You are on page 1of 45

‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫روش پیشنهادی طراحی دال های وافل در ‪ETABS2016‬‬

‫هدف از این نوشتار آموزش طراحی دال وافل در نرم افزار ‪ SAFE‬و یا ‪ ETABS‬نمی باشد بلکه فرض بر این است‬
‫که خواننده مبانی محاسباتی دال های وافل (تغییر شکل و محاسبه آرماتورها و ‪ )...‬را می داند‪.‬‬
‫و محاسبه آرماتور‬ ‫‪SAFE16‬‬ ‫همانطوری که می دانید بهتر است که کنترل تغییر شکل دال ها در نرم افزار‬
‫توسط نرم افزار ‪ ETABS2016‬انجام گیرد‪.‬‬
‫زیرا نرم افزار ‪ ETABS2016‬قابلیت انجام تحلیل ترک خوردگی و بدست آوردن تغییر شکل دراز مدت را نداشته‬
‫و همچنین نرم افزار ‪ SAFE‬دقت محاسبه آرماتورها را مانند ‪ ETABS2016‬ندارد‪ .‬چون همواره تنها یک سقف‬
‫را به همراه ستون زیر آن مدل و تحلیل می کند‪.‬‬
‫متاسفانه با توجه به اینکه در ‪ ETABS2016‬دال وافل و ریب را به سادگی می توان تعریف کرد ولی نرم افزار‬
‫در آنالیز دال با ضخامت معادل (‪ )notional size‬به تحلیل میپردازد و ضمناً در طراحی نیز از همین دال با‬
‫همین ضخامت استفاده می کند‪ .‬بدیهی است که این محاسبات صحیح نمی باشد‪ .‬پس چه باید کرد؟‬
‫برای حل این مشکل و استفاده از ‪ ETABS2016‬برای طراحی وافل ازهمان ترفندی که برای تحلیل و طراحی‬
‫دال های مجوف بکار می بریم استفاده می کنیم‪.‬‬
‫یعنی همانطور که در سقف های مجوف از دال با ضخامت کامل ولی با اصالح سختی و وزن و جرم آن استفاده‬
‫می کنیم در سقف های مشبک نیز می توانیم از همین روش استفاده نماییم ولی چگونه؟‬
‫علت استفاده از ‪ ETABS2016‬بجای ‪:SAFE2016‬‬
‫‪-1‬تمامی طبقات با پالنهای مشابه و مختلف را می توان در یک مرحله تحلیل و طراحی نمود و تمام آرماتورهای‬
‫محاسباتی را مشاهده نمود‪.‬‬
‫‪-2‬برخالف ‪ SAFE‬تغییر شکل همه اعضا در تمامی طبقات سازه اصلی در طراحی دال ها در نظرگرفته می‬
‫شود‪.‬‬
‫‪ -3‬سختی های تیر و ستون و دیوارکه در فایل اصلی برای طراحی المانهای باربر جانبی اصالح شده اند در‬
‫طراحی دال ها نیز استفاده می شوند و فقط به اصالح سختی دال می پردازیم‪.‬‬
‫‪-4‬مانند ‪ SAFE‬نوار طراحی تعریف می شود‪ .‬و مثل آن هم آرماتورهای محاسبه شده را در نقشه های اجرایی‬
‫می توانیم بکار ببریم‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫‪ -5‬با همین فایل تمامی تیرها و ستون ها و دیوار های برشی طراحی شده در فایلی که از سختی دال ها صرف‬
‫نظر شده بود‪ ،‬کنترل می گردند (تیرها برای پیچش وستون ها و دیوارها برای لنگر های نامتعادل و خارج از‬
‫صفحه و ‪.). . .‬‬
‫‪-6‬در طراحی دیافراگم (حلقه مفقوده در سازه های طراحی شده ما) به دقت می توان بارگذاری جانبی ناشی‬
‫از نیروی اینرسی وارد بر طبقه (‪ )Fp‬را انجام داده و در همان زمان به طراحی دیافراگم شامل دال ‪ ،‬جمع کننده‬
‫(‪ ،)Collector‬یال ها (‪ )Chord‬و اتصاالت آنها به اعضای قائم باربر جانبی پرداخت‪.‬‬
‫نرم افزار ‪ ETABS‬چگونه در طراحی با سقف وافل برخورد می کند؟‬
‫به راحتی می توانیم دال وافل را طبق شکل ‪ 1‬تعریف و به المان های سطحی اطالق‬ ‫‪ETABS‬‬ ‫در نرم افزار‬
‫نماییم‪.‬‬

‫افزار ‪ETABS‬‬ ‫شکل‪ -1‬تعریف دال وافل درنرم‬

‫نکته مهم در این شکل پارامتر ‪ notional size‬است که نرم افزار پس از تعریف وافل محاسبه کرده و اعالم می‬
‫نماید‪ .‬اگر چه این پارامتر برای تغییر شکلهای دراز مدت افت و خزش به کار می رود ولی استفاده دیگری نیز‬
‫‪SAFE‬‬ ‫دارد این ضخامت معادل دقیقاً از نظر وزنی و یا حجمی برابر دال وافل می باشد‪( .‬این مورد در نرم افزار‬
‫موجود نیست)‪.‬‬
‫نرم افزار ‪ ETABS‬در طراحی دال وافل متاسفانه مثل نرم افزار ‪ SAFE‬مقطع ‪ T‬شکل را برای طراحی در نظر‬
‫نمی گیرد بلکه دقیقاً مثل یک دال تخت با ضخامت معادل به طراحی می پردازد که در اکثر موارد جواب های‬
‫غلط یا ‪ Failed‬گزارش داده می شود‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫به عنوان مثال برای دال وافل به ارتفاع ‪ 35‬سانتی متر و عرض جان ‪ 15‬سانتی متر و فاصله ریب ها (تیرچه‬
‫ها) ‪ 70‬سانتی متر (شکل ‪)2‬‬

‫شکل‪ -2‬دال وافل‬

‫خروجی ‪ ETABS‬همانند شکل ‪ 3‬می باشد‪.‬‬

‫افزار ‪ETABS‬‬ ‫شکل‪ -3‬خروجی نرم‬

‫𝑚𝑐‪𝑏 = 70 𝑐𝑚 . ℎ = 35𝑐𝑚. 𝑑 = 30.4‬‬

‫‪𝑀 = 433856 𝑘𝑔. 𝑐𝑚 → 𝐴𝑠 = 4.04 𝑐𝑚2‬‬

‫اما ‪ AS‬محاسبه شده توسط نرم افزار‪ ETABS‬بیشتر از ‪ AS‬محاسباتی می باشد‪.‬‬

‫محاسبات نرم افزار ‪:ETABS‬‬


‫𝑚𝑐 ‪𝑀 = 433856 𝑘𝑔. 𝑐𝑚 → ℎ = 19.566 𝑐𝑚 . 𝑑 = 14.966 𝑐𝑚 . 𝑏 = 70‬‬

‫‪→ 𝐴𝑆 = 4.04𝑐𝑚2‬‬

‫بنابراین نرم افزار ‪ ETABS‬از ضخامت معادل ( 𝑚𝑐 ‪ )ℎ = 19.566‬برای طراحی آرماتور استفاده می کند‪.‬‬

‫نکته‪ :‬خطای دیگر نرم افزار ‪ ETABS‬در محاسبات آرماتور حداقل ‪:‬‬
‫𝑣𝐴 × 𝑛𝑖𝑚𝜌 = 𝑛𝑖𝑚‪𝐴𝑠−‬‬

‫‪3‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫𝑣𝐴 محاسباتی توسط نرم افزار ‪ ETABS‬برابر عرض جان وافل در ضخامت معادل می باشد‪.‬‬
‫‪𝐴𝑣 = 15 × 19.566 = 293.5 𝑐𝑚2‬‬
‫‪4218‬‬
‫× ‪𝐴𝑠−𝑚𝑖𝑛 = 0.0018‬‬ ‫‪× 293.5 = 0.56 𝑐𝑚2‬‬
‫‪4000‬‬

‫اما در ‪ SAFE‬با همان مقطع وافل‬


‫‪𝐴𝑣 = 15 × 35 = 525 𝑐𝑚2‬‬
‫‪4218‬‬
‫× ‪𝐴𝑠−𝑚𝑖𝑛 = 0.0018‬‬ ‫‪× 525 = 1 𝑐𝑚2‬‬
‫‪4000‬‬
‫𝑚𝑐 ‪𝑀 = 428596 𝑘𝑔. 𝑐𝑚 → ℎ = 35 𝑐𝑚 . 𝑑 = 30.4 𝑐𝑚 . 𝑏 = 70‬‬

‫‪→ 𝐴𝑆 = 3.99𝑐𝑚2‬‬

‫‪SAFE‬‬ ‫شکل‪ -4‬خروجی نرم افزار‬

‫همانطور که مشاهده می نمایید نرم افزار ‪ SAFE‬مقدار آرماتور محاسباتی را به درستی محاسبه می نماید‪.‬‬
‫(شکل ‪)4‬‬

‫چگونه در نرم افزار ‪ ETABS2016‬سقف وافل را درست طراحی کنیم؟‬


‫همانطور که مشاهده نمودید نرم افزار ‪ ETABS2016‬نمی تواند سقف وافل را به درستی طراحی کند به همین‬
‫دلیل باید با یک ترفندی بتوانیم مثل بقیه دال ها طراحی را در نرم افزار ‪ ETABS‬انجام داده تا از مزیت های‬
‫نرم افزار ‪ ETABS‬نسبت به ‪ SAFE‬استفاده نماییم‪.‬‬
‫استفاده می نماییم به این صورت که در یک چشمه دال به ابعاد مشخص‬ ‫‪SAFE‬‬ ‫برای این کار از نرم افزار‬
‫سقف وافل موجود در نرم افزار را مدل کرده و آنالیز و طراحی می کنیم تغییر شکل های مختلف ناشی از‬
‫بارگذاری های گوناگون را محاسبه می کنیم‪ .‬از آن طرف سقف را باضخامت برابر ضخامت کل وافل تعریف‬
‫نموده و با ضرایب اصالحی که به سختی های مختلف و وزن دال اعمال می کنیم ثابت می کنیم که تفاوت‬
‫ناشی از تغییر شکل ها و آرماتور های محاسباتی آن ها ناچیز بوده و بدین ترتیب می توانیم در نرم افزار‬
‫‪4‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫بجای سقف وافل از سقف دال اصالح شده استفاده نموده و آنگاه به طراحی آرماتورهای خمشی‬ ‫‪ETABS‬‬

‫بپردازیم‪.‬‬
‫هنگامی که از دال برای طراحی وافل استفاده می شود بایستی ضرایب اصالح سختی و وزن آن بدرستی در‬
‫نرم افزار وارد شود تا خروجی های نرم افزار در هر دو مورد یکسان گردد‪.‬‬
‫در ادامه ‪ 4‬شکل متفاوت برای سقف وافل معرفی می گردد و ضرایب اصالح آنها محاسبه می شود‪ .‬سپس‬
‫خروجی های نرم افزار شامل تغییر شکل ها و آرماتورهای محاسباتی برای دال توپر اصالح شده و وافل با هم‬
‫مقایسه شده و یکسان بودن نتایج مشاهده می گردد‪ .‬همه این محاسبات در ‪ SAFE‬انجام می گیرد‪.‬‬
‫ضرایب اصالح سختی‬
‫برای یکسان شدن نتایج دال توپر و وافل بایستی سختی های دال توپر به گونه ای اصالح شود تا همان نتایج‬
‫وافل بدست آید‪ .‬برای این منظور ابتدا مشخصات هندسی تیر ‪ T‬شکل با ابعاد وافل و یک دال توپر محاسبه‬
‫می گردد و از نسبت سختی ها‪ ،‬ضرایب اصالح بدست می آید‪.‬‬
‫بدین ترتیب با تعریف مقطع ‪ T‬شکل از ‪ Define>Section Propeties>Frame Sections‬مشخصات هندسی مقطع‬
‫‪ T‬شکل که براساس آن وافل تعریف می شود را بدست می آوریم‪( .‬شکل ‪)5‬‬

‫شکل‪ -5‬محاسبه مشخصات مقطع ‪ T‬شکل‬

‫‪5‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫سپس مشخصات هندسی دال توپر به ضخامت برابر ارتفاع وافل را مانند شکل بدست می آوریم‪( .‬شکل ‪)6‬‬

‫شکل‪ -6‬محاسبه مشخصات دال توپر‬

‫آن گاه مثل شکل ‪ 7‬سختی های دال توپر را که قرار است بجای وافل مدل نماییم به صورت ذیل اصالح می‬
‫نماییم‪.‬‬
‫ضرایب اصالح ‪ f11,f22,f12‬از تقسیم سطح مقطع ‪T‬شکل به مقطع توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫دیافراگم صلب باشد این ضرائب که سختی درون صفحه دال را شامل می شوند می توانند‬ ‫‪ETABS‬‬ ‫اگر در‬
‫همواره یک باشند‪ .‬چون هیچ گونه تاثیری در محاسبات ندارد‪.‬‬
‫مربوط به سختی خمشی دال هستند و از نسبت ممان اینرسی ها (‪ )I‬محاسبه می‬ ‫‪m11,m22‬‬ ‫ضرایب اصالح‬
‫شوند‪.‬‬
‫ضریب ‪ m12‬از نسبت ثابت پیچشی (‪ )J‬بدست می اید که در ضریب ‪ 0/6‬ضرب شده است‪.‬عدد‪0/6‬یک ضریب‬
‫اصالحی به دلیل هماهنگ شدن نتایج بدست آمده است‪ .‬این ضریب با روش سعی و خطا بدست امده و هیچ‬
‫مرجعی آن را اعالم نکرده است‪.‬‬
‫ضرایب ‪ V13,v23‬از نسبت مساحت جان مقطع ‪ T‬شکل به سطح مقطع دال توپر بدست می آیند‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫و همچنین ضرایب جرم و وزن از نسبت ضخامت‬


‫معادل دال مشبک به ضخامت دال توپر محاسبه می‬
‫شود‪ .‬ضخامت معادل در نرم افزار ‪ ETABS 2016‬در‬
‫قسمت تعریف سقف وافل بدست می آید‪ .‬ضخامت‬
‫دال معادل ضخامت دال توپری است که حجم آن‬
‫برابر با حجم وافل می باشد‪.‬‬
‫بدین ترتیب در مثال های آینده با دو مدل یکی با‬
‫وافل تعریف شده در نرم افزار ‪ SAFE‬و دیگری دال‬
‫توپر اصالح شده به مقایسه نتایج خروجی می‬
‫پردازیم اگر این مقادیر خروجی با هم برابر باشند‬
‫می توانیم این دال را بجای وافل در نرم افزار‬
‫شکل‪ -7‬ضرایب اصالح دال توپر معادل‬ ‫‪ ETABS‬مدل نموده و از آرماتورهای محاسباتی آن‬
‫استفاده نماییم‪.‬‬

‫حتماً می دانید مقدار این آرماتور وقتی صحیح است که محور خنثی مقطع ‪ T‬شکل در بال باالیی باشد که در‬
‫اکثر قریب به اتفاق موارد همین گونه است‪( .‬محاسبات برشی باید به صورت دستی انجام گیرد)‪.‬‬

‫ضخامت معادل دال وافل‬


‫برای محاسبه ضخامت دال معادل وافل با هندسه شکل ‪ 8‬را در نظر بگیرید‪.‬‬

‫شکل‪ -8‬دال وافل‬

‫اگر تیرچه ها در یک جهت بودند (‪ )Rib‬مثل سقف های تیرچه بلوک که برخی ان را وافل یک طرفه می نامند‪.‬‬
‫ضخامت معادل از رابطه زیر محاسبه می گردد‪:‬‬
‫𝑑𝑏‬ ‫𝑑𝑏‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 × 𝑎 = 𝑎𝑡 + 𝑏𝑑 → 𝑡𝑒𝑞 = 𝑡 +‬‬ ‫‪=ℎ−𝑑+‬‬
‫𝑎‬ ‫𝑎‬

‫‪7‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫در سقف وافل از برابر هم قرار دادن حجم وافل با یک دال توپر‪ ،‬ضخامت معادل از رابطه زیر محاسبه می گردد‪:‬‬
‫‪𝑎2 × 𝑡𝑒𝑞 = (𝑎 − 𝑏)2 × 𝑡 + {𝑎2 − (𝑎 − 𝑏)2 } × ℎ‬‬
‫)‪(𝑎 − 𝑏)2 × (𝑡 − ℎ‬‬ ‫𝑑 × ‪(𝑎 − 𝑏)2‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 = ℎ +‬‬ ‫=‬ ‫‪ℎ‬‬ ‫‪−‬‬
‫‪𝑎2‬‬ ‫‪𝑎2‬‬
‫مدلسازی در نرم افزار ‪SAFE‬‬

‫مشخصات و تنظیمات نرم افزار ‪ SAFE‬برای کنترل محاسبات در مثال های آتی ارائه می گردد تا در صورت‬
‫لزوم خواننده بتواند با استفاده از نرم افزار ‪ SAFE‬به نتایج این نوشتار دست پیدا نماید‪.‬‬
‫تعریف حاالت بار و ترکیب بارها درنرم افزار ‪SAFE‬‬

‫حالت بار اول‪ -‬تغییر شکل آنی برای کل بار‬


‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑡𝑜𝑡.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑠𝑝+‬‬

‫شکل‪∆𝑡𝑜𝑡.𝑖 -9‬‬

‫‪8‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫حالت بار دوم‪ -‬تغییر شکل آنی برای بارهای دائمی‬


‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑆𝑢𝑠.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑆𝑝+𝛼%‬‬
‫‪ :α‬درصد بار زنده دائمی (‪ 20‬درصد عدد مناسبی است)‬

‫شکل‪∆𝑆𝑢𝑠.𝑖 -10‬‬

‫حالت بار سوم‪ -‬تغییر شکل آنی قبل از اتصال اجزای غیر سازه ای‬
‫𝑝𝑆‪∆𝑝𝑟𝑒.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+0.2‬‬

‫شکل‪∆𝑝𝑟𝑒.𝑖 -11‬‬

‫‪9‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫حالت بار چهارم‪ -‬تغییر شکل دراز مدت بار دائمی‬


‫𝑢‪∆𝐶𝑟+𝑠ℎ.‬‬

‫شکل‪∆𝐶𝑟+𝑠ℎ.𝑢 -12‬‬

‫حالت بار پنجم‪ -‬تغییر شکل دراز مدت قبل از اتصال اجزای غیر سازه ای‪ :‬می توان فرض نمود که عملیات‬
‫اتصال اجزای غیر سازه ای برای سه ماه بعد از بارگذاری انجام می گیرد‪.‬‬

‫شکل‪∆𝑝𝑟𝑒.𝑡𝑜 -13‬‬

‫‪10‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫ترکیب بارها‪:‬‬
‫ترکیب بار اول (‪ :)NEW‬روش جدید ‪ACI 209‬‬

‫شکل‪∆𝐹𝑖𝑛𝑎𝑙−𝑁𝑒𝑤 -14‬‬

‫ترکیب بار دوم (‪ :)OLD‬در روش قدیم نیازی به تعریف الگوی بار روش جدید ‪ long term‬و ‪ cu‬و ‪ sh‬نمی‬
‫باشد‪.‬‬

‫شکل‪∆𝐹𝑖𝑛𝑎𝑙−𝑂𝑙𝑑 -15‬‬

‫تغییر شکل های ‪ Dead‬و ‪ SP‬و‪ Live‬تغییر شکل االستیک (ترک نخورده) می باشند‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مصالح بتن تعریف شده در نرم افزار‬

‫مصالح تعریف شده همانند شکل ‪ 16‬می باشد‪.‬‬

‫شکل‪ -16‬مصالح تعریف شده‬

‫پوشش بتن‬

‫پوشش بتن همانند شکل ‪ 17‬تعریف شده است‪.‬‬

‫شکل‪ -17‬پوشش تعریف شده در نرم افزار‬

‫‪12‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫ترکیب بارهای طراحی‬


‫‪1.4Dead+1.4SP‬‬
‫‪1.2Dead+1.2SP+1.6Live‬‬

‫روی سقف هرکدام ‪ 300‬کیلوگرم بر مترمربع و نوار های طراحی به عرض ‪70‬‬ ‫‪Live‬‬ ‫و‬ ‫‪SP‬‬ ‫بارهای سطحی‬
‫سانتی متر تعریف شده است‪.‬‬

‫تنظیمات مش بندی‬

‫شکل‪ -18‬تنظیمات مش بندی‬

‫تعریف آرماتور حداقل‬

‫برای حداقل آرماتوری که تعریف می شود برای دال های با ضخامتهای مختلف و تیرها یک عدد‬ ‫‪SAFE‬‬ ‫در‬
‫باید داده شود در این مثال ‪ 0/0018‬داده می شود‪( .‬شکل ‪)19‬‬

‫شکل‪ -19‬آرماتور حداقل‬

‫‪13‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مثال اول‪ :‬سقف وافل با هندسه شکل ‪ 20‬را در نظر بگیرید‬

‫شکل‪ -20‬ابعاد وافل مثال اول‬

‫ضخامت معادل بوسیله نرم افزار مانند شکل ‪ 21‬محاسبه می شود‪:‬‬

‫شکل‪ -21‬ضخامت معادل دال وافل‬

‫محاسبه ضخامت معادل طبق رابطه ذکر شده‪:‬‬


‫𝑑 × ‪(𝑎 − 𝑏)2‬‬ ‫‪(70 − 15)2 × 25‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 = ℎ −‬‬ ‫=‬ ‫‪35‬‬ ‫‪−‬‬ ‫𝑚𝑐 ‪= 19.566‬‬
‫‪𝑎2‬‬ ‫‪702‬‬
‫برای محاسبه ضرایب اصالح دو مقطع یکی دال توپر با ابعاد ‪ 70‬در‪ 35‬سانتیمترو یکی مقطع ‪ T‬شکل در نرم‬
‫افزار معرفی شده تا مشخصات آن بدست آید این مشخصات در شکل ‪ 22‬و ‪ 23‬آمده است‪:‬‬

‫‪14‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مشخصات هندسی تیر ‪ T‬شکل مطابق با ابعاد‬


‫وافل‬

‫شکل‪ -22‬مشخصات مقطع ‪ T‬شکل‬

‫مشخصات هندسی دال توپر با ارتفاع سقف‬


‫وافل‬

‫شکل‪ -23‬مشخصات دال توپر‬

‫‪15‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫محاسبه ضرایب اصالح دال توپر‪:‬‬

‫ضرایب اصالح ‪ f11,f22,f12‬از تقسیم سطح مقطع مقطع مشبک به مقطع توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫‪𝐴 𝑇 1075‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.439‬‬
‫𝐴‬ ‫‪2450‬‬
‫مربوط به سختی خمشی دال هستند و از نسبت ممان اینرسی ها (‪ )I‬محاسبه می‬ ‫‪m11,m22‬‬ ‫ضرایب اصالح‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪𝐼𝑇 100146.6‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.40‬‬
‫𝐼‬ ‫‪250104.2‬‬
‫ضریب ‪ m12‬از نسبت ثابت پیچشی (‪ )J‬بدست می اید که در ضریب ‪ 0/6‬ضرب شده است‪.‬‬
‫𝑇𝐽‬ ‫‪49108.9‬‬
‫= ‪× 0.6‬‬ ‫‪× 0.6 = 0.043‬‬
‫𝐽‬ ‫‪686926.7‬‬
‫ضرایب ‪ V13,v23‬از نسبت مساحت جان دال مشبک به سطح مقطع دال توپر بدست می آید‪.‬‬
‫‪35 × 15‬‬
‫‪= 0.214‬‬
‫‪35 × 70‬‬
‫همچنین ضرایب جرم و وزن از نسبت ضخامت معادل دال مشبک به ضخامت دال توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 19.566‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.559‬‬
‫𝑡‬ ‫‪35‬‬

‫شکل‪ -24‬ضرایب اصالح‬

‫‪16‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫حال برای اثبات اینکه می توان از دال توپر با ضرایب اصالحی به جای وافل استفاده نمود دو دال با ابعاد ‪8‬‬
‫متر در ‪ 9‬متر در یک فایل مدل شده است یکی دال توپر اصالح شده با ضرایب اصالح بدست امده در‬
‫قبل(‪ )slab35‬و دیگری دال وافل (‪ )waffle35‬در شکل ‪ 25‬تغییر شکل های این دو تحت بارهای مختلف آنی‬
‫و دراز مدت بدست آمده که در جدول ‪ 1‬آورده شده است‪:‬‬

‫شکل‪ -25‬تغییر شکل های دال‬

‫جدول ‪-1‬تغییرشکل دال (واحدها بر حسب سانتی متر)‬

‫تغییر شکل وافل بر‬ ‫تغییر شکل دال اصالح‬


‫‪Num‬‬ ‫‪LOAD‬‬
‫حسب سانتی متر‬ ‫شده بر حسب سانتی متر‬
‫‪1‬‬ ‫𝑑𝑎𝑒𝐷∆‬ ‫‪0.72‬‬ ‫‪0.72‬‬
‫‪2‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿∆‬ ‫‪0.38‬‬ ‫‪0.38‬‬
‫‪3‬‬ ‫𝑃𝑆∆‬ ‫‪0.38‬‬ ‫‪0.38‬‬
‫‪4‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑡𝑜𝑡.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑠𝑝+‬‬ ‫‪2.35‬‬ ‫‪2.36‬‬
‫‪5‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑆𝑢𝑠.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑆𝑝+20%‬‬ ‫‪1.56‬‬ ‫‪1.57‬‬
‫‪6‬‬ ‫𝑝𝑆‪∆𝑝𝑟𝑒.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+0.2‬‬ ‫‪0.87‬‬ ‫‪0.87‬‬

‫‪17‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫‪7‬‬ ‫𝑢‪∆𝐶𝑟+𝑠ℎ.‬‬ ‫‪3.08‬‬ ‫‪3.09‬‬


‫‪8‬‬ ‫𝑜𝑡‪∆𝑝𝑟𝑒.‬‬ ‫‪1.46‬‬ ‫‪1.46‬‬
‫‪9‬‬ ‫𝑤𝑒𝑁∆‬ ‫‪2.41‬‬ ‫‪2.42‬‬
‫‪10‬‬ ‫𝑑𝑙𝑂∆‬ ‫‪2.51‬‬ ‫‪2.52‬‬

‫یکی دیگر از خروجی های طراحی در دال ها مقدار آرماتور محاسباتی است که برای دو دال در هر دو جهت‬
‫در شکل ‪ 26‬آورده شده است‪.‬‬

‫شکل‪ -26‬آرماتور محاسباتی‬


‫در آخر می توان نتیجه گرفت که خروجی های تغییر شکل و آرماتور محاسباتی برای دو دال با دقت بسیار‬
‫زیاد یکسان می باشند‪ .‬این محاسبات برای سه نوع وافل دیگر با ابعاد متفاوت در ادامه آورده شده است‪.‬‬

‫‪18‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مثال دوم‪ :‬سقف وافل با هندسه شکل ‪ 27‬را در نظر بگیرید‬

‫شکل‪ -27‬دال وافل مثال دوم‬


‫ضخامت معادل بوسیله نرم افزار مانند شکل ‪ 28‬محاسبه می شود‪.‬‬

‫شکل‪ -28‬ضخامت معادل دال وافل‬


‫محاسبه ضخامت معادل طبق رابطه ذکر شده‪:‬‬
‫𝑑 × ‪(𝑎 − 𝑏)2‬‬ ‫‪(70 − 12)2 × 22‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 = ℎ −‬‬ ‫=‬ ‫‪30‬‬ ‫‪−‬‬ ‫𝑚𝑐 ‪= 14.896‬‬
‫‪𝑎2‬‬ ‫‪702‬‬
‫شکل در نرم افزار‬ ‫‪T‬‬ ‫برای محاسبه ضرایب اصالح دو مقطع یکی دال توپر با ابعاد ‪ 70‬در ‪ 30‬و یکی مقطع‬
‫معرفی شده تا مشخصات آن بدست آید این مشخصات در شکل ‪ 29‬و ‪ 30‬آمده است‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مشخصات هندسی تیر ‪ T‬شکل مطابق با ابعاد‬


‫وافل‬

‫شکل‪ -29‬مشخصات مقطع ‪ T‬شکل‬

‫مشخصات هندسی دال توپر با ارتفاع سقف‬


‫وافل‬

‫شکل‪ -30‬مشخصات دال توپر‬

‫‪20‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫محاسبه ضرایب اصالح دال توپر‪:‬‬

‫ضرایب اصالح ‪ f11,f22,f12‬از تقسیم سطح مقطع مقطع مشبک به مقطع توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫𝑇𝐴‬ ‫‪824‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.392‬‬
‫𝐴‬ ‫‪2100‬‬
‫مربوط به سختی خمشی دال هستند و از نسبت ممان اینرسی ها (‪ )I‬محاسبه می‬ ‫‪m11,m22‬‬ ‫ضرایب اصالح‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪𝐼𝑇 54003.6‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.343‬‬
‫𝐼‬ ‫‪157500‬‬
‫ضریب ‪ m12‬از نسبت ثابت پیچشی (‪ )J‬بدست می اید که در ضریب ‪ 0/6‬ضرب شده است‪.‬‬
‫𝑇𝐽‬ ‫‪23655.8‬‬
‫= ‪× 0.6‬‬ ‫‪× 0.6 = 0.031‬‬
‫𝐽‬ ‫‪460378.2‬‬
‫ضرایب ‪ V13,v23‬از نسبت مساحت جان دال مشبک به سطح مقطع دال توپر بدست می آید‪.‬‬
‫‪30 × 12‬‬
‫‪= 0.171‬‬
‫‪30 × 70‬‬
‫همچنین ضرایب جرم و وزن از نسبت ضخامت معادل دال مشبک به ضخامت دال توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 14.896‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.4965‬‬
‫𝑡‬ ‫‪30‬‬

‫شکل‪ -31‬ضرایب اصالح دال وافل‬

‫‪21‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫حال برای اثبات اینکه می توان از دال توپر با ضرایب اصالحی به جای وافل استفاده نمود دو دال با ابعاد ‪ 6‬متر‬
‫در ‪ 9‬متر در یک فایل مدل شده است یکی دال توپر اصالح شده با ضرایب اصالح بدست امده در قبل (‪)slab30‬‬
‫و دیگری دال وافل (‪ )waffle30‬در شکل‪ 32‬تغییر شکل های این دو تحت بارهای مختلف آنی و دراز مدت‬
‫بدست امده که در جدول ‪ 2‬آورده شده است‪:‬‬

‫شکل‪ -32‬تغییر شکل های دال‬


‫جدول ‪-2‬تغییرشکل دال (واحدها بر حسب سانتی متر)‬
‫تغییر شکل وافل بر‬ ‫تغییر شکل دال اصالح‬
‫‪Num‬‬ ‫‪LOAD‬‬
‫حسب سانتی متر‬ ‫شده بر حسب سانتی متر‬
‫‪1‬‬ ‫𝑑𝑎𝑒𝐷∆‬ ‫‪0.5‬‬ ‫‪0.51‬‬
‫‪2‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿∆‬ ‫‪0.32‬‬ ‫‪0.33‬‬
‫‪3‬‬ ‫𝑃𝑆∆‬ ‫‪0.32‬‬ ‫‪0.33‬‬
‫‪4‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑡𝑜𝑡.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑠𝑝+‬‬ ‫‪1.62‬‬ ‫‪1.63‬‬
‫‪5‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑆𝑢𝑠.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑆𝑝+20%‬‬ ‫‪1.12‬‬ ‫‪1.13‬‬
‫‪6‬‬ ‫𝑝𝑆‪∆𝑝𝑟𝑒.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+0.2‬‬ ‫‪0.65‬‬ ‫‪0.66‬‬

‫‪22‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫‪7‬‬ ‫𝑢‪∆𝐶𝑟+𝑠ℎ.‬‬ ‫‪2.24‬‬ ‫‪2.26‬‬


‫‪8‬‬ ‫𝑜𝑡‪∆𝑝𝑟𝑒.‬‬ ‫‪1.12‬‬ ‫‪1.13‬‬
‫‪9‬‬ ‫𝑤𝑒𝑁∆‬ ‫‪1.63‬‬ ‫‪1.64‬‬
‫‪10‬‬ ‫𝑑𝑙𝑂∆‬ ‫‪2.41‬‬ ‫‪2.41‬‬

‫یکی دیگر از خروجی های طراحی در دال ها مقدار آرماتور محاسباتی است که برای دو دال در هر دو جهت‬
‫در شکل ‪ 33‬آورده شده است‪.‬‬

‫شکل‪ -33‬آرماتورهای محاسباتی دال‬

‫در انتها می توان نتیجه گرفت که خروجی های تغییر شکل و آرماتور محاسباتی برای دو دال تقریباْ یکسان‬
‫است‪ .‬این محاسبات برای دو وافل دیگر با ابعاد متفاوت در ادامه آورده شده است‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مثال سوم‪ :‬سقف وافل با هندسه شکل ‪ 34‬را در نظر بگیرید‬

‫شکل‪ -34‬دال وافل مثال سوم‬

‫ضخامت معادل بوسیله نرم افزار مانند شکل ‪ 35‬محاسبه می شود‪.‬‬

‫شکل‪ -35‬ضخامت معادل نرم افزار‬

‫محاسبه ضخامت معادل طبق رابطه ذکر شده‪:‬‬


‫𝑑 × ‪(𝑎 − 𝑏)2‬‬ ‫‪(70 − 12)2 × 18‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 = ℎ −‬‬ ‫=‬ ‫‪25‬‬ ‫‪−‬‬ ‫𝑚𝑐 ‪= 12.642‬‬
‫‪𝑎2‬‬ ‫‪702‬‬
‫شکل در نرم افزار‬ ‫‪T‬‬ ‫برای محاسبه ضرایب اصالح دو مقطع یکی دال توپر با ابعاد ‪ 70‬در ‪ 25‬و یکی مقطع‬
‫معرفی شده تا مشخصات آن بدست آید این مشخصات در شکل ‪ 36‬و ‪ 37‬آمده است‪.‬‬

‫‪24‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مشخصات هندسی تیر‪ T‬شکل مطابق با ابعاد‬


‫وافل‬

‫شکل‪ -36‬مشخصات مقطع ‪ T‬شکل‬

‫مشخصات هندسی دال توپر با ارتفاع سقف‬


‫وافل‬

‫شکل‪ -37‬مشخصات دال توپر‬

‫‪25‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫محاسبه ضرایب اصالح دال توپر‪:‬‬

‫ضرایب اصالح ‪ f11,f22,f12‬از تقسیم سطح مقطع مقطع مشبک به مقطع توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫𝑇𝐴‬ ‫‪706‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.4034‬‬
‫𝐴‬ ‫‪1750‬‬
‫مربوط به سختی خمشی دال هستند و از نسبت ممان اینرسی ها (‪ )I‬محاسبه می‬ ‫‪m11,m22‬‬ ‫ضرایب اصالح‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪𝐼𝑇 31257.1‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.3429‬‬
‫𝐼‬ ‫‪91145.8‬‬
‫ضریب ‪ m12‬از نسبت ثابت پیچشی (‪ )J‬بدست می اید که در ضریب ‪ 0/6‬ضرب شده است‪.‬‬
‫𝑇𝐽‬ ‫‪17506.5‬‬
‫= ‪× 0.6‬‬ ‫‪× 0.6 = 0.037‬‬
‫𝐽‬ ‫‪282663.3‬‬
‫ضرایب ‪ V13,v23‬از نسبت مساحت جان دال مشبک به سطح مقطع دال توپر بدست می آید‪.‬‬
‫‪25 × 12‬‬
‫‪= 0.171‬‬
‫‪25 × 70‬‬
‫همچنین ضرایب جرم و وزن از نسبت ضخامت معادل دال مشبک به ضخامت دال توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 12.642‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.5056‬‬
‫𝑡‬ ‫‪25‬‬

‫شکل‪ -38‬ضرایب اصالح دال توپر‬

‫‪26‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫حال برای اثبات اینکه می توان از دال توپر با ضرایب اصالح به جای وافل استفاده نمود دو دال با ابعاد ‪ 8‬متر‬
‫در ‪ 7‬متر در یک فایل مدل شده است یکی دال توپر اصالح شده با ضرایب اصالح بدست امده در قبل و دیگری‬
‫دال وافل در شکل ‪ 39‬تغییر شکل های این دو تحت بارهای مختلف آنی و دراز مدت بدست آمده که در جدول‬
‫‪ 3‬آورده شده است‪:‬‬

‫شکل‪ -39‬تغییر شکل دال‬


‫جدول ‪-3‬تغییرشکل دال (واحدها بر حسب سانتی متر)‬
‫تغییر شکل دال اصالح‬
‫تغییر شکل وافل بر‬
‫‪Num‬‬ ‫‪LOAD‬‬ ‫شده بر حسب سانتی‬
‫حسب سانتی متر‬
‫متر‬
‫‪1‬‬ ‫𝑑𝑎𝑒𝐷∆‬ ‫‪0.61‬‬ ‫‪0.61‬‬
‫‪2‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿∆‬ ‫‪0.5‬‬ ‫‪0.51‬‬
‫‪3‬‬ ‫𝑃𝑆∆‬ ‫‪0.5‬‬ ‫‪0.51‬‬
‫‪4‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑡𝑜𝑡.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑠𝑝+‬‬ ‫‪2.47‬‬ ‫‪2.49‬‬
‫‪5‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑆𝑢𝑠.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑆𝑝+20%‬‬ ‫‪1.56‬‬ ‫‪1.58‬‬
‫‪6‬‬ ‫𝑝𝑆‪∆𝑝𝑟𝑒.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+0.2‬‬ ‫‪0.73‬‬ ‫‪0.73‬‬

‫‪27‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫‪7‬‬ ‫𝑢‪∆𝐶𝑟+𝑠ℎ.‬‬ ‫‪2.62‬‬ ‫‪2.64‬‬


‫‪8‬‬ ‫𝑜𝑡‪∆𝑝𝑟𝑒.‬‬ ‫‪1.17‬‬ ‫‪1.17‬‬
‫‪9‬‬ ‫𝑤𝑒𝑁∆‬ ‫‪2.36‬‬ ‫‪2.38‬‬
‫‪10‬‬ ‫𝑑𝑙𝑂∆‬ ‫‪3.89‬‬ ‫‪3.94‬‬

‫از دیگر خروجی های طراحی در دال ها مقدار آرماتور محاسباتی است که برای دو دال در هر دو جهت در‬
‫شکل ‪ 40‬آورده شده است‪.‬‬

‫شکل‪ -40‬آرماتور محاسباتی دال‬

‫در آخر می توان نتیجه گرفت که خروجی های تغییر شکل و آرماتور محاسباتی برای دو دال تقریباْ یکسان‬
‫است‪ .‬این محاسبات برای یک وافل دیگر با ابعاد متفاوت در ادامه آورده شده است‪.‬‬

‫‪28‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مثال چهارم‪ :‬سقف وافل با هندسه شکل ‪ 41‬را در نظر بگیرید‬

‫شکل‪ -41‬دال وافل مثال چهارم‬

‫ضخامت معادل بوسیله نرم افزار همانند شکل ‪ 42‬محاسبه می شود‪.‬‬

‫شکل‪ -42‬ضخامت معادل دال وافل‬

‫محاسبه ضخامت معادل طبق رابطه ذکر شده‪:‬‬


‫𝑑 × ‪(𝑎 − 𝑏)2‬‬ ‫‪(70 − 10)2 × 19‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 = ℎ −‬‬ ‫=‬ ‫‪25‬‬ ‫‪−‬‬ ‫𝑚𝑐 ‪= 11.041‬‬
‫‪𝑎2‬‬ ‫‪702‬‬
‫شکل در نرم افزار‬ ‫‪T‬‬ ‫برای محاسبه ضرایب اصالح دو مقطع یکی دال توپر با ابعاد ‪ 70‬در ‪ 25‬و یکی مقطع‬
‫معرفی شده تا مشخصات آن بدست آید این مشخصات در شکل ‪ 43‬و ‪ 44‬آمده است‪:‬‬

‫‪29‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫مشخصات هندسی تیر‪ T‬شکل مطابق با ابعاد‬


‫وافل‬

‫شکل‪ -43‬مشخصات مقطع تی شکل‬

‫مشخصات هندسی دال توپر با ارتفاع سقف‬


‫وافل‬

‫شکل‪ -44‬مشخصات دال توپر‬

‫‪30‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫محاسبه ضرایب اصالح دال توپر‪:‬‬

‫ضرایب اصالح ‪ f11,f22,f12‬از تقسیم سطح مقطع مقطع مشبک به مقطع توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫𝑇𝐴‬ ‫‪610‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.3486‬‬
‫𝐴‬ ‫‪1750‬‬
‫مربوط به سختی خمشی دال هستند و از نسبت ممان اینرسی ها (‪ )I‬محاسبه می‬ ‫‪m11,m22‬‬ ‫ضرایب اصالح‬
‫شوند‪.‬‬
‫‪𝐼𝑇 27416.4‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.30‬‬
‫𝐼‬ ‫‪91145.8‬‬
‫ضریب ‪ m12‬از نسبت ثابت پیچشی (‪ )J‬بدست می اید که در ضریب ‪ 0/6‬ضرب شده است‪.‬‬
‫𝑇𝐽‬ ‫‪10951.6‬‬
‫= ‪× 0.6‬‬ ‫‪× 0.6 = 0.023‬‬
‫𝐽‬ ‫‪282663.3‬‬
‫ضرایب ‪ V13,v23‬از نسبت مساحت جان دال مشبک به سطح مقطع دال توپر بدست می آید‪.‬‬
‫‪25 × 10‬‬
‫‪= 0.143‬‬
‫‪25 × 70‬‬
‫همچنین ضرایب جرم و وزن از نسبت ضخامت معادل دال مشبک به ضخامت دال توپر محاسبه می شود‪.‬‬
‫‪𝑡𝑒𝑞 11.04‬‬
‫=‬ ‫‪= 0.4416‬‬
‫𝑡‬ ‫‪25‬‬

‫شکل‪ -45‬ضرایب اصالح دال‬

‫‪31‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫حال برای اثبات اینکه می توان از دال توپر با ضرایب اصالح به جای وافل استفاده نمود دو دال با ابعاد ‪ 6‬متر‬
‫در ‪ 7‬متر در یک فایل مدل شده است یکی دال توپر اصالح شده با ضرایب اصالح بدست امده در قبل و دیگری‬
‫دال وافل در شکل ‪ 46‬تغییر شکل های این دو تحت بارهای مختلف آنی و دراز مدت بدست امده که در جدول‬
‫‪ 4‬آورده شده است‪:‬‬

‫شکل‪ -46‬تغییر شکل دال‬


‫جدول ‪-4‬تغییرشکل دال (واحدها بر حسب سانتی متر)‬

‫تغییر شکل وافل بر‬ ‫تغییر شکل دال اصالح‬


‫‪Num‬‬ ‫‪LOAD‬‬
‫حسب سانتی متر‬ ‫شده بر حسب سانتی متر‬
‫‪1‬‬ ‫𝑑𝑎𝑒𝐷∆‬ ‫‪0.33‬‬ ‫‪0.33‬‬
‫‪2‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿∆‬ ‫‪0.3‬‬ ‫‪0.3‬‬
‫‪3‬‬ ‫𝑃𝑆∆‬ ‫‪0.3‬‬ ‫‪0.3‬‬
‫‪4‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑡𝑜𝑡.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑠𝑝+‬‬ ‫‪1.07‬‬ ‫‪1.08‬‬
‫‪5‬‬ ‫𝑒𝑣𝑖𝐿‪∆𝑆𝑢𝑠.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+𝑆𝑝+20%‬‬ ‫‪0.72‬‬ ‫‪0.73‬‬
‫‪6‬‬ ‫𝑝𝑆‪∆𝑝𝑟𝑒.𝑖 = ∆𝐷𝑒𝑎𝑑+0.2‬‬ ‫‪0.39‬‬ ‫‪0.39‬‬

‫‪32‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫‪7‬‬ ‫𝑢‪∆𝐶𝑟+𝑠ℎ.‬‬ ‫‪1.34‬‬ ‫‪1.34‬‬


‫‪8‬‬ ‫𝑜𝑡‪∆𝑝𝑟𝑒.‬‬ ‫‪0.61‬‬ ‫‪0.61‬‬
‫‪9‬‬ ‫𝑤𝑒𝑁∆‬ ‫‪1.08‬‬ ‫‪1.08‬‬
‫‪10‬‬ ‫𝑑𝑙𝑂∆‬ ‫‪1.63‬‬ ‫‪1.65‬‬

‫یکی دیگر از خروجی های طراحی در دال ها مقدار آرماتور محاسباتی است که برای دو دال در هر دو جهت‬
‫در شکل ‪ 47‬آورده شده است‪.‬‬

‫شکل‪ -47‬آرماتور محاسباتی دال‬

‫در انتها می توان نتیجه گرفت که خروجی های تغییر شکل و آرماتور محاسباتی برای دو دال تقریباْ یکسان‬
‫است‪.‬‬

‫‪33‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫در نرم افزار ‪ SAFE‬وزن تیر و ستون و دال چگونه محاسبه می‬

‫شود؟‬

‫فرستاده (‪ )Export‬شود و چه خودتان در ‪ SAFE‬آن‬ ‫‪ETABS‬‬ ‫همانطور که می دانید در یک سقف دال‪ ،‬چه از‬
‫داشت‪:‬‬ ‫را مدل نمایید المان های خطی و سطحی ذیل در مدل شما وجود خواهند‬
‫‪ Slab-1‬از هر نوعی‬
‫‪Col_Stiff-2‬‬

‫‪drop-3‬‬

‫‪-4‬تیر‬
‫‪-5‬ستون‬
‫‪-6‬دیوار‬
‫همچنین باید یاد آوری کنم که در هنگام مدل کردن دال و کتیبه و ناحیه صلب که به ترتیب از نوع ‪،Slab‬‬
‫‪ drop‬و ‪ stiff‬تعریف می شوند در صورت قرار گرفتن این عناصر روی هم نرم افزار به ترتیب از ‪ stiff‬و ‪ drop‬و‬
‫‪ Slab‬استفاده می کند که در یک مثال به شما این مورد را نشان خواهیم داد‪.‬‬
‫مثال‪ :‬پالن شکل ‪ 48‬با دال ‪ 25‬سانتی متری با ستون های گوشه ‪ 50‬در ‪ 50‬سانتی متربه ارتفاع ‪ 4‬متر با تیر‬
‫های ‪ 50‬در ‪ 50‬سانتی متر را در‬
‫نظر بگیرید‪.‬‬
‫𝑔𝑘‬
‫‪𝑓𝑐′ = 240‬‬
‫‪𝑐𝑚2‬‬
‫𝑔𝑘‬
‫‪𝐸𝐶 = 232000‬‬
‫‪𝑐𝑚2‬‬
‫𝑔𝑘‬
‫‪𝑊𝑐 = 2500 3‬‬
‫𝑚‬
‫توجه‪ :‬هیچ گونه کاهش سختی به‬
‫تیر و ستون و دال طبق‬
‫نامه ‪ACI‬‬ ‫آیین‬ ‫جدول‪6.6.3.1.1a‬‬

‫داده نشده است‪.‬‬

‫شکل‪ -48‬پالن مورد بررسی‬

‫‪34‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫اما اصالح سختی خمشی تیر و وزن آن به دلیل هم پوشانی با دال ‪ 25‬سانتی مترداده شده است‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫= 𝐼𝛼‬ ‫‪(503 − 253 ) = 0.875‬‬
‫‪503‬‬
‫‪50 − 25‬‬
‫= 𝑤𝛼‬ ‫‪= 0.5‬‬
‫‪50‬‬
‫𝑚‪0.5 × 0.5 × 2500 = 625 𝑘𝑔/‬‬ ‫وزن هر متر طول تیر‬

‫‪0.25 × 2500 = 625 𝑘𝑔/𝑚2‬‬ ‫وزن هر متر مربع دال ‪ 25‬سانتیمتری‬

‫𝑚‪0.5 × 0.5 × 2500 = 625 𝑘𝑔/‬‬ ‫وزن هر متر طول ستون‬

‫محاسبه دستی وزن سازه‪:‬‬


‫𝑔𝑘 ‪(9 + 8) × 2 × 625 × 0.5 = 1062.5‬‬ ‫وزن تیر‬

‫𝑔𝑘 ‪(9.5 × 8.5) × 625 = 50468.75‬‬ ‫وزن دال‬

‫‪4 × 4 × 625 = 10000 kg‬‬ ‫وزن ستون ها‬

‫𝑔𝑘 ‪1062.5 + 50468.75 + 10000 = 71093.75‬‬ ‫مجموع وزن تیر و دال و ستون‬

‫‪71093.75‬‬
‫𝑔𝑘 ‪= 17773.44‬‬ ‫نیروی هر کدام از تکیه گاه ها‬
‫‪4‬‬

‫نیرو های تکیه گاهی که توسط ‪ SAFE‬بدست آمده است‪:‬‬

‫شکل‪ -49‬عکس العمل های تکیه گاهی‬

‫‪35‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫‪17773.44 – 17617.19 =156.25 kg‬‬ ‫اختالف روش محاسبه دستی با ‪: SAFE‬‬


‫همانطور که مالحظه می نمایید اختالف اگر چه ناچیزی بین محاسبه دستی و محاسبه نرم افزار ‪ SAFE‬وجود‬
‫دارد ولی خالی از لطف نیست که روش درستی را که ‪ SAFE‬عمل می کند را توضیح داده تا از این اشتباهات‬
‫کوچک که در برخی موارد می تواند بزرگ شود جلوگیری نماییم‪.‬‬
‫همانطور که درشکل مالحظه می کنید المان سطحی ‪ col_stiff‬در مرکز و باالی ستونها وجود دارد‪ .‬این المان‬
‫با دال ‪ 25‬سانتی متری همپوشانی دارد‪ .‬نرم افزار ‪ SAFE‬همانطور که قبال گفته شد المان ‪ col_stiff‬را درناحیه‬
‫مشترک که به منظور در نظر گرفتن سختی ناحیه اتصال دال وتیر وستون تعریف شده را نسبت به دال مقدم‬
‫شمرده و ان را ‪ Col_stiff‬در نظر می گیرد‪ .‬و به همین دلیل وزن ‪ Col_stiff‬را در محاسبه وزن بکار میبرد‪.‬از‬
‫آن طرف با تعریف ستون به ارتفاع ‪ 4‬متر در این ناحیه مشترک وزن ستون در نظر گرفته می شود‪ .‬پس بدلیل‬
‫پرهیز از دو بار حساب شدن وزن این ناحیه‪ ،‬المان سطحی ‪ Col_stiff‬باید با وزن صفر تعریف شود‪.‬‬
‫‪ Col_stiff‬در فونداسیون نباید باوزن صفر تعریف شود ‪.‬‬
‫اما برگردیم به محاسبات خودمان‪:‬‬
‫فصل مشترک دال ‪ 25‬سانتی و ‪ col_stiff‬حجمی برابر ضرب سطح مقطع ستون در ضخامت ‪ 25‬سانتیمتر می‬
‫باشد پس‪:‬‬
‫𝑔𝑘 ‪0.5 × 0.5 × 0.25 × 2500 = 156.25‬‬
‫بدرستی در نظر نگرفته است!!‬ ‫‪SAFE‬‬ ‫این همان اختالفی است که‬

‫روش دیگر برای مدل کردن تیرها در ‪: SAFE‬‬


‫میخواهیم در نرم افزار ‪ SAFE‬از المان خطی استفاده نکنیم و همواره المانهای سطحی را برای تیرها بکار ببریم‬
‫همان پالن را در نظر بگیرید بجای تیر ‪ 50‬در ‪ 50‬سانتی متر می توانیم از المان سطحی (دال) به ضخامت ‪50‬‬
‫و عرض ‪ 50‬سانتی متر استفاده کنیم بدین منظور با انتخاب ‪ 4‬تیر و استفاده از دستور‬
‫‪Edit>Lines>convert Beams to slab Area‬‬
‫المان های خطی (تیرها) به همین سادگی به یک دال تبدیل می شود‪ .‬به هیچ عنوان دلواپس ناحیه مشترک‬
‫همپوشانی شده دو دال ‪ 25‬و‪ 50‬سانتمتری نباشید‪.‬‬

‫‪36‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫شکل‪ -50‬تبدیل تیرها به المان سطحی‬


‫نرم افزار ‪ SAFE‬خودش با ساختن یک دال (‪ )Slab1‬به ضخامت و عرض برابر ارتفاع و عرض تیر آن را به المان‬
‫سطحی ساخته شده اعمال می کند‪.‬باز هم قسمت مشترک دو دال را دال جدید میگیرد‪.‬‬
‫نکته ای که باید در تعریف دال جدید اصالح شود تعریف دال از نوع ‪ drop‬می باشد‪.‬البته با تعریف ‪ Slab‬هم‬
‫اتفاقی نباید بیافتد‪ .‬ولی با تعریف ‪ drop‬اطمینان بیشتری داریم‪.‬‬

‫‪drop‬‬ ‫شکل‪ -51‬تعریف دال جدید از نوع‬


‫حال طبق روال قبلی وزن و یا نیروهای تکیه گاهی را بدست می آوریم‪ .‬دیگر تیری نداریم و نیازی به اصالح‬
‫وزن نیز نمی باشد‪.‬‬

‫‪37‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫نکته ‪ :1‬مقدار همپوشانی بین دال ‪ 50‬سانتی متری جدید و دال ‪ 25‬سانتی متری با توجه به تعریف ‪ drop‬از‬
‫دال ‪ 50‬سانتی متری استفاده می شود‪.‬‬

‫نکته ‪ :2‬نیازی نیست که بار سطحی ‪ 300‬کیلوگرم بر مترمربع (بار زنده و مرده) روی دال ‪ 50‬سانتی متری‬
‫نیز تعریف گردد‪ .‬نرم افزار ‪ SAFE‬اگر چه از دال ‪ 25‬سانتی متری در قسمت مشترک صرف نظر می کند اما‬
‫بارهای ان ناحیه را در محاسبات خود وارد می کند‪.‬‬

‫نکته ‪ :3‬بعد از تبدیل تیر ‪ 50‬در ‪ 50‬به دال ‪ 50‬سانتی متری تعداد ‪ 4‬عدد تیر ‪ None‬در مدل ایجاد می شود‬
‫که می توان آن را حذف نمود‪.‬‬

‫𝑔𝑘 ‪(9 − 0.5) × (8 − 0.5) × 625 = 39843.75‬‬ ‫وزن دال ‪ 25‬سانتی متری‬

‫وزن دال ‪ 50‬سانتی متری‬

‫𝑔𝑘 ‪(8.5 + 7.5) × 2 × 625 = 20000‬‬ ‫)کاهش ‪ 0/5‬متر از طول به دلیل هم پوشانی با‬
‫‪ col_stiff‬می باشد که وزن آن در ستون محاسبه شده‬
‫است(‬

‫‪4 × 0.5 × 0.5 × 2500 = 10000 kg‬‬ ‫وزن ستون‬

‫𝑔𝑘 ‪39843.75 + 20000 + 10000 = 69843.75‬‬ ‫مجموع وزن تیرو دال و ستون‬

‫‪69843.75‬‬
‫𝑔𝑘 ‪= 17460.94‬‬ ‫نیروی تکیه گاهی‬
‫‪4‬‬

‫‪38‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫شکل‪ -52‬عکس العمل تکیه گاهی‬


‫محاسبات دستی و ‪ SAFE‬با هم برابرند‪.‬‬
‫بهتر است به این صورت تیرها را مدل‬ ‫‪SAFE‬‬ ‫این نوع مدل کردن روشی است که به نظر من در نرم افزار‬

‫نماییم‪ .‬دلیل آن را در صفحات آینده توضیح خواهم داد‪( .‬چشم اه را باید شست جور دیگر باید دید!)‬

‫‪39‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫آیا در تحلیل و طراحی یک دال یکسان دو نرم افزار‬

‫‪ ETABS2016‬و ‪SAFE2016‬‬

‫مشابه هم عمل می کنند و تغییر شکل های االستیک و آرماتورهای محاسباتی آن ها‬

‫مشابه هم هستند؟‬

‫از وقتی که ‪ ETABS2016‬در دسترس مهندسین محاسب قرار گرفت یک سوال اساسی این بود که با توجه به‬
‫کنار گذاشته شود؟ که بعد از مدتی فهمیدیم که هنوز هم ما برای طراحی‬ ‫‪SAFE‬‬ ‫طراحی دال ها باید دیگر‬
‫دال ها به نرم افزار ‪ SAFE‬احتیاج داریم چون اگرچه ‪ ETABS2016‬به طراحی آرماتورهای خمشی و برشی و‬
‫پانچ می پردازد اما نمی تواند آنالیز ترک خوردگی برای محاسبه تغییر شکل آنی و محاسبه تغییر شکل های‬
‫دراز مدت دال ها انجام دهد‪ .‬اما می تواند با در نظر گرفتن تمامی تغییر شکل های المان های باربر جانبی و‬
‫غیر باربر جانبی در مدل اصلی و سختی های اصالح شده با دقتی بیش از ‪ SAFE‬به محاسبه مقدار آرماتورهای‬
‫می گذرد می خواهیم ببینیم که‬ ‫‪ETABS2016‬‬ ‫خمشی بپردازد‪ .‬اما امروز که حدود سه سال از استفاده از‬
‫طراحی آرماتورهای خمشی و برشی و یا لنگر ها و برش ها و نیروهای محوری داخلی دال ها برای یک پالن‬
‫مشابه در دو نرم افزار یکی است و یا با هم فرق دارند؟ اگر متفاوت هستند کدام یک مالک عمل باید باشد؟‬

‫‪ ETABS‬یا ‪ SAFE‬مسأله این است!‬

‫حال طبق معمول با یک مثال به مقایسه خروجی های دو نرم افزار می پردازیم تا نتایج خروجی را مقایسه‬
‫ارسال‬ ‫افزار‪SAFE‬‬ ‫مدل می نماییم و همان فایل را به نرم‬ ‫‪ETABS‬‬ ‫نماییم پالن شکل ذیل را در نرم افزار‬
‫(‪ )Export‬می کنیم تا هیچ تفاوتی بین دو مدل نباشد‪ .‬در هر دو فایل هیچ گونه اصالح سختی انجام نمی دهیم‬
‫و تمامی ضرایب اصالح برابر یک می باشند‪.‬‬

‫‪40‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫‪SAFE‬‬ ‫‪ETABS‬‬

‫‪41‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫𝟐𝟖 ‪𝚫𝑫𝒆𝒂𝒅 = 𝟎.‬‬


‫𝟗 ‪𝚫𝑫𝒆𝒂𝒅 = 𝟎.‬‬
‫𝟒𝟑 ‪𝚫𝑳𝒊𝒗𝒆.𝑺𝑷 = 𝟎.‬‬
‫𝟕𝟑 ‪𝚫𝑳𝒊𝒗𝒆.𝑺𝑷 = 𝟎.‬‬

‫همانطور که مالحظه می نمایید متاسفانه آرماتورهای محاسبه شده در دو نرم افزار با توجه به شبیه بودن همه‬
‫موارد هندسه مدل و بار گذاری متفاوت می باشند با کمی کنکاش پی به علت تفاوت تغییر شکل ها و‬
‫آرماتورهای محاسباتی می بریم‪ .‬همانطور که از شکل پیداست آرماتورهای وسط دهانه ‪ ETABS‬کمتر از آرماتور‬
‫‪SAFE‬‬ ‫محاسباتی ‪ SAFE‬می باشد از ان طرف آرماتورهای باالیی دال در کنار تیر اصلی در ‪ ETABS‬بیشتر از‬
‫می باشد همچنین تغییر شکل ترک نخورده وسط دهانه ‪ ETABS‬ناشی از بار ‪ Dead‬و یا ‪ Live‬و یا ‪ SP‬کمتر از‬
‫تغییر شکل ترک نخورده ‪ SAFE‬است‪.‬‬
‫با این مشاهدات و پیچش داخل تیرها می توان نتیجه گرفت که سختی های پیچشی المان خطی در دو نرم‬
‫افزار با یکدیگر مشابه نیستند و یا شرایط مرزی دو نرم افزار با هم هماهنگی ندارند‪(.‬لنگر پیچشی در دو نرم‬
‫افزار کمتر از لنگر پیچشی بحرانی میباشد)‪.‬‬
‫شاید در ‪ ETABS‬با تعریف المان های صلب انتهایی و‪1‬یا ‪ Rigid Zones=0.5‬و از آن طرف تعریف ‪ col_stiff‬در‬
‫‪ SAFE‬این ناهماهنگی بوجود می آید (برداشت شخصی)‪.‬‬
‫حال چه باید کرد؟ کدام محاسبه ارماتور صحیح است؟‬
‫آیا در هر مقطع مقدار آرماتور ماکزیمم را از دو نرم افزار خوانده و در نقشه های خودمان بکار ببریم؟‬
‫اجازه دهید یک روش دیگر مدل کردن در نرم افزار ‪ SAFE‬رانیز مرور کنیم‪.‬‬
‫به جای المان خطی (تیر) از المان سطحی با ابعاد مقطع تیر استفاده نماییم و محاسبات را انجام دهیم حال‬
‫که فکر می کنم المان خطی در نرم افزار ‪ SAFE‬مشکل دارد (نظر شخصی) پس چه بهتر بجای آن از المان‬
‫سطحی استفاده نمایم فکری که خیلی وقت پیش در مورد ستونهای سرکله دیوار برشی نیز پیشنهاد کردم ‪.‬‬
‫فکر نمی کنم کسی بگوید که این اشتباه است‪( .‬اگر چه ممکن است گفته شود!!) ولی بگذارید این روش را‬
‫امتحان کنیم شاید نتیجه خوبی گرفته شود‪.‬‬
‫با انتخاب ‪ 4‬عدد تیر بتنی و استفاده از دستور زیر به سادگی تیر به المان سطحی تغییر می یابد‪.‬‬
‫‪Edit>Lines>convert Beams to slab Area‬‬

‫‪42‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫‪SAFE‬‬
‫‪ETABS‬‬

‫‪43‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫𝟖 ‪𝚫𝑫𝒆𝒂𝒅 = 𝟎.‬‬
‫𝟑𝟑 ‪𝚫𝑳𝒊𝒗𝒆.𝑺𝑷 = 𝟎.‬‬ ‫𝟐𝟖 ‪𝚫𝑫𝒆𝒂𝒅 = 𝟎.‬‬

‫𝟒𝟑 ‪𝚫𝑳𝒊𝒗𝒆.𝑺𝑷 = 𝟎.‬‬

‫همانطور که مشاهده می نمایید وقتی به جای المان خطی (تیر) المان سطحی تعریف می کنیم نتایج خروجی‬
‫مثل تغییر شکل ها و آرماتورهای بین نرم افزار ‪ SAFE‬و ‪ ETABS‬به هم نزدیک تر شده و آن نتیجه ای که‬
‫گرفته بودم‪ ،‬در مورد رفتار شاید نادرست المان های خطی در نرم افزار ‪ SAFE‬بدلیل شرایط مرزی متفاوت در‬
‫دو نرم افزار به واقعیت نزدیک شده است‪ .‬اما وقتی تیر را به المان سطحی تبدیل می کنیم تفاوت کاهش یافته‬
‫و به نظر میاید که شرایط مرزی وسختی های تیر با المان خطی ‪ ETABS‬با تیر با المان سطحی ‪ SAFE‬به‬
‫یکدیگر نزدیک تر میباشند‪.‬‬
‫پس این نتیجه گیری (برداشت شخصی) را به این صورت می نویسم‪:‬‬
‫‪SAFE‬‬ ‫از نرم افزار‬ ‫‪ETABS‬‬ ‫طراحی آرماتورها و یا بهتر است بگویم سختی های در نظر گرفته شده تیر در‬
‫منطقی تر است و اگر بخواهیم در نرم افزار ‪SAFE‬به محاسبات بپردازیم بهتر است که بجای تیر با تعریف المان‬
‫خطی آن را با المان سطحی مدل نموده و شاید االن بتوانم بگویم این مدل بسیار بهتر از مدل ‪ ETABS‬می‬
‫باشد‪.‬‬
‫اما از یک دیدگاه دیگر که حتماً به بنده گوشزد خواهد شد‪ :‬با این گونه مدلی که ما در ‪ SAFE‬تا کنون انجام‬
‫می دادیم و امروز اثبات شده است که در جهت اطمینان و محافظه کارانه است (چون هم تغییر شکل بیشتری‬
‫در دال نشان می دهد و هم آرماتور بیشتری را نتیجه می دهد) و با توجه به کلیه عدم قطعیت هایی که در‬
‫زمینه اجرا در سازه های بتنی وجود دارد بگذارید با همین روش پیش رویم و ضریب اطمینان بیشتری در‬
‫کارهایمان وجود داشته باشد‪.‬‬

‫“ صاحب اختیارید‪”.‬‬

‫‪44‬‬
‫بهار ‪1399‬‬ ‫صمدآقازاده ‪ -‬پویا آقازاده‬

‫سخن آخر‬
‫همانطور که مشاهده نمودید برای طراحی صحیح سقف های وافل در نرم افزار ‪ ETABS2016‬بایستی دال توپر‬
‫اصالح شده را به جای وافل تعریف شده در برنامه قرار دهیم تا آنالیز و طراحی درست انجام گیرد‪ ،‬اما فقط‬
‫برای طراحی خمشی‪.‬‬
‫طراحی برشی باید بصورت دستی انجام گیرد‪( .‬یک روش پیشنهادی در مقاله بعدی برای طراحی برشی ارائه‬
‫خواهد شد) با اصالح سختی های دال باعث بدست آوردن نیروهای داخلی صحیح درون دال و بالطبع طراحی‬
‫شویم‪.‬‬ ‫مشابه سقف وافل می‬
‫اما مراحل کار باید اینگونه باشد که ابتدا برای تحلیل سازه برای طراحی المانهای قائم باربر جانبی‬
‫(تیر‪،‬ستون‪،‬دیوار برشی و‪ )...‬دال توپر را ممبرین تعریف کنید‪ .‬در این موارد نیازی نیست که سختی ها اصالح‬
‫شوند (با فرض دیافراگم صلب) فقط وزن وجرم باید اصالح گردند‪ .‬بعد از طراحی المان های قائم باربر جانبی‬
‫دال توپر اصالح شده را ‪ Shell‬با سختی کاهش یافته مثالً ‪ 0/25‬تعریف کرده و ابتدا المانهای باربر جانبی را‬
‫کنترل کرده و سپس به طراحی دال می پردازیم‪ .‬درنهایت با همین فایل میتوانید دیافراگم طراحی نمایید‪.‬‬
‫امروزه با توجه به گران شدن فوالد و مبحث نهم جدید که براساس آخرین ویرایش ‪ ACI318-2019‬نوشته شده‬
‫است پروژه های ساختمانی به سمت سازه های بتنی سوق پیدا کرده اند و انواع سقف های بتنی که یکی از‬
‫آن ها وافل می باشد در این سازه ها بکار می روند و نرم افزار های انالیز و طراحی نیز به غیر از ‪ ETABS‬و‬
‫نمی باشند‪ .‬اما نباید کورکورانه که با دیدی باز و عنایت به آیین نامه ها و مراجع بتنی که امروزه به‬ ‫‪SAFE‬‬

‫وفور در دسترس میباشند به طراحی این نوع سقفها بپردازیم‪.‬‬


‫هدف از این مقاله نه فقط حل موضوع مقاله بلکه جهت دهی فکر و روشی برای راستی آزمایی نرم افزار و‬
‫استفاده آگاهانه از نرم افزار بوده و اطمینان دارم که اساتید و همکاران می توانند نه تنها ایرادهای این مقاله را‬
‫پیدا نمایند بلکه درتمامی موضوعاتی که باید در طراحی در نظر بگیریم با استفاده اگاهانه از هر نرم افزار‬
‫محاسباتی ارائه طریق نمایند‪.‬‬
‫اما یک نتیجه گیری فنی بسیار جالب البته به شرط عدم سوء استفاده!!‬
‫هیچ گاه فکر نکنید که یک و یا دو آرماتور کمتر از مقدار محاسباتی در تیر یا ستون و یا دال ساختمان می‬
‫تواند باعث فروریزش ساختمان گردد و طرح سازه غلط است!! ضوابط همواره در حال تغییر‪ ،‬پارامترهای‬
‫ناشناخته‪ ،‬مسیر بارهای گوناگون‪ ،‬روش های مختلف تحلیل و طراحی‪ ،‬نوع و مقدار بارگذاری و‪ ...‬عواملی هستند‬
‫که شاید بتوان چنین نتیجه گیری کرد‪.‬‬

‫‪45‬‬

You might also like