bahman.AnsarY:‬‬
‫‪@Ansari_Bahman :‬‬ ‫توییتر‬
‫‪@Bahman_Ansari: :‬‬ ‫تلگرام‬
‫ایمیل ‪B.Ansari@kaffeketab.ir‬‬

‫‪ -1‬برای دانلود کتاب «کرگدنیسم» بر روی لینک زیر کلیک کنید‪:‬‬


‫‪www.KaffeKetab.ir/Kargadanism‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪2‬‬ ‫بهمن انصاری‬

‫پیشگفتار‬

‫جستار «غزل پستمدرن چیست؟» بخشی از کتاب «کرگدنیسم» است‬


‫که در پاییز سال ‪ 1398‬خورشیدی توسط انتشارات آرون به چاپ رسید‪.‬‬
‫به دلیل اهمیت باالی این موضوع و با علم به آنکه مفهوم عبارت «غزل‬
‫پستمدرن» ‪-‬که طی سالهای اخیر در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفته‬
‫است‪ -‬در ادبیات فارسی معاصر ما‪ ،‬با تعبیرهای بعضا نامتناسب و نادرست‬
‫تفسیر میگردد‪ ،‬بر آن شدم تا این جستار مهم را به صورت یک کتابچه‬
‫تکجلدی برای مطالعه عالقمندان منتشر سازم‪.‬‬
‫این کتابی که هماکنون در پیشوروی شماست‪ ،‬کاملترین و جامعترین‬
‫اثر‪ ،‬در توضیح غزل پستمدرن‪ ،‬تاریخچه سیر تحول آن و تشریح اصول و‬
‫ارکان این سبک از ادبیات وارداتی پارسی‪ ،‬میباشد‪.‬‬
‫به تمام دوستان و عزیزانی که این اثر را مطالعه میکنند‪ ،‬پیشنهاد‬
‫میشود‪ ،‬نسخه کامل این مجموعه را که شامل توضیحات تکمیلی و مجموعه‬
‫غزلهای پستمدرن من بوده و تحتعنوان کتاب «کرگدنیسم» توسط‬
‫انتشارات آرون منتشر شده است را تهیه کرده و مطالعه نمایند‪.‬‬
‫در هر کجای دنیا که هستید‪ ،‬برای خرید تلفنی کتاب «کرگدنیسم» و‬
‫تحویل آن درب منزلتان‪ ،‬با شماره ‪ 021 – 66962850‬تماس بگیرید‪.‬‬
‫همچنین برای دریافت نسخه ‪ PDF‬این کتاب‪ ،‬به آدرس اینترنتی زیر‪،‬‬
‫مراجعه کنید‪:‬‬
‫‪www.KaffeKetab.ir/Kargadanism‬‬

‫بهمن انصاری‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪3‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪4‬‬ ‫بهمن انصاری‬

‫غزل پستمدرن چیست؟‬

‫غزل پستمدرن شاخهای از هنر‪ ،‬فلسفه و اندیشة پستمدرن است‪.‬‬


‫پستمدرنیسم‪ ،‬جریانی فکری‪/‬فلسفی است که در پی تحوالت اجتماعی و‬
‫سیاسی در جهان معاصر‪ ،‬به وجود آمد و رفتهرفته بهچنان نفوذی در دنیای‬
‫جدید دست یافت که بنیانِ تمدنِ قرنِ بیستویکم بر پایة آن ساخته شد‪.‬‬
‫پستمدرنیسم در یک کالم‪ ،‬اعتراضی علیه چهارچوبها و نظمِ خشکِ‬
‫مدرنیته است‪ .‬بنابراین برای درک غزل پستمدرن‪ ،‬در گام نخست بایستی با‬
‫ی مدرنیته و سپس‬ ‫چگونگیِ عبور از سنتگرایی توسطِ مدرنیسم و ناکارآمد ِ‬
‫پیداییِ پستمدرنیسم آشنا شویم و الزمة شناخت این سلسلهجنبشها نیز‪،‬‬
‫ی چند قرنِ اخیر است‪ .‬لذا در آغا ِز این‬ ‫ی غرب ط ِ‬‫ت اجتماع ِ‬ ‫آگاهی از تحوال ِ‬
‫جستارِ آموزشیِ مهم‪ ،‬ابتدا به تاریخ اروپا و چگونگیِ تحوالت جریانهای‬
‫فکری در چند قرنِ اخیر‪ ،‬نیمنگاهی میاندازیم‪.‬‬

‫از عصر رنسانس تا عصر الکترونیک‬


‫ن آغاز تغییر و تحولهای بنیادین‬ ‫قرن چهاردهم میالدی را بایستی زما ِ‬
‫در اروپا دانست‪ .‬این زمان‪ ،‬آغا ِز جنبشهای بزرگی در اندیشه و هنر و فلسفه‬
‫است که تا سیصد سال به صورت پیوسته ادامه داشت و به «دوران رنسانس»‬
‫یا «دوران نوزایی» مشهور گردید‪ .‬تا پیش از آن‪ ،‬قرنها بود که زندگی در‬
‫اروپا به صورت یکنواخت دنبال میشد‪ .‬کلیسا و کتاب مقدس‪1‬محوری ِ‬
‫ت تما ِم‬
‫علوم و فنون و هنرها بودند و هرگونه شک و تردیدی در اصولی که روحانیونِ‬
‫مسیحی تبیین میکردند‪ ،‬موجب شکنجه و حتی مرگ میگردید‪ .‬این فساد‬
‫ب‬ ‫اخالقی و سیاسی کلیسا‪ ،‬به همراه عواملی چون فئودالیسمِ غالب که موج ِ‬
‫ی اجتماعیِ مردم شده بود و همچنین استمرار‬ ‫ت زیادی در زندگ ِ‬
‫مشکال ِ‬
‫جنگهای صلیبی که باعث آشناییِ اروپاییانِ واپسگرا و عقبمانده با دنیای‬

‫‪ -1‬مسیحیان به مجموع دو کتاب عهد عتیق و عهد جدید‪ ،‬کتاب مقدس میگویند‪.‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪5‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫ب آرامآرام آمادة خیزش و تغییرِ‬ ‫ن شرق‪ 1‬گردید‪ ،‬باعث شد تا غر ْ‬ ‫درخشا ِ‬
‫ی خود شود‪ .‬این انگیزهها و انرژیهای ذخیره شده‪ ،‬سرانجام‬ ‫نگرش در زندگ ِ‬
‫در قرن چهاردهم میالدی فوران کرد و زمینهساز دگرگونیهای عمیقی در‬
‫فکر و اندیشة غرب و دگرگونشدن سرنوشتِ دنیا در قرنهای بعدی گردید‪.‬‬
‫تحوالتِ عصر رنسانس‪ ،‬با ظهور دانشمندان و فیلسوفان و هنرمندانی‬
‫همراه بود که نگاهشان دیگر نه به کلیسا و نطقهای پاپها و کاردینالها و‬
‫ی یونان و رومِ‬ ‫ن طالی ِ‬
‫اسقفها‪ ،‬بلکه به اروپای پیش از مسیحیت و دورا ِ‬
‫باستان منعکس بود‪ .‬هنرمندانِ این عصر‪ ،‬با دیدی نوین به یونان و رومِ‬
‫باستان‪ ،‬آثارِ هنریِ فوقالعادهای خلق کردند و فالسفه‪ ،‬با احیای فلسفههای‬
‫قدیم یونانی و قرار دادنِ آن در مقابل دینِ مسلط‪ ،‬زمینهسازِ عصیانهای‬
‫مردمی در مقابل ظلم و ست ِم دستگاه کلیسا شدند‪ .‬این جنبشها نهایتاً به‬
‫ی عصرِ کلیسا منجر گشت‪.‬‬ ‫رشد ملیگرایی و پایانِ تدریج ِ‬
‫ل ایتالیا آغاز و طولی نکشید که به سرتاسر‬ ‫نخستین تحوالت‪ ،‬در شما ِ‬
‫قارة اروپا کشیده شد‪ .‬بدینترتیب دورانِ خِرَدگرایی و انسانمداری آغاز‬
‫ی پاپها شد‪ .‬اختراعِ باروت‪،‬‬ ‫گردید‪ .‬منطق و ریاضیات‪ ،‬جایگزین اندرزهای دین ِ‬
‫توازنِ قدرتها را بههم زد و انقالبی در شیوة جنگها بهوجود آورد‪ .‬نظریه‬
‫کُروی بودن زمین توسط کوپرنیک مطرح گردید و سپس با ساختِ تلسکوپ‬
‫گالیله به اثبات رسید‪ .‬تا پیش از آن بهدلیلِ اذعانِ کتاب مقدس به‬
‫مسطحبودن زمین‪ ،‬سخن راندن از این موضوع‪ ،‬کفرگویی محسوب میشد‪2.‬‬

‫ن زمین‪ ،‬عل ِم فیزیک از الهیات منفک گشت‪ .‬از‬ ‫ت گِردبود ِ‬


‫بدین ترتیب با اثبا ِ‬
‫سوی دیگر رصد کردنِ ستارگان و ماه و مشتری توسط تلسکوپِ گالیله‪،‬‬
‫موجب شد تا بشریت به حقارتِ خود در کائناتِ الیتناهی پی ببرد و این در‬
‫تقابلِ با آموزههای کلیسا بود که انسان را محو ِر آفرینش میدانست‪.‬‬

‫‪ -1‬یعنی تمدن ایرانیان و نو مسلمانانی که تحت لوای خالفت عباسیان‪ ،‬وارث ساسانیان و تمدنِ‬
‫کهنسالِ ایرانی بودند‪.‬‬
‫‪ -2‬درکتاب «اساطیر ایرانی» (پاورقی صفحه ‪ 59‬و دیگر صفحات) توضیح دادهام که برخالف‬
‫اروپاییان که در سدههای اخیر به کُرویبودن زمین واقف گشتهاند‪ ،‬ایرانیان بنابر مندرجات کتاب‬
‫اوستا‪ ،‬از هزاران سال پیش به گِردبودن زمین آگاه بودند‪.‬‬
‫(اساطیر ایرانی‪ ،‬بهمن انصاری ‪ ،1397 ،‬تهران‪ :‬انتشارات آرون‪).‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪6‬‬ ‫بهمن انصاری‬


‫با اختراعِ دستگاهِ چاپ در سال ‪ 1450‬میالدی توسطِ گوتنبرگ‪،‬‬
‫پیشرفتهای عصر رنسانس به اوج خود رسید‪ .‬این اختراع باعث شد تا‬
‫کتابهای ترجمهشده‪ ،‬در تمام اروپا منتشر شود و زمینهسا ِز رش ِد سوا ِد‬
‫عمومی و پیشرفتهای علمی در سالهای بعدی گردد‪ .‬درواقع صنعتِ جدیدِ‬
‫چاپ‪ ،‬بذرِ دانش را در اروپا کاشت چرا که منجر به نش ِر سریعِ کتابهای‬
‫ی یونانی و رومی (که موجب پیدایی جنبش اومانیسم و‬ ‫فلسفیِ قدیم ِ‬
‫انسانگرایی در برابر الهیات کلیسا شده بود) و همینطور کتب تازهترجمهشده‬
‫ایرانی‪/‬اسالمی از زبان عربی‪ 1‬به التین (که زمینهساز آشنایی اروپاییان با‬
‫علومی چون پزشکی و ستاره شناسی و ریاضیات گردید)‪ ،‬و دستبهدست‬
‫شدنِ گستردة آنها در سراسر اروپا گشت‪ .‬برای نمونه‪ ،‬از مهمترین آثار‬
‫ایرانی‪/‬اسالمی که در اروپا ترجمه و زمینهساز پیشرفتهای فوقالعادة بعدی‬
‫گردید‪ ،‬کتاب طبالملکی اثر علیبنعباس مجوسی اهوازی و کتابهای‬
‫الحاوی‪ ،‬دائرةالمعارف بزرگ طب‪ ،‬و قانون هر سه اثر ابنسینا بودند که‬
‫به عبری و التین ترجمه و پایه علم پزشکی نوین گردیدند و یا در ریاضیات‪،‬‬
‫ترجمة کتابِ جبر و مقابله از خوارزمی‪ ،‬انقالبی در علوم محاسباتی بهوجود‬
‫آورد‪.‬‬
‫در کنار این رشدِ سریعِ علمی و فکری‪ ،‬پیشرفتهای شگفتانگیزِ‬
‫دریانوردی و کشفِ قطبنما‪ 2‬نیز منجر به یافتن سرزمینهای جدید شد‪ .‬از‬
‫آن جمله میتوان از کشف قاره آمریکا در ‪ 1492‬توسط کریستفکلمب‪ 3‬و‬
‫ن راه مستقیم دریایی از اروپا به هند در واپسین سالهای قرن‬ ‫پیدا کرد ِ‬

‫ن زبانِ‬
‫‪ -1‬اکثر دانشمندان اسالمی در سده های نخستین هجری‪ ،‬ایرانی بودند اما به دلیل عربی بود ِ‬
‫حکومت در دربار خلفای عباسی‪ ،‬تقریبا بیشتر کتاب های نوشته شده توسط ایرانیان تا قرن سه و‬
‫چهار هجری‪ ،‬به زبان عربی است‪.‬‬
‫‪ -2‬قطبنما از قرنها پیش در آسیا استفاده میشد اما اروپاییان در عصر رنسانس با آن آشنا شدند‪.‬‬
‫‪ -3‬کشف آمریکا زمینه ساز حرکت بسیاری از دریانوردان اروپایی به سوی قارة جدید گردید‪ .‬بعدها‬
‫افرادی نظیر کورتز و پیزارو در قرن شانزده با کشتار سرخپوستان و تصاحب زمینها و‬
‫معادنطبیعیشان در آمریکای التین‪ ،‬به ثروتهای هنگفتی دست یافتند‪ .‬این ثروتهای افسانهای به‬
‫اروپا رسید و افزون بر تجمالتیکردن زندگی اروپاییان‪ ،‬زمینهساز مهاجرت بسیاری از اروپاییها در‬
‫قرنهای بعدی به آمریکا گردید که منجر به تغییرِ مسیرِ تاریخ شد‪.‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪7‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫ن آفریقا از راه دماغةامیدنیک توسط واسکودوگامای پرتقالی‬ ‫پانزدهم با دور زد ِ‬
‫و بهزودی نخستین سف ِر دو ِر دنیا در نیمهاول قرن شانزدهم توسط فردیناند‬
‫ی اروپاییان با جزایر جنوبشرقی آسیا و بسیاری سفرهای‬ ‫ماژالن و آشنای ِ‬
‫ت جغرافیایی‪ ،‬سیل طال و ثروت و منابع‬ ‫ل این کشفیا ِ‬‫دیگر نام برد که بهدنبا ِ‬
‫معدنی از سرزمینهای جدید‪ ،‬توسط دریانوردان اروپایی به قاره سبز‪ ،‬سرازیر‬
‫شد و سبک زندگی اروپاییان را بهکلی دگرگون ساخت‪.‬‬
‫ن هنر در عصر رنسانس‪ ،‬کامال از مسیرِ معمولِ‬ ‫در بحثِ هنر‪ ،‬جریا ِ‬
‫ی خود خارج شده و به سمتوسویی دیگر‪ ،‬حرکت کرد‪ .‬نتیجة آن نیز‬ ‫تاریخ ِ‬
‫پیدایی هنرِ مدرن و پستمدرن بود که در جای خود توضیح داده خواهد شد‪.‬‬
‫هنرمندانی چون دوناتلو با خلق مجسمة داوود‪ ،‬میکل آنژ با ساختِ مجسمة‬
‫سوگ مریم و داوینچی با خلق تابلوهای نقاشیِ شام آخر و مونالیزا‪ ،‬از‬
‫شاخصترین هنرمندان این عصر بودند‪.‬‬
‫همزمان در فلسفه‪ ،‬رنه دکارت با تکیه بر خِرَدگرایی بهجای مشیتالهی‪،‬‬
‫ت جزمیت و ترویجِ شکّاکیت گامهای موثری برداشت‪.‬‬ ‫در جهت شکس ِ‬
‫همچنین نگارش کتابهایی نظیر کمدی الهی از دانته و شهریار از ماکیاولی‪،‬‬
‫جهتفکری اروپاییان را به کلی تغییر داد‪ .‬در اسپانیا‪ ،‬سروانتس با خلق‬
‫دونکیشوت‪ ،‬قهرمانبازیهای پوچ و بیهدفِ شوالیههای قرون وسطی را به‬
‫ریشخند گرفت و در انگلستان‪ ،‬شکسپیر با نگارش نمایشنامههای خود‪،‬‬
‫سبک و سیاق نویسندگی را دچار تحولی شگفتانگیز نمود‪.‬‬
‫علیهذا عصر رنسانس با تمام دستاوردهای چشمگیر و عظیم خود در‬
‫قرن هفدهم به پایان رسید‪ .‬این پایان‪ ،‬در اصل آغازی بود برای تحوالت بعدی‬
‫در غرب‪ .‬چرا که بهدنبالِ رنسانس‪« ،‬عصر روشنگری» در انگلستان و سپس‬
‫در فرانسه آغاز و بهزودی در سرتاسر دنیای غرب‪ ،‬گسترده شد‪ .‬عصر‬
‫روشنگری‪ ،‬عصر انقالبهای عظیم در هنر و فلسفه بود‪ .‬فالسفة بزرگی چون‬
‫ولتر‪ ،‬روسو‪ ،‬کانت و اسپینوزا در این دوره پرورش یافتند‪ .‬همچنین هنرمندانی‬
‫چون گوته‪ ،‬دانشمندانی همچون نیوتون و سیاستمدارانی نظیر توماس‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪8‬‬ ‫بهمن انصاری‬


‫جفرسون از بزرگان این عصر بودند ‪ 1.‬در یک جمله باید گفت که عصر‬
‫رنسانس‪ ،‬دوران شکفتن دانش‪ ،‬و عصر روشنگری آغازگر تفکر آزادی و‬
‫آزاداندیشی در ذهن مردمان بود‪ .‬بازماندة تفکراتِ قرون وسطایی در این عصر‬
‫ی خود خو‬ ‫ک مترقی و جدیدِ زندگ ِ‬ ‫بهطورکلی از بین رفت و غرب که با سب ِ‬
‫گرفته بود‪ ،‬اکنون آمادة برداشتنِ گامِ بعدی بود‪ :‬دموکراسیخواهیِ گسترده و‬
‫دستیابی به آزادیهای بیقیدوشرط در همة زمینهها‪ .‬نخستین رویدادها در‬
‫تحققِ نتیجة این خواسته‪ ،‬انقالبِ آمریکا‪ ،‬انقالبِ فرانسه و جنبشهای‬
‫ی آمریکایالتین بود‪.‬‬‫ن اروپای ِ‬
‫استقاللطلبانة مهاجرنشینا ِ‬
‫ن اهداف و جاافتادنِ تفکراتِ‬ ‫در نیمةدوم قرن هجدهم‪ ،‬با بهانجام رسید ِ‬
‫آزادیخواهی در میان مردم و دولتها‪ ،‬عصر روشنگری به پایان رسید و در‬
‫پی آن‪« ،‬انقالب صنعتی» آغاز شد‪ .‬انقالب صنعتی ابتدا در انگلستان شروع‬
‫س ایاالتمتحده گسترش‬ ‫شد و بهسرعت در سراسر اروپا و کشور تازهتاسی ِ‬
‫یافت‪ .‬زندگی اجتماعی مردم بهکلی تغییر کرد و دیگر خبری از فئودالیسم و‬
‫زمینداری و کشاورزی و مظاهرِ دنیای قدیم نبود‪ .‬انقالب صنعتی در عین‬
‫ت غرب را سرعت داد‪ ،‬اما آغازی بود بر بدبختی و‬ ‫آن که رون ِد پیشرف ِ‬
‫ی شرق‪ .‬ایجاد کارخانههای بزرگ و پیشرفتِ وحشتناکِ صنعت‪،‬‬ ‫عقبماندگ ِ‬
‫نیاز به مواد اولیه را چند برابر کرد و برای تامین این نیازها‪ ،‬استعمار و‬
‫استثمارِ کشورهای آسیایی و آفریقایی توسط اروپاییان به اوج خود رسید‪.‬‬
‫ن انقالب صنعتی و استفادة گسترده از‬ ‫تحوالتِ سریعِ دنیا در جریا ِ‬
‫ماشین آالتِ صنعتی به جای نیروی انسانی‪ ،‬کارگران بسیاری را بیکار نمود و‬
‫فقر عمومی را افزایش داد‪ .‬در نتیجه بسیاری از کارگرهای بیکارشدة اروپایی‪،‬‬
‫به امید دستیابی به زمین و شغل‪ ،‬به ایاالتمتحده مهاجرت کردند‪ .‬بهزودی‬
‫ن لبریز از منابع طبیعی‪ ،‬مملو از نیروی انسانی نیز گردید و با‬ ‫این سرزمی ِ‬
‫ت سریع و یکهتازیِ‬ ‫درگیر شدن اروپا در دو جنگجهانی‪ ،‬زمینه برای پیشرف ِ‬
‫ایاالتمتحده آمریکا مهیا شد و سرانجام «عصر الکترونیک» در قرن بیستم و‬

‫‪ -1‬یکی از دستاوردهای علمی مهم در این عصر‪ ،‬بنیانگزاری نخستین ژورنال علمی و ادبی در‬
‫پاریس با نام ‪ Journal des sçavans‬در سال ‪ 1665‬میالدی بود که روند پیشرفت دانش بشری‬
‫را بهگونة شگفتانگیزی متحول ساخت‪.‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪9‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫بهدنبال آن نیز «عصر تکنولوژی»‪ ،‬در این سرزمین آغاز گشت که تا امروز‬
‫ادامه دارد‪.‬‬

‫از سنتگرایی تا مدرنیسم و پستمدرنیسم‬


‫سنتگرایی را اغلب به صورت کلی و با نماد و تصویری از جامعة‬
‫کشاورزی بهنمایش میگذارند‪ .‬مقوله سنتگرایی در شرق‪ ،‬لزوماً دورة زمانی‬
‫دقیقی را در برنمیگیرد و تا همین امروز نیز بسیاری از کشورهای آسیایی و‬
‫آفریقایی و برخی از ملل آمریکایالتین‪ ،‬در شمار کشورهای توسعهنیافته‪،‬‬
‫سنتگرا و نیمهسنتگرا محسوب میشوند‪ .‬اما در غرب و در معنای مصطلحِ‬
‫ادبی‪ ،‬سنت گرایی به قرون وسطی اطالق شده و دامنه آن تا پایان عصر‬
‫رنسانس (قرن هفدهم) امتداد مییابد‪ .‬در واقع میتوان اینگونه قلمداد کرد‬
‫که آغازِ عصر روشنگری در اواخر قرن هفدهم‪ ،‬پایان دوران سنتگرایی در‬
‫اروپا بود‪.‬‬
‫ت‬
‫در تعریف جامعهشناسی نوین‪ ،‬جوامعِ سنتگرا دارای خصوصیا ِ‬
‫مشخصی هستند که مهمترینِ آن‪ ،‬نگاهِ عامة مردم به تعاون و همکاری میان‬
‫اعضای خانواده و خویشاوندان است‪ .‬در این جوامع‪ ،‬رفا ِه عمومیِ جامعه برای‬
‫افراد‪ ،‬اهمیت چندانی ندارد‪ .‬درواقع جوامعِ سنتی‪ ،‬بیشتر قومگرا هستند و‬
‫ایدة جهانوطنی و نگاهِ بلندمدتْ به پیشرفتِ جامعةجهانی در میان آنها‬
‫دیده نمیشود‪ .‬از دیگر مشخصههای مهمِ جوامع سنتگرا‪ ،‬یکی آن است که‬
‫بشریت بهعنوان عنصری در دل طبیعت‪ ،‬بخشی از طبیعت و مقهو ِر آن‬
‫ن جوامعِ سنتگرا‪ ،‬بر‬ ‫ی ساکنا ِ‬
‫شمرده میشود و دیگر آنکه عمدهدغدغة فکر ِ‬
‫مبنای خرافات و اوراد و باور به ماوراءالطبیعه شکلگرفته و ایمان بر خِرَد‪،‬‬
‫ارجحیت دارد‪.‬‬
‫در نقطة مقابل‪ ،‬عبارت مدرنیسم را معموال با تصویری از جامعة صنعتی‪،‬‬
‫معرفی میکنند‪ .‬در غرب‪ ،‬در ارتباط با آغاز و پایانِ عصرِ مدرن‪ ،‬اختالف‬
‫نظرهایی وجود دارد‪ .‬با اینحال با توجه به دادههای تاریخی‪ ،‬آغاز مدرنیسم را‬
‫می توان به صورت تقریبی در اواخر رنسانس‪ ،‬تعالی آن را همزمان با انقالب‬
‫صنعتی در قرن هجده و پایان آن را با پایان جنگجهانی دوم در قرن بیستم‬
‫مرزبندی کرد‪.‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪10‬‬ ‫بهمن انصاری‬


‫اساسِ مدرنیسم بر پایة خِرَ ِد انسانی شکل گرفت‪ .‬درواقع مدرنیسم‪،‬‬
‫سبکی از اندیشه است‪ .‬خِرَدباوری و تالش برای تجزیه و تحلیلِ مسائل‪ ،‬باعث‬
‫ن مدرن‪ ،‬جبرگرایی و رضایت به قضا و قدر را رها کرده و برای‬ ‫گردید تا انسا ِ‬
‫ت دستیابی به‬ ‫ل خویش‪ ،‬در جه ِ‬ ‫عبور از بحرانها‪ ،‬با تکیه بر هوش و عق ِ‬
‫راهحلهای اساسی‪ ،‬کوشش نماید‪ .‬لذا مدرنیسم‪ ،‬جریانی فکری در معنای‬
‫استفاده و بهرهگیریِ انسان از دانش‪ ،‬فناوری و تواناییهای تجربیِ خود‪ ،‬برای‬
‫ش مدرنیسم در غرب را‬ ‫ط پیرامون میباشد و پیدای ِ‬ ‫بهبود و دگرگونیِ محی ِ‬
‫بایستی واکنشی بر ضد سنتگرایی و سلطة کلیسا دانست‪ .‬با پیدایش و‬
‫ب اومانیسم و سوژة انسانِ مدرن که دکارت‬ ‫همهگیریِ این جنبش‪ ،‬مکت ِ‬
‫پیشتر آن را مطرح نمود‪ ،‬جایگزین آندسته از باورهای سنتی گردید که‬
‫محوریتِ آن حولِ کلیسا خالصه میشد‪ .‬با اینحال به طور معمول‪ ،‬آغا ِز‬
‫ی کانت تعریف میکنند‪ .‬یعنی‬ ‫ت انقالب ِ‬
‫ی عصرِ مدرنیته را با ارائة نظریا ِ‬ ‫رسم ِ‬
‫ن دانشِ جهانی‪ ،‬بهمرور‬ ‫درست از زمانی که پیشرفتِ فناوری و گستردهشد ِ‬
‫خرافات و باور به افسانههای کهن را از جامعة غربی زدود‪ .‬از اینزمان‪،‬‬
‫ی تمامِ فعالیتها‬ ‫انسانمحوری و باور به اندیشة قدرتمندِ انسانی‪ ،‬به وجهة اصل ِ‬
‫و جنبش ها تبدیل گردید و خِرَدگرایی‪ ،‬کانون همة دغدغههای جامعة مدرن‬
‫قرار گرفت‪.‬‬
‫ن فرهنگیِ جامعة‬ ‫ن فلسفة مدرنیسم‪ ،‬بنیا ِ‬ ‫با قرارگرفتنِ انسان در کانو ِ‬
‫غربی نیز از ریشه دگرگون شد‪ .‬اکنون حقیقتْ دیگر اکتسابی بود نه الهامی و‬
‫جامعة نوین دریافت که پیشرفتِ بشر با کار و کوشش و اختراع و آزمایش و‬
‫تفکرِ علمی بدست میآید نه از راه ریاضتکشیدن و زُهدگرایی‪ .‬ناسوت و‬
‫الهوت و ملکوت و جبروت در فلسفة مدرن جایی نداشت و سکوالریسم‪ ،‬پایه‬
‫و اساسِ قلمروِ فلسفة جدید‪ ،‬تعیین گردید‪ .‬تبدیلِ کیمیاگری به شیمی‪،‬‬
‫پیدایشِ کلینیک و بیمارستان بهجای شفاخانه و مراجعه به پزشک بهجای‬
‫ساحر و جادوگر و دعانویس‪ ،‬از مهمترین محصوالتِ دنیای جدید و‬
‫مدرنیزاسیون شده بود‪.‬‬
‫جدای از این موارد‪ ،‬با مدرنیسم‪ ،‬اقتصاد نیز متحول گردید‪ .‬فئودالیس ِم‬
‫گذشته‪ ،‬جای خود را به اقتصا ِد مدرن داد و زن بهطور جدی‪ ،‬به عنوان بخشِ‬
‫مهمی از جامعه‪ ،‬وارد عرصة اقتصاد شد‪ .‬حتی در عرصة هنر نیز‪ ،‬مدرنیسم‬
‫شروع به تخطئة هرآنچه از گذشته باقی مانده بود‪ ،‬نمود و میکوشید تما ِم‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪11‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫ذوق و استعدادهای بشری در عرصة هنر را با ابزار خِرَد‪ ،‬از نو بسازد‪ .‬حاال‬
‫دیگر هنرِ نوین‪ ،‬بهصراحت حتی ایدئولوژیِ رئالیسم را رد میکرد و‬
‫مفهومگرایی را پیشه میگرفت‪ .‬دنیای مدرن‪ ،‬هرآنچه که از جامعه‬
‫سنتگرای سابق برجای مانده بود را با نگاهی توام با استهزا و طنزی‬
‫سخرهآمیز مینگریست و سرانجام همین نگاهِ انعطافناپذیر بود که عصر‬
‫ن خود نزدیک کرد‪.‬‬ ‫مدرنیته را به پایا ِ‬
‫ل مدرنیته قرار داشت‪ ،‬به‬ ‫مدرنیسم با هرچیزی که در تعارض با اصو ِ‬
‫مبارزه میپرداخت‪ .‬پیروان این مکتب‪ ،‬از همان آغا ِز پیدایش‪ ،‬با تمام‬
‫سنتهای اخالقی‪ ،‬مذهبی و فرهنگی ‪-‬ولو آنکه بسیاری از این سنتها‬
‫میتوانست مفید باشد‪ -‬گالویز شدند‪ .‬بر همین مبنا‪ ،‬طولی نکشید که‬
‫روشنفکران دریافتند این جنبشِ فراگیر‪ ،‬به بنبست رسیده است‪ .‬آنها‬
‫گسترش فق ِر جهانی‪ ،‬استعمار و استثمارِ جهانسوم و وقوع دو جنگجهانی را‬
‫ی مدرنیسم میدانستند‪ .‬نیچه در انتقاد از مدرنیسم‬ ‫ی افراط ِ‬
‫از اثرات عقلگرای ِ‬
‫نوشت‪ « :‬بشر با تکیه بر خِرَدگراییِ پیشنهادیِ کانت‪ ،‬سایر احساسات و غرایزِ‬
‫ی صرف و افراطی‪،‬‬ ‫ی انسانی را نادیده گرفت و محصول این خِرَدگرای ِ‬ ‫طبیع ِ‬
‫ی‬‫جنگ بود و ویرانی و فقر‪ ».‬بدینترتیب‪ ،‬طولی نکشید که اندیشمندان‪ ،‬در پ ِ‬
‫عبور از مدرنیسم‪ ،‬آغا ِز عصر پستمدرنیسم را مطرح کردند‪.‬‬
‫در تعریفِ ادبی‪ ،‬پستمدرنیسم را با تصویری از جامعة فراصنعتی‬
‫بهنمایش می گذارند‪ .‬این مکتب در قرن بیستم آغاز شد و در نیمةدو ِم آن‪،‬‬
‫اوج گرفت‪ .‬دراصل‪ ،‬پستمدرنیسم عصیانی است همهگیر در واکنش به‬
‫ت گستردهای است‬ ‫مدرنیتة متعصب و کورکورانه‪ .‬پستمدرنیسم‪ ،‬سیرِ تحوال ِ‬
‫گ‬‫ت نگرشی انتقادی به فلسفه‪ ،‬معماری‪ ،‬هنر‪ ،‬ادبیات و فرهن ِ‬ ‫که بهصور ِ‬
‫مدرنیسم شکل گرفت‪ .‬در یک کالم‪ ،‬پستمدرنیسم‪ ،‬مدرنیتهای دیگر است‬
‫که به مدرنیتة پیشین‪ ،‬با نگاهینو نظر میافکند‪ .‬پستمدرنیستها نگرشِ‬
‫ل خودِ مدرنیسم‬ ‫نفیکننده و انتقادی مدرنیسم به سنتگرایی را اینبار در قبا ِ‬
‫بهکار بردند‪.‬‬
‫به اعتقاد پستمدرنیستها‪ ،‬نباید بشریت را آنگونه که مدرنیستها‬
‫معتقد بودند‪ ،‬محدود به افکار و ابزارهای دوران مدرنیسم نمود‪ ،‬بلکه بایستی‬
‫از ویژگیهای ادوارِ گذشته و دوران باستان نیز استفاده کرد‪.‬‬
‫ع خامی‬ ‫پستمدرنیستها فرهنگ و معنویتِ گذشته را همچون مناب ِ‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪12‬‬ ‫بهمن انصاری‬


‫ت استفاده را برد‪ .‬با‬‫میدانستند که باید از آنها برای رشدِ بش ِر مدرن‪ ،‬نهای ِ‬
‫ن آرای مدرنیسم‪ ،‬در کنارِ‬ ‫همین تفکر بود که پستمدرنیسم وارو ِ‬
‫ی بومی نیز‬ ‫ت خِرَد‪ ،‬به برخی سنتها و آدابورسومهای غیرخراف ِ‬ ‫گرامیداش ِ‬
‫توجه نمود‪ .‬پستمدرنیستها بر این باورند که انسانِ مدرن همچون اسالفِ‬
‫سنتیاش‪ ،‬در کنارِ عقل و خِرَد‪ ،‬نیازمندِ توجه به روح و سنتها و معنویات‬
‫است‪.‬‬
‫ن هرگونه سلسلهمراتبِ منظم و‬ ‫مهمترین مشخصة این مکتب‪ ،‬فقدا ِ‬
‫اصولِ سازمانیافته در نگرش به تما ِم مکاتبِ فرهنگی و فکری و هنری و‬
‫ن‬
‫فلسفی است‪ .‬بنابراین پستمدرنیسم‪ ،‬جنبشی طوفانی برای درهمپیچید ِ‬
‫هرنوع نظم و انضباطِ ازپیشتعیینشدهای است و به همین دلیل مکتبی‬
‫پیچیده و مملو از ابهامات و تناقضهاست‪.‬‬
‫ن صنعتی‪ ،‬از‬ ‫متولیان مکتب پستمدرنیسم معتقد بودند که جوامعِ مدر ِ‬
‫ت بهرهکشی و استثما ِر نوینِ اقشارِ ضعیفتر‪ ،‬در زیر چادر‬ ‫صنعت در جه ِ‬
‫تکنولوژیها و فناوریهای تازه‪ ،‬سواستفاده میکنند و خود مشغولِ‬
‫مصرفگرایی و فراغت شدهاند‪ :‬بردهداریِ نوین! باری پستمدرنیسم برای‬
‫ایستادن در مقابل مدرنیسم‪ ،‬آنچنان بهسختی نیافتاد‪ .‬عدمِقطعیت‪ ،‬ابهام و‬
‫چندوجهی بودنِ تفکرِ پستمدرنیستی‪ ،‬بهسرعت توانست «مدرنیسمِ در مسیرِ‬
‫افراط قرار گرفته» را به زانو درآورد!‬
‫ن قالبهای‬ ‫از مشخصههای اصلیِ پستمدرنیسم میتوان از شکست ِ‬
‫طبقاتی؛ چه در رویکردهای جامعهشناختی و چه در مباحث ادبی و فلسفی و‬
‫ن هر آنچه که با‬ ‫هنری‪ ،‬عدمپایبندی به هر نوع فرم و ساختار و درهمکوبید ِ‬
‫تکیه بر اصولِ قراردادی به صورتِ قوانینِ نانوشته و غیرقابلتغییر درآمده بود‪،‬‬
‫نام برد‪.‬‬
‫بهطورکلی مکتب پستمدرن‪ ،‬بهدلیل نداشتنِ قوانین و ساختارِ مشخص‪،‬‬
‫بعضا بهسختی قابل درک هستند‪ .‬با اینحال نباید فراموش کرد که‬
‫ن‬‫بزرگترین نقطة قوتِ پستمدرنیسم‪ ،‬همین انسجامِ پیچیده و منظم‪ ،‬در عی ِ‬
‫نبودِ نظمِ از پیش تعیینشده است‪.‬‬
‫خ کوتاهِ خود از میانة قرن بیستم تا امروز‪،‬‬ ‫پستمدرنیسم در طولِ تاری ِ‬
‫خطِ سیرِ پر پیچوخمی را فراتر از مسائل ادبی و فلسفی پیموده است‪ .‬اما در‬
‫ن اندک‪ ،‬سرکشی و جاهطلبیِ این مکتب‪ ،‬تقریبا توانسته است تا با‬ ‫همین زما ِ‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪13‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫گذر از مفاهیمِ بنیادی‪ ،‬کمابیش تما ِم عناصرِ علوماجتماعی و علومانسانی را‬
‫بهزیرِ پرچ ِم خود بیاورد‪ .‬بهطورکلی مهمترین محورهای تفکرِ پستمدرنیستی‬
‫ی قوانینِ پذیرفتهشدة علمی و‬‫ی مدرنیستی‪ ،‬نف ِ‬ ‫عبارتند از‪ :‬نفیِ خِرَدمدار ِ‬
‫اخالقی و اجتماعی‪ ،‬آزادی و آزادیخواهیِ بیقیدوشرط در تمام شاخصههای‬
‫ت همهجانبة حقوقبشر‪ ،‬ایستادگی در‬ ‫زندگی و فکری‪ ،‬اعتقادِ صریح به رعای ِ‬
‫جهانسوم‪ ،‬مبارزة‬
‫ِ‬ ‫ی سنتی یا نوین‪ ،‬توجهِ گسترده به‬ ‫برابر هرگونه بردهدار ِ‬
‫همهجانبه با نژادپرستی‪ ،‬حمایتِ بیقید و شرط از حقوق زنان‪ ،‬حمایت از هنر‬
‫و هنرمندانِ غیروابسته و مستقل‪ ،‬توجه عمیق به خردهفرهنگها‪ ،‬حمایت از‬
‫حقوقِ حیوانات‪ ،‬توجه به محیطزیست‪ ،‬مخالفت با مصرفِ بیرویة منابع‬
‫طبیعی و‪...‬‬

‫غزل پستمدرن‬
‫حال که به مفاهیم سنتگرایی‪ ،‬مدرنیسم و پستمدرنیسم اشراف‬
‫یافتیم‪ ،‬وقت آن است تا به موضوع اصلی این کتاب یعنی غزلپستمدرن‬
‫بپردازیم‪.‬‬
‫غزل پستمدرن شاخهای از ادبیات پستمدرن است و ادبیات‬
‫پستمدرن نیز خود یکی از زیرشاخههای مهم مکتب پستمدرنیسم میباشد‪.‬‬
‫در نامگذاری این هنر‪ ،‬بایستی توجه داشت که عبارت «غزل پستمدرن»‬
‫درواقع نامی است که در دهة هفتاد خورشیدی و همزمان با فراگیرشدنِ‬
‫تدریجیِ این سبک در ایران‪ ،‬بهجای «شعر پستمدرن» استفاده شد‪ .‬بنابراین‬
‫ی غزل در‬ ‫ش اول این عبارت‪ ،‬ارتباطی با مفهو ِم سنت ِ‬
‫واژة «غزل» در بخ ِ‬
‫معنای مصطلح بهعنوان یک قالبِ شعری ندارد و غزل پستمدرن میتواند در‬
‫هر یک از قالبهای غزل‪ ،‬مثنوی‪ ،‬رباعی‪ ،‬شعر سپید‪ ،‬شعر نو و‪- ...‬یا حتی‬
‫ترکیبی از دو یا چند قالب شعری‪ -‬مورد استفاده قرار گیرد‪ .‬در اینجا توضیح‬
‫این نکته ضرورت دارد که برخی از فعاالن این عرصه معتقدند که غزل‬
‫پستمدرن بایستی تنها در قالبهای شعریِ سنتی و چهارچوبدار همچون‬
‫قصیده و مثنوی بهکار برده شود‪ .‬اما این رویکردی اشتباه است و این وفاداری‬
‫به قالبهای کالسیک‪ ،‬در تضاد با تمام اصول پستمدرنیسم است‪ .‬چرا که‬
‫بدیهیترین شاخصة پستمدرنیسم ‪-‬همانگونه که پیشتر نیز گفته شد‪-‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪14‬‬ ‫بهمن انصاری‬


‫عدمقطعیت و عدموفاداری به خطکشیهای از پیشتعیینشده است‪ .‬جدای از‬
‫آن‪ ،‬فراگیرشدنِ ناگفتههای دغدغهمند در دنیای شتابزدة امروز و خطرِ از‬
‫ن اندیشه و محتوا در هنگامِ توقفکردن در پشتِ تابلوهای وفاداری‬ ‫دسترفت ِ‬
‫به قالبها و سنتها‪ ،‬خود عاملی پیشگیرانه در مسی ِر پیشرفتِ جریانِ‬
‫پستمدرنیسم در بازیهای زبانی و شعر است‪ .‬بنابراین باید توجه داشت که‬
‫غزل پستمدرن‪ ،‬در تمامِ قالبهای شعری‪ ،‬قابل استفاده است و به بیان‬
‫سادهتر‪ ،‬میتوان در کنار قالبهای سنتی و کالسیک‪ ،‬از قالبهای شعری‬
‫مدرن (نظیر شعر نو و شعر سپید) نیز در شرایطی که محتوای آنها حاویِ‬
‫اندیشه و درونمایة پستمدرنیستی باشد‪ ،‬تحت لوای غزل پستمدرن‬
‫استفاده نمود‪1.‬‬

‫غزل پستمدرن محتوامحور است‪ .‬در این غزل‪ ،‬شکلوشمایلِ ادبیِ‬


‫اشعار‪ ،‬تنها جنبة زیباییشناختی دارد و مهمترین دغدغة شاعر‪ ،‬بیانِ صریحِ‬
‫اندیشة خود‪ ،‬در درستترین قالبهای ادبی است‪ .‬بنابراین غزلسُرای‬
‫ن اندیشه و افکا ِر خود‪ ،‬میتواند بهترین قالب‬ ‫پستمدرنیست‪ ،‬برای بیا ِ‬
‫کالسیک یا مدرن‪(2‬یا تلفیقی از قالبهای ادبی) را برگزیند‪ .‬رعایت وزن در‬
‫غزل پستمدرن ‪-‬در صورتی که شاعر از قالبهای کالسیک استفاده کند‪-‬‬
‫برای جنبة زیباییِ کالمِ شاعر‪ ،‬امری ضروری است‪ .‬با اینحال بهدلیل همان‬
‫مبحثِ عدمقطعیت در جریان پستمدرنیسم‪ ،‬وفاداریِ دقیق به اصولِ‬
‫وزنهای کالسیک ‪-‬مثال رعایت موشکافانة وزن عروضی شعر‪ -‬میتواند‬
‫«گاهی» در جهتِ بیان دقیقتر اندیشه و مقصودِ شاعر‪ ،‬نقض شود و در این‬
‫صورت‪ ،‬شاعر می تواند تنها به رعایت وزن هجایی اکتفا کند‪ .‬در برخی موارد‬
‫خاص و استثنا نیز میتوان با احتیاط‪ ،‬شکستن هجاها و درهمشکستنِ کاملِ‬

‫‪ -1‬مثل غزلهای «صدای زن»‪« ،‬مرد نقاش»‪« ،‬خرس قهوهای» و نمونههای مشابه دیگر که در‬
‫کتاب «کرگدنیسم» آورده‪.‬‬
‫(کرگدنیسم‪ ،‬بهمن انصاری ‪ ،1398 ،‬تهران‪ :‬انتشارات آرون‪).‬‬
‫‪ -2‬توجه داشته باشید که در این نوشتار‪ ،‬هرکجا که صحبت از قالبهای کالسیک میشود منظور‬
‫«غزل» و «قصیده» و «مثنوی» و «رباعی» و دیگر قوالب سنتی شعر فارسی است و هرکجا که‬
‫صحبت از قالبهای مدرن میشود‪ ،‬منظور «شعر نو»‪« ،‬شعر سپید» و «شعر آزاد» است‪.‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪15‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫وزن ‪-‬بهشرطِ رعایتِ آهنگینبودنِ غزل‪ -‬قطعاتی سرود‪ 1.‬اما نکتة مهم‬
‫ت دیگر‬ ‫ن غزل‪ ،‬تنها در صورتِ رعای ِ‬ ‫اینجاست که این درهمریختنِ وز ِ‬
‫سازوکارهای شعرنویسی و تجربه و تبح ِر شاعر و تسلط او بر شعر و اصول‬
‫شعرنویسی‪ ،‬بایستی انجام شود‪ .‬یعنی این عدمرعایت وزن و عروض در مواقع‬
‫ن‬
‫لزوم‪ ،‬بایستی هوشمندانه و خودآگاه باشد نه آنکه شاعر بهدلیلِ نداشت ِ‬
‫ن قوالب و اوزان و تخریبِ‬ ‫دانشِ کافی‪ ،‬با برچسبِ پستمدرن به زیروزِبَر کرد ِ‬
‫قواعدِ ادبی‪ ،‬اهتمام ورزد!‬
‫دیگر ویژگی مهم غزل پستمدرن‪ ،‬دگرگونی در نوعِ استفاده از قافیه‬
‫ی فارسی‪ ،‬واژگانی همچون «داغ» و «باغ» یا «لبریز» و‬ ‫است‪ .‬در شع ِر سنت ِ‬
‫«عزیز» همقافیه هستند‪ .‬استفاده از قافیه در غزل پستمدرن‪ ،‬همچون اشعار‬
‫سنتی و کالسیک میباشد اما با یک تغییر مهم‪ :‬در زبان عربی هر حرف‪،‬‬
‫دارای یک صدا و تلفظ خاص است‪ .‬مثال تلفظ حرف «س» با «ث» متفاوت‬
‫است‪ .‬اولی را به رسم مرسوم تلفظ میکنند و دومی را با نوک زبان‪ .‬این‬
‫تفاوت تلفظ در حروف دیگر مثل «ذ» و «ض» یا «غ» و «ق» یا «هـ» و «ح»‬
‫نیز وجود دارد‪ .‬به همین خاطر‪ ،‬در شعر عرب برای مثال هیچیک از واژههای‬
‫«ناس» و «خالص» و «ثالث» به دلیل تفاوت در آوا‪ ،‬نمیتوانند با دیگری‬
‫همقافیه باشند‪ .‬با پروا بهاین که قواع ِد شع ِر فارسی‪ ،‬برگرفته از قواع ِد شعرِ‬
‫عربی است‪ ،‬در اشعا ِر سنتیِ فارسی نیز این قاعده بههمانگونه که در شعرِ‬
‫عرب استفاده میشود‪ ،‬همواره رعایت گردیده است‪ .‬باری‪ ،‬غزل پستمدرن‬
‫این قاعده را درهمشکسته و معتقد است‪ ،‬از آنجاییکه ‪-‬منباب مثال‪-‬‬
‫حروف «س» و «ص» و «ث» در زبان فارسی همه به یکشکل تلفظ‬
‫میشوند‪ ،‬پس میتوان همه را یک حرف واحد فرض کرده و واژگانِ منتهی به‬
‫آنها را همقافیه دانست‪ .‬بنابراین واژههایی مثل «اساس» و «اشخاص» و‬
‫«میراث» میتوانند همقافیه باشند‪ .‬این کارکرد‪ ،‬در میان دیگر حروف همصدا‬

‫‪ -1‬برای نمونه میتوانید بنگرید به غزل «حرف مفت» در کتاب «کرگدنیسم» که با تکنیکِ شکستنِ‬
‫وزن عروضی و هجایی‪ ،‬و تنها با رعایت آهنگین بودنِ شعر‪ ،‬سروده شده است‪ .‬در واقع این تکنیک را‬
‫به زبان ساده میتوانیم اینگونه بگوییم که اغزل «حرف مفت»‪ ،‬تلفیقی از دو قالب «غزل» و «شعر‬
‫نو» میباشد‪.‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪16‬‬ ‫بهمن انصاری‬


‫نیز کاربرد دارد‪ .‬مثال «االغ» با «اجاق»‪« ،‬لذیذ» با «مریض»‪« ،‬کوه» با «روح»‬
‫و «سقوط» با «سکوت» همقافیه هستند‪1.‬‬

‫ن ادبی است‪ .‬یعنی‬ ‫ی غزل پستمدرن‪ ،‬عدم وابستگی به زبا ِ‬ ‫ویژگی بعد ِ‬
‫در این شعر‪ ،‬میتوان بنا بر سلیقه و اندیشة شاعر‪ ،‬از ادبیاتِ کوچهبازاری و‬
‫ن فرهنگی ‪-‬یا حتی بهجای آن‪ -‬استفاده کرد‪2.‬‬ ‫عامیانه در کنار ادبیاتِ سنگی ِ‬
‫ولی در این جا نیز الزم به توضیح است که استفاده از ادبیات عامیانه بایستی‬
‫بنا بر تجربه و دانشِ شاعر باشد‪ ،‬نه آنکه بهدلیل بیسوادی و ناآشناییِ شاعر‬
‫با ادبیات‪ ،‬دستاندازی باشد برای توجیهِ کمبودِ دانشِ شاعر!‬
‫جدای از موارد باال‪ ،‬استفاده از انواع صنایع ادبی نظیر تشبیه و تضمین و‬
‫استعاره و‪ ...‬در غزل پستمدرن‪ ،‬بهلحاظِ نوعِ کارکردِ ادبی‪ ،‬همانند شعرِ سنتی‬
‫‪3‬‬
‫است‪.‬‬
‫اما مواردی که تا اینجا توضیح داده شد‪ ،‬خصوصیات ساختاری‪ ،‬ادبی و‬
‫ت آن برگرفته از کلیاتِ دیگر‬ ‫نگارشی غزل پستمدرن بودند که کلیا ِ‬
‫ن‬
‫سبکهای شعرِ فارسی است؛ با این تفاوت که با دگرگونی در برخی قوانی ِ‬
‫ع ارائة دقیقترِ محتوای اندیشهاش باز‬ ‫دستوپاگیرِ سنتی‪ ،‬دستِ شاعر را بهنف ِ‬
‫گذاشته است‪ .‬اما همان گونه که در آغا ِز این بخش نیز گفته شد‪ ،‬ادبیات‬
‫پستمدرن محتوامحور است و تفاوت اصلیِ غزل پستمدرن با شعر کالسیک‬
‫نیز در متفاوت بودنِ محتوای آن است که اکنون به آن خواهیم پرداخت‪.‬‬
‫یکی از مهمترین تکنیکها و شاخصههای پستمدرنیسم به لحاظ‬
‫ت‬‫درون مایه و محتوا‪ ،‬کشیدنِ پای مخاطب به درونِ بازی است! در ادبیا ِ‬
‫کالسیک‪ ،‬معموال خالق اثر در متنِ بازی قرار دارد و مخاطب در حاشیه‬
‫نشسته و تنها با مطالعة اثر‪ ،‬از هرآنچه که نویسنده برای او مهیا کرده است‬
‫بهرهبرداری می کند‪ .‬یک لقمة آماده که نویسنده‪ ،‬در دهان مخاطب گذاشته و‬

‫‪ -1‬نمونة این شیوه از قافیهسازی در کتاب «کرگدنیسم» بسیار بهکار برده شده است‪ .‬برای مثال پاره‬
‫دوم از غزل «بغض شعر» را مشاهده کنید‪.‬‬
‫‪ -2‬نمونة این تکنیک را در بیت دوم از غزل «موتزارت» در کتاب «کرگدنیسم» مشاهده کنید‪.‬‬
‫ی عملی” با کارکر ِد انوا ِع صنایع ادبی در شعر سنتی با نگاهی بر غزلیات حافظ‪ ،‬به‬
‫‪ -3‬برای ”آشنای ِ‬
‫فصل دوم از کتاب دیگر من با نام «چنین گفت حافظ» مراجعه کنید‪.‬‬
‫(چنین گفت حافظ‪ ،‬بهمن انصاری ‪ ،1397 ،‬تهران‪ :‬انتشارات آرون‪).‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪17‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫مخاطب تنها بایستی آن را قورت بدهد! اما در ادبیات پستمدرن‪ ،‬اوضاع‬
‫کامال متفاوت است‪ .‬در اینجا سعی نگارنده بر این است تا مطالبِ ذهن خود‬
‫را در رشتههایی از ابهام و ایهام و به صورت چندوجهی در هم تنیده و‬
‫بهگونهای فلسفة فکریِ خود را در البالی واژگانِ اسرارآمیز پنهان سازد که‬
‫مخاطب با توجه به تجربه و کششِ ذهنی خود به برداشتهای گوناگونی از‬
‫متن دست یابد‪ .‬برای رسیدن به اینمنظور‪ ،‬آفرینندة اثر بایستی با از هم‬
‫گسیختنِ روایتها و ایجادِ تناقضهای پیدرپی و از بین بردنِ مر ِز میانِ‬
‫ل واژگان‪ ،‬اصل مطلب را در گرد‬ ‫ن موضوع در د ِ‬
‫حقیقت و وَهم و شناور ساخت ِ‬
‫و غباری از ظِنّ و شکّ‪ ،‬مخفی سازد‪ 1.‬درواقع در ادبیات پستمدرن‪ ،‬مخاطب‬
‫دیگر تنها یک مصرفکنندة صرف نیست‪ ،‬بلکه بهعنوانِ بخشِ مهمی از بازی‪،‬‬
‫بایستی با توجه به دانش و تجربة خود‪ ،‬بکوشد تا مطلب را در قلمروِ‬
‫هرمنوتیک‪ ،‬تفسیر و تاویل کرده و زوایای پنهانِ آن را کشف نماید‪ .‬پس در‬
‫اینجا برای مخاطب‪ ،‬دیگر خبری از لقمة آماده نیست! بنابراین در غزل‬
‫پستمدرن‪ ،‬شاعر میکوشد تا با کمکِ فنونی چون استعاره و ایهام و بهتصویر‬
‫ت خود در غباری از ابهامات و پیچیدنِ منظور در هالهای از‬ ‫کشیدنِ روای ِ‬
‫معانیِ رمزآلود‪ ،‬تفکرِ خود را در البالی واژگان و احتماالت و بازیهای زبانی‬
‫پنها ن کرده و مخاطب را وادار به تفکر و نتیجهگیری نماید‪ .‬هرچند که در‬
‫اینجا باید مواظب بود تا شعر از چندمبنایی‪ ،‬به ابتذال و بیمعنایی سوق پیدا‬
‫نکند‪.‬‬
‫یکی دیگر از تکنیکهای غزل پستمدرن‪ ،‬استفادة درست از اصوات و‬
‫ی آن‬‫ی شجاعانه از عبارات است‪ .‬برخالف شعر کالسیک که تکیة اصل ِ‬ ‫بهرهگیر ِ‬
‫ق حساس و ظریفی است از‬ ‫ن نوشتار است‪ ،‬غزل پستمدرن تلفی ِ‬ ‫بر پایة زبا ِ‬

‫‪ -1‬نمونة استفاده از این شگردها در تقریبا تمام غزلهای کتاب «کرگدنیسم» قابلمشاهده است‪.‬‬
‫همچنین میتوانید نمونة استفادة دقیق و درست از این تکنیک در داستاننویسی را نیز در رمان‬
‫ن فارسی میباشد که در نگارش آن تمام اصول‬ ‫«مسلخ روح» مشاهده کنید‪ .‬این رمان تنها رما ِ‬
‫پستمدرنیسم رعایت شده و نمونة کامل یک اثر تماما پستمدرنیستی است‪.‬‬
‫(مسلخ روح‪ ،‬بهمن انصاری‪ ،‬تهران‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬انتشارات منشورسمیر‪ 1394 ،‬و چاپ دوم‪ ،‬انتشارات‬
‫الکترونیک سایهها‪).1397 ،‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪18‬‬ ‫بهمن انصاری‬


‫زبانِ گفتار و نوشتار‪ .‬در اینجا شاعر به هماناندازهای که به واژگان و کلمات‬
‫اهمیت می دهد‪ ،‬به اصوات نیز توجه دارد‪ .‬چنین است که در غزل پستمدرن‬
‫میتوان برخی از صداهای موجود در طبیعت را نیز در قالب حروف و واژگان‬
‫بهکار برد ‪ 1.‬نکتة دیگر در این بخش استفادة درست از صنعت واجآرایی است‪.‬‬
‫واجآرایی از صنایع ادبی مهم در جهت بازیهای زبانی در ادبیات منظوم و‬
‫منثور است‪ ،‬و از ابزارهای پرکاربرد در غزل پستمدرن میباشد‪ 2.‬همچنین‬
‫شاعر پستمدرنیست بایستی در استفاده از ابزارهای موجود (واژگان) برای‬
‫خلقِ دقیقترین عبارات خود‪ ،‬جسور باشد‪ .‬سانسور در غزل پستمدرن‬
‫معنایی ندارد و استفادة صریحِ شاعر از بهترین واژگانی که بهکاملترین‬
‫شکلممکن بتواند منظور او را برساند –حتی در مواردی استثنا‪ ،‬استفاده از‬ ‫ِ‬
‫ل عرف و ادب‪ -‬امری ضروری است‪ .‬اما‬ ‫واژگانی خارج از خطکشیهای معمو ِ‬
‫در اینجا نیز باز باید تاکید کرد که این نوع گفتار بایستی حسابشده و از‬
‫روی تجربه باشد‪ .‬چرا که دیده شده برخی از ‪-‬بهاصطالح‪ -‬شاعرانِ جدید‪،‬‬
‫ت بیمایه و بیمحتوا را در زیر عنوان «تکنیکی از غزل‬‫ط ابیا ِ‬‫فحاشی در وس ِ‬
‫پستمدرن»‪ ،‬توجیه میکنند!‬
‫دیگر ویژگی مه ِم غزل پستمدرن‪ ،‬تکنیکِ تصویرسازی است‪ .‬اصوال‬
‫تصویرسازیِ جریانِ روایت در غزل پستمدرن ‪-‬بهمانند رماننویسی و‬
‫داستاننویسی در ادبیات پستمدرن‪ -‬اغلب دارای ظاهری نامانوس است‪.‬‬
‫معموال درونمایه و محتوای روایاتِ بهنظم کشیده شده در این غزل‪ ،‬در عین‬
‫آنکه دارای ماهیتی رئال‪ ،‬واقعی و برآمده از حقایقِ در متنِ جامعه هستند‪،‬‬
‫اما این حقایق‪ ،‬اغلب بهصورت سورئال و فراواقعی روایت میشوند‪.‬‬
‫تصویرسازیِ فضاها در ادبیات پستمدرن‪ ،‬تاحدودی بهصورت اسکیزوفرنی و‬
‫روانپریشانه است و نویسنده میکوشد تا با دیدی جنونآمیز و مسخره‪ ،‬وقایعِ‬
‫ب اثر ِخود‪ ،‬تصویرسازی کند‪ 3.‬همچنین تبدی ِ‬
‫ل راویِ روایت از‬ ‫اطراف را در قال ِ‬
‫اولشخص به سومشخص و بالعکس ‪-‬در بزنگاههای روایت‪ -‬امری است که اگر‬

‫‪ -1‬مثال بنگرید به غزل «خشخش» در کتاب «کرگدنیسم»‪.‬‬


‫‪ -2‬نمونة درستِ استفاده از این تکنیک را در غزل «سگخور» در کتاب «کرگدنیسم» کنید‪.‬‬
‫‪ -3‬به غزل «پایان اسفناک ما‪ »...‬در کتاب «کرگدنیسم» بنگرید‪.‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪19‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬


‫با دقت و بهدرستی انجام شود‪ ،‬در جذابیت اثر بسیار موثر است‪ 1.‬بخشی دیگر‬
‫از تکنیکِ تصویرسازی‪ ،‬ناتمام ماندنِ تعمدی روایت با صالحدیدِ خالق اثر‬
‫است‪ .‬این ناتمام ماندن میتواند به چند صورت باشد‪ .‬مرسومترین آن ناتمام‬
‫ن موضوع و جلوگیری از جمعبندی پایانی است تا مخاطب پایانِ ماجرا‬ ‫گذاشت ِ‬
‫را در ذهن خود و با سلیقة خود رقم بزند‪ .‬از انواعِ دیگری این ناتمامگذاری‪،‬‬
‫یکی استفاده از واژگان نصفه و دیگری حذف فعل ‪-‬یا در برخی موارد فاعل‪ -‬و‬
‫ن بیت یا مصرع است‪2.‬‬ ‫ناقص رها کرد ِ‬
‫از دیگر تکنیکهای غزل پستمدرن‪ ،‬شکستنِ ظرف زمان و مکان است‪.‬‬
‫شاعر میتواند ‪-‬در صورت داشتنِ دانش و تجربة کافی و تسلط بر شعر‪ -‬برای‬
‫ن موضوع و درگیر کردن ذهن مخاطب‪ ،‬ظرف مکان و زمان را‬ ‫پیچیدهکرد ِ‬
‫شکسته و روایت خود را مدام در مکانهای گوناگون و در زمانهای «گذشته»‬
‫و «اکنون» و «آینده»‪ ،‬شناور سازد‪ 3.‬همچنین مورد دیگر‪ ،‬تلفیق روایتهای‬
‫گوناگونی است که در ظاهر هیچارتباطی به یکدیگر ندارند اما با قرارگرفتن‬
‫این خُردهروایت ها در کنار هم‪ ،‬به یک مفهوم واحد رسیده و یک روایت کامل‬
‫را میسازند‪4.‬‬

‫در کل‪ ،‬مجموعِ شاخصهها و تکنیکهای غزل پستمدرن‪ ،‬در جهت‬


‫ن شالودهها و بنیانهای همیشهرعایتشده در شعرِ سنتی برای‬ ‫شکست ِ‬
‫ن دقیقترِ اندیشة شاعر‪ ،‬ایجاد شدهاند‪ .‬خالصة مهمترین تکنیکهایی‬ ‫رساند ِ‬
‫که در سطور قبلی‪ ،‬مفصال توضیح داده شد از این قرار است‪ :‬از هم‬
‫ن حقیقت و وهم و شناور‬ ‫گسیختگی در روایات‪ ،‬تناقض‪ ،‬عد ِم وجودِ مرز میا ِ‬
‫ی وزن‬‫بودن موضوع‪ ،‬تصویرسازیِ پریشان‪ ،‬تمرکز بر اصوات‪ ،‬شکستگیِ تعمد ِ‬
‫ی روایت از اولشخص به سومشخص و بالعکس‪،‬‬ ‫ل راو ِ‬
‫و فرم و ساختار‪ ،‬تبدی ِ‬

‫‪ -1‬مثال در کتاب «کرگدنیسم»‪ ،‬در بخش پایانی از غزل «نحسی سیزده»‪ ،‬راوی در این مصرع‪« :‬بانو‪،‬‬
‫یگانه حوّای من‪ ،‬آدمت کجاست؟» در جایگاه اول شخص ظاهر شده اما بالفاصله در مصرع بعدی‪:‬‬
‫«اینبار من جای تو این سیب را خورده است» در جایگاه سومشخص قرار میگیرد‪.‬‬
‫‪ -2‬نمونههای این تکنیک را به وفور در کتاب «کرگدنیسم» مشاهده خواهید کرد‪ .‬مثال به غزل «باید‬
‫کنی باور» یا به پارة آخر از شعر «پرواز تا مریخ» نگاه کنید‪.‬‬
‫‪ -3‬یکی از نمونههای این تکنیک در این کتاب‪ ،‬غزل «خالهزنگها» در کتاب «کرگدنیسم» میباشد‪.‬‬
‫‪ -4‬بنگرید به غزل «سردرد مرموز» در کتاب «کرگدنیسم»‪.‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪20‬‬ ‫بهمن انصاری‬


‫عدم قطعیت و احتمالیبودنِ معنا‪ ،‬چندوجهی بودن و باز بودن شعر و اختیارِ‬
‫ن روایت با صالحدیدِ شاعر‪ ،‬عدم ثبات و‬ ‫مخاطب در نتیجهگیری‪ ،‬ناتمام ماند ِ‬
‫ی توام با نظم(!)‪ ،‬ایجاد‬ ‫ی روایات‪ ،‬آشفتگی و بینظم ِ‬ ‫پیشبینیناپذیر ِ‬
‫تقارنها ی عجیب و دور از هم در کنار یکدیگر‪ ،‬ساختارِ نامتمرکز و‬
‫ی ادبی‪ ،‬بهرهگیری از اصوات‪ ،‬صراحت‬ ‫ت قراردادهای سنت ِ‬ ‫نامتجانس‪ ،‬عد ِم رعای ِ‬
‫شاعر و جسارت در کالم‪ ،‬هیچ انگاری‪ ،‬نگاه فکاهی و توام با طنز و ریشخند به‬
‫ش شدید به بازیهای کالمی و بازیهای زبانی‪ ،‬تکرار و تسلسل‪،‬‬ ‫قوانین‪ ،‬گرای ِ‬
‫دو پهلو و حتی چند پهلو بودن روایت‪ ،‬شکستن ظرف زمان و مکان و‪1...‬‬

‫سخن را کوتاه میکنم چرا که درمورد پستمدرنیسم میتوان تا ابد‬


‫سخن راند‪ .‬این جنبش از تمام جهات دارای شاخهها و پیچیدگیهای بسیاری‬
‫است که میتواند تا بینهایت امتداد یابد‪ .‬در خاتمه باید یکبار دیگر تاکید‬
‫شود که غزل پستمدرن‪ ،‬یک قالب شعری نیست‪ .‬بلکه سبکی از ادبیات‬
‫جدید است که با ترکیب و تغییرِ ساختارهای همیشهرعایتشده‪ ،‬کوشیده‬
‫است تا تیمی متشکل از شاعر و مخاطب تشکیل داده و به بیان اندیشهها و‬
‫دغدغههای دنیای مدرن‪ ،‬بپردازد‪ .‬تفاوت اصلی غزل پستمدرن با شعر‬
‫کالسیک‪ ،‬در محتواست نه ساختار‪ .‬ساختار غزل پستمدرن میتواند شبیه به‬
‫قالبهای شعر کالسیک یا مدرن یا ترکیبی از آنها باشد و شاعر مختار است‬
‫که به قوانین قبلی احترام بگذارد یا به فراخورِ صالحدی ِد حرفهایِ خود‪ ،‬از‬
‫برخی از آنها بگذرد‪ .‬اما این محتواست که میتواند تعیین کند آیا قطعهشعرِ‬
‫سرودهشده‪ ،‬پستمدرن است یا نیست و درواقع‪ ،‬جنبههای پستمدرنیستیِ‬
‫اشعار در درونمایة شعر پنهان شده است‪ .‬مولفههایی که در این مقاله به‬
‫تفصیل بیان شد‪ ،‬تکنیکهایی محتوایی هستند که شاعر پستمدرنیست در‬
‫صورت تسلط بر آنها‪ ،‬میتواند آثاری خلق نماید که تاریخ آیندة بشریت‪،‬‬
‫بهنشانة احترام در مقابل آن ایستاده و کاله از سر بردارد‪.‬‬

‫‪ -1‬این تکنیکها فقط مختص به غزل پستمدرن نیست و در شاخههای دیگر ادبیات پستمدرن‬
‫ی تمام این موارد در حوزة داستاننویسی را در رمان‬
‫نیز رعایت میشود‪ .‬مثال کارکردِ درست و حرفها ِ‬
‫من با عنوان «مسلخ روح» که پیشتر نیز معرفی گردید‪ ،‬و یا داستانهای کوتاهی که در کتاب‬
‫«سرزمین جذامیها» منتشر کردهام‪ ،‬میتوانید مشاهده کنید‪.‬‬
‫(سرزمین جذامیها‪ ،‬بهمن انصاری ‪ ،1398 ،‬تهران‪ :‬انتشارات آرون‪).‬‬
‫‪www.takbook.com‬‬

‫‪21‬‬ ‫غزل پستمدرن چیست؟ (از کتاب کرگدنیسم)‬

‫غزل پست مدرن چیست؟‬


‫‪1‬‬
‫(بخشی از کتاب کرگدنیسم)‬

‫بهمن انصاری‬

‫‪ -1‬برای دانلود کتاب «کرگدنیسم» بر روی لینک زیر کلیک کنید‪:‬‬


‫‪www.KaffeKetab.ir/Kargadanism‬‬

You might also like