You are on page 1of 2

‫المعنى‬ ‫الفعل المضارع‬ ‫المعنى‬ ‫الفعل الماضي‬ ‫المصدر‬

‫يذكر‬ ‫ياد می کند‬ ‫ذكر‬ ‫ياد کرد‬ ‫ياد کردن‬


‫يرجع‬ ‫برميگردد‬ ‫رجع‬ ‫برگشت‬ ‫برگشتن‬
‫يرفع‬ ‫باﻻ می برد‬ ‫رفع‬ ‫باﻻ برد‬ ‫باﻻ بردن‬
‫يزرع‬ ‫می کارد‬ ‫يزرع‬ ‫كاشت‬ ‫کاشتن‬
‫يسافر‬ ‫سفر می کند‬ ‫سافر‬ ‫سفر کرد‬ ‫سفر کردن‬
‫يسال‬ ‫می پرسد‬ ‫سأل‬ ‫پرسيد‬ ‫پرسيدن‬
‫يسجد‬ ‫سجده می کند‬ ‫سجد‬ ‫سجده کرد‬ ‫سجده کردن‬
‫يشاهد‬ ‫می بيند‬ ‫شاهد‬ ‫ديد‬ ‫ديدن‬
‫يشرب‬ ‫می نوشد‬ ‫شرب‬ ‫نوشيد‬ ‫نوشيدن‬
‫يشكر‬ ‫تشکر می کند‬ ‫شكر‬ ‫تشکر کرد‬ ‫تشکر کردن‬
‫يصعد‬ ‫باﻻ می رود‬ ‫صعد‬ ‫باﻻ رفت‬ ‫باﻻ رفتن‬
‫يصنع‬ ‫می سازد‬ ‫صنع‬ ‫ساخت‬ ‫ساختن‬
‫يضرب‬ ‫می زند‬ ‫ضرب‬ ‫زد‬ ‫زدن‬
‫يطبخ‬ ‫می پزد‬ ‫طبخ‬ ‫پخت‬ ‫پختن‬
‫يسكن‬ ‫زندگی می مکند‬ ‫سكن‬ ‫زندگی کرد‬ ‫زندگی کردن‬
‫يسكن‬ ‫عبور می کند‬ ‫عبر‬ ‫عبور کرد‬ ‫عبور کردن‬
‫يقذف‬ ‫می اندازد‬ ‫قذف‬ ‫انداخت‬ ‫انداختن‬
‫يستطيع‬ ‫می تواند‬ ‫استطاع‬ ‫توانست‬ ‫توانستن‬
‫يقبل‬ ‫می پذيرد‬ ‫قبل‬ ‫پذيرفت‬ ‫پذيرفتن‬
‫يقول‬ ‫می گويد‬ ‫قال‬ ‫گفت‬ ‫گفتن‬
‫يبتديء‬ ‫شروع می شود‬ ‫ابتدا‬ ‫شروع شد‬ ‫شروع شدن‬
‫يحترق‬ ‫آتش می گيرد‬ ‫احترق‬ ‫أتش گرفت‬ ‫أتش گرفتن‬
‫يسترجع‬ ‫پس می گيرد‬ ‫استرجع‬ ‫پس گرفت‬ ‫پس گرفتن‬
‫يقترب‬ ‫نزديک می شود‬ ‫اقترب‬ ‫نزديک شد‬ ‫نزديک شدن‬
‫يترك‬ ‫ترک می کند‬ ‫ترك‬ ‫ترک کرد‬ ‫ترک کردن‬
‫يتعجب‬ ‫تعجب می کند‬ ‫تعجب‬ ‫تعجب کرد‬ ‫تعجب کردن‬
‫يتعلم‬ ‫ياد می گيرد‬ ‫تعلم‬ ‫ياد گرفت‬ ‫ياد گرفتن‬
‫يتناول‬ ‫می خورد‬ ‫تناول‬ ‫خورد‬ ‫خوردن‬
‫يحاول‬ ‫تﻼش می کند‬ ‫حاول‬ ‫تﻼش کرد‬ ‫تﻼش کردن‬
‫يآتي‬ ‫می آيد‬ ‫جاء‬ ‫آمد‬ ‫آمدن‬
‫يحب‬ ‫دوست دارد‬ ‫احب‬ ‫دوست داشت‬ ‫دوست داشتن‬
‫يأخذ‬ ‫می گيرد‬ ‫اخذ‬ ‫گرفت‬ ‫گرفتن‬
‫يبحث عن‬ ‫دنبال ‪ ...‬ميگردد‬ ‫بحث عن‬ ‫دنبال ‪ ...‬گشت‬ ‫دنبال ‪ ..‬گشتن‬
‫يجلب‬ ‫می آورد‬ ‫جلب‬ ‫آورد‬ ‫آوردن‬
‫يجلس‬ ‫می نشيند‬ ‫جلس‬ ‫نشست‬ ‫نشستن‬
‫يجمع‬ ‫جمع می کند‬ ‫جمع‬ ‫جمع کرد‬ ‫جمع کردن‬
‫يحفظ‬ ‫حفظ می کند‬ ‫حفظ‬ ‫حفظ کرد‬ ‫حفظ کردن‬
‫يخرج‬ ‫بيرون می رود‬ ‫خرج‬ ‫بيرون رفت‬ ‫بيرون رفتن‬
‫يخلﻖ‬ ‫می آفريند‬ ‫خلﻖ‬ ‫آفريد‬ ‫آفريدن‬
‫يدخل‬ ‫داخل می شود‬ ‫دخل‬ ‫داخل شد‬ ‫داخل شدن‬
‫يعلم‬ ‫می داند‬ ‫علم‬ ‫دانست‬ ‫دانستن‬
‫يغرق‬ ‫غرق می شود‬ ‫غرق‬ ‫غرق شد‬ ‫غرق شدن‬
‫يغسل‬ ‫می شويد‬ ‫غسل‬ ‫شست‬ ‫شستن‬
‫يغفر‬ ‫می آمرزد‬ ‫غفر‬ ‫آمرزيد‬ ‫آمرزيدن‬
‫يفتﺢ‬ ‫باز می کند‬ ‫فتﺢ‬ ‫باز کرد‬ ‫باز کردن‬
‫يفرح‬ ‫خوشحال می شود‬ ‫فرح‬ ‫خوشحال شد‬ ‫خوشحال شدن‬
‫ينجز‬ ‫انجام می دهد‬ ‫انجز‬ ‫انجام داد‬ ‫انجام دادن‬
‫يفهم‬ ‫می فهمد‬ ‫فهم‬ ‫فهميد‬ ‫فهميدن‬
‫يهرب‬ ‫فرار می کند‬ ‫هرب‬ ‫فرار کرد‬ ‫فرار کردن‬
‫يهجم‬ ‫حمله می کند‬ ‫هجم‬ ‫حمله کرد‬ ‫حمله کردن‬
‫ينجﺢ‬ ‫موفﻖ می شود‬ ‫نجﺢ‬ ‫موفﻖ شد‬ ‫موفق شدن‬
‫يلعب‬ ‫بازی می کند‬ ‫لعب‬ ‫بازی کرد‬ ‫بازی کردن‬
‫يلبس‬ ‫می پوشد‬ ‫لبس‬ ‫پوشيد‬ ‫پوشيدن‬
‫يكتب‬ ‫می نويسد‬ ‫كتب‬ ‫نوشت‬ ‫نوشتن‬
‫يقطع‬ ‫می برد‬ ‫قطع‬ ‫بريد‬ ‫بريدن‬
‫يقرأ‬ ‫می خواند‬ ‫قرأ‬ ‫خواند‬ ‫خواندن‬

You might also like