Professional Documents
Culture Documents
. 1دانشیار گروه تاریخ و تمدن ملل اسالمی دانشگاه تهران (نویسنده مسئول).
Hazaveh@ut.ac.ir
. 2دانشجوی دکتری تاریخ و تمدن ملل اسالمی دانشگاه تهرانMohamadtarikh86@yahoo.com .
پذیرش9۶/0۶/29 : دریافت9۶/3/22 :
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
مقدمه
عقاید فاطمیان شاامل حاوزه هاای گونااگون فقهای ،سیاسای ،اجتمااعی ،کالمای و
جهان شناختی است .شناخت ماهیت علم از منظر اسماعیلیه پیوند استواری باا مباحاث
جهان شناسی این مذهب دارد .از نظر اسماعیلیان ،هدف کلای نظاام عاالم تبادیل عقال
بالقوه به عقل بالفعل حقیقی و در نهایت تبدیل آن به عقل کل (خدا) است .در نگارش
متفکران این مذهب ،کمال امری اکتسابی است نه طبیعی .نخست بایاد از راه تربیات و
تعلیم نفس ،سپس از راه به وجود آوردن علم به امور الهی به دست آید (کرمانی ،راحه
العقل 83 ،74 ،33 ،15 ،همو ،الریاض .)80 ،79 ،73 ،59 ،عقل جزئی در هفات مرتباه،
تکامل معنوی خویش را طی می کند و در طی مسیر و منازل خود برای رسیدن به عقال
کل بر علم و دانش وی افزوده می شود و در هر دور ،یکای از قاوای عقال را دریافات
می کند .این قوا شامل :دهر ،حق ،سرور ،برهان ،حیات ،کمال و غیبه است (سجساتانی،
الینابیع .) 41-43 ،غیبه نهایت عقل و کمال علم و معرفت است .در واقع فلسفه تاریخ و
تکامل آن از نظر اسماعیلیه ،افزایش معارف جدید و کسب علام در هار دوره تااریخی
است (نک :راحه العقل.)434 ،
سنت های فکری و تعالیم اساسی اسماعیلیه تا سال 28۶صورت و بیان متمایزی باه
خود گرفته بود که بعدها در دوره فاطمیان تحول و تکامال یافات« .اعتقااد رسامی در
خالفت فاطمیان اسماعیلی از دو بخش تشکیل می شد :ظاهر و باطن .ظاهر شامل شکل
محافظه کارانه اسالم از جمله فقه ،احادیث ،اخباار ،اساناد ،قارآن و تفسایر آن و داناش
فرقه های گوناگون مذهبی بود .باطن نیز به دو بخش تقسایم مایشاد .1:تأویال شاامل
تفسیر استعاری قرآن ،احادیث و دستورات مذهبی به منظور اثبات عقاید اسماعیلیان در
امامت و جهان شناختی .2حقایق شامل علومی نظیر نجوم ،فیزیک و هماه رشاتههاای
مساائل تاریخ طبیعی ،مذهب ،منطق و تناسب میان جهان و ارگانیزم بشر ،فلسفه فای
زندگ ی روحانی ،فلسفه مذهبی بود .این بخش برای همراه کردن علم و فلسفه با مذهب
بود» (استرویوا.)42 ،
اسماعیلیان بر اعتبار و ارزشمندی همه علوم و حکمتهایی که از طریق الهام رباانی
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان
یا تفکر انسانی حاصل می شود تأکید می کنند .نظام علمی آنان سطحی و دائرهالمعاارفی
نیست ،بلکه کوششی در راستای یک جهانبینی ترکیبی است که مختص سنتی به تنهایی
نباشد .این رهیافت به اسماعیلیان اجازه داد تا از میراث علمی آن زمان بهرهبرداری کنند.
اسماعیلیان علم و دانش گذشتگان -خواه وحیانی و خواه فلسفی -را متعلق به دیدگاه
فراگیر و جهان شمول اسالم می دانستند .منابع آنها شامل همه کتابها و نوشتههای مُنزَل
و آسمانی ،کتب طبیعت ،آثار فلسفی و علمی فیلسوفان و فرزانگان و اندیشههای الهامی
و شهودی نفوس زکیهای بود 1.مطالب اصلی کتاب «الریاض» حمیدالادین کرماانی کاه
یکی از کتب عقیدتی مهم اسماعیلیان است عبارت است از :نفاس (کرماانی ،الریااض،
،)25عقل اول (همو ،)38 ،هیوالی اولی (همو )45 ،و اینکه آیا نفس انساان جزئای یاا
اثری از نفس کلی است یا نه ،و به چه لحاظ انسان ثمره این جهان شامرده مایشاود
.1رابطه عمیق و گسترده پاره ای از عقاید مذهبی اسماعیلیه با مبانی و مقبوالت خاص فلسفی به گونه ای است
که بعضی از پژوهشگران معاصر اسماعیلی به این نتیجه رسیده اند که اسماعیلیان در آغاز یکی از فرق معتدل
شیعی بودند که در سیر زمان به صورت حرکت عقلی و با آرای خاص فلسفی ظاهر شدند نک به :تامر ،تاریخ
7
اإلسماعیلیه.14 ،
(همو .)55 ،پر واضح است که این مسائل پیش از آنکه مبانی عقیادتی ماذهبی خااص
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
اسماعیلی تنها ادعای سااده واحادی در بااب امامات نباود ،بلکاه در نظار بسایاری از
گروندگان آن ،راه اسا سا جدیدی برای نگرش جهان و بیان و توضیح نقش و مقام انسان
در آن بود .این خود مسأله جالبی است که چرا یک دعاوت شابه سیاساین انقالبای باه
پیشوایی و رهبری جامعه اسالمی می بایسات دریافات جدیادی از چگاونگی برخاورد
حقیقت دینی با حقیقت علمی را نیز وجهه همت خود قرار دهد .بنا بار قاول کرماانی،
یکی از نظریه پردازان بزرگ اسماعیلی ،تحصایل علام ،شاناخت نظاام عاالم طبیعات و
مابعدالطبیعیه را ،یعنی علم به این امور را نیز دربر میگیرد .این جنبه در باالترین ساطح
با شاناخت و درک کامال وحادانیّت خداوناد ،یعنای توحیاد ،آغااز مایشاود (واکار،
حمیدالدین کرمانی تفکر اسماعیلیه در دوره الحاکم بامرا )94-95 ،،بنابراین فراگیری
علوم طبیعی و متافیزیک در مذهب اسماعیلیه امری دینی بلکه از ضروریات این مذهب
است .از نظر کرمانی خداوند را باید با علم و نیز با عمل ،خدمت و پرستش کرد .علام
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان
در این معنا باید تا سر حدّ امکان جامع باشد ،و در عین حال ،این چنین علمی وابستگی
نزدیک به دسترسی داشتن به منبع خاص اطالعات دارد .و نیز ایان علام ،هام خااص
است و هم عام ،و مواد علم نظری و همچنین علم تنزیل و قوانین آن و کتاب مقدس را
در برمی گیرد .رسیدن به علم کامل همان اندازه اساسی است که اعمال نیک و افعال باه
موقعن عبادی اساسی است ،و شاید نیل به علم اساسیتر هم باشد ،زیرا عبادتی است در
ذات و به ذات خود ،و سبب نهایی رستگاری نفس و روح انسانی خواهد بود .باه ایان
ترتیب واضح است که انسان باید علمی را که مربوط به عبادت علمی است بجوید و به
دست آورد (همان .) 93-94 ،از نظر وی ،عبادت علمی همان علم بااطن اسات ،یعنای
علمی که منحصرا از سوی دعوت منتقل می شود ،و در نهایت امر از پیامبران و اماماان،
نه منبع و مرجع دیگر ،نشأت می گیرد .این علم ،چنانکه پیداست ،در دسترس انسانهای
معمولی ،حتّی کسانی چون محمد بن زکریای رازی یا امام زیدی ،که صرف نظر از این
موارد ،استعدادهای قوی عقلی و فکری مسلّم دارند ،نیست .با وجود این ،چنین دانشی
از جهت آن که متضمّن علم و دانش به واقعیت حقیقی اشیاا اسات ،جنباه علمای دارد
9
(همان .)8۶-87 ،مؤلف مجالس المستنصریه دعاا مایکناد کاه خادا علاومی را در وی
بیفزاید که در آخرت وی مفید واقع شود (الشیرازی .)51 ،آیاا از ایان ساخن او چناین
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
مستفاد می شود که مراد اسماعیلیه از علم تنها علومی است که به کار آخرت بیاید آیاا
علومی که به کار دنیا بیاید مورد توجه اسماعیلیان نبوده اسات طبیعتاا علاوم مفیاد از
منظر اسماعیلیه منحصرا علوم دینی ن بود ،زیرا طبیعت کار و توجّه داعیان و دانشامندان
مورد حمایت اسماعیلیان به وضوح نشان دهنده مجاز و مفید باودن هماه علاوم متناوع
است .بنابراین از منظر اسماعیلیه علوم عقلی نیز که بخشی از آن بارای زنادگی دنیاوی
بشر مفید است ،میتواند قدرت ،جبروت و زیبایی خالق مطلق را نیز به نمایش بگاذارد
و به طور کلی موجبات سعادت اخروی را نیاز فاراهم آورد .در جاای دیگاری از ایان
کتاب (المجالس المستنصریه) آمده است « سبحانک ال علم لنا إلّا ما علمتنا ،فهذه اثبات
بعد نفی ،فنفوا عن أنفسهم کل العلم إال ما علمهم ا ،إیاه» (همان .)10۶ ،بنابراین تمامی
علوم را خداوند بزرگ به انسانها میآموزد و طبیعتا همه علوم در شاخههاای مختلاف
آن که هم برای بشر مفید است و هم منتج به شناخت عظمت باریتعالی است ،میتواناد
مورد بررسی قرار بگیرد .از نظر اسماعیلیه علم و دین تعریفای مشاترک دارناد و میاان
آن ها هیچ گونه ناسازگاری وجود ندارد (ناصرخسرو ،وجه دین )۶3 ،و آموختن علام و
طاعت پذیری نیز مفاهیمی مشترک دارند (همو ،جامع الحکمتین.)105 ،
اسماعیلیان نمی توانند بپذیرند که علم و تراکم شگفتانگیازی از داناش کاه جواماع
انسانی درباره آنچه در جهان است اندوخته اند به وسیله خود انسان ها و بدون استعانت
خداوند فراهم آمده باشد .به اعتقاد آنان این خداوند است کاه باه راههاا و روشهاای
مختلف وحی ،به آدمیان تعلیم داده است که چگونه این کار را انجام دهند .اساماعیلیان
اصرار می ورزیدند که علم به حقیقت به تمامی در شخص امام به ودیعه گذاشاته شاده
است ،و معتزله ابرام می ورزیدند که علم به حقیقت از عقل سلیم نشاأت مایگیارد کاه
جزئی از عقل و خرد آدمی است ،و لذا همه بدان دسترسی دارناد .هادف اساماعیلیان،
ترکیب کامل همه دانش ،همه و هر یک از علم ها و شیوه استدالل صاوری آن در یاک
حقیقت معتبر جهانین مشترک بود ،حقیقتی که ،در واقع ،معادل و برابر با واقعیات دینای
جاری از منابع الهی است (کرمانی ،راحه العقل 143 ،به بعد) .در نیمه دوم قارن ساوّم،
یعنی هنگامی که انتقال علوم بیگانه ،یعنی علاوم یوناانی ،مفهاوم و تصاوری جدیاد از
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان
حقیقت کلی و جهانی بر دانش مسلمانان افزود ،مؤلفان اساماعیلی آماادگی پاذیرش و
سازواری با آن را داشتند .آنان مشتاقانه علم یونانی را پذیرا شدند ،آن را مطالعه کردند،
در آن استادی یافتند ،و آن را جزئی از دانش خود سااختند ،چناانکاه گاویی از آغااز
بدانها تعل ق داشته است .این در حالی بود که مسلمانان دیگار ،نخسات عقالگرایای و
سپس علوم فلسفی را تهدیدی برای خویش احساس میکردند ،نویسندگان اسماعیلی به
آسانی این هر دو را به کار گرفتند ،و اعالم داشتند که وحی دینی تنهاا مانعکس کنناده
قلمرو جداگانه ای از دانش نیست ،بلکه منعکس کننده کل دانش ،دانش هماه چیزهاا و
موجودات است (ناصرخسرو ،وجه دین ۶3 ،همو ،زادالمسافرین 4۶9 ،کرمانی ،راحاه
العقل 195 ،به بعد) .در کتاب «العالم و الغالم» از ابن حوشب منصورالیمن ،از کیفیت و
ماهیت علم مورد نظر اسماعیلیان تا حدودی پرده بر میدارد دانش یعنی زندگی دانش
آموختن یعنی زنده شدن از مرگ جهل و نادانی دانش ،اماانتی اسات کاه خداوناد باه
انسان سپرده است ،و انسان نباید از روی خودخواهی آن را فقط برای خود بخواهاد و
برای خود نگهدارد ،بلکه باید آن را به دیگران منتقل سازد .تعلیم و تعلّم یک وظیفاه و
11
مأموریت الهی است .انسانی که از طریق آموختن ،از نظر روحی رساتاخیز یافتاه و باه
علم زنده شده است ،وظیفه دارد که همسایه اش را نیز از مردگی جهل باه زنادگی بااز
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
آرد .داستان عاِلم و غالم (معلم و شاگرد) به خوبی احترام و اهمیتی را که اساماعیلیان،
از همان آغاز دعوت ،برای علم و تعلیم قائل بودهاند نشان میدهد در حقیقت در کیش
اسماعیلی ،دین و دانش از یکدیگر جدا نیستند (ابن حوشب .)۶9 ،همین پیوستگی دین
و دانش و همسو بودن این دو با هم در پیشبرد فضای علمی و آموزشی قلمرو فاطمیان
به ویژه مصر نقشی بسزا ایفاا کارد .داعیاان همچناان کاه ماذهب اساماعیلی را منتشار
می کردند ،خردهای خاموش را برای فراگیری علومی که باا عقال و تفکّار سار و کاار
داشتند ،آماده میکردند.
اندیشه ای که سجستانی به عنوان کلید اصلی تفکّر معرفی میکند ،مفهاوم و تصاوری
است که وی از «سرچشمه» دارد و حتّی یکی از کتاب هاای خاود را بادین ناام یعنای
«الینابیع» (سرچشمه ها) تألیف کرده است .سرچشمه ها منابعی هستند که از آنها داناش
فیضان می کند و بر جامعه انسانی و افراد آن فارو مای ریازد .از نظار وی ،خداوناد باه
خواهشها و خواستهای آنی پاسخ نمی دهد ،زیرا وی از پیش سااختار موجاودی را،
حدودی ربانی که نظم و نسق عالم با آن است ،برقرار ساخته است .این ساختار از پیش
موجود است که باید پرسش ها و مشکالت افراد را پاسخگو باشاد سرچشامه و منباع
ال هی را به صورت شفاهی ،نه به صورت کتبی ،بیان میکند .نقش اخیر ،در نظام اصلها،
رسماً بر عهده وصیّ ناطق یا اساس است .اوست که مسائولیت باه وجاود آوردن یاک
تعلیم تبیینی را برای توضیح شریعت مکتوب بر عهده دارد .این چهار اصال هام مباانی
دین و هم مبانی علم را تشکیل میدهد (همو.)135 ،
اصطالح دیگری که در ادبیات علمی فاطمیان به کار برده میشد «علوم آل بیت» بود
که یکی از سیاستهای علمی فاطمیان در برنامههای درسی األزهر بود که شاامل علام
لغت ،طب ،ریاضیات ،منطق و فلسفه و ...میشد (عنان .)55 ،توجه به علاومن «آل بیات»
در مراکز علمی و آموزشی دوره فاطمیان مجددا به پیوستگی و همسو بودن علم و دین
در نزد اسماعیلیه تأکید می ورزد .نامیدن علومی نظیر طب ،ریاضایات و فلسافه و ...باه
عنوان علوم «آل بیت» ،به نوعی تغییر خاستگاه یونانی آن باه خاساتگاه ماذهبی در نازد
اسماعیلیان میتواند باشد .این مسأله حساسی ت جامعه آن روزگار را در نگرش ماذهبی
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان
امام بود (قاضی نعمان ،المجالس و المسایرات 147 ،الشیرازی .)29 ،از نظر اساماعیلیه
علم و دانشی که پیامبران در اختیار انسانها می گذارند معارف دینی یا شریعت است از
همین رو در این مذهب قبول شریعت و دین (دین حق= دین اساماعیلی) باا آماوختن
علم و معرفت برابر است (ناصرخسرو ،زادالمسافرین .)402 ،با این تفکار ،اساماعیلیان
به جمع دین و فلسفه پرداختهاند بهطوری که ناصرخسرو در جامعالحکمتین مینویسد:
«علم دین حق را -که آن از نتایج روحالقدس است -با علام آفارینش -کاه آن از
عالیق فلسفه است -جمع توانست کردن ،از بهر آن که فیلسوف مر این علمالقبان را باه
منزلت ستوران انگاشت ،و دین اسالم را از جهل ایشان خوار گرفت ،و ایان علمالقباان
مر فیلسوف را کافر گفتند ،تا نه دین حق ماند بدین زمین و ناه فلسافه» (هماو ،جاامع
الحکمتین.)1۶ ،
بنابراین از نظر اسماعیلیه عقل و دین تعریف مشترکی دارند و میان آنها هایچگوناه
ناسازگاری وجود ندارد .آموختن علم و طاعت پذیری نیز مفاهیمی مشترک دارند (همو،
وجه دین )۶3 ،و پیامبران نیز از راه عقل انسانها را راهنمایی میکنند (مسکوب.)149 ،
اگر ا نسان آن دانش و معارف را کسب کند ،هم عالم (عاقل) گشته و هم طاعت خدا را
« .1من مات و لم یعرف امام زمانه ،مات میته جاهلیه و جاهل فی النار» ،بارای نموناه ر.ک :المؤیاد فای الادین، 14
المجالس المؤیدیه119 /1 ،
ساختند .تعلیم علوم ظاهری و تعلیم معانی بااطنی .نخساتین شاامل همگاان مایشاد
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
اسماعیلی و غیر اسماعیلی .اما علم دوم که حکمت خوانده میشد فقط باه اساماعیلیان
اختصاص داشت و فضل تعلیم آن مساوی با نماز به شامار مایرفات (قاضای نعماان،
مجالس و المسایرات.)224 ،
کمتر حکومتی همچون فاطمیان ،یکی از وجوه مشروعیت خود را بر تفسیری خاص
از جهان بنا نهاده است .این تلقّی خاص مست لزم ذهن جستجوگر و استداللی و فلسافی
داعیان و پیروان اسماعیلی بود .بنابراین «علم» و «علم آموزی» جایگاه ویژه ای در اعتبار
بخشی مذهب اسماعیلیه یافت « 1.فاطمیان از ابتدای حکومت در مصر ،همزمان با تثبیت
قدرت ،به فعالیت های علمی و فرهنگی پرداختند زیرا افزون بر اینکه یکی از پایههای
اساسی استمرار قدرت و اقتدار ،علم و تقویت فرهنگ عماومی باا رویکاردی عالماناه
است ،برای جلوگیری از انفعال در برابر دو رقیب سیاسی و علمی (بنیعباس و آلبویه)
باید استقالل علمی و متکای باه فرهناگ غنای باومی خاویش را تقویات مایکردناد»
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان
(جان احمدی .)25 ،سجستانی در قسمت مهمی از کتاب «المقالید» موضوع دروازههاای
بهشت را پیش می کشد و به بررسی این اندیشه کاه بهشات دقیقاا هشات دروازه دارد
می پردازد .هشت دروازه ،در نگاه سجستانی این گونه تبیین شده است :دروازه نخسات،
شناخت بدن جسمانی است که می توان آن را علم طاب خواناد دوم ،شاناخت دنیاای
مرکبات است سوم ،شناخت احکامی است که بارای جسام ضاروری اسات .چهاارم،
شناخت کتاب های آسمانی است که بر پیامبران پیشین نازل شدهاست .پانجم ،شاناخت
قوانین و تعلیماتی که از سوی کسانی که حجّت پیامبری دارند صادر شدهاست .ششام،
شناخت شرایعی است که برای ملّت های گذشته الزامای باوده اسات ،و ایان چناانکاه
پیداست ،الزمه اش بررسی تاریخ است .هفتم ،شناخت جهان روحانی و ناوع حادودی
خداوناد است که در آن وجود دارد .دروازه هشتم ،شناخت وحدانیت و یکتایی مح
است به روش نفی و سالب هماه صافات و محادودیتهاا از او .در نظار سجساتانی،
. 1برای آشنایی با عقاید نوافالطونی اسماعیلیان که شبیه نظریات علمی دانشمندان آن زمان بود رک به :کرماانی،
راحه العقل 195- 202 108- 115 59- ۶7 ،همو ،تحفه المستجیبین 147 ،ناصر خسرو ،جامع الحکمتین- 94 ،
15
218- 220 90همو ،زاد المسافرین 54- 5۶ ،و ۶4
رستگار ی ،یک فضیلت و کمال فکری و عقلی و پاداش دانش است و مرتبه هر فرد در
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
زندگی به میزان سهم او از هستی عقالنی بستگی دارد و این نسبت به مقدار دانشی کاه
شخص کسب کرده محاسبه می شود .تن و دنیای مبتنی بر ادراکات حس ،سدّ راه و باه
تعویق افکننده تحصیل این هستی عقالنی است .سجستانی برای اثبات آنکه بهشات در
بر دارنده همه دانش است ،دروازههای آن را ،یکبهیک ،نماد مقوالت مختلف تحصایل
قرار می دهد .مقصود وی آن است که برنامهای طرح ریزی کند و بر آن تأکیاد نهاد کاه
دخول در بهشت و سرزمین سعادت ابدی متکی و وابساته باه کساب هار چاه بیشاتر
دانش ها و علوم مختلف به تعداد ممکن و تا سر حدّ امکان است .مقام نفس در بهشت،
وابسته به درجه دانشی است که دارد داشتن دانش بیشتر و وسیعتر ،معنایش رسایدن
به مرتبه رفیع تر است همچنان کاه داناش کامتار و مقاام پاایینتار را اقتضاا مایکناد
(سجستانی ،المقالید الملکوتیه .)121 ،حکایتی در «المقالید» سجستانی هست کاه نشاان
می دهد کسب علم و دانش در سرای آخرت و دنیای برزخ تا چه اندازه میتواند انساان
را از مهلکه عذاب نجات دهد:
« از قول گروهی از دانایان خواجه شهید ابوالحسن نخشبی رضیا،عنه اندرین معنای
( :برزخ) آن است که سَرن زبرین از آن نور باریک است و به نفس کل پیوسته اسات ،و
.1عقاید اسماعیلیه با اندیشه های فلسفی نیز در هم آمیخته بود .به عنوان مثال یکی از موارد اختالف اسماعیلیان
را با شیعه اثنی عشری در مسأله امامت این می دانندکه اسماعیلیان بر خالف امامیه مباحث فلسفی را به حوزه 1۶
بحث امامت کشیدند نک به :نیشابوری ،اثبات اإلمامه.13 ،
که از آموزش و انتشار برخی علوم عقلی نظیر فلسفه ممانعت و حتی معارضه میکردند،
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
فاطمیان فراگیری و انتشار علوم مختلف و متنوع از جمله علاوم عقلای را مجااز بلکاه
واجب میشمردند.
تعبیر یکی از شاعران «او از اسرار الهی آگاه است بیآنکه تعلایم دیاده باشاد» (کارون،
.) 350از نظر اسماعیلیان ،فقط امام معنای نهایی و حقیقی هر چیز را می دانست .بادون
او هیچکس راهی به باطن ندارد ،هر چند تبیین و توضای ح اساماعیلیان در بااب معناای
باطنی با فلسفه نزدیکی و همانندی داشت ،امّا آنان هرگز نمیپذیرفتند که کسای بتواناد
به تنهایی و صرفا با اتّکا به عقل و منطق به حقیقت غایی دست یابد .انسان هیچ حکمت
و فضیلتی ندارد به جز آنچه که از امام دریافات کناد (هماان .)3۶0 ،در واقاع «پیوساته
امامت چرخ زیرین تمامی تأویالت و فلسفه آن بوده است» (غالب.)98 ،
امام اسماعیلی سرچشمه زنده همه علوم است کاه باه کاار تعلایم مایپاردازد .اماام
مرجعیّت خود را از پیامبر و وصیّ او به دست می آورد ،و مرجعیّت آنها نیازاز قلمارو
باالتر نفس ،از عالم فرشتگان که ناقل علم الهی به پایین هستند ،نشأت میگیرد .علمای
ی عادی بدان نیاز دارد ،تا حادّی ،آن چیازی اسات کاه ماا ایناک باه
که یک انسان فان ن
صورت خاص از آن به دین تعبیر می کنیم .این علم الزاما تعلیم امام حیّ حاضار را نیاز
که یگانه کسی است که بر نوشتهها و تعالیم گذشته مُهر تأیید و اعتباار مایزناد شاامل
17 می شود (واکر ،حمیدالدین کرمانی .)94 ،امامان در واقع ایجاد کننده معرفتند و پیامهاای
آن ها حکمت و فلسفه عقلی است (علی بن محمد بان ولیاد .)101-103 ،اساماعیلیان
تفسیر و بیان ظاهر و تنزیل قرآن را وظیفه پیامبر (ص) ،اما تأویل و ارشاد به باطن آن را
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
از وظایف اماام وصای و جانشاین او مای دانناد (قاضای نعماان ،تأویال الادعائم19 ،
سجستانی ،االفتخار 71 ،ادریس 18۶ ،و .)273
پیامبران دارای یک قسم علم هستند که کرمانی آن را «علم تأییدی» میخواند ،یعنای
علمی که از طریق الهام به دست آمده است و در مقابل آن ،علم دیگری هسات کاه وی
آن را «علم تعلیمی» مینامد ،یعنی دانشی که از راه تعلیم حاصل شدهاست (راحه العقل،
.)1۶9مثال خوبی از علم پیامبران ،توانایی آن ها در درک نظم ،ترتیاب و حرکاات دراز
مدّت افالک سماوی است .علم نجوم از این منظر ،علمی پیامبرانه است بدان معناا کاه
پیامبران آورنده آن برای انسانها هستند تنها آنها میتوانناد علام نجاوم را توضایح و
تبیین کنند ،اگرچه اکنون اشخاص دیگری باه تعلایم آن اشاتغال دارناد (هماان.)18۶ ،
دومین جنبه چنین علمی آن است که پیامبر میداناد چگوناه باا اباداع طریقاهای بارای
انسانهای معمولی آن ها را قادر سازد که آنچه را نمیتوانند با چشم به وضوح ببینناد و
بفهمند ،به تصور درآورند .توجه عمده و جدیتر پیامبر معطوف به این است که چگونه
مُدل یا نمونه مؤثری از بهشت و دوزخ بسازد ،و این چنان است که کسای بخواهاد در
زُهدان مادر به جنین نشان دهد که دنیایی که بدان قدم خواهد گذاشت ،چگوناه جاایی
پیچیده تر شدن عقاید آنها شده است .در واقع مایتاوان نهضات اساماعیلیه را نهضاتی
فلسفی و دینی نامید .جمع بین دین و فلسفه یکی از روشهای داعیاان اساماعیلی باود
(ناصرخسرو ،جامع الحکمتین .)1۶ ،صرف نظر از علم به موضوعات و مساائل دینای-
همچون قرآن ،تفسیر قرآن ،احادیاث نباوی و قصاص انبیااا و تأویال اساماعیلی ایان
نوشتهها -از داعی انتظار میرود که تقریبا علمی جاامع و دائارهالمعاارف گوناه داشاته
باشد :منطق ،فلسفه ،تاریخ و جغرافیا به طور یکسان باید از جمله کمااالت او باشاد تاا
بتواند در میان دانشمندان و علمای دیگر به هر بحثی بپردازد ،و باه هار حجتای پاساخ
گوید و در هر زمینهای از فضل و دانش شکستناپذیر باشد .داعی اسماعیلی معلوماتش
محدود به مسائل و علوم اسالمی نظیر فقه ،حدیث ،تفسیر و تأویل نبود بلکه ساعی در
شناخت اصول مذاهب گذشته همچون یهودیت ،مسیحیت و زردشتیگری داشت (تامر،
تاریخ االسماعیلیه .)184/2 ،داعی آشکارا تشویق مایشاد کاه باا اشاخاص برجساته و
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان
بزرگان شهر و کشور خود ،و نیز گزیدگان سیاسی و فکاری آن ،باه ویاژه گاروه اخیار
تماس داشته باشد .در بحث و گفت وگو با علما و دانشمندان غیر اسماعیلی وارد شود،
زیرا در این مباحثات علم و دانش داعی صیقل میخورد و پیشرفت میکرد .حتّای اگار
بالفطره مردی هوشمند بود ،این کار او را هوشمندتر مایکارد و از آن مهامتار ،از ایان
طریق در فنّ مناظره و مجادله مهارت می یافت .داشتن عطش برای علام و داناش یاک
فضیلت است :نادان و جاهل نباید از پرسیدن و سؤال کردن شرم داشاته باشاد و حتّای
انسان دانا ،وقتی از چیزی غافل مانده است ،باید بدان اعتراف کند .بااری ،بارای داعای
بهتر آن است که پیش از درگیر شدن در مباحثه با دانشمندان مذاهب مختلف ،آغاز علم
و دانش بیندوزد ،و در فنّ مناظره و مجادله تعلیم کامل ببیند و مهارت پیدا کند .زیرا اگر
داعی در مباحثه یا مناظره ای عمومی شکست یابد یا ثابت شود که استنتاجات منطقی او
غلط و نادرست است و از آوردن دلیل و برهان بازماند اعتبار و حیثیات داعای از باین
می رود و امکان موفقیت و پیروزی دعاوت کااهش ماییاباد (هاالم .)84-85 ،داعیاان
به ندرت در میان مردم ظاهر می شدند بیشتر ترجیح میدادند که با اشخاص معیّنی کاه
19
المؤیدیه شامل هشتصد مجلس از مجالس دعوت است که خود وی آن را تدریس کرده است.
خود برمیگزیدند به گفت وگو بپردازند و سعی میکردند تا کنجکاوی آنهاا را دربااره
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
تعالیم سرّی برانگیزند .قبل از آن که شخص به کیش اسماعیلی درآیاد از او بار پوشایده
داشتن اسرار ،میثاق گرفته می شد .همین که مستجیب با قبول میثاق و خوردن سوگند بر
ذمّه خویش می گرفت که این امور را رعایت کند ،داعی حقاایق حکمات اساماعیلی را
مرحله به مرحله ،بر او القا و تعلیم میکرد .زیرا اگر یکباره این کار را میکرد ممکن بود
از ظرفیت ذهنی نو کیش فراتر باشد ،و از درک و دریافت آن باز ماند .داعی در این امور
به شاگردش میگفت« :تو را آزمون میکنیم .زیرا تو مبتدی هستی و مبتدی مانند کودک
است :تو نخست به کودک شیر می دهی ،و تنها وقتی بزرگتر شد غذاهای مقاویتار و
سفتتر به او میخورانی» (همان.)2۶ ،
داعی در خانه خود برای مستجیبان (گرویدگان به دعاوت) جلساات مانظم تشاکیل
می داد و این وظیفه ای بود که نیاز به تبحّر و مهارتهای آموزشی و تربیتی داشات .وی
می بایست دروس و تقریرات خود را درخاور ظرفیات و هاوش و اساتعداد مساتمعان
ترتیب دهد .تعداد درس و تعلیم ،به دقّت ،مطابق ظرفیت و هوش و استعداد و توانایی
شاگرد تنظیم و محاسبه می شد درست همانگونه که به طفل نوزاد در ابتدا غذای زیااد
نمیخورانند تا زنده بماند .داعی باید به همه پرسش های مستجیبان پاسخ گوید ،امّا این
داعیان ،صرفنظر از مقام و مرتبه آنان ،اهمیت فوق العاده داشت ،دانساتن زباان محلای
بود .وقتی داعی مجبور بود که در میان فرقه ای یا حتّی در یک محیط غیراسالمی مانناد
هند به کار دعوت پردازد ،می بایسات داناش و اطاالع کامال از ماذهب و دیان محال
می داشت ،تا به این طریق بتواند مساعی تبلیغی خود را با ویژگیها و مقتضیات محیط و
اوضاع و احوال محلی سازگاری دهد (همان .)84 ،کاار و وظیفاه مأذوناان و باه ویاژه
مکاسران 1آن است که روی کسانی که مذهب متفاوتی دارند کاار کنناد و باا آنهاا باه
مباحثه بنشینند تا جایی که از آوردن دلیل و برهان باز مانند .به این ترتیب مذهب پیشین
آنها را شکسته و در سرشان فضایی پاک پدید آید .در اینصورت میتاوان پیاام جدیاد
دعوت را در ذهن پاک و صاف آن ها نقش زد .امّا مکاسر فقط کاار مقادماتی را انجاام
می دهد .این کار داعی است که چون شاگرد آماده شد ،پس از ساه روز روزه ،او را باه
کیش اسماعیلی تشرّف دهد و عهد و میثاق نسبت به امامی که در قاهره حکم میراند از
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان
او بگیرد ،و او را به کتمان سِرّ سوگند دهد (هالم .)85 ،در واقع داعیاان نمایخواساتند
فیلسوف شوند ،امّا با استفاده از استدالل های عقلی و تحقیقات مستدل عقالنی در علم،
در مشغله های فکری خود ،خواه و ناخواه به فلسفه گرایش یافتند.
از منظاار تاااریخی حکوماات فاطمیااان همااواره از فعالیاات علمااای علااوم عقلاای در
مراکااز علماای و آموزشاای خااود حمایاات ماایکردنااد .دانااشدوسااتی خلفااا و وزرای
فاطمی 2موجب جذب عالمان علوم مختلف به قاهره شده است .فراهم کردن بساترهای
. 1در سازمان دعوت فاطمیان هر جزیره تحت نظر و ریاست یک داعی عالی رتبه به ناام حجات قارار داشات.
حجت را تعدادی از داعیان متابع او دستیاری و کمک می کردند ،از جمله داعی البالغ که ظاهراً راباط پایگااه
دعوت در هر جزیره و پایگاه مرکزی دعوت در پایتخت فاطمی بود ،داعی مطلق و داعی محدود (محصور) .هر
یک از این داعیان نیز دستیارانی داشتند که به طور کلی مأذو ن خوانده می شدند .پایین ترین مرتبه رسامی در
این سلسله مراتب مأذونن مکاسر بود که با حذف مأذون ،فقط مکاسر خوانده می شد وظیفه اصلی مکاسر آن
بود که نوکیشان یا گروندگان بالقوه آتی را جلب و وابستگیهای آنها را به مذاهب قبلی قطع کند (مقاله «باب»،
دفتری ،دائره المعارف بزرگ اسالمی ،ص .)229
. 2علم دوستی و حمایت خلفا و وزرای فاطمی از عالمان در منابع گوناگون مربوط به عصر فاطمیان آمده است
(نک .ابن أبی أصیبعه ،عیون األنباء فی طبقات األطباء 2/549 ،قفطی 2۶8 ،ابن الدواداری ۶/257 ،ابان تغاری
21
بردی 4/178 ،مقریزی.)2/119 ،
مناسب 1برای فعالیت های علوم عقلی دانشمندان در قااهره یکای دیگار از جلاوههاای
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
دانشدوستی و عقل گرایی خلفا و وزرای فاطمی است .ظهور اندیشمندان علاوم عقلای
نظیر ابن هیثم (ابن ابی اصیبعه ،)90/2 ،ابن یونس (ابان خلکاان ،)375/1 ،حمیدالادین
کرمانی ،أحمد بن محمد حاسب (همان 299/1 ،و ،)341/1مؤیّد فیالدین شیرازی ،ابن
عین زربی (ابن ابی اصیبعه ،)570 ،مظفر بن معرف (همان ،)571 ،رشید الدین احمد بن
قاضی ،ابن ابی صلت (سیوطی )539/1 ،و نظایر اینها در چنین بساترهایی نشااندهناده
جایگاه مطلوب علوم گوناگون در مصر دوره فاطمی است.
نتیجهگیری
اسماعیلیه بر خالف بسیاری از دیگار ماذاهب اساالمی ،فراگیاری علام و داناش و
آموختن حکمت و علم سایر ادیان و ملل را از جمله واجبات می دانسات .ایان مساأله
یکی از وجوه تمایز اسماعیلیان با سایر ماذاهب اساالمی اسات .نگااه هساتی شناساانه
اسماعیلیان مستلزم نگاهی جامع و علمی بود که نظریه پاردازان آنهاا هماواره ساعی در
رعایت جامعیت و علمی بودن آن داشتند .الزمه این نظریه آن بود که داعیان اساماعیلی
نیز به آموختن علوم ،عقاید ادیان و مذاهب و زباانهاای مختلاف روی آورناد .اماماان
.1تأسیس دارالعلم یکی از این بسترهاست الخطط ،المقریزی 1/459 ،مجالس الحکمه نیز یکای دیگار از ایان 22
بسترهاست (همان 4۶0 ،همچنین نک به :قاضی نعمان ،المجالس و المسایرات.)487 ،
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
منابع
ا ابن أبی أصیبعه ،موفق الدین أبوالعباس أحمد بن القاسم الخزرجی ،عیوون األنبواء فوی
طبقات األطباء ،القاهره.1299-1300 :
ا ابن الدواداری ،ابوبکر بن عبدا ،،کنز الدُرَر و جامع الغُوررر ،الادره المضایه فای اخباار
الدوله الفاطمیه ،تحقیق صالح الدین المنجد ،قاهره :المعهد اآللمانی لآلثار19۶1 ،م.
ا ابن تغری بردی األتابکی ،جمال الدین ابی المحاسن ،النجوم الزاهره فی ملوک مصور و
القاهره ،قاهره :وزاره الثقافه و اإلرشاد القومی193۶ ،م.
ا ابن حوشب ،جعفربن منصورالیمن ،العالم و الغالم ،تصحیح مصطفی غالاب ،بیاروت:
بینا1403/1983 ،ق.
ا ابن خلکان ،أبی العباس احمد بن أبی بکر ،وفیات األعیان و انباء الزمان ،بیجا :باوالق،
1299ق.
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان
ا ابویعقوب سجستانی ،اسحاق بن احمد ،اثبات النبوات ،تحقیق عارف تامر ،چاپ دوم،
بیروت :دارالمشرق ،بی تا.
ا ابویعقوب سجستانی ،اسحاق بن احمد ،االفتخار ،تحقیق مصطفی غالاب ،بیاروت :دار
االندلس ،بی تا.
ا ابویعقوب سجستانی ،اسحاق بن احمد المقالید الملکوتیه ،تحقیاق حساین پونااواال و
اسماعیل قربان ،تونس :دار الغرب االسالمی 1432 ،ق.
ا ابویعقوب سجستانی ،اسحاق بن احمد الینوابیع ،بیاروت :المکتاب التجااری ،تحقیاق
مصطفی غالب19۶5 ،م.
ا استرویوا ،لودمیال والدیمیروناا ،تواریخ اسوماعیلیان در سوده هوای 5-7ه.ق 11-13 /م،
ترجمه دکتر پروین منزوی ،چاپ اول ،تهران :نشر اشاره1371 ،ش.
ا تامر ،عارف :تاریخ اإلسماعیلیه؛ من المغرب إلوی المشورق ،ط األولای ،لنادن :مؤسساه
الرئیس الکتب و النشر1991 ،م.
ا جان احمدی ،فاطمه ،ساالریه ،صفورا « :سیاست علمی و فرهنگی فاطمیان در مصار»،
23 فصلنامه تاریخ اسالم ،ش اول ،سال سیزدهم ،بهار 1391ش.
ا ادریس ،داعای عمادالادین قرشای :زهور المعوانی ،تحقیاق مصاطفی غالاب ،بیاروت:
Downloaded from journal.isihistory.ir at 17:15 +0330 on Thursday March 11th 2021
داراالندلس1973 :م.
ا دفتری ،فرهاد ،ذیل «باب» ،دائره المعارف بزرگ اساالمی ،زیار نظار کااظم موساوی
بجنوردی ،تهران :بنیاد دائره المعارف بزرگ اسالمی13۶7 ،ش.
ا روزنتال ،فرانتس ،دانش پیروزمند ،ترجماه علیرضاا پالساید ،تهاران :نشار گساترده،
1392ش.
ا سیوطی ،جالل الدین عبدالرحمن بن محمد بن عثمان ،حسن المحاضره فی تاریخ مصر
و القاهره ،بیروتریال1418 ،ق.
ا الشیرازی ،المؤید فی الدین الداعی ثقه االمام االسالم ،المجوالس المستنصوریه ،تحقیاق
محمد کامل حسین ،قاهره :دارالفکر العربی ،دون التاریخ.
ا عطااا ،،خضر أحمد :الحیاه الفکریه فوی مصور فوی العصور الفواطمی ،الطبعاه األولای،
أبوظبی :دارالفکر العربی ،بی تا.
ا علی بن محمد بن ولید ،تاج العقائد ،تحقیق عارف تامر ،بیروت :دارالمشرقین198۶ ،م.
ا عنان ،محمد عبدا ،،الحاکم بامراهلل و اسرار الدعوه الفاطمیه ،قاهره :موسساه الخاانجی،
189۶م.
ا مسکوب ،شاهرخ چند گفتار در فرهنگ ایران ،تهران :نشر زنده زود1371 ،ش.
ا مقریزی ،احمد بن علی :اتعاظ الحنفاء بأخبار االئموه الفواطمیین الخلفوا ،تحقیاق جماال
الدین الشیال ،قاهره :وزاره األوقاف199۶ ،م.
ا مقریزی ،احمد بن علی ،المواعظ و االعتبار بذکر الخطط و اآلثار ،تحقیق خلیل منصاور،
بیروت :دارالکتب العلمیه1418 ،ق.
ا منصور الیمن ،جعفر :الفترات و القرانات ،نسخه خطیه بمکتباه الادکتور محماد کامال
حسین ،ورقه .2
ا ناصر خسرو قبادیانی مروزی :جامع الحکمتین ،به کوشش هنری کربن و محمد معین،
تهران :طهوری13۶3 ،ش.
ا ناصر خسرو قبادیانی :زاد المسافرین ،تصحیح محمد باذل الارحمن ،تهاران :اسااطیر،
1383ش.
علم و علمآموزی در آموزههای اسماعیلی در دوره خالفت فاطمیان