Professional Documents
Culture Documents
Biblical Preaching - Farsi. 5-10
Biblical Preaching - Farsi. 5-10
قدرت هدف
بنابراین یک موعظه تبلیغی هدف خود را مطابق با اهداف کتاب مقدس می یابد.
فرد در معرض دید اول باید بفهمد که چرا یک قسمت خاص در کتاب مقدس گنجانده شده است ،و با این
حساب تصمیم #بگیرد که خدا می خواهد امروز #از طریق #موعظه در شنوندگان خود چه کاری انجام دهد.
کتاب مقدس الهام گرفته شده است تا بتوانیم" #کافی و مجهز برای هر کار خوب" باشیم ( 2تیم17-16 :3 .
.)NASB
از این نتیجه می شود که یک معرض دید باید بتواند کیفیت زندگی #یا چه کارهای خوب حاصل از موعظه
و شنیدن موعظه خود را بیان کند.
پائول به تیموتی #گفت ،ما از طریق ( )1آموزش یک آموزه )2( ،رد برخی خطاهای اعتقادی یا عملی ( ،
)3تصحیح آنچه اشتباه است ،و ( )4آموزش صحیح زندگی #به هدف خود رسیدیم#.
با این وجود مربیان می فهمند #که بیان موثر #هدف فراتر #از رویه است و رفتار قابل مشاهده ای را توصیف#
می کند که باید به عنوان یک آموزش مناسب باشد.
یک بیانیه هدف نه تنها مقصد و مسیری را که برای رسیدن به آنجا دنبال خواهیم کرد ،توصیف می کند ،
بلکه در صورت امکان نشان می دهد که چگونه می توان از ورود #خود مطلع شد.
اگر ما درمورد #اینکه کجا می خواهیم روشن نباشیم ،بدون شک در جای دیگری #به زمین خواهیم نشست.
Roy B. Zuckلیستی از افعال با ارزش برای بیان اهداف دوره تهیه کرده و همچنین برای مقابله با دانش
و بینش (حوزه شناختی) و نگرشها #و کنشها (حوزه عاطفی) مفید است.
این لیست در جدول 1تکثیر شده است.
در حالی که موعظه با سخنرانی #تفاوت معناداری #دارد ،اما بیان هدف یک موعظه به عنوان یک هدف
آموزشی ، #موعظه را مستقیم و مثرتر #می کند.
در اینجا برخی از اهداف بیان شده با اصطالحات قابل اندازه گیری وجود #دارد:
شنونده باید توجیه را با ایمان درک کند و بتواند تعریف #ساده ای از آموزه را بنویسد.
(خواه شنوندگان واقعا ً تعریف #را بنویسند #یا نه ،یک واعظ اگر به گونه ای تبلیغ کند بسیار خاص تر خواهد
بود).
شنونده باید بتواند #مواهب معنوی #را لیست کند و مشخص کند که به او کدام هدایا داده شده است.
شنونده باید بتواند #نام حداقل یک غیر مسیحی را بنویسد و باید تصمیم بگیرد که هر دو هفته برای آن
شخص دعا کند.
(اگر کسی به مدت دو هفته کاری انجام دهد ،شانس بیشتری برای انجام آن برای چندین ماه دارد).
شنوندگان من باید یک وضعیت #اخالقی بی تفاوت را که مسیحیان در آن مخالف هستند شناسایی کنند و
بتوانند از طریق نحوه رفتار در آن شرایط #فکر کنند.
جدول 1
اگر که هدف... دانش بینش نگرش مهارت
باشد:
سپس فعل فهرست تبعیض قائل شدن تعیین به تفسیر
می تواند ...باشد: حالت بین توسعه دادن درخواست دادن
برشمردن متمایز #کردن اطمینان داشته درونی کردن
از بر خواندن بین باش تولید کردن
به خاطر #آوردن مقایسه کنید قدردانی استفاده کردن
نوشتن تضاد متقاعد شدن تمرین
شناسایی کردن طبقه بندی کردن حساس باش مطالعه
حفظ کردن انتخاب کنید خود را متعهد به حل
می دانم انتخاب کنید مشتاق #باشید تجربه
پی گیری جداگانه ،مجزا میل به توضیح
مشخص کردن ارزیابی #کردن همدردی #با برقراری ارتباط
آگاه شدن معاینه کردن چشم انداز کمک در
آشنا شدن با درک کردن طرح دعا کردن در
آگاه شدن از تأمل در احساس رضایت# مورد
تعريف #كردن فکر کردن از
توصیف #کردن تشخیص دادن
تشخیص فهمیدن
کشف کردن
جماعت باید بفهمند که خدا چگونه آنها را دوست دارد و حداقل یکی از راههایی که این عشق باعث امنیت
آنها می شود را توضیح دهد.
مسیحیان باید بتوانند #آنچه را كه مردم باید مسیحی شوند باور كنند و باید برنامه ریزی كنند كه در هفته آینده
حداقل با یك نفر در مورد #خداوند صحبت كنند.
شنوندگان باید از ضرورت مطالعه کتاب مقدس متقاعد شوند و باید در یک کالس کتاب مقدس در کلیسا ،
یک کالس کتاب مقدس در خانه ،یا یک دوره مکاتبات کتاب مقدس ثبت نام کنند.
اهداف چارچوبی که نتایج قابل اندازه گیری را توصیف #می کنند ،واعظ را مجبور #می کند تا در مورد
چگونگی تغییر نگرش و رفتار تأمل کند.
این به نوبه خود او را قادر #می سازد تا در استفاده از حقیقت در زندگی #ملموس تر باشد.
از این گذشته ،اگر یک موعظه به نتیجه ای برسد ،باید کاری را به انجام برساند#.
دیوید اسمیت ،واعظ اسکاتلندی ،موعظه ای را چنین توصیف #می کند
"یک سخنرانی با یک حرکت به پایان رسید ".بنابراین ،یكی از ابزارهای موثر #برای وارد #كردن هدف در
موعظه ،نوشتن نتیجه گیری با هدف در نظر گرفته شده است.
اگر هنگام شروع #به کار آنچه می خواهیم انجام دهیم ،می دانیم با کارایی #بیشتری فکر خود را متمرکز می
کنیم.
107-111
مفاهیم جدید
هدف
نتایج قابل اندازه گیری
تعاریف
نتایج قابل اندازه گیری -هدف موعظه ای که از نظر رفتار #مشاهده پذیر بیان شده است.
هدف -آنچه فرد انتظار دارد در اثر شنیدن این موعظه در شنونده اتفاق بیفتد.
112
فصل 6
اشکالی که موعظه ها به خود می گیرند
ساموئل جانسون مشاهده کرد که "مردم باید به همان اندازه که باید مطلع شوند ،یادآوری #شوند".
با توجه به توصیه های او ،بیایید لحظه ای مکث کنیم تا منطقه ای را که سفر کرده ایم بررسی #کنیم.
از طریق #مطالعه متن ،باید ایده تفسیری را با بیان واضح آنچه نویسنده درباره اش صحبت می کرد و آنچه
راجع به آنچه صحبت می کرد ،تعیین می کردیم#.
در تالش برای بیان تفسیر با مخاطبان معاصر ،ما ایده را با سه سوال توسعه بررسی #کردیم:
معنی آن چیست؟
آیا واقعا ً درست است؟ چه فرقی #می کند؟ از این رو ،ما یک ایده خانگی را ارائه می دهیم که مفهوم کتاب
مقدس را به مردان و زنان مدرن مرتبط می کند.
عالوه بر این ،ما برای موعظه هدف تعیین کردیم.
بنابراین ،در این مرحله ،باید بدانیم که چه چیزی را باید تبلیغ کنیم و چرا آن را تبلیغ می کنیم.
حال س beforeالی که پیش روی ماست این است:
برای انجام هدف با این ایده چه باید کرد؟
موعظه چه شکلی به خود می گیرد؟
مرحله 7با فکر کردن در مورد ایده خانگی ،بپرسید خودتان چگونه باید با این ایده برخورد #کرد
برای رسیدن به هدف خود.
115-118
واعظ قصد #دارد شنوندگان خود را متقاعد کند که آموزه معاد در مرکز #مسیحیت نهفته است.
این ایده در مقدمه بیان شده است و نکات اصلی از آن به عنوان یک سری استدالل دفاع می کنند .در فرم
کلی موعظه به این شکل است:
.Iاگر مسیحیان قیام نکنند ،ایمان مسیحی #فاقد محتوای معتبر است (ح.)14-12 .
الف) اگر مردگان قیام نکنند ،نتیجه می شود #که مسیح قیام #نکرده است.
ب -اگر مسیح قیام نکرد ،انجیل یک توهم است.
ج) اگر انجیل خیالی است ،ایمان ما به آن انجیل هیچ ماده ای ندارد.
(دلیل دوم اینکه ایمان مسیحی بی ارزش است مگر اینکه مسیحیان قیام کنند)..
دوم اگر مسیحیان قیام نکنند ،رسوالن دروغگویان حقیر هستند (آیه .)15
الف -از آنجا که رسوالن همه قیام عیسی را تبلیغ می کردند ،که اگر قیامتی #وجود نداشته باشد ،نمی
توانست رخ دهد ،بنابراین آنها "شاهدان دروغین" هستند.
ب -آنها از زمانی که شهادت دروغین راجع به خدا ،که ادعا کردند #عیسی را از مرگ زنده کرده ،
شهادت دادند ،در بدترین نوع دروغ #گناهکارند.
(استدالل سوم اینکه چرا ایمان مسیحی بدون معاد بی ارزش است).
من من اگر مسیحیان قیام نکنند ،ایمان مسیحی #بی فایده است (آیات .)17-16
الف) اگر قیام #مسیح اتفاق نیفتاده باشد ،در صورت عدم زنده شدن مردگان ،اثرات منسوب به آن معتبر
نیستند.
ب .بنابراین ،مسیحیان هنوز در گناهان خود هستند.
منجی مرده اصال نجات دهنده نیست.
(استدالل چهارم مورد #بررسی قرار)... #
چهارم اگر مسیحیان قیام #نکنند ،مسیحیان امیدی ندارند (آیات.)19-18 .
الف) اگر قیامتی #وجود نداشته باشد ،عیسی بزرگ نشده است و مرگ او هیچ نتیجه ای نداشته است.
ب) از این رو نتیجه می شود که مقدسین "از بین رفته اند".
ج -مسیحیانی #که در انتظار #زندگی آینده برای مسیح رنج می برند ،باید مورد #رقت قرار #گیرند.
بدون قیامت ،امیدی که آنها را پایدار می کند فقط آرزو #است.
نتیجه گیری :رستاخیز #مردگان بعنوان آموزه ای مهم در مسیحیت مطرح است.
اگر سقوط کند ،کل سیستم ایمان مسیحی با آن فرو #پاشیده و انجیل مسیحی و واعظان آن چیزی به دنیا نمی
دهند.
از آنجا که مسیح زنده شده است ،اعتقاد به معاد و ایمان مسیحی بر پایه ای محکم استوار است.
در ابتدا ،ایده توضیح داده شد و ثابت شد که ایده یکسان است ،زیرا هر دو موعظه ،ایده موعظه را در
مقدمه بیان می کنند و سپس آن را توسعه می دهند.
آنچه باید تشخیص داده شود این است که موعظه ها در جهات مختلف گسترش می یابند تا اهداف مختلفی
انجام دهند.
.Iما باید به خاطر خدا تابع هر نهاد بشری #باشیم (.)25-21 ، 12-11 :2
الف -تسلیم باعث شکوه خداوند می شود (.)12 2:11
ب .مسیح تسلیم شدن حتی در برابر #نهادهایی را که علیه او بد کار کردند نشان می دهد (.)25-21 :2
.1او کامال بی گناه بود (آیه .)22
.2او ساکت ماند و به خدا اعتماد کرد (آیه .)23
.3رنج های او فدیه ای بود (آیات.)25-24 .
(این اصل چه تفاوتی باید در زندگی روزمره ایجاد کند؟)
من این اصل اتخاذ روح مطیع به خاطر خدا باید در روابط اجتماعی ما حاکم باشد ( 20 -13 :2؛ .)7-1 :3
الف .ما باید به خاطر خدا در برابر رهبران مدنی تسلیم شویم (.)17-13 :2
ب -ما باید در راه خدا تسلیم کارفرمایان خود شویم (.)20-18 :2
ج -ما باید در راه خدا تسلیم همسران خود شویم (.)7-1 :3
.1همسران باید نسبت به شوهر خود روح مطیعی داشته باشند (آیات .)6-1
.2شوهرها باید نسبت به همسرانشان روح مطیعی داشته باشند (آیه .)7
نتیجه گیری" :بگذارید همه از نظر روحی هماهنگ ،دلسوز ،برادرانه ،مهربان و متواضع باشند ؛ بدی
را به خاطر بدی یا توهین را برای توهین بازگردانید ،بلکه به جای آن نعمت بدهید ؛ زیرا شما به همین
منظور فرا خوانده شده اید که ممکن است یک نعمت به ارث ببرید.)NASB 9 -8 :3(" .
موضوعی که باید تکمیل شود
الگوی چهارم فقط موضوع را در مقدمه ارائه می دهد ،نه کل ایده ،و نکات اصلی موضوع #را کامل می
کند.
بدون شک ،این فرم تکمیل شده از موضوع ، #متداول ترین شکل است و بسیاری از واعظین جذب شده به
اصول و اصالت ،هرگز متفاوت از آن نیستند.
در دست یک واعظ ماهر ،موعظه ای با این الگو می تواند احساس تنش و اوج قوی داشته باشد.
جیمز اس .استوارت ،در گزارشی #از عبرانیان ، 25-22 :12یک مطالعه موردی #را ارائه می دهد.
در مقدمه ،استوارت موضوع خود را مشخص می کند .او به ما گفت ،نویسنده عبرانیان " ،پنج چیز در
مورد مشارکت پرستش مسیحیان ما در کلیسا می گوید#".
هدف از موعظه این است که "هنگامی که در عبادتگاههای خود دور هم جمع می شویم ،به ما بفهماند که
ثروت میراث خود را بدانیم".
با بیان این موضوع ، #هر نقطه از بدن به تکمیل آن کمک می کند.
.Iاین یک معاشرت معنوی است" :شما به کوه صهیون ،شهر خدای زنده ،اورشلیم #آسمانی آمده اید" (آیه
.)22
مسیحیان با آن جهان معنوی مرئی که تنها واقعیت غایی است ارتباط مستقیم دارند.
("من به واقعیت دوم اشاره می کنم که متن ما در مورد #مشارکت عبادت مسیحی تأکید می کند)".
من این یك شركت جهانی است" :شما به كلیسای اولدادی كه در بهشت نوشته شده اند آمده اید" (آیه .)23
مسیحیان اعضای بزرگترین مشارکت روی زمین ،کلیسای جهانی هستند.
("من به سومین توصیفی که او از همنشینی ما در پرستش مسیحیان ارائه می دهد ،می پردازم)".
من من این یک معاشرت جاودانه است" :شما به هزاران فرشته در آراسته جشن آمده اید و به ارواح
انسانهای عادل کامل رسیده اید" (آیه .)23
وقتی مسیحیان در حال عبادت هستند ،عزیزانشان در آن طرف نزدیک آنها هستند و ابر شاهدان آنها را
احاطه کرده است.
چهارم این یک معاشرت الهی است" :شما به خدای همه قاضیان و به عیسی واسطه عهد جدید آمده اید"
(آیات .)24-23در پرستش شما ،او به آنها می گوید که اکنون به قلب اصلی ماجرا برسند ،همانطور #که
در عیسی مسیح به خدا رسیده اید.
("او یک واقعیت دیگر در مورد معاشرت ما در عبادت را اضافه می کند ،و بنابراین پایان می یابد)".
119-122
Vاین یک رفاقت فدیه دهنده است" :شما به خون پاشیدن رسیده اید ،که از چیزهای بهتر از هابیل صحبت
می کند" (آیه .)24
"هنگامی که گناهان ما برای مجازات و انتقام از خدا فریاد می زنند ،اتفاق دیگری نیز می افتد خون مسیح
بلندتر گریه می کند ،گریه گناهان ما را تحمل می کند و ساکت می کند ،و خدا به خاطر مسیح می بخشد.
استوارت به طور رسمی نتیجه گیری #نمی کند ،اما درعوض ،نکته آخر او خاتمه بخشیدن موعظه است.
توجه داشته باشید که هر نقطه جداگانه مربوط به نکته قبلی نیست بلکه فقط به موضوعی است که تکمیل
می کند.
داستانی که گفته می شود موعظه ها همچنین اگر بیننده با بینش و تخیل یک داستان کتاب مقدس را تعریف
کند ،ایده هایی را بیان می کند.
متأسفانه ،با برخی استداللهای #شکنجه شده ،ما خود را متقاعد کرده ایم که داستانها #متعلق به کودکان است
و آن بزرگساالن بالغ اصول خود را بدون هیچ گونه پوشش قندی #رعایت می کنند.
بنابراین ما داستان هایی را به مهد کودک منتقل می کنیم یا رمان خود را در تعطیالت فقط به عنوان راهی
برای گذراندن وقت با خود حمل می کنیم.
در صورت #مشاهده تأثیرات داستان های تأثیرگذار #بر همه ما ،امتیازهای #کمی که به داستان داده ایم باید به
سمت باال تجدید نظر شود.
تلویزیون با آنها فراوان است -بعضی نامرغوب ،بعضی سایه ،بعضی متزلزل ،بعضی #ارزشمند -اما
درام تلویزیونی مخاطب را به خود جلب می کند و ارزش های آن را شکل می دهد.
آینده فرهنگ ما ممکن است به داستانهایی #بستگی داشته باشد که تخیل و ذهن این نسل و فرزندانش #را به
خود جلب کند.
هرکسی که کتاب مقدس را دوست دارد باید برای داستان ارزش قائل شود ،زیرا کتاب مقدس هرچه باشد ،
این یک کتاب داستان است.
الهیات عهد عتیق در روایتهایی از مردان و زنانی آمده است که برای تهیه کاالهای دست ساز خود فرار
می کنند و دیگران که خدا را آنقدر جدی می گیرند #که زندگی #خود را با او شرط ببندند.
هنگامی که عیسی ظاهر شد ،او با گفتن داستانهایی آمد و بیشتر #آنها وارد فرهنگ عامیانه جهان شده اند.
در حقیقت ،او آنقدر قصه گو درخشان بود که ما گاهی اوقات الهیات عمیق مبدل در داستانهای او راجع به
یک بزهکار سرکش و برادر نابکارش ، #فریسیان متدین ،گنجینه های دفن شده و تاجری که قرار #مالقات
غیر منتظره ای با مرگ داشت ،از دست می دهیم.
با این وجود موعظه روایی #فقط جزئیات یک داستان را تکرار نمی کند مانند بازگو #کردن یک شوخی بی
معنی و فرسوده.
واعظ از طریق داستان ایده هایی را بیان می کند.
در یک موعظه روایی ، #مانند هر موعظه دیگر ،یک ایده اصلی همچنان با ایده های دیگر پشتیبانی #می
شود ،اما محتوای حمایت کننده از نکات مستقیما ً از حوادث داستان استخراج می شود.
به عبارت دیگر ،جزئیات داستان برای طرح یک نکته در کنار هم قرار گرفته اند و همه نکات ایده اصلی
موعظه را توسعه می دهند.
هنگامی که مخاطب داستان را می شنود و به ایده های گوینده می رسد بدون اینکه وی مستقیما ً آنها را بیان
کند ،روایت ها بسیار موثر #به نظر می رسند.
استنلی کوبریک ،کارگردان فیلم سینمایی ،در مصاحبه ای که در Timeمنتشر شد ،در مورد قدرت ایده
غیر مستقیم صحبت کرد:
"ماهیت شکل دراماتیک این است که اجازه دهد یک ایده بدون بیان صریح آن به ذهن مردم برسد.
وقتی چیزی را مستقیم می گویید ،به همان اندازه که اجازه می دهید مردم خودشان آن را کشف کنند ،
قدرت آن زیاد نیست" .
اینکه نکات بیان شود یا فقط ضمنی باشد ،به مهارت واعظ ،هدف موعظه و آگاهی مخاطبان بستگی
دارد.
در هر صورت ،داستان باید پیش برود #تا شنوندگان با افکار ،انگیزه ها ،واکنش ها و منطقی سازی
شخصیت های کتاب مقدس همذات پنداری کنند و در این بینش نیز بینش کسب کنند.
موعظه ها همچنین به صورت استقرایی ،استنباطی #یا از طریق ترکیبی از هر دو توسعه می یابند.
در موعظه های قیاسی ، #این ایده به عنوان بخشی از مقدمه ظاهر می شود و بدن آن را توضیح می دهد ،
اثبات می کند یا به کار می برد (شکل 1را ببینید) .سه فرم اول مورد بحث در این فصل از الگوی قیاسی#
پیروی می کنند.
از طرف دیگر ،در یک ترتیب استقرایی ،مقدمه فقط اولین نکته را در موعظه معرفی #می کند ،سپس با
یک انتقال قوی ،هر نقطه جدید به نقطه قبلی پیوند #می یابد تا اینکه ایده در نتیجه گیری ظاهر شود (شکل
1را ببینید) .موعظه های استقرایی همچنین ممکن است از طریق مجموعه ای از مثالهای تجمعی رشد کند
که در صورت جمع شدن به یک اصل کلی منجر می شود.
موعظه های استقرایی #حس کشف را در شنوندگان ایجاد می کند ،گویا خود به خود به این ایده رسیده اند.
استقرا به ویژه در مورد #مخاطبان بی تفاوت یا خصمانه که احتماالً گزاره واعظی را در اوایل موعظه
ارائه دهند ،بسیار مثر است.
هنگامی که پیتر در پنطیکاست -جمعیتی که به تازگی #عیسی را به صلیب کشیده بودند -به خیل مقابله کرد
،او از روشی #استقرایی استفاده کرد که خداوند در آوردن پنج هزار نفر برای پذیرفتن عیسی به عنوان
مسیح و خداوند استفاده کرد.
استقرا و استنباط ممکن است در یک موعظه ترکیب شود.
فرد در معرض دید مقدمه و اولین نکته خود را به صورت #استقرایی توسعه می دهد ،منتهی به بیان ایده
او.
سپس باقیمانده موعظه به صورت #استنباطی برای توضیح ،اثبات یا استفاده از ایده ادامه می یابد.
(شکل 1را ببینید) یک تنوع در آرایش استقرایی -قیاسی مسئله ای است که بررسی شده است.
در مقدمه و نکته اول ،واعظ یک مشکل شخصی یا اخالقی را شناسایی می کند ،ریشه های آن را
بررسی می کند و شاید در مورد راه حل های ناکافی #بحث کند.
در نکته دوم ،او یک اصل یا رویکرد #کتاب مقدس را به مسئله پیشنهاد می کند ،و در بقیه قسمت های
موعظه ،آن را توضیح می دهد ،دفاع می کند یا آن را اعمال می کند.
دسته خاصی از موعظه مورد بررسی ، #تبلیغ وضعیت زندگی است.
در مقدمه ،واعظ در اصطالحات شخصی #خود درباره یک سوال ،مشکل یا تجربه های گیج کننده مانند
افسردگی #یا غم و اندوه بحث می کند.
سپس او ممکن است نشان دهد که مورد #خاص در واقع مسئله کلیتر کالمی یا فلسفی را منعکس می کند.
سرانجام ،او یک راه حل مثبت کتاب مقدس را به روشی #کاربردی #و قابل استفاده ارائه می دهد .بنابراین ،
موعظه به یک پروژه پل سازی #تبدیل می شود که فاصله ای بین نیازهای شخصی از یک طرف #و حقیقت
کتاب مقدس را از طرف دیگر دارد.
موعظه ها می توانند اشکال مختلفی به خود بگیرند ،و مواردی #را که ما مورد بررسی قرار داده ایم نباید
جامع و کامل تلقی کنیم.
کفش نباید به کودک بگوید که چگونه رشد کند.
بنابراین باید اجازه داد که ایده ها و اهداف در ذهن واعظ شکل خاص خود را بگیرند.
برای تست فرم حداقل دو سوال باید مطرح شود:
( )1آیا این پیشرفت آنچه را که این بخش آموزش می دهد ،بیان می کند؟
( )2آیا هدف من با این مخاطبان محقق خواهد شد؟
اگر فرم #با پیام ارتباط برقرار می کند ،به هر حال از آن استفاده کنید .اگر مانعی در آن ایجاد شد ،متناسب
با ایده و هدف کتاب مقدس بیشتر شکل بگیرید#.
مرحله 8پس از تصمیم گیری در مورد چگونگی #توسعه ایده برای رسیدن به هدف خود ،موعظه را بیان
کنید.
هنگامی که یک معمار یک ساختمان را طراحی می کند ،ابتدا با مفهومی برگرفته از عملکرد (آنچه
ساختمان باید انجام دهد) و فرم (شکل ظاهری ساختمان) آغاز می شود.
برای ساختن ساختمان ،معمار ایده خود را به نقشه ای تبدیل می کند که با جزئیات نحوه ترجمه مفهوم به
فوالد ،سنگ و شیشه را نشان می دهد.
واعظ ،مفهومی را از داده های کتاب مقدس و نیاز مخاطبان به دست آورده است ،اکنون باید یک طرح
کلی ،موعظه های اصلی موعظه خود را ایجاد کند.
در حالی که ممکن است محتوا بدون فرم #وجود داشته باشد ،ساختار یک نظم ،وحدت و پیشرفت را به
شما ارائه می دهد .مطمئنا ً هیچ موعظه ای هرگز شکست نخورد زیرا دارای رئوس مطالب قوی بود.
123-127
128-131
مفاهیم جدید
تعاریف
آرایش قیاسی - #این ایده به عنوان بخشی از مقدمه ظاهر می شود ،و بدن آن را توضیح ،اثبات یا اعمال
می کند.
ایده توضیح داده شد -ایده در مقدمه ارائه شده است ،و نکات موعظه مراحل توضیح ایده است.
ترتیب استقرایی -مقدمه فقط اولین نکته را در موعظه معرفی #می کند ،سپس با یک انتقال قوی ، #هر نقطه
جدید به نقطه قبلی پیوند می یابد تا اینکه ایده در نتیجه گیری ظاهر شود.
رئوس مطالب -رابطه بین ایده های موعظه را به سخنران نشان می دهد.
او می تواند با یک نگاه بگوید کدام ایده ها برتر ،تابع و هماهنگ هستند.
اصل اعمال شده -این ایده در مقدمه یا اولین نکته به عنوان اصل ایمان یا زندگی بیان شده است.
باقیمانده موعظه این اصل را در تجربه روزمره اعمال می کند.
گزاره اثبات شد -ایده در مقدمه مانند گزاره بحث بیان شده است.
این نکات گواه این گزاره است.
داستان بیان شده -داستانی از کتاب مقدس به گونه ای روایت می شود که ایده به طور #مستقیم یا با استدالل
توسعه می یابد.
موضوع #کامل شد -موضوع موعظه در مقدمه ظاهر می شود.
نکات اصلی موعظه مکمل های آن موضوع است.
انتقال -با بیان (یا گهگاه با القا) ارتباط منطقی یا روانی #بین مقدمه و بدن ،نقاط درون بدن و بدن و نتیجه
گیری ،به مخاطب اطالع می دهد که واعظ در حال پیشروی #است.
132-133
فصل 7
رئوس مطالب به عنوان اسکلت های فکری عمل می کنند و در بیشتر موعظه ها ،مانند اکثر بدن ها ،
اسکلت کامالً پنهان نمی ماند.
ما نباید این طرح کلی را روی #صفحه نمایش مبتذل قرار دهیم ،گویی اسکلت "نمایشگاه ، Cقربانی#
گرسنگی در هولوکاست" #است.
موثرترین وسیله برای پنهان کردن استخوانهای برهنه موعظه ،از بین بردن اسکلت نیست بلکه با
پوشاندن گوشت است.
مواد حمایتی برای ترسیم خطوطی است که پوست برای استخوان ها یا دیواره های داخل قاب خانه دارد.
مرحله 9طرح کلی را با مواد پشتیبانی #کننده که نکات را توضیح ،اثبات ،کاربرد #یا تقویت می کند ،پر
کنید.
مخاطبان نه به ایده های انتزاعی پاسخ می دهند و نه هیچ کس با خواندن طرح کلی به سمت عمل سوق#
داده شده است.
بنابراین اگر طرح کلی توسعه نیافته باشد ،مخاطب می تواند معنای آن را از دست بدهد و قانع نشود#.
با گسترش موعظه ،شنوندگان چندین سوال را مطرح می کنند:
"تعجب می کنم منظورش از این حرف چیست؟"
"او چه مدرکی برای این گفته دارد؟"
"به نظر چشمگیر می آید ،اما این چگونه در زندگی جواب می دهد؟"
یک واعظ برای شفاف سازی ،تقویت ،اثبات یا استفاده از ایده های خود و قابل فهم و جذاب ساختن آنها ،
از انواع مواد پشتیبان استفاده می کند.
تکرار مجدد
ارائه مجدد از اصل افزونگی #برای بیان ایده "به عبارت دیگر" #استفاده می کند.
دو هدف اساسی دارد.
اول ،تکرار مجدد وضوح می یابد .شنوندگان برخالف خوانندگان ،هنگام گفتن باید آنچه را که گفته می
شود ،دریافت کنند.
آنها نمی توانند برگردند و دوباره آن را بشنوند .اگر در ابتدا ،آنها ما را درک نمی کنند ،پس ما باید آن را
دوباره بگوییم تا خود را شفاف کنیم.
کلوویس جی چاپل در معرفی موعظه ای که درباره زن زنا گرفته شده ،اظهار مجدد می کند.
دانشمندان درباره اینکه این داستان متعلق به کجای پرونده مقدس است مطمئن نیستند .برخی فکر می کنند
که اصالً متعلق به آن نیست.
از بعضی از نسخه های خطی کهن ،حذف شده است.
با این حال ،من نه به عنوان یک دانشمند #بلکه صرفا ً به عنوان یک خواننده کتاب مقدس صحبت می کنم ،
اطمینان دارم که واقعا ً متعلق به آن است.
در اینجا احساس می کنم یک داستان واقعی #است.
اگر این درست نباشد ،واقعیتی #است که خود حقیقت می تواند #از آن بیاموزد.
این داستان نه تنها درست است ،بلکه به قضاوت من واقعیت است.
این سابقه یک واقعه است که در واقع اتفاق افتاده است.
واقعا ً یک نبوغ فوق العاده الزم بود که داستانی را کامالً واقعی #در زندگی #ابداع می کردم.
مطمئنا ً ،با آنچه ما درباره کاتبان و فریسیان می دانیم مطابقت دارد.
با آنچه در مورد خود عیسی می دانیم سازگارتر #است.
تکرار مجدد حقیقت را در شنونده تحت تأثیر قرار می دهد.
چیزی را یک بار بگویید و می توان آن را نادیده گرفت ،اما آن را چندین بار تکرار کنید و در اندیشه و
احساسات او تأکید شود.
تبلیغ کنندگان میلیون ها دالر سرمایه گذاری می کنند تا ایده های خود را در رادیو ، #تلویزیون و مجالت
بیان کنند.
پیتر مارشال با بیان مجدد در موعظه "هنر حرکت کوه ها" بر یک نکته تأکید می کند:
من مطمئن هستم که هر یک از شما بارها این جمله را خوانده اید:
نماز چیزهایی را تغییر می دهد که شما رنگ آمیزی آن را روی پوسترهایی #دیده اید که دیوارهای #اتاق
های مدرسه یکشنبه ما را تزئین می کنند.
شما بارها دیده اید که روی صفحات فلزی #کوچک مهر می شود ،آن را در کتاب مقدس می خوانید ،بارها
از منبر شنیده اید.
اما آیا شما آن را باور دارید؟
آیا در واقع ،صادقانه ،اعتقاد دارید که نماز چیزها را تغییر می دهد؟
آیا تا به حال شده که نماز چیزی را برای شما تغییر دهد؟
نگرش شما نسبت به شرایط #شما
ترس شما از موانع شماست؟
تکرار مجدد با تکرار متفاوت است .تکرار همان حرف را در همان کلمات می زند؛ تکرار مجدد همان
حرف را با کلمات مختلف می زند.
تکرار ممکن است در تمام موعظه مانند یک خودداری برای تقویت یک ایده اصلی به طور سودآوری
مورد استفاده قرار #گیرد ،اما واعظ ماهر یاد می گیرد چندین بار یک نکته را به روش های مختلف بیان
کند.
توضیح و تعریف
اطالعات واقعی
حقایق متشکل از مشاهدات ،مثالها ،آمار و سایر داده ها است که ممکن است جدا از سخنران تأیید شود.
یک واعظ وقتی #اعالم می کند که" :یونانی #زبانی غنی و متنوع است که چندین کلمه برای عشق دارد.
اما از میان این کلمات ،فقط دو کلمه ،فیلیا و اروس در قرن اول تأثیر زیادی #در ادبیات یا اندیشه یونان
داشتند" .
اگر شنونده ای به این کار اهمیت می داد ،می توانست صحت این جمله را با بررسی #کلماتی که یونانیان
برای عشق به کار می بردند ،تأیید کند.
در موعظه اظهارات مشاهدات درباره محتوای #یک متن واقعی #است زیرا شنونده می تواند آنچه را که
کتاب مقدس می گوید ،خود ببیند.
بیشتر آنچه که به عنوان واقعیت رژه می رود ،عقیده ای مبدل است.
یک واعظ می گوید" :در واقع "،بزرگترین تهدید برای اخالق آمریکا تلویزیون است" .
البته ،این اصالً مسئله ای واقعی #نیست ،بلکه فقط یک نظر است.
این نظر بسته به حقایق ممکن است معتبر باشد یا نباشد.
البته واقعیت ها تا زمانی #که با یکدیگر رابطه برقرار نکنند و نتیجه گیری نشوند ،چیزهای احمقانه ای
هستند.
از طرف دیگر ،نظرات به همان احمقانه هستند ،مگر اینکه براساس واقعیت ها ساخته شوند#.
فرد در معرض دید ،مانند هر سخنران اخالقی ، #باید واقعیت های خود را بداند و از اعتبار آنها مطمئن
باشد.
برنارد باروچ می گوید" :هر مردی به عقیده خود حق دارد ،اما هیچ كس حق ندارد در حقایق خود اشتباه
كند".
حقایق نه تنها به شنونده کمک می کند تا درک کند ،بلکه احترام به گوینده را نیز حفظ می کند.
آمار نوع خاصی #از حقایق است که به ما امکان می دهد مقدار زیادی از سرزمین را خیلی سریع بررسی#
کنیم.
آنها به ویژه برای شهروندان در یک جامعه آگاه از اذعان جذاب هستند.
در واقع اشتهای #آمریكا برای آمار سیری #ناپذیر به نظر می رسد و آمارگران یك منبع بی پایان را تأمین می
كنند ،از تعداد ساعاتی كه یك خانواده متوسط #به تلویزیون تماشا می كنند تا درصد خانواده های ناراضی#
در فرهنگ ما.
این وفاداری #به اعداد دام های خاص خود را برای بی گناهان ایجاد کرده است -و فرصت هایی را برای
افراد غیر صادق فراهم #آورده است.
هوای قطعیت بیش از نقطه اعشاری یا درصد #جناحی قرار دارد -حتی در مواردی #که اندازه گیری
غیرقابل شناخت یا پوچ باشد.
تصویری #کالسیک گزارشی #است که سالها پیش منتشر شد مبنی بر اینکه 1/3 33درصد #از کل مجالس
دانشگاه جان هاپکینز با اعضای هیئت علمی ازدواج کرده بودند.
درصد دقیق #بود.
جان هاپکینز در آن زمان فقط سه دانشجو داشت و یکی از آنها با یکی از اعضای هیئت علمی ازدواج
کرد.
واعظانی که مشتاق کسب امتیاز خود هستند ،ممکن است حساس به آمار پشتیبانی #نشده باشند.
یکی از واعظین متذکر گزارش داد " ،من چندی پیش نخواندم که 50درصد از گروه های راک شیطان
پرستی و جادوگری #می کنند و من معتقدم که این رقم #هر روز افزایش #می یابد".
چه کسی شمرد؟ چه کسی شمرده شد؟ چه زمانی؟ جایی که؟
وقتی ارقام #وارد موعظه می شوند ،باید ساده ترین حالت ممکن را داشته باشند بدون اینکه دقت را از بین
ببرند.
اعداد گرد معموالً کافی هستند.
در حالی که ممکن است یک حسابدار تحت تأثیر اطالعاتی قرار #گیرد که در سال 1950جمعیت شیکاگو
3،620،962نفر بود ،درک بسیاری از ما برای رقم "کمی بیش از سه و نیم میلیون" آسان است.
در کار با آمار ،داده ها را می توان با مقایسه آنها با چیزهایی که تجربه مخاطب دارد ،معنی دار و زنده
کرد.
137-142
جیمز اس .استوارت موعظه ای درباره اشعیا 5:30را با برداشتن عبارتی از رابرت براونینگ معرفی #می
کند:
"از بین همه تردیدهایی #که ،همانطور که براونینگ می گوید "،می تواند رپ بزند و در روح ما وارد#
شود " ،ویران کننده ترین آن شک به هدف نهایی خداست".
استوارت مقدمه خود را با مجموعه ای از نقل قول های دیگر توسعه می دهد ،همه به دلیل قدرت بیان آنها
انتخاب شده اند.
او می گوید . . .:این دقیقا ً شکی است که مانند وزنه ای وحشتناک بر بسیاری از زندگی های امروزی
نهفته است.
آنها قبل از مشترک شدن در ایمان تنیسون ،دو بار فکر می کنند:
با این حال ،من شک ندارم #که در سنین یک هدف افزایش یافته است ،و افکار مردم با روند #خورشید
گسترش می یابد.
"کجا شواهدی #بر چنین هدفی وجود دارد؟"
آنها می خواهند بپرسند
. . .بنابراین آنها به همان جایی که جامعه بود بازگشتند.
"غرور باطل ،همه بیهودگی #است".
فریاد توماس هاردی ،از تمام دعاهایتان ،شما كه برای مردم دعا می كنید ،چه فایده ای دارد كه چیزی
بهتر از آنچه در خواب ،تاریك و گنگ است و دست این نمایش بیكار را می چرخاند ،بهتر است؟
"یک شوخی بد" -این حکم نهایی ولتر در مورد #زندگی بود.
بازیگر در حال مرگ گفت" :پرده را ببند ،مضحکه تمام شد".
روش های زیادی #برای صحبت در مورد مکانی که درد در زندگی #ما بازی می کند وجود #دارد.
یک واعظ با بیان کلمات چشمگیرتر #از نظر خود ،یک دیدگاه را خالصه می کند:
"درد پرچم واقعیت را در قلعه قلب شورشی #می کارد".
لك كردن نكته ای با برخی اصطالحات كه در ذهن فرو #می رود ، #احتماالً دلیل اصلی روی آوردن
واعظان به نقل قول ها در موعظه ها است.
وقتی اعتبار قیمت گذاری #را می دهیم ،اساسا ً این کار را برای اخالق انجام می دهیم.
ما همچنین شامل نقل قول برای اقتدار است.
در این حالت وقتی #به آنچه نقل می کنیم اعتبار می دهیم ،این کار را می کنیم زیرا شخصی #که گفته است
در موقعیت #بهتری نسبت به ما صحبت می کند.
ارنست تی .کمبل این کار را در صحبت با مواقعی #انجام می دهد که بیهودگی #ظاهری کاری که ما انجام
می دهیم باعث می شود از مشارکت در کنش اجتماعی عقب نشینی کنیم.
کمپبل می گوید :روز گذشته دیدگاه لئونارد #وولف در مورد کارهای زندگی #ام تحت تأثیر قرار #گرفت.
وی گفت" :من به وضوح می بینم که من عمالً به هیچ چیز نرسیده ام.
جهان امروز و تاریخچه مورچه انسان طی 7-5سال گذشته دقیقا ً همان خواهد بود که اگر من به جای اینکه
در کمیته ها بنشینم و کتاب و یادداشت بنویسم ،پینگ پنگ بازی می کردم#.
بنابراین باید اعتراف نسبتا ً ناپسندی #داشته باشم که باید در طی یک زندگی #طوالنی بین 150،000تا
200،000ساعت کار کامالً بی فایده داشته باشم" .
ما همچنین دیگران را نقل می کنیم زیرا آنها در موقعیت بهتری برای دانستن حقایق یا تفسیر آنها هستند یا
به دلیل اینکه مخاطب ارزیابی آنها را بیشتر می پذیرد.
یک نمایش دهنده که کتاب مقدس را می داند و مردم را می فهمد ،قبالً به گناه اصلی اعتقاد دارد ،اما
ممکن است گزارش کمیسیون جنایت مینه سوتا را به مخاطبان شکاک نقل کند:
هر نوزادی #زندگی را کمی وحشیانه آغاز می کند.
او کامال خودخواه و خودمحور #است.
او هر وقت بخواهد آنچه را که می خواهد می خواهد -بطری ،توجه مادر ،اسباب بازی #همبازی ،ساعت
دایی.
این خواسته ها را به او انكار كنید ،و او خشمگین و پرخاشگرانه ظاهر می شود ،كه قاتل خواهد بود ،
اگر او چنین درمانده نباشد.
او کثیف است .او اخالق ،دانش ،مهارت ندارد.
این بدان معناست که همه کودکان ،نه فقط کودکان خاص ،بزهکار به دنیا می آیند.
اگر اجازه داده شود که در دنیای خودمحوری #نوزادی خود ادامه دهد ،با اعمال سلطه گرانه او برای
برآورده ساختن خواسته هایش ،هر کودکی یک جنایتکار ،یک دزد ،یک قاتل ،یک متجاوز #بزرگ می
شود.
در مواقع #دیگر ،متخصص برای صحبت با اقتدار در مورد موضوعی #بهتر است D. M. Baillie .به نقل
از یك مورخ برای اثبات اینكه مسیحیان اولیه در عقیده خود از كیفیت عقلی برخوردار #بودند:
دکتر ، T. R. Gloverکه در آن دوره [قرون اولیه هجری] از چنین اقتداری #برخوردار بود ،به ما می
گوید که یکی از دالیل پیروزی مسیحیت بر جهان ،تفکر بهتر از بقیه جهان بود.
این نه تنها بهتر می دانست چگونه زندگی #کند و چگونه بمیرد:
همچنین بهتر می دانست چگونه فکر کند.
این "فکر" جهانی بود.
در اینجا یک بخش کامال جالب وجود دارد:
"مسیحی بهترین کتابها را خواند ،آنها را شبیه سازی کرد و آزادترین زندگی فکری دنیا را داشت.
عیسی او را آزاد گذاشته بود تا به واقعیت واقعیت داشته باشد.
جایی برای یک مسیحی نادان وجود ندارد.
از همان آغاز ،هر مسیحی #باید بداند و بفهمد ،و مجبور #بود انجیل ها را بخواند ،باید بتواند #دلیلی برای
ایمان خود ارائه دهد.
آنها درباره عیسی خواندند ،و او را شناختند ، #و دانستند که در کجا ایستاده اند. . .
تفکر در آن جهان باستان چه کسی بوده است؟
بارها و بارها ،آن یک مسیحی بود.
او به دنیا فکر کرد" .
مقامات باید مدارک را داشته باشند.
برای تعیین صالحیت خود باید چندین سوال در مورد هر متخصص پرسیده شود:
( )1آیا تجربه یا آموزش وی این صالحیت را دارد که در این مورد با اقتدار #صحبت کند؟
( )2آیا شهادت مبتنی بر دانش دست اول است؟
( )3آیا مرجع تعصب دارد؟
یک مرجع تعصب اعتماد را برانگیخته نمی کند ،زیرا او تمایل دارد با دالیل موافق #نظرات خود موافق
باشد و از بقیه چشم پوشی کند.
یک مرجع تعصب که برخالف سوگیری #خود صحبت می کند ،البته می تواند #شاهد خوبی باشد.
سخنرانی جورج برنارد #شاو به نمایندگی از مسیحیت از آنجا که اغلب علیه آن صحبت می کرد ،حمایت
محکمی خواهد بود.
( )4مخاطب چگونه شهادت او را می داند؟
آیا او را می شناسند؟
آیا به او احترام می گذارند؟ هنگامی که از یک فرد مبهم به عنوان مرجع استفاده می شود ،باید به
مخاطبان صالحیت خود را برای صحبت در مورد موضوع بگوییم#.
از نقل قول ها باید در موعظه به میزان کم استفاده شود.
یک پیام از منبر نباید مانند یک مقاله اصطالحی باشد.
به طور #کلی ،نقل قول ها باید مختصر باشد.
نقل قول های طوالنی #مدت اغلب نامشخص می شوند و مانع برقراری ارتباط می شوند.
گاهی ممکن است نقل قول طوالنی #تری نقل شود و سپس چند جمله مهم از نقل قول مستقیما ً برای مخاطب
خوانده شود.
اگر آنها را با نوعی طراوت در موعظه معرفی #کنیم ،نقل قول ها افزایش می یابد.
برای جلب یک نقل قول از جمله "" ، "Spurgeon saidپولس نوشت " یا "کتاب مقدس می گوید" #به
تالش کمی نیاز دارد.
اگر آنها را از نو تنظیم #کنیم ،فکر بیشتری #خواسته می شود اما نتیجه بیشتری می یابد:
"این عبارت با جسارت در کتاب مقدس نوشته شده است "" ".پل احساس شدیداً احساس کرد " ....
"این همان چیزی است که چارلز دیکنز سعی داشت به ما بگوید وقتی #مشاهده کرد "" ".بنابراین می توانید
اهمیت این کلمات را در آیه 10جاسازی شده ببینید" #.
روایت
تصاویر
توصیه S. I. Hayakawaبرای سخنرانانی که می خواهند وضوح #بیشتری پیدا کنند مطالعه یک کتاب
آشپزی است زیرا دستور #العمل ها مفاهیم کلی را با تجزیه آنها به مشخصات خاص آنها توضیح می دهند.
به عنوان مثال ،در یک دستور العمل برای بیف ولینگتون #آمده است" :فیله را در تابه برشته باز قرار#
دهید.
آب اضافه نکنید.
نپوشانید #.در فر 425درجه 20 ،تا 25دقیقه تفت دهید" .
مشاوره هایاکاوا مخصوصا ً برای متخصصانی مفید است که دانش گسترده آنها در مورد یک موضوع #می
تواند آنها را از برقراری ارتباط #موثر باز دارد.
تحصیالت آنها آنها را از جزئیات به حوزه های مبهم انتزاع دور می کند.
به عنوان مثال یک متکلم به جای گناه در مورد #هماتریولوژی صحبت می کند زیرا کلمه انتزاعی به عنوان
چتر بهتری برای جنبه های مختلف موضوع #عمل می کند.
اگر این متکلم مخاطبی را که کمتر با نظم و انضباط خود آشنا هستند مخاطب قرار دهد ،باید از انتزاع
خود کناره گیری کند و درباره قتل ،دروغ ، #دزدی ، #یا زنا صحبت کند.
اگر او نتواند این کار را انجام دهد یا نخواهد انجام داد ،اگرچه ممکن است به عنوان یک محقق نمرات
باالیی کسب کند ،اما به عنوان یک ارتباط برقرار نمی کند.
سورن کی یرکگارد #شکایت داشت که وقتی #از فیلسوف گئورگ هگل راهنمایی #به آدرس خیابانی در
کپنهاگ را خواست ،تنها چیزی که دریافت کرده نقشه اروپا است.
واعظان ماهر در سطح باال و پایین انتزاع سر و کار دارند و مانند کارگر #روی نردبان به عقب و جلو می
روند
برای معنا داشتن ،باید جزئیات را در کلیات جمع آوری کرد ،و انتزاعات را باید به جزئیات رساند تا قابل
فهم شوند.
"نویسنده جالب ،سخنران آموزنده ،متفکر دقیق و فرد عاقل ،در تمام سطوح نردبان انتزاع کار می کند ،
به سرعت و با ظرافت #به شکل منظمی از باالتر به پایین ،از پایین به باالتر با ذهناتی متبحر و زبردست#
حرکت می کند و زیبا مانند میمونهای #درخت ".
148 -143
اگر جماعتی شک کند که ما برای بیان نکته ای دروغ می گوییم ،آنها دلیل بر این باورند که ما برای تغییر
دین خود دروغ خواهیم گفت.
تصاویر #باید متناسب با موضوع موعظه و مخاطبان باشد.
مضامین عالی ممکن است توسط تصاویرشان آسیب ببیند.
یک واعظ مشتاق تأکید بر همه چیز حضور #خداوند اظهار داشت" :خدا حتی در سطل آشغال است!"
آنچه تصویر نادرست #بود ،فاقد #نامناسب است.
برخی از تصاویر قابل قبول برای یک مخاطب ممکن است برای مخاطب دیگر مناسب نباشد.
به عنوان مثال ،این داستان ،اگرچه در اخالق عصر ما تأمل می کند ،باید مناسب بودن آن با گروه های
مختلف مورد سنجش قرار گیرد:
مردی در یک رستوران نشسته و با یک زن جوان جذاب گپ می زند.
در حین مکالمه ،او به جوانی خوش لباس که به یک میز گوشه نشسته بود اشاره کرد.
"آیا آن شخص را آنجا می بینید؟ اگر او 500دالر به شما پیشنهاد #دهد امشب با او بخوابید ،آیا این کار را
می کنید؟"
"پانصد دالر؟" دختر پاسخ داد.
"خوب ،حدس می زنم با 500دالر".
چند دقیقه بعد مرد به یکی دیگر از اعضای نشسته در قسمت دیگری از اتاق اشاره کرد.
"آن پسر را می بینی؟ فرض کنید او به شما 20دالر پیشنهاد #داده است تا شب را با او بگذرانید#.
آیا این کار را می کردی؟ "
"بیست دالر؟"
دختر بو کشید.
"البته که نه.
به نظر شما من چه هستم؟ "
مرد پاسخ داد" :اوه ،من قبالً این موضوع را فهمیدم.
من فقط سعی در تعیین قیمت شما دارم! "
این تصویر ممکن است در دانشگاه یا در گفتگو با بازرگانان کامالً قابل قبول باشد ،اما یک وزیر #باید به
دقت بررسی کند که آیا مناسب جماعت یکشنبه صبح است یا نه.
باید تصاویر را به طرز چشمگیری بیان کرد.
از یک مجسمه ساز سوال شد که چگونه یک قلم کاری کرده است
مجسمه شیر وقتی #مدل نداشت.
وی توضیح داد" :من هر چیزی را که شبیه شیر نباشد ،به راحتی تراشیدم#".
این توصیه خوبی #برای واعظین نیز هست.
یک داستان نویس ماهر جزئیات اضافی را که نمی توانند در خط اصلی داستان او نقش داشته باشند ،برش
می دهد.
در تصاویر روایی #باید از گفتگو و نقل قول مستقیم استفاده شود تا واعظ داستان را زنده کند و نه اینکه
صرفا ً آن را بازگو #کند.
داستان باید تا حد ممکن دراماتیک روایت شود تا مخاطب وارد تصویرگری #شود و نکاتی را که درک می
کند احساس کند و همچنین درک کند.
تصاویر #خوب را می توان در همه جا یافت.
تجربه شخصی #به ویژه یک منبع پربار است.
هر زندگی #یک سیرک است ،اما برخی از افراد می توانند در قدم زدن در محله مواد بیشتری جمع کنند تا
دیگران در سفر به دنیا پیدا کنند.
تفاوت نه در آنچه ما تجربه می کنیم بلکه در آنچه در تجربیات خود می بینیم نهفته است.
ما باید مشاهده کنیم تا ببینیم#.
اگر در وقایع عادی زندگی قیاس ها و کاربردهای #حقیقت معنوی #را ببینیم ،جهان می تواند #کتاب تصویری#
خدا باشد.
تصاویر #شخصی گرما و نشاط #را به موعظه می بخشد ،اما سه قانون کلی باید بر استفاده از آنها حاکم
باشد.
اول ،این تصویر باید درست باشد.
همچنین باید متوسط باشد.
هنگامی که واعظ مرتبا ً به عنوان قهرمان ظاهر می شود ،جماعت از داستان های اول شخص بدشان می
آید.
ما در برابر یک محاوره که از چقدر باهوش ،شوخ طبع یا معنوی #است ،الف می زند واکنش منفی نشان
می دهیم.
وقتی الف زدن از روی منبر انجام می شود ،هیچ چیزی آن عکس العمل را تغییر نمی دهد.
البته بیشتر تجربیات ما را نه پیروز و نه شرور #نمی دانند و می توان آنها را با حیا و منفعت فراوان بازگو
کرد.
اگر از تصویر #شخصی استفاده شده است ،باید بدون عذرخواهی گفته شود.
وقتی یک واعظ می گوید " ،اگر تصویر شخصی #را عفو کنی" ،توجه را به سمت آنچه که نباید مورد
توجه قرار گیرد ،معطوف #می کند.
اگر باید از این حادثه استفاده شود ،دیگر نیازی #به عذرخواهی #نیست.
اگر از آن استفاده نشود ،عذرخواهی #کمکی نمی کند.
قانون سوم که در استفاده از تجربیات شخصی باید کامالً رعایت شود این است که نباید اعتماد به نفس را
نقض کنیم.
مردم از ابراز نگرانی #با کشیش خود ناراحت هستند و فکر می کنند آیا به عنوان بخشی از موعظه های
وی ظاهر می شود؟
حتی وقتی #برخی از حادثه های شخصی #بدون آسیب رساندن به کسی قابل اشتراک است ،اجازه استفاده از
آن را بگیرید.
حتی اگر ممکن است احساس کنید که در حال خوش برخوردی با مردم #هستید ،اما ممکن است از مواجهه
با مردم ناراحت شوند.
تصاویر #نیز از خواندن ناشی می شود .تعداد کمی از وزیران می توانند بدون ضبط قلم در دست ،برای
ضبط مطالبی که موعظه های آنها را روشن می کند ،بخوانند.
کمیک استریپ ها ،قافیه های کودکانه ،مجالت ،روزنامه ها ،رمان ها ،تاریخچه همه منابع اصلی پیام
ها را فراهم #می کنند.
موعظه های واعظان با استعداد ،تصاویری را در زمینه ارائه می دهد که آنها را نسبت به مجموعه هایی
که داستان ها معموالً طالق گرفته از آنچه تصویر #می کنند ،برتر می کند.
مطمئنا ً ،هنگامی که واعظ در یک موعظه کار می کند ،بسیاری از تصاویر #به منصه ظهور می رسد.
بگذارید نکته ای را که باید بیان شود به طور واضح یادداشت کند و سپس بگذارید به روابط درون آن نقطه
که خواستار روشنایی است فکر کند.
غالبا ً ذهن و حافظه او آنچه را که نیاز دارد تأمین می کند.
توانایی مدلسازی #تشبیهات مناسب یا ارائه برنامه های مناسب را می توان از طریق #تمرین ایجاد کرد.
بدون شک مکانی که اغلب واعظی برای تهیه مواد پشتیبانی #به آن مراجعه می کند پرونده وی است.
آنچه او برای یک موعظه خاص از پرونده خود بیرون می آورد کامالً بستگی #به آنچه در آن قرار #داده
است دارد.
سیستمهای #زیادی ایجاد شده است تا یک وزیر #بتواند نتایج مطالعه و مطالعه خود را ذخیره کند.
معموالً دو نوع پرونده باید نگهداری #شوند.
یکی ،پرونده به اندازه نامه ،یادداشت های موعظه ،ورق های بزرگ کاغذ ،کتابچه ها یا حتی صفحات
پاره شده از کتاب های ناخواسته را ذخیره می کند.
این پرونده ممکن است مطابق با موضوعات و کتابهای کتاب مقدس تجزیه شود.
سیستم اعشاری دیویی ،که توسط بیشتر کتابخانه ها استفاده می شود ،می تواند اساس پرونده موضوع #را
تشکیل دهد.
لیست موضوعات راسین-دیویی ، #سیستم دیویی را به نیازهای #خاص یک کشیش مرتبط #می کند.
سیستم ساده و کارآمد دیگری که برای وزرا طراحی #شده ،سیستم #بایگانی متنی و موضعیNew Baker #
است.
عالوه بر یک پرونده بزرگ ،به اندازه نامه ،یک وزیر همچنین باید یک پرونده کارت کوچکتر 3 #در 5
اینچی تهیه کند.
یک قسمت از این پرونده ممکن است به کارتهای #کتاب مقدس تقسیم شود ،کارتهایی #که در زیر هر کتاب
طبق فصل و آیه مرتب شده اند.
در اینجا تصاویر ،یادداشتهای #تفسیری ،کتابشناسی #مربوط به قسمتهای #خاصی از کتاب مقدس ذخیره شده
است.
بخش دیگری از پرونده کارت باید با توجه به افراد #فهرست شود.
این پرونده ممکن است با حرف اول و مصوت اول در موضوع #شکسته شود.
سیستم به روش زیر تنظیم می شود:
Aa Ae Ai Ao Au
Ba Be Bi Bo Bu
Ca Ce Ci Co Cu
Da De Di Do Du
Ea Ee Ei Eo Eu
و غیره.
تصاویر #مربوط به موضوع" #عشق" تحت لو ( Lحرف اول است ،و صدای صدادار اول) ثبت می شود.
"مثال" تحت Ea؛ یا "کفاره" تحت .Ao
مزیت این سیستم در سادگی و چند منظوره بودن آن است.
بیشتر مطالبی که باید به عنوان مطالب پشتیبانی کننده در حکایات موعظه ،نقل قول ها ،اشعار ،یادداشت
های تفسیری ،تشبیهات ،منابع کتابشناختی نگهداری #شوند -می توانند در کارتهای 5 5 3 #ثبت شوند.
یک وزیر به سیستم بایگانی نیاز دارد.
هر سیستمی #که به او امکان ذخیره اطالعات را بدهد به هیچ وجه برتری ندارد.
سیستم بایگانی نیز به وزیر احتیاج دارد.
هیچ سیستمی کار نمی کند مگر اینکه او تصمیم بگیرد #آن را کار کند.
آگور ،نویسنده ضرب المثل ها ،مورچه را به خاطر حکمت بزرگش تحسین می کند:
"مورچه ها -آنها قوم قدرتمندی #نیستند ،اما در تابستان غذای خود را می گذارند"( #حکم .)30:25
خردمند واعظی است که از مورچه عبرت می گیرد.
مفاهیم جدید
تکرار
تکرار مجدد
توضیح
تعریف
اطالعات واقعی
نقل قول ها
روایت
تصاویر#
تعاریف
تعریف -مواردی را که باید توسط #یک اصطالح یا عبارت گنجانده و حذف شود ،تعیین می کند.
توضیح -با تقویت چگونگی ارتباط #ایده ها با یکدیگر یا آنچه یک ایده حاکی است ،مرزها را تعیین می
کند.
اطالعات واقعی -متشکل از مشاهدات ،مثال ها ،آمار و سایر داده ها است که ممکن است جدا از واعظ
تأیید شود.
روایت -شرح می دهد که چه کسی با چه کسی با چه تأثیری در گزارش های کتاب مقدس انجام داده است.
می توان از آن برای تهیه زمینه در یک موعظه با بحث در مورد تاریخچه ،محیط یا شخصیت های
درگیر در یک متن استفاده کرد.
تصاویر - #با ارتباط دادن ایده ها به تجربیات ملموس ،بیان مجدد ،توضیح ،اثبات یا استفاده از آنها.
148-156
فصل 8
مقدمه ها و نتیجه گیری #ها متناسب با طول آنها در یک موعظه دارای اهمیت هستند.
در طول مقدمه ،مخاطب برداشت های یک سخنران را بدست می آورد که غالبا ً تعیین می کند که آیا گفته
های او را قبول می کنند یا نه.
اگر به نظر می رسد عصبی ،خصمانه و یا آمادگی ندارد ،تمایل دارند او را طرد کنند.
اگر او هوشیار ،دوستانه و جالب به نظر برسد ،آنها تصمیم می گیرند که او فردی #توانا و دارای نگرش
مثبت نسبت به خود و شنوندگانش #باشد.
مقدمه
نیاز به سطوح
نتیجه گیری
همانطور #که یک خلبان باتجربه می داند که فرود یک هواپیما نیاز به تمرکز ویژه دارد ،بنابراین یک
واعظ توانا می فهمد که نتیجه گیری نیاز به آماده سازی #متفکرانه دارد.
یک واعظ ماهر مانند خلبان هرگز نباید در مورد #محل سخنرانی #خود اطمینان داشته باشد.
در حقیقت ،نتیجه گیری از چنان اهمیتی برخوردار #است که بسیاری از صنعتگران ابتدا آن را تهیه می
کنند تا موعظه در مسیری مستقیم به سمت آن پیش برود.
خواه وزیری #از این تکنیک استفاده کند یا نه ،باید با دقت خاصی روی #نتیجه گیری خود کار کند.
در غیر این صورت ، #همه چیز به جایی نمی رسد.
157-166
هدف از نتیجه گیری نتیجه گیری است -نه فقط توقف.
برای خارج شدن از یک وضعیت ناخوشایند #باید چیزی بیش از یک ضربه تند وشدید #زدن باشد:
"خداوند به ما کمک کند تا در پرتو این حقایق بزرگ زندگی کنیم".
این باید فراتر #از درخواست #از جماعت باشد که در نماز تعظیم کنند تا واعظ بتواند دزدکی #حرکت کند
وقتی که آنها نگاه نمی کنند.
او باید نتیجه گیری کند ،و موعظه باید احساس نهایی بودن را ایجاد کند.
وزیری #مانند یک وکیل دادخواست حکم می دهد.
جماعت باید ایده را کامل و کامل ببینند و شنوندگان باید بدانند که حقیقت خدا از آنها چه می خواهد.
نتیجه گیری مستقیم یا غیرمستقیم به این سوال پاسخ می دهد ،پس چه؟
این چه فرقی #می کند؟
و مردم با سوال دیگری روبرو #می شوند:
آیا من حاضر هستم به خدا اجازه دهم که در تجربه من این تغییر را ایجاد کند؟
پاول ویتمن وقتی #که توصیه کرد " ،وقتی شروع #می کنید ،با صدای بلند شروع کنید ،و وقتی که ترک
کردید ،همه چیز را ترک کنید" ،خواسته های مقدمه و نتیجه گیری را درک کرد.
نتیجه گیری بسته به موعظه ،مخاطبان و وزیر ، #اشکال و اشکال مختلفی دارد.
از آنجا که عنصر طراوت به تبلیغ عالقه مند می شود ،یک وزیر تالش می کند تا نتیجه گیری خود را
تغییر دهد.
از چه عناصری برای موعظه استفاده می شود؟
خالصه
در بسیاری از نتیجه گیری ها ،یک واعظ به زمین نگاه می کند و نقاطی را که در طول مسیر پوشانده
شده بیان می کند.
با این وجود ،وی با بیان ادعاهای مهم ،آنها را به ایده اصلی موعظه متصل می کند.
خالصه ای از پیوندهای #شل با هم به پایان می رسد.
نباید موعظه دوم موعظه باشد.
یک تصویر
حکایتی که خالصه این ایده را نشان می دهد یا نشان می دهد چگونه در زندگی کار می کند ،بر نتیجه
گیری تأثیر می گذارد#.
تصویر #باید دقیقا ً روی هدف باشد تا شنوندگان بدون توضیح معنای آن را درک کنند.
با ارائه تصویر ، #متوقف شوید#.
تصویر #را آنقدر شفاف کنید که فقط یک یا دو جمله باید اضافه شود -و حتی وقتی #که حتی به آن احتیاج
نداشته باشد ،قدرت بیشتری می آید.
پیتر مارشال موعظه ای درباره جیمز 4:14با این داستان جذاب به پایان می رساند:
یک افسانه قدیمی #از بازرگانی در بغداد می گوید که روزی بنده خود را به بازار فرستاد#.
طولی نکشید که بنده سفید و لرزید و با شور و حرارت زیادی #به ارباب خود گفت:
"پایین در بازار ،من توسط #زنی از جمعیت لرزیدم و وقتی برگشتم #دیدم این مرگ است که مرا آزار می
دهد.
او به من نگاه کرد و یک حرکت تهدیدآمیز انجام داد.
استاد ،لطفا ً اسب خود را به من قرض ده ،زیرا من باید برای جلوگیری #از او عجله کنم.
من به سامرا سوار #می شوم و در آنجا پنهان می شوم و مرگ مرا پیدا نمی کند" .
بازرگان اسب خود را به او امانت داد و بنده با عجله بسيار پريد.
بعداً بازرگان به بازار رفت و مرگ را در میان جمعیت ایستاده دید.
او به طرف او رفت و پرسید ،
"چرا امروز صبح بنده مرا ترساندى؟#
چرا یک حرکت تهدیدآمیز انجام دادید؟ "
یک نقل قول به خوبی انتخاب شده در نتیجه گیری ،گاهی ایده موعظه را با کلماتی قویتر #و زنده تر از
آنچه واعظ می تواند بیان کند بیان می کند.
نقل قول باید کوتاه باشد و واعظ باید آن را حفظ کند.
چند سطر #برگرفته از یک شعر یا یک سرود #ممکن است حقیقت را به طرز #چشمگیری ثبت کند.
به طور #کلی ،شعر باید مختصر ،روشن و روشن باشد.
هنگامی که یک مداحی نقل شده توسط جماعت خوانده می شود ،ممکن است تأثیر آن دو برابر شود.
بازهم یک جمله برگرفته از کتاب مقدس ممکن است کل متن را جمع بندی کند یا آن را اعمال کند.
وقتی آن آیه دوباره نقل می شود ،نیروی آن که با موعظه تقویت می شود ،می تواند حقیقت را در ذهن
شنونده بچسباند.
یک سوال
یک سوال مناسب یا حتی یک سری سوال می تواند موعظه را به طور #موثر خاتمه دهد.
موعظه ای درباره سامری #خوب خاتمه یافت:
"بگذارید من از کجا شروع کردم #نتیجه بگیرم.
آیا شما عاشق خدا هستید؟
این عالی است.
من از شنیدن آن خوشحالم#
اما آیا همسایه خود را دوست دارید؟
وقتی برادران و همسایگان خود را که می بینیم دوست نداریم چگونه می توانیم در مورد دوست داشتن
خدایی که ندیده ایم صحبت کنیم؟ "
یک دعا
دعا فقط درصورتی که یک درخواست صادقانه باشد و وسیله ای برای جمع بندی موعظه یا استفاده
غیرمستقیم از مخاطب نباشد ،نتیجه گیری مناسبی دارد.
وقتی تمایل به کار خدا از پاسخ به موعظه پدیدار شود ، #می توان آن را با دعای جدی بیان کرد.
اگرچه این ممکن است به عنوان کمترین حد در مکالمه اجتماعی معرفی شود ، #اما برای یک واعظ رتبه
باالیی دارد.
مردم برای انجام موعظه یکشنبه در جهان بامداد دوشنبه چه کاری می توانند انجام دهند؟
یک نتیجه گیری می تواند پاسخ دهد که
و اگر واعظ با جماعت خود با این سال روبرو نشود ،ممکن است به هیچ وجه نتوانند به آن پاسخ دهند.
هر موعظه نمی تواند با "چگونگی #انجام آن" خاتمه یابد.
برخی از موعظه ها سواالت بزرگی #را جستجو #می کنند ،و این هدف خود را هنگامی محقق می کند که
مردم مشکل و راه حل کتاب مقدس آن را درک کنند.
هیچ وظیفه مشخص و مشخصی قابل توصیف #نیست.
هنگامی که وزیر #راهنمایی عملی در مورد چگونگی #ترجمه حقیقت به تجربه ارائه می دهد ،موعظه
تقریبا ً به ادغام در ساختارهای زندگی #نزدیک می شود.
تجسم
در گردنه های کوه شمال غربی اقیانوس آرام ،تابلوهای بزرگراه به رانندگان هشدار می دهند" :مواظب
سقوط سنگ باشید".
متأسفانه ،وقتی آن تخته سنگهای عظیم از مکان های استراحت خود می ریزند ،معموالً برای طفره رفتن
آنها خیلی دیر است.
نمی توان بالفاصله به همه حقیقت ها عمل کرد.
بسیاری از موعظه ها مردم را برای صخره هایی آماده می کند که ممکن است در آینده ای نامعلوم به طور
غیرمنتظره ای بر آنها بتابد.
تجسم یک جماعت را برای آینده پیش بینی می کند و وضعیت آینده را به تصویر #می کشد که در آن ممکن
است آنچه را آموخته اند به کار گیرند.
تجسم باید به اندازه کافی محتمل باشد تا هر کسی بتواند خود را در موقعیت قبل از وقوع تصور #کند.
با بستن موعظه ،یک واعظ ممکن است تصور کند" :من نمی دانم چه زمانی ممکن است برای شما اتفاق
بیفتد یا چگونه.
ممکن است شب تاریکی با صدای پیچیده تلفن خود از خواب عمیق بیدار شوید.
شما پاسخ خواهید داد فقط برای شنیدن صدایی #از طرف دیگر که می گوید" :خود را برای یک شوک آماده
کنید -من یک خبر وحشتناک #دارم".
در آن لحظه ممکن است چیزهایی #را که به زندگی #خود شکسته اید ،یا شخصی را که زندگی خود را با او
پیوند داده اید ،ببینید.
همانطور #که زندگی #در مورد #شما فرو #می پاشد ،شما باید این حقیقت لرزان را در دست بگیرید.
خدا بیش از حد مهربان است تا ظالم باشد و بیش از حد عاقل است که اشتباه کند" .
برخی از مشاهدات کلی باید در مورد نتیجه گیری #انجام شود ،به هر شکلی که باشد.
مطالب جدید نباید در نتیجه گیری معرفی #شود.
این لحظات آخر باید آنچه را که گفته شد به خانه برسانند #و نباید مخاطب را به مسیرهای #جدید تفکر سوق
دهند.
موعظه خود اسلحه ها را به موقعیت خود منتقل می کند.
اکنون زمان شلیک به ذهن و احساسات شنونده است.
اگر تظاهر #به صداقت می کنیم ،نباید به جماعت خود بگوییم که قصد نتیجه گیری داریم و سپس در این
کار کوتاهی می کنیم.
کلماتی مانند "سرانجام" #یا "در نتیجه گیری" اغلب آنچه را که تحویل نمی دهند ،نوید #می دهند.
در حقیقت ،کلماتی از این قبیل باید کم استفاده شوند.
در یک موعظه کامالً برنامه ریزی شده ،نتیجه گیری باید بدون اعالم شکل ظاهری #آنها انجام شود.
نتیجه گیری نیازی به تعلق ندارد.
در بعضی #مواقع یک توقف ناگهانی می تواند تأثیر نافذی #داشته باشد.
نتیجه گیری های ضعیف آماده شده که در جستجوی #خط خروجی سرگردان هستند ،جماعت را به سمت
خروج ترک می کند.
به قول یک کشاورز قدیمی" ، #وقتی #از پمپ خارج شدی ،دستگیره را ول کن".
ویلیام ای .سانگستر به صراحت می گوید:
پس از پایان کار ،متوقف #شوید.
در جستجوی مکانی برای فرود #سفر نکنید ،مانند شناگر خسته ای که از دریا وارد #می شود و به آنجا
پاشیده تا جایی که بتواند ساحلی قفسه ای پیدا کند که برای پیاده روی در آن پیدا شود.
درست وارد شوید و یک باره فرود بیایید.
آنچه را که برای گفتن دارید به پایان برسانید #و همزمان به پایان برسید
اگر آخرین عبارت می تواند از کیفیت به یادماندنی واضحی #برخوردار باشد ،بهتر است ،اما حتی برای
این کار غرغره نکنید.
اجازه دهید موعظه شما از کیفیتی برخوردار باشد که چارلز وسلی برای تمام زندگی خود طمع کرده است:
بگذارید کار و دوره با هم تمام شود.
مفاهیم جدید
معرفی
ویژگی های اصلی یک مقدمه موثر#
نتیجه
تعاریف
نتیجه گیری -یک دیدگاه کامل و کامل به جماعت می دهد و حقیقت خود را به ذهن و زندگی #می کشاند.
مقدمه -جماعت را در معرض موضوع ، #ایده اصلی یا اولین نقطه موعظه قرار می دهد .ویژگی های
اصلی مقدمه ای م --ثر -توجه به ایده را سفارش می کند ،نیاز را برمی انگیزد ،جماعت را به سمت
موعظه و توسعه آن هدایت می کند.
167-172
فصل 9
جامۀ اندیشه
واعظ جامعه منتظر #می ماند تا نتیجه گیری مدارک خود را بنویسد:
"نه تنها معلم عاقل بود "،
او با صراحت ناراحت کننده می گوید ،
"همچنین دانش را به مردم منتقل کرد.
او تأمل کرد و بسیاری #از ضرب المثل ها را جستجو و ترتیب داد.
معلم جستجو #کرد تا کلمات درست را پیدا کند ،و آنچه او نوشت قائم و درست بود "(جامعه 10-9 :12 .
.)NIV
مبلغ باستان برای انتقال دانش و جستجوی واژه های صحیح ،دست نوشته ای نوشت.
نه همه واعظان خطبه می نویسند #و نه مبلغانی که خطبه می نویسند هر خطبه می نویسند ، #اما نظم تهیه
نسخه خطی تبلیغ را بهبود می بخشد.
نوشتن قارچ را از بین می برد ،ایده ها را به ترتیب مرتب می کند و ایده های مهم را برجسته می کند.
"نوشتن" ،به نقل از فرانسیس بیکن ،
"یک انسان دقیق را در اندیشه و گفتار دقیق می کند".
از بین همه مردم ،مبلغی که اظهار نظری #باالیی از الهام می کنند باید به زبان احترام بگذارند.
تأیید اینکه تک تک واژگان کتاب مقدس باید نفس نفس بکشند و سپس انتخاب زبان خود را نادیده بگیریم ،
این تناقض فاحش است.
الهیات او ،اگر عقل سلیم او نیست ،باید به او بگوید که نمی توان عقاید و کلمات را از هم جدا کرد.
مانند ، jelloمفاهیم قالب کلماتی را که در آن ریخته می شوند #فرض می کنند.
همانطور #که رنگدانه ها مفهوم هنرمند را تعریف می کنند ،بنابراین کلمات فکر واعظ را تسخیر و رنگ
آمیزی می کنند.
مرد فرزانه ضرب المثل ها کلمه ای را که به راحتی گفته شده مقایسه می کند
"سیب های طال در سبدهای نقره" (.)25:11
"تفاوت بین کلمه درست و تقریبا کلمه درست "،
مارک تواین را نوشت ،
"تفاوت بین اشکال برق و صاعقه است".
مانند هر نویسنده ماهر ،شاعر انگلیسی جان کیتس درک کرد که سبک چگونه ایده ها را شکل می دهد.
یک روز عصر که در اتاق کارش با دوستش لی هانت نشسته بود ،هانت در حالی که کیتس بیش از یک
شعر زحمت می کشید ،مطالعه می کرد.
در یک لحظه کیتس نگاهی کوتاه انداخت و پرسید ،
"هانت ،نظرت در مورد #این چیست؟
"یک چیز زیبا یک لذت پایان ناپذیر #است" ".
هانت گفت" :خوب ،اما کامالً عالی نیست".
مدتی سکوت اختیار #کرد ،سپس کیتس دوباره به باال نگاه کرد.
"چگونه در مورد این؟" یک چیز زیبایی یک لذت پایان ناپذیر #است" .
دوستش جواب داد" :بهتر ،اما هنوز کامال درست نیست".
کیت یک بار دیگر روی #میز خود خم شد و قلمش صداهای خراشیده ای آرام روی کاغذ ایجاد کرد.
سرانجام ،او پرسید " ،حاال نظر شما در مورد این چیست؟
"یک چیز زیبایی #برای همیشه یک شادی است ".هانت گفت" :این تا زمانی که به زبان انگلیسی صحبت
شود زنده خواهد ماند!"
چه کسی می تواند قدرت کلمات را دست کم بگیرد؟
بیشتر كتابهای مورد #عالقه ما كتابهایی است كه حقیقت را با زبانی #دلپذیر بیان می كنند -مزمور ، 23 #اول
قرنتیان ، 13رومیان .8
پائول حتی اگر بالغت را به خودی خود ارزشمند #می شمرد ،نامه های الهام گرفته خود را به زبانی الهام
بخش نوشت.
در حالی که نقاشی مانند "مسیح در اِمائوس" رامبراند می تواند ما را الل کند ،هر کسی که تصور کند
"یک عکس هزار کلمه است" هرگز سعی نکرده است که یوحنا 3:16 #را ضبط کند
(یک جمله بیست و پنج کلمه ای) در یک عکس.
کلمات درخشان به اندازه طلوع آفتاب گرمسیری #درخشان وجود دارد و کلمات خسته کننده ای به اندازه
یک زن کم خون جذاب نیستند.
کلمات سختی وجود #دارد که مانند یک قهرمان جایزه مشت می زنند و کلمات ضعیف مانند ناخوشایند چای
درست شده با یک مخزن کیسه چای.
کلمات بالشی وجود #دارد که مردم را راحت می کند و کلمات سرد است که آنها را تهدید می کند.
بعضی از کلمات شنونده را حداقل برای لحظه ای نزدیک به محکمه های خدا پیوند #می دهند و کلمات
دیگر او را به ناودان می فرستند.
ما با کلمات زندگی می کنیم ،با کلمات دوست داریم ،با کلمات دعا می کنیم و برای کلمات می میریم.
جوزف کنراد وقتی #اظهار داشت" :کلمه درست و لهجه درست را به من بده و من دنیا را به حرکت در می
آورم" فقط کمی اغراق کرد.
"اما زبان هدیه من نیست" ،به یک بنده تک استعدادی در روند دفن وزارت خود اعتراض می کند.
هدیه است یا نه ،ما باید از کلمات استفاده کنیم ،و تنها سوال این است که آیا ما از آنها ضعیف استفاده
خواهیم کرد یا خوب؟
اگر وزیری کار عرق کرده انجام دهد ،می تواند مهارت بیشتری #نسبت به آنچه که هست در آنها داشته
باشد.
اگر او خودش را با سی .اس .لوئیس ،مالکوم موگرجیج یا جیمز اس .استوارت #مقایسه کند ،ممکن است
احساس ورشکستگی #کند.
بگذارید صنعتگرانی از این دست ایده آل هایی برای دستیابی #به آنها فراهم کنند ،اما در هر خطبه ،هر
وزیری #می تواند در گفته های خود صریح و دقیق باشد.
انتخاب کلمات ما سبک نامیده می شود.
همه صاحب سبک هستند -چه مالیم ،کسل کننده ،نشاط آور ،دقیق اما با این حال ،ما کلمات را اداره
می کنیم یا دستگیره به سبک ما تبدیل می شویم.
این سبک بیانگر نحوه تفکر و نگاه ما به زندگی است.
سبک در بلندگوهای مختلف متفاوت است و یک گوینده سبک خود را برای مخاطبان و موارد مختلف
تغییر می دهد.
به عنوان مثال ،صحبت با كالسهای #دبیرستان سبكی متفاوت از سبكی را كه برای سخنرانی در یك اجتماع
یكشنبه صبح استفاده می شود ،مجاز می داند.
کلمات صیقل یافته ای که در یک خطبه لیسانس به کار رفته است ،در یک مطالعه کتاب مقدس در گروه
کوچک کامالً بی جا به نظر می رسند.
در حالی که قوانین حاکم بر نوشتن شفاف در مورد #خطبه نیز صدق می کند ،خطبه مقاله ای در پای عقب
آن نیست.
از آنجا که آنچه او می نویسد #فقط به عنوان یک آمادگی گسترده برای آنچه او در واقع خواهد گفت ،این
نسخه نهایی محصول واعظ نیست.
خطبه را نباید برای جماعت خواند.
خواندن حس ارتباط زنده را از بین می برد.
همچنین نباید آن را حفظ کرد.
نه تنها حفظ ،بار سنگینی بر دوش مبلغی می گذارد که هفته ای چندین بار صحبت می کند ،بلکه مخاطب
وقتی گوینده کلماتی را از دیوار ذهنش می خواند ،حس می کند.
بگذارید یک واعظ پشت میز کار خود با افکار #و کلمات ناراحت شود و آنچه می نویسد #درونی خواهد شد.
سپس اجازه دهید چندین بار با صدای بلند از طرح کلی ،یا خاطره خود از طرح ،تمرین کند و به هیچ
وجه تالش آگاهانه ای برای یادآوری نسخه خطی دقیق خود انجام ندهد.
هنگامی که او به منبر قدم #می گذارد ،متن نوشته شده کار خود را در مورد #احساس واعظ به زبان انجام
داده است.
هنگام تبلیغ ،بیشتر کلمات به او بازمی #گردند ،اما نه همه.
در اوج تحویل ،ساختار #جمله تغییر خواهد کرد ،عبارات جدیدی برای او بوجود خواهد آمد ،و گفتار او
مانند یک مکالمه خود به خود برق می زند.
بنابراین یک نسخه خطی به اندیشه و سبک خطبه کمک می کند ،اما آن را حکم نمی کند.
خطبه نوشتن با نوشتن كتاب فرق #دارد.
یک واعظ باید بنویسد گویی #که با کسی صحبت می کند و مانند مکالمه باید برای درک فوری تالش کند.
یک نویسنده می داند که خواننده الزم نیست فوراً یک ایده را درک کند.
او می تواند در اوقات فراغت یک صفحه را بررسی #کند ،در مورد آنچه خوانده تأمل کند ،با ایده ها بحث
کند و به هر راحتی که راحت باشد حرکت کند.
در صورت #برخورد #با کلمه ای ناآشنا ،می تواند خودش را برداشته و با یک فرهنگ لغت مشورت کند.
اگر او مسیر فکر نویسنده را گم کند ،می تواند دوباره آن را پیدا کند.
به طور #خالصه ،خواننده تجربه را کنترل می کند.
شنونده توانایی تجمل تفکر آرام را ندارد.
او نمی تواند برای بار دوم گوش کند.
اگر آنچه را که گفته شد همانطور که گفته شد قبول نکند ،کامالً آن را از دست خواهد داد.
اگر وقت بگذارد تا بحث گوینده را مرور #کند ،دیگر سخنان واعظ را از دست خواهد داد.
شنونده به رحمت گوینده می نشیند و گوینده برخالف نویسنده باید فوراً خود را درک کند.
چندین تکنیک به مبلغ کمک می کند تا با شدت فکر کند و با وضوح صحبت کند.
برخی از خادمین متن های اصلی خود را مطابق #طرح کلی خود کنده و برچسب گذاری می کنند.
با این کار آنها هماهنگی و تبعیت از فکر خود را در ذهن خود نقش می بندند.
بعالوه از آنجا که انتقالها در ارتباط گفتاری بار سنگینی دارند ،در نسخه خطبه فضای #بیشتری را اشغال
می کنند.
شنونده خطبه را نه به عنوان طرح کلی بلکه فقط به صورت مجموعه ای از جمالت می شنود.
انتقال به عنوان عالئم راهنمایی و رانندگی نشان می دهد که خطبه کجا بوده است و کجا می رود و
بنابراین طوالنی تر و دقیق #تر از نوشتن است.
انتقالهای مهم موضوع یا ایده اصلی خطبه را به گوش شنونده می رساند.
آنها نکات عمده ای را که قبالً پوشش داده شده مرور #می کنند و نشان می دهند که چگونه این نکات با ایده
اصلی و یکدیگر ارتباط #دارند.
و آنها نکته بعدی را معرفی #می کنند.
در نتیجه کارهایی که انجام می دهند ،انتقال عمده می تواند یک پاراگراف یا بیشتر #را اشغال کند.
انتقال جزئی که به اتصال زیرمجموعه ها می پردازد ممکن است کوتاه تر باشد:
گاهی اوقات یک کلمه واحد (بنابراین ،عالوه بر این ،در نتیجه ،در نتیجه) ،در مکان های دیگر یک
عبارت (عالوه بر این ،چه چیزی بیشتر ،در نتیجه این) ،نه غیر معمول یک یا دو جمله.
در حالی که یک نویسنده ممکن است داللت بر انتقال داشته باشد ،یک گوینده آنها را توسعه می دهد.
انتقالهای واضح ،کامل و مشخص روی #کاغذ ظاهری ناشیانه به نظر می رسد ،اما به راحتی در یک
خطبه اجرا می شود و یک جماعت را قادر می سازد تا افکار واعظ را با او بیاندیشند#.
آنها سعی می کنند با ژرفای #اندیشه زبانشان مخاطب خود را تحت تأثیر ژرف #اندیشه خود قرار دهند.
خطبه عمیق نیست زیرا گل آلود است.
هر آنچه در مورد آن اندیشیده شده است را می توان به سادگی و به روشنی #بیان کرد.
پوانکره ،ریاضیدان #درخشان فرانسوی ، #اصرار #داشت" :هیچ کس چیزی در مورد ریاضیات #عالی نمی
داند تا زمانی که بتواند آن را به روشنی برای مرد خیابان توضیح دهد!"
به همین ترتیب ،هیچ مبلغی بخشی از کتاب مقدس یا نکته ای از الهیات را نمی فهمد ،مگر اینکه بتواند
آن را به وضوح #به جماعتی که قبل از او نشسته اند بیان کند.
از نظر واعظ ،وضوح #امری اخالقی است.
اگر آنچه که ما تبلیغ می کنیم مردم را به سمت خدا می کشاند یا آنها را از او دور می کند ،پس باید به
خاطر خدا و مردم مردم روشن باشیم.
هلموت تیلیکا به ما یادآوری #می کند که جرم نه به این دلیل که مردم درک نمی کنند بلکه به این دلیل است
که آنها خیلی خوب درک می کنند ،یا حداقل می ترسند که مجبور به درک آنها باشند.
2تصور کنید یک جلسه جمعی در روسیه برگزار #می شود که یک کمونیست یک راهپیمایی #ضد مسیحیت
را راه اندازی می کند.
شخصی به پاهای خود می پرد و فریاد #می زند" :عیسی مسیح است!" حضار مبهوت شده و او را به خاطر
ایجاد مزاحمت در جلسه بیرون می کشند.
اما اگر فریاد می زد چه می کرد:
"عیسی مسیح خداست! او تنها پروردگار است و همه کسانی که نظام را به یک خدا تبدیل می کنند همراه با
رهبران کمونیست #خود به جهنم خواهند رفت!"
او ممکن است توسط #جمعیت تکه تکه شود.
وضوح جرم انجیل را نشان می دهد.
همچنین زندگی و امید را فراهم می کند.
کلمات ساده
کلمات ساده نیز به سبک روشنی #کمک می کنند .ارنست تی .كمبل از واگن می گوید كه در یك لحظه
ناامیدی اظهار داشت" :هر حرفه توطئه ای علیه شخص غیر روحانی است".
هر شهروندی که با اظهارنامه مالیات بر درآمد مبارزه کرده است تعجب می کند که چرا سرویس درآمد
داخلی نمی تواند معنی آن را بگوید.
وکال با مومیایی #کردن قانون به صورت "لگال" خود را از مکانی مطمئن می کنند .دانشمندان با توسل به
نمادها و زبانی که فقط مبتدیان می فهمند ،مرد کوچک را دور نگه می دارند.
به نظر می رسد متکلمان و وزرا با توسل به زبانی که سر در گم انسانهای معمولی #باشد ،خود را در
مشاغل نگه می دارند.
مراقب اصطالحات اصطالحات واژگان باشید.
واژگان تخصصی به متخصصان درون یک رشته کمک می کند تا ارتباط #برقرار #کنند ،اما در صورت
استفاده غیرضروری از آن اصطالحات واژگانی می شود.
در حالی که گذراندن حوزه علمیه سه سال طول می کشد ،اما عبور از آن ده سال طول می کشد.
اگر یک واعظ موعظه های خود را با کلماتی مانند رساتولوژی ، #عصبانیت ،هواشناسی ،تفسیر ،
وجودی ، #یوهان فلفل بزند ،موانع برقراری #ارتباط را ایجاد می کند.
اصطالحات اصطالحات کلمات "بزرگ" را با مرگ کلیشه ترکیب می کند و اغلب به جای آگاهی دادن به
مخاطب برای تحت تأثیر قرار دادن آن استفاده می شود.
181 -173
از یک کلمه کوتاه استفاده کنید مگر اینکه یک کلمه طوالنی #تر کامال الزم باشد.
جوش بیلینگز #ضربه ای برای سادگی #و شفافیت می زند وقتی #می گوید" :مرد جوان ،وقتی #در فرهنگ
لغت وبستر جستجو #می کنید کلمات را به اندازه کافی بزرگ برای انتقال معنی خود پیدا کنید ،می توانید
تصور کنید که منظور شما زیاد نیست".
کلمات طوالنی #در دمشان فلج است.
افسانه ها حاکی از آن است که چند سال پیش یک نویسنده جوان تبلیغاتی را برای نوع جدید صابون ارائه
داد:
"عناصر قلیایی و چربی های موجود #در این محصول به گونه ای مخلوط شده اند که باالترین کیفیت
صابون سازی را به همراه وزن مخصوص که آن را در باالی آب نگه می دارد ،تضمین می کنند ،و
دردسر و مزاحمت ماهیگیری در اطراف را از بین می برند .در هنگام وضو گرفتن آن در پایین وان
است" .
یک مرد تبلیغاتی #با تجربه تر ،همین ایده را در دو کلمه ساده به تصویر #کشید" :این شناور است".
جورج جی ویلیامز #معتقد است که از 70تا 78درصد #کلمات استفاده شده توسط #دبلیو سامرست موگام ،
سینکلر لوئیس ،رابرت لویی استیونسون و چارلز دیکنز فقط یک هجا دارند.
هفتاد و سه درصد #کلمات در مزامیر 76 ، 23درصد کلمات در دعای خداوند و 80درصد #کلمات در اول
قرنتیان باب 13کلمات یک هجا هستند.
مهم نیست که یک عبارت یا کلمه به چه معنا و مفهوم گوینده را بیان می کند ،اگر شنوندگان معنی آن را
نمی دانند بی فایده است .آبراهام لینکلن گفت" :صحبت کن ،تا پایین ترین افراد #بتوانند تو را درک کنند و
بقیه مشکلی نخواهند #داشت".
بیلی ساندی ، #مبلغ یاد شده ،ارزش سادگی را درک کرد وقتی که گفت:
اگر قرار #باشد مردی یک تکه گوشت برداشته و بو کند و نفرت انگیز به نظر برسد ،و پسر کوچکش
بگوید" :چه خبر است پاپ؟"
و او قرار بود بگوید " ،این یک فرایند تجزیه در تشکیل ترکیبات شیمیایی جدید است" ،پسر در همه حال
خواهد بود.
اما اگر پدر می گفت" :پوسیده است" ،پسرک بینی خود را درک می کند و می گیرد.
Rottenیک کلمه انگلیسی-ساکسونی خوبی است و شما نیازی نیست که به فرهنگ لغت بروید #تا معنی آن
را بفهمید.
این بدان معنا نیست که یک وزیر #باید با جماعت خود صحبت کند.
در عوض ،قاعده کلی وی باید این باشد :واژگان افراد #را دست باال نگیرید و هوش آنها را دست کم
نگیرید.
عالوه بر واضح بودن ،ویژگی اصلی دوم سبک این است که باید مستقیم و شخصی باشد.
در حالی که خطاب به "کسی که ممکن است به آن مربوط #باشد" خطاب است ،خطبه ای به زنان و مردان
اولین جلسه کلیسای باپتیست در 15ژوئیه نزدیک خیابان های نهم و الم در ساعت یازده صبح ایراد می
شود.
نویسنده و خواننده تنها ،دور #از یکدیگر و ناشناخته نشسته اند.
واعظ با شنوندگان خود چهره به چهره صحبت می کند و آنها را به نام صدا می کند.
زبان نوشتاری نتایج تفکر را بیان می کند ،در حالی که زبان گفتاری بیانگر #خودانگیختگی #اندیشه ای
است که دونالد سی برایانت و کارل آر .واالس آن را "تحقق بخشیدن به ایده در لحظه بیان" توصیف می
کنند.
بنابراین موعظه نباید مانند پایان نامه ای باشد که برای جماعت خوانده می شود.
به نظر می رسد گفتگویی است که در آن تفکر جریان دارد و مبلغ با شنوندگان #خود صحبت می کند.
گوینده و شنونده از آنجا که با یکدیگر در ارتباط هستند.
خطبه از سبک آدرس مستقیم استفاده می کند.
در حالی که ممکن است یک نویسنده بگوید " ،مسیحی در مکالمه خود باید مراقب نحوه صحبت در مورد
دیگران باشد" ،یک مبلغ به احتمال زیاد می گوید" :شما باید مراقب نحوه صحبت در مورد دیگران
باشید".
ضمیر شخصی شما به وزیر و مخاطب احساس یکتایی می دهد.
در حالی که می توانید #تأثیرگذار باشید ، #در سایر مواقع واعظ به ما می گوید زیرا منظور #او "من و تو"
است.
ما با آدرس مستقیم در مقابل سرمقاله ای هستیم که جایگزین ضمیر Iمی شویم#.
سرمقاله ای به نظر می رسد که گویی واعظ در کمیته ای صحبت می کند.
منظور ما از سبک شفاهی ،مانند گفتگوی خوب " ،من و تو با هم هستیم#".
یک سخنران از سوالهایی استفاده می کند که نویسنده ممکن است استفاده نکند.
این سوال شنونده را به فکر کردن در مورد #آنچه واعظ بعدی می گوید #دعوت می کند و غالبا ً یک نکته
اصلی یا ایده جدید را مطرح می کند.
ممکن است جماعت را به پاسخگویی #به آنچه واعظ گفته است دعوت کند و غالبا ً برای ختم خطبه به کار
می رود.
ساالت به وضوح نشان می دهد که مخاطب و گوینده رو در رو هستند.
سبک شخصی توجه کمی به رسمیت های نوشتاری رسمی #دارد.
انقباضات مشکلی ندارند( #نمی توانند ،نخواهند داشت) ،و همچنین مصدرها را تقسیم نمی کنند.
آنچه در گفتگوی خوب مناسب است متناسب با موعظه است.
این البته به این معنی نیست که هر چیزی پیش می رود.
گرامر ضعیف یا تلفظ معیوب ،مانند خنده در جلسه دعا ،شنونده را از بین می برد و در مورد صالحیت
واعظ تردید #ایجاد می کند.
عامیانه نظرات متفاوتی می دهد .در صورت #استفاده عمدی ،عامیانه می تواند توجه را به خود جلب کند و
احساس راحتی #و غیررسمی بودن را به خطبه تزریق #کند.
وقتی عامیانه بدون فکر استفاده می شود ،ساده و حتی ارزان به نظر می رسد و به یک ذهن تنبل خیانت
می کند.
گفتار شخصی #و مستقیم به سخنرانی سهل انگارانه یا انگلیسی ناشایست احتیاج ندارد#.
زبان موعظه موثر #باید زبان یک آقا در مکالمه باشد.
مفاهیم جدید
سبک
ویژگی های سبک موعظه موثر
روشن
مستقیم و شخصی#
واضح
تعاریف
182-189
فصل 10
چگونه موعظه کنیم تا مردم گوش دهند
بیشتر کتابهای مربوط به لوازم بهداشتی در مورد توسعه خطبه ها موارد #زیادی را بیان می کنند اما در
مورد تحویل آنها بسیار اندک است.
به نظر می رسد کشیشان از این متون موعظه پیشگامی #می کنند.
در حالی که وزیری #هر هفته ساعت ها را صرف ساخت خطبه می کند ،به ندرت سالی حتی چند ساعت
فرصت می دهد تا در مورد تحویل فکر کند.
با این حال خطبه ها به عنوان رئوس مطالب یا نسخه های خطی به دنیا نمی آیند.
آنها فقط هنگام موعظه زندگی می کنند.
خطبه ای که به طور ناخواسته ایراد می شود ،مرده به دنیا می آید.
تأثیر خطبه های ما به دو عامل بستگی دارد:
چه می گوییم و چگونه می گوییم.
هر دو مهم هستند.
به غیر از محتوای کتاب مقدس مربوط #به زندگی ، #ما هیچ چیز ارزش ارتباطی #نداریم .اما بدون تحویل
ماهرانه ،محتوای خود را به جماعت نمی رسانیم.
به ترتیب اهمیت ،ترکیباتی #که خطبه را تشکیل می دهند فکر ،ترتیب ،زبان ،صدا و حرکت هستند.
در اولویت برداشت ها ،ترتیب معکوس می شود#.
ژست و صدا به عنوان بارزترین و تعیین کننده ترین ظاهر می شوند#.
هر مطالعه اولیه تحویل و تأثیر آن بر نتیجه سخنرانی یا خطبه به یک نتیجه می رسد :زایمان بسیار #مهم
است.
نه تنها صدا و حرکات گوینده ابتدا حواس مخاطب را می زند ،بلکه عطف و کردار او احساسات و نگرش
او را با دقت بیشتری نسبت به سخنانش منتقل می کند.
در طول دهه 1970دانشمندان در چندین رشته -روانشناسی ، #انسان شناسی ،جامعه شناسی و ارتباطات
گفتاری ،به عنوان مثال -تأثیرات ارتباط غیر کالمی را بررسی کردند.
این محققان مشاهده کردند که چگونه پیام ها را با نحوه نشستن یا ایستادن ،با حالت های صورت ،با
حرکات و حتی با توجه به فضای #بین ما و کسانی که مالقات می کنیم پخش می کنیم.
به عنوان یک محصول جانبی از این مطالعات ،چندین شومیز #قول دادند که این زبان ساکت را تفسیر کنند
تا خوانندگان بتوانند #از آن برای منافع شخصی استفاده کنند.
"ادعای بیش از حد" این کتاب ها احتماالً به اندازه اعتقادات بدبین ایجاد کرده است.
اختالفات فردی و فرهنگی در ارتباطات غیرکالمی ،تعریف های جزمی از معنای زبان بدن را ساده و
احتماالً خطرناک می کند.
به عنوان مثال ،ادعا كردن بازوهایی #كه روی #سینه جمع شده نشان می دهد كه فردی #می خواهد اطرافیان
خود را ببندد مانند این است كه بگوییم كلمه مدل همیشه به یك ماكت در مقیاس كوچك از یك جسم بزرگتر#
اشاره دارد.
با این وجود هیچ شخص نظارتی #حتی اگر صحبت نمی کنیم ،پیام های ارتباطی ما را به طور #جدی انکار
می کند.
دوستان بر این باورند #که یک معیار از عمق روابط آنها در توانایی آنها در درک یکدیگر است حتی وقتی
ساکت کنار هم بنشینند.
ما تشخیص می دهیم که آشنایان گاه به گاه ،یا حتی غریبه ها ،از حالت ،حالت چهره یا لحن صدا ،
دوستانه ،عصبانی یا نگران هستند.
لبخند ،اخم ،زل زدن ،چشمک زدن یا نگاه کردن بر اینکه دوستانی را که مالقات می کنیم دوست داریم
یا دوست نداریم ،به آنها اعتماد داریم یا به آنها اعتماد نداریم تأثیر می گذارد#.
نویسنده ضرب المثل ها وقتی #اعالم کرد:
"یک فرد بی ارزش ،یک انسان شریر ،کسی است که با دهان دروغ راه می رود ،با چشمانش چشمک
می زند ،با پاهایش سیگنال می دهد ،که با انگشتان خود اشاره می کند.
که با انحراف در قلب خود دائما ً بدی را می اندیشد ،و اختالفات را گسترش می دهد »(حکم 14-12 :6
)NASB
چشم ها ،دست ها ،صورت و پاها به همان اندازه کلماتی که ما می گوییم - #در واقع بیشتر -به یک
اجتماع می گویند.
روانشناس #آلبرت مهرابیان آن را به یک فرمول #تقسیم می کند.
تنها 7درصد #از تأثیر پیام یک سخنران از طریق سخنان وی حاصل می شود 38 .درصد از صدای او ،
55درصد از حالت های چهره سرچشمه می گیرد.
مشاهدات مختلفی می تواند از این تحقیق حاصل شود که مربوط #به واعظان و موعظه ها است.
اول اینکه ،زبان غیر کالمی در سخنرانی عمومی اهمیت استراتژیک دارد.
وقتی ما به یک اجتماع خطاب می کنیم ،سه شبکه ارتباطی مختلف همزمان کار می کنند:
کلمات ،لحن و حرکات ما.
هر سه ایده با هم ارتباط برقرار #می کنند.
وقتی بازیگر #جورج آرلیس برای اولین بار نمایشنامه "دیزرائیلی" را خواند ،به نویسنده توصیه كرد كه
دو صفحه بیرون بیاورد#.
وی گفت" :می توانم این را با نگاه بگویم".
"چه نگاهی؟"
از نویسنده پرسید#.
آرلیس تظاهرات کرد و صفحات بیرون آمد.
در حقیقت ،اعمال اغلب بیانگرتر #از کلمات هستند.
قرار دادن انگشت روی لب چیزی بیشتر از "ساکت باش" می گوید.
باز کردن چشم ها و باال بردن ابرو تعجب آور است که کلمات نمی توانند ،و شانه باال انداختن شانه ها ایده
ای را فراتر از کلمات بیان می کند.
به طور #کلی ،عناصر غیرکالمی بیشتر احساسات و نگرش را برقرار می کنند.
ادوارد تی .هال یافته های دانشمندان علوم اجتماعی را هنگامی كه مشاهده می كند ،خالصه می كند:
"عالوه بر آنچه با زبان كالمی خود می گوییم ،ما دائما ً احساسات واقعی خود را با زبان سكوت خود به
زبان رفتار #منتقل می كنیم"
دوم ،تحقیق و تجربه توافق #دارند که اگر پیام های غیرکالمی با گفتار مغایرت داشته باشند ، #شنوندگان #به
احتمال زیاد زبان ساکت را باور خواهند کرد.
دروغ گفتن با کل بدن دشوارتر از لبهاست.
این محور اصلی مشاهدات زیگموند فروید #است:
"هیچ فانی نمی تواند مخفی نگه دارد.
اگر لبهایش ساکت است ،با نوک انگشتانش پچ پچ می کند .خیانت در هر منافذ #از او بیرون می زند" .
ممکن است سخنان یک کشیش اصرار داشته باشد " ،این مهم است" ،اما اگر صدای #او صاف و بی بیان
به نظر برسد #و بدن او لنگ باشد ،جماعت او را باور نمی کنند.
اگر یک واعظ مشت خود را به گوش شنوندگان خود تکان دهد در حالی که با لحن مالمت آمیز می گوید:
"آنچه این کلیسا نیاز دارد عشق بیشتر و نگرانی عمیق نسبت به یکدیگر است!"
افراد در استخر تفکر خواهند کرد که آیا او می داند در مورد #چه چیزی صحبت می کند
از آنجا که مقدار زیادی از تبلیغات شامل نگرشهایی #است که سخنان ما را تقویت می کند یا با آن مغایرت
دارد ،یک مبلغ جرات نمی یابد که تحویل را نادیده بگیرد.
سوم ،زایمان موثر با آرزوها آغاز می شود.
آبه مارتین ،فیلسوف ، #طنزپرداز ، #اظهار داشت" :بین حرفه ای و آماتور #بیش از هر چیز دیگری روی
زمین تفاوت وجود دارد!"
در سخنرانی عمومی آماتور کلمات را می گوید#.
از طرف دیگر ،حرفه ای تمایل عمیقی برای برقراری #ارتباط دارد.
آماتور برای بیرون انداختن ایده های خود تصمیم می گیرد ،در حالی که این فرد حرفه ای تالش می کند تا
آنها را به ایده های ما برساند#.
در واعظ ،دانش فنی و آموزش در فن بیان عمومی نمی تواند جایگاه محکومیت و مسئولیت را بگیرد.
داشتن چیزی برای گفتن به یک جماعت که می خواهید آن را درک کنند و زندگی کنند ،محرک اساسی
برای زایمان خوب است.
این "مجموعه" احساسی برای صحبت کردن را ایجاد می کند.
بنابراین تحویل خوب از منبر شبیه گفتگوی #پر جنب و جوش است.
وقتی روی #ایده ها متمرکز می شویم تا دیگران آنها را درک کرده و آنها را بپذیرند ،تحویل طبیعی به
وجود می آید.
پیروی از روی بردگی بر اساس مجموعه ای از قوانین پدید نمی آید.
چارلز آر براون در سخنرانی های خود در ییل در مورد #موعظه ،کار منبری جورج مکدونالد #را در لندن
توصیف #کرد:
او آن روز صبح درس یازدهم کتاب عبرانیان را برای درس کتاب مقدس خواند.
وقتی زمان خطبه فرا رسید [ ،او] گفت:
"همه شما در مورد این مردان با ایمان شنیده اید.
من سعی نخواهم #کرد که به شما بگویم #ایمان چیست -اساتید الهیاتی هستند که می توانند این کار را بسیار
بهتر از من انجام دهند.
من اینجا هستم تا به شما کمک کنم تا ایمان بیاورید" #.
سپس چنین جلوه ای ساده ،قلبی و باشکوه از ایمان خود انسان به آن واقعیت های غیبی را که جاودانه
هستند ،دنبال کرد تا ایمان را در ذهن و قلب همه شنوندگانش #به وجود #آورد.
قلب او در کار او بود و زایمان او نیز موثر بود زیرا به زیبایی واقعی زندگی #درونی او باز می گشت.
"قلب او در کار او بود".
هیچ قانونی نمی تواند جای آن را بگیرد.
صداقت ،اشتیاق و جدیت عمیق موانعی را از بین می برد که به خود واقعی اجازه می دهد آزاد شود.
از این نظر ،تحویل موثر تقریبا ً مکالمه روزمره دادن و گرفتن است.
اگرچه گفتن اینکه منبر تحویل شباهت به مکالمه دارد ،به این معنی نیست که شیوه های معمول صحبت
کردن ما لزوما ً بهترین روش ماست.
نحوه صحبت ما در خلوت از تجمع عادت های مادام العمر ایجاد می شود#.
ما می توانیم عادت های ضعیف #ارتباطی را بدست آوریم #همانطور که عادت های بد بدن یا حالت غذایی
را ایجاد می کنیم.
بعالوه ،برخی رفتارهای نامحسوس #در شرایط #خصوصی #در سخنرانی #های عمومی به طرز ناخوشایند
آشکار می شود.
وقتی مخاطب را مخاطب قرار #می دهیم ،موقعیت #ما منحصر #به فرد و تأکید می شود.
قرار دادن دست در جیب ها ،نوازش مو یا صورت ، #بازی با حلقه ،سر و صدا با گردن ،به هم زدن پاها
دستور زبان بد زایمان است.
رفتارها #و رفتارهای تکراری #که برای شما عجیب است ممکن است مورد توجه دوستان قرار نگیرد و
توسط همکاران تحمل شود اما در منبر آنها جلب توجه می کنند و مردم را از آنچه شما می گویید منحرف
می کنند.
بنابراین ،در منبر باید حرکت بدن را نظم داد تا مثر باشد.
در ابتدا ،تالش برای بهبود زایمان اغلب غیر طبیعی است.
تازه کار ممکن است اصرار کند که باید تالش خود را کنار بگذارد زیرا یک وزیر بازیگر #نیست و کار در
زمینه زایمان شخصیت وی را نقض می کند.
اما کسب هر عادت معموالً شامل خودآگاهی اولیه است.
به عنوان مثال ،هنگامی که ما برای اولین بار با اتومبیل رانندگی می کنیم یا تنیس سوار #می شویم ،
هنگامی که می خواهیم رفتار #خود را کنترل کنیم احساس بی قراری #می کنیم.
پس از تمرین و تجربه ،خودآگاهی از بین می رود و رفتار تازه آموخته شده به راحتی ظاهر می شود.
تالش و انضباط الزم است تا در برابر مخاطب طبیعی به نظر برسد.
برخی از عوامل غیرکالمی در زایمان چیست که باید به آنها توجه کنیم؟
آرایش و لباس
هنگامی که پولس رسول اعالم کرد که "همه چیز برای همه انسانها خواهد شد ،به همین ترتیب ممکن
است برخی را نجات دهم"
(اول قرنتیان ، )NKJB 9:22وی اصول اولیه ارتباطات مسیحی را پایه گذاری کرد.
در مسائل بی تفاوتی اخالقی ،آنچه بیش از همه اهمیت دارد احساسات من نیست بلکه احساسات و نگرش
دیگران است.
از آنجا که آرایش و لباس در نحوه پاسخ شنونده به ما تفاوتی ایجاد می کند ،بنابراین باید در ما تفاوت ایجاد
کند.
یک قانون اساسی #آراستگی و لباس برای واعظ این است که باید متناسب با مخاطب ،موقعیت و گوینده
باشد.
به عنوان مثال ،تغییر مدها در مدل مو ،ریش ،سوزش سر و سبیل ،قوانین مطلق را غیرممکن می کند.
وزیری #که از جامعه و معیارهای #آن آگاه است ،نمی خواهد اجازه دهد موهایش مانع وزارتش #شود.
جان تی از مولوی ،مشاور کمد لباس بسیاری #از شرکتهای برتر آمریکا ،در مورد ویژگیهای #مشترک بین
همه مدیران موفق #سوال شده است.
او دو مورد را جدا می کند :موهایشان شانه شده و کفش هایشان براق است.
و آنها از مردان دیگر ،به ویژه زیردستان انتظار دارند.
مطالعات مولی نشان می دهد که موهای نامرتب ،حتی اگر کوتاه باشد ،واکنش های منفی شدیدی #را در
مردان دیگر ایجاد می کند.
موها ،به هر طول که باشد ،باید مرتب باشند.
یک برنامه ورزش منظم #و یک رژیم غذایی مناسب می تواند پوندهای اضافی #را که مانع برقراری #ارتباط
می شوند #کاهش دهد.
دشوار است باور #کنیم که وزیری با سی پوند اضافه وزن دستورات #کتاب مقدس درباره خودکنترلی را
جدی می گیرد.
نظافت همچنین شامل استفاده از دئودورانت ها ،خمیردندان ها و خوشبو #کننده های نفس است.
در حالی که تبلیغات تلویزیونی #صدای بوی بد دهان را از سرطان بدتر می کند ،با این وجود بوی نفس و
بوی بدن می تواند جرایمی #باشد که دیوارهایی را که در آن پل می خواهیم ایجاد کند.
تحقیقات اخیر نشان می دهد که لباس و ظاهر ما باعث می شود درباره دیگران قضاوت کنیم بدون اینکه
واقعا ً از چرایی این قضاوت ها آگاهی داشته باشیم.
ظاهراً اره قدیمی "لباس انسان را می سازد" باید اصالح شود و بگوید "لباس بیانگر مرد است".
اگرچه ممکن است برای راحتی راحت لباس بپوشیم ، #اما لباس باید دیگران را نیز با ما راحت کند.
Psychology Todayگزارش یک مطالعه سه ماهه با هفت فروشنده برای تعیین تأثیر لباس بر فروش #را
انجام داد:
"آیا در زمانی که شلوار جین و کاپشن های سافاری حتی در آرام ترین مراکز نیز در حال ظهور هستند ،
پوشیدن کت و شلوار #تجاری دیگر اهمیتی دارد؟
در برخی #از مشاغل ،بدیهی است که اینگونه باشد.
وقتی فروشندگان در فروشگاه های مردانه مونتگومری ،آالباما ،کت و شلوار می پوشیدند ... ،ارزش
متوسط فروش #آنها 43درصد #بیشتر از زمانی #بود که آستین پیراهن و کراوات می پوشیدند #و 60درصد#
بیشتر از پوشیدن پیراهن یقه باز بود" .
کشیشانی که در انتخاب بهترین کمد لباس برای بودجه خود احساس ناکافی می کنند ،عاقالنه است که خود
را به دست یک پارچه با تجربه در منطقه خود برسانند.
مشاوره او درباره لباس می تواند پس انداز کند و یک بدهی را به دارایی تبدیل کند.
لباس باید تمیز و فشرده شود.
جوراب ها باید پا را بپوشانند .جیب ها نباید با مجموعه ای از خودکارها ، #دفترچه های تاریخ ،عینک و
کیف پول برآمده باشد.
و یک پیراهن تازه باید با کراوات گره خورده آراسته شود.
دستمال های به نمایش درآمده نباید لنگ باشند ،یا اگر در جیب حمل می شوند باید تمیز باشند.
وزیر به نظر نمی رسد که به جای آینه ،به یک متن یونانی #خیره شده است ،مبلغ اثبات را اثبات می کند.
حرکت و حرکات
حرکات مشخص
حرکات متنوع
ارتباط چشمی
همانقدر که نظافت و حرکت برای یک سخنران مهم است ،احتماالً ارتباط #چشمی به عنوان موثرترین
وسیله ارتباط #غیر کالمی در اختیار او قرار می گیرد.
چشم ها ارتباط برقرار می کنند.
آنها بازخورد ارائه می دهند و در عین حال توجه مخاطب را به خود جلب می کنند.
وقتی مستقیما ً به شنوندگان خود نگاه می کنید ،نشانه هایی را به شما می گویید که به شما می فهمند آیا آنها
از صحبت های شما آگاه هستند ،آیا آنها عالقه مند هستند و آیا از خطبه به اندازه کافی برای ادامه گوش
دادن لذت می برند.
یک سخنران هوشیار #آنچه را که می گوید تنظیم #می کند -به عنوان مثال ،با افزودن توضیح یا تصاویر- #
همانطور #که این پاسخ ها را تفسیر می کند.
عالوه بر این ،شنوندگان احساس می کنند وزیرانی #که "به چشمان آنها نگاه می کنند" می خواهند شخصا ً
با آنها صحبت کنند.
بنابراین چوپانانی که باالی سر مخاطب خیره می شوند ،به یادداشت ها خیره می شوند ،از پنجره ها نگاه
می کنند یا بدتر از آن ،هنگام صحبت چشمان خود را می بندند ،خود را در نقطه ضعف فلج کننده قرار
می دهند.
تقریبا ً بدون استثنا ،یک جماعت با توجه به سخنگوی که هنگام صحبت به او نگاه نمی کند ،گوش نمی
دهد.
به همان اندازه قابل توجه ،افراد #به شخصی #که از تماس چشمی اجتناب می کند بی اعتماد هستند و در
نتیجه ،آنچه او می گوید #را دست کم می گیرند#.
حتی اگر به عنوان یک جمع در یک جماعت سخنرانی #می کنید ،به صورت فردی #با آنها صحبت می
کنید.
همانطور #که ایستادید #تا صحبت کنید ،برای برقراری ارتباط #شخصی با شنوندگان مکث کنید.
چشمان خود را بر روی جماعت حرکت دهید و بگذارید لحظه ای روی چند نفر مختلف استراحت کنند.
در طول خطبه تماس چشمی خود را ادامه دهید.
برنامه ریزی #کنید که برای یک یا دو ثانیه همزمان با یک شنونده صحبت کنید ،آن شخص را در چشمان
خود بنگرید و سپس به شخص دیگری متوسل شوید.
شنوندگان را در هر بخش از سالن انتخاب کنید و به مدت کافی تماس چشمی داشته باشید تا بدانند که شما
آنها را جدا کرده اید و با آنها صحبت می کنید.
اگر جماعت بسیار #بزرگ باشد ،می توانید #یک گروه کوچک را در یک منطقه انتخاب کنید و یک یا دو
لحظه به آنها نگاه کنید ،سپس به گروه دیگری بروید #و در طول خطبه به انجام آن ادامه دهید.
مطمئن باشید که نه تنها به شنوندگان نگاه می کنید بلکه با آنها صحبت می کنید.
تمرکز خود را در برقراری ارتباط #با هر یک از پیامهایی که مشتاقانه می خواهید #او درک کند ،متمرکز
کنید.
مردم شما باید چهره شما را ببینند.
بنابراین منبر را با یک نور شدید ،در زاویه ای قرار #دهید که چشم شما را به سایه نیندازد ،روشن کنید.
از یک متر سنج استفاده کنید و کانون نور را در جلوی کلیسا آزمایش کنید.
مبلغین یکشنبه پس از یکشنبه در منبرهایی #با نور کم ایستاده اند و جماعت فقط نمای سایه ای از چهره او
دارند.
منبر باید تا آنجا که ممکن است به شنوندگان نزدیک باشد ،در زاویه ای که دیدن آنها را در چشمان وزیر
و طیف وسیعی #از احساسات را که در چهره او بازی می کنند ،آسان کند.
تحویل آوازی
گام صدا
پیچ شامل حرکت صدا به سمت باال و پایین مقیاس ،در ثبت های مختلف ،با انعطاف های مختلف است.
بعضي اوقات به تغييرات در زمين ،ملودي گفته مي شود.
اگر کسی بپرسد ، #در حالی که عطفی به سرعت از پایین به زمین باال می رود " ،آیا به جهنم اعتقاد
داری؟"
او یک سوال می پرسد
دقیقا ً همان جمله ،با تغییر در زمین متفاوت ،می تواند داللت کند:
"شما نمی گویید #که شما -شما همه مردم -چنان با الهیات مدرن ارتباط برقرار #نمی کنید که یک خرافات
قرون وسطایی #مانند آن را باور کنید!"
اگر فرد #با گام های ناگهانی رو به پایین پاسخ دهد " ،من نمی دهم" ،این ملودی #برقرار #می کند" :نه ،من
آن موقعیت #را ندارم.
قطعا نه.
مرا به چنین احمقی متهم نکن" .
در حالی که کلمات بیانگر انزجار #نیستند ،اما صدا نشان می دهد.
مونو پیچ ما را برای خوابیدن پهپاد می کند یا مانند کودکی که همان نت را روی پیانو #می کوبد ،بر تن
مان می کند.
عدم کنترل موثر زمین ،گاهی اوقات دلیل بر هم خوردن شوخ طبعی یک مبلغ است.
شنوندگان او نمی توانند #از زمین او بگویند که او شوخی #می کند.
منگنه
تغییرات در بلندی صدا هم به عالقه و هم به تأکید می رسد.
تغییر نیرو ،اهمیت نسبی ایده ها را بیان می کند.
در عبارت "خداوند چوپان من است" ،فقط پنج کلمه وجود دارد.
اما اگر این جمله پنج بار تکرار شود و هر بار کلمه دیگری مشت شود ،معنی تغییر می کند.
اگر یک مبلغ آنها را با حجم بیشتری #بیان کند ،می توان بر کل بخشهای خطبه فشار #آورد.
متأسفانه برخی از مبلغان راهی دیگر برای خط کشیدن بر نکات خود نمی دانند و خطبه های آنها شبیه
جلسات فریاد #زدن است.
آنها فکر می کنند خدا فقط در گردباد #صحبت می کند ،آنها حجم را با قدرت معنوی اشتباه می گیرند.
همانند مونو پیچ ،یکنواختی حجم بی تکلف بر شنونده ساییده می شود.
تأكید از طریق #تنوع است.
انداختن صدا به زمزمه ای نزدیک می تواند ایده ای را به اندازه م .ثر فریاد #بلند به حروف #کج وارد کند.
شدت می تواند به اندازه حجم موثر #باشد.
اکثر وزرا فقط یک درجه از نیروها را به کار می گیرند وقتی که طیف گسترده ای از حجم می تواند
تحویل آنها را افزایش دهد.
پیش رفتن
مکث
مفاهیم جدید
زبان غیرکالمی
تعاریف
زبان غیرکالمی -حرکات ،حالت چهره و لحن صدا که پیام را منتقل می کند.
200-208
پاسخ تمرینات
211-212