Professional Documents
Culture Documents
Archive of SID
Archive of SID
ساره نظری
دانشجوي کارشناسي ارشد مطالعات زنان-حقوق زن در اسالم ،دانشکده علوم اجتماعي و اقتصادي ،دانشگاه الزهرا
sarehnazari36@yahoo.com
چکیده
کشور ايران فرهنگ و قدمتي کهن دارد .در تاريخ تمدنهاي کهن جهان ،اين کشور برجستهترين و مهمترين سهم در بخشيدن
زندگي و درخشش ،به ديگر مردم جهان داشته است .نگاه ايرانيان نسبت به زن در اکثر ادوار مثبت و قابل توجه بوده ،باالخص
در دوران باستان که او را موجودي مقدس ،پاك ميپنداشتند و مقام او را ارج مينهادند .هد ف از اين مطالعه که به صورت
ID
اسنادي-کتابخانهاي صورت گرفته است ،بررسي مقام و موقعيت زنان در تمامي سلسلههاي ايراني از دوران ماد تا پايان دوره
پهلوي ميباشد .اين مقام و موقعيت در هر دوره شامل مواردي از قبيل «:جايگاه اجتماعي در جامعه ،وضعيت حقوقي و
داراييهاي شخصي ،خانواده (خواستگاري ،مراسم ازدواج ،انواع ازدواج ،مهريه ،جهزيه ،طالق ،تعليم و تربيت فرزندان) ،نوع
fS
پوشاك ،وضعيت اشتغال و مشاهير» است .نتايج و يافتهها نشان ميدهد که زنان همواره در دوره هاي مختلف پا به پاي مردان
براي پيشرفت و ترقي کشور و فرهنگ خود تالش کردهاند اما متاسفانه هميشه جايگاه ثابتي در طول تاريخ نداشتهاند و متناسب
با تغيير و تحوالت هر سلسله ،شرايط متفاوتي را درك کردهاند.
eo
واژگان کلیدی :زنان ،مقام و موقعيت ،سلسلههاي ايراني ماد تا پهلوي
v
-1مقدمه
ايران يکي از قديمي ترين و کهن ترين مراکز زندگي بشر است .گاه تاريخ ايران را از ورود آرياييها که نام ايران نيز از ايشان گرفته
hi
شدهاست ،به فالت ايران آغاز مي کنند .ولي اين به اين معني نيست که فالت ايران تا پيش از ورود ايشان خالي از سکنه يا تمدن
بودهاست .پيش از ورود آرياييان به فالت ايران تمدنهاي بسيار کهني در اين محل شکفته و پژمرده شده بودند و تعدادي نيز هنوز شکوفا
c
بودند .براي نمونه تمدن شهر سوخته در سيستان ،تمدن عيالم در شمال خوزستان ،تمدن جيرفت در کرمان ،تمدن تپه سيلک در
Ar
کاشان ،تمدن اورارتو در آذربايجان ،تمدن تپه گيان در نهاوند و تمدن مانناييان در کردستان و آذربايجان و و تمدن کاسيها در لرستان
ذکر ميشود .اگر بخواهيم تمامي سلسله هاي ايراني در طول تاريخ را بررسي کنيم ميتوان آنها را به دو دسته قبل و بعد از اسالم
تقسيم کرد.
-حکومت هاي قبل از اسالم :مادها ،هخامنشيان ،سلوکيان ،اشکانيان ،ساسانيان
-حکومت هاي پس از اسالم :طاهريان ،صفاريان ،سامانيان ،زياريان ،بوييان ،غزنويان ،سلجوقيان ،خوارزمشاهيان ،ايلخانيان،
تيموريان ،صفويان ،افشاريان ،زنديان ،قاجاريان ،سلسله پهلوي
در اين پژوهش سعي شده است تا روزگار زنان به طور مفصل و جامع در هر حکومت و خاندان ايراني بررسي شود حال اگر از سلسله
اي اطالعات چنداني در وضعيت و موقعيت زنان پيش نيامده باشد و براي جلوگيري از گزافه گويي به آنها پرداخته شده است .البته الزم
به ذکر است که اين اتفاق معموال براي سلسله و دورههاي نامي و بزرگي هم چون هخامنشيان يا ساسانيان و صفويه نميافتد بلکه ما
شاهد آن در دوراني هستيم که به طور موقت حکمراني کردهاند و تاريخ دان ها توجه چنداني به آنها نکردهاند.
-2سلسه ماد
) 1وضعيت اجتماعي :در ايران پيش از ورود آريايي ها و هم زمان با شکل گيري تجمعات انساني ،کانون مرکز خانواده قدرت قبيله
بود و در اين دوره ارزش و اهميت زن نسبت به مرد فزوني يافت چرا که او هم در خانه و هم در بيرون از خانه پا به پاي مردان کار مي
13
www.SID.ir
شـباک(شبکه اطالعات کنفرانسهای کشور) ماهـنامه
کرد و فعاليتهايي هم چون نگهداري آتش ،ساخت ظرو ف سفالي ،تهيه و پخت غذا را بر عهده داست .اين دوران به عصر مادرشاهي
معرو ف شد که کم کم با ورود مادها در مغرب ايران جاي خود را به رژيم يا عصر پدرشاهي داد.
)2و ضعيت حقوقي :در زمان مادها دختر و داماد پادشاه مي توانستند جز وارثين وي باشند .مشهورترين نمونه تساوي حقوق زنان
و مردان در ايران باستان ،اجازه انتقال سلطنت از پادشاه به دختر بود .آخرين پادشاه ماد «آستياك» داراي فرزند پسر نبود و دختر او
مادر کوروش در انتقال قدرت به او نقش مهمي را بازي کرد.
ID
ج -زنان عادي :پيراهني بلند تا قوزك پا و روي آن پيراهني شبيه روپوش جلوبسته ميپوشيدند(.بازشناسي :نقوش برجسته آشوري)
هيچ کدام از اين زنان داراي پوشش سر نبودند و در مجموع تفاوت چنداني ميان پوشش زنان و مردان ديده نمي شد.
) 1مشاهير :يکي از چهره هاي برجسته اين دوره ماندانا همسر کمبوجيه يکم ،مادر کوروش و نخستين شهمام تاريخ ايران است.
fS -3سلسله هخامنشیان
در اين دوره با ظهور و به رسميت شناختن دين زرتشت تحول عظيم و بسيار باشکوهي در روزگار زنان ايجاد شد.
eo
) 1وضعيت اجتماعي :زنان داراي مقام وااليي در جامعه بودند و با کمال آزادي و گشادهرويي در ميان مردم آمد و شد ميکردند و
تمامي مردم بر آنها احترام خاصي قائل بودند .اکرام زن در اين دوره تا جايي بود که براي اولين بار جشني به نام جشن اسفندگان براي
آنها برگزار شد .اين جشن يکي از جشن هاي ايرانيان در روز پنجم اسفند بود که اين روز را روز بزرگداشت زن و زمين ميدانستند زيرا
زمين نماد باروري است که حيات و زندگي را بدون هيچ چشمداشتي به بشر اهدا ميکند همانند زن .مردان زنان را در اين روز بر تخت
v
پادشاهي مي نشاندندو از آنان اطاعت مي کردند و هداياي نفيسي پيشکش بانوان خود ميکردند.
hi
) 2وضعيت حقوقي :زنان مي توانستند صاحب ملک و زمين شوند و در آنها تصرفات مالکانه داشته باشند و هم چنين اين حق را
c
) 7خانواده :خانواده به عنوان پايگاه مقدس در اين دوره همواره مورد احترام بوده است تا جايي که عموما مردان از مشاغلي
که مستلزم تجرد بود خودداري مي کردند همانند :دريانوردي و بازرگاني .حتي سربازان اکثرا صاحب همسر بودند و جز چند ماهي
خدمت براي پادشاه ،ديني بر عهده نداشتند .براي سنديت اين گفته مي توان به تپه حسنلو پايين تر از درياچه اروميه اشاره کرد که در
آن زن و مردي همديگر را در آغوش گرفته اند.
-مراسم ازدواج :قبل از ازدواج توافق نامه اي ميان داماد با پدر يا برادر عروس منعقد مي شد مبني بر اينکه اگر زن به همسرش
خيانت کند شوهر حق کشتن او را دارد و يا اگر شوهر بخواهد زن ديگري اختيار کند بايد مبلغ معيني به همسر اول خود بدهد
و زن حق ترك شوهر و بازگشت به خانه والدين خود را خواهد داشت .سپس عروس و مادر سر سفره مينشستند و داماد
بوسه اي بر دستان عروس مي زد و هر دو قطعه اي از نان که در سفره بود برمي داشتند و با يکديگر قسمت مي کردند.
-جهزيه :جهزيه ميتوانسته يکي از اين موارد باش د از جمله :زمين ،ملک ،اثاث خانه و يا جواهرات و فلزات گرانبها ،گاهي پنج
صندلي و يک ميز يا يک سيني برنزي.
-انواع ازدواج:
تعهددار :خانواده بر اين اساس پدرساالر مي شود و دودمان از طر ف پدر شناخته مي شود .مرد تا هنگامي که زنده است
از زن و فرزندان خويش نگهداري مي کند و پس از مرگش دارايي اش به ارث ميرسد.
18
www.SID.ir
سال دوم -شماره ( 3پیاپی -)01 :جلد -0خرداد 0331
ابدال :اگر مردي که فرزند پسر ندارد بميرد ،بيوه اي که از او باقي مي ماند به خويشان مي رسد و اگر زن و دختري
نداشته باشد با دارايي اش براي او زني مي خريدند و به نزديکان خويش مي دادند و هر پسري که زاده شود از آن مردي
است که ميراثي از خود باقي گذاشته است.
) 1اشتغال :زنان سلطنتي و وابسته به دربار مستقال در امالك خود و بهره برداري از محصوالت آن نظارت داشتند تا جايي که گاهي
آن ها را اجاره مي دادند .گاهي آنها ثروت خود را در ايجاد کارگاه به کار مي انداختند که بر اساس گل نوشته هاي تخت جمشيد در
برخي از اين کارگاه ها ي خياطي زنان سرپرست و مدير و مردان زيردست آنان بودند .از اين گذشته زنان طبقات متوسط و پايين حق
يادگيري فنون جنگي را داشتند و از جمله مشاغلي که برعهده ميگرفتند مي توان به وکالت ،قضاوت و فرماندهي سپاه اشاره کرد.در
زمان کوروش زن حامله حق کار کردن نداشت و به دستور وي جيره و حقوق ماهيانه تا تولد فرزند براي او در نظر گرفته مي شد .هم
چنين بر اساس لوح هاي گلي تخت جمشيد زنان هم دوش مردان در ساختن کاخ هاي هخامنشي دست داشتند و دستمزد برابر با آنها
دريافت مي کردند که عمده فعاليت آنها صيقل دادن سنگ نگاره ها بود.
) 5پوشاك :پوشش در اين دوره با دوره قبل تفاوت چنداني نداشت شايد تنها تفاوت ميتوان به استفاده از چادر در اين عصر اشاره
ID
کرد .اما در مجموع پوشش اين سلسله در دو طبقه خالصه مي شود :
الف) ملکه :لباس اين گروه لباس چين دار با يک چادر تزئيني کوتاه بود يا پوششي که تا قوزك پا را مي پوشانده و روي آن چادري
ساده و بلند سر مي کردند و البته گاهي تنها لباس چين دار بدون چادر استفاده مي شد(.بازشناسي :مهر استوانه اي ازجنس سنگ
يماني متعلق به 5ق م و فرش پازيريک)
fS
ب) خدمه :اين طبقه از نظر اجتماعي پايين ترين طبقه اجتماعي محسوب مي شدند .لباس ساده و بلند که کمربندي ساده روي
آن قرار ميگرفت تنها پوشش آنها بود( .بازشناسي :سنگي يافت شده در سواحل شرقي درياچه مانياس در نزديکي دهکده ارگيلي
1161ميالدي)
eo
)6مشاهير:
الف) آرتيميز :آرتيميز يا آرتيميس نخستين زن درياساالر ( فرماندهي نيروي دريايي) در زمان خشايارشا بود .تاريخ نويسان يوناني
او را در متانت و زيبايي سرآمد همه زنان آن روزگار مي دانستند .نام ناوشکن ايران در دهه 12در دوران خدمت فرجاهلل رسايي بر روي
v
آب هاي خليج فارس نيز بودو معناي آن راست گفتار بزرگ است.
hi
ب) آتوسا :هرودت پدر تاريخ از او با عنوان شهبانوي داريوش بزرگ ياد مي کند که در لشگرکشي هاي اين پادشاه ياورفکري و روحي
او بوده است .آتوسا که چندين نبرد بزرگ تاريخ ايران به فرمان او بوده است ،دختر کوروش و همسر داريوش اول و مادر خشايارشا بود.
c
-4سلسله اشکانیان
Ar
)1وضعيت اجتماعي :پس از شکست هخامنشيان وضع اجتماعي زن ايراني تغيير کرد و قوس نزولي را پيمود .زيرا در زمان سلوکي
ها ،زنان و دختران زيادي از يونان در ايران زندگي مي کردند و چون در يونان زن از تساوي حقوق با مردان برخوردار نبود ،لذا در وضعيت
و سرنوشت زن ايراني نيز تاثير نهاد .گذشته از آن تعداد زيادي از اين بانوان يوناني معشوقه هاي مردان ايراني شدند که در اين امر از
استحکام بنيان خانواده کاست .اگرچه در اين دوره زن ايراني تا حدي موقعيتش تحکيم شد ولي به هر حال به خاطر حکومت سلوکي ها
و تاثير آنها و هم چنين نفوذ هلنيسم اثرات منفي ن يز به بار آمد .از طرفي در دوران پارت ها يا اشکانيان به علت گستردگي قلمرو و اقوام
و ملل گوناگون با آداب مخصوص خود مي زيستند که طبيعتا اين عوامل و دگرگوني ها در وضعيت و موقعيت زنان بي تاثير نبوده است.
)2خانواده :دختر در آستانه ازدواج نخست به خانه خان يا کدخدا مي رفت و با کسب اجازه ازدواج مي کرد و همين مسئله بي رنگ
ساختن قواعد دوران هخامنشيان را نمايان مي کند .در بحث خانواده مي توان به تعدد زوجات اين دوره اشاره کرد .در يک اجتماع که
اساس آن نيروي نظامي و سپاهيگري قرار داشت نياز به فرزندان بيشتري حس مي شد از اين رو تعدد زوجات و اختيار کردن هم
خوابگان و کنيزان جائز بود تا جايي که عنوان تجملي به خود گرفت و در ابتدا ميان طبقه اشرا ف و ثروتمندان رايج بود ولي کم کم به
طبقه مردم عادي نيز رسيد .اوج اين اوضاع دوران اشکانيان و ساسانيان بود گرچه در دوران قبل نيز وجود داشت باالخص ازدواج با محارم
ميان خواهر و برادر يا پدر و دختر و يا مادر و پسر که از دوره مادها وجود داشته است و هيچ گاه منعي براي آن نبوده است.
11
www.SID.ir
شـباک(شبکه اطالعات کنفرانسهای کشور) ماهـنامه
)7پوشاك :روايات متفاوتي از پوشش زنان اين دوره به چشم مي خورد .اجزاي تشکيل دهنده لباس زنان اين عصر ،پيراهن که از
دو تکه مستطيل شکل ،آستين کوتاه و يقه راست بود ،چادر يه تکه مستطيل شکل به رنگ هاي شاد ارغواني يا سفيد چرا که آنها بر
اين باور بودند که رنگ هاي کبود اف سردگي آور و غم انگيز است و در نهايت کفش بنددار و بدون پاشنه البته ملکه ها چادر را به دور
کمر گره مي زدند و از سر نمي آويختند .در مجموع چيزي که مهم است اين است که در اين دوره تفکيک ميان لباس زن و مرد صورت
گرفت و پيروي از هخامنشيان رنگ باخت و در عين حال تاثي رپذيري از يونان بيشتر شد .آنها در طرح هاي خود تنوع ايجاد کردند و از
نقوش هندسي ،گياهي و حيواني استفاده کردند.
)1مشاهير :ارتادخت :وزير خزانه داري و امور مالي دولت ايران در زمان شاهنشاهي اردوان چهارم اشکاني
-5سلسله ساسانیان:
)1وضعيت اجتماعي :زن در دوره ساساني از وضعيت مناسبي برخوردار نبود .براي او شخصيت حقوقي قائل نبودند تا جايي که از
هر لحاظ تحت سرپرستي رئيس خانوار ( کدخدا) قرار داشت .ليکن در طول زمان در اين بينش حقوقي تغييرات زيادي به نفع زنان رخ
داد .اين طرز فکر اگرچه هم چنان پابرجا بود اما عمال ديگر در ميان نسل جديد به کار بسته نمي شد و رسوم جديد از قدرت حاکميت
ID
آنها کاسته بود .از جمله عواملي که سبب درهم شکستن يوغ اسارت گذشته و شوق کسب استقالل به شمار مي آيد .شيوع روزافزون
تحصيل کماالت در ميان زنان ساساني بود.
)2وضعيت حقوقي و دارايي هاي شخصي :در تاريخ همواره يکي از راه هاي کسب ثروت ،ارث بوده است .تقسيم ارث در حقوق
fS
ساساني به اين منوال بود که پادشازن يعني زن درجه اول و پسران او هر يک سهم مساوي از ارث داشتند و دختران در صورت نداشتن
شوهر نصف سهم برادران و مادر خود را به ارث مي بردند اما چکر زن يا زن دوم و فرزندانش هيچ سهمي از ارث نداشتند .اما غالبا مردان
در زمان حيات سهمي براي چکرزن و فرزندان قائل بودند و پرداخت ميکردند يا در وصيت نامه قيد مي کردند(.به چکرزن و پادشازن
eo
در بخش انواع ازدواج بيشتر مي پردازيم)
در اين دوره زن مالک مايملک خود است و حق بهره برداري از اموال خود ولو پس از ازدواج را نيز دارد و بدون نظارت شوهر مي
تواند هرگونه معامله اي که قانوني باشد انجام دهد البته حق تصر ف در اموال شوهر و اموال مشترك بدون اذن و اجازه شوهر را ندارد.
در صورت اشتراك در اموال پس از طالق مرد نمي تواند بدون رضايت زو جه خود کاري بکند .نکته جالب اينکه اگر مردي اموالي به
v
همسر خود در مدت زناشويي بدهد سپس بعد از طالق در صورتي که زوجه هم به طالق راضي بوده است ،زن ديگر هيچ حقي نسبت به
hi
)1-7خواستگاري :در عهد سا ساني وقتي که دختري از يک خانواده مرفه به بلوغ جسمي و عقلي مي رسيد ،پدر وي
وظيفه داشت تا براي او شوهري مناسب بيابد و در صورت نبود پدر اين وظيفه بر عهده جانشين پدر و کفيل خانواده يعني
Ar
بزرگترين فرزند خانواده بود .اگرچنين پسري وجود نداشت وصي يا قيمي که به وسيله دادگاه براي امور خانواده تعيين مي
شد عهده دار چنين مسئوليتي مي شد .خواستگار مي بايست بيست سال تمام داشته باشد و فردي هوشمند و درس خوانده
باشد که با خواهش فردي را به عنوان واسط نزد پدر دختر مي فرستاد.
)2-7جهزيه :دختري که شوهر ميکرد هيچ گونه سهمي از ارث پدر خود يا کفيل او دريافت نمي کرد .از اين رو حتي المقدور جهاز
کامل و بزرگي با خود به همراه مي برد که معموال به ثروت خانوادگي و موقعيت اجتماعي او بستگي داشت .در شهر ملک شهري و باغ
ميوه مي دادند و در روستا زمين ،طال ،گلههاي گوسفند و اسب به زن تعلقمي گرفت که اين موارد به عنوان سرمايه اي براي او تلقي
ميشد.
نکته جالب توجه در ازدواج دختران ساساني اين است که آنها از آزادي کاملي براي انتخاب همسر خود برخوردار بودند و مي توانستند
به انتخاب پدر خود ديت رد به سينه اش بزنند و پدر هم ناگزير به قبول سخن بود چرا که ازدواج اجباري به منزله جرم و خيانت محسوب
مي شد و در صورت عدم قبول خواستگار مورد نظر پدر از سوي دختر ،پدر حق محروم کردن او از ارث يا کيفري ديگر را نداشت .اين
شيوه ازدواج و آزادي پيشرفتي براي ساسانيان محسوب مي شد چرا که دختران ايراني آزادتر از همه دختران مشرق زمين بودند.
)7-7انواع ازدواج:
الف) پادشازن :همسر اول مرد پادشازن ناميده مي شد که مي بايست هم رتبه او قرار مي داشت.
22
www.SID.ir
سال دوم -شماره ( 3پیاپی -)01 :جلد -0خرداد 0331
ب) چکرزن :زن دوم يا صيغه اي مرد محسوب مي شده که تحت رياست پادشازن قرارداشته و بيشتر نقش کمک کار و خادمه او را
داشته است .او همانند ساير اعض اي خانواده از خوراك و پوشاك استفاده مي کرده است و تا هفتادسالگي که مي توانسته کار کند
مقرري ماهيانه دريافت مي کرده .چکرزن لزومي نداشته هم رتبه مرد باشد و در دو حالت مي تواند مقام پادشازن را از آن خود کند:
اول در صورت مرگ پادشازن و دوم در صورت نازا بودن او.
ج) زن عاريتي يا ازدواج استقراضي :مرد در اين نوع ازدواج زن خود را به مرد ديگري که نيازمند زني براي پرستي کودکانش است
مي دهد .اين کار مي تواند بدون رضايت زن باشد البته دارايي و اموال زن به شوهر دوم نمي رسد .شوهر دوم (شوهر بدلي) وظيفه
دارد به طور کامل از نگهداري کند و امرار و معاش او را تهيه کند .بچه هاي حاصل از ازدواج عاريتي يا استقراضي به شوهر اول تعلق
دارند اما قيمومت آنها در اين مدت با شوهر دوم است.
طالق :طالق با رضايت طرفين صورت مي گرفته است و تقاضاي طالق از هر دو طر ف پذيرفته ميشده است .بنابراين اگر پادشازن
راضي به طالق نبود ،طالق پذيرفته نمي شد .البته استثنائاتي براي طالق بدون اذن شوهر وجود داشت ازجمله :زنا و خيانت زن ،پنهان
کردن زمان حيض ،جادوگري زن ،نازا بودن
)1پوشاك :از يک منظر مي توان پوشش زنان ساساني را به سه دسته الهه ،ملکه و خدمه تقسيم کرد.
ID
الف ) الهه :در ايران در راس ايزد بانوان آناهيتا قرار داشت که نماد باروري و حاصلخيزي بود .آناهيتا دو نوع پوشش داشت:
-1لباسي بلند و چين دار -2تونيکي آستين دار و نازك که توسط ربان به کمر بسته مي شد .معموال روي آن از باالپوشي استفاده
مي شد.
ب) ملکه :پيراهني بلند و آستين دار و انتهاي دامن آن چين دار و روي پيراهن پوشش پرده مانند پوشاننده و بازوي چپ و شانه
fS
و بازوي راست آزاد بوده است( .بازشناسي :تاج گذاري خسرو دوم در طاق بستان در کنار ايوان ياغار شاپور 512 -628ميالدي)
ج) خدمه :پيراهني بلند و چاك دار تا زير زانو همراه با دامن چاك دار در مجموع مي توان اين طور نتيجه گرفت که بانوان در اين
دوره اغلب پيراهني بلند و گشاد در دو نوع آستين بلند و آستين کوتاه ،يقه گرد و باز که بلندي آن تا ساق پا ادامه داشت ميپوشيدند.
eo
دامن آنها سه چاك در جلو و سه چاك در عقب داشت .چادر آنها اغلب گشاد و پرچين بود که امتداد آن تا وسط ساق پا کشيده مي شد
.شلواري نظير اشکانيان به پا مي کردند با اين تفاوت که ساق هاي شلوار بلند و براي چين دار کردن جلوي ساق پا از نوارکشي استفاده
مي کردند.
)5مشاهير:
v
الف) پرين :بانوي دانشمند ايراني ،د ختر کيقباد و مشاور امور قضايي ساسانيان بود که هزاران برگ از نسخه هاي اوستا را به زبان
hi
کيست؟
Ar
1122سال پيش "عمر" ؛ حاکم ممالک اسالمي ،قصد آن کرد که ايران را نيز به تملک درآورد .او با ايرانيان جنگيد و پيروز شد
.در اين ميان عمر غنائم زيادي به دست آورد که از جمله آنها "يک سردار بزرگ ارتش ايران " و " دو شاهزاده ايراني"ـ به نامهاي "
شهرزاد"ـ و " شهربانو" ـ بودند ؛ شهرزاد و شهربانو دختران پادشاه مقتول امپراطوري ايران ،ـ"يزدگرد سوم"ـ بودند و شهر بانو خواهر
بزرگتر".عمر"ـ اين شاهزادگان و ديگر زنان دربار شاهنشاهي ايران را به مدينه ؛ مرکز خالفت خود برد تا به سنت اعراب ،ايشان را به
عنوان غنيمت جنگي بين سربازان تقسيم کند اما در اين ميان خبر اسارت دختران يزدگرد"ـ و اقدام عمر به گوش يکي از بزرگان بانفوذ
طايفه بني هاشم رسيد به نام " علــــي (ع)" .
علي (ع) "ـ مرد ي معتدل و بلند نظر بود و با دخالت در امر تقسيم غنائم مانع از به کنيزي رفتن شاهزادگان ايراني شد .اما
خليفه معتقد بود از آنجا که اسالم دين برابري است نبايد بين شاهزادگان و ديگر دختران به اسارت درآمده تفاوتي گذاشت و ايشان
نيز بايد به عنوان کنيز به خدمت يکي از سربازان درآيند.
بنابراين "علي (ع)" پيشنهاد کرد خليفه اين شاهزادگان و تعدادي ديگر از دختران اسير را به او بفروشد و مبلغ حاصل را بين
سربازان تقسيم کند و گفت اين کار به عدالت نزديکتر است چرا که اکثر سربازان قصد ازدواج اجباري با کنيزان خود را خواهند داشت و
اين کار نيز بر خال ف دستورات اسالمي است .سر انجام خليفه با پيشنهاد "علي (ع)" موافقت کرد و دختران اسير "دربار" ايران را به
علي (ع) و چند نفر ديگر از ارادتمندان او (منجمله سلمان فارسي )که باالترين پيشنهاد را داده بودند فروخت.
21
www.SID.ir
شـباک(شبکه اطالعات کنفرانسهای کشور) ماهـنامه
"علي" پس از خريداري کردن شاهزادگان ايراني و نديمانشان ،آنها را آزاد کرد و به همراه چند نفر از جنگآوران عرب به ايران
بازگرداند .اما تعدادي از اين دختران که تمام بستگانشان را در جنگ از دست داده بودند و از طر ف ديگر "علي (ع)" را ناجي خود مي
ديدند ،در پناه "علي (ع)" در مدينه ماندند و دختر خوانده هاي او شدند .از جمله اين دختر خوانده هاي "علي (ع) "شهرزاد و شهربانو
بودند .چندي بعد شهرزاد به عقد " محمدبن ابوبکر" که از مريدان "علي" بود در آمد و " شهربانو" با "حسين (ع)" پسر کوچک علي
(ع) ازدواج کرد.علي "تنها فرزند اين زوج بود و حسين (ع) از شهربانو فرزند ديگري نداشت .امروزه ما اين پسر را به عنوان چهارمين
امام شيعيان " امام سجاد (ع) " مي شناسيم .به عبارت ديگر امام سجاد (ع) نوه "يزد گرد سوم"؛ پادشاه ايران است.
مدتي بعد از واقعه کربال و شهادت امام حسين امام سجاد به مقام امامت رسيد .او همواره از مادر ياد نمود و سعي بسياري کرد تا
خود را به او برساند اما به احتمال زياد ديگر هرگز موفق به ديدار مادر نشد تا آنکه شهربانو تاب دوري همسر و فرزند نياورد و درگذشت.
او را از ترس حکومت ،در ارتفاعاتي که در آن پناه گرفته بود به خاك سپردند.
-6سلسه غزنويان
)1وضعيت ا جتماعي :زنان در اين دوره حضور اجتماعي و سياسي کمرنگي داشتند .از جمله علل آن عدم آمادگي مردم ايران و
تاثيرپذيري سلطان هاي اين دوره از قوانين دين اسالم بوده است.
ID
) 2خانواده :ازدواج متقابل سياسي بسيار رايج بوده است و همواره اعتقاد شديدي بر مهريه و جهزيه مفصل بوده است و حرمسراها
در اين دوره پر از زنان عقدي و غير عقدي و کنيز بود.
fS
) 7وضعيت سياسي :آنها به طور غير مستقيم در برخي مسائل هم چون جانشيني سلطان ها و بستن پيمان صلح نقش داشتند از
جمله خواهر محمود غزنوي براي به قدرت رسيدن سلطان مسعود.
eo
-7سلسله سلجوقیان
) 1وضعيت اجتماعي :در اين دوره تعصبات مذهبي غزنويان کم شده بود و زنان آزادي بيشتري داشتند به ويژه بانوان ترکي که
نزديکي بيشتري با دربار داشتند .بانوان به خصوص بانوان ترك آن مقام ويژه خود را در وطن قبلي شان آسياي ميانه پيدا کردند و برخي
v
مقامات مهمي مانند سلطان و ....بر عهده گرفتند .دليل از پس پرده بيرون آمدن زنان و پيدا کردن موقعيت خود در اجتماع معلول دو
پديده مي باشد :اول افزايش نفوذپذيري سنت هاي قبيله اي ودوم کاهش تعصبات مذهبي.
hi
)2مشاهير:
c
الف) ترکان خاتون :شريک همسرش در سلطنت و از جمله اقدامات او برکناري خواجه نظام الملک وزير معرو ف ملکشاه بود.
Ar
ب) دختر ساالر :نخستين زن شاعري است که مديحه اي بلند در وصف عزالدين کيکاووس از پادشاهان سلجوقي سروده است و
صلهاي دريافت کرده است .او دختر حسام الدين ساالر بود که نخستين مديحه سراي ادب فارسي محسوب مي شود.
-8سلسله مغول
) 1وضعيت سياسي :اين دوره به لحاظ آزادي و قدر و منزلت براي بانوان در مقايسه با دوره هاي ديگر کامال استثنايي و بي نظير
بوده است .پس از ورود اسالم در ادوار گوناگون زنان هرگز در امور سياسي کشور مشارکت نداشتند اما اين سلسله از جهت توانايي و
قدرت در امور حکومت يک اسنثنا محسوب مي شود .زنان سلطان هاي مغول دست کم يکبار شانس سلطنت داشتند چرا که پس از
مرگ شوهر تا تشکيل شورا و تشريفات آن يک سال طول ميکشيد و در اين مدت آنها حکمراني ميکردند .زمانيکه سلطان جديد تعيين
مي شد هم سر اول که در واقع مادر بزرگترين فرزند پسر نيز بود به عنوان خاتون تاجي بر سر مينهاد و درباري مجزا و بودجه مشخص
داشت.
)2وضعيت اجتماعي :وظيفه اصلي بانوان ترك در خانواده آسايش شوهر و نظارت بر وضع سالح و تامين آسايش کودکان بوده است.
آنها بسيار نجيب و پاکدامن بودند و به رعايت عفت عمومي اهميت مي دادند البته نيازي به پوشاندن روي و موي خود نمي ديدند چرا
22
www.SID.ir
سال دوم -شماره ( 3پیاپی -)01 :جلد -0خرداد 0331
که بر اين باور بودند که مردان بايد چشم خود را از نامحرم محافظت کنند .زنان در اين دوره حتي در انتخاب مذهب خود آزادي کامل
داشتند و مي توانستند ديني غير از دين همسر خود انتخاب کنند.
) 7خانواده :ازدواج در هر خانواده اي امري مهم تلقي مي شده است و ماندن دختر در خانواده پدر بي شوهر هيچ گاه امري پسنديده
نبوده است .از طرفي تعدد زوجات به قدري عادي بوده است که کمتر بين زنان يک مرد حسادت و مشاجره وجود داشته است .مردان
با همه خويشان به استثنا خواهر ،مادر ،دختر و عروس مي توانستند پيوند نکاح ببندند .نکته جالب توجه اين است که خان و سلطان
همان طور که مالک آب و خاك قلمرو خود بودند مالک دختران و بانوان ساکن در اين قلمرو نيز بودند و هر دختري را که مي خواستند
مال خود مي کردند.
جهزيه :عروس هنگامي که به منزل شوهر مي رفت زني به نام اينجه او را همراهي مي کرد اين زن از آن پس به خانه داماد تعلق
داشت .جهزيه بسته به زندگي قبيله اي و دارايي قبيله و پدر متفاوت بوده است .در هيچ کتاب و متوني دايي زن و مرد مغول ديده نمي
شود تنها از دوره ايلخانيان و پس از اسالم آوردن ايشان طالق معمول گرديد.
) 1پوشاك :مغوالن پس از ورود به ايران پوشاك خود را تغيير دادند .اين قوم تا قبل از ظهور چنگيز لباسي از پوست بر تن داشتند
ID
اما در دوران چنگيز از پارچه لباس کيسه مانندي مي دوختند که زنان زير آن شلوار بلند مي پوشيدند و اين لباس را بر شانه راست گره
مي زدند .عالوه بر اين بانوان از کاله و دستمال سر استفاده مي کردند.
دارد و نيم تنه از پيراهن بلندتر است .روي آن نيز شال کمري بسته مي شد و وقتي از خانه بيرون مي رفتند چادر سفيد و نقاب مشکي
استفاده مي کردند.
hi
)7مشاهير :گوهرشاد آغا دختر :او دختر غياث الدين ترخان از امراي بزرگ امير تيمور و همسر شاهرخ و مادر الغ بيک بود .ايشان
c
بانويي باذکاوت و مقتدر بودند .از ماندگاري هاي اين بانو مسجد جامع گوهرشاد در مشهد از شاهکارهاي معماري اسالمي است .مهندس
Ar
و معمار نامدار عصر تيموري قوام الدين زين الدين شيرازي ساخته است .اين بنا به هزينه مالي گوهرشاد احداث و جز ملحقات بناهاي
آستان قدس رضوي مي باشد که فاقد ورودي جداگانه است .از ديگر آثار اين زن ايراني مي توان به مدرسه و خانقاه شهر هرات اشاره
کرد.
-11سلسله صفويه
)1وضعيت اجتماعي :مردان ايراني زنان خود را در محدوديت بسياري نگه مي داشتند .براي مثال اجازه رفتن به مسجد و مهماني
را نمي دادند و زنان حق نداشتند در برابر مردان حتي نزديکترين بستگان خود با چهره اي باز ظاهر شوند .به همان اندازه که مردان به
آزادي خود اهميت مي دادند ،همان قدر براي زنان محدوديت قائل بودند و راضي به کوچکترين آزادي عملي براي آنها نبودند .اين امر
به خاطر ترس از افتادن همسرانشان به فساد بود .البته آزادي اجتماعي زنان در هر دوره در دوره صفوي متفاوت بوده است و مطابق با
خواست و ميل هر پادشاه بود .براي مثال شاه اسماعيل اول حتي به مادر خود رحم نکرد و يا حتي اوضاع در زمان شاه تهماسب پسر شاه
اسماعيل تفاوتي نکرد اما اوضاع در زمان شاه عباس فرق داشت .در دوران شاه عباس به جز زنان درباري زنان طبقات مختلف آزادانه
رفت و آمد ميکردند .شاه عباس از سال 1218هجري دستور داد که روزهاي چهارشنبه هر هفته چهار باغ اصفهان و پل سي و سه پل
از مردان خالي شود در نتيجه زنان مي توانستند باروي گشاده و بي نقاب تفريح کنند.
27
www.SID.ir
شـباک(شبکه اطالعات کنفرانسهای کشور) ماهـنامه
) 2خانواده :خواستگاري :اگر پسري دختري مد نظر داشت ابتدا توسط افراد واسطي درباره ويژگي هاي او سوال مي کرد زيرا او و
والدينش مجاز به ديدن دختر نبودند .حال اگر با اوصا ف تعريف شده دختر را پسنديده بود ،دو نفر از دوستان خود را که در مراسم
ختنه سوران شرکت داشتند به عنوان خواستگار نزد پدر دختر مي فرستاد .شيربها را داماد قبل از عروسي به منزل دختر مي فرستاد که
برابر با هزينه رشد او تا آن سن بود يا به جاي مي توانست متعهد شود که در صورت طالق مقداري ابريشم به او بدهد .داماد تا پايان
مراسم عروسي حق ديدن عروس را نداشت .طالق چه در بين طبقات پايين و چه مقامات متشخص به معناي مرگ بود و گاهي حتي
مرگ را بر آن ترجيح مي دادند.
) 7پوشاك :زنان صفويه سر خود را کامال مي پوشاندند و از روي آن چارقدي داشتند که تا شانه هايشان مي رسيد و گلو و سينه
آنها را از جلو مستور مي ساخت .در هنگام بيرون رفتن روي همه ملبوسات بلند سفيدي مي پوشيدند که از سر تا پا بدن و صورتهايشان
را مساور مي ساخت و تنها مردمک چشم قابل رويت بود .بانوان اکثرا جوراب نميپوشيدند و شلوار آنها تا قوزك پا را ميپوشاند و بهترين
رنگ براي لباس سفيد ،زرد و سبز بود .آنها از سرمه و حنا براي زيبايي دست ها و چشم ها استفاده مي کردند.
-11سلسله زنديه
ID
) 1وضعيت اجتماعي :در همين حد مي توان گفت که زنان در اين دوره نه تنها مشارکتي در مسائل نداشتند بلکه با محدوديت
هايي مواجه بودند همانند ساير دوره ها
fS
) 2پوشاك :پوشاك آنها شباهت زيادي به دوره قاجار داشته است .اين چند سلسله آخر بسيار نزديک به هم و فشرده رخ داد و
تغييرات حکومتي آنقدر کوتاه مدت بود که فرصتي براي تغيير پوشاك باقي نمي ماند .عموما لباس اين دوره شامل پيراهني تنگ از
جنس ابريشم و نخ بود و يقه آن گرد که در وسط چاکي به وسيله ربان يا دکمه در زير گلو بسته مي شد و در مواقع احتياج روي پيراهن
ارخالق ( کت بلندي که تا نصف بدن را مي پوشاند) آستين سنبوسه يا کليجه ( کت بلندي که تا روي ران مي رسيد) مي پوشيدند.
eo
شلوار آنها مانند مردان گشاد و بلند از پارچه هاي راه راه که به طور مورب دوخته شده بود و روي آن دامن گشاد و بلند مي پوشيدند
که تا وسط ساق پا مي رسيد.
)7مشاهير :يوتاب :خواهر آريوبرزن بود که فرماندهي بخشي از سپاه برادر را داشت و در کوه ها راه را بر اسکندر بست.او به همراه
v
برادرش به جنگ با سپاه اسکندر رفت منتها به دليل کمي تعداد سپاهيان به دست سپاه اسکندر کشته شد.
hi
-12سلسله قاجار
c
) 1وضعيت اجتماعي :زنان در اين دوره بسيار تحت فشار بودند .در خانه ها و خيابان ها جدايي جنسيت وجود داشت که تا دوره
Ar
پهلوي اين وضع ادامه پيدا کرد .براي مثال در خيابان هاي پرجمعيت هم چون الله زار ،شاه آباد و اميريه زنان از يک پياده رو و مردان
از پياده روي ديگ ر استفاده مي کردند و زنان اگر قصد عبور از خيابان را داشتند با اجازه پاسبان و تحت نظر او حرکت مي کردند .از
طرفي امکان تحصيل بسيار دشوار بود چرا که طبق باور عمومي باسوادان زن براي جامعه خطرناك و مخالف اسالم است .از طر ف ديگر
آنها معتقد بودند مغز زنان قدرت پذيرش دانش را ندارد .بنابراين باسوادي يک ننگ بود که سعي در پنهان بودن آن داشتند.
)2خانواده:
) 1-2خواستگاري :در اين دوره نيز پسر و دختر حق ديدن همديگر را نداشتند .دالله فردي بود که درباره صفات دختر و زيبايي او
به پسر مي گفت که غالبا مبالغه نيز مي کردند سپس نزد دختر مي رفت و از اوضاع مالي پسر تعريف مي کرد .البته رسم بر اين بود که
پسري به سن بلوغ رسيد حال 11سالگي يا 16سالگي و 13سالگي يا حتي گاهي 12سالگي بزرگترها براي او يک زن قراردادي که
صيغه بود ميگرفت و زمانيکه کسب و کار پيدا کرد و به سن رشد واقعي رسيد زن دائم از خانواده محترم يا شاهزاده خانم و گاهي دختر
عمويش را براي او مي گرفتند.مردان حق داشتند به راحتي زن خود را طالق بدهند اما زنان تنها در سه حالت حق درخواست طالق
داشتند:
-1عجز همسر از پرداخت نفقه -2باقسم ثابت کند مرد تمايالت انحرافي دارد -7به قيد قسم شوهر را به ناتواني جنسي متهم
کند.
) 2-2انواع ازدواج :ازدواج در اين دوره يا به شکل دائم بود که تا چهار زن مجاز شمرده مي شد و يا موقت(صيغه)
21
www.SID.ir
سال دوم -شماره ( 3پیاپی -)01 :جلد -0خرداد 0331
بود .فرزندان زنان صيغه اي با فرزندان زنان عادي در شرايط مادي يکساني به سر مي بردند مگراينکه استثنائا يکي از زنهاي قاجار
يا طبقه اي باالتر از مرد باشد .زنان دائم معموال هم طبقه مرد ولي زنان صيغه اي مي توانسته از طبقات پايين انتخاب شود .حال زني
که شوهرش فوت مي کرد مي توانسته در حرم بماند يا به هر جا خواست برود (زمانيکه زن درباري بود) که اگر فرزندي نداشت ارث
ناچيز از ماترك مي گرفت اما اگر فرزند داشت و شوهر جز او زنان صاحب نام ديگر داشت تا زمانيکه در حرم مي ماند مي توانست از
اموال استفاده کند واال فقط مهريه خود را مي گرفت و اموال به اقارب شوهر مي رسيد.
) 7پوشاك :در اين دوره مد لباس زنان از اندرون شاه بيرون مي آمد و زنهاي شهر چشم بدانجا داشتند .با آمدن فرانسوي ها مد
اندرون تغيير اساسي پيدا کرد و اين آغاز ورود مد و لباس هاي فرنگي به ايران بود .پوشاك يکنواخت همه زنان ايراني چادري به رنگ
سرمه اي تند ،شلواري گشاد به رنگ قرمز ،سبز ،بنفش ،دم پاييهاي پاشنه دار بود و در داخل خانه آرايش غليظ تر و پوشش سبک
تر بود.
)1اشتغال :زنان قاجار عالوه بر خانه داري به قالي بافي نيز مشغول بودند .بزرگترين صنعت آن زمان قالي بود و عظيم ترين کارخانه
فرش بافي را آلمان کاپيتاليست در سال 1112در تبريز داير کرد .اين کارخانه شرکت قالي بافي فارس نام داشت و ده ميليون فرانک
ID
براي آن سرمايه گذاري شده بود .در شهرهاي شمالي مانند انزلي از گل برگ هاي گل سرخ مربا و از شکوفه هاي نارنج عرق درست
مي کردند .شغل طبابت در ميان زنان بختياري موروثي بود .از ديگر مشاغل مي توان به اين موارد اشاره کرد از جمله روضه خواني،
فروشندگي در بازاراصفهان ،خوش نويسي ،کتابت قرآن ،پشم ريسي و هنرهاي دستي.
fS
) 5مشاهير :بي بي شاپسند :نام اصلي او در بختياري بي بي گپه بود .بختياري ها به خاطر احترام به او اين لقب را بر او گذاشتند .او
دختر علي صالح خان بختياروند از طايفه بهداروند ا يلخاني بود .روزي شاه قاجار ،فتحعلي شاه دلباخته او شد و از پدرش اين بانو را
خواستگاري کرد اما پدر او از اين خواسته سرباز زد از آن پس لقب او از بي بي گپه به بي بي شاپسند تغيير يافت .او زني باصفات پسنديده
eo
از جمله گذشت و بخشش بود که در رساندن پسرش به حکومت نقش چشم گيري داشت.
-13سلسله پهلوی
چون اطالعات از اين سلسله به وفور در دسترس همگان قرار دارد و آشنايي نزديکي با اين دوره وجود دارد سعي شده است شرحي
v
مختصر از اتفاقات مهم و بزرگ اين عصر داده شود و از توضيح جزئيات پرهيز شود .کشف حجاب 13دي ماه 1711با فرمان رضاشاه
hi
آغاز شد .اين تاريخ به عنوان روز آزادي زن شناخته مي شد و در تاريخ 6بهمن 1711براي اولين بار زنان حق شرکت در انتخابات و
راي را پيدا کردند .از طرفي قانون حمايت خانواده در تاريخ 23فروردين 1712تصويب شد که مطابق با آن طالق يک طرفه لغو ،سخت
c
گيري در چند همسري حق طالق براي زنان و مادر سرپرست کودك مي شد .هم چنين کودك پس از طالق يا درگذشت پدر از آن
مادر بود .از ديگر وقايع مهم در زمان پهلوي مي توان به ثبت نام دختران توسط موسسات آموزشي هم چون دانشگاه تهران اشاره کرد.
Ar
اين اتفاق پس از ديدار رضاشاه با مصطفي کمال در ترکيه 1177افتاد و در آخر تدوين قانون مدني در سال 1721تا 1717اشاره کرد
که به موجب آن ميزان ارث فرزندان دختر نصف فرزندان پسر است و زنان از زمين ارث نمي برند.در مجموع اوضاع اشتغال ،خانواده و
وضعيت اجتماعي مانند دوران قبل بود .شايد بتوان گفت کمي سخت گيري اجتماعي نسبت به دوراني مانند صفويه کم تر شد و آزادي
زنان بيشتر اما نه به صورت چشم گير.
مشاهير :فرح روي پارسا :او نخستين زن ايراني بود که در دوران پهلوي به مقام وزارت رسيد و نخستين نماينده زن مجلس شوراي
ملي محسوب مي شود .او پست وزارت آموزش و پرورش ايران را در کابينه دوم و سوم اميرعباس هويدا بر عهده داشت .مادر او فخرآفاق
پارسا از فعاالن حقوق زنان و مديرمجله « جهان زنان» بود .عالوه بر اين ،اين بانو را مي توان نخستين مدير کل زن در ايران دانست .او
با وجود تحصيل در رشته پزشکي ،کار طبابت را رها و در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد .شهيد باهنر و بهشتي در امر تهيه کتب
درسي از مشاورين فرخ رو بودند .بعد از انقالب اسالمي او را در دادگاه انقالب اسالمي شعبه تهران محاکمه کردند و به عنوان مفسد في
االرض در سال 1751اعدام کردند.
25
www.SID.ir
شـباک(شبکه اطالعات کنفرانسهای کشور) ماهـنامه
نتیجه گیری
-1وضعيت اجتماعي زنان در ايران در طول دورههاي مختلف تاريخي و فرهنگي متفاوت بوده است .مثال حمله عربها به ايران
موجب پذيرش ارزشهاي عربي – اسالمي در ميان ايرانيان شد .حمله مغولها به ايران نيز تاثير زيادي بر فرهنگ و جامعه ايران گذاشت.
اين تغييرات مستقيما بر وضعيت زنان ايراني تاثيرگذار بود.
-2با توجه به اسناد ومدارك تاريخي ،حجا ب در فارس قديم وجود داشته است؛به عبارت ديگر قبل از اسالم ،حجاب هرچند که
نوع آن تفاوت داشته است در ميان زنان معمول بوده است.
-7عليرغم هجوم برخي از اقوام بدوي به ايران و سلطه سياسي و نظامي آنها بر اين سرزمين ،فرهنگ و تمدن ايراني بسيار پربارتر
و مترقي تر از آن بوده است که خود را در هجوم و سلطه آنان ببازد و نگرش هاي اصيل خود را نسبت به مسائل مختلف از جمله نگاه به
زن و جايگاه او فراموش کند.
منابع
-1آزاد ،حسن( )1782پشت پرده هاي حرمسرا ،اروميه ،انتشارات انزلي
-2آزاد ارمکي ،تقي ( )1786جامعه شناسي خانواده ايراني ،تهران ،نشر سمت
ID
-7احمدي خراساني ،نوشين ( )1783سالنامه زنان ،تهران ،نشر توسعه
-1آفاري ،ژانت ( ) 1783نگرشي بر زن و جنسيت در دوران مشروطه ،ترجمه :مژگان علي بخشيان و منصوره فتوزچي ،کانون
پژوهش تاريخ زنان ايران شيکاگو
fS
-5باستاني پاريزي ،محمد ابراهيم ( )1782گذر زن از گدار تاريخ ،تهران ،نشر کيانا
-6بياني ،شيرين ( )1788زن در ايران عصر مغول ،تهران ،انتشارات دانشگاه تهران
-3بابايي ،بيتا و حاتم پور ،شبنم ( )1781زن و تحوالت سياسي از قرن 3تا پايان دوره پهلوي ،فصلنامه علمي و پژوهشي زن و
فرهنگ ،شماره ششم ،صص 57-73
eo
-8بروسيوس ،ماريا( )1781زنان هخامنشي ،ترجمه :هايده مشايخ ،تهران ،بي جا :هرمس
-1پيرنيا ،حسن ( )1762تاريخ باستان ايران ،تهران ،انتشارات دنياي کتاب
-12حجازي ،بنفشه( )1732زن به ظن تاريخ ،جلد اول ،تهران ،نشر سهراب
v
-11خليلي ،کامياب( )1711زنان به نام در تاريخ ايران از آغاز تا انقراض سلسله ساساني ،تهران ،نشر قصيده سرا
-12خسروپناه ،محمد حسين( )1782هد ف ها و مبارزه زن ايراني از انقالب مشروطه تا سلطنت پهلوي ،تهران ،نشر امروز
hi
-17دلريش ،بشري ( )1735زن در دوره قاجار ،تهران ،سازمان تبليغات اسالمي حوزه هنري
-11دورانت ،ويليام جيمز ( ) 1763تاريخ تمدن ،جلد اول ،ترجمه :احمد آرام ،ع پاشايي ،اميرحسين آريانپور تهران ،انتشارات
c
علمي و فرهنگي
Ar
-15راوندي ،مرتضي( )1751تاريخ اجتماعي ايران ،جلد هفتم ،تهران ،انتشارات اميرکبير
-16زماني ،مهدي ( )1711پوشش زن در ايران باستان ،خردنامه ،شماره هشتم ،صص 61-16
-13سگالن ،مارتين ( )1788جامعه شناسي تاريخي خانواده ،ترجمه :حميد الياسي ،تهران ،نشر مرکز
-18سعيدي ،حوريه( )1782زن در تاريخ ايران ،تهران ،نشر برگ زيتون
-11ساناساريان ،اليز( )1781جنبش حقوق زنان در ايران ،ترجمه :نوشين احمدي خراساني ،تهران ،نشر اختران
-22شهرياري ،توران ( )1783جشن اسفندگان يا روز زن در ايران باستان ،نشريه داخلي ،شماره پنجاه
و هشتم ،صص 17-12
-21طلوعي ،محمود( )1712زنان نامدار :نقش زنان در تاريخ ايران و جهان از عهد باستان تا امروز ،تهران ،نشر علم
-22علوي ،هدايت اهلل( )1782زن در ايران باستان ،تهران ،انتشارات هيرمند
-27غيبي ،مهرآسا( )1781هشت هزار سال تاريخ پوشاك اقوام ايراني ،تهران ،نشر هيرمند
-21غفاري فرد ،عباسقلي ( )1787زن در تاريخ نگاري صفويه ،تهران ،انتشارات اميرکبير
-25فلور ،ويلم ( ) 2212تاريخ اجتماعي روابط جنسي در ايران ،ترجمه :محسن مينوخرد ،استکهلم ،انتشارات فردوسي
-26کراچي ،روح انگيز( )1711نخستين زن مديحه سرا کيست؟ پژوهش نامه زنان پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي ،
شماره اول ،صص 153-117
-23کريستين سن ،آرتور ( )1731ايران در زمان ساسانيان ،مترجم :رشيد ياسمي ،تهران ،نشر دنياي کتاب
26
www.SID.ir
سال دوم -شماره ( 3پیاپی -)01 :جلد -0خرداد 0331
-28گلشني راد ،کريم و خدام پور ،ميترا ( )1783بررسي وضعيت حقوقي زن در دوره ساساني ،فصلنامه علمي پژوهشي تاريخ ،
شماره يازدهم ،صص 112-137
-21مظاهري ،علي اکبر ( )1733خانواده ايراني در دوران پيش از اسالم ،ترجمه :عبداهلل توکل ،تهران ،نشر قطره
-72ملک زاده ،فرخ ( )1713نقوش زن در آثار باستاني و علل عدم تصوير زن در نقوش تخت جمشيد هنر و مردم ،شماره هفتاد و
چهار و هفتاد و پنج ،صص 72-26
-71نجمي ،ناصر ( )1766ايران قديم تهران قديم ،تهران ،انتشارات جانزاده
تصاوير پیوست
ID
تصوير .2سر زن هخامنشي تصوير .1زني سواره در ايران باستان
fS
v eo
hi
تصوير .4زن ايراني در حال پذيرايي /مهر يک زن با لباس تصوير .3ساقي جام به دست در ايران باستان
c
Ar
23
www.SID.ir
شـباک(شبکه اطالعات کنفرانسهای کشور) ماهـنامه
ID
fS
v eo
28
www.SID.ir