You are on page 1of 21

‫رسم نمودارهاي آماري‪:‬‬

‫يک روش بصري براي اين که بتوان اطالعات نهفته در داده ها را تا حدودي بدون توضيح و تفسير مشاهده کرد رسم نمودار است‪ .‬يکي از علل‬
‫استفاده از روش هاي مصورسازي اطالعات براي آناليز داده ها دستيابي و درک سريع اطالعات و الگوهاي موجود است‪.‬‬

‫انواع نمودارها براي دادههاي گسسته‪:‬‬

‫‪ -2‬نمودار دايرهاي (‪)Pie chart‬‬ ‫‪ -1‬ميلهاي (‪)Bar chart‬‬

‫در نمودار ميلهاي‪ :‬دو محور عمود بر هم رسم مي کنيم‪ .‬روي محور افقي مشاهدات از کوچک به بزرگ و روي محور عمودي فراواني يا فراواني‬
‫نسبي يا درصد(فراواني نسبي ضرب در ‪)100‬‬

‫در نمودار دايرهاي‪ :‬دايره اي رسم کرده و از مرکز به تعداد طبقات قسمت بندي ميکنيم‪ ،‬هر قسمت را يک قطاع گويند‪ .‬زاويه هر قطاع از رابطهي‬
‫‪ 𝛼𝑖 = 𝑟𝑖 × 360‬بهدست ميآيد‪ .‬داخل هر قطاع مشاهده مربوط به طبقه و درصد را قرار ميدهيم‪.‬‬

‫مثال‪ :‬جدول زير نشان دهنده مدرک تحصيلي ‪ 15‬کارمند يک شرکت است‪ .‬نمودار دايره اي را براي اين جدول رسم کنيد‪.‬‬
‫نوع مدرک‬ ‫ديپلم‬ ‫فوق ديپلم‬ ‫ليسانس‬ ‫فوق ليسانس‬ ‫دکتري‬
‫تعداد‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1‬‬

‫نوع مدرک‬ ‫فراواني‬ ‫فراواني نسبي‬ ‫درصد‬ ‫‪𝛼𝑖 = 𝑟𝑖 × 360‬‬


‫ديپلم‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0.13‬‬ ‫‪13‬‬ ‫𝟖 ‪𝟎. 𝟏𝟑 × 𝟑𝟔𝟎 = 𝟒𝟔.‬‬
‫فوق ديپلم‬ ‫‪4‬‬ ‫‪0.27‬‬ ‫‪27‬‬ ‫‪97.2‬‬
‫ليسانس‬ ‫‪6‬‬ ‫‪0.4‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪144‬‬
‫فوق ليسانس‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0.13‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪46.8‬‬
‫دکتري‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0.07‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪25.2‬‬
‫جمع‬ ‫‪15‬‬

‫‪15‬‬
‫مثال‪:‬دادهاي زير مربوط به تعداد دانشجويان فارغ التحصيل شده از ‪ 20‬رشته است‪ .‬نمودار ميلهاي را رسم کنيد‪.‬‬
‫‪26 5 5 5 2 2 6 6 3 5 5 6‬‬ ‫‪2 5 5 6‬‬ ‫‪6 3 5‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪f‬‬ ‫‪r percent‬‬


‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪0.2‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0.1‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪0.4‬‬ ‫‪40‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪0.3‬‬ ‫‪30‬‬
‫جمع‬ ‫‪20‬‬ ‫‪1‬‬

‫انواع نمودارها براي دادههاي پيوسته‪ :‬هيستوگرام (‪ -)Histogram‬نمودار چندبر فراواني‪ -‬نمودار فراواني تجمعي‪ -‬منحني فراواني‬
‫(‪)Curve‬‬
‫‪16‬‬
‫نمودار هيستوگرام‪ :‬مانند نمودار ميلهاي است با اين تفاوت که بر روي محور افقي کران پايين و باالي طبقات قرار ميگيرد و به جاي رسم يک‬
‫خط مستقيم يک مستطيل رسم ميشود و مستطيلها به هم چسبيده هستند‪ .‬مي توان طول هر طبقه را يک درنظر گرفت و محور عمودي را فراواني‬
‫نسبي قرار داد تا جمع مساحت مستطيلها برابر يک شود‪.‬‬

‫نمودار چندبر فراواني‪ :‬براي رسم اين نمودار ابتدا مرکز هر طبقه را مي يابيم‪ .‬مرکز طبقه که به آن نماينده طبقه ميگويند به صورت زير به دست‬
‫ميآيد‪:‬‬
‫کران باال ‪ +‬کران پايين‬
‫= 𝑖𝑥‬
‫‪2‬‬
‫سپس‪ ،‬يک طبقه فرضي اول همه طبقات و يک طبقه فرضي آخر همه طبقات يافته و نماينده آن طبقات را مييابيم‪ ،‬سپس دو محور عمود بر هم‬
‫رسم کرده و مرکز طبقات را روي محور افقي و فراواني نسبي را محور عمودي قرار مي دهيم‪ .‬مرکز طبقات را با فراواني نسبي آن تالقي داده و‬
‫يک نقطه رسم ميکنيم و در آخر نقاط رسم شده را به يکديگر وصل مينماييم‪ .‬چندضلعي به دست آمده را چندبر فراواني ميگويند‪.‬‬

‫نمودار فراواني تجمعي‪ :‬اگر نقاطي را که روي محور افقي کران باال و روي محور عمودي فراواني تجمعي (درصد فراواني نسبي تجمعي)‪ ،‬به هم‬
‫بپيونديم يک خط شکسته بهدست ميآيد‪ ،‬که همواره صعودي است‪.‬‬

‫منحني فراواني‪ :‬وقتي تعداد کل دادهها زياد باشد به تبع آن تعداد طبقات زياد مي شود‪ .‬در نتيجه در هنگام رسم طبقات الزم است که طول طبقات‬
‫را کوچک درنظر بگيريم‪ .‬لذا با رسم چندبرفراواني تعداد اضالع زياد شده و به يک منحني نزديک ميشود‪ .‬به اين منحني‪ ،‬منحني فراواني گويند‪.‬‬
‫(در صورتي که محور عمودي را فراواني نسبي قرار دهيم مساحت زير اين منحني برابر يک است‪).‬‬

‫‪17‬‬
‫مثال‪ :‬جدول زير مربوط به ميزان اضطراب ‪ 30‬نفر است‪ .‬نمودار هيستوگرام‪ ،‬چندبر فراواني و نمودار فراواني تجمعي را رسم کنيد‪.‬‬

‫طبقات‬ ‫فراواني‬ ‫فراواني نسبي‬ ‫نماينده طبقه‪x‬‬


‫‪6.5-10.5‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪0.17‬‬ ‫‪8.5‬‬
‫‪10.5-14.5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪0.2‬‬ ‫‪12.5‬‬
‫‪14.5-18.5‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪0.27‬‬ ‫‪16.5‬‬
‫‪18.5-22.5‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪0.37‬‬ ‫‪20.5‬‬
‫جمع‬ ‫‪30‬‬

‫تمرين‪ :1‬دادههاي زير نمرات يک کالس ‪ 16‬نفره را نشان مي دهد‪ .‬داده ها را طبقه بندي کنيد و نمودار هيستوگرام و چندبرفراواني براي آن رسم کنيد‪.‬‬
‫‪10 14 17 10 13 14 15 17 16 19 8 12 17 15‬‬ ‫‪13 18‬‬

‫تمرين‪ :2‬براي جدول زير نمودار دايره اي را رسم کنيد‪.‬‬


‫فراواني وضعيت تاهل‬
‫مجرد‬ ‫‪203‬‬
‫متاهل‬ ‫‪580‬‬
‫بيوه‬ ‫‪30‬‬
‫مطلقه‬ ‫‪67‬‬

‫‪18‬‬
‫فصل سوم‪ :‬شاخصها يا معيارهاي آماري‪:‬‬
‫بعد از تنظيم جدول فراواني و رسم نمودارهاي آماري‪ ،‬الزم است که اطالعات موجود در دادهها را در يک يا چند عدد خالصه کنيم‪ .‬اين مقادير‬
‫را معيارهاي آماري گويند و به دو طبقهي معيار مرکزي و پراکندگي تقسيم ميشوند‪.‬‬
‫معيار مرکزي‪:‬‬
‫ميزان گرايش به مرکز دادهها را اندازه ميگيرند ( مقاديري هستند که مرکزيت دادهها را مشخص ميکنند به طوريکه دادهها حول آنها قرار‬
‫گرفتهاند‪ ).‬و شامل ميانگين‪ ،‬ميانه‪ ،‬نما(مد) هستند‪.‬‬
‫معيار پراکندگي‪:‬‬
‫مقاديري هستند که مشخص ميکنند دادهها چقدر از هم دور و چقدر به هم نزديک هستند‪ .‬مانند برد‪ ،‬واريانس‪ ،‬انحراف معيار‪ ،‬ضريب تغييرات و‬
‫چندک‬

‫ميانگين حسابي(‪ :)Arthmetic mean‬فرض کنيد دادههاي 𝑘𝑥 ‪ 𝑥1 , 𝑥2 , … ,‬به ترتيب داراي فراوانيهاي 𝑘𝑓 ‪ 𝑓1 , 𝑓2 , … ,‬باشند و تعداد کل‬
‫دادهها برابر 𝒏 باشد‪ ،‬ميانگين دادهها از رابطهي زير به دست ميآيد‪:‬‬

‫𝑖𝑓 𝑖𝑥 ‪∑𝑛𝑖=1‬‬
‫= ̅𝑥‬
‫𝑛‬
‫توجه کنيد اگر دادهها گسسته باشند 𝒊𝒙 خود دادهها و اگر پيوسته باشند 𝒊𝒙 مرکز دسته (نماينده رده) است‪.‬‬

‫مثال‪ :‬دادههاي زير تعداد دندان هاي پوسيده ‪ 25‬دانشآموز را نشان ميدهد‪ ،‬ميانگين دادهها را بهدست آوريد‪:‬‬
‫‪3 4 5 4 8 4 3 2 2 6 4 8 6 7 2 2 6 4 5 3 7 2 4 3 2‬‬
‫مقدار به دستآمده را تفسير کنيد‪.‬‬

‫جواب‪ :‬راه حل ساده جمع همه اعداد تقسيم بر تعداد است ولي براي راحتي ميتوان به صورت زير عمل کرد‪:‬‬

‫ابتدا هر عدد در تعداد ضرب ميشود ‪ ،‬سپس مقادير با هم جمع ميشود و در نهايت بر تعداد کل دادهها تقسيم ميشود‬

‫𝟔𝟎𝟏 )𝟐 × 𝟖( ‪(𝟐 × 𝟔) + (𝟑 × 𝟒) + (𝟒 × 𝟔) + (𝟓 × 𝟐) + (𝟔 × 𝟑) + (𝟕 × 𝟐) +‬‬


‫=̅‬
‫𝒙‬ ‫=‬ ‫𝟒𝟐 ‪= 𝟒.‬‬
‫𝟓𝟐‬ ‫𝟓𝟐‬
‫تفسير‪ :‬انتظار ميرود هر دانشآموز به طور متوسط ‪ 4‬دندان پوسيده داشته باشد‪.‬‬

‫مثال‪ :‬جدول زير مربوط به سن افراد شاغل را نشان ميدهد‪ ،‬ميانگين را محاسبه و تفسير کنيد‪.‬‬
‫جواب‪ :‬ابتدا الزم است مرکز هر طبقه را به دست آوريم‪:‬‬
‫طبقات‬ ‫فراواني‬ ‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇 𝒊𝒙‬
‫‪17.25-20.35‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪18/8‬‬ ‫‪56/4‬‬
‫‪20.35-23.45‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪21/9‬‬ ‫‪153/3‬‬
‫‪23.45-26.55‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪250‬‬

‫‪19‬‬
‫‪26.55-29-65‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪28/1‬‬ ‫‪56/2‬‬
‫جمع‬ ‫‪22‬‬ ‫‪515/9‬‬ ‫𝟗 ‪𝟓𝟏𝟓.‬‬
‫=̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟓𝟒 ‪= 𝟐𝟑.‬‬
‫𝟐𝟐‬
‫تفسير‪ :‬به طور متوسط سن افراد شاغل تقريبا ‪ 23‬سال است‪.‬‬

‫مثال‪ :‬تعداد قرصهاي سرماخوردگي که در ‪ 27‬خانواده در عرض يک ماه زمستان مصرف ميشود عبارتند از‪:‬‬
‫‪3 2‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪4 0 2 0 1‬‬ ‫‪3 4 4 2 3 3 0 2 2 1 4 3 2 1 0‬‬
‫ميانگين دادهها را بهدست آوريد و مقدار آن را تفسير کنيد‪.‬‬

‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇‬ ‫𝒊𝒇 𝒊𝒙‬


‫‪0‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪0‬‬ ‫𝟑𝟔‬
‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬ ‫=̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟑 ‪= 𝟐.‬‬
‫𝟕𝟐‬
‫‪2‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪12‬‬
‫انتظار ميرود هر به طور متوسط خانواده ‪ 2‬قرص سرماخوردگي مصرف کنند‪.‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪15‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪28‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪5‬‬
‫جمع‬ ‫‪27‬‬ ‫‪63‬‬

‫مثال‪ :‬جدول زير‪ ،‬ميزان اندوختهي شناختي ‪ 50‬نفر را نشان ميدهد‪ .‬ميانگين را محاسبه کرده و تفسير کنيد‪.‬‬

‫فراواني طبقات‬ ‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇 𝒊𝒙‬


‫‪3.25-7.25‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪5.25‬‬ ‫‪31.5‬‬ ‫𝟓 ‪𝟕𝟓𝟒.‬‬
‫=̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟗𝟎 ‪= 𝟏𝟓.‬‬
‫‪7.25-11.25‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪9.25 120.25‬‬ ‫𝟎𝟓‬

‫‪11.25-15.25‬‬ ‫‪9 13.25 119.25‬‬ ‫انتظار ميرود ميزان اندوختهي شناختي هر فردهر به طور متوسط ‪15.09‬‬
‫باشد‪.‬‬
‫‪15.25-19.25‬‬ ‫‪7 17.25 120.75‬‬
‫‪19.25-23.25‬‬ ‫‪4 21.25‬‬ ‫‪85‬‬
‫‪23.25-27.25‬‬ ‫‪11 25.25 277.75‬‬
‫جمع‬ ‫‪50‬‬ ‫‪754.5‬‬

‫‪20‬‬
‫نما(مد)‪:‬‬

‫دادهاي که فراواني آن از ساير دادهها بيشتر باشد را نما يا مد گوييم و با نماد ‪ M‬نمايش ميدهيم‪.‬‬

‫محاسبه نما (مد) براي دادههاي گسسته‪:‬‬


‫ابتدا فراواني دادهها را بهدست ميآوريم‪.‬‬
‫‪ ‬دادهاي که فراواني آن از همه بيشتر است را به عنوان مد در نظر ميگيريم‪.‬‬
‫‪ ‬اگر دو داده ي غير مجاورداراي فراواني يکسان و بيش از ساير فراوانيها باشند هر دو را به عنوان مد در نظر ميگيريم و دادهها را‬
‫دو نمايي ميگوييم‪.‬‬
‫‪ ‬در صورتي که اين دو دادهها مجاور يکديگر باشند ميانگين آنها را به عنوان مد در نظر ميگيريم‪.‬‬
‫‪ ‬در صورتي که تمام دادهها داراي فراواني يکسان باشند گوييم دادهها مد ندارند‪.‬‬

‫مثال‪ :‬دادههاي زير تعداد مراجعه کنندگان به يک آزمايشگاه در ده روز را نشان ميدهد‪ ،‬براي هر کدام مد را بهدست آوريد‪:‬‬

‫مد برابر ‪ 8‬است‬ ‫الف) ‪7 3 8 7 0 8 8 9 2 0‬‬


‫مد برابر ‪ 5/5‬است‬ ‫ب) ‪5 7 4 6 0 3 6 5 2 1‬‬
‫مد نداريم‬ ‫ج) ‪9 7 2 7 5 9 5 4 4 2‬‬
‫مد برابر ‪ 1‬و ‪ 5‬است‪.‬‬ ‫د) ‪1 6 5 7 1 4 5 1 7 5‬‬

‫مثال‪ :‬براي هر کدام از جداول زير مد را محاسبه کنيد‪.‬‬

‫الف‬ ‫ب‬ ‫ج‬ ‫د‬ ‫ه‬


‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇‬ ‫𝒊𝒇‬ ‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇 𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇‬ ‫𝒊𝒇‬ ‫𝒊𝒙‬
‫‪11‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪121‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪25‬‬
‫‪14‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪123‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪24‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪124‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪28‬‬
‫‪12‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪126‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪26‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪M=5‬‬ ‫‪120‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪23‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪127‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪27‬‬
‫‪M=11.5‬‬ ‫‪M1=3 M2=7‬‬ ‫‪122‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪21‬‬
‫‪125‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪M1=21 M2=24‬‬
‫‪M1=121 M2=126.5‬‬

‫‪21‬‬
‫محاسبه مد براي دادههاي پيوسته‪:‬‬

‫در اين حالت دادهها را در يک جدول فراواني مرتب ميکنيم‪ .‬ردهاي که فراواني آن از ساير ردهها بيشتر است را به عنوان رده مد در نظر ميگيريم‪.‬‬
‫سپس از فرمول زير نما را محاسبه ميکنيم‪:‬‬
‫𝒘 𝟏𝑫‬
‫‪𝑴 = 𝑳𝑴 +‬‬
‫𝟐𝑫 ‪𝑫𝟏 +‬‬
‫𝑀𝐿 ‪ :‬کران پايين طبقهي مد‬
‫‪ : 𝐷1‬اختالف فراواني طبقهي مد با طبقهي قبلي‬
‫‪ : 𝐷2‬اختالف فراواني طبقهي مد با طبقهي بعدي‬
‫𝑤 ‪ :‬طول طبقه‬

‫مثال‪:‬جدول زير سن افراد شاغل در يک موسسه آموزشي را نشان ميدهد‪ ،‬براي اين جدول مد را محاسبه کنيد و و مقدار آن را تفسير کنيد‪:‬‬
‫طبقات‬ ‫فراواني‬
‫‪20.5-25.5‬‬ ‫‪2‬‬ ‫𝒘 𝟏𝑫‬ ‫𝟓 × )𝟔 ‪(𝟏𝟎 −‬‬
‫‪𝑴 = 𝑳𝑴 +‬‬ ‫‪= 𝟑𝟎. 𝟓 +‬‬
‫𝟐𝑫 ‪𝑫𝟏 +‬‬ ‫)𝟖 ‪(𝟏𝟎 − 𝟔) + (𝟏𝟎 −‬‬
‫‪25.5-30.5‬‬ ‫‪6‬‬
‫𝟎𝟐‬
‫‪30.5-35.5‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪= 𝟑𝟎. 𝟓 +‬‬ ‫𝟖 ‪= 𝟑𝟑.‬‬
‫𝟔‬
‫‪35.5-40.5‬‬ ‫‪8‬‬
‫تفسير‪ :‬اکثر افراد اين موسسه سني تقريبا ‪ 34‬سال دارند‪.‬‬
‫‪40.5-45.5‬‬ ‫‪4‬‬

‫نکته‪ :‬براي دادههاي پيوسته نيز اگر دو رده متوالي داراي فراواني هاي يکسان و بيش از ساير فراواني باشد‪ ،‬براي هر کدام جداگانه مد را محاسبه‬
‫نموده و ميانگين ميگيريم (در اين حالت مد برابر است با کران مشترک دو طبقه)‪ .‬در صورتي که ردهها مجاور هم نباشند هر دو را به عنوان مد‬
‫در نظر ميگيريم‪.‬‬

‫مثال‪ :‬جدول زير مدت زمان مصرف برق نشان ميدهد‪ ،‬براي اين جدول مد را محاسبه کنيد و و مقدار آن را تفسير کنيد‪:‬‬

‫طبقات‬ ‫فراواني‬
‫‪5.35-8.55‬‬ ‫‪14‬‬ ‫)𝟓𝟑 ‪(𝟏𝟒 − 𝟎) × (𝟖. 𝟓𝟓 − 𝟓.‬‬
‫‪𝑴𝟏 = 𝟓. 𝟑𝟓 +‬‬ ‫𝟕𝟎 ‪= 𝟕.‬‬
‫‪8.55-11.75‬‬ ‫‪6‬‬ ‫)𝟔 ‪(𝟏𝟒 − 𝟎) + (𝟏𝟒 −‬‬
‫‪11.75-14.95‬‬ ‫‪10‬‬
‫‪14.95-18.15‬‬ ‫‪14‬‬ ‫𝟐 ‪(𝟏𝟒 − 𝟏𝟎) × 𝟑.‬‬
‫‪𝑴𝟐 = 𝟏𝟒. 𝟗𝟓 +‬‬ ‫𝟓𝟕 ‪= 𝟏𝟓.‬‬
‫‪18.15-21.15‬‬ ‫‪2‬‬ ‫)𝟐 ‪(𝟏𝟒 − 𝟏𝟎) + (𝟏𝟒 −‬‬

‫‪22‬‬
‫تفسير‪ :‬بيشترين مقدار مصرف برق در مدت اين ‪ 46‬روز ‪ 7/07‬و ‪ 15/75‬بوده است‪.‬‬

‫مثال‪ :‬جدول زير مدت زمان مصرف برق نشان ميدهد‪ ،‬براي اين جدول مد را محاسبه کنيد و و مقدار آن را تفسير کنيد‪:‬‬

‫طبقات‬ ‫فراواني‬
‫‪5.35-8.55‬‬ ‫‪10‬‬ ‫𝟐 ‪(𝟏𝟒 − 𝟔) × 𝟑.‬‬
‫‪𝑴𝟏 = 𝟏𝟏. 𝟕𝟓 +‬‬ ‫𝟓𝟗 ‪= 𝟏𝟒.‬‬
‫‪8.55-11.75‬‬ ‫‪6‬‬ ‫)𝟒𝟏 ‪(𝟏𝟒 − 𝟔) + (𝟏𝟒 −‬‬
‫‪11.75-14.95‬‬ ‫‪14‬‬ ‫𝟐 ‪(𝟏𝟒 − 𝟏𝟒) × 𝟑.‬‬
‫‪𝑴𝟐 = 𝟏𝟒. 𝟗𝟓 +‬‬ ‫𝟓𝟗 ‪= 𝟏𝟒.‬‬
‫)𝟐 ‪(𝟏𝟒 − 𝟏𝟒) + (𝟏𝟒 −‬‬
‫‪14.95-18.15‬‬ ‫‪14‬‬
‫‪18.15-21.15‬‬ ‫𝟓𝟗 ‪𝑴𝟏 + 𝑴𝟐 𝟏𝟒. 𝟗𝟓 + 𝟏𝟒.‬‬
‫‪2‬‬ ‫=𝑴‬ ‫=‬ ‫𝟓𝟗 ‪= 𝟏𝟒.‬‬
‫𝟐‬ ‫𝟐‬

‫تفسير‪ :‬بيشترين ميزان مصرف برق در مدت اين ‪ 46‬روز برابر ‪ 14/95‬بوده است‪.‬‬

‫ميانه‪:‬‬

‫عدد ‪ m‬را ميانه گويند هرگاه حداقل نيمي از دادهها کوچکتر يا مساوي آن و حداقل نيمي بزرگتر يا مساوي آن باشند‪.‬‬

‫محاسبه ميانه براي دادههاي گسسته‪:‬‬


‫ابتدا دادهها را از کوچک به بزرگ مرتب ميکنيم‪ .‬فرض کنيد )𝑛(𝑥و … و )‪𝑥(2‬و )‪ 𝑥(1‬شکل مرتب شدهي ‪ n‬داده باشند‪.‬‬

‫‪ ‬اگر تعداد دادهها فرد باشد آنگاه دادهي وسط ميانه است يعني‪𝑚 = 𝒙(𝒏+𝟏) :‬‬
‫𝟐‬

‫𝒏 𝒙‪𝒙 𝒏 +‬‬
‫) (‬ ‫)𝟏‪( +‬‬
‫=𝑚‬ ‫𝟐‬ ‫𝟐‬
‫‪ ‬اگر دادهها زوج باشند ميانگين دو دادهي وسط‪ ،‬ميانه است‪ ،‬يعني‪:‬‬
‫𝟐‬

‫مثال‪ :‬دادههاي زير‪ ،‬تعداد دفعاتي که دانشجويان در مدت تحصيل خود از کتابخانه دانشگاه کتاب امانت گرفته اند را نشان ميدهد‪ ،‬مد و ميانه را‬
‫براي اين دادهها مشخص کنيد و مقدار آنها را تفسير کنيد‪:‬‬
‫‪1 2 2 5 2 7 2 6 2 5 2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1 3 12 9 8 5 4 3‬‬ ‫‪4 11 7 2‬‬
‫جواب‪:‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1 2‬‬ ‫‪2 2 2 2 2 2 2 3 3‬‬ ‫‪4 4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6 7 7‬‬ ‫‪8 9‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪12‬‬

‫تعداد دادهها زوج است پس از فرمول زوج استفاده ميکنيم‪:‬‬


‫)𝟏‪𝒙(𝒏) + 𝒙(𝒏+‬‬ ‫𝒙‬ ‫𝟒𝟐‬ ‫𝒙‪+‬‬ ‫𝟒𝟐‬
‫𝟐‬ ‫𝟐‬ ‫(‬
‫𝟐‬
‫)‬ ‫(‬‫𝟒 ‪𝒙(𝟏𝟐) + 𝒙(𝟏𝟑) 𝟑 +‬‬
‫𝟐‬
‫)𝟏‪+‬‬
‫=𝑚‬ ‫=‬ ‫=‬‫=‬ ‫𝟓 ‪= 𝟑.‬‬
‫𝟐‬ ‫𝟐‬ ‫𝟐‬ ‫𝟐‬
‫نيمي از دانشجويان حداکثر ‪ 3‬کتاب و نيمي از دانشجويان حداقل ‪ 4‬کتاب امانت گرفتهاند‪.‬‬
‫‪23‬‬
‫مقدار مد برابر ‪ 2‬است يعني اکثر دانشجويان ‪ 2‬کتاب امانت گرفتهاند‪.‬‬

‫مثال‪ :‬براي هر کدام از جداول زير ميانه را محاسبه کنيد‪.‬‬


‫الف‬ ‫ب‬ ‫ج‬ ‫د‬ ‫ه‬
‫𝒊𝒇 𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒙 𝒊𝒇‬ ‫𝒊𝒇 𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇‬ ‫𝒊𝒙 𝒊𝒇‬
‫‪11‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪121‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪5 25‬‬
‫‪14‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪123‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪7 24‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪124‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪4 28‬‬
‫‪12‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪126‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪3 26‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪120‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6 23‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪127‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6 27‬‬
‫‪122‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪7 21‬‬
‫‪125‬‬ ‫‪5‬‬

‫مثال‪ :‬دادههاي زير‪ ،‬تعداد مراجعين به بانک در ساعت ‪ 8‬تا ‪ 9‬صبح را در عرض ‪ 21‬روز نشان ميدهد‪ :‬مد و ميانه را بيابيد و مقدار آنها را تفسير‬
‫کنيد‪:‬‬
‫تعداد روزها‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪8‬‬
‫تعداد مراجعين‬ ‫‪9‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪7‬‬

‫جواب‪:‬‬

‫تعدادروزها 𝒊𝒇 تعدادمراجعين 𝒊𝒙‬ ‫فراواني تجمعي‬


‫𝟎𝟏 = )𝟏𝟏(𝒙 = 𝟏‪𝒎 = 𝒙 𝒏+‬‬
‫(‬ ‫)‬
‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪8‬‬ ‫𝟐‬

‫‪9‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪10‬‬


‫‪10‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪13‬‬ ‫نيمي از روزها حداکثر ‪ 10‬مراجعه کننده و‬
‫‪11‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪16‬‬ ‫نيمي از روزها حداقل ‪ 10‬مراجعه کنند داشته است‪.‬‬
‫‪12‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪20‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪21‬‬
‫جمع‬ ‫‪21‬‬

‫‪24‬‬
‫محاسبه ميانه براي دادههاي پيوسته‪:‬‬
‫𝒏‬
‫بعد از طبقهبندي دادهها‪ ،‬فراواني تجمعي طبقات را به دست ميآوريم‪ .‬اولين ردهاي که فراواني تجمعي آن برابر يا بزرگتر از باشد را به عنوان‬
‫𝟐‬
‫رده ميانه در نظر ميگيريم‪ .‬سپس از فرمول زير ميانه را محاسبه ميکنيم‪:‬‬
‫𝒏‬
‫𝒘 ) 𝟏‪( − 𝒈𝒎−‬‬
‫𝟐 ‪𝒎 = 𝑳𝒎 +‬‬
‫𝒎𝒇‬
‫‪ :𝑔𝑚−1‬فراواني تجمعي طبقه قبل از ميانه‬ ‫𝑚𝐿 ‪ :‬کران پايين طبقهي ميانه‬
‫𝑤 ‪ :‬طول طبقه‬ ‫𝑚𝑓 ‪ :‬فراواني طبقه ميانه‬

‫مثال‪:‬جدول زير مربوط به قد جوانان ‪ 20‬ساله است‪ .‬ميانه را بهدست آوريد و مقدار آن را تفسير کنيد‪:‬‬
‫فراواني تجمعي فراواني طبقات‬
‫𝒏‬
‫‪154.5-159.5‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪9‬‬ ‫𝒘 ) 𝟏‪( − 𝒈𝒎−‬‬
‫𝟐 ‪𝒎 = 𝑳𝒎 +‬‬
‫‪159.5-164.5‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪27‬‬ ‫𝒎𝒇‬
‫‪164.5-169.5‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪43‬‬ ‫𝟓 × )𝟕𝟐 ‪(𝟒𝟎 −‬‬
‫‪= 𝟏𝟔𝟒. 𝟓 +‬‬ ‫𝟔𝟓 ‪= 𝟏𝟔𝟖.‬‬
‫‪169.5-174.5‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪68‬‬ ‫𝟔𝟏‬
‫‪174.5-179.5‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪80‬‬ ‫نيمي از جوانان (‪40‬نفر) قدي حداکثر ‪ 168/56‬و نيمي قدي حداقل ‪168/56‬‬
‫دارند‪.‬‬

‫مثال ‪ :‬جدول زير‪ ،‬جدول فراواني تعداد فرزندان ‪ 200‬خانواده است‪ .‬مد و ميانه دادهها را محاسبه کنيد‪.‬‬

‫تعداد فرزندان ‪x‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫)𝟏‪𝒙(𝒏) + 𝒙(𝒏+‬‬ ‫)𝟏𝟎𝟏(𝒙 ‪𝒙(𝟏𝟎𝟎) +‬‬
‫𝟐‬ ‫𝟐‬
‫=𝒎‬ ‫=‬
‫تعداد خانوادهها‪f‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪50‬‬ ‫‪40‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪10‬‬ ‫𝟐‬ ‫𝟐‬
‫𝟑‪𝟐+‬‬
‫=‬ ‫𝟓 ‪= 𝟐.‬‬
‫‪g 20 50 100 140 170 190 200‬‬ ‫𝟐‬

‫مثال‪ :‬جدول زير‪ ،‬وزن ‪ 26‬دانشجو را نشان ميدهد‪ ،‬مد و ميانه را محاسبه کنيد‪.‬‬

‫فراواني طبقات‬ ‫‪g‬‬


‫𝒘 ‪𝑫𝟏 .‬‬ ‫𝟑×𝟒‬
‫‪48.5-51.5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪𝑴 = 𝑳𝑴 +‬‬ ‫‪= 𝟓𝟏. 𝟓 +‬‬ ‫𝟓 ‪= 𝟓𝟏. 𝟓 + 𝟐 = 𝟓𝟑.‬‬
‫𝟐𝑫 ‪𝑫𝟏 +‬‬ ‫𝟐‪𝟒+‬‬
‫‪51.5-54.5‬‬ ‫‪10 16‬‬
‫𝒏‬
‫𝒘 ‪( − 𝒈𝒎−𝟏 ) .‬‬ ‫𝟑 × )𝟔 ‪(𝟏𝟑 −‬‬
‫𝟐 ‪𝒎 = 𝑳𝒎 +‬‬
‫‪54.5-57.5‬‬ ‫‪8 24‬‬ ‫‪= 𝟓𝟏. 𝟓 +‬‬ ‫𝟔 ‪= 𝟓𝟏. 𝟓 + 𝟐. 𝟏 = 𝟓𝟑.‬‬
‫𝒎𝒇‬ ‫𝟎𝟏‬
‫‪57.5-60.5‬‬ ‫‪2 26‬‬

‫‪25‬‬
‫تمرين‪ :1‬داده هاي زير تعداد اعضاي خانواده ‪ 30‬دانشجو را نشان ميدهد‪.‬‬
‫‪3 9‬‬ ‫‪5 6 5 6 5 9 6 96 4 5 6 7 3 7 3 5 6 3 9 6 4 3 4 7 6 4 6‬‬
‫مد و ميانه را به دست آوريد‪.‬‬

‫تمرين‪ :2‬داده ها را طبقه بندي کنيد و مد و ميانه را به دست آوريد‪.‬‬


‫‪165 171 176 187 164 164 173/5 182 180 179 159 165 160 175 163 168‬‬

‫تمرين‪ :3‬دادههاي زير مربوط به ميزان اميد به زندگي ميباشد‪.‬‬


‫‪24‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪24‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪22‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪21‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪29‬‬ ‫‪15‬‬
‫براي اين دادهها به چند طبقه با چه طولي نيازمند هستيم‪.‬‬
‫د) ‪ 3‬طبقه با طول ‪4‬‬ ‫ج) ‪ 5‬طبقه با طول ‪5‬‬ ‫ب) ‪ 4‬طبقه با طول ‪3‬‬ ‫الف) ‪ 5‬طبقه با طول ‪3‬‬

‫تمرين‪ :4‬جدول فراواني مقابل را در نظر بگيريد‬


‫فراواني طبقات‬ ‫الف) فراواني نسبي طبقه سوم چقدر است‪0.25 .‬‬
‫‪14.5-20.83‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ب) فراواني تجمعي طبقه دوم چقدر است‪6.‬‬
‫‪20.83-27.16‬‬ ‫‪4‬‬ ‫ج) مرکز طبقه اول و آخر به ترتيب چه مقدار هستند‪.‬‬
‫‪27-16-33.49‬‬ ‫‪5‬‬ ‫د) ميانگين دادهها را محاسبه کنيد‪.‬‬
‫‪33.49-39.82‬‬ ‫‪9‬‬
‫جمع‬

‫تمرين‪ :5‬براي دادههاي زير ميانه برابر است با‬


‫‪2 9 9 3 2 9 6 6 1 1 2 3 6 1 3 6 2 6‬‬
‫د) ‪4.5‬‬ ‫ج) ‪4‬‬ ‫ب) ‪3‬‬ ‫الف) ‪6‬‬

‫تمرين‪ :6‬نموداردايرهاي و هيستوگرام به ترتيب براي چه متغيرهايي استفاده ميشوند‪.‬‬


‫د) کيفي‪ -‬کيفي‬ ‫ب) کمي‪-‬کيفي ج) کيفي‪ -‬کمي‬ ‫الف) کمي‪ -‬کمي‬

‫تمرين‪ :7‬براي دادههاي زير‪ ،‬مقدار مد برابر است با‬


‫‪17‬‬ ‫‪19‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪19 18 14‬‬ ‫‪15 19 20 18 19‬‬ ‫‪15 18‬‬
‫د) ‪ 18‬و ‪ 19‬هر دو مد هستند‬ ‫ج) ‪18‬‬ ‫ب) ‪19‬‬ ‫الف) ‪18.5‬‬

‫تمرين‪ :8‬براي رسم کدام نمودار‪ ،‬نيازمند محاسبه مرکز طبقات هستيم؟‬
‫هيستوگرام‬ ‫دايرهاي چندبر فراواني ميلهاي‬

‫‪26‬‬
‫چندک‪:‬‬

‫اگر ‪ p‬عددي بين صفر و يک باشد‪ ،‬عدد 𝑝𝑄 را چندک مرتبهي ‪-p‬ام گويند اگر ‪ 100p‬درصد دادهها قبل از آن (کوچکتر از آن) قرار گرفته‬
‫باشند‪ .‬مثال ‪ 𝑄0.15‬چندک مرتبهي ‪ 0/15‬گويند هرگاه تقريبا ‪ 15‬درصد دادهها کوچکتر از آن باشند‪ .‬چندکها کليتر از ميانه هستند در حقيقت‬
‫‪ 𝑄0.5‬همان ميانه ميباشد‪.‬‬

‫چارکها‬
‫چندکهاي معروف‪ :‬دهکها‬
‫}صدکها‬

‫‪ .1‬چارک‪ :‬براي چارک‪ ،‬دادهها را به چهار قسمت مساوي تقسيم ميکنيم‪ .‬در چارک اول ‪ p=0.25‬است يعني ‪ 25‬درصد دادهها کوچکتر از‬
‫آن هستند‪ .‬چارک اول را با نماد ‪ 𝑄1‬نمايش ميدهند‪ .‬در چارک دوم ‪ p=0. 5‬است يعني ‪ 50‬درصد دادهها کوچکتر از آن هستند‪ .‬چارک دوم‬
‫را با نماد ‪ 𝑄2‬نمايش ميدهند‪ .‬در چارک سوم ‪ p=0.75‬است يعني ‪ 75‬درصد دادهها کوچکتر از آن هستند‪ .‬چارک سوم را با نماد ‪ 𝑄3‬نمايش‬
‫ميدهند‪.‬‬

‫توجه شود چارک دوم همان ميانه است‪ ،‬يعن ‪𝑚 = 𝑄2‬‬

‫‪ .2‬دهک‪ :‬براي دهک‪ ،‬دادهها را به ده قسمت مساوي تقسيم ميکنيم‪ .‬دهک اول يعني ده درصد دادهها کوچکتر از آن هستند و ‪ p=0.1‬است و‬
‫با نماد ‪ 𝐷1‬نمايش مي دهند‪ .‬براي دهک دوم‪ ،‬سوم‪ ،...،‬نهم به ترتيب مقدار ‪ p‬برابر است با ‪ 0/9،...،0/3 ،0/2‬و با نماد ‪ 𝐷9 ،...،𝐷3 ،𝐷2‬نمايش‬
‫ميدهند‪.‬‬

‫‪ .3‬صدک‪ :‬براي صدک‪ ،‬دادهها را به صد قسمت مساوي تقسيم ميکنيم‪ .‬صدک اول يعني يک درصد دادهها کوچکتر از آن هستند و ‪p=0.01‬‬
‫است و با نماد ‪ 𝑃1‬نمايش ميدهند‪ .‬براي صدک دوم‪ ،‬سوم تا نود و نهم به ترتيب مقدار ‪ p‬برابر است با ‪ 0/03 ،0/02‬تا ‪ 0/99‬و با نماد ‪،...،𝑃3 ،𝑃2‬‬
‫‪ 𝑃99‬نمايش ميدهند‪ .‬مثال صدک ‪-78‬ام را با نماد ‪ 𝑃78‬نمايش ميدهند يعني ‪ 78‬درصد دادهها کوچکتر از آن هستند‪.‬‬

‫محاسبهي چندک براي دادههاي گسسته‪:‬‬

‫فرض کنيد ‪ n‬دادهي گسسته داشته باشيم‪ .‬براي محاسبهي چندک مراحل زير را طي ميکنيم‪:‬‬

‫‪ .1‬ابتدا دادهها را از کوچک به بزرگ مرتب ميکنيم‪ .‬فرض کنيد )𝑛(𝑥 ≤ ⋯ ≤ )‪ 𝑥(1) ≤ 𝑥(2‬شکل مرتب شدهي دادهها باشد‪.‬‬
‫‪ .2‬مقدار ‪ (n+1)p‬را محاسبه ميکنيم‪.‬‬
‫‪ .3‬اگر مقدار به دست آمده در مرحلهي دوم صحيح باشد آن را با ‪ r‬نمايش ميدهيم و مقدار چندک برابر خواهد بود با‪:‬‬

‫)𝒓(𝒙 = 𝒑𝑸‬
‫در صورتي که مقدار به دست آمده در مرحلهي دوم اعشاري باشد مقدار صحيح آنرا با ‪ r‬و مقدار اعشار آنرا با ‪ t‬نمايش ميدهيم‪ ،‬سپس از فرمول‬
‫زير مقدار چندک را محاسبه ميکنيم‪:‬‬
‫‪27‬‬
‫قسمت صحيح ← 𝒓‬
‫𝐩 × )𝟏 ‪} (𝐧 +‬‬
‫قسمت اعشار ← 𝒕‬

‫)𝟏‪𝑸𝒑 = (𝟏 − 𝒕). 𝒙(𝒓) + 𝒕. 𝒙(𝒓+‬‬

‫مثال‪ :‬جدول زير تعداد پاسخهاي صحيح ‪ 80‬دانشجو در يک آزمون ‪ 20‬سوالي است‪.‬‬

‫تعداد پاسخ‪x‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪11‬‬ ‫‪15‬‬


‫تعداد دانشجو‪f‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪17‬‬
‫صدک هفتاد و سوم و چارک اول و دهک چهارم را بهدست آوريد و مقادير را تفسير کنيد‪.‬‬

‫جواب‪ :‬دادهها گسسته هستند‪ .‬براي محاسبه چندک ابتدا دادهها را از کوچک به بزرگ مرتب ميکنيم سپس فراواني‬
‫تجمعي مشاهدات را بايد محاسبه کنيم‪:‬‬

‫تعداد پاسخ 𝒊𝒙‬ ‫تعداد دانشجو 𝒊𝒇‬ ‫فراواني تجمعي‬


‫‪11‬‬ ‫‪30‬‬ ‫‪30‬‬
‫‪12‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪33‬‬
‫‪13‬‬ ‫‪26‬‬ ‫‪59‬‬
‫‪15‬‬ ‫‪17‬‬ ‫‪76‬‬
‫‪18‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪80‬‬
‫صدک هفتاد و سوم‪:‬‬
‫𝟗𝟓 = 𝒓‬
‫𝟑𝟏 ‪𝒑 = 𝟎. 𝟕𝟑 → (𝐧 + 𝟏)𝐩 = 𝟖𝟏 × 𝟎. 𝟕𝟑 = 𝟓𝟗.‬‬ ‫{ →‬
‫𝟑𝟏 ‪𝒕 = 𝟎.‬‬
‫𝟔𝟐 ‪𝑸𝒑 = (𝟏 − 𝒕)𝒙(𝒓) + 𝒕𝒙(𝒓+𝟏) = (𝟏 − 𝟎. 𝟏𝟑) × 𝒙(𝟓𝟗) + 𝟎. 𝟏𝟑 × 𝒙(𝟔𝟎) = 𝟎. 𝟖𝟕 × 𝟏𝟑 + 𝟎. 𝟏𝟑 × 𝟏𝟓 = 𝟏𝟑.‬‬

‫پس صدک هفتادو سوم برابر ‪ 13/26‬است يعني ‪ 73‬درصد دادهها حداکثر ‪ 13/26‬است‪.‬‬

‫چارک اول‪:‬‬
‫𝟎𝟐 = 𝒓‬
‫𝟓𝟐 ‪𝒑 = 𝟎. 𝟐𝟓 → (𝐧 + 𝟏)𝐩 = 𝟖𝟏 × 𝟎. 𝟐𝟓 = 𝟐𝟎.‬‬ ‫{ →‬
‫𝟓𝟐 ‪𝒕 = 𝟎.‬‬

‫𝟏𝟏 = 𝟏𝟏 × 𝟓𝟏 ‪𝑸𝒑 = (𝟏 − 𝒕)𝒙(𝒓) + 𝒕𝒙(𝒓+𝟏) = (𝟏 − 𝟎. 𝟐𝟓) × 𝒙(𝟐𝟎) + 𝟎. 𝟐𝟓 × 𝒙(𝟐𝟏) = 𝟎. 𝟕𝟓 × 𝟏𝟏 + 𝟎.‬‬

‫پس چارک اول برابر ‪ 11‬است يعني ‪ 25‬درصد دادهها حداکثر ‪ 11‬است‪.‬‬

‫‪28‬‬
‫دهک چهارم‪:‬‬
‫𝟐𝟑 = 𝒓‬
‫𝟒 ‪𝒑 = 𝟎. 𝟒 → (𝐧 + 𝟏)𝐩 = 𝟖𝟏 × 𝟎. 𝟒 = 𝟑𝟐.‬‬ ‫{ →‬
‫𝟒 ‪𝒕 = 𝟎.‬‬

‫𝟐𝟏 = 𝟐𝟏 × 𝟒 ‪𝑸𝒑 = (𝟏 − 𝒕)𝒙(𝒓) + 𝒕𝒙(𝒓+𝟏) = (𝟏 − 𝟎. 𝟒) × 𝒙(𝟑𝟐) + 𝟎. 𝟒 × 𝒙(𝟑𝟑) = 𝟎. 𝟔 × 𝟏𝟐 + 𝟎.‬‬

‫پس دهک چهارم برابر ‪ 12‬است يعني ‪ 40‬درصد دادهها حداکثر ‪ 12‬است‪.‬‬

‫مثال‪ :‬دادههاي زير تعداد فرزندان ‪ 28‬خانواده از شهري را نشان ميدهد‪:‬‬


‫‪3 4 2 3 5 0 3 1 0 3 2 0 1 2 4 1 0 2 3 4 3 0 3 0 1 3 1 0‬‬
‫ميانگين‪ ،‬ميانه‪ ،‬مد‪ ،‬چارک سوم‪ ،‬صدک يازدهم و دهک ششم را بهدست آورده و هر کدام از مقادير را تفسير کنيد‪.‬‬

‫جواب‪ :‬دادهها گسسته هستند‪ .‬براي محاسبهي ميانگين‪ ،‬ميانه‪ ،‬مد‪ ،‬چارک اول‪ ،‬صدک يازدهم و دهک ششم جدول فراواني‬
‫دادهها را تنظيم ميکنيم‪:‬‬
‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇‬ ‫𝒊𝒇 𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒈‬
‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪12‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪16‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪24‬‬ ‫‪24‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪27‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪28‬‬
‫جمع‬ ‫‪28‬‬ ‫‪54‬‬
‫ميانگين‪:‬‬
‫𝟒𝟓‬
‫= 𝒙̅‬ ‫𝟑𝟗 ‪= 𝟏.‬‬
‫𝟖𝟐‬
‫بهطور متوسط هر خانواده ‪2‬فرزند دارد‪.‬‬

‫ميانه‪ n=28 :‬زوج است پس‬


‫𝒏 𝒙‪𝒙 𝒏 +‬‬
‫) (‬ ‫)𝟏‪( +‬‬ ‫)𝟓𝟏(𝒙‪𝒙(𝟏𝟒) +‬‬ ‫𝟐‪𝟐+‬‬
‫=𝒎‬ ‫𝟐‬ ‫𝟐‬
‫=‬ ‫=‬ ‫𝟐=‬
‫𝟐‬ ‫𝟐‬ ‫𝟐‬
‫‪ 50‬درصد دادهها (‪ 14‬خانواده) حداکثر ‪ 2‬فررند دارند‪.‬‬

‫مد‪ :‬مد برابر ‪ 3‬است‪.‬‬

‫چارک سوم‪:‬‬
‫→ 𝟓𝟕 ‪(𝒏 + 𝟏) × 𝒑 = 𝟐𝟗 × 𝟎. 𝟕𝟓 = 𝟐𝟏. 𝟕𝟓 → 𝒓 = 𝟐𝟏 , 𝒕 = 𝟎.‬‬

‫𝟑 = 𝟑 × 𝟓𝟕 ‪𝑸𝟏 = (𝟏 − 𝟎. 𝟕𝟓) × 𝒙(𝟐𝟏) + 𝟎. 𝟕𝟓 × 𝒙(𝟐𝟐) = 𝟎. 𝟐𝟓 × 𝟑 + 𝟎.‬‬

‫‪29‬‬
‫‪ 75‬درصد خانوادهها (‪ 7‬خانواده ) حداکثر ‪ 3‬فرزند دارند‪.‬‬

‫صدک يازدهم‪:‬‬
‫→ 𝟗𝟏 ‪(𝒏 + 𝟏) × 𝒑 = 𝟐𝟗 × 𝟎. 𝟏𝟏 = 𝟑. 𝟏𝟗 → 𝒓 = 𝟑 , 𝒕 = 𝟎.‬‬

‫𝟎 = 𝟎 × 𝟗𝟏 ‪𝑸𝟏 = (𝟏 − 𝟎. 𝟏𝟗) × 𝒙(𝟑) + 𝟎. 𝟏𝟗 × 𝒙(𝟒) = 𝟎. 𝟖𝟏 × 𝟎 + 𝟎.‬‬

‫‪ 11‬درصد خانوادهها (تقريبا ‪ 3‬خانواده) فرزندي ندارند‪.‬‬

‫دهک ششم‪:‬‬
‫→ 𝟒 ‪(𝒏 + 𝟏) × 𝒑 = 𝟐𝟗 × 𝟎. 𝟔 = 𝟏𝟕. 𝟒 → 𝒓 = 𝟏𝟕 , 𝒕 = 𝟎.‬‬

‫𝟑 = 𝟑 × 𝟒 ‪𝑸𝟏 = (𝟏 − 𝟎. 𝟒) × 𝒙(𝟏𝟕) + 𝟎. 𝟔 × 𝒙(𝟏𝟖) = 𝟎. 𝟔 × 𝟑 + 𝟎.‬‬

‫‪ 60‬درصد خانوادهها (تقريبا ‪ 17‬خانواده) حدکثر ‪ 3‬فرزند دارند‪.‬‬

‫محاسبهي چندک براي دادههاي پيوسته‪ :‬ابتدا دادهها را طبقهبندي کرده و فراواني هر طبقه را بهدست ميآوريم‪ .‬سپس فراواني تجمعي‬
‫هر طبقه را بهدست آورده و اولين ردهاي که فراواني تجمعي آن بزرگتر يا برابر ‪ np‬است را به عنوان ردهي چندک در نظر ميگيريم‪ .‬سپس مقدار‬
‫چندک را از فرمول زير محاسبه ميکنيم‪:‬‬

‫𝒘) 𝟏‪(𝒏𝒑 − 𝒈𝒑−‬‬


‫‪𝑸𝒑 = 𝑳𝒑 +‬‬
‫𝒑𝒇‬

‫𝒑𝑳 ‪ :‬کران پايين طبقهي چندک‬


‫𝟏‪ : 𝒈𝒑−‬فراواني تجمعي طبقهي قبل از طبقهي چندک‬
‫𝒑𝒇 ‪ :‬فراواني طبقهي چندک‬
‫𝒘 ‪ :‬طول طبقه‬

‫مثال‪ :‬جدول زير مربوط به نمرات ‪ 40‬دانشجو ميباشد‪ .‬چارک سوم‪ ،‬دهک نهم و صدک ‪-57‬ام را بيابيد‪.‬‬

‫طبقات‬ ‫فراواني‬ ‫فراواني تجمعي‬ ‫جواب‪ :‬دادهها پيوسته هستند‪.‬‬


‫‪8.5-10.5‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪12‬‬
‫𝒘) 𝟏‪(𝒏𝒑 − 𝒈𝒑−‬‬
‫‪10.5-12.5‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪20‬‬ ‫‪𝑸𝒑 = 𝑳𝒑 +‬‬
‫𝒑𝒇‬
‫‪12.5-14.5‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪25‬‬
‫چارک سوم‪:‬‬
‫‪14.5-16.5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪31‬‬ ‫𝟓𝟕 ‪𝒑 = 𝟎.‬‬ ‫𝟎𝟑 = 𝟓𝟕 ‪𝒏𝒑 = 𝟒𝟎 × 𝟎.‬‬
‫‪16.5-18.5‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪40‬‬

‫‪30‬‬
‫𝟐)𝟓𝟐 ‪(𝟑𝟎 −‬‬
‫‪𝑸𝒑 = 𝟏𝟒. 𝟓 +‬‬ ‫𝟕𝟏 ‪= 𝟏𝟔.‬‬
‫𝟔‬
‫‪ 75‬درصد نمرات حداکثر ‪ 17/16‬است‪.‬‬

‫دهک نهم‪:‬‬
‫𝟐)𝟏𝟑 ‪(𝟑𝟔 −‬‬
‫𝟗 ‪𝒑 = 𝟎.‬‬ ‫→ 𝟔𝟑 = 𝟗 ‪𝒏𝒑 = 𝟒𝟎 × 𝟎.‬‬ ‫‪𝑸𝒑 = 𝟏𝟔. 𝟓 +‬‬ ‫𝟏𝟔 ‪= 𝟏𝟕.‬‬
‫𝟗‬
‫‪ 90‬درصد نمرات حدکثر ‪ 17/61‬است‪.‬‬

‫صدک ‪-57‬ام‪:‬‬

‫𝟐)𝟎𝟐 ‪(𝟐𝟐. 𝟖 −‬‬


‫𝟕𝟓 ‪𝒑 = 𝟎.‬‬ ‫𝟖 ‪𝒏𝒑 = 𝟒𝟎 × 𝟎. 𝟓𝟕 = 𝟐𝟐.‬‬ ‫→‬ ‫‪𝑸𝒑 = 𝟏𝟐. 𝟓 +‬‬ ‫𝟐𝟔 ‪= 𝟏𝟑.‬‬
‫𝟓‬
‫‪ 57‬درصد نمرات حدکثر ‪ 13/62‬است‪.‬‬

‫معيارهاي پراکندگي‪ :‬با وجود اين که در بسياري از موارد‪ ،‬ميانگين توصيف نسبتا کاملي از مجموعه دادهها ارائه ميدهد‪ ،‬اما گاهي وجود‬
‫اطالعات بيشتر در مورد دادهها ضروري است‪ .‬يک مفهوم مهم در ارتباط با دادههاي آماري‪ ،‬ميزان تغييرات آنهاست‪،‬بدين معني که اندازهگيريها‬
‫تا چه اندازه از فردي به فرد ديگر يا شيي به شيي ديگر تغيير ميکنند‪ .‬در اين بخش‪ ،‬به بررسي و محاسبه ميزان تغيرات به عنوان معيارهاي پراکندگي‬
‫خواهيم پرداخت( مقاديري هستند که مشخص ميکنند داده ها چقدر از هم دور و چقدر به هم نزديک هستند‪ .).‬مهمترين معيارهاي پراکندگي‬
‫عبارتند از برد‪ ،‬ميانگين انحراف ها از ميانگين يا از ميانه‪ ،‬ميان دامنه چارکها‪ ،‬دامنه صدکي‪ ،‬واريانس‪ ،‬انحراف معيار ضريب تغيرات است‪.‬‬

‫‪ .1‬برد‪ :‬کوچکترين داده ‪-‬بزرگترين داده = ‪D‬‬


‫اگرچه دامنه يک وسيله ساده براي اندازهگيري اختالف و پراکندگي در يک سري از دادهها است‪ ،‬اما در بيشتر موارد رضايتبخش نيست‪ .‬دادههاي‬
‫بسيار بزرگ يا بسيار کوچک مانع از آنند که دامنه‪ ،‬معرف واقعي ميزان انحراف باشد‪ .‬در چنين مواردي‪ ،‬واريانس يک معيار مورد قبول همگان‬
‫به شمارميرود‪.‬‬

‫‪ .2‬واريانس‪ :‬اين معيار ميزان پراکندگي دادهها را اطراف ميانگين اندازهگيري ميکند و با ‪ 𝑆 2‬نمايش داده ميشود‪ .‬هر چقدر فاصلهي دادهها از‬
‫ميانگين بيشتر باشد مقدار ‪ 𝑆 2‬بيشتر و منحني فراواني پهنتر خواهد بود و هر چقدر فاصلهي دادهها از ميانگين کمتر باشد مقدار ‪ 𝑆 2‬کمتر و منحني‬
‫فراواني کشيدهتر خواهد بود‪.‬‬

‫براي محاسبه واريانس مراحل زير را طي ميکنيم‪:‬‬

‫‪ ..1‬ابتدا ميانگين دادهها را محاسبه ميکنيم‪.‬‬

‫‪ ..2‬در جدول فراواني ستون ̅𝑥 ‪ 𝑥𝑖 −‬را تشکيل داده در اين ستون هر مشاهده را از ميانگين کم ميکنيم‪.‬‬

‫‪ ..3‬ستون ‪ (𝑥𝑖 − 𝑥̅ )2‬را تشکيل ميدهيم در اين ستون مقادير به دست آمده در مرحله دوم را به توان دو ميرسانيم‪.‬‬

‫‪ ..4‬ستون 𝑖𝑓 ‪ (𝑥𝑖 − 𝑥̅ )2‬را تشکيل ميدهيم‪ .‬در اين ستون مقادير بهدست آمده در مرحله سوم را در 𝑖𝑓 ضرب ميکنيم‪.‬‬

‫‪31‬‬
‫‪ ..5‬مقادير بهدست آمده در مرحله چهارم را با هم جمع کرده و در نهايت عدد بهدست آمده را بر تعداد کل دادهها تقسيم ميکنيم‪.‬‬

‫به طور خالصه مراحل فوق را ميتوان به صورت زير نوشت‪:‬‬


‫𝒙 ‪∑𝒌𝒊=𝟏(𝒙𝒊 −‬‬
‫𝟐‬
‫𝒊𝒇 𝟐) ̅‬
‫= 𝑺‬
‫𝒏‬
‫تذکر‪ :‬اگر دادهها پيوسته باشند 𝑖𝑥 مرکز هر دسته خواهد بود‪.‬‬
‫‪ .3‬انحراف استاندارد (انحراف معيار)‪ :‬جذر مثبت واريانس را انحراف استاندارد گويند‪.‬‬
‫𝟐𝑺√ = 𝑺‬
‫با توجه به اينکه در محاسبه واريانس دادهها را مربع ميکنيم‪ ،‬بدين جهت ريشه دوم مثبت آن را که انحراف معيار يا انحراف استاندارد ميناميم‪ ،‬به‬
‫عنوان يک معيار پراکندگي بر مبناي مقياس اندازهگيري به کار ميبريم‪.‬‬

‫‪ .4‬ضريب تغيير‪ :‬واريانس و انحراف استاندارد معيارهاي مناسبي براي تعيين ميزان پراکندگي دادهها هستند اما به واحد اندازهگيري بستگي دارند‪.‬‬
‫لذا براي مقايسه دو سري داده بايستي از شاخصي استفاده کنيم که به واحد اندازه گيري بستگي نداشته باشد‪ .‬اين شاخص ضريب تغيير نام دارد و‬
‫برابر است با‬

‫𝑺‬
‫= 𝑽𝑪‬ ‫𝟎𝟎𝟏 ×‬
‫̅‬
‫𝒙‬
‫نکته‪ :‬هر چه قدر ‪ CV‬بزرگتر باشد نشان ميدهد که تغييرات دادهها در اطراف ميانگين بيشتر است‪.‬‬

‫مثال‪ :‬دادههاي زير تعداد تصادفات در يک چهارراه را در مدت ‪ 30‬روز نشان ميدهد‪.‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪3‬‬


‫‪f‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪7‬‬
‫برد‪ ،‬واريانس و انحراف معيار و ضريب تغيير دادهها را محاسبه کنيد‪.‬‬

‫جواب‪ :‬دامنه‪ 𝑫 = 𝟔 − 𝟎 = 𝟔 :‬دادهها گسسته هستند‬


‫𝒊𝒙‬ ‫𝒙 ‪̅)𝟐 (𝒙𝒊 −‬‬
‫𝒙 ‪̅ (𝒙𝒊 −‬‬
‫𝒙 ‪𝒇𝒊 𝒙𝒊 𝒇𝒊 𝒙𝒊 −‬‬ ‫𝒊𝒇 𝟐)̅‬
‫‪0‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪0‬‬ ‫𝟓 ‪−𝟐.‬‬ ‫𝟓𝟐 ‪𝟔.‬‬ ‫𝟓𝟐‬
‫‪1‬‬ ‫‪15‬‬ ‫‪15‬‬ ‫𝟓 ‪−𝟏.‬‬ ‫𝟓𝟐 ‪𝟐.‬‬ ‫𝟓𝟕 ‪𝟑𝟑.‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪21‬‬ ‫𝟓 ‪𝟎.‬‬ ‫𝟓𝟐 ‪𝟎.‬‬ ‫𝟓𝟕 ‪𝟏.‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪30‬‬ ‫𝟓 ‪𝟐.‬‬ ‫𝟓𝟐 ‪𝟔.‬‬ ‫𝟓 ‪𝟑𝟕.‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪24‬‬ ‫‪3.5‬‬ ‫𝟓𝟐 ‪𝟏𝟐.‬‬ ‫𝟗𝟒‬
‫‪ 36‬جمع‬ ‫‪90‬‬ ‫‪147‬‬

‫‪32‬‬
‫𝟎𝟗‬ ‫𝟕𝟒𝟏‬
‫=̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟓 ‪= 𝟐.‬‬ ‫= 𝟐𝑺‬ ‫𝟏𝟎 ‪= 𝟒. 𝟎𝟖 → 𝐒 = √𝟒. 𝟎𝟖 = 𝟐.‬‬
‫𝟔𝟑‬ ‫𝟔𝟑‬

‫𝑺‬ ‫𝟏𝟎 ‪𝟐.‬‬


‫= 𝑽𝑪‬ ‫= 𝟎𝟎𝟏 ×‬ ‫𝟒 ‪∗ 𝟏𝟎𝟎 = 𝟖𝟎.‬‬
‫̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟓 ‪𝟐.‬‬

‫مثال‪ :‬جدول زير جدول فراواني سن افراد شاغل در يک موسسه آموزشي را نشان ميدهد‪ ،‬براي اين جدول برد‪ ،‬واريانس و انحراف معيار و ضر‬
‫يب تغيير را بهدست آوريد‪:‬‬

‫جواب‪:‬‬

‫طبقات‬ ‫فراواني‬ ‫𝒊𝒙‬ ‫𝒊𝒇 𝒊𝒙‬ ‫̅‬


‫𝒙 ‪𝒙𝒊 −‬‬ ‫𝟐)̅‬
‫𝒙 ‪(𝒙𝒊 −‬‬ ‫𝒊𝒇 𝟐)̅‬
‫𝒙 ‪(𝒙𝒊 −‬‬
‫‪20.5-25.5‬‬ ‫‪13‬‬ ‫‪23‬‬ ‫‪299‬‬ ‫𝟔 ‪−𝟔.‬‬ ‫𝟔𝟓 ‪𝟒𝟑.‬‬ ‫𝟖𝟐 ‪𝟓𝟔𝟔.‬‬
‫‪25.5-30.5‬‬ ‫‪25‬‬ ‫‪28‬‬ ‫‪700‬‬ ‫𝟔 ‪−𝟏.‬‬ ‫𝟔𝟓 ‪𝟐.‬‬ ‫𝟒𝟔‬
‫‪30.5-35.5‬‬ ‫‪12‬‬ ‫‪33‬‬ ‫‪396‬‬ ‫𝟒 ‪𝟑.‬‬ ‫𝟔𝟓 ‪𝟏𝟏.‬‬ ‫𝟐𝟕 ‪𝟏𝟑𝟖.‬‬
‫‪35.5-40.5‬‬ ‫‪10‬‬ ‫‪38‬‬ ‫‪380‬‬ ‫𝟒 ‪𝟖.‬‬ ‫𝟔𝟓 ‪𝟕𝟎.‬‬ ‫𝟔 ‪𝟕𝟎𝟓.‬‬

‫𝟓𝟕𝟕𝟏‬
‫𝟓𝟏 = 𝟑𝟐 ‪𝑫 = 𝟑𝟖 −‬‬ ‫=̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟔 ‪= 𝟐𝟗.‬‬
‫𝟎𝟔‬
‫𝟔 ‪𝟏𝟒𝟕𝟒.‬‬
‫= 𝟐𝑺‬ ‫𝟔 ‪= 𝟐𝟒.‬‬ ‫→‬ ‫𝟗 ‪𝐒 = √𝟐𝟒. 𝟔 = 𝟒.‬‬
‫𝟎𝟔‬

‫𝑺‬ ‫𝟗 ‪𝟒.‬‬
‫= 𝑽𝑪‬ ‫= 𝟎𝟎𝟏 ×‬ ‫𝟓𝟓 ‪∗ 𝟏𝟎𝟎 = 𝟏𝟔.‬‬
‫̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟔 ‪𝟐𝟗.‬‬

‫مثال‪ :‬درکارگاه ‪ A‬ميانگين مزد روزانه کارگران ‪ 20000‬و انحراف معيار ‪ 1500‬و در کارگاه ‪ B‬مزد روزانه کارگران ‪ 40000‬و انحراف معيار‬
‫‪ 2000‬ميباشد‪ .‬مزد روزانه کارگران در کدام کارگاه از وضعيت بهتري برخوردار است‪.‬‬
‫جواب‪:‬‬
‫𝟎𝟎𝟎𝟎𝟐 = ̅‬
‫𝒙‬ ‫𝑺‬ ‫𝟎𝟎𝟓𝟏‬
‫{𝑨‬ ‫= 𝑽𝑪‬ ‫= 𝟎𝟎𝟏 ×‬ ‫𝟓 ‪× 𝟏𝟎𝟎 = 𝟕.‬‬
‫̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟎𝟎𝟎𝟎𝟐‬
‫𝟎𝟎𝟓𝟏 = 𝑺‬

‫𝟎𝟎𝟎𝟎𝟒 = ̅‬
‫𝒙‬ ‫𝑺‬ ‫𝟎𝟎𝟎𝟐‬
‫{𝑩‬ ‫= 𝑽𝑪‬ ‫= 𝟎𝟎𝟏 ×‬ ‫𝟓 = 𝟎𝟎𝟏 ×‬
‫̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟎𝟎𝟎𝟎𝟒‬
‫𝟎𝟎𝟎𝟐 = 𝑺‬

‫‪33‬‬
‫مثال‪ :‬متوسط ضربان قلب ‪ 50‬دانشجو ‪ 86/3‬با واريانس ‪ 25‬است‪ .‬همين دانشجويان به طور متوسط داراي درجه حرارت بدن ‪ 37/5‬و واريانس ‪16‬‬
‫هستند‪ .‬اين دانشجويان از لحاظ ضربان قلب به يکديگر نزديکترند يا از لحاظ درجه حرارت بدن‪.‬‬

‫جواب‪:‬‬
‫𝟑 ‪̅ = 𝟖𝟔.‬‬
‫𝒙‬ ‫𝑺‬ ‫𝟓‬
‫{ ضربان‬ ‫= 𝑽𝑪‬ ‫= 𝟎𝟎𝟏 ×‬ ‫𝟗𝟕 ‪× 𝟏𝟎𝟎 = 𝟓.‬‬
‫̅‬
‫𝒙‬ ‫𝟑 ‪𝟖𝟔.‬‬
‫𝟓 = 𝑺 → 𝟓𝟐 = 𝟐𝑺‬

‫𝟓 ‪̅ = 𝟑𝟕.‬‬
‫𝒙‬ ‫𝟒‬
‫{ حرارت‬ ‫= 𝑽𝑪‬ ‫𝟕𝟔 ‪× 𝟏𝟎𝟎 = 𝟏𝟎.‬‬
‫𝟓 ‪𝟑𝟕.‬‬
‫𝟒 = 𝑺 → 𝟔𝟏 = 𝟐𝑺‬

‫تمرين‪ :1‬جدول زير مبتاليان به بيماري را عرض ‪ 245‬روز را نشان ميدهد‬

‫تعداد بيماران‪ x‬تعداد روزها‪f‬‬ ‫الف) صدک ‪ 40‬را محاسبه و تفسير کنيد‪.‬‬
‫‪30‬‬ ‫‪5‬‬
‫ب) واريانس‪ ،‬انحراف معيار و برد را محاسبه کنيد‪.‬‬
‫‪55‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪10‬‬ ‫‪9‬‬ ‫ج) صدک هشتادم با کدام دهک برابر است‪.‬هشتم‬

‫‪15‬‬ ‫‪11‬‬ ‫د) صدک ‪ 25‬با کدام چارک برابر است‪.‬چارک اول‬
‫‪25‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪35‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪55‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪20‬‬ ‫‪6‬‬

‫تمرين‪ :2‬اگر دهک دوم برابر ‪ 35‬باشد به چه معناست؟‬


‫الف) ‪ 35‬درصد داده ها حداکثر ‪ 20‬هستند‪.‬‬
‫ب) ‪ 35‬درصد داده ها حداکثر ‪ 2‬هستند‬
‫ج)‪ 20‬درصد داده ها حداقل ‪ 35‬هستند‪.‬‬
‫د)‪ 20‬درصد داده ها حداکثر ‪ 35‬هستند‪.‬‬

‫تمرين ‪ :3‬اگر صدک ‪-65‬ام برابر ‪ 14‬باشد آنگاه‬


‫الف) ‪ 14‬درصد داده ها برابر ‪ 65‬هستند‪.‬‬

‫‪34‬‬
‫ب) ‪ 14‬درصد داد ها حداکثر ‪ 14‬هستند‪.‬‬
‫ج) ‪ 35‬درصد داده ها حداقل ‪ 14‬هستند‪.‬‬
‫د) ‪ 65‬درصد داده ها حداقل ‪ 14‬هستند‪.‬‬

‫تمرين‪ :4‬جدول زير قند خون ‪ 104‬نفر را نشان ميدهد‪:‬‬

‫فراواني طبقات‬ ‫الف) ‪ 75‬درصد داده ها حداکثر چه مقداري است‬


‫‪98.25-100.81‬‬ ‫‪18‬‬ ‫و) دهک سوم را محاسبه و تفسير کنيد‪.‬‬
‫‪100.81-103.37‬‬ ‫‪28‬‬
‫‪103.37-105.93‬‬ ‫‪22‬‬
‫‪105.93-108.49‬‬ ‫‪28‬‬
‫‪108.49-111.05‬‬ ‫‪8‬‬

‫‪35‬‬

You might also like