You are on page 1of 4

‫آزمون جامع‬

‫أتشرف بزیارة اإلمام الثامن في مشهد وألجأ إلیه حتّی‬


‫ّ‬ ‫‪ -1‬إن ازدادت مصاعب حیاتي‬
‫أستعینه‪:‬‬
‫‪ )1‬اگر سختی های زندگی زیاد شود به زیارت امام هشتم در مشهد می روم و به او پناه برده‬
‫تا مرا یاری کند!‬
‫مشرف می شوم تا به او‬ ‫ّ‬ ‫‪ )2‬اگر مشکالت زندگی من زیاد شد به زیارت امام هشتم در مشهد‬
‫پناه ببرم و از او یاری بخواهم!‬
‫‪ )3‬چنانچه سختی های زندگی ام زیاد شود به زیارت امام هشتم مشرف می شوم و به او پناه‬
‫می برم تا از او یاری بجویم!‬
‫‪ )4‬به زیارت امام هشتم در مشهد مشرف می شوم و به او پناه می برم تا او مرا یاری کند‬
‫چنانچه مشکالت زندگی من زیاد شود!‬
‫کر أبدا أنّني قادر أن اُبعدَها عن حیاتي معتمدا علی‬
‫‪ -2‬ل ّما واجهت هذه المشکلة لم أکن اُف ّ‬
‫نفسي‪:‬‬
‫‪ )1‬وقتی با این مشکل مواجه شدم هرگز فکر نمی کردم بتوانم آن را با اعتماد بر خویشتن از‬
‫زندگانی ام دور کنم!‬
‫‪ )2‬همان وقت که این مشکل با من برخورد کرد گمان نمی کردم توانایی دور ساختن آن را از‬
‫زندگی خود داشته باشم!‬
‫‪ )3‬زمانیکه این مشکل با من مواجه شد گمان نمی بردم بشود آن را با اعتماد بر نفس خویش‬
‫از زندگی خود دور کنم!‬
‫‪ )4‬آنگاه که با این مشکل برخورد کردم هرگز فکر نمی کردم که من با اعتماد بر نفس قادر‬
‫بر دور ساختن آن از زندگی باشم!‬
‫سعادة فلیغیّر ظروف حیاته القاسیة وفقا آلماله‪:‬‬ ‫یحب أن یذوق ال ّ‬‫ّ‬ ‫‪ )3‬من کان‬
‫‪ )1‬اگر کسی دوست دارد که طعم خوشبختی را بچشد باید شرایط سخت زندگی اش مطابق‬
‫آرزوهایش تغییر کند‪.‬‬
‫‪ )2‬هر کس دوست دارد خوشبختی را بچشد باید شرایط زندگی سخت خود را مطابق‬
‫آرزوهایش عوض کند‪.‬‬
‫‪ )3‬کسی که خواهان چشیدن خوشبختی است شرایط سخت زندگی را بر اساس آرزوهایش‬
‫عوض میکند‪.‬‬
‫‪ )4‬هر که میخواهد خوشبختی را بچشد باید شرایط زندگی را طبق آرزوهایش به سختی تغییر‬
‫دهد‪.‬‬
‫‪ -4‬فقط اعمال نیک باعث می شوند که جایگاهت نزد خدا باال رود ‪ :‬عیّن خطأ‪:‬‬
‫]‪[Type here‬‬
‫‪ )1‬إنّما تسبّب أن ترفع منزلتک عند ّ‬
‫ّللا األعمال الحسنة‪.‬‬
‫‪ )2‬األعمال الحسنة فقط تسبّب أن تُرفع مکانتک عند ّ‬
‫ّللا‪.‬‬
‫ّللا ّإال األعمال الحسنة‪.‬‬
‫‪ )3‬ال تسبّب أن ترفع مکانتک عند ّ‬
‫‪ )4‬هذه اعمال حسنة تسبّب أن تُرفع منزلتک عند ّ‬
‫ّللا‪.‬‬
‫‪ -5‬هناک شعراء إیرانیّون أنشدوا أشعارا جمیلة باللّغة العربیّة‪:‬‬
‫‪ )1‬آنجا شاعران ایران هستند که شعرهای زیبایی را به زبان عربی می سرایند‪.‬‬
‫‪ )2‬اشعار زیبایی به زبان عربی وجود دارند که شاعران ایرانی سروده اند‪.‬‬
‫‪ )3‬شاعران ایرانی ‪ ،‬شعرهای زیبایی را در آنجا به زبان عربی سروده اند‪.‬‬
‫‪ )4‬شاعرانی ایرانی وجود دارند که شعرهای زیبایی را به زبان عربی سروده اند‪.‬‬
‫‪ -6‬من جاهد النّفس األ ّمارة جهاد المتّقین فله أجر من جری دمه في ساحات المعرکة‪:‬‬
‫‪ )1‬هر کس همچون پرهیزکاران با نفس اماره جهاد کند ‪ ،‬اجر کسی را دارد که در میدان های‬
‫نبرد خونش جاری شده است‪.‬‬
‫‪ )2‬آنکه با نفس ا ّماره اش با پرهیزکاری جهاد کند ‪ ،‬اجر او مانند کسی است که در میدان های‬
‫نبرد خونش جاری گردیده است‪.‬‬
‫‪ )3‬هر کس بتواند با نفس ا ّماره مانند پارسایان جهاد کند ‪ ،‬بی شک اجر او مانند کسی است که‬
‫در میدان نبرد خونش جاری می شود‪.‬‬
‫‪ )4‬آنکه در راه جهاد با نفس اماره همچون پرهیزکاران باشد ‪ ،‬اجر کسی را دارد که خونش‬
‫در میدان های نبرد جاری میشود‪.‬‬
‫‪ -7‬زمین به جاذبه ی خود مباهات می کرد در حالیکه پرندگان می خندیدند‪:‬‬
‫الطیور تضحک‪.‬‬ ‫‪ )1‬کانت األرض تفخر بجاذبیّتها و ّ‬
‫الطیور ضاحکة‪.‬‬ ‫إن األرض تفتخر بالجاذبیّة لها و ّ‬‫‪ّ )2‬‬
‫الطیور تضحک‪.‬‬ ‫إن األرض أصبحت تفاخر بجذبها و کانت ّ‬ ‫‪ّ )3‬‬
‫الطیور ضاحکة‪.‬‬ ‫‪ )4‬کانت األرض تفاخر بقدرة جذبها و أصبحت ّ‬
‫‪ -8‬عیّن الخطأ‪:‬‬
‫‪ )1‬قهرمانی نامدار شما را شکست خواهد داد! ‪ :‬سینهزمکم بطل شهیر!‬
‫‪ )2‬مادر دوستم در خانه ی خود به من احترام گذاشت! ‪ :‬احترمتني ا ُ ّم صدیقي في بیتها!‬
‫‪ )3‬آرزو دارد که روزهای تحصیلی بار دیگر باز گردد! ‪ :‬یتمنّي أن ترجع أیّام الدّراسة ّ‬
‫مرة‬
‫اُخری!‬
‫‪ )4‬سربازان جهل و نادانی از راه دریا عقب نشینی کردند! ‪ :‬اِنسحب جنود الجهالة عن طریق‬
‫البحر!‬
‫‪ -9‬عیّن الصحیح‪:‬‬
‫‪ )1‬ال طفل یقلق لتهیئة طعامه في ک ّل یوم‪ : ،‬کودک برای تهیه ی غذای روزانه اش مضطرب‬
‫نیست‪،‬‬
‫‪ )2‬ألنّه یؤمن بعطوفة ا ُ ّمه دائما‪ : ،‬زیرا او همیشه به مادر مهربانش ایمان دارد‪،‬‬
‫]‪[Type here‬‬
‫الطفل ‪ : ،‬ای کاش من هم مثل آن کودک به خدایم ایمان‬ ‫‪ )3‬لیتني کنت آمنت بربّي مثل ذلک ّ‬
‫بیاورم‪،‬‬
‫‪ )4‬و ما کنت أقلق لتهیئة طعام الغد أبدا! ‪ :‬و هرگز برای تهیه ی غذای فردا پریشان نمی شدم!‬
‫أن االبتعاد عن اآلخرین لیس صعبا عندما تقترب القلوب بعضها من‬ ‫‪ -10‬قد علّمتني التّجارب ّ‬
‫بعض‪:‬‬
‫‪ )1‬تجارب ‪ ،‬دوری کردن از دیگران را به من تعلیم داد ‪ ،‬آن هنگام که قلب ها به همدیگر‬
‫نزدیک است‪.‬‬
‫‪ )2‬از تجربه ها یادگرفتم که دوری از دیگران برایم سخت نباشد ‪ ،‬وقتی که قلبمان به هم‬
‫نزدیک است‪.‬‬
‫‪ )3‬تجارب یادم دادند که دور شدن از دیگران سخت نیست‪ ،‬وقتی که دل های ما به همدیگر‬
‫نزدیک شده باشند‪.‬‬
‫‪ )4‬تجربه ها به من آموخته است که دوری جستن از دیگران سخت نیست زمانی که دل ها به‬
‫یکدیگر نزدیک شوند‪.‬‬
‫‪ -11‬عیّن ما فیه الماضي اإلستمراري‪:‬‬
‫‪ )1‬أحد ُ أصدقائي کان ذاهبا إلی ُمسابق ِة ُکر ِة القَدَ ِم‪.‬‬
‫إدیسون مشغوال في ُمختبَرةِ لَیال و نهارا‪.‬‬ ‫ُ‬ ‫‪ )2‬کانَ‬
‫طن في أیّام ال َحرب‪.‬‬ ‫الو َ‬
‫حرسونَ َ‬ ‫‪ )3‬کان ال ُجنودُ َی ُ‬
‫سبوعین‪.‬‬
‫ِ‬ ‫‪ )4‬ذهَبت «أسرین» إلی مدرس ٍة جدیدةٍ فکانَت وحیدة ِل ُمدّ ِة ا ُ‬
‫اإلعرابي‪:‬‬
‫ّ‬ ‫‪ -12‬عیّن ضمیر «نا» یختلف في المح ّل‬
‫صرنا علی القوم الکافرین‪.‬‬ ‫‪ )1‬و ان ُ‬
‫‪ )2‬و ما ظلمونا و لکن کانوا أنفسهم یظلمون‪.‬‬
‫‪ )3‬و لقد أرسلنا من َقبلک ُرسال إلی قومهم‪.‬‬
‫‪ )4‬تَدَ َّخ َل المدیر و نَدَّمنا علی هذا العمل القبیح‪.‬‬
‫‪ -13‬عیّن الفاعل اسما ظاهرا‪:‬‬
‫الغواصون یستطیعون الذّهاب إلی أعماق البحر‪.‬‬ ‫‪ )1‬هؤالء ّ‬
‫س الما َل‪.‬‬ ‫أنت تَ ُ‬
‫حر ُ‬ ‫کو َ‬ ‫س َ‬ ‫‪ )2‬العل ُم َیح ُر ُ‬
‫‪ )3‬نحن ال نَتَکاس ُل في أداء واجباتنا الدّراسیّة‪.‬‬
‫الفالحون َمحاصیلَ ُهم لل َبیعِ‪.‬‬ ‫صد ّ‬ ‫صیف یح ُ‬ ‫‪ )4‬في ال ّ‬
‫‪ -14‬عیّن عبارة ما جاء فیها المفعول به‪:‬‬
‫صالح علی عمله هذا‪.‬‬ ‫‪ )1‬شکر القوم الملک ال ّ‬
‫سد‪.‬‬‫‪ )2‬أطلب منکم أن تُساعدوني في بناء هذا ال ّ‬
‫‪ )3‬نرجو منک إغالق هذا المضیق بسدّ عظیم‪.‬‬
‫‪ )4‬هل یُمکن أن یَستفیدَ البشر یوما من تلک المعجزة البحریّة‪.‬‬
‫‪ -15‬عیّن الماضي یکون مضارعا في المعني‪:‬‬
‫]‪[Type here‬‬
‫‪ )1‬إذا ملک األراذل هلک األفاضل‪.‬‬
‫‪ )2‬النّاس أعدا ُء ما َج ِهلوا‪.‬‬
‫استمر علی ُجهده للوصو ِل إلی أهدافه‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫‪ )3‬قد‬
‫ب‪.‬‬ ‫ّ‬
‫الطال ِ‬ ‫ک في الحفل ِة ّإال قلی ٌل من‬ ‫‪ )4‬ما اشتر َ‬
‫الّلم یختلف عن الباقي‪:‬‬ ‫‪ -16‬عیّن ّ‬
‫س ِل اِجت َ َهدتُ کثیرا‪.‬‬ ‫‪ )1‬الُب ِعدَ تلمیذاتي عن التَّکا ُ‬
‫ق‪.‬‬
‫سو ِ‬‫األشجار للبیع في ال ّ‬
‫ِ‬ ‫مار‬
‫ف ال ُمزارعونَ ثِ َ‬ ‫قط ُ‬‫الخریف یَ ِ‬
‫ِ‬ ‫‪ )2‬في فصل‬
‫‪ِ )3‬لک ِّل فص ٍل ثالثةُ أش ُه ٍر‪.‬‬
‫خیر لک‪.‬‬ ‫ش َر فهو ٌ‬ ‫‪ )4‬اِجتنب ال َّ‬
‫الّلم تختلف عن البقیّة‪:‬‬ ‫‪ -17‬عیّن ّ‬
‫ف علی معالمها األثریّة‪.‬‬ ‫سوف نُسافِ ُر إلی مصر للت َّ َع ُّر ِ‬ ‫َ‬ ‫‪)1‬‬
‫جب أن تکون عندنا إرادة ٌ راسخةٌ‪.‬‬ ‫للقیام باالُمور المه ّم ِة یَ ُ‬ ‫ِ‬ ‫‪)2‬‬
‫العالم‪.‬‬
‫ِ‬ ‫‪ )3‬اِقرأ هذا الکتاب ِلتف َه َم أهمیّة اللّغة العربیّة في‬
‫لقوم یَعقِلونَ ‪.‬‬ ‫إن في هذا العالم آیات ٍ‬ ‫‪ّ )4‬‬
‫الّلم‪:‬‬ ‫‪ -18‬عیّن الخطأ عن نوع ّ‬
‫الجارة‬
‫ّ‬ ‫خاص کالمظلّة‪:‬‬ ‫ّ‬ ‫الطائر لَهُ غشا ٌء‬
‫ُ‬ ‫السنجاب‬
‫ُ‬ ‫‪)1‬‬
‫البر علیکم أن تنفقوا م ّما تحبّونَ ‪ :‬الجازمة‬ ‫‪ )2‬لتنالوا َّ‬
‫‪ )3‬إنّما بُعثت الُت ّمم مکارم األخالق ‪ :‬الناصبة‬
‫‪ )4‬لنجعل جهد النملة نصب أعیننا جمیعا ‪ :‬الجازمة‬
‫‪ -19‬عیّن العبارة الّتي ما جاء فیها فعل أمر ‪:‬‬
‫شمس تشرق علی غرفتي مبشرة‪.‬‬ ‫ألن ال ّ‬‫بالحر ّ‬‫ّ‬ ‫أحس‬
‫ّ‬ ‫‪)1‬‬
‫أن لک ّل نجاح مفاتیح‪.‬‬ ‫‪ )2‬أثبت ّ‬
‫‪ )3‬ابتسم لمصاعب الحیاة ألنّها ّ‬
‫تمر ‪ ،‬أیّها اإلنسان‪.‬‬
‫ت متأ ّخرا‪.‬‬ ‫‪ )4‬احضر في مسابقة الصباحة ثالث ساعا ٍ‬
‫‪ -20‬عیّن العبارة الّتي لها معنی المضارع‪:‬‬
‫ک هو أعلَ ُم ِبمن ض ّل عن سبیله‪.‬‬ ‫إن ربَّ َ‬ ‫أحسن ّ‬ ‫ُ‬ ‫‪ )1‬و جادِلهم بالّتي هي‬
‫سِن ُخلقي‪.‬‬ ‫نت خَلقي ف َح ّ‬ ‫س َ‬ ‫‪ )2‬الله ّم کما َح َّ‬
‫ّللاِ أنفَعُ ُهم ِل ِعباده‪.‬‬ ‫عبادّللاِ إلی ّ‬
‫ّ‬ ‫‪ )3‬أحبُّ‬
‫سرورا‪.‬‬ ‫دت ُ‬ ‫ص َ‬ ‫عت خَیرا َح َ‬ ‫‪ )4‬إن زَ َر َ‬

‫]‪[Type here‬‬

You might also like