You are on page 1of 26

‫فصلنامة نقد و معرفی‬

‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َم ِ‬
‫الحمی‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬ ‫حمید عطائی‌نظری‬
‫‪350‬‬
‫‪89‬‬ ‫استادیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسالمی‬
‫‪h.ataee@isca.ac.ir‬‬

‫مقدّ مه‬
‫کتـاب المعتمـد فـی األصـول نگاشـتۀ رکن‌الدّ یـن محمـود َمال ِحمـی خوارزمـی‬
‫(د‪ 536 :‬هـ‍‪.‬ق‪ ،).‬متک ّلـم نامـ َور معتزلـی‪ ،‬در شـمار مکتوبـات کالمـی مبسـوط و‬
‫ارزشـمند معتزلـه قـرار دارد کـه چنـد سـال پیش ویراسـت بازنگریسـتۀ تـازه‌ای از‬
‫آن بـه اهتمـام اسلام‌پژوه برجسـته‪ ،‬آقـای ویلفِـرد مادِلونـگ منتشـر شـد‪ .‬به‌رغـم‬
‫اه ّمیّـت بسـیار کتـاب المعتمـد در مطالعـات معتزلـی و شـیعی‪ ،‬تاکنـون هیچ‌یک از‬
‫معرفـی و ارزیابـی نشـده اسـت‪ .‬در نوشـتار پیـش‌رو ضمن‬ ‫ویراسـت‌های ایـن اثـر ّ‬
‫اشـاره بـه جایـگاه َمال ِحمـی و آثـار کالمـی او در میان میـراث کالمی معتزلـه و نیز‬
‫معرفی و نقد ویراسـت تـازۀ این‬‫بیـان وجـوه مختلـف اه ّمیّـت کتـاب المعتمد‪ ،‬بـه ّ‬
‫کتاب پرداخته می‌شـود‪ .‬بررسـی ویراسـت مورد نظر آشـکارا نمودار وقوع سـهوها‬
‫و سـهل‌انگاری‌های چشـمگیر در فراینـد تصحیـح و چـاپ ایـن کتـاب اسـت و‬
‫ضـرورت بازنگـری و بازویرایـی دقیـق آن را گوشـزد می‌کنـد‪ .‬پیـش از آن‌کـه بـه‬
‫سـنجش ویراسـت مزبـور پرداخته شـود‪ ،‬بیـان مقدّ مـه‌ای در باب جایـگاه َمال ِحمی‬
‫و کتـاب المعتمـد در مکتـب و میـراث کالمـی معتزله بایسـته و سـودمند می‌نماید‪.‬‬
‫بدین‌منظـور مـروری ک ّلـی و اجمالـی بـر گرایش‌هـا و مذاهب کالمـی پدیدآمده در‬
‫تاریـخ کالم معتزلـه خواهیـم کرد‪.‬‬
‫فلسفه و کالم‬

‫■ کتاب المعتمد فی األصول‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬


‫رکن‌الدّ ین محمود َم ِ‬
‫الحمی‌خوارزمی‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫به اهتمام ویلفِرد مادِلونگ‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫مؤسسه نشر میراث مکتوب ‪ 952 ،1391‬صفحه‬ ‫بهار ‪1400‬‬
‫شابک‪978-600-203-037-5 :‬‬ ‫‪350‬‬
‫‪90‬‬

‫‪ .1‬مروری بر گرایش‌ها و مذاهب کالمی مختلف در معتزله‬


‫پس از پیدایی مکتب کالمی معتزله در قرن دوم هجری در بصره و شکل‌گیری‬
‫رسمی دانش کالم در این فرقه‪ ،‬به‌تدریج در اثر بروز اختالفات اندیشگی گوناگون‬
‫در میان متک ّلمان معتزلی و اختیار مبانی متفاوت و متعارض فلسفی و طبیعی از‬
‫سوی آنان‪ ،‬گرایش‌ها و مذاهب کالمی مختلفی در این فرقه پدید آمد‪ .‬نخست‪،‬‬
‫مکتب معتزلۀ بصره به ظهور رسید که طبق گزارش منابع معتزلی‪ ،‬با اندیشه‌های‬
‫واصل بن َعطاء (د‪ 131 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و َعمرو بن ُعبَید (د‪ 144 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و در پی‬ ‫کالمی ِ‬
‫اعتزال و کناره‌گیری آنان از مجلس درس حسن بصری (د‪ 110 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬بنیان‌گذاری‬
‫شد‪ .‬این مکتب‪ ،‬در ادامه‪ ،‬با آراء و تعالیم متک ّلمانی چون ابوبکر َ‬
‫أص ّم (د‪ :‬حدود‬
‫‪ 200‬ه‍‪.‬ق‪ُ ،).‬م َع َّمر بن َعبّاد ُس َلمی (د‪ 215 :‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬ابوال ُه َذیل َع ّلف (د‪ :‬حدود ‪227‬‬
‫ه‍‪.‬ق‪ ،).‬ابراهیم بن َسیّار ن َ ّظام (د‪ :‬بین ‪ 230-220‬ه‍‪.‬ق‪ِ ،).‬هشام ُف َوطی (د‪ :‬پیش از ‪230‬‬
‫ه‍‪.‬ق‪َ ،).‬عبّاد بن سلیمان (د‪ :‬حدود ‪ 250‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬جا ِحظ (د‪ 255 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و ابویعقوب‬
‫یوسف بن عبداهلل َش ّحام (د‪ 257 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬بسط و گسترش یافت و در اثر تعالیم‬
‫ُجبّائیان‪ ،‬یعنی ابوعلی مح ّمد بن عبدالو ّهاب ُجبّایی (د‪ 303 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و فرزندش‬
‫ابوهاشم ُجبّایی (د‪ 321 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬به تکامل رسید‪ .‬با وجود اختالفات ژرف و دامنه‌دار‬
‫و بنیادینی که گاه میان متک ّلمان معتزلی نامبرده در مکتب بصره دیده می‌شود‪ ،‬به‌طور‬
‫معمول آراء تمامی آنان در زیر عنوان متک ّلمان مکتب بصره طرح و بررسی می‌شود‪.‬‬
‫در اوایل قرن سوم هجری مکتب کالمی دیگری در معتزله پدید آمد که به «مکتب‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫بغداد» معروف شد و در تقابل با «مکتب بصره» قرار گرفت‪ .‬مکتب بغداد معتزله بر‬
‫دست بِشر بن ُمعتَ ِمر (د‪ 210 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬تأسیس شد و متک ّلمان نامداری چون ثُمامة بن‬
‫أشرس ن ُ َمیری (د‪ 213 :‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬ابوموسی ُمردار (د‪ 226 :‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬جعفر بن ُمبَ ّ ِشر (د‪:‬‬ ‫َ‬
‫‪ 234‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬جعفر بن َحرب (د‪ 236 :‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬ابوجعفر مح ّمد بن عبداهلل اِسکافی (د‪:‬‬
‫ابوالحسین خَ یّاط (د‪ :‬حدود ‪ 300‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و شاگردش ابوالقاسم کعبی بلخی‬ ‫َ‬ ‫‪ 240‬ه‍‪.‬ق‪،).‬‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫(د‪ 384 :‬ه‍‪.‬ق‪).‬‬ ‫(د‪ 319 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬آن را ترویج و گسترش دادند‪ .‬علی بن عیسی ُر ّمانی ‌‌‌‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫نیز یکی دیگر از متک ّلمان برجستۀ معتزلی مکتب بغداد است که شیخ مفید مدّ تی نزد‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫وی تحصیل کرده بوده‪ .‬متک ّلمان معتزلی بغدادی در باب بسیاری از مسائل فلسفی و‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫طبیعی و اعتقادی ایستارهای متفاوتی با دیدگاه‌های متک ّلمان بصری را برگزیدند که‬
‫‪350‬‬
‫‪91‬‬
‫این امور موجب تمایز و جدایی آنان از متک ّلمان بصری شد‪.‬‬
‫در قرن چهارم هجری سومین مکتب کالمی برجستۀ متمایز در معتزله تحت‌تأثیر‬
‫عبدالسالم بن مح ّمد بن عبدالو ّهاب ُجبّایی (د‪ 321 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و شاگردان‬ ‫ّ‬ ‫آراء ابوهاشم‬
‫وی تکوین یافت‪ .‬این مکتب جدید که به‌دلیل انتساب به شخص ابوهاشم به مکتب‬
‫هشمیّه» موسوم و نامبردار شد و از پیروانش نیز گاه با عنوان «بَها ِش َمه» یاد شده‬ ‫«ب َ َ‬
‫است‪ ،‬در واقع‪ ،‬منشعب از مکتب بصرۀ معتزله است و به‌نحوی زیرمجموعۀ آن مذهب‬
‫ت ویژگی‌ها و ممیّزات فکری‬ ‫هشمیّه» به‌جه ‌‬ ‫کالمی به‌شمار می‌آید‪ .‬بااین‌حال‪ ،‬مکتب «ب َ َ‬
‫‌توجه نسبت به سایر معتزلۀ بصره و نیز ارائۀ یک نظام کالمی منسجم از سوی‬ ‫قابل ّ‬
‫مستقل و ممتاز در‬ ‫ّ‬ ‫مبرز توانست خود را به‌صورت مکتبی‬ ‫سلسله‌ای از متک ّلمان ِّ‬
‫چارچوب فرقۀ معتزله تثبیت و ترویج نماید‪.‬‬
‫هشمی با متک ّلمان معتزلی بغدادی در‬ ‫اختالف‌نظرهای پرشمار متک ّلمان بصری ب َ َ‬
‫خصوص مسائل فلسفی و طبیعی‪ ،‬در برخی از منابع‪ ،‬و مهم‌تر از همه در کتاب‬
‫المسائل فی الخالف بین البصریّین و البغدادیین به قلم ابورشید نیشابوری‪ ،‬شاگرد‬
‫قاضی عبدالجبّار معتزلی (د‪ 415 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬گزارش شده است‪ 1.‬نیشابوری یکی از پیروان‬
‫مکتب ابوهاشم بود و در خصوص منزلت واالی ابوهاشم و آثارش سخنی قریب‬
‫محل توجه اهل علم است و طالبان دانش به‬ ‫ّ‬ ‫به این مضمون دارد که کتاب‌های او‬
‫تحصیل و تعلیم آن‌ها می‌پردازند و در تمام بالد اسالمی افراد انتساب به شاگردا ِن‬
‫‪2‬‬
‫شاگردان ابوهاشم را مایۀ شرف و مباهات خود می‌دانند‪.‬‬
‫پس از ابوهاشم ُجبّایی‪ ،‬دو شاگرد سرشناس او‪ ،‬یعنی ابوعلی بن خَ ّلد و ابو‬
‫فلسفه و کالم‬

‫عبداهلل بصری (د‪ 369 :‬ه‍‪.‬ق‪ 3 ).‬و نیز متک ّلمان برجستۀ دیگری همچون ابواسحاق‬
‫ابراهیم بن عیّاش‪ ،‬و صاحب ابن َعبّاد (د‪ 385 :‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬دانشمند و وزیر ادیب آل‌بویه‪،‬‬
‫هشمیّه کوشش‌های بسیاری کردند‪ .‬عبدالقاهر بغدادی‬ ‫در تقویت و ترویج مکتب ب َ َ‬
‫هشمیّه» خاطرنشان کرده است که بیشتر‬ ‫(د‪ 429 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬به هنگام یادکرد از مذهب «ب َ َ‬
‫معتزلیان عصر وی به‌سبب دعوت صاحب ابن َعبّاد به این مذهب‪ ،‬در زمرۀ پیروان‬
‫هشمیّه درآمده‌اند‪ 4.‬ابوالحسن عبدالجبّار بن احمد بن خلیل بن عبداهلل همدانی‬ ‫بَ َ‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫(د‪ 415 :‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬شاگرد ابو عبداهلل‬ ‫اسدآبادی‪ ،‬معروف به قاضی عبدالجبّار معتزلی ‌‌‌‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫بصری‪ ،‬از دیگر متک ّلمان پیرو مکتب ابوهاشم ُجبّایی است که با نگارش آثار کالمی‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫کالنی همچون ال ُمغنی فی أبواب التوحید و العدل نقشی بی‌بدیل در توضیح و تبیین‬
‫‪350‬‬
‫‪92‬‬
‫هشمیّه ایفا نمود‪ .‬به همین نحو‪ ،‬شاگردان قاضی عبدالجبّار‬ ‫آراء و اندیشه‌‌‌های مکتب ب َ َ‬
‫به‌ویژه متک ّلمانی چون ابورشید سعید بن مح ّمد نیشابوری‪ ،‬ابو مح ّمد حسن بن‬
‫احمد َم َّت َویه‪ ،‬مانْکدیم احمد بن حسین بن ابی هاشم حسینی َششدیو (د‪ :‬حدود ‪425‬‬
‫ه‍‪.‬ق‪ ).‬و در نسل بعدی این متک ّلمان‪ ،‬دانشمندانی مثل حاکم چ ُِشمی (د‪ 494 :‬ه‍‪.‬ق‪).‬‬
‫با نگاشته‌های مبسوط و پرشمار خود تأثیری ماندگار در تثبیت و تحکیم ارکان کالم‬
‫هشمی برجا نهادند‪.‬‬ ‫بَ َ‬
‫در قرن پنجم هجری‪ ،‬چهارمین مکتب کالمی برجستۀ متمایز در تاریخ معتزله‬
‫هشمیّه و در واکنش به همین مکتب‪ ،‬در اثر رواج آموزه‌ها و تعالیم یکی‬ ‫از درون ب َ َ‬
‫از شاگردان قاضی عبدالجبّار‪ ،‬یعنی ابوالحسین مح ّمد بن علی بصری (د‪ 436 :‬ه‍‪.‬ق‪).‬‬
‫«ح َسینیّه» یاد شده‬‫تکوین یافت‪ .‬از مکتب کالمی ابوالحسین بصری گاه با عنوان ُ‬
‫است‪ 5‬ا ّما این عنوان شهرت چندانی ندارد‪ .‬فخر رازی در یکی از آثار خود خاطرنشان‬
‫کرده است که در عصر او‪ ،‬یعنی قرن ششم هجری‪ ،‬از میان تمام ف ِ َرق معتزله تنها‬
‫هشمیّه و ُح َسینیّه باقی مانده‌اند‪ 6.‬همو ابوالحسین را گران‌قدرترین شاگرد‬ ‫پیروان ب َ َ‬
‫قاضی عبدالجبّار دانسته است و وی را از هوشمندان معتزله برشمرده‪ .‬ابوالحسین‬
‫‪8‬‬ ‫‪7‬‬

‫بصری در بغداد زندگی و تدریس می‌کرده است‪ 9‬و در دو دانش کالم و اصول فقه‬
‫تبحر ویژه داشته و نگاشته‌هایش در این زمینه بر آثار بعدی بسیار اثرگذار بوده است‪.‬‬ ‫ّ‬
‫توجه است که اذعان نموده آراء و دیدگاه‌های‬ ‫سخن فخر رازی در این زمینه جالب ّ‬
‫ابوالحسین در اصول دین (کالم) و اصول فقه هر دو متین و استوار است و فقط کسی‬
‫می‌تواند ارج کالم او را بفهمد که با دیدۀ انصاف در آن نگرد و با سخنان عالمان پیش‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫‪10‬‬
‫از او بسنجد و تفاوت بسیار میان آن‌ها را دریابد‪.‬‬
‫ابوالحسین بصری بر ِخالف استادش قاضی عبدالجبّار که از پیروان ب َ َ‬
‫هشمیّه بود‪،‬‬
‫تحت‌تأثیر تحصیالت و آموزش‌های فلسفیِ پیشین خود به انتقاد از برخی مبانی‬
‫هشمیان و ابطال آن‌ها پرداخت‪ 11‬و با ارائۀ دیدگاه‌های تازۀ‬ ‫و آراء و استدالل‌های ب َ َ‬
‫خود مذهب و طریقت جدیدی را در معتزله بنیان‌گذاری کرد‪ .‬از پیروان این مسلک‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫که در مناطقی همچون بغداد و بعدها در خوارزم (خُ وا َرزم) حضور داشتند گاه به‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫«معتزلۀ متأخّ ر» یاد شده است‪ 12.‬مکتب و اندیشه‌های ابوالحسین در میان عالمان بعدی‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫به‌عنوان یک مسلک و مذهب مشخّ ص و متمایز از سایر مکاتب معتزلی به‌خوبی‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫شناخته شده بوده است‪ 13.‬این مکتب‪ ،‬در حقیقت‪ ،‬آخرین مذهب کالمی در معتزله‬
‫‪350‬‬
‫‪93‬‬
‫به‌حساب می‌‌‌آید و پس از آن دیگر هیچ مکتب کالمی جدیدی در معتزله پدید نیامد‪.‬‬
‫توجه خاص به آراء و مکتب کالمی ابوالحسین بصری و پیروان‬ ‫در تحقیقات معاصر‪ّ ،‬‬
‫آن مرهون پژوهش‌های ویلفِرد مادِلونگ و بعضی از شاگردان او است‪.‬‬
‫‪14‬‬

‫چنان‌که اشاره شد‪ ،‬ابوالحسین بصری و حامیان مکتب او از منتقدان جدّ ی برخی‬
‫هشمی مثل عقیدۀ به «حال» و «شیئیّت‬ ‫مبانی و آراء و استدالل‌های متک ّلمان بصری ب َ َ‬
‫هشمی نگاه خصم‌آلودی نسبت‬ ‫معدوم» و «معانی» بودند و به همین جهت‪ ،‬معتزلیان ب َ َ‬
‫هشمی به‌شمار‬ ‫به آنان داشتند‪ .‬حاکم چ ُِشمی (د‪ 494 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬که خود در زمرۀ معتزلیان ب َ َ‬
‫می‌آید‪ ،‬تصریح نموده که بَها ِشمه به دو دلیل از ابوالحسین بصری نفرت و بیزاری‬
‫می‌جسته‌‌‌اند‪ :‬یکی آن‌که وی آلوده به نگرش‌ها و گرایش‌‌‌های فلسفی بوده است‪ ،‬و‬
‫دیگر آن‌که او ادلّۀ مشایخ معتزلی را نقد و نقض می‌کرده و استدالل‌‌‌های ایشان را باطل‬
‫می‌انگاشته است‪ .‬به باور چ ُِشمی همین دو امر موجب شد که دانش بصری از برکت‬
‫چندانی برخوردار نباشد‪ 15.‬آشنایی ابوالحسین با فلسفه و گرایش فلسفی او مورد تأکید‬
‫برخی از منابع دیگر نیز قرار گرفته است‪ 16‬و به نظر می‌رسد که انتقادات او بر نظام‬
‫هشمیان در نتیجۀ آشنایی او با همین نظرگاه‌های فالسفه ایراد شده است‪.‬‬ ‫کالمی ب َ َ‬
‫هشمیّه در مسائل گوناگون‬ ‫در خصوص اختالف‌نظرهای ابوالحسین بصری با ب َ َ‬
‫طبیعی و فلسفی و کالمی‪ ،‬فخر رازی فهرست به‌نسبت مبسوطی از این اختالفات‬
‫را ارائ ‌ه کرده و در باب یکایک آن‌ها به‌اختصار توضیح داده است‪ 17.‬او به اختالفات‬
‫‪18‬‬
‫ابوالحسین با قاضی عبدالجبّار در زمینۀ مسائل اصول فقه نیز اشاره کرده است‪.‬‬
‫هشمیِ ناق ِد آراء ابوالحسین بصری ابراز داشته که‬ ‫ِ‬
‫یهودی ب َ َ‬ ‫یوسف البصیر‪ ،‬متک ّلم‬
‫فلسفه و کالم‬

‫هشمیّه آن بوده است که‬ ‫ع ّلت اصلی تفاوت‌های مبنایی و نظری میان ابوالحسین و ب َ َ‬
‫هشمیان‪ ،‬یعنی ابوالقاسم کعبی بلخی‬ ‫رقیب ب َ َ‬
‫ِ‬ ‫ِ‬
‫بغدادی‬ ‫ابوالحسین به دیدگاه‌های متک ّل ِم‬
‫‪19‬‬
‫گراییده بوده‪« :‬خالف فیه أصحاب الشیخ أبی هاشم ناحی ًا نحو أبی القاسم البلخی»‪.‬‬
‫در میان امامیّه و زیدیّه نیز عقاید ابوالحسین بصری اغلب با دیدگاه‌های ابوالقاسم‬
‫کعبی بلخی یکسان انگاشته شده است‪ 20.‬بر این اساس‪ ،‬مکتب و اندیشه‌های کالمی‬
‫ابوالحسین بصری را باید در چارچوب واگرایی او از مکتب معتزلۀ بصری و همگرایی‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫با مکتب معتزلۀ بغداد مدّ نظر قرار داد و بررسی کرد‪.‬‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫کالمی ابوالحسین بصری تنها قسمت‌های ناقص و اندکی شناسایی‬ ‫‌‌‌‬ ‫از نگاشته‌‌‌های‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫مهم وی دست‌نوشت کاملی در اختیار‬ ‫شده است و‌اکنون از هیچ‌یک از آثار کالمی ّ‬
‫‪350‬‬
‫‪94‬‬
‫نیست تا بر اساس آن از آراء و منظومۀ کالمی او آگاهی یابیم‪ .‬در واقع‪ ،‬از مهم‌ترین‬
‫مفصل‌ترین کتاب بصری در علم کالم‪ ،‬یعنی ت ََص ُّفح األدلّة ـ که به‌گواهی رکن‌الدّ ین‬ ‫و ّ‬
‫َمال ِحمی‪ ،‬ابوالحسین فرصت تکمیل تألیف آن را پیدا نکرده بوده و فقط مشتمل بر‬
‫مباحث باب توحید تا باب نفی رؤیت باری بوده است‪ 21‬ـ تنها بخشی کوتاه شناسایی‬
‫شده است‪ 22‬و از کتاب خالصه و گزیده‌تر وی با نام ُغ َرر األدلّة نیز فقط منقوالتی‬
‫پراکنده در متون متک ّلمان بعدی باز مانده است‪ .‬ازاین‌رو برای شناخت مواقف و مواضع‬
‫کالمی ابوالحسین ناگزیریم از تألیفات برجامانده از پیروان مکتب او بهره گیریم‪.‬‬
‫در میان پیروان مکتب ابوالحسین بصری هیچ‌یک به اندازۀ رکن‌الدّ ین محمود‬
‫َمال ِحمی خوارزمی (د‪ 536 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬در تبیین و ترویج مبانی و اندیشه‌های وی نکوشیده‬
‫است‪ .‬در حقیقت‪َ ،‬مال ِحمی برجسته‌ترین پیرو و مدافع مکتب بصری به‌حساب می‌آید‬
‫که نقش بارز و مه ّمی در ترسیم دستگاه کالمی او ایفا نمود‪ .‬به‌نظر برخی از مح ّققان‪،‬‬
‫به رسمیّت شناخته شدن اندیشه‌های کالمی ابوالحسین بصری به‌عنوان یک مکتب‬
‫کالمی معتبر در میان معتزله‪ ،‬تنها در اثر نگاشته‌ها و تالش‌های َمال ِحمی اتّفاق افتاد‬
‫و پیش از آن‪ ،‬اندیشه‌های بصری صرف ًا انحرافی حاشیه‌ای در کالم معتزلی به‌حساب‬
‫معرفی می‌شود در حال حاضر‬ ‫می‌آمد‪ .‬آثار کالمی َمال ِحمی که در ادامۀ این نوشتار ّ‬
‫‪23‬‬

‫مهم‌ترین و بهترین مأخذ برای شناخت دیدگاه‌های ابوالحسین بصری در مسائل‬


‫مختلف کالمی است‪.‬‬
‫پـس از َمال ِحمـی احتمـاالً برجسـته‌ترین متک ّلم پیـرو مکتب ابوالحسـین عالمی‬
‫اسـت غیـر امامـی و غیـر زیـدی در سـدۀ ششـم هجـری قمـری بـا نـام تقی‌الدّ يـن‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫(األئ ّمـة) ابـو ال َمعالـی صا ِعـد بـن أحمد َعجالـی أصولی نویسـندۀ کتـاب الکامل فی‬
‫االسـتقصاء فيمـا بلغنـا مـن کالم القدماء‪ 24.‬مختار بـن محمود زاهـدی َغزمینی از وی‬
‫بـا عنـوان افضـل متک ّلمـان و کسـی کـه در تقریـر قواعد عـدل و توحیـد جایگاهی‬
‫وحیـد و دسـت‌نایافتنی دارد یـاد کـرده اسـت‪ 25.‬او در کتاب الکامـل به‌تفصیل برخی‬
‫ابوالحسـین بصـری و مکتـب ب َ َ‬
‫هشـمیّه را‬ ‫َ‬ ‫از مهم‌تریـن اختالف‌نظرهـا میـان مکتـب‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫برشـمرده اسـت‪َ .‬عجالی در این اثر به ‪ 16‬مسـئله اصلی اشـاره کرده که در برخی از‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫هشـمیّه در حکم مسـئله اختالف اسـت و در برخی‬ ‫آن‌ها بین مکتب ابوالحسـین و ب َ َ‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫‪26‬‬
‫دیگـر در خصـوص طریق اثبـات حکم‪.‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫مفسر و ادیب بزرگ معتزلی‪،‬‬ ‫یکی دیگر از پیروان مکتب کالمی ابوالحسین بصری‪ّ ،‬‬
‫‪350‬‬
‫‪95‬‬
‫خشری (د‪ 538 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬است‪ .‬او که همعصر رکن‌الدّ ین َمال ِحمی خوارزمی‬ ‫جا ُر اهلل َز َم َ‬
‫بوده است‪ ،‬مدّ تی در خوارزم نزد وی شاگردی کرده و از طریق وی با آراء بصری‬
‫کشاف که حاوی نِکات‬ ‫خشری افزون بر تفسیر ارجمند ّ‬ ‫آشنا شده بوده است‪َ 27 .‬ز َم َ‬
‫توجهی نیز هست‪ ،‬رساله‌ای کوتاه در کالم اعتزالی با عنوان المنهاج فی‬ ‫کالمی شایان ّ‬
‫‪28‬‬
‫أصول الدّ ین نگاشته است که در چند نوبت نیز به‌چاپ رسیده‪.‬‬
‫از دیگر مدافعان و پیروان مکتب ابوالحسین بصری می‌توان اشاره کرد به ابوالرجاء‬
‫نجم‌الدّ ین مختار بن محمود بن مح ّمد زاهدی َغزمینی (د‪ 658 :‬ه‍‪.‬ق‪ ،).‬فقیه و متک ّلم‬
‫نامدار حنفی‪ 29‬و نویسندۀ کتابی در علم کالم به نام «ال ُمجتبی»‪ 30.‬مختار بن محمود‬
‫در قسمتی از کتاب هم‌اکنون مفقود المجتبی و زیر عنوان «خاتمة أبواب العدل و‬
‫التوحید» به بررسی چهل مسئلۀ اختالفی میان معتزله پرداخته بوده است‪ 31‬که ابن‬
‫‪32‬‬
‫وزیر قسمتی (افزون بر ده صفحه) از آن را بازگو کرده‪.‬‬
‫مکتب ابوالحسین بصری نه تنها در میان معتزله بلکه در میان زیدیّه و امامیّه نیز‬
‫حامیان و پیروانی داشته است و نگرش‌‌‌ها و نگارش‌‌‌های او بر برخی از متک ّلمان‬
‫این دو فرقه اثرگذار بوده است‪ .‬به گفتۀ احمد بن یحیی بن مرتضی (د‪ 840 :‬ه‍‪.‬ق‪).‬‬
‫بسیاری از دانشمندان متأخّ ر همچون امام زیدی‪ ،‬یحیی بن حمزه علوی و اکثر امامیّه‬
‫از مکتب ابوالحسین بصری و َمال ِحمی پیروی می‌کرده‌‌‌اند‪ 33.‬در واقع‪َ ،‬شکل‌گیری‬
‫مکتبی در امامیّه که می‌توان آن را «مکتب ح ّلۀ متقدّ م» نامید‪ ،‬تحت‌تأثیر گرایش برخی‬
‫از متک ّلمان امامی نظیر سدیدالدین ِح َّمصی رازی (د‪ :‬پس از ‪ 600‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و مح ّقق‬
‫ح ّلی (د‪ 676 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬به این مکتب اتّفاق افتاد‪ .‬اثرگذاری مکتب ابوالحسین بصری‬
‫فلسفه و کالم‬

‫بر متک ّلمان امامی تا پس از پیدایی مکتب ح ّلۀ متأخّ ر نیز استمرار یافت به‌طوری‌که‬
‫متک ّلمان این مکتب از جمله خواجه نصیرالدّ ین طوسی (د‪ 672 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و ابن میثم‬
‫بَحرانی (د‪ :‬حدود ‪ 699‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬و عالمۀ ح ّلی (د‪ 726 :‬ه‍‪.‬ق‪ ).‬نیز در پاره‌ای از مسائل‬
‫رأی ابوالحسین را برگزیدند‪ .‬به‌همین نحو‪ ،‬شماری از آراء و دیدگاه‌‌‌های بصری مورد‬
‫پذیرش و اعتناء متک ّلم اشعری برجسته‌‌‌ای همچون فخر رازی قرار گرفته است‪ 34.‬از‬
‫آثار فخر معلوم است که وی به‌خوبی با برخی از تألیفات کالمی ابوالحسین همچون‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫ت ََص ُّفح األدلّة و ُغ َرر األدلّة آشنایی داشته است‪ 35.‬احتماالً فخر رازی در سفر خویش‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫به خوارزم با کالم معتزلی‪ ،‬و به‌ویژه با مکتب ابوالحسین بصری و َمال ِحمی آشنایی‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫‪36‬‬
‫بیشتری پیدا کرده بوده است‪.‬‬
‫‪350‬‬
‫‪96‬‬

‫‪ .2‬نگاشته‌های کالمی رکن‌الدّ ین َم ِ‬


‫الحمی‬
‫مفصل بازمانده از َمال ِحمی از وجوه گوناگون حائز اه ّمیّت ویژه و درخور‬ ‫آثار کالمی ّ‬
‫توجه خاص است‪ .‬نخست این‌که نگاشته‌های وی زمینۀ مناسبی را برای کسب آگاهی و‬ ‫ّ‬
‫تحقیق در باب مکتب کالمی ابوالحسین بصری فراهم آورده است و به‌خوبی حکایت‌گر‬
‫مؤسس این مکتب است‪ .‬گفتاوردها و‬ ‫بسیاری از دیدگاه‌ها و ویژگی‌های اندیشگی ِّ‬
‫منقوالت پرشماری که َمال ِحمی در آثار مختلف خود از کتاب‌های هم‌اکنون مفقودِ‬
‫بصری همچون ت ََص ُّفح األدلّة و ُغ َرر األدلّة آورده است با ّ‬
‫توجه به فقدان آثار مزبور بسیار‬
‫توجه جدّ ی است‪.‬‬ ‫ارزشمند و شایان ّ‬
‫دومین وجه اه ّمیّت مکتوبات کالمی َمال ِحمی راجع است به این‌که وی در آن‌ها‪،‬‬
‫به‌طور مشخّ ص در دو کتاب المعتمد فی األصول و الفائق فی األصول‪ ،‬به تبیین‬
‫و تلخیص و تنظیم و نیز همسنجی و مقایسۀ تعالیم مکاتب معتزلی پیش از خود‬
‫پرداخته است‪ .‬او در آثار نامبرده‪ ،‬هم دیدگاه‌ها و استدالل‌های مذاهب کالمی مختلف‬
‫معتزله را در خصوص مسائل گوناگون تبیین کرده است و آن‌ها را با همدیگر مقایسه‬
‫و ارزیابی نموده‪ ،‬و هم به تنظیم و تنسیق مباحث مطرح در متون معتزلی پیشین اقدام‬
‫کرده است‪ 37.‬به همین جهت می‌توان از رهگذر مطالعۀ آثار َمال ِحمی ِعالوه بر آشنایی‬
‫با مکتب کالمی ابوالحسین بصری‪ ،‬تا حدّ زیادی از رویکردها و ایستارهای متک ّلمان‬
‫هشمی نیز آگاه شد و به سنجش همزمان‬ ‫بصری متقدّ م و متک ّلمان معتزلی بغدادی و ب َ َ‬
‫مواضع و مواقف آنان پرداخت‪.‬‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫دیگـر جنبـۀ مهـم و شـاید منحصـر به‌فـرد تألیفـات َمال ِحمـی آن اسـت کـه آثار‬
‫مشـایی اسـت‪ .‬در واقـع‪ ،‬یکی از‬ ‫تفکر معتزلی با اندیشـۀ فلسـفی ّ‬ ‫وی نمـودار جـدال ّ‬
‫ویژگی‌هـای فکـری بـارز َمال ِحمی تقابل و سـتیز او با آراء فلسـفی اسـت و به همین‬
‫ِ‬
‫ردورزی‬ ‫جهـت‪ ،‬آثـار کالمی وی‪ ،‬به‌ویژه تحفـة المتک ّلمین‪ ،‬صحنۀ مواجهۀ دو نـوع ِخ‬
‫مشـایی در هستی‌شناسـی و مسـائل اعتقادی اسـت و به‌گونـه‌ای رویارویی‬ ‫معتزلـی و ّ‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫عقل‌گرایـی کالمـی را بـا عقل‌گرایی فلسـفی بازتـاب می‌دهـد‪ .‬بر ِخالف ابوالحسـین‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫بصـری (د‪ 436 :‬هـ‍‪.‬ق‪ ).‬کـه به‌دلیـل معاصـرت بـا ابن‌سـینا (د‪ 428 :‬هـ‍‪.‬ق‪ ).‬احتمـاالً‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫فرصـت آشـنایی بـا آثـار و آراء بوعلـی را پیـدا نکـرده بـوده اسـت‪َ ،‬مال ِحمـی از‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫نگاشـته‌ها و نگرش‌هـای شـیخ‌الرئیس نیـک آگاه بـوده و به نقد آن‌هـا ه ّمت گمارده‬
‫‪350‬‬
‫‪97‬‬
‫اسـت‪ .‬شـاید بتـوان گفت که هیچ‌یـک از متک ّلمـان معتزلیِ پیش و پـس از َمال ِحمی‬
‫بـه انـدازۀ وی بـا فلسـفۀ ابن‌سـینا آشـنا نبوده‌انـد‪ .‬ازاین‌رو به‌نظر می‌رسـد کـه باید‬
‫َمال ِحمـی را برجسـته‌ترین متک ّلـم معتزلیِ ناقد فلسـفۀ سـینوی به‌حسـاب آورد‪.‬‬
‫افزون بر نِکات یادشده‪ ،‬آثار کالمی َمال ِحمی جوانب و وجوه اه ّمیّت دیگری را‬
‫نیز داراست که در مقدّ مه‌هایی که بر ویراست‌های آثار او نوشته شده است به برخی از‬
‫معرفی می‌شود‪:‬‬ ‫مهم َمال ِحمی ّ‬
‫آن‌ها اشارت رفته‪ .‬در ادامه‪ ،‬به‌اختصار مکتوبات کالمی ّ‬

‫‪ .1‬المعتمد فی‌األصول‬
‫کتاب کالن المعتمد فی األصول (المعتمد فی أصول الدین) در اصل‪ ،‬نگاشتۀ کالمی‬
‫مفصل‌ترین اثر َمال ِحمی به‌شمار می‌آید‪ .‬او در این‬ ‫پر برگ و سترگی بوده است و ّ‬
‫کتاب به تحریر و تقریر کامل مسائل کالمی بر طبق طریقۀ ابوالحسین بصری در تألیف‬
‫کتاب ت ََص ُّفح األدلّة پرداخته است‪ .‬به‌گفتۀ َمال ِحمی‪ ،‬غرض اصلی وی از تصنیف این‬
‫اثر اثبات اصول و فروع اعتقادی دین اسالم و پاسخ به شبهات مطرح در خصوص‬
‫آن‌ها است‪ 38 .‬همو انگیزۀ خویش را در نگارش المعتمد چنین توضیح داده است که‬
‫چون ابوالحسین بصری فرصت تکمیل تألیف کتاب ت ََص ُّفح األدلّة را پیدا نکرده بوده و‬
‫فقط به نوشتن مباحث مدّ نظر خود از باب توحید تا باب نفی رؤیت باری موفّق شده‬
‫بوده است‪ ،‬وی تصمیم گرفته با استعانت از مطالب مکتوب ابوالحسین کتابی جامع و‬
‫کامل در علم کالم فراهم آورد تا فرد با خواندن آن بر مطالب تمام کتاب‌های نوشته‬
‫شده در این علم واقف گردد‪ 39.‬از این توضیح معلوم می‌شود که سرمشق َمال ِحمی در‬
‫تصنیف کتاب المعتمد‪ ،‬بنا به‌تصریح خودش‪ ،‬کتاب ت ََص ُّفح األدلّة بوده است‪.‬‬
‫فلسفه و کالم‬

‫َمال ِحمی با اشاره به نام المعتمد فی األصول که برای کتاب خویش برگزیده‬
‫است خاطرنشان می‌‌‌کند که وی در این کتاب فقط به بیان ادلّۀ قابل اعتماد‪ ،‬و طرح‬
‫و نقد شبهات قوی و قابل اعتنا در هر مسئله می‌پردازد‪ 40‬بر ِخالف ابوالحسین بصری‬
‫که در کتاب ت ََص ُّفح األدلّة طریق بسط و تفصیل در ذکر مطالب را در پیش گرفته‬
‫اعم از ضعیف و قوی‪ ،‬و معتمد و غیر معتمد‬ ‫بوده است و همه‌گونه دلیل و شبهه‪ّ ،‬‬
‫‪41‬‬
‫را بازگو کرده بوده‪.‬‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫رکن‌الدّ ین َمال ِحمی در کتاب الفائق تصریح نموده است که وی تألیف کتاب‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫متأسفانه تاکنون دست‌نوشت کاملی‬ ‫المعتمد را به انجام رسانده بوده‪ 42.‬بااین‌حال‪ّ ،‬‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫از این کتاب نفیس شناسایی نشده است و مقدار بازماندۀ کنونی از آن ـ که در‬
‫‪350‬‬
‫‪98‬‬
‫ویراست جدید این اثر حجمی قریب به ‪ 874‬صفحه دارد ـ تنها در حدود یک‌پنجم‬
‫متن اصلی کتاب المعتمد را شامل می‌شود و باقیماندۀ اثر مزبور همچنان مفقود‬
‫است‪ 43.‬متن برجاماندۀ فعلی از کتاب المعتمد فقط مشتمل است بر مباحث مربوط‬
‫به معرفت‌شناسی (بحث علم و نظر)‪ ،‬اثبات حدوث عالم و وجود خداوند‪ ،‬اثبات‬
‫صفات خدا (الکالم فی الصفات)‪ ،‬مبحث توحید (الکالم فی التوحید)‪ ،‬ر ّد بر آراء‬
‫دهریّه و ثنویّه و مجوس و فالسفه و قرامطه و نصاری و نیز بخشی از مسائل عدل‬
‫الهی (الکالم فی العدل)‪.‬‬

‫‪ .2‬الفائق فی األصول‬
‫کتاب الفائق فی األصول ( الفائق فی أصول الدین) به‌طور عمده گزیده و تلخیصی‬
‫است از کتاب مبسوط المعتمد فی األصول که البتّه به‌تصریح َمال ِحمی گاه مطالب و‬
‫نِکات تازه‌ای نیز بدان افزوده شده است‪َ 44.‬مال ِحمی در آغاز الفائق یادآور شده است‬
‫که چون تَعداد مج ّلدات کتاب المعتمد زیاد گشته و برای بیشتر طالبان علم کتابت‬
‫و قرائت آن دشوار گردیده است تصمیم گرفته در این کتاب خالصه‌‌‌ای از مهم‌ترین‬
‫مطالب موجود در المعتمد را گردآوری نماید تا به‌منزلۀ مدخلی برای آن متن مط ّول‬
‫‪45‬‬
‫به‌حساب آید و آن اثر مط ّول نیز در حکم شرحی بر این مختصر محسوب گردد‪.‬‬
‫تألیف کتاب الفائق در سال ‪ 532‬هجری قمری‪ ،‬یعنی چهار سال پیش از درگذشت‬
‫َمال ِحمی به پایان رسیده است‪ 46‬و این اثر در زمرۀ آخرین نگاشته‌های کالمی َمال ِحمی‬
‫توجه به این‌که اکنون متن کاملی از کتاب المعتمد را در دسترس‬ ‫به‌شمار می‌آید‪ .‬با ّ‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫نداریم‪ ،‬کتاب الفائق می‌‌‌تواند مرجع و راهنمای مناسبی برای شناخت آراء َمال ِحمی‬
‫در مباحث و موضوعاتی باشد که متن فعلی کتاب المعتمد فاقد آن‌ها است‪ .‬تاکنون‬
‫دو ویراست مختلف از کتاب الفائق به‌طبع رسیده است که در ویراست نخست از سه‬
‫‪48‬‬
‫نسخه‪ 47‬و در دیگری از دو نسخه استفاده شده است‪.‬‬

‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫‪ .3‬تحفة المتک ّلمین‬


‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫کتاب تحفة المتک ّلمین که بر اساس یگانه دست‌نوشت شناخته‌شده از آن زیر عنوان‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫«تحفة المتک ّلمین فی الر ّد علی الفالسفة» تصحیح و منتشر شده است‪ 49‬احتماالً واپسین‬
‫بهار ‪1400‬‬ ‫اثر کالمی َمال ِحمی بوده است و وی آن را پس از فراغت از نگارش دو کتاب المعتمد‬
‫‪350‬‬
‫‪99‬‬
‫و الفائق تألیف نموده است‪.‬‬
‫َمال ِحمی در تحفة المتک ّلمین به نقد نگرش‌ها و اندیشه‌‌‌های فیلسوفان مسلمان‬
‫مهم هستی‌شناسی و خداشناسی و اعتقادی‬ ‫به‌ویژه ابن‌سینا در مسائل مختلف و ّ‬
‫پرداخته است‪ .‬او در مقدّ مۀ این اثر اظهار می‌دارد که پیشتر در کتاب المعتمد فی‬
‫األصول به سنجش و نقد دیدگاه‌های فیلسوفان مسلمانی چون فارابی و ابن‌سینا در‬
‫موضوعات اعتقادی دست‌یازیده است و نشان داده که آن‌ها دین اسالم را بر اساس‬
‫روش‌های فالسفۀ متقدّ م شرح و تفسیر کرده‌اند و در نتیجه آن را از حقیقت اسالم‬
‫خارج ساخته‌اند‪ .‬وی سپس خاطرنشان می‌کند که برخی از فقهای شافعی و حنفی‬
‫به یادگیری علوم فالسفۀ متأخّ ر رو آورده‌اند و پنداشته‌اند که تحصیل علوم فلسفی‬
‫موجب یادگیری تحقیق در علوم مختلف حتّی در فقه و اصول فقه می‌شود‪ ،‬درحالی‌که‬
‫این تص ّور چیزی جز پنداری دروغین و امیدی واهی نیست‪ .‬او گمان می‌برد که در‬
‫نهایت‪ ،‬سرنوشت اسالم در میان ا ّمت اسالمی به همان نحوی رقم خورد که دین‬
‫حضرت عیسی (ع) در میان نصاری بدان منتهی شد؛ یعنی رهبران آنان به فلسفۀ‬
‫یونانی گرائیدند و به شرح و تفسیر دین مسیحیّت بر اساس طرق فالسفه پرداختند‬
‫ِ‬
‫خداانگاری عیسی‬ ‫که این امر منجر به حدوث تحریفات و جهاالتی همچون تثلیث و‬
‫در این دین شد‪ .‬ازاین‌رو َمال ِحمی بر آن می‌شود که در تحفة المتک ّلمین تفسیر فالسفه‬
‫‪50‬‬
‫از اعتقادات اسالمی را بازنماید و اشکاالت وارد بر اسالمِ فالسفه را بازگو نماید‪.‬‬
‫عبارات یادشده‪ ،‬ستیز و مخالفت َمال ِحمی با فلسفۀ اسالمی و یونانی را نیک آشکار‬
‫می‌سازد و رویکرد وی را در نگارش کتاب تحفة المتک ّلمین نشان می‌دهد‪ .‬بنابراین‪،‬‬
‫فلسفه و کالم‬

‫کتاب یادشده از این حیث که در سرتاسر آن تقابل میان اندیشۀ معتزلی و اندیشۀ‬
‫‪51‬‬
‫فلسفی به‌نمایش گذاشته شده است حائز اهمیّت ویژه است‪.‬‬
‫افزون بر آثار پیشگفته‪ ،‬رکن‌الدّ ین َمال ِحمی تألیفات دیگری نیز داشته است که در‬
‫بعض آثار خود به آن‌ها اشاره نموده‪ .‬او در کتاب الفائق از دو نوشتۀ دیگرش‪ ،‬یعنی‬
‫«جواب المسائل االصبهانیّة»‪ 52‬و «کتاب الحدود»‪ 53‬یاد کرده است‪ .‬تا آن‌جا که آگاهیم‬
‫دست‌نوشتی از دو اثر مزبور تاکنون شناسایی نشده است‪ .‬نگاشتۀ دیگر َمال ِحمی‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫کتابی است در دانش اصول فقه به نام «التجرید فی أصول الفقه (تجرید المعتمد)» که‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫گزیده‌ای است از کتاب نفیس و اثرگذار المعتمد فی أصول الفقه نوشتۀ ابوالحسین‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫‪55‬‬
‫بصری‪ 54.‬این کتاب به‌صورت نسخه‌برگردان به‌چاپ رسیده است‪.‬‬
‫‪350‬‬
‫‪100‬‬

‫معرفی ویراست‌های کتاب المعتمد فی األصول‬ ‫‪ّ .3‬‬


‫از کتاب المعتمد فی األصو ِل َمال ِحمی تاکنون دو ویراست متفاوت با مشخّ صات زیر‬
‫نشر یافته است‪:‬‬
‫‪ .1‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدّ ین محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد فی أصول‬
‫الدین‪ ،‬عني بتحقیق ما بقي منه‪ :‬مارتن مکدرمت‪ ،‬ویلفرد مادیلونغ‪ ،‬الهدی‪ ،‬لندن‪ 1991 ،‬م‪.‬‬
‫خطی به شماره‌های ‪( 213‬شمارۀ جدید‪)679 :‬‬ ‫این ویراست بر اساس دو نسخۀ ّ‬
‫[نسخۀ با نشان «ا» در ویراست جدید] و ‪( 214‬شمارۀ جدید‪[ )680 :‬نسخۀ با نشان «ج»‬
‫در ویراست جدید] (علم کالم) کتابخانۀ جامع کبیر صنعاء در یمن فراهم آمده است‪.‬‬
‫‪ .2‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدّ ین محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد فی أصول‬
‫الدین‪ ،‬تحقیق و تقدیم‪ :‬ویلفرد مادلونغ‪ ،‬میراث مکتوب‪ ،‬تهران‪ 1390 ،‬ش‪.‬‬
‫در این چاپ برای تصحیح متن اثر‪ ،‬افزون بر دو نسخۀ پیشگفته که در طبع‬
‫نخست کتاب مورد استفاده قرار گرفته بود‪ ،‬به دو نسخۀ تازه‌یاب دیگر نیز مراجعه‬
‫شده است‪ .‬این دو نسخه عبارت است از‪ )1( :‬نسخۀ محفوظ در کتابخانۀ جامع اإلمام‬
‫الهادی صنعاء [نسخۀ با نشان «ب» در ویراست جدید] و (‪ )2‬نسخۀ نگاشته‌شده برای‬
‫مکتبۀ مؤیّد باهلل یحیی بن حمزه [نسخۀ با نشان «د» در ویراست جدید]‪.‬‬
‫چهار نسخۀ یادشده‪ ،‬به‌ترتیب‪ ،‬صفحات زیر از ویراست جدید کتاب را شامل‬
‫می‌شود‪:‬‬
‫‪ )1‬نسخۀ «ا» = صفحات ‪.267-9‬‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫‪ )2‬نسخۀ «ب» (تازه‌یاب) = صفحات ‪.381-25‬‬


‫‪ )3‬نسخۀ «ج» = صفحات ‪.639-331‬‬
‫‪ )4‬نسخۀ «د» (تازه‌یاب) = صفحات ‪.874-516‬‬
‫مهم‌ترین تفاوت‌های ویراست دوم کتاب المعتمد با ویراست نخست آن به‌طور‬
‫خالصه از این قرار است که‪:‬‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫توجه به پیدا شدن دو نسخۀ جدید از اثر‬ ‫‪ .1‬حجم کتاب در ویراست دوم با ّ‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫تقریب ًا به میزان دو برابر افزایش یافته است؛ یعنی از صفحات ‪ 268‬تا ‪ 381‬و از ‪639‬‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫تا ‪ 874‬از ویراست تازه‪ ،‬برای نخستین‌بار منتشر شده است و در چاپ ا ّول کتاب‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫مندرِج نبوده‪.‬‬
‫‪350‬‬
‫‪101‬‬
‫‪ .2‬دو نسخۀ تازه‌یاب پیشگفته‪ ،‬هر یک افزون بر قسمت‌های جدید‪ ،‬شامل‬
‫بخش‌هایی از کتاب که در ویراست نخست آن چاپ شده است نیز می‌شود و‬
‫ازاین‌رو‪ ،‬در ویراست جدید المعتمد از آن دو نسخه هم برای تصحیح و اصالح متن‬
‫‪56‬‬
‫کتاب استفاده شده است‪.‬‬
‫‪ .3‬در ویراست دوم کتاب المعتمد حدود نیمی از کتاب آمیخته با اغالط و‬
‫توجه به چاپ رسیده است‪ .‬در ادامۀ مقاله توضیح الزم در این باب‬
‫آشفتگی‌های قابل ّ‬
‫ارائه خواهد شد‪.‬‬

‫‪ .4‬نقد ویراست دوم کتاب المعتمد‬


‫ویراست دوم ویلفِرد مادلونگ‪ ،‬مح ّقق نامدار آلمانی از کتاب المعتمد که به‌طور‬
‫مؤسسۀ مطالعات اسالمی دانشگاه آزاد‬ ‫مشترک از سوی نشر میراث مکتوب و ّ‬
‫برلین منتشر شده است‪ ،‬برخالف انتظار‪ ،‬طبعی است مغلوط و نااستوار و نامعتمد‬
‫از این کتاب‪ .‬نادرستی‌های گوناگو ِن مشهود در چاپ این اثر‪ ،‬به‌ویژه اغالط امالیی‬
‫و حروف‌نگاشتی پرشمار آن بیانگر وقوع خطایی است خطیر در تصحیح و تمهید‬
‫و آماده‌سازی متن کتاب‪ .‬شگفتا که این طبع مغلوط و معیوب از المعتم ِد َمال ِحمی‬
‫به‌عنوان ویراستی پیراسته و من ّقح و مزیّن به وصف «طبعة مزیّدة و من ّقحة» بر روی‬
‫معرفی شده است‪ ،‬حال آن‌که چنان‌که خواهیم دید‪ ،‬طبع مزبور نه من ّقح است‬‫جلد اثر ّ‬
‫و نه َّ‬
‫مهذب و نه معتمد‪.‬‬
‫ارزیابی ک ّلی ویراست دوم از کتاب المعتمد ما را به این نتیجه رهنمون می‌شود‬
‫فلسفه و کالم‬

‫که ویراست مزبور مشتمل بر دو بخش است‪:‬‬


‫‪ )1‬قسمت‌هایی که پیشتر در چاپ نخست کتاب منتشر شده بوده است و اکنون‬
‫در این ویراست دوم دوباره حروف‌چینی و بازچاپ شده است‪.‬‬
‫این قسمت‌ها که حدود نیمی از حجم کتاب را تشکیل می‌دهد‪ ،‬آکنده است از‬
‫اغالط و آشفتگی‌های مختلف‪ .‬ظاهرا ً ع ّلت راه‌یافتن این اغالط به ویراست مورد‬
‫گفت‌وگو حروف‌چینی مجدّ د سهل‌انگارانۀ این بخش‌ها و عدم بازبینی یا بازبینی غیر‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫دقیق آن‌ها بوده است‪.‬‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫‪ )2‬بخش‌هایی که به‌تازگی تصحیح شده است و در چاپ قبلی کتاب منتشر نشده‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫بوده (یعنی از صفحات ‪ 268‬تا ‪ 381‬و از ‪ 639‬تا‪.)874‬‬
‫‪350‬‬
‫‪102‬‬
‫این قسمت‌ها که به‌تقریب نیم دیگری از کتاب را شامل می‌شود‪ ،‬اغلب به‌درستی‬
‫تصحیح و چاپ شده است و خوشبختانه بر اثر حروف‌چینی مجدّ د در معرض‬
‫خطاهای حروف‌نگاشتی چشمگیر قرار نگرفته است‪ .‬با این وصف‪ ،‬در همین‬
‫قسمت‌ها نیز خطاهایی در ثبت یا ضبط کلمات رخ داده است که در ادامه به چند‬
‫نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم‪ .‬ابتدا ضبط نادرست کلمات و سپس صورت صحیح‬
‫آن‌ها نشان داده می‌شود‪:‬‬
‫‪ .1‬ص ‪ ،713‬س آخر‪ :‬معودوم ًا ← معدوم ًا‪.‬‬
‫‪ .2‬ص ‪ ،718‬س ‪ :7‬ثانیه و ثالثه ← ثانیة و ثالثة‪.‬‬
‫‪ .3‬ص ‪ ،723‬س ‪ :3‬علی التفضیل ← علی التفصیل‪.‬‬
‫‪ .4‬ص ‪ ،761‬س ‪ :8‬هو علم ینفي شيء عنه ← هو علم بنفي شيء عنه‪.‬‬
‫‪ .5‬ص ‪ ،687‬س ‪ :16‬واجب الوجود مستغن بوجوب وجوده من موجد ← عن‪.‬‬
‫‪ .6‬ص ‪ ،700‬س ‪ :9‬واحب الوجود ← واجب الوجود‪.‬‬
‫‪ .7‬ص ‪ ،701‬س ‪ :7‬ما له بذاته قبل ما له بغیره قبلته الذات ← قبلیّ ًة بالذات‪.‬‬
‫‪ .8‬ص ‪ ،701‬س ‪ :8‬وما عدمه قبل وجوده فهو محدث أزالً وأبدا ً ال أنه موجود من‬
‫غیره أزالً وأبدا ً ← ألن ّه‪.‬‬
‫در دنبالۀ این نوشتار به پاره‌ای از اشکاالت قابل طرح در خصوص بخش نخست‬
‫ویراست دوم کتاب المعتم ِد َمال ِحمی به‌اختصار اشاره می‌شود‪.‬‬

‫‪ .1-4‬درهم‌ریختگی کلمات و عبارات‬


‫یکی از ایرادات وارد بر ویراست تحت بررسی عبارت است از آشفتگی و‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫درهم‌ریختگی برخی از عبارات کتاب‪ .‬این آشفتگی‌ها گاه تا حدّ ی است که پاره‌ای‬
‫از جمالت کتاب صورتی مع ّماگونه نیز پیدا کرده و فهم آن‌ها اص ً‬
‫ال امکان‌پذیر نیست‪.‬‬
‫برای نمونه‪ ،‬در صفحۀ ‪ 29‬کتاب المعتمد سطرهای ‪ 20-19‬عبارتی به‌صورت زیر‬
‫درج شده است‪:‬‬
‫«ترتیب یتض ّمن الذي التأمل هو النظر فقیل‪ :‬الحد في ذلک زید وإن اعتقادات أو‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫ظنون‪ ،‬کان أکشف‪!».‬‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫ال قابل فهم نیست‬‫چنان‌که معلوم است‪ ،‬عبارت یادشده در شکل کنونی آن اص ً‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫حل این مع ّما و دست‌یافتن به صورت اصلی‬ ‫و هیچ معنایی را افاده نمی‌کند! برای ّ‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫و صحیح متن کافی است عبارت مزبور را از قسمت «وإن» برعکس بخوانیم؛ یعنی‬
‫‪350‬‬
‫‪103‬‬
‫ترتیب کلمات قبل از «وإن» را از انتها به ابتدای جمله در نظر بگیریم‪ .‬در این‌حالت‪،‬‬
‫عبارت مزبور صورت اصیل و درست خود را پیدا می‌کند و مفید معنا خواهد بود‪:‬‬
‫«وإن زید ذلک في الحدّ فقیل‪ :‬النظر هو التأمل الذي یتض ّمن ترتیب اعتقادات أو‬
‫ظنون‪ ،‬کان أکشف‪.».‬‬
‫نظیر همین اشکال باز در صفحۀ ‪ 44‬کتاب در سطرهای ‪ 3-2‬قابل مشاهده است‬
‫کذبت»‪.‬‬
‫ُ‬ ‫أصدقت أخبر ني‬
‫ُ‬ ‫که در آن عبارتی به‌صورت زیر ثبت شده‪« :‬قولک‪ :‬أم‬
‫در این‌جا نیز ترتیب اصلی کلمات برهم خورده است و جمله‌ای نامفهوم‬
‫کذبت»‪.‬‬
‫ُ‬ ‫صدقت أم‬
‫ُ‬ ‫حاصل شده‪ .‬عبارت صحیح از این قرار است‪« :‬قولک‪ :‬أخبرني أ‬

‫‪ .2-4‬درج عبارات زائد و تَکراری‬


‫نوعی دیگر از آشفتگی‌های مشهود در چاپ کتاب المعتمد راجع است به درج‬
‫عبارات زائد و تَکراری در پاره‌ای از مواضع کتاب‪ .‬برای نمونه‪ ،‬در صفحۀ ‪112‬‬
‫کتاب‪ ،‬قریب به یک سطر از عبارات متن تَکرار شده است‪:‬‬
‫يتعذر عليه تحريك الثقيل دون‬‫ّ‬ ‫احتجوا به من أن القادر منا‬
‫ّ‬ ‫«وأما ما‬
‫تعذر تحريك الثقيل دون الخفيف ظاهرة‪،‬‬ ‫الخفيف‪ ،‬فيقال لهم‪ :‬إن العلة في ّ‬
‫وهي كثرة االعتماد والثقل في الثقيل‪ ،‬وذلك مما يصح تزايده ويحتاج في نقله‬
‫إلى مدافعات كثيرة االعتماد والثقیل فی الثقیل‪ ،‬وذلک مما یصح تزایده ویحتاج‬
‫فی نقله الی مدافعات کثیرة إلى العلو‪ ،‬تزيد على مدافعات الثقيل إلى األسفل‪،‬‬
‫حتى يستقل‪.».‬‬
‫در گفتاورد باال قسمت «االعتماد والثقيل في الثقيل‪ ،‬وذلك مما يصح تزايده‬
‫فلسفه و کالم‬

‫ويحتاج في نقله إلى مدافعات كثيرة» به‌اشتباه تکرار گردیده و زائد محسوب می‌شود‪.‬‬
‫نمونه‌ای دیگر از این نوع خطا در صفحۀ ‪ 416‬سطر ‪ 20‬کتاب قابل مالحظه است‬
‫که عباراتی به‌صورت زیر مندرِج است‪:‬‬
‫«وحکم الصفة الذاتیة عند الشیخ أبي هاشم هو إیجاب هذه الصفات‪،‬‬
‫والمعقول من صفة الوجود تصحیح هذه الصفات‪ ،‬والمعقول من صفة‬
‫الوجود تصحیح هذه الصفات»‪.‬‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫در متن منقول پیشگفته نیز به‌اشتباه عبارت «والمعقول من صفة الوجود تصحیح‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫هذه الصفات» تَکرار شده است‪.‬‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫‪ .3-4‬اغالط امالیی و حروف‌نگاشتی‬ ‫‪350‬‬
‫‪104‬‬
‫بیشترین خطای قابل مالحظه در ویراست مورد گفت‌وگو از کتاب المعتمد مربوط‬
‫است به نادرستی‌های امالیی و حروف‌نگاشتیِ راه‌یافته در آن‪ .‬در جدول زیر تنها به‬
‫یکصد نمونه از این قبیل اغالط اشاره می‌شود‪ .‬ناگفته پیداست که شمار واقعی این‬
‫خطاها در متن اث ِر تحت بررسی بسی بیش از مقداری است که در زیر شناسانده می‌شود‪.‬‬
‫ضبط درست‬ ‫ضبط نادرست‬ ‫نشانی‬ ‫ردیف‬
‫فاطر‬ ‫قاطر‬ ‫ص ‪ ،57‬س ‪17‬‬ ‫‪1‬‬
‫من المذاهب‬ ‫منالمذاهب‬ ‫ص ‪ ،9‬س ‪16‬‬ ‫‪2‬‬
‫أن یذکر‬ ‫أن بذکر‬ ‫ص ‪ ،11‬س ‪4‬‬ ‫‪3‬‬
‫للمعلوم‬ ‫للعلوم‬ ‫ص ‪ ،18‬س ‪3‬‬ ‫‪4‬‬
‫طمأنینة‬ ‫طمأنیة‬ ‫ص ‪ ،18‬س ‪10‬‬ ‫‪5‬‬
‫لیس‬ ‫لس‬ ‫ص ‪ ،19‬س ‪12‬‬ ‫‪6‬‬
‫بنفی‬ ‫ینفی‬ ‫ص ‪ ،20‬س ‪18‬‬ ‫‪7‬‬
‫ال یستعمل‬ ‫ال یسعمل‬ ‫ص ‪ ،20‬س ‪22‬‬ ‫‪8‬‬
‫الختالف‬ ‫الختلفا‬ ‫ص ‪ ،22‬س ‪20‬‬ ‫‪9‬‬
‫زیدا ً‬ ‫زبدا ً‬ ‫ص ‪ ،22‬س ‪6‬‬ ‫‪10‬‬
‫فإن‬
‫ّ‬ ‫فإنت‬ ‫همان‬ ‫‪11‬‬
‫یعن‬
‫لم ِ‬ ‫بعن‬
‫لم ِ‬ ‫ص ‪ ،23‬س ‪10‬‬ ‫‪12‬‬
‫الضروریّة‬ ‫الضروبیة‬ ‫ص ‪ ،24‬س ‪20‬‬ ‫‪13‬‬
‫یستقیم‬ ‫یسقیم‬ ‫ص ‪ ،26‬س ‪24‬‬ ‫‪14‬‬
‫متّبع‬ ‫متبه‬ ‫ص ‪ ،28‬س ‪14‬‬ ‫‪15‬‬
‫ترجح‬ ‫ّ‬ ‫ترحح‬‫ّ‬ ‫ص ‪ ،28‬س ‪18‬‬ ‫‪16‬‬
‫صفاته‬ ‫صافته‬ ‫ص ‪ ،29‬س ‪10‬‬ ‫‪17‬‬
‫ناظرا ً‬ ‫ناظررا ً‬ ‫ص ‪ ،29‬س ‪13‬‬ ‫‪18‬‬
‫الداللة‬ ‫الدالته‬ ‫ص ‪ ،30‬س ‪9‬‬ ‫‪19‬‬
‫فنقول‬ ‫فتقول‬ ‫ص ‪ ،32‬س ‪17‬‬ ‫‪20‬‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫ذوبان‬ ‫دوبان‬ ‫ص ‪ ،35‬س ‪23‬‬ ‫‪21‬‬


‫أبدا ً‬ ‫أبد ًذ‬ ‫ص ‪ ،37‬س ‪1‬‬ ‫‪22‬‬
‫ال یدرکه‬ ‫ال یریکه‬ ‫همان‬ ‫‪23‬‬
‫ّ‬
‫یشک‬ ‫لیس‬ ‫ّ‬
‫بشک‬ ‫لیس‬ ‫ص ‪ ،37‬س ‪17‬‬ ‫‪24‬‬
‫والضعیف‬ ‫واضعیف‬ ‫ص ‪ ،38‬س ‪25‬‬ ‫‪25‬‬
‫یذوقه‬ ‫یذروقه‬ ‫ص ‪ ،40‬س ‪2‬‬ ‫‪26‬‬
‫فإن‬ ‫ٌ‬
‫ما یقوله قائل ّ‬ ‫فإن‬
‫ما یقوله ّ‬ ‫ص ‪ ،42‬س ‪6‬‬ ‫‪27‬‬
‫ألن ّا‬ ‫إلن ّا‬ ‫ص ‪ ،45‬س ‪7‬‬ ‫‪28‬‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫واحتجت‬ ‫ّ‬ ‫واحتجب‬ ‫ّ‬ ‫ص ‪ ،46‬س ‪9‬‬ ‫‪29‬‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫تتخیلونها‬ ‫ّ‬ ‫تتحیلونها‬ ‫ص ‪ ،46‬س ‪11‬‬ ‫‪30‬‬
‫لمعان‬ ‫لممعان‬ ‫ص ‪ ،46‬س ‪14‬‬ ‫‪31‬‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫صغیرا ً‬ ‫صغیرا‬
‫ّ‬ ‫ص ‪ ،46‬س ‪19‬‬ ‫‪32‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫الماء‬ ‫اللماء‬ ‫ص ‪ ،46‬س ‪22‬‬ ‫‪33‬‬
‫‪350‬‬
‫‪105‬‬ ‫فإن ّه‬ ‫فإن‬ ‫ص ‪ ،48‬س ‪13‬‬ ‫‪34‬‬
‫ساکنة‬ ‫ساکتة‬ ‫ص ‪ ،48‬س ‪18‬‬ ‫‪35‬‬
‫ماء‬ ‫ماه‬ ‫ص ‪ ،49‬س ‪20‬‬ ‫‪36‬‬
‫لیتوصل‬ ‫ّ‬ ‫تصل‬ ‫ُلی َّ‬ ‫ص ‪ ،54‬س ‪1‬‬ ‫‪37‬‬
‫قول من أنکر‬ ‫قول أنکر‬ ‫ص ‪ ،55‬س ‪6‬‬ ‫‪38‬‬
‫األصوات‬ ‫األصواب‬ ‫ص ‪ ،55‬س ‪15‬‬ ‫‪39‬‬
‫حقیقتها‬ ‫حقیتها‬ ‫ّ‬ ‫ص ‪ ،56‬س ‪13‬‬ ‫‪40‬‬
‫حقیقته‬ ‫حقیته‬ ‫ّ‬ ‫ص ‪ ،56‬س ‪15‬‬ ‫‪41‬‬
‫المجمل‬ ‫الجمل‬ ‫ص ‪ ،56‬س ‪16‬‬ ‫‪42‬‬
‫المنن الجسیمة‬ ‫المنن الجسمیة‬ ‫ص ‪ ،11‬س ‪15‬‬ ‫‪43‬‬
‫التکلیف به‬ ‫له التکلیف‬ ‫ص ‪ ،57‬س ‪18‬‬ ‫‪44‬‬
‫إذا‬ ‫وإذا‬ ‫ص ‪ ،58‬س ‪15‬‬ ‫‪45‬‬
‫کلّفوا‬ ‫کالفوا‬ ‫ص ‪ ،59‬س ‪3‬‬ ‫‪46‬‬
‫فلعمرک‬ ‫فعلمرک‬ ‫ص ‪ ،59‬س ‪17‬‬ ‫‪47‬‬
‫إذا‬ ‫أذا‬ ‫ص ‪ ،60‬س ‪1‬‬ ‫‪48‬‬
‫اإلماء‬ ‫األماء‬ ‫ص ‪ ،60‬س ‪21‬‬ ‫‪49‬‬
‫اآلتی‬ ‫اآللی‬ ‫ص ‪ ،60‬پ ‪1‬‬ ‫‪50‬‬
‫أو یقال‬ ‫أو یقال‬ ‫ص ‪ ،61‬س ‪1‬‬ ‫‪51‬‬
‫اإلقرار‬ ‫األقرار‬ ‫ص ‪ ،61‬س ‪20‬‬ ‫‪52‬‬
‫بصحة ما نلقّنهم‬ ‫ّ‬ ‫بحصة ما نقلنهم‬ ‫ص ‪ ،61‬س ‪21‬‬ ‫‪53‬‬
‫قد یقوم‬ ‫قو یقوم‬ ‫ص ‪ ،62‬س ‪7‬‬ ‫‪54‬‬
‫العنبری‬ ‫اعتبری‬ ‫ص ‪ ،62‬س ‪7‬‬ ‫‪55‬‬
‫مخطئاً‬ ‫مخصئاً‬ ‫ص ‪ ،64‬س ‪4‬‬ ‫‪56‬‬
‫لم یقترن به‬ ‫لم یتقرن به‬ ‫ص ‪ ،64‬س ‪9‬‬ ‫‪57‬‬
‫ریبة‬ ‫زینة‬ ‫ص ‪ ،71‬س ‪13‬‬ ‫‪58‬‬
‫یر ّدون‬ ‫یزرون‬ ‫همان‬ ‫‪59‬‬
‫یتبین‬ ‫ّ‬ ‫یبین‬ ‫ص ‪ ،71‬س ‪14‬‬ ‫‪60‬‬
‫ال إله إ ّال اهلل‬ ‫ال إ ّال اهلل‬ ‫ص ‪ ،74‬س ‪5‬‬ ‫‪61‬‬
‫فلسفه و کالم‬

‫العقاب من جهته‬ ‫العقاب ن جهته‬ ‫ص ‪ ،76‬س ‪5‬‬ ‫‪62‬‬


‫المحدثة‬ ‫المحدهة‬ ‫ص ‪ ،80‬س ‪13‬‬ ‫‪63‬‬
‫ما ننفي عنه‬ ‫ما ننفي نه‬ ‫ص ‪ ،81‬س ‪1‬‬ ‫‪64‬‬
‫االجتماع‬ ‫الجتماع‬ ‫ص ‪ ،60‬س ‪21‬‬ ‫‪65‬‬
‫لیس‬ ‫لیسن‬ ‫ص ‪ ،86‬س ‪4‬‬ ‫‪66‬‬
‫بالشیء‬ ‫بالشیأ‬ ‫ص ‪ ،93‬س ‪18‬‬ ‫‪67‬‬
‫الجوهر‬ ‫لجوهر‬ ‫ص ‪ ،92‬س آخر‬ ‫‪68‬‬
‫النقطاع‬ ‫النتقطاع‬ ‫ص ‪ ،97‬س ‪24‬‬ ‫‪69‬‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫نفاة‬ ‫تفاة‬ ‫ص ‪ ،99‬س ‪16‬‬ ‫‪70‬‬
‫لیس‬ ‫لیسن‬ ‫ص ‪ ،101‬س ‪21‬‬ ‫‪71‬‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫الدواعي‬ ‫الدوعي‬ ‫ص ‪ ،117‬س ‪19‬‬ ‫‪72‬‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫أن یوجب‬ ‫أي نوجب‬ ‫ص ‪ ،120‬س ‪20‬‬ ‫‪73‬‬ ‫بهار ‪1400‬‬
‫تحیزه‬ ‫ّ‬ ‫تخیزه‬ ‫ّ‬ ‫ص ‪ ،121‬س ‪19‬‬ ‫‪74‬‬ ‫‪350‬‬
‫‪106‬‬
‫االستغناء‬ ‫الستغناء‬ ‫ص ‪ ،122‬س ‪18-17‬‬ ‫‪75‬‬
‫ألن الموجب‬ ‫إلن الوجِ ب‬ ‫ص ‪ ،122‬س ‪17‬‬ ‫‪76‬‬
‫ال نعلمها باضطرار‬ ‫ال تعلمها باظطرار‬ ‫ص ‪ ،122‬س ‪22‬‬ ‫‪77‬‬
‫الکتاب‬ ‫الکاب‬ ‫ص ‪ ،129‬س ‪16‬‬ ‫‪78‬‬
‫علیها‬ ‫علها‬ ‫ص ‪ ،131‬س ‪8‬‬ ‫‪79‬‬
‫بحر‬ ‫بجر‬ ‫ص ‪ ،133‬س ‪9‬‬ ‫‪80‬‬
‫بئر‬ ‫بثر‬ ‫ص ‪ ،133‬س ‪20-19‬‬ ‫‪81‬‬
‫مرئیاً‬‫ّ‬ ‫مرثیاً‬
‫ّ‬ ‫ص ‪ ،137‬س ‪2-1‬‬ ‫‪82‬‬
‫انفراده‬ ‫انفرده‬ ‫ص ‪ ،138‬س ‪13‬‬ ‫‪83‬‬
‫الممتد‬
‫ّ‬ ‫المتد‬
‫ّ‬ ‫ص ‪ ،142‬س ‪13‬‬ ‫‪84‬‬
‫الشیخ‬ ‫الشیح‬ ‫ص ‪ ،155‬س ‪8‬‬ ‫‪85‬‬
‫بعضها‬ ‫بضها‬ ‫ص ‪ ،155‬س ‪9‬‬ ‫‪86‬‬
‫إ ّما‬ ‫إما أما‬ ‫ص ‪ ،155‬س ‪22‬‬ ‫‪87‬‬
‫دون‬ ‫دن‬ ‫ص ‪ ،231‬س ‪10‬‬ ‫‪88‬‬
‫دون الجماد‬ ‫دو نالجماد‬ ‫ص ‪ ،189‬س ‪18‬‬ ‫‪89‬‬
‫المسموع‬ ‫المسوع‬ ‫ص ‪ ،193‬س ‪16‬‬ ‫‪90‬‬
‫قیل‬ ‫قبل‬ ‫ص ‪ ،159‬س ‪11‬‬ ‫‪91‬‬
‫ال وجه له‬ ‫ال وجه ال‬ ‫ص ‪ ،555‬س ‪12‬‬ ‫‪92‬‬
‫اإلدراک‬ ‫اإلدارک‬ ‫ص ‪ ،464‬س ‪23‬‬ ‫‪93‬‬
‫أسقطتموها‬ ‫أستقطتموها‬ ‫ص ‪ ،93‬س ‪6‬‬ ‫‪94‬‬
‫الفرح‬ ‫الفدح‬ ‫ص ‪ ،418‬س ‪9‬‬ ‫‪95‬‬
‫موافقته‬ ‫مواقفته‬ ‫ص ‪ ،32‬س ‪7‬‬ ‫‪96‬‬
‫المبرز‬ ‫ّ‬ ‫المبرر‬
‫ّ‬ ‫ص ‪ ،37‬س ‪8‬‬ ‫‪97‬‬
‫واحتجوا‬‫ّ‬ ‫واحجوا‬ ‫ص ‪ ،40‬س ‪4‬‬ ‫‪98‬‬
‫یکلفوا‬ ‫یکل فوا‬ ‫ص ‪ ،61‬س ‪8‬‬ ‫‪99‬‬
‫علیه السالم‬ ‫رضي اهلل عنه عنه علیه‬ ‫ص ‪ ،71‬س ‪12‬‬ ‫‪100‬‬
‫السالم‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫‪ .4-4‬افتادگی‌ها و اشکاالت ویرایشی‬


‫افزون بر ایرادات پیشگفته‪ ،‬اشکاالت خُ رد و کالن دیگری نیز در ویراست دوم‬
‫کتاب المعتمد قابل مشاهده است که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد‪:‬‬
‫ی برخی از کلمات‪ :‬برای نمونه‪ ،‬ص ‪ 42‬س ‪ّ :6‬‬
‫«کل ما یقوله فإنّ غیر‬ ‫‪ .1‬افتادگ ‌‬
‫القائل» که کلمۀ «قائل» پس از «یقوله» از قلم افتاده است‪ ،‬و ص ‪ 55‬س ‪« :6‬هذا یبطل‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫قول أنکر» که کلمۀ « َمن» پس از «قول» جاافتاده است‪.‬‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫‪ .2‬اشکاالت ویرایشی گوناگون‪ :‬همچون درج تشدیدهای بیجا یا نادرست‪ ،‬مث ً‬
‫ال‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫«یدل» است‪ ،‬و ص ‪ 36‬س ‪« :8‬زیدّ ا»‬ ‫ّ‬ ‫ص ‪ 64‬س ‪« :9‬یدّ ل» که صورت صحیح آن‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫که َشکل درست آن «زیداً» است‪ ،‬یا حرکت‌گذاری‌های غلط‪ ،‬مثل ص ‪ 49‬س ‪:23‬‬
‫‪350‬‬
‫‪107‬‬
‫«شرط ٌا» که صورت درست آن «شرط ًا» است‪ ،‬یا کاربرد عالئم ویرایشی نادرست‪ ،‬مثل‬
‫ص ‪ 42‬س ‪ 6‬که به‌اشتباه از عالمت سؤال استفاده شده‪.‬‬
‫‪ .5-4‬تغییر عنوان اصلی کتاب‬
‫‌صراحت این کتاب خود را «المعتمد فی‬ ‫َمال ِحمی در مقدّ مۀ کتاب المعتمد به َ‬
‫األصول» نام‌گذاری کرده است‪« :‬وس ّمیته کتاب المعتمد فی األصول‪ 57.».‬باز همو در‬
‫دو کتاب دیگرش‪ ،‬یعنی الفائق فی األصول و تحفة المتک ّلمین به هنگام اشاره و ارجاع‬
‫به کتاب المعتمد با همین عنوان مختار خود‪ ،‬یعنی «المعتمد فی األصول» از آن یاد‬
‫کرده است‪ 58.‬با این وصف‪ ،‬هر دو ویراست نشریافته از این کتاب‪ ،‬زیر عنوان «کتاب‬
‫المعتمد فی أصول الدین» به‌چاپ رسیده است‪ .‬ظاهرا ً از آن‌جا که در نسخه‌های‬
‫بازمانده از کتاب المعتمد عنوان کتاب َمال ِحمی به‌صورت «کتاب المعتمد فی أصول‬
‫مصحح کتاب نیز همین عنوان غیر دقیق و تغییر یافته را‬ ‫ّ‬ ‫الدین» ثبت شده است‪،‬‬
‫انتخاب نموده و کتاب مزبور را تحت این نام منتشر کرده است‪ .‬این در حالی است‬
‫نص صریح نویسندۀ آن «المعتمد فی األصول» است و طبع ًا‬ ‫که عنوان دقیق اثر بنا به ّ‬
‫کتاب مورد گفت‌وگو می‌بایست زیر همین عنوان نیز به‌طبع می‌رسید‪ .‬می‌دانیم که‬
‫تصرفاتی در آن‌ها می‌کرده‌اند که در‬
‫کاتبان آثار در حین کتابت آن‌ها گاه بنا به دالیلی ّ‬
‫تصرفاتی ناروا و‬
‫بسیاری از موارد‪ ،‬از جمله در همین مورد تغییر در عنوان اثر‪ ،‬چنین ّ‬
‫نص صریح َمال ِحمی و نیز یادکردهای او از‬ ‫توجه به ّ‬
‫نادرست بوده است‪ .‬ازاین‌رو با ّ‬
‫کتاب المعتمد در سایر آثارش زیر نام «المعتمد فی األصول» ترجیح اجتهاد کاتبان در‬
‫نص نویسندۀ کتاب و چاپ آن تحت عنوان «کتاب المعتمد فی أصول الدین»‬ ‫برابر ّ‬
‫فلسفه و کالم‬

‫درست به نظر نمی‌رسد و بایسته بود که کتاب مزبور با نام اصلی خودش چاپ شود‪.‬‬
‫گذشته از نادرستی‌های یادشده‪ ،‬کاستی‌هایی نیز در ویراست دوم کتاب المعتمد‬
‫به نظر می‌رسد که از آن جمله می‌توان اشاره کرد به عدم ترجمۀ فارسی دو مقدّ مۀ‬
‫مصحح بر این کتاب‪ .‬در ویراست مورد گفت‌وگو‪ِ ،‬عالوه بر یک پیشگفتار‬ ‫ّ‬ ‫انگلیسی‬
‫فارسی سودمند به قلم آقای دکتر حسن انصاری‪ ،‬هم مقدّ مۀ انگلیسی مادِلونگ بر‬
‫ویراست نخست این کتاب بازچاپ شده است و هم مقدّ مۀ جدیدی که او برای‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫ویراست دوم این اثر نوشته است‪ .‬در چاپ جدید المعتمد هیچ‌یک از این دو مقدّ مه‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫به زبان فارسی ترجمه نشده است و طبع ًا خوانندگان فارسی‌زبان کتاب از ک ّلیّۀ‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫مصحح در خصوص فرایند تحقیق کتاب و حتّی آشنایی با نسخه‌های‬ ‫ِّ‬ ‫توضیحات‬
‫‪350‬‬
‫‪108‬‬
‫اساس تصحیح آن محروم و ناآگاه مانده‌اند‪ .‬شایسته و بلکه بایسته بود که ناشران‬
‫و ناظران محترم کتاب برای فراهم کردن زمینۀ استفادۀ خوانندگان از دو مقدّ مۀ‬
‫مصحح بر کتاب المعتمد به ترجمۀ آن‌ها به زبان فارسی اقدام می‌کردند و‬ ‫ّ‬ ‫کوتاه‬
‫آن برگردان‌ها را نیز به همراه کتاب منتشر می‌نمودند‪ .‬خوشبختانه یک‌سال پس از‬
‫نشر ویراست دوم کتاب المعتمد هر دو مقدّ مۀ آقای مادلونگ به فارسی برگردانده‬
‫و جداگانه منتشر شد‪ 59‬و اینک بهره‌ور شدن از آن‌ها امکان‌پذیر است‪ .‬در ویراست‬
‫مصححان کتاب‪،‬‬ ‫ّ‬ ‫نخست کتاب المعتمد که در لندن منتشر شده است‪ ،‬مقدّ مۀ انگلیسی‬
‫به زبان عربی نیز ترجمه و به‌چاپ رسیده و بدین‌سان امکان بهره‌مندی آشنایان با زبان‬
‫عربی از مطالب و نِکات سودمند مندرِج در این مقدّ مه فراهم آمده است‪.‬‬
‫باری‪ ،‬اغالط و نقائص گونه‌گون واضح و فاضح در ویراست دوم کتاب المعتمد‬
‫مصحح و ناشر آن در کار آماده‌سازی و چاپ کتاب است‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫نمودار سهو و سهل‌انگاری‬
‫در واقع‪ ،‬حتّی یک مرور ساده و بررسی مختصر ا ّما دقیق این ویراست قبل از چاپ‬
‫نیز می‌توانست نابسامانی‌ها و نادرستی‌های آن را آشکار سازد و ضرورت اصالح‬
‫مصحح نامور و سایر دست‌اندرکاران تمهید‬ ‫ّ‬ ‫آن‌ها را فرا یاد آ َو َرد‪ .‬بااین‌حال‪ ،‬ظاهرا ً‬
‫و نشر این کتاب فرصت چنین ارزیابی و مرور مختصری را نداشته‌اند و شتاب آنان‬
‫برای چاپ کتاب سبب َغفلت از اشکاالت موجود در آن شده است! به هر حال‪ ،‬با‬
‫توجه به اه ّمیّت وافر کتاب المعتمد و کاستی‌های پیشگفتۀ ویراست عرضه‌شده از آن‬ ‫ّ‬
‫الزم است این اثر نفیس باری دیگر از نو و به‌نحو دقیق و من ّقح بازویرایی و منتشر‬
‫شود و این‌بار ویراستی معتمد از المعتم ِد َمال ِحمی در دسترس مح ّققان قرار گیرد‪.‬‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫پی‌نوشت‬
‫‪ .1‬ابورشید هدف خود را از نگارش این کتاب ُچنین بیان کرده است‪« :‬أن أُملي المسائل التي ی َق ُع‬
‫فیها الخالف بین شیخنا أبي‌هاشم و بین البغدادیین‪ .».‬النیشابوری‪ ،‬أبورشید‪ ،‬المسائل فی الخالف بین‬
‫البصریین و البغدادیین‪ ،‬تحقیق و تقدیم‪َ :‬معن زیادة‪ ،‬رضوان السیّد‪ ،‬بیروت‪ ،‬معهد األنماء العربی‪،‬‬
‫‪ 1979‬م‪ ،.‬ص ‪.28‬‬
‫‪« .2‬واهلل تعالى قد رفع قدر الشيخ أبي هاشم وأعلى محله‪ ،‬وله الحمد والشكر‪ ،‬وقد صارت کتبه هي‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫التي ينتفع بها ويتخرج بقراءتها‪ ،‬فال يحصل في جميع بلدان اإلسالم ّإل من يتشرف باالنتساب إلى‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫تالمذة تالمذته‪ .».‬همان‪ ،‬ص ‪.286‬‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬ ‫‪ .3‬القاضی عبدالجبّار‪ ،‬طبقات المعتزلة‪ ،‬چاپ شده در‪ :‬فضل االعتزال و طبقات المعتزلة‪ ،‬اکتشفها‬
‫‪350‬‬
‫‪109‬‬ ‫الشرقیة‪ ،‬بیروت‪1439 ،‬‬
‫ّ‬ ‫وح ّققها‪ :‬فؤاد سیّد‪ ،‬أعدّ ها للنشر‪ :‬أیمن ُفؤاد سیّد‪ ،‬المعهد اآللمانی لألبحاث‬
‫ه‍‪.‬ق‪ ،.‬ص ‪.120‬‬
‫الج َّبائى و أكثر معتزلة عصرنا على مذهبه‪ ،‬لدعوة ابن َعبَّاد‬
‫‪« .4‬ذكر البهشمية‪ :‬هوالء أتباع أبى هاشم بن ُ‬
‫وزير آل ب ُ َويه إليه‪ .».‬البغدادی‪ ،‬عبدالقاهر‪ ،‬ال َفرق بین الفِ َرق‪ ،‬ح ّققه‪ :‬مح ّمد محی‌الدین عبدالحمید‪ ،‬دار‬
‫المعرفة للطباعة و النشر‪ ،‬بیروت‪ ،‬ص‌ص ‪.185-184‬‬
‫‪ .5‬الرازی‪ ،‬فخرالدّ ین‪ ،‬اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین‪ ،‬بمراجعة و تحریر‪ :‬علی سامی ّ‬
‫النشار‪،‬‬
‫مکتبة النهضة المصریّة‪ ،‬القاهرة‪ 1356 ،‬ه‍‪.‬ق‪ ،.‬ص ‪.45‬‬
‫‪ .6‬همان‪.‬‬
‫‪ .7‬همو‪ ،‬الریاض المونقة فی آراء أهل العلم‪ ،‬تحقیق‪ :‬أسعد جمعة‪ ،‬مرکز النشر الجامعی‪ ،‬تونس‪2004 ،‬‬
‫م‪ ،.‬ص ‪.286‬‬
‫‪ .8‬همو‪ ،‬المطالب العالیة‪ ،‬تحقیق‪ :‬أحمد حجازی السقا‪ ،‬دار الکتاب العربی‪ 1407 ،‬ه‍‪.‬ق‪ ،.‬ج ‪ ،1‬ص ‪.87‬‬
‫‪ .9‬الحاکم ال ِج ُشمی‪ ،‬شرح عیون المسائل‪ ،‬چاپ شده در‪ :‬سیّد‪ ،‬فؤاد‪ ،‬فضل االعتزال و طبقات المعتزلة‪،‬‬
‫ص ‪.401‬‬
‫‪« .10‬واعلم أنّ كالم أبي الحسين في كِال األصولين كالم َمتين‪ ،‬وإن ّما يَعرف قدره من نظر فيه بعين‬
‫اإلنصاف‪ ،‬وقاب َ َله بكالم َمن قبله‪ ،‬حتى ن َجد التفاوت الشديد والبَون العظيم»‪ .‬الرازی‪ ،‬فخرالدّ ین‪،‬‬
‫الریاض المونقة فی آراء أهل العلم‪ ،‬ص ‪.269‬‬
‫‪ .11‬ابن وزیر در گزارشی یادآور شده است که ابوالحسین بصری معتقد بوده برای شناخت بطالن‬
‫هشمیّه ِصرف آگاهی از مقصود و منظور آن‌ها کفایت می‌کند‪« :‬أنّ الشیخ أبا الحسین ذکر أنه‬
‫آراء ب َ َ‬
‫یکفی فی معرفة بطالن مذاهب أصحابه البهاشمیّة من المعتزلة مجرد معرفة مقاصدهم»‪ .‬الوزیر‪ ،‬مح ّمد‬
‫بن ابراهیم‪ ،‬إیثار الحقّ علی الخلق‪ ،‬تحقیق‪ :‬أحمد مصطفی حسین صالح‪ ،‬الدار الیمنیة للنشر والتوزیع‪،‬‬
‫‪ 1405‬ه‍‪.‬ق‪ ،.‬ص ‪100‬؛ «و لقد صدق الشيخ أبو الحسين رحمه اهلل تعالى فى مقالته‪ :‬إنى لو اقتصرت‬
‫فلسفه و کالم‬

‫على ذكر أدلتهم و عللهم لكفى الناظر فيها فى العلم بأنها ال تثمر ظنا فضال عن علم‏‪ .».‬همو‪ ،‬ترجیح‬
‫أسالیب القرآن علی أسالیب الیونان‪ ،‬مطبعة المعاهد‪ ،‬القاهرة‪ 1349 ،‬ه‍‪.‬ق‪ ،.‬ص ‪.128‬‬
‫‪ .12‬المح ّقق الح ّلی‪ ،‬جعفر بن الحسن‪ ،‬المسلک فی أصول الدّ ین‪ ،‬تحقیق‪ :‬رضا استادی‪ ،‬چاپ دوم‪،‬‬
‫بنیاد پژوهش‌های اسالمی آستان قدس رضوی‪ ،‬مشهد‪ 1379 ،‬ه‍‪.‬ش‪ ،.‬ص ‪.33‬‬
‫‪ .13‬برای نمونه ابن وزیر از مختار بن محمود غزمینی به‌عنوان یکی از یاوران «مذهب» ابوالحسین‬
‫بصری یاد کرده است‪« :‬و منهم مختار بن محمود أحد ناصری مذهب أبی الحسین البصری»‪ .‬الوزیر‪،‬‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫مح ّمد بن ابراهیم‪ ،‬ترجیح أسالیب القرآن علی أسالیب الیونان‪ ،‬ص ‪.21‬‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫‪ .14‬نمونه‌ای از نخستین پژوهش‌های او را در این زمینه نگرید در‪ :‬مادلونگ‪ ،‬ویلفرد‪« ،‬آخرین دورۀ‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫معتزله‪ :‬ابوحسین بصری و مکتب وی»‪ ،‬چاپ شده در‪ :‬مالصدرا‪ ،‬منطق‪ ،‬اخالق و کالم‪ ،‬بنیاد حکمت‬ ‫بهار ‪1400‬‬
‫اسالمی صدرا‪ ،‬تهران‪ 1382 ،‬ه‍‪.‬ش‪ ،.‬ص‌ص ‪.510-503‬‬ ‫‪350‬‬
‫‪110‬‬
‫ّس نفسه بشي‏ء من الفلسفة و كالم األوائل‪ ،‬و‬ ‫‪« .15‬و كان ألصحابنا عنه نفرة لشیئین‪ :‬أحدهما أن ّه َدن َ‬
‫ثانيهما ما ر ّد به على المشائخ في بعض <کذا‪ :‬نقض> أدلّتهم في كتبه‪ .‬و ذكر أنّ االستدالل بذلک ال‬
‫يصح‪ .‬فبهذین األمرین لم یبارک فی علمه»‪ .‬الحاکم ال ِج ُشمی‪ ،‬شرح عیون المسائل‪ ،‬چاپ شده در‪:‬‬
‫ّ‬
‫سیّد‪ ،‬فؤاد‪ ،‬فضل االعتزال و طبقات المعتزلة‪ ،‬ص‪.402‬‬
‫ابن مرتضی پس از نقل کالم یادشده‪ ،‬به دفاع از بصری پرداخته و داوری چ ُِشمی را از سر ّ‬
‫تعصب‬
‫دانسته است‪ .‬او سپس خاطرنشان می‌کند که خداوند دانش بصری را پر برکت ساخته است‬
‫به‌طوری‌که آثار او بیشتر از نوشته‌های دیگران سودمند بوده و برای نمونه کتاب المعتمد او بنیان و‬
‫مرجع اصلی کتب اصولی دیگر نویسندگان شده است‪« :‬و كان للبهاشمة عنه نفرة ألمرين‪ :‬احدهما انه‬
‫دن ّس نفسه بشي‏ء من الفلسفة و كالم االوائل و ثانيهما ما ر ّد على المشايخ في نقض ادلّتهم في كتبه و‬
‫يصح‪ ،‬قال الحاكم‪ :‬و بهذين االمرين لم يبارك في علمه‪ ،‬قلت‪ :‬و هذا نوع‬
‫ّ‬ ‫ذكر انّ ذلك االستدالل ال‬
‫تعصب بل قد نفع ّ‬
‫الل بعلمه ابلغ من غيره أال ترى الى كتاب المعتمد في اصول الفقه فانه اصل ألكثر‬ ‫ّ‬
‫الفن و اعتمدوه و كذلك غيره من كتب اصول الدين كالفائق‏»‪.‬‬
‫الكتب التي صنّفها المتأخّ رون في هذا ّ‬
‫ابن المرتضی‪ ،‬أحمد بن یحیی‪ ،‬طبقات المعتزلة‪ُ ،‬عنیت بتحقیقه‪ :‬سوزانا دیوالد ِول َزر‪ ،‬المعهد األلمانی‬
‫لألبحاث الشرقیّة‪ ،‬بیروت‪ 1430 ،‬ه‍‪.‬ق‪ 2009 / .‬م‪ ،.‬ص ‪.119‬‬
‫معرفی کرده است که سخنان خود را در علم کالم در‬
‫‪ .16‬شهرستانی‪ ،‬بصری را عالمی فلسفه‌گرا ّ‬
‫میان معتزله ترویج داده و آن‌ها چون با مذاهب مختلف و روش‌های آنان چندان آشنا نبودند سخنان‬
‫او را پذیرفتند‪« :‬و الرجل فلسفي المذهب؛ إال أنه ر ّوج كالمه على المعتزلة في معرض الكالم فراج‬
‫عليهم؛ لقلة معرفتهم بمسالك المذاهب‪ .».‬الشهرستانی‪ ،‬ال ِم َلل و الن َِّحل‪ ،‬تخریج‪ :‬مح ّمد بن فتح اهلل‬
‫بَدران‪ ،‬القاهرة‪ ،‬مکتبة االنجلو المصریة‪ ،‬الطبعة الثانیة‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪.78‬‬
‫‪ .17‬الرازی‪ ،‬فخرالدّ ین‪ ،‬الریاض المونقة فی آراء أهل العلم‪ ،‬ص‌ص ‪.295-287‬‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫‪ .18‬همان‪ ،‬ص‌ص ‪.296-295‬‬


‫‪19. Hassan Ansari, Wilferd Madelung and Sabine Schmidtke, “Yūsuf al-Baṣīr’s‬‬
‫‪Rebuttal of Abū l-Ḥusayn al-Baṣrī in a Yemeni Zaydī Manuscript of the 7th/13th‬‬
‫‪Century”, in: The Yemeni Manuscript Tradition, Edited by: David Hollenberg‬‬
‫‪Christoph Rauch, Sabine Schmidtke, Brill, Leiden, 2015, p. 38, 35.‬‬
‫‪20. ibid, 36.‬‬

‫فصلنامة نقد و معرفی‬ ‫‪ .21‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد فی أصول الدین‪ ،‬تحقیق و‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬ ‫تقدیم‪ :‬ویلفرد مادلونغ‪ ،‬میراث مکتوب‪ ،‬تهران‪ 1390 ،‬ش‪ ،.‬ص ‪.10‬‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬ ‫‪ .22‬قسمت‌های بازمانده از این کتاب با مشخّ صات زیر به‌چاپ رسیده است‪:‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫‪Abu l-Ḥusayn al-Baṣrī, Taṣaffuḥ al-adilla, The extant parts introduced and edited‬‬
‫‪350‬‬
‫‪111‬‬
‫‪by Wilferd Madelung and Sabine Schmidtke, Wiesbaden, 2006, pp. 145 + 23.‬‬
‫معرفی و تصحیح بخش‌های بازمانده‪ :‬ویلفِرد مادلونگ و زابینه‬
‫(ابوالحسین البصری‪ ،‬تص ّفح األدلّة‪ّ ،‬‬
‫َ‬
‫اشمیتکه‪ ،‬ویسبادن‪ 2006 ،‬م‪.).‬‬
‫‪ .23‬مادلونگ‪ ،‬ویلفرد‪« ،‬آخرین دورۀ معتزله‪ :‬ابوحسین بصری و مکتب وی»‪ ،‬چاپ شده در‪ :‬مالصدرا‪،‬‬
‫منطق‪ ،‬اخالق و کالم‪ ،‬ص ‪.505‬‬
‫‪ .24‬دربارۀ او و کتابش نگرید به‪ :‬انصاری‪ ،‬حسن‪« ،‬کتاب الکامل صاعد بن احمد االصولی‪ ،‬کتابی در‬
‫دانش کالم معتزلی»‪ ،‬منتشر شده در‪:‬‬
‫‪http://ansari.kateban.com/post/1829‬‬
‫‪« .25‬خاتمة أهل االصول عالمة الدنيا أفضل المتكلمين من اآلخرين واألولين‪ ،‬تقي الملة والدين ناصر‬
‫االسالم والمسلمين العجالي قدس اهلل روحه في الجنة ونور بقناديل العفو والعمران ضریحه االمام‬
‫الذي بلغ في تقرير قواعد العدل والتوحيد مبلغ ًا لم يبلغ اليه االوائل واالواخر وقد سمح خاطره بدقائق‬
‫لم تسمح بمثلها الخواطر»‪ .‬الوزیر‪ ،‬مح ّمد بن ابراهیم‪ ،‬ترجیح أسالیب القرآن علی أسالیب الیونان‪ ،‬ص‬
‫‪.128‬‬
‫‪« .26‬وقد تكلمنا في هذا الكتاب مع أبي‌هاشم وأصحابه في ست عشرة مسألة‪ :‬في بعضها وقع الخالف‬
‫في حكم المسألة‪ .‬وفي بعضها وإن وقع الوفاق في حكم المسألة لكن وقع الخالف في طريق إثبات‬
‫ذلك الحكم؛ فنتكلم فيها أوال في تصحيح طريقتنا‪ ،‬وثانيا في تزییف طریقتهم»‪ .‬العجالی‪ ،‬تقی‌الدّ ین‪،‬‬
‫الکامل فی االستقصاء فیما بلغنا من کالم القدماء‪ ،‬دراسة و تحقیق‪ :‬السیّد محمد الشاهد‪ ،‬وزارة‬
‫األوقاف‪ ،‬القاهرة‪ 1420 ،‬ﻫ‪.‬ق‪ 1999 / .‬م‪ ،.‬ص ‪.60‬‬
‫‪ .27‬در خصوص گرایش کالمی زمخشری به مکتب ابوالحسین بصری نگرید به مقالۀ ویلفِرد‬
‫مادلونگ با عنوان «الهیّ ِ‬
‫ات زمخشری»‪:‬‬
‫فلسفه و کالم‬

‫‪Madelung, Wilferd, “‎The Theology of al-Zamakhsharī‬‏‪‎”‎‬‏‪Actas del XII Congreso ,‬‬


‫‪de la Union Européenne d’Arabisants et d’Islamisants, (Malaga, 1984), Madrid,‬‬
‫‪.1986, pp. 485–495‬‬
‫نیز نگرید به مقدمۀ زابینه اشمیتکه بر ویراست کتاب المنهاج فی أصول الدّ ین‪ ،‬ص‌ص ‪.7-5‬‬
‫‪ .28‬الزمخشری‪ ،‬جاراهلل‪ ،‬کتاب المنهاج فی أصول الدّ ین‪ ،‬تحقیق و تقدیم‪ :‬سابینا شمیدکه‪ ،‬الدار العربیة‬
‫للعلوم‪ ،‬بیروت‪ 1428 ،‬ه‍‪ 2007 / .‬م‪.‬‬
‫‪ .29‬ابن وزیر از مختار بن محمود غزمینی به‌عنوان یکی از یاوران مذهب ابوالحسین بصری یاد‬ ‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫کرده است‪« :‬و منهم مختار بن محمود أحد ناصری مذهب أبی الحسین البصری»‪ .‬الوزیر‪ ،‬مح ّمد‬ ‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫بن ابراهیم‪ ،‬ترجیح أسالیب القرآن علی أسالیب الیونان‪ ،‬ص ‪21‬؛ در موضع دیگری نیز او را یکی‬ ‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬
‫از پیشوایان اصحاب ابوالحسین بصری لقب داده است‪« :‬الشیخ العالمة مختار بن محمود المعتزلی‬
‫‪350‬‬
‫‪112‬‬
‫المتک ّلم أحد أئمة أصحاب الشیخ أبی الحسین البصری»‪ .‬همان‪ ،‬ص ‪ .109‬نیز نگرید به‪ :‬همو‪ ،‬إیثار‬
‫الحقّ علی الخلق‪ ،‬ص ‪.172‬‬
‫‪ .30‬مادلونگ‪ ،‬ویلفرد‪ ،‬مقدّ مه بر‪ :‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد‬
‫فی أصول الدین‪ ،‬ص ‪.ix‬‬
‫‪« .31‬قال الشیخ العالمة مختار بن محمود فی خاتمة أبواب العدل و التوحید المشتملة علی أربعین‬
‫مسئلة مما اختلف فیه المعتزلة»‪ .‬الوزیر‪ ،‬مح ّمد بن ابراهیم‪ ،‬ترجیح أسالیب القرآن علی أسالیب الیونان‪،‬‬
‫ص ‪ .117‬در ص ‪ 75‬نیز ابن وزیر از این قسمت مطلبی نقل کرده است‪« :‬قال الشیخ العالمة مختار‬
‫بن محمود المعتزلی فی کتابه المجتبی فی خاتمة أبواب العدل‪.» ...‬‬
‫‪ .32‬همان‪ ،‬ص‌ص ‪.129-117‬‬
‫‪« .33‬ابوالحسین البصری مح ّمد بن علی ‪ ...‬ومن تالمذته الشیخ النحریر محمود بن المالحمی مصنّف‬
‫المعتمد األکبر‪ ،‬وقد تابعهما خلق کثیر من العلماء المتأخّ رین کاإلمام یحیی بن حمزة وأکثر االمامیّة‪.».‬‬
‫ابن مرتضی‪ ،‬أحمد بن یحیی‪ ،‬طبقات المعتزلة‪ ،‬ص ‪.119‬‬
‫‪ .34‬ابن مرتضی به اثرپذیری فخر رازی از آراء بصری در مسائل لطیف کالم و غیر آن تصریح کرده‬
‫است‪« :‬والفخر الرازی من المجبرة اعتمد علی رأیه فی اللطیف و غیره‪ .».‬همان‪.‬‬
‫‪ .35‬برای نمونه نگرید به‪ :‬الرازی‪ ،‬فخرالدّ ین‪ ،‬الریاض المونقة فی آراء أهل العلم‪ ،‬ص ‪ 289‬که به دو‬
‫رأی متفاوت ابوالحسین در باب موضوعی در دو کتاب یادشده اشاره می‌کند‪ .‬رازی در موضعی از‬
‫المطالب العالیة نیز به نقل قسمت‌هایی از تص ّفح األدلّه‌ی ابوالحسین پرداخته است‪ .‬نگرید به‪ :‬همو‪،‬‬
‫المطالب العالیة‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪.87‬‬
‫‪ .36‬مادلونگ‪ ،‬ویلفرد‪ ،‬مقدّ مه بر‪ :‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد‬
‫فی أصو ‌ل الدین‪ ،‬ص ‪.viii‬‬
‫ویراستی نا ُمعتَ َمد از المتعمد فی األصو ِل َمال ِحمی‬

‫‪ .37‬عبارت َمال ِحمی در مقدّ مۀ کتاب المعتمد بیانگر همین ویژگی و وجه اه ّمیّت کتاب اوست‪:‬‬
‫حصله المتقدّ مون والمتأخّ رون منهم‪ ،‬وأذکر ما یُنصر به ما یختاره‬
‫«فأردت أن أجمع فی هذا الکتاب ما ّ‬
‫صحة الصحیح منه وسقم السقیم‪ .».‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین محمود‬ ‫ّ‬
‫کل واحد منهم‪ ،‬وأبین ّ‬
‫بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد فی أصول الدین‪ ،‬ص ‪.10‬‬
‫‪ .38‬همان‪ ،‬ص ‪.12‬‬
‫‪« .39‬فأردت أن أجری فی هذا الکتاب علی طریقته فی تص ّفح األدلّة وأستعین بما استفدته مما أورده‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫علی الذی لم یورده ‪ ... ...‬فمن ُعنی بتحصیله وفهم جمله وتفصیله‪ ،‬أشرف به علی المرام فی علم‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫األصول ولم یحتج بعد فهمه إلی أستاذ فی علم الکالم بل یقف به علی جمیع الکتب المصنّفة فی هذا‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫بهار ‪1400‬‬ ‫الفن إذا طالعه‪ .».‬همان‪ ،‬ص‌ص ‪.11-10‬‬
‫ّ‬
‫‪350‬‬
‫‪113‬‬ ‫‪« .40‬غرضنا أن نذکر المعتمد فی کل باب من األدلّة والشبه‪ .».‬همان‪ ،‬ص ‪10‬؛ «وس ّمیته کتاب المعتمد‬
‫فی األصول ألنی لم أورد فیه إال کل معتمد من األدلّة فی کل مسألة و بیّ ُ‬
‫نت فیه کل ما ظنه بعضهم‬
‫معتمداً‪ .».‬همان‪ ،‬ص ‪.11‬‬
‫‪ .41‬همان‪ ،‬ص ‪.10‬‬
‫‪ .42‬نگرید به‪ :‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین‪ ،‬کتاب الفائق فی أصول الدین‪ ،‬تحقیق و مقدّ مه‪:‬‬
‫مؤسسۀ مطالعات‬
‫مؤسسۀ پ ِژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران و ّ‬
‫ویلفرد مادلونگ‪ ،‬مارتین مکدرمت‪ّ ،‬‬
‫اسالمی دانشگاه آزاد برلین‪ ،‬تهران‪1386 ،‬ش‪ ،.‬ص‌ص ‪.627 ،1‬‬
‫‪ .43‬مادلونگ‪ ،‬ویلفرد‪ ،‬مقدّ مه بر‪ :‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد‬
‫فی أصول الدین‪ ،‬ص ‪.v‬‬
‫‪ .44‬برای نمونه در موضعی از الفائق تصریح می‌کند که استداللی که ایراد نموده است اص ً‬
‫ال در کتاب‬
‫حتج به لنصرة قول‬
‫المعتمد ذکر نشده و از خواص این کتاب به‌حساب می‌آید‪« :‬وهذا أقوی ما یُ ّ‬
‫خواص هذا الکتاب‪ .».‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪،‬‬
‫ّ‬ ‫أبی الحسین الخیّاط‪ ،‬ولم نذکره فی المعتمد‪ ،‬فهو من‬
‫رکن‌الدین‪ ،‬کتاب الفائق فی أصول الدین‪ ،‬ص ‪.447‬‬
‫‪ .45‬همان‪ ،‬ص ‪.1‬‬
‫‪ .46‬نگرید به‪ :‬همان‪ ،‬ص ‪.630‬‬
‫‪ .47‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین‪ ،‬کتاب الفائق فی أصول الدین‪ ،‬تحقیق و مقدّ مه‪ :‬ویلفرد‬
‫مؤسسۀ مطالعات اسالمی‬
‫مؤسسۀ پ ِژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران و ّ‬
‫مادلونگ‪ ،‬مارتین مکدرمت‪ّ ،‬‬
‫دانشگاه آزاد برلین‪ ،‬تهران‪1386 ،‬ش‪.‬‬
‫‪ .48‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب الفائق فی أصول الدین‪ ،‬حققه و قدم له وعلق‬
‫علیه‪ :‬ف ِ َ‬
‫یصل بُدَ یر َعون‪ ،‬مطبعة دار الکتب والوثائق القومیّة بالقاهرة‪ 1431 ،‬ق‪ 2010 / .‬م‪.‬‬
‫‪ .49‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین‪ ،‬تحفة المتک ّلمین فی الر ّد علی الفالسفة‪ ،‬تصحیح‪ :‬حسن‬
‫فلسفه و کالم‬

‫مؤسسۀ پ ِژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران‪ ،‬تهران‪1387 ،‬ش‪ 227 ،.‬ص‪.‬‬


‫انصاری‪ّ ،‬‬
‫‪ .50‬همان‪ ،‬ص‌ص ‪.4-3‬‬
‫‪ .51‬دربارۀ این اثر و ویژگی‌های آن نگرید به‪ :‬انصاری قمی‪ ،‬حسن‪« ،‬کتابی تازه‌یاب در نقد فلسفه‪:‬‬
‫پیدا شدن کتاب تحفة المتکلمین مالحمی»‪ ،‬مج ّلۀ نشر دانش‪ ،‬سال هجدهم‪ ،‬پاییز ‪ 1380‬ش‪ ،‬شماره‬
‫‪ ،101‬ص‌ص ‪32-31‬؛ همو‪« ،‬چالش‌های متکلمان و فیلسوفان در تمدن اسالمی»‪ ،‬مج ّلۀ کتاب ماه‬
‫دین‪ ،‬سال دوازدهم‪ ،‬خرداد ‪ 1388‬ش‪ ،‬شماره ‪ ،140‬ص‌ص ‪.45-38‬‬
‫فصلنامة نقد و معرفی‬
‫‪ .52‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین‪ ،‬کتاب الفائق فی أصول الدین‪ ،‬ص ‪.122‬‬
‫ل کتاب‬
‫فص ‌‬
‫‪ .53‬همان‪ ،‬ص‌ص ‪.396 ،80‬‬
‫سال اول شماره ‪1‬‬
‫‪ .54‬در این خصوص نگرید به‪ :‬انصاری‪ ،‬حسن‪ ،‬اشمیتکه‪ ،‬زابینه‪« ،‬مقدّ مه بر چاپ نسخه‌برگردان‬ ‫بهار ‪1400‬‬
‫التجرید فی أصول الفقه»‪ ،‬ص ‪.iv‬‬ ‫‪350‬‬
‫‪114‬‬
‫‪ .55‬ابن‌المالحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدّ ین‪ ،‬التجرید فی أصول الفقه‪ ،‬مقدّ مه و فهارس‪ :‬حسن انصاری‬
‫و زابینه اشمیتکه‪ ،‬مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسالمی و مؤسسۀ مطالعات اسالمی دانشگاه آزاد برلین‪،‬‬
‫تهران‪ 1390 ،‬ش‪.‬‬
‫‪ .56‬مادلونگ‪ ،‬ویلفرد‪ ،‬مقدّ مه بر‪ :‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد‬
‫فی أصول الدین‪ ،‬ص‌ص ‪.V-Viii‬‬
‫‪ .57‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین محمود بن مح ّمد‪ ،‬کتاب المعتمد فی أصول الدین‪ ،‬ص ‪.11‬‬
‫‪ .58‬نگرید به‪ :‬ال َمال ِحمی الخوارزمی‪ ،‬رکن‌الدین‪ ،‬کتاب الفائق فی أصول الدین‪ ،‬ص‌ص ‪627 ،1‬؛ همو‪،‬‬
‫تحفة المتک ّلمین فی الر ّد علی الفالسفة‪ ،‬ص‌ص ‪.166 ،3‬‬
‫‪ .59‬مادلونگ‪ ،‬ویلفرد‪« ،‬مقدمۀ چاپ دوم کتاب المعتمد فی اصول الدین»‪ ،‬ترجمۀ‪ :‬مصطفی امیری‪،‬‬
‫گزارش میراث‪ ،‬مرداد ـ آبان‌ماه ‪ ،1391‬شماره ‪ 52‬و ‪ ،53‬ص‌ص ‪.86-79‬‬

You might also like