Professional Documents
Culture Documents
فصل سوم
فصل سوم
يک روش بصري براي اين که بتوان اطالعات نهفته در داده ها را تا حدودي بدون توضيح و تفسير مشاهده کرد رسم نمودار است .يکي از علل
استفاده از روش هاي مصورسازي اطالعات براي آناليز داده ها دستيابي و درک سريع اطالعات و الگوهاي موجود است.
در نمودار ميلهاي :دو محور عمود بر هم رسم مي کنيم .روي محور افقي مشاهدات از کوچک به بزرگ و روي محور عمودي فراواني يا فراواني
نسبي يا درصد(فراواني نسبي ضرب در )100
در نمودار دايرهاي :دايره اي رسم کرده و از مرکز به تعداد طبقات قسمت بندي ميکنيم ،هر قسمت را يک قطاع گويند .زاويه هر قطاع از رابطهي
𝛼𝑖 = 𝑟𝑖 × 360بهدست ميآيد .داخل هر قطاع مشاهده مربوط به طبقه و درصد را قرار ميدهيم.
مثال :جدول زير نشان دهنده مدرک تحصيلي 15کارمند يک شرکت است .نمودار دايره اي را براي اين جدول رسم کنيد.
نوع مدرک ديپلم فوق ديپلم ليسانس فوق ليسانس دکتري
تعداد 2 4 6 2 1
15
مثال:دادهاي زير مربوط به تعداد دانشجويان فارغ التحصيل شده از 20رشته است .نمودار ميلهاي را رسم کنيد.
26 5 5 5 2 2 6 6 3 5 5 6 2 5 5 6 6 3 5
انواع نمودارها براي دادههاي پيوسته :هيستوگرام ( -)Histogramنمودار چندبر فراواني -نمودار فراواني تجمعي -منحني فراواني
()Curve
16
نمودار هيستوگرام :مانند نمودار ميلهاي است با اين تفاوت که بر روي محور افقي کران پايين و باالي طبقات قرار ميگيرد و به جاي رسم يک
خط مستقيم يک مستطيل رسم ميشود و مستطيلها به هم چسبيده هستند .مي توان طول هر طبقه را يک درنظر گرفت و محور عمودي را فراواني
نسبي قرار داد تا جمع مساحت مستطيلها برابر يک شود.
نمودار چندبر فراواني :براي رسم اين نمودار ابتدا مرکز هر طبقه را مي يابيم .مرکز طبقه که به آن نماينده طبقه ميگويند به صورت زير به دست
ميآيد:
کران باال +کران پايين
= 𝑖𝑥
2
سپس ،يک طبقه فرضي اول همه طبقات و يک طبقه فرضي آخر همه طبقات يافته و نماينده آن طبقات را مييابيم ،سپس دو محور عمود بر هم
رسم کرده و مرکز طبقات را روي محور افقي و فراواني نسبي را محور عمودي قرار مي دهيم .مرکز طبقات را با فراواني نسبي آن تالقي داده و
يک نقطه رسم ميکنيم و در آخر نقاط رسم شده را به يکديگر وصل مينماييم .چندضلعي به دست آمده را چندبر فراواني ميگويند.
نمودار فراواني تجمعي :اگر نقاطي را که روي محور افقي کران باال و روي محور عمودي فراواني تجمعي (درصد فراواني نسبي تجمعي) ،به هم
بپيونديم يک خط شکسته بهدست ميآيد ،که همواره صعودي است.
منحني فراواني :وقتي تعداد کل دادهها زياد باشد به تبع آن تعداد طبقات زياد مي شود .در نتيجه در هنگام رسم طبقات الزم است که طول طبقات
را کوچک درنظر بگيريم .لذا با رسم چندبرفراواني تعداد اضالع زياد شده و به يک منحني نزديک ميشود .به اين منحني ،منحني فراواني گويند.
(در صورتي که محور عمودي را فراواني نسبي قرار دهيم مساحت زير اين منحني برابر يک است).
17
مثال :جدول زير مربوط به ميزان اضطراب 30نفر است .نمودار هيستوگرام ،چندبر فراواني و نمودار فراواني تجمعي را رسم کنيد.
تمرين :1دادههاي زير نمرات يک کالس 16نفره را نشان مي دهد .داده ها را طبقه بندي کنيد و نمودار هيستوگرام و چندبرفراواني براي آن رسم کنيد.
10 14 17 10 13 14 15 17 16 19 8 12 17 15 13 18
18
فصل سوم :شاخصها يا معيارهاي آماري:
بعد از تنظيم جدول فراواني و رسم نمودارهاي آماري ،الزم است که اطالعات موجود در دادهها را در يک يا چند عدد خالصه کنيم .اين مقادير
را معيارهاي آماري گويند و به دو طبقهي معيار مرکزي و پراکندگي تقسيم ميشوند.
معيار مرکزي:
ميزان گرايش به مرکز دادهها را اندازه ميگيرند ( مقاديري هستند که مرکزيت دادهها را مشخص ميکنند به طوريکه دادهها حول آنها قرار
گرفتهاند ).و شامل ميانگين ،ميانه ،نما(مد) هستند.
معيار پراکندگي:
مقاديري هستند که مشخص ميکنند دادهها چقدر از هم دور و چقدر به هم نزديک هستند .مانند برد ،واريانس ،انحراف معيار ،ضريب تغييرات و
چندک
ميانگين حسابي( :)Arthmetic meanفرض کنيد دادههاي 𝑘𝑥 𝑥1 , 𝑥2 , … ,به ترتيب داراي فراوانيهاي 𝑘𝑓 𝑓1 , 𝑓2 , … ,باشند و تعداد کل
دادهها برابر 𝒏 باشد ،ميانگين دادهها از رابطهي زير به دست ميآيد:
𝑖𝑓 𝑖𝑥 ∑𝑛𝑖=1
= ̅𝑥
𝑛
توجه کنيد اگر دادهها گسسته باشند 𝒊𝒙 خود دادهها و اگر پيوسته باشند 𝒊𝒙 مرکز دسته (نماينده رده) است.
مثال :دادههاي زير تعداد دندان هاي پوسيده 25دانشآموز را نشان ميدهد ،ميانگين دادهها را بهدست آوريد:
3 4 5 4 8 4 3 2 2 6 4 8 6 7 2 2 6 4 5 3 7 2 4 3 2
مقدار به دستآمده را تفسير کنيد.
جواب :راه حل ساده جمع همه اعداد تقسيم بر تعداد است ولي براي راحتي ميتوان به صورت زير عمل کرد:
ابتدا هر عدد در تعداد ضرب ميشود ،سپس مقادير با هم جمع ميشود و در نهايت بر تعداد کل دادهها تقسيم ميشود
مثال :جدول زير مربوط به سن افراد شاغل را نشان ميدهد ،ميانگين را محاسبه و تفسير کنيد.
جواب :ابتدا الزم است مرکز هر طبقه را به دست آوريم:
طبقات فراواني 𝒊𝒙 𝒊𝒇 𝒊𝒙
17.25-20.35 3 18/8 56/4
20.35-23.45 7 21/9 153/3
23.45-26.55 10 25 250
19
26.55-29-65 2 28/1 56/2
جمع 22 515/9 𝟗 𝟓𝟏𝟓.
=̅
𝒙 𝟓𝟒 = 𝟐𝟑.
𝟐𝟐
تفسير :به طور متوسط سن افراد شاغل تقريبا 23سال است.
مثال :تعداد قرصهاي سرماخوردگي که در 27خانواده در عرض يک ماه زمستان مصرف ميشود عبارتند از:
3 2 5 4 4 4 0 4 0 2 0 1 3 4 4 2 3 3 0 2 2 1 4 3 2 1 0
ميانگين دادهها را بهدست آوريد و مقدار آن را تفسير کنيد.
مثال :جدول زير ،ميزان اندوختهي شناختي 50نفر را نشان ميدهد .ميانگين را محاسبه کرده و تفسير کنيد.
11.25-15.25 9 13.25 119.25 انتظار ميرود ميزان اندوختهي شناختي هر فردهر به طور متوسط 15.09
باشد.
15.25-19.25 7 17.25 120.75
19.25-23.25 4 21.25 85
23.25-27.25 11 25.25 277.75
جمع 50 754.5
20
نما(مد):
دادهاي که فراواني آن از ساير دادهها بيشتر باشد را نما يا مد گوييم و با نماد Mنمايش ميدهيم.
مثال :دادههاي زير تعداد مراجعه کنندگان به يک آزمايشگاه در ده روز را نشان ميدهد ،براي هر کدام مد را بهدست آوريد:
21
محاسبه مد براي دادههاي پيوسته:
در اين حالت دادهها را در يک جدول فراواني مرتب ميکنيم .ردهاي که فراواني آن از ساير ردهها بيشتر است را به عنوان رده مد در نظر ميگيريم.
سپس از فرمول زير نما را محاسبه ميکنيم:
𝒘 𝟏𝑫
𝑴 = 𝑳𝑴 +
𝟐𝑫 𝑫𝟏 +
𝑀𝐿 :کران پايين طبقهي مد
: 𝐷1اختالف فراواني طبقهي مد با طبقهي قبلي
: 𝐷2اختالف فراواني طبقهي مد با طبقهي بعدي
𝑤 :طول طبقه
مثال:جدول زير سن افراد شاغل در يک موسسه آموزشي را نشان ميدهد ،براي اين جدول مد را محاسبه کنيد و و مقدار آن را تفسير کنيد:
طبقات فراواني
20.5-25.5 2 𝒘 𝟏𝑫 𝟓 × )𝟔 (𝟏𝟎 −
𝑴 = 𝑳𝑴 + = 𝟑𝟎. 𝟓 +
𝟐𝑫 𝑫𝟏 + )𝟖 (𝟏𝟎 − 𝟔) + (𝟏𝟎 −
25.5-30.5 6
𝟎𝟐
30.5-35.5 10 = 𝟑𝟎. 𝟓 + 𝟖 = 𝟑𝟑.
𝟔
35.5-40.5 8
تفسير :اکثر افراد اين موسسه سني تقريبا 34سال دارند.
40.5-45.5 4
نکته :براي دادههاي پيوسته نيز اگر دو رده متوالي داراي فراواني هاي يکسان و بيش از ساير فراواني باشد ،براي هر کدام جداگانه مد را محاسبه
نموده و ميانگين ميگيريم (در اين حالت مد برابر است با کران مشترک دو طبقه) .در صورتي که ردهها مجاور هم نباشند هر دو را به عنوان مد
در نظر ميگيريم.
مثال :جدول زير مدت زمان مصرف برق نشان ميدهد ،براي اين جدول مد را محاسبه کنيد و و مقدار آن را تفسير کنيد:
طبقات فراواني
5.35-8.55 14 )𝟓𝟑 (𝟏𝟒 − 𝟎) × (𝟖. 𝟓𝟓 − 𝟓.
𝑴𝟏 = 𝟓. 𝟑𝟓 + 𝟕𝟎 = 𝟕.
8.55-11.75 6 )𝟔 (𝟏𝟒 − 𝟎) + (𝟏𝟒 −
11.75-14.95 10
14.95-18.15 14 𝟐 (𝟏𝟒 − 𝟏𝟎) × 𝟑.
𝑴𝟐 = 𝟏𝟒. 𝟗𝟓 + 𝟓𝟕 = 𝟏𝟓.
18.15-21.15 2 )𝟐 (𝟏𝟒 − 𝟏𝟎) + (𝟏𝟒 −
22
تفسير :بيشترين مقدار مصرف برق در مدت اين 46روز 7/07و 15/75بوده است.
مثال :جدول زير مدت زمان مصرف برق نشان ميدهد ،براي اين جدول مد را محاسبه کنيد و و مقدار آن را تفسير کنيد:
طبقات فراواني
5.35-8.55 10 𝟐 (𝟏𝟒 − 𝟔) × 𝟑.
𝑴𝟏 = 𝟏𝟏. 𝟕𝟓 + 𝟓𝟗 = 𝟏𝟒.
8.55-11.75 6 )𝟒𝟏 (𝟏𝟒 − 𝟔) + (𝟏𝟒 −
11.75-14.95 14 𝟐 (𝟏𝟒 − 𝟏𝟒) × 𝟑.
𝑴𝟐 = 𝟏𝟒. 𝟗𝟓 + 𝟓𝟗 = 𝟏𝟒.
)𝟐 (𝟏𝟒 − 𝟏𝟒) + (𝟏𝟒 −
14.95-18.15 14
18.15-21.15 𝟓𝟗 𝑴𝟏 + 𝑴𝟐 𝟏𝟒. 𝟗𝟓 + 𝟏𝟒.
2 =𝑴 = 𝟓𝟗 = 𝟏𝟒.
𝟐 𝟐
تفسير :بيشترين ميزان مصرف برق در مدت اين 46روز برابر 14/95بوده است.
ميانه:
عدد mرا ميانه گويند هرگاه حداقل نيمي از دادهها کوچکتر يا مساوي آن و حداقل نيمي بزرگتر يا مساوي آن باشند.
اگر تعداد دادهها فرد باشد آنگاه دادهي وسط ميانه است يعني𝑚 = 𝒙(𝒏+𝟏) :
𝟐
𝒏 𝒙𝒙 𝒏 +
) ( )𝟏( +
=𝑚 𝟐 𝟐
اگر دادهها زوج باشند ميانگين دو دادهي وسط ،ميانه است ،يعني:
𝟐
مثال :دادههاي زير ،تعداد دفعاتي که دانشجويان در مدت تحصيل خود از کتابخانه دانشگاه کتاب امانت گرفته اند را نشان ميدهد ،مد و ميانه را
براي اين دادهها مشخص کنيد و مقدار آنها را تفسير کنيد:
1 2 2 5 2 7 2 6 2 5 2 2 1 3 12 9 8 5 4 3 4 11 7 2
جواب:
1 1 2 2 2 2 2 2 2 2 3 3 4 4 5 5 5 6 7 7 8 9 11 12
مثال :دادههاي زير ،تعداد مراجعين به بانک در ساعت 8تا 9صبح را در عرض 21روز نشان ميدهد :مد و ميانه را بيابيد و مقدار آنها را تفسير
کنيد:
تعداد روزها 2 3 1 4 3 8
تعداد مراجعين 9 11 15 12 10 7
جواب:
24
محاسبه ميانه براي دادههاي پيوسته:
𝒏
بعد از طبقهبندي دادهها ،فراواني تجمعي طبقات را به دست ميآوريم .اولين ردهاي که فراواني تجمعي آن برابر يا بزرگتر از باشد را به عنوان
𝟐
رده ميانه در نظر ميگيريم .سپس از فرمول زير ميانه را محاسبه ميکنيم:
𝒏
𝒘 ) 𝟏( − 𝒈𝒎−
𝟐 𝒎 = 𝑳𝒎 +
𝒎𝒇
:𝑔𝑚−1فراواني تجمعي طبقه قبل از ميانه 𝑚𝐿 :کران پايين طبقهي ميانه
𝑤 :طول طبقه 𝑚𝑓 :فراواني طبقه ميانه
مثال:جدول زير مربوط به قد جوانان 20ساله است .ميانه را بهدست آوريد و مقدار آن را تفسير کنيد:
فراواني تجمعي فراواني طبقات
𝒏
154.5-159.5 9 9 𝒘 ) 𝟏( − 𝒈𝒎−
𝟐 𝒎 = 𝑳𝒎 +
159.5-164.5 18 27 𝒎𝒇
164.5-169.5 16 43 𝟓 × )𝟕𝟐 (𝟒𝟎 −
= 𝟏𝟔𝟒. 𝟓 + 𝟔𝟓 = 𝟏𝟔𝟖.
169.5-174.5 25 68 𝟔𝟏
174.5-179.5 12 80 نيمي از جوانان (40نفر) قدي حداکثر 168/56و نيمي قدي حداقل 168/56
دارند.
مثال :جدول زير ،جدول فراواني تعداد فرزندان 200خانواده است .مد و ميانه دادهها را محاسبه کنيد.
تعداد فرزندان x 0 1 2 3 4 5 6 )𝟏𝒙(𝒏) + 𝒙(𝒏+ )𝟏𝟎𝟏(𝒙 𝒙(𝟏𝟎𝟎) +
𝟐 𝟐
=𝒎 =
تعداد خانوادههاf 20 30 50 40 30 20 10 𝟐 𝟐
𝟑𝟐+
= 𝟓 = 𝟐.
g 20 50 100 140 170 190 200 𝟐
مثال :جدول زير ،وزن 26دانشجو را نشان ميدهد ،مد و ميانه را محاسبه کنيد.
25
تمرين :1داده هاي زير تعداد اعضاي خانواده 30دانشجو را نشان ميدهد.
3 9 5 6 5 6 5 9 6 96 4 5 6 7 3 7 3 5 6 3 9 6 4 3 4 7 6 4 6
مد و ميانه را به دست آوريد.
تمرين :8براي رسم کدام نمودار ،نيازمند محاسبه مرکز طبقات هستيم؟
هيستوگرام دايرهاي چندبر فراواني ميلهاي
26
چندک:
اگر pعددي بين صفر و يک باشد ،عدد 𝑝𝑄 را چندک مرتبهي -pام گويند اگر 100pدرصد دادهها قبل از آن (کوچکتر از آن) قرار گرفته
باشند .مثال 𝑄0.15چندک مرتبهي 0/15گويند هرگاه تقريبا 15درصد دادهها کوچکتر از آن باشند .چندکها کليتر از ميانه هستند در حقيقت
𝑄0.5همان ميانه ميباشد.
چارکها
چندکهاي معروف :دهکها
}صدکها
.1چارک :براي چارک ،دادهها را به چهار قسمت مساوي تقسيم ميکنيم .در چارک اول p=0.25است يعني 25درصد دادهها کوچکتر از
آن هستند .چارک اول را با نماد 𝑄1نمايش ميدهند .در چارک دوم p=0. 5است يعني 50درصد دادهها کوچکتر از آن هستند .چارک دوم
را با نماد 𝑄2نمايش ميدهند .در چارک سوم p=0.75است يعني 75درصد دادهها کوچکتر از آن هستند .چارک سوم را با نماد 𝑄3نمايش
ميدهند.
.2دهک :براي دهک ،دادهها را به ده قسمت مساوي تقسيم ميکنيم .دهک اول يعني ده درصد دادهها کوچکتر از آن هستند و p=0.1است و
با نماد 𝐷1نمايش مي دهند .براي دهک دوم ،سوم ،...،نهم به ترتيب مقدار pبرابر است با 0/9،...،0/3 ،0/2و با نماد 𝐷9 ،...،𝐷3 ،𝐷2نمايش
ميدهند.
.3صدک :براي صدک ،دادهها را به صد قسمت مساوي تقسيم ميکنيم .صدک اول يعني يک درصد دادهها کوچکتر از آن هستند و p=0.01
است و با نماد 𝑃1نمايش ميدهند .براي صدک دوم ،سوم تا نود و نهم به ترتيب مقدار pبرابر است با 0/03 ،0/02تا 0/99و با نماد ،...،𝑃3 ،𝑃2
𝑃99نمايش ميدهند .مثال صدک -78ام را با نماد 𝑃78نمايش ميدهند يعني 78درصد دادهها کوچکتر از آن هستند.
فرض کنيد nدادهي گسسته داشته باشيم .براي محاسبهي چندک مراحل زير را طي ميکنيم:
.1ابتدا دادهها را از کوچک به بزرگ مرتب ميکنيم .فرض کنيد )𝑛(𝑥 ≤ ⋯ ≤ ) 𝑥(1) ≤ 𝑥(2شکل مرتب شدهي دادهها باشد.
.2مقدار (n+1)pرا محاسبه ميکنيم.
.3اگر مقدار به دست آمده در مرحلهي دوم صحيح باشد آن را با rنمايش ميدهيم و مقدار چندک برابر خواهد بود با:
)𝒓(𝒙 = 𝒑𝑸
در صورتي که مقدار به دست آمده در مرحلهي دوم اعشاري باشد مقدار صحيح آنرا با rو مقدار اعشار آنرا با tنمايش ميدهيم ،سپس از فرمول
زير مقدار چندک را محاسبه ميکنيم:
27
قسمت صحيح ← 𝒓
𝐩 × )𝟏 } (𝐧 +
قسمت اعشار ← 𝒕
مثال :جدول زير تعداد پاسخهاي صحيح 80دانشجو در يک آزمون 20سوالي است.
جواب :دادهها گسسته هستند .براي محاسبه چندک ابتدا دادهها را از کوچک به بزرگ مرتب ميکنيم سپس فراواني
تجمعي مشاهدات را بايد محاسبه کنيم:
پس صدک هفتادو سوم برابر 13/26است يعني 73درصد دادهها حداکثر 13/26است.
چارک اول:
𝟎𝟐 = 𝒓
𝟓𝟐 𝒑 = 𝟎. 𝟐𝟓 → (𝐧 + 𝟏)𝐩 = 𝟖𝟏 × 𝟎. 𝟐𝟓 = 𝟐𝟎. { →
𝟓𝟐 𝒕 = 𝟎.
پس چارک اول برابر 11است يعني 25درصد دادهها حداکثر 11است.
28
دهک چهارم:
𝟐𝟑 = 𝒓
𝟒 𝒑 = 𝟎. 𝟒 → (𝐧 + 𝟏)𝐩 = 𝟖𝟏 × 𝟎. 𝟒 = 𝟑𝟐. { →
𝟒 𝒕 = 𝟎.
پس دهک چهارم برابر 12است يعني 40درصد دادهها حداکثر 12است.
جواب :دادهها گسسته هستند .براي محاسبهي ميانگين ،ميانه ،مد ،چارک اول ،صدک يازدهم و دهک ششم جدول فراواني
دادهها را تنظيم ميکنيم:
𝒊𝒙 𝒊𝒇 𝒊𝒇 𝒊𝒙 𝒊𝒈
0 7 0 7
1 5 5 12
2 4 8 16
3 8 24 24
4 3 12 27
5 1 5 28
جمع 28 54
ميانگين:
𝟒𝟓
= 𝒙̅ 𝟑𝟗 = 𝟏.
𝟖𝟐
بهطور متوسط هر خانواده 2فرزند دارد.
چارک سوم:
→ 𝟓𝟕 (𝒏 + 𝟏) × 𝒑 = 𝟐𝟗 × 𝟎. 𝟕𝟓 = 𝟐𝟏. 𝟕𝟓 → 𝒓 = 𝟐𝟏 , 𝒕 = 𝟎.
29
75درصد خانوادهها ( 7خانواده ) حداکثر 3فرزند دارند.
صدک يازدهم:
→ 𝟗𝟏 (𝒏 + 𝟏) × 𝒑 = 𝟐𝟗 × 𝟎. 𝟏𝟏 = 𝟑. 𝟏𝟗 → 𝒓 = 𝟑 , 𝒕 = 𝟎.
دهک ششم:
→ 𝟒 (𝒏 + 𝟏) × 𝒑 = 𝟐𝟗 × 𝟎. 𝟔 = 𝟏𝟕. 𝟒 → 𝒓 = 𝟏𝟕 , 𝒕 = 𝟎.
محاسبهي چندک براي دادههاي پيوسته :ابتدا دادهها را طبقهبندي کرده و فراواني هر طبقه را بهدست ميآوريم .سپس فراواني تجمعي
هر طبقه را بهدست آورده و اولين ردهاي که فراواني تجمعي آن بزرگتر يا برابر npاست را به عنوان ردهي چندک در نظر ميگيريم .سپس مقدار
چندک را از فرمول زير محاسبه ميکنيم:
مثال :جدول زير مربوط به نمرات 40دانشجو ميباشد .چارک سوم ،دهک نهم و صدک -57ام را بيابيد.
30
𝟐)𝟓𝟐 (𝟑𝟎 −
𝑸𝒑 = 𝟏𝟒. 𝟓 + 𝟕𝟏 = 𝟏𝟔.
𝟔
75درصد نمرات حداکثر 17/16است.
دهک نهم:
𝟐)𝟏𝟑 (𝟑𝟔 −
𝟗 𝒑 = 𝟎. → 𝟔𝟑 = 𝟗 𝒏𝒑 = 𝟒𝟎 × 𝟎. 𝑸𝒑 = 𝟏𝟔. 𝟓 + 𝟏𝟔 = 𝟏𝟕.
𝟗
90درصد نمرات حدکثر 17/61است.
صدک -57ام:
معيارهاي پراکندگي :با وجود اين که در بسياري از موارد ،ميانگين توصيف نسبتا کاملي از مجموعه دادهها ارائه ميدهد ،اما گاهي وجود
اطالعات بيشتر در مورد دادهها ضروري است .يک مفهوم مهم در ارتباط با دادههاي آماري ،ميزان تغييرات آنهاست،بدين معني که اندازهگيريها
تا چه اندازه از فردي به فرد ديگر يا شيي به شيي ديگر تغيير ميکنند .در اين بخش ،به بررسي و محاسبه ميزان تغيرات به عنوان معيارهاي پراکندگي
خواهيم پرداخت( مقاديري هستند که مشخص ميکنند داده ها چقدر از هم دور و چقدر به هم نزديک هستند .).مهمترين معيارهاي پراکندگي
عبارتند از برد ،ميانگين انحراف ها از ميانگين يا از ميانه ،ميان دامنه چارکها ،دامنه صدکي ،واريانس ،انحراف معيار ضريب تغيرات است.
.2واريانس :اين معيار ميزان پراکندگي دادهها را اطراف ميانگين اندازهگيري ميکند و با 𝑆 2نمايش داده ميشود .هر چقدر فاصلهي دادهها از
ميانگين بيشتر باشد مقدار 𝑆 2بيشتر و منحني فراواني پهنتر خواهد بود و هر چقدر فاصلهي دادهها از ميانگين کمتر باشد مقدار 𝑆 2کمتر و منحني
فراواني کشيدهتر خواهد بود.
..2در جدول فراواني ستون ̅𝑥 𝑥𝑖 −را تشکيل داده در اين ستون هر مشاهده را از ميانگين کم ميکنيم.
..3ستون (𝑥𝑖 − 𝑥̅ )2را تشکيل ميدهيم در اين ستون مقادير به دست آمده در مرحله دوم را به توان دو ميرسانيم.
..4ستون 𝑖𝑓 (𝑥𝑖 − 𝑥̅ )2را تشکيل ميدهيم .در اين ستون مقادير بهدست آمده در مرحله سوم را در 𝑖𝑓 ضرب ميکنيم.
31
..5مقادير بهدست آمده در مرحله چهارم را با هم جمع کرده و در نهايت عدد بهدست آمده را بر تعداد کل دادهها تقسيم ميکنيم.
.4ضريب تغيير :واريانس و انحراف استاندارد معيارهاي مناسبي براي تعيين ميزان پراکندگي دادهها هستند اما به واحد اندازهگيري بستگي دارند.
لذا براي مقايسه دو سري داده بايستي از شاخصي استفاده کنيم که به واحد اندازه گيري بستگي نداشته باشد .اين شاخص ضريب تغيير نام دارد و
برابر است با
𝑺
= 𝑽𝑪 𝟎𝟎𝟏 ×
̅
𝒙
نکته :هر چه قدر CVبزرگتر باشد نشان ميدهد که تغييرات دادهها در اطراف ميانگين بيشتر است.
مثال :دادههاي زير تعداد تصادفات در يک چهارراه را در مدت 30روز نشان ميدهد.
32
𝟎𝟗 𝟕𝟒𝟏
=̅
𝒙 𝟓 = 𝟐. = 𝟐𝑺 𝟏𝟎 = 𝟒. 𝟎𝟖 → 𝐒 = √𝟒. 𝟎𝟖 = 𝟐.
𝟔𝟑 𝟔𝟑
مثال :جدول زير جدول فراواني سن افراد شاغل در يک موسسه آموزشي را نشان ميدهد ،براي اين جدول برد ،واريانس و انحراف معيار و ضر
يب تغيير را بهدست آوريد:
جواب:
𝟓𝟕𝟕𝟏
𝟓𝟏 = 𝟑𝟐 𝑫 = 𝟑𝟖 − =̅
𝒙 𝟔 = 𝟐𝟗.
𝟎𝟔
𝟔 𝟏𝟒𝟕𝟒.
= 𝟐𝑺 𝟔 = 𝟐𝟒. → 𝟗 𝐒 = √𝟐𝟒. 𝟔 = 𝟒.
𝟎𝟔
𝑺 𝟗 𝟒.
= 𝑽𝑪 = 𝟎𝟎𝟏 × 𝟓𝟓 ∗ 𝟏𝟎𝟎 = 𝟏𝟔.
̅
𝒙 𝟔 𝟐𝟗.
مثال :درکارگاه Aميانگين مزد روزانه کارگران 20000و انحراف معيار 1500و در کارگاه Bمزد روزانه کارگران 40000و انحراف معيار
2000ميباشد .مزد روزانه کارگران در کدام کارگاه از وضعيت بهتري برخوردار است.
جواب:
𝟎𝟎𝟎𝟎𝟐 = ̅
𝒙 𝑺 𝟎𝟎𝟓𝟏
{𝑨 = 𝑽𝑪 = 𝟎𝟎𝟏 × 𝟓 × 𝟏𝟎𝟎 = 𝟕.
̅
𝒙 𝟎𝟎𝟎𝟎𝟐
𝟎𝟎𝟓𝟏 = 𝑺
𝟎𝟎𝟎𝟎𝟒 = ̅
𝒙 𝑺 𝟎𝟎𝟎𝟐
{𝑩 = 𝑽𝑪 = 𝟎𝟎𝟏 × 𝟓 = 𝟎𝟎𝟏 ×
̅
𝒙 𝟎𝟎𝟎𝟎𝟒
𝟎𝟎𝟎𝟐 = 𝑺
33
مثال :متوسط ضربان قلب 50دانشجو 86/3با واريانس 25است .همين دانشجويان به طور متوسط داراي درجه حرارت بدن 37/5و واريانس 16
هستند .اين دانشجويان از لحاظ ضربان قلب به يکديگر نزديکترند يا از لحاظ درجه حرارت بدن.
جواب:
𝟑 ̅ = 𝟖𝟔.
𝒙 𝑺 𝟓
{ ضربان = 𝑽𝑪 = 𝟎𝟎𝟏 × 𝟗𝟕 × 𝟏𝟎𝟎 = 𝟓.
̅
𝒙 𝟑 𝟖𝟔.
𝟓 = 𝑺 → 𝟓𝟐 = 𝟐𝑺
𝟓 ̅ = 𝟑𝟕.
𝒙 𝟒
{ حرارت = 𝑽𝑪 𝟕𝟔 × 𝟏𝟎𝟎 = 𝟏𝟎.
𝟓 𝟑𝟕.
𝟒 = 𝑺 → 𝟔𝟏 = 𝟐𝑺
تعداد بيماران xتعداد روزهاf الف) صدک 40را محاسبه و تفسير کنيد.
30 5
ب) واريانس ،انحراف معيار و برد را محاسبه کنيد.
55 7
10 9 ج) صدک هشتادم با کدام دهک برابر است.هشتم
15 11 د) صدک 25با کدام چارک برابر است.چارک اول
25 3
35 4
55 2
20 6
34
ب) 14درصد داد ها حداکثر 14هستند.
ج) 35درصد داده ها حداقل 14هستند.
د) 65درصد داده ها حداقل 14هستند.
35