You are on page 1of 10

‫فصل سوم‬

‫حکم تنظیم نسل‪ ،‬حق تنظیم‪ ،‬اهداف و روش های جلوگیری از آن‬
‫از جمله مسایل که الزم است باید دانسته شود‪ ،‬حکم تنظیم نسل است و در این فصل دید گاه فقهاء قدیم‬
‫و معاصر‪ .‬را در این مورد بیان خواهیم نمود‪ ،‬و همچنان بیان خواهیم داشت که حق انتخاب فرزند‪ .‬از آنی‬
‫کیست؟ و دراخیر روشهای را که برای جلوگیری‪ .‬از بارداری‪ .‬وجود دارد ذکر مینمایم‪.‬‬

‫مبحث اول حکم تنظیم نسل‬


‫گفتار اول‪ :‬حکم تنظیم نسل در نزد فقهاء قدیم‬
‫اصطالح تنظیم نسل اصطالحی‪ .‬جدیدی است‪ ،‬و در نزد فقهاء قدیم مت‪..‬داول نب‪..‬وده‪ ،‬و آنچ‪..‬ه ک‪..‬ه در ن‪..‬زد‬
‫آنها به قصد فاصله گذاری در بین والدت ها ی‪.‬ا جلوگ‪.‬یری‪ .‬از ب‪.‬ارداری‪ ،‬مت‪.‬داول ب‪.‬وده‪ ،‬اص‪.‬طالح ع‪.‬زل می‬
‫‪1‬‬
‫باشد‪.‬‬
‫علماء در مورد حکم تنظیم نسل اختالف نموده ان‪..‬د‪ ،‬و منش‪..‬أ اختالف ش‪..‬ان‪ ،‬ب‪..‬ر میگ‪..‬ردد‪ .‬در فهم اح‪..‬ادیث ک‪..‬ه‬
‫مربوط به حکم عزل میباشد‪ ،‬و در ذیل‪ ،‬توأم با آراء ونظریات فقه‪..‬اء‪ ،‬اح‪..‬ادیث ک‪..‬ه در م‪..‬ورد ع‪..‬زل‪ ،‬روایت‬
‫شده نیز ذکر خواهیم‪ .‬نمود‪.‬‬
‫الف‪ :‬مذهب حنفیه احناف به این دید هستند که عزل کردن بدون اجازه از زن آزاد‪ ،‬مکروه است زیرا‬
‫مقاربت جنسی‪ ،‬همراه با انزال‪ ،‬سبب پیدایش فرزند میش‪..‬ود‪ ،‬و زن هم نس‪..‬بت ب‪..‬ه فرزن‪..‬د خ‪..‬ویش دارای ح‪..‬ق‬
‫میباشد‪ ،‬و در صورت عزل‪ ،‬حقش فوت میگردد‪ ،‬واگ‪..‬ر ع‪..‬زل ب‪..‬ه اج‪..‬ازه او ص‪..‬ورت‪ .‬گ‪..‬یرد‪ ،‬مک‪..‬روه نیس‪..‬ت‬
‫زیراکه به فوت شدن حقش‪ ،‬راضی شده دلیل شان از سنت‪ ،‬حدیث ک‪..‬ه ج‪..‬ابر ‪ ‬روایت ک‪..‬رده‪ ،‬میباشد" کن‪..‬ا‬
‫نعزل فی عهد النبی ‪ ‬والقرآن ینزل" متفق علیه ‪ 2‬و فی رواية لمس‪.‬لم " کن‪.‬ا نع‪.‬زل علی عه‪.‬د رس‪.‬ول‪ .‬هللا ‪‬‬
‫‪3‬‬
‫فبلغ ذالک نبی هللا ‪‬فلم ینهانا"‪.‬‬
‫سیدنا جابر‪‬روایت میکند که (ما در عصر پیامبر‪ .‬عزل میکردیم در حالیکه قرآن ن‪..‬ازل میش‪..‬د) این‬
‫حدیث متفق علیه است و در یک روایت از إمام مسلم ‪ ‬آمده‪( :‬مادر زمان رسول هللا ‪‬ع‪..‬زل مینم‪..‬ودیم‪ ،‬و‬
‫خبر به ایشان رسید‪ .‬و ما را از این کار باز نداشت)‪.‬‬
‫ب‪ :‬مذهب مالکیه فقهاء مالکی قایل به جواز عزل اند‪ ،‬و اجازه زوجه را شرط میدانند‪ ،‬برابر است که‬
‫اجازه در عوض شئ مادی باشد یا بدون عوض‪ ،‬و این دیدگاه را قرطبی مالکی تایی‪..‬د ک‪..‬رده وگفت‪..‬ه‪ " :‬نطف‪..‬ه‬
‫رحمش مس‪..‬تقر نش‪..‬ده‪ ،‬بین‪..‬دازد‪ .‬حکمی ب‪..‬ه آن‬ ‫در ذات خود‪ ،‬یقینا ً شئ نیست‪ ،‬و اگ‪..‬ر آن را زن‪ ،‬ت‪..‬ا وقتک‪..‬ه در ِ‬
‫تعلق نمیگیرد‪ ،‬و مانند اینست که در پشت مرد قرارداشته باشد" و هم چنان ابن عبد ال‪.‬بر م‪.‬الکی گفت‪.‬ه‪ ":‬ک‪.‬ه‬
‫در بین علماء خالف نیست مبنی بر اینکه از زن آزاد عزل نشود مگر به اجازه او‪".‬‬

‫جـ ‪ :‬مذهب شافعیه و از شافعیه در این رابطه دو دیدگاه است‪.‬‬

‫‪ - 1‬سعد جمیل الریس‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص ‪.103‬‬


‫‪ - 2‬ابو عبد هللا محمد ابن اسماعیل البخاری‪ ،‬همان اثر‪ ،‬شماره حدیث ‪.5209‬‬
‫‪ - 3‬أبو الحسن مسلم بن الحجاج القشيري النيسابوري‪ ،‬همان اثر‪ ،‬شماره حدیث ‪.1439‬‬
‫دیدگاه اول‪ :‬اینست که عزل مکروه است‪ ،‬و دلیل شان حدیث جذامه بنت وهب که میفرماید‪ ":‬در نزد‬
‫پیامبر ‪ ‬حاضر‪ .‬شدم‪ ،‬و از ایشان در مورد عزل پرسان شد‪ ،‬مبارک فرمود‪ .":‬ذالک الوأد الخفی" و در‬
‫صورت که زن آزاد باشد‪ ،‬اگر اجازه دهد جواز دارد‪ ،‬و اگر اجازه ندهد‪ ،‬دو دیدگاه است‪ ،‬دید گاه اول‬
‫اینست که عزل حرام نیست به خاطر اینکه حق زن‪ ،‬تنها در لذت جوی است‪ ،‬نه در انزال‪ ،‬دیدگاه دوم‬
‫اینست که‬
‫عزل حرام است‪ ،‬به خاطر که سبب قطع نسل میگردد بدون اینکه به مرد ضرر ملحق گردد‪،‬‬
‫دیدگاه دوم شافعیه‪ :‬اینست که عزل مباح می باشد‪.‬‬
‫د‪:‬مذهب حنابله حنابله به این باورند‪ .‬که اگر ضرورت وجود‪ .‬داشته باشد عزل جواز دارد و بدون‬
‫ضرورت مکروه است‪ ،‬زیرا باعث تقلیل نسل و قطع لذت از موطوءه میگردد؛ دلیل شان تشویق‪ .‬پیامبر‪‬‬
‫بر گرفتن اسباب ولد میباشد؛ چنانچه فرمودند‪ ":‬سوداء ولود خیر من حسناء عقیم" (زن سیاه مهربان و‬
‫فرزند‪ .‬زا بهتر است از زن زیبا‪ ،‬نازا) و عزل نمودن در نزد ایشان بدون اجازة زن حرام است؛ به دلیل‬
‫حدیث شریف"‪ .‬نهی رسول‪ .‬هللا ‪ ‬ان یعزل عن الحرة اال بإذنها‪ ".‬وجه داللت اینکه زن نسبت به فرزندش‬
‫دارای حق است‪ ،‬و در عزل‪ ،‬علیه او ضرر صورت میگیرد‪ ،‬بنا ًء بدون اجازه او عزل جواز ندارد‪ ،‬و نهی‬
‫‪1‬‬
‫که در حدیث وارد شده از برای تحریم است‪.‬‬
‫هـ‪ :‬مذهب ظاهریه ظاهریه قایل ب‪.‬ه این ان‪.‬د ک‪.‬ه ع‪.‬زل ح‪.‬رام اس‪.‬ت و دلی‪.‬ل ش‪.‬ان ح‪.‬دیث جذام‪.‬ه اس‪.‬ت و‬
‫میگویند‪ :‬حدیث جذامه ناسخ تمام اباحت ها است‪ ،‬به اعتبار اینکه آن اباحت ه‪..‬ا قب‪..‬ل از بعثت ب‪..‬وده و پی‪..‬امبر‬
‫‪ ‬خبر داده که عزل وأد خفی (زنده به گورکردن پنهانی) است و وأد هم ح‪.‬رام میباش‪..‬د؛ و اب‪..‬احت قبلی‪ ،‬ب‪.‬ه‬
‫طور یقین نسخ شده است‪ .‬خالصه اینکه حنفیه‪ ،‬مالکی‪..‬ه‪ ،‬و در ی‪..‬ک رأی از ش‪..‬افعیه ع‪..‬زل را ب‪..‬دون ک‪..‬راهت‬
‫جواز میدهند‪ ،‬مشروط به اینکه به اجازه زوجه باشد و در نزد حنابله اگر حاجت موجود باشد مانند جمه‪..‬ور‬
‫جواز است و اگر حاجت موجود نباش‪.‬د مک‪.‬روه اس‪.‬ت‪ ،‬و هم چن‪.‬ان در ی‪.‬ک رأی از ش‪.‬افعیه‪ ،‬و ب‪.‬دون اج‪.‬ازة‬
‫‪2‬‬
‫زوجه درنزد‪ .‬حنابله‪ ،‬عزل حرام است‪ ،‬و در نزد ظاهریه مطلقا ً حرام است‪.‬‬

‫گفتار دوم‪ :‬حکم تنظیم نسل از دیدگاه فقهاء معاصر‬


‫‪-1‬دیدگاه شیخ محمود شلتوت شیخ سابق جامع االزهر‪ ":‬جلوگیری‪ .‬از ب‪.‬ارداری‪ .‬ب‪.‬ه ط‪.‬ور‪ .‬م‪.‬ؤقت ب‪.‬رای‬
‫مادر‪ ،‬زمینة شیردهی کامل را مساعد میسازد؛ و شریعت اسالمی مدت شیر خ‪..‬وارگی‪ .‬را ب‪..‬ه م‪..‬دت دو س‪..‬ال‬
‫محدود نموده‪ ،‬و جلوگیری از بارداری در این مدت‪ ،‬مادر را راحت میسازد‪ ،‬و آن قوت از دست رفتة مادر‬
‫که در دوران بار داری از دست داده بود‪ ،‬دوباره باز میگردد و م‪..‬ادر ب‪..‬رای ب‪..‬ار دوم آم‪..‬ادگی ب‪..‬ارداری‪ .‬را‬
‫میگیرد‪.‬‬

‫‪ -2‬دیدگاه دکتور حسن شاذلی‪":‬منع‪ .‬حمل‪ ،‬یا تنظیم حمل‪ ،‬در مدت فاصلة زمانی‪ ،‬حق شخص‪..‬ی زوجین‬
‫است‪ ،‬زوجین هستند ک‪.‬ه مط‪.‬ابق ب‪.‬ه آنچ‪.‬ه مص‪.‬لحت ش‪.‬ان تقاض‪.‬ا دارد‪ ،‬تعین میکنن‪.‬د و تص‪.‬میم میگیرن‪.‬د‪ ،‬ت‪.‬ا‬
‫وقتیکه مصلحت مخالف با شریعت نباشد‪".‬‬

‫‪ - 1‬سعد جمیل الریس‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص ‪.108‬‬


‫‪ ، - 2‬سعد جمیل الریس‪ ،‬ص ‪.110-109‬‬
‫‪ -3‬دیدگاه د‪ .‬محمد سید طنطاوی‪ .‬ش‪..‬یخ اس‪..‬بق ج‪..‬امع االزه‪..‬ر‪ ":‬تنظیم خ‪..‬انواده ی‪..‬ا نس‪..‬ل‪ ،‬ش‪..‬رعا ً و عقالً ج‪..‬واز‬
‫دارد‪ ،‬هنگامیکه اسبابی وجود داشته باشد که به این امر‪ ،‬وا دارد‪ ،‬و اس‪..‬باب را زوحین ب‪..‬ه اس‪..‬اس ش‪..‬رایط‪ .‬و‬
‫ظروف‪ .‬خویش تعین میکنند‪.".‬‬
‫‪ -4‬دید گاه شیخ فوزان‪ :‬استعمال قرص های که دوران ب‪..‬ار داری را ب‪..‬ه ت‪..‬أخیر می ان‪..‬دازد‪ ،‬اش‪..‬کالی ن‪..‬دارد‪،‬‬
‫مشروط‪ .‬به اینکه زن نیاز ب‪.‬ه ت‪..‬أخیر داش‪.‬ته باش‪.‬د و از لح‪.‬اظ ص‪..‬حی توان‪.‬ائی‪ .‬ب‪.‬ارداری‪ .‬پی در پی را نداش‪..‬ته‬
‫باشد‪ ،‬یا اینکه به طفلی که شیر می دهد ضرر‪ .‬برسد‪ ،‬و تابلیت های ض‪..‬د ب‪..‬ارداری‪ .‬ب‪..‬اعث قط‪..‬ع دائمی حم‪..‬ل‬
‫نگردد‪ -5 ".‬دیدگاه د‪ .‬محمد سعید رمضان الب‪..‬وطی‪ ":‬ع‪..‬زل از زوج‪..‬ه در ص‪..‬ورتیکه ب‪..‬ا رض‪..‬ایت او هم‪..‬راه‬
‫باشد جواز دارد‪ ،‬و اگر با رضایت او همراه نباشد‪ .‬جواز ندارد‪ ،‬و شرط است وسایلی‪ .‬که برای جلوگیری از‬
‫بارداری‪ .‬استعمال میشود‪ .،‬برای هیچ ی‪..‬ک از زوجین ض‪..‬رری‪ .‬را در پی نداش‪..‬ته باش‪..‬د‪ ،‬و ه‪..‬ر آن وس‪..‬یلة ک‪..‬ه‬
‫زوجین یا یکی شان جهت جلو گیری‪ .‬از بارداری‪ .‬استعمال کنند به عزل قیاس میشود‪".‬‬
‫‪ -6‬دیدگاه د‪.‬وهبة الزحیلی‪ ":‬تنظیم نسل این است که فاصلة میان تولد دو فرزند‪ ،‬به خاطر حفظ توانائی‪.‬‬
‫جسمی مادر و در اختیار بودن مدت زمان کافی برای تربیت و پرورش‪ .‬فرزند‪ .‬قبلی تنظیم شود؛ این ک‪..‬ار از‬
‫نظر شرعی کاری‪ .‬مقب‪.‬ول و مطل‪.‬وب اس‪.‬ت؛ زی‪.‬را ف‪.‬راوانی نس‪.‬ل و ازدی‪.‬اد فرزن‪..‬دان مش‪.‬روط‪ .‬ب‪.‬ه توان‪.‬ایی‪ .‬و‬
‫استطاعت مالی و تربیتی‪ .‬خانواده است؛ اما هرگاه این قدرت و استطاعت به قدر‪ .‬کافی وج‪..‬ود‪ .‬نداش‪..‬ت‪ ،‬اق‪..‬دام‬
‫به جلوگیری از بارداری و بیشتر نمودن فاصلة زمانی‪ .‬میان دو حمل کاری است مطلوب؛ زیرا رس‪.‬ول خ‪..‬دا‬
‫‪1‬‬
‫‪ ‬فرموده اند‪ :‬کمی تعداد خانواده یکی از دو دارایی‪ .‬و کثرت آن یکی از دو ناداری است"‪.‬‬
‫خالصه آنچه که از نظریات و دیدگاه علماء معاصر در این مورد به دست می آید قرار ذیل میباشد‪:‬‬
‫‪1‬ـ اباحت تنظیم نسل در مدت دو سال در دوران شیر دهی‪.‬‬
‫‪ -2‬انگیزة که به تنظیم نسل وا میدارد بای‪..‬د انگ‪..‬یزة مش‪..‬روع باش‪..‬د مانن‪..‬د اینک‪..‬ه زن تحم‪..‬ل زایم‪..‬ان ه‪..‬ای‬
‫متوالی را نداشته باشد‪ ،‬یا اینکه حاملگی‪ ،‬به طفل که شیر میدهد‪ ،‬ضرر رسان باشد‪ ،‬و هم چنان انگیزه بای‪..‬د‬
‫انگیزة اقتصادی نباشد‪.‬‬
‫‪ -3‬تنظیم‪ .‬نسل به اتفاق زوجین باشد‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ -4‬وسایل منع حمل که جهت تنظیم نسل به کار گرفته میشود‪ ،‬مشروع و مؤقت باشد‪.‬‬

‫گفتار سوم‪ :‬حکم جلو گیری از حمل‪ ،‬با استفاده از کاندوم و قرص های ضد حاملگی‪.‬‬
‫زمانیکه عزل مشروع‪ .‬شد‪ ،‬دیگر راههای جلوگ‪..‬یری‪ .‬از حم‪..‬ل ن‪..‬یز مش‪..‬روع‪ .‬اس‪..‬ت‪ ،‬مش‪..‬روط‪ .‬ب‪..‬ر اینک‪..‬ه‬
‫مشتمل بر ضرری‪ .‬نباشد که از ضرری‪ .‬که بارداری با خود دارد؛ زیادتر گردد ‪ .‬و ی‪..‬ا زی‪..‬ادتر‪ .‬از فای‪..‬دة باش‪..‬د‬
‫که از عدم بارداری‪ .‬توقع می رود ‪ .‬بدین اساس استفاده از کاندوم با گ‪..‬رفتن رض‪..‬ایت زوج‪..‬ه اش‪..‬کالی ن‪..‬دارد‪،‬‬
‫چون خطری را متوجه زن نمی گرداند‪ ،‬اما استفاده از ق‪.‬رص ه‪.‬ای ض‪.‬د ح‪.‬املگی وابس‪.‬ته ب‪.‬ه نظ‪.‬ر پزش‪.‬ک‬
‫است‪ ،‬اگر تشخیص داد که برای زن عوارض جانبی و ضررهای زیادی‪ .‬را به وجود می آورد ک‪..‬ه از فائ‪..‬دة‬
‫عدم بارداری‪ .‬بیشتر است‪ ،‬پس برای او جایز نیست که این قرصها‪ .‬را تجویز‪ .‬کند؛ اما در غ‪..‬یر این ص‪..‬ورت‬
‫‪3‬‬
‫استفاده جواز دارد‪.‬‬

‫‪ - 1‬دکتور وهبه الزحیلی‪ ،‬فقه خانواده درجهان معاصر‪ ،‬ترجمه‪ :‬عبد العزیز سلیمی‪ ،‬چاپ چهارم‪1390 ،‬هـ‪ .‬ش‪ ،‬نشر‪ :‬احسان ص ‪.304‬‬
‫‪ - 2‬سعد جمیل الریس همان اثر‪ ،‬ص ‪.113-112‬‬
‫‪ - 3‬عبدالرحمن معتصمی‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص ‪.136‬‬
‫مبحث دوم‪ :‬حکم اسقاط جنین‬
‫گفتار اول‪ :‬حکم اسقاط جنین در فقه‪.‬‬
‫فقهاء کرام برای سقط جنین دو مرحله را ذک‪..‬ر نمودن‪..‬د‪ :‬س‪..‬قط ج‪..‬نین قب‪..‬ل از م‪..‬اه چه‪..‬ارم (‪120‬روز) و‬
‫سقط جنین بعد از ماه چهارم (‪ )120‬روز ‪.‬‬

‫الف‪ :‬اسقاط جنین قبل از ماه چهارم‬


‫در سقط حمل‪ ،‬قبل از ماه چهارم فقهای اسالمی اختالف نمودند‪.‬‬
‫‪ -1‬در نزد حنفیه و حنابله اسقاط حمل قبل از چهار ماه مباح اس‪..‬ت‪ ،‬چ‪..‬ون آن‪ ،‬آدمی نیس‪..‬ت ب‪..‬ه خ‪..‬اطر اینک‪..‬ه‬
‫روح در آن دمیده نشده است و اعضای آن ساخته نشده است برخی احناف اب‪.‬احت اس‪.‬قاط را مقی‪.‬د ب‪.‬ه ح‪.‬الت‬
‫عذر نموده اند؛ چون آب منی پس از آنکه در ر ِحم استقرار یافت مآل آن زندگی است‪.‬‬
‫‪ -2‬نزد شافعیه اسقاط حمل در طی ‪ 40‬روز‪ .‬اول با نوع کراهیتی‪ ،‬جایز است‪ ،‬اما پس از آن حرام است‪.‬‬
‫رحم قرار گرفته است مطلقا ً حرام اس‪..‬ت‬ ‫‪ -3‬به اساس رأی معتمد در نزد مالکیه بیرون گردانیدن منی که در ِ‬
‫اگر چه قبل از چهل روز‪ .‬باشد‪ ،‬و همین رأی امام غزالی‪ ‬و اهل ظواهر است‪.‬‬
‫قول مفتی به و راجح کدام است؟‬
‫امروز به دستاورد های علمی ثابت گردیده است که نطفه های مرد و زن (اسپرم و اوم) از ابتداء ام‪..‬ر‬
‫موجودات زنده ای اند و پس از اتحاد در رحم و انعقاد نطف‪..‬ه ه‪..‬ا (ج‪..‬نین) را می س‪..‬ازند و آن ب‪..‬ه رش‪..‬د خ‪..‬ود‬
‫ادامه می دهد که در طی ‪ 30‬الی ‪ 40‬روز‪ .‬به حجم مورچ‪.‬ه ب‪..‬زرگ می رس‪.‬د ک‪..‬ه وزن آن ی‪.‬ک گ‪.‬رم ب‪..‬وده و‬
‫طول آن ‪ 12‬الی‪ 14‬میلی متر است و سلولهای اختصاصی تمام اعضا ساخته می شوند و ممکن است که ب‪..‬ه‬
‫توسط دستگاه سر و بعضی اعضای دیگر مشاهده شود و همین طور نمو و رشد ادامه می یابد تا آنک‪..‬ه پس‬
‫از ‪ 120‬روز‪ .‬به حرکت ارادی شروع نم‪..‬وده و زن‪.‬دگی‪ .‬آن ب‪..‬رای «م‪.‬ادر» قاب‪..‬ل درک می گ‪..‬ردد و ب‪..‬ه همین‬
‫تحوالت بنیادی که در طی ‪40‬روز درجنین صورت می گیرد حدیث نبوی اشاره فرموده اس‪..‬ت‪« :‬ان اح‪..‬دکم‬
‫یجمع خلقه فی بطن ا ّمه ار بعین یوما ً » ترجمه‪ :‬آفرینش یکی از ش‪..‬ما در ش‪..‬کم م‪..‬ادر در طی ‪ 40‬روز جم‪..‬ع‬
‫می گردد‪ ،‬بنابر آنچه ذکر شد اسقاط جنین قبل از چهار ماه نیز باید در نزد همه م‪.‬ذاهب ح‪.‬رام باش‪.‬د و همین‬
‫مقتضای مذهب احناف نیز است؛ چون حیات از ابت‪..‬داء وج‪..‬ود دارد و اعض‪..‬ا در حقیقت در‪ 30‬الی ‪ 40‬روز‪.‬‬
‫ساخته میشود‪ ،‬و فقهای حنفیه‪ ،‬همین اباحت اسقاط را قبل از چهار ماه به«لم یخلق له عض‪..‬و» (چ‪..‬ون ب‪..‬رای‬
‫جنین عضوی ساخته نشده است) معلل نموده اند پس وقتی که ثابت شود که اعضا در حقیقت ساخته شده ان‪..‬د‬
‫‪1‬‬
‫پس خواهی نخواهی‪ ،‬حکم عدم جواز است‪.‬‬

‫ب‪ :‬اسقاط جنین بعد از چهار ماه‬


‫همه فقهای مذاهب چهار گانه (حنفیه‪ ،‬مالکیه‪ ،‬شافعیه‪ ،‬حنابله) بر این اتفاق نظر دارن‪..‬د ک‪..‬ه س‪..‬قط حم‪..‬ل‬
‫پس از آنکه چهار ماه (‪120‬روز) از آن گذشت ح‪..‬رام اس‪..‬ت‪ ،‬چ‪..‬ون آن کش‪..‬یدن روح و قت‪..‬ل انس‪..‬ان اس‪..‬ت‪ ،‬و‬
‫اسقاط حمل بعد از چهار ماه جرمی‪ .‬است که موجب (غرّه)می گردد؛ و غرّه دیه جنین است که مساوی ‪5 %‬‬
‫‪2‬‬
‫دیه کامل است که آن برابر با ‪ 50‬دینار طال و یا ‪ 500‬درهم نقره می شود‪.‬‬

‫‪ - 1‬عبدالرحمن غوری‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص‪.139-138‬‬


‫‪ - 2‬عبدالرحمن معتصمی‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص ‪.137‬‬
‫گفتاردوم‪ :‬مجازات اسقاط جنین در ُکد جزا افغانستان‬
‫اگر چه ُکد جزا برای جنین مدت معینی را تعیین نکرده ولی به طور‪ .‬مطلق مجازات آن را بیان داشته؛‬
‫مادة ‪ :569‬فقره (‪ )1‬شخصی که عمداً جنین زن حامله را از بین ب‪..‬برد ی‪..‬ا آن را قب‪..‬ل از موع‪..‬د ط‪..‬بیعی تول‪..‬د‬
‫بیرون آورد‪ ،‬م‪..‬رتکب ج‪.‬رم اس‪..‬قاط می گ‪.‬ردد‪ )2( .‬هرگ‪..‬اه در ج‪.‬رم اس‪..‬قاط ج‪..‬نین ش‪.‬رایط‪ .‬اقام‪.‬ة دی‪.‬ه تکمی‪..‬ل‬
‫نگردد‪ ،‬یا به نحوی از انحا ساقط شود‪ ،‬مرتکب مطابق به احکام این فصل‪ ،‬مجازات می گردد‪.‬‬
‫اسقاط جنین در اثر ضرب‪ :‬مادة ‪ :570‬شخصی که عمداً جنین زن حامله را از طریق ض‪..‬رب ی‪..‬ا ه‪..‬ر ن‪..‬وع‬
‫اذیت دیگر اسقاط نماید به حبس طویل تاهفت سال‪ ،‬محکوم می گردد‪.‬‬
‫اسقاط جنین در اثر دادن ادویه یا توسط افراد‪ :‬مادة ‪ )1( .:571‬شخصی‪ .‬که عم‪..‬داً ب‪.‬ه وس‪..‬یلة دادن ادوی‪..‬ه ی‪..‬ا‬
‫استعمال سایر وسایل موجب اسقاط جنین شود‪ ،‬گر چه اسقاط جنین به رضایت زن صورت گرفته باشد‪ ،‬ب‪..‬ه‬
‫حبس متوسط‪ ،‬محکوم‪ .‬میگردد (‪ )2‬هر گاه اس‪.‬قاط کنن‪.‬ده‪ ،‬ط‪.‬بیب‪ ،‬ج‪.‬راح‪ ،‬دوا س‪.‬از ی‪.‬ا قابل‪.‬ه باش‪.‬د‪ ،‬ب‪.‬ه حبس‬
‫متوسط بیش ازدو سال‪ ،‬محکوم می گردد (‪ )3‬هرگاه ادویه به زن حامله با حسن نیت یا ب‪..‬ه اش‪..‬تباه داده ش‪..‬ده‬
‫باشد‪ ،‬مرتکب به جزای نقدی از سی هزار ت‪..‬ا شص‪..‬ت ه‪..‬زاز افغ‪..‬انی‪ ،‬محک‪..‬وم می گ‪..‬ردد‪ )4(.‬هرگ‪..‬اه اس‪..‬قاط‬
‫جنین به منظور نجات دادن حیات مادر ب‪..‬ا تج‪..‬ویز‪ .‬ط‪..‬بیب ب‪..‬ه منظ‪..‬ور ت‪..‬داوی ص‪..‬ورت‪ .‬گرفت‪..‬ه ب‪..‬ا ش‪..‬د‪ ،‬فاع‪..‬ل‬
‫مجازات نمیگردد‪.‬‬
‫رضایت زن حامله به اسقاط جنین‪ :‬مادة ‪ :572‬هرگ‪..‬اه زن حامل‪..‬ه ب‪..‬ا وج‪..‬ود‪ .‬علم ب‪.‬ه نتیج‪..‬ة عم‪..‬ل‪ ،‬عم‪..‬داً ب‪..‬ه‬
‫خوردن ادویه یا استعمال دیگر وسایل راضی‪ .‬شود یا خود عم‪.‬داً ب‪.‬ه این عم‪.‬ل مب‪.‬ادرت ورزد‪ .‬ی‪.‬ا ب‪.‬ه ش‪.‬خص‬
‫دیگری اجازة استعمال وسایل متذکره را بدهد و به اثر آن اسقاط جنین واقع گردد‪ ،‬به حبس قصیر یا ج‪..‬زای‬
‫نقدی از سی هزار تا شصت هزار افغانی‪ ،‬محکوم می گردد‪.‬‬
‫شروع به جرم اسقاط جنین – مادة ‪ :573‬شروع‪ .‬به جرم اسقاط جنین قابل مجازات نمی باشد‪.‬‬
‫حالت مشدده جرم اسقاط جنین مادة ‪ :574‬هرگاه اسقاط جنین منجر به عقیم شدن زن گردیده باشد‪ ،‬مرتکب‬
‫‪1‬‬
‫به حد اکثر جزای پیش بینی شدة این فصل‪ ،‬محکوم می گردد‪.‬‬

‫مبحث سوم‪ :‬حق تنظیم نسل‬


‫از آنجائیکه نسل یک هدف اصلی از اهداف زندگی‪ .‬زنی و ش‪..‬وهری اس‪..‬ت‪ ،‬و رغبتش در قلب هری‪..‬ک‬
‫از زوجین به طور مساویانه ریشه دوانده است‪ ،‬و هر انسان در بق‪.‬اء اس‪.‬م‪ ،‬و دوام اث‪.‬ر خ‪.‬ویش می‪.‬ل دارد؛ و‬
‫اسالم نیز نسل را ازجملة نعمتهای‪ .‬که زندگی‪ .‬را تازگی میبخشد‪ .‬و خوشبختی‪ .‬را متحقق می سازد‪ ،‬محس‪..‬وب‬
‫نموده است‪ ،‬و هللا تعالی میفرماید‪ْ  :‬ال َما ُل َو ْالبَنُونَ ِزينَةُ ْال َحيَا ِة ال ُّد ْنيَا‪ 2‬بنا ًء خوب است ک‪.‬ه ب‪.‬دانیم تنظیم نس‪.‬ل‬
‫حق کیست؟ حق پدر است؟ حق مادر است؟ حق هر دو مشترک است؟ یا حق هر دو وحق جامع‪.‬ه ک‪..‬ه دولت‬
‫تمثیل آن را مینماید؟‪ .‬و در ذیل به توضیح مطالب فوق‪ .‬به شکل تفصیلی میپردازیم‪.:‬‬

‫گفتار اول‪ :‬حق زوج است‬


‫ازجملة حقوق زوج بر زوجه اش اینست که از اوامر او در غیر از معصیت فرمان برداری کند‪ ،‬و از‬
‫مال شوهر و نفس خودش حفاظت کند و از نزدیک شدن به چ‪.‬یزی ک‪..‬ه او را کم حوص‪..‬له می س‪.‬ازد امتن‪..‬اع‬
‫ورزد‪ ،‬و در چهره اش با جبین باز نگاه کند و به حالتی ظاهر نشود که باعث تش‪..‬نج ش‪..‬وهرش گ‪..‬ردد‪ ،‬و از‬
‫‪ - 1‬کود جزا افغانستان ‪ ،‬چاپ دوم‪ ،1397،‬ازماده ‪.574 -569‬‬
‫‪ 2‬سوره کهف‪ ،‬آیه ‪.46‬‬
‫جمله حقوق زوج بر زوجه اش اینست که در خانة خود کسانی را که ش‪..‬وهر‪ .‬خوش‪..‬ش نمی آی‪..‬د اج‪..‬ازة ورود‪.‬‬
‫ندهد مگر به اجازة شوهر‪ ،‬بنا بر این بذر مرد‪ ،‬از برای نسل است‪ ،‬و مرد وظیفة نسل را در تمام ایام س‪..‬ال‬
‫انجام داده میتواند‪ ،‬و زن این وظیفه را در ایام نُه ماه در حالیکه باردار‪ .‬است انجام داده نمیتواند و نطفة مرد‬
‫صالحیت بار وری‪ .‬را تا عمری شصت و هفتاد دارد ولی زن ه‪..‬ا معم‪..‬وال ت‪..‬ا عم‪..‬ری چه‪..‬ل و پنچ الی پنج‪..‬اه‬
‫سالگی صالحیت بار وری را دارد؛ و بعضی از مردان قوة غریزه شهوانی شان قوی است و در عین ح‪..‬ال‬
‫نصیبش زنی شده که رغبت زیاد به مردان ندارد‪ ،‬ی‪.‬ا اینک‪.‬ه زن ب‪.‬ه م‪.‬رض ه‪.‬ای ن‪.‬ا عالج گرفت‪.‬ار‪ .‬میش‪.‬ود و‬
‫تحمل مقاربت جنسی را ندارد؛ و مرد هم توانایی صبر را نسبت به زن ه‪..‬ا ن‪..‬دارد‪ ،‬آی‪..‬ا از ب‪..‬رای چ‪..‬نین م‪..‬رد‬
‫مباح نشود که با همسری‪ .‬دیگری ازدواج کند به عوض اینکه در جستجوی معشوقة باش‪.‬د؟ ب‪.‬ه همین اس‪.‬اس‪،‬‬
‫امام غزالی به این دید است که تنها شوهر‪ .‬است که‪ ،‬ح‪..‬ق انتخ‪..‬اب نظ‪..‬ام فرزن‪..‬دی و نج‪..‬ابت ذری‪..‬ة خ‪..‬ویش را‬
‫دارد‪ ،‬بدون اینکه در آنجا آراء اطراف دیگر‪ ،‬مانند زوجه‪ ،‬خانواده‪ ،‬و جامع‪..‬ه‪ ،‬دخ‪..‬الت داش‪..‬ته باش‪..‬د؛ و هیچ‬
‫کراهتی هم وجود‪ .‬ندارد‪ ،‬و برای توجیه دیدگاه خود به این قول استشهاد نم‪..‬وده‪ ":‬نهی ب‪..‬ه توس‪..‬ط نص ی‪..‬ا ب‪..‬ه‬
‫سبب قیاس بر منصوص‪ ،‬میباشد‪ .‬و در قضیة حق نسل‪ ،‬نه نصی وجود دارد ونه هم اصلی ک‪.‬ه ب‪.‬ه آن قی‪.‬اس‬
‫شود‪ ،‬بلکه در اینجا اصل دیگری وجود‪ .‬دارد که به آن قیاس صورت‪ .‬میگیرد‪ ،‬و آن اص‪..‬ل عب‪..‬ارت از ت‪..‬رک‬
‫نکاح به طور کلی یا ترک مقاربت بعد از ازدواج یا ترک انزال بعد از دخول‪ ،‬میباشد‪ ،‬وهرک‪..‬دام‪ .‬از این ه‪..‬ا‬
‫‪1‬‬
‫ترک افضل است‪".‬‬

‫و در مجلة فقه اسالمی آمده " ولد تنها حق پدر است‪ ،‬اگر میخواهد فرزند‪ .‬آورد و اگر میخواهد نی‪..‬اورد‬
‫و این بدین خاطر است که پدر بزرگ خانواده میباشد‪ .‬و اوست مس‪..‬ئول رس‪..‬یدگی‪ .‬ب‪..‬ه نفق‪..‬ه و ت‪..‬ربیت اوالد‪ ،‬و‬
‫اوست تهیه کنندة زندگی خوب‪ ،‬بر وفقی که هللا خواسته باشد‪ ،‬و از جملة همین گروه اس‪..‬ت ام‪..‬ام غ‪..‬زالی ک‪..‬ه‬
‫عزل را بدون توقف به اجازة زوجه‪ ،‬جواز میدهد؛ پس شوهر است که انتخاب از آن اوست و تبعا ً توال‪..‬د هم‬
‫‪2‬‬
‫از این قبیل است "‪.‬‬
‫در فتاوای احناف آمده است‪ :‬اگر شوهر می ترسید‪ .‬از اینک‪..‬ه ص‪.‬احب اوالد ب‪.‬دی گ‪.‬ردد‪ ،‬ب‪..‬رایش اج‪..‬ازة‬
‫عزل از زن آزادش بدون رضایت او‪ ،‬داده شده است‪ ،‬به سبب موجودیت فساد که در اهل زمان وج‪..‬ود دارد‬
‫و همانند این عذر؛ عذر های دیگری نیز می تواند ساقط‪ .‬کنندۀ گرفتن اجازة زن باشد مثل بودن آنه‪..‬ا در دار‬
‫‪3‬‬
‫حرب و ترسیدن از والدت همسرش و یا اینکه زنش بد اخالق بوده و ارادة جدائی را داشته باشد‪.‬‬

‫گفتاردوم ‪ :‬حق زوجه است‬


‫اس‪..‬الم تأکی‪..‬د ب‪..‬ر حس‪..‬ن معاش‪..‬رت زوج ب‪..‬ه هم‪..‬راه زوج‪..‬ه اش دارد هللا متع‪..‬ال میفرمای‪..‬د‪ :‬وعاش‪..‬روهن‬
‫بالمعروف‪ 4.‬و هم چنان تاکید بر قیام اداء حقوق زوجه دارد‪ ،‬و بعضی‪ .‬از آن حقوق‪ ،‬حقوق م‪..‬ادی میباش‪..‬د‪،‬‬
‫مانند‪ :‬خوراک‪ ،‬پوشاک‪ ،‬شب خوابی‪ ،‬معاشرت جنسی‪ ،‬مهر و نفقه و یک سلس‪.‬له حق‪.‬وق معن‪.‬وی دارد مث‪.‬ل‪:‬‬
‫احترام‪ ،‬عفو و گذشت از خطاهایش‪ ،‬عدالت در بین زوجات در صورتیکه بیشتر از یک زن داش‪..‬ته باش‪..‬د و‬

‫‪ - 1‬صفاء خالد حامد زین‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص ‪.45‬‬


‫‪ - 2‬الشیخ د‪ .‬الطیب سالمه‪ « ،‬تنظیم النسل وتحدیده» المجلة الفقه االسالمی‪ ،‬جزء ‪ ،2‬شماره مسلسل‪ ،396 ،‬ص‪ ،8686 ،‬مکتبة الشامله‪.‬‬
‫‪ -- 3‬صفاء خالد حامد زین‪ ،‬همان اثر‪،‬ص‪.46-45‬‬
‫‪ - 4‬سوره نساء‪ ،‬آیه ‪.19‬‬
‫عدم ض‪..‬رب‪ ،‬ظلم‪ ،‬آزار و ‪ ...‬از جمل‪..‬ه حق‪..‬وق زن ب‪..‬ر ش‪..‬وهرش‪ .‬اش‪..‬باع غرای‪..‬ز جنس‪..‬ی زن میباش‪..‬د‪ ،‬ولی در‬
‫عصر ما وسایل جدید روی کار آمده که از بارداری منع میکند‪.‬‬
‫امام احمد ‪‬و دیگر علماء بیان داشتند که منع حمل؛ هنگامیکه زوجه اجازه دهد مباح می باشد‪ ،‬زیرا‬
‫او نسبت به ولد‪ ،‬دارای حق می باشد و هم چنان نسبت به لذت جوئی دارای حق میباش‪..‬د و از س‪..‬یدنا عمر‪‬‬
‫روایت شده که پیامبر‪ .‬از عزل نمودن من‪.‬ع کردن‪.‬د مگ‪.‬ر ب‪.‬ه اج‪.‬ازة زوج‪.‬ه‪ ،‬و این ک‪.‬ار توج‪.‬ه و عن‪.‬ایتی از‬
‫‪1‬‬
‫عنایات اسالم‪ ،‬نسبت به حقوق زن میباشد‪ ،‬در عصری که هیچ کس برای زن حقی را اعتراف نداشت‪.‬‬
‫گفتارسوم‪ :‬حق مشترک زوجین است‬
‫یک سلسله حقوقی وج‪.‬ود دارد ک‪.‬ه مش‪.‬ترک در بین زوجین اس‪.‬ت‪ ،‬و از جمل‪.‬ة آن حق‪.‬وق ح‪.‬ق اس‪.‬تمتاع‬
‫است و استمتاع به این معنی است که از برای هریک از زوجین حالل اس‪..‬ت در ح‪..‬دودی‪ .‬ک‪..‬ه ش‪..‬ارع‪ .‬ب‪..‬رای‬
‫شان تعیین کرده‪ ،‬از هم دیگر بهره بر داری و لذت جوئی نماین‪..‬د‪ ،‬و ب‪..‬ر ه‪..‬ر ک‪..‬دام الزم اس‪..‬ت ک‪..‬ه از می‪..‬ل و‬
‫رغبت هم دیگر اجابت کنند و امتناع نورزند‪ ،‬مگر اینکه مانعی ش‪..‬رعی وج‪..‬ود‪ .‬داش‪..‬ته باش‪..‬د ک‪..‬ه از این ک‪..‬ار‬
‫ممانعت کند‪ ،‬مانند‪ :‬حیض‪ ،‬نفاس و هم چنان م‪..‬رض ش‪..‬دید؛ و دیگ‪..‬ر اینک‪..‬ه ازدواج در بین دو ازدواج کنن‪..‬ده‬
‫مشروع نشده مگر اینکه مثمر به ثمرات مشترک بوده باش‪..‬د‪ ،‬و ح‪..‬اال اس‪..‬تمتاع و نس‪..‬بت دادن فرزن‪..‬د ب‪..‬ه ه‪..‬ر‬
‫کدام از زوجین شامل این ثمرات میباشد و هرگاه سبب تاخیر ب‪..‬ارداری‪ .‬مخصوص‪.‬اً‪ .‬در زوج‪..‬ه وج‪..‬ود‪ .‬داش‪..‬ته‬
‫باشد‪ ،‬مانند‪ :‬ترس از اینکه حیات زن در معرض خطر قرارگیرد‪ .‬و یا اینکه مضر صحت آن باشد‪ ،‬یا اینک‪..‬ه‬
‫به زوج وجود‪ .‬داشته باشد‪ ،‬مانند اینکه در حرج واقع شود‪ ،‬و یا اینکه مخصوص به اوالد باشد‪ ،‬مانن‪..‬د اینک‪..‬ه‬
‫ترس از صحت ایشان و از دین شان داشته باشند‪ ،‬در این ص‪..‬ورت ه‪..‬ا ب‪..‬ر زوجین الزم اس‪..‬ت ک‪..‬ه ت‪..‬أخیر را‬
‫قبول کنن‪..‬د‪ ،‬ولی اگ‪..‬ر س‪..‬ببی از اس‪..‬باب م‪..‬ذکور‪ .‬موج‪..‬ود‪ .‬نش‪..‬د جلوگ‪..‬یری از ب‪..‬ارداری‪ .‬ب‪..‬دون رض‪..‬ایت زوجین‬
‫صحیح نمی شود؛ زیرا هر یک از زوجین نسبت به فرزن‪.‬د‪ .‬دارای ح‪..‬ق میباش‪..‬د؛ بن‪..‬اء الزم اس‪..‬ت ک‪..‬ه از زن‬
‫آزاد اجازه گرفته ش‪..‬ود‪ ،‬و در ن‪..‬زد ص‪..‬احبین در زنی غ‪..‬یر آزاد‪ ،‬ن‪..‬یز همین ش‪..‬رط اس‪..‬ت‪ ،‬زی‪..‬را فقه‪..‬اء ب‪..‬دون‬
‫رضایت زوجه‪ ،‬فتوا به حرمت عزل دادند‪.‬‬

‫امام مرغینانی‪ .‬میگوید‪ " :‬در عزل نمودن اجازة زن آزاد شرط است‪ ،‬زی‪..‬را مق‪..‬اربت ح‪..‬ق زن اس‪..‬ت‪ ،‬و‬
‫در عزل نمودن حق او ناقص میشود؛ و اما کنیز رضایتش اعتبار ندارد‪ "،‬و این قول‪ ،‬اص‪..‬ل م‪..‬ذهب احن‪..‬اف‬
‫است‪ ،‬ولی متأخرین احناف در زمان خویش‪ ،‬فتوا دادند که عزل از برای هر ی‪..‬ک از زوجین ب‪..‬دون اج‪..‬ازة‬
‫طرف دیگر‪ ،‬جواز دارد؛ و این در هنگامی است که نسبت به آیندة فرزندان‪ .‬شان به خاطر فاس‪.‬د‪ .‬ب‪..‬ودن اه‪..‬ل‬
‫زمان بیم داشته باشند‪ ،‬و این فهم مبنی برقاعدة (الینکر تغ‪.‬یر االحک‪.‬ام بتغ‪.‬یر االزم‪.‬ان) اس‪.‬ت و زوجین ح‪.‬ق‬
‫مطلق در تأخیر‪ .‬حمل دارند مشروط‪ .‬بر اینکه طرفین رضایت داشته باش‪..‬ند‪ ،‬و اگ‪..‬ر رض‪..‬ایت‪ .‬از ط‪..‬رف یکی‬
‫شان معدوم شد‪ ،‬از برای طرف دیگر جواز ندارد به هیچ نوع تأخیری‪ .‬روی آورد‪ ،‬مگر به م‪..‬وافقت زوجین‬
‫با هم دیگر‪ ،‬و ولد حق پدر و مادر اس‪.‬ت‪ ،‬زی‪.‬را خلقت او از طری‪.‬ق اتص‪.‬ال جنس‪.‬ی این دو اس‪.‬ت‪ ،‬و این دو‪،‬‬
‫سبب آشکار پیدایش او اند‪ .‬و دیگر اینکه اوالد زینت زندگی و متاع دنیا میباش‪..‬د‪ ،‬و پ‪..‬در‪ ،‬بیش‪..‬ترین ح‪..‬ق را‬
‫نسبت به اوالد دارد‪ ،‬زیرا اوالد به پدر نسبت داده میشود‪ ،‬و دیگر اینکه نفقة اوالد بر باالی پدر اس‪..‬ت و ل‪..‬و‬
‫اینکه پدر از انفاق بر خودش عاجز بوده باشد؛ و مادر هم مسئولیتش‪ .‬از پدر کم تر نیست‪ ،‬بلک‪..‬ه بس‪..‬ا اوق‪..‬ات‬
‫از مسئولیت پدر هم باالتر میباشد هنگامیکه اعتبار بدهیم که مس‪..‬ئولیت تربی‪..‬ه وی م‪..‬ادر از ای‪..‬ام ب‪..‬ار داری‬

‫‪ - 1‬صفاء خالد حامد زین‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص‪.47‬‬


‫آغاز میشود و مسئولیتش در مرحله طفلیت اولی بزرگتر میشود و همین اس‪..‬ت نظ‪..‬ر ائم‪..‬ة ک‪..‬ه اذن زوج‪..‬ه را‬
‫‪1‬‬
‫در عزل شرط‪ .‬می دانند‪.‬‬
‫گفتارچهارم‪ :‬حق هللا و جامعه‬
‫و هر گاه موافقت زوجین مبنی ب‪.‬ر ت‪.‬أخیر توال‪.‬د ب‪.‬دون ع‪.‬ذری ش‪.‬رعی ص‪.‬ورت‪ .‬گ‪.‬رفت‪ ،‬در این تواف‪.‬ق‬
‫شرط است که تعارض با مصلحت مسلمانان نداشته باشد‪ ،‬زیرا اگر تعارض داشته باش‪..‬د‪ ،‬اینجاس‪..‬ت ت‪..‬أ خ‪..‬یر‬
‫بارداری‪ .‬یا منع آن حرام میگردد؛ مانند اینکه جنگهای طویل المدت موجود‪ .‬باشد و تقاضایی گروه های زیاد‬
‫را کند تا اینکه از حوزة اسالم و سرزمین مسلمانان دفاع کنند‪.‬‬
‫و ظاهریه به این دید هستند که منع حمل حرام است‪ ،‬و حق جامعه را نسبت به والدین در قبال فرزن‪.‬د‬
‫غالب دانسته اند‪.‬‬
‫و جمهور‪ .‬فقهاء امصار به این دید هستند که منع ولد مکروه است به خاطر اینکه حق امت در آن دخیل‬
‫است‪ ،‬و گفتند‪ :‬کراهت منع ولد از سیدنا‪ .‬ابوبکر‪ ،‬عمر‪ ،‬علی‪ ،‬و ابن مس‪..‬عود‪ .‬روایت ش‪..‬ده اس‪..‬ت‪ ،‬زی‪..‬را ک‪..‬ه‬
‫در منع حمل‪ ،‬تقلیل نسل است‪ ،‬در حالیکه پیامبر‪ ‬ب‪.‬ه از دواج جهت تکث‪.‬یر نس‪.‬ل تش‪.‬ویق‪ .‬نم‪.‬وده ان‪.‬د‪ ،‬و این‬
‫بود رأی شان در مورد‪ .‬منع حمل از لحاظ حق که امت نسبت به ولد دارد‪.‬‬
‫و از جمل‪.‬ه کس‪..‬انیکه این رأی را م‪..‬ورد تایی‪.‬د ق‪..‬رار دادن‪..‬د‪ ،‬مؤف‪..‬ق ال‪..‬دین بن قدام‪.‬ه حنبلی و ام‪.‬ام ن‪.‬ووی‪.‬‬
‫شافعی میباشند؛ و شریعت اسالم فرزند را حق مشترک بین والدین و بین جامع‪.‬ه ق‪.‬رار داده‪ ،‬پس فرزن‪..‬د‪ ،‬از‬
‫برای پدر و مادر در زندگی شان سندی است ‪ ،‬و در وجود‪ .‬فرزند‪ ،‬نام آن دو همیشه تازه است‪ ،‬برای اینک‪..‬ه‬
‫همیشه یاد شان را میکند‪ ،‬و هم چنان این فرزند‪ .‬خشت بناء یک جامعه است‪ ،‬بنا ًء فرزند‪ ،‬حق جامع‪..‬ه اس‪..‬ت‪،‬‬
‫زیرا وی عضوی از جامعه است‪ ،‬کماالت خود را از جامعه میگیرد‪ .‬و برای جامعه میدهد‪ ،‬و مستند شرعی‬
‫در این راستا‪ ،‬آنچه که از پیامبر‪ ‬در مورد تشویق‪ .‬به ازدواج‪ ،‬نکوهش مج‪.‬ردی‪ ،‬افتخ‪..‬ار ب‪..‬ه ک‪.‬ثرت نس‪.‬ل‪،‬‬
‫‪2‬‬
‫وترغیب به زنان کثیر الولود‪ ،‬وارد شده‪ ،‬میباشد‪.‬‬

‫اگر پدر و مادر در مورد‪ .‬تحدید و تنظیم نسل اختالف نمودند‪ ،‬کدام یک دارای صالحیت و دارای ح‪..‬ق‬
‫انتخاب خواهند بود؟ قول راجح اینست که پدر نسبت به انتخاب فرزندش‪ .‬حق اولویت را دارد‪ ،‬زی‪..‬را فرزن‪..‬د‬
‫به او نسبت داده میشود‪ .،‬و دیگر اینکه نفقة فرزند‪ .‬بر باالی پدر است‪ ،‬و اگرچه پ‪..‬در در ح‪..‬التی ق‪..‬رار داش‪..‬ته‬
‫باشد که از انفاق بر خودش عاجز مانده باشد‪.‬‬

‫مبحث چهارم‪ :‬اهداف تنظیم نسل و روشهای جلوگیری ازآن‬


‫گفتار اول‪ :‬اهداف تنظیم نسل‬
‫عمده ترین اهداف تنظیم‪ .‬نسل را از گذشته تا حال میتوان به امور ذیل خالصه کرد‪:‬‬
‫‪ -1‬تنظیم‪ .‬خانواده به خاطر جلوگیری‪ .‬از تراکم و یا توسعة بیش از حد جمعیت‬
‫‪ -2‬بهتر ساختن وضع مالی‪ ،‬اجتناب و جلوگیری‪ .‬از به خطر افتادن ثروت در دست فرزندان زیاد‪.‬‬
‫‪ -3‬ترس از فقر و قدرت نداشتن تأمین نفقة فرزندان‪.‬‬
‫‪ -4‬ترس از عدم توانائی در تعلیم و تربیت فرزندان زیاد‪.‬‬
‫‪ -5‬ترس از اینکه فرزندان زیاد به کار زن در بیرون از خانه خلل وارد سازند ‪.‬‬
‫‪ - 1‬الشیخ د‪ .‬الطیب سالمه‪ « ،‬تنظیم النسل وتحدیده» المجلة الفقه االسالمی‪ ،‬جزء ‪ ،2‬شماره مسلسل‪ ،396 ،‬ص‪ ،8686 ،‬مکتبة الشامله‪.‬‬
‫‪ - 2‬صفاء خالد حامد زین‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص ‪.54-53‬‬
‫‪ -6‬برای بر قراری‪ .‬آزادی زن در تفریح‪ ،‬راحت طلبی‪ ،‬مسافرت ها‪ ،‬و خوشگذرانی‪ .‬ها‪.‬‬
‫‪ -7‬ترس از اینکه فرزند‪ ،‬دختری بدنیا آید‪.‬‬
‫‪ -8‬ممانعت از اینکه زن بسوی‪ .‬فرزندان جلب شود‪ ،‬و صفای زندگی زنا شویی را تیره سازد‪.‬‬
‫‪ -9‬ترس از اینکه زوجه برده است فرزند نیز برده گردد‪.‬‬
‫‪ -10‬ترس از اینکه زن‪ ،‬طفل شیر خواره دارد‪ ،‬اگر باردار گردد‪ ،‬به طفلش ضرر می رسد‪.‬‬
‫‪ -11‬برای به تأخیر انداختن دورة بارداری‪ .‬و زیاد ساختن فاصله بین والدتها ‪.‬‬
‫‪ -12‬بخاطر‪ .‬ضعف و ناتوانی‪ .‬و بیماری‪ .‬که در مادر است‪ ،‬و قدرت بارداری‪ ،‬زایمان‪ ،‬شیر دهی‬
‫‪1‬‬
‫و پرورش‪ .‬اوالد را ندارد‪.‬‬

‫گفتار دوم‪ :‬روشهای جلوگیری از نسل‬


‫جلوگیری‪ .‬از بارداری‪ .‬و تنظیم موالید‪ .‬سال ها است که در بس‪..‬یاری از کش‪..‬ور ه‪..‬ای جه‪..‬ان ب‪..‬ه وی‪..‬ژه در‬
‫سرزمین های پر جمعیت به عنوان بهداشت و تنظیم خانواده و یا کنترول ب‪.‬ارداری م‪.‬ورد توج‪.‬ه قرارگرفت‪.‬ه‬
‫است‪ .‬منظور‪ .‬از تنظیم خانواده و کنترول بارداری‪ .‬این است که زن و شوهر مطابق میل خود و ب‪..‬ا در نظ‪..‬ر‬
‫گرفتن شرایط اقتصادی‪ .‬و اجتماعی زندگی خویش و هم چنین با توجه ب‪..‬ه توان‪..‬ایی‪ .‬جس‪..‬مانی‪ .‬و روانی‪ .‬م‪..‬ادر‪،‬‬
‫میکوشند با به کار گیری یکی از شیوه های جلوگیری از بارداری‪ ،‬به طور مستقیم در تعیین تعداد فرزندان‬
‫و فاصله حاملگی ها دخالت مؤثر‪ .‬داشته و از زیادی بی حساب اوالد جلوگیری‪ .‬کنند‪.‬‬
‫حاملگی حاصل پیوند‪( .‬لقاح) تخمک زن و اسپرم مرد است و برای جلوگیری‪ .‬از حاملگی باید مانع این‬
‫پیوند شد‪ ،‬که تاکنون راه های زیادی برای این کار ارایه شده است‪ .‬مجموع راه ه‪..‬ای پیش گ‪.‬یری ی‪..‬ا فاص‪..‬له‬
‫گذاری برای تنظیم خانواده و کنترل جمعیت‪ ،‬اکنون در همه جوامع‪ ،‬به حسب شرایط مذهبی‪ ،‬جغرافیایی‪ ،‬و‬
‫اجتماعی مورد‪ .‬استفاده قرار می گیرد عبارت اند از‪:‬‬
‫‪ -1‬به تأخیر انداختن سن ازدواج‪.‬‬
‫‪ -2‬اسقاط جنین و جلو گیری از به دنیا آمدن فرزند ‪.‬‬
‫‪ -3‬خود داری از ازدواج و بر قرار نکردن روابط زنا شویی بین مرد و زن‪.‬‬
‫‪ -4‬انجام عمل جنسی با جنس موافق‪ ،‬به صورت‪ .‬یک اقدام‪ .‬غیر طبیعی‪.‬‬
‫رحم زن به صورت عقیم کردن مؤقت یا دائم‪.‬‬ ‫‪ -5‬بستن لوله های ِ‬
‫‪ -6‬بستن لوله های انتقال نطفة مرد و عقیم کردن او به صورت دایم یا مؤقت‪.‬‬
‫‪ -7‬استفاده از وسیله آـ یو ـ دی در داخل رحم زن به منظور‪ .‬پیش گیری از النه گزینی تخمک نر‪.‬‬
‫‪ -8‬بهره جویی از قرص های ضد بار داری برای زنان‪.‬‬
‫‪ -9‬استفاده از کاندوم‪( .‬پوشش پالستکی) برای مردان‪.‬‬
‫‪ -10‬تنظیم‪ .‬تقویم هماهنگ با دورة «رگل» ماهانه برای زنان‪.‬‬
‫‪ -11‬عزل و پیش گیری از انتقال نطفه به داخل رحم زن‪.‬‬
‫‪ -12‬تزریق‪ .‬آمپول به مردان به منظور عقیم شدن‪.‬‬
‫‪ -13‬استفاده از ماده های طبیعی زنان نازا ‪ ،‬زیرا زنان نازا به طور‪ .‬طبیعی «آنتی یادمی» ه‪..‬ای تولی‪..‬د‬
‫می کنند که اسپرم م‪.‬رد را ب‪.‬ه عن‪.‬وان ی‪.‬ک عنص‪.‬ر خ‪.‬ارجی م‪.‬ورد‪ .‬حمل‪.‬ه ق‪.‬رار داده و از بین می‪.‬برد‪ .‬اخ‪.‬یراً‬

‫‪ - 1‬عبدالرحمن معتصمی‪ ،‬همان اثر‪ ،‬ص‪.132-131‬‬


‫پزشکان از این ماده طبیعی روش جدیدی برای جلو گ‪..‬یری از ح‪..‬املگی کش‪..‬ف کردن‪..‬د‪ .‬این م‪..‬اده ط‪..‬بیعی در‬
‫‪1‬‬
‫حلقه ای پالستیکی جاسازی شده و مورد استفادة زن قرار میگیرد‪.‬‬
‫گفتارسوم‪ :‬ارزیابی روشهای جلوگیری‬
‫با د قت در راه های ارائه شده روشن میگردد که بعضی از این روش ه‪..‬ا ب‪..‬ر خالف اص‪..‬ول انس‪..‬انی‪ .‬و‬
‫اخالقی بوده و نمی تواند‪ .‬مورد قبول اسالم باشد و برخی دیگر به ص‪..‬ورت‪ .‬مش‪..‬روط‪ .‬م‪..‬ورد‪ .‬پ‪..‬ذیرش هس‪..‬تند؛‬
‫مثالً تأخیر سن ازدواج عالوه بر این که در کنترل جمعیت تأثیر چندانی ن‪..‬دارد‪ ،‬چ‪..‬ه بس‪..‬ا مس‪..‬تلزم‪ .‬انحراف‪..‬ات‬
‫جنسی و مفاسد اخالقی و اجتماعی بوده و جامعه را به کام آلودگی می کشاند‪ ،‬پس نمی تواند روش مطل‪..‬وب‬
‫باشد‪.‬‬
‫سقط جنین نیز در اسالم ممن‪..‬وع ب‪..‬وده اس‪..‬ت خ‪..‬واه قب‪..‬ل از نفخ روح باش‪..‬د ی‪..‬ا بع‪..‬د از نفخ آن‪ ،‬این ش‪..‬یوة‬
‫ن‪.‬امطلوب‪ .‬و خطرن‪..‬اک ام‪.‬روزه در بس‪.‬یاری‪ .‬از ج‪..‬وامعی پیش رفت‪..‬ه عملی می گ‪..‬ردد وس‪.‬الیانه بین ‪ 40‬تا‪60‬‬
‫میلیون سقط جنین در جهان به وقوع می پیوندد که بیش از نیمی آن ها قانونی‪ .‬و بقیه غیر ق‪..‬انونی‪ .‬اس‪..‬ت‪ ،‬بن‪..‬ا‬
‫بر این‪ ،‬این روش نه تنها قتل نفس محسوب می گردد‪ ،‬بلکه باب مفاسد اخالقی را نیز باز می کند‪.‬‬
‫همجنس گرایی و اطفای غریزة جنسی با همکاری جنس موافق‪ ،‬عم‪..‬ل ن‪.‬اروا‪ ،‬زی‪..‬ان آور‪ ،‬و ب‪..‬ر خالف‬
‫طبع و فطرت بشر و مستلزم‪ .‬زیان های غیر قابل جبران است‪ ،‬ولی متأسفانه در بعضی از کش‪..‬ورها غ‪..‬ربی‬
‫مانند انگلستان و سوئد به صورت قانونی‪ .‬اعمال می شود؛ در حالیکه به اعتراف هم‪..‬ة جوام‪..‬ع علمی غ‪..‬ربی‬
‫یکی از علل پیدایش و افزایش مرض هولناک «ایدز» هم جنس گرایی مرد ها با مرد ها و زن ها با زن ه‪..‬ا‬
‫است‪.‬‬
‫بنا بر این‪ ،‬این روش نیز در اسالم ممنوع و حتی جرم به حساب آمده و مجازات بسیار س‪..‬نگینی‪ .‬را ب‪..‬ه‬
‫دنبال خواهد داشت؛ اما استفاده از سایر روش ها به صورت مشروط مجاز است‪ ،‬مث‪..‬ل اینک‪..‬ه مس‪..‬تلزم‪ .‬عقیم‬
‫شدن دایمی زن و مرد نگردد‪ ،‬ضرر جس‪..‬مانی‪ .‬را در پی نداش‪..‬ته باش‪..‬د‪ ،‬و ب‪..‬اعث لمس و نظ‪..‬ر ح‪..‬رام نش‪..‬ود‪،‬‬
‫‪2‬‬
‫مجاز است‪.‬‬

‫‪. -‬حبیب ا‪....‬طاهری‪ ،‬همان اثرص ‪126-125‬‬


‫‪1‬‬

‫‪ 2‬حبیب ا‪....‬طاهری‪ ،‬همان اثرص‪.127- 126‬‬

You might also like