You are on page 1of 12

‫لیلی کجاست‬

‫تامالت کوتاه و پراکنده در موسیقی و فرهنگ‬

‫محمد رضا درویشی‬

‫نام دانشجو‪ :‬مهدی سرابی‬


‫(دانشجوی کارشناسی نوازندگی ساز کالسیک)‬

‫نام درس‪ :‬کارورزی یک‬

‫نام استاد‪ :‬استاد نیما ایزدآبادی‬

‫دانشگاه فرهنگ و هنر‬

‫واحد ‪ 46‬تهران‬
‫تابستان ‪1400‬‬

‫‪1‬‬
2
‫فهرست‬

‫هویت و فرهنگ‪4.......................................................................................................................‬‬
‫مفاهیم کلی‪6..............................................................................................................................‬‬
‫ه ویت و فرهنگ در موسیقی ایران‪8.............................................................................................................‬‬

‫موسیقی نواحی و موسیقی دستگاهی‪11.......................................................................................................‬‬

‫منابع ‪12............................................................................................................................................................‬‬

‫‪3‬‬
‫هویت و فرهنگ‬

‫موسیقی ایرانی از ارکان اساسی سنت و هویت ایرانی است و بیمهری به آن لطمات جبران ناپذیری به هویت و فرهنگ ما خواهد زد‪.‬‬
‫فرهنگ ایرانی تلفیقی از فرهنگهای اقوام مختلف ایرانی و فرهنگهای همجوار است که در عین پیوند با سایر فرهنگها قابلیت‬
‫تاثیرگذاری و تاثیرپذیری فرهنگهای دیگر را داراست‪.‬‬

‫نخبگان‪ ،‬جامعه و حکومت ارکان مختلف تاثیرگذار به مقوله هایی مانند هویت فرهنگی‪ ،‬سنت و مدرنیته میباشند‪.‬‬

‫آسیب شناسی فرهنگی‪-‬اجتماعی در ایران موضوع مهمی است که عرصههای مختلف سیاسی اجتماعی و حتی امنیتی را تحت تاثیر‬
‫قرار میدهد‪.‬‬

‫اگر حکومت خواهان اقتدار ملی برای آینده کشور است‪ ،‬باید بدون توجه به تفکرات ناسیونالیستها و مذهبیون افراطی به موضوعات‬
‫اشاره شده توجه نماید‪.‬‬

‫یکی از عوامل ثبات امنیت ملی هر کشور‪ ،‬فرهنگ آن کشور است‪ ،‬زمانیکه فرهنگ یک کشور دچار آسیب شود هویت ملی آن کشور‬
‫دچار آسیب شده و در نتیجه باعث برهم خوردن امنیت ملی میشود‪.‬‬

‫سیر تحول تاریخی در آسیا و از جمله ایران طوری بوده که این تمدنها روز بروز از هویت اصلی خود جدا شده و به تمدن غرب‬
‫گرایش پیدا کرده اند‪،‬که این موجب آشفتگی سرگردانی و تعلیق میان دو فضا و فرهنگ متفاوت میشود‪ .‬شناخت هویت فرهنگی و‬
‫ملی خود و شناخت تمدن غرب تنها راه مطلوب است که جامعه‪ ،‬متفکران و دولتمردان ایرانی باید در نظر بگیرند‪.‬‬

‫امروزه در جهان تمدن غرب در حال چیره شدن به ارزش های سنتی ایران است و این تاثیرات اجتناب ناپذیر است‪ ،‬بهتر است با‬
‫مطالعه عمیق فرهنگ غربی و شناخت بیشتر از تحوالت غرب و بررسی علل و ریشه های این تحوالت‪ ،‬خود را حتیالمقدور با جهان‬
‫همسو کرده و با بازیافت هویت فرهنگی آسیب دیده یا فراموش شده خود گامی مهم در شکل گیری اسلوبهای فرهنگی و فعال‬
‫کردن مجدد ریشههای فرهنگی برداریم‪.‬‬

‫اگر میخواهیم نگاهمان متوجه غرب باشد باید به جنبه مهم از تفکر و اندیشه غرب که نگاه انتقادی به مسایل است توجه نماییم‪ ،‬در‬
‫این صورت بسیاری از مفاهیمی چون هویت‪ ،‬سنت‪ ،‬اصالت و‪ ...‬خودبخود حل میشوند‪ .‬پس امروزه مساله ما مدرنیسم یا سنت گرایی‬
‫نیست بلکه اصالح نگاه است‪ ،‬که البته این اصالح نیازمند تغییرات مناسب در زیر ساختهای اجتماعی است و برای تغییر این زیر‬
‫ساختها نیاز به ثبات سیاسی و اجتماعی و آزادی بیان واندیشه و تبادل مناسب افکار داریم‪ .‬تا این بستر بوجود نیاید تغییر زیر‬
‫ساختها امکان پذیر نیست وتا زیر ساختها تغییر نکنند اصالح نگاه هم صورت نخواهد گرفت‪.‬‬

‫امروزه بازیابی و ترمیم هویت برای جوامعی مثل ایران یک حرکت تاریخی است که احیا و مرمت آن نیازمند شناخت است و شناخت‬
‫نیازمند نگاهی دقیق‪ ،‬روشن و آگاهانه و منتقدانه به گذشته و حال است‪ .‬پس با این نگاه دقیق میتوانیم جایگاه خود در جهان امروز‬
‫را به درستی بیاییم زیرا بدون این نگاه‪ ،‬بحث پیرامون مدرنیته امری واهی و تجملی خواهد بود‪.‬‬

‫‪4‬‬
‫روند توسعه جامعه روشنفکری ما از ابتدا شکل غالب و ضد سنت شکل گرفته و با تجددگرایی با میراثهای فرهنگی و سنتها‬
‫برخورد خصمانه شده است‪ .‬مانند جایگزینی هنرهای سنتی با هنرهای غربی‪ .‬بنابراین حفظ ارزشها و سنتها به مراتب پیچیدهتر از‬
‫عارضه بی هویتی فرهنگی است‪.‬‬

‫ماده صوتی‪-‬شیوه ها‪-‬سبکها –تکنیکهای اجرایی و‪ ...‬در شرایط متفاوت قابل دوام نیستند‪ ،‬روح ارزشی و وجوه سنتها در عرصه‬
‫اندیشهاند که دوام میآورند‪ ،‬این بخش از سنت موتور محرکه فرهنگی ما برای حال و آینده است‪.‬‬

‫ضبط‪ ،‬نگهداری و نشر صحیح منابع صوتی و فرهنگی مقدمترین کار در عرصه حفظ سنتهاست که دلیل آن تالش برای دوام و بقای‬
‫پدیده است که خارج از زمان و مکان واقعی خود قرار گرفته است و چون این پدیده در معرض فراموشی یا نابودی است به خاطر با‬
‫ارزش بودن آن ضرورت حفاطت و مراقبت دارد‪.‬‬

‫بخشی از سنتها مربوط به گذشته اند که با توجه به نیازهای واقعی گذشته بوجود آمدهاند که به رغم با ارزش بودنشان موزهای‬
‫هستند و باید در موزه نگه داشته شوند ولی بعضی از سنتها ظرفیت بالقوه ای دارند که با شیوههای نوین زندگی اجتماعی و‬
‫واقعیتهای امروز جامعه سازگار میشوند‪.‬‬

‫پس در کالم آخر ‪ ،‬احیای هویت و بازیابی و ترمیم آن برای جامعه امروز ایرانی یک حرکت تاریخی است‪ ،‬این حرکت نیازمند‬
‫شناخت و نگاه دقیق‪ ،‬روشن و بدون تعصب‪ ،‬آگاهانه و نقادانه به گذشته و حال و نیز وجود شرایط اجتماعی مطلوب است‪ .‬جامعه ای‬
‫که این چنین وطیفه ی خطیری را بر عهده میگیرد باید از بلوغ سیاسی‪-‬اجتماعی و فرهنگی مناسبی برخوردار باشد و ضرورت این‬
‫تحول بنیادی را احساس کند و نسبت به پیامدهای آن احساس بیگانگی و هراس ننماید‪.‬‬

‫گذر از این آزمون دشوار نیازمند صبر‪-‬درایت‪-‬هوش‪-‬آرامش‪-‬کار طاقت فرسا و حاکمیت عقل سلیم است و از میان بردن یک شکاف‬
‫تارخی مهلک میان متفکران و نخبگان با دولتمردان است‪.‬‬

‫‪5‬‬
‫مفاهیم کلی‬
‫موسیقی عالیترین تامل نظری و عملی زیبا شناختی انسان است‪ .‬در هر جامعه ای مراتب مختلفی از تفکر و اندیشه و به تبع آن‬
‫انواع مختلفی از موسیقی وجود دارد‪ .‬موسیقی اعم از باکالم و بیکالم در بهترین شکل پدیده است توصیف کننده مفهوم –روایت‬
‫کننده اندیشه ساز است که هنرهای مختلف در مراتب مختلف قرار میگیرند و موسیقی بیکالم بیشتر اندیشه ساز است تا روایی‪.‬‬

‫مفاهیم موسیقی در بستر زمان شکل میگیرند‪ ،‬ازین رو موسیقی یک هنر زمانی و نقاشی و معماری یک هنر مکانی است‪.‬‬

‫در هیچ یک از فرهنگ های غیر اروپایی درخشش و حضور استحاله به اندازه هند نیست‪ .‬پولیفونی ارروپا که با یک بافت پیچیده‬
‫آوازی چند صدایی شکل میگرفت در هند با صدایی واحد و یک موسیقی تک صدایی به ظهور میرسد‪ .‬در این نوع موسیقی واژه ها‬
‫با تکرارهای بی وقفه و حرکت های پیچاپیچ ملودی به صورت افقی برای رسیدن به مرتبتی باالتر از آگاهی که در قالب عینیشان‬
‫وجود دارد حرکت میکنند‪.‬‬

‫موسیقی شرق و غرب تا قبل از قرن دهم میالدی تفاوت چندانی باهم نداشتند‪ ،‬بنابر قول فارمر میتوان هر دو را آنقدر ساده کرد که‬
‫به یک منشا واحد برسند‪ .‬تا قبل از قرن دهم میالدی موسیقی اسالمی(ایرانی‪-‬ترکی و عربی) قویتر از موسیقی غرب بوده و چون‬
‫فرهنگ قوی همیشه دهنده است تاگیرنده‪ ،‬موسیقی اروپا (ریتم و ایقاء) را از تمدن اسالمی گرفته است که اگر این اتفاق نمیافتاد‬
‫موسیقی پلی فونی در اروپا سخت بدست میآمده است‪.‬‬

‫نیاز به رشد و تکوین پلی فونی در موسیقی غرب باعث ابداع میزان بندی و‪ ...‬شد و با این کار روح طبیعی و طپش های درونی‬
‫موسیقی غربی در حوزه ریتم با پلیفونی معاوضه شد‪.‬‬

‫امروزه غرب به طور بیسابقه تمایل زیادی برای زیبا شناسی در حوزه های فکری جهان شرق است‪ .‬موسیقی غرب پس از حدود‬
‫پانصد سال که در زمینه ریتم‪ ،‬زمانبندی‪ ،‬فاصله بداهه سرایی و‪ ...‬از ذات خود دور شده بود را در قرن گذشته دوباره به فکر رجوع به‬
‫ماهیت و ذات خود قدم برداشته که دستاورد مهمی برای غرب بحساب میآید‪.‬‬

‫موسیقی آوانگارد و پیش رو از لحاظ زمانبندی دیگر در قید و بند میزان نیست‪ .‬پیشگامان تحول ریتم در غرب استراوینسکی‪،‬‬
‫مسیان و‪ ...‬بودند که با این موسیقی توانست در سطح باالتری از معرفت هنری خود را از قید و بند میزان که پانصد سال بر موسیقی‬
‫غرب حاکم بود برهانند‪.‬‬

‫در شرق و جنوب شرق آسیا کشورهایی با درک عمومی پولیفونی‪ ،‬توانستند هارمونیهایی بنا کنند که مبتنی بر موسیقی پنتاتونیک‬
‫خودشان باشد‪ .‬ما نیز میتوانستیم همچون شرق و جنوب شرق آسیا‪ ،‬با ادراک عمومی پولیفونی و با تاثیر از هارمونی شوئنبرگ‪،‬‬
‫امیروف و‪ ...‬از هارمونی ها‪ ،‬اتصال ها و آکوردهایی استفاده کنیم که ویژگی ایرانی داشته باشد‪.‬‬

‫زمانیکه اروپا در قرن گذشته در زمینه ریتم از هند و شرق تاثیر گرفت‪ ،‬ما بجای ادراک قبلیمان از زمان چند بعدی‪ ،‬ادواری وغیر‬
‫خطی و اساطیری‪ ،‬زمان خطی و تک بعدی را پذیرفتیم؛ مقام های شرقی و ایرانی را کم رنگ کرده و در پی پذیرش مدهای ماژور و‬
‫مینور غرب بودیم و همه اینها بدلیل نا آگاهی ازینکه موسیقی ما بدلیل نداشتن رساالت مکتوب و کتب قدیمی غیر علمی است‬

‫‪6‬‬
‫اتفاق افتاد‪ .‬در این باره باید گفت که بعضی فرهنگها دارای کتب و رساالت مکتوب در زمینه موسیقی هستند و برخی فرهنگهای‬
‫دیگر مانند ایران این اصول بصورت شفاهی و سینه به سینه و غالبا بصورت غیر مستقیم و عملی منتقل شده است که دلیلی بر غیر‬
‫علمی بودن آن نیست‪.‬‬

‫اجرای موسیقی در غرب به مکان مناسب و در شرق عالوه بر مکان‪ ،‬به زمان مناسب و نیز به اندیشه اجرا کننده نیز بستگی دارد‪،‬‬
‫زیرا در هر مقام کیفیت‪ ،‬طنین و فونکسیون نسبت به دیگر مقامها تغییر میکند که اگر شرایط مکانی و زمانی و‪...‬در نظر گرفته‬
‫نشود تاثیرات منفی بر جای خواهند گذاشت‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫هویت و فرهنگ در موسیقی ایرانی‬
‫موسیقی ایرانی در زمان قدیم خصلت فطری آن به گونه ای بود که تجریدی ترین نوع بیان در میان هنرهای سنتی بوده و به همین‬
‫اعتبار صدا و طنینش شاید روشنترین معیار زیبایی شناختی در کل هنرهای ایرانی بود‪.‬‬

‫مجموعه فرهنگ موسیقایی ایران بدلیل وسعت زیاد جغرافیای گذشته ایران و از سوی دیگر مهاجرتهای اجباری یا اختیاری متشکل‬
‫از فرهنگهای مختلفی است‪.‬‬

‫امروزه ما در موسیقی با دو مقوله مواجهیم‪:‬‬

‫‪-‬یکی منبع صوتی عظیم و دیگری بینش و معرفت ناظر بر این منبع‬

‫سنت گرایی امروز ما بیشتر بر استفاده از عوامل مادی این منبع صوتی عظیم منهای آن بینش و معرفت استوار است‪.‬‬

‫نوگرایی امروز ما نیز بیشتر به درهم شکستن عوامل مادی این منبع عظیم صوتی و عدم درک و عدم استفاده از آن معرفت و بینش‬
‫محدود است و به همین دلیل راه به جایی نبرده است‪.‬‬

‫امروزه حضور ما در پهنه جهانی بیش از آنکه در قالب موسیقی ارکستری جدید و نوین باشد‪ ،‬بهتر است در قالب نمونه هایی از‬
‫موسیقی قدیم ایران و نمونه های باقیمانده سنتی در نواحی باشد‪ .‬چرا که این نوع حضور هم تمرینی برای خود شناسی است و هم‬
‫پاسخی به اشتیاق غرب برای شناختن فرهنگ ناشناخته ما‪.‬‬

‫موسیقی جهانی برآیند موسیقی همه ملتهاست و همه ملتها در حد توان و ظرفیت خود در روند شکلگیری آن سهیم هستند‪ .‬در‬
‫شرایطی که فرهنگهای مختلف در حرکت برای پرداخت حداقل سهم خود در نظام فرهنگ جهانی هستند‪ ،‬متاسفانه ما درگیر‬
‫شخصی کردن سهم و جایگاه موسیقی در کشور خودمان هستیم و در این میان عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمی ضعیف و‬
‫مخرب است‪.‬‬

‫امروزه ما در ایران با چهار نوع موسیقی اصلی شامل‪:‬‬

‫‪-‬ردیف دستگاهی‪-‬موسیقی نواحی‪-‬موسیقی پاپ‪-‬موسیقی کالسیک غربی مواجه هستیم که سهم هر کدام از چهار نوع موسیقی در‬
‫فرهنگ سازی ایران متفاوت است‪ .‬ارتباط موسیقی پاپ و کالسیک با وضعیت فرهنگی ایران ضعیف و تاثیر گذاری کمتری دارد‪ ،‬در‬
‫کشور ما آنچه در عرصه موسیقی زیر ساخت محسوب میشود موسیقی نواحی مختلف‬

‫و ردیف دستگاهی است‪ .‬اینها به دلیل اهمیتشان نه تنها در حوزه اساسی و بنیادی موسیقی بلکه حوزه حوزه اساسی و بنیادی کل‬
‫فرهنگ ایران محسوب میشوند‪.‬‬

‫موسیقی در شهرهای بزرگ و در مرحله بعد در شهرهای کوچک ایران بدلیل غفلت و اجتناب ناپذیری فاقد جایگاه مادی و معنوی‬
‫است و شنیدن هر نوع موسیقی غالبا یک نوع تفنن است‪ .‬جامعه ما امروز به موسیقی جدید نیاز دارد که تامین آن نباید به سنتها‬
‫آسیب زده و آنها را از بین ببرد‪ .‬سنتها خاطره اند‪ ،‬خاطرهای که ما را به گذشته پیوند داده و به آینده میسپارند که حاصل این پیوند‬

‫‪8‬‬
‫شناخت هویت است و نه چیز دیگری؛ این خاطرات اگر محو یا مخدوش شوند هویت ما نیز محو یا مخدوش شده و در نهایت جامعه‬
‫ای بدون ریشه و بدون هویت خواهیم داشت‪ .‬غرب زدگی دو وجه دارد‪ :‬یکی عدم شناخت خود‪ ،‬و دیگری عدم شناخت غرب که هر‬
‫دو حاصلش بیگانگی از خود است‪ .‬هنرهای ایرانی مانند نقاشی‪ ،‬ادبیات‪ ،‬موسیقی شهری و بعدها موسیقی روستایی یکایک آرام آرام‬
‫تسلیم هنرهای غربی شده اند‪.‬‬

‫عدم ترویج فرهنگ غربی کار غلطی است اما نباید هنرهای غربی را جایگزین هنرهای ایرانی کرد‪ .‬موسیقیدانهای ما بجای تکرار‬
‫مخدوش سنت و شیفتگی کور نسبت به غرب‪ ،‬با شناخت مضاعف تحرکات تگاملی موسیقی غرب میتوانند موضوع هویت فرهنگی را‬
‫بازیابند‪.‬‬

‫از ویژگی های اساسی فرهنگهای آسیایی در گذشته شفاهی بودنشان است که مبتنی بر بداههسرایی بوده است‪ .‬در واقع در بیشتر‬
‫موارد بداههسرا آهنگسازی بوده که در لحظه دست به آفرینش موسیقی میزده است؛ بداهه سرایی مهمترین جنبه تمام موسیقیها‬
‫نزد همه فرهنگ ها در تمام اعصار و دوره ها بوده و مهمترین وسیله برای بیان احساسات و اندیشه های موسیقیدان است‪.‬‬

‫موسیقی غرب نیز در اصل مبتنی بر بداههسرایی بوده و بسیاری از آهنگسازان بزرگ بداههسرایان چیرهدست بودهاند‪ .‬تفکر و اندیشه‬
‫بداههسرایی در ایران در سالهای اخیر بدلیل تفکرات غلط و عدم شناخت آسیب زیادی دیده است‪.‬‬

‫برخی از دالیل انزوای تفکر بداهه سرایی در موسیقی به شرح زیر میباشد‬

‫‪-1‬افسون گریزی در تفکر موسیقیدانان‬

‫‪-2‬اندیشه و نگاه تک خطی و تکبعدی به جای اندیشه و نگاه چند بعدی و دورانی‬

‫‪-3‬تک الیه دیدن پدیدهها بجای چند الیه دیدنشان‪.‬‬

‫احیای بداههسرایی مستلزم احیای اندیشه خالق در موسیقی است‪.‬‬

‫هویت فرهنگی ما در عرصه موسیقی به صورت شفاهی است‪ ،‬بنابر این عمده هویت ما در این زمینه باید بصورت شفاهی جستجو‬
‫شوند نه در حوزه فرهنگ مکتوب‪ .‬از میان رفتن جایگاه موسیقی شفاهی در جوامع سنتی ما اجتنابناپذیر بوده که به همین خاطر‬
‫نگاه ویژه به آن ضروریتر است‪.‬‬

‫موسیقی هر ملتی زمانبندی و سرعت خاص خود را دارد که با تمام شئونات زندگی‪-‬طبیعت و نظامهای فکری آن ملت پیوند دارد‪.‬‬

‫ادوار ریتمیک در سنتهای موسیقی ایرانی از یکسو بازتاب زندگی طبیعی و از سوی دیگر بازتاب سرعت زندگی ماوراء طبیعی‪ ،‬معنوی‬
‫و درونی در تفکر ایرانی و نیز منعکس کننده تعلیق ابعاد زمان و مکان در این تفکر است که در هنرهای دیگر از جمله معماری و‬
‫نگارگری و شعر کالسیک نیز دیده میشود‪ .‬زمانبندی و سرعت در موسیقیهای سنتی ایران بخاطر ضرورت ارتباط فشرده و تنگاتنگ‬
‫موتیف ها و فیگورها‪ ،‬بسیار زنده و سرشار از تپش و حرکت و جوشش درونی است که اگر امروزه در موسیقی های ایرانی سستی و‬
‫کندی ادراک میشود مربوط به این موسیقیها نیست‪ ،‬بلکه حاصل تحریف و تغییر این ویژگی هاست‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫ما از چند دهه قبل موسیقی غرب شیفته وار پذیرفتهایم و از این طریق به موسیقی خود با دیدی به ظاهر انتقادی و در باطن تحقیر‬
‫آمیز نگریستهایم‪ .‬بداههسرایی را حذف کرده و ارکستر را یگانه شکل و ایدهآلترین ابزار بیان دانستیم‪ ،‬زمانیکه غرب در قرن بیستم‬
‫زمانبندی ثابت و موسیقی میزانبندی شده را پشت سر گذاشت‪ ،‬ما تازه ردیف دستگاهی موسیقی خود را در قالب میزانبندی ثابت به‬
‫ثبت میرساندیم‪ .‬غرب به مقوله تامپره و تعدیل که تا چند دهه قبل آنرا معجزه باخ میپنداشتند را دیده شک مینگرد و ما بسوی‬
‫تعدیل فواصل در موسیقی دستگاهی و نواحی خود حرکت میکنیم‪.‬‬

‫ما امروز در ایران به نظامهای آموزشی مختلفی در موسیقی نیازمندیم که با توجه به واقعیت ها‪ ،‬سلیقهها و زیبایی شناسیهای‬
‫مختلف سه نظام آموزشی پیشنهاد میشود‪:‬‬

‫‪-1‬آموزش موسیقی و سازهای غربی با تکیه بر نظام آموزشی همان موسیقی و برای اجرای همان موسیقی‪.‬‬

‫‪-2‬آموزش موسیقی تلفیقی(ایرانی و غربی) برای پرورش موسیقیدانهایی که پاسخ گوی نیازمندیهای روز باشند‪.‬‬

‫‪-3‬آموزش شفاهی و سینه به سینه موسیقی سنتی ایرانی با روش متفاوت با روش هنرستان ها و دانشگاهها‪.‬‬

‫‪10‬‬
‫موسیقی نواحی و موسیقی دستگاهی‬

‫ردیف دستگاهی در مجموعه انواع موسیقی در ایران تا حدی شبیه به زبان فارسی است که توانسته است برخی از ویژگی های زیبایی‬
‫شناختی موسیقی اقوام مختلف ایرانی را درون خود جای دهد‪.‬‬

‫ردیف مجموعه ی دو عامل یا دو پدیده است‪ :‬یکی ماده صوتی و دیگری نگاه ردیف‪.‬‬

‫امروزه مادهی ردیف باقیمانده‪ ،‬اما روح حاکم بر آن به تدریج حضور خود را در جامعه از دست داده است‪.‬‬

‫از زمانیکه موضوع اعاده هویت فرهنگی و هویت موسیقی ایرانی مطرح شد‪ ،‬یگانه نوع موسیقی که نظرها را بخود جلب مینمود‬
‫ردیف دستگاهی موسیقی ایران بود‪ .‬در این که ردیف دستگاهی حاصل تجرید و پاالیش برخی از معیارهای زیبایی شناختی‬
‫موسیقیهای نواحی ایران است جای شکی نیست‪ ،‬اما این واقعیت تنها یک روی سکه است و روی دیگر آن ویژگیهایی است که در‬
‫موسیقی نواحی مختلف ایران وجود دارند و به دالیلی درمراحل شکلگیری نظام دستگاهی‪ ،‬داخل این نظام نشده اند‪.‬‬

‫موسیقی نواحی ایران در زمینه ریتم و تقسیم زمان‪ ،‬ادوار و پریودهای بسیار متنوعی دارند‪ .‬بخشی از این ویژگی ها به صورت‬
‫تجریدی وارد ردیف شده اند و بخش دیگری نه‪.‬‬

‫در مورد فواصل هم وضع تا حدودی چنین بوده است‪ .‬نظام فواصل در ردیف دستگاهی از مالیمهای ویژهای پیروی میکند که بیگمان‬
‫در زمره نسبتهای طالییاند اما در موسیقی ایران در حوزه نواحی‪ ،‬مالیمهای متنوع ویژه ای وجود دارند که به ردیف دستگاهی وارد‬
‫نشده اند‪.‬‬

‫بنابر این در یک نگاه کلی‪ ،‬اهمیت موسیقی نواحی ایران در رابطه با نظام های صوتی و ریتمیک‪ ،‬با توجه به درک معیارهای زیبایی‬
‫شناختی کل هنرهای ایران نمایان میشود و این موضوعی است که تا بحال به طور جدی به آن نگریسته نشده است‪.‬‬

‫اگر تجدید حیات فرهنگ های بومی و مهمترین حوزه آن‪ ،‬موسیقی های نواحی‪ ،‬غیر ممکن و محال است میتوان تا هنوز نفس‬
‫گرمی از سینه درد آلود آواز خوانی‪ ،‬و آوای زندگی بخشی از پنجه های فرتوت استادی در گوشه ای از این سرزمین برمیخیزد آنها را‬
‫نشانه گرفت و گردآوری کرد تا اگر برای کسی از نسل امروز یا فردا‪ ،‬انسان و فرهنگ ایرانی موضوعیتی پیدا کرد‪ ،‬دست کم سوابق‬
‫فرهنگ کهن سال شفاهی این ملت در اختیار است‪.‬‬

‫‪11‬‬
‫منابع‬
‫درویشی‪ ،‬محمد رضا‬

‫‪ 1382‬لیلی کجاست (تامالت کوتاه بر پراکنده در موسیقی و فرهنگ)‪ ،‬تهران‪ :‬نشر ماه ریز‬

‫‪12‬‬

You might also like