You are on page 1of 22

‫‪Downloaded from journal.isihistory.

ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫فصلنامه علمی ا پژوهشی پژوهشنامۀ تاریخ اسالم‬


‫ساال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬
‫صفحات ‪25 - 5‬‬

‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬


‫‪1‬‬
‫احمد بادکوبه هزاوه‬
‫‪2‬‬
‫محمد عبدالملکی‬
‫چکیده‬
‫با اعالن خالفت فاطمی در سال ‪ 297‬در افریقیه‪ ،،‬اندیشه‪ ،‬اسهماعیبی بهرای تده ل در‬
‫عرص‪ ،‬های کالمی‪ ،‬فقهی‪ ،‬عبمی‪ ،‬سیاسی و کش رداری‪ ،‬بستر مناسب و جدیهدی یافهت‬
‫بررسی مفاهیم بنیادی آم زه های اسماعیبی در دوره اقتدار سیاسی فاطمیان میت اند به‪،‬‬
‫شناخت عمیق تد الت فرهنگی این سبسب‪ ،‬یاری رساند مفه م عبم و مبانی عبمآم زی‬
‫از جمب‪ ،‬مفاهیم بنیادین فاطمیان است اسماعیبیان ضمن بزرگداشت مقام عبم و جایگاه‬
‫عالمان‪ ،‬فراگیری عب م مختبف را از ضروریات مذهبی میدانستند این مقال‪ ،‬میک شد تا‬
‫با بررسی تاریخی و مدت ایی‪ ،‬ارتباط میان عناصر مختبف مذهب‪ ،‬از امامان تها سهازمان‬
‫دع ت و داعیان اسماعیبی را با مبانی عبم و عبمآم زی نشان دهد ضمن آنک‪ ،‬تشهریح‬
‫مفه م و ماهیت عبم از منظر اسماعیبی‪ ،‬و پی ند میان عبم و شهریعت در ایهن مهذهب از‬
‫دیگر دستاوردهای این پژوهش است‬
‫کلیدواژهها‪ :‬آم زش در اسالم‪ ،‬جهان شناسی اسماعیبی‪ ،،‬عبم در اسماعیبی‪ ،،‬مبانی فکری‬
‫فاطمیان‬

‫‪ . 1‬دانشیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسالمی دانشگاه تهران (نویسنده مسئول)‪.‬‬
‫‪Hazaveh@ut.ac.ir‬‬
‫‪ . 2‬دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسالمی دانشگاه تهران‪Mohamadtarikh86@yahoo.com .‬‬
‫پذیرش‪9۶/0۶/29 :‬‬ ‫دریافت‪9۶/3/22 :‬‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫مقدمه‬
‫عقاید فاطمیان شاامل حاوزه هاای گونااگون فقهای‪ ،‬سیاسای‪ ،‬اجتمااعی‪ ،‬کالمای و‬
‫جهان شناختی است‪ .‬شناخت ماهیت علم از منظر اسماعیلیه پیوند استواری باا مباحاث‬
‫جهان شناسی این مذهب دارد‪ .‬از نظر اسماعیلیان‪ ،‬هدف کلای نظاام عاالم تبادیل عقال‬
‫بالقوه به عقل بالفعل حقیقی و در نهایت تبدیل آن به عقل کل (خدا) است‪ .‬در نگارش‬
‫متفکران این مذهب‪ ،‬کمال امری اکتسابی است نه طبیعی‪ .‬نخست بایاد از راه تربیات و‬
‫تعلیم نفس‪ ،‬سپس از راه به وجود آوردن علم به امور الهی به دست آید (کرمانی‪ ،‬راحه‬
‫العقل‪ 83 ،74 ،33 ،15 ،‬همو‪ ،‬الریاض‪ .)80 ،79 ،73 ،59 ،‬عقل جزئی در هفات مرتباه‪،‬‬
‫تکامل معنوی خویش را طی می کند و در طی مسیر و منازل خود برای رسیدن به عقال‬
‫کل بر علم و دانش وی افزوده می شود و در هر دور‪ ،‬یکای از قاوای عقال را دریافات‬
‫می کند‪ .‬این قوا شامل‪ :‬دهر‪ ،‬حق‪ ،‬سرور‪ ،‬برهان‪ ،‬حیات‪ ،‬کمال و غیبه است (سجساتانی‪،‬‬
‫الینابیع‪ .) 41-43 ،‬غیبه نهایت عقل و کمال علم و معرفت است‪ .‬در واقع فلسفه تاریخ و‬
‫تکامل آن از نظر اسماعیلیه‪ ،‬افزایش معارف جدید و کسب علام در هار دوره تااریخی‬
‫است (نک‪ :‬راحه العقل‪.)434 ،‬‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫اسما عیلیان به اصطالح امروزین دارای فلسفه تاریخ خاص خود بودند که التقاطی از‬
‫عقاید اسالمی‪ ،‬یونانی‪ ،‬مسیحی‪ ،‬یهودی و گنوسی بود‪ .‬از نظر آنان‪ ،‬زمان عبارت است از‬
‫پیشرفت تدریجی ادوار هفتگانه که برای هر دور آن آغاز و پایان معینی وجود دارد‪ .‬هر‬
‫دوری با پیامبری ناطق آغاز می شود و با قیام قائمی به پایان میرساد‪ .‬نااطق هرگاز باه‬
‫تنهایی ظهور نمی کند‪ ،‬بلکه همواره پشتیبانی خاموش و صامت دارد که اصال و اسااس‬
‫شریعت و قوام دین اوست‪ .‬این دو‪ ،‬یعنی ناطق و صامت‪ ،‬دو حد سفلی جسمانیاند که‬
‫خداوند آنان را خلق کرده تا در روی زمین ما بهازای دو حد علوی روحانی یعنی سابق‬
‫و تاالی باشاند (سجسااتانی‪ ،‬اثباات النباوات‪ .)181-193 ،‬فلساافه تااریخ اسااماعیلیه در‬
‫چگونگی پیوستن انسان به خدا در مسیر زمان خالصه می شود‪ .‬در ایان فلسافه‪ ،‬انساان‬
‫غایت آفرینش و رسیدن به عقل کل و معرفت‪ ،‬غایت انسان در تاریخ است‪ .‬در نگارش‬
‫این مذهب‪ ،‬مهمترین عامل حرکت انسان ها و در نهایت حرکت تاریخ و تحول تمدنها‬ ‫‪۶‬‬
‫علم و معرفت است‪ « .‬پس جهد کنید ‪ ...‬اندر طلب کردن علم تا بدان به خدای نزدیکتر‬
‫شوید» (ناصر خسرو‪ ،‬وجه دین‪.)7 ،‬‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫سنت های فکری و تعالیم اساسی اسماعیلیه تا سال ‪ 28۶‬صورت و بیان متمایزی باه‬
‫خود گرفته بود که بعدها در دوره فاطمیان تحول و تکامال یافات‪« .‬اعتقااد رسامی در‬
‫خالفت فاطمیان اسماعیلی از دو بخش تشکیل می شد‪ :‬ظاهر و باطن‪ .‬ظاهر شامل شکل‬
‫محافظه کارانه اسالم از جمله فقه‪ ،‬احادیث‪ ،‬اخباار‪ ،‬اساناد‪ ،‬قارآن و تفسایر آن و داناش‬
‫فرقه های گوناگون مذهبی بود‪ .‬باطن نیز به دو بخش تقسایم مایشاد‪ .1:‬تأویال شاامل‬
‫تفسیر استعاری قرآن‪ ،‬احادیث و دستورات مذهبی به منظور اثبات عقاید اسماعیلیان در‬
‫امامت و جهان شناختی ‪ .2‬حقایق شامل علومی نظیر نجوم‪ ،‬فیزیک و هماه رشاتههاای‬
‫مساائل‬ ‫تاریخ طبیعی‪ ،‬مذهب‪ ،‬منطق و تناسب میان جهان و ارگانیزم بشر‪ ،‬فلسفه فای‬
‫زندگ ی روحانی‪ ،‬فلسفه مذهبی بود‪ .‬این بخش برای همراه کردن علم و فلسفه با مذهب‬
‫بود» (استرویوا‪.)42 ،‬‬
‫اسماعیلیان بر اعتبار و ارزشمندی همه علوم و حکمتهایی که از طریق الهام رباانی‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫یا تفکر انسانی حاصل می شود تأکید می کنند‪ .‬نظام علمی آنان سطحی و دائرهالمعاارفی‬
‫نیست‪ ،‬بلکه کوششی در راستای یک جهانبینی ترکیبی است که مختص سنتی به تنهایی‬
‫نباشد‪ .‬این رهیافت به اسماعیلیان اجازه داد تا از میراث علمی آن زمان بهرهبرداری کنند‪.‬‬
‫اسماعیلیان علم و دانش گذشتگان ‪ -‬خواه وحیانی و خواه فلسفی ‪ -‬را متعلق به دیدگاه‬
‫فراگیر و جهان شمول اسالم می دانستند‪ .‬منابع آنها شامل همه کتابها و نوشتههای مُنزَل‬
‫و آسمانی‪ ،‬کتب طبیعت‪ ،‬آثار فلسفی و علمی فیلسوفان و فرزانگان و اندیشههای الهامی‬
‫و شهودی نفوس زکیهای بود‪ 1.‬مطالب اصلی کتاب «الریاض» حمیدالادین کرماانی کاه‬
‫یکی از کتب عقیدتی مهم اسماعیلیان است عبارت است از‪ :‬نفاس (کرماانی‪ ،‬الریااض‪،‬‬
‫‪ ،)25‬عقل اول (همو‪ ،)38 ،‬هیوالی اولی (همو‪ )45 ،‬و اینکه آیا نفس انساان جزئای یاا‬
‫اثری از نفس کلی است یا نه‪ ،‬و به چه لحاظ انسان ثمره این جهان شامرده مایشاود‬

‫‪ .1‬رابطه عمیق و گسترده پاره ای از عقاید مذهبی اسماعیلیه با مبانی و مقبوالت خاص فلسفی به گونه ای است‬
‫که بعضی از پژوهشگران معاصر اسماعیلی به این نتیجه رسیده اند که اسماعیلیان در آغاز یکی از فرق معتدل‬
‫شیعی بودند که در سیر زمان به صورت حرکت عقلی و با آرای خاص فلسفی ظاهر شدند نک به‪ :‬تامر‪ ،‬تاریخ‬
‫‪7‬‬
‫اإلسماعیلیه‪.14 ،‬‬
‫(همو‪ .)55 ،‬پر واضح است که این مسائل پیش از آنکه مبانی عقیادتی ماذهبی خااص‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫باشد‪ ،‬مسائل مهم علمی و فلسفی آن زمان بودهاست‪.‬‬


‫توجه عقیدتی اسماعیلیان به علوم به ویژه علوم عقلی را شاید از بیتوجهی نسبی باه‬
‫حوزه های مختلف علوم نقلی نیز درک نمود‪ .‬اسماعیلیان کوشش چشامگیری در بساط‬
‫علوم نقلی نداشتند و شاید بتوان علت اصلی عدم ارائه آثار جدی در حوزههای حدیث‪،‬‬
‫تفسیر‪ ،‬قرائت قرآن و تاریخ را این دانست که با توجه به دیدگاه آن ها نسبت به اماام و‬
‫وظیفه آن‪ ،‬خود را به چنین تالشهایی نیازمند نمیدانستند و معتقاد بودناد اماام یگاناه‬
‫مفسر شایسته این صحنه است‪ .‬داعیان و علمای فاطمی آثار بسیاری در زمینههای علوم‬
‫ظاهری و علوم باطنی و علم تأویل تألیف کردند‪ ،‬ولی اسماعیلیان فاطمی به علم تفسیر‬
‫هیچ گونه توجهی نداشتند و در آن زمینه تنها به تعالیم امامان خود اکتفا مایکردناد‪ .‬باه‬
‫همین سبب آن ها امام اسماعیلی را قرآن ناطق نیز می نامیدند و نص کتاب الهی را قرآن‬
‫صامت می خواندند (قاضی نعمان‪ ،‬دعائم االسالم‪ .)25 ،‬به علل مشابه‪ ،‬توجه اسماعیلیان‬
‫فاطمی به علم حدیث نیز محدود بود و آن ها در این زمینه به تعالیم و اقاوال امامانشاان‬
‫بسنده می کردند در هر صورت آناان باه احادیاث نباوی و روایاات منقاول از اماماان‬
‫قبلی خود‪ ،‬خاصه امام جعفر صادق (ع) ارج بسیار مینهادند و بسیاری از این احادیاث‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫و اخبار توسط قاضی نعمان‪ ،‬خاصاه در دو کتااب دعاائم و شارحاألخباار جماعآوری‬
‫گردیده است‪.‬‬

‫مفهوم و ماهیت علم از منظر اسماعیلیان‬


‫علم‪ ،‬در فرهنگ و تمدن اسالمی مفهومی وسیع و گااه متناوع دارد‪ .‬ایان وساعت و‬
‫تنوع‪ ،‬خود را در فرق و مذاهب مختلف پهنه جهان اسالم مینمایاند‪ .‬علم از منظر فقهاا‬
‫متفاوت از علمی است که عرفا بدان معتقدند‪ .‬همچنان که مفهوم علم از منظار فالسافه‬
‫چهارچوب متفاوتی با این هر دو دارد‪ 1.‬با ایان حاال در قارون میاناه تمادن اساالمی‪،‬‬
‫فرقه هایی پیدا شدند که معتقد بودند که علم‪ ،‬وسایله تحقیاق بارای دساتیابی باه آماال‬
‫سیاسی و دینی است‪ .‬بهترین گواه این سخن‪ ،‬معتزله و اسماعیلیه بودند (عطاااا‪.)38 ،،‬‬
‫‪8‬‬
‫‪ . 1‬نک به‪ :‬روزنتال‪ ،‬دانش پیروزمند‪ .‬تمام این کتاب مروری بر تاریخ مفهوم علم در قرون میانه اسالمی دارد‪.‬‬
‫اسماعیلیه از این منظر تفاوتی بنیادی با دیگر حکومت های جهان اسالم داشاتند‪ .‬کایش‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫اسماعیلی تنها ادعای سااده واحادی در بااب امامات نباود‪ ،‬بلکاه در نظار بسایاری از‬
‫گروندگان آن‪ ،‬راه اسا سا جدیدی برای نگرش جهان و بیان و توضیح نقش و مقام انسان‬
‫در آن بود‪ .‬این خود مسأله جالبی است که چرا یک دعاوت شابه سیاساین انقالبای باه‬
‫پیشوایی و رهبری جامعه اسالمی می بایسات دریافات جدیادی از چگاونگی برخاورد‬
‫حقیقت دینی با حقیقت علمی را نیز وجهه همت خود قرار دهد‪ .‬بنا بار قاول کرماانی‪،‬‬
‫یکی از نظریه پردازان بزرگ اسماعیلی‪ ،‬تحصایل علام‪ ،‬شاناخت نظاام عاالم طبیعات و‬
‫مابعدالطبیعیه را‪ ،‬یعنی علم به این امور را نیز دربر میگیرد‪ .‬این جنبه در باالترین ساطح‬
‫با شاناخت و درک کامال وحادانیّت خداوناد‪ ،‬یعنای توحیاد‪ ،‬آغااز مایشاود (واکار‪،‬‬
‫حمیدالدین کرمانی تفکر اسماعیلیه در دوره الحاکم بامرا‪ )94-95 ،،‬بنابراین فراگیری‬
‫علوم طبیعی و متافیزیک در مذهب اسماعیلیه امری دینی بلکه از ضروریات این مذهب‬
‫است‪ .‬از نظر کرمانی خداوند را باید با علم و نیز با عمل‪ ،‬خدمت و پرستش کرد‪ .‬علام‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫در این معنا باید تا سر حدّ امکان جامع باشد‪ ،‬و در عین حال‪ ،‬این چنین علمی وابستگی‬
‫نزدیک به دسترسی داشتن به منبع خاص اطالعات دارد‪ .‬و نیز ایان علام‪ ،‬هام خااص‬
‫است و هم عام‪ ،‬و مواد علم نظری و همچنین علم تنزیل و قوانین آن و کتاب مقدس را‬
‫در برمی گیرد‪ .‬رسیدن به علم کامل همان اندازه اساسی است که اعمال نیک و افعال باه‬
‫موقعن عبادی اساسی است‪ ،‬و شاید نیل به علم اساسیتر هم باشد‪ ،‬زیرا عبادتی است در‬
‫ذات و به ذات خود‪ ،‬و سبب نهایی رستگاری نفس و روح انسانی خواهد بود‪ .‬باه ایان‬
‫ترتیب واضح است که انسان باید علمی را که مربوط به عبادت علمی است بجوید و به‬
‫دست آورد (همان‪ .) 93-94 ،‬از نظر وی‪ ،‬عبادت علمی همان علم بااطن اسات‪ ،‬یعنای‬
‫علمی که منحصرا از سوی دعوت منتقل می شود‪ ،‬و در نهایت امر از پیامبران و اماماان‪،‬‬
‫نه منبع و مرجع دیگر‪ ،‬نشأت می گیرد‪ .‬این علم‪ ،‬چنانکه پیداست‪ ،‬در دسترس انسانهای‬
‫معمولی‪ ،‬حتّی کسانی چون محمد بن زکریای رازی یا امام زیدی‪ ،‬که صرف نظر از این‬
‫موارد‪ ،‬استعدادهای قوی عقلی و فکری مسلّم دارند‪ ،‬نیست‪ .‬با وجود این‪ ،‬چنین دانشی‬
‫از جهت آن که متضمّن علم و دانش به واقعیت حقیقی اشیاا اسات‪ ،‬جنباه علمای دارد‬
‫‪9‬‬
‫(همان‪ .)8۶-87 ،‬مؤلف مجالس المستنصریه دعاا مایکناد کاه خادا علاومی را در وی‬
‫بیفزاید که در آخرت وی مفید واقع شود (الشیرازی‪ .)51 ،‬آیاا از ایان ساخن او چناین‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫مستفاد می شود که مراد اسماعیلیه از علم تنها علومی است که به کار آخرت بیاید آیاا‬
‫علومی که به کار دنیا بیاید مورد توجه اسماعیلیان نبوده اسات طبیعتاا علاوم مفیاد از‬
‫منظر اسماعیلیه منحصرا علوم دینی ن بود‪ ،‬زیرا طبیعت کار و توجّه داعیان و دانشامندان‬
‫مورد حمایت اسماعیلیان به وضوح نشان دهنده مجاز و مفید باودن هماه علاوم متناوع‬
‫است‪ .‬بنابراین از منظر اسماعیلیه علوم عقلی نیز که بخشی از آن بارای زنادگی دنیاوی‬
‫بشر مفید است‪ ،‬میتواند قدرت‪ ،‬جبروت و زیبایی خالق مطلق را نیز به نمایش بگاذارد‬
‫و به طور کلی موجبات سعادت اخروی را نیاز فاراهم آورد‪ .‬در جاای دیگاری از ایان‬
‫کتاب (المجالس المستنصریه) آمده است « سبحانک ال علم لنا إلّا ما علمتنا‪ ،‬فهذه اثبات‬
‫بعد نفی‪ ،‬فنفوا عن أنفسهم کل العلم إال ما علمهم ا‪ ،‬إیاه» (همان‪ .)10۶ ،‬بنابراین تمامی‬
‫علوم را خداوند بزرگ به انسانها میآموزد و طبیعتا همه علوم در شاخههاای مختلاف‬
‫آن که هم برای بشر مفید است و هم منتج به شناخت عظمت باریتعالی است‪ ،‬میتواناد‬
‫مورد بررسی قرار بگیرد‪ .‬از نظر اسماعیلیه علم و دین تعریفای مشاترک دارناد و میاان‬
‫آن ها هیچ گونه ناسازگاری وجود ندارد (ناصرخسرو‪ ،‬وجه دین‪ )۶3 ،‬و آموختن علام و‬
‫طاعت پذیری نیز مفاهیمی مشترک دارند (همو‪ ،‬جامع الحکمتین‪.)105 ،‬‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫پل واکر با توجه به گستردگی مفهوم علم نزد اسماعیلیه معتقد است‪:‬‬
‫«در آن حال که مسلمانانن متعارف سرچشمههای اصول معارف دینی و اعتقادی خاود‬
‫را صرفا و من حصرا در یک کتاب مقدّس واحد که قرآن باود‪ ،‬و در آنچاه از گفتاههاا و‬
‫کرده های پیامبر که ضبط شده و باقی ماناده باود‪ ،‬جساتجو مایکردناد و در آنهاا بااز‬
‫می یافتند‪ ،‬اسماعیلیان مجموعه کامل تری از اصول را خواهان بودند‪ .‬بارای آناان‪ ،‬آنچاه‬
‫دین و ایمان را توجیه و تبیین میکرد بایستی همه چیزهای دیگر را هم تبیاین کناد‪ .‬باه‬
‫عقیده آنان‪ ،‬واقعیت عقالنی برینی که قرآن منعکس می سازد‪ ،‬میبایسات در بار دارناده‬
‫حقیقتی چنان شامل و فراگیر باشد که همه چیزها و همه شاخههای دانش متعلّق بدان و‬
‫در تحت آن باشد‪ .‬در این کل‪ ،‬شریعت مُنزَل‪ ،‬تنها عنصر کوچکی است که تنها انسانها‬
‫و جامعه انسانی را شامل می شود‪ .‬حال آن که ارزشی متعالی که ایان شاریعت مانعکس‬ ‫‪10‬‬
‫می سازد باید مربوط به طبقه وسیعتری از موجودات باشد» (واکر‪ ،‬ابویعقوب سجستانی‬
‫متفکر و داعی اسماعیلی‪.)48-49 ،‬‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫اسماعیلیان نمی توانند بپذیرند که علم و تراکم شگفتانگیازی از داناش کاه جواماع‬
‫انسانی درباره آنچه در جهان است اندوخته اند به وسیله خود انسان ها و بدون استعانت‬
‫خداوند فراهم آمده باشد‪ .‬به اعتقاد آنان این خداوند است کاه باه راههاا و روشهاای‬
‫مختلف وحی‪ ،‬به آدمیان تعلیم داده است که چگونه این کار را انجام دهند‪ .‬اساماعیلیان‬
‫اصرار می ورزیدند که علم به حقیقت به تمامی در شخص امام به ودیعه گذاشاته شاده‬
‫است‪ ،‬و معتزله ابرام می ورزیدند که علم به حقیقت از عقل سلیم نشاأت مایگیارد کاه‬
‫جزئی از عقل و خرد آدمی است‪ ،‬و لذا همه بدان دسترسی دارناد‪ .‬هادف اساماعیلیان‪،‬‬
‫ترکیب کامل همه دانش‪ ،‬همه و هر یک از علم ها و شیوه استدالل صاوری آن در یاک‬
‫حقیقت معتبر جهانین مشترک بود‪ ،‬حقیقتی که‪ ،‬در واقع‪ ،‬معادل و برابر با واقعیات دینای‬
‫جاری از منابع الهی است (کرمانی‪ ،‬راحه العقل‪ 143 ،‬به بعد)‪ .‬در نیمه دوم قارن ساوّم‪،‬‬
‫یعنی هنگامی که انتقال علوم بیگانه‪ ،‬یعنی علاوم یوناانی‪ ،‬مفهاوم و تصاوری جدیاد از‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫حقیقت کلی و جهانی بر دانش مسلمانان افزود‪ ،‬مؤلفان اساماعیلی آماادگی پاذیرش و‬
‫سازواری با آن را داشتند‪ .‬آنان مشتاقانه علم یونانی را پذیرا شدند‪ ،‬آن را مطالعه کردند‪،‬‬
‫در آن استادی یافتند‪ ،‬و آن را جزئی از دانش خود سااختند‪ ،‬چناانکاه گاویی از آغااز‬
‫بدانها تعل ق داشته است‪ .‬این در حالی بود که مسلمانان دیگار‪ ،‬نخسات عقالگرایای و‬
‫سپس علوم فلسفی را تهدیدی برای خویش احساس میکردند‪ ،‬نویسندگان اسماعیلی به‬
‫آسانی این هر دو را به کار گرفتند‪ ،‬و اعالم داشتند که وحی دینی تنهاا مانعکس کنناده‬
‫قلمرو جداگانه ای از دانش نیست‪ ،‬بلکه منعکس کننده کل دانش‪ ،‬دانش هماه چیزهاا و‬
‫موجودات است (ناصرخسرو‪ ،‬وجه دین‪ ۶3 ،‬همو‪ ،‬زادالمسافرین‪ 4۶9 ،‬کرمانی‪ ،‬راحاه‬
‫العقل‪ 195 ،‬به بعد)‪ .‬در کتاب «العالم و الغالم» از ابن حوشب منصورالیمن‪ ،‬از کیفیت و‬
‫ماهیت علم مورد نظر اسماعیلیان تا حدودی پرده بر میدارد دانش یعنی زندگی دانش‬
‫آموختن یعنی زنده شدن از مرگ جهل و نادانی دانش‪ ،‬اماانتی اسات کاه خداوناد باه‬
‫انسان سپرده است‪ ،‬و انسان نباید از روی خودخواهی آن را فقط برای خود بخواهاد و‬
‫برای خود نگهدارد‪ ،‬بلکه باید آن را به دیگران منتقل سازد‪ .‬تعلیم و تعلّم یک وظیفاه و‬
‫‪11‬‬
‫مأموریت الهی است‪ .‬انسانی که از طریق آموختن‪ ،‬از نظر روحی رساتاخیز یافتاه و باه‬
‫علم زنده شده است‪ ،‬وظیفه دارد که همسایه اش را نیز از مردگی جهل باه زنادگی بااز‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫آرد‪ .‬داستان عاِلم و غالم (معلم و شاگرد) به خوبی احترام و اهمیتی را که اساماعیلیان‪،‬‬
‫از همان آغاز دعوت‪ ،‬برای علم و تعلیم قائل بودهاند نشان میدهد در حقیقت در کیش‬
‫اسماعیلی‪ ،‬دین و دانش از یکدیگر جدا نیستند (ابن حوشب‪ .)۶9 ،‬همین پیوستگی دین‬
‫و دانش و همسو بودن این دو با هم در پیشبرد فضای علمی و آموزشی قلمرو فاطمیان‬
‫به ویژه مصر نقشی بسزا ایفاا کارد‪ .‬داعیاان همچناان کاه ماذهب اساماعیلی را منتشار‬
‫می کردند‪ ،‬خردهای خاموش را برای فراگیری علومی که باا عقال و تفکّار سار و کاار‬
‫داشتند‪ ،‬آماده میکردند‪.‬‬
‫اندیشه ای که سجستانی به عنوان کلید اصلی تفکّر معرفی میکند‪ ،‬مفهاوم و تصاوری‬
‫است که وی از «سرچشمه» دارد و حتّی یکی از کتاب هاای خاود را بادین ناام یعنای‬
‫«الینابیع» (سرچشمه ها) تألیف کرده است‪ .‬سرچشمه ها منابعی هستند که از آنها داناش‬
‫فیضان می کند و بر جامعه انسانی و افراد آن فارو مای ریازد‪ .‬از نظار وی‪ ،‬خداوناد باه‬
‫خواهشها و خواستهای آنی پاسخ نمی دهد‪ ،‬زیرا وی از پیش سااختار موجاودی را‪،‬‬
‫حدودی ربانی که نظم و نسق عالم با آن است‪ ،‬برقرار ساخته است‪ .‬این ساختار از پیش‬
‫موجود است که باید پرسش ها و مشکالت افراد را پاسخگو باشاد سرچشامه و منباع‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫همه دانش ها و علوم‪ ،‬چه علوم الهی و چه غیر آن‪ ،‬در این سااختار اسات‪ .‬اگار چناین‬
‫باود‪.‬‬ ‫نمی بود‪ ،‬جهان نظمی نمیداشت و دریافتنی نبود‪ ،‬بلکه بیشکلی و آشوب محا‬
‫به این ترتیب‪ ،‬اصل های یقین‪ ،‬اثرات مبهم خیال و وهم نیست‪ ،‬بلکاه واقعیاات صُالب‬
‫قواعد و قوانین علمی است (سجستانی‪ ،‬الینابیع‪ .)140 ،‬چهار سرچشمه حقیقت یا دانش‬
‫مورد نظر سجستانی که مورد پذیرش اسماعیلیان نیز بود‪ ،‬عبارت بودند از عقل‪ ،‬نفاس‪،‬‬
‫پیامبر ناطق‪ ،‬وصیّ او‪ .‬از این چهار سرچشمه‪ ،‬عقل حتّی برای نوافالطونیان که آن را باه‬
‫عنوان یک اصل فلسفی پذیرفته بودند‪ ،‬مجرّدترین و انتزاعی ترین مفاهیم باود‪ .‬در زباان‬
‫اصطالحی دقیق اسماعیلیان‪ ،‬عقل بیشتر «سابق» خوانده میشود‪ ،‬و این اصاطالح بیشاتر‬
‫تقدّم مرتبه آن را نشان میدهد‪ ،‬نه چیستی آن را‪ .‬نفس نیز مانند عقل نامی دارد کاه هام‬
‫القا می کند که چیست‪ ،‬و هم ممکن است باا مفااهیم دیگار نفاس مشاتبه شاود نفاس‬ ‫‪12‬‬
‫همچنین «تالی» خوانده می شود تا ارتباط نزدیک آن را با عقل باه عناوان ساابق معلاوم‬
‫گرداند‪ .‬پیامبر سخنگو که ترجمه ناطق عربی است‪ ،‬به پیامبری اطالق میشود که وحای‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫ال هی را به صورت شفاهی‪ ،‬نه به صورت کتبی‪ ،‬بیان میکند‪ .‬نقش اخیر‪ ،‬در نظام اصلها‪،‬‬
‫رسماً بر عهده وصیّ ناطق یا اساس است‪ .‬اوست که مسائولیت باه وجاود آوردن یاک‬
‫تعلیم تبیینی را برای توضیح شریعت مکتوب بر عهده دارد‪ .‬این چهار اصال هام مباانی‬
‫دین و هم مبانی علم را تشکیل میدهد (همو‪.)135 ،‬‬
‫اصطالح دیگری که در ادبیات علمی فاطمیان به کار برده میشد «علوم آل بیت» بود‬
‫که یکی از سیاستهای علمی فاطمیان در برنامههای درسی األزهر بود که شاامل علام‬
‫لغت‪ ،‬طب‪ ،‬ریاضیات‪ ،‬منطق و فلسفه و‪ ...‬میشد (عنان‪ .)55 ،‬توجه به علاومن «آل بیات»‬
‫در مراکز علمی و آموزشی دوره فاطمیان مجددا به پیوستگی و همسو بودن علم و دین‬
‫در نزد اسماعیلیه تأکید می ورزد‪ .‬نامیدن علومی نظیر طب‪ ،‬ریاضایات و فلسافه و‪ ...‬باه‬
‫عنوان علوم «آل بیت» ‪ ،‬به نوعی تغییر خاستگاه یونانی آن باه خاساتگاه ماذهبی در نازد‬
‫اسماعیلیان میتواند باشد‪ .‬این مسأله حساسی ت جامعه آن روزگار را در نگرش ماذهبی‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫(و نه بیگانه) به جهان و از جمله علوم مختلف نشان میدهد‪.‬‬

‫پیوند علم و شریعت در مذهب اسماعیلیه‬


‫جایگاه علم در نزد شیعیان (به معناای اعام آن) بسایار بااال باود‪ .‬چناانکاه از نظار‬
‫آنان یکی از صفات الزم امام اَعلمیت او بود‪ .‬اماام باه عناوان جانشاین پیاامبر و رهبار‬
‫جامعه می بایست پاسخگوی مسائلی باشد که برای مؤمناان ممکان باود در هار زماانی‬
‫پیدا شود‪ .‬مطابق روایت مشهور نبوی‪ ،‬امام نخساتِ شایعیان همچاون دری (بااب) بار‬
‫بود (أنا مدینه العلم و علی بابها)‪ .‬داناش پیاامبر نیاز پاس از علای‬ ‫شهر دانش پیامبر‬
‫باه صاورت ماوروثی در فرزنادان خااص او کاه هماان اماماان شایعه‬ ‫بن ابیطالب‬
‫باشند‪ ،‬ادامه یافت‪ .‬از نظر فاطمیان امام قرآن ناطق و تنها مرجع تأویل اصاول و احکاام‬
‫شریعت بود و مؤمنان مای بایسات از طریاق اماام و از راه تعلایم او خادا را بشناساند‪.‬‬
‫امامی که در هر روزگاری وجود داشت‪ .‬وظیفه مؤمنان شناختن وی باود و اگار کسای‬
‫میمرد پیش از آن که امام زمان خود را بشناسد‪ ،‬بنا بر یک روایت شیعی همانناد کسای‬
‫‪13‬‬ ‫بود که در جهالت درگذشته باشد و جای جاهل البته در جهنم قرار داشت‪ .‬پس تنها راه‬
‫رستگاری‪ ،‬دستیابی به امام بود تا از طریق علم او فارد باه شاناخت خادا و رساتگاری‬
‫برسد‪ 1.‬بدین ترتیب علم برابر بود با دانش دینی و یگانه راه دستیابی به آن نیز شاخص‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫امام بود (قاضی نعمان‪ ،‬المجالس و المسایرات‪ 147 ،‬الشیرازی‪ .)29 ،‬از نظر اساماعیلیه‬
‫علم و دانشی که پیامبران در اختیار انسانها می گذارند معارف دینی یا شریعت است از‬
‫همین رو در این مذهب قبول شریعت و دین (دین حق= دین اساماعیلی) باا آماوختن‬
‫علم و معرفت برابر است (ناصرخسرو‪ ،‬زادالمسافرین‪ .)402 ،‬با این تفکار‪ ،‬اساماعیلیان‬
‫به جمع دین و فلسفه پرداختهاند بهطوری که ناصرخسرو در جامعالحکمتین مینویسد‪:‬‬
‫«علم دین حق را ‪ -‬که آن از نتایج روحالقدس است ‪ -‬با علام آفارینش‪ -‬کاه آن از‬
‫عالیق فلسفه است‪ -‬جمع توانست کردن‪ ،‬از بهر آن که فیلسوف مر این علمالقبان را باه‬
‫منزلت ستوران انگاشت‪ ،‬و دین اسالم را از جهل ایشان خوار گرفت‪ ،‬و ایان علمالقباان‬
‫مر فیلسوف را کافر گفتند‪ ،‬تا نه دین حق ماند بدین زمین و ناه فلسافه» (هماو‪ ،‬جاامع‬
‫الحکمتین‪.)1۶ ،‬‬
‫بنابراین از نظر اسماعیلیه عقل و دین تعریف مشترکی دارند و میان آنها هایچگوناه‬
‫ناسازگاری وجود ندارد‪ .‬آموختن علم و طاعت پذیری نیز مفاهیمی مشترک دارند (همو‪،‬‬
‫وجه دین‪ )۶3 ،‬و پیامبران نیز از راه عقل انسانها را راهنمایی میکنند (مسکوب‪.)149 ،‬‬
‫اگر ا نسان آن دانش و معارف را کسب کند‪ ،‬هم عالم (عاقل) گشته و هم طاعت خدا را‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫به جا آورده است (ناصرخسرو‪ ،‬جامعالحکمتین‪ )105 ،‬و عقل‪ ،‬نقشای دینای دارد و هار‬
‫راهی که از عالم حسی به عالم علاوی مایگاذرد از گاذرگاه دیان امکاانپاذیر اسات‬
‫(مسکوب‪.)139 ،‬‬
‫انتقاال علاام بااه مؤمناان از طریااق سلساالهمراتاب دعااوت انجااام مایشااد‪ .‬در ایاان‬
‫سلسله مراتب هر فردی به فراخور خود از علم بهرهای داشت و بنا بار اجاازهای کاه از‬
‫مافوق دریافت می کرد‪ ،‬بخشی از علم خود را در اختیار مراتب پاایینتار قارار مایداد‪.‬‬
‫فاطمیان که موفق شدند نمونه عینی بارای حکومات شایعی اساماعیلی فاراهم آورناد‪،‬‬
‫می بایست به طور عملی نیز برای تعلیم و تعلم طرحی میاندیشیدند‪ .‬پس همانگونه که‬
‫معتقد بودند شریعت دارای ظاهر و باطنی بود‪ ،‬تعلیم را نیز بار هماین دو ناوع اساتوار‬

‫‪ « .1‬من مات و لم یعرف امام زمانه‪ ،‬مات میته جاهلیه و جاهل فی النار»‪ ،‬بارای نموناه ر‪.‬ک‪ :‬المؤیاد فای الادین‪،‬‬ ‫‪14‬‬
‫المجالس المؤیدیه‪119 /1 ،‬‬
‫ساختند‪ .‬تعلیم علوم ظاهری و تعلیم معانی بااطنی‪ .‬نخساتین شاامل همگاان مایشاد‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫اسماعیلی و غیر اسماعیلی‪ .‬اما علم دوم که حکمت خوانده میشد فقط باه اساماعیلیان‬
‫اختصاص داشت و فضل تعلیم آن مساوی با نماز به شامار مایرفات (قاضای نعماان‪،‬‬
‫مجالس و المسایرات‪.)224 ،‬‬
‫کمتر حکومتی همچون فاطمیان‪ ،‬یکی از وجوه مشروعیت خود را بر تفسیری خاص‬
‫از جهان بنا نهاده است‪ .‬این تلقّی خاص مست لزم ذهن جستجوگر و استداللی و فلسافی‬
‫داعیان و پیروان اسماعیلی بود‪ .‬بنابراین «علم» و «علم آموزی» جایگاه ویژه ای در اعتبار‬
‫بخشی مذهب اسماعیلیه یافت‪ « 1.‬فاطمیان از ابتدای حکومت در مصر‪ ،‬همزمان با تثبیت‬
‫قدرت‪ ،‬به فعالیت های علمی و فرهنگی پرداختند زیرا افزون بر اینکه یکی از پایههای‬
‫اساسی استمرار قدرت و اقتدار‪ ،‬علم و تقویت فرهنگ عماومی باا رویکاردی عالماناه‬
‫است‪ ،‬برای جلوگیری از انفعال در برابر دو رقیب سیاسی و علمی (بنیعباس و آلبویه)‬
‫باید استقالل علمی و متکای باه فرهناگ غنای باومی خاویش را تقویات مایکردناد»‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫(جان احمدی‪ .)25 ،‬سجستانی در قسمت مهمی از کتاب «المقالید» موضوع دروازههاای‬
‫بهشت را پیش می کشد و به بررسی این اندیشه کاه بهشات دقیقاا هشات دروازه دارد‬
‫می پردازد‪ .‬هشت دروازه‪ ،‬در نگاه سجستانی این گونه تبیین شده است‪ :‬دروازه نخسات‪،‬‬
‫شناخت بدن جسمانی است که می توان آن را علم طاب خواناد دوم‪ ،‬شاناخت دنیاای‬
‫مرکبات است سوم‪ ،‬شناخت احکامی است که بارای جسام ضاروری اسات‪ .‬چهاارم‪،‬‬
‫شناخت کتاب های آسمانی است که بر پیامبران پیشین نازل شدهاست‪ .‬پانجم‪ ،‬شاناخت‬
‫قوانین و تعلیماتی که از سوی کسانی که حجّت پیامبری دارند صادر شدهاست‪ .‬ششام‪،‬‬
‫شناخت شرایعی است که برای ملّت های گذشته الزامای باوده اسات‪ ،‬و ایان چناانکاه‬
‫پیداست‪ ،‬الزمه اش بررسی تاریخ است‪ .‬هفتم‪ ،‬شناخت جهان روحانی و ناوع حادودی‬
‫خداوناد‬ ‫است که در آن وجود دارد‪ .‬دروازه هشتم‪ ،‬شناخت وحدانیت و یکتایی مح‬
‫است به روش نفی و سالب هماه صافات و محادودیتهاا از او‪ .‬در نظار سجساتانی‪،‬‬

‫‪ . 1‬برای آشنایی با عقاید نوافالطونی اسماعیلیان که شبیه نظریات علمی دانشمندان آن زمان بود رک به‪ :‬کرماانی‪،‬‬
‫راحه العقل‪ 195- 202 108- 115 59- ۶7 ،‬همو‪ ،‬تحفه المستجیبین‪ 147 ،‬ناصر خسرو‪ ،‬جامع الحکمتین‪- 94 ،‬‬
‫‪15‬‬
‫‪ 218- 220 90‬همو‪ ،‬زاد المسافرین‪ 54- 5۶ ،‬و ‪۶4‬‬
‫رستگار ی‪ ،‬یک فضیلت و کمال فکری و عقلی و پاداش دانش است و مرتبه هر فرد در‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫زندگی به میزان سهم او از هستی عقالنی بستگی دارد و این نسبت به مقدار دانشی کاه‬
‫شخص کسب کرده محاسبه می شود‪ .‬تن و دنیای مبتنی بر ادراکات حس‪ ،‬سدّ راه و باه‬
‫تعویق افکننده تحصیل این هستی عقالنی است‪ .‬سجستانی برای اثبات آنکه بهشات در‬
‫بر دارنده همه دانش است‪ ،‬دروازههای آن را‪ ،‬یکبهیک‪ ،‬نماد مقوالت مختلف تحصایل‬
‫قرار می دهد‪ .‬مقصود وی آن است که برنامهای طرح ریزی کند و بر آن تأکیاد نهاد کاه‬
‫دخول در بهشت و سرزمین سعادت ابدی متکی و وابساته باه کساب هار چاه بیشاتر‬
‫دانش ها و علوم مختلف به تعداد ممکن و تا سر حدّ امکان است‪ .‬مقام نفس در بهشت‪،‬‬
‫وابسته به درجه دانشی است که دارد داشتن دانش بیشتر و وسیعتر‪ ،‬معنایش رسایدن‬
‫به مرتبه رفیع تر است همچنان کاه داناش کامتار و مقاام پاایینتار را اقتضاا مایکناد‬
‫(سجستانی‪ ،‬المقالید الملکوتیه‪ .)121 ،‬حکایتی در «المقالید» سجستانی هست کاه نشاان‬
‫می دهد کسب علم و دانش در سرای آخرت و دنیای برزخ تا چه اندازه میتواند انساان‬
‫را از مهلکه عذاب نجات دهد‪:‬‬
‫« از قول گروهی از دانایان خواجه شهید ابوالحسن نخشبی رضیا‪،‬عنه اندرین معنای‬
‫(‪ :‬برزخ) آن است که سَرن زبرین از آن نور باریک است و به نفس کل پیوسته اسات‪ ،‬و‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫سَرن فرودینش کثیف و ستبر است و اندر فلک پیوسته است‪ .‬و هر نفسای کاه علمای از‬
‫علم ها بیاموزد آن علم مر او را دست باز ندارد که نیست شود‪ ،‬بلکاه او را بااقی کناد»‬
‫‪1‬‬
‫(همان‪.)43 ،‬‬
‫از منظر اسماعیلیان‪ ،‬اهل حقایق از همه غذاهایی کاه عقال و علام بادانهاا ارزانای‬
‫میدارد تغذیه میکنند آن ها به یک غذا اکتفا نمیکنند و اغذیه دیگر را کنار نمایزنناد‪.‬‬
‫آنها از کلّ پهنه دانش کمک میگیرند و از سراسر مزارع و بستانهای آن میوه میچینند‬
‫و‪ ،‬پیوسته‪ ،‬در همان حال که پیش می روند چیزهای بیشتری یاد میگیرند‪ .‬غذای آنها تا‬
‫سر حدّ امکان متنوع و گوناگون است‪ .‬بر خالف بسیاری از عقاید مذهبی زمانه فاطمیان‬

‫‪ .1‬عقاید اسماعیلیه با اندیشه های فلسفی نیز در هم آمیخته بود‪ .‬به عنوان مثال یکی از موارد اختالف اسماعیلیان‬
‫را با شیعه اثنی عشری در مسأله امامت این می دانندکه اسماعیلیان بر خالف امامیه مباحث فلسفی را به حوزه‬ ‫‪1۶‬‬
‫بحث امامت کشیدند نک به‪ :‬نیشابوری‪ ،‬اثبات اإلمامه‪.13 ،‬‬
‫که از آموزش و انتشار برخی علوم عقلی نظیر فلسفه ممانعت و حتی معارضه میکردند‪،‬‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫فاطمیان فراگیری و انتشار علوم مختلف و متنوع از جمله علاوم عقلای را مجااز بلکاه‬
‫واجب میشمردند‪.‬‬

‫امامان اسماعیلی و علوم‬


‫امام در سلسله مراتب دستگاه دعوت فاطمی پس از ناطق و اساس‪ ،‬ساومین مقاام را‬
‫داراست‪ .‬امام و دو مرتبه باالتر از او (ناطق و اساس) بهلحاظ ویژگیهاای ذاتای‪ ،‬یاک‬
‫انسان عادی به شمار نمی آمدند (قاضی نعمان‪ ،‬آداب االتباع االئماه‪ .)15 ،‬درساتتارین‬
‫دیدگاه نزد اسماعیلیه نسبت به هستی و کائنات‪ ،‬نگرشی بود که پیروان ایان ماذهب از‬
‫امامان هم عصر خود أخذ می کردند‪ .‬از نظر فاطمیان‪ ،‬امام و رهبار را نمایتاوان عازل و‬
‫خلع کرد‪ .‬او مصون از خطا‪ ،‬دارای دانش فوق بشری‪ ،‬خلیفه و کاارگزار خادا‪ ،‬نایاب و‬
‫کارگزار منجی نهایی‪ ،‬راه رسید ن به خدا و پیوند میان خدا و مردم اسات‪ .‬چناانکاه باه‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫تعبیر یکی از شاعران «او از اسرار الهی آگاه است بیآنکه تعلایم دیاده باشاد» (کارون‪،‬‬
‫‪ .) 350‬از نظر اسماعیلیان‪ ،‬فقط امام معنای نهایی و حقیقی هر چیز را می دانست‪ .‬بادون‬
‫او هیچکس راهی به باطن ندارد‪ ،‬هر چند تبیین و توضای ح اساماعیلیان در بااب معناای‬
‫باطنی با فلسفه نزدیکی و همانندی داشت‪ ،‬امّا آنان هرگز نمیپذیرفتند که کسای بتواناد‬
‫به تنهایی و صرفا با اتّکا به عقل و منطق به حقیقت غایی دست یابد‪ .‬انسان هیچ حکمت‬
‫و فضیلتی ندارد به جز آنچه که از امام دریافات کناد (هماان‪ .)3۶0 ،‬در واقاع «پیوساته‬
‫امامت چرخ زیرین تمامی تأویالت و فلسفه آن بوده است» (غالب‪.)98 ،‬‬
‫امام اسماعیلی سرچشمه زنده همه علوم است کاه باه کاار تعلایم مایپاردازد‪ .‬اماام‬
‫مرجعیّت خود را از پیامبر و وصیّ او به دست می آورد‪ ،‬و مرجعیّت آنها نیازاز قلمارو‬
‫باالتر نفس‪ ،‬از عالم فرشتگان که ناقل علم الهی به پایین هستند‪ ،‬نشأت میگیرد‪ .‬علمای‬
‫ی عادی بدان نیاز دارد‪ ،‬تا حادّی‪ ،‬آن چیازی اسات کاه ماا ایناک باه‬
‫که یک انسان فان ن‬
‫صورت خاص از آن به دین تعبیر می کنیم‪ .‬این علم الزاما تعلیم امام حیّ حاضار را نیاز‬
‫که یگانه کسی است که بر نوشتهها و تعالیم گذشته مُهر تأیید و اعتباار مایزناد شاامل‬

‫‪17‬‬ ‫می شود (واکر‪ ،‬حمیدالدین کرمانی‪ .)94 ،‬امامان در واقع ایجاد کننده معرفتند و پیامهاای‬
‫آن ها حکمت و فلسفه عقلی است (علی بن محمد بان ولیاد‪ .)101-103 ،‬اساماعیلیان‬
‫تفسیر و بیان ظاهر و تنزیل قرآن را وظیفه پیامبر (ص)‪ ،‬اما تأویل و ارشاد به باطن آن را‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫از وظایف اماام وصای و جانشاین او مای دانناد (قاضای نعماان‪ ،‬تأویال الادعائم‪19 ،‬‬
‫سجستانی‪ ،‬االفتخار‪ 71 ،‬ادریس‪ 18۶ ،‬و ‪.)273‬‬
‫پیامبران دارای یک قسم علم هستند که کرمانی آن را «علم تأییدی» میخواند‪ ،‬یعنای‬
‫علمی که از طریق الهام به دست آمده است و در مقابل آن‪ ،‬علم دیگری هسات کاه وی‬
‫آن را «علم تعلیمی» مینامد‪ ،‬یعنی دانشی که از راه تعلیم حاصل شدهاست (راحه العقل‪،‬‬
‫‪ .)1۶9‬مثال خوبی از علم پیامبران‪ ،‬توانایی آن ها در درک نظم‪ ،‬ترتیاب و حرکاات دراز‬
‫مدّت افالک سماوی است‪ .‬علم نجوم از این منظر‪ ،‬علمی پیامبرانه است بدان معناا کاه‬
‫پیامبران آورنده آن برای انسانها هستند تنها آنها میتوانناد علام نجاوم را توضایح و‬
‫تبیین کنند‪ ،‬اگرچه اکنون اشخاص دیگری باه تعلایم آن اشاتغال دارناد (هماان‪.)18۶ ،‬‬
‫دومین جنبه چنین علمی آن است که پیامبر میداناد چگوناه باا اباداع طریقاهای بارای‬
‫انسانهای معمولی آن ها را قادر سازد که آنچه را نمیتوانند با چشم به وضوح ببینناد و‬
‫بفهمند‪ ،‬به تصور درآورند‪ .‬توجه عمده و جدیتر پیامبر معطوف به این است که چگونه‬
‫مُدل یا نمونه مؤثری از بهشت و دوزخ بسازد‪ ،‬و این چنان است که کسای بخواهاد در‬
‫زُهدان مادر به جنین نشان دهد که دنیایی که بدان قدم خواهد گذاشت‪ ،‬چگوناه جاایی‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫است (همان‪.)375-7۶ ،‬‬

‫دعوت اسماعیلی و علوم‬


‫در کیش اسماعیلیه‪ ،‬امانتی که داعیان و امامان به پیروان و نوکیشان خاود مایدهناد‪،‬‬
‫علم است و نوکیش وظیفه دارد که آن را به دیگری بسپارد و منتقل کند‪ .‬تعلیم و تعلّام‪،‬‬
‫جوهر و اساس دعوت اسماعیلی است‪ ،‬و داعی پس از امام شخصایت اصالی و قطاب‬
‫جامعه اسماعیلی محسوب می شود‪ .‬اسماعیلیان مسالک خاویش را «دعاوت الحاق» یاا‬
‫به طور خالصه «دعوت» مینامیدند (هالم‪ .)8 ،‬اماماان‪ ،‬از طریاق داعیاان خاود‪ ،‬علام و‬
‫حکمت را در همهجا انتشار می دهند داعیان مبلّغانی هستند که مردم را به پیروی از امام‬
‫حقیقی دعوت می کنند و به افرادی که دعوت آنها را اجابت مایکنناد‪ ،‬حکمات تعلایم‬
‫میدهند‪ 1.‬در هم آمیختگی مبانی دینی با مسائل فلسفی و ارائاه پاارهای از دیادگاههاای‬
‫‪18‬‬
‫‪ .1‬ب ه عنوان مثال المؤید فی الدین شیرازی که یکی از داعیان اسماعیلی بود مهمترین کتابش تحت عنوان المجالس‬
‫‪‬‬
‫فلسفی به عنوان معارف دینی‪ ،‬نظیر عقول عشره و افالک هفتگانه و صادر اول‪ ،‬موجاب‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫پیچیده تر شدن عقاید آنها شده است‪ .‬در واقع مایتاوان نهضات اساماعیلیه را نهضاتی‬
‫فلسفی و دینی نامید‪ .‬جمع بین دین و فلسفه یکی از روشهای داعیاان اساماعیلی باود‬
‫(ناصرخسرو‪ ،‬جامع الحکمتین‪ .)1۶ ،‬صرف نظر از علم به موضوعات و مساائل دینای‪-‬‬
‫همچون قرآن‪ ،‬تفسیر قرآن‪ ،‬احادیاث نباوی و قصاص انبیااا و تأویال اساماعیلی ایان‬
‫نوشتهها‪ -‬از داعی انتظار میرود که تقریبا علمی جاامع و دائارهالمعاارف گوناه داشاته‬
‫باشد‪ :‬منطق‪ ،‬فلسفه‪ ،‬تاریخ و جغرافیا به طور یکسان باید از جمله کمااالت او باشاد تاا‬
‫بتواند در میان دانشمندان و علمای دیگر به هر بحثی بپردازد‪ ،‬و باه هار حجتای پاساخ‬
‫گوید و در هر زمینهای از فضل و دانش شکستناپذیر باشد‪ .‬داعی اسماعیلی معلوماتش‬
‫محدود به مسائل و علوم اسالمی نظیر فقه‪ ،‬حدیث‪ ،‬تفسیر و تأویل نبود بلکه ساعی در‬
‫شناخت اصول مذاهب گذشته همچون یهودیت‪ ،‬مسیحیت و زردشتیگری داشت (تامر‪،‬‬
‫تاریخ االسماعیلیه‪ .)184/2 ،‬داعی آشکارا تشویق مایشاد کاه باا اشاخاص برجساته و‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫بزرگان شهر و کشور خود‪ ،‬و نیز گزیدگان سیاسی و فکاری آن‪ ،‬باه ویاژه گاروه اخیار‬
‫تماس داشته باشد‪ .‬در بحث و گفت وگو با علما و دانشمندان غیر اسماعیلی وارد شود‪،‬‬
‫زیرا در این مباحثات علم و دانش داعی صیقل میخورد و پیشرفت میکرد‪ .‬حتّای اگار‬
‫بالفطره مردی هوشمند بود‪ ،‬این کار او را هوشمندتر مایکارد و از آن مهامتار‪ ،‬از ایان‬
‫طریق در فنّ مناظره و مجادله مهارت می یافت‪ .‬داشتن عطش برای علام و داناش یاک‬
‫فضیلت است‪ :‬نادان و جاهل نباید از پرسیدن و سؤال کردن شرم داشاته باشاد و حتّای‬
‫انسان دانا‪ ،‬وقتی از چیزی غافل مانده است‪ ،‬باید بدان اعتراف کند‪ .‬بااری‪ ،‬بارای داعای‬
‫بهتر آن است که پیش از درگیر شدن در مباحثه با دانشمندان مذاهب مختلف‪ ،‬آغاز علم‬
‫و دانش بیندوزد‪ ،‬و در فنّ مناظره و مجادله تعلیم کامل ببیند و مهارت پیدا کند‪ .‬زیرا اگر‬
‫داعی در مباحثه یا مناظره ای عمومی شکست یابد یا ثابت شود که استنتاجات منطقی او‬
‫غلط و نادرست است و از آوردن دلیل و برهان بازماند اعتبار و حیثیات داعای از باین‬
‫می رود و امکان موفقیت و پیروزی دعاوت کااهش ماییاباد (هاالم‪ .)84-85 ،‬داعیاان‬
‫به ندرت در میان مردم ظاهر می شدند بیشتر ترجیح میدادند که با اشخاص معیّنی کاه‬
‫‪19‬‬
‫المؤیدیه شامل هشتصد مجلس از مجالس دعوت است که خود وی آن را تدریس کرده است‪.‬‬
‫خود برمیگزیدند به گفت وگو بپردازند و سعی میکردند تا کنجکاوی آنهاا را دربااره‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫تعالیم سرّی برانگیزند‪ .‬قبل از آن که شخص به کیش اسماعیلی درآیاد از او بار پوشایده‬
‫داشتن اسرار‪ ،‬میثاق گرفته می شد‪ .‬همین که مستجیب با قبول میثاق و خوردن سوگند بر‬
‫ذمّه خویش می گرفت که این امور را رعایت کند‪ ،‬داعی حقاایق حکمات اساماعیلی را‬
‫مرحله به مرحله‪ ،‬بر او القا و تعلیم میکرد‪ .‬زیرا اگر یکباره این کار را میکرد ممکن بود‬
‫از ظرفیت ذهنی نو کیش فراتر باشد‪ ،‬و از درک و دریافت آن باز ماند‪ .‬داعی در این امور‬
‫به شاگردش میگفت‪« :‬تو را آزمون میکنیم‪ .‬زیرا تو مبتدی هستی و مبتدی مانند کودک‬
‫است‪ :‬تو نخست به کودک شیر می دهی‪ ،‬و تنها وقتی بزرگتر شد غذاهای مقاویتار و‬
‫سفتتر به او میخورانی» (همان‪.)2۶ ،‬‬
‫داعی در خانه خود برای مستجیبان (گرویدگان به دعاوت) جلساات مانظم تشاکیل‬
‫می داد و این وظیفه ای بود که نیاز به تبحّر و مهارتهای آموزشی و تربیتی داشات‪ .‬وی‬
‫می بایست دروس و تقریرات خود را درخاور ظرفیات و هاوش و اساتعداد مساتمعان‬
‫ترتیب دهد‪ .‬تعداد درس و تعلیم‪ ،‬به دقّت‪ ،‬مطابق ظرفیت و هوش و استعداد و توانایی‬
‫شاگرد تنظیم و محاسبه می شد درست همانگونه که به طفل نوزاد در ابتدا غذای زیااد‬
‫نمیخورانند تا زنده بماند‪ .‬داعی باید به همه پرسش های مستجیبان پاسخ گوید‪ ،‬امّا این‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫نیز باید مطابق با درجه فهم و دریافت پرسشکننده باشاد و از ساطح فهام و هاوش و‬
‫قدرت دریافت او نه فراتر و نه کم تر باشد‪ ،‬زیرا هر مؤمنی حق دارد که از همه حقیقت‬
‫آگاهی یابد‪ .‬داعی که خود امانتدار مفاهیمی است کاه در قارآن از آن یااد شاده اسات‪،‬‬
‫وظیفه دارد آن را تماما و کامال‪ ،‬به شاگردانش بسپارد‪ ،‬و نباید کاوچکترین جزئای از آن‬
‫را بازگیرد‪ ،‬زیرا چنین کاری خیانت در امانت است (همان‪ .)85-8۶ ،‬داعی باید مراتاب‬
‫و مدارج اهل علم را بازشناسد‪ ،‬و از آنها قدردانی کند و به آنها احترام بگذارد‪ .‬باید به‬
‫جامه ژنده و ساده آنها‪ ،‬به چشم حقارت ننگارد‪ ،‬زیارا نفاوس ماردان علام منیاعتار و‬
‫پرغرورتر از آن است که متحمل توهین و بی اعتنایی شود‪ .‬هر کس آنها را تحقیر کند در‬
‫حقیقت خویشتن را تحقیر کرده است‪ .‬وقتی مردم ببینند که دانش و دانشمندان عزیاز و‬
‫محترمند آنها نیز مشتاق و آرزومند دانش می شوند و به تحصیل علام روی مایآورناد‪.‬‬
‫‪20‬‬
‫داعی باید نظارت دائمی بر زیر دستان خود داشته باشاد‪ .‬بایساتی در مقاامی باشاد کاه‬
‫بتواند پیوسته سفر کند و منظم قلمرو دعوت خود را بازرسای کناد‪ .‬چیازی کاه بارای‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫داعیان‪ ،‬صرفنظر از مقام و مرتبه آنان‪ ،‬اهمیت فوق العاده داشت‪ ،‬دانساتن زباان محلای‬
‫بود‪ .‬وقتی داعی مجبور بود که در میان فرقه ای یا حتّی در یک محیط غیراسالمی مانناد‬
‫هند به کار دعوت پردازد‪ ،‬می بایسات داناش و اطاالع کامال از ماذهب و دیان محال‬
‫می داشت‪ ،‬تا به این طریق بتواند مساعی تبلیغی خود را با ویژگیها و مقتضیات محیط و‬
‫اوضاع و احوال محلی سازگاری دهد (همان‪ .)84 ،‬کاار و وظیفاه مأذوناان و باه ویاژه‬
‫مکاسران‪ 1‬آن است که روی کسانی که مذهب متفاوتی دارند کاار کنناد و باا آنهاا باه‬
‫مباحثه بنشینند تا جایی که از آوردن دلیل و برهان باز مانند‪ .‬به این ترتیب مذهب پیشین‬
‫آنها را شکسته و در سرشان فضایی پاک پدید آید‪ .‬در اینصورت میتاوان پیاام جدیاد‬
‫دعوت را در ذهن پاک و صاف آن ها نقش زد‪ .‬امّا مکاسر فقط کاار مقادماتی را انجاام‬
‫می دهد‪ .‬این کار داعی است که چون شاگرد آماده شد‪ ،‬پس از ساه روز روزه‪ ،‬او را باه‬
‫کیش اسماعیلی تشرّف دهد و عهد و میثاق نسبت به امامی که در قاهره حکم میراند از‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫او بگیرد‪ ،‬و او را به کتمان سِرّ سوگند دهد (هالم‪ .)85 ،‬در واقع داعیاان نمایخواساتند‬
‫فیلسوف شوند‪ ،‬امّا با استفاده از استدالل های عقلی و تحقیقات مستدل عقالنی در علم‪،‬‬
‫در مشغله های فکری خود‪ ،‬خواه و ناخواه به فلسفه گرایش یافتند‪.‬‬
‫از منظاار تاااریخی حکوماات فاطمیااان همااواره از فعالیاات علمااای علااوم عقلاای در‬
‫مراکااز علماای و آموزشاای خااود حمایاات ماایکردنااد‪ .‬دانااشدوسااتی خلفااا و وزرای‬
‫فاطمی‪ 2‬موجب جذب عالمان علوم مختلف به قاهره شده است‪ .‬فراهم کردن بساترهای‬

‫‪ . 1‬در سازمان دعوت فاطمیان هر جزیره تحت نظر و ریاست یک داعی عالی رتبه به ناام حجات قارار داشات‪.‬‬
‫حجت را تعدادی از داعیان متابع او دستیاری و کمک می کردند‪ ،‬از جمله داعی البالغ که ظاهراً راباط پایگااه‬
‫دعوت در هر جزیره و پایگاه مرکزی دعوت در پایتخت فاطمی بود‪ ،‬داعی مطلق و داعی محدود (محصور)‪ .‬هر‬
‫یک از این داعیان نیز دستیارانی داشتند که به طور کلی مأذو ن خوانده می شدند‪ .‬پایین ترین مرتبه رسامی در‬
‫این سلسله مراتب مأذونن مکاسر بود که با حذف مأذون‪ ،‬فقط مکاسر خوانده می شد وظیفه اصلی مکاسر آن‬
‫بود که نوکیشان یا گروندگان بالقوه آتی را جلب و وابستگیهای آنها را به مذاهب قبلی قطع کند (مقاله «باب»‪،‬‬
‫دفتری‪ ،‬دائره المعارف بزرگ اسالمی‪ ،‬ص ‪.)229‬‬
‫‪ . 2‬علم دوستی و حمایت خلفا و وزرای فاطمی از عالمان در منابع گوناگون مربوط به عصر فاطمیان آمده است‬
‫(نک‪ .‬ابن أبی أصیبعه‪ ،‬عیون األنباء فی طبقات األطباء‪ 2/549 ،‬قفطی‪ 2۶8 ،‬ابن الدواداری‪ ۶/257 ،‬ابان تغاری‬
‫‪21‬‬
‫بردی‪ 4/178 ،‬مقریزی‪.)2/119 ،‬‬
‫مناسب‪ 1‬برای فعالیت های علوم عقلی دانشمندان در قااهره یکای دیگار از جلاوههاای‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫دانشدوستی و عقل گرایی خلفا و وزرای فاطمی است‪ .‬ظهور اندیشمندان علاوم عقلای‬
‫نظیر ابن هیثم (ابن ابی اصیبعه‪ ،)90/2 ،‬ابن یونس (ابان خلکاان‪ ،)375/1 ،‬حمیدالادین‬
‫کرمانی‪ ،‬أحمد بن محمد حاسب (همان‪ 299/1 ،‬و ‪ ،)341/1‬مؤیّد فیالدین شیرازی‪ ،‬ابن‬
‫عین زربی (ابن ابی اصیبعه‪ ،)570 ،‬مظفر بن معرف (همان‪ ،)571 ،‬رشید الدین احمد بن‬
‫قاضی‪ ،‬ابن ابی صلت (سیوطی‪ )539/1 ،‬و نظایر اینها در چنین بساترهایی نشااندهناده‬
‫جایگاه مطلوب علوم گوناگون در مصر دوره فاطمی است‪.‬‬

‫نتیجهگیری‬
‫اسماعیلیه بر خالف بسیاری از دیگار ماذاهب اساالمی‪ ،‬فراگیاری علام و داناش و‬
‫آموختن حکمت و علم سایر ادیان و ملل را از جمله واجبات می دانسات‪ .‬ایان مساأله‬
‫یکی از وجوه تمایز اسماعیلیان با سایر ماذاهب اساالمی اسات‪ .‬نگااه هساتی شناساانه‬
‫اسماعیلیان مستلزم نگاهی جامع و علمی بود که نظریه پاردازان آنهاا هماواره ساعی در‬
‫رعایت جامعیت و علمی بودن آن داشتند‪ .‬الزمه این نظریه آن بود که داعیان اساماعیلی‬
‫نیز به آموختن علوم‪ ،‬عقاید ادیان و مذاهب و زباانهاای مختلاف روی آورناد‪ .‬اماماان‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫اسماعیلی به عنوان سرچشمه های علوم و سازمان دعوت به عنوان سیستم انتقال علاوم‬
‫از این سرچشمه ها به مستجیبان و اسماعیلیان و داعیان به عناوان عناصار کلیادی ایان‬
‫سیستم نقش بسزایی در توسعه علوم گوناگون در میان اسماعیلیان داشتند‪ .‬طبیعی است‬
‫که آمیختگی عقاید اسماعیلی با علوم گوناگون موجب جذب عالمان و توسعه نظریاات‬
‫علمی در حوزههای مختلف می شد‪ .‬همچنین عالقه خلفای فااطمی‪ ،‬باه عناوان اماماان‬
‫اسماعیلی‪ ،‬به علوم مختلف بر این عرصه تأثیرگذار بود‪ .‬همه این موارد زمینهساز رشد و‬
‫شاکوفایی علااوم گوناااگون در دوره فاطمیاان مصاار شااد و عالماان همسااو بااا عقایااد‬
‫اسماعیلیان یا عالقهمند از بهره مندی مواهب ایشان را به سرزمین مصر کشاند‪ .‬بیتردیاد‬
‫مؤسسات علمی مانند االزهر‪ ،‬دارالعلم‪ ،‬مجالسالحکمه و کتابخانهها از جمله نشانههاای‬
‫رونق علمی در این دورهاند‪.‬‬

‫‪ .1‬تأسیس دارالعلم یکی از این بسترهاست الخطط‪ ،‬المقریزی‪ 1/459 ،‬مجالس الحکمه نیز یکای دیگار از ایان‬ ‫‪22‬‬
‫بسترهاست (همان‪ 4۶0 ،‬همچنین نک به‪ :‬قاضی نعمان‪ ،‬المجالس و المسایرات‪.)487 ،‬‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫منابع‬
‫ا ابن أبی أصیبعه‪ ،‬موفق الدین أبوالعباس أحمد بن القاسم الخزرجی‪ ،‬عیوون األنبواء فوی‬
‫طبقات األطباء‪ ،‬القاهره‪.1299-1300 :‬‬
‫ا ابن الدواداری‪ ،‬ابوبکر بن عبدا‪ ،،‬کنز الدُرَر و جامع الغُوررر‪ ،‬الادره المضایه فای اخباار‬
‫الدوله الفاطمیه‪ ،‬تحقیق صالح الدین المنجد‪ ،‬قاهره‪ :‬المعهد اآللمانی لآلثار‪19۶1 ،‬م‪.‬‬
‫ا ابن تغری بردی األتابکی‪ ،‬جمال الدین ابی المحاسن‪ ،‬النجوم الزاهره فی ملوک مصور و‬
‫القاهره‪ ،‬قاهره‪ :‬وزاره الثقافه و اإلرشاد القومی‪193۶ ،‬م‪.‬‬
‫ا ابن حوشب‪ ،‬جعفربن منصورالیمن‪ ،‬العالم و الغالم‪ ،‬تصحیح مصطفی غالاب‪ ،‬بیاروت‪:‬‬
‫بینا‪1403/1983 ،‬ق‪.‬‬
‫ا ابن خلکان‪ ،‬أبی العباس احمد بن أبی بکر‪ ،‬وفیات األعیان و انباء الزمان‪ ،‬بیجا‪ :‬باوالق‪،‬‬
‫‪1299‬ق‪.‬‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫ا ابویعقوب سجستانی‪ ،‬اسحاق بن احمد‪ ،‬اثبات النبوات‪ ،‬تحقیق عارف تامر‪ ،‬چاپ دوم‪،‬‬
‫بیروت‪ :‬دارالمشرق‪ ،‬بی تا‪.‬‬
‫ا ابویعقوب سجستانی‪ ،‬اسحاق بن احمد‪ ،‬االفتخار‪ ،‬تحقیق مصطفی غالاب‪ ،‬بیاروت‪ :‬دار‬
‫االندلس‪ ،‬بی تا‪.‬‬
‫ا ابویعقوب سجستانی‪ ،‬اسحاق بن احمد المقالید الملکوتیه‪ ،‬تحقیاق حساین پونااواال و‬
‫اسماعیل قربان‪ ،‬تونس‪ :‬دار الغرب االسالمی‪ 1432 ،‬ق‪.‬‬
‫ا ابویعقوب سجستانی‪ ،‬اسحاق بن احمد الینوابیع‪ ،‬بیاروت‪ :‬المکتاب التجااری‪ ،‬تحقیاق‬
‫مصطفی غالب‪19۶5 ،‬م‪.‬‬
‫ا استرویوا‪ ،‬لودمیال والدیمیروناا‪ ،‬تواریخ اسوماعیلیان در سوده هوای ‪ 5-7‬ه‪.‬ق‪ 11-13 /‬م‪،‬‬
‫ترجمه دکتر پروین منزوی‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬تهران‪ :‬نشر اشاره‪1371 ،‬ش‪.‬‬
‫ا تامر‪ ،‬عارف‪ :‬تاریخ اإلسماعیلیه؛ من المغرب إلوی المشورق‪ ،‬ط األولای‪ ،‬لنادن‪ :‬مؤسساه‬
‫الرئیس الکتب و النشر‪1991 ،‬م‪.‬‬
‫ا جان احمدی‪ ،‬فاطمه‪ ،‬ساالریه‪ ،‬صفورا‪ « :‬سیاست علمی و فرهنگی فاطمیان در مصار»‪،‬‬
‫‪23‬‬ ‫فصلنامه تاریخ اسالم‪ ،‬ش اول‪ ،‬سال سیزدهم‪ ،‬بهار ‪1391‬ش‪.‬‬
‫ا ادریس‪ ،‬داعای عمادالادین قرشای‪ :‬زهور المعوانی‪ ،‬تحقیاق مصاطفی غالاب‪ ،‬بیاروت‪:‬‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫داراالندلس‪1973 :‬م‪.‬‬
‫ا دفتری‪ ،‬فرهاد‪ ،‬ذیل «باب» ‪ ،‬دائره المعارف بزرگ اساالمی‪ ،‬زیار نظار کااظم موساوی‬
‫بجنوردی‪ ،‬تهران‪ :‬بنیاد دائره المعارف بزرگ اسالمی‪13۶7 ،‬ش‪.‬‬
‫ا روزنتال‪ ،‬فرانتس‪ ،‬دانش پیروزمند ‪ ،‬ترجماه علیرضاا پالساید‪ ،‬تهاران‪ :‬نشار گساترده‪،‬‬
‫‪1392‬ش‪.‬‬
‫ا سیوطی‪ ،‬جالل الدین عبدالرحمن بن محمد بن عثمان‪ ،‬حسن المحاضره فی تاریخ مصر‬
‫و القاهره‪ ،‬بیروتریال‪1418 ،‬ق‪.‬‬
‫ا الشیرازی‪ ،‬المؤید فی الدین الداعی ثقه االمام االسالم‪ ،‬المجوالس المستنصوریه‪ ،‬تحقیاق‬
‫محمد کامل حسین‪ ،‬قاهره‪ :‬دارالفکر العربی‪ ،‬دون التاریخ‪.‬‬
‫ا عطااا‪ ،،‬خضر أحمد‪ :‬الحیاه الفکریه فوی مصور فوی العصور الفواطمی‪ ،‬الطبعاه األولای‪،‬‬
‫أبوظبی‪ :‬دارالفکر العربی‪ ،‬بی تا‪.‬‬
‫ا علی بن محمد بن ولید‪ ،‬تاج العقائد‪ ،‬تحقیق عارف تامر‪ ،‬بیروت‪ :‬دارالمشرقین‪198۶ ،‬م‪.‬‬
‫ا عنان‪ ،‬محمد عبدا‪ ،،‬الحاکم بامراهلل و اسرار الدعوه الفاطمیه‪ ،‬قاهره‪ :‬موسساه الخاانجی‪،‬‬
‫‪189۶‬م‪.‬‬

‫سال هفتم‪ ،‬شماره بیست و ششم‪ ،‬تابستان ‪139۶‬‬


‫ا غالب‪ ،‬مصطفی‪ :‬الحرکات الباطنیه فی االسالم‪ ،‬بیروت‪ :‬دار االندلس‪141۶ ،‬ق‪.‬‬
‫ا قاضی نعمان‪ ،‬آداب االتباع االئمه ‪ ،‬تقدیم مصطفی غالب‪ ،‬بیاروت‪ :‬دار المکتباه الهاالل‪،‬‬
‫‪1985‬م‪.‬‬
‫ا قفطی‪ ،‬جمال الدین علی‪ ،‬تواریخ الحکمواء‪ ،‬باه کوشاش یولیاوس لیپارت‪ ،‬الیپزیاک‪،‬‬
‫‪1903‬م‪.‬‬
‫ا کرمانی‪ ،‬حمیدالدین‪ ،‬تحفه المستجیبین ‪ ،‬خمس رسائل اسماعیلیه‪ ،‬تحقیق عاارف تاامر‪،‬‬
‫سلمیه‪ :‬دار االنصاف‪195۶ ،‬م‪.‬‬
‫ا کرمانی‪ ،‬حمیدالدین‪ ،‬راحه العقل ‪ ،‬تحقیق محمد کامل حسین و محمد مصطفی غالاب‪،‬‬
‫قاهره‪ :‬دار الفکر العربی‪1952 ،‬م‪.‬‬
‫ا کرمانی‪ ،‬حمیدالدین الریاض‪ ،‬تحقیق عارف تامر‪ ،‬بیروت‪ :‬دار الشقافه‪19۶0 ،‬م‪.‬‬ ‫‪24‬‬
‫ا کرون‪ ،‬پاتریشیا‪ :‬تاریخ اندیشه سیاسی در اسالم‪ ،‬ترجمه مساعود جعفاری‪ ،‬چااپ اول‪،‬‬
‫تهران‪ :‬سخن‪1389 ،‬ش‪.‬‬
‫‪Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021‬‬

‫ا مسکوب‪ ،‬شاهرخ چند گفتار در فرهنگ ایران‪ ،‬تهران‪ :‬نشر زنده زود‪1371 ،‬ش‪.‬‬
‫ا مقریزی‪ ،‬احمد بن علی‪ :‬اتعاظ الحنفاء بأخبار االئموه الفواطمیین الخلفوا‪ ،‬تحقیاق جماال‬
‫الدین الشیال‪ ،‬قاهره‪ :‬وزاره األوقاف‪199۶ ،‬م‪.‬‬
‫ا مقریزی‪ ،‬احمد بن علی‪ ،‬المواعظ و االعتبار بذکر الخطط و اآلثار‪ ،‬تحقیق خلیل منصاور‪،‬‬
‫بیروت‪ :‬دارالکتب العلمیه‪1418 ،‬ق‪.‬‬
‫ا منصور الیمن‪ ،‬جعفر‪ :‬الفترات و القرانات‪ ،‬نسخه خطیه بمکتباه الادکتور محماد کامال‬
‫حسین‪ ،‬ورقه ‪.2‬‬
‫ا ناصر خسرو قبادیانی مروزی‪ :‬جامع الحکمتین‪ ،‬به کوشش هنری کربن و محمد معین‪،‬‬
‫تهران‪ :‬طهوری‪13۶3 ،‬ش‪.‬‬
‫ا ناصر خسرو قبادیانی‪ :‬زاد المسافرین ‪ ،‬تصحیح محمد باذل الارحمن‪ ،‬تهاران‪ :‬اسااطیر‪،‬‬
‫‪1383‬ش‪.‬‬
‫علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان‬

‫ا ناصر خسرو‪ :‬وجه دین‪ ،‬تهران‪ :‬اساطیر‪1384 ،‬ش‪.‬‬


‫ا نعمان بن محمد‪ ،‬تأویل الدعائم‪ ،‬تحقیق عارف تامر‪ ،‬بیروت‪ :‬بینا‪1415 ،‬ق‪.‬‬
‫ا نعمان بن محمد‪ ،‬دعائم االسالم‪ ،‬تحقیق آصف فیضی‪ ،‬قاهره‪ :‬دار المعارف‪19۶5 ،‬م‪.‬‬
‫ا نعمان‪ ،‬ابن حیون التمیمی المغربی (قاضی نعمان)‪ ،‬المجالس و المسایرات‪ ،‬ویراسته ح‪.‬‬
‫فقی و دیگران‪ ،‬تونس‪ :‬بینا‪1978 ،‬م‪.‬‬
‫ا نیشابوری‪ ،‬احمد بن ابراهیم‪ :‬اثبات االمامه‪ ،‬تحقیق و تقدیم مصطفی غالب‪ ،‬بیروت‪ :‬دار‬
‫االندلس‪ 1413 ،‬ق‪.‬‬
‫ا واکر‪ ،‬پل‪ .‬ای‪ :‬ابویعقوب سجستانی متفکر و داعی اسماعیلی‪ ،‬ترجمه فریدون بدره ای‪،‬‬
‫چاپ اول‪ ،‬تهران‪ :‬فرزان روز‪1377 ،‬ش‪.‬‬
‫ا واکر‪ ،‬پل‪ .‬ای‪ :‬حمیدالدین کرمانی تفکور اسوماعیلیه در دوره الحواکم بوأمراهلل‪ ،‬ترجماه‬
‫فریدون بدره ای‪ ،‬چاپ اول‪ ،‬تهران‪ :‬فرزان روز‪1379 ،‬ش‪.‬‬
‫ا هالم‪ ،‬هاینتس‪ :‬فاطمیان و سنت های تعلیمی و علمی آنان‪ ،‬ترجمه دکتر فریادون بادره‬
‫ای‪ ،‬تهران‪ :‬فرزان روز‪1377 ،‬ش‪.‬‬
‫‪25‬‬
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021

You might also like