Professional Documents
Culture Documents
منزه است کلام خدا (پاسخ ۹۲ تضاد قرآنی)
منزه است کلام خدا (پاسخ ۹۲ تضاد قرآنی)
ز
منه است کالم خدا...
پاسخ به 92ادعای اسالم ستنان
در خصوص وجود تناقض در بی آیات قرآن
2
فهرست مطالب
مقدمه8 ......................................... ................................ :
.1حسابریس هللا (سبحانه و تعایل) 15 ....................................
.2چند فرشته نزد مریم (ع) 21 .............................................
.3اختالفات عددی/قسمت اول(روزهای خدا) 24 .....................
.4اختالفات عددی/قسمت دوم(چند باغ در بهشت) 27 .............
.5اختالفات عددی/قسمت سوم(روز قیامت مردم چند دسته) 30
.6اختالفات عددی/قسمت چهارم(چه کیس روح را قبض32 ... )...
.7اختالفات عددی /قسمت پنجم(بالهای فرشتگان) 36 ..............
.8هللا چند روز برای نابودی قوم عاد نیاز دارد؟ 38 ....................
.9خلقت شش روز بود یا هشت روز؟ 40 ................................
.10آفرینش رسی ع بود یا کند؟ 44 ..........................................
زمی یا اول آسمان؟ کدام یک زود تر آفریده شد؟ 47 ....... .11اول ن
.12به هم چسباندن یا از هم جدا کردن؟ 50 ............................
.13انسان از چه ساخته شده بود؟ 53 ....................................
.14ناقص یا با جزئیات کامل؟ 56 ..........................................
.15پرستش یک خدا یا یک خدای دیگر؟ 58 ............................
.16شفاعت کردن یا شفاعت نکردن ،مسئله این است! 60 ..........
.17هللا و تخت او کجاست؟ 62 ...........................................
ی
.18ریشه بیچارگ ما کجاست؟ 67 .........................................
.19رحمت هللا چقدراست؟ 72 ............................................
بازجوی خواهد بود یا نه؟ 75 .........................
ی .20آیا در بهشت
3
.21آیا فرشتگان محافظ هستند؟ 77 ......................................
چی مطیع هللا است؟ 80 ..................................... .22آیا همه ن
.23آیا هللا ررسک را میبخشد؟ 83 ...........................................
طالی 87 ....................................
ی .24ماجرای پرستش گوساله
.25یونس به بیابان رسید یا نرسید؟ 90 ...................................
.26مویس و انجیل؟ 93 ...................... ................................
مینند بخشیده میشوند؟95 . کسای که به زنان تهمت ناپایک ن ن .27آیا
.28در روز آخرت کارنامه خود را چگونه دریافت میکنیم؟ 97 ........
.29آیا فرشته ها میتوانند نامطیع باشند؟ 99 ............................
تناقض در (سوره ۲آیه )۹۷و (سوره ۱۶آیات )۱۰۳-۱۰۱ ن .30
102 .................................................. ................................
.31ویح های جدید ویح های قدیم را( ...ناسخ و منسوخ) 104 .....
عری خالص است ،اما107 ................................... ...
.32قرآن ی
.33حلقه بینهایت (تسلسل) 109 ..........................................
.34آیا تورات مثل قرآن است یا نیست؟ 112 ...........................
“ .35پی زن عجوزه” و شخصیت هللا116 .............................. .
ر
بیشی در داستان قوم لوط 118 ........................... .36اشکاالت
.37لذت هللا؟ 120 ........................... ................................
.38آیا ابراهیم بت ها را نابود کرد؟ 122 ..................................
.39پرس نوح چه شد؟ 126 ..................................................
.40آیا نوح تبعید شده بود؟ 129 ...........................................
.41جادوگران فرعون مسلمان شدند یا کفر ورزیدند؟ 131 ...........
4
.42آیا فرعون در لحظه مرگ توبه کرد؟ 133 ............................
.43ابطال( ...باز هم بحث ناسخ و منسوخ) 136 .......................
.44راهنمای حقیقت؟ 139 .................................................
.45مجازات زناکار چیست؟ 142 ...........................................
.46چه کیس زیان گناهان را خواهد دید؟ 148 ...........................
.47آیا مسیحیان به بهشت وارد خواهند شد؟ 150 ....................
بعض از انسانها هم میدانند؟ مشخص یا .48تنها خدا میداند یا ن
غی قابل درک؟ 154 ............................... ................................
.49آیا فرعون غرق شد یا توسط ارسائیلیان نجات یافت؟ 157 .....
.50فرعون گ فرمان قتل پرسهای خردسال را داد؟ 159 ...............
.51گ و چگونه ایمانها مشخص میشود؟ 161 ..........................
.52ررساب ،خوب یا بد؟ 164 ................................................
.53اخبار خوب مجازات دردناک؟ 166 ...................................
.54آیا مسلمانان به دوزخ یم روند؟ 168 .................................
.55آیا مسیح در بهشت خواهد سوخت؟ 170 .........................
.56اجنه و انسانها برای پرستش بوجود آمدند یا برای دوزخ؟ 173 .
.57پدر مسیح کیست؟ 176 ................................................
.58بوجود آوردن و یی نیاز بودن؟ 177 ...................................
.59آیا هللا میتوانست یک فرزند داشته باشد؟ 179 ...................
.60آیا مسیح مرده بود؟ 181 ...............................................
.61یک خالق یا چند خالق؟ 183 ..........................................
.62از همه نژادها یا از نژاد ابراهیم؟ 185 .................................
5
.63ازدواج با زنان فرزندخوانده؟ 187 .....................................
پیامیی برانگیخته نشده اند مگر از نژاد هر قوم؟ 190 ....... .64آیا ی
پیامیان میان اجنه و فرشتگان؟ 193 .................................
ی .65
.66چند ررسق و چند غرب؟ 197 ...........................................
.67آیا خدا به کار زشت امر یمکند؟! 200 ...............................
.68آیا در قیامت بدکاران کورند یا بینا؟ 203 .............................
.69آیا کافران در روز قیامت گفت و گو یم کنند؟ 207 .................
.70آیا گناهکاران در قیامت معذرت خوایه یم کنند؟ 210 ...........
.71آیا در قیامت از گناهکاران سوال یم شود؟ 214 ....................
مرسکان در قیامت ررسک شان را تکذیب یم کنند؟ 217 ........ .72آیا ر
.73آیا قرآن برای مکه و حوایل آن آمده یا کل انسان ها؟ 219 .......
.74آیا کافران مویل دارند؟ 223 .............................................
.75آیا پاداش نیکوکاران دو برابر است یا ده برابر؟ 227 ................
.76آیا مجازات بدکاران یک برابر است یا دو برابر؟229 ...............
.77چه کیس ظالم ترین است؟ 231 .......................................
.78عرض بهشت چقدر است؟ 234 ......................................
.79خدا اعمال نیک کافران را تباه یم کند 236 ............................
بریح برتری دادیم 239 ........................ پیامیان را بر ن
بریح از ی .80ن
.81مویس مستقیم با خدا سخن گفت 241 ..............................
.82آیا ی
پیامی معصوم بود؟ 243 ............................................
نایس از جهل 251 ................... .83پذیرش توبه فقط بعد از گناه ر
.84پذیرش توبه بعد از کفر 255 ...........................................
6
.85تناقض ی
گوی در تعریف داستان ابراهیم (ع) 257 ..................
.86ازدواج با زنان اهل کتاب حالل است 260 ...........................
.87بروید حقانیت اسالم را از اهل کتاب ربیسید 263 .................
.88تناقض در شهادت دادن ،معیار گوایه دیدن است 266 ..........
.89اسالم ادعای برابری در ن
بی انسانها دارد ،ویل 269 ............ ....
.90صد نفر در برابر هزار نفر 272 .........................................
زبای نیم فهمیدند 274 ................................ .91قویم که هیچ ن
7
مقدمه:
***
قبل از اینکه ،یک تحلیل کوتاه بر محتویات کتاب داشته باشم،
دوست دارم درد دل خود را برای دو گروه از جوانان باز گو نمایم:
8
نخست جوانان مسلمان:
ول هللا(صیل هللا برادران و خواهران عزیزم ،ای فرزندان امت رس
علیه وسلم)...
دانشجوی بنده، مومن که مانند دورانن یم دانم ،کم نیستند جوانان
ی
به محض شنیدن شبهات و اشکاالت مطرح شده ،قضاوت نیم کنند و
«سی ایمان» بهبه ایمان موجود در قلب های شان رجوع یم نمایند ،اما ر
تقویت نیاز دارد و هرگز تصور نفرمایید با عطر ایمان یم توانید به صورت
دین بایستید ...لذا «عطر ایمان» ،به کامل ،در برابر موج الحاد و ی ن
ی
«جوهر علم» ن
نی نیاز دارد و باید در حد توان به علم آموزی در این زمینه
ربیدازید...
دعوت ن
دین خود ِ خی عزیزان ،منظور بنده این نیست درس و تکلیف و
را رها کنید و فقط به مقوله ی شبهات ر ن
بیدارید...بلکه یم گویم ،اگر شبهه
ای در قلب شما ایجاد شد(یا ایجاد کردند) ،همراه با بیون راندن آن به
نی سوالوسیله ی نیوی ایمان ،از افراد متخصص در این حوزه ن
منترس شده ن
نی ر بفرمایید ،یا پاسخ این شبهه را در کتابها و مقاالت
بخوانید ...تا این ویروس ،دیگر نتواند به قلب های شما وارد شود.
پیام دومم برای جوانان است که باور خود را از دست داده اند و
هیچ اعتقادی به اسالم ندارند:
بزرگواران...
نیم دانم چگونه شما را خطاب نمایم ،چون مطمئنم با دیده ی نفرت
به این کلمات نگاه یم کنید ...یم دانم درجه ی دقت خود را باال برده اید،
ن
ضعف در البالی سخنانم بیابید... تا
9
ویل قبل از هر ن
چی یم خواهم یک مثال برایتان ذکر کنم ،پدر و مادر
ر
نادرسن را بسیار دلسوزانه دلسوزی را در نظر بگیید که نصیحت های
به فرزندشان یم گویند ...آن فرزند هم بسیار فهمیده است ...یم داند
نصیحت های پدر و مادرش نادرست است ،اما به آن همه دلسوزی
ر
احیام یم گذارد ،و هر بار به حرف های شان گوش یم دهد (ولو آنکه به
آنها عمل نکند)...
حال تصور کنید ،من آن برادر دلسوز برای شما هستم ،حرف هایم از
ً
دید شما کال نادرست است ،ویل دلسوزانه که هستند؟
لذا از شما یم خواهم (حداقل) بخاطر دلسوزی هایم به بنده گوش
فرا دهید و به سخنانم فکر کنید...
ن
اولی نقد عزیزانم ،باور کنید خطا کرده اید ،به آن روزی فکر کنید که
اسالم را شنیدید ...خودتان یم دانید و مطمئنم یادتان مانده منظورم
چیست ...آیا یم دانید همان روز باید تحقیق یم کردید ،ویل این کار را
نکردید و بیخیال شدید...؟
یم دانم االن اهل مطالعه هستید و تحقیق یم کنید ،ویل آیا یکبار به
دید
آن کوچه ی سابق بازگشته اید و آن نقدهای اول را از زاویه ی ِ
دیگری ،برریس کرده اید؟
روزهای که اهل دین
ی آیا یک ذره ،حس خویشاوندی شما نسبت به
بودید ر
باف مانده است؟ اگر آری...آیا به ر
احیام این حس هم که شده،
ر
بیشی در مورد اسالم مطالعه کنید؟ نیم آیید کیم
یم دانم عده ای از شما به حرف هایم یم خندید ،ویل خدای عالم
پاسخگوی به ییک از وقت - کتاب این رن
نوشی یشاهد است ،در ح ن
ی
تناقض ها -گریه کردم ...گریه برای از دست دادن شما ،گریه برای اینکه
بخاطر این موارد ساده و پیش پا افتاده به عقیده و ایمان تان پشت کرده
10
اید ...گریه برای روز خطرنایک که همه ی انسانها از یکدیگر جدا یم
شوند ...جدا یی واقیع آن روز است ،نه جدا شدن معشوق ها و محبوب
ها از یکدیگر...
بزرگواران :من شما را نمیشناسم ،نویسنده ای هستم که مطالبم را یم
نویسم و ر
منترس یم نمایم ،ویل دوستانه به شما یم گویم تنفر از اشتباهات
مسلمانها شما را به تنفر از اسالم کشاند ،دوستانه یم گویم ،گوش دادن
به شبهات و عدم توجه به پاسخ شبهات شما را به اینجا کشاند ...خطا
کردید عزیزان...
شما که در دنیای ناباوری یادگرفته اید شکاک باشید ،کیم به دنیای
ناباوری هم شک کنید ،کیم به مسیی که شما را به اینجا رسانده است
هم فکر کنید ...چند درصد احتمال بدهید اشتباه کرده باشید...
***
اما چند سطر کوتاه در مورد کتاب "منه است کالم خدا" :
بریح از شبهات این کتاب را در مجموعه کتاب های الحاد نوین، .2ن
رنگی پاسخ داده ام؛ ویل چون یم خواستم این مجموعه کامل ن باتالق
باشد ..مجبور بوده ام خالصه ای از پاسخ های قبال نوشته شده را در
اینجا هم درج نمایم.
11
ر
قسمن وجود دارد به نام کالم آخر ...در این .3در ِ
پایان هر پاسخ،
بخش ،تالش نموده ام شبهه ی مخالفان را دور بزنم و با رارس ِ
اف بر
مضموی در قرآن وجود داشت ،یم توانستند ن ن
چنی موضوع بگویم ،اگر
بگویند تناقض ایجاد شده است ،نه آنچه االن وجود دارد ...این قسمت
بیشی موضوعات کمک یم کند.ر به درک
.4تالش نموده ام« ،ادب گفت و گو» را در تمام پاسخ ها اعمال
ستی»« ،شبهه افکن»« ،تناقض ن های چون «اسالمنمایم ،و عبارت ی
جو» و ...را در معنای واقیع خود بکار برده ام ،نه بصورت کنایه ..اسالم
دشمن با آن است.ن یعن کیس که در حال ستی نن
12
مبن بر وجود تناقض در قرآن پاسخ .9در این کتاب به 92ادعای آنها ن
داده شده است ،اما بعید نیست ،موارد دیگری هم وجود داشته باشد و
بنده از آنها ی اطالع باشم ...ویل مط ن
می باشید اگر این کتاب را بخوانید ی
جوی آشنا خواهید شد و من بعد به ن
با شگرد اسالم ستیان در تناقض ی
ر ر
احن یم توانید این نوع شبهات را پاسخ دهید( ...یا به دو زمان متفاوت
اشاره شده است ،یا آیه منظور دیگری دارد ،یا قیدی در آیه وجود دارد
که شبهه را برطرف یم کند و )...لذا اگر روزی شخض موارد دیگری برای
شما آورد ،بدانید ماجرا از چه قرار است ...و کافیست روی هر دو آیه
نادرسن ادعای مطرح شده ،آشکارگردد.ر مطالعه و تحقیق انجام دهید تا
10هر نقض در پاسخ ها وجود داشت ،به خاطر ضعف علیم بنده
ر
قدری که در این کتاب دیدید ی حقی است .و هر استدالل جالب و پر
به دلیل قدرت منطق اسالم است.
.11
یعی» وخواهران و برادران عزیزم ،جهت استفاده ی «هر چه رس ر
ر
منترس یم بیشی» جوانان ،ابتدا نسخه ی ر
الکیونییک کتاب را ر «هرچه
ِ
نرس نمایند(چون نماییم و امیدوارم تمام کتاب خانه های ر
اینی رنن آن را ر
ً
واقعا موضوع حسایس است) .ویل حق «چاپ» و «تکثی» این اثر ،برای
نویسنده محفوظ است و کیس حق ندارد آن را چاپ کند.
دعا کنید ان شاء هللا به زودی بتوانیم آن را چاپ کنیم...
13
منترس ن
ناچی را از ما(نویسنده ،حامیان ،ر .12خداوند متعال این زحمت
ن
مهربای و عفو خود زمینه ای فراهم کنندگان و )...بپذیرد ،و به وسیله ی
نماید ،روز قیامت قرآن کریم شافع ما باشد ...اللهم ن
آمی
ن
العالمی و آخر دعوانا ان الحمد هلل رب
ن
یوسف مراد
بهار 1399هجری شمیس
14
.1حسابرسی اهلل (سبحانه و تعالی)
شبهه:
ن
قوانی وراثت (سوره ۴آیه )۱۲-۱۱و (سوره ۴آیه )۱۷۶در مورد
صحبت میکند .اگر یک مرد فوت شود ،و از او سه ر
دخی و دو والد و یک
دخیان ۲/۳سهم ،والد ها ۱/۳سهم (هردو بر اساس همرس ر
باف بماند؛ ر
سوره ۴آیه )۱۱و همرس ۱/۸سهم (بر اساس سوره ۴آیه )۱۲از ارث
ر
بیشی میشود را دریافت میکند که از ن
میان ارث
پاسخ:
الف)
ابتدا این چند خط را بخوانید ان شاء هللا:
در زمان های قدیم ،خشک سایل وحشتنایک بوجود آمد و مردم دچار
ر ر ی
.. ...
قحیط وگرسنیک شدند رسایط سخن بود هر کیس تالش میکرد برای
زن و بچه اش آذوقه تهیه نماید ...اما آذوقه ها هم در حال اتمام بود...
همی روزهای سخت... ن روز به روز بر این فشار افزوده یم شد ...در ییک از
24نفر از مردان یک روستا تصمیم یم گیند برای کسب آذوقه به
رسزمی های دیگر بروند ...بعد از چند روز پیاده روی ،به آسیاب کهنه ن
ن
مهربای در آنجا کار یم کند...آنها آسیای بزرگ که مرد ای یم رسند...
ی
ررسایط پیش آمده را برای آسیابان توضیح یم دهند ...مرد مهربان بسیار
متاثر یم شود و به گریم از آنها پذیر یای یم کند و یم گوید اشکایل ندارد
ن
تعریف برادرانم ررسایط شما را درک یم کنم ...فقط وضعیت خودم
15
ً ن
چندای ندارد و نهایتا یم توانید دو روز در اینجا کار کنید ،من هم در حد
بی خود تقسیم کنید ...آن 24توان به شما آرد یم دهم ،سپس آن را در ن
مرد از روی ناچاری ررسوع یم کنند به کار کردن...
روز اول آسیابان 27 ،کیلو آرد به آنها یم دهد با خوشحایل یم گویند
کم است ویل از شما ممنونیم ،آن را نگه یم داریم و سیع یم کنیم در
آسیاب های دیگر هم آرد بدست بیاوریم...
وقن یم خواهند بخواهند بعداز یک روز کاری طاقت فرسا...شب ر
صدای در را یم شنوند ...شخض دارد در یم زند؟ ر
وقن آسیابان در را باز
ی
یم کند ...یم بیند سه مرد دیگر آمده اند و از قحیط و گرسنیک گالیه یم
کنند ...به آسیابان التماس یم کنند به آنها کار بدهد ...آسیابان هم یم
گوید اشکایل ندارد 24 ...نفر دیگر آمده اند ،شما سه نفر هم به آنها
ملحق شوید...روز دوم 27 ،نفر کار یم کنند و زحمت زیادی یم کشند...
اما آسیابان به دلیل کمبود فراوان فقط یم تواند 24کیلو آرد به آنها
بدهد ...آنها هم ،شکر گزار خدا یم شوند و یم گویند هر چه باشد قبول
داریم...
رفی آردها را تقسیم یمروز سوم ،همه ی باید بروند؛ اما قبل از ر ن
کنند...
حساب روز اول این است( 27کیلو آرد تقسیم بر 24سهم):
27
= 1.125
24
هر نفر یک کیلو و 125گرم
و حساب روز دوم هم این است ( 24کیلو آرد تقسیم بر 27سهم):
16
24
= .88
27
هر کدام 88گرم برمیدارند و خداوند متعال را شکر یم کنند.
برادران و خواهران عزیزم ،این داستان واقیع نیست و فقط جهت
ی
آمادگ اذهان شما عزیزان آن را نوشتم ،تا بدانید اگر سهم (تعداد
میان مال از سهم ر
بیشی شد ،یا ن ن
مال(میان آرد) نفرات=سهم) از ن
میان
ر
بیشی شد ...چکار باید بکنیم...
حال یک نکته ی دیگر به مثال مان یم افزاییم ...تصور کنید ،آسیابان
یم گوید ،شما 24نفر یم توانید بروید ،ویل آن سه نفر ر
باف بمانند ...آن
سه نفر چون با آسیابان تنها مانده اند ،برایش درد دل یم کنند و یم گویند
ر ی
بیشیی دارد، که نیازهایشان در زندگ مانند هم نیست ...ییک فرزندان
دیگری ر
کمی و...
آسیابان هم یم گوید امروز (روز سوم) با بنده کار کنید و به نسبت
ن
تعیی یم کنم... نیازتان برایتان سهم
17
1 1 1 2 3 + 4 + 4 + 16 27
= + + + =
8 6 6 3 24 24
ً
اگر احیانا اعداد به هم خورد...من فاریس آن را برایتان یم نویسم ،شما
خود روی کاغذ بنویسید (:دو بر سه+یک بر شش+یک بر شش+یک بر
هشت= (شانزده+چهار+چهار+سه) بر بیست چهار= (که یم شود)
بیست و هفت بر بیست و چهار)حاصل جمع فوق یم شود ،بیست و
هفت/بیست و چهارم ...ن
یعن از 24واحد مال (در اینجا کیلو آرد) ،باید
27سهم پرداخت شود( ...در باال حساب کردیم ،میشد 88/0کیلو)
حال دوباره به معادله ی فاریس شده ی باال نگاه کنید ،در ییک از
میان سهم انیها نوشته ام :شانزده+چهار+چهار+سه ...این همان ن پر ر ن
یعن مرد شماره یک ،از ن
میان کل آرد آن روز... هاست به ن
بیای دیگر ...ن
16سهم دارد ...مرد دو و سه ،چهار 4سهم ...و آسیابان 3سهم...
گفتیم هر سهم چند است؟ 88/0کیلو..
14.08=88/0×16
3.52=88/0×4
3.52=88/0×4
2.64=88/0×3
اگر حاصل این نضب ها را حساب کنید تقریبا 24یم شود ،البته کامال
دقیق است ،ویل چون اعداد را به صورت خالصه نوشته ایم و از ادامه
ی اعشار ضف نظر کرده ایم اینگونه شده است.
ب)
18
ن
ستیان یم گویند :قرآن دچار حال به اصل شبهه باز یم گردیم ،اسالم
ر
محاسبای شده است... اشتباه
پاسخ:
خی هیچ اشتبایه رخ نداده است ...و ررسایط آن را در قالب مثال
آسیابان و کارگرها توضیح دادیم ...اگر توجه نموده باشید در فرض ِ
دوم
مثال عمدا از این اعداد استفاده کردیم ،تا ر
وقن به شبهه یم پردازیم مساله
حل شده باشد...
ج)
19
ن
ستیان به این قسمت اشکال وارد یم کنند ،که چرا 24/24م اسالم
نشده ...و 24واحد مال بر 27قسمت تقسیم شده است ...ن
یعن به
جای اینکه هر سهم 1باشد ،چرا 88/0است؟
یم گوییم ،وهللا اعلم ،اگر این اعداد(یک هشتم ،دو سوم ،یک سوم)
دستکاری میشدند ،حق ییک از ورثه ها خورده میشد ...دستکاری به
معنای کم یا زیاد کردن ییک از اعداد است ...ویل خداوند متعال ،این را
نیم خواهد.
ن
تعیی نیم کرد ،که این گونه یا یم گویند ،چرا خداوند سهم ها را طوری
نشود؟
یم گوییم ،چون این گونه صالح دیده که برای فالن ورثه فالن سهم
ن
مطمی باشید خداوند اگر میخواست تمام اعداد را وجود داشته باشد...
طوری تنظیم میکرد ...که یک بچه ی کوچک هم بتواند حسابش کند...
ی ویل هللا متعال چنان ر
دقن به خرج داده که این پیچیدگ ها ظاهر شده
است ...این موارد نشان از دقت است نه اشکال...
د)
در اشکال دیگری یم گویند ،عمیل که شما انجام میدهید ...مخرج
گرفی (که در اصطالح فقیه به آن «عول» گفته یم شود) ،چرا مشیک ر نر
در خود قرآن بیان نشده؟ و شما یم آیید آن را اعمال یم کنید؟
یم گوییم چون قرآن فقط کلیات را بیان فرموده و این عمل یک عرف
قر ن
آی است ...مثال در قرآن فرموده نماز بخوانید ،اما این که نماز ها چند
کعن باشند یا اذان چگونه باشد...در احادیث بیان شده است ...یا برایر ر
20
بریح از مواردی که در احادیث هم وجود ندارد ،خداوند متعال دست ن
افراد ر
مفن و اهل علم را باز گذاشته ،تا با رعایت اصول و ضوابط اسالم،
فتوا صادر کنند.
ن
همی مجوزی برای انجام عمل عدالت در روح اسالم وجود دارد و
عول است ،تا سهام بصورت عادالنه تقسیم شود.
ر)
می شبهه هم بیان شده است). حالت دیگری هم وجود دارد(که در ر ن
ر
کوچکی یم شود ...در آنجا هم وقن است که صورت از مخرج آن هم ر
گی یم شود... همی روش پیش یم رویم ،ویل عدد سهم از یک بزر ر ن طبق
مثال آسیابان را به یاد بیاورید در ییک از حالت ها این گونه بود ...چون
ن
پرهی مطالب واضح است ،و فقط باید جایگذاری انجام دهیم از تکرار
یم کنیم(...نسبت سهام را حساب یم کنیم ،عددی که بدست یم آید از
میان سهم هر فرد یم کنیم) مهم آن ر
بیشی یم شود ،همان را نضبدر ن یک
است کلیت موضع را یاد گرفته باشیم ...کیس که مطالب نوشته شده را
احن حل یم کند(ان شاء هللا).نی به ر رمتوجه شده باشد ،قسمت دوم را ن
***
21
ر
وقن قرآن در مورد باردار شدن مریم و میالد مسیح در (سوره 3آیه
42و )45راجع به چندین فرشته صحبت میکند اما در (سوره 19آیه
)17-21تنها از یک فرشته صحبت میکند.
پاسخ:
الف)
چندین فرشته صحبت یم کنند:
اك َع ٰ َ َ َّ َ َ ْ َ َ ْ َ َ ُ َ َ ْ َ ُ َّ َّ َ ْ َ َ ْ َ
یل ِ فط اص و ك
ِ رهط و اك
ِ فط اص ه الل ن إِ مير م ا ي ةك ئ
ِ لمال تِ ال ق وإذ
ِ
َ ْ
ِن َس ِاء العال ِم ن
َ
ی ﴿آل عمران﴾42/
و هنگایم که فرشتگان گفتند« :اى مریم! خدا تو را برگزیده و پاک
ساخته و بر زنان جهان برترى داده است.
َ رُْ ْ ُ ُ َْ ُ ُ ْ َ َ ُ َ َ ْ َ ُ َّ َّ َ ُ َ رر ْ َ
إذ قال ِت المل ِئكة يا مريم ِإن الل ه يبرس ِك ِبك ِلم ٍة منه اسمه الم ِسيح
َ ن َّ َ ْ ُ َ ْ َ َ َ ً ن ُّ ْ َ َ ْ َ َ َ ْ ُ َ
/
ِعيیس ابن مريم و ِجيها ِ یف الدنيا واْل ِخرِة و ِمن المقر ِبی ﴿ آل عمران ﴾45
[به یاد آور] هنگایم که فرشتگان گفتند« :اى مریم! خداوند تو را به
کلمه و نشانهاى از سوى خویش بشارت یمدهد که نامش مسیح ،عییس
پرس مریم است ،او که در دنیا و آخرت آبرومند و از ّ
مقربان است.
ب)
یک فرشته صحبت یم کند:
22
رسا َس ِو ًّياوح َنا َف َت َم َّث َل ل َها َب رَ ًفات َخ َذ ْت من ُدونه ْم ح َج ًابا َفأ ْر َس ْل َنا إل ْي َها ُر َ َّ
ِ ِِ ِ ِ
َ َ َّ َ َ َ َ ُ َ ُ ر
ت إ نی أ ُعوذ ب َّ َ ْ
الر ْح َم ٰـ ِن ِمنك ِإن كنت ت ِق ًّيا ﴿ ﴾18قال ِإنما أنا ِ ی ِ ﴿ ﴾17قال
َُ َ ْ َّ ُ ُ َُ َ َ
ول َ رربك ِِل َه َ
ب ل ِك غل ًما ِزك ًّيا ﴿ ﴾19قالت أ ن ٰی َيكون ِ ییل غل ٌم َول ْم ِ
َر ُس ُ
یۖ یل َه ر نٌال َرُّب ِك ُه َو َع َّ ال ك َ ٰذ لك َق َ رس َول ْم أ ُك َبغ ًّيا ﴿َ ﴾20ق َ ٌ َ ْ َ ْ ن َ رَ
يمسس ِ ین ب
ی ِ ِ ِ
ْ َ ً َّ َ َ ْ َ ُ َ ً ِّ َّ
اس َو َر ْح َمة رمنا ۚ َوكان أ ْم ًرا َّمق ِض ًّيا ﴿مریم﴾21-17 / و ِلنجعله آية ل ِ
لن
ن
[االمی] آنگاه دور از دیگران ،براى خود پردهاى قرار داد .پس ما روح
انسای خوش اندامن [جیئیل] را به سوى او فرستادیم که به شكلخود ،ی
بر او نمایان شد[ )۱۷( .مریم به او] گفت« :من از تو به [خداى] رحمان
پرهیكارى [از من دور شو]!» ([ )۱۸فرشته]گفت« :همانان پناه یمبرم ،اگر
من فرستادهى پروردگار توام[ ،و آمدهام] تا پرسى ن
پاكیه به تو ببخشم».
([ )۱۹مریم] گفت« :چگونه ممكن است براى من فرزندى باشد؟ در
حایل كه دست هیچ ب ررسى به من نرسیده است ،و بدكاره هم نبودهام؟»
ن
چنی است! [ویل] پروردگارت فرمود :این كار بر من ([ )۲۰فرشته] گفت:
آسان است و براى این [است] که او را براى مردم نشانهاى [از قدرت
ن
شدی و رحمن از جانب خویش قرار دهیم ،و این كارى است ر خود] و
قطیع)۲۱( ».
ج)
ن
تناقض وجود ندارد!
.1آیات قسمت «الف» را به دقت بخوانید ،خداوند فرموده چند
فرشته آمدند تا به او بگویند:
-خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته است.
23
-خداوند تو را «بشارت یم دهد» که فرزندی «خوایه داشت» بنام
مسیح.
جیئیل (ع) یم فرماید من «آمده ام .2اما در قسمت «ب» ،ن
حضت ی
پرسی به تو ببخشم»...
.3درست است که در قسمت «الف» ،از چند فرشته صحبت شده
و در قسمت «ب» از یک فرشته...ویل اگر به خالصه ی پیامها نگاه کنید،
چی واضح است ...و برایتان مشخص یم شود زمان این دو واقعه با همه ن
یکدیگر تفاوت دارد ...در قسمت اول فرشتگان یم گویند ،خوایه داشت
(در آینده) ...در آیه ی دوم یم فرماید آمده به تو ببخشم (االن)...
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که قرآن کریم یم فرمود در همان زمان و همان مکان و همان ررسایط،
«یک فرشته» این را گفت و در همان زمان و همان مکان و همان ررسایط
«چند فرشته» این را گفتند...آیا اینطور است؟ خی ...این طور نیست و
های است( .آیه
خیشان دارای تفاوت ی مشاهده فرمودید زمان ها و نوع ی
ی اول ،مربوط به مرحله جلو تر است)
***
24
آیا روزهای هللا برابر 1000روز ر
برس است(سوره 22آیه ،47سوره
32آیه )5یا برابر 50000روز ر
برس است (سوره 70آیه )4؟
پاسخ:
الف)
َ َ ْ َّ َ ُ ْ َ َّ ُ َ ََ ْ َْ ُ َ َ َْ َ
ف الل ه َو ْعد ُه ۚ َو ِإن َي ْو ًما ِعند َ رربك كأل ِفاب ولن يخ ِل
ويست َع ِجلونك ِبالع ِ
ذ
ُّ َ َ
َسن ٍة رم َّما ت ُعدون ﴿حج﴾47/
و [کافران] از تو یمخواهند که در عذاب شتاب ورزى ،و خداوند هرگز
از وعدهى خود تخلف نیمکند .و یک روز نزد پروردگارت ،همانند هزار
های] است که شما یمشمرید. سال [از سال ی
ان م ْق َد ُار ُه أ ْل َ
َ َْ
اِل ْرض ُث َّم َي ْع ُر ُج إل ْيه نف َي ْ َُ رُ َْ
اِل ْم َر م َن َّ
الس َ
ف ِ ك م و
ِ ِ ِی ٍ ِ یل إ اء
ِ ِ م ِ يدبر
َ َ ر َّ َ ُ ُّ َ
/
سن ٍة مما تعدون ﴿سجده ﴾5
زمی تدبی یمکند، ن [خداوند] امر [این جهان] را از آسمان به سوى
های است که یمشمرید،سپس در روزى که مقدار آن هزار سال از سال ی
[نظام این عالم برچیده یمشود و] به سوى او باال یمرود.
ب)
َ ْ َ ُ ُ َ ْ نَ ْ َ َ َ ْ َ ن ْ ُ ُّ َ َُْ ُ ََْ ُ
تعرج المل ِئكة والروح ِإلي ِه ِ یف يو ٍم كان ِمقداره خم ِسی ألف سن ٍة
﴿معارج﴾4/
25
فرشتگان و روح ،در روزى که مقدار آن پنجاه هزار سال است ،به
سوى او باال یمروند.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد!
.1آیه ی اول در مورد «عذاب دنیوی» است! که یم فرماید خداوند
مانند شما عجله ندارد ،یک روز خداوند مانند 1000سال نزد شماست
.2آیه ی دوم در مورد «تدبی خداوند» است! یم فرماید این تدبی ها
دنیای شما یم شود 1000سال نزد خداوند باز یم
ی در روزی که به زمان
گردد
.3اما آیه ی سوم اصال موضوعش خییل متفاوت است و در مورد
«عروج فرشتگان» در وقت قیامت است که در یک روز باال یم روند
دنیای ما یم شود 50 ،هزار سال.
ی روزی که مقدارش به حساب
وقن «موضوعات متفاوت» ن
تناقض دیدید! ر *شما در ن
بی این سه آیه
است ،چرا باید فکر کنیم یک بار خداوند روز نزد خود را 1000سال یم
داند و بار دیگر 50هزار سال!
.4اگر با این رویه به جهان نگاه کنیم ،دنیا پر از تناقض یم شود! تصور
کنید شخض یم گوید:
کن که برای آن کار یم کنم 100هزار تومان «حقوق» یم گیم، از ررس ر
زمای که تدریس یم کنم 200هزار تومان «حقوق» دریافت یم کنم! و ن
حال شخض کلمه «حقوق» را در هر دو جمله ببیند و بگوید این تناقض
است! آخرش شما 100هزار تومان«حقوق» یم گیی یا 200هزار
26
ن
تامی یم تومان! غافل از این که حقوق این شخص از دو جای مختلف
ن
تناقض وجود ندارد... شود و
ن
همی گونه است! و تا عبارت «روز های نی دقیقاشبهه ی مورد نظر ن
ن
تناقض وجود دارد ...و پروردگار» را در قرآن دیده اند ،تصور کرده اند
جای دیگر
جای از قرآن فرموده هزار سال و در ی
برای «یک امر واحد» در ی
فرموده پنجاه هزار سال! ویل همانگونه که عرض شد این اشتباه است،
و باید به جزئیات آیات هم نگاه کنیم...
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
دارد ،که قرآن کریم بدون بیان جزئیات در یک جا یم فرمود ،روزهای
خداوند نزد شما (در «همه ی حالت ها») 1000سال است ...و در ی
جای
دیگر یم فرمود روزهای خداوند نزد شما « 50هزار سال» است ...ویل
ن
چنی است؟ خی... آیا
***
27
پاسخ:
ن
معرف شده ،که آن ها را به دو گروه تقسیم نموده، از مجموع آیات
دو آیه را به عنوان نمونه ذکر یم کنیم(از هر گروه یک آیه):
الف)
بهشن مطرح شده ر شبهه افکن مدیع شده در این آیه بحث یک باغ
است:
ْ َ ُ َ ْ َّ ُ َ َّ َ َّ َ
ين اتق ْوا َ َّرب ُه ْم ِإیل ال َجن ِة ز َم ًرا ۖ َح رَّ ٰن ِإذا َج ُاءوها َوف ِت َحت أ ْب َو ُاب َها َو ِسيق ال ِذ
وها َخالد َ َ َ َ ُ ْ َ َََُ َ َ ٌ َ ْ ُ ْ ُْ ْ َ ْ ُ ُ َ
ين ﴿زمر﴾73/ ِِ وقال لهم خزنتها سلم عليكم ِطبتم فادخل
کسای که از پروردگارشان پروا داشتند ،گروه گروه به سوى بهشت ن و
برده یمشوند .چون نزدیک آن برسند ،در حایل که درهاى بهشت گشوده
شده است ،نگهبانان بهشت به آنان یمگویند« :سالم بر شما! پاک و
پسندیده بودید .پس داخل شوید که در آن جاودانه خواهید بود».
ب)
بهشن سخن به میان آمده ر همچنی مدیع شده در این آیه از چند باغ ن
است:
َ ْ ُ َْ
اِل ْن َه ُار ُي َح َّل ْو َن ف َيها م ْن أ َساورَ ْ ُ ٰ َ ُ ْ َ َّ ُ َ ْ َ
ِ ِ ِ أولـ ِئك لهم جنات عد ٍن تج ِري ِمن تح ِت ِهم
َ َ َ ن َ ْ َ ْ َ ُّ َّ َ َ ْ َ ُ َ َ ً ُ نْ ً ر ُ ُ َ َ
س و ِإست یی ٍق مت ِك ِئی ِفيها عیل ِ ْم َن ذه ٍب ويلب َّسون ِثيابا خضا َ َم ًن سند ٍ
َ ْ
اب َو َح ُسنت ُم ْرتفقا ﴿کهف﴾31/ اِل َرائك ۚ ن ْع َم الث َو ُ
ِ ِ ِ
28
جاودانه دارند که نهرها از زیر [قضها و تختهایشان]
های ِ آنان باغ ی
های
طالی آراسته یمشوند و جامه ی
ی دستبندهای
ی جارى است .در آنجا با
سی از حریر نازک و دیبای ضخیم یمپوشند ،در آنجا برتختها تکیه ین
ر
پادایس و چه خوش جایگایه! یمدهند .چه نیکو
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
معرف کرده است را برریس نمودیم و جهت همراه ن .1تمام ر
آیای که
شدن شما عزیزان ،دو آیه ی ررسیفه را به عنوان نمونه ذکر کردیم...
.2در آیات قسمت «الف» ،اصال بحث «تعداد باغ» و ...وجود
ندارد! بلکه فرموده نیکوکاران به بهشت وارد یم شوند ،اما در آیات
های» در بهشت وجود دارد...قسمت «ب» یم فرماید« ،باغ ی
بهشن وجود دارد ،ویلر .3بله در قسمت «ب» بحث تعدد باغ های
چیی بنام شماره بندی وجود ندارد! دیگر وقن در قسمت «الف» ،ن ر
چیی در تناقض است!؟ چیی با چه ن
کجاست تناقض! چه ن
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
دارد ،که آیات قسمت «الف» یم فرمودند «در بهشت فقط یک باغ»
وجود دارد ...آن موقع آیات قسمت «ب» که یم فرمایند «تعدد باغ»
وجود دارد ،با آنها مخالف یم شدند ...ویل آیا این گونه است؟ خی!
***
29
.5اختالفات عددی/قسمت سوم(روز قیامت مردم چند دسته)
شبهه:
در (سوره 56آیه )7ادعا میکند که در روز قیامت مردم سه دسته
میشوند ،اما در (سوره 90آیات ،19-18سوره 99آیات )7-6تنها دو
گروه را بر میشمرد.
پاسخ:
ابتدا به آیات ررسیفه مراجعه یم نماییم:
الف)
شبهه افکن یم گوید ،در این سوره بیان شده که روز قیامت مردم سه
گروه یم شوند:
َ ْ َ ُ َََْْ َ ْ َ ُ َََْْ َ ُ ُْ ْ َ ً ََ ًَ
وكنتم أزواجا ثلثة ﴿ ﴾7فأصحاب الميمن ِة ما أصحاب الميمن ِة ﴿﴾8
َ َّ ُ َ َّ ُ َ َ َ ْ َ ُ َْ ْ َ َ ْ َ ُ َْ ْ
وأصحاب المشأم ِة ما أصحاب المشأم ِة ﴿ ﴾9والس ِابقون الس ِابقون
﴿واقعه﴾10-7 /
و [در آن روز] شما سه گروه خواهید بود )۷( :پس [گروه نخست]
سعادتمندانند ،سعادتمندان چه گرویه هستند! ( )۸و [دستهی دوم]
بدبختانند ،چه گرویه هستند بدبختان! ( )۹و [گروه سوم] پیشگامان
[کارهای نیکند که در ر ن
گرفی پاداش ن
نی ]،پیشگامند)10(.
30
ب)
در ادامه یم گوید ،ویل طبق این آیه مردم در روز قیامت دو دسته
هستند:
ُأول ٰـئ َك أ ْص َح ُ
اب ْال َم ْي َم َنة ﴿َ ﴾18و َّالذ َ
ين ك َف ُروا ب َآيات َنا ُه ْم أ ْص َحابُ
ِ ِ ِ ِ ِ
ْ ْ
ال َمشأ َم ِة ﴿بلد﴾19-18 /
آنانند یاران [سعادتمندی که کارنامهی آنان را به دست] راست [آنها
ن
کسای که به آیات ما کافر شدند ،یاران شویم و شقاوت یمدهند] )۱۸( .و
هستند)۱۹( .
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1خداوند متعال در آیات قسمت «الف» ،یم فرماید مردم در روز
قیامت سه دسته هستند.
«رسح حال» دو دسته از این سه .2اما در آیات قسمت «ب» ،به ر
دسته یم پردازد
.3مثل این است یک معلم بگوید ،ما در مدرسه ی خودمان سه کالس
جای دیگر بگوید
داریم(کالس اول ،کالس دوم ،کالس سوم) ،بعد در ی
دانش آموزان کالس اول زرنگ هستند و دانش آموزان کالس دوم تنبل.
ن
متناقض مطرح آیا کیس یم تواند به او ر
اعیاض نماید و بگوید سخنان
کرده ای ،آخرش سه کالس دارید یا دو کالس؟ خی ...سخن دوم فقط
« ررسح حال» دو مورد از کالس هاست و او در مورد کالس سوم و تعداد
31
بیای دیگر او کالس سوم راچیی نگفته است /به ن
کالس های مدرسه ن
انکار نکرده است ...بلکه وضعیت کالس یک و دو را ررسح داده است.
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که خداوند متعال در سوره ی مبارکه ی بلد (قسمت «ب») یم
فرمود ،مردم در روز قیامت دو گروه هستند ...و این با آیات قسمت
«الف»(سه گروه هستند) ،تناقض ایجاد یم کرد ...ویل آیا این گونه
است؟ خی .خداوند در قسمت «ب» ررسح حال دو گروه را بیان نمود،
و در مورد گروه سوم سکوت کرده است.
***
پاسخ:
32
الف)
شبهه افکن یم گوید در این آیات فرموده ،فرشته ی مرگ روح انسان
ها را قبض یم کند
َ ُ ُ ُ ُ ِّ َّ ُ ْ َ َّ ُ ُ
ق ْل َيت َوفاكم َّملك ال َم ْو ِت ال ِذي ُوك َل ِبك ْم ث َّم ِإ ٰیل َ رربك ْم ت ْر َج ُعون
﴿سجده﴾11/
بگو« :فرشتهى مرگ که بر شما گمارده شده ،جانتان را یمگید ،سپس
به سوى پرودگارتان برگردانده یمشوید».
ب)
سپس یم گوید در این آیه فرموده فرشتگان ،روح انسانها را یم گیند:
ْ ُ َ َ ْ َ َ َ َ َّ ْ ُ ُ ْ َ َ ُ َ نْ ُ َ
ضبون ُو ُجوه ُه ْم َوأد َب َاره ْم ﴿محمد﴾27/
فكيف ِإذا توفتهم المل ِئكة ي ِ
پس [حال آنان] چگونه خواهد بود ،آنگاه که فرشتگان جانشان را
بازگیند ،در حایل که به صورت و پشت آنان یمکوبند.
ج)
بعد یم گوید در این آیه فرموده ،خداوند روح انسان ها را یم گید:
ر نَ َ ْ َ َ َّ ر ْ َ ُ ْ ن َ َ َ َ ُ ْ ُ َّ َ َّ ُ َ َ َ نَّ ْ َ ُ
الل ه يتوف اِلنفس ِحی مو ِتها وال ِ ین لم تمت ِ یف من ِامها ۖ فيم ِسك ال ِ ین
ْ َّ ن َ ٰ َ َ َ ِّ َ ى َ ُّ َ ٰ ٰ َ َ نَ ٰ َ ْ َ ْ َ ْ َ َ ُ ْ ُ ْ ُ ْ
ات لقو ٍم قض عليها الموت وير ِسل اِلخرى ِإیل أج ٍل مسیم ۚ ِإن ِ یف ذ ِ لك ْلي ٍ
َ َ َ َّ ُ َ
/
يتفكرون ﴿زمر ﴾42
خداوند است که جانها را به هنگام مرگشان به طور کامل یمگید ،و
[روح] کیس را که نمرده است ،در هنگام خواب [یمگید] ،پس [روح] آن
33
را که مرگ بر او قطیع شده ،نگاه یمدارد[ ،و به بدن بازنیمگرداند] و
ّ
ن
معی [به جسم [روحهاى] دیگر را [که مرگشان فرانرسیده ]،براى مد ری
آنان] بازیمگرداند .ییشک در این [امر] ،براى گرویه که یماندیشند،
های [بزرگ از قدرت خدا] وجود دارد.
نشانه ی
د)
تناقض وجود ندارد... ن
ً
.1طبعا اگر خداوند فرمان ندهد ،هیچ قبض رویح صورت نیم
پذیرد ...اوست که فرمان یم دهد و مالیکه اجرا یم کنند.
ن
فرشتگای نهای کار قبض روح را انجام نیم دهد و .2ملک الموت ،به ت ی
تحت امر او هستند ،یا با او همکاری یم کنند ،از کجا یم دانیم؟ طبق این
آیه ی ررسیفه:
َو ُه َو ْال َقاه ُر َف ْو َق ع َباده ۖ َو ُي ْرس ُل َعل ْي ُك ْم َح َفظ ًة َح رَّ ٰن إ َذا َج َاء أ َح َد ُكمُ
ِ ِ ِ ِِ ِ
َ َ
ْ َ ْ ُ َ َ َّ ْ ُ ُ ُ َ َ ُ ْ ُ ر ُ َ
ُ
/
الموت توفته رسلنا وهم َل يفرطون ﴿انعام ﴾61
ن
نگهبانای بر و تنها اوست که قهر و اقتدارش برتر از بندگان است و
شما یمفرستد ،تا چون مرگ ییک از شما فرارسد ،فرستادگان ما
[فرشتگان ]،جان او را بازگیند و در کار خود ،هیچ کوتایه نکنند.
.3حال با چند مفهوم مواجه هستیم ،خداوند فرمان یم دهد ،ملک
الموت روح ها را قبض یم کند ،ملک الموت تنها نیست ،فرشتگان روح
انسانها را یم گیند
.4به وضوح یم توانیم ببینیم ،یک «سلسله مراتب» در پروسه ی
قبض روح انسانها وجود دارد؛ به این صورت که خداوند به ملک الموت
34
فرمان یم دهد ،ملک الموت هم با همکاری فرشتگان دیگر این کار را انجام
یم دهد.
.5وجود سلسله مراتب به معنای تناقض نیست ...به این مثال توجه
نمایید(لیس کمثله ریس و هو السمیع البصی):
-وزیر کشور آزمون استخدایم برگزار یم کند
-استاندار فالن استان ،آزمون وزارت بهداشت را انجام یم دهد
-کارمندان شبکه ی بهداشت ،از جوانان آزمون استخدایم یم گیند
ن
تناقض یم بینید؟ خی وزیر کشور دستور یم دهد ،استاندار آیا هیچ
به مراکز تحت امر خود یم گوید ،آنها هم از مردم امتحان یم گیند.
.6چون در اینجا یک رابطه ی طویل وجود دارد(نه ن
عرض) ،هیچ
ن
تناقض دیده نیم شود.
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که قرآن یم فرمود مامور قبض روح انسانها «فقط» ملک الموت
است ...یا یم فرمود ،خداوند قبض روح انسانها را به هیچ مالیکه ای
ن
چنی است؟ نسیده و خودش مستقیم این کار را انجام میدهد...ویل آیا
ر
خی!
***
35
.7اختالفات عددی /قسمت پنجم(بالهای فرشتگان)
شبهه:
جیئیل 600بال داشت (جلد چهارم صحیح بخاری ادعا میکند که ی
بخش 54شماره )455در حایل که قرآن در (سوره 35آیه )1میگوید
فرشتگان 3 ،2یا 4بال دارند.
پاسخ:
ما سنت را به عنوان ییک از مصادر ر
ترسی ع قبول داریم ،ویل اینکه اسالم
آی» ،یک آیه و یک حدیث را روبروی ستیان تحت عنوان «تناقضات قر ن ن
هم قرار داده اند و یم گویند با هم تناقض دارند! کیم عجیب است! (آیا
آی زیاد است؟) ویل به هر حال این کار را کرده اند تا بگویند تناقضات قر ن
بی این حدیث و آیه ی ررسیفه ی قرآن وجود ندارد ،مالحظه تناقض در نن
بفرمایید:
الف)
َ ْ ُ ُ ً ُ ََْ َ ْ َ َْ َ َ َّ ْ َ ْ ُ َّ َ
ویل أج ِنح ٍة ل ِئك ِة رس ُل أ َ ِ ی ض ج ِاع ِل الم ات و ْاِلر ِ اط ِر السماو ِ
الحمد ِلل ِه ف ِ
َ یل ك رل ر ْ
یس ٍء ق ِديرٌ ٰ َّ ْ َّ ْ نَ ٰ َ ُ َ َ َ ُ َ َ
اع ۚ َيز ُيد نف ال َخلق َما َي َش ُاء ۚ إ َّن الل َه عَ
ی ِ ِ ِ ِی مثن وثلث ورب
﴿فاطر﴾1/
ستایش ،مخصوص خداوندى است که آفریدگار آسمانها و ن
زمی
است .فرشتگان را که داراى بالهاى دوگانه و سهگانه و چهارگانه هستند،
ن
رسوالی قرارداد .او هر چه را بخواهد ،در آفرینش یمافزاید .خداوند بر
هر کارى تواناست.
36
ب)
عن عبد هللا بن مسعود أنه قال( :رأى محمد صیل هللا عليه وسلم
جیيل له ستمائة جناح) رواه البخاري ( ،)4856و رواه مسلم (.)174
ی
جیئیل را
پیامی(ص) فرمود ،ی
ی از عبدهللا بن مسعود روایت شده که
دیدم که 600بال داشت.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
جیئیل 600 .1حدیث که واضح است ،رسول هللا (ص) یم فرماید :ی
بال داشت.
.2اما در آیه ی ررسیفه ی قرآن ،یک نکته ی ریز و قابل تامل وجود
ً
دارد ،نکته ای که این شبهه را مردود یم کند ...خداوند متعال دقیقا بعد
معرف بال فرشته ها یم فرماید :خداوند هرچه را بخواهد در آفرینش ن از
َ ْ َ ْ ُ
زیاد یم کندَ (...ي ِزيد ِ ن یف الخل ِق َما َيش ُاء)
ً
.3خوب طبعا بال فرشته ها هم آفریده ی خداوند است و شامل این
بیای ساده تر :خداوند اگر بخواهد به این اعداد هرچه یم شود ...به ن
کفایت نیم کند و بال فرشته ها را اضافه یم گرداند...
جیئیل حضت ی .4طبق این حدیث مشخص است که در مورد بالهای ن
ر
بیشیی برای او قرار داده است. به این اعداد اکتفا نکرده و بالهای
37
کالم آخر:
بی این آیه و این حدیث شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دوتای دارند
ی تناقض وجود دارد ،که هللا متعال یم فرمود ،مالیکه بالهای
چهارتای و «غی از این حالتها هیچ حالت دیگری وجودی تای و یا
یا سه ی
چنی فرموده است؟ خی ...نه تنها این را نفرموده بلکه ن ندارد...ویل آیا
فرموده اضافه کردن این اعداد تحت خواست خداوند است...
***
پاسخ:
ابتدا به آیات ررسیفه مراجعه یم نماییم:
الف)
شبهه افکن یم گوید در این آیه فرموده ،یک روز برای نابودی قوم عاد
الزم بوده است:
ٍّ ُّ ْ َ ْ َّ ْ َ ْ َ َ ْ ْ ً َ ْ َ ً ن َ ْ َ
/
س مست ِمر ﴿قمر ﴾19 ِإنا أرسلنا علي ِهم ِريحا ضضا ِ یف يو ِم نح ٍ
38
ما بر آنان در روزی شوم و دنبالهدار ،تندبادى سخت و رسد فرستادیم.
ب)
و در این آیات فرموده در چند روز:
ي ِ ن یفز ضا نف أ َّيام َّنح َسات ِّل ُنذ َيق ُه ْم َع َذ َ
اب ْالخ ْ ً ضَ
ْ يحا ََفأ ْر َس ْل َنا َعل ْيه ْم ر ً
ِ ِ ٍ ِ ِی ٍ ِ ِ ِ
ُّ ْ َ َ َ َ ُ ْ َ ْ َ ٰ َ ُ ْ َ ُ َ ُ َ ْ
ال َح َي ِاة الدنيا ۖ ولعذاب اْل ِخرِة أخزى ۖ وهم َل ينضون ﴿فصلت﴾16/
سیم را بر آنان پس ما در روزهای شوم ،بادى رسد و توفنده و ّ
ی
همی دنیا به آنان بچشانیم .و ن رسوای را در فرستادیم تا عذاب خوارى و
ی
ً
قطعا عذاب آخرت رسواکنندهتر است .و آنان یارى نخواهند شد.
َ َ ْ َ ْ ْ َ َ َّ َ َ َ َ َ ْ َ َ َّ َ ٌ َ ُ ْ ُ
الض ع ِاتي ٍة ﴿ ﴾6سخرها علي ِهم سبع لي ٍ ٍ وأما عاد فأه ِلكوا ِب ِري ٍح ض
َ ُ َ ْ َ َ َ َ َ َّ ُ ُ ً َ رَ َ ْ َ ْ َ َ َ ْ َ ٰ َّ
یع كأن ُه ْم أ ْع َجاز نخ ٍل خ ِاو َي ٍة وثم ِانية أي ٍام حسوما فیى القوم ِفيها ض
﴿الحاقه﴾7-6/
و ّاما قوم عاد با بادى رسد و سوزان و بنیانکن نابود شدند )۶( ،خدا
ّ
.
دری ،آن را بر آنان مسلط کرد پس [اگر روز ری ر
هفت شب و هشت ِ
آنجا بودى ]،یمدیدى که در آن ایام ،آن قوم از پا افتاده ،گویا تنههاى
نخل توخایل هستند)7(.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
39
رن
.1قبل از پرداخی به شبهه ی اصیل باید بدانیم خداوند ی
«ی نیاز»
تییی که برای شبهه نوشته اند اشتباه است ...باید یم نوشتند است و ر
خداوند در چند روز این قوم را نابود کرده است ،نه اینکه خدا به چند
روز نیاز داشته است! اما برریس:
.2آیه ی اول یم فرماید در روزی «دنباله دار» ،این باد ررسوع شد...
روز دنباله دار به چه معناست؟ روزی که ادامه داشته باشد ...آیه خود
ً
ضاحتا یم فرماید این واقعه در بیش از یک روز بوده است ...اما اسالم
ن
ستیان یم گویند یک روز!
.3سوره ی حاقه ،عدد این روزها را هم بیان یم کند ...هفت شب و
هشت روز...
کالم آخر:
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
دارد ،که خداوند در سوره ی مبارکه ی قمر یم فرمود ،خداوند فقط در
یک روز قوم عاد را نابود کرده است ،در این حالت با آیات دیگری که از
چند روز سخن یم گویند ،تناقض ایجاد میشد ،ویل آیا این گونه است؟
خی ...و فرموده یک روز دنباله دار....
***
40
(سوره 7آیه ،54سوره 10آیه ،3سوره 11آیه 7و سوره 25آیه
زمی و آسمانها را در 6روز آفرید. ن
روشن اعالم میکند که هللا ن )59به
روزهای که هللا بدانها اشاره
ی اما در (سوره 41آیات )12-9جمع
میکند 8روز است.
پاسخ:
ً
قبال در کتاب «قرآن و علم ،تضاد یا تطابق» این شبهه را پاسخ داده
آی» دوباره آنایم ،ویل جهت کامل نمودن پازل پاسخ به «تناقضات قر ن
ِ
را در اینجا هم پاسخ یم دهیم...
جالب است ،در آنجا به آن گفته اند اشکال علیم موجود در قرآن و
آی! و از یک شبهه در منابع مختلف شان در اینجا یم گویند ،تناقض قر ن
استفاده یم کنند ...در هر صورت نادرست است...
الف)
دنیا در شش روز آفریده شده است:
َ ٰ َ َ ْ َ ْ َ ن َّ َّ ُ َّ ْ َ َ َ َّ َ َ َّ َ َّ ُ ُ َّ ُ َّ
ات واِلرض ِ یف ِست ِة أي ٍام ثم استوى عیل ِإن ربكم الل ه ال ِذي خلق السماو ِ
الن ُجومَ ْ
َ َّ ْ َ َ َ َ َ َ ُّ ً َ َّ ْ َ َّ َ َ َ ْ ُ ُ ُ ر ُْ ْ َ ْ
یس الليل النهار يطلبه ح ِثيثا والشمس والقمر و ی ش يغ ِالعر ِ
ْ َّ َ َ ْ ْ ْ َ
ُم َس َّخ َرات بأ ْمره ۗ أَل ل ُه ال َخل ُق َواِل ْم ُر ۗ ت َب َار َك الل ُه َر ُّب ال َعالم نَ
ی ﴿اعراف/ ِ ٍ ِ ِِ
﴾54
زمی را در شش روز [وپروردگار شما ،خدای است که آسمانها و ن
ی
ر
هسن پرداخت ،با [پرده ی تاریک] دوران] آفرید ،سپس به تدبی جهان
شب ،روز را یمپوشاند و شب به دنبال روز به رسعت در حرکت است و
خورشید و ماه و ستارگان را آفرید ،در حایل که رام شده فرمان او هستند.
41
آگاه باشید که آفرینش و تدبی [جهان] براى او [و به فرمان او] است .پر
خدای که پروردگار جهانیان است. ی برکت [و زوال ناپذیر] است،
ب)
زمی در 8روز درست شبهه افکن ادعا یم کند در این آیات فرموده؛ ن
شده است:
َ َ َ ْ َْ َ ن َ ْ َ ْ ن َ ُ َ ُ َ ً ُ ْ َّ ُ ْ َ ْ ُ ُ َ َّ
ی َوت ْج َعلون له أندادا ۚ ِ مو ي ف ی ِ ض ر اِل ق لخ ي ذ قل أ ِئنكم لتكفرون ِب ِ
ال
َ َّ َ َ َذ ٰ ل َك َر ُّب ْال َعالم نَ
ایس ِمن ف ْو ِق َها َو َب َارك ِف َيها َوقد َر ی ﴿َ ﴾9و َج َع َل ِف َيها َر َو ِ َ
ی ِ ِ
الس َما ِء َو ِ َ اس َت َو ٰى إیل َّ ُ
ی ﴿ ﴾10ث َّم ْ لسائل نَ ِّ َ ْ
ف َيها أق َوات َها نف أ ْرَب َعة أ َّيام َس َو ًاء ل َّ
یه ی ِ ِ ِ َِْ ٍ َ َ ِی ِ
َ َ
ال ل َها َولْل ْرض ائت َيا َط ْو ًعا أ ْو ك ْر ًها قال َتا أت ْي َنا َطائع نَ ْ ان فق َ ُ َ ٌ
ی ﴿﴾11 ِِ ِ ِ ِ دخ
یح نف ُك رل َس َماء أ ْم َر َها ۚ َو َزَّي َّنا َّ ی َوأ ْو َ اه َّن َس ْب َع َس َم َاوات نف َي ْو َم ْ ََ َ ُ
الس َم َاء ٍ ی ِ ٰ ن
ِ ی ِ ٍ فقض
ْ ْ ْ ً َ َ َْ َ ُّ ْ
الدن َيا ِب َم َص ِابيح َو ِحفظا ۚ ذ ٰ ِ لك تق ِد ُير ال َع ِز ِيز ال َع ِل ِيم ﴿فصلت﴾12-9/
زمی را در دو روز آفریده است ،کفر ن بگو« :آیا شما به کیس که
ن
همتایای قرار یمدهید؟ اوست پروردگار جهانیان)۹( ». یمورزید و براى او
های استوار قرار داد و در آن [کوهها] خی فراوان ن
و در روى زمی کوه ی
ز نهاد .و در چهار روز ،رزق و روزى اهل ن
زمی را مقدر کرد که براى تمام ِ
کاف است )۱۰( .سپس به آسمان پرداخت ،در حایل که [به نیازمندان ،ن
زمی فرمود« :خواه یا ناخواه بیایید [وصورت] دود بود .پس به آن و ن
«فرمانیدار آمدیم [و شکل گرفتیم] )۱۱( ».پس
ی شکل بگیید] ».گفتند:
ن
آسمای کار آن آنها را در دو روز ،در قالب هفت آسمان درآورد .و در هر
مقرر] فرمود .ما آسمان دنیا را به ستارگان آراستیم و آن را را ویح [و ّ
42
وسیلهى حفظ [آسمانها] قرار دادیم .این است تقدیر خداى توانای
دانا)۱۲( .
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1بله آیه ی درج شده در قسمت «الف» بحث شش روز را مطرح
کرده و این در آیات دیگر هم وجود دارد...
.2ویل دقت نکردن در معنای آیات درج شده در قسمت «ب» ،شبهه
افکنان را دچار این خطای بزرگ کرده است ...آنها همه ی فعل ها را به
معنای «آفرینش» در نظر گرفته اند! و مجموع آن روزهای بیان شده را
برای آفرینش در نظر گرفته اند! در حایل که این طور نیست
.3به قسمت «الف» و «ب» مراجعه بفرمایید ،افعایل که مشخص
نموده ایم اینها هستند:
َ َ
-خلق :آفریدن ،ایجاد كردن
: َ َ َّ
-قدر مقدر كرد ،اندازه گیی كرد
: َ نَ
-قض محكم و استوار ساخت
بجز آن دو روز اول ،آیات دیگر در مورد خلقت نیستند و خداوند
متعال ،اعمال دیگری روی مخلوقاتش انجام داده است( .مقدر کردن
امور ،محکم و استوار نمودن و)...
43
ر
منطف است ،محتویات آیات را در نظر نگییم و فقط اعداد را .4آیا
بشماریم؟ و بگوییم با دیگر آیات قرآن (که فرموده اند شش روز) در
تناقض است؟
.5پس آیه ی قسمت الف 6 ،روز را برای «خلقت آسمانها و
ن
تعیی شده برای ن
زمی»بیان یم کند و آیات قسمت «ب» فقط به 2روز
زمی» اشاره یم کند و ر
باف روزهای دیگری که بیان نموده اند، «خلقت ن
در مورد خلقت نیست.
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
وقن در آیات متعدد فرموده ن
زمی و آسمان را در 6روز دارد ،که خداوند ر
زمی و آسمان را در 8روزن «آفریده» ،در جای دیگری هم یم فرمود
«آفریده» است ،ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
44
پاسخ:
الف)
بحث آفرینش در 6روز:
َ ْ َ ْ َ ن َّ َّ ُ َّ ْ َ الل ُه َّالذي َخل َق ََّّ َ َّ ُ ُ َّ
است َو ٰى َعیل ات واِلرض ِ یف ِست ِة أي ٍام ثم ِ اوالس َم َ
ِ ِإن ربكم
الن ُج ََّ ْ َ َّ َ َ َ ْ ُ ُ ُ َ ً َ َّ ْ َ َ ْ َ َ َ َ ُّ ْال َع ْرش ُي ْغ ِر
وم یس الليل النهار يطلبه ح ِثيثا والشمس والقمر و ی ِ
یَ َ ْ ُّ َ ُ َّ َ َ َ َ ْ َ ْ َ ُ ْ َ
ات بأمره ۗ أَل له الخلق واِلم ُر ۗ تبارك الل ه رب العال ِم ن ْ ُ َ ْ َ ُ َ َّ
ٍ ِ ِِ ر خ مس
﴿اعراف﴾54/
زمی را در شش روز [وپروردگار شما ،خدای است که آسمانها و ن
ی
هسن پرداخت ،با [پرده ی تاریک]ر دوران] آفرید ،سپس به تدبی جهان
شب ،روز را یمپوشاند و شب به دنبال روز به رسعت در حرکت است و
خورشید و ماه و ستارگان را آفرید ،در حایل که رام شده فرمان او هستند.
آگاه باشید که آفرینش و تدبی [جهان] براى او [و به فرمان او] است .پر
خدای که پروردگار جهانیان است.ی برکت [و زوال ناپذیر] است،
ب)
بحث توانای کن فیکون خداوند (خلقت به صورت ن
آی): ی
َ َ َ نَ ٰ ْ ً َ َّ َ َ ُ ُ ُ ُ َ َ ُ ُ ْ َ َْ الس َم َ َبد ُ
يع َّ
ض ۖ و ِإذا قض أمرا ف ِإنما يقول له كن فيكون
ِ ر اِلو ات
ِ او ِ
﴿بقره﴾117،
45
[آفرینش] پدیدآورندهی آسمانها و ن
زمی اوست ،و هنگایم که فرمان
ِ
ن
[چی ،ییدرنگ] چیى را صادر کند ،فقط یمگوید« :باش!» پس آنن
موجود یمشود.
ج)
شبهای که در خالل شبهه ی اصیل مطرح نموده ،پاسخ یم ر ابتدا به
دهیم پس از آن رساغ شبهه ی اصیل یم رویم:
ن
ستیان در نظر داشته باشند ،ما به قرآن وجهه ی علیم نداده -اسالم
ایم ،بلکه خودش موافق با علوم است .در این یادداشت مجال توضیح
ر
بیشی توضیح ر
بیشی وجود ندارد(...در کتاب قرآن و علم ،تضاد یا تطابق
داده ایم)
-اما بحث «یوم» یا همان «روز» ...ابتدا باید بدانیم روز چیست؟
زمی به دور خودش روز گفته یم ن مشخص است ،به یکبار چرخش
زمی ایجاد نشده است ...این مفهوم ن
نی شود ...حال ر
وقن هنوز کره ی ن
کاربرد نخواهد داشت و مشخص یم شود آیات فوق ر
وقن یم فرمایند 6
ن
زمی به دور روز ،منظورشان 6دوره ی زم نای است نه 6بار چرخش
خودش(...مثال :مالک یوم دین /صاحب روز قیامت/در اینجا هم روز
به بیانگر دوره است /آیا قیامت 24ساعت است؟خی)
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که از یک طرف ،خداوند مثل ما در بند زمان یم بود و 6دوره ی
نزد ما 6دوره ی پیش خدا هم بود ،و از طرف دیگر در یکجا یم فرمود...
کائنات را در 6دروه آفریده ام؛ و در جای دیگر یم فرمود کائنات را در
چنی است؟ خی... ن یک چشم بر هم زدن آفریده ام ...ویل آیا
***
پاسخ:
ن
ستیان تحت عنوان اشکال این شبهه ن
نی ،در مطالب دیگر اسالم
علیم قرآن مطرح شده و در جای خود به آن پاسخ داده ایم ،ویل جهت
کامل شدن مجموعه ی تناقضات ،باز هم به آن پاسخ یم دهیم
الف)
زمی خلق شده ،بعد آسمان: شبهه افکن مدیع است در این آیه ،ابتدا ن
ُ َ يعا ُث َّم ْاس َت َو ٰى إیل َّ َ َ ُ َّ ن ْ َ ُ َ َّ
الس َم ِاء ف َس َّواه َّن ِ
اِل ْرض َجم ً
ِ ِ ف ا
ُ ِ َیم مك ل قل خ ي ذ
هو ِ
ال
یسء َعل ٌ َس ْب َع َس َم َاو ٍ َ ُ َ ر ر
يم ﴿بقره﴾29/ ات ۚ وهو ِبكل ی ْ ٍ ِ
زمی است ،همه را براى شما آفرید، اوست آن کیس که آنچه در ن
سپس به آسمان پرداخت و آنها را به صورت هفت آسمان ،استوار نمود
و او بر هر ن
چیى آگاه است.
ب)
ن
همچنی مدیع است در این آیات بیان شده ،ابتدا آسمان خلق شده،
بعد ن
زمی:
48
َ َ َ َ َ أأ ُنت ْم أ َش ُّد َخ ْل ًقا أم َّ
الس َم ُاء ۚ َبناها ﴿َ ﴾27رف َع َس ْمك َها ف َس َّواها ﴿﴾28 ِ
َ َ
َ ْ َ َْ ٰ َ َ َ َ َ ْ َ ُ ْ َوأ ْغ َط َ
اها ﴿نازعات/ ش ل ْيل َها َوأخ َر َج ض َحاها ﴿ ﴾29واِلرض بعد ذ ِ لك دح
﴾30-27
آیا آفرینش شما سختتر است یا آسم نای که او بنا کرده؟ ()۲۷
سقفش را برافراشت و آن را استوار ساخت )۲۸( .شبش را تیه و روزش
زمی را ر
گسیش داد)۳۰( . را روشن گرداند )۲۹( .و پس از آن ،ن
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1در آیه ی قسمت «الف»« ،استوی» به معنای خلق کردن نیم
باشد ...بلکه به معنای «مرتب کردن» آسمان است.
اس َت َوى ْ
اس ِت َو ًاء [سوی] :راست و استوار شد -،ر
الیس ُء :آن ن
چی معتدل ْ
شد
ن : َ َّ ْ ُ ر َ َ ْ َ
سویت الیسء فاستوى آن چی را عدل و مساوى كردم پس معتدل
شد1.
49
انجام یم شوند) در حایل که شبهه افکن آنها را به معنای «خلق
کردن/آفریدن» در نظر گرفته است!
کالم آخر:
مخالفان اسالم ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض
وجود دارد ،که خداوند در یک آیه یم فرمود ،آسمان قبل از ن
زمی خلق
شده است و در جای دیگر یم فرمود ن
زمی قبل از آسمان «خلق» شده
چنی است؟خی...ن است ...ویل آیا
***
شبهه:
در مورد روش ایجاد ن
زمی و آسمان قرآن یکجا میگوید که آنها از هم
جدا بودند و بعد به هم گرویدند (سوره 41آیه )11اما در(سوره 21آیه
ً
)30میگویند که آنها ابتدا ییک بودند و بعدا از یکدیگر جدا شدند.
پاسخ:
الف)
50
ْ َ َ ْ ً ْ ْ ً ُ َ ٌ ََ َ َ َ َْ اس َت َو ٰى إیل َّ ُث َّم ْ
ض ائ ِتيا طوعا أو كرها رْ ْل ل و ا هل ال قف ان خ د الس َم ِاء َو ِ َ
یه
ِ ِ ی ِ
ی ﴿فصلت﴾11/ َ َقال َتا أ َت ْي َنا َط ِائ ِع ن
سپس به آسمان پرداخت ،در حایل که [به صورت] دود بود .پس به
ن
زمی فرمود« :خواه یا ناخواه بیایید [و شکل بگیید] ».گفتند: آن و
«فرمانیدار آمدیم [و شکل گرفتیم]».
ی
ب)
َْ َ ْ َْ َ َ َ ْ ً َ َ َ ْ َ ُ أ َول ْم َي َر َّالذ َ
ين ك َف ُروا أ َّن َّ
ض كانتا َرتقا ففتقناه َما ۖ َو َج َعلنا ات واِلر
ِ
الس َم َ
او ِ
ُ َ ْ َ َ ِم َن ْال َم ِاء ُك َّل ر ْ
َ
یح ۖ أفل ُيؤ ِمنون ﴿انبیاء﴾30/ یس ٍء َ ٍّ
ی ی
می به هم بسته و پیوسته بودند آیا کافران نیمبینند که آسمانها و ز ن
چی زنده را از آب پدید و ما ،آن دو را شکافته و از یکدیگر باز کردیم و هر ن
آوردیم .آیا باز ایمان نیمآورند؟
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1نویسنده ی شبهه ،ابتدا آیه ی 11سوره ی فصلت را ذکر کرده
است ،در حایل که بنده به شما توصیه یم نمایم ابتدا آیه ی 30سوره ی
مبارکه ی انبیاء را بخوانید ...خداوند متعال ابتدا از زاویه ای خاص بیان
زمی به هم پیوسته بودند و آنها را از هم جدا ن فرموده آسمانها و
کردیم...این بحث در آنجا تمام یم شود.
51
جای دیگر از قرآن( 11فصلت) به بیان .2سپس خداوند متعال در ی
این موضوع یم پردازد ،و یم فرماید به مرتب کردن آسمان پرداختم...2
رن ً
پرداخی به معنای این است ،که پیش تر خلق شده است... طبعا این
رن
پرداخی ر
خلف که در آیه ی 30سوره ی انبیاء بیان شده است .و این
منجر به ایجاد 7طبقه ی آسمان یم شود (فصلت)12/
.3فقط در نظر داشته باشید ،سوره ی انبیاء کاری به این ترتیب بندی
ندارد و او در یک ترتیب بندی دیگر جهت فهم ما به صورت کیل یم
زمی» را از هم جدا نمودیم .ویل هفت طبقه ی فرماید «آسمانها» و « ن
کردی که در آیه ی 11سوره ی فصلت بیان شده، ن آسمان بعد از مرتب
ایجاد یم شود3.
.4اگر برای تان گنگ بود ،نتیجه ی موارد ذکر شده این است:
زمی بهم پیوسته بودند ،سپس آن هسته ،شکافته یم آسمان ها و ن
شود و کائنات پدیدار یم گردد ...پس از آن آسمان به صورت دود در یم
آید ...سپس خداوند در آن حالت ،به مرتب کردن آن یم پردازد و آسمانها
پدیدار یم شوند ...اینها مراحل ایجاد کائنات هستند.
52
تیی شبهه نگاه کنید! مشخص نیست با چه معیاری مرتب کردن .5به ر
را به عنوان چسپاندن دوباره در نظر گرفته است! اصال بحث چسپاندن
ی آیات فوق وجود ندارد. ن
تناقض در ب ن وجود ندارد! و هیچ
کالم آخر:
ی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ب ن
دارد ،که همراه با آیه ی 30سوره ی مبارکه ی انبیاء (که یم فرماید
زمی به هم چسپیده بودند ،بعد از هم جدا شدند) ،در آیه آسمان ها و ن
ای دیگر یم فرمود ...ابتدا کائنات پخش و پراکنده بود ،سپس آنها را دوباره
به یکدیگر چسپاند و حیات شکل گرفت...
***
شبهه:
از لخته خون (سوره 96آیات )2-1آب (سوره 21آیه ،30سوره 24
ن
"چیی مانند سفال" (سوره 3آیه ،59سوره آیه ،45سوره 25آیه )54
30آیه ،20سوره 35آیه .)11
پاسخ:
53
الف)
لخته خون:
َ ْ َ َ ْ َ َ َ َ ْ َ ْ ْ َ ر َ َّ
اقرأ ِباس ِم ربك ال ِذي خلق ﴿ ﴾1خلق ِاْلنسان ِمن عل ٍق ﴿علق﴾2-1/
خون بسته آفرید.
بخوان به نام پروردگارت که آفرید )۱( .انسان را از ِ
() ۲
ب)
آب:
َْ َ ْ َْ َ َ َ ْ ً َ َ َ ْ َ ُ أ َول ْم َي َر َّالذ َ
ين ك َف ُروا أ َّن َّ
ض كانتا َرتقا ففتقناه َما ۖ َو َج َعلنا ات واِلرِ
الس َم َ
او ِ
ُ َ ْ َ َ ِم َن ْال َم ِاء ُك َّل ر ْ
َ
یح ۖ أفل ُيؤ ِمنون ﴿انبیاء﴾30/ یس ٍء َ ٍّ
ی ی
زمی به هم بسته و پیوسته بودند آیا کافران نیمبینند که آسمانها و ن
چی زنده را از آب و ما ،آن دو را شکافته و از یکدیگر باز کردیم؟ و هر ن
پدید آوردیم .آیا باز ایمان نیمآورند؟
ج)
چیی مانند سفال: ن
ُ َ ُ َّ َ َ ُ ُ َ َ ُ ُ َّ َ َ َ َ ٰ َ َّ َ َ َ َ َ َ ُ
اب ثم قال له كن فيكون ِإن مثل ِعيیس ِعند الل ِه كمث ِل آدم ۖ خلقه ِمن تر ٍ
﴿آل عمران﴾59/
[آفرینش] آدم است ثل َ َ
ِ [آفرینش] عییس نزد خداوند ،همچون م ِ ِ ثل
م ِ
که او را از خاک آفرید و سپس به او فرمود« :باش!» پس ی[یدرنگ]
موجود شد.
54
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1قرآن کریم در آیات نورانیش« ،مراحل مختلف خلقت انسان» را
بیان فرموده است ،به این صورت که ابتدا از خاک بودیم ،این خاک با
حضت آدم(ع) خلق یم گردد ...پس از آن آب ترکیب یم شود ،سپس ن
انسانهای دیگر از نطفه ایجاد یم شوند (نطفه ای که مایع است و آب
مانند است) ...و این نطفه به علقه تبدیل یم شود و...
.2اینکه شبهه افکن «اول بحث علقه» را مطرح کرده ،پس از آن
«آب» و بعد بحث «خاک» ...و ترتیب فوق را بهم زده؛ مشخص یم
جوی است ...وگرنه ،اگر از همان ابتدا بحث خاک را
شود در ری تناقض ی
مطرح یم کرد ،بعد آب و علقه ...احتمال داشت مخاطب زودتر متوجه
ن
تناقض وجود ندارد. شود که در ن
بی آیات
.3ما قبال هم ذکر کرده ایم ،بیان سلسه مراتب ،به معنای تناقض
ی
نیست ...آیا اگر شخض داستان زندگ خود را در یک کتاب بنویسد ،در
ابتدای را در فالم مدرسه خوانده ام ،در
ی صفحات اول بگوید من مقطع
اهنمای و دبیستان را در فالن مکان ...و در
ی اواسط کتاب بگوید مقطع ر
پایان بنویسد در فالن دانشگاه لیسانس گرفته ام؛ دچار تناقض شده
است! خی...
منطق این شبهه به آن نگاه کنیم ،پاسخ بله است ...و
ِ ویل اگر طبق
ی
ابتدای بودید،
ی شبهه افکن خواهد گفت :باالخره شما در طول زندگ
دبی ن
ستای یا دانشگایه؟
55
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
دارد ،که مراحل خلقت انسانها سلسه مراتب نبود ،و فقط یک مرحله
ن
مختلف ذکر داشت ...سپس قرآن برای آن یک مرحله حالت های
میکرد...ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
پاسخ:
الف)
َ ُ َ َ َ ْ َّ ُ َ ٌ ْ َ ُ ُ َّ َ َّ ْ َ ََ َ ْ َ َّ ن ْ َ َو َ
ض وَل ط ِائ ٍر ي ِطی ِبجناحي ِه ِإَل أمم أمثالكم ۚ ما فرطنا
ِ ر اِل فِی ة
ٍ اب د ن مِ ا م
رَ ْ ُ َّ ٰ َ ر ْ ُ ْ رَ ُ َ ن ْ َ
/
یس ٍء ۚ ثم ِإیل رب ِهم يحرسون ﴿انعام ﴾38 اب ِمن ی ِ یف ال ِكت ِ
زمی و هیچ پرندهاى که با دو بال خود ،پرواز و هیچ جنبندهاى در ن
های چون شمایند .ما در این
یمکند ،نیست ،مگر این که آنها هم امت ی
56
کتاب هیچ ن
چی را فروگذار نکردیم ،سپس همه نزد پروردگارشان گرد
یمآیند.
ب)
مسائل زیادی در دنیا وجود دارد ...که در قرآن مطرح نشده است!
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1چون کامل بودن قرآن در حیطه ی رسالت خودش است (هدایت
لباسشوی و ... ن
ماشی ،صندیل ،نت بخیس) ،و قرار نیست در مورد ر
اینی ر
ی
نی حرف حرف بزند! ن
کالم آخر:
ستیان توصیه یم شود ،در صفحه ی دوم قرآن ،این آیه را ن به اسالم
بخوانند:
َ ن ُ ً ِّ ْ ُ َّ َ ْ َ َٰ َ ْ َ ُ َ
/
يه ۛ هدى للمت ِقی ﴿بقره ﴾2 ذ ِ لك ال ِكتاب َل ريب ۛ ِف ِ
ّ
«آن کتاب [با عظمت که] در [حقانیت] آن هیچ تردیدى راه ندارد،
ن
پرهیکاران است». راهنماى
وقن یم فرماید کامل هستم،قرآن کتاب هدایت و راهنمای است ...و ر
ی
ً
در زمینه ی کاری خود کامل است .و واقعا آنچه برای هدایت دنیوی و
اخروی انسان ها الزم باشد ،در قرآن وجود دارد...
57
***
الف)
/ ََ ُْ َ ُ َ َ ُُْ
وَل أنتم ع ِابدون ما أعبد ﴿کافرون ﴾3
و شما پرستندهى آنچه من یمپرستم ،نیستید.
ب)
در این قسمت شبهه افکن آیه ای ذکر نکرده و ر
حن سخنش متناقض
است ویل فرض یم کنیم منظورش این آیه است:
58
َ ْ َ ْ َ َ ُ ُ َّ َّ
الل ُه ۚ ُق ْل أ َف َرأ ْي ُتم ماَّ الس َم َی َسأ ْل َت ُهم َّم ْن َخل َق ََّول ِ ن
ات واِلرض ليقولن ِ او
َ ات نُ ر َ ُ ض َه ْل ُه َّ َّ ْ َ َ ن َ َّ ُ نُ ُ َْ ُ َ
ضه أ ْو أ َراد ِ ن یی
ِ ف اش
ِ ك ن ٍّ ب
ِ ه الل ی ی ِ اد
ر أ ن إِ ه
ِ الل ون
ِ د ن متدع ِ
ون
َ َّ ْ َ ِّ ُ َ ُ ْ َ ْ َ َّ ُ ُ َ ْ َ ْ َ َ ْ ُ َّ ُ ْ
ن الل ه ۖ َعل ْي ِه َيت َوك ُل ال ُمت َوكلون ِب َرحم ٍة هل هن مم ِسكات رحم ِت ِه ۚ قل حس ِ یی
﴿زمر﴾38/
ً مرسکان] ربییس« :چه کیس آسمانها و ن و اگر [از ر
زمی را آفرید؟» قطعا
خواهند گفت« :خدا!» بگو« :پس آیا در آنچه جز خدا یمخوانید ،نظر
و اندیشه کردهاید؟! اگر خداوند برای من ن
زیای را اراده کند ،آیا این بتها
یمتوانند آن زیان را برطرف کنند؟ یا [اگر] خداوند براى من لطف و
رحمن را بخواهد ،آیا آنها یمتوانند مانع آن رحمت شوند؟» بگو: ر
«خداوند براى من ن
کاف است .اهل توکل تنها بر او توکل یمکنند».
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
پیامی(ص) یم فرماید ،به
ی .1در آیه ی قسمت «الف» ،خداوند به
ر
مرسکان بگو ،آنچه من یم پرستم شما نیم پرستید.
مرسکان خدای نی ،شبهه افکن مدیع شده ر .2در قسمت «ب» ن
پیامی(ص) را پرستش کرده اند ...در حایل که اینطور نیست ،در این آیهی
اعیاف آنها به «خالقیت خدا» است ...نه پرستش برای او ،چون بحث ر
خدای یم دانستند و برایشان عبادت یمی آنها بت ها را دارای قدرت
کردند...
خدای که ررسیک داشته
ی .4ویل اگر این نکته را هم در نظر نگییم...
باشد! و برای مدیریت جهان! به چوب ها و سنگ ها نیازمند باشد
59
پیامی(ص) است ...خداوند متعال ،احد(یکتا) است...
ی کجایش خدای
های ررسیکش باشند ...لذا هیچ
صمد(ی نیاز) است ...نه اینکه بت ی
ی
ن
تناقض وجود ندارد...
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
ی دارد ،که ر
مرسکان هم موحد یم بودند ،هللا متعال را به یگانیک قبول داشتند
و رساغ بت ها نیم رفتند آن موقع آیه ی 3سوره ی مبارکه ی کافرون با
این مطلب تناقض پیدا یم کرد ...ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
پاسخ:
60
الف)
ر َ َّ ْ ُ ُ ُ ْ ُ ْ َ ر َ َّ َ َن ْ َ َ ُْ
ن ال ِ ر ین أن َع ْمت َعل ْيك ْم َوأ ن یی فضلتك ْم َعیل ی ِ م ع ن
ِ وار ُ كيا ب ِ ین ِإرس ِائيل اذ
ْ َ ً َ ْ َ ْ ٌ َ َّ ْ ی ﴿َ ﴾122و َّات ُقوا َي ْو ًما ََّل َت ْ ْال َعالم نَ
س ش ْيئا َوَل ُيق َب ُل ِمن َهاٍ ف ن ن ع س ف ن يزِ ج ِ
َ ْ ٌ ََ َ َ َُ َ َ ٌَ ََ ُ ْ ُ َ ُ َ
عدل وَل تنفعها شفاعة وَل هم ينضون ﴿بقره﴾123-122/
اى نبنارسائیل! نعمت مرا که به شما ارز نای داشتم و شما را بر جهانیان
چیى برترى بخشیدم ،یاد کنید )۱۲۲( .و ربیسید از روزى که هیچکس ن
عوض از او قبول ن [از عذاب خدا] را از دیگرى دفع نیمکند و هیچگونه
شفاعن ،او را سود ندهد و [از جانب هیچ کیس] یارى ر نیمگردد و هیچ
نیمشود)۱۲۳( .
ب)
ََْ َ ْ َ َ ُ ْ ن َ َ َ ُ ُ ْ َ ْ ً َّ ن َّ َ َ َ ر َّ
ات َل تغ ِ ین شفاعتهم شيئا ِإَل ِمن بع ِد أن يأذن وكم من مل ٍك ِ یف السماو ِ
/ ٰ َّ ُ َ َ َ ُ َ َ ْ نَ
الل ه ِلمن يشاء ويرض ﴿نجم ﴾26
فرشتگای که در آسمانها هستند[ ،ویل] شفاعت آنان ن و چه بسا
سودى ندارد ،مگر پس از آن که خداوند براى هر که بخواهد و بپسندد،
اجازه شفاعت دهد.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
61
.1خوب معلوم است ،بدون اجازه ی خداوند هیچ شفاعت گری
وجود نخوهد داشت ،اما اگر خداوند اجازه دهد شفاعت خواهد شد.
.2پس فرق ن
بی این دو آیه« ،در صدور اجازه» یا «عدم صدور اجازه»
توسط خداوند متعال برای شفاعت گریست.
.3لذا آیه ی قسمت «ب» ،تایید کننده و تکمیل کننده ی آیه ی
قسمت «الف» است ،نه اینکه ضد آن باشد ...آن «قید اجازه ای» که
ن
تناقض وجود ندارد! آیه ذکر شده ،کلید حل شبهه ی شماست و هیچ
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
فعل اجازه دادن سخن نیم گفت و همراه با اینکه،
دارد ،که خداوند از آن ِ
در یک آیه یم فرمود در قیامت شفاعت وجود دارد ،در آیه ی دیگر یم
فرمود وجود ندارد ...ویل آیا این گونه است؟ خی....
***
62
رسیدن به او ن
بی 1000و 50000سال طول میکشد (سوره 32آیه ،5
سوره 70آیه )4
پاسخ:
الف)
ر
نزدیکی: از رگ گردن به انسان
ْ َْ ُ َ َ َ ْ َ َْ ْ َ َ
ان َو َن ْعل ُم َما ُت َو ْسو ُ
س ِب ِه نف ُسه َون ْح ُن أق َر ُب ِإل ْي ِه ِم ْن ِ ولقد خلقنا ِاْلنس
يد ﴿ق﴾16/ ر وَح ْبل ْال َ
ِ ِ ِ
«ما انسان را آفريدهايم و ییمدانيم كه به خاطرش چه ییمگذرد و چه
انديشهاي در رس دارد ،و ما از شاهرگ گردن بدو نزديكتريم».
ب)
گرفی روی عرش: قرار ر ن
ْ َ َ ْ َ ْ َ ن َّ َّ ُ َّ ْ َ َ َ ْ َ َ َّ َ َ ُ َ َّ
ش ات واِلرض ِ یف ِست ِة أي ٍام ثم استوى عیل العر ِ هو ال ِذي خلق السماو ِ
اِل ْرض َو َما َي ْخ ُر ُج م ْن َها َو َما َي ن نی ُل م َن َّ
الس َماء َو َما َي ْع ُر ُج فيهاَ َْ ُ َ َ ُ ن َْ
ِ ِ ِ
ُ
ِ
َ يعلم ما ُي ِلج ِ یف ُ ِ
َ َو ُه َو َم َعك ْم أ ْي َن َما ك ُنت ْم َو َّ ُ
اَّلل ِب َما ت ْع َملون َب ِص ٌی ﴿حدید﴾4/
زمی را در شش دوره آفريد و سپس بر تخت «او است كه آسمانها و ن
زمی نازل و از چی به ن (فرمانروای كائنات ) قرار گرفت .و او یمداند چه ن
ی ی
پائی ییمآيد و بدان باال ییمرود .و ن چی از آسمان آن خارج یمشود ،و چه ن
ی
63
او در هر كجا كه باشيد ،با شما است .و خدا یمبيند هر ن
چیي را كه ی
ییمكنيد».
ج)
عرش بر آب قرار داشت:
ْ ُ ُ َ َّ َ َ َو ُه َو َّالذي َخلق َّ
ض ِ ن یف ِست ِة أ َّي ٍام َوكان َع ْرشه َعیل ال َماءاِل ْر َات و
ِ
الس َم َ
او ِ
َ ْ ُ َ ُ ْ ُّ ُ ْ ْ َ ُ َ َ ً
ِليبلوكم أيكم أحسن عمل ﴿هود﴾7/
زمی را در شش روز [و دوران] آفرید و او کیس است که آسمانها و ن
عرش او بر آب قرار داشت ،تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارترید.
و اگر بگو یی که« :شما پس از مرگ زنده خواهید شد ».کافران خواهند
گفت« :این سحرى آشکار است!»
د)
طبق سخن شبهه افکن :رسیدن به او 10هزار سال طول یم کشد:
ان م ْق َد ُارهُ
َ ْ َ ن ْ ُ ُ ْ َ َّ ُ ْ َْ َ َّ َ َ ْ َُ رُ َْ
ض ثم يعرج ِإلي ِه ِ یف يو ٍم ك ِ ْ « يدبر اِل َمر ِمن السم ِاء ِإیل اِلر ِ
ُّ َ َ َ
ف َسن ٍة رم َّما ت ُعدون » ﴿سجده﴾5/ أل
زمی ،زير پوشش هسن را) از آسمان گرفته تا ن ر «خداوند (تمام عالم
ی
مدبري در اين جهان وجود ندارد). تدبی خود قرار داده است( ،و جز او ر
سالهای است كه
ی سپس تدبی امور در روزي كه اندازه آن هزار سال از
شما ییمشماريد ،به سوي او باز ییمگردد».
64
ر)
طبق سخن شبهه افکن :رسیدن نزد او 50هزار سال طول یم کشد:
َ ْ َ ُ ُ َ ْ نَ ْ َ َ
ف َسن ٍة » وح ِإل ْي ِه ِ ن یف َي ْو ٍم كان ِمقداره خم ِسی أل « َت ْع ُر ُج ْال َم َل ِئك ُة َو ُّ
الر ُ
﴿معارج﴾5/
ّ
جیئيل به سوي او (پر ییمكشند و) باال ییمروند در مد ر یی «فرشتگان و ی
(معمویل براي انسانها) طول ییمكشد» . ی كه پنجاه هزار سال
ز)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1آیه ی اول (بحث نزدیک تر بودن از رگ گردن) ،به معنای تسلط
حداکیی خداوند بر ماست ،نه اینکه خداوند در گردن ما باشد! به ر
مضمون آیه نگاه کنید!
ی علمای جهان ن
اختالف در ب ن .2قرار ر ن
گرفی بر روی عرش یک موضوع
اسالم است ،عده ای یم گویند خداوند به صورت علو ر
(ذای نه حیس)
روی ر
عریس که ما از کیفیات آن یی آگاهیم قرار گرفته است ،و دسته ی
دیگر یم گویند این به معنای قدرت ،تدبی و احاطه ی خداوند است...
بیشی این موضوع از حوصله ی پاسخ ما خارج است ،ویل با ر برریس
پذیرش هر کدام ،شبهه ی شخص تناقض جو رد یم شود:
-اگر خدا به صورت علو بر روی عرش قرار گرفته باشد ،موارد دیگری
که شبهه افکن (به عنوان تناقض با آن) ذکر کرده است هیچ مشکیل
برای آن ایجاد نیم کنند.
65
-و اگر تاویل آن را بپذیریم(و بگوییم منظور تدبی و قدرت است) ،باز
ن
تعیی نشده تا شبهه افکن شبهه برطرف یم شود و ن
مکای برای خداوند
ادعا کند ،تناقض ایجاد کرده است.
گرفی عرش بر روی آب ،طبق توضیح شماره ی 2پاسخ داده .3قرار ر ن
یم شود:
-اگر تفسی اول را بپذیریم (قرار ر ن
گرفی خداوند بر ر
عریس که کیفیاتش
را نیم دانیم) ،خوب ،این عرش هم بر روی آب قرار داشته است ...چه
اشکایل دارد!
-اگر تفسی دوم را بپذیریم ،علمای این طیف یم فرمایند ،منظور این
است کائنات قبال به صورت آب بوده ،و تدبیات خداوند روی آن اجرا
ن
تناقض وجود ندارد! شده است ...باز هم
-اما مشخص نیست ،شبهه افکن این آیه را چرا ذکر کرده است! چون
شبهه ای که طرایح کرده ،در مورد جایگاه خداوند است نه عرشش ...و
چون در آیه ی قبل در مورد جایگاه خدا بر روی عرش سخن گفته بود،
ن
تناقض برای دلییل ندارد ،در اینجا جایگاه عرش خدا را به عنوان رقیب و
جایگاه خدا بر روی عرش بیاورد!
ً
.4آیه ی چهارم و پنج را قبال توضیح داده ایم و گفتیم ،مواردی که
عروج یم گیند با هم تفاوت دارند ...اویل تدبی امور است ...که در یک
دنیای یم شود 10هزار زبان به که ای بازه ...رسد یم خدا به بازه ی ن
زمای
ی
ن
سال و دیگری ،بحث عروج مالیکه است که در یک بازه ی زمای باال یم
روند ،بازه ای که نزد ما مردم دنیا 50هزار سال است...
-لذا در اینجا از جایگایه که «تدبیات» و «فرشتگان» به سوی آن یم
سخن گفته نشده است! (که شبهه افکن آن را تناقض دانسته ن روند،
66
ی
است!) بلکه «چگونیک رسیدن» به آن را برای دو کار متفاوت ذکر کرده
است ...و دلییل برای ذکر این دو آیه هم وجود ندارد!
بی این آیات وجود ندارد... ن
تناقض در ن .5واقعا هیچ
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
جای یم فرمود محل استقرار من
دارد ،که براساس گمان آنها خداوند در ی
جای دیگر یم فرمود ،محل استقرار من داخل گردن
فالن مکان است و در ی
چنی است؟ خی...ن انسان هاست! ویل آیا
***
پاسخ:
الف)
67
َ ََ الش ْي َطا ُن ب ُن ْ
َّ ُ ر َ ْ ُ ْ َ ْ َ َ ُّ َ ْ َ َ
اب
ٍ ذ ع و بٍ ص ِ
َم َّس ِ ن َ
نی وب ِإذ نادى َرَّبه أ ن ییواذكر عبدنا أي
﴿ص﴾41/
و بندهى ما ایوب را یاد کن ،آنگاه که پروردگارش را ندا داد:
«[پروردگارا!] شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است!»
ب)
َّ ْ َ َ َ َ َّ َ َ َ ْ َ َ َ َ َ ّ
اَّلل َو َما أ َص َابك ِمن َس ريئ ٍة ف ِمن نف ِسك
«ما أصابك ِمن حسن ٍة ف ِمن ِ
ً ّ َ َ ُ ً َ نَ َ ْ َ ْ َ َ َّ
اَّلل ش ِهيدا » ﴿نساء﴾79/ ب
ِ ِ ف كو والسر اس وأرسلناك ِل ِ
لن
خوی (از قبيل :رفاه و نعمت و عافيت پيغمی!) آنچه از خی و ی ی ی «(اي
و سالمت) به تو ییمرسد ،از (فضل) خدا (بر تو) است؛ و آنچه بال و بدي
سخن و بيماري و درد و رنج) به تو ییمرسد از خود تو است (و ر (از قبيل:
ی
گنایه است كه مرتكب شدهاي) .ما شما را به عنوان ی به سبب قصور و
كاف است كه خداوند پيغمیي براي (هدايت همه) مردم فرستادهايم ،و ن
ی ی
گواه (بر تبليغ تو و پذيرش يا عدم پذيرش آنان) باشد».
ج)
كك ُم ْال َم ْو ُت َول ْو ُك ُنت ْم نف ُب ُروج ُّم َش َّي َدة َوإن ُتص ْب ُهمْ
ْ َ َ َ ُ ُ ْ ُ ْ ُّ
«أينما تكونوا يد ِر
ِ ِ ٍ ٍ ی ِ
َ ْ َ ْ ُ ٌ
ُْ ْ َ رَ َ ُ ُ َ ّ ْ َ َ ٌَ َُ ُ ْ َ
ندك اَّلل و ِإن ت ِصبهم سيئة يقولوا ه ِذ ِه ِمن ِع ِ ند ِ حسنة يقولوا ه ِذ ِه ِمن ِع ِ
َ َ ُ َ َْ َُ َ َ ً ْ َ ْ ّ َ َ َ ُ ْ ر ى ُ ْ ُ
اَّلل فما ِلهؤالء القو ِم ال يكادون يفقهون ح ِديثا » ند ِ قل كل من ِع ِ
﴿نساء﴾78/
«هركجا باشيد ،مرگ شما را در ییميابد ،اگرچه در برجهاي محكم و
استوار جايگزين باشيد( .اين ترسويان منافق) اگر خی و ی ی
خوی (از قبيل
68
پیوزي و غنيمت) بديشان رسد ،ییمگويند :اين از سوي خدا است؛ و اگر
خشكسایل و شكست) بديشان رسد ،ییمگويند: ر
مصيبن (از قبيل بدي و
ی ی
نامبارگ) تو است! (بدانان) بگو :همه (آنچه از ی ی
خوی و ی اين از (شوم و
تعایل و
بدي به شما ی ّیمرسد) از سوي خدا است (و برابر قضا و قدر حق ی
بر پايه نظام علت و معلول انجام ییمپذيرد) .اين مردمان را چه شده است
نیمشود؟)».
نیمفهمند (و منطق رسشان ی كه سخن ی
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
ن
«قوانی حاکم بر .1این یک قاعده ی کیل است که خداوند متعال
تعیی کرده است ،و ما خودمان تصمیم یم گییم در جهان ن جهان» را
ن
تعیی اسباب ،نییک ها را بدست بیاوریم یا بدی ها را ...مثال خداوند
«سم مهلک» ،کشنده باشد ...و خوردن یک ر فرموده ،خوردن یک لیوان
«لیوان آب گوارا» مایه ی خی و رحمت .حال ما خودمان تصمیم یم
گییم ،آب بخوریم یا سم...
.2اگر سم خوردیم ،و نضری به بدن ما وارد شد:
-امر خدا بوده است ،از این جهت که این «قانون» را هللا متعال،
تنظیم فرموده است (مضمون آیه ی قسمت «ج»)
-و در همان حال «خواست خودمان» هم بوده است ،چون خودمان
خواسته ایم از این قسمت قانون خدا استفاده کنیم( .مضمون آیه ی
قسمت «ب»)
69
.3چرا در آیه ی قسمت «ب» فرموده ،نییک از طرف خداست؟ اما
بدی از طرف خودمان؟
وهللا اعلم ،چون خداوند خی خواه ما است و در هر حال ،میخواهد
خوشبخت شویم ...لذا به صورت عمویم و فراگی ی
خوی ها را به ما اعطا
بی ،عده ای با رفتارهای نادرست ،مجرای دریافت یم کند ...اما در این ن
خوی ها را مسدود یم کنند و ررسوع یم کنند به جذب بدی ها ...لذا ی
خوی ها از هللا متعال ،برجای خود قرار دارد و مجرایمجرای دریافت ی
دریافت بدی ها توسط اعمال خودمان ایجاد یم گردد.
حضت ایوب (ع) که فرمود خداوندا شیطان مرا به رنج .4اما داستان ن
و عذاب انداخته است ،موضوع دیگری است و شبهه افکن بخاطر گمان
نادرست خود آن را در کنار این آیات درج نموده است.
احن خود را به شیطان نسبتحضت ایوب (ع) عذاب و نار ر -چرا ن
داد؟
ر
متفاوی دارند ،ییک از آراء یم گوید "بخاطر -مفرسان دیدگاه های
های بود که او را آزار یم داد"(تفسی کبی /نف ظالل القرآن/ وسوسه ی
کشاف)( ،به این صورت که شیطان به او یم گفت :خداوند تو را فراموش
کرده است ...یا نزد اطرافیان ایوب (ع) یم رفت و آنها را وسوسه یم کرد
که از او فاصله بگیند)...یک رای دیگر یم گوید" ،بخاطر ادب در مقابل
خداوند این را فرمود و گفت از جانب شیطان است( "...تفسی نور/
صفوت التفاسی/کشاف/کشاف هر دو رای را ذکر کرده) و آرای دیگر...
ویل این دو مشهور ترین رای ها هستند (و هللا اعلم)
حن تناقض با توضیحات گذشته ندارد ،ر ن -در هر صورت ،این آیه هیچ
ن
چنی مصیبن ایجاد کرد ،خداوند خودر اگر ررساییط پیش آمد و شیطان
70
ن
چنی ن
تعیی فرموده و اجازه داده جهت آزمایش و ابتالی بندگانش ن
قانوی
کاری انجام شود...
-در اینجا ممکن است سوایل پیش بیاید :آزمایش های خداوند در حق
بندگان ،نییک هستند یا بدی؟
پاسخ:
نییک هستند چون «هر کس در حد توان خودش آزمایش یم شود» و
این آزمایش ها؛ وهللا اعلم جهت «ارتقاء درجه اشخاص» و «تثبیت
ایمان» آنها صورت یم پذیرد ...اگر خداوند قصد بدی داشت ،آزمایش
های انجام میداد «ماورای توان افراد» و «قصدش آزار دادن یم بود» نه
ی
امور خیی که بیان شد...
بی آیات ذکر شده وجود ندارد و شبهه افکن ن
تناقض در ن .5پس هیچ
در اشتباه است.
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
قوانی جهان را وضع نیم کرد و امور رای که پیش یم آمد،
ن دارد ،که خداوند
مستقل از ایشان یم بود ...آن موقع اگر یک آیه یم فرمود امور از جانب
خداست و آیه ی دیگر یم فرمود از جانب خود انسانهاست ،تناقض
ایجاد میشد ...ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
71
.19رحمت اهلل چقدراست؟
شبهه:
پاسخ:
الف)
َّ ْ َ َ ُ ّ َ َ َ َْ ْ َ َ « ُقل ِّل َمن َّما نف َّ
الس َم َ
َّلل كتب عیل نف ِس ِه الرحمة
ض قل ِ ِ ِ ر اِلو ات ِ او ِی
َّ َ َ ُ ْ ُ َ ُ ْ َ ُ ْ َ ْ
ل َي ْج َم َع َّن ُك ْم إیل َي ْوم الق َي َامة ال َرْي َ
َ
يه ال ِذين خ ِرسوا أنفسهم فهم ال ِ ِ ف ب ِ ِ ِ ِ
ْ ُ َ
ُيؤ ِمنون » ﴿ انعام﴾12/
زمی است ،براى کیست؟ بگو« :براى ن بگو :آنچه در آسمانها و
ً خداوند است که بر خود ،رحمت را ّ
مقرر کرده است ».او قطعا شما را
کسای که خود ران در روز قیامت که شیک در آن نیست جمع خواهد کرد.
باختند ،همانان ایمان نیمآورند.
ب)
َ ی ل ُه ْم َف ُيض ُّل ّ ُ
اَّلل َمن َيش ُاء «و َما أ ْر َس ْل َنا من َّر ُسول إ َّال بل َسان َق ْومه ل ُي َب ر نَ
َ
ِ ٍ ِ ِِ ِ ِ ِ ِ ِ
يم » ﴿ابراهیم﴾4/ َو َي ْهدي َمن َي َش ُاء َو ُه َو ْال َعز ُيز ْال َحك ُ
ِ ِ ِ
72
پیامیى را نفرستادیم مگر به زبان قومش ،تا [بتواند پیام خدا
ی و هیچ
را] براى مردم بیان کند .پس خداوند هر که را بخواهد [و ن
رساوار بداند]،
گمراه یمکند و هر که را بخواهد [و شایسته بداند ]،هدایت یمنماید .و
اوست عزیز و حکیم.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1به این مثال توجه نمایید:
رسعن بسیار بسیار ر ماشی بزرگ از یک کوچه رد یم شود ،بان سه
آرام ....یک کامیون حاوی غذاهای خوشمزه است ،دیگری حاوی یک
تانکر آب گوارا است و سویم حاوی انواع میوه های تازه است ...عده ای
از اهایل کوچه از خانه بیون یم آیند و سهم خود را دریافت یم کنند...
ی ی
...
اما عده ای عیل رغم تشنیک و گرسنیک بیون نیم آیند افراد خی و
مهربان با بلندگو مردم را صدا یم کنند بیایید هر چه دوست دارید
بردارید ...ویل باز عده ای به خاطر غرور ،ذهنیات نادرست و ....بیون
قاض قرار دهید ،اگر افرادینیم آیند ....حال وجدان خود را به عنوان ن
ی
که از خانه بیون نیامده اند از گرسنیک بمیند چه کیس مقض است؟
ن
ماشی ها؟ یا فرد خیی که آن محموله ها را فرستاده خودشان یا راننده
است...؟ معلوم است خودشان...
چیی شبیه خدا نیست ،و این مثال جهت یادگیی شما .2هیچ ن
ً
مخاطبان گرایم ذکر شد .اما مقوله ی هدایت انسانها هم دقیقا به این
آیی پاکش را فرستاده است ،هر روز بلندگوها شکل است ...خداوند ن
73
فریاد یم زنند که بیایید به سوی رستگاری ...اما باز عده ای نیم روند
سهم خود را بگیند...
.3خداوند متعال این رحمت بزرگ را برای همه فرستاده است ...هر
کیس یم تواند از آن استفاده کند و خوشبخت شود ،ویل متاسفانه عده
ای یم گویند نیم خواهیم...
ن
همی افراد (مانند نویسنده ی این -حال با این وجود عده ای از
وقن رحمت خداوند زیاد است ...چرا خدا مناعیاض یم کند ،ر شبهه) ،ر
را هدایت نیم کند؟ و این تناقض است!
-خوب شما چکار کرده اید که هدایت نصیب تان شود؟ آیا به سمت
ً
اصال ن
چیی بنام هدایت را به رسمیت میشناسید؟ اگر خدا رفته اید؟
معنای دارد؟ چه تان کردن اض خی ...ر
اعی
ی
.4آری ،در آیه ی قسمت «ب» خداوند یم فرماید« ،هرکه را بخواهد
ً
هدایت یم کند و هر که را نخواهد هدایت نیم کند» ،ما این شبهه را قبال
رن
خواسی را برای انسانها هم در نظر پاسخ داده ایم 4و گفته ایم :این فعل
یعن انسان باید بخواهد ،تا خداوند هم هدایت را برای او بگیید ...ن
وقن انسان نخواهد ،خداوند هدایت زوری و تحمییل را برای بخواهد ...ر
کیس نمیخواهد و هدایتشان نیم کند...
.5فارغ از مسائل بیان شده ،ببینید خداوند متعال بازهم به دشمنان
ر
سالمن دینش روزی یم دهد ،به آنها اوالد یم دهد ،برایشان امنیت و
مقدرکرده است (رحمت عمویم) ...آیا اینها نشان از رحمت یی کران الیه
نیست؟ (اما رحمت ویژه مشمول افراد پایبند یم شود)...
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
نقیس در پروسه ی هدایتشان نداشت ،و دارد ،که اختیار انسان ها هیچ ر
خداوند عده ای را هدایت یم کرد و عده ای دیگر را خی ...بعد خداوند
چنی است؟ خی، ن یم فرمود من در حق همه مهربان هستم ...ویل آیا
ن
مهربای خدا همه ی ما یم دانیم که اختیار وجود دارد و عده ای عمدا از
یم گریزند.
***
پاسخ:
الف)
75
َ َ ُ َ َ َ َ ََ «فإ َذا ُنف َخ نف َُّ
اب َب ْين ُه ْم َي ْو َم ِئ ٍذ َوَل َيت َساءلون » ﴿ ور فل أنس
ِ الص ِ ِی ِ
مؤمنون﴾101/
پس آنگاه که در صور دمیده شود ،در آن روز ،نه میانشان
خویشاوندى است ،و نه [از حال یکدیگر] یمپرسند.
ب)
َ ُ َ «وأ ْق َب َل َب ْع ُض ُه ْم َعیل َب ْ
ض َيت َساءلون » ﴿ طور﴾25/
ٍ ع َ
ج)
َ ُ َ « َوأ ْق َب َل َب ْع ُض ُه ْم َعیل َب ْ
ض َيت َساءلون » ﴿ صافات﴾27/ ٍ ع
بعض رو به ن
بعض ییمنمايند و همديگر را بازخواست «(در اين حال) ن
ی ی
ییمكنند».
د)
« .1الف» بحث قیامت است« ،ب» بحث بهشت و «ج» بحث
جهنم(به آیات قبیل این آیه نگاه کنید) ...مگر « ررسایط» و «احوال» این
مکان ها مانند یکدیگر است ،که آنها را با هم مقایسه کرده اید؟
.2فقط «الف» بحث بهشت است ،ویل به ر
تیی شبهه افکن نگاه
کنید ،همه را بهشت در نظر گرفته است! ر
حن جهنم را!
76
.3مانند این است شخض بگوید ،در جمع دوستان دانشگایه ام
سخن نگفتم ...حالن قاض هیچ سخن گفتم ،اما در دادگاه نزد ن
شخض(بدون توجه به مکان ها) به او بگوید ،باالخره سخن گفتید یا
نگفتید؟!
بی آیات ن
تناقض در ن .3پس به دلیل یکسان نبودن مکان ها ،هیچ
فوق وجود ندارد.
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که خداوند در آیه ای یم فرمود بهشتیان با هم حرف یم زنند و در
آیه ای دیگر یم فرمود ،بهشتیان با هم حرف نیم زنند ...ویل آیا این طور
است؟ خی...
***
77
پاسخ:
الف)
َّ َ َ ُ ر ُ َ َْ
اِل ْ الل َه ل ُه ُم ْل ُك َّ
الس َم َ ْ َ ْ ْ َّ َّ
ون الل ِه ِمن
ِ د ن م مكل ا مو ۗ ض
ِ ر و ات
ِ او ألم تعلم أن
َ َ
َو ِ ی ٍّیل َوَل ن ِص ٍی ﴿بقره﴾107/
زمی تنها از آن خداست؟ و جز ندانسن که حکومت آسمانها و ن ر آیا
خدا براى شما هیچ یاور و رسپرس رن نیست.
ب)
ُ ُ ُّ ْ َ َ ن ْ َ َ ُ ْ َ َ َ ْ َ َن ْح ُن أ ْول َي ُاؤ ُك ْم نف ْال َح َ
یه أنف ُسك ْم
ِ ی تش ت ا م ا يهفِ مكلو ۖ ة رخاْل
ِی ِ ِ فو ا ين الد اة
ِ ي ِی ِ
َ ُ ْ َ َ َ َّ ُ َ
ولكم ِفيها ما تدعون ﴿فصلت﴾31/
ما [فرشتگان] در دنیا و آخرت دوستان شماییم .و براى شما [در
بهشت] هر چه دلتان بخواهد ،فراهم است .و در آنجا هر چه درخواست
کنید ،دارید.
ج)
َّ َّ َ َ ُ ُ َ ر َ ٌ ر َ ْ ن َ َ ْ َ ْ َ ْ َ ْ َ ُ َ ُ ْ ْ َّ
ی يدي ِه و ِمن خل ِف ِه يحفظونه ِمن أم ِر الل ِه ۗ ِإن الل ه َل ِ له معقبات من ب
َّ ُ َ َ َّ َ
ُي َغ ر ُی َما ب َق ْوم َح رَّ ٰن ُي َغ ر ُیوا َما بأ ُنفسه ْم ۗ َوإذا أ َر َاد الل ُه ب َق ْوم ُس ً
وءا فل َم َرد له ۚ ِ ٍ ِ ِ ِ ِ ِ ٍ
َ ُ َو َما ل ُهم ر
ون ِه ِمن و ٍال ﴿رعد﴾11/ ِ د ن م
78
دری او را از پیش رو و از پشت رس ن
براى انسان ،فرشتگای است که ری ر
به فرمان خداوند حفاظت یمکنند .همانا خداوند [رسنوشت] قویم را
تغیی نیمدهد تا آن که آنان خود را تغیی دهند .و هرگاه خداوند براى
آسین بخواهد ،هیچ بر ر
گشن براى آن نیست .و در برابر او هیچ ی قویم
دوست و کارساز و حمایت کنندهاى براى آنان نیست.
د)
ی ﴿انفطار﴾10/ َوإ َّن َعل ْي ُك ْم ل َحافظ نَ
ِ ِ ِ
ن ً
نگهبانای [از فرشتگان] گمارده شدهاند. در حایل که قطعا بر شما
ر)
ن
تناقض وجود ندارد...
ن
چندای عرض اطالع .1ظاهرا شبهه افکنان از رابطه ی طویل و ن
ندارند ،رابطه ی طویل که همان مثال مدیر و معاون و کارمندان است،
تصور کنید مدیر آموزش و پرورش یک شهرستان به معاونش یم گوید،
فالن عمل انحام شود ...معاون هم به کارمندان اداره یم گوید ...کارمندان
اداره هم به مدیران مدارس یم گویند ،مدیران هم به معلم های شان یم
گویند...
عرض هم بسیار ساده است ،اگر دقت نموده -فهمیدن رابطه ی ن
باشید این سلسله مراتب در بیمارستان هم وجود دارد...در شهرداری هم
وجود دارد ...حال آموزش و پرورش ،بیمارستان و شهرداری با یکدیگر
عرض دارند ...این ادارات برای خدمت به مدم در عرض هم رابطه ی ن
79
حرکت یم کنند اما از یکدیگر دستور نیم گیند ،بلکه هر کدام از مافوق
خود دستور یم گید(و در آنجا طویل یم شود)
ر
هسن ،حافظ ،یاور، .2حال باید بدانیم ،خداوند به عنوان فرمانروای
بی یک «رابطه ی طویل» یاری دهنده و نگهبان ماست ...اما ،در این ن
سیده است .اما اسالم
بریح از کارها را به مخلوقاتش رهم وجود دارد و ن
عرض است! ستیان تصور کرده اند این رابطه ن
ن
.3گواه ما برای طویل بودن این روابط ،آیه ی قسمت «ج» است،
که فرموده «به فرمان پروردگار» این محافظت صورت یم پذیرد...
ن
نگهبانای گمارده .4یا مثال به آیه ی قسمت «د» نگاه کنید ،فرموده
شده اند ...چه کیس آنها را گمارده است؟ هللا متعال.
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
عرض وجود داشت ،آنبی خداوند و مخلوقاتش رابطه ی ن دارد ،که در ن
جای دیگر
جای یم فرمود تنها من حافظ انسان ها هستم و در ی
موقع در ی
یم فرمود فرشتگان حافظ انسانها هستند ...ویل آیا این گونه است؟
خی...
***
80
به اینکه همه ن
چی مطیع هللا است در (سوره ۳۰آیه )۲۶اعالم شده
است اما در چندین جای دیگر در مورد عدم اطاعت مغرورانه شیطان از
خی میدهد از جمله (سوره ۷آیه ،۱۱سوره ۱۵آیه ،۳۱-۲۸سوره هللا ی
۱۷آیه ،۶۱سوره ۲۰آیه ،۱۱۶سوره ۲۸آیه ،۷۴-۷۱سوره ۱۸آیه
ن
همچنی در جاهای دیگری در مورد بسیاری از موجودات که از ،)۵۰
پیچ میکنند.
فرمان هللا رس ر
پاسخ:
الف)
ُ َّ ُ َ ُ َ َ َْ
اِل ْ َول ُه َمن نف َّ
الس َم َ
ض ۖ ك ٌّل له ق ِانتون ﴿روم﴾26/
ِ ر و ات
ِ او ِی
آن اوست ،همه براى او
زمی است ،از ِ ن و هر که در آسمانها و
فرمانیدارند.
ی
ب)
َ َ َ َ َ ُ َّ ْ ُ ُ َ َ ْ َ ْ َ ُ ْ ُ َّ َ َّ ْ َ ُ ْ ُ َّ ُ ْ َ ْ َ َ
ولقد خلقناكم ثم صورناكم ثم قلنا ِللمل ِئك ِة اسجدوا ِْلدم فسجدوا ِإَل
َ َّ َ ر ْ َ ْ َ ُ
/
اج ِدين ﴿اعراف ﴾11 ِإب ِليس لم يكن من الس ِ
ما شما را آفریدیم ،سپس صورتبندى کردیم ،سپس به فرشتگان
گفتیم« :براى آدم خضوع کنید!» آنها سجده کردند ،جز ابلیس که از
سجدهکنندگان نبود.
81
ج)
تناق نض وجود ندارد...
.1خداوند این دنیا را به صورت قانون مند ساخته است ،و هیچ
ن
قوانی هللا متعال تخیط نماید. موجودی نیم تواند از
ن
قوانی ،دادن «اختیار» به انسانها و جن هاست، ن
همی این .2ییک از
یعن ر
وقن ما به دلخواه خود کار هایمان را انجام یم دهیم ،در حال اجرا ن
کردن ییک از قانون های پروردگار به نام «اختیار» هستیم...
.3شیطان یک جن است ،جن ها هم دارای اختیار هستند؛ لذا ر
وقن
پیچ کرد ،از «نیوی اختیار خود» ،استفاده ی از فرمان پروردگار رس ر
ی ر
نادرسن به عمل آورد ...ما به چگونیک استفاده کاری نداریم ...نفس
ن
قوانی الیه... فرمانیداری از
ی استفاده از این توانای (اختیار) ن
یعن ی
ن
تعیی میکرد) که شیطان نتواند .4اگر خداوند امر یم فرمود( ،قانون
ن
قانوی بنام پیچ کند ،هرگز نیم توانست این کار را بکند ...ویل خداوندرس ر
ن
تعیی نکرده است ،که انجام گناه هدایت اجباری برای انسانها و جن ها
ن
قوانی الیه بدانیم... را تخیط از
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
دارد ،که خداوند در یک آیه دستور میداد هدایت انسانها و جن ها به
جیی باشد ،اما در آیه ای دیگر یم فرمود ...شیطان از حرف خدا
صورت ی
پیچ کرد ...ویل آیا این گونه است؟ خی...
رس ر
***
82
.23آیا اهلل شرک را میبخشد؟
شبهه:
ررسک بدترین گناهان شمرده میشود ،اما به نظر میسد نویسنده قرآن
نتوانسته است در مورد اینکه هللا ررسک را میبخشد یا نمیبخشد تصمیم
قاطیع بگید .در (سوره ۴آیه )۱۱۶ ،۴۸میگوید نمیبخشد و در سوره
( ۴آیه )۱۵۳میگوید میبخشد ،ابراهیم با پرستش ماه و خورشید و ستاره
به عنوان خدایش دچار ررسک میشود (سوره ۶آیه )۷۸-۷۶اما مسلمانان
پیامیان گناه نمیکنند.
ی فکر میکنند که
پاسخ:
قبل از اینکه به خدمت آیات برسیم ،این نکته را در نظر داشته باشید
که قرآن «گوینده» دارد نه «نویسنده» ...قرآن کالم خداست ،نه نوشته
حضت رسول اکرم (صیل هللا علیه و سلم) ی ن
الف)
َ َ ْ ُ َ ُ َ َ ٰ َ َ َ َ ُ َ َ ُ رْ ْ ُ رْ َ َ ُ َّ َّ َ َ َ ْ
رسك
َّ ِإن َالل ه َْل يغ ِف ْر أن يرسك ِب ِه ويغ ِفر ما دون ذ ِ لك ِلمن يشاء ۚ ومن ي ِ
يما ﴿نساء﴾48/ بالل ه ف َقد اف رَ َی ٰى إث ًما َعظ ً
ِ ِ ِ ِ ِ
یگمان خداوند این را که به او ررسک ورزند ،نیمبخشد ،و ر
کمی از آن ی
همتای قرار دهد،
ی را براى هر که بخواهد یمبخشد .و هر کس براى خدا،
گنایه بزرگ مرتکب شده است.
83
ب)
ُ َ َي ْسأ ُل َك أ ْه ُل ْالك َتاب أن ُت نَ نری َل َعل ْيه ْم ك َت ًابا رم َن َّ
الس َم ِاء ۚ ف َق ْد َسألوا ُم َ ٰ
ویس ِ ِ
َ ٰ َ َ َ ُ ِ َ َّ َ َ ْ َ ً َ ِ َ َ ْ ُ ُ َّ َ ُ ُ ْ ْ ُ َّ َّ َ ُ ْ
أك یَ َی ِمن ذ ِ لك فقالوا أ ِرنا الل ه جهرة فأخذتهم الص ِاعقة ِبظل ِم ِهم ۚ ثم اتخذوا
َ ْ َ َ َ ْ ُ ُ ْ َ ر َ ُ َ َ َ ْ َ َ َٰ َ َ َ ْ َ ُ َ ٰ ْ َ ً ْ
ویس ُسلطانا ال ِع ْج َل ِمن بع ِد ما جاءتهم البينات فعفونا عن ذ ِ لك ۚ وآتينا م
ً
ُّم ِبينا ﴿نساء﴾153/
پیامی!] اهل کتاب از تو یمخواهند که یکباره از آسمان بر آنها
ی [اى
کتای فرود آورى ،آنها از مویس بزرگتر از آن را خواستند و گفتند« :خدا
ی
رساى ظلمشان صاعقه آنان را را آشکارا به ما نشان بده!» پس به ن
فراگرفت ،سپس بعد از آن که معجزههاى روشن براى آنان آمد،
گوساله ر
پرسن را پیش گرفتند[ .بعد از توبه] ما از آن [گناه] درگذشتیم و
عفو کردیم و به مویس ّ
حج رن آشکار دادیم.
ج)
ال ََل ُأحبُّ ال َه ٰـ َذا َر ری ۖ َفل َّما أ َف َل َق َ َ َّ َ َّ َ ْ َّ
الل ْي ُل َرأ ٰى ك ْوك ًبا ۖ َق َ فلما جن علي ِه
ِ
ْ َ َ َ َ ً َ َ َ ٰ َ ی َ ی ر َ َّ َ َ َ َ ن َّْ َ َّ َ َ ن ْ
اْل ِف ِلی ﴿ ﴾76فلما رأى القمر ب ِازغا قال هـذا ر ی یی ۖ فلما أفل قال ل ِی لم
س َباز َغ ًة َقالَ الش ْم َ َّ َ َّ َ َ ن َّ ِّ ْ َ ْ ن َ ر َ َ ُ َ َّ َ ْ َ
ِ يه ِد ِ یی ر ی یی ِلكونن ِمن القو ِم الضالی ﴿ ﴾77فلما رأى
َ ُ َ ٰ َ َ ر َ ٰ َ ْ َ ُ َ َّ َ ْ َ َ َ َ ْ نر َ ٌ ر َّ رْ
ُ
رسكون هـذا ر ی یی هـذا أك یی ۖ فلما أفلت قال يا قو ِم ِإ یی ب ِريء مما ت ِ
﴿انعام﴾78-76/
پس چون شب بر او پرده افکند ،ستارهاى دید .گفت« :این پروردگار
من است!» پس چون غروب کرد ،گفت« :من زوالپذیران را دوست
ندارم )۷۶( ».پس چون ماه را در حال طلوع و درخشش دید ،گفت« :این
84
پروردگار من است!» پس چون غروب کرد ،گفت« :اگر پروردگارم مرا
ً
هدایت نکرده بود ،قطعا از گروه گمراهان بودم )۷۷( ».پس چون
خورشيد را برآمده ديد گفت« :این است پروردگار من! این بزر ر
گی [از ماه
و ستاره] استّ ».اما چون غروب کرد ،گفت« :اى قوم من! همانا من از
آنچه براى خداوند ررسیک قرار یمدهید ،ن
بیارم)۷۸( .
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1یک نکته ی کلیدی وجود دارد ،اگر آن را متوجه شوید یم دانید
ن
تناقض در ن
بی این آیات وجود ندارد:
-به دقت آیه ی ذکر شده در قسمت «الف» را بخوانید...
-در آنجا خداوند متعال یم فرماید ،بجز ررسک هرگنایه را که بخواهم
یم بخشم
یعن هر گنایه انجام دهیم ،بدون-منظور بخشش بدون توبه است ،ن
ِ
انجام توبه« ،احتمال» بخشیده شدنش وجود دارد...
ر
بخشیس -اما برای ررسک« ،حتما» باید «توبه» صورت پذیرد ،وگرنه
در کار نخواهد بود.
.2حال ،آیه ی قسمت «ب» را بخوانید ،مشخص است که نبن
پرسن« ،توبه» کردند و خداوند متعال ن
نی توبه ر ارسائیل بعد از گوساله
ی آنان را پذیرفت.
-یم دانم اسالم ن
ستیان با مطالعه ی ترجمه ی آیه یم گویند ،کجاست
کلمه ی توبه؟ ما آنچه داخل پر ر ن
انی باشد را قبول نداریم ،چون حرف
85
خودتان است ...یم گوییم ،به آیه ی 54سوره ی مبارکه ی بقره مراجعه
ر ً
پرسن ،اشاره شده نمایید ،در آنجا ضاحتا به توبه ی بعد از گوساله
است.
مطالن که بیان شد تفاوت دارد ،چون ی .3بحث آیه ی قسمت «ج» با
حضت ابراهیم (ع) در مقام استدالل و مناظره این کار را انجام داده ن
است ...نه اینکه ستاره پرست و ماه پرست شود!
وقن به نمرودیان یم فرمود :من خورشید را یم پرستم که از ماه بزرگ ری
-ر
و نور نای تر است ،اما هنگام غروب یم فرمود این هم که افول پیدا کرد!
خدای نیست ...این سخن نویع استدالل و درگی کردن ی پس شایسته ی
مخاطب است..
-ممکن است اسالم ن
ستیان بگویند ،از کجا معلوم برای مناظره این کار
پیامیان (علیهم السالم) موحد ترین انسان
آنجای که ی
ی را کرد؟ یم گوییم از
ر
پرسن مبارزه کرده برسیت بوده اند و همیشه با ررسک و بت های تاری خ ر
ن
چنی آدیم یم بود (که شما یم گویید) هرگز حضت ابراهیم(ع) اگر اند ،ن
چنی جایگایه برسد( ...در حایل که ییک از بزر ر
گیین ن نیم توانست به
پیامیان باشد ...بت شکن بزرگ تاری خ -عیل نبینا و علیه صلوات و ی
السالم)-
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که خداوند یم فرمود ررسک را با توبه هم نیم بخشم ...و در آیه ای
دیگر یم فرمود من ررسک را بعد از توبه بخشیدم...ویل آیا این گونه است؟
خی...
86
***
پاسخ:
الف)
ی َّل ْم َي ْر َح ْم َنا َرُّب َنا َو َي ْغ ِفرْ
َول َّما ُس ِق َط نف أ ْي ِديه ْم َو َرأ ْوا أ َّن ُه ْم َق ْد َض ُّلوا َق ُالوا ل ِ ن
ِ ِی
َ َ َ ُ َ َّ َ ْ َ
ارسين ﴿اعراف﴾149/ لنا لنكونن ِمن الخ ِ ِ
و هنگایم که حقیقت به دستشان افتاد و دیدند گمراه شدهاند ،گفتند:
ً
«اگر پروردگار ما ،به ما رحم نکند و ما را نیامرزد ،قطعا از زیانکاران خواهیم
بود».
ب)
87
َق ُالوا لن َّن ْ َی َح َعل ْيه َعاكف نَ
ی َح رَّ ٰن َي ْر ِج َع ِإل ْي َنا ُم َ ٰ
ویس ﴿طه﴾91/ ِ ِ ِ ی
[اما آنان به هارون] گفتند« :ما یکرسه در پرستش آن [گوساله]
خواهیم بود ،تا مویس به سوى ما بازگردد».
ج)
َ ال َفإ َّنا َق ْد َف َت َّنا َق ْو َم َك من َب ْعد َك َوأ َض َّل ُه ُم َّ َق َ
الس ِام ِر ُّي ﴿ ﴾85ف َر َج َع ِ ِ
ُ
ْ َ ْ ْ َ ُّ ْ َ ْ ً َ َ ً ُ ْ َ َ َ َ ً َ ْ َ َ ْ ِٰ َ
ویس ِإیل قو ِم ِه غضبان أ ِسفا ۚ قال يا قو ِم ألم ي ِعدكم ربكم وعدا حسنا ۚ ُم َ ٰ
ُ َ ْ ُْ دت ْم أن َيح َّل َعل ْي ُك ْم َغ َض ٌ َ َ َ َ ْ ُ ُ ْ َ ْ ُ ْ َ ُّ
ب رمن َّ رربك ْم فأخلفتم ِ أفطال عليكم العهد أم أر
َ َْ َ َّ َ َ ْ َ ْ َْ َ ُ
َّم ْو ِع ِدي ﴿ ﴾86قالوا َما أخلفنا َم ْو ِعدك ِب َمل ِكنا َول ٰـ ِكنا ُح رملنا أ ْوز ًارا رمن ِزين ِة
ً َّ ُ ً َ ْ اها َفك َ ٰذ ل َك أ ْل رَف َّ َْ ْ ََ َ َْ َ
الس ِام ِر ُّي ﴿﴾87فأخ َر َج ل ُه ْم ِع ْجل َج َسدا له ِ القو ِم فقذفن
َ َّ ََ ویس َف َن ِ َ ُخ َو ٌار َف َق ُالوا َه ٰـ َذا إل ٰـ ُه ُك ْم َوإل ٰـ ُه ُم َ
یس ﴿ ﴾88أفل َي َر ْون أَل َي ْر ِج ُع ی ٰ ِ
َ َ ْ َ َ ُ ْ َ ُ ُ ً ْ ْ َ ْ ً َ َ َ ْ ُ ُ ْ نَ ِ ًّ َ َ َ ْ
ِإلي ِهم قوَل وَل يم ِلك لهم ضا وَل نفعا ﴿ ﴾89ولقد قال لهم هارون ِمن
ُ َ ن ُ َ َّ َ َّ ُ ُ َّ ْ َ ٰ ُ َ َّ َّ َ ُ ُ ْ َْ ُ َ َ
وی وأ ِطيعوا قبل يا قو ِم ِإنما ف ِتنتم ِب ِه ۖ و ِإن ربكم الرحمـن فات ِبع ِ ی
أ ْم ِري﴿طه﴾90-85/
[خدا] فرمود« :ما قوم تو را بعد از [آمدن] تو آزمایش کردیم ،و سامرى
شگمی و اندوهناک به سوى قوم ن آنها را گمراه کرد )۸۵( ».پس مویس خ
خود بازگشت [و] گفت« :اى قوم من! آیا پروردگارتان به شما وعدهاى
مدت ر ن ّ
[رفی من] بر شما نیکو نداد [که تورات را بر شما فروفرستد]؟ آیا
ن
طوالی شد؟ یا اینکه یمخواستید خشیم از پروردگارتان بر شما فرود آید،
ّ
: !
که از وعدهی من تخلف کردید؟ » ([ )۸۶مردم به مویس] گفتند «ما
بارهای [گران]
ی به میل و ارادهى خود با وعدهی تو مخالفت نکردیم ،بلکه
قوم [فرعون] بر دوش ما نهادند ،پس ما آنها را [در آتش] از زیورآالت ِ
چنی [طرح] افکند)۸۷( ».پس ن سامرى ن
[نی] این ِ افکندیم ،آنگاه
88
[سامرى] براى آنها پیکر گوسالهاى پدید آورد که بانگ گاو داشت .آنگاه
[با پیوانش] گفتند« :این خداى شما و خداى مویس است!» پس سامرى
[پیمان خدا و همه تعلیمات مویس را] فراموش کرد )۸۸( .آیا نیمبینند
ن
پاسچ ندارد ،و که [این گوساله ،هنگایم که آن را یمخوانند ]،برایشان
مالک سود و ن
زیای براى آنها نیست؟! ( )۸۹و البته هارون پیش از این به
ً
آنان گفته بود« :اى قوم من! شما قطعا با آن [گوساله] ،مورد آزمایش
قرار گرفتهاید و همانا پروردگار شما[ ،خداوند] رحمان است ،پس از من
پیوى کنید و دستور مرا اطاعت نمایید)۹۰( ».
د)
َ ُّ َ َ ْ َ َ َ َ ُ
ال َيا ه ُارون َما َمن َعك ِإذ َرأ ْيت ُه ْم ضلوا ﴿طه﴾92/ ق
[هنگایم که مویس بازگشت ]،گفت :اى هارون! ن
زمای که دیدى آنان
گمراه شدند ،چه ن
چی تو را بازداشت
ر)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1تمام تالش و تقالی شبهه افکن ،به اینجا رسیده که بگوید طبق
حضت مویس فرموده هارون تو در آیه ی ذکر شده در قسمت «د» ،ن
چنی ن
چیی در آیه وجود ندارد! و ن گناه ررسیک بوده ای! «در حایل که
حضت مویس سوال یم پرسد!». ن
89
حضت مویس(ع) سوایل است ،نه-کامال واضح است که جمله ی ن
حضت حضت هارون (ع) برای ن
خیی! و اگر ادامه ی آیات را بخوانید ،ن
ی
مویس (ع) ماجرا را توضیح یم دهد.
ن
همی آیات) .2در آیه ی 94از سوره ی مبارکه ی طه (ادامه ی
حضت هاورن (ع) یم فرماید :اگر با آنها مبارزه یم کردم ،یم ترسیدم ن
حضت مویس (ع) قبل بی آنها تفرقه انداخته ای ...چون قبال ن
بگوی در ن
ی
رفی به او فرموده بود ،در میان قومم اصالح گری کن (اعراف،)142/ ر
از ن
ن
همچنی یم فرماید نزدیک بود مرا بکشند (اعراف ...)150/لذا بیگنایه
خود را ثابت یم کند.
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
حضت هارون (ع) یی گناه است،دارد ،که خداوند در یک آیه یم فرمود ن
ن
چنی و در یک آیه ی دیگر بیان یم فرمود گناهکار است ...در حایل که
ن
چیی در آیات وجود ندارد...
***
الف)
َف َن َب ْذ َن ُاه ب ْال َع َراء َو ُه َو َسق ٌ
يم ﴿صافات﴾145/ ِ ِ ِ
پس او را در حایل که بیمار بود ،به ن
زمی خشیک افکندیم.
ب)
وم ﴿قلم﴾49/ َّل ْو ََل أن َت َد َارك ُه ن ْع َم ٌة رمن َّ رربه ل ُنب َذ ب ْال َع َراء َو ُه َو َم ْذ ُم ٌ
ِ ِ ِ ِ ِ
ً اگر رحمت و ن
لطف از سوى پروردگارش او را در نیافته بود ،قطعا
نکوهش شده به صحر یای ییگیاه افکنده یمشد.
پاسخ:
ن
تناقض وجود ندارد...
.1طبق آیات ررسیفه دو نوع افکندن (رها کردن در ساحل) داریم:
نوع اول« :افکنده شدن به خشیک» یا «به ساحل رسیدن» ،به صورت
«بخشیده نشده» و «دور مانده از رحمت الیه» (در ن
مکای خشک و یی
گیاه)
91
نوع دوم« :افکنده شدن به خشیک» یا «به ساحل رسیدن» ،به
صورت «بخشیده شده» و «مشمول لطف خداوند قرار گرفته» (در
ن
مکای که گیاه وجود داشت)
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
دارد ،که خداوند در یک آیه یم فرمود او را به ساحل «رساندیم» ،و در
92
ن
چنی مواردی آیه ای دیگر یم فرمود او را به ساحل «نرساندیم» ...ویل آیا
وجود دارد؟ خی...
***
.26موسی و انجیل؟
شبهه:
مسیح بیش از ۱۰۰۰سال بعد از مویس به دنیا آمد اما در (سوره ۷
آیه )۱۵۷هللا در مورد انجییل که به مسیح داده شده است با مویس
صحبت میکند.
پاسخ:
الف)
ند ُه ْم فنَ ً َ ُ َُ َ ُْ َّ َ َ َّ ُ َ َّ ُ َ َّ َّ ْ ُ ر َّ َّ
ِی ال ِذين يت ِبعون الرسول الن ِی ین اِل ییم ال ِذي ي ِجدونه مكتوبا ِع
اه ْم َعن ْال ُمنكر َو ُيح ُّل ل ُهمُ َ ََْ ُ ُ ْ َ ْ َُُْ ُ َّ ْ َ َ ْ
ِ ِ ْ َ ْ َِ وف وينه يل يأمرهم ِبالمعر ِ نج ِ
التور ِاة و ِاْل ِ
ْ َ َّ ْ
َ ُ َ ر ُ َ ْ ُ َ َ َ َ َ َ ُ َ ُْ ْ ْ َ ُ َّ
ضه ْم َواِلغل َل ال ِ ر ین كانت ات ويحرم علي ِهم الخب ِائث ويضع عنهم ِإ ِ الط ري َب
ُ َ َ َ ُ ُّ َ َّ ُ َ َ َ َّ ُ ُ َ َ َ ُ ُ َ َّ َ ْ ْ َ َّ َ َ ُ
علي ِهم ۚ فال ِذين آمنوا ِب ِه وعزروه ونضوه واتبعوا النور ال ِذي أ ِنزل معه ۙ
ُ ٰ َ ُ ُ ُْْ ُ َ
/
أولـ ِئك هم المف ِلحون ﴿اعراف ﴾157
پیامی ّایم پیوى یمکنند ،کیس که صفاتش آنها که از فرستاده [خدا] ،ی
را در تورات و انجییل که نزدشان است ،یمیابند ،و آنها را به معروف
پاکیهها را براى آنها حالل یمشمرد، دستور یمدهد و از منکر باز یمدارد ،ن
93
های را که بر آنها بود، ن
ناپاکها را تحریم یمکند ،و بارهاى سنگی و زنجی ی
[از دوش و گردنشان] بر یمدارد .آنها که به او ایمان آوردند و حمایتش
کردند و یاریش نمودند و از نورى که با او نازل شده ،پیوى کردند ،آنان
رستگارانند)۱۵۷( .
ب)
ن
تناقض وجود ندارد...
اصال این مبحث چه ربیط به تناقض دارد!
حضت مویس(ع) نیست ،تا با فاصله ی میان .1این آیه خطاب به ن
حضت عییس (علیهم السالم) تناقض ایجاد کند! حضت مویس و ن ن
94
بحث ما این مبحث را به صورت کامل تر برای ر
برسیت ارائه یم دهد و
چون رسول اکرم (صیل هللا علیه و سلم) مبعوث شده است ،ایمان به
ن
معرف یم نماید ...ر
حن اگر به آیه ی بعدش ایشان را هم جزو این ررسوط
نگاه کنید ،باز بحث رسول اکرم (صیل هللا علیه و سلم) مطرح یم شود...
ن
ستیان ،این را متوجه نشده اند و تصور یم کنند ،هنوز .3اما اسالم
حضت مویس (ع) ادامه دارد... بحث خداوند و ن
کالم آخر:
حضت مویس (ع) یم گفت حن اگر خداوند متعال این موارد را به ن
ر
هم مشکیل ایجاد نیم شد ...آن موقع یم گفتیم این بیانات ی
خیی بوده
پیامی خود را از آن مطلع نموده است.
ی از آینده و خداوند متعال
ویل همانگونه که گفتیم ،این موضوع ربیط به تناقض ندارد! و معلوم
نیست چرا آن را در لیست نادرست خود ذکر کرده اند!
***
میشوند؟
شبهه:
آری (سوره ۲۴آیه )۵نه (سوره ۲۴آیه .)۲۳
95
پاسخ:
الف)
یَوه ْم َث َم ِان نَ َّ َ َ ْ ُ َ ْ ُ ْ َ َ ُ َّ ْ َ ْ ُ ْ َ َ ُ َ َ َ َ ْ ُ ُ
ات ثم لم يأتوا ِبأربع ِة شهداء فاج ِلد وال ِذين يرمون المحصن ِ
ون ﴿ ﴾4إ ََّل َّالذ َ ُ
َ ْ َ ً ََ َْ َُ ُ ْ َ َ َ ً َ ً َ ٰ َ ُ ُ َْ ُ َ
ين ِ ِ اسق
جلدة وَل تقبلوا لهم شهادة أبدا ۚ وأولـ ِئك هم الف ِ
ور َّرح ٌ َ ْ َ ٰ َ َ ْ ُ َ َّ َّ
الل َه َغ ُف ٌ َت ُ
يم ﴿﴾5 ِ ن إِ ف وا حل صأو كل ذ
ِ ِدع ب ن مِ وااب
کسای که نسبت زنا به زنان پاکدامن یمدهند و چهار شاهد ن و
نیمآورند ،پس هشتاد تازیانه به آنان بزنید و گوایه آنان را هرگز نپذیرید،
کسای که پس از آن [تهمت زدن ]،توبه ن که آنان همان فاسقانند )4(.مگر
ً
جیان برآیند ،که قطعا خداوند آمرزنده و مهربان کنند و در مقام اصالح و ی
است)۵( .
ب)
الد ْن َيا َو ْاْل ِخرةَ
ْ ُ ْ َ ُ ُ ن ُّ
ات ل ِعنوا ِ یف
َْ َ
ات الغ ِافل ِت المؤ ِمن ِ
َّ َّ َ َ ْ ُ َ ْ ُ ْ َ َ
ِإن ال ِذين يرمون المحصن ِ
ِ َ ُ ْ ََ
/ ٌ َ
ولهم عذاب ع ِظيم ﴿نور ﴾23 ٌ
شدت ایمان از ی ر ّ ن
عفن] ی [از که ا
ر باایمان کدامن پا زنان که کسای
ّ
خیند ،متهم به فحشا کنند ،در دنیا و آخرت از رحمت الیه دورند و یی ی
عذای بزرگ است. براى آنان ی
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
96
.1به این جمالت ساده توجه بفرمایید:
-کیس تهمت بزند ،اما توبه کند ،بخشیده یم شود(قسمت «الف»)
-کیس که تهمت بزند ،اما توبه نکند ،بخشیده نیم شود (قسمت
«ب»)
ً
.2آیات ررسیفه ی ذکر شده ،ض
احتا ن
بی این دو حالت تفاوت قائل
شده اند ،اما فرد تناقض جو؛ «قید توبه» را در نظر نگرفته است.
.3یک نکته ی مهم :تهمت فحشا حق الناس است و باید عالوه بر
توبه در پیشگاه خداوند ،رضایت فرد را هم کسب کرد ...توجه بفرمایید
«جیان» سخن گفته شده است... در آیه ی ،5از «اصالح» و ی
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که خداوند متعال قید توبه را ذکر نیم کرد و یکبار یم فرمود
بخشیده یم شوند و بار دیگر یم فرمود بخشیده نیم شوند ...ویل آیا این
گونه است؟ خی...
***
الف)
ْ َ َ َ ُ َ َ َ ر َ َّ َ ْ ُ
وی ِكتابه وراء ظه ِرِه ﴿انشقاق﴾10/ وأما من أ ِ ی
و ّاما هر کس کارنامهاش از پشت رس او داده شود.
ب)
َ َْ ْ ُ َ ن ََُ ُ َ َْ َ َ َّ َ ْ ُ ر َ َ َ ُ
وی ِكتابه ِب ِشم ِال ِه فيقول يا ليت ِ ین لم أوت ِكت ِابيه وأما من أ ِ ی
﴿الحاقه﴾25/
و ّاما آن که کارنامهاش به دست چپش داده شود ،یمگوید :اى کاش
کارنامهام را به من نیمدادند
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
وقن دو امر متضاد در مقابل یکدیگر قرار گرفتند ،آن موقع یم .1ر
توانیم از «تناقض» یا «یکدیگر را نقض کردن» سخن بگوییم ...مثال
بگویم من هم چاق هستم و هم الغر ،این تناقض است ...اما اگر بگویم
98
ن
تناقض رخ نداده است ...چون دو من هم چاق هستم هم قد بلند ،هیچ
امر متضاد را بیان نکرده ام...
.2در آیات فوق یکبار از دادن نامه ی اعمال به دست چپ ،سخن
گفته شده است و یک بار به تحویل دادن از پشت رس ...این موارد
متضاد هم نیستند ،که نام تناقض را بر آن بگذاریم ...و خییل راحت یم
توان گفت ،نامه ی اعمال جهنمیان از پشت رس به دست چپشان داده
یم شود...
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که خداوند یک بار یم فرمود نامه ی اعمال جهنمیان به دست چپ
شان داده یم شود و یک بار یم فرمود به دست راست شان ...یا یک بار
یم فرمود نامه ی عمل جهنمیان از روبرو به آنها داده یم شود و یک بار
دیگر یم فرمود از پشت رس ...آن موقع یم توانستیم بگوییم تناقض وجود
چنی مواردی دیده یم شود؟ خی...ن دارد ...ویل آیا
***
99
متکی ن
آنها به آدم سجده کردند مگر ابلیس ،ابلیس نافرمای کرد و او بسیار ی
است (سوره ۲آیه .)۳۴
پاسخ:
الف)
َ ْ ْ ُ َ َ َ ُ َ
َيخافون َرَّب ُهم رمن ف ْو ِق ِه ْم َو َيف َعلون َما ُيؤ َم ُرون ۩ ﴿نحل﴾50/
و از پروردگارشان که حاکم بر آنهاست ،یمترسند و آنچه را که به آنان
فرمان داده شده ،انجام یمدهند.
ب)
َ َ َ َ َ ُ َّ ْ َ َ ٰ َ ْ َ ْ َ َ َ َ ْ ُ ُ َ ْ َُْ ْ ََ
و ِإذ قلنا ِللمل ِئك ِة اسجدوا ِْلدم فسجدوا ِإَل ِإب ِليس أ یی واستك یی وكان
َ َ ْ
/
ِمن الك ِاف ِرين ﴿بقره ﴾34
ی
و هنگایم که به فرشتگان گفتیم« :براى آدم سجده کنید ».همیک
تکی کرد ،و از کافران گردید. سجده کردند .جز ابلیس که رس باز زد و ّ
ی
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1عجیب است کیس که یم خواهد از قرآن اشکال بگید و به زعم
خود! چنان بر قرآن مسلط شده که در آن تناقض!! پیدا کرده ،نیم داند
100
که شیطان یک جن است ،نه یک مالیکه!!! خداوند متعال در آیه ی
50سوره ی مبارکه ی کهف یم فرماید:
ََ َ ْ َ َ َ َ َ ُ َّ ْ َ َ ُ ْ َُْ ْ َ
يس كان ِم َن ال ِج رن فف َسق َو ِإذ قلنا ِلل َمل ِئك ِة ْاس ُجدوا ِْلدم فسجدوا ِإَل ِإب ِل
وی َو ُه ْم ل ُك ْم َع ُد ٌّو ۚ ب ْئ َ َ َ َّ ُ َ
ون ُه َو ُذ ررَّي َت ُه أ ْول َي َاء من ُد ن َع ْن أ ْمر َ ر
س ِ ِی ِ ِ ذخِ تت ف أ ۗ هِ ب
ر
َّ ِ نَ َ َ ً
ِللظ ِال ِمی بدَل
و[یاد کن] هنگایم که به فرشتگان گفتیم« :براى آدم سجده کنید».
پس همه جز ابلیس سجده کردند! او از ّ
جن بود و از فرمان پروردگارش
رس برتافت .آیا [با این حال] او و نسل او را به جاى من رسپرستان خود
یمگیید؟ در حایل که آنان دشمن شمایند! ستمگران بد ن
چیى را به جاى
خدا برگزیدند!
خطاب صورت گرفته به فرشته ها شامل یک جن هم شده ِ .2چرا
است؟ چون شیطان آنقدر عبادت کرده بود که به لحاظ «مقایم» ،هم
سطح فرشته ها شده بود.
ن ً
-خداوند ضاحتا یم فرماید شیطان یک جن است ،اسالم ستیان
ن
نافرمای کند! نوشته اند ،چطور یک فرشته یم تواند
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
ن
نافرمای نیم کنند ،و در دارد ،که خداوند در جا یی یم فرمود فرشته ها
ن
معرف یم کرد ...ویل آیا این جای دیگر شیطان را هم به عنوان فرشتهی
گونه است؟ خی...
***
101
.30تناقضی در (سوره 2آیه )97و (سوره 16آیات -101
)103
شبهه:
جیئیل یا روح القدس (سوره
چه کیس قرآن را بر محمد ویح میکند؟ ی
۱۶آیه )۱۰۲یا (سوره ۲آیه )۹۷؟
پاسخ:
الف)
آم ُنوا َو ُه ًدى َو ُب رْ َ
رسىٰ ت َّالذ َ
ين َ َّ ر َ ْ َ ر ُ َ ر َ
س ِمن ربك ِبالحق ِليثب
ُ ْ َ َّ ُ ُ ُ ْ ُ ُ
ِ ْ قل نزله روح القد ِ
ی ﴿نحل﴾102/ لل ُم ْسلم نَ
ِِ ِ
ُ ُ
بگو آن [قرآن] را روحالقدس از جانب پروردگارت به حق نازل کرده
کسای را که ایمان آوردهاند ،ثابت قدم و استوار گرداند و براى ن است ،تا
مسلمانان [مایهى] هدایت و بشارت باشد.
ب)
الل ِه ُم َص رد ًقا ِّل َما َب ْ ن
یَ َ َ ُ ًّ ِّ ْ َ َ َّ ُ َ َّ ُ َ ٰ َ ْ َ ْ َّ
قل من كان عدوا ل ِج ی ِیيل ف ِإنه نزله عیل قل ِبك ِب ِإذ ِن َ ْ ُ
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1ییک از دوستانم بنام احمد «امشب به خانه ی ما یم آید» ،سپس
وقت نشست یم گویم :به کیس که «امشب به خانه ی ما آمده» ،خوش
آمد یم گویم ...به نظر شما این خطاب به دوستم بوده؟ یا خی؟ ر
وقن
«کس دیگری به خانه ی ما نیامده» چرا باید کیس فکر کند این خطاب
در مورد او نیست؟
ً
«جیئیل (ع)» ویح را «آورده است» ،و ازی .2قرآن ضاحتا فرموده
جای دیگر یم فرماید «روحکس دیگری برای ان کار نام ینیده است...در ی
القدس» آن را «آورده است»؟ حال چه دلییل وجود دارد که بگوییم
منظورش کس دیگری است؟
تناقض در ن
بی این آیات وجود ندارد. ن .3پس هیچ
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
پیامی
ی جیئیل ویح را بر قلب
جای یم فرمود ،فقط یدارد ،که خداوند در ی
103
جای دیگر یم فرمود یک مالیکه ی دیگر ویح را نازل کرده است و در ی
جیئیل هم از این عبارتحضت ی نازل کرده است ...در حایل که برای ن
جیئیل) ،لذا اگر روح
استفاده نشده است (و خداوند نفرموده فقط ی
ن
تناقض ایجاد نیم شد ...اما طبق القدس فرد دیگری هم باشد هیچ
جیئیل است ...و هیچ حضت یدالییل که ذکر کردیم ،روح القدس همان ن
ن
تناقض در آیات ذکر شده وجود ندارد.
***
پاسخ:
الف)
الل ِه ُم َص رد ًقا ِّل َما َب ْ ن
یَ َ َ ُ ًّ ِّ ْ َ َ َّ ُ َ َّ ُ َ ٰ َ ْ َ ْ َّ َ
قل من كان عدوا ل ِج ی ِیيل ف ِإنه نزله عیل قل ِبك ِب ِإذ ِنْ ُ
َ ن َ َ ْ َ ُ ً َ ُ رْ َ ٰ ْ ُ ْ
/
يدي ِه وهدى وبرسى ِللمؤ ِم ِنی ﴿بقره ﴾97
[یهود یمگویند« :چون فرشتهاى كه ویح بر تو نازل یمكندِ ،ج ییئیل
است ،ما به تو ایمان نیمآوریم ]».بگو« :هر كه دشمن ِج ییئیل باشد [در
حقیقت دشمن خداست] ».چرا كه او به فرمان خدا ،قرآن را بر قلب تو
104
ن
پیشی را تصدیق یمكند و ن
آسمای آی] كه كتب نازل كرده است[ ،قر ن
مایهى هدایت و ِبشارت براى مؤمنان است.
ب)
َ َْ َ َ ُ َّ َّ ُ َ َ َّ ْ َ ً
َو ِإذا َبدلنا َآية َّمكان َآي ٍة ۙ َوالل ه أ ْعل ُم ِب َما ُي ن نری ُل قالوا ِإن َما أنت ُمف ر ٍی ۚ َب ْل
َ َْ ُ َ
أك ر ُیه ْم َل َي ْعل ُمون ﴿نحل﴾101/
و هرگاه آیهاى را [که دربردارنده حکم جدیدى است] جایگزین آیهاى
کنیم ،و خداوند به آنچه نازل یمکند ،داناتر است ،مخالفان یمگویند:
تبدیل ار
رس [ا شان ر
بیشی بلکه نیست]، ن
[چنی » ! یگمان تو دروغ ن
باف
ِ ی
احکام را] نیمدانند.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
ن
آسمای دیگری هم از .1آیه ی اول تصدیق یم نماید که کتاب های
جانب خدا آمده است....
.2آیه ی دوم بحث ناسخ و منسوخ است ،اگر بخواهیم به صورت
آی را توضیح دهیم ،خواهیم گفت:بسیار ساده این قاعده ی قر ن
-بنا بر « ررسایط و احوال» ن
بریح از اجتماعات خداوند حکیم را به آنها
زمای ،این گونه صالح یم بیند که حکم مدنظریم دهد ،اما بعد از مدت ن
را «عوض» کند...
105
-نه اینکه (العیاذ باهلل) خداوند از حرف خود پشیمان شده باشد!
خی ...بلکه ررسایط جدیدی (در آن جامعه) پیش آمده و خداوند منان،
حکیم درخور با آن ررسایط صادر یم کند.
جالن برای فهم این موضوع ذکر کرده اند ،مثال یم
-علما مثال های ی
جنی در شکم مادر از طریق ناف مادرش تغذیه یم نماید ،سپس ن فرمایند
وقن متولد شد این غذا منسوخ یم شود و از شی مادر تغذیه یم نماید، ر
ن
سنگی تری خواهد بعد از دو سال این غذا هم منسوخ یم شود و غذاهای
خورد و ...آیا یم توان گفت شی خوردن نوزاد در سال اول زندگیش اشتباه
غذای احتیاج داشته است، ن
چنی بوده است؟ خی ...او در آن زمان به
ی
سپس شی «منسوخ» یم شود و غذای دیگری به عنوان «ناسخ»
جایگزین یم گردد.
-حال به جز ررسایط و احوال ،حکمت های دیگری هم در پشت این
وقن یم خواهد نکته ای را به مردم آموزش عمل الیه قرار دارد ،مثال ر
دهد ،یا اینکه عده ای را آزمایش کند تا واکنش آنها سنجیده شود و...
.3حال شبهه افکن ،بدون در نظر ر ن
گرفی قاعده ی فوق ،تصور یم
رن
نداشی» یا «تکذیب میله ی «قبول کند «جایگزین کردن احکام» به ن ن
کردن» احکام گذشته است ،خی ...خداوند متعال آن زمان این احکام را
مناسب یم دانسته است و جایگزین کردن احکایم دیگر برای اهداف
دیگری است نه تکذیب آنها...
وقن آیه ی ذکر شده در قسمت «الف» یم فرماید قرآن تصدیق -ر
ن
پیشی است ،سه نکته را در نظر داشته باشید: کننده ی کتاب های
نکته ی اول :قرآن تایید کننده ی منشاء الیه آنهاست
106
نکته ی دوم :قرآن تصدیق یم کند که آن زمان این احکام وجود داشتند
ر
توضیحای که ذکر شد) (ویل بعدها منسوخ شدند/طبق
نکته ی سوم :قرآن تایید کننده ی امور صحیح آنهاست ،نه تح ر
ریفای
بخاطر هوا و هوس افراد به آنها راه یافته است.
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
ن
آسمای گذشته را تصدیق یم دارد ،که قرآن یک بار یم فرمود کتاب های
نمایم و یک بار دیگر یم فرمود ،آنها را تکذیب یم نمایم و هیچ کتاب
دیگری نیامده است! ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
پاسخ:
این شبهه را ن
نی قبال پاسخ داده ایم ،ویل پاسخ خالصه ای را در اینجا
هم تقدیم یم کنیم ،ابتدا به خدمت آیه ی ررسیفه یم رسیم:
107
الف)
ْ ُ َ َ َ ْ َ ْ ُ َّ ُ ْ َ ُ ُ َ َّ َ ُ َ ِّ ُ ُ َ رَ ٌ ِّ ُ َّ
رس ۗ ل َسان ال ِذي ُيل ِحدون ِإل ْي ِهولقد نعلم أنهم يقولون ِإنما يعلمه ب
ْ َ ٌّ َ َ ٰ َ َ ٌ
ان َع َر ٌّی ُّمب نٌ
ی ﴿نحل﴾103/ ِی ی ِ یم وهـذا ِلس
أع ج ِ ی
ً
«یقینا ر
برسى آن [قرآن] را و البته ما یمدانیم که مخالفان تو یمگویند:
به او یمآموزد[ ».این گونه نیست ،زیرا] زبان کیس که [این قرآن را] به او
عری
عری است ،در حایل که این [قرآن] به زبان ی ِ نسبت یمدهند ،غی ی
فصیح و روشن است.
ب)
قض وجود ندارد...تنا ن
«عری
ی «عری روشن وگویا» و نیم فرماید
ی .1آیه ی ررسیفه یم فرماید،
ی این دو حن یک کلمه ی غی عری» هم در آن وجود ندارد ،ب ن که ر
ی
همی جا تناقض رفع یم شود.ن موضوع تفاوت وجود دارد ،پس از
ن
عری که عرب زبان ها عری روشن و گویا چیست؟ یعن ی .2منظور از ی
احن آن را متوجه یم شوند ،و آشکارا مفاهیم را منتقل یم کند. به ر ر
.3کلمات غی ی
عری از مدت ها قبل به این زبان راه یافته است و جزوی
عری شده اند ...البته این امر کامال طبییع است ،در زبان هایاز زبان ی
ر
حالن وجود دارد. ن
چنی دیگر هم
ر
عری برای ارسال کتابش استفاده یم فرماید، .4وقن خداوند از زبان ی
طبعا از کلمات همان زبان هم استفاده یم کند ...حال این کلمات چه
ریشه ای دارند ،بحث دیگری است ...مهم آن است که االن جزوی از
108
عری شده اند ...و شاعران عرب قبل از ظهور اسالم از این کلمات زبان ی
استفاده کرده اند و آن را جزو زبان خود پنداشته اند.
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
عری در قرآن وجود دارد ،که اوال :خداوند یم فرمود هیچ کلمه ی غی ی
ً
ثانیا ر
وقن آیه فرموده این کتاب به زبان ندارد و در آن وجود یم داشت...
روشن(مبی) فرستاده شده ،کلمات غی ن
مبین در آن یم بود ،مثال ن عری
ی
ر
خداوند از کلمای استفاده یم کرد که عرب ها آن را متوجه نیم شدند...
ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
الف)
َّ ُ ی ﴿ ﴾192ب ِل َس ٍان َع َر ٍّی ُّمب ن
ی ﴿َ ﴾195و ِإنه ل ِ ن یف يل َر رب ْال َعالم نََوإ َّن ُه ل َت ن نی ُ
ِی ی ِ ٍ ِ ِ ِ َ ُ ِْ
ی ﴿ ﴾196 َ زُبر اِلول ن
َّ
ِ ِ
يل ﴿شعرا-195-192/ أ َول ْم َي ُكن َّل ُه ْم َآي ًة أن َي ْعل َم ُه ُعل َم ُاء َب نن إ ْ َِ
رسائ َ
ِی ِ
﴾196-197
ّ
و البته این [قرآن] فرستاده پروردگار جهانیان است[ )۱۹۲( .این قرآن]
[خی] آن در کتابهاى عری روشن [و گویا نازل شده )۱۹۵( ]،و ی به زبان ی
پیشی آمده است )۱۹۶( .آیا این که دانشمندان نبنارسائیل از ن ن
[آسمای]
مرسکان نشانهاى نیست؟! ()۱۹۷ آن اطالع دارند ،براى ر
ب)
ن
تناقض وجود ندارد...
اصال این چه ربیط به تناقض دارد! چون ما در شبهه ی قبل توضیح
دادیم ،ن
مبی به چه معناست...
.1باید توجه نمود« ،بحث قرآن»« ،رسالت رسول اکرم (ص)» و
«دین آخر» در کتاب های گذشته وجود دارد ،نه اینکه «خود قرآن» در
چنی ن
چیی رخ میداد ،چرا آنها اسمشان ن داخل انجیل یا تورات باشد! اگر
تورات و انجیل بود! آنها هم نامشان قرآن یم بود!
110
.2شبهه افکن آیه ی 197را ننوشته ،ویل ما خودمان اضافه کردیم،
ببینید یم فرماید دانشمندان نبن ارسائیل از آن «اطالع دارند» و ننوشته،
ً
قبال «خوانده بودند»! آن را
همی پیش فرضن .3مشاهده یم فرمایید که شخص تناقض جو! با
ن
چنی نادرست ،بحث تسلسل را مطرح کرده است ،در حایل که اصال
ن
معرف نماید! ن
چیی وجود ندارد تا تسلسل شود و هرکتاب ،کتاب قبیل را
کالم آخر:
ن
ستیان اصال این شبهه ربیط به مقوله ی تناقضات ندارد ...و اسالم
مبن بر وجود تسلسل را مطرح کنند که زمای یم توانستند ادعای خود ن ن
هر بار مطالب با همان سبک و سیاق و زبان نوشته یم شد و آیات به
کن شده ،به کتاب قبل از خود ارجاع داده یم شد ...ویل صورت کامال ر
آیا این گونه است؟ خی ...و مشاهده یم کنید که تفاوت زیادی وجود
دارد!...
ناگفته نماند ،وجود مطالب تکراری به این خاطر است که رسالت
ن
همچنی بیانگر این همه ی انبیاء توحید و معاد و نبوت بوده است...
است که همه از جانب هللا متعال مبعوث شده اند (یک منشاء دارند)...
ویل تفاوت های زیادی به لحاظ زبان ،احکام ،محتوی و ...در ن
بی این
ر
تحریفای که وارد انجیل و تورات شده کتاب ها وجود دارد( ...فارغ از
است)...
***
111
.34آیا تورات مثل قرآن است یا نیست؟
شبهه:
مبن بر تحریف انجیل و تورات ،از یک طرف با ادعای مسلمانان ن
(سوره ۲آیه )۲۴و (سوره ۱۷آیه )۸۸و از طرف دیگر با (سوره ۲۸آیه
)۴۹و (سوره ۴۶آیه )۱۰در تضاد است.
پاسخ:
الف)
ُ ُ َ ر رْ َ ْ ر َّ َ َّ ْ َ َ ٰ َ ْ َ َ ْ ُ ْ َ ن ْ َ ُ ُ
و ِإن كنتم ِ یف ري ٍب مما نزلنا عیل عب ِدنا فأتوا ِبسورٍة من مث ِل ِه وادعوا
َ َّ ْ َ ْ َ ُ َ َ ْ َ ُ َ ن َ ْ ُ ُ َّ ُ َ َ َُ ر ُ
ون الل ِه ِإن كنتم ص ِاد ِقی ﴿ ﴾23ف ِإن لم تفعلوا ولن تفعلوا شهداءكم من د ِ
َ ْ َّ ْ ُ ُ َ َ ْ َ ُ َّ َ َّ ر َ ُ َ َّ
ُ َ َّ ُ
/
فاتقوا النار ال ِ ین وقودها الناس وال ِحجارة ۖ أ ِعدت ِللك ِاف ِرين ﴿بقره -23
﴾24
و اگر در آنچه بر بندهى خود [از قرآن] نازل کردهایم ،تردید دارید ،یک
سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را غی از خداوند ،بر این کار
دعوت کنید ،اگر راست یمگویید! ( )۲۳پس اگر این کار را نکردید ،که
هیمش مردم [گناهکار] و سنگها آتیس ربیسید که ن
هرگز نتوانید کرد ،از ر
هستند و براى کافران مهیا شده است)۲۴( .
ب)
112
ْ َ ٰ َ ْ ُ ْ َ َ ُْ َ َ ُْ ٰ نس َو ْالج ُّن َ
ُ ْ اج َت َم َ
ی ْ ن ُ َّ
آن َل يأتونِ رقال ا ذـ ه ل ثم
ِِ ِ ب وات أ ي ن أ یل ع ِ اْلِ ِت ع ْ قل ِ ِ
ل
ان َب ْع ُض ُه ْم ل َب َْ ْ َ
ض ظ ِه ًیا ﴿ارسا﴾88/ ٍ ع ِ ِب ِمث ِل ِه ولو ك
جن ،گرد آیند تا همانند این قرآن را بیاورند، بگو« :اگر [تمام] انس و ّ
عض پشتیبان و یاور دیگرى نیمتوانند مانندش را بیاورند ،هر چند كه ب ن
باشند».
ج)
الل ِه ُه َو أ ْه َد ٰى ِم ْن ُه َما أ َّتب ْع ُه إن ُك ُنت ْم َص ِاد ِق ن
یَ َّ ْ ر َ ُ ْ َ ُْ
ِ ِ ند
اب من ِع ِ
قل فأتوا ِب ِكت ٍ
﴿قصص﴾49/
د)
اه ٌد رمن َب نن إ ْ َِ
رسائيلَ َ َ َ َ َّ َ َ ْ ُ ْ َ ْ ُ ْ َ ُْ
ِی ِ ند الل ِه وكفرتم ِب ِه وش ِهد ش ِ قل أرأيتم ِإن كان ِمن ِع ِ
ْ َ َّ یل م ْثله َف َآم َن َو ْ
اس َت ْك یَ ْیت ْم ۖ إ َّن الل َه َل َي ْه ِدي ال َق ْو َم الظ ِال ِم ن
یَ َّ ُ َ
ِ ِ ِ ِ ٰ ع
﴿احقاف﴾10/
بگو« :اگر [این قرآن] از نزد خدا باشد و شما به آن کفر ورزید ،در
حایل که گوایه از نبنارسائیل ،بر همانند آن گوایه داده و ایمان آورده؛
ویل شما [همچنان] ّ
تکی ورزیدهاید ،آیا [عاقبت کار را] دیدهاید؟ خداوند
ی
قوم ستمگر را هدایت نیمکند».
113
ر)
ن
تناقض وجود ندارد...
ن
تناقض با ر
موضوعای» مطرح کرده که هیچ کدام .1شبهه افکن «
«موضوع تحریف شدن تورات» ندارد! مالحظه بفرمایید:
.2آیه ی قسمت «ب» و «الف» ،در مورد تحدی قرآن سخن یم
گویند ...که اگر فکر یم کنید از جانب خدا نیامده است ،یک کتاب مانند
حن یک سوره مانند آن بیاورید ...این موضوع چه ربیط به تحریف آن یا ر
شدن تورات دارد؟
.3آیه ی قسمت «د» ،طبق فرمایش تفاسی در مورد ایمان آوردن
پیامی(ص) یم فرماید
ی یک دانشمند یهودی سخن یم گوید ،و خداوند به
وقن از نبن ارسائیل شخض به الیه بودن قرآن مرسکان و کفار بگوید ،ر
به ر
گوایه یم دهد و شما هنوز کفر بورزید آیا این ظلیم نیست در حق
خودتان؟ خوب این چه ربیط به تحریف تورات دارد؟
.4اما آیه ی قسمت «ج» ،پاس نچ است به کفار قریش ...اگر به آیه
ی قبلش نگایه بیندازید ،آنها یم گویند :چه خوب میشد معجز رای که به
پیامی(ص) هم داده یم شد ...آیه در
ی حضت مویس (ع) داده شد ،به ن
جویای چون شما ،معجزاتن پاسخ به آنها یم فرماید :مگر آن زمان بهانه
حضت مویس(ع) را هم انکار نکردند؟ ن
بعد طبق فرمایش آیه :کفار شبهه ی دیگری مطرح یم کنند و یم
ن
پشتیبای گویند :تورات و قرآن هر دو کتاب جادوگری هستند و یکدیگر را
یم کنند ...و یم رسیم به آیه ی ( 49آیه ای که شبهه افکن آدرس داده
است) ،خودتان به قسمت «ج» مراجعه بفرمایید و بخوانید که خداوند
پیامی (ص) یاد یم دهد که در پاسخ به این شبهه بگوید :اگر راست یم
به ی
114
گویید و این ها کتاب سحر هستند...شما ی
کتای از جانب خدا بیاورید که
از تورات و قرآن هدایت بخش تر باشد...
ر
منافای با تحریف شدن تورات ندارد ...و خداوند نفرموده و این پاسخ
توانای هدایت گری
ی که تورات تحریف نشده است ...بلکه یم فرماید
ر
تحریفای به آن وارد شده است ویل دارد ...به هر حال درست است که
مطالن که در مورد توحید ،معاد
ی مطالب صحیچ هم در آن وجود دارد،
و نبوت سخن یم گویند ...و به سهم خود قدرت هدایتگری دارند...
برای مبحث تحریف شدن تورات آیات دیگری در قرآن وجود دارد و
ر
مستندای از خود تورات ن
نی ارائه شده است.
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
جای یم فرمود تورات تحریف شده است و دارد ،که خداوند متعال در ی
ن
چنی در ج یای دیگر یم فرمود ،تحریف نشده است ...که بیان شد،
مواردی که در تضاد با یکدیگر باشند در قرآن وجود ندارد.
فراموش نفرمایید دوستان ،تحریف شدن به معنای غلط بودن همه
یای مورادی است جانبه نیست ...بلکه به معنای دستکاری شدن و راه ی
که سخن خدا نیم باشد.
درسن در آن وجود دارد کهر ویل با وجود تحریفات ،باز هم امور
خداپرسن سوق دهد ...اما ر
وقن فرد وارد این ر منکران نبوت را به سمت
محدوده معنوی شد ،آن موقع یم تواند تحقیق کند و بداند که اسالم
115
ن
تحریف به آن راه نیافته است (و ر
کاملی همان یهودیت است و نسخه ی
ن
تحریف راه نخواهد یافت). ر
کوچکیین ن
تضمی قرآن، طبق
***
الف)
/ َ َّ َ ُ ً ن ْ َ َ ن َ ْ َ َ َّ ْ َ ُ َ ْ ُ
فنجيناه وأهله أجم ِعی ﴿ِ ﴾170إَل عجوزا ِ یف الغ ِاب ِرين ﴿شعراء -170
﴾171
پس او و تمام خاندانش را نجات دادیم )۱۷۰( ،مگر پی ن
زی که [زن
لوط بود و] در میان بازماندگان[ ،اهل عذاب] بود)۱۷۱( .
116
ب)
وهم رمن َق ْر َيت ُك ْم ۖ إ َّن ُه ْم ُأ َناسٌْ ُ ُ
جر خ أ وا
َ ُ
ال ق ن أ َل
َّ
إ ه م واب َق ْ َ َ َ
ان َج َو َ وما ك
ِ ِ ِ ِ ِ ِ
َ ََ
َيتط َّه ُرون ﴿اعراف﴾82/
چیى جز این نبود که گفتند« :اینها را از شهر و ویل پاسخ قومش ن
پاکدامن را یمطلبند [و ن آبادى خود بیون کنید که اینها مردیم هستند که
با ما هم صدا نیستند]!»
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1نویسنده ی شبهه ،چرا آیه ی 83سوره ی اعراف را هم ننوشته
است؟ به نضر مطالبش خواهد بود؟ اشکایل ندارد ما به جای او خواهیم
نوشت:
/ َ َ َ ْ َ ُ َ ْ ُ َّ ْ َ َ ُ َ ْ َ ْ َ
فأنجيناه وأهله ِإَل امرأته كانت ِمن الغ ِاب ِرين ﴿اعراف ﴾83
رهای بخشیدیم ،جز
[چون کار به اینجا رسید ]،ما ،او و خاندانش را ی
همرسش که با بازماندگان [در شهر] بود.
.2آیات قسمت «الف» را بخوانید ،سپس آیه ی درج شده در
قسمت «ب» را به همراه آیه ای که خودمان ذکر کردیم بخوانید ...آیا
ن ً ر
!
تفاوی یم بینید؟ واقعا کجاست تناقض مگر هر دو یک چی را نیم هیچ
گویند!
احیایم برای .3اما شبهه ساز در خط آخر نوشته است ،خداوند ر
پیامی قائل نیم شود ...پاسخ این است که در دادگاه هللا متعال
همرس ی
پاری بازی یی رنگ است ،هر کس طبق عمل خودش محاسبه حنای ر
117
پیامی الیه دلش با کفار بود و مورد عذاب قرار
ی خواهد شد .همرس یک
پیامی
ی ستیان به خود نیم آیید...؟ همرس یکن گرفت ...آیا شما اسالم
نجات پیدا نکرد ،آیا از عاقبت خود نیم ترسید؟
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
حضت لوط مورد عذاب واقع شد، دارد ،که در یک آیه یم فرمود همرس ن
و در آیه ای دیگر یم فرمود نجات یافت ،ویل آیا این طور است؟ خی...
***
پاسخ:
118
الف)
وهم رمن َق ْر َيت ُك ْم ۖ إ َّن ُه ْم ُأ َناسٌْ ُ ُ
جر خ أ وا
َ ُ
ال ق ن أ َل
َّ
إ ه م واب َق ْ َ َ َ
ان َج َو َ وما ك
ِ ِ ِ ِ ِ ِ
َ ََ
َيتط َّه ُرون ﴿اعراف﴾82/
چیى جز این نبود که گفتند« :اینها را از شهر و ویل پاسخ قومش ن
پاکدامن را یمطلبند [و ن آبادى خود بیون کنید که اینها مردیم هستند که
با ما هم صدا نیستند]!»
ب)
ون نف َناد ُيك ُم ْال ُمنك َر ۖ َفماَ َّ ُ ْ َ ْ ُ َ ر َ َ َ َ ْ َ ُ َ َّ َ َ َ ْ ُ َ
أ ِئنكم لتأتون الرجال وتقطعون الس ِبيل وتأت ِ ی ِ
الصادق نَ نت م َن َّ ُ َ َّ َ ُ ْ َ َ َ َّ اب َق ْ َ
ان َج َو َ
ی ِِ ِ ك ن إِ هِ الل اب
ِ ذ عبِ ا نتِ ائ واال ق نأ َل إ هِ
ِ ِ مو ك
﴿عنکبوت﴾29/
زناشوی] را قطع یمکنید و
ی شما به رساغ مردان یمروید و راه [طبییع
در مجالس خود[ ،آشکارا و ییپرده] کارهای ناپسند انجام یمدهید؟» پس
ن
استگویای ،عذاب خدا پاسخ قومش تنها این بود که گفتند« :اگر تو از ر
را براى ما بیاور!»
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1در آیه ی قسمت «الف» سخن مردم قوم لوط «با یکدیگر» بیان
شده است ...آنها به یکدیگر گفتند ،اینها را از شهر و آبادی بیون کنید...
به ضمایر موجود در آیه نگاه کنید...
119
.2اما در آیه ی دوم ،این پاسخ را به ن
حضت لوط(ع) یم گویند ...پس
ن
تناقض وجود ندارد... هیچ
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجودزمای یم توانستند بگویند در نشبهه افکنان ن
دارد ،که دقیقا در یک ررسایط ،یک زمان و یک مکان ،کفار دو سخن
حضت لوط (ع) یم گفتند و قرآن یم فرمود فقط این پاسخ متفاوت به ن
را داده اند...ویل آیا این گونه است؟ خی ...زمان این پاسخ ها و ر
حن
مخاطب این پاسخ ها با یکدیگر فرق یم کند...
***
.37لذت اهلل؟
شبهه:
آیا عمل تنبیه خداوند از رحمت اوست یا از هدایت کردن و یا نکردن
مستبدانه وی؟
پاسخ:
الف)
120
االن در این شبهه کدام آیه با کدام آیه تناقض دارد؟ او یک سوال
آی جایپرسیده ،ویل چرا سوالش را در لیست نادرست تناقض های قر ن
ن
طوالی کند؟ تا بگوید داده قابل تامل است(...آیا خواسته لیستش را
تناقضات زیادی در قرآن وجود دارد؟)
ب)
اما پاسخ سوال:
-عمل تنبیه کردن خداوند ،طبق صفت عادلیت و جبار بودن خداوند
انجام یم شود ...برای مظلوم ها و ایمان داران رحمت است ...چون
مظلوم حقش گرفته یم شود ...و ایمان داران از ن
میان گناهان شان کاسته
ّ
یم شود ،اما برای کفار عذاب است...
-هرگز کار خداوند استبداد نام ندارد ،چون اجرای عدالت است...
ر
عدالن انجام شود عمیل مستبدانه و زورمندانه تنبییه که از روی یی
است ...نه رساندن حق به حقدار...
کالم آخر:
یقی ن
دشمن با اسالم برمیخزد ...ن ر
سواالی به ن
چنی کیس که بخاطر
بدانید خدا را آن گونه که باید نشناخته و او مشغول نقد خدای ساخته
ی ذهن خویش است ،نه هللا متعال...
***
121
.38آیا ابراهیم بت ها را نابود کرد؟
شبهه:
ماجرای ابراهیم در (سوره ۱۹آیه ،۴۹-۴۱سوره ۶آیه )۸۳-۷۴بطور
مشخض با (سوره ۲۱آیه )۵۹-۵۱متفاوت است ،در حایل که در (سوره
حن بت های آنها را )۲۱ابراهیم با مردمش بطور جدی مقابله میکند و ر
وقن ابراهیم به دلیل صحبت کردن علیه بت ها میشکند ،در سوره ۱۹ر
توسط پدرش به سنگسار شدن تهدید میشود خفقان میگید و نه تنها
مقابله ای نمیکند بلکه گویا منطقه را ن
نی ترک میگوید.
پاسخ:
ن
طوالی بودن ابتدا به آیات ررسیفه مراجعه یم نماییم ،ویل به دلیل
فقط ترجمه ی آنها را ذکر یم کنیم:
الف)
(مریم:)49-41/
پیامی (خدا)
در این کتاب ،ابراهیم را یاد کن ،که او بسیار راستگو ،و ی
چیی را یم ر
پرسن که بود! ( )۴۱هنگایم که به پدرش گفت« :ای پدر! چرا ن
حل یمکند؟! ( )۴۲اینه یمشنود ،و نه یمبیند ،و نه هیچ مشکیل را از تو ّ
پدر! ر
دانیس برای من آمده که برای تو نیامده است؛ بنابر این از من پیوی
کن ،تا تو را به راه راست هدایت کنم! ( )۴۳ای پدر! شیطان را پرستش
مکن ،که شیطان نسبت به خداوند رحمان ،عصیانگر بود! ( )۴۴ای پدر!
عذای به تو رسد ،در نتیجه
من از این یمترسم که از سوی خداوند رحمان ی
122
بایس!» ( )۴۵گفت« :ای ابراهیم! آیا تو از معبودهایاز دوستان شیطان ر
ن
گردای؟! اگر (از این کار) دست برنداری ،تو را سنگسار یمکنم! من روی
ن ّ
طوالی از من دور شو!» (( )۴۶ابراهیم) گفت« :سالم بر و برای مد ری
تو! من بزودی از پروردگارم برایت تقاضای عفو یمکنم؛ چرا که او همواره
نسبت به من مهربان بوده است! ( )۴۷و از شما ،و آنچه غی خدا
یمخوانید ،کنارهگیی یمکنم؛ و پروردگارم را یمخوانم؛ و امیدوارم در
خواندن پروردگارم ییپاسخ نمانم!» ( )۴۸هنگایم که از آنان و آنچه غی
خدا یمپرستیدند کنارهگیی کرد ،ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم؛
میی (بزرگ) قرار دادیم! ()۴۹
و هر یک را پیا ی
ب)
(انبیاء:)64-51/
ی
ما وسیله رشد ابراهیم را از قبل به او دادیم؛ و از (شایستیک) او آگاه
بودیم )۵۱( ...آن هنگام که به پدرش (آزر) و قوم او گفت« :این
مجسمههای ییروح چیست که شما همواره آنها را پرستش یمکنید؟!»
( )۵۲گفتند« :ما پدران خود را دیدیم که آنها را عبادت یمکنند)۵۳( ».
ّ ً
گفت« :مسلما هم شما و هم پدرانتان ،در گمرایه آشکاری بودهاید »
!
ن
شویح یم ن رّ
کن؟!» حف برای ما آوردهای ،یا ( )۵۴گفتند« :آیا مطلب
ً ّ
( )۵۵گفت(« :کامال حق آوردهام) پروردگار شما همان پروردگار آسمانها
و ن
زمی است که آنها را ایجاد کرده؛ و من بر این امر ،از گواهانم! ( )۵۶و
به خدا سوگند ،در غیاب شما ،نقشهای برای نابودی بتهایتان یمکشم!»
()۵۷رسانجام (با استفاده از یک فرصت مناسب) ،همه آنها -جز بت
بزرگشان -را قطعه قطعه کرد؛ شاید رساغ او بیایند (و او حقایق را بازگو
123
کند)! (( )۵۸هنگایم که منظره بتها را دیدند )،گفتند« :هر کس با خدایان
ً ن
چنی کرده ،قطعا از ستمگران است (و باید کیفر سخت ببیند)!» ما
ن
نوجوای از (مخالفت با) بتها سخن (( )۵۹گرویه) گفتند« :شنیدیم
ّ
(جمعیت) گفتند« :او را در یمگفت که او را ابراهیم یمگویند)۶۰( ».
برابر دیدگان مردم بیاورید ،تا گوایه دهند!» (( )۶۱هنگایم که ابراهیم را
ن
حاض کردند )،گفتند« :تو این کار را با خدایان ما کردهای ،ای ابراهیم؟!»
( )۶۲گفت« :بلکه این کار را بزرگشان کرده است! از آنها ربیسید اگر
سخن یمگویند!» ( )۶۳آنها به وجدان خویش بازگشتند؛ و (به خود)
ّ
گفتند« :حقا که شما ستمگرید!» ()۶۴
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1به این دلیل ترجمه ی آیات را ذکر نمودیم ،تا خودتان بخوانید و
بی این آیات وجود دارد؟ این آیات دو ن
تناقض در ن قضاوت نمایید ...چه
واقعه ی کامال متفاوت را بیان فرموده اند...
.2اگر شبهه افکن یم گوید ،چرا با عمویش مهربان بود ،ویل با بت
پرستان رفتار دیگری داشت ...یم گوییم این رفتار کامال مومنانه است او
احیام» پدر خود را ن
نی نگه در حایل که حرف حق را بر زبان آورده « ،ر
داشته است...و بسیار مهربانانه با او حرف یم زند ...ن
چیی که متاسفانه
ن
ستی از آن به عنوان خفقان یاد کرده است! نویسنده ی اسالم
حضت ابراهیم(ع) به بت پرستان هم ی ر
احیایم نکرد و -ضمن اینکه ن
ی
عمیل که انجام داد ،نویع «استدالل» بود ...بارها بیان نموده ایم،
124
احیایم داشت ،باید اول بت بزرگ حضت ابراهیم خلیل (ع) اگر قصد ی رن
ی
را میشکست...
حضت ابراهیم ،ر
وقن به پدرش یم گوید از شما کناره گیی یم کنم، .3ن
دوباره بعد از ر
مدی رساغ بت ها یم رود و آنها را یم شکند ...عده ای از
مدی یم رود و دوباره برمیگردد و عده ایپژوهشگران نوشته اند ،برای ر
دیگر نوشته اند ،همانجا یم ماند و بعد از وقاییع که پیش یم آید هجرت
یم کند ...در هر صورت قرآن در این مورد توضیچ نداده و هر دو دیدگاه
محتمل است...
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود زمای یم توانستند بگویند در ن شبهه افکنان ن
حضت ابراهیم بسیار مهربانانه دارد ،که خداوند در ییک از آیات یم فرمود ن
با پدرش گفت و گو یم کند و بعد از آن تا آخر عمر آنجا را ترک یم کند،
و در آیه ای دیگر یم فرمود بعد ازگفت وگوی با پدر بت ها را یم شکند...
آن موقع تناقض ایجاد یم شد ،ویل آیا این گونه است؟ خی...
َ قرآن بعد از بیان گفت و گوی ن
حضت ابراهیم(ع) با پدرش ،به ترک،
ن ر ی َ
.
اشاره نکرده است فقط فرموده ... چگونیک ترک یا هجرت و برگشی
حضت ابراهیم (ع) یم گوید ،من از قوم شما دوری یم کنم( ...گ و چه ن
ن ً ز ن
منتف است ...وهللا اعلم مای ،بیان نشده است ...لذا تناقض کامال
رهای از آتش» ...یا «همانگونه که بیان شد، رن
«بعد از شکسی بت ها و ی
یم رود و دوباره بریم گردد»)
(یم بود و متضاد بود ،تناقض ایجاد یم کرد نه این که سکوت قرآن در
این زمینه به تناقض تعبی شود!)
125
***
پاسخ:
الف)
َ َ ْ ُ َ ْ َ َ ْ َ ُ َ َ َّ ْ َ ُ َ ْ ُ َ ْ ْ ْ ٰ َُ ً ْ َ َ
ونوحا ِإذ نادى ِمن قبل فاستجبنا له فنجيناه وأهله ِمن الكر ِب الع ِظ ِيم
﴿انبیاء﴾76/
و نوح را پیشتر [از ابراهیم و لوط] ،آن زمان که [ما را] ندا داد ،پس
[خواستهى] او را اجابت کردیم .او و خاندانش را از بالى بزرگ ،نجات
بخشیدیم.
ب)
َ ن َ َ َ َ ْ َ ُ ر َّ َ ُ ُ ُ ْ
/
وجعلنا ذريته هم الب ِاقی ﴿صافات ﴾77
باف گذاشتیم. و نسل او را ر
126
ج)
ان نف َم ْعز ٍل َيا ُب نَ َّْ َ ََ َ ٰ ُ ٌ َْ ُ َ َ یه َت ْجري به ْم نف َم ْ َو ِ َ
ن ی ِ ِی كو هناب وحن ى اد نو ال
ِ بجِ ال ك ج
ٍ و ِ ِ ِ ِی ی
ال َسآوي إ ٰیل َج َبل َي ْعص ُم نن منَ ين ﴿َ ﴾42ق َ ْاركب َّم َع َنا َو ََل َت ُكن َّم َع ْالكافر َ
ِ ِی ِ ٍ ِ ِ ِ ِ
ْ َ َّ َ َ َ َ َ َّ َّ ْ ال ََل َْال َماء ۚ َق َ
ال َب ْين ُه َما ال َم ْو ُج اص َم ال َي ْو َم ِم ْن أ ْم ِر الل ِه ِإَل من ر ِحم ۚ وحِ ع ِ
ی ﴿هود﴾43-42/ َفكان م َن ال ُمغ َرق نَ
ْ ْ َ
ِ ِ
وایح همچون کوه ،پیش یمبرد. [کشن] آنها را از البهالى ام ی ر و آن
نوح ،فرزندش را که در گوشهاى قرار داشت ،صدا زد [و گفت]« :پرسم!
با ما سوار شو و با کافران مباش!» ( )۴۲گفت« :بزودی به کویه پناه
مییم تا مرا از آب حفظ کند!» (نوح) گفت« :امروز هیچ نگهداری در ی
برابر فرمان خدا نیسست؛ مگر آن کس را که او رحم کند!» در این هنگام،
موج در میان آن دو حایل شد؛ و او در زمره غرقشدگان قرار گرفت! ()۴۳
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1آیات 45و 46سوره ی مبارکه ی نوح این مورد را بیان فرموده اند:
نت أ ْحكمُ َ َ َ ٰ ُ ٌ َّ َّ ُ َ َ َ َ ر َّ ْ ن ْ ْ َ َّ َ ْ َ َ ْ َ ُّ َ َ
ونادى نوح ربه فقال رب ِإن اب ِ ین ِمن أه ِ ییل و ِإن وعدك الحق وأ
ََ َ ُ ْ َ َ َ ُ ُ َّ ُ ْ َ ْ ْ َ َّ ُ َ َ ٌ َ َ ن َ ْ
الح ِاك ِمی ﴿ ﴾45قال يا نوح ِإنه ليس ِمن أه ِلك ۖ ِإنه عمل غی ص ِال ٍح ۖ فل
َ ن َ َ ُ َ َ ْ ُ َ ْ ٌ نر َ ْ ْ َ ْ َ َ
/
اه ِلی ﴿نوح -45 تسأل ِن ما ليس لك ِب ِه ِعلم ۖ ِإ یی أ ِعظك أن تكون ِمن الج ِ
﴾46
نوح پروردگار خود را به فریاد خواند و گفت :پروردگارا! پرسم (کنعان
که امواج او را فرو بلعیده است) از خاندان من است و (تو هنگایم که به
127
کشن کنم ،در اصل وعدهی من دستور فرمودی ،خاندان خود را سوار ر
ن
خالف در آن حفظ خاندان مرا دادهای) و وعدهی تو راست است (و
نیست) و تو داورترین داوران و دادگرترین دادگر نای (و درد دل مرا یم ن
دای.
مرحمن) )۴۵( .فرمود :ای نوح! پرست از خاندان تو ر لطف وپروردگارا! ن
پلشن که پیش گرفتهر نیست ،چرا که او (به سبب رفتار زشت و کردار
عی) عمل ناشایست است. است با تو فرسنگها فاصله دارد ،و ذات او ن
نیسن (که درست است یا نادرست) از من ر بنابراین آنچه را از آن آگاه
نبایس (و ن
ندای که در مخواه .من تو را نصیحت یمکنم که از نادانان ر
آسمای ،پیوند بر اساس عقیده است؛ نه گوشت و خون))۴۶( . ن مکتب
حضت نوح (ع) نافرمای هایش ،جزو خاندان نن .2پس کنعان به دلیل
محسوب نشده است...
حضت نوح ذکر شده نی برای ن .3در کتاب ها و تفاسی ،پرسان دیگری ن
حضت نوح(ع) ،کنعان بوده است و قرآن هم نفرموده که تنها پرس ن
حضت نوح مصون بوده است ،اما عاطفه ی پدری است .لذا خانواده ی ن
او را وا داشت که برای این پرسش هم شفاعت بطلبد ...اما خداوند فرمود
که او از اهل تو خارج شده است« ...و از این آیه متوجه یم شویم که
قرابت و خویشاوندی در اسالم با عقیده و ایمان ایجاد یم گردد»...
وقن تعریف اسالم از اهل و خانواده این است و طبق معیار های .4ر
حضت نوح (ع) نیم داند ...اسالم ن
ستیان خود ،کنعان را جزو خانواده ی ن
حق ندارند بگویند چرا در آنجا گفت خاندانش را نجات یم دهم ویل در
این جا کنعان را نجات نداد ...چون گفتیم او اهل خاندان محسوب نیم
شود ...تا در آن محدوده ی ایمن قرار بگید( .باید قرآن را طبق تعاریف
خودش مورد برریس قرار داد)
128
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود زمای یم توانستند بگویند در ن شبهه افکنان ن
دارد ،که کنعان هم جزو خاندان محسوب میشد و خداوند نجاتش نیم
داد ...یا اینکه قرآن یم فرمود «تنها» پرس نوح (ع) کنعان است و
خاندانش را نجات یم دهیم ....اما او را نجات نیم داد...ویل آیا این گونه
است؟ خی...
***
پاسخ:
الف)
129
ُ ٌ ُْ ََ َ ُ َّ َ ْ َ ْ ُ ْ َ ْ ُ ُ َ َّ
وح فكذ ُبوا َع ْبدنا َوقالوا َم ْجنون َوازد ِج َر ﴿قمر﴾9/
كذبت قبلهم قوم ن ٍ
[نی نشانههاى ما را] دروغ انگاشتند و بنده ما پیش از اینان ،قوم نوح ن
جنزدهاى است که ّ
[جنها] [نوح] را تکذیب کردند و گفتند :او دیوانه و ّ
آزارش دادهاند.
ب)
ُ ُْ َ َ َ ْ َ ُ َ ْ َ َ ْ َ ُ ْ ُ ْ َ َ ُ َّ َ َ َّ َ ْ َ َ ٌ ر َ
ويصنع الفلك وكلما مر علي ِه مْل من قو ِم ِه س ِخروا ِمنه ۚ قال ِإن تسخروا
َ َ َ ُ َّ َ َّ َ َ
ِمنا ف ِإنا ن ْسخ ُر ِمنك ْم ك َما ت ْسخ ُرون ﴿هود﴾38/
[اما] هر زمان که گرویه از قومش کشن شدّ . رن
ساخی ر و [نوح] مشغول
بر او یمگذشتند ،او را مسخره یمکردند[ .او] گفت« :اگر شما ما را
همی گونه شما را مسخره خواهیم کرد. ن مسخره کنید ،ما ن
[نی]
ج)
ت ن
ناقض وجود ندارد...
.1آیه ی قسمت «الف» را بخوانید ،آیا شما واژه «تبعید» یا «رانده
شدن» را در آن یم بینید؟
ْ
َ « -واز ُد ِج َر» ،به معنای زجر و آزار است نه تبعید...
حضت نوح (ع) تبعید .2ویل اصال ما فرض را بر این یم گذاریم که ن
شده بود ...آیا ممکن نیست ،کفار از محل تبعیدش بگذرند و او را
ن
تناقض ایجاد نیم شود. مسخره کنند؟ پس باز هم
130
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود زمای یم توانستند بگویند در ن شبهه افکنان ن
چییچنی ن
ن حضت نوح تبعید شده بود (که دارد ،که خداوند یم فرمود ن
مکای تبعید شده بود که کفارن در آیات ررسیفه وجود ندارد) ،سپس به
هیچ ر
دسییس به او نداشتند ...و این بار بفرماید ،او را مسخره یم کردند...
چیی وجود دارد؟ خی... چنی نن ویل آیا
***
پاسخ:
الف)
-چون تعداد آیات بیان شده بسیار زیاد است ،از درج آنها در این
خوی درک
قسمت خودداری یم نماییم ،ویل اگر یم خواهید موضوع را به ی
نمایید ،این موارد را مطالعه بفرمایید:
.1در سوره ی مبارکه ی اعراف آیات 103ایل 126
131
.2در سوره ی مبارکه ی طه ،آیات 56ایل 73
ب)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1بعد از مطالعه ی این دو قسمت برایتان مشخص یم گردد که
خداوند متعال ماجرای ایمان آوردن ساحران فرعون را بیان یم نماید.
.2حال ،شخص شبهه افکن فقط آیه ی 82سوره ی مبارکه ی یونس
معرف نموده است ،ویل شما از آیه ی 75سوره ی مبارکه ی یونس تا ن را
آیه ی 84را مطالعه بفرمایید ،این آیات هم در مورد ایمان آوردن فامیل
حضت مویس(ع) سخن یم گویند ،...ر
وقن در آیه ی 83یم فرماید های ن
حضت مویس (ع) است... آنها ایمان نیاوردند ...منظورش اقوام ن
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که خداوند در آیه ای یم فرمود ساحران ایمان آوردند و در آیه ای
دیگر یم فرمود ایمان نیاوردند ...یا در آیه ای یم فرمود در آن مقطع
132
تعداد کیم از اقوامش ایمان آوردند و در آیه ای دیگر یم فرمود در آن
مقطع تعداد زیادی از اقوامش ایمان آوردند ...ویل آیا این گونه است؟
خی...
***
پاسخ:
الف)
َ َ ََْ َن ْ َ َ َْ ْ َ َ َْ َُ ْ ْ َ ْ ُ َ ُ ُ ُ
ود ُه َب ْغ ًيا َو َع ْد ًوا ۖ َح رَّنٰ وجاوزنا ِبب ِ ین ِإرس ِائيل البحر فأتبعهم ِفرعون وجن
َُ ْ َ َ َ َ ََ ْ َ ْ َ ُ ْ َ َ ُ َ َ َ ُ َّ ُ َ ٰ َ َّ َّ
ِإذا أدركه الغرق قال آمنت أنه َل ِإلـه ِإَل ال ِذي آمنت ِب ِه بنو ِإرس ِائيل وأنا
َ ْ َ َ َْ َ َ ْ َ َْ ُ َ ُ َ َ ُْْ َ ن ْ ُ َ ْ
ِمن المس ِل ِمی ﴿ ﴾90آْلن وقد عصيت قبل وكنت ِمن المف ِس ِدين ﴿﴾91
الناس َعنْ ً ر َ َّ َ ْ َ ْ َ ُ َ ر َ َ َ َ َ ُ َ َ ْ َ ْ َ َ َ ً َ َّ
ِ فاليوم ننجيك ِببد ِنك ِلتكون ِلمن خلفك آية ۚ و ِإن ك ِثیا من
َ َ َ ُ َ
/
آي ِاتنا لغ ِافلون ﴿یونس ﴾92-90
133
و ما نبنارسائیل را از دریا عبور دادیم .در حایل که فرعون و
لشکریانش از روى ستم و تجاوز آنان را دنبال یمکردند .تا چون
غرقاب ،فرعون را فراگرفت ،گفت« :ایمان آوردم که معبودى نیست
جز همان که نبنارسائیل به او ایمان آوردهاند ،و من از تسلیم شدگانم».
ن
نافرمای یمکردى و از تبهکاران ( )۹۰آیا اکنون!؟ در حایل که پیشتر
عی ری
بودى؟ ( )۹۱پس امروز جسد تو را [از آب] نجات یمدهیم تا ی
ً براى آیندگان ر
بایس .یقینا بسیارى از مردم از نشانههاى ما غافلند! ()۹۲
ب)
َ رَّ ٰ َ َ نَ َ َ ُ ْ ُ َّ ْ َ ُ َّ َ َ ْ َ ُ َ َّ ر َ
ض أ َحده ُم ال َم ْوت ات حن ِإذا ح ِ ئ َول ْي َس ِت التوبة ِلل ِذين يعملون السي
ون َو ُه ْم ُك َّف ٌار ۚ ُأول ٰـئ َك أ ْع َت ْد َنا ل ُه ْم َع َذاباً َ َ نر ُ ْ ُ ْ َ َ َ َّ َ َ ُ ُ َ
قال ِإ یی تبت اْلن وَل ال ِذين يموت
ِ
يما ﴿نساء﴾18/ أل ً
ِ
کسای که کارهاى زشت یمکنند تا هنگایم که مرگ هر یک از ایشان ن و
فرارسد ،آن گاه یمگوید« :اکنون توبه کردم ».و ن
نی آنان که در کفر
عذای دردناک فراهم
ی یممیند ،توبهشان پذیرفته نیست .بلکه براى آنان
ساختهایم.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
ن
پاسچ به توبه ی فرعون بیان .1خداوند در آیه ی قسمت «الف»
فرموده و یم فرماید« :االن؟!» (یا «آیا اکنون؟!»)...
134
ن
ستیان را را رد یم کند ،اگر خداوند توبه ی ادعای اسالم -خوب هم ن
اش را قبول یم کرد یم فرمود ،خییل گناه کردی ویل چون توبه پذیرم توبه
ً
گوی! کامال واضح ات را پذیرفتم...نه اینکه بفرماید ،االن ،این را یم ی
است ،مفهوم بعدی این عبارت این است :االن؟ ن
االی که درهای توبه
بسته شده است؟
.2خداوند در آیه ی بعدی یم فرماید جسد تو را برای آیندگان به
رسوای و خاری پرسیم، یم ان ن
ستی اسالم ز ا ...کرد خواهیم تبدیل یعی ر
ی ی
عیت یم شود یا مرگ یک شخص مومن و توبه یک طاغوت درس ی
ن
ستیان رد یم شود... کننده؟ در آیه ی بعدی هم ادعای اسالم
حن اگر این نکات واضح و آشکار را هم در نظر نگییم ،آنچه ر
باف .3ر
یم ماند ،یک پاسخ نامشخص است (یک پاسخ ر
خنن) ،و در آیه نه بحث
بخشیده شدن مطرح شده و نه بحث بخشیده نشدن ...و هیچ اسالم
ن
ستیی نیم تواند بگوید در این آیه بحث بخشش وجود دارد...
.4اما طبق بیان واضح آیه ی قسمت «ب» ،کامال مشخص یم شود
ن
تناقض که قرائن ذکر شده در شماره ی 1و 2صحیح هستند ...و هیچ
بی آیات ررسیفه وجود ندارد...
در ن
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
ً
دارد ،که خداوند در یک آیه ضاحتا یم فرمود فرعون بخشیده شد و در
آیه ای دیگر یم فرمود توبه ی هنگام مرگ قبول واقع نیم شود ...ویل آیا
چنی ن
چیی در قرآن وجود دارد؟ خی... ن
135
***
پاسخ:
حضت محمد(ص) نوشته شده باز هم ادعا کرده قرآن توسط ن
ادعای که مطرح کرده است ...و با نقد
ی است ...بر چه اسایس؟ بر اساس
ادعای مطرح شده ،هر دو ادعا را رد کرده ایم (وجود تناقض/نویسنده
پیامی(ص)) ،ابتدا به خدمت آیات یم رسیم:
ی بودن
الف)
يع ْال َعليمُ ت َ ررب َك ص ْد ًقا َو َع ْد ًَل ۚ ََّل ُم َب رد َل لكل َماته ۚ َو ُه َو َّ
السم ُ َ َ َّ ْ َ ُ
وتمت ك ِلم
ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ
﴿انعام﴾115/
136
ّ
حد کمال و تمام رسید. و کالم پروردگارت ،در صداقت و عدالت به
هیچ تغیی دهندهاى براى کلمات او نیست .و او شنواى داناست.
ب)
ْ َ ْ ْ َّ َّ َ ْ ر َْ ْ ْ َ َ َ ْ ْ َ ْ ُ َ َْ
الل َه َعیلٰ َ
نسها نأ ِت ِبخ ٍی منها أو ِمث ِلها ۗ ألم تعلم أنما ننسخ ِمن آي ٍة أو ن ِ
ُ ر رَ ْ َ
یس ٍء ق ِد ٌير ﴿بقره﴾106/ كل ی
َ
هر [حکم و] آیهاى را نسخ کنیم و یا [نزول] آن را به تأخی اندازیم،
چیىدای که خدا بر هر ن بهی از آن ،یا همانند آن را یمآوریم ،آیا نیم ن ر
تواناست؟
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1نویسنده ی شبهه ساز ،یک بار دیگر بحث ناسخ و منسوخ را مطرح
کرده بود و در آنجا توضیح دادیم(...ادعای تناقض شماره )31باز هم
در اینجا آن را مطرح کرده و شبهه ی دیگری ساخته است ...در آنجا
گفتیم:
آی را توضیحاگر بخواهیم به صورت بسیار ساده این قاعده ی قر ن
دهیم ،خواهیم گفت:
-بنا بر ررسایط و احوال ن
بریح از اجتماعات خداوند حکیم را به آنها یم
زمای ،این گونه صالح یم بیند که حکم مدنظر رادهد ،اما بعد از مدت ن
«عوض» کند...
137
-نه اینکه (العیاذ باهلل) خداوند از حرف خود پشیمان شده باشد!
خی ...بلکه ررسایط جدیدی (در آن جامعه) پیش آمده و خداوند منان،
حکیم درخور با آن ررسایط صادر یم کند.
جالن برای فهم این موضوع ذکر کرده اند ،مثال یم
-علما مثال های ی
جنی در شکم مادر از طریق ناف مادرش تغذیه یم نماید ،سپس ن فرمایند
وقن متولد شد این غذا منسوخ یم شود و از شی مادر تغذیه یم نماید، ر
ن
سنگی تری خواهد بعد از دو سال این غذا هم منسوخ یم شود و غذاهای
خورد و ...آیا یم توان گفت شی خوردن نوزاد در سال اول زندگیش اشتباه
غذای احتیاج داشته است، ن
چنی بوده است؟ خی ...او در آن زمان به
ی
سپس شی «منسوخ» یم شود و غذای دیگری به عنوان «ناسخ»
جایگزین یم گردد.
-حال به جز ررسایط و احوال ،حکمت های دیگری هم در پشت این
وقن یم خواهد نکته ای را به مردم آموزش عمل الیه قرار دارد ،مثال ر
دهد ،یا اینکه عده ای را آزمایش کند تا واکنش آنها سنجیده شود و...
.2طبق توضیحات ذکر شده ،وجود ناسخ و منسوخ (یا عوض کردن
احکام بر طبق ررسایط) ،ییک از «سنت های الیه» است و هیچ «تغیی
ر
سنن» رخ نداده است ،که شبهه افکن فکر کند تغییی رخ داده و در ن
بی
ن
تناقض ایجاد شده است. این آیات
.3اگر یم گویید در آیه بحث کلمات مطرح شده نه سنت ها ...یم
گوییم ،هم احکام ناسخ و هم احکام منسوخ کلمات الیه هستند و اینگونه
نیست که بگوییم احکایم که در قرآن منسوخ شده اند ،از کلمه ی الیه
بودن خارج شده اند ...خی آنها هم کلمات خدا هستند...
138
ناسچ همیشه ناسخ نیست و هیچ ن .4در ن
بی احکام الیه ،هیچ
ن
منسویح همیشه منسوخ نیست ...اگر ررسایط اقتضا کند ،احکام منسوخ
ن
جنی و نوزاد را دوباره برای جامعه مورد استفاده قرار یم گیند( .مثال
بیاد بیاورید)...
.5منسوخ کردن ،توسط خداوند انجام یم شود و یک امر دلبخوایه
نیست که عده ای االن باب میل خود رفتار یم کنند ن
(بریح از افرادی که
داعیه ی روشن فکری دارند)
بی این دو آیه ی ررسیفه وجود ندارد... ن
تناقض در ن لذا هیچ
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که خداوند قانون تطبیق احکام با ررسایط مختلف را وضع نیم کرد،
اما در جای دیگر خودش این تطبیقات را انجام یم داد ...ویل ر
وقن ی
ن
جایگزین ،اجرای ن ن
چنی قانوی ایجاد کرده است ...پس این خداوند خود
سنت الیه است ،نه باطل نمودن آن...
***
.44راهنمای حقیقت؟
شبهه:
اهنمای میکند ،چه کیسی “بگو این هللا است که بسوی حقیقت ر
رساوار دنبال روی است؟” (سوره ۱۰آیه )۳۵اما در واقع ن
رساوار ر
بیشی ن
139
بودن هللا با (سوره ۱۴آیه )۴که میگوید “هللا هرکس را که بخواهد
هدایت میکند و هرکس را بخواهد گمراه میکند” زیر سوال میود .ما از
کجا بدانیم که از آن اشخاض هستیم که خدا دوست داردمارا هدایت
کند یا دوست دارد مارا گمراه سازد؟ یک مسلمان ازکجا بداند از آن دسته
افراد گمراه شده از طرف هللا است یا از آن افراد هدایت شده.
پاسخ:
الف)
ْ ر َ َّ ُ ْ ر ُ رُ َ ُ ُ َ
رسك ِائكم َّمن َي ْه ِدي ِإیل ال َحق ۚ ق ِل الل ه َي ْه ِدي ِلل َحق ۗ أف َمن ق ْل ه ْل ِمن
فَي ْهدي إیل ْال َح رق أ َح ُّق أن ُي َّت َب َع أ َّمن ََّل َيه ردي إ ََّل أن ُي ْه َد ٰى ۖ َف َما ل ُك ْم ك ْي َ
ِ ِ َ ُِ ِ
َ
ت ْحك ُمون ﴿یونس﴾35/
معبودهای که شما ررسیک خدا قرار دادهاید ،کیس هست ی بگو« :آیا از
ّ ّ
که به سوى حق هدایت کند؟» بگو[« :فقط] خداوند به حق هدایت
ّ
یمکند .پس آیا کیس که به سوى حق هدایت یمکند ،براى پیوى
شایستهتر است ،یا کیس که هدایت نیمشود ،مگر آنکه هدایتش کنند؟
شما را چه یمشود؟ چگونه حکم یمکنید؟!»
ب)
ُ َ ر نَ ُ ْ َ ُ ُّ َّ
الل ُه َمن َي َشاءُ ْ َ َ َّ ُ َّ َ َ ْ َ َْ
ول ِإَل ِب ِلس ِان قو ِم ِه ِليبی لهم ۖ في ِضل وما أرسلنا ِمن رس ٍ
ْ ْ
َو َي ْهدي َمن َي َش ُاء ۚ َو ُه َو ال َعز ُيز ال َحك ُ
يم ﴿ابراهیم﴾4/ ِ ِ ِ
140
پیامیى را نفرستادیم مگر به زبان قومش ،تا [بتواند پیام خدا
ی و هیچ
را] براى مردم بیان کند .پس خداوند هر که را بخواهد [و ن
رساوار بداند]،
گمراه یمکند و هر که را بخواهد [و شایسته بداند ]،هدایت یمنماید .و
اوست عزیز و حکیم.
ج)
تن ن
اقض وجود ندارد...
ن
دومی بار است که در این لیست تکرار یم شود، .1این شبهه هم برای
اگر به شبهه ی شماره 19نگایه بیندازید متوجه یم شوید ...در آنجا
گفته بود ،بحث هدایت(هر که را بخواهد و هر که را نخواهد) با
«رحمت خدا» ناسازگار است و در اینجا یم گوید با «راهنما بودن» ذات
مبارک ایشان!
کن نمایم(چون در شبهه ی .2نیم خواهم (دوباره) مطالب تکراری را ر
کن کنیم) ،ان
نی مجبور شدیم چند سطر شبهه ی 31را ر شماره ی 43ن
شاء هللا پاسخ شبهه ی شماره 19را بخوانید ،پاسخ مطالب اینجا هم
هست...
.3و بدانید افراد خودشان باید بخواهند تا خدا هدایت شان کند...
چون فلسفه ی خلقت ما اینگونه است که خودمان باید نییک ها را کسب
کنیم ،نه اینکه خداوند به زور ما را بر مسی هدایت قرار دهد!
ن ً
.4واقعا چه کیس رساوار تر از خداوند است برای دنباله روی؟
141
-ویل اینکه عده ای با اختیار خودشان به آن پشت کرده اند ...حق
ندارند بگویند ،خداوند ما را به عنوان دنباله رو قبول نیم کند ...شما باید
بخواهید تا خدا هم بخواهد...
پایای نوشته است" :یک مسلمان از کجا بداند از آن .5در جمله ی ن
دسته افراد گمراه شده از طرف هللا است یا از آن افراد هدایت شده،".
نیندر پاسخ یم گوییم کیس که به سمت خدا برود ،آن هم با قلب و ر
ن
رحمای پاک ،و خود را ملزم به اجرای آموزه های اسالم بداند(...بصورت
وقن خداوند خودش فرموده این ن
عقالی اسالم را درک کرده باشد) ر و
«پایک درون» و این « ر ن
الیام» نامش هدایت است ...چرا باید گمراه باشد؟
-و در نقطه ی عکس آن کیس که ظالم باشد ،فاسق باشد ،کافر باشد،
دروغگو باشد و ...چرا باید به او گفته شود اهل هدایت؟
142
(سوره ۴آیه )۱۶-۱۵متفاوت است در حایل که در سوره ۲۴آیه ۲برای
هردو یکسان است.
پاسخ:
الف)
َ ََْ ٌ ر ُْ َ َ َ َ ْ َ ََ َْ ُ ْ ُ َّ َ ُ َ َّ ن َ ْ ُ ُ
اج ِلدوا ك َّل َو ِاح ٍد منهما ِمائة جلد ٍة ۖ وَل تأخذكم ِب ِهما رأفة ای ف
ی ِ الز ِانية والز
َ َ ٌ ْ ْ ْ َ ْ ْ ُ ُ ُ ْ ُ َ َّ َّ
ين الل ِه ِإن كنت ْم تؤ ِمنون ِبالل ِه َوال َي ْو ِم اْل ِخ ِر ۖ َول َيش َهد َعذ َاب ُه َما ط ِائفة د
ِ ف
ِی ْ ِ
ن
َ ْ
رم َن المؤم ِن ن
ُ
ی ﴿نور﴾2/ ِ
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید .و اگر به خدا و روز
دین خدا ،نسبت به آن دو ،گرفتارقیامت ایمان دارید ،در اجراى [حکم] ِ
حاض و ناظردلسوزى نشوید .و هنگام کیفر آن دو ،گرویه از مؤمنان ن
باشند.
ب)
ر َ ُ ْ َ ْ َ ْ ُ َ ْ َّ ْ َ َ ً ر ُ ْ َ َ َّ ر َ ْ نَ ْ َ َ َ
احشة ِمن نس ِائكم فاستش ِهدوا علي ِهن أربعة منكم ۖ ف ِإن والل ِ یی يأ ِتی الف ِ
َّ ْ َّ
َ رَّ ٰ َ َ َ ُ
اه َّن ال َم ْو ُت أ ْو َي ْج َع َل الل ُه ل ُهنَّ ُ ُ ْ ن َّ َ ُ َ ْ ُ ُ
وت حن يتوف ش ِهدوا فأم ِسكوهن ِ یف البي ِ
َ ً
/
س ِبيل ﴿نساء ﴾15
کسای که مرتکب فحشا شوند ،چهار شاهد از خودتان، ن و از زنان شما،
علیه آنها بطلبید ،پس اگر گوایه دادند ،آن زنان را در خانهها[ى
خودشان] نگاه دارید ،تا مرگشان فرارسد ،یا آن که خداوند[ ،با صدور
حکیم دیگر] راه و چارهاى براى آنان قرار دهد.
143
ج)
َ ْ ُ َ َّ ُْ َ ُ ُ َ َ َ َ َ ْ َ َ ْ ُ َ َ َ َّ َ َ ْ
واللذ ِان يأ ِتي ِانها ِمنكم فآذوهما ۖ ف ِإن تابا وأصلحا فأع ِرضوا عنهما ۗ ِإن
َّ َ َ
ان َت َّو ًابا َّرح ً
يما ﴿نساء﴾16/ ِ الل ه ك
زی از شما ،که [همرس ندارند ،و] مرتکب آن کار [زشت] و آن مرد و ن
ّ
یمشوند ،بیازارید [و با اجراى حد مجازات کنید] .پس اگر توبه کردند و
خود را اصالح نمودند ،از آنان درگذرید[ .زیرا] خداوند توبه ِ
پذیر مهربان
است.
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
ن
سنگی احساس میکنم این شبهه برای ن
بریح از مخاطبان بزرگوار
است ...لذا ابتدا این چند نکته را بخوانید:
-در اسالم ،احکام به صورت بسیار دقیق بیان شده است ...لذا برای
چیی را فرموده و برای مجازات متاهل ها یک ن
چی دیگر مجازات مجردها ن
را( ...مجردی که تحت فشار بوده و گنایه انجام داده مجازاتش مانند
دسییس دارد و راحت تر یم ر متاهیل نیست که خودش به این عمل
توانسته خود را ر
کنیل کند)...
طرف ن
بریح از احکام به مرور کامل شده اند و خداوند ابتدا حکیم -از ن
تعیی نموده و بعد از مدت ن
زمای حکم دیگری را... ن را
144
-سوای از مطالب ذکر شده ،شبهه افکن یک قاعده ی کامال معروف
عری را در این شبهه نظر نگرفته است و تصور یم کند ،آیه ی 16
زبان ی
سوره ی نساء فقط برای مردان است.
تدریچ بودن نزول احکام» وی حال از این «تفاوت در جزئیات»« ،
عری» ،یک شبهه تولید کرده است و ما آن را نقد ی قاعده رن
ندانسی «
ی
احن متوجهیم نماییم ...امیدارم این بار افرادی که آشنای ندارند هم به ر ر
ی
شوند.
ً
.1نیم دانم نویسنده ی شبهه افکن عمدا این کار را کرده یا ندانسته
است ،ویل ابتدا باید آیات 15و 16سوره ی مبارکه ی نساء را بیان یم
نمود پس از آن به آیه ی 2سوره ی مبارکه ی نور یم پرداخت ،چون آنها
زودتر نازل شده اند.
.2خداوند متعال در آیه ی 15سوره ی نساء ،حکیم را بیان یم کند،
که اگر زنان شما (زنان متاهل) ،دچار عمل زنا شدند 4 ،شاهد از خودتان
ن
نشی کنید ویل (از مسلمانان) بیاورید و در صورت اثبات ،آنها را خانه
موقن است و هللا متعال در آیه ی ررسیفه ،از «حکیم دیگر درر این حکم
خی یم دهد...آینده» ی
.3آیه ی 16سوره ی نساء؛ منظورش مردان و زنان است ،چون
عری (تغلیب) شامل مرد و زن یم شود... اللذان طبق یک قاعده ی ی
قاعده ای که یم گوید ،اگر بحث جمیع مطرح شد که زن ها و مردها در
آن حضور دارند باید از ضمایر مذکر استفاده شود ،و فقط در جمیع که
مختص به زن هاست باید از ضمایر مونث استفاده گردد...
145
مثن است ،و کامال مشخص است که مرد و زن را -هر چند اللذان ن
پوشش یم دهد ...اما شبهه افکن بدون در نظر ر ن
گرفی این نکته ،گفته این
آیه فقط در مورد مردان است ...به پر ر ن
انیی که اضافه کرده نگاه کنید.
ن
همچنی این آیه در مورد افراد مجرد(غی محصن) است ،چون آیه -
ی گذشته بحث فرد متاهل (محصن) بود و مشاهده یم کنید که برای
ن
معرف شده است... آنها حکم دیگری
.4آیه ی 2سوره ی نور ،بعد از این آیات نازل یم شود و «همان
حکیم است که خداوند متعال در مورد آن اطالع داده بود» ...و بنا بر
تفاسی ،این حکم جایگزین آیات 15و 16یم شود .ناگفته نماند؛ این آیه
در مورد افراد مجرد (غی محصن) است و برای افراد متاهل (محصن)،
ن
تعیی شده طبق سنت ثابت شده ی رسول اکرم (ص) ،مجازات رجم
است.
-یم دانم جزئیات بیان شده در مورد این حکم بسیار زیاد است و
اختالف رای در مورد آن دیده یم شود ویل رسالت ما در این یادداشت،
پاسخ به شخص تناقض جو است ،لذا فقط به آن یم پردازیم:
.7اگر مطالب را به ی
خوی متوجه شده باشید یم دانید که شبهه افکن
یم گوید :در سوره ی نور ،مجازات زنا برای زن و مرد یکیست ویل در
سوره ی نساء آیه ی 16فقط مجازات مرد بیان شده و در آیه ی 15از
چی دیگری است...سوره ی نساء فقط مجازات زن بیان شده و ن
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجودزمای یم توانستند بگویند در نشبهه افکنان ن
تدریچ احکام ،تفاوت حکم در ن
بی متاهل ی دارد ،که موضویع بنام نزول
ها و مجردها وجود نداشت و همه ی حکم ها مثل هم یم بودند ،از ن
طرف
دیگر ،احکام جداگانه ای در این زمینه دیده یم شد ...آن موقع یم
توانستیم بگوییم تناقض وجود دارد ،ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
147
.46چه کسی زیان گناهان را خواهد دید؟
شبهه:
قرآن میگوید هر کیس مسئولیت گناهان خود را بر عهده دارد (سوره
یهودیان زمان محمد را
ِ ۱۷آیه ،۱۵-۱۳سوره ۵۳آیه ،)۴۲-۳۸اما قرآن
برای گنایه که اجدادشان ۲۰۰۰سال پیش با ستایش گوساله طالیع
کرده اند محکوم میکند.
الف)
نسان أ ْل َز ْم َن ُاه َطائ َر ُه نف ُع ُنقه ۖ َو ُن ْخر ُج ل ُه َي ْو َم ْالق َي َامة ك َت ًابا َي ْل َقاهُ َو ُك َّل إ َ
ِ ِ ِ ْ ِ ِ ِ ِ ِی ْ ٍ ِ
َّ َ َ َ َ ْ َ ْ َ َ ن َ َ َ ْ َمن ُش ً
ف ِبنف ِسك ال َيوم عل ْيك ح ِس ًيبا ﴿ ﴾14م ِن ورا ﴿ ﴾13اق َرأ ِكتابك ك ٰ
اه َت َد ٰى َفإ َّن َما َي ْه َتدي ل َن ْفسه ۖ َو َمن َض َّل َفإ َّن َما َيض ُّل َعل ْي َها ۚ َو ََل َتز ُر َواز َر ٌة و ْزرَ ْ
ِ ِ ِ ِ ًِ ِ ِ ِ ِ ِ
ُ َ ُ ْ َ ٰ َ َ ُ َّ ُ َ ر نَ َ رَّ ٰ َ ْ َ َ
أخرى ۗ وما كنا معذ ِبی حن نبعث رسوَل ﴿ارساء﴾15-13/
انسای را در گردنش بستهایم .و روز قیامت براى او ن و كارنامهى هر
نوشتهاى بیون یمآوریم كه آن را در برابر خود گشوده یمبیند)۱۳( .
بایس». كاف است كه امروز ،خود حسابگر خویش ر «كتابت را بخوان! ن
( )۱۴هر كس هدایت یافت ،پس به سود خویش هدایت یافته است و
هر كس گمراه شد ،تنها به زیان خویش گمراه شده است و هیچ كس بار
برنیانگییم [و اتمام ن پیامیى
ی [گناه] دیگرى را به دوش نیمكشد .و ما تا
حجت نكنیم ،كیس را] عذاب نیمكنیم)۱۵( .
ب)
ن
تناقض وجود ندارد...
148
در کجای قرآن ذکر شده ،یهودیان زمان رسول هللا (ص) مسئول گناه
حضت مویس (ع) هستند؟ در کدام آیه؟ به نظر شما اگریهودیان زمان ن
ن
ستی آن را ذکر نیم کرد؟ آیه ای وجود داشت ،شخص اسالم
ج)
اشاره به اشتباهات پیوان ادیان دیگر ،نقل تاری خ است ...که آن هم
وهللا اعلم حکمت های زیادی دارد:
-تا در هر ن
زمای پیوان آن ادیان به خود بیایند و مانند پیشینیان شان
خطاهای که در آن زمان آنها را گمراه نمود و آنها هم در هر
ی خطا نکنند...
خطای شوند (پشت کردن به ن
چنی زمان دیگری یم توانند مرتکب
ی
حقیقت)..
همچنی برای این است مسلمان ها بدانند پیوان دیگر ادیان چهن -
های نیفتند... ن ن
خطاهای کردند و آنها نی باید هوشیار باشند در چنی دام ی
ی
ر
نادرسن انجام داده ن
ستی چه استنباط -ویل ببینید شخص اسالم
است...
د)
ً
...
بله واقعا هرکیس مسئول خطای خود است اما قرار نیست ،خطای
ً پیشینیان به عنوان تذکر ن
نی مطرح نشود ...چون یقینا برای قلب های
ن
همی تذکر ،تلنگر است... آگاه،
149
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
جای یم فرمود هر کس مسئول کار خویش است ،و دارد ،که خداوند در ی
جای دیگر یم فرمود ای یهودیان شما مسئول کار گذشتگان هستید! و
در ی
باید تاوان پس دهید ...ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
پاسخ:
الف)
ْ َ نَ َ ْ َ َ َّ َ ْ َّ َ ٰ َ َ َّ َّ َ َ ُ َ َّ َ َ ُ َ َّ
ِإن ال ِذين آمنوا وال ِذين هادوا والنصارى والص ِاب ِئی من آمن ِبالل ِه واليو ِم
ف َعل ْيه ْم َو ََل ُهمْ
َ َر ْ ََ َ ْ ٌ ْ َ َ َ َ ً َ ُ ْ ْ ُ ُ
اْل ِخ ِر وع ِمل ص ِالحا فلهم أجرهم ِعند رب ِهم وَل خو
ْ
ِ
ُ َ
َي ْح َزنون ﴿بقره﴾62/
ن
کسای که به ن
آیی یهود گرویدند ن
کسای که [به اسالم] ایمان آوردند و
و نصارا و صابئان ،هر کدام که به خدا و روز قیامت ایمان آورند و عمل
150
ّ
صالح انجام دهند ،پس پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است .و نه
ن
اندوهگی یمشوند. تریس بر آنهاست و نه
ب)
َّ ْ َّ َّ َ َ ُ َ َّ َ َ ُ َ َّ ُ َ َ َّ
آم َن ِبالل ِه َوال َي ْو ِم
الن َص َار ٰى َم ْن َِإن ال ِذين آمنوا وال ِذين هادوا والص ِابئون و
ُ َ َ ُ ََ َ ٌ ْ
اْل ِخ ِر َو َع ِم َل َص ِال ًحا فل خ ْوف َعل ْي ِه ْم َوَل ه ْم َي ْح َزنون ﴿مائده﴾69/
کسای که ایمان آوردند و یهودیان و صابئان و نصارا ،هر کدام به خدا ن
و روز قیامت ایمان بیاورند و کار شایسته انجام دهند ،نه بییم خواهند
ن
اندوهگی یمگردند. داشت و نه
ج)
ُ َ ْ َ َ َّ َ َ ُ َّ َّ َ ُ َ ْ َ ُ ْ ُ َ ْ َ َ َ َ َ ْ
ال ال َم ِسيح َيا َب ِ ن ین لقد كفر ال ِذين قالوا ِإن الل ه هو الم ِسيح ابن مريم ۖ وق
ْ َ َّ َ َ ر َ َ َّ ُ ْ َّ ُ َ ُ رْ ْ َّ َ َ ْ َ َّ َ َّ ُ ْ َ َ ُُْ
رسك ِبالل ِه فقد حرم الل ه علي ِه ِ ي ن م ه ن إِ ۖ مكبرو ییی ر ه الل وا د ِإرس ِائيل اعب
َ ْ َ َّ َ َ ُ َّ ُ َ ْ َ َّ َ َ َ ْ
ن
الجنة ومأواه النار ۖ وما ِللظ ِال ِمی ِمن أنص ٍار ﴿مائده﴾72/
ن ً
:
قطعا کافر شدند کسای که گفتند «خداوند ،همان مسیح پرس مریم
چنی یمگویند] در حایل که مسیح خود گفت« :اى ن است[ ».چگونه
نبنارسائیل! خدای یگانه را ربیستید که پروردگار من و شماست .هر کس
همتای قرار دهد ،خداوند بهشت را بر او حرام کرده و جایگاهش ی براى خدا
دوزخ است .و براى ستمگران هیچ یاورى نیست».
د)
151
َو َمن َي ْب َتغ َغ ْ َی ْاْل ْس َلم د ًينا َفلن ُي ْق َب َل م ْن ُه َو ُه َو نف ْاْلخ َرة م َن ْال َخارس َ
ين ِ ِ ِی ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ ِ
﴿آل عمران﴾85/
آیین براى خود برگزیند ،از او پذیرفته نخواهد و هر کس جز اسالم ن
شد .و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود.
ر)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1در یک تقسیم بندی کیل تمام مسیحیان جهان از زمان بعثت
ن
حضت عییس (ع) تا کنون به دو دسته تقسیم یم شوند:
دسته ی اول :مسیحیان «قبل» از ظهور اسالم
دسته ی دوم :مسیحیان «بعد» از ظهور اسالم
رن
داشی به آموزه مسیحیان دسته ی اول :ان شاء هللا در صورت ایمان
های مسیحیت و انجام کارهای مثبت و صحیح ،اهل نجات هستند.
ی
اما مسیحیان دسته ی دوم :که بعد از ظهور اسالم زندگ کرده اند،
آن ها هم به دو گروه تقسیم یم شوند:
گروه اول:
افراد مخلض هستند که نسبت به آموزه های مسیحیت بسیار
وفادارند ،اما از حقیقت اسالم یی اطالعند ،یا اطالعاتشان بسیار ناقص
است ...علما یم فرمایند این افراد «عذر به جهل» دارند و روز قیامت
تکلیف شان مشخص یم گردد
-گروه دوم:
152
ن
مسیحیای هستند که یم دانند اسالم ن
آیی فرستاده شده ی خداوند
حن حقیقت به صورت ناقص هم به آنها نرسیده است(بلکه است ،ر
ن
کسای ن
چنی ن
دشمن ایمان نیم آورند... کامل رسیده) ،اما از روی عناد و
اهل نجات نیستند.
زمای که دین شان با آمدن دین بعدیدین ،تا ن
.2خالصه پیوان هر ن
منسوخ نشده باشد ،در صورت ایمان و عمل صالح اهل نجاتند ...اما
بعد از نسخ دین شان ،مگر یی اطالع باشند در غی این صورت عذری
برای آنها وجود ندارد ...و فقط باید پیو اسالم (تسلیم بودن در برابر
برنامه ی خدا) باشند تا نجات یابند(...با این این تعریف ،همه ی دین ها
اسالم بوده اند ،فقط نام آنها تفاوت داشته است)
.3لذا در آیات فوق منظور از مسیحیا ِن رستگار ،افرادی است که قبل
ن
کسای که از منسوخ شدن دینشان اهل ایمان و عمل صالح بوده اند ...یا
کامال تسلیم حقند اما ن ً
چیی االن هم بسیار مخلص و با تقوا هستند ،و
ن
عقالی اسالم ن
رحمای و از اسالم نیم دانند و به محض آنکه چهره ی
برای آنها آشکارگردد ایمان یم آورند ...و مسیحیان گمراه ،افرادی هستند
که آگاهند و در مقابل حق یم ایستند...
بی این آیات وجود ندارد... ن
تناقض در ن .4لذا
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد ،که خداوند یم فرمود مسیحیان به بهشت وارد نیم شوند ر
(حن در
زمان منسوخ نشدن دین خودشان) و در آیه ای دیگر یم فرمود به بهشت
ن
کسای از بهشت چیی در آیات وجود ندارد و چنی ن
ن وارد یم شوند ...ویل
153
محروم یم شوند که حقیقت را یم دانند و به آن پشت یم کنند ...افراد
حق پذیر و مخلض که از حقیقت یی اطالعند ،ان شاء هللا در آزمون روز
ن
مهربای است، قیامت هم رسبلند یم شوند ...دین اسالم دین رحمت و
چطور ممکن است فردی که اطالیع از حقیقت ندارد را به جهنم
بفرستد...
***
پاسخ:
الف)
ْ ُْ ُ َ َ َ ْ َ ْ ُ َّ ُ ْ َ ُ ُ َ َّ َ ُ َ ِّ ُ ُ َ رَ ٌ ِّ َ ُ َّ
ولقد نعلم أنهم يقولون ِإنما يعلمه برس ۗ لسان ال ِذي يل ِحدون ِإلي ِه
ٌ ن ُّ ٌّ َ َ ْ َ ٌّ َ َ ٰ َ َ ٌ
/
یم وهـذا ِلسان عر ِی یی م ِبی ﴿نحل ﴾103 أع ج ِ ی
ً
«یقینا ر
برسى آن [قرآن] را و البته ما یمدانیم که مخالفان تو یمگویند:
به او یمآموزد[ ».این گونه نیست ،زیرا] زبان کیس که [این قرآن را] به او
154
عری
عری است ،در حایل که این [قرآن] به زبان ی ِ
نسبت یمدهند ،غی ی
فصیح و روشن است.
ب)
ات ُه َّن ُأ ُّم ْال ِك َتاب َو ُأ َخرُ
َ َ َ ْ َ ْ َ َ ْ ُ َ ٌ ُّ ْ َ ٌ
مك ح م ات آي ه نمِ اب تك ِ ال ك يلع ل نز أ ي ذ
ُ َ َّ
هو ا ِ
ل
ِ
َ َ َ َ ْ ُ َ ْ َْ َ ٌ َ َّ ُ َ َ َ ٌ َ َّ َّ َ ن ُ ُ
وب ِه ْم زْي غ ف َيت ِب ُعون َما تش َابه ِمنه ْاب ِتغ َاء ال ِفتن ِة ِ ل متش ِابهات ۖ فأما ال ِذين ِ یف ق
َ َ َ ْ ُ َ ْ ُ َّ َّ ُ َ َّ ُ َ ن ْ ْ َ ُ ُ َ َ َّ َ ْ َ َ َْ
واب ِتغاء تأ ِو ِيل ِه ۗ وما يعلم تأ ِويله ِإَل الل ه ۗ والر ِاسخون ِ یف ال ِعل ِم يقولون آمنا
َ َ ر َ َ َ َ َّ َّ ُ َّ ُ ُ ْ َ ْ به ُك ٌّل رم ْ
اب ﴿آل عمران﴾7/ ِ ب ل اِل وول أ َلإ ِ رك ذ ي ا مو ۗ ا نبر ند
ِ ِع ن ِِ
بخیس از آن ،آیات محکم اوکیس است که این کتاب را بر تو نازل کرد .ر
بخیس دیگر ،آیات است که اصل و اساس کتاب را تشکیل یمدهد و ر
کسای که در دلهایشان انحراف است ،به جهت ایجاد ن متشابه استّ .اما
نی به جهت تفسی آیه به دلخواه خود ،به فتنه [و گمراه کردن مردم] و ن
رساغ آیات متشابه یمروند ،در حایل که تفسی این آیات را جز خداوند و
راسخان در علم نیمدانند .آنان که یمگویند« :ما به آن ایمان آوردهایم،
همهى آیات از طرف پروردگار ماست[ ،خواه محکم باشد یا متشابه]».
و جز خردمندان پند نگیند.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1به این مثال توجه بفرمایید:
"-یک شی در آنجا است" ،به نظر شما این جمله به زبان فاریس گویا
ً
...
نوشته شده است یا خی؟ یقینا همینطور است و کامال گویاست ا
155
-اما اینکه منظور نویسنده ،شی آب است ،شیگوسفند است ،یا شی
جنگل ...مشخص نیست ،و باید از قرینه های مختلف استفاده کرد تا
مفهوم واقیع جمله را درک نمود...
یا مثایل دیگر ،تصور کنید یک کتاب آموزش کامپیوتر به زبان فاریس
گویا نوشته شده است ،ویل باالخره یک مهندس کامپیوتر باید ن
بریح از
مقاطع کتاب را توضیح دهد یا خی؟
.2این مثال های ساده برای ما روشن یم نماید که آیات قرآن به زبان
بریح از آیات مفهومعری گویا و روشن نوشته شده است ،اما اینکه ن
ی
واقیع شان چیست ،بحث دیگریست ...و نباید خلط مبحث صورت
پذیرد...
.3خداوند متعال در آیه ی مورد نظر فرموده« ،خدا» و «راسخان
در علم» یم دانند ...اما شبهه افکن نوشته ،خدا یا انسان؟ در حایل که
خداوند فرموده خدا و راسخان (هر دو ...و خود این علم را به راسخان
یم دهد)
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود زمای یم توانستند بگویند در نشبهه افکنان ن
دارد ،که خداوند یم فرمود «فقط من» معنای آیات متشابه را یم دانم و
در جای دیگر یم فرمود ،انسان ها هم یم دانند ...ویل آیا این گونه است؟
خی( ...و بیان نمودیم...بحث گویا بودن ربیط به مقوله ی متشابهات
ندارد)...
***
156
.49آیا فرعون غرق شد یا توسط اسرائیلیان نجات یافت؟
شبهه:
نجات یافت (سوره ۱۰آیه ،)۹۲غرق شد (سوره ۲۸آیه ،۴۰سوره
۱۷آیه ،۱۰۳سوره ۴۳آیه .)۵۵
پاسخ:
الف)
ون ل َم ْن َخ ْل َف َك َآي ًة ۚ َوإ َّن كث ًیا رم َن ا َّلناس َعنْ
َ َْْ َ َُ ر َ ََ َ َ ُ َ
ِ ِ ِ فاليوم ننجيك ِببد ِنك ِلتك ِ
َ َ َ ُ َ
/
آي ِاتنا لغ ِافلون ﴿یونس ﴾92
عی ری براى آیندگان پس امروز جسد تو را [از آب] نجات یمدهیم تا ی
ً ر
بایس .یقینا بسیارى از مردم از نشانههاى ما غافلند!
ب)
یَ َ َ ْ َ ُ َ ُ ُ َ ُ َ َ َ ْ َ ُ ْ ن ْ َ ر َ ُ ْ ْ َ َ َ َ ُ َّ
لظ ِال ِم ن فأخذناه وجنوده فنبذناهم ِ یف اليم ۖ فانظر كيف كان ع ِاقبة ا
﴿قصص﴾40/
[نی] او و لشکریانش را [با قهر خود] گرفتیم و به دریا افکندیم. پس ما ن
پس بنگر که پایان کار ستمگران چگونه است.
157
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1همانگونه که خود آدرس داده است ،آیات متعددی به غرق شدن
و هالکت فرعون اشاره یم کنند.
.2آیه ی دوم یم فرماید« ،بدن تو را» نجات یم دهیم ،نه «تو را»...
یعن ن
بدی که روح از آن خارج شده و رفته است... -بدن تو را ،ن
ن
همچنی خداوند در ادامه ی آیه یم فرماید ،بدن تو را نجات یم -
عی ری برای آیندگان ر
بایس ...منتقدان پاسخ دهند ،اگر خود دهیم تا درس ی
عی ری؟فرعون را نجات یم داد ،دیگر چه درس ی
-ویل اکنون عیت های فر ن
اوای وجود دارد: ی
خدای یم کرد به ساحل آمدهی بدن بیجان و متعفن شخض که ادعای
ن ً ً
چنی عیت یم گیند و یم گویند آیا واقعای واقعا است ...مردم با دیدن آن
همچنی خردمندان خواهند گفت ن ن
ناتوای یم تواند خدا باشد؟ شخص
ِ
تکی و خود بزرگ ن
بین... این است عاقبت ی
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
ن
چنی آیه ای دارد ،که ییک از آیات یم فرمود غرقش کردیم (کما اینکه
ر
سالمن به ساحل وجود دارد) و آیه ای دیگر یم فرمود ،فرعون را به
بی آیات ن
تناقض در ن چنی ن
چیی در قرآن وجود ندارد و هیچ ن رساندیم ،که
ررسیفه وجود ندارد...
158
***
پاسخ:
الف)
ٰ ْ َْ َ َ َ َ َ ن ُّ َ َ ْ ْ َ َْ ُ َ ٰ َ َ َ ُ َْ
ی ﴿ِ ﴾23إیل ِفرعون وهامان ان م ِب ٍ ولقد أرسلنا مویس ِبآي ِاتنا وسلط ٍ
َ َ ُ ْ َ ر ْ َّ َ َ ُ َ ٌ َ َ ُ َ َ َ ُ َ ٌ َّ
ندنا قالوا احر كذاب ﴿ ﴾24فلما جاءهم ِبالحق ِمن ِع ِ وقارون فقالوا س ِ
َّ
ين إَل فن ْ
اس َت ْح ُيوا ن َس َاء ُه ْم ۚ َو َما ك ْي ُد الكافر َ آم ُنوا َم َع ُه َو ْ ْاق ُت ُلوا أ ْب َن َاء َّالذ َ
ين َ
ِ ِ ِ ِی ِ ِ
َ َ
/
ضل ٍل ﴿غافر ﴾25-23
اسن ما مویس را همراه با معجزات و منطق روشن فرستادیم، و به ر ر
( )۲۳به سوى فرعون و هامان و قارون .پس گفتند« :او جادوگرى بسیار
ّ
دروغگوست!» ( )۲۴پس چون مویس از سوى ما حق را براى آنان آورد،
«کسای که همراه با مویس ایمان آوردهاند ،پرسانشان را بکشید، ن گفتند:
و زنانشان را [براى خدمتکارى] زنده نگهدارید!» [غافل از آن که] نینگ
کافران جز در گمرایه و تبایه نیست)۲۵( .
159
ب)
الت ُابوت َف ْاقذفيه فن ن َّ ْ
ٰ َ ُ َ ْ ْ َ َْ ٰ ُر َ
ِ ِ ِ ِ ًی ِ يه ِ یف
ویح ﴿ ﴾38أ ِن اق ِذ ِف ِ ِإذ أوحينا ِإیل أمك ما ي
َ ُ َّ ُ ْ َ ُ ُ ِّ ُ ْ ْ ْال َي رم َف ْل ُي ْلقه ْال َي ُّم ب َّ
اح ِل َيأخذ ُه َعد ٌّو ییل َو َعد ٌّو له ۚ َوألق ْيت َعل ْيك َم َح َّبة ِ الس ِ ِ ِ
یل َع ْي ِ ن ین ﴿طه﴾39-38/ رم نر ین َو ِل ُت ْص َن َع َع ٰ
آنگاه که به مادرت آنچه را باید الهام کرد ،ویح کردیم )۳۸( .که
ر
صندوف بگذار و آن را به دریا بینداز ،تا دریا آن را به کودک خود را در
ساحل افکند و دشمن من و دشمن او آن را برگید و من ّ
محب رن از جانب
خویش بر تو افکندم [تا تو را دوست بدارند] و تا زیر نظر من ساخته
یای])۳۹( .
شوى [و پرورش ی
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1شبهه افکن طوری سخن یم گوید ،انگار خداوند در قرآن بیان
فرموده «فقط یکبار» فرعون به رسبازانش گفته نوزاد ها را بکشند ...و
چیی در قرآن وجود چنی نن اکنون که دوبار شده ،باید ر
اعیاض کند ...ویل
ندارد...
چنی دستوری داده است،ن .2لذا به این نتیجه یم رسیم فرعون دوبار
یکبار که خواب یم بیند و کاهنان یم گویند تعبیش این است ،کودگ در
نبن ارسائیل متولد یم شود و قدرت را از تو یم گید ...او هم دستور یم
دهد همه ی فرزندان پرس نبن ارسائیل کشته شوند.
و بار دوم در آیات ررسیفه ی سوره ی غافر (قسمت «الف») بیان شده
پرسن صورت یم پذیرد و اور است ،که بعد از دعوت فرعون به خدا
160
حضت مویس (ع) ایمان آورده اند را دستور یم دهد پرس افرادی که به ن
بکشد...
ن
مومنای باشد که وهللا اعلم ،ممکن است این دستور برای زجر دادن
با ن
حضت مویس(ع) همراه شده بودند...
ن
تناقض وجود ندارد... .3در هر صورت در ن
بی این آیات
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود شبهه افکنان زما نی یم توانستند بگویند در ن
چنی دستوری داده استن دارد ،که خداوند یم فرمود فقط یکبار فرعون
جوای ن
حضت مویس (ع) ،اما ن آن هم قبل از تولد مویس (ع) یا در زمان
چیی وجود دارد؟چنی ن
ن در ر
آیای دیگر به دوبار اشاره یم شد ...ویل آیا
خی...
***
161
است در طول سال اتفاق بیافتد در این شب توسط هللا بر روی الوایح
نوشته میشوند .این اعتقاد مسلمانان با (سوره ۵۷آیه )۲۲که میگوید
ر
مصیبن به مال یا جانتان نرسد مگر پیش از آنکه بیافرینیمش ،در “هیچ
کتای نوشته شده است .و این بر خدا آسان است ”.در تضاد است .این ی
آیه در واقع میگوید که قبل از اینکه کیس خلق شده باشد رسنوشت افراد
نی خود با (سوره ۱۷آیه در الوایح نزد خداوند ثبت شده است و این ن
ر
طوف به گردنش آویخته ایم .و ن
انسای را چون “ )۱۳کردار نیک و بد هر
در روز قیامت برای او نامه ای گشاده بیون آوریم تا در آن بنگرد ”.که
معن است که افراد خود مسئول آن کاری که انجام میدهند و به این ن
ر
اتفاف که برای آنها یم افتد هستند.
پاسخ:
الف)
َ نَ نَّ ُ ْ َ َ ُ َ ُّ ُ َ ْ ْ َ ْ ُ ْ َ ْ َ ٌْ ر ْ ْ
ليلة القد ِر خی من أل ِف شه ٍر ﴿ ﴾3تیل المل ِئكة والروح ِفيها ِب ِإذ ِن
ْ ر َر ر ُ
/
رب ِهم من كل أم ٍر ﴿قدر ﴾4-3
بهی است )۳( .در آن [شب] ،فرشتگان و روح شب قدر از هزار ماه ر
به اجازهی پروردگارشان براى [تقدیر] هر کارى فرود یمآیند)۴( .
ب)
ْ ر َ َ َ ن ُ ُ ْ َّ ن َ ْ ُّ َ ن ْ َ َما أ َص َ
اب من قب ِل أن
ٍ تكِ ف َل
ِ ِی إ مك سِ نفأ فِی َلو ض
ِ ر اِل ف ة
ٍ
َّ ِ یيب صِ م ن مِ اب
/ ٌ َ َ َّ ْ َ َ َّ َ ٰ َ
ن ییأها ۚ ِإن ذ ِ لك عیل الل ِه ي ِسی ﴿حدید ﴾22
162
زمی [چون بالهای طبییع] و در جانتان [چون ن آسین در
ی هیچ
ر
سخنها] به شما نیمرسد ،مگر پیش از آن که آن را پدید بیمارىها و
کتای ثبت است .همانا این بر خداوند آسان است.
آوریم ،در ی
ج)
َ َْ ْ ُ ُ ْ ُ ْ َ َ َو ُك َّل إ َ
نس ٍان أل َز ْمن ُاه ط ِائ َر ُه ِ ن یف ُعن ِق ِه ۖ َونخ ِر ُج له َي ْو َم ال ِق َي َام ِة ِكت ًابا َيلق ُاه ِ
نش ً َ ُ
ورا ﴿ارساء﴾13/ م
انسای را در گردنش بستهایم .و روز قیامت براى او ن و كارنامهى هر
نوشتهاى بیون یمآوریم كه آن را در برابر خود گشوده یمبیند.
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
پیشی نوشته شده ر .1ما بارها توضیح داده ایم ،آنچه نزد خداوند
جیی تحمیل شده از جانب خداوند... است ،افعال اختیاری ماست ،نه ی
یعن نوشته شده ما انسان ها با فعل اختیاری خود این کار را انجام یمن
طالن را نوشته باشد و ما ملزم به انجامشدهیم ...نه اینکه خداوند م ی
باشیم...
خیی» است که از «اعمال اختیاری ما» به -آنچه خداوند نوشته « ،ی
او رسیده است ،قبل از اینکه خلق شویم...
خی به او رسیده؟ چون علم غیب دارد و آینده را هم دیده-چرا این ی
است ...آینده ای که ما رقم یم زنیم و ایشان از مدت ها پیش دیده است/
163
دقت نمایید به وسیله ی علم «دیده است» ،با «مجبورمان یم کند»
تفاوت دارد...
ن
تناقض وجود ندارد و کافیست در نکته .2لذا در ن
بی این آیات هیچ
ی ذکر شده تامل نمایید.
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند به این مساله اشکال وارد کنند که ما
هیچ اختیاری نداشتیم ،و روز قیامت بخاطر اعمایل که اجباری بود ،مورد
بازخواست قرار یم گرفتیم ...ویل همانگونه که توضیح دادیم این گونه
نیست...
***
الف)
164
َ ُّ َ َّ َ َ ُ َّ َ ْ َ ْ ُ َ ْ َ ْ ُ َ ْ َ َ ُ َ ْ َ
اِل ْ َزَل ُم ر ْج ٌ
س رمنْ
ِ يا أيها ال ِذين آمنوا ِإنما الخمر والمي ِرس واِلنصاب و
َ َ ْ َ ُ ُ َّ ُ ُ ْ َّ ْ َ َ َ
وه ل َعلك ْم تف ِل ُحون ﴿مائده﴾90/ان فاجت ِنب
عم ِل الشي ِ
ط
کسای که ایمان آوردهاید! همانا ررساب و قمار و بتها و تیهاى ن اى
هیید ،تا رستگار قرعه ،پلید و از کارهاى شیطان است ،پس از آنها ربی ن
شوید.
ب)
ْ َّ َ ُ ْ َ َّ َّ ر ُ َ ْ ُ َّ ُ َ
ون ۖ في َها أ ْن َه ٌار رمن َّماء َغ ْ
آس ٍن َوأن َه ٌار رمنٍ ِ ِی ِ مثل الجن ِة ال ِ ین و ِعد المتق
ى نَ ْ َ َّ َّ ِّ َّ ُ ْ َّ َ ن َّ َ َ َ
ی َوأن َه ٌار رم ْن َع َس ٍل ُّم َص نف ۖ ی ل ْم َيتغ َّ ْی ط ْع ُمه َوأن َه ٌار رم ْن خ ْم ٍر لذ ٍة للش ِار ِب ٍ لی
ُ َّ ُ َ ٌ ْ ٌ ُ ر َّ
ات َو َمغ ِف َرة رمن َّ ررب ِه ْم ۖ ك َم ْن ه َو خ ِالد ِ ن یف الن ِار َو ُسقوا
ِ ر َ الث َ
م َول ُه ْم ِف َيها ِمن كل
ُ َ ً َ ً َ َ َّ
يما فقط َع أ ْم َع َاءه ْم ﴿محمد﴾15/ ماء ح ِم
[چنی است ]:در ن پرهیکاران وعده داده شده، ن بهشن که به ر وصف
نهرهای
ی نهرهای است از آب که [رنگ و بو و طعمش] برنیمگردد و ی آن
نهرهای از ررساب که براى نوشندگان و ندارد از شی که مزهی آن دگر ن
گوی
ی ّ
نهرهای از عسل ناب و در آنجا از هرگونه میوه براى
ی لذتبخش است و
ر
آمرزیس از سوی پروردگارشان[ .آیا آنان [فراهم] است و [از همه باالتر]،
کسای هستند که در آتش ،جاودانهاند و یآی جوشان به ن اینان] همانند
خوردشان داده یمشود که دل و رودههایشان را پاره پاره یمکند و
اندرونشان را یمسوزاند؟
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
165
.1ررس یای که در بهشت وجود دارد مانند ررساب دنیا مست کننده و
زایل کننده عقل نیست ،لذا خوب است...
.2ممکن است شخض بگوید از کجا یم دانید این گونه است؟ یم
گوییم قرآن خودش فرموده است:
َّ ُ َ َّ ُ َ َ ْ َ َ َ ُ ن ن ُ َ َّ ر َ َ َ َ ْ ب أ ْك َ
ی ﴿َ ﴾18ل يصدعون عنها وَل ي ِیفون ن ع م ن م س أ كو يق
ار ب أو اب و
ِ ٍ ٍ ِ ٍ ِ
﴿واقعه﴾19-18/
[نوشیدیهاى گوارا و] روان [از آنان ن با جامها و آبریزها و پیالهاى از
[نوشیدیها] نه رسدرد یمگیند و نه مست ن پذیر یای یمکنند] )۱۸( .از آن
یمشوند)۱۹( .
بی این آیات وجود ندارد... تناقض در ن ن .3پس هیچ
کالم آخر:
بی آیات تناقض وجود زمای یم توانستند بگویند در نشبهه افکنان ن
ر
تفاوی وجود نداشت ،و خداوند بی ررساب دنیا و بهشت هیچ
دارد ،که در ن
ن
معرف یم کرد و دیگری را بد ...ویل نوع ررساب ها فرق یم ییک را خوب
مض نیست... کند ...ررساب آنجا ن
***
166
ً
خی
ی شدنش اتز مجا و شکنجه مورد در کیس به دادن خیی مسلما
خویخی ی
خی شکنجه دردناک ی خوی نیست ،ویل قرآن ادعا میکند که یی
است (سوره ۳آیه ،۲۱سوره ۸۴آیه ،۲۴سوره ۴۵آیه ،۸سوره ۳۱
آیه ،۷سوره ۹آیه ،۳۴سوره ۹آیه ۳و سوره ۴آیه .)۱۳۸
پاسخ:
الف)
ينون َّالذ َ
َّ َ َ ْ ُ ُ َ َّ ر نَ َ ْ َ ٍّ َ َ ْ ُ ُ َ
ل تق يو ق ح ی غب ی ي ب الن ون ل ت ق يو ه الل ات ون ب ََّ َّ َ َ ْ ُ ُ َ
ِ ِ ِ ِ ِ ْ ِإن ال ِذين يكفر ِ ِ
آي
َ َ رر ْ ُ َ َ َ َّ ون ب ْالق ْ
َ ُُ َ
اب أ ِل ٍيم ﴿﴾21 ٍ ذ ع بِ م هرس ب ف اس
ِ الن ن مِ طِ س ِ يأمر ِ
ّ ن به ر ر
پیامیان را به ناحق اسن کسای که به آیات خداوند کفر یمورزند و ی
یمکشند و مردیم را که فرمان به عدالت یمدهند ،به قتل یمرسانند ،پس
عذای دردناک بشارت ده! آنان را به ی
ب)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1خوب االن این آیات با کدام آیه در تناقض هستند؟ طبق معمول
مطلن که به نظر خودش اشکال یم باشد را به عنوان تناقض
ی شبهه افکن
مطرح کرده است.
.2ضمن اینکه هیچ اشکایل به این آیات وارد نیست ...چون این
عبارت ،نویع «تحقی کردن» و انجام «جنگ ن
روای» با دشمنان قرآن
167
ادی قرآن را در نظر گرفته اند ...و یم
است ...شبهه افکنان ظرافت های ی
گویند این اشکال است...
چنی مواردی وجود دارد ...مثال یم گویند :ر
آیس ن .3در زبان فاریس هم
برایت پخته ام که یک وجب روغن روی آن باشد ...آیا کیس یم گوید،
ً
چرا برای دشمن آش یم پزند! مگر قرار نیست با او دعوا کنند...؟ مسلما
ن
چنی سوایل نیم پرسد... کیس
-یا مثال دانش آموزی که 5تجدید آورده است ،و پدرش ر
وقن کارنامه
ن
رنگی پرست را آورده را به خانه یم برد ،به همرسش یم گوید کارنامه ی
ً ن
رنگی؟ مسلما نیم ام ....آیا کیس یم گوید ،چطور به این کارنامه یم ی
گوی
گویند چون همه یم دانند منظورش چیست...
.4اشکال شخص شبهه افکن هم از این نوع است.
کالم آخر:
ادی قرآن را در نظر نیم گیند و ن
متاسفانه اسالم ستیان ظرافت های ی
ررسوع یم کنند به شبهه پر ن
اکن ...در کتاب قرآن و علم ،تضاد یا تطابق
ن ً
ستیان چقدر نسبت به این نکته یی مفصال توضیح داده ایم که اسالم
توجیه کرده اند...
***
168
سوره ۱۹آیه ۷۱میگوید تمایم مسلمانان به جهنم خواهند رفت (حد
ن
کسای که در جهاد کشته اقل برای ر
مدی) اما در جاهای دیگر ادعا میکند
میشوند مستقیم به بهشت میوند.
پاسخ:
الف)
ْ َ َ ٰ َ ْ ُ َ ُ َّ
یل َ رربك َحت ًما َّمق ِض ًّيا ﴿مریم﴾71/َو ِإن رمنك ْم ِإَل َو ِاردها ۚ كان ع
و همهی شما وارد دوزخ یمشوید[ .این امر] از جانب پروردگارت حکیم
است قطیع.
ب)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1نویسنده ی شبهه ساز ،باز هم «یک آیه» و «یک ادعا» را در
مقابل هم قرار داده و نام آن را گذاشته تناقض در ن
بی آیات قرآن!
ر
متفاوی .2در مورد آیه ی 71سوره ی مبارکه ی مریم دیدگاه های
وجود دارد ،ویل ییک از مشهور ترین تفاسی این است که منظور آیه عبور
ن
صدیقی، همه ی انسانها از روی پل ضاط است ...افراد صالح ،شهدا،
اولیای خدا و ...در چشم بر هم ن
زدی عبور یم کنند و افرادی که ایمان کم
رسعن ر
کمی ...کفار و افراد جهنیم هم نیم توانند و از روی ر تری دارند با
پایی پل (که جهنم است) سقوط یم کنند.آن به ن
169
.3حال منتقدان اسالم پاسخ دهند ،در کجای متون ن
دین آمده شهدا
از روی پل ضاط عبور نیم کنند و این قاعده برای آنها صدق نیم کند؟
آن «جاهای دیگری» که نوشته اید کجاست؟
کالم آخر:
ن
معرف ادعای خود دلیل ادعای مطرح کرده اند و برای شبهه افکنان
ی
ادعای که ثابت کردیم نادرست است.
ی هم نداشته اند...
***
الف)
/ ً َ ً َ َ َّ َ َ ُ َّ ُ ْ َ َ َّ ُ
بل رفعه الل ه ِإلي ِه ۚ وكان الل ه ع ِزيزا ح ِكيما ﴿نساء ﴾158
بلكه خداوند او را به سوى خود باال برد .و خداوند همواره پیوزمندى
حكیم است.
170
ب)
ُ َ رُْ ْ ُ ْ ْ َ َ ُ َ َ ْ َ ُ َّ َّ
الل َه ُي َب رر ُ ْ َ
اس ُمه ال َم ِسيح رس ِك ِبك ِلم ٍة منه ِإذ قال ِت المل ِئكة يا مريم ِإن
ی ﴿آل عمران﴾45/ الد ْن َيا َو ْاْلخ َرة َوم َن ْال ُم َق َّرب نَ
َ ْ ُ َ ْ َ َ َ ً ن ُّ
ِعيیس ابن مريم و ِجيها ِ یف
ِ ِ ِ ِ
[به یاد آور] هنگایم که فرشتگان گفتند« :اى مریم! خداوند تو را به
کلمه و نشانهاى از سوى خویش بشارت یمدهد که نامش مسیح ،عییس
پرس مریم است ،او که در دنیا و آخرت آبرومند و از ّ
مقربان است.
ج)
ُ َ ُ َّ َّ ُ َّ ُ ْ َ َ َ ْ ُ ُ َ
ب َج َهن َم أنت ْم ل َها َو ِاردون
الل ه َح َص ُ
ِ ون
ِ د ن مِ ون ِإنكم وما تعبد
﴿انبیاء﴾98/
[به آنان گفته یمشود« ]:شما و هر آنچه که جز خدا یمپرستید ،ن
هیم
ً
دوزخ خواهد بود[ .و قطعا] در آن وارد خواهید شد »
.
د)
تناقض وجود ندارد... ن
حضت محمد (ص)، یعن اگر االن عده ای ررسوع کنند به پرستش ن .1ن
خداوند ایشان را در جهنم یم سوزاند؟ مگر نیم ادانید هللا متعال یم
فرماید:
َ ََ َ ُ َ َ ٌ َْ ُ ْ
/.
«وَل ت ِزر و ِازرة ِوزر أخرى» (ارساء )15
و هیچ كس بار [گناه] دیگرى را به دوش نیمكشد.
171
معبودای است که خودشان هم ررسیک جرم ن .2لذا منظور آیه
هستند...
خدای وقن خدا خوانده یم شد ...خودش هم ادعای -مثال فرعون ،ر
ی
داشت ...لذا همراه با افراد پرستش کننده خواهد سوخت...
ً
کامال ی اطالع باشد ،یا ر
حن ی .3ویل اینکه شخض از گناه دیگران
اطالع هم داشته باشد اما در مقابل آنها بایستد و بگوید در اشتباه
هستید ،هرگز ررسیک جرم نخواهد بود...
محیم نوشته اند ،منظور این آیه فقط بت .4عده ای از پژوهشگران ر
ی
های سنیک است.
بله در این آیه ضمی «ما» به اشیاء بر میگردد ویل در حالت کیل،
ن
معرف فرموده است: خداوند متعال انسانها را هم به عنوان ن
هیم
172
ن
معرف شده -مشاهده یم فرمایید که انسان ها هم به عنوان ن
هیم
هیم خواهند بود ،گرویه ار آنها را در سطور ن
کسای ن اند ...اما اینکه چه
گذشته توضیح دادیم.
کالم آخر:
ن
معبودای که در جهنم سوخته یم شوند دو دسته هستند:
.1چوب ها و سنگ ها
وقن پرستش ن
معرف یم کنند یا ر .2انسانها یی که خود را معبود مردم
یم شوند عمل افراد منحرف را تایید یم کنند!
ویل اگر عده ای از مردان پاک خدا ،توسط افراد یی اطالع و منحرف
به عنوان معبود یاد شوند ،گناه آنها چیست؟ (قرآن فرموده هر کس
مسئول گناه خودش است(ارساء ...)15/لذا آیه ی 98سوره ی انبیاء
شامل آنها نیم شود).
معرف شده وجود ن بی آیات ن
تناقض در ن -و به این نتیجه یم رسیم هیچ
چیی بگویند که افراد « ییچنی نن ندارد ...شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند
چیی در قرآن چنی ن
ن اض» هم سوزانده یم شدند ...ویل آیا اطالع» و «نار ن
وجود دارد؟ خی...
***
173
فقط برای خدمت و پرستش خدا بوجود آمده اند (سوره ،۵۱آیه
)۵۶اما بسیاری از آنها برای جهنم ساخته شده اند (سوره ۷آیه )۱۷۹
پاسخ:
الف)
َ َ َ ْ ُ ْ َّ َ ْ َ َّ َ ْ ُ ُ
ون ﴿ذاریات﴾56/ وما خلقت ال ِجن و ِاْلنس ِإَل ِليعب ِ
د
جن و انسان را نیافریدم مگر براى آن که مرا ربیستند.و ّ
ب)
ُ ْ ُ ُ ٌ َّ َ ْ َ ُ َ
ون بهاَ ً ر َ ْ ر َ ْ َ َ َ ْ َ َ ْ َ َ َ َّ
نس ۖ لهم قل ُوب َل يف ْقَ ْه ِ ِ ولقد ذرأنا ِلجهنم ك ِثیا من ال ِجن و ِاْل
َ ُ ْ ْ ُ نٌ َّ ُ ْ ُ َ َ َ ُ ْ َ ٌ َّ َ ْ َ ُ َ
ون ب َها ۚ أول ٰـئ َك كاِلن َعام َبلْ
ِ ِ ولهم أعی ُ َل يب ِضون ْ ِبها ُولهم آذان َل يسمع ِ
َ َ َ ُ ُ َ
ه ْم أض ُّل ۚ أول ٰـ ِئك ه ُم الغ ِافلون ﴿اعراف﴾179/
جن و انس را براى دوزخ آفریدیم[ ،و رسانجامشان به و بسیارى از ّ
ّ
های دارند که با آن حق را درک نیمکنند آنجا یمکشد ،چرا که] آنان دل ی
های دارند که با آن نیمشنوند. گوش و بینند نیم آن با که دارند ن
چشمای و
ی
آنان همچون چهارپایان ،بلکه گمراهترند .آنان همان غافالنند.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد ...اصال موضوع این آیات با یکدیگر فرق دارد...
174
ابتدا این مثال را بخوانید:
یک معلم با تجربه مدرسه ای یم سازد(یک مدرسه ی غی ر
دولن)...
او یم گوید هدف من از ایجاد این مدرسه جهش علیم دانش آموزان است
تا موفق شوند ...اما بعد از چند ماه بگوید بسیاری از دانش آموزانم
مردود یم شوند آن هم بخاطر تنبیل و درس نخواندن...
آیا با بیان وضعیت تنبیل دانش آموزان ،هدف اصیل او زیر سوال رفته
«انگیه ی احداث بود» و سخن دوم،ن است؟ خی ...چون سخن اول
«بیان واقعیات»( ...هیچ ن
چی شبیه خداوند نیست و این مثال برای فهم
بیشی بیان شد)ر
175
سوال:
.3از کجا بدانیم در آیه ی دوم «واقعیت امر» بیان شده است؟
پاسخ :از ادامه ی آیه ، ...یم توانید بخوانید.
کالم آخر:
شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود
جای یم فرمود هدف از آفرینش انسانها عبادت دارد ،که خداوند در ی
است ،و در جا یی دیگر یم فرمود هدف از آفرینش انسانها این است که
آنها را بدبخت کنم ...در حایل که این طور نیست ...هدف عبادت است
و عده ای با سواستفاده از اختیاری که دارند به زور خود را بدبخت یم
کنند ...لذا «نتیجه ی آفرینش» آنها ،جهنیم شدن خواهد بود ...نتیجه
ای که از همان ابتدا قرار بود خودشان آن را رقم بزنند و هدایت اجباری
نباشد...
***
پاسخ:
176
قبال «یک آیه» و «یک ادعا» را روبروی هم قرار یم داد و نام آن را
بی آیات قرآن» یم گذاشت! ...حال یک ادعا را ذکر کرده و «تناقض در ن
نام آن را گذاشته تناقض قرآن!
حضت آدم پدر .1عییس مسیح (ع) پدر ندارد ،همانگونه که ن
نداشت...
.2و قرآن کریم در مورد تولد ایشان فرموده است:
َّ ُ ْ ُ ُ َ ٌ َ ْ َ ْ َ ْ ن َ رَ ْ َ ر نَّ َ ُ ُ
اَّلل َيخلق ما ذل ِك
ِ ك رس َ
قال ٌ ب ن س س م
ُ َ ُ ِیي مل و دلو یل
ی قالت َرب أی يك َ ِ
ون
ُ ْ ً َّ َ ُ ُ ُ َي ُ
ول له ك ْن ف َيكون «آل عمران»47/ شاء ِإذا ق نض أمرا ف ِإنما يق
برسى(مريم) گفت( :پروردگارا ،چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آنكه ر
(چنی است (كار) پروردگار ).خدا هر ن به من دست نزده است؟) گفت:
چه بخواهد یم آفريند؛ چون به كارى فرمان دهد ،فقط به آن یم گويد:
(باش)؛ پس یم باشد.
***
پاسخ:
177
.1طبق معمول هیچ آیه ای را ذکر نکرده تا تناقض آنها را با یکدیگر
نشان دهد ...اما لیست نادرست تناقضات را به وسیله ی این موارد
ن
طوالی کرده است!
.2اما در پاسخ به شبهه ی مطرح شده که یم گوید بوجود آوردن،
نشانه ی نیازمندیست ،یم گوییم:
-خی ...وجود ما به خاطر نیازمندی خدا نیست ،بلکه به خاطر
«ظاهر شدن» صفت «خالقیت» خداوند است و این ظاهر شدن ها
بخاطر «اقتضای پروردگاری» اوست.
-خداوند رحمان بخشنده و مهربان است ...خلق یم کند و مسی
ر
خوشبخن را نشان یم دهد...
پیشی هم توضیح داده ایم ،خلق کردن با ارزش تر است ،یا هیچ کاری -ر
ً رن ر
داشی؟ طبعا خلق کردن با ارزش تر حالن به نام عدم وجود نکردن و
ذای است که همیشه ارزشمند ترین کارها را انجاماست ...و هللا متعال ر
یم دهد...
کالم آخر:
ادعای داشته باشد که خداوند ن
چنی توانست یم شبهه افکن ن
زمای
ی
محتاج یم بود و بخاطر نیاز ما را خلق یم کرد! ویل آیا این گونه است؟
ن
همی االن در یک کن فیکون ما را نابود خی ...خداوند اگر دلش بخواهد
یم نماید یا در یک کن فیکون هزاران عالم دیگر یم سازد و ...این سخنان
به دلیل عدم شناخت درست خداوند است(.شناخت در حدی که
خودش به ما یاد داده است)
178
***
پاسخ:
الف)
ْ َ َ َّ ُ َ َّ َ َ ً َّ ْ َ نَ ٰ َّ َ ْ ُ ُ َ َ َ ُ ُ ْ َ َ ُ ُ َ َّ ُ
و أراد الل ه أن يت ِخذ ولدا َلصطف ِمما يخلق ما يشاء ۚ سبحانه ۖ هو الل ه
ُ َّ َْ ُ َْ
/
الو ِاحد القهار ﴿زمر ﴾4
ً
اگر خداوند اراده کرده بود [براى خود] فرزندى بگید ،قطعا از آنچه
میه است [از این که [اما] او ن نّ
یمآفریند ،آنچه را یمخواست ،بریمگزیدّ .
فرزندى داشته باشد] .او خداوند یگانهى پیوز است.
ب)
نَّ ٰ َ ُ ُ ُ َ ٌ َ ْ َ ُ َّ ُ َ َ ٌ َ َ َ ْ َ َْ الس َم َ َبد ُ
يع َّ
احبة ۖ وخلق
ض ۖ أی يكون له ولد ولم تكن له ص ِ ِ ر اِل و ات
ِ او ِ
ٌ َ ْ ُ َّ رَ ْ َ ُ َ ر رَ
ُ
/
یس ٍء ع ِليم ﴿انعام ﴾101 یس ٍء ۖ وهو ِبكل ی كل ی
179
[خدا ]،پدید آورندهى آسمانها و ن
زمی است .چگونه براى او فرزندى
باشد؟ در حایل که براى او همرسى نبوده است و او هر ن
چی را آفریده و
چی داناست.به هر ن
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
ُ ن
همی عبارت «سبحانه» که به .1در آیه ی اول هم تایید نیم نماید،
میه» یم باشد ،ادعای شما را رد یم کند.معنای «پاک و ن ن
کالم آخر:
180
ادعای داشته باشد که خداوند در ن
چنی زمای یم توانست شبهه افکن ن
ی
یک آیه یم فرمود من فرزند دارم ،و این با ر
آیای چون «لم یلد و لم یولد»
چنی ن
چیی در قرآن وجود دارد؟ خی... ن تناقض ایجاد یم کرد ...ویل آیا
***
الف)
ُّ ُ ُ َ َّ َ ْ ُ َ َ
انقل ْب ُتمْ ْ َ َ َ ُ َ َّ ٌ َّ َ ُ ٌ َ ْ َ ْ
وما محمد ِإَل رسول قد خلت ِمن قب ِل ِه الرسل ۚ أف ِإن مات أو ق ِتل
َُّ ْ َ َ َ َ ٰ ْ َ ُ ْ َ َ َ َ ْ َ ٰ َ َ ْ َ َ نُ َّ َّ َ َ ْ ً
عیل أعق ِابكم ۚ ومن ينق ِلب عیل ع ِقبي ِه فلن يض الل ه شيئا ۗ وسيج ِزي الل ه
َّ
الش ِاك ِري َن ﴿آل عمران﴾144/
پیغمی نای بوده و رفتهاند؛ آیا ی پیغمیی نیست و پیش از او
ی محمد جز ّ
وقن) بمید اگر او (در جنگ ُا ُحد کشته یمشد ،یا مثل هر انسان دیگری ر
یا کشته شود ،آیا چرخ یمزنید و به عقب بریمگردید (و با مرگ او اسالم
پرسن بازگشت یمکنید)؟! و هرکس به را رها یمسازید و به کفر و بت ر
کوچکیین ن
زیای ر عقب بازگردد (و ایمان را رها کرده و کفر را برگزیند) هرگز
181
به خدا نیمرساند( ،بلکه به خود نضر یمزند) و خدا به سپاسگزاران
پاداش خواهد داد.
ب)
َ َّ َ َ ُ َّ ُ ْ َ َ َّ
الل ُه َعز ًيزا َحك ً
يما ﴿نساء﴾158/ ِ ِ بل رفعه الل ه ِإلي ِه ۚ وكان
بلكه خداوند او را به سوى خود باال برد .و خداوند همواره پیوزمندى
حكیم است.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
پیامیان گذشته «مرده اند» ،بلکه
ی .1نخست اینکه در آیه نفرموده
نی در نظر نگییم و فعل یم فرماید «رفته اند» ...اما اگر این نکته را ن
«خلت» را طبق شبهه ی شبهه افکنان به مردن ترجمه کنیم:
"پیامی نای"
ی .2در آیه ی اول خداوند متعال یم فرماید« ،پیش از او ن
نی
حضت درگذشته اند» و این فرق یم کند با جمله ای که یم گوید «قبل از ن
پیامیان" درگذشته اند» ...در ساختار جمله ی اول محمد(ص) "همه ی ی
پیامیی هم وجود دارد.ی رن
نگذشی یا عدم فوت امکان در
ر
نادرسن که ذکر کردیم (قبل از فرض و ستیان جمله ی ن ن .3اسالم
ن
چنی پیامیان )...را مبنا قرار داده اند در حایل که
ی پیامی(ص) همه ی
ی
چیی در قرآن وجود ندارد.ن
182
کالم آخر:
ادعای داشته باشد که از یک ن
چنی توانست یم شبهه افکن ن
زمای
ی
طرف جمله ی دویم که خودمان نوشتیم در قرآن بیان یم شد و از طرف
چنی ن
چیی ن حضت عییس (ع) بیان میشد .ویل آیادیگر آیه ی مربوط به ن
وجود دارد؟ خی...
***
الف)
الن ْط َف َة َعل َق ًة َف َخل ْق َنا ْال َعل َق َة ُم ْض َغ ًة َف َخل ْق َنا ْال ُم ْض َغ َة عظاماً
ُ َّ َ ْ َ ُّ
ثم خلقنا
ِ ْ
یَ ْ َّ َ ْ
َ ْ ً َّ َ َ ُ َ ً َ
آخ َر ۚ ف َت َب َار َك الل ُه أ ْح َس ُن ال َخ ِال ِق ن ُ َ َ َْ ْ
فكسونا ال ِعظام لحما ثم أنشأناه خلقا
﴿مومنون﴾14/
ر
گوشن خوی آفریدیم .آنگاه لخته خون را پاره ن سپس از نطفه ،لخته
های درآوردیم ،و ساختیم ،و پاره گوشت را به صورت استخوان ی
183
ر
گوشن پوشاندیم .سپس آن را آفرینش تازهاى دادیم ،پس استخوانها را
ین آفرینندگان است. آفرین بر خدا ،و پرخی و بركت است او كه ر
بهی
ِ
ب)
یسء َوك ٌ
ْ َّ ُ َ ُ ُ ر رَ ْ َ ُ َ َ ٰ ُ ر رَ
يل ﴿زمر﴾62/ یس ٍء ۖ وهو عیل كل ی ٍ ِالل ه خ ِالق كل ی
چیى است .و اوست که بر هر چ نی نگهبان [و خداوند ،آفریدگار هر ن
ناظر] است.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
نقایس یم کشد هم خالق آن اثر است ،کیس که یک .1کیس که یک ر
بهیین و افضل همی شکل ...ویل خداوند رن دستگاه ر
اخیاع یم کند هم به
ترین خالق است( ...وابسته به خود است ،علم و قدرتش یی نهایت است
و)...
.2ضمن اینکه خالق بودن انسانها (خلق ر
نقایس و دستگاه و ،)...با
چی بودن خداوند (آیه ی دوم) تضادی ندارد ...چون خالقیت خالق همه ن
ِ
ما در طول خالقیت خدا است ،نه در عرض آن( ...رابطه ی طویل و
عرض را در ادعای تناقض شماره ی 21دوباره مرور نمایید) ن
هیی خلق نماییم ،از جانب لذا پتانسییل که ما را قادر ساخته یک اثر ن
خداوند به ما داده شده است و تضادی ایجاد نیم شود.
184
کالم آخر:
ادعای داشته باشد که جز خداوند ن
چنی توانست یم شبهه افکن ن
زمای
ی
هیچ خالق دیگری وجود نداشت ...ویل این گونه نیست ،خالق های
دیگری در طول خالقیت خدا وجود دارد ،و همه محتاج خدا هستند...
ر
حن برای خلق شان...
***
الف)
الن ُب َّو َة َو ْالك َت َ
اب َو َآت ْي َناهُ ُّ َّ ر َ َ ََْ ُ ْ َ َ ََْ ُ َ َ َ ََْ ن ُ
ووهبنا له ِإسحاق ويعقوب وجعلنا ِ یف ذري ِت ِه
ِ
َ ن َّ َ َ ْ َ ُ ن ُّ ْ َ َ َّ ُ ن ْ
/
أجره ِ یف الدنيا ۖ و ِإنه ِ یف اْل ِخرِة ل ِمن الص ِال ِحی ﴿عنکبوت ﴾27
ما به ابراهیم اسحاق و (نوهاش) یعقوب را عطاء کردیم ،و در دودمان
ن
(آسمای برای آنان فرستادیم) و در دنیا پاداش او ّ
نبوت قرار دادیم وکتاب
او را دادیم ،و وی در آخرت از زمرهی صالحان است.
185
ب)
ُ َّ ُ َ َ ْ ُ َّ َ َ ْ َ ُُْ َ َ ْ َ َ ْ َ ن ُ ر ُ َّ َّ ُ ً
ولقد بعثنا ِ یف كل أم ٍة رسوَل أ ِن اعبدوا الل ه واجت ِنبوا الطاغوت ۖ ف ِمنهم
ُ َ ُ ْ َّ َ ُ َ ُ ن ْ َ ت َعل ْ َّ ُ َ ْ ُ َّ ْ َ َّ ْ َّ ْ َ َ
ض فانظروا ِ ر اِل فِی وای س ِ ف ۚ ةل ل الض هِ ي قح ن م مه ن مِ و ه الل ى د من ه
ی ﴿نحل﴾36/ ان َعاق َب ُة ْال ُمك رذب نَ ْ َ َ
كيف ك
ِ ِ
پیامیى را برانگیختیم [تا به مردم ، ن ر ماسن ،ما در میان هر ُا ّ و به ر ر
ی
بگوید] که« :خدا را ربیستید و از طاغوت دورى کنید ».پس گرویه از
بعض از آنان، کسای هستند که خداوند ،هدایتشان کرد ،و بر ن ن مردم
زمی بگردید ،تا ببینید پایان کار ن رساوار شد ،پس در گمرایه ن
تکذیبکنندگان چگونه بوده است؟
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1خداوند متعال یم فرماید" :نبوت را در دودمان او قرار دادیم" ،و
پیامیان را در دودمان او قرار دادیم"...
ی این فرق میکند با اینکه "همه ی
پیامیان را در
ی .2شبهه افکن تصور کرده ،خداوند فرموده «همه ی
دودمان او قرار دادیم» و این نادرست است.
پیامیان در دودمان تو پیامی اول ر
نبایس و همه ی ی ی .3مگر ممکن است
حضت ابراهیم (ع) بوده حضت نوح (ع) قبل از ن قرار بگیند! مثال ن
است ...چطور ممکن است ،در دودمان او باشد؟!!!
کالم آخر:
186
ادعای داشته باشد که در آیه ی ن
چنی شبهه افکن ن
زمای یم توانست
ی
پیامیان را جزو
ی اول لفظ «همه» وجود داشت و خداوند «همه ی»
دودمان و ذریه ی ن
حضت ابراهیم(ع) قرار یم داد ...ویل آیا این گونه
است؟ خی...
***
پاسخ:
الف)
ْ َ َ َّ ُ َ ْ َ ْ َ ْ َ َ ْ ْ ْ َ ْ َ َ ْ َ َ َ َّ َ ْ َ ُ ُ َّ
و ِإذ تقول ِلل ِذي أنعم الل ه علي ِه وأنعمت علي ِه أم ِسك عليك زوجك وات ِق
َّ َ َ َّ
الل ُه أ َح ُّق أن َت ْخ َشاه ُۖ َ َ ْ رَ ْ ُ َّ َ َ ُ ْ ن ن َ ْ َ َ َّ ُ
الل ه وتخ ِ یف ِ یف نف ِسك ما الل ه مب ِد ِيه وتخیس الناس و
ی َح َر ٌج فن ْ
ون َعیل ال ُم ْؤمن نَ ْ َ َ ُ َ َ َ َّ َ نَ ٰ َ ْ ٌ ر ْ َ َ َ ً َ َّ ْ َ
ِی ِ ِ فلما قض زيد منها وطرا زوجناكها ِلك َل يك
ْ َ ْ َ َ َ ْ ْ ُ َّ َ َ ً َ ی َ ْ ُ َّ َ ْ ُ ً ْ
أز َو ِاج أد ِعي ِائ ِهم ِإذا قضوا ِمنهن وطرا ۚ وكان أمر الل ِه مفعوَل ﴿احزاب﴾37/
زمای را که به کیس (زیدبنحارثه نام) که خداوند (با (یادآور شو) ن
نی (با تربیت کردن هدایت دادن وی به اسالم) بدو نعمت داده بود ،و تو ن
187
گفن :همرست (زینب بنت و آزاد نمودن وی) بدو لطف کرده بودی ،یم ر
پیغمی!) تو ن
چیی را در دل پنهان ی جحش) را نگاهدار و از خدا ربیس( .ای
داشن که خداوند آن را آشکار یمسازد ،و از مردم یمترسیدی ،در حایل یم ر
رساوارتر است که از او ربییس .هنگایم که زید نیاز خود را بدو
که خداوند ن
به پایان برد (و بر اثر سنگدیل و ناسازگاری زینب ،مجبور به طالق شد و
وی را رها کرد) ما او را به همرسی تو درآوردیم .تا مشکیل برای مؤمنان در
ازدواج با همرسان پرسخواندگان خود نباشد ،بدان گاه که نیاز خود را
بدانان به پایان یبیند (و طالقشان دهند) .فرمان خدا باید انجام بشود.
ب)
َّ َ َ َ َ َ ْ َ َ ُ الل ُه ِل َر ُجل رمن َق ْل َب ْ ن
َّ َ َ َ َّ
اجك ُم الل ِ یی ی ِ ن یف َج ْو ِف ِه ۚ وما جعل أزو ِ ٍ ما جعل
ُ َ ْ ُ َّ َّ َ ُ ْ َ َ َ َ َ ْ َ َ ُ ْ ْ َ َ ُ ْ َ ٰ ُ ْ َ ْ ُ ُ ُ ُ
اهرون ِمنهن أمه ِاتكم ۚ وما جعل أد ِعياءكم أبناءكم ۚ ذ ِ لكم قولكم تظ ِ
وه ْم ِْل َبائه ْم ُهوَ
ْ ُ ُ َ َّ ْ َ َ ْ ُ
ْ َ ُ َ ُ َ َّ َ ُ َّ ُ َ ْ
ِ ِبأفو ِاهكم ۖ والل ه يقول الحق وهو يه ِدي الس ِبيل ﴿ ﴾4ادع
َ َ َ ِ ُْ َ َ ُ ْ َ ْ َ ُُْ ن ر ُ ْ َ َّ َ َّ ْ َ ْ َ ُ
أقسط ِعند الل ِه ۚ ف ِإن لم تعلموا آباءهم ف ِإخوانكم ِ یف الدي ِن ومو ِاليكم ۚ
َّ َ َ َّ َ ْ ُ ُ ُ ُ ْ َ َ َّ ُ ٰ َ َ ْ َ َ ْ ُ ْ ُ َ ٌ َ ْ َ ُْ
وليس عليكم جناح ِفيما أخطأتم ِب ِه ولـ ِكن ما تعمدت قلوبكم ۚ وكان الل ه
ً َّ ً َُ
/
غفورا ر ِحيما ﴿احزاب ﴾5-4
خداوند دو دل را در درون کیس قرار نداده است (همان گونه که کیس
دو پدر و یا مادر ندارد) .خداوند هرگز همرسانتان را با اظهار ِ
«ظهار»
ر
حقیف شما مادران شما نیمسازد ،و فرزندخواندگانتان را فرزندان
سخن است که شما به زبان یمگوئید (چرا که رابطهی ن نیمنماید .این
پدری و فرزندی یک رابطهی طبییع است و با الفاظ و قراردادها و شعارها
هرگز حاصل نیمشود) .خداوند حق یمگوید و به راه راست راهنمای
یمکند )۴( .آنان را به نام پدرانشان بخوانید که این کار در پیش خدا
188
عادالنهتر بشمار است .اگر هم پدران ایشان را نشناختید ،آنان برادران
ً ن
دین و یاران شما هستند .هر گاه در این مورد اشتباه کردید (و مثال بر اثر
عادت گذشته ،یا سبق لسان ،به لغزش افتادید و به خطا رفتید) گنایه
(یعن از روی عمد و ن بر شما نیست .ویل آنچه را که دلتان یمخواهد
اختیار یمگوئید ،گناه است وکیفر دارد) .به هر حال ،پیوسته خدا آمرزگار
و مهربان بوده و هست (و قلم عفو بر اشتباهات و لغزشها یمکشد و شما
را یمبخشد))۵( .
ج)
ن
تناقض وجود ندارد!...
.1شبهه افکن ،یم گوید قرآن فرموده:
«نیم توانید فرزند خوانده داشته باشید» ،اما یم توانید زن های
طالق داده ی آنها را بگید ،و این تناقض است.
چیی در آیات فوق وجود ندارد و خداوند یم چنی ن
ن .2در حایل که
فرماید:
ی
«حق ندارید اسم خانوادگ خود را بر فرزند خوانده ها بگذارید» ،و
یم توانید با زنان طالق داده شده ی آنها ازدواج کنید.
لذا طبق معمول ،جز عدم فهم آیه ی مورد نظر شبهه ی دیگری
وجود ندارد...
کالم آخر:
189
ادعای مطرح نمایند که در ن
چنی شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند
ی
ً
قرآن ضاحتا یم فرمود حق ندارید فرزند خوانده داشته باشید ...و پس
از آن یم فرمود یم توانید با همرسان مطلقه شان ازدواج کنید ...ویل آیا
چیی وجود دارد؟ خی... چنی ن
ن
***
پاسخ:
الف)
ُ َ ر نَ ُ ْ َ ُ ُّ َّ
الل ُه َمن َي َشاءُ ْ َ َ َّ ُ َّ َ َ ْ َ َْ
ول ِإَل ِب ِلس ِان قو ِم ِه ِليبی لهم ۖ في ِضل وما أرسلنا ِمن رس ٍ
ْ ْ
َو َي ْهدي َمن َي َش ُاء ۚ َو ُه َو ال َعز ُيز ال َحك ُ
يم ﴿ابراهیم﴾4/ ِ ِ ِ
پیامیى را نفرستادیم مگر به زبان قومش ،تا [بتواند پیام خدا
ی و هیچ
را] براى مردم بیان کند .پس خداوند هر که را بخواهد [و ن
رساوار بداند]،
190
گمراه یمکند و هر که را بخواهد [و شایسته بداند ]،هدایت یمنماید .و
اوست عزیز و حکیم.
ب)
َ ََ َ َْرَ َْ َ ُ ُ ً ٰ َْ ْ َ َ ُ ُ َ َ ْ ْ َ َْ
ات فانتق ْمنا ِم َن
ِ ن ي بال ب
ِ موه اء ج ف م ه مو
ِْ ِ ق یل إَِ لس ر ك لِ بق ن مولقد أرسل ِ
ا ن
ض ال ُم ْؤمن نَ ُ ان َح ًّقا َعل ْي َنا ن َّْ َ ْ َ ُ َ َ
ی ﴿روم﴾47/ ِ ِ ال ِذين أجرموا ۖ وك
ّ
پیامی نای را به سوى قومشان فرستادیم ،پس آنان و البته ما پیش از تو ی
بریح مؤمن ]،پس، دالیل روشن براى مردم آوردند[ ،عدهای کافر شدند و ن
رّ
حف است بر عهدهی ما. از مجرمان انتقام گرفتیم ،و یارى مؤمنان
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
پیامیی را نفرستادیم ،مگر «به زبان»
ی .1آیه ی اول یم فرماید :هیچ
پیامیی را
ی همان قوم ...اما شبهه افکن ادعا یم کند ،قرآن فرموده :هیچ
نفرستادیم مگر از «نژاد» همان قوم؟
بی این دو موضوع تفاوت زیادی وجود دارد ،ن
یعن حتما باید نژادت .2ن
بدای؟ یا باید آنگلوساکسون ر
بایس تا زبان آلمای را ن
ن ژرمن باشد تا زبان
بایس تا عری را ن
بدای؟ بدای؟ یا باید عرب ر انگلییس را ن
ی
عجین نیست ،اگر نزد افراد یک نژاد دیگر بروی ،و با زبان
ی .3پس امر
بگوی...
ی آنها سخن
191
-ما فرض را بر این گذاشتیم این ادعا صحت دارد ...و به نقد شبهه
چنی ن
چیی صحت ندارد... ن ی مطرح شده پرداختیم ،اما
ستیان باید توضیح دهند ،در کجای متون اسالم آمده، ن .4اسالم
حضت یونس(ع) از قوم دیگری بوده است؟ ن
پاسخ:
الف)
ُ َ ْ ْ ر ْ ْ َُْ ٰ َ َ ْ َ َّ َ ً ُّ َ َ ْ َ َْ
ویح ِإلي ِهم من أه ِل القرى ۗ أفلم ي ِسیوا ْو َما أرسل َنا ِ ُمن قب ِلك ِإَل ِرجاَل ن ُ ِ ی
َ ْ َ َ َّ
ان َعاق َبة الذ َ ْ َ َ نف اِل ْ
ين ِمن ق ْب ِل ِه ْم ۗ َولد ُار اْل ِخ َرِة خ ْ ٌی ِ ِ ض ف َينظ ُروا كيف ك ِ ر ِی
ِّ َّ َ َّ َ ْ َ َ َ ْ ُ َ
لل ِذين اتقوا ۗ أفل تع ِقلون ﴿یوسف﴾109/
193
پیامیى] ن
مردای از اهایل شهرها و روستاها را [به و ما پیش از تو ن
نی،
ی
فرستادیم ،و به آنها ویح یمکردیم .آیا [مخالفان حق] در ن
زمی نیمگردند
ً ن
کسای که پیش از آنان بودهاند ،چگونه شد؟ و قطعا تا ببینند رسانجام
بهی است .آیا کسای که تقوا پیشه کردهاند ،ر ن رساى آخرت براى
نیماندیشید؟
ب)
َ ْ َ َ َ ْ َْ ً َ َ َ َ َ َ َّ َ َ ْ ُ ُ ُ َ ُ ً
ال ه ٰـذا َي ْو ٌم یسء ِب ِهم وضاق ِب ِهم ذرعا وق
ِ ی ا وط ولما جاءت رسلنا ل
يب ﴿هود﴾77/ َعص ٌ
ِ
و هنگایم كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند ،به سبب آمدنشان
اندوهگی شد [زيرا خود را براى دفع خطر از مهمانانش در ن تنگدل و
برابر قوم تبهكارش توانمند نيافت ]،وگفت :اين روز سخت و دشوارى
است.
ج)
ون َعل ْي ُك ْم َآيایرْ َ ْ ُ ْ ُ ُ ٌ ر ُ ْ َ ُ ُّ َ َ َ ْ رَ َ ْ ر َ ْ
نس أ َل ُم يأ ِتكم َ رسل م ُنكم يق َص ْ ْ ُ ِْ ی ِ َ
يا معرس ال ِجن و ِاْل
ُّ
الدنياَ َ َ ُ ُ َّ َ َ ٰ َ َ ْ ٰ َُ ُ َُْ َ َ َْ ُْ َ
نذرونكم ِلقاء يو ِمكم هـذا ۚ قالوا ش ِهدنا عیل أنف ِسنا ۖ وغرتهم الحياة وي ِ
ُ َّ
یل أ ُنفسه ْم أن ُه ْم كانوا كافر َ
ٰ َو َشه ُدوا َ
ين ﴿انعام﴾130/ ِِ ِ ِ ع ِ
رسوالی از شما ن جن و انس! آیا(در آن روز به آنها یمگوید ):ای گروه ّ
به سوی شما نیامدند که آیات مرا برایتان بازگو یمکردند ،و شما را از
ّ ن
چنی روزی بیم یم دادند؟! آنها یمگویند« :بر ضد خودمان مالقات
ی
گوایه یمدهیم؛ (آری ،ما بد کردیم »).و زندگ (پر زرق و برق) دنیا آنها
را فریب داد؛ و به زیان خود گوایه یمدهند که کافر بودند!
194
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
پیامیان از انسانها برگزیده شده اند ،اما
ی .1درست است که همه ی
پیامیها «فقط
چیی وجود ندارد که بفرماید ی چنی ن
ن در آیات معر نف شده،
از انسانها» برانگیخته یم شوند ،و این ادعای فرد شبهه افکن است.
بی آیات فوق وجود ندارد و شخص شبهه تناقض در نن .5لذا هیچ
افکن در اشتباه است.
کالم آخر:
ادعای مطرح نمایند که خداوند ن
چنی توانستند یم شبهه افکنان ن
زمای
ی
پیامی بوده اند ،و در آیه ای
ی در ییک از آیات یم فرمود «فقط انسانها»
پیامی نای داشته اند و برای آنها ویح یم آمده
ی دیگر یم فرمود جن ها هم
چیی در قرآن کریم وجود دارد؟ خی... چنی نن است ...ویل آیا
پاسخ:
197
الف)
ُ ُ َ ُ َ َ ْ ْ َ َ َ ُّ ْ َ رْ
رس ِق َوال َمغ ِر ِب َو َما َب ْين ُه َما ۖ ِإن كنت ْم ت ْع ِقلون ﴿شعراء﴾28/
قال رب الم ِ
مرسق و مغرب است ،و آنچه میان آن [مویس] گفت[« :او] پروردگار ر
دو است .اگر بیندیشید».
ب)
ی ﴿الرحمن﴾17/ ی َو َر ُّب ْال َم ْغر َب ْ نَر ُّب ْال َم رْرس َق ْ ن
ِ ِ ِ ِ
مرسق و پروردگار دو مغرب. پروردگار دو ر
ج)
َّ َ ُ َ َ َ َ ْ َ َ ََ ُْ ُ َ ر ْ
فل أق ِسم ِبرب المش ِار ِق والمغ ِار ِب ِإنا لق ِادرون ﴿معارج﴾40/
مرسقها و مغربها سوگند یمخورم که ما تواناییم به پروردگار ر
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1این آیات هر کدام به یک موضوع خاص اشاره یم کنند ...و با
یکدیگر قابل جمع هستند...
ویل قبل از اینکه وارد یک توضیح مختض شویم ،آیا هیچ اسالم
ن
ستیی در عالم یم تواد ثابت کند ،منظور هر سه آیه ییک است؟ ر
حن
198
اگر هیچ تفسی و هیچ توضیچ ذکر نکنیم ،آیا یم توانند بگویند
ن
مفرد/مثن ًو ِ
جمع بیان شده به یک امر تکراری اشاره دارد؟ و تناقض
است؟ یقینا نیم توانند چون قرآن خودش این موارد را از یکدیگر تفکیک
کرده است...
آیا یم توانند ثابت کنند ،تفاسی ذکر شده ربیط به این آیات ندارد؟
ً
یقینا نیم توانند ...تفسی توضیچ است که برای یک مطلب ذکر یم
شود ...به همان اندازه که آنها یم گویند درست نیست ،ما یم گوییم
ر
منطف یم دانیم و درست است ...لذا ما این قرینه ها را برای آیات فوق
اگر آنها قبول ندارند بدترین حالت این است توضیح ما درست نیست،
ن
تناقض اما متفاوت بودن مفهوم آیات کماکان بر رس جای خود قرار دارد و
وجود ندارد...
.2اما ررسح آیات:
مفرسان وپژوهشگران یم فرمایند:
مرسق و مغرب مکان طلوع و غروب خورشید است ...در -منظور از ر
یک حالت کیل
-منظور از مشارق و مغارب ،تفاوت در زمان طلوع و غروب خورشید
است ،که هر روز با روز دیگر تفاوت دارد...این تفاوت ن
زمای به دلیل ِ
زمی 23درجه مایل است) که با وجود آن زمی» است ( ن«انحراف محور ن
به دور خورشید یم چرخد ...خالصه طلوع ها و غروب ها در تمام طول
ر
متفاوی ایجاد یم نمایند(ببینید مرسق ها و مغرب های سال متفاوتند و ر
هر روز وقت نماز مغرب تغیی پیدا یم کند)
مغربی دو مداری است که تفاوت های نام بردهن مرس ن
قی و -منظور از ر
در قسمت مشارق و مغارب ،در فاصله ی آن دو مدار قرار یم گیند......
199
اول این دو فصل، ییک اول تابستان است و دیگری اول زمستان ...در ِ
ر
بیشیین میل خورشید به سمت شمال و جنوب ایجاد یم شود...
ر
بیشی شما ر
بیشیی دارد ویل جهت فهم هر چه -این مسائل جزئیات
مخاطبان گرایم آن را به صورت بسیار ساده بیان نمودم ...افرادی که
اینینت بنویسند «تفسی مشارق و مغارب» و درکنجکاوند یم توانند در ر
این زمینه به مطالعه ر ن
بیدازند.
کالم آخر:
بی این آیات وجود ندارد ،چون از سه زاویه ی ن
تناقض در ن هیچ
مختلف به موضع نگاه نموده اند.
***
پاسخ:
الف)
200
َ َ َ ُ َ َ ً َ ُ َ َ ْ َ َ ْ َ َ َ َ َ ُ َ َ َ َ ُ ْ َّ َ َ
هللا ال احشة قالوا وجدنا عليها آباءنا وهللا أمرنا ِبها قل ِإن
وإذا فعلوا ف ِ
َ َ َْ ُ َ َ َُُْ ِ َْ ْ َ َُ ُ َ
هللا ما ال تعلمون(االعراف/آیه )28 يأمر ِبالفحش ِاء أتقولون عیل ِ
زشن كنند میگويند پدران خود را بر آن يافتيم و خدا ما را چون كار ر
بدان فرمان داده است بگو قطعا خدا به كار زشت فرمان نمیدهد آيا
ن
چیى را كه نمیدانيد به خدا نسبت یمدهيد
ب)
َْ َ َّ ََ ُ َ ْ َ َْ ْ ُ َ َ ً
وإذا أ َردنا أن ن ْه ِلك ق ْر َية أ َم ْرنا ُم ر َیِف َيها فف َسقوا ِف َيها ف َحق َعل ْي َها الق ْو ُلََ ِ
ْ َ َ َ
فد َّم ْرناها تد ِم ًیا(ارساء/آیه )16
و هرگاه بخواهیم [مردم] منطقهاى را [به كیفرگناهشان] هالک كنیم،
ی ن ّ
فرمان [بندگ و دورى از گناه] یمدهیم،
ِ انانشان
ر گذ خوش و هی مرف به
پیچ و عصیان یمكنند ،مستحق عذاب و قهر الیه چون در آن ،رس ر
ر
سخن در هم یمكوبیم. یمشوند ،سپس آنجا را به
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
َ َ ْ َ ُ رْ َ َ َ َ َ ُ ن
ستیان در منابع خود عبارت «أمرنا میِفيها ففسقوا ِفيها» را .1اسالم
این گونه ترجمه کرده اند :به «ثروتمندانش امر ییمكنيم تا در آن به
انحراف [و فساد] ربیدازند» در حایل که این ترجمه اشتباه است.
زیبای در این زمینه ارائه داده است:
تفسی انوار القرآن توضیح ی
201
ی
چگونیک وقوع عذاب بعد از فرستادن
ی "سپس خداي متعال از
خی ییمدهد« :و چون بخواهيم كه قريهاي ن
چنی ی پيامیان(علیهم السالم)
ی
يعن :شهري را «هالك كنيم ،رسكشان آن را فرمان ییمدهيم» به ن
را» ی
طاعت و خی ،اما آنان عصيان كرده و مرتكب ررس و جنايت ییمگردند".
یعن فرمان خداوند به امر و نییک است ،ویل این افراد فسق و فجور -ن
یم کنند و خود را مستحق عذاب یم نمایند.
ستیان صحیح است و خداوند ن .2فرض یم کنیم ،ترجمه ی اسالم
متعال یم فرماید :به «ثروتمندانش امر ییمكنيم تا در آن به انحراف [و
ن
تناقض ایجاد نیم فساد] ربیدازند» ،باور کنید عزیزان با این ترجمه هم
شود:
-خداوند متعال ،قبال همه ی ارشاد های نیکو را به وسیله ی
فرستادگانش ارائه داده است ...ر
حن امر کرده که باید تبعیت کنید ...ویل
این افراد به صورت آگاهانه باز هم مسی کفر و فساد را در پیش یم
گیند ...لذا خداوند برای نابودی آنها ،اجازه یم دهد فساد انجام دهند،
فسادی که در نهایت باعث نابودی خودشان یم شود ...مانند کیس که
گودایل را حفر نماید و در نهایت خودش در آنجا خفه شود.
-در واقع این امر خداوند از باب «زمینه درست کردن برای تنبیه»
است ،نه اینکه در « ررسایط عادی» به آنها بفرماید بروید فساد بکنید.
کالم آخر:
202
ادعای داشته باشند که اوال، ن
چنی ستیان ن
زمای یم توانستند ن اسالم
ی
ً
ترجمه ی آیه با ادعای آنها ییک بود و ثانیا در صورت درست بودن ترجمه
ی آنها ،خداوند در ررسایط عادی این را یم فرمود نه جهت عذاب دادن.
***
پاسخ:
الف)
ْ َ َ ُ َ ن ْ َ ْ َ َ َ ُّ َ ً َ
/ ان ِ ن یف َه ٰـ ِذ ِه أع ٰ
یم فهو ِ یف اْل ِخرِة أع ٰ
یم وأضل س ِبيل ﴿ارساء ﴾72 َو َمن ك
اما کیس که در این جهان (از دیدن چهره حق) نابینا بوده است ،در
اهی است!نی نابینا و گمر ر
آخرت ن
ب)
َّ َ ْ ُ َ ن َ ْ ر ْ َ ٰ َ َ َ ْ َ َ َ َ َ َ َ َ َ ُ َ ْ َ ْ َ َ ٌ
لقد كنت ِ یف غفل ٍة من هـذا فكشفنا عنك ِغطاءك فبضك اليوم ح ِديد
﴿ق﴾22/
203
(سپس به انسان ییباور خطاب یمشود ):تو از این (دادگاه بزرگ و
بین و خوایه دید) غافل بودی ،و ما پرده از جلو چشمانچیهای که یم ن ن
بی شدهاند.تی ن ً
کامال ن تو به کنار زدهایم و امروز چشمانت
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
رن
نداشی .1آیه ی قسمت «الف» ،از نابینا بودن ی
قلن سخن یم گوید،
نداشی بصیت و موضوع آن دیدن با دو چشم ظاهری نیست ،و رن درک/
ی
منظورش این است کیس که در دنیا سعادت و رستگاری(زندگ مومنانه)
را ندیده و برایش مهم نبوده ،روز قیامت ن
نی آن را نخواهد دید و اهل
شقاوت خواهد بود
غرینحرس یم شوند امر ی .2اما اینکه کافران در روز قیامت کور ر
نیست ،و در آیات دیگر بیان شده است مالحظه بفرمایید:
ْ نكا َو َن ْح رُ ُ َ َّ ُ َ َ ً َ ً ْ
رس ُه َي ْو َم ال ِق َي َام ِة أ ْع َیمٰ ض َعن ِذك ِري ف ِإن له م ِعيشة ض
َو َم ْن أ ْع َر َ
/ ً َ َ َ َ ر َ َ رَ ْ َ ن ْ َ ٰ َ َ ْ ُ ُ
﴿ ﴾124قال رب ِلم حرست ِ ین أعیم وقد كنت ب ِصیا ﴿طه ﴾125-124
ی ی
و هر کس از یاد من روی گردان شود ،زندگ (سخت و) تنیک خواهد
داشت؛ و روز قیامت ،او را نابینا محشور یمکنیم!» ( )124یمگوید:
«پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم!» ()۱۲۵
وقن کور ر
حرس یم شوند ،چطور آیه ی .3حال ممکن است بگویید ر
قسمت «ب» نوشته چشمان ن
تی ن
بین خواهند داشت؟
204
ن
مختلف دارد و -یم گوییم ،باید دقت داشت که روز قیامت مراحل
ر
محرس یم روند... هنگام زنده شدن ،کافران کور ر
حرس یم شوند و به سمت
ر
سخن های الیه دوباره اما در مقطیع خاص جهت دیدن عذاب ها و
بینای ظاهری به آنها برمیگردد.
ی
بینای به آنها داده یم شود؟ آیات متعددی این -از کجا معلوم دوباره ی
امر را بیان فرموده اند ،مثال خداوند در سوره ی مبارکه ی ابراهیم یم
فرماید:
ون ۚ إ َّن َما ُي َؤ رخ ُر ُه ْم ل َي ْوم َت ْش َخصَُ َ َ ْ َ َ نَّ َّ َ َ ً َ َّ َ ْ َ ُ َّ ُ َ
ٍ ِ ِ وَل تحس یی الل ه غ ِافل عما يعمل الظ ِالم
َ
ی ُم ْقنیع ُر ُءوسه ْم َل َي ْرَت ُّد إل ْيه ْم َط ْر ُف ُهم ْۖ َْ
اِل ْب َص ُار ﴿ُ 42
﴾م ْهطع نَ
ِ ِ ِ ِ ِِ ی ِ ِ يه
ِف ِ
َ ْ َُ
َوأف ِئدت ُه ْم ه َو ٌاء ﴿ابراهیم﴾43-42/
می که خدا ،از آنچه ظالمان انجام یمدهند ،غافل است! (نه، گمان ی
بلکه کیفر) آنها را برای روزی تأخی انداخته است که چشمها در آن (به
خاطر ترس و وحشت) از حرکت بازیمایستد)۴۲( ...گردنها را کشیده،
حن پلک چشمهایشان از حرکت بازیمماند؛ رسها را به آسمان بلندکرده ،رّ
(زیرا به هر طرف نگاه کنند ،آثار عذاب آشکار است!) و (در این حال)
دلهایشان (فرویمریزد؛ و از اندیشه و امید )،خایل یمگردد! ()۴۳
.4سوال دیگری که یک نفس پرسشگر برایش پیش یم آید این است
که ،این کار به چه منظوری انجام یم شود؟ چرا کافران در آن روز مهم،
در مقطیع کور هستند و دوباره بینا یم شوند؟
ن
مطففی -وهللا اعلم ،یم توان پاسخ این سوال را در آیه ی 15سوره ی
یافت ،هللا متعال یم فرماید:
ن َّ َّ ُ ْ َ َّ ر ْ َ ْ َ َّ َ ْ ُ ُ َ
/
كل ِإنهم عن رب ِهم يوم ِئ ٍذ لمحجوبون ﴿مطففی ﴾15
205
چنی است ،در حقیقت آنان در آن روز) روز قیامت (از دیدار ن (نه
پروردگارشان سخت محجوبند) او را نیم بینند.
-صفوت التفاسی در ررسح این آیه نوشته است:
"آن تکذیبکنندگان باید از کجروى و گمرایه خود دست بردارند؛
چون آنها در روز قیامت از دیدن ذات خداى متعال محروم شده و او را
ّ نیمبینند .امام شافیع ن
رض اَّلل عنه گفته است :این آیه دلیل بر آن است
وقن برکه مؤمنان خداى عز و جل را یمبینند ،و مالک گفته است :ر
دشمنان محجوب گشت بر دوستانش تجیل یمکند تا او را ببینند"
.5پس چون دیدن خداوند رسارس لذت و رحمت است ،کافران کور
یم شوند و از این نعمت محروم یم گردند ،سپس در مقطیع دیگر برای
ر
سخن ها و عذاب ها بینا یم شوند ...شهید سید قطب در تفسی روئیت
نف ضالل در توضیح این آیه نوشته است:
" . . .پس فرجام طبییع و جزای موافق با کردارشان و متناسب با
نگریسی به ذات بزرگوار یزدان محروم و ییبهره رن رفتارشان این است از
شوند ،و میان ایشان و میان این سعادت بزرگ حائل و مانع ایجاد گردد،
ی
سعادت بزرگ که اجازۀ بهرهمندی از آن جز به کیس داده نیمشود که
ن ن ّ
روح او شفاف و رقیق و لطیف و پاکیه گردد ،و رساوار این شود که پردهها
ن
کسای در از میان او و از میان پروردگارش به کنار رود .در بارۀ همچون
سورۀ قیامت فرموده است:
ٌ ن َ ٌ ( ُو ُج ُ
ناظره ) . ناضهء ،ایل َرّبها یومئذ
ٍ وه
در آن روز چهرههای شاداب و شادانند ،به پروردگار خود یمنگرند.
206
رن
گشی از دیدار این در پس پرده افتادن از پ روردگارشان ،و محروم
عذای است باالتر از همۀ عذابها .محروم شدن و ییبهره ی آفریدگارشان،
ماندن است فراتر از همۀ محروم شدنها و ییبهره ماندنها".
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد که این جزئیات وجود نداشت و خداوند در آیه ای یم فرمود کافران
روز قیامت نابینا خواهند بود و در آیه ای دیگر یم فرمود بینا ...اما
ر
موقن مالحظه یم نمایید آیات دیگری هم وجود دارد و دلیل کور شدن
ی
و بینا شدن همیشیک را توضیح یم دهند.
***
پاسخ:
207
الف)
ْ َ ول َم َاذا أ َج ْب ُت ُم ْال ُم ْر َسل نَ
َو َي ْو َم ُي َناديه ْم َف َي ُق ُ
ی ﴿ ﴾65ف َع ِم َيت َعل ْي ِه ُم ِ ِ ِ
ْ َ َ ُ َ ْ َ َُ ْ َ ََ َ َُ َ
اِلنباء يوم ِئ ٍذ فهم َل يتساءلون ﴿قصص﴾66-65/
پیامیان [و
ی و روزى که [خداوند] آنها را ندا یمدهد ،پس یمگوید« :به
پاسچ دادید؟» ( )۶۵پس در آن روز ،همهى اخبار ن فرستادگان من] چه
ن َ
[چیى] نیمپرسند. بر آنان پوشیده یمماند ،از این رو آنان از یکدیگر
()۶۶
ب)
َ ُ َ َ َ الصور َف َل أ َ
َفإ َذا ُنف َخ نف ُّ
اب َب ْين ُه ْم َي ْو َم ِئ ٍذ َوَل َيت َس َاءلون
نس َ
ِ ِی ِ ِ
﴿مومنون﴾101/
پس آنگاه که در صور دمیده شود ،در آن روز ،نه میانشان
خویشاوندى است ،و نه [از حال یکدیگر] یمپرسند.
ج)
ََ َ َُ َ ْ َ ٰ َ ْ ُ َ َْ َ َْ ُ
/
ض يتساءلون ﴿صافات ﴾27وأقبل بعضهم عیل بع ٍ
و به یکدیگر روی کرده ،از [حال] هم یمپرسند.
د)
208
ن
طوالی است و ذکر نیم کنیم ،هرچند نیازی نیست ،با مطالعه آیات
ی شبهه و آیات باال باید همه ن
چی برایتان روشن شده باشد.
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1آیا در آیات قسمت های «الف» و «ب» ،خداوند متعال فرموده،
مجرمان در روز قیامت «نیم توانند» گفت و گو کنند؟ خی ...پس چرا
ر
بیشی ادعای دارید؟ تمام .شبهه پاسخ داده شد ویل جهت برریس ن
چنی
ی
و ادای حق مطلب ادامه یم دهیم.
.2آیه ی قسمت الف ،یم فرماید چون همه ن
چی بر آنها پوشیده مانده
به این خاطر ن
چیی نیم پرسند ...نه اینکه «نیم توانند» ربیسند!
.3در آیه ی قسمت ب ،یم فرماید در آن ررسایط ن
چیی نیم پرسند...
ررسایط دمیدن صور...در آن ررسایط وحشتناک...
ن
ستیان ،اگر محله ی شما به وسیله ی دو هواپیما یک سوال از اسالم
بمباران شود ،در آن لحظه یم روید با دوستان تان گپ بزنید ،یا اصال
ن
حرف بزنید؟ یا فرار یم کنید ...حال بمباران توسط دو مخلوق کجا و نفخ
قیامت الیه کجا...
ِ صور
.4در انتهای شبهه ،شبهه افکن خواسته دست پیش بگید که از پس
ً
نیفتد ...اوال ،بنده با استدالل دیگری به شما پاسخ دادم ،ثانیا آن
ن
گوناگوی استدالل هم هیچ اشکایل ندارد ...چون قیامت دارای مراحل
است...
بی آیات ررسیفه وجود ندارد... ن
تناقض در ن .4لذا هیچ
209
کالم آخر:
ادعای داشته باشند که خداوند ن
چنی توانستند یم ستیان ن
زمای اسالم ن
ی
یم فرمود ،مجرمان در کل مراحل روز قیامت «نیم توانند» حرف بزنند
و حرف یم زدند...ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
پاسخ:
الف(
ََ ُْ َ ُ ُ ْ َََْ ُ َ
/
وَل يؤذن لهم فيعت ِذرون ﴿مرسالت ﴾36
و رخصت نیميابند تا پوزش خواهند.
210
ب(
َ َ ْ َ َ ْ رُ ُ ُ ْ َ ً ُ َّ َ ُ ُ َّ َ رْ َ ُ ْ َ رُ َ ُ ُ ُ َّ َ ُ ُ
ين كنت ْم ويوم نحرسهم ج ِميعا ثم نقول ِلل ِذين أرسكوا أين رسكاؤكم ال ِذ
الل ه َ ررب َنا َما ُك َّنا ُم رْرسك نَ
َ ُ َ َّ ْ َ ُ ُ ْ َّ ُ َّ ْ َ ُ َْ ُ ُ َ
ی ِِ ِ و واال ق ن أ َل إِ مهت ن ت فِ ن ك ت مل م ث ﴾22 ﴿ ونتزعم
َْ َ ُ ْ َ ُ ْ ْ َ َ ُ َ ٰ ُ
یل أنف ِس ِه ْم ۚ َوض َّل َعن ُهم َّما كانوا َيف ر ُیون ﴿ ﴾23انظر كيف كذبوا ع
﴿انعام﴾24-22/
كساین و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور یمكنيم ،آنگاه به
كه ررسك آوردهاند یمگوييم« :كجايند ررسيكان شما كه [آنها را ررسيك خدا]
یمپنداشتيد؟» ( )۲۲آنگاه عذرشان جز اين نيست كه یمگويند« :به
مرسك نبوديم )۲۳( ».ن
ببی ،چگونه به خدا ،پروردگارمان سوگند كه ما ر
خود دروغ یمگويند و آنچه بریمبافتند از ايشان ياوه شد)24( .
ت(
ُ َ ْ َُُ ْ ََ ُ ْ ُ ْ َ ْ َُ َ َ َ َ ْ َ َّ َ َ ُ َّ
/
فيوم ِئ ٍذ َل ينفع ال ِذين ظلموا مع ِذرتهم وَل هم يستعتبون ﴿روم ﴾57
چنی روزى[ ،ديگر] پوزش آنان كه ستم كردهاند سود نیمبخشد، ن و در
و بازگشت به سوى حق از آنان خواسته نیمشود.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
طبق تفاسی و تامل در آیات «دو پاسخ» یم توان برای شبهه ی مورد
نظر در نظر گرفت:
211
پاسخ اول:
آیه ی اول فرموده «اجازه داده نیم شوند» معذرت خوایه کنند ،و
این با «معذرت خوایه نیم کنند» تفاوت دارد:
خطای انجام داده است ،اگر به او اجازه دهیم عذر خوایه
ی -شخض
کند ...احتمال بخشش هم وجود دارد ...ویل اگر بگوییم به هیچ عنوان
یعن هرگز تو را نیم بخشیم. اجازه ی عذر خوایه نداری ...ن
212
-آیه ی قسمت «ت» ،تایید کننده ی مطالب گذشته است...
طلن نیم خداوند متعال اجازه ی طلب بخشش/عذرخوایه/پوزش ی
دهد ،چون اگر اجازه دهد احتمال بخشیده شدن هم ایجاد یم گردد...
ُ َّ َ َ
نف ُع َّالذ َ
ين ظل ُموا َم ْع ِذ َرت ُه ْم» ِ لذا چون چ ن
نی احتمایل وجود ندارد َ « :ل ي
[ديگر] پوزش آنان كه ستم كردهاند سود نیمبخشد.
وقن خداوند آن را -بگذار تا دلشان میخواهد معذرت خوایه کنند ،ر
روا نیم داند و اجازه نیم دهد ...بگویند یا نگویند چه سود؟
پاسخ دوم:
ن
طوالی است، روز بسیار یک و است ن
گوناگوی -قیامت دارای مراحل
ِ
ن ً
ستیان تصور یم کنند یک دادگاه دو ساعته است ...لذا در ظاهرا اسالم
بریح از مراحل اجازه ی سخن دارند و در ن
بریح ها هم خی... ن
-تفسی نور بیان نموده ،تا قبل از «ثبوت جرم» از این حرف ها هم
یم زنند ،اما بعد از «اثبات» ،دیگر هیچ اجازه ای ندارند ،چون همه ن
چی
تمام شده است.
کالم آخر:
بی آیات وجود ندارد ،هر کدام از پاسخ ها را بپذیریم ن
تناقض در ن هیچ
شبهه رفع یم شود...
طبق پاسخ اول :خداوند نفرموده معذرت خوایه نیم کنند ،بلکه
فرموده اجازه نیم دهم ن
(یعن نیم بخشم) ،حال بدون اجازه ی خداوند...
213
یم گویند یا نیم گویند/طلب بخشش یم کنند یا نیم کنند ،میل خودشان
است(...چون یی تاثی است).
بریح از موقف های قیامت یم توانند حرف بزنند طبق پاسخ دوم :در ن
و در ن
بریح ها خی ...آیه ای که فرموده اجازه ندارند ،مربوط به پایان کار
چی ثابت شده است.است که دیگر همه ن
***
پاسخ:
الف(
ٌ َ َ َ ٌّ َ َ ْ َ َّ ُ ْ ُ َ َ
/
فيوم ِئ ٍذ َل يسأل عن ذ ِنب ِه ِإنس وَل جان ﴿الرحمن ﴾39
جن از گناهش پرسيده نشود.در آن روز ،هيچ انس و ن
ب(
َ ن َ ْ ُ َ َ ْ َّ َّ َ ُ ْ َ ْ ْ َ َ ْ َّ ْ
/
فلنسألن ال ِذين أر ِسل ِإلي ِهم ولنسألن المرس ِلی ﴿اعراف ﴾6
214
ن ً
[پيامیان] به سوى آنان فرستاده شدهاند
ی كه كسای از قطعا پس،
ً
قطعا از [خود] فرستادگان ن
[نی] خواهيم پرسيد. ِ خواهيم پرسيد ،و
ت(
َ َ ْ َ َ ْ رُ ُ ُ ْ َ ً ُ َّ َ ُ ُ َّ َ رْ َ ُ ْ َ رُ َ ُ ُ ُ َّ َ ُ ُ
ين كنت ْم ويوم نحرسهم ج ِميعا ثم نقول ِلل ِذين أرسكوا أين رسكاؤكم ال ِذ
َ َ
ت ْز ُع ُمون ﴿انعام﴾22/
ن
كسای و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور یمكنيم ،آنگاه به
كه ررسك آوردهاند یمگوييم« :كجايند ررسيكان شما كه [آنها را ررسيك خدا]
یمپنداشتيد؟»
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
برای این شبهه هم دو پاسخ یم توان ارائه داد:
پاسخ اول:
روز قیامت؛ پرسش از مجرمان ،به منظور کسب علم صورت نیم
پذیرد (چون خدا همه ن
چی را یم داند) ویل برای منظورهای دیگر پرسش
هم پرسیده یم شود.
-به عنوان مثال یک پرس نوجوان دزدی یم کند ،او را دستگی یم کنند
و در روز موعود به دادگاه یم برند ...رئیس دادگاه یم پرسد« :چرا دزدی
215
کردی پرسم؟» ...اما در انتهای دادگاه پدرش یم گوید« :مگر همه ن
چی
ر
نداشن؟». برایت فراهم نکردم؟امکانات
ر
پرسیس است ،اما توجه بفرمایید جمله ی هر دو نفر ن
(قاض و پدر)
اویل جهت فهمیدن و کسب علم است ،و دویم جهت ررسمنده کردن...
ر
پرسیس که ر
باشد(تحقیف) ،با پرسیس که برای کسب علمر بی-لذا ن
نمودن اشتباه» او باشد ،تفاوت
ِ کردن فرد» ،یا «متوجه
ِ برای « ررسمنده
ن
(توبیچ)... وجود دارد
تحقیف است ،ن
یعن ر -آیه ی 39سوره ی الرحمن منظورش پرسش
پرسیس وجود ندارد و خودم همه ن
چی را یم دانم ...اما آیات دیگر پرسش ر
توبیچ هستند ...به آیه ی قسمت «ت» نگاه کنید ،خداوند ن های
ی
یعن خدا نیم داند؟فرموده :کجایند افرادی که ررسیک خدا یم دانستید؟ ن
چرا یم داند ،اما این پرسش را جهت ررسمنده کردن آنها مطرح یم فرماید.
پاسخ دوم:
غالب مفرسان یم فرمایند ،منظور این آیه عدم پرسش در مراحیل از
ً
روز قیامت است و در مراحل دیگر پرسش هم صورت یم پذیرد (اما یقینا
چی را یم داند). ن
توبیچ خواهد بود ،چون خداوند همه ن از نوع
تفسی نف ظالل این گونه نوشته است:
سای از گناهش پرسش نیمگردد (چرا که آن در آن روز هیچ پری و ان ن
روز زمان تخریب جهان است؛ نه وقت سوال و پرسش یزدان).
دیدی پیش یمآید ،آن"این وضع و حال در موق رن از موق تهای آن روز ن
ر
موقعین از آن موقعیتها ن
گوناگوی در آن خواهد بود. روزی که موق تهای
216
ر
موقعین هم وج ود وقن است که از بندگان در آن پرسش یمگردد ،و ر
ر
موقعین هم چیی پ رسیده ن یمشود. داردکه در آن از بندگان در باره ن
موقعین هم هستکهر هستکه در آن هرکیس از خ ود به دفاع یمپردازد.
در آن انسان مسوولیت را متوجه انبارها و ررسیکها یمسازد و ایشان را
موقعین هم هستکه درآن به کیس اجازه داده ر م قض یمشمارد.
سخن بگوید و به مجادله و مخاصمه ربیدازد! روز قیامت روز ن نمیشودکه
موقعین از موقع یتهای آن هولناک و ن
دیدی است. ر دور و درازی است .هر
انسای ازگناهش پرسش نیمگردد. ن عین است :هیچ پری و اینجا موق ر
وقن استکه خصلت هر فردی و عمل او شناخته یمشود. این موقعیت ،ر
بدبخن در چهرهها به شکل رنگ سیاه نمایان یمگردد ،و ر نشانههای
نشانههای رستگاری به شکل رنگ سفید ن مایان یمشود .این نشانهها و
ر
موقعین آیا ن
چنی آن نشانهها در ظواهر چ هرهها پدیدار یمآید .در
تکذیبکردن و انکار ن مودن ممکن است؟"
کالم آخر:
چنی ادعای مطرح نمایند که ن
بی ن توانستند یم زمایشبهه افکنان ن
ی
ر
تفاوی وجود نداشت ،و روز قیامت هم دارای مراحل پرسش ها هیچ
ن
مختلف نبود ...ویل آیا این گونه است؟ خی...
***
پاسخ:
الف)
َ َ ْ َ َ ْ رُ ُ ُ ْ َ ً ُ َّ َ ُ ُ َّ َ رْ َ ُ ْ َ رُ َ ُ ُ ُ َّ َ ُ ُ
ين كنت ْم ويوم نحرسهم ج ِميعا ثم نقول ِلل ِذين أرسكوا أين رسكاؤكم ال ِذ
الل ه َ ررب َنا َما ُك َّنا ُم رْرسك نَ
َ ُ َ َّ ْ َ ُ ُ ْ َّ ُ َّ ْ َ ُ َْ ُ ُ َ
ی ِِ ِ و واال ق ن أ َل إِ مهت ن ت فِ نك ت مل م ث ﴾ 22 ﴿ ونتزعم
﴿انعام﴾23-22
ن
كسای و [ياد كن] روزى را كه همه آنان را محشور یمكنيم ،آنگاه به
كه ررسك آوردهاند یمگوييم« :كجايند ررسيكان شما كه [آنها را ررسيك خدا]
یمپنداشتيد؟» ( )۲۲آنگاه عذرشان جز اين نيست كه یمگويند« :به
مرسك نبوديم)۲۳( ». خدا ،پروردگارمان سوگند كه ما ر
ب(
َ ْ َ َ َ ُّ َّ َ َ ُ َ َ َ ُ َّ ُ َ ْ ُ َ َّ ٰ ُ ْ َ ْ ُ َ َ
يوم ِئ ٍذ يود ال ِذين كفروا وعصوا الرسول لو تسوى ِب ِهم اِلرض وَل
َ ْ ُ ُ َ َّ َ َ ً
/
يكتمون الل ه ح ِديثا ﴿نساء ﴾42
ن
نافرمای كردهاند، پيامی [خدا] ن
آن روز ،كسای كه كفر ورزيدهاند ،و از ی
سخنن آرزو یمكنند كه اى كاش با خاك يكسان یمشدند .و از خدا هيچ
را پوشيده نیمتوانند داشت.
ج)
218
ن
تناقض وجود ندارد...
ن
درویع را به عنوان عذر .1آیه ی اول از تکذیب یم گوید ،که ر
مرسکان
ن
معرف یم نمایند و ررسکشان را تکذیب یم کنند (ادامه ی آیات را بخوانید،
خداوند خود یم فرماید دروغ است)
.2اما در آیه ی دوم ،بحث عدم تکذیب توسط کافران وجود ندارد!
مخف کنند! (این سخن ن و خداوند خود یم فرماید نیم توانند ن
چیی را
خداوند است ،نه کافران)
حن اگر سخن کافران یم بود ،یم گفتیم ،روز قیامت مراحل .3ر
مختلف دارد ،در مرحله ای تکذیب کردند و در مرحله ای دیگر ر
وقن ن
مخفچیی را ا خدا ن دیدند ی فایده است ،ر
اعیاف کردند( ...که نیم توان ن
ی
نمود)
کالم آخر:
احن ن
معرف شده تامل شود ،پاسخ ها به ر ر فقط کافیست در آیات
مشخص یم گردد
***
219
ابتدا این دین برای مکه بوده بعد نظرشان عوض شده است و گفته
ن
جهای است. اند
پاسخ:
الف(
ی َي َد ْيه َول ُتنذ َر ُأ َّم ْال ُق َر ٰى َو َمنْ َ َٰ َ َ ٌ َْ
نزل َن ُاه ُم َب َار ٌك ُّم َص رد ُق َّالذي َب ْ نَ وهـذا ِكتاب أ
ِ ِ ِ ِ
ُ َ َ َ ْ َ َ َّ َ ُ ْ ُ َ ْ َ ُ ْ ُ َ
یل َصل ِت ِه ْم ُي َح ِافظون ون ِب ِه ۖ َو ُه ْم َع ٰ حولها ۚ وال ِذين يؤ ِمنون ِباْل ِخرِة يؤ ِمن
﴿انعام﴾92/
كتابهای را كه پيش
ّی كتای است كه ما آن را فرو فرستاديم[ ،و]
خجسته ی
ن
كسای از آن آمده تصديق یمكند .و براى اينكه [مردم]امالقرى [=مكه] و
ن
كسای كه به آخرت ايمان یمآورند ،به را كه پیامون آنند هشدار دیه .و
آن [قرآن ن
نی] ايمان یمآورند ،و آنان بر نمازهاى خود مراقبت یمكنند.
ب(
َوك َ ٰذ ل َك أ ْو َح ْي َنا إل ْي َك ُق ْر ًآنا َع َرب ًّيا ِّل ُتنذ َر ُأ َّم ْال ُق َر ٰى َو َم ْن َح ْول َها َو ُتنذ َر َي ْومَ
ِ ِ ْ ِ ِ ِ
َّ ن ٌ َ َ ٌ ن َ َّ َ َ ْ َ ْ َ ْ َ
/
يه ۚ ف ِريق ِ یف الجن ِة وف ِريق ِ یف الس ِع ِی ﴿شوری ﴾7 الجم ِع َل ريب ِف ِ
مكه وكساین ّ
عری به سوى تو ویح كرديم تا [مردم] و بدين گونه قرآن ی
را كه پیامون آنند هشدار دیه ،و از روز گردآمدن [خلق] -كه ترديدى در
آن نيست -بيم دیه؛ گرویه در بهشتند و گرویه در آتش.
220
ت(
ات يعا َّالذي ل ُه ُم ْل ُك َّ
الس َم َ
او
ُ ْ َ ُّ َ َّ ُ نر َ ُ ُ َّ
الل ه إل ْي ُك ْم َجم ً
ِ
ُ
ِ ِ ِ َقل يا أيها الناس ِإ یی رسول ِ
َّ ر ْ ر ر َّ َّ
الل ه َو َر ُ َ ٰ َ َّ ُ َ ُ ْ َ ُ ُ َ ُ َو ْاِل ْ
یم ال ِذي ی اِل ن الن
ِ ِ ِی یهولس ِ ِ ِ ب وا نآمف ۖ يت مي
ی ِ و ن ح ي و ه َل إ هـ
ِ ِ لإ َل ۖ ض
ِ ر
ُ ْ ُ َّ َ َ َ َّ ُ ِ ُ َ َّ ُ ْ َ ْ َ ُ َ
يؤ ِمن ِبالل ِه وك ِلم ِات ِه وات ِبعوه لعلكم تهتدون ﴿اعراف﴾158/
پيامی خدا به سوى همه شما هستم ،همان ی بگو« :اى مردم ،من
زمی از آن اوست .هيچ معبودى جز او [خدای] كه فرمانروای آسمانها و ن
ی ی
پيامی
ی نيست؛ كه زنده یمكند و یممیاند .پس به خدا و فرستاده او -كه
درسنخواندهاى است كه به خدا و كلمات او ايمان دارد -بگرويد و او را
پیوى كنيد ،اميد كه هدايت شويد».
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1نخست اینکه در آیات قسمت «الف» و «ب» ،نفرموده «فقط»
برای مکه و اطراف آن ...بلکه فرموده برای مکه و اطراف آن ...و واقعا
برای مکه و اطراف آن بیم دهنده است ...برای همه ی مکان های دیگر
هم این گونه است...
-تصور کنید در یک کشور 10شهر وجود دارد ...اگر بگویند آب گوارا
برای شهر 1مفید است ،آیا به این معناست که برای 9شهر دیگر غی
ادعای داشته باشیم که یم ن
چنی توانستیم یم مفید است؟خی ...ن
زمای
ی
گفتند آب گوارا «فقط» برای شهر 1مفید است ...ویل چون این کلمه
ادعای داشته باشیم. ن
چنی در جمله ی اصیل وجود ندارد ،نیم توانیم
ی
221
.2سید قطب (رح) در تفسی نف ظالل به این شبهه پاسخ داده است،
که خالصه ی پاسخ ایشان این است:
ن
ستیان ادعا یم کنند ،اول این دین برای مکه بود ...بعد به اسالم
ر
اتفاف عربستان را گرفتند، ر
اتفاف هجرت کردند ،بعد به صورت صورت
بعد دیدند قدرتمند شده اند به کشورهای دیگر و ...ویل دقت نیم کنند
که این آیات میک هستند:
ی)( .انبیاء)107 /َ(و َما ا ْر َس ْل َناک ِا ََّل َر ْح َم ًة ل ْل َعالم ْ نَ
ِ ِ
پیغمی) م ا ت و را ج ز ب ه عنوان رحمت ج هانیان نفرستادهایم. ی (ای
َ َّ َّ ً َّ َ َ ْ َ َْ
اس َب ِش ْ ًیا َو ن ِذ ْی ًرا)( .سبأ)28/
ِ ِلن ل ةاف ک َلاِ اک ن(و ما ارسل
ی
ما تو را ب رای جملك م ردمان فرستادهای م ت ا م ژده رسان (مؤمنان به
سعادت ابدی) و بیمدهندۀ (کافران به شقاوت رسمدی) ر
بایس.
.3اما یم توان یک پاسخ دیگر هم به شبهه ی فوق داد:
ادی خاص خود ،نفرموده «مکه» بلکه یم فرماید« ،ام قرآن با ظرافت ی
یعن «مادر شهرها» ...مکه به چه جهت مادر شهر هاست؟ به القری»؛ ن
اولی خانه ای بوده که برای عبادت خاطر کعبه ای که در آن قرار دارد و ن
ساخته شده است ،خداوند متعال یم فرماید:
َ ن َ ْ َ َّ َ ُ َ َ ً َ ُ ً َّ ُ َ َّ إ َن أ َّو َل َب ْ
اس لل ِذي ِببکة مبارکا و هدى ِللعال ِمی (آلِ لن لِ ع ضِ و ت
ٍ ي ِ
عمران)96/
ن
نخستی خانهای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد،
ن ّ
همان است که در رسزمی مکه است ،که پر برکت ،و مایه هدایت
جهانیان است.
222
مالحظه بفرمایید در این آیه هم از عبارت مردم (ناس) استفاده شده
زمی ساختهاولی خانه ای که برای نیایش همه ی مردم ن ن است ...ن
یعن
شده است ...حال در یک تقسیم بندی انجام شده بر مبنای «معنویات
ن
اولی مرکز افیای» ،خداوند متعال
و عبادات» نه «تقسیم بندی جغر ی
عبادت زمینیان را به عنوان اصل درنظر گرفته و همه ی نقط دیگر را
مکای است که همهمافوف است برای همه و کعبه ن ر اطراف آن ...ن
یعن
ی مردم دنیا باید رو به آنجا نماز بخوانند...
ن
معرف شده بی آیات ن
تناقض در ن .4طبق توضیحات ذکر شده ،هیچ
وجود ندارد...
کالم آخر:
ادعای داشته باشند ،که قرآن نی شبهه افکنان ن
زمای میتوانستند چ ن
ی
ن
چنی یم فرمود این دین «فقط» برای مکه نازل شده است ...در حایل که
ن
چیی وجود ندارد...
***
223
پاسخ:
الف(
َ َ َّ ْ َّ َ َ ُ َّ َّ َ َ َ
ين َل َم ْو ٰیل ل ُه ْم آمنوا َوأن الك ِاف ِر ذ ٰ ِ لك ِبأن الل ه َم ْویل ال ِذين
﴿محمد﴾11/
كسای است كه ايمان آوردهاند ،ویل كافران را رسپرست ن خدا رسپرست
[و يارى] نيست.
ب(
َ َّ ُّ الظ ُل ََّ ُ َ ُّ َّ َ َ ُ ُ ْ ُ ُ ر َ ُّ
ور ۖ َوال ِذي َن كف ُروا
ُِ الن یل إ
ِ ُِ ات م الل ه و ِ ییل ال ِذين آمنوا يخ ِرجهم من
الظل َمات ۗ أول ٰـئ َك أ ْص َح ُ ُّ ْ َ ُ ُ ُ َّ ُ ُ ُ ْ ُ َ ُ ر َ ُّ
اب ِ ِ یل إِ ِ ور الن أو ِلياؤهم الطاغوت يخ ِرجونهم من
َ ُ َ َّ ُ
الن ِار ۖ ه ْم ِف َيها خ ِالدون ﴿بقره﴾257/
كسای است كه ايمان آوردهاند .آنان را از تاريكيها به ن خداوند رسور
كسای كه كفر ورزيدهاند ،رسورانشان ن روشنای به در یمبرد .و[یل] سوى
ی
روشنای به سوى تاريكيها ی [همان عصيانگران=] طاغوتند ،كه آنان را از
به در یمبرند .آنان اهل آتشند كه خود ،در آن جاودانند.
ت)
َ َ ُ َّ َّ ُ ْ َ َ ُ َ ر َ َّ ُ ْ َ َ ُ َ َّ ُ ْ َ ُ َ ر ُ َّ َ َ ْ َ ْ َ َ َ ُ َ َّ ُ ْ َ ُ َ ر ُ َّ
وِل ِضلنهم وِلمنينهم وْلمرنهم فليبتكن آذان اِلنع ِام وْلمرنهم فليغین
َّ َ َ ْ َ َ ُ ْ َ ً ُّ ً َّ ْ َ َ َ ًّ ر ُ َ ْ َ َّ َ َ َ َّ
ون الل ِه فقد خ ِرس خرسانا م ِبينا خلق الل ِه ۚ ومن يت ِخ ِذ الشيطان و ِليا من د ِ
﴿نساء﴾119/
224
و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم كرد ،و
وادارشان یمكنم تا گوشهاى دامها را شكاف دهند ،و وادارشان یمكنم تا
آفريده خدا را دگرگون سازند ».و[یل] هر كس به جاى خدا ،شيطان را
ً
دوست [خدا] گید ،قطعا دستخوش زيان آشكارى شده است.
پ(
ی َب ْع ُض ُه ْم أ ْول َي ُاء َب ْ ُ ْ ُ َ َ َ َّ َ ْ ً َ َّ َّ
الظالم نَ إ َّن ُه ْ
ضۖ
ٍ ع ِ ِِ ن إِ و ۚ ا ئي ش ه
ِ الل ن مِ نكع وان غ ي نل م َّ ِ
َ َّ ْ
َوالل ه و ُّیل المت ِق ن
ُ َ ُ
ی ﴿جاثیه﴾19/ ِی
آنان هرگز در برابر خدا از تو حمايت نیمكنند [و به هيچ وجه به كار
بعضشان دوستان ن
بعض [ديگر]ند ،و خدا يار تو نیمآيند ] و ستمگران ن
ن
پرهیگاران است.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
در مغازه ی شما قفیل داشته باشد که یک بچه ی کوچک هم .1اگر ِ
بتواند آن را باز کند(مثال یک قفل کاغذی) ،این کجایش قفل است؟ آیا
هرگز یم گویید در مغازه را قفل کرده ایم؟ هرگز با خیال راحت به خانه
ً ً
... ...
یم روید؟ یقینا خی چون عمال شما قفیل ندارید بله یک قفل یی
خاصیت وجود دارد ،ویل فقط نامش قفل است و هیچ کاری برایتان
انجام نیم دهد...
معرف شدهن موالهای برای کافران .2در آیات فوق هم بله اولیا و
ی
ر
کوچکیین عذاب خدا وقن کامال یی اثر هستند و نیم تواننداست ،ویل ر
225
را از دوش آنها بردارند به چه دردی یم خورند؟ پس از جهت هیچ بودن
ن
معرف نموده است. آن اولیا ،هللا متعال آنها را یی اولیا
.3ویل موالی مومنان هللا متعال است ...که تمام کائنات در اختیار
اوست ،هر آنچه به فکرتان یم رسد ،به جز ذات مبارک خودش ،مخلوق
ً
اوست ...واقعا همیشه باید گفت:
َ َّ َ َ ُ َ ْ َ ْ َ َ ْ ْ َ ْ َ َ َّ َ َ َ َ ْ ْ َ ْ َ ْ ً َ َ َ ْ َ ُ
ربنا ال تؤ ِاخذنا ِإن ن ِسينا أو أخطأنا ربنا و ال تح ِمل علينا ِإضا کما حملته
ْ َ ْ ُ َّ َ َ ََ َ َ ُ َْ َ َ َ َعیل َّالذ َ
ف َعنا َو اغ ِف ْر ين ِم ْن ق ْب ِلنا َرَّبنا َو ال ت َح رملنا َما ال طاقة لنا ِب ِه و اع ِ
ْ َ ْ َ
ضنا َعیل الق ْوم الکافر َ ْ َ َ
ت َم ْو َالنا فان ُ ْ ْ
َ َ ْ َ َْ َ
ين(بقره)286/ ِِ ِ لنا و ارحمنا أن
پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم ،ما را مؤاخذه مکن! پروردگارا!
سنگین بر ما قرار مده ،آن چنان که (به خاطر گناه و طغیان )،بر ن تکلیف
کسای که پیش از ما بودند ،قرار دادی! پروردگارا! آنچه طاقت تحمل آن ن
مقرر مدار! و آثار گناه را از ما بشوی! ما را ببخش و در را نداریم ،بر ما ّ
ّ
جمعیت مای ،پس ما را بر رحمت خود قرار ده! تو موال و رسپرست ی
کافران ،پیوز گردان!
بی آیات فوق تناقض در ن ن .4لذا طبق توضیحات ذکر شده ،هیچ
وجود ندارد.
کالم آخر:
ستیان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
بی این آیات تناقض وجود اسالم ن
ن
معرف یم دارد که در قرآن یک موال به معنای واقیع "موال" برای کفار
شد ،موالی که ذره ای فر نایح برای آنها ایجاد یم کرد...ویل ر
وقن به جهت ی
ن
تذکر و تامل« ،موالهای یی خاصیت» برای کفار معرف شده است،
226
بدانید به صورت غی مستقیم به « یی موال بودن» آنها اشاره شده
است...
***
پاسخ:
الف(
ف إ ََّل َم ْن َ
آم َن َو َعملَ ٰ َ َ ُ ْ نَ ْ َّ ر ُ َ ر ُ ُ َ َ ْ َ ُ ُْ ََ َْ ُُ
ِ
َ ْ وما أ َم ُوالكم وَل أوَلدكم ِبال ِ ین تقربكم ِع ُندنا زل ِ
ُ َ َ ُ ْ ن ُ َ َ َ ُ ْ َ َ ُ ر ْ َ ً
ات ِآمنون ص ِالحا فأول ٰـ ِئك لهم جزاء الضع ِف ِبما ع ِملوا وهم ِ یف الغ ُرف ِ
﴿سبا﴾37/
چیى نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك و اموال و فرزندانتان ن
كسای كه ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند .پس براى ن گرداند ،مگر
آنان دو برابر آنچه انجام دادهاند پاداش است و آنها در غرفهها[ى
ر
بهشن] آسوده خاطر خواهند بود.
ب(
227
َّ َّ َ َ َ َ َ َ ْ َ َ َ َ ُ َ رْ ُ َ
الس ريئ ِة فل ُي ْج َز ٰى ِإَل رس أ ْمث ِال َها ۖ َو َمن َج َاء ِبمن جاء ِبالحسن ِة فله ع
َ ُ َ ْ ْ
ِمثل َها َوه ْم َل ُيظل ُمون ﴿انعام﴾160/
هر كس كار نيیک بياورد ،ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت ،و هر
كس كار بدى بياورد ،جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
ر
.1در آیه ی قسمت «الف» ،واژه ی «ض ْع ِف» ییک از معانیش «دو
برابر» است و به معنای «چند برابر» هم یم باشد.
المعای» در مورد کلمه ی «ضعف» ن لغت «
مالحظه بفرمایید فرهنگ ِ
چه یم گوید:
چیى يا مانندف ال ریس ِء» :دو برابر هر ن"ض ْعف :ج أ ْضعاف« :ض ْع ُ
ی ِ ِ
آن و يا اضافه مقدارى حساب نشده".
میجمان و مفرسان از عبارت «پاداش .2به این خاطر بسیای از ر
صابوی /نف
ن مضاعف» استفاده کرده اند(صفوت التفاسی ،محمد عیل
ن
القری/تفسی ظالل القرآن ،سید قطب/میرس ،عایض بن عبدهللا
ن
حسی دکیسورآبادی ،ابوبکر عتیق نیشابوری/ترجمه احسن الکالم ،ر
تایح گله داری/و)...
ی
.3لذا آیه ی 37سوره ی سباء هم بحث پاداش چند برابر را یم کند
ن
تناقض ایجاد نیم نماید... و با آیه ی بعدی هیچ
228
کالم آخر:
ادعای داشته باشند که کلمه ن
چنی توانستند یم ستیان ن
زمای ن اسالم
ی
ی ِضعف ،به معنای چند برابر نیم بود...ویل همانگونه که مشاهده یم
ن
چنی نیست... نمایید
***
پاسخ:
الف(
َّ ر َ َ َ ُ ْ َ ٰ َّ َ َ َ َ َ َ َ َ ْ َ َ َ َ ُ َ رْ ُ ْ َ
من جاء ِبالحسن ِة فله عرس أمث ِالها ۖ ومن جاء ِبالسيئ ِة فل يجزى ِإَل
ْ َ َ ُ ْ َ ُ ْ ُ َ
/
ِمثلها وهم َل يظلمون ﴿انعام ﴾160
هر كس كار نيیک بياورد ،ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت ،و هر
كس كار بدى بياورد ،جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود.
ب(
229
النار ۖ ُك َّلماَ
ن َّ َْ ُ ر َ ْ ر َ ْ َ َ ْ ُ ُ ن َُ َ ْ َ ْ
نس ِ یف ُ َِت ِمن ُقب ِلكم من ال ِجنَ و ِاْل ُ ْ ِ قال ادخلوا ِ یف أم ٍم قد خل
اه ْم ِِلوَل ُهمْ ْ َ ُ ً َ َ َ َ َ ْ ُ َّ ٌ َّ َ َ ْ ُ ْ َ َ َ رَّ ٰ َ َّ
دخلت أمة لعنت أختها ۖ حن ِإذا اداركوا ِفيها ج ِميعا قالت أخر
َّ ال ل ُك ٍّل ض ْع ٌ النار ۖ َق َ
ْ ً ر َ َّ ونا َفآته ْم َع َذ ً
َ ُّ َ َ َّ َ َ ٰ ُ َ
ف َول ٰـ ِكن َل ِ ِ ِ ن م ا ف عض ِ ا اب ِِ ل ض أ ءربنا هـؤ ِ
َل
َ َ
ت ْعل ُمون ﴿اعراف﴾38/
جن و انس ،كه پيش از شما بودهاند، یمفرمايد« :در ميان ّامتهای از ّ
ی
ّ
داخل آتش شويد ».هر بار كه ام رن [در آتش] درآيد ،همكيشان خود را
ی لعنت كند ،تا ر
وقن كه همیک در آن به هم پيوندند؛ [آنگاه] پیوانشان در
باره پيشوايانشان یمگويند« :پروردگارا ،اينان ما را گمراه كردند ،پس دو
برابر عذاب آتش به آنان بده[ ».خدا] یمفرمايد« :براى هر كدام [عذاب]
دو چندان است ویل شما نیمدانيد».
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
«ضعف» را در شبهه ی .1نخست اینکه معنای کلمه ی ِ
ً گذشته(شماره )75توضیح دادیم و گفتیم ن
معن دیگری هم دارد و ضفا
به معنای دو برابر نیم باشد(...چند برابر یا مضاعف هم معنای دیگر آن
است)
.2آیه ی قسمت «الف» هم ،بحث «یک برابر» را نکرده است ،بلکه
یم فرماید جزای متناسب با عمل .مثال جزای خوردن مال یتیم متناسب
ن
همی عمل خواهد بود ...یا جزای دزدی متناسب با عمل دزدی خواهد با
و...
230
.3لذا چون در آیه ی اول بحث اعداد و نسبت های عددی مطرح
نشده است ،پس آیه ی دوم هر عددی گفته باشد باز هم باعث ایجاد
ن
ستیان در اشتباهند. تناقض نیم شود و اسالم
کالم آخر:
ادعای داشته باشد که خداوند در ن
چنی توانست یم شبهه افکن ن
زمای
ی
ً ً
جای دیگر ضاحتا یم فرمود دو ی در و ابر
ر ب یک فرمود یم احتاجای ض ی
چنی است؟ خی...ن برابر...ویل آیا
***
پاسخ:
231
الف(
َّ ُ َ ْ ُ َّ َّ َْ ْ
َو َم ْن أظل ُم ِم َّم ِن اف ر َی ٰى َعیل الل ِه ك ِذ ًبا أ ْو كذ َب ِب َآي ِات ِه ۗ ِإنه َل ُيف ِلح
َ َّ
الظ ِال ُمون ﴿انعام﴾21/
و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته يا آيات او را
تكذيب نموده؟ یی ترديد ،ستمكاران رستگار نیمشوند.
ب(
َ الل ه أن ُي ْذك َر ف َيها ْ
اس ُم ُه َو َس َ ٰ
یع ِ ن یف خ َر ِاب َها ۚ
َ َ ْ ْ ُ َّ َّ َ َ َ َ َ َّ
ِ اجد ِ ِ ومن أظلم ِممن منع مس
الد ْن َيا خ ْز ٌي َول ُه ْم فن نَ ُ ْ ن ُّ َ ْ ُ ُ َ َّ َ ْ ُ ُ ٰ َ َ َ
ِی ِ أولـ ِئك ما كان لهم أن يدخلوها ِإَل خ ِائ ِفی ۚ لهم ِ یف
يم ﴿بقره﴾114/ اب َعظ ٌ ْاْلخ َرة َع َذ ٌ
ِ ِ ِ
و كيست بيدادگرتر از آن كس كه نگذارد در مساجد خدا ،نام وى برده
شود ،و در وير نای آنها بكوشد؟ آنان حق ندارند جز ترسان-لرزان در آن
عذای بزرگ [مسجد]ها درآيند .در اين دنيا ايشان را خوارى ،و در آخرت ی
است.
ت(
َ َ ْ َ َ ََْ ُ َ َ َْْ َ َ ُ َ ْ َ َ َ ْ ْ َ ُ ُ َ َّ
أم تقولون ِإن ِإبر ِاهيم و ِإسم ِاعيل و ِإسحاق ويعقوب واِلسباط كانوا
ََ َ َ ًَ َ
ندهُ َّ ُ َّ ُ َ َ ْ ْ ُ ْ ْ ُ ً ْ َ َ َ ٰ ُ ْ ُ
هودا أو نصارى ۗ قل أأنتم أعلم أ ِم الل ه ۗ ومن أظلم ِممن كتم شهادة ِع
َ َّ َ ْ َ ُ َ َ َّ َ َ َّ ُ َ
/
ِمن الل ِه ۗ وما الل ه ِبغ ِاف ٍل عما تعملون ﴿بقره ﴾140
يا یمگوييد« :ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط
[دوازدهگانه] يهودى يا نض نای بودهاند؟» بگو« :آيا شما ر
بهی یمدانيد يا
232
ر
شهادی از خدا را در نزد خويش خدا؟» و كيست ستمكارتر از آن كس كه
پوشيده دارد؟ و خدا از آنچه یمكنيد غافل نيست.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
کسای که با ادبیات عرب آشنای دارند ،یم دانند اسم تفضیل ر
وقن ن .1
ی
بکار برده شود ،کلمه ماقبل را بر کلمه ی ما بعد برتری یم دهد ...مثال
آقای «الف» افضل تر از آقای «ب» است.
.2واژه ی «اظلم» در آیات فوق ،اسم تفضیل است .و معنای خاص
خود را دارد نه تصور رای که شبهه افکنان از آیات فوق دارند...
-و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بسته ...ن
یعن :در میان
کسای که دروغ یم گویند ،ستمکار ترین فرد کیس است که به خدا دروغ ن
یم بندد.
-و کیست ستمکار تر از کیس که آیات خدا را تکذیب یم کند ...ن
یعن:
در میان تکذیب کنندگان کیس که آیات خدا را تکذیب یم کند از همه
ستمکار تر است.
-و كيست ستمکار تر از آن كس كه نگذارد در مساجد خدا ،نام وى
کسای که مانع ذکر و یاد خدا یم شوند کیسن یعن :در میانبرده شود ...ن
که نیم گذارد در مساجد نام خدا برده شود از همه ستمکار تر است
ر
شهادی از خدا را در نزد خويش -و كيست ستمكارتر از آن كس كه
ر
شهادی را پوشیده یم دارند، یعن در میان افرادی که پوشيده دارد؟ ...ن
ر
شهادی از خدا را پنهان یم کنند از همه ستمکار ترند. ن
کسای که
233
.3حال چگونه این موارد را با یکدیگر مقایسه یم کنید؟ تا بگویید
بهیین فوتبالیست و ر
بهیین ستمکار ترین فرد کدام است؟ آیا یم توان ر
بهیین شطرنج باز را با یکدیگر مقایسه کرد و والیبالیست و شناگر و ر
بهی است؟ خی ...هر کدام در رشته ی خود مشخص نمود کدام یک ر
ر
بهی است.
نی چند وض ر
عین وجود دارد... در شبهه ی فوق ن
کالم آخر:
شبهه افکنان ذهنیت ها و برداشت های خود را نقد یم کنند نه آیات
ررسیفه ی قرآن را...
***
پاسخ:
الف(
234
ٰ َ ْ َ ر َّ ر ُ ْ َ َ َّ َ ْ ُ َ َّ َ َ ُ َ ْ َ ْ ُ ُ َّ ْ
َو َس ِار ُعوا ِإیل مغ ِفر ٍة من ربكم وجن ٍة عرضها السماوات واِلرض أ ِعدت
ی ﴿آل عمران﴾133/ ل ْل ُم َّتق نَ
ِ ِ
بهشن كه پهنايش [به قدر] ر آمرزیس از پروردگار خود ،ور و براى نيل به
پرهیگاران آماده شده است ،بشتابيد. ن زمی است [و] براى آسمانها و ن
ب(
َّ َ َ ْ َ ْ ُ َّ ْ ْ َساب ُقوا إ ٰیل َم ْغف َرة رمن َّ ررب ُك ْم َو َج َّنة َع ْر ُض َها ك َ
ض أ ِعدت ر اِل
ِ َّ ُ ِو اء م الس ض
ِ ر ع ٍ ِ ِ َّ ِ ٍ
ْ َ ْ ُ َ ْ َّ َ َ
آم ُنوا بالل ه َو ُر ُسله ۚ ذ ٰ ل َك ف ْض ُل الل ه ُ ل َّلذ َ
يه َمن َيش ُاء ۚ َوالل ه ذو الفض ِل ِ ِ ِتؤ ي ِِ ِ ِ ِ
ين َ
ِ ِ
ْ
ال َع ِظ ِيم ﴿حدید﴾21/
بهشن كه پهنايش چون ر آمرزیس از پروردگارتان و ر [براى رسيدن] به
كسای آماده شده كه به خدا و ن زمی است [و] براى پهناى آسمان و ن
پيامیانش ايمان آوردهاند ،بر يكديگر سبقت جوييد .اين فضل خداست
ی
كه به هر كس بخواهد آن را یمدهد ،و خداوند را فزون ر
بخیس بزرگ
است.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1اگر شخض ،یک بار بگوید درخت چناری که در باغ عمویم وجود
دارد به اندازه ی ساختمان 4طبقه ی همایسه ی ما بلند است ...و بار
دیگر ر
وقن از کوچه عبور یم کند بگوید درخت چنار باغ عمویم به اندازه
وی نشده است... ی این ساختمان بلند است ...دچار هیچ تناقض گ ی
چون هم یم توان گفت این «ساختمان 4طبقه» و هم یم توان گفت
235
این «ساختمان»( .ساختمان مفهوم عام آن است و تمام جزئیات موجود
نی پوشش یم دهد)در ساختمان را ن
کالم آخر:
ادعای داشته باشد که خداوند در ن
چنی توانست یم شبهه افکن ن
زمای
ی
جای
یک آیه یم فرمود عرض بهشت به اندازه ی آسمان اول است ،و در ی
دیگر یم فرمود عرض آن به اندازه ی همه ی آسمان ها است...
اما این طور نیست و مالحظه یم نمایید ،خداوند یک بار گفته
«آسمانها» (جزئیات را بیان نموده) و یک بار مفهوم عام «آسمان» را
بکار برده که شامل همه ی آسمان ها یم شود...
***
236
شبهه:
ن
انسای پاداش کار خدا اعمال نیک کافران را تباه یم کند (محمد )1/هر
نیکش را میگید(زلزله)7/
پاسخ:
الف)
َّ َ
يل الل ِه أض َّل أ ْع َمال ُه ْم ﴿محمد﴾1/ب سين ك َف ُروا َو َص ُّدوا َعن ََّالذ َ
ِ ِ ِ
كسای كه كفر ورزيدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند[ ،خدا] اعمال ن
آنان را تباه خواهد كرد.
ب)
َ َ َْ َ ْ َْ َ َ َ
ال ذ َّرٍة خ ْ ًیا َي َر ُه ﴿زلزله﴾7/ فمن يعمل ِمثق
ذرهاى نيیک كند [نتيجه] آن را خواهد ديد. پس هر كه هموزن ّ
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
زمی کشاورزی داشته باشد ،یم توانیم ن
زمی او را سانت .1کیس که ن
به سانت ر
می کنیم ،ویل کیس که زمینش را از دست داده باشد دیگر چه
میاژ ن
کردی! ر
237
.2کیس که کافر یم شود ،نامه ی اعمالش را آتش یم زند ،دیگر حساب
خوی هایش چگونه انجام شود! کردن مثقال به مثقال ی
.3لذا باید همراه با آیات باال این آیه را هم ببینیم:
ُ َ ْ َ َّ ُّ ْ ُ ْ َّ َ َ
ين ض َّل َس ْع ُي ُه ْم ِ ن یف ال َح َي ِاة الدن َيا َوه ْم َي ْح َس ُبون أن ُه ْم ُي ْح ِسنون ُصن ًعا ال ِذ
َ َ َ ْ ْ َ ُُ ْ ََ َ َ َ َّ َ ُ
ات َ ررب ِه ْم َو ِلق ِائ ِه فح ِبطت أعمالهم فل َ
﴿ ﴾104أول ٰـ ِئك ال ِذين كف ُروا ِبآي ِ
ًْ ْ ُنق ُ
يم ل ُه ْم َي ْو َم ال ِق َي َام ِة َوزنا ﴿کهف﴾105-104/ ِ
ی
آنان که در زندگ دنیا تالششان [به هدر رفته ،و] گم و نابود یمشود،
در حایل که یمپندارند کار شایسته و نیک انجام یمدهند )۱۰۴( ».آنان،
کسای هستند که به آیات پروردگارشان و دیدار او [در قیامت] کفر ن
می نای ورزیدند ،پس کارهایشان تباه و نابود شد .ما براى آنان در قیامت ،ن
میان ارزیس ندارد تا نیاز به ن ر برپا نخواهیم کرد[ ،چون کارشان
باشد)105(].
کالم آخر:
بی این آیات تناقض وجود شبهه افکنان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن
دارد که خداوند در آیه ای یم فرمود اعمال نیک کافران نابود یم شود...
و در آیه ای دیگر یم فرمود اعمال نیک کافران نابود نیم شود...
چیی در قرآن وجود ندارد ...و از جمع بندی ن
بی آیات چنی ن
ن ویل
متوجه یم شویم:
عمل نیک هر کیس ارزشمند است ،اال کیس که پرونده ی اعمال نیک
را بسته باشد ...ر
وقن پرونده ای وجود ندارد ،نییک ها در کجا ثبت شوند؟
***
238
.80برخی از پیامبران را بر برخی برتری دادیم
شبهه:
بریح برتری دادیم(بقره ،)253/میان آنها ر
فرف پیامیان را بر ن ن
بریح از ی
نیست (بقره)285/
پاسخ:
الف)
الل ُه ۖ َو َر َف َع َب ْع َض ُهمْ
ر ْ ُ َّ َّ َ َّ
ض ۘ منهم من كلم ْ َ ٰ َ ْ ُ ْ َ ُّ ُ ُ َ َّ ْ َ َ ْ َ
َ ْ َ َ َّ ُ ُْ ُ َ ْ َ ِتلك الر َس َل فضلنا بعضهم ع ْیل َبع ٍ
س ۗ ولو شاء الل ه د قال وحرات َوأ َّيدن ُاه ب ُ ِ ن يیس ْاب َن َم ْر َي َم ال َب ر
ي ات ۚ َوآت ْينا ِع َ
ٍ ج د َر َ
ْ َ ُ ْ ِ ِْ َ ُ ِ َ ْ َ َ َ َّ
ٰ َ ر َ ُ ُ َ َ َ
ما اقتتل ال ِذين ِمن بع ِد ِهم من بع ِد ما جاءتهم البينات ولـ ِك ِن اختلفوا ْ َ ر ْ َ َ
َّ َ ْ ََُْ َّ ُ َ
آم َن َو ِمن ُهم َّمن كف َر ۚ َول ْو ش َاء الل ه َما اقتتلوا َول ٰـ ِك َّن الل ه َيف َع ُل
َ ْ َفم ْن ُهم َّم ْن َ
ِ
ُ
َما ُي ِريد ﴿بقره﴾253/
بریح ديگر برترى بخشيديم .از آنان كیس بود پيامیان را بر ن بریح از آن ی ن
بعض از آنان را باال برد؛ و به عيیس كه خدا با او سخن گفت و درجات ن
پرس مريم داليل آشكار داديم ،و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم؛
كسای كه پس از آنان بودند ،بعد از آن [همه] ن و اگر خدا یمخواست،
داليل روشن كه برايشان آمد ،به كشتار يكديگر نیمپرداختند ،ویل با هم
كسای بودند كه ايمان آوردند ،و ن عض از آنان اختالف كردند؛ پس ،ب ن
كسای بودند كه كفر ورزيدند؛ و اگر خدا یمخواست با ن بعض از آنان ن
يكديگر جنگ نیمكردند ،ویل خداوند آنچه را یمخواهد انجام یمدهد.
ب)
239
َّ ر َ ْ ُ ْ ُ َ ُ ٌّ َ َ َّ َ َ َ ْ َ َ َ َّ ُ ُ َ ُ
آمن الرسول ِبما أ ِنزل ِإلي ِه ِمن رب ِه والمؤ ِمنون ۚ كل آمن ِبالل ِه ومل ِئك ِت ِه
َ َ ُ َ َْ َ َ َْ َُْ َ َ ُ ُّ ر َ َ ن ْ َ َ ُُ َُ ُ َ َُر ُ
وكت ِب ِه ورس ِل ِه َل نفرق بی أح ٍد من رس ِل ِه ۚ وقالوا س ِمعنا وأطعنا ۖ غفرانك
َ ْ َ
َرَّبنا َو ِإل ْيك ال َم ِص ُی ﴿بقره﴾285/
پيامی [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است ايمان ی
ی
آورده است ،و مؤمنان همیک به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش
ايمان آوردهاند [و گفتند« ]:ميان هيچ يك از فرستادگانش فرق
نیمگذاريم» و گفتند« :شنيديم و گردن نهاديم ،پروردگارا ،آمرزش تو را
[خواستاريم] و فرجام به سوى تو است».
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
«خیی» است که خداوند به ما داده است ،که ی .1آیه ی اول
پیامیان را به لحاظ فضیلت بر ن
بریح دیگر برتری داده «خودش» ن
بریح از ی
است.
«دعای» است که به ما یاد داده است ،تا «ما» در
ی .2اما آیه ی دوم،
ر
تفاوی قائل نشویم و به نبوت رن
دانسی این مردان خدا... پیامی مقوله ی
ی
همه ایمان داشته باشیم( .نباید اینگونه بشد که عده ای را به عنوان
پیامی قبول داشته باشیم و عده ای دیگر را خی!!! بلکه باید به نبوت ی
همه ی فرستادگان خدا ایمان داشته باشیم)
کالم آخر:
شبهه افکن ن
زمای یم توانست بگوید در ن
بی این آیات تناقض وجود
پیامیان تفاوت قائل
بی ی خی یم فرمود من ن
دارد که ،خداوند در قالب یک ی
240
نیستم و همه به لحاظ فضیلت ییک هستند ،و در خ ییی دیگری یم فرمود
عده ای را بر عده ای برتری داده ام...
پاسخ:
الف)
َّ َ ً َّ َ ْ َ َ َ ُ ً َْ َ
َو ُر ُسل قد ق َص ْصناه ْم َعل ْيك ِمن ق ْب ُل َو ُر ُسل ل ْم نق ُص ْص ُه ْم َعل ْيك ۚ َوكل َم
ویس َت ْكل ً َّ
الل ُه ُم َ
يما ﴿نساء﴾164/ ِ ٰ
ً
پيامی نای [را فرستاديم] كه در حقيقت [ماجراى] آنان را قبال بر تو و ی
نی برانگيختهايم] كه [رسگذشت] ايشان پيامی نای [را ن
حكايت نموديم؛ و ی
را بر تو بازگو نكردهايم .و خدا با مویس آشكارا سخن گفت.
ب)
241
ً الل ُه إ ََّل َو ْح ًيا أ ْو من َو َراء ح َ
ُ ِّ َ ُ َّ َ َ َ َ رَ
اب أ ْو ُي ْر ِس َل َر ُسوَل
ٍ ج ِ ِ ِ ِ ه م ل كي ن أ رس
ٍ وما كان ِلب
/ ٌ َ ٌّ َ َ ُ َ ْ َ َ َ ُ َّ ُ
ویح ِب ِإذ ِن ِه ما يشاء ۚ ِإنه ع ِ ییل ح ِكيم ﴿شوری ﴾51 في ِ ی
برسى را نرسد كه خدا با او سخن گويد جز [از راه] ویح يا از هيچ ر
حجای ،يا فرستادهاى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد ویح
ی فراسوى
نمايد .آرى ،اوست بلندمرتبه سنجيدهكار.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
ن
معرف .1در آیه ی قسمت «ب» سه حالت برای حرف زدن با خدا
شده است ...که انسانها فقط از این سه طریق یم توانند با او حرف بزنند:
الهام یا ویح -از پشت پرده -از طریق فرشته ی ویح...
حضت مویس(ع) از طریق مورد شماره ی ( 2از پشت پرده یا .2ن
توانای دیدن خدا را نداشت و فقط
ی حجاب) با خدا سخن گفت ...چون
کالم هللا را شنید و با او حرف زد...
.3آیه ی قسمت «الف» و آیه ی قسمت «ب» تکمیل کننده ی هم
هستند ،ویل شبهه افکن به خاطر یی اطالیع تصور کرده با هم تناقض
دارند.
کالم آخر:
مای یم توانست به این مباحث اشکال وارد کند که شبهه افکن ز ن
حضت مویس خداوند(سبحانه و تعایل) رو در رو (نه از پشت پرده) با ن
(ع) سخن یم گفت...
***
242
.82آیا پیامبر معصوم بود؟
شبهه:
طرف یم گویید معصوم بوده و از ن
طرف دیگر این آیات یم گویند از ن
معصوم نبوده( :تحریم( ،)1/ضچ( ،)7/ارساء( ،)73/ارساء،)74/
(توبه( ،)43/شعراء( ،)213/فتح( ،)2-1/نض.)3/
پاسخ:
الف)
َّ ُ َ َ َ ْ َّ ُ َ َ َ ُ َ ُّ َ َّ
ن ِل َم ت َح رر ُم َما أ َح َّل الل ه لك ۖ ت ْبت ِ ن ییع َم ْرضات أز َو ِاجك ۚ َوالل ه
الن ی ُّ
َ ُ يا أيها ِ ی
يم ﴿تحریم﴾1/ ور َّرح ٌ
غف ٌ
ِ
پيامی ،چرا براى خشنودى همرسانت ،آنچه را خدا براى تو حالل
ی اى
كن؟ خدا[ست كه] آمرزنده مهربان است.گردانيده حرام یم ن
ب)
/ ٰ َ َ َ َ َ َ ى ََ َ
ووجدك ضاَل فهدى ﴿ضچ ﴾7
تو را رسگشته يافت ،پس هدايت كرد؟
ت)
243
َ ً َ ً َّ َ َ َْ َ َ ْ َ
َول ْوَل أن ث َّبتناك لقد ِكدت ت ْرك ُن ِإل ْي ِه ْم ش ْيئا ق ِليل ﴿ارساء﴾74/
ً
و اگر تو را استوار نیمداشتيم ،قطعا نزديك بود كیم به سوى آنان
متمايل شوى.
پ)
ين َص َد ُقوا َو َت ْعل َم ْالكاذب نَ
ی ی ل َك َّالذ َ
نت ل ُه ْم َح رَّ ٰن َي َت َب َّ نَ
َ
ذ
َ َ َّ ُ َ َ
نك ل َ
ِِ ِ عفا الل ه ع ِ ِ
أ م
﴿توبه﴾43/
خدايت ببخشايد ،چرا پيش از آنكه [حال] راستگويان بر تو روشن
شود و دروغگويان را بازشنایس ،به آنان اجازه دادى؟
ث)
َ ن َ َ َ ْ ُ َ َ َّ ٰ ً َ َ َ َ ُ َ َ ْ ُ َ َّ
/
فل تدع مع الل ِه ِإلـها آخر فتكون ِمن المعذ ِبی ﴿شعراء ﴾213
پس با خدا ،خداى ديگر مخوان كه از عذابشدگان خوایه شد.
ج)
َ َّ َ َ َ َّ ُ َ َ َّ ِّ ْ ً ََ َ َ َْ
فت ْحنا لك فت ًحا ُّم ِبينا ﴿ ﴾1ل َيغ ِف َر لك الل ه َما تقد َم ِمن ذ ِنبك َو َما تأخ َر
يما ﴿فتح﴾2-1 ض ًاطا ُّم ْس َتق ًَو ُي ِت َّم ِن ْع َم َت ُه َعل ْي َك َو َي ْه ِد َي َك ِ َ
ِ
شای! ( )۱تا خداوند از ما تو را پیوزى بخشيديم [چه] پیوزى درخ ن
گناه گذشته و آينده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را
به رایه راست هدايت كند)۲( .
د)
244
َّ ُ َ َ َ َ ر ْ َ ْ َر َ َ ْ َْ
استغ ِف ْر ُه ۚ ِإنه كان ت َّو ًابا (نض)3/ فسبح ِبحم ِد ربك و
پس پروردگارت را با سپاس و ستایش به پایک یادکن و از او آمرزش
بخواه که او همواره توبهپذیر است.
ذ)
ن
تناقض وجود ندارد...
موارد نام برده شده ،هیچ کدام گناه نیستند که بگوییم تناقض ایجاده
شده است...
245
بریح دیگر از مفرسان یم فرمایند ،این آیه رسزنش نیست بلکه لطف -ن
نهایت عطوفت به او
ِ پیامی (ص) است و در
ی و رحمت خداوند در حق
پیامی چرا ن
چیی که خدا برایت حالل کرده بر خود حرام یم یم فرماید ای ی
کن...ن
ر
توضیحای که ذکر شد ،هر کدام از تفاسی را بپذیریم ،شبهه ی با
پیامی(ص)) برطرف یمی ن
(مبن بر معصوم نبودن ن
ستی شخص اسالم
شود...
ن
ستیان نی مورد طعن اسالم بحث شان نزول این آیه ی ررسیفه ن
حاض هدف ما پاسخ به مبحث ن قرارگرفته است ،ویل چون در حال
ر
فرصن دیگر به آن یم پردازیم. تناقضات است ،ان شاء هللا در
ً
.2در آیه ی قسمت «ب» «ضاال» به معنای ضاللت نیست ،بلکه
ی
در این جا به معنای «گم کردن راه» است(...رسگشتیک .)...این قاعده را
آی دارد ،مالحظه نمایید: خودمان نساخته ایم و اساس قر ن
َ ُ
ید َب ْل ه ْم ِب ِلق ِاء َ ررب ِه ْم د ج َو َقا ُلوا أئ َذا َضل ْل َنا نف ْ
اِلرض أئ َّنا ل نف َخ ْلق َ
ِ ٍ ٍ ِ ِ ِ ِ ِ
َ
ک ِاف ُرون) (سجده)10/
(کافران) یمگویند :آیا هنگایم که ما مردیم و در ن
زمی گم گشتیم (و
آمیۀ خاک گردید و اثری از آن نماند) آفرینش تازهای ذرات وجود ما ن ّ
ی
خواهیم ی افت (و دوب اره زندگ را از رس یمگییم؟) بلکه آنان منکر مالقات
ب ا پروردگارشان (برای حساب و کتاب) هم هستند.
-مالحظه نمایید« ،ضللنا» در اینجا به معنای گم شدن است ...و در
پیامی (ص) قبل از بعثت،
ی نی ،بحث این است که آیه ی مورد نظر ن
آشنای نداشت ،برنامه ی مسیحیت
ی موحدی رسگشته بود؛ با این ررسیعت
246
و یهودیت تحریف شده بودند و ...خالصه نیم دانست چگونه در مقابل
ر
پرسن بایستید ...که خداوند هدایتش کرد... ررسک و بت
نی عصمت رسول اکرم (ص) را رد نیم کند. -لذا این آیه ن
.3آیه ی قسمت «ت» هم ،هیچ گنایه در آن نیست ،به تفسی انوار
القرآن مراجعه یم نماییم ،آنچه بیان نموده پاسخ این شبهه است:
رض هللا عنه در بیان سبب نزول آیه کریمه یمگوید:"سعیدبنجبی ن
رسول خدا صیل هللا علیه و آله وسلم مشغول استالم حجراالسود بودند
مرسکان راه را برایشان گرفتند و گفتند :به تو اجازه نیمدهیم که دیگر که ر
نکیس .رسول خدا صیل هللا علیه و دسن ر کن تا بر خدایان ما ر بار استالم ن
ر
دسن بر آنها زیای خواهد داشت که آله وسلم باخود گفتند :بر من چه ن
بکشم و بعد از آن بهمن اجازه دهند که حجراالسود را استالم کنم؟ زیرا
خداوند متعال یمداند که من از این کار در دل خویش نفرت دارم .اما
چی هم اباورزید و این آیه را نازل فرمود: خدای عزوجل از این اندک ن
َ ً َ ً َّ َ َ ْ َ َ َ َْ
«ول ْوال أن ث َّبتناک لقد ِکدت ت ْرک ُن ِإل ْی ِه ْم ش ْیئا ق ِلیال »
«و اگر تو را استوار نیمداشتیم» برحق و معصوم نیمداشتیم از
یای ن
موافقت و همرایه با آنان «نزدیک بود که میل کن» و گرایش ی
«بهسوی آنان اندک مییل» ویل عصمت الیه تو را دریافت و تو را از
نی بازداشت. کمیین حد تمایل به آنان ن ر
ن
ستیان آن را نی ،ن
چیی وجود ندارد که اسالم .5در قسمت «ث» ن
دلییل بر ننف عصمت بنامند...
ر
وقن رئیس ییک از ادارات در مورد ییک از موضوعات اداره به تندی با
معاونش حرف بزند ...او ن
نی این تندی را به زیر دستان منتقل یم کند و
خوی آگاه یم نماید...
آنها را به ی
248
ر
بیشی بود، چی شبیه خدا نیست و مثال ذکر شده جهت فهم -هیچ ن
نی خداوند متعال مساله ی ررسک را با این ادبیات اما در آیه ی مورد نظر ن
همی اهمیت آن را بهن پیامی(ص) یاد آوری یم نماید ...تا او هم با
ی تند به
برسیت یاد دهد ...و این بیانگر مهم بودن مساله است ...نه اینکه این ر
مرسک شود! (معاذهللا). پیامی ری احتمال وجود داشته باشد روزی
-تفسی انوار القرآن در این زمینه نوشته است:
"گوی فرمود :ای محمد! تو که گرایمترین و عزیزترین خلق بر من
ی
هسن ،اگر با من خدای دیگر یم ر
گرفن ،ییگمان تو را عذاب یمکردم ،چه ر
ی
انگی ریس برای رسول خدا صیل
رسد به غی تو از بندگان؟ و این تحریک و ن
هللا علیه و آله وسلم است که بر اخالص و مجاهدت خویش در راه
دعوت بیفزایند".
نی به ن
معن گناه کار بودن رسول هللا (ص) .6آیه ی قسمت «ج» ن
نیست ،یم توان به شبهه ی مورد نظر دو پاسخ داد:
-پاسخ اول:
باالی دارند،
پیامیان چون معصوم از خطا هستند و معرفت بسیار ی ی
بهیین کار را انجام دهند و ن
زمای که برای انجام کاری دو همیشه باید ر
ر
خوبی را انجام دهند ...لذا ر
خوبی وجود دارد ،باید آنها حالت خوب و
میله ی گناه آنان محسوب یم شود خوبی) به ن ن
ر انجام عمل خوب(به جای
حی معصومیت) .به (نه اینکه دچار عمل خالف ررسع شده باشند در ن
وقن خداوند در آیه ی 2سوره ی مبارکه ی فتح یم فرماید، این خاطر ر
از گناهان گذشته و آینده ات یم گذرم ،معصومیت زیر سوال نیم رود.
پاسخ دوم:
249
-در آیه ی فوق« ،غفر» به معنای «پوشاندن» است ،و «ذنب» ن
نی
یعن عمل به معنای «آثار و پیامد آزار دهنده ی یک عمل» یم باشد ...ن
مرسکان بهاوای داشت و رپیامی (ص) در زمان مکه آثار و پیامدهای فر ن
ی
شدت رسول خدا (ص) را اذیت یم کردند ...این فتح ،این موارد را تمام
کرد و همه ی آنها را پوشاند...
گرفی شهر مکه باز هم یم تواند فتنه آفرین باشد ،اما این همچنی ر ن
ن
فتح به قدری مهم است که آن را هم دفع یم نماید و آثار نادرست آن را
هم یم پوشاند...
-این که «ذنب» در این اینجا« ،آثار و پیامد آزار دهنده» توصیف
آی دارد و این گونه نیست که فقط در اینجا این گونه شد ،ریشه ی قر ن
حضت مویس (ع): ترجمه شده باشد ...توجه نمایید به فرمایش ن
/
َْ ُُ َ ُ ْ َ َّ َ ٌ َ َ ُ
ون ﴿شعراء ﴾14ولهم ع ییل ذنب فأخاف أن يقتل ِ
آنان (به گمان خود ،قصاص) گنایه بر من دارند و یمترسم (پیش از
انجام وظیفهی تبلیغ) مرا بکشند.
حری را کشته بود و عملش ن
یم دانید که حضت مویس(ع) یک فرد ی
گناه نبوده است ،اما باز هم از لفظ «ذنب» استفاده شده است ،و
مشخص یم گردد که در اینجا هم این ن
معن مورد توجه است.
نکته :اینکه در این دو آیه «ذنب» اینگونه ترجمه شد ،به این معنا
نیست در همه ی آیات دیگر این گونه است.
250
بخاطر افزایش رحمت و توجه خداوند خواهد بود تا مواردی که آثار شوم
ر
نادرسن دارند دفع شوند. و
کالم آخر:
ر
تحقیف ر
بیشیی داشته باشند و به صورت ن
ستیان ،اگر دقت اسالم
ً
این شبهات را برریس کنند ،یقینا گمان های شان برطرف خواهد شد ،ویل
متاسفانه کم کاری یم کنند ...و در نهایت خودشان نضر میکنند...
***
پاسخ:
الف)
َ َّ َّ َ َ ْ َ ُ َ ُّ َ َ َ ُ َّ َ ُ ُ َ الت ْو َب ُة َ
َّ َ َّ
يب ر
ِ ٍ ق ن مِ ونوب تي م ث ة
ٍ ال ه ج ب
ِ وءالس ون ل معي ين ذل ل
ِ ِ ِه الل یلع ِإنما
/ ً َ ً َ َ ُ ٰ َ َ ُ ُ َّ ُ َ ْ ْ َ َ َّ ُ
فأولـ ِئك يتوب الل ه علي ِهم ۗ وكان الل ه ع ِليما ح ِكيما ﴿نساء ﴾17
251
كسای است كه از روى جهالت مرتكب ن توبه ،نزد خداوند ،تنها براى
گناه یمشوند ،سپس به زودى توبه یمكنند؛ اينانند كه خدا توبهشان را
یمپذيرد ،و خداوند داناى حكيم است.
ب)
ُ َ َي ْسأ ُل َك أ ْه ُل ْالك َتاب أن ُت نَ نری َل َعل ْيه ْم ك َت ًابا رم َن َّ
الس َم ِاء ۚ ف َق ْد َسألوا ُم َ ٰ
ویس
َ ٰ َ َ َ ُ ِ ِ َ َّ َ َ ْ َ ً َ ِ َ َ ِ ْ ُ ُ َّ َ ُ ُ ْ ْ ُ َّ َّ َ ُ َ َ ْ
أك یی ِمن ذ ِ لك فقالوا أ ِرنا الل ه جهرة فأخذتهم الص ِاعقة ِبظل ِم ِهم ۚ ثم اتخذوا
َ ْ َ َ َ ْ ُ ُ ْ َ ر َ ُ َ َ َ ْ َ َ َٰ َ َ َ ْ َ ُ َ ٰ ْ َ ً ْ
ویس ُسلطانا ال ِع ْج َل ِمن بع ِد ما جاءتهم البينات فعفونا عن ذ ِ لك ۚ وآتينا م
ً
ُّم ِبينا ﴿نساء﴾153/
كتای از آسمان [يكباره] بر آنان فرود اهل كتاب از تو یمخواهند كه ی
البته از مویس بزر ر ّ .
گی از اين را خواستند و گفتند« :خدا را آشكارا آورى
رساى ظلمشان صاعقه آنان را فرو گرفت .سپس، به ما بنماى ».پس به ن
بعد از آنكه داليل آشكار برايشان آمد ،گوساله را [به پرستش] گرفتند ،و
برهای روشن عطا كرديم. ن ما از آن هم درگذشتيم و به مویس
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1بله ،آیه ی اول یم فرماید فقط توبه ی شخص جاهل قابل قبول
است ...و واضح است که خداوند یم فرماید توبه ی «شخص عالم به
آن کار» قابل قبول نیست.
.2اما باید دید ،این جهالت به چه معناست؟
ن
چنی چکیده ی مطالعات بنده در سایت ها ،مقاالت ،تفاسی و...
است:
252
هر گنایه که انسان انجام یم دهد ،اگر علم هم داشته باشد که این
عمل خطاست ،اما شهوت و هوا و هوس بر اراده ی او مسلط شود...
این جهالت نام دارد .به نویع که اگر آن شهوت ارضاء شود ،بالفاصله
ن
کسای ان شاء هللا پذیرفته یم شود... ن
چنی فرد پشیمان یم شود ...توبه
اما کیس که بداند این عمل گناه است/معلومات کامیل داشته باشد،
ن
دشمن و عناد روی از هم باز اما باشد، نداشته هم ر
شهوی هیچ هوس و
ِ
با خدا آن را انجام دهد...خب مشخص است که او دچار کفر شده است
ن ً
چنی کیس چه و طبعا پشیمان هم نخواهد شد ...دیگر توبه برای
مفهویم دارد ...لذا باید پشیمان شود ،از عناد دست بردارد ،به جهل خود
نسبت به خدا (که منجر به عناد شده بود) اقرار کند ...آن موقع توبه ی
او پذیرفته خواهد شد...
اصفهای در صفحه ی 209یم گوید: ن -راغب
جهل سه گونه است .1 :خایل بودن نفس و خاطر انسان از علم .2
اعتقاد خالف واقع .3انجام دادن کاری به گونه ای که نباید ،خواه
اعتقادش مطابق واقع باشد یا خی.
یعن شخص به ن ن
میله -مورد سوم شامل همه ی کارهای غلط یم شود ،ن
ی انجام خطا دچار جهل است ،اما همانگونه که بیان شد ،اول باید
دست از عناد بردارد ،پشیمان شود ،بعد توبه کند...
کن و انتظار قبویل توبه داشتهدشمن ن
ن متکیانه با خدا
ی -مگر یم شود
ر
بایس...
ر
قسمن از تفسی انوارالقرآن اشاره یم نماییم: -در پایان به
کسای است که از روی جهالت مرتکب ن " البته پذیرش توبه «تنها برای
یعن :گناهان «یمشوند» مراد از جهالت در اینجا :عدم ناشایسن» ن
ر
شناخی گناه نیست ،بلکه سبکرسی و یی ررسیم در ارتکاب عمل گناه رن
253
رساوار شأن شخص خردمند نیمباشد .البته آلودی است که ارتکاب آن ن
این حالتسبکرسی ،در هنگام فوران شهوت ،یا فوران خشم بر انسان
رض هللا عنهما یمگوید« :هرکس که مرتکب پدید یمآید .ویلابنعباس ن
ر
ناشایسن یمشود ،او قطعا نادان و جاهل است زیرا ارتکاب کار عمل
ناشایست ،خود اثر جهالت اوست».
.3حال آنچه نبن ارسائیل انجام دادند ،خارج از دایره ی جهل نبوده
است و آنها خود اذعان یم کنند که فریب خورده اند (بروید آیات 85تا
90سوره ی مبارکه ی «طه» را بخوانید).
-تفسی انوارالقرآن از ابن کثی نقل یم کند که:
ن
پرهی کرده و «بنارسائیل به قصد زهد و تقوا از زیورات قوم قبط " ن
آن را از خود دور افگندند اما از سوی دیگر به گوساله ر
پرسن روی آوردند،
چی کم اهمیت زهد پیشه کرده ویل در برابر یکبدینسان بود که از یک ن
جنایت بزرگ گردن نهادند"»...
کالم آخر:
ادعای داشته باشند که معنای ن
چنی توانستند یم شبهه افکنان ن
زمای
ی
ن
داشی» و غلبه ر رن
نداشی» بود ...در حایل که «علم جهالت ،فقط «علم
ی «هوا و هوس» هم جهالت است ،چون در آن لحظه علم را یی اثر یم
کند ...و گناه نبن ارسائیل در چهارچوب جهالت قرار نیم گرفت ...ویل
اینطور نیست...
***
254
.84پذیرش توبه بعد از کفر
شبهه:
پذیرش توبه بعد از کفر (آل عمران ،)89-86/عدم پذیرش توبه بعد
از کفر (آل عمران)90/
پاسخ:
الف)
َّ َّ ُ َ َ ٌّ َّ ُ َ ْ ً َ ُ َ ْ َ َ ْ َ َ ُ
ف َي ْه ِدي الل ه قوما كفروا بعد ِإيم ِان ِهم وش ِهدوا أن الرسول حق ك ْي َ
ی ﴿ُ ﴾86أول ٰـئ َك َج َز ُاؤ ُهمْ لظالم نَ ْ َ ْ َ َّ
ا م و ق ال ي د هالل ُه ََل َي ْ َ َ َ ُ ُ ْ َ ر َ ُ َ َّ
وجاءهم البينات ۚ و
َ ِ َ َ َ ِِ َ ِ
َ ن َ ْ َ َّ َ ْ َ َّ َ ْ ْ ْ َ َ َّ
اس أجم ِعی ﴿ ﴾87خ ِال ِدين ِفيها َل ِ أن علي ِهم لعنة الل ِه والمل ِئك ِة والن
َ َ َ اب َو ََل ُه ْم ُينظ ُرون ﴿ ﴾88إَل الذ َ
ين ت ُابوا ِمن َب ْع ِد ذ ٰ ِ لك
َّ َّ َ ف َع ْن ُه ُم ْال َع َذ ُ ُي َخ َّف ُ
ِ ِ
ٌ َّ ٌ َ ْ ُ َ َّ َّ َ َ ُ
_
وأصلحوا ف ِإن الل ه غفور ر ِحيم ﴿آل عمران﴾89 86
چگونه خداوند ،قویم را كه بعد از ايمانشان كافر شدند ،هدايت
یمكند؟ با آنكه شهادت دادند كه اين رسول ،بر حق است و برايشان
داليل روشن آمد ،و خداوند قوم بيدادگر را هدايت نیمكند )۸۶( .آنان،
ی ن
رسايشان اين است كه لعنت خدا و فرشتگان و مردم ،همیک برايشان
است )۸۷( .در آن [لعنت] جاودانه بمانند؛ نه عذاب از ايشان كاسته
كسای كه پس از آن توبه كردند و ن گردد و نه مهلت يابند )۸۸( .مگر
درستگارى [پيشه] نمودند ،كه خداوند آمرزنده مهربان است)89(.
ب)
255
َّ َّ َ َ ُ َ ْ َ َ ْ ُ َّ ْ َ ُ ُ ْ ً َّ ُ ْ َ َ َ ْ َ ُ ُ ْ َ ُ ٰ َ
ِإن ال ِذين كفروا بعد ِإيم ِان ِهم ثم ازدادوا كفرا لن تقبل توبتهم وأولـ ِئك
ُ ُ َّ ُّ َ
/
هم الضالون ﴿آل عمران ﴾90
كسای كه پس از ايمان خود كافر شدند ،سپس بركفر [خود] افزودند، ن
هرگز توبه آنان پذيرفته نخواهد شد ،و آنان خود گمراهانند.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1در آیه ی قسمت «الف» فرموده ،اگر توبه کنند پذیرفته یم شود.
نی فرموده ،اگر بر کفر خود افزودند... .2در آیه ی قسمت «ب» ن
وقن شخض کافر باشد ،بر کفر خود یعن کفر آنها اضافه شود ...خوب ر
ن
بیفزاید ،چگونه توبه اش قبول یم شود؟ نباید از کفر هم دست بکشد
بعد توبه کند؟
ن
ستیان در پاسخ به استدالل فوق نوشته است: .3ییک از اسالم
ن
کسای که چنی توجییه این است که خداوند یمخواهد به ن " معنای
میان کفر شما ثابت پس از ایمان آوردن دوباره کافر شدهاند بگوید «اگر ن
بماند ،چنانچه به اشتباه خود ریبرده و پشیمان شوید و توبه کنید ،توبه
شما پذیرفته یمشود ،اما اگر پس از کافر شدن ،ن
میان کفر شما ثابت نماند
ر
بازشگن برای شما نیست. چیی بر آن افزوده شود ،دیگر هرگز امید و ن
حن اگر به اشتباه خود ری برده و پشیمان شوید و هزار بار توبه یعن ر ن
کنید ،باز هم فایده ای ندارد و توبه شما پذیرفته نیمشود»"
-پاسخ این شخص این است که ،نقطه مقابل فعل افزودن در این
یعن کیس که کفر خود را آیه« ،ثبات» نیست ،بلکه «توقف» است .ن
متوقف کند و توبه نماید ،توبه اش پذیرفته خواهد شد ...اما اگر راه خود
256
پذیریس! توبه ن
زمای معنا پیدا یم کند که فرد ر را در پیش بگید ،دیگر چه
از خطاهایش انضاف داده باشد ،نه اینکه بر انجام گناه اضار داشته
باشد و انتظار پذیرش توبه داشته باشد.
-طبق بیان تفاسی این آیه در مورد یهودیان نازل شده است ،که ابتدا
حضت عییس (ع) کافر شدند ،سپس بر کفر ایمان داشتند ...سپس به ن
نی کافر شدند ...حال اگر این حضت محمد (ص) ن خود افزودند و به ن
افراد یهودیان به ظاهر مخلض هم باشند ،و مدام نسبت به گناهان توبه
پیامیان عظیم الشان) زمای که کفر خود (عدم ایمان به ایننمایند ...تا ن
ی
را متوقف نکنند و به آنها ایمان نیاورند دیگر چه توبه ای( ...بعد از
خواندن این شان نزول دوباره پاسخ به شبهه را بخوانید ان شاء هللا ،تا
میان فهم و اطالع اسالم ن
ستیان از آیات مبارک را بدانید/عمدا شان نزول ن
را در اول نیاوردم تا به این نکته توجه بفرمایید)...
***
پاسخ:
الف)
257
َ ُ َ َ ُ َ ْ َ َ ُ َ ْ َ َ ُ َ َ ً َ َ َّ ُ
ال ِإنا ِمنك ْم َو ِجلون ﴿ ﴾52قالوا َل ت ْو َج ْل ِإذ دخلوا علي ِه فقالوا سلما ق
َ ْ
ن الك یَ ُی فبمَ َ ن یل أن َّمسَّ وی عَ َ َ َ رَّ ْ ُ
رست ُم ن َ َّ ُ َ رر ُ َ ُ َ
ِ ِی ِ ٰ ِی ِإنا نبرسك ِبغل ٍم ع ِل ٍيم ﴿ ﴾53قال أب
ُ َ رر ُ َ
رسون ﴿حجر﴾54_52 تب
هنگایم كه بر او وارد شدند و سالم گفتند[ .ابراهيم] گفت« :ما از
شما بيمناكيم )۵۲( ».گفتند :ر
«میس ،كه ما تو را به پرسى دانا مژده
یمدهيم )۵۳( ».گفت« :آيا با اينكه مرا پیى فرا رسيده است بشارتم
یمدهيد؟ به چه بشارت یمدهيد؟» ()۵۴
ب)
َ َ َ َ ْ َ َ ْ ُ ُ ُ َ ْ َ َ ْ ُ رْ َ ٰ َ ُ َ َ ً َ َ َ َ ٌ َ
ولقد جاءت رسلنا ِإبر ِاهيم ِبالبرسى قالوا سلما ۖ قال سلم ۖ فما ل ِبث
سيذ ﴿َ ﴾69فل َّما َرأ ٰى أ ْي ِد َي ُه ْم ََل َت ِص ُل إل ْي ِه َن ِك َر ُه ْم َوأ ْو َج َ ٍ ن
ِ حأن َج َاء بع ْجل َ
ِ
َ َْ ُُ َ ٌَ ِ ْ ُ ْ ِ َ ً ٍ َ ُ َ َ َ ْ َّ ُ ْ ْ َ ٰ َ ْ ُ
وط ﴿ ﴾70وامرأته ق ِائمة ِ َمنهم ِخيفة َ ۚ قالوا َل تخف ِإنا أر ِسلنا ِإیل قو ِم ل ٍ
ْ َ ُ ْ َ َ َ ْ َ رَّ ْ َ َ َ
وب ﴿﴾71قالت َيا اق َي ْعق َ رسناها ِب ِإ ْس َحاق َو ِمن َو َر ِاء ِإسح فض ِحكت فب
ٌ َ ٌ ْ َ ر ُ َ َ َ ُ ٌ َ َ ٰ َ َ ْ َ ْ ً َّ َ ٰ َ َو ْيل رَ
یسء ع ِجيب ﴿هود-69/ ی ل ا ذ ـه ن إِ ۖ ا خيش یل ی ِ ع ب ا ذـه و وز ج ع ا ن أو د لِ أ أ ٰ
ن
﴾72
فرشتگای به صورت انسان بودند] ،ابراهیم را ن و فرستادگان ما [که
زماینی] گفت« :سالم!» پس ن مژده آوردند و گفتند« :سالم!» [ابراهیم ن
بریای را نزد آنان آورد )۶۹( .پس چون دید که ن نگذشت که گوسالهى
دست آنان به سمت غذا دراز نیمشود ،نسبت به آنان ناخشنود شد و
تریس از آنان در دل او افتادّ ،اما میهمانان گفتند :ر
«نیس! ما براى قوم
لوط فرستاده شدهایم )۷۰( ».و همرس ابراهیم ایستاده بود ،پس خندید،
زیرا ما او را به [فرزندى به نام] اسحاق و پس از اسحاق ،یعقوب بشارت
دادیم[ )۷۱( .ساره] گفت« :اى واى بر من! آیا داراى فرزند یمشوم ،در
ن ً
عجین
ی چی این که واقعا حایل که من پیزنم و این شوهرم پیمرد؟!
است!» ()۷۲
258
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
میی دارید ...که به صورت دو سانن ر
ر .1تصور کنید دو خط کش 50
طرفه اعداد را نوشته باشند .در سمت راست ییک از خط کش ها ن
بریح
از شماره ها را عمدا پاک یم کنیم ،اعدادی که ر
باف مانده این است-5-1 :
،6-7-9-12-14-15-16حال خط کش دوم را یم آوریم در آن هم چند
باف مانده در خط کشعدد از اعداد سمت چپ را پاک یم کنیم ،اعداد ر
دوم هم این است.17-14-12-9-8-4-3-2 :
حال سمت اعداد پاک شده ی هر دو خط کش را به هم نزدیک یم
کنیم ...چه ن
چیی مشاهده یم کنید؟
-آری ،این دو مجموعه کامل کننده ی هم هستند ،اگر در ییک از خط
کش ها عدد 1پاک شده در دیگری وجود دارد ،اگر در آن ییک عددهای
3 ،2و 4پاک شده در دیگری وجود دارد و...
خالصه از مجموع اعداد این دو خط کش ،شماره ی 1تا 17تکمیل
بی اعداد وجود دارد؟ خی ،این اعداد کامل ن
تناقض در ن شده است .آیا
کننده ی همدیگر هستند؟ بله ،یقینا کامل کننده هستند ،حال ن
بریح از
ن
تناقض ایجاد نیم شود... اعداد تکرار هم شده باشند اشکایل ندارد و باز
نی ،آیات این دو سوره کاملحضت ابراهیم (ع) ن .2در بیان داستان ن
ر
قسمن از ماجرا را پوشش داده اند. کننده ی یکدیگر هستند و هر کدام
کالم آخر:
259
بی این آیات تناقض وجود ستیان ن
زمای یم توانستند بگویند در ن اسالم ن
دارد که ییک از قسمت ها قسمت دیگر را نقض یم کرد ...مثال در یک
سوره مالئکه غذا یم خوردند و در سوره ی دیگر یم گفتند نیم خوریم،
حضت ابراهیم اشاره میشد و در سوره ی دیگر یا در یک سوره به ترس ن
حضت ابراهیم یم گفت من اصال از آمدن شما رنیسیده ام ...نه اینکه ن
ر
قسمن از ماجرا را برای ما به تصویر بکشد و ما بگوییم این هر سوره
تناقض است! ...در مثال خط کش ها ،ن
زمای تضاد و اشتباه ایجاد میشد
که قسمت شماره ی 2در یک خط کش 2یم بود و در دیگری !5نه
اینکه در ییک 2آمده باشد و در دیگری جایش خایل باشد...
های که به صورت پراکنده بیان ر
لذا وقن در کالم هللا متعال ،داستان ی
شده اند با یکدیگر «خاصیت جمع پذیری» دارند ،فرضیه ای بنام وجود
تناقض مردود اعالم یم شود.
***
پاسخ:
الف)
260
اب ح ٌّل َّل ُك ْم َو َط َع ُام ُكمْ ْ َ ْ َ ُ َّ ُ ُ َّ ر َ ُ َ َ َ ُ َّ َ ُ ُ
وتوا ْالك َت َ
ِ ِ اليوم أ ِحل لكم الطيبات ۖ وطعام ال ِذين أ
ْ
وتوا الك َتابَ َ ُ ُ َّ َ َ ُْ ْ َ َ ُ ٌّ َّ ُ ْ َ ْ ُ ْ َ َ ُ َ ْ ُ ْ َ
ِ ات والمحصنات ِمن ال ِذين أ ن المؤ ِمن ِ ِحل لهم ۖ والمحصنات ِم
َّ َ َ ور ُه َّن ُم ْحصن نَ ُ
وه َّن أ ُج َ َْ ُْ َ َُْ ُ ُ
ی َوَل ُمت ِخ ِذي ی غ ْ َی ُم َسافح نَ
ِْ ِ ِ ِ ِمن قب ِلكم ِإذا آتيتم
يمان َف َق ْد َحب َط َع َم ُل ُه َو ُه َو نف اْلخ َرة م َن ْال َخارس َ
ين أ ْخ َدان ۗ َو َمن َي ْك ُف ْر ب ْاْل َ
ِ ِ ِ ِ ِ ِی ِ ِ ِ ِ ٍ
﴿مائده﴾5/
كسای كه اهل ن پاكیه براى شما حالل شده ،و طعام ن چیهاى امروز ن
كتابند براى شما حالل ،و طعام شما براى آنان حالل است .و [بر شما
ن
كسای حالل است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان ،و زنان پاكدامن از
[آسمای] به آنان داده شده ،به ررسط آنكه ن كه پيش از شما كتاب
َمهرهايشان را به ايشان بدهيد ،در حایل كه خود پاكدامن باشيد نه زناكار
پنهای دوست خود بگیيد .و هر كس در ايمان خود ن و نه آنكه زنان را در
ً ّ
شك كند ،قطعا عملش تباه شده ،و در آخرت از زيانكاران است.
ب)
ُ َ ُّ َ َّ َ َ ُ َ َ َّ ُ ْ َ َّ
آمنوا َل تت ِخذوا ال َي ُهود َوالن َص َار ٰى أ ْو ِل َي َاء ۘ َب ْعض ُه ْم أ ْو ِل َي ُاء يا أيها ال ِذين
یالظالم نَ ْ َ ْ َ َّ
م وق ال ي د هالل َه ََل َي ْ
َ َ َ َ َ َّ ُ ر ُ ْ َ َّ ُ ْ ُ ْ َّ َّ
ض ۚ ومن يتولهم منكم ف ِإنه ِمنهم ۗ ِإن َب ْ
ع
ِِ ِ ٍ
﴿مائده﴾51/
كسای كه ايمان آوردهايد ،يهود و نصارى را دوستان [خود] مگیيد ن
بعض ديگرند .و هر كس از شما آنها را به بعض از آنان دوستان ن [كه] ن
دوسن گید ،از آنان خواهد بود .آرى ،خدا گروه ستمگران را راه ر
نیمنمايد.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
261
.1کافیست نگایه به آیات سوره ی مبارکه ی ممتحنه بیندازید،
خداوند متعال یم فرماید:
ْ َّ ُُْ َ ُ ُ ُ َ ُّ َ َّ َ َ ُ َ َ َّ ُ
آمنوا َل تت ِخذوا َعد روي َو َعد َّوك ْم أ ْو ِل َي َاء تلقون ِإل ْي ِهم ِبال َم َود ِة يا أيها ال ِذين
َّ ُْ ُ ُ َ َ َُ ر َ ْ َ ر ُ ْ ُ َ َْ َ
ول َو ِإ َّياك ْم ۙ أن تؤ ِمنوا ِبالل ِه الر ُس َ ون َّ َوقد كف ُروا ِبما جاءكم من الحق يخ ِرج
ْ َ ْ َ َ َ ْ َ ر ُ ُّ َ َ ن ُ ُْ َ َ ْ ُْ َ ً ْ َر ُ
ای ۚ ت ِرسون ِإلي ِهم يیل واب ِتغ ْاء ْ ُمرض ُ ِ یرب ْكم َِّإن ك َنتم خرجتمْ َ ِج ُهادا ِ یف س ِب ُ ِ ی
َ ْ َ َ
ِبال َم َود ِة َوأنا أ ْعل ُم ِب َما أخف ْيت ْم َو َما أ ْعلنت ْم ۚ َو َمن َيف َعله ِمنك ْم فقد ض َّل َس َو َاء
يل ﴿ممتحنه﴾1/ َّ
الس ِب ِ
کسای که ایمان آوردهاید! اگر براى جهاد در راه من و طلب ن اى
خشنودیم [از وطن] بیون آمدهاید ،دشمن من و دشمن خود را دوست
دوسن یمافکنید ،در حایل که آنان به آنچه از ر نگیید .شما با آنان طرح
ّ
پیامی و شما را به خاطر ی حق براى شما آمده است ،کفر ورزیدهاند .آنان
دوسن خود ر ایمان به خداوند ،پروردگارتان[ ،از مکه] بیون کردند .شما
پنهای به آنان یمرسانید ،در حایل که من به آنچه پنهان و آنچه آشکار ن را
ً ن
چنی کند قطعا از راه راست گم گشته یمکنید ،داناترم و هر کس از شما
است.
حال به آیات 8و 9همان سوره نگاه کنید:
اركمَْ ُ ر َّ َ ْ َ ُ ُ َّ ُ َ َّ َ ْ ُ َ ُ ُ ْ ن ر َ ْ ُ ْ ُ ُ
ين ولم يخرجوكم من ِدي الد ِ َل ينهاكم الل ه ع ِن ال ِذين لم يق ِاتلوكم ِ یف
ِ َّ َ َ ْ َ ُ ُ ِ َُّ ْ
ب ال ُمقسط نَْ ْ ْ َّ َّ
الل َه ُيح ُّ َ َ ُّ ُ ْ َ ُ ْ ُ
ی ﴿ِ ﴾8إنما ينهاكم الل ه ِ ِ ِ ن إِ ۚ م هِ يل إِ وا ط أن ت ییوهم وتق ِس
یل إ ْخ َراج ُكمْ
ٰ َ ُْ َ َ
اه ُروا عَ ر َ ْ َ ُ ُ َ َّ َ َ َ ُ ُ ْ ن ر
ِ ِ ين وأخرجوكم من ِدي ِاركم وظ ُ ِ ع ِن ال ِذين قاتلوكم ِ یف الد
َ َّ َ ُ َ َ َّ َ َّ ُ
أن ت َول ْوه ْم ۚ َو َمن َيت َول ُه ْم فأول ٰـ ِئك ه ُم الظ ِال ُمون ﴿ممتحنه﴾9-8/
کسای که با شما به خاطر دین ن خداوند شما را از نییک و دادگری با
نجنگیدند و شما را از دیارتان بیون نراندند ،بازنیمدارد .همانا خداوند
ر
دوسن ورزیدن عدالتپیشگان را دوست دارد )۸( .خداوند تنها شما را از
ن
رسزمی ن
کسای نیه یمکند که به خاطر دین با شما جنگیدند و شما را از با
262
همدسن کردند و هر کس بار خود بیون راندند و در بیون راندن شما
دوسن ورزد ،پس اینان همان ستمکارانند)9(.ر آنان
ن
حری
آنهای که ی .2پس یک مرد مسلمان یم تواند در بی اهل کتاب ( ی
نیستند) ،همرس مسیچ یا یهودی انتخاب کند و با ایجاد مودت و محبت
نماید.
ن
مسلمی جنگیده اند ،یا آنها ن
(کسای که بر رس دین با حری
-اما افراد ی
دوسن هم نیستند چه رسد به ر را از خانه ی خود بیون کرده ند) مناسب
بی آنها انتخاب کند...اینکه مرد مسلمان ررسیک زندگیش را از ن
حری و غی ن
-لذا به این نتیجه یم رسیم شخص اسالم ستی ،این قید ی
ن
تناقض متوجه آیات ررسیفه ی حری را در نظر نگرفته بود ...وگرنه هیچ
ی
قرآن نیست.
کالم آخر:
وقن در مورد قرآن صحبت یم شود ،باید مجموع آیات در نظر گرفتهر
شود نه اینکه به دلخواه خود ند آیه را انتخاب کنیم و در مورد آنها
قضاوت نماییم.
***
263
بروید حقانیت اسالم را از اهل کتاب ربیسید(یونس )94/بروید با آنها
بجنگید(نساء)47/و(توبه)29/
پاسخ:
الف)
َ َّ َ َ ْ َ ُ َ ْ َ ْ َ ُ َ ن َ ٍّ ر َّ َ ْ َ ْ َ َ
ف ِإن كنت ِ یف شك مما أنزلنا ِإليك فاسأ ِل ال ِذين يقرءون ال ِكتاب ِمن
َّ ر َ َ َ َ ُ َ
ون َّن م َن ْال ُم ْم رَی َ َ ْ َ َ ْ َ َ َ ْ َ ُّ
ين ﴿یونس﴾94/ ِ ِ ك ت لف ك ب
ر ن مقب ِلك ۚ لقد جاءك الح ِ
ق
ن
كسای كه پيش و اگر از آنچه به سوى تو نازل كردهايم در ترديدى ،از
ً ن
[آسمای] یمخواندند ربیس .قطعا حق از جانب پروردگارت به از تو كتاب
سوى تو آمده است .پس زنهار از ترديدكنندگان مباش.
ب)
ْ َ َ َّ ْ َ ُ َ ر ً ِّ َ َ َ ُ ر َ ُ َ ُّ َ َّ َ ُ ُ ْ َ
أيها ال ِذين أوتوا ال ِكتاب ِآمنوا ِبما نزلنا مصدقا لما معكم من قب ِل أن
ْ َّ َ َ ْ َّ ْ َ ُ ُ ً َ نَ ُ َّ َ َ ٰ ْ َ َ ْ َ ْ َ َ ُ ْ َ َ َّ
نط ِمس وجوها فیدها عیل أدب ِارها أو نلعنهم كما لعنا أصحاب السب ِت ۚ
َّ ْ ً َ
َوكان أ ْم ُر الل ِه َمف ُعوَل ﴿نساء﴾47/
كسای كه به شما كتاب داده شده است ،به آنچه فرو فرستاديم و ن اى
چیى است كه با شماست ايمان بياوريد ،پيش از تصديقكننده همان ن
های را محو كنيم و در نتيجه آنها را به قهقرا بازگردانيم؛ يا آنكه چهره ی
[نی] لعنت كنيم ،و همچنانكه «اصحاب سبت» را لعنت كرديم؛ آنان را ن
فرمان خدا همواره تحقق يافته است.
264
ت)
َ َ ُ َ ر ُ َ َ َ َّ َ َّ ُ َ ُ َّ َ َ ُ ْ ُ َ َّ َ َ ْ َ ْ ْ
ق ِاتلوا ال ِذين َل يؤ ِمنون ِبالل ِه وَل ِباليو ِم اْل ِخ ِر وَل يحرمون ما حرم الل ه
َ َ ُ ُ ُ َ َ َ ُ َ َ ْ َ ر َ َّ َ ُ ُ ْ َ َ َ رَّ ُ ْ ُ ْ ْ َ َ
ورسوله وَل ي ِدينون ِدين الحق ِمن ال ِذين أوتوا ال ِكتاب ح ٰن يعطوا ال ِجزية
َ ُ
َعن َي ٍد َوه ْم َص ِاغ ُرون ﴿توبه﴾29/
ن
بازپسی ايمان نیمآورند ،و آنچه كسای از اهل كتاب كه به خدا و روز ن
را خدا و فرستادهاش حرام گردانيدهاند حرام نیمدارند و متدين به دين
حق نیمگردند ،كارزار كنيد ،تا با [كمال] خوارى به دست خود جزيه
دهند.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
ر
بیشی دقت کنید: .1باید در مفاهیم
-بروید ربیسید( ،چون اطالع دارند) یک بحث است
ن
کسای که با شما رس جنگ دارند) یک بحث دیگر... -بجنگید (با
حی جنگ با شمشی و رس ن
نیه، .2اسالم نگفته در میدان جنگ در ن
مباحث علیم را مطرح کنید! بلکه منظورش پرسش از افراد آگاه آنان
ی
است" ،در ررسایط غی جنیک"...
.3یک سوال:
پاسخگوی به سواالت هم داشته باشد ،روزی که
ی کیس که قابلیت
حمله کند و خواستار جنگ یم شود ،نباید با او جنگید؟ پس پرسش یک
امر علیم است و در جای خود انجام میشود و جنگ در ررسایط خود رخ
یم دهد و در جای خود...
265
کالم آخر:
پیشی هم گفته ایم ،همیشه اسالم ن
ستیان ،طبق نگاه و برداشت خود ر
آموزه های اسالم را مورد انتقاد قرار یم دهند ،در حایل که این نادرست
است...
***
پاسخ:
الف)
َ َْ َ ُ َ ً َو َج َع ُلوا ْال َم َلئك َة َّالذ َ
ين ُه ْم ِع َبا ُد َّ
الر ْح َم ٰـ ِن ِإناثا ۚ أش ِهدوا خلق ُه ْم ۚ ِ ِ
َ ُ ْ َ ُ َ َ َُُ ْ َ ُ ْ ُ َ
ستكتب شهادتهم ويسألون ﴿زخرف﴾19/
دخیان او] ر فرشتگای را كه خود ،بندگان رحمانند ،مادينه [و ن و
پنداشتند .آيا در خلقت آنان حضور داشتند؟ گوایه ايشان به زودى
نوشته یمشود و [از آن] پرسيده خواهند شد.
266
ب)
َ ْ َْ َ َ َ َ ْ ً َ َ َ ْ َ ُ َ َ َ َ ْ َ َ َ َّ َ ْ َ َ َّ َ َ ُ َّ
ات واِلرض كانتا رتقا ففتقناهما ۖ وجعلنا أولم ير ال ِذين كفروا أ َن السماو ِ
َ ْ َ ُ َّ رَ ْ َ ٍّ َ ْ ُ َ
یح ۖ أفل ُيؤ ِمنون ﴿انبیاء﴾30/ یس ٍء یِمن الم ِاء كل ی
زمی ( در آغاز خلقت به صورت آیا کافران نیمبینند که آسمانها و ن
ّ توده عظییم در ر
گسیه فضا ،یکپارچه ) به هم متصل بوده و سپس ( بر
ً ن
دروی هولنایک ) آنها را از هم جدا ساختهایم ( و تدریجا به اثر انفجار
هرچی زندهای را (اعم از انسان و ن کنوی درآوردهایم ) و ن صورت جهان
حیوان و گیاه ) از آب آفریدهایم .آیا (درباره آفرینش کائنات نیماندیشند
و ) ایمان نیمآورند ؟
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
مرسکان قریش» است، .1آیه ی قسمت «الف»« ،پاسخ به شبهه ی ر
دخیند ،خداوند هم به رسولبه این صورت که آنها یم گفتند مالیکه ر
اکرم (ص) یاد داد که از آنها ربیسد ،آیا وقت خلقت آنها آنجا بودید؟ که
ببینید به صورت مونث ساخته شدند یا مذکر؟
ر
پیشی توضیح داده ایم ،6آیه ی دوم« ،بیانگر یک .2اما همانگونه که
«خیی» است نه
ی خی» است و آن «آیا ندیدند» یک جمله ی ی
ر
«پرسیس»...
خیی جهت تاکید و آموزش بکار یم روند نه کسب -این نوع جمالت ی
چنی عبار رای
ن علم و اطالع ر ن
یافی از دیدن یا ندیدن ...در زبان فاریس هم
«ببی ن
فالی ،کاری ن وجود دارد ،مثال گایه به ییک از دوستانمان یم گوییم
کالم آخر:
268
ً
کافیست با دیده ی بصیت به آیات نگاه شود ...یقینا مشخص یم
میه است.عین ن ن
گردد که کالم هللا متعال است از هر نقص و ی
***
پاسخ:
الف)
الل ُه ۖ َو َر َف َع َب ْع َض ُهمْر ْ ُ َّ َّ َ َّ
ض ۘ منهم من كلم ْ َ ٰ َ ْ ُ
ِتلك الرسل فضلنا بعضهم عیل بع
ْ َ ُّ ُ ُ َ َّ ْ َ َ ْ َ
َ ْ َ َ َُّ ْ ُُ َ ٍ َ ْ َ ََْ َ َْرَ َ ََْ
س ۗ ولو شاء الل ه د قال وح رات َوأ َّي ْدن ُاه ب ُ ِ ن ي ب ال م ي ر م ن اب يیس ع
ِ ا ن ي آتو ۚ ات
ٍ
َد َر َ
ج
ْ ِ ِْ َ ُ ِ
ْ َ ُ
ين ِمن َب ْع ِد ِهم رمن َب ْع ِد َما َج َاءت ُه ُم ال َب رينات ول ٰـ ِك ِن اختلفوا
َ َما ْاق َت َت َل َّالذ َ
ِ
ْ َ َ َّ َّ َ ُ َ َ ْ ُ َّ
آمن ومنهم َّمن كف َر ۚ ولو ش َاء الل ه َما اقتتلوا ول ٰـكن الل ه يف َعلُ َ ْ َ َ ُ ْ َ َ َفم ْن ُهم َّم ْن َ
ِ ِ ِ
ُ
َما ُي ِريد ﴿بقره﴾253/
بریح ديگر برترى بخشيديم .از آنان كیس بود پيامیان را بر ن بریح از آن ی ن
بعض از آنان را باال برد؛ و به عيیس كه خدا با او سخن گفت و درجات ن
پرس مريم داليل آشكار داديم ،و او را به وسيله روح القدس تأييد كرديم؛
كسای كه پس از آنان بودند ،بعد از آن [همه] ن و اگر خدا یمخواست،
269
داليل روشن كه برايشان آمد ،به كشتار يكديگر نیمپرداختند ،ویل با هم
ن
كسای بودند كه ايمان آوردند ،و اختالف كردند؛ پس ،ن
بعض از آنان
كسای بودند كه كفر ورزيدند؛ و اگر خدا یمخواست بان ن
بعض از آنان
يكديگر جنگ نیمكردند ،ویل خداوند آنچه را یمخواهد انجام یمدهد.
ب)
َ ْ ْ َ ر َ َّ ر ْ َ ْ ُ َ ْ ُ ْ َ نر َ َّ ْ ُ ُ ُ َ َن ْ َ َ ُْ
يا ب ِ ین ِإرس ِائيل اذكروا ِنعم ِ ین ال ِ ین أنعمت عليكم وأ یی فضلتكم عیل
ی ﴿بقره﴾47/ ْال َعالم نَ
ِ
اى نبنارسائیل! نعمتم را که به شما ارز نای داشتم ،به خاطر بیاورید ،و
[نی به یاد آورید که] من ،شما را بر جهانیان ،برترى بخشیدم. ن
ج)
ْ َ َ َ َ َ َ َ َ َ ْ ُ
أه ْم َيق ِس ُمون َر ْح َمت َ رربك ۚ ن ْح ُن ق َس ْمنا َب ْين ُهم َّم ِعيشت ُه ْم ِ ن یف ال َح َي ِاة
ًّ ِّ َ َّ َ َ ْ ُ ُ َ ْ ً ُ ْ الد ْن َيا ۚ َو َر َف ْع َنا َب ْع َض ُه ْم َف ْو َق َب ْعض َد َر َ
ُّ
ات ليت ِخذ بعضهم بعضا سخ ِريا ۗ ٍ ج َ ٍ َ َ ُ
َو َر ْح َمت َ رربك خ ْ ٌی رم َّما َي ْج َم ُعون ﴿زخرف﴾32/
پیامی ،میان خود] تقسیم ن
تعیی ی آیا آنان رحمت پروردگارت را [در مورد
ی
یمکنند؟ در حایل که معیشت آنان در زندگ دنیا را ما میانشان تقسیم
بعض دیگر برترى دادیم تا ن
بریح بعض انسانها را بر نکردهایم .و درجات ن
بریح دیگر را به خدمت گیند .و رحمت پروردگارت از آنچه آنان از آنان ن
یماندوزند ،ر
بهی است.
د)
ن
تناقض وجود ندارد...
270
.1جهت مبارک شدن کتاب ،ر
آیای که شبهه افکن ذکر کرده است را
پاسخگوی به این شبهه برریس آیات
ی آوردیم و برریس یم نماییم ،ویل برای
الزم نیست.
.2بسیار ساده است ،شبهه افکنان ابتدا باید ثابت کنند ،خداوند
متعال فرموده در زمینه ی «تقوا» و «روزی» همه ی انسانها را «برابر»
ادعای داشته باشند... ن
چنی خواهم کرد ،پس از آن
ی
چیی فرموده است؟ خی... چنی نن ویل آیا هللا متعال،
ن
سخن وجود ندارد که با آیات بیان شده ایجاد تناقض نماید... -لذا
نی برریس یم نماییم: .3آیات را ن
پاسخ:
الف)
َ َ ُ ر ُ ْ رْ ُ َ ْ ُ ْ نَ َ ْ َ ُّ َ َّ
رسون َص ِاب ُرون ال ۚ ِإن يكن منكم ِع ِ تقِ ال یلع ی ن
ِ مِ ؤمال ض
ِ رن َح رُّ
ی ی ِ الن أيها
َّ َ َّ َ َ ْ ن َ َ ُ ر ُ ر َ ٌ َ ْ ُ ْ ً ر َ َّ َ َ َي ْغل ُ
ين كف ُروا ِبأن ُه ْم ق ْو ٌم َل ی ۚ و ِإن يكن منكم مائة يغ ِلبوا ألفا من ال ِذ ْ ِ َ َِ ِت ائ م واب
َيفق ُهون ﴿انفال﴾65/
پيامی ،مؤمنان را به جهاد بر ن
انگی .اگر از [ميان] شما بيست تن، ی اى
شكيبا باشند بر دويست تن چیه یمشوند ،و اگر از شما يكصد تن باشند
بر هزار تن از كافران پیوز یمگردند ،چرا كه آنان قویماند كه نیمفهمند.
ب)
272
ٌ ٌَ ُ ُ َ ً َ َّ ُ َ َّ َ َّ ُ ُ
ض ْعفا ۚ ف ِإن َيكن رمنكم رمائة َص ِاب َرة ف الل ه َعنك ْم َو َع ِل َم أن ِفيك ْم خف
الل ُه َمعََّ َ َّ َْ ُ َْْن ْ ْ ََْ ن َ َ ُ ر ُ
نك ْم أل ٌ َي ْغل ُ
ی ِب ِإذ ِن الل ِه ۗ ويغ ِلبوا ألف ِ ف ی ۚ و ِإن يكن م ت
ِ ِائ م واب ِ
َ
الص ِاب ِرين ﴿انفال﴾66/ َّ
اکنون خداوند[ ،در امر جهاد] بر شما تخفیف داد و معلوم داشت که
در شما ضعف راه یافته است .پس اگر صد نفر از شما پایدار باشند ،بر
دویست نفر پیوز یمشوند و اگر از شما هزار نفر باشند ،بر دو هزار نفر
با خواست خداوند پیوز یمشوند و خداوند با صابران است.
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1تصور کنید به شخض بگوییم اگر از اینجا تا فالن خیابان پیاده
بروید بعد 10دقیقه یم رسید...
وقن رسعت قدم برداشتنش را ببینیم بگوییم البته شما در عرض ویل ر
20دقیقه یم رسید و 10دقیقه برای افراد رسی ع است.
بحث رسعت تناقض در حرف های ما ایجاد یم شود؟ خی... ن -آیا هیچ
ِ
اوست ،نه اعدادی که ذکر کردیم...
ر ن ً
.2در آیات قرآن هم دقیقا چنی وضعین وجود دارد خداوند متعال
...
فرموده یک مومن شکیبا و پایدار یم تواند حریف 10کافر باشد .اما ر
وقن
ن
ضعف که دارید هر کدام از شما ضعف مومنان را دید ،فرمود البته طبق
حریف دو کافر است.
.3چون در آیه ی اول بحث «پایداری» مطرح شده و در آیه ی دوم
بحث «ضعف» ،دو آیه ی ذکر شده بحث دو ررسایط مختلف را بیان یم
ن
تناقض وجود ندارد. کنند و هیچ
273
کالم آخر:
ادعای مطرح کنند ،که بحث ن
چنی توانستند یم شبهه افکنان ن
زمای
ی
ن
چنی است؟ خی... ررس ِ
ایط متفاوت مطرح نیم شد ...ویل آیا
***
پاسخ:
الف)
ُ َ ْ َ َ َ ً َّ َ ُ َ َ َ َ ْ نَ َّ َّ ْ َ َ َ
ون ِه َما ق ْو ًما َل َيكادون َيفق ُهون ق ْوَل
ِ د ن مِإذا بلغ بی السدي ِن وج ِ
د
﴿کهف﴾93/
وقن به ميان دو سد رسيد ،در برابر آن دو [سد] ،طايفهاى را يافت تا ر
زبای را بفهمند.كه نیمتوانستند هيچ ن
ب)
274
َ ُ َ َ ْ َ ْ َ ْ ن َّ َ ْ ُ َ َ َ ْ ُ َ ُ ْ ُ َ ن ْ َ
اِل ْرض َف َه ْل َن ْج َعلُ
ِ ی ِإن يأجوج ومأجوج مف ِسدون ِ یف ِ قالوا يا ذا القرن
ًّ َ ََ َ ل َك َخ ْر ًجا َع ٰ
یل أن ت ْج َع َل َب ْيننا َو َب ْين ُه ْم َسدا ﴿کهف﴾94/
زمی فساد ن ذوالقرنی ،يأجوج و مأجوج سخت در ن گفتند« :اى
یمكنند ،آيا [ممكن است] مایل در اختيار تو قرار دهيم تا ميان ما و آنان
سدى قرار دیه؟»
ج)
ن
تناقض وجود ندارد...
.1قبل این شبهه را پاسخ داده ایم:7
ن
«زبای نیم فهمیدند» و نفرموده «نیم توانستند حرف -آیه فرموده
بزنند»...
ن
«زبای ذوالقرنی «حرف زده اند» ،ن
یعن ن -و بیان نمودیم همینکه با
بوده که آن را بفهمند» ...ر
(حن شاید زبان اشاره بوده باشد) لذا با هر
ن
ذوالقرنی هم با «همان زبان» به آنها ن
ذوالقرنی حرف زده اند، ن
زبای با
پاسخ داده است و این ارتباط درست شده است...
حی وجود «نویع بیان» و «حرف زدن» (حال اشاره بوده -اما در ن
باشد یا گفتار) ،چرا آیه فرموده ن
زبای نیم فهمیدند؟ پاسخ:
ر
بیشی مفرسان بر این باورند آنها قویم به دور از فرهنگ و تمدن .2
بودند و به جز زبان خودشان زبان دیگری نیم فهمیدند و زبان خودشان
هم به دلیل دوری از مردم دیگر دست خوش تغییات زیادی شده بود.
پاسخ:
الف)
َ َّ ُ َ
ون م ْن ُه َسك ًرا َور ْز ًقا َح َس ًنا ۗ إ َّن فن َ ََْْ َّ َ َ َ َ
ِ ِی ِ ِ ذ خ
ِ تت اب نعاِلو يل خِ الن ات
ِ ر م ث ن مو
ِ َ ٰ َ ِ َ َ ً ِّ َ ْ َ ْ ُ ِ َ
ذ ِ لك ْلية لقو ٍم يع ِقلون ﴿نحل﴾67/
و از میوههای درختان نخل و انگور ،مسکرات (ناپاک) و روزی خوب
روشن است برای جمع ّی رن که اندیشه ن و پاک نیه یمگیید؛ در این ،نشانه
یمکنند!
276
ب)
ن
تناقض وجود ندارد...
ی دوکاربرد ،سکرا «و» رزقا حسنا به ر ن
می آیه نگاه کنید این «واو» در ب ن
،کامال دو امر مطرح شده را از هم جدا کرده است ،با این مضمون که
خوی از میوه ها حاصل آورید و هم نتیجه شما هم یم توانی ید نتیجه ی ی
ی نادرست! بستیک به خودتان دارد و کامال اختیاری است...
اما شخص شبهه افکن تصور نموده خداوند یم فرماید ررساب پاک نیه
است و هیچ اشکایل ندارد و بروید بخورید!
کالم آخر:
عری را
کافیست با دقت ترجمه های موجود را بخوانند ،اگر قواعد ی
هم ندانند ،در ترجمه واضح است که این دو کاربرد از هم جدا شده اند...
***
277
َ ُ ْ َ َ ْ َ ُّ َ َ َ َ ْ َ ُ َّ ْ َ َ َ َ ُ ً
/
اطل كان زهوقا ﴿ارساء ﴾۸۱
اطل ِإن الب ِ
وقل جاء الحق وزهق الب ِ
ن
نابودشدی است و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره
ْ َ ُ َّ ُ َ َّ ً َ ُ ُ َّ َ ّ َّ ْ ُ ْ
ول اَّللأش َهد أن ال اله اَل اَّلل و أشهد أن محمدا رس
278