‫‪Language‬‬ ‫زبان‬

‫زبان عبارتندازمجموعه سمبول های قراردادی صوتی است که غرض افهام وتفهیم از آن استفاده تعمل میآید ویا‬
‫‪.‬اینکه زبان وسیله افهام وتفهیم است‬
‫‪:‬زبان ازلحاظ شکل به سه دسته تقسیم شده است‬

‫‪:‬زبان ادبی یانوشتار‪Courtesy Language‬‬

‫به آن شکلی اززبان گفته میشودکه شکل دستوری وقلمی راداشته وهمچنان نکات گرامری درآن رعایت گردیده‬
‫‪.‬معموآلازاین زبان درنوشتن کتب ومجالت ازان استفاده بعمل میآید‬
‫‪ :‬زبان گفتاری ویاعامیانه ‪Colloquial Language‬‬

‫زبانی است که شکل دستوری وقواعدگرامری معموآلدران رعایت نمی گردد ازاین نوع زبان درزندگی روزمره‬
‫‪.‬استفاده بعمل میآید‬
‫‪:‬زبان حرکی یا اشاره یی ‪Demonstrative Language‬‬
‫به آن زبانی گفته میشودکه توسط حرکات واشارات افاده میشودکه مثال واضح این زبان رامیتوان دراشخاص گنگ‬
‫‪.‬مشاهده نمود زبان راازلحاظ معنی ومفهوم بدوبخش تقسیم نموده اند‬
‫‪ :‬زبان به مفهوم عام ‪1- Language in common meaning‬‬
‫زبان به این مفهوم معموآلبه‪ J‬همه اشارات ‪،‬عالمات‪،‬لوایح واشارات ترافیکی که بتواندمعنی ویامفهوم راافاده کند‪J‬‬
‫گفته میشود‪ :‬مثآل لوحه یک شفاخانه‬
‫‪:‬زبان به مفهوم خاص‪2- Language in proper meaning‬‬

‫زبان به مفهوم خاص عبارتندازبکاربردن عالمات قراردادی ‪،‬صوتی است که غرض فهمیدن یافهماندن بصورت‬
‫‪.‬گفتاری بکارمیرودبایدمتذکرشدکه‪ J‬برای بهترفراه گرفتن یک زبان نیازبه سلسله قواعداست که آنرادستورمینامند‬
‫‪:‬گــــرامــــر‪Grammar‬‬

‫گرامرویادستورعبارت ازمجموعه ازقواعداست که جهت درست نوشتن درست خواندن ودرست افهام وتفهیم نمودن‬
‫‪.‬وغیره استفاده بعمل مآید‪.‬البته دستورویاگرامرکاربردصحیح نکات دستوری رادریک زبان بیان میکند‬

‫‪:‬الفبـــــــآ‪Alphabet‬‬

‫عبارتندازنشانه های قراردادی وصوتی است که اساس یک زبان راتشکیل میدهدزبان خوددراصل ازمجموعه‬
‫سمبول های تشکیل شده است که با استفاده ازاین سمبول ها میتوان یک زبان راافاده نمود درزبان انگلیسی (‪)26‬‬
‫‪.‬حرف موجوداست که آنها رابدودسته‪ J‬تقسیم نموده اند‬
‫‪.‬حــــروف بزرگ وحــــروف کوچک‬
‫‪:‬حــــروف بـــزرگ‪Capital Letters‬‬

‫‪.‬عبارتندازحرف است که بشکل برجسته تحریرمیشودواین حروف دارائی مواردبکاردبردذیل میباشد‬

‫‪ :‬برای نوشتن حروف اول کلمه درآغازجملـــه ‪He is a student.1-‬‬
‫برای نوشتن حرف اول اسم های خاص ‪He is Ahmad 2-‬‬
‫‪ .‬برای نوشتن حرف اول روزهای هفته ‪Today is Sunday3-‬‬
‫برای نوشتن حرف اول ماه های سال ‪It is Jun4-‬‬
‫برای نوشتن ضمیرفاعلی ‪I am a boy5-‬‬
‫‪.‬مخففات نیزبه حروف بزرگ تحریرمیگردد ‪U-N (United Nation)6-‬‬
 ‫‪ :‬حـــروف کوچک‪Small Letters‬‬

‫‪.‬حروف اندکه شکل غیربرجسته راداشته که معموآلدرنوشتن‪ J‬کتب‪ ،‬مجالت وغیره ازآن استفاده بمعل میآید‬
‫‪.‬حروف درزبان انگلیسی ازلحاظ طرزتلفظ به سه بخش تقسیم شده اند‬

‫‪:‬حــروف صدادار ‪1- Vowel Letter1-‬‬

‫عبارتندازحروف اندکه درهنگام تلفظ شان درسیستم گفتاری موانع ایجادنمیکند‪ J‬واین حروف هریک میتواندبه تنهای‬
‫‪.‬خود یک هجا راتشکیل بدهد‪J‬‬

‫‪:‬نقش حـــروف صدادار‪The role of vowel‬‬

‫موجودیت حرف صداداردریک کلمه باعث ایجادصدادرآن کلمات میشود درصوتیکه حرف صداداردریک کلمه ‪1-‬‬
‫‪.‬موجودنباشدآن کلمه رانمیتوان تلفظ کرد‬
‫‪.‬درصورتیکه حرف صداداربه آن عالوه گرددازخودایجاد صدامیکند‪RPTVSJ‬مثآل‬
‫‪:‬مثـــآل ‪Representative‬‬
‫موجودیت حرف صدادارباعث هجابندی درکلمات میشود‪.‬مثآل ‪2-‬‬
‫)‪Mo- ral (Moral‬‬
‫)برای معین ساختن آنهااستفاده ‪3-‬‬ ‫برای کلمات که باحرف صدادارآغازشده اندازحرف تعریف معین (‬
‫‪.‬بعمل میآید‪.‬مانند‬
‫‪An Orange‬‬

‫‪:‬یادداشت‬
‫دوحروف دیگری که معموآلدرصورت موجودنبودن‪ J‬حرف صداداردرکلمات باعث ایچادصدامیشودکه عبارتند از‬
‫)‪(W – Y‬‬
‫هستندکه‪ J‬این حروف رانیمه صداداریادمیکنند‪ .‬مثآل‬
‫‪Cry – Why – Sky‬‬
‫البته اگرهجا ویاکلمات بااین حروف آغازشوندبی صدابوده ودرغیرآن صدادارمیباشد‪.‬مثآل‬
‫‪Window‬‬

‫‪:‬حـــروف بی صــــدا ‪Consonant Letter‬‬

‫حروف اندکه درهنگام تلفظ شان درسیستم گفتاری موانع ایجادنمیکندوهمچنان به تنهایی خودنمیتواندصداایجادکنند‪J‬‬
‫‪.‬این حروف باموارداستعمال شان قرارذیل اند‬
‫)ودرآخرکلمات قبل ‪1-‬‬ ‫)‪ :‬صدای (ب)رابیان میکنداین صرف دروسط کلمات قبل ازحرف (‬ ‫حرف (‬
‫) آوازنمیدهدمانند‪J‬‬ ‫‪:‬ازحرف (‬
‫‪- Break‬شک‪ -‬تردید‪Comb - Doubt J‬‬
‫)(س)تلفظ شده ودرغیرآن (ک)تلفظ میشود ‪2-‬‬ ‫‪.‬حرف( )‪ :‬صدای (س)و(ک)رابیان میکندقبل ازحروف (‬
‫‪Car‬‬ ‫‪City‬‬ ‫‪Center‬‬ ‫‪Cycle‬‬
‫) دروسط کلمات قابل تلفظ نیست مانند ‪3-‬‬ ‫)و(‬ ‫‪:‬حـرف( )‪:‬صدای (د)رابیان میکندوقبل ازحرف (‬
‫‪Door‬‬ ‫‪Adjure‬‬ ‫‪Bridge‬‬
‫)‪ :‬صدای (ف)راافاده میکندمثآل ‪4-‬‬ ‫‪:‬حـرف (‬
‫‪Famous‬‬ ‫‪Life‬‬
 ‫) قرارگیردگاهی ‪5-‬‬ ‫)و(‬ ‫حـرف( ) ‪ :‬صدای (ج)و(گ) راافاده میکند‪ J‬هرگاه قبل ازحرف (‬
‫)همیشه (ج)تلفظ میشودهرگاه قبل ازحروف دیگری‬ ‫صدای(گ)وگاهی (ج) راتلفظ میشودوقبل ازحرف (‬
‫)صدانمیدهدمانند‪J‬‬ ‫)و(‬ ‫‪:‬قرارگیردهمیشه (گ)تلفظ میشود قابل تذکراست که قبل ازحروف (‬
‫‪Girl Ginger‬‬ ‫‪Get Gymnastic Gray‬‬ ‫‪Foreign‬‬ ‫‪Diaphragm‬‬
‫)‪ :‬صدای (ح ‪،‬ه) رامیدهدمانند‪6- J‬‬ ‫‪:‬حـرف(‬
‫‪Health‬‬ ‫‪Hide‬‬
‫)‪ :‬بیانگرصدای (ج)و(ژ)خفیف رابیان میکندمانند‪7- J‬‬ ‫‪:‬حـرف(‬
‫‪Jam‬‬ ‫‪Jacket‬‬
‫)آوازنمیدهد مانند ‪8-‬‬ ‫حـرف( )‪:‬صدای (ک)رامیدهدودرآغازکلمات قبل ازحرف (‬
‫‪Knee‬‬ ‫‪Knife‬‬ ‫‪Kick‬‬
‫)آوازنمیدهدمانند‪9- J‬‬ ‫‪:‬حـرف( )‪ :‬بیان کننده صدای (ل)است این حرف دروسط کلمات قبل ازحرف(‬
‫‪Talk‬‬ ‫‪Lucky‬‬
‫)‪ :‬صدای (م)رامیدهدماننـــــد‪10- J‬‬ ‫‪:‬حـرف(‬
‫‪Meet‬‬ ‫‪Moon‬‬
‫)تلفظ نمیشود مانند ‪11-‬‬ ‫‪:‬حـرف( )‪:‬صدای (ن)رابیانگراست درکلمات بعدازحرف (‬
‫‪Needy‬‬ ‫‪Autumn‬‬
‫‪:‬حـرف( )‪ :‬صدای (پ)رابیانگراست درآغازکلمات قبل ازحروف ( )و( )صدانمیدهد‪ J‬مانند‪12- J‬‬
‫‪Peep‬‬ ‫‪Pneumonia‬‬ ‫‪Psychology‬‬
‫)قرار میگیرد مانند ‪13-‬‬ ‫‪:‬حـرف( )‪ :‬صدای (ک)رامیدهدبعدازاین حرف معموآلحرف (‬
‫‪Quiet‬‬ ‫‪Queen‬‬
‫‪:‬حـرف( ) ‪ :‬صدای (ر)رامبین است‪ .‬ماننـــــد ‪14-‬‬
‫‪Rood‬‬ ‫‪Run‬‬
‫‪:‬حـرف( )‪ :‬صدای (س)و(ص)رامیدهدماننــــد ‪15-‬‬
‫‪Sauce‬‬ ‫‪Seek‬‬
‫)تلفظ ‪16-‬‬ ‫) وبعدازحرف ( )و(‬ ‫حـرف( )‪ :‬صدای (ت)و(ط)رامیدهددروسط کلمات قبل ازحرف (‬
‫‪:‬نمیشود مانند‬
‫‪Whistle‬‬ ‫‪Watch‬‬ ‫‪Tear‬‬
‫‪:‬حـرف( )‪:‬صدای (و)رابیان میکنندودرزبان عربی عالمت (ف)مترادف رااستعمال میشود‪ .‬مانند ‪17-‬‬
‫‪Vast‬‬
‫)آوازنمیدهد مانند ‪18-‬‬ ‫‪:‬حرف ( )‪ :‬صدای (و)رابیان میکنددرآغازکلمات قبل ازحرف (‬
‫‪Word‬‬ ‫‪Write‬‬ ‫‪Wrong‬‬
‫)تلفظ میشود‪ .‬مانند ‪19-‬‬ ‫‪:‬حـرف( )‪ :‬صدای ایگز یا اکس رابیانگراست درآغازکلمات (‬
‫‪Exam‬‬ ‫‪Box‬‬ ‫‪Xerox‬‬
‫‪:‬حـرف( )‪ :‬صدای (ی)رامیدهد‪ J‬مانند ‪20-‬‬
‫‪Young‬‬
‫‪:‬حـرف( )‪ :‬صدای (ذ)(ز)(ض)(ظ) زابیانگراست‪ .‬ماننـــــــد ‪21-‬‬
‫‪Zoo‬‬ ‫‪Zip‬‬ ‫‪Zone‬‬ ‫‪Zahir‬‬
‫‪:‬یادداشت‬
‫بعضی ازحروف که بشکل ثابت درزبان انگلیسی وجودداردمیتوان آنها راباترکیب نمودن دو یا بیشتراز دو حرف‬
‫) یادمیکنند‬ ‫‪.‬تشکیل نمود که معموآل این حروف راحروف ترکیبی یا(‬
‫( ‪1-‬‬ ‫‪:‬آواز(چ) رامیدهـــد‪ .‬ماننـــــــــد )‬
‫تباشیر ‪Chack‬‬
‫( ‪2-‬‬ ‫‪:‬آواز(ش)رامیدهد ‪ .‬ماننـــــــــــد )‬
‫‪Shame‬‬
‫( ‪3-‬‬ ‫‪:‬آواز(ژ)رامیدهد ‪ .‬ماننـــــــد )‬
‫‪Manezha‬‬
 4- ( ) J‫ماننـــد‬.‫آواز (غ)رامیدهــــد‬:
Ghulam
5- ( ) ‫ماننـــد‬. ‫آواز (خ)رامیدهد‬:
Khan
6- ( )‫ ماننـــد‬.‫آواز(ف)رامیدهــــد‬:
Pharmacy
7- ( )‫ ماننـــد‬J.‫آواز(د)رامیدهـــد‬:
This
8-( )‫مانند‬.‫آواز(چ) رامیدهــــد‬:
Picture
9- ( )J‫ماننــد‬.‫آواز(شن) رامیدهــد‬:
Nation
10- ( ) ‫مانند‬.‫آواز(ژن) رامیدهــد‬
Conclusion Aggression
11- ( ) J‫ماننـد‬.‫آواز(شنت) رامیدهـد‬:
Ancient
12- ( ) ‫آواز(ج) رامیدهـــد> ماننــد‬:
Education

Pronoun ‫ضمیـــــر‬
Pronoun is word which is used instead a noun and prevent from repetition.
‫ضمیر کلمه است که بجای اسم استعمال وازتکرارآن جلوگیری میکند‬.
The pronouns are divided in to nine parts ‫) بخش تقسیم شده اند‬9( ‫ضمایر به‬.

1- Personal pronoun ‫ضمایرشخصی‬

2- Interrogative pronoun ‫ضمایرپرسشی‬
3- Demonstrative pronoun ‫ضمایراشاروی‬
4- Relative pronoun ‫ضمایر ربطی‬
5- Reflective pronoun ‫ضمایرانعکاسی‬
6- Distributive pronoun ‫ضمایرتوزیعی‬
7- Emphasizing pronoun ‫ضمایرتآکیدی‬
8- Indefinite pronoun ‫ضمایرنامعین‬
9- Possessive pronoun ‫ضمایرملکی‬
1-Personal Pronoun : ‫ضمایرشخصی‬
Are dose which are used instead of people and things and the sentences.
‫ضمایر شخصی آنهای اندکه بجای اشیا و اشخاص درجمالت استعمال میگردد‬.
The personal pronoun consists in:
Subject pronoun: I, We, You, He, She, It, They.
Object pronoun: Me, Us, You, Him, Her, It, And Them.
‫ازانها به‬،‫ ازان بیجان به ان بیجان‬،‫ازآن زن به ان زن‬،‫ ازآن مردبه آن مرد‬،‫ ازشمابه شما‬،‫ ازمابه ما‬،‫ازمن به من‬
Ex: Please give me a pen. I am a boy.

Subject pronoun: ‫ضمایرفاعلی‬

Subject pronouns are does which are used instead of subject and the sentences.
 ‫ضمایر فاعلی ضمایر اندکه بجای فاعل درجمالت استعمال میشود‬.

Subject:
1-Subject is the dover of an action.
‫فاعل انجام دهنده یک عمل است‬.
Ex: Perform my homework.

2- subject is a person or thing that we talk about.

‫فاعل شی ویا شخص است که مادرباره آن صحبت میکنیـــــم‬.
Ex: He is my brother.

Object Pronoun:‫ضمایرمفعولی‬
Object pronoun are dose which are used instead of object in the sentences.
‫ضمایرمفعولی ضمایراندکه بجای اسم مفعول درجمالت استعمال میگردد‬.
Ex: Karim saw him yesterday. Give me a pen.

TO Be Verbs : ‫افعال بودن‬

To be verbs are dose which are used to show state in the sentences.
J‫افعال بودن عبارتندازافعال اندکه حالت رانشان میدهد‬.
The to be verbs consist in. Am , Is, Are, Was ,Were.

I am = was‫من هستم‬
You are ‫شما هستید‬
They are ‫آنها هستند‬
We are ‫ما هستیم‬
He is ‫اومرد هست‬
She is ‫اوزن هست‬
It is ‫اوبیجان هست‬

Ex: I am a student . We are students.

Note: In the question from the to be verbs are used at the beginning of the sentences and
the negative farm we add only (not) after dose verb.
Ex: I am a student. Am I a student? I am not a student.

To Have: ‫افعال داشتن‬

Are dose which are used to show possession or ownership in the sentences.
‫افعال داشتن انهای اندکه برای نشان دادن ملکیت ویا مالکیت درجمالت استعمال میگردد‬.
The to have verbs are consist in: Has , Have , Had
I have ‫من دارم‬
We have ‫ما داریم‬
You have ‫شمادارید‬
They have ‫آنهادارند‬
He has ‫اومرددارد‬
She has ‫اوزن دارد‬
It has ‫اوبیجان دارد‬
Ex: I have a book. You have a car.
Memo(Note):
Usually in the question and negative farm of to have verbs the to do verbs are used along
with them but it is also possible to used to have verbs at the beginning of the sentences in
the question and add only (not) after them in the negative.
‫معموآلدرشکل سوالیه ومنفی افعال داشتن وافعال بودن راهمرای آنهااستعمال میکنندولی ممکن است آنهارادرشکل‬
J‫سوالیه درآغازجمله ودرشکل منفی بعدازانهاحرف(نات)راعالوه میکنند‬.
Ex: I have a book. Do I have a book? I don’t have a book. American system
Have I a book. I have not a book. British system.

To do verbs: ‫افعال انجام دادن‬

To do verbs are dose which are used to show performing of an action in the sentences.
‫وافعال نشان دادن عبارتنداز‬.‫افعال نشان دادن برای نشان دادن انجام یک عمل درجمالت استعمال میگردد‬:
Do J‫انجام میدهد‬ Dose J‫انجام میدهد‬ Did ‫انجام داده اند‬

I do ‫من انجام میدهم‬

You do J‫شما انجام میدهید‬
We do ‫ماانجام میدهیم‬
They do J‫آنها انجام میدهد‬ Did
He do ‫اومردانجام میدهد‬
She do ‫اوزن انجام میدهد‬
It do J‫اوبیجان انجام میدهد‬

Note : To do verbs are usually used in the question and negative farm of the sentences
which don’t contain any other auxiliary.
‫ افعال انجام دادن معموآلدرشامل سوالیه ومنفی جمالت استعمال میگردد که دارای افعال کمکی دیگری نباشد‬:‫نوت‬.

Emphatic Do: ‫انجام دهنده تآکیدی‬

Same time the To do verbs are placed be for the simple farm of the verbs to emphasize on
performing of action is called emphatic do.
‫بعضی اوقات افعال انجام دادن قبل ازشکل ساده فعل قرارگرفته وبرای انجام عمل تآکیدمیورزندکه درآنصورت بنام‬
‫(انجام دهنده تآکیدی )یادمیشود‬.
Ex: He dose teach this class.‫اوخوداین صنف راتدریس میکند‬.

Demonstrative Pronoun:‫ضمیراشاروی‬
Demonstrative pronoun are used instead of noun and point out same person, plea c or
things. ‫شی ویامکان اشاره میکند‬،‫ضمیراشاروی ضمایراندکه بجای اسم استعمال شده وبه شخص‬.
Demonstrative pronoun consist in:
This , That , These , Those , The former , The letter , such.
‫این – آن – اینهــا – آنهـــا – قبلــــی – بعــــدی – قبــــلی – چنین‬
Ex: This is a pen. That is a book. Such is my result.‫چنین است نتیجه من‬

Demonstrative Adjective:‫صفات اشاروی‬

Demonstrative adjective are dose which are used be for noun and point out same person
place or things.
‫ شخص ویامکان اشاره میکنـــد‬، ‫صفات اشاروی صفات اندکه قبل ازاسم استعمال شده وبه شی‬.
This , That ,These, Those, The former, The latter, Such
Ex: This car is beautiful. That pen is nice. ‫قشنگ‬

Possessive Pronoun : ‫ضمایرملکی‬

Possessive pronoun are dose which are used instead of noun and show possession or
ownership.
‫ضمایرملکی عبارتندازضمایراندکه بجای اسم استعمال شده ملکیت ویامالکیت رانشان میدهد‬.
The possessive pronoun consist in.‫ضمایرملکی عبارتنداز‬
Mine, Your, His , Hers, Its , Theirs
‫ ازاومرد – ازاوزن – ازآن بیجان – ازما – ازآنها‬- ‫ ازشما‬- ‫ازمن‬
Ex: This car is mine. ‫این موترمن است‬. That grammar book is yours.‫آن کتاب دستورازشما است‬.

Possessive Adjective: ‫صفات ملکی‬

The possessive adjective are dose which are placed be for a nouns and show possession
or ownership.
‫صفات ملکی آنهای اندکه قبل ازاسم استعمال شده وملکیت ویامالکیت رانشان میدهد‬.
The possessive adjective consist in.
My , Your, His , Her , Its , Our , Their .
‫ازمن – ازشما – ازاومرد – ازاوزن – ازآن بیجان – ازما – ازآنها‬.
Ex: This is my friend. Those are his classmates.

Tense ‫زمـــان‬
Tense is the farm of the verb which shows when an action has happened their twenty
eight (28) tenses in English language which are divided in to two parts.
‫) زمان وجوددارد‬28( ‫ عمل چه وقت اتفاق افتاده است درزبان انگلیسی‬J‫زمان شکل ازفعل است که نشان میدهدیک‬
‫که بدوبخش تقسیم شده اند‬.
1- Active tense 2 ‫زمانهای معلوم‬- Passive tense ‫زمانهای مجهول‬

1- Active tense ‫ زمانهای معلوم‬.

A tense in which the dover of an action is the subject of sentences is called active tense.
‫زمان معلوم زمان است که کننده عمل فاعل یا مبدآ جمالت باشد‬.
Ex: Ali bought a glass.‫علی یک گیالس خرید‬.

2- Passive tenses: ‫زمانهای مجهول‬

A tense in which the receiver of the action is the subject of the sentences is called passive
tense.‫زمانهای مجهول زمان است که گیرنده کاریامفعول مبتدآجمالت باشد‬
Ex: A glass was bought by Ali.

Simple Present Tense ‫زمان حال ساده‬

Structure
AF: S + V + C
QF: Do/dose + S + V + C
NF: S + Do/ dose + Not + V + C
NIF: Do/ dose + Not + S + V + C
 1- Subject : ‫فاعـــل‬
Subject is the dover of an action or subject is a person or thing that we talk a bout.
‫ شی است که ما درباره آن صحبت میکنیم‬، ‫فاعـــل کننده کارراگویندویافاعل شخص‬.
2- Verb : ‫فعـــل‬
A word which shows state or action.‫فعل کلمه است که حالت ویا عمل رابیان میکند‬.
3- Complement : ‫تکمیل کننده‬
Complement is a group of words which complete the mining of a sentences.
‫تکمیل کننده کلمه یا گروپ ازکلمات است که معنی جمله راتکمیل میکند‬.
Ex :I go to school everyday. Do I go to school everyday?
I do not go to school everyday. Do not I go to school everyday?

Note: it is mentionable that all the verbs except of auxiliaries tack (s)or(es) at the third
singular person of the simple present tense.
‫قابل یادآوریست که تمام افعال به جزازافعال کمکی به شخص سوم مفرد زمان حال ساده (اس)ویا(ای اس)رااختیار‬
)‫میکند(البته این امرصرف درحاالت بیانیه مطرح است نه درحاالت سوالیه ومنفی‬
Memo: Verbs ending in(S,SS, CH,SH,O,X,Z)tack (es) verbs ending in other latter tack
only (s).
)‫افعالیکه به حروف باال ختم شده اند(ای اس) اختیارمیکند افعالیکه به غیراین حروف ختم شده اندحرف(اس‬
‫رااختیار میکند‬.
Ex; Ahmad says the fact. She watch the TV every night.

Usage 1- simple present tense is used to show habitual actions.

‫ معموآلیاعادت وار انجام شود‬J‫زمان حال ساده برای بیان کارهای استعمال میگرددکه‬.
Habitual action: is an action which is done habitually like . Everyday ,Every week,
Every month.
‫ هرماه انجام شود‬،‫ هرهفته‬،‫عمل عادتی عمل است که عادت وارمانند هرروز‬.

Note: when simple present tens is used in this way it is usually followed by adverbs of
frequency like, always, Often , Usually, sometimes, rarely and (etc)
، ‫بعضی اوقات‬،‫اکثر‬، ‫هنگامیکه زمان حال ساده درین طریقه بکاررود معموآل با قیدهای تکرار مانند همیشه‬
‫ ندرتآ وغیره همرایی میشود‬،‫معموآل‬.
Ex: I always go to school. He rarely comes here. We go to school everyday . Ahmad eats
breakfast every morning.

Usage 2- simple present tens is used to show a general fact .

General fact: Is a fact which is a clear for all.
‫حقیقت کلی حقیقت است که برای همه واضح باشد‬.‫زمان حال ساده برای حقیقت کلی استعمال میگردد‬.
Ex; He is a student. Ahmad is a boy.

Usage 3- Simple present tense can be used in headlines of news peppers to show past,
present and future action.
‫ حال وآینده میتواند درعناوین روزنامه ها استعمال میشود‬، ‫زمان حال ساده برای بیان عمل درگذشته‬.
A – when it is used with simple farm of the verb show a past action.
‫هنگامیکه این زمان یا شکل ساده فعل بکاررود حالت گذشته رانشان میدهد‬.
Ex: The president meets the prisons .
B- When it is used with (ing) farm of the verb show a present action.
 J‫زمان که شکل (ای ان جی) فعل بکاررودعمل زمان حال جاری رانشان میدهد‬.
Ex: The president meeting the prisoners. ‫رئیس جمهوربازندانیان درحال مالقات است‬.
C- when it is used with( to+ verb) show a future action.
‫ورب) بکار رودشکل آینده رانشان میدهد‬+ ‫رمانیکه با(تو‬.
Ex; The president to meet the prisoners.

Usage 4- simple present tens is used to show a planned future action.

‫زمان حال ساده برای بیان عمل پالن شده درزمان آینده استعمال میشود‬.
Ex: Ahmad travels to India next week. My friend comes here tomorrow.

Present Progressive Tense ‫زمان حال جاری‬

Structure
AF: S + To Be + Ving + C
QF: To Be + S + Ving + C
NF: S + To Be + Ving + C
NIF: To Be + Not + S + Ving + C

Spelling notes (ing) Farm : )‫قواعد اضافه نمودن شکل (آی ان جی‬
1- verbs ending in a single (e) drop (e) and add(ing) verbs ending (ee) no change is
possible
‫افعالیکه به حرف(ای) ساکن یامفردختم شده اند(ای)اخرانها حذف شده و(آی ان جی ) عالوه میگردد وافعالیکه (ای‬
‫ مانند‬J.‫ای) ختم شده اندتغیردرآنها واردنمیشود‬.
Make- Making Agree - Agreeing
2- Verbs ending in (ie ) change (ie) in to (Y) and add(ing)
‫ میشودمانند‬J‫افعالیکه له (آی ای) ختم شده اندقبل ازاضافه نموده (آی ان جی)(آی ای) آنها به (وای) تبدیل‬.
Ex: Die - Dying ‫ مردن‬Tie - Tying ‫بستن – پیوند‬
3- One syllable verbs ending in a consonant following a vowel the last consonant is
doubled be for adding (ing)
‫افعال یک هجایی که بخ حرف بی صداختم شده اندوقبل ازحرف بی صدای آنها یک حرف صدادارقرارداشته باشد‬
J‫مانند‬.‫حرف بی صدای آخرآنها قبل از اضافه نمودن (آی ان جی ) دوچندمیگردد‬.
Swim – Swimming Sit - Sitting

Note: Verb ending in © an extra (k) is add be for adding (ing).

)‫افعالیکه به حرف (سی) ختم شده اندقبل ازاضافه نمودن (آی ان جی)درآخرآنها بایدیک (کی)اضافی بعداز(سی‬
‫عالوه میگردد‬.
Picnic - Picnicking

Usage 1- Present progressive tense is used to show the duration of an action which is in
progressive right now.
‫زمان حال جاری برای بیان جریان عمل استعمال میگرددکه درحال حاضردرحال انجام باشد‬.
Note : when present progressive tens in this way it is usually followed by adverbs of time
like; Know , at present, right new.
‫درجریان وغیره همرایی میشود‬،‫درحال حاضر‬،‫ حاال‬.‫هنگامیکه زمان حال جاری به این طریقه بکاررود مانند‬.
Ex: She is talking with Ahmad know. He is living in Kabul at present.
Usage 2- Present progressive tens can be used to show an action which will take place in
the future.
‫هنگامیکه زمان حال جاری برای بیان عمل درزمان آینده استعمال میگردد‬.
Ex: Ahmad is coming here tomorrow.

Usage 3- Present progressive tens can also show the duration of an action which is paper
rently going on but not necessarily at the moment of specking.
‫اما صحبت در‬.‫زمان حال جاری همچنان میتواندبرای بیان جریان عمل استعمال گردد که ظاهرآ درحال انجام است‬
‫حال جریان نیست‬.
Ex: My friend is working in a bank.
Note – The present progressive tense is not used with out of control verbs.
‫افعال حال جاری رانمیتوان با افعال غیرارادی بکاربرد‬.
Like: see - believe - know and (etc)
Ex: I am believing the God. (wrong)
I believe the God know. (right)
‫شروع ماه سوم‬

Distributive Pronoun ‫ضمایرتوزیعی‬

Distributive pronoun are used instead of nouns and indicate each person of a number or
group.
J‫ضمایرتوزیعی ضمایراندکه بجای اسم استعمال شده وبه تک تک افرادیک گروپ داللت میکند‬.
The distributive pronoun consist in.
1- Each 2 ‫هریک‬- Either 3 ‫هردو‬- Nether ‫هیچ کدام‬
Ex: Each most come on time. Either can speak English. Nether of as is lazy.

Interrogative Pronoun:‫ضمایرپرسشی‬
Interrogative pronoun are dose which are instead of nouns and ask a question.
‫ضمایر پرسشی ضمایراندکه بجای اسم استعمال شده وسوال راپرسش میکند‬.
The interrogative pronouns consist in.
Who‫ کی‬Whose‫ ازکی‬Whom ‫ کی را‬Which‫ کدام‬What‫چه‬
Ex: Who is your teacher? Whose this car? Whom do you want? Which class are you in?

Indefinite Pronoun: ‫ضمایرنامعین‬

Indefinite pronoun are used instead of nouns and indicate same unknown , person, place
or things.
‫ویامکان نا معین داللت کند‬،‫شی‬،‫ضمایرنامعین ضمایر اندکه بجای اسم استعمال شده وبه شخص‬.
Indefinite pronoun consist in.
Some body ‫ بعضی کس‬there was some body.
Some thing ‫ بعضی چیز‬I bought some thing.
Some one ‫کسی‬
Any body ‫هریک‬
Any thing ‫هرچیز‬ Did you see any body?
Any one ‫هرکس‬
No body ‫هیچ یک‬
No thing ‫هیچ چیز‬
No one ‫هیچ کس‬
 Parts of speech ‫اجـــزای کالم‬

Parts of speech words are the unit of a language they are put together to make sense in the
sentences these words are classified according to the work they do in the sentences these
are called parts of speech.
‫ کلمات‬J‫ کلمات اساسی یک زبان است که آنها درجمالت پهلوی هم قرارگرفته ومعنی راافاده میکنداین‬: ‫اجزای کالم‬
J‫مطابق بکارکه درجمالت انجام میدهددسته بندی میشوداین دسته بندی رااجزای کالم مینامند‬.
The parts of speech are nine in number.
1- pronoun 2- Verb 3- Noun 4- Adjective 5- Adverb 6- Preposition 7- Conjunction
8- Interjection 9- Article.

1- Pronoun: Is a word which is used instead of a noun and prevents it is a repetition.

‫ضمیر کلمه است که بجای اسم استعمال شده وازتکرارآن جلوگیری میکند‬.
Ex: Ahmad is a student. He is a clever student.

2- Verb: Is a word which is used to show state or action.

‫فعـــل کلمه است که حالت وعمل رانشان میدهــــد‬.
Ex: I am a boy. I drink water.

3- Noun: Is a word which is used as the name of a person, place or thing.

‫ شی ویامکان استعمال میشود‬، ‫اسم کلمه است که برای نامیدن شخص‬.
Ex: Ahmad, Kabul, Pen

4- Adjective: Is a word which is used to add some thing to the meaning of a noun .
‫صفت کلمه است که معنی اسم راواضح میسازد‬.
Ex: Ahmad is a clever boy.

5- Adverb: Is a word which is used to add something to the meaning of verb an adjective
or another adverb.
‫صفت ویاقیددیگری راکامل میسازد‬،‫قیدکلمه است که معنی فعل‬.
Ex : Ahmad runs fast. He spoke quite correctly.

6- Preposition: Preposition I s word which is used to show the relation ship between two
persons and things.
‫حرف اضافه کلمه است که برای نشان داده رابطه بین دوشخص ویادوشی استعمال میگردد‬.
Ex: Ahmad is in the class . The pen is on the table.

7- Conjunction : Conjunction is a word which is used to join two word or sentences.

J‫حرف ربط کلمه است که دوکلمه ویادو جمله راباهم پیوست میدهد‬.
Ex: Ahmad and Salim are brothers.

8- Interjection: Is a word which are used to show some sudden feeling or emotion.
‫حرف ندآ یا صوت کلمه است که جهت نشان دادن احساسات ویاهیجانات ناگهانی استعمال میگردد‬.
Ex: Pooh! I hurt my self. ‫آه ! من خودم راافگارکردم‬.
9- Article: Article is a word which is used with a noun or adjective and determines it.
‫ یک صفت به آن بکارمیرود‬،‫حرف تعریف کلمه است که برای معین ساختن یک اسم‬.
The article divided in to two parts.

1- Definite Article: ‫حرف تعریف معین‬

There is only one definite existing in the English language which is (The)
‫درزبان انگلیسی حرف تعریف معین موجوداست که عبارتنداز(ده) میباشد‬.
The article (the) can be used in the following ways.
‫ استعمال میشود‬J‫حرف تعریف (ده) میتوانددرمواردذیل‬.
1- Be for thing or group of things which are unique.‫بی نظیر‬
‫مانند‬.‫قبل ازاشیآوگروپ اشیایکه بی نظیر باشد‬.
1- The sun 2- The moon 3- The sky.

2- Be for the common nouns. ‫قبل از اسم های عام‬.

Ex: The student . The boy.

3- Be for the ordinal numbers.‫قبل از اعداد توصیفی‬.

Ex: The first class. The second student.

4- Be for the superlative form of adjective. ‫قبل ازشکل عالیترین درجه صفات‬.
Ex; The must beautiful car. The cleverest student.
Article the can not be placed in the following ways.
‫ که درطریقه های ذیل استعمال گردد‬J‫حرف تعریف معین نمیتواند‬.
1- Br for the days of the week.‫قبل ازروزهای هفته‬
Ex: The Sunday (wrong)
2- Be for the months of year.‫ قبل ازماه های سال‬.
Ex: The Jun (wrong)
3- Be for the proper nouns.‫قبل ازاسم های خاص‬
Ex: The Ahmad.
Note: when article the is placed be for words beginning with a vowel it is pronounced as
(Di) other wise it is pronounced (Da).
)‫هرگاه حرف تعریف معین قبل ازکلمات قرارگیردکه به حرف صداردارآغازشده باشد(دی)تلفظ شده ودرغیرآن (ده‬
‫تلفظ میشود‬.
Ex: The orange . The book.

Indefinite Article : ‫حرف تعریف نامعین‬

There are two indefinite article in the English language which are (a)or(an)
‫درزبان انگلیسی دو حرف تعریف نامعین که عبارتنداز(آ)و(ان) موجوداست‬.
1- The form(an) is placed be for the words beginning with a vowel .Ex: an orange.
‫حرف تعریف (ان)قبل ازکلمات قرارمیگیردکه بایک حرف صداداراغازشده باشد‬.

Auxiliary Verbs‫افعال کمکی‬

The auxiliary verbs help to from a tense they are combined with present, Past participle
or infinitive to farm the tense of ordinary verbs.
 ‫افعال کمکی جهت تشکیل یک زمان کمک مینمایداین افعال باشکل ساده وحالت سوم ویاشکل مصدرترتیب شده‬
‫وزمانهای افعال اصلی رامیسازد‬.
The auxiliary verbs are divided in farm in to three parts.
‫افعال کمکی ازنگاه شکل به سه بخش تقسیم شده است‬.
1- Principal auxiliary 2 ‫کمکی اصلی‬- Modal auxiliary 3 ‫افعال کمکی ویژه‬- Semi modal
auxiliaries ‫افعال کمکی نیمه نمونه یی یا نیمه ویژه‬

1- Principal Auxiliary ‫کمکی های اصلی‬

The principal are dose which farm the mean part of auxiliary verbs.
‫کمکی های اصلی آنهای اندکه بخش اساسی یا خیلی مهم افعال کمکی راتشکیل میدهد‬.
These auxiliary are consist in.
Am , Is , Are , Was , Were , Has , Have , Had , Do , Dose , Did.
Ex: Ahmad is drinking a glass of water. Did you come here yesterday?
Note: The principal can be used as ordinary too.
‫افعال کمکی اصلی میتواندبحیث فعل معمولی ویافعل اصلی نیزاستعمال گردد‬.
Ex: He is a lawyer. I have an English book.

2- Modal Auxiliaries: )‫کمکی های نمونه یی (ویژه‬

The modal auxiliary don’t have any final (s) or (es) at the end of the third singular person
they have neither infinitive nor the past participial there for we can not used them in the
continues farm.
‫کمکی های نمونه یی آنهای اندکه درشخص سوم مفرد(اس)ویا(ای اس)نمیگیرداین افعال نه شکل مصدردارندونه‬
‫ آنهارادرشکل جاری استعمال گردد‬J‫حالت سوم لذانمیتوان‬
The modal auxiliary are consist in.
Can, Could, Shall , Will , Would , May , Might, Ought to , Must.

Can/Could: can show a present ability could is use in the past form of can in the other
tense (To be able) is used instead of it.
( ):‫)بکاررفته ودرزمانهای‬ ( ‫ درشکل کذشته آن فعل‬J‫توانمندی جهت انجام عمل رانشان میدهد‬
‫) استفاده میکنیم‬ ( ‫دیگری به عوض آن ازفعل‬.
Ex: Ahmad can speak English . Mahmmod will be able to play chess.
Note : the verb (could)may some times show a present probability .
‫ یک عمل احتمالی رادرزمان حال بیان کند‬J‫)بعضی اوقات میتواند‬ (‫فعل‬.
Ex: If I practice will I could be success in the exam.‫اگرخوبترنمرین میکردم من درامتحان کامیاب‬

May and Might:‫شاید احتماآل‬

May shows a present probability and might is used in the past form of may.
( ) ‫) استفاده میکنیم‬ ( ‫یک احتمال رادرزمان حال نشان میدهدودرشکل گذشته این فعل از فعل‬.
Ex: I may live here tomorrow.‫من فردااحتماآلاینجا راترک میکنم‬. He might have gone.
Note : When (may) is placed at the beginning of the sentences show admission.
‫)درآغازجمله قرارگیرداجازه وخواهش است‬ ( ‫هنگامیکه فعل‬.
Ex: May I come in? May I know your name?

3-Shall and Will:

Shall and will are shows an action which will take place in the future.
‫شل وویل بیانگرعمل است که درآینده اتفاق افتاده‬.
Ex: He will come here tomorrow. I shall meet you next week.

4- Should and Would:

Should and would are used in the past form of (shall and will)
( )‫درگذشته شل وویل استعمال میگردد‬.
Ex: I would go to see him If I had time.‫اگروقت میداشتم او راخواهم دیده بودم‬.
We should gone to Herat. ‫ما خواهیم به هرات رفته بودیم‬.
Note: should can also show a week instruction in the present tense.
( )‫همچنان میتواندهدایت ویاامرضعیف رادرزمان حال نشان دهد‬.
Ex: He should studies his lesson for the exam.‫اوبایددروسش رابه امتحان بخواند‬.
Memo: would is usually combined with words such us (pleas) and (mind) to express a
polite request.
( ) ‫دبانه رابیان میکند‬،‫)ترکیب شده تقاضای مو‬ () ( ‫معموآلباکلمات چون‬.
Ex: Would you pleas bring me a glass of water.‫لطف نموده یک گیالس آب برای من بیآورید‬.
Would you mind opening the door. ‫لطفآدروازه رابازنمائید‬.

5- Ought to: ‫باید‬

Ought to indicates a commend or instruction. ( )J‫امریاهدایت رابیان میکند‬.
Ex: I ought to tell him the matter.‫من موضوع راباید برای او بگویم‬.

6- Must: must indicates the strongest obligation in the other tense (have to) have to is
usually used instead of it.
( )‫)بعوض آن استفاده‬ (‫قویترین مجبوریت ویاامررابیان میکنددرزمانهای دیگرمعموآلازفعل‬
‫بعمل میآید‬.
Ex: I must live here now. He must to come on time. We had to visit him.

Semi Modal Auxiliary:‫افعال کمکی نیمه وجهی‬

There are three semi modal existing in the English language.
‫درزبان انگلیسی سه نوع فعل کمکی نیمه وجهی موجوداست‬.
1- Dare :‫جرئت‬
Dare shows courage and at can be used both as an auxiliary and ordinary.
( )‫بیانگرجرئت یاجسارت است این فعل هم به صفت فعل کمکی وهم بصفت فعل اصلی استعمال شده‬
‫میتوانـــــد‬.
Ex :I dare tell him every thing.(auxiliary)‫من جسارتآهمه چیزرابه اوگفتم‬

2- Need: ‫ضرورت‬
Need shows an necessary an at can be used both as auxiliary and ordinary.
( ) ‫بیانگریک ضرورت ویانیازمندی است این فعل میتواندهم فعل کمکی وهم فعل اصلی باشد‬.
Ex: She need a pen. I need talk him tomorrow.‫من ضرورت دارم که بااوصحبت کنم فردا‬

3- Used to:
A- When used to is followed by the simple form of the verb mines(Be for or ago)
‫)باشکل ساده فعل بکاررود قبآلوپیشترمعنی میدهد‬ ( ‫هنگامیکه‬.
Ex: He used to work at a bank. I used to perform the home work.

B- When used to is used with to be verbs mines habit or indicates a habit.

‫)فعل استعمال ویابکاررودعادت رابیان میکند‬ ( ‫)بکاررودوبعدازآن‬ ( ‫هنگامیکه این فعل با فعل‬.
Ex: She is used to chewing gum.‫او به خوب جویدن ساجق عادت دارد‬.

Usage: Is the way which shows how and where used a tense.

Simple Past Tense ‫زمان حال ساده گذشته‬

Formation
AF: S + V2 + C ‫شکل بیانــیه‬
QF: Did + S + C ‫شکل سوالیه‬
NF: S + Did + not + V + C‫شکل منفی جمالت‬
NIF: Did + not + S + V + C ‫شکل منفی پرسشی جمالت‬

Ex: AF: I want to city yesterday.

QF: Did I go to city yesterday?
NF: I did not go to city yesterday.
NIF: Did not I go to city yesterday?

Usage 1- Simple past tense is to show an action which toke place at same specified time
in the past.
‫زمان گذشته ساده برای بیان عمل استعمال میگرددکه دروقت معین درزمان گذشته اتفاق افتاده است‬.
Note: when the simple past tens is used in this way it is usually followed by adverb of
time like Yesterday, Last week, Last year (etc).
)‫سال گذشته‬،‫هفته گذشته‬،‫هنگامیکه زمان گذشته ساده درین طریقه استعمال شودمعموآلبا قیدزمان مانند(دیروز‬
‫وغیره همرایی میشود‬.
Ex: I saw my friend yesterday. We moved to this house last year .

Usage 2- Simple past tens is used to ask a but past action.

‫زمان گذشته ساده برای پرسش نموده عمل درزمان گذشته استعمال میگردد‬.
Ex: Where ware you yesterday? When did you arrived to Kabul?

Usage 3 – Simple past tens can be used with (always) to show a past habit.
‫) استعمال میگردد‬ (‫زمان گذشته ساده میتواندبرای بیان عادت درزمان گذشته همرای قید‬.
Ex: She always talked a but herself.

Past Progressive Tens ‫زمان گذشته ساده‬

Formation
AF: S + was/ were + V ing + C Ahmad was painting the wall.
QF: was/were + S + V ing + C Was Ahmad painting the wall.
NF: was / were + not + V ing + C Ahmad was not painting the wall.
NIF: was / were + not + S + C Was not Ahmad painting the wall.

Usage 1- Past progressive tens show the duration of an action which was going on at
same specified time in the past.
‫ درزمان معین درگذشته درحال انجام بوده است‬J‫زمان گذشته جاری جریان عمل رانشان میدهدکه‬.
Ex: He was studying his lesson last night.
Usage 2 – Past progressive tense can be also used with (always) to show a past habit.
‫ استعمال میگردد‬J)‫زمان گذشته جاری همچنان برای نشان دادن عادت درزمان گذشته میتواندباقید(همیشه‬.

Ex: Ahmad was always studying the English.

Regular and Irregular Verbs‫افعال باقاعده وبی قاعده‬

A verb has three mien forms simple, past and past participle.
‫ – حالت سوم‬3 ‫ گذشته‬-2 ‫ شکل گذشته شاده‬-1 .‫یک فعل سه شکل اساسی دارد‬
Ex:( See , Saw , Seen) (Put, Put, Put) (Agree, Agreed, Agreed)

Regular Verb: the regular verbs are dose which form their past , past participle by taking
(d)or (ed) at the end of simple form.
‫)درآخرشکل‬ (‫افعال باقاعده آن دسته ازافعال هستندکه شکل گذشته وحالت سوم خودرابااختیارنمودن ( )و‬
J‫ساده تشکیل میدهد‬.
Ex: Agree , Agreed , Agreed.

Rule of adding (d)or(ed):‫(قواعداضافه نمودن ( )و‬ )

1- Verbs ending in(e)or(ee) add only one (d).
Ex: Injure , Injured , Injured.‫زخمی شدن‬

2- Verbs ending in(Y)following a consonant words change the (Y)in to (I)and add (ed)
J‫)انهابه( ) تبدیل‬ ( ‫)آنهایک حرف بی صداموجودباشدحرف‬ (‫)ختم شده اندوقبل ازحرف‬ ( ‫افعالیکه به‬
‫)عالوه میگردد‬ (‫شده و‬.
3- Add (ed)at the end of verbs ending in(Y)following a vowel with out any change.
‫)بدون کدام‬ (‫)آنهایک حرف صدادارموجودباشد‬ ( ‫)ختم شده اندوقبل ازحرف‬ ( ‫افعالیکه بحرف‬
‫تغیردرآخرآن عالوه میگردد‬.
Ex:( Pray – Prayed – Prayed) (Annoy- Annoyed – Annoyed)
4- One syllable regular verbs ending in a consonant following a vowel double the last
consonant be for adding (ed).
‫افعال باقاعده یک هجایی که بحرف بی صداختم شده وقبل ازآنهایک حرف صدادارموجودباشدقبل ازاضافه نمودن‬
J‫)حرف بی صدای آخرآنهادوچندمیگردد‬ (.
Ex: (Stop – Stopped- Stopped)

Irregular verbs ‫افعال بی قاعده‬

Irregular verbs are dose which do not have any special role to from there past and past
participle.
‫افعال بی قاعده آن افعال اندکه قاعده مشخص برای تشکیل دادن گذشته وحالت سوم خودراندارد‬.
Ex: (Put- Put- Put)(Say-Said- Said)(See-Saw-Seen)

Reflexive Pronoun or Reflective Pronoun‫ضمایرانعکاسی ویامنعکسه‬

Reflexive pronoun are dose which are used instead of nouns and show that the subject
And object sentences are the same that is say the work reflex from subject to object and
from object to subject.
 ‫ضمایرانعکاسی ضمایراندکه بجای اسم ها درجمالت استعمال شده ونشان میدهدکه فاعل ومفعول جمله یکی اند‬
‫یعنی اینکه کارازفاعل به مفعول وازمفعول به فاعل انعکاس میکند‬.
The reflexive pronoun consist in.
My self ‫ مارابه ما‬Your self ‫ خودت رابه خودت‬Him self ‫ اورابه او‬Her self ‫ اورابه او‬Our self
‫ مارابه ما‬Your self ‫ شمارابه شما‬Them selves ‫ آنها رابه آنها‬It self ‫اورابه او‬
Ex: I heart my self. He hide him self.J‫اوخودش راپنهان میکند‬.

Emphasizing Pronoun or Emphatic Pronoun‫ ضمایرتآکیدی‬.

Emphasizing pronoun are used instead of a nouns and emphasize on performing of an
action.
‫ضمایر تآکیدی ضمایراندکه بجای اسم ها قرارگرفته وبرای انجام عمل تآکیدمیکند‬.
The emphasizing pronoun consist in.
Myself ‫ خودم رامن خودم‬Your self ‫ شماخودت‬-‫ خودت را‬Him self ‫ اوخودش‬-‫ خودش را‬Her self
‫ اوخودش‬-‫ خودش را‬It self ‫ اوخودش‬-‫ خودش را‬Your saliva ‫ به خودتان‬-‫ خودتان‬Them saliva
‫به خودشان‬-‫خودشانرا‬
Ex: I my self saw him in the park‫من خودم اورادرپارک دیدم‬
I my self tell in the fact. ‫من خودم حقیقت رابه او میگویم‬

Present Perfect Tense ‫زمان حال کامل‬

Formation
AF: S + has/ have + V3
QF: Has/have + S + V3
NF: S + has/ have + not
NIF: Has / have + not + S
+ C ‫شکل بیانیه‬
+ C ‫شکل سوالیه‬
+ V3 + C ‫شکل منفی‬
+ V3 + C ‫شکل منفی پرسشی‬

Ex: I have visited Paris. Have I visited Paris? I have not visited Paris.

Usage 1: Present perfect tense is used to show an action which started and finished at
same unspecified time in the past.
‫زمان حال کامل برای بیان کاراستعمال میگرددکه دروقت نامعین درزمان گذشته آغازوانجام یافته باشد‬.
Note: When the present perfect tense is used in this way it is usually followed by adverbs
of time such as .Already ‫ قبآل‬Yet ‫ تاهنوز‬Several time‫ چندی بار‬Be for‫ قبآل‬Recently‫( اخیرآ‬etc).
)‫اخیرآ‬،‫قبآل‬،‫چندین بار‬،‫تاهنوز‬،‫هنگامیکه زمان حال کامل دراین طریقه استعمال شودمعموآلباقیودزمان مانند(قبآل‬

Usage 2: Present perfect tense is used which (Since and For) to show an action which
started in the past and continued up to present time.
‫ درگذشته آغازشده وتااکنون درزمان‬J‫)بکاررفته وعمل رابیان میکندکه‬ (‫زمان حال کامل همراه‬
‫حال ادامه یافته باشد‬.
Ex: Ahmad has lived in Kabul since 2002. We have studied English for six months.

Usage 3: The present perfect tense can show an action which has been completed in the
present time.
 ‫ درگذشته تکمیل شده ولی اثرات کارآن تااکنون‬J‫زمان حال کامل یا(ماضی نقلی ) میتواندعمل رانشان دهدکه‬
‫درزمان حال باقی است‬.
Ex: Shilla has born a chilled . Ahmad painted the wall.

Usage 4: Present perfect tense is used with(Just) to show an immediate past.

‫)بکاررفته وعمل رادرگذشته قریب نشان میدهد‬ (‫زمان حال کامل باقید‬.
Ex: They have just started the class.

Present Perfect Progressive Tense ‫زمان حال کامل جاری‬

Structure
AF: S + have/has + been + V ing + C
QF: Have/has + S + been + V ing + C
NF: S + have/ has + not + been + C
NIF: Have/has + not + S + been + V ing + C

Usage 1: The present perfect progressive tense is used to show the duration of an action
which started in the past continued up to now and is still.
‫زمان حال کامل جاری برای بیان جریان عمل استعمال میگرددکه درزمان گذشته شروع شده وتااکنون ادامه یافته‬
‫ودرحال حاضرنیزادامه دارد‬.
Ex: Ahmad has been providing the exam question since one o’clock.
‫ شکل بیانیه جمله‬.‫احمدازساعت یک بجه بدینسومشغول تهیه سواالت امتحان است‬
Note: The present perfect progressive tens stats the emphasize the duration of an action
which has been continually going on.
‫زمان حال کامل جاری تاکیدبرای بیان عمل میکندکه بدون وقفه ادامه داشته است‬.
Ex: I have been searching for a house all this afternoon.‫من تمام روزرامشغول جستجویک خانه بود‬

Noun Gender)‫نوعیت ویاجنسیت (اسم‬

A noun is always considered a cording to being meal female or neuter.
‫موئنث بودن موردبحث است‬،‫اسم همیشه ازلحاظ مذکربودن‬.
Ex: Man, Women, Pen .

1- Masculine gender: A noun which denotes a male human or animal is called masculine
gender .‫اسم که به انسان ویا حیوان مذکرداللت کندجنسیت مذکرنامیده میشود‬.
Ex: Father, Brother, and Dog.

2-Feminine gender: A noun which indicate a female human, animal is called feminine
gender.
‫اسم که به انسان ویا حیوان موئنث داللت کندجنس موئنث نامیده میشود‬.
Ex: Mother - Sister _ Girl - Lioness.

3- Neuter gender: A noun which denotes nether a male nor a female (a thing with out
life) is called neuter gender
‫اسم که نه یک جنسیت مذکرونه یک جنسیت موئنث بلکه به یک شی بی جان داللت کندجنسیت خنثی نامیده میشود‬.
Ex: Pen – Book - Table.
4- Common gender: A noun which denote both meal or female human is said to be a
common gender.
‫اسم که به انسان مذکروموئنث هردوداللت کندجنسیت عام گفته میشود‬.
Ex: Drive, Chilled, Student, Teacher.

Pluralization of Nouns‫جمع بندی اسمها‬

The general way for the pluralezation of nouns is adding (S)or(es) at the end of singular
nouns.
‫)دراخیراسمهای مفرد‬ (‫)ویا‬ ( ‫طریقه عمومی برای جمع بستن اسمها عبارت اندازعالوه نموده‬.
Ex: Book- Books - Watch – Watches

Rules of adding (s)or (es).

1- Nouns ending in(s, ss, ch, sh, x, z) take (es) in the plural form.

‫)اختیارمیکند‬ (‫اسمهایکه به حروف فوق ختم میشوددرشکل جمع خود‬.

Ex: Watch- Watches – Ass- Asses – Tax – Taxes ‫مالیات‬
Note : when (ch)has the sound of (K) at the end the nouns add only (S) in the plural form.
‫)دراخیر اسم صدای (ک)راافاده کنددرشکل جمع تنها (س) رااختیارمیکند‬ ( ‫هنگامیکه‬.
Ex: Monarch- Monarchs ‫پادشاه ها‬
Memo – (es) is pronounced as (iz) at the end of nouns ending in the above letters.
( )‫)تلفظ میشود‬ (‫دراخیراسمهایکه به حروف باالختم شده اندمانند‬.
2- Nouns ending in(Y)following a consonant change (Y) in to (I) and add (es).
‫)به ( )تبدیل نموده‬ (‫)ختم شوندوقبل ازحرف ( )حرف بی صداقرارداشته باشد‬ (‫اسمهایکه به حرف‬
‫) اختیارمیکند‬ (‫و‬.
Ex: Army – Armies - City - Cities – Lorry – Lorries.
3- Nouns ending in (Y) following a vowel add only (s) with out any change.
‫)آنها حرف صدادارقرارداشته باشد بدون کدام تغیرحرف ( ) عالوه‬ (‫اسمهایکه به ( )ختم شده اندوقبل از‬
‫میگردد‬.
Ex: Day – Days – Way – Ways – Key – Keys
4- By adding (es)at the nouns ending in (o) following a consonant.
) ( ‫)آنها یک حرف بی صدا موجودباشددرشکل جمع خود‬ ( ‫اسمهایکه به حرف( )ختم شده وقبل ازحرف‬
‫رااختیارمیکند‬.
Ex: Negro- Negroes – Mango- Mangoes.
The following nouns are exceptional. ‫مستثنی‬
Ex: Kilo- Kilos, Piano- Pianos , Photo- Photos.
5- Nouns ending in(o) following a vowel take only (s) .
‫)آنها یک حرف صدادارموجودباشددرشکل جمع خود‬ ( ‫)ختم شده اندوقبل ازحرف‬ (‫اسمهایکه به حرف‬
J‫حرف ( )رااختیارمیکند‬.
Ex: Video- Videos, Radio- Radios
6- Noun ending in (F)or(Fe) change(F)or(Fe) to (V)in add (es) .
‫)اختیارمیکند‬ (‫)تبدیل شده و‬ ( ‫)آنها به‬ (‫)و‬ (‫)ختم شده اند‬ (‫اسمهایکه بحرف ( )و‬.
Ex: Wife- Waives , Knife – Knives ,Leaf- Leaves.
The following nouns are exceptional.
Ex: Proof- Proofs, Chief- Chiefs, Roof- Roofs.
7- A bout eight (8)nouns form the there plural by a vowel change .
‫)اسم شکل خودراباتغیردادن یک حرف صدادارتشکیل میکند‬8(‫حدود‬.
Ex: Man-Men , Woman- Women , Mouse- Mice ,Louse-Lice , Gooses- Gees, Tooth-
Teeth, Foot- Feet , Dormouse- Dormice.
8- Compound nouns usually take(s)or(es)at the end of the mien.
‫)درآخراسمهای اصلی ویامهم اختیارمیکند‬ (‫)ویا‬ (‫اسمهای ترکیبی معموآل‬.
Ex: Step mother- Step mothers, Court martial – Courts martial. ‫محاکم نظامی‬
9- Combined Noun:
Combined nouns separating by prepositions take (s)or(es) at the end of first nouns.
J‫)اختیارمیکند‬ (‫اسم ترکیبی که توسط حروف اضافه ازهم جداگردیده انددرآخراسم اول ( )ویا‬.
Ex: Son in low – Sons in low, Mother in low- Mothers in low.
10- Noun ending in(man)except of the proper nouns for there plural by changing (man)in
to (men).
‫)تشکیل‬ (‫)به‬ ( ‫)ختم شده به استثنا اسم های خاص شکل جمع خودراباتغیردادن‬ ( ‫اسمهایکه به‬
‫میدهـــــــــد‬.
Ex: Fisher man- Fisher men, English man- English men
11- Same noun in English are pluralized irregularly.
‫بعضی ازاسمها درزبان انگلیسی به شکل بی قاعده جمع بندی میشود‬.
Ex: Chilled – Children, Ox – Oxen
12- The letters and number are pluralized by adding (s).
‫)جمع بندی میشود‬ ( ‫اعدادوحروف بوسیله اضافه نمودن‬.
Ex: 3-3s , T – Ts

Simple Future Tense ‫زمان آینده ساده‬

Formation 1:
AF: S + will/shall + V + C
QF: will/shall + S + V + C
NF: S + will/shall + not + V + C
NIF: will/shall + not + S + V + C
Ex: I shall tell him everything.

2:
AF: S + To be + going to + V + C
QF: To be + S + going to + V + C
NF: S + To be + not + going to + V + C
NIF: To be + not + S + going to + V + C
Ex: She is going to visit her mother.
Is she going to visit her mother?
She is not going to visit her mother.
Is not she going to visit her mother?
Note : it is mentionable that the second formula to be going to indicates more absolute
future action then the first formula.
‫)نسبت به فورمول اولی عمل مطلق یاقویتری رادرزمان‬ ( ‫شایان ذکراست که فورمول دومی یعنی‬
J‫اینده نشان میدهد‬.
Usage 1- Simple future tense is used to show an action which will take place at same
specified time in the future.
‫زمان آینده ساده برای بیان عمل استعمال میگرددکه دروقت معین درزمان آینده اتفاق خواهد افتاد‬.
Note : when the simple future tense is used in this way it is usually followed by adverb of
time such as (Tomorrow, Next week, Next month , Next year (etc).
‫ ماه آینده وغیره همرایی‬J،‫هفته آینده‬،‫هنگامیکه زمان آینده ساده دراین طریقه بکاررودمعموآلباقیدزمان همچون فردا‬
‫میشود‬.
Ex: Ahmad and Mahmod are going to have the exam tomorrow.
The people will elect the president.

Usage 2: Simple future tense can be used in the sentences which contain conditional
clause.
‫زمان آینده ساده میتوانددرجمالت استعمال گرددکه دارایی قضیه شرطیه هستند‬.
Ex: If Ahmad studies his lessons he will succeed in the exam.
Whether it rains we will not go to the cinema.

Future Progressive Tense ‫زمان آینده جاری یا کامل‬

Structure 1:
AF: S + will/shall + be + Ving + C
QF: will/shall + S + be + Ving + C
NF: S + will/shall + not + be + Ving + C
NIF: will/shall + not + S + be + Ving + C
Ex: She will be cleaning the kitchen tomorrow .
Will she be cleaning the kitchen tomorrow ?
She will not be cleaning the kitchen tomorrow.
Will not be cleaning the kitchen tomorrow?

2:
AF: S + To be + going to + be + Ving + C .
QF: To be + S + going to + be + Ving + C?
NF: S + To be + not + going to + Ving + C .
NIF: To be + not + S + going to + be + Ving + C ?
Ex: I am going to be studding book at this time tomorrow.
Am I going to be studding book at this time tomorrow?
I am not going to be studding book at this time tomorrow.
Am not going to be studding book at this time tomorrow?

Usage 1: Future progressive tense is used to show the duration of an action which will be
in progressive at same specified time in the future .
‫زمان آینده استمراری برای جریان عمل استعمال میگرددکه دروقت معین درزمان آینده درحال انجام ویاجریان‬
‫خواهدبــــود‬.
Ex: The students will be talking a bout the exam tomorrow.
I am going to be traveling to Paris next Sunday.
Usage 2: The future progressive tense can be also used in the conditional sentences.
‫زمان آینده جاری همچنان میتوانددرجمالت شرطیه مورداستعمال داشته باشد‬.
Ex: Whether we have time we will be picnicking on time the next day.

Relative Pronoun ‫ضمایرربطی‬

The relative pronoun are used instead of nouns and join two sentences.
‫ضمایر ربطی بجای اسم استعمال شده ودوجمله راباهم ربط میدهد‬.
The relative consist in.

Who‫ کسیکه‬Whom ‫ کسی را‬Whose ‫ ازکسیکه‬Of which ‫ ازچیزیکه‬What ‫ چیزیکه‬That‫ که‬Which‫انکه‬

Ex: this the car which I bought yesterday. That is the book of which cover has torn.‫پاره‬

Sentence‫جمـــله‬
a group of words which has a complete meaning or mix a complete since is called
sentences.
‫گروپ ازکلمات که معنی کامل داشته باشدویامعنی کامل راافاده کندجمله نامیده میشود‬.
Ex: I meet him in the class everyday.
The sentences are divided in to three part in form.‫جمالت درشکل به سه دسته تقسیم میشود‬.
1- Simple sentences 2- compound sentences 3- compound sentences.
1- Simple sentences: a sentences which has finite verb is called simple sentences.
‫جمالت که دارایی یک فعل محدودباشدجمله ساده نامیده میشود‬.
Ex: She feeds the children. J‫اواطفال راغذا میدهد‬.
Compound Sentences: ‫جمله مرکب‬.
When two simple sentences or join by a conjunction is called a compound sentences.
‫هرگاه دوجمله ساده بوسیله یک حرف ربط به هم ربط داده شودویایکجاشودجمله مرکب نامیده میشود‬.
Ex: Ahmad is student and Jamal is a teacher.

Complex Sentences:‫جمالت مختلط‬

A sentence which has one principal and one or mort hen one subordinating clauses is
called complex sentence.
‫جمله که دارای یک قضیه اصلی ویک یابیشترازیک قضیه فرعی داشته باشدجمله مختلط گفته میشود‬.
Ex: Ahmad is the boy who study here.
The sentence are divided in to four parts in meaning.
‫جمالت ازلحاظ معنی به چهاربخش تقسیم شده اند‬.
1- Declarative sentences ‫جمالت خبری‬
2- Imperative sentences ‫جمالت امری‬
3- Interrogative sentences ‫جمالت پرسشی‬
4- Exclamatory sentences ‫جمالت ندائئ‬
1- Declarative sentence : a sentence which express a statement or assertion is called
declarative sentences.
‫جمله که خبرویابیانیه رابیان کندجمله خبری یااخباری نامیده میشود‬.
Ex: He came to class yesterday.
2- Imperative sentences: a sentence which express a command or entreaty is called
imperative sentences.
‫جمله که امرویاالتماس رابیان میکندبنام جمالت امری یادمیکند‬.
Ex: please open the door. Come on time.
3-Interroagative sentences: a sentence which ask a question is called interrogative
sentences.
‫جمله که سوال راپرسش نمایدبنام جمالت پرسشی یادمیکند‬.
Ex: where are you living?
4- Exclamatory sentences: a sentence which express strong filing or emotion is called
exclamatory sentences.
‫جمله که یک احساس ویا هیجان قوی رابیان کندجمالت ندائی نامیده میشود‬.
Ex: What a noise girl she is!

Gerund‫اسم مصدر‬
The (ing) form of the verb dose the work of a noun is called gerund.
‫)فعل که کاراسم راانجام دهداسم مصدرنامیده میشود‬ ( ‫شکل‬.
Ex: link swimming is used full for him.
Gerund can be used in the following is.‫اسم مصدردراشکال ذیل استعمال میشود‬.
1- Has the subject of the sentences.‫منحیث فاعل یامبتدآ جمله‬.
Ex: studding makes a man perfect.
2-Has the complement of the sentences.‫منحیث تکمیل کننده درجمالت‬.
Ex: I like swimming.
3- Has the mean verbs.‫بعدازافعال معمولی یااصلی‬
4-Has an adjective be for a nouns.‫منحیث صفت قبل ازاسم ها‬.
Ex: She teaches a typing class.
5- Has complement of preposition. ‫بعدازحروف اضافه ویاتکمیل کننده حرف اضافه‬.
Ex: He prevents me from working in the company. ‫اوجلوگیری کردمن راازکاردرکمپنی‬.

Infinitive ‫مصدر‬
Infinitive is the form of the verb which express an action freely with out subject.
‫مصدرشکل ازفعل است که کاری راآزادانه وبدون فاعل بیان میکند‬.
Ex: To go , To meet , To play. To study computer is necessarily.‫مطالعه کمپیوترضروری است‬.
Infinitive can be used in the following ways.
1- Us the subject of the sentences.‫منحیث فاعل یا مبتدآ جمله‬.
Ex: To play football is useful for health.
2- At can be use alone.‫میتواندبه تنهای استعمال شودالبته درآخرجمله‬.
Ex: I went to go.
3- After the adjective in the sentences.
Ex: Ahmad was happy to successes in the exam.
4- Infinitive can be used of the mean verb.
5- Infinitive is used to express an intention ‫مصدرمیتواندبرای مقصدویامنظوراستعمال گردد‬.
Ex: We come here to learn English.
6-At can be used with to be about to express and immediate future.
‫(مصدرمیتواندبرای نشان دادن آینده قریب بانشان دادن‬ ).
Ex: Airplane is about to land.
 Tag question‫سواالت ضمیمه یی‬
Tag question are short addition at the end of the sentences asking for agreement or
conformation.
‫ گفتارگوینده بکارمیرود‬J‫سواالت ضمیمه یی ضمایم کوتاه اند که درآخرجمالت جهت تائیدویاتصدیق‬.
Ex: He is a clever student. Is not he?
Role:‫قواعد‬
1- The positive sentences have negative tags.‫جمالت مثبت سوال ضمیمه یی منفی دارند‬.
Ex: I study my lesson. Do not I?
2- The negative sentences have positive tags.‫جمالت منفی سوال ضممیه یی دارند‬.
Ex: I do not study my lesson . Do I?
Note: If the sentences contain auxiliary verbs the auxiliary itself is repeated in the subject
of the tag other voice we have to use the to do verbs.
) (‫اگردرجمله افعال کمکی موجودباشددرمبتدآسوال ضمیمه یی فعل کمکی خودتکرارمیشوددرغیرآن ازفعل‬
‫استفاده بعمل میآید‬.
Ex: I must go. Must not I? He goes to school. Does not he?
3- Imperative sentence have the tag (will You).‫)دارند‬ ( ‫جمالت امری سواالت ضمیمه یی‬.
Ex: Please come on time. Will You? J‫آیامیآید‬.‫لطفآسروقت بیآید‬.
4- The request and demounted have the tag you wont you.
‫)همراه اند‬ ( ‫جمالت که درخواست ویاخواهش راداراهستندباسوال ضمیمه یی‬.
Ex: Have a drink . Wont you?
5- Sentences begin with lets have the tag of shall we.
Ex: Lets play chess. Shall we?‫آیاخواهیم کرد؟‬. ‫بیاکه شطرنج بازی کنیم‬
6- Sentences which contain words such us (Never, No, Nether) are considered has a
negative and have positive tag.
‫) رادرخوددارندجمالت منفی تلقی شده وباسواالت ضمیمه‬ ( ‫جمالت که کلمات چون‬
‫مثبت همراه اند‬.
Ex: I never tell lie. Do I?
7- When the sentences starts with word like Nobody , Anybody , somebody ,nether the
pronoun they is used us the subject of the tag.
‫) مبتدآ‬ (‫)باالباشدضمیرفاعلی‬ (‫هنگامیکه مبتدا جمله کلمات چون‬
‫سوال ضمیمه یی بکارمیرود‬.
Ex: Nobody come to the party. Did they?
8- The tag of I am is are not I.
‫)است‬ (‫سوال ضمیمه یی را‬.
Ex: I am a student . Are not I?
9- The sentences which have positive form but express negative meaning are following
by positive tag. ‫جمالت که شکل مثبت دارند ولی معنی ویامفهوم منفی رابیان میکندباسوال ضمیمه یی مثبت‬
‫همراه اند‬.
Ex: Ahmad is to fat to ran fast. Is he?

Conditional Sentences ‫جمالت شرطیه‬

The conditional sentences are dose which are formed are(If or whether)in English an
express a condition.
‫)تشکیل شده اند‬ ( ‫جمالت شرطیه آن دسته ازجمالت هستندکه بوسیله‬.
Ex: If I study hard I will succeed in the exam.
Whether its sunny we will go to the pool.
The condition sentences are divided in to two parts.
Probable condition ‫ جمالت شرطیه ممکن‬Improbable condition‫جمالتشرطیه ناممکن‬
1- Probable condition are open condition :
the probable condition are dose which indicate a possible action that is to say in the
condition it is possible to perform the action.
‫ بعمل ممکن داللت میکندبعباره دیگردرین نوع جمالت شرطیه امکان انجام‬J‫جمالت شرطیه ممکن آنهای هستندکه‬
‫عمل موجوداست‬.
Note: The probable condition are usually formed in the present and future tense.
‫جمالت شرطیه ممکن معموآلدرزمان های حال وآینده تشکیل میشود‬.
Ex: If he comes here tell him the matter.‫اگراوآمدمن موضوع رابرایش میگویم‬.
Whether we invite his he come here. ‫اگراورادعوت کنیم اواینجامی آید‬.
2-Improbable condition are close condition:
The improbable condition un impossible action that is to say it is impossible to performed
the action.
‫جمالت شرطیه ناممکن داللت بعمل ناممکن میکندبعباره دیگردرین نوع جمالت شرطیه امکان انجام عمل موجود‬
‫نیست‬.
Note: The improbable condition are usually formed in the past tense .
Ex: If I come on time I would take the exam.‫اگرمن سروقت می امدم من خواهدامتحان میدادم‬.
Whether we went to the party we would enjoy or self.‫اگربه پارتی میرفتم لذت میبردم‬.
Memo: It should not be left an said that in the important condition were is used instead
of was for I, He , She, It.
) (‫) برای‬ (‫)بجای‬ ( ‫ناگفته نبایدگذاشت که درجمالت شرطیه ناممکن فعل‬
‫یعنی برای اسم های مفرد بکارمیرود‬.
Ex: If I were you I would accepted.‫اگربجای تومیبودم قبولش میکردم‬.
If he were my friend I would help him in his lesson.

Past perfect tense ‫زمان حال کامل گذشته‬

S + Had + V3 + C
Had + S + V3 + C ?
S + Had + Not + V3 + C
Had + Not + S + V3 + C ?
Ex: I had fixed the picture on the wall.
Usage:1- Past perfect tense is used to show an action that started be for the time of in the
past and was just finished or past perfect tense shows an action which was completed be
for another action be for some specified time in the past.
‫زمان گذشته کامل عمل رابیان میکندکه قبل ازصحبت درزمان گذشته آغازشده واندکی بعداختتام یافته است ویازمان‬
‫ماضی بعیدعمل رابیان میکندکه قبل ازعمل دیگردرزمان گذشته انجام وکامل شده است‬.
Memo: A (be for clause) is usually used with the past perfect tense to specified the
action .
‫)بکارمیرود‬ (‫برای معین ساختن دقیق وقت زمان گذشته کامل بایک قضیه زمان گذشته همراه با‬.
Ex: He had gone of be for I went.‫قبل ازاینکه من رفتم اورفته بود‬.
We had not eaten launch when he came.‫وقتیکه او آمدما نان چاشت رانخورده بودیم‬.

Past perfect continue tense‫زمان گذشته کامل‬

S + Had + been + Ving + C
Had + S + been + Ving + C ?
S + had + Not + been + Ving + C
Had + Not + S + been + Ving + C ?
Ex: I had been studding mate. ‫من مشغول مطالعه ریاضی بودم‬.
Had I been studding mate.?
I had not been studding mate.
Had not I been studding mate?
Usage : Past perfect continue tense to show the duration of an action which was in
progress be for another action in the past.
‫زمان گذشته جاری عمل رانشان میدهدکه قبل ازکاردیگری درگذشته درحال انجام بوده است‬.
Ex: He had been playing chess be for some one about his brother dead.
‫قبل ازاینکه ازمرگ برادرش برایش چیزی بگویداومشغول شطرنج بود‬.
I had been following English lesson be for started computer programs.
‫قبل ازآغاز پروگرام کمپیوترمن مشغول تعقیب نمودن دروس انگلیسی بودم‬.

Adjective ‫صفت‬
Adjective is a word which is used to add something to the meaning of a noun or adjective
is a word which qualifies a noun.
‫صفت کلمه است که معنی اسم راکامل میسازدویاصفت کلمه است که اسم راتوصیف میکند‬.
Ex: My class met are clever students .J‫همصنفی های من شاگردان باهوش هستند‬.
Note:
A : an adjective which is used a long with a noun as an attribute is called attributive or
direct adjective.
‫صفت که همراه با اسم استعمال میشودوآنراتوصیف میکندآنربنام صفت توصیفی یامستقیم یادمیشود‬.
Ex: The intelligent student saccade in the exam.
B: an adjective is used a long with a verb and forms past of predicate is called
predicative adjective.
‫صفت که همراه با فعل استعمال شده وقسمت ازخبرراتشکیل دهدبنام صفت خبری یادمیشود‬.
Ex: Ahmad is clever.
Kind of adjectives.
Adjective are divided in to eight parts.
1- Proper adjective 2- Adjective of quality 3- Adjective of quantity 4- Demonstrative
Adjective. 5- Possessive adjective 6- Distributive adjective 7- Interrogative adjective
8- Adjective of number
1- Proper adjective: are dose which are derived from proper noun is called proper
adjective.‫ ازاسم های خاص مشتق شده باشد‬J‫صفات خاص صفات هستندکه‬.
Ex: Afghani, Indian, Russian. He is an Indian man.
Memo: The proper adjective always begin which with capital letters.
2: Adjective of quality: These adjective shows the kind or quality of a person, Place, a
things. J‫ویامکان داللت میکند‬، ‫شی‬، ‫صفات حالت وچگونگی آنهای اندکه برحالت وچگونگی شخص‬.
Ex: Clever, Brave, Talented. Afghan are brave peoples.‫افغانها مردم شجاع هستند‬.

3- Adjective of quantity: show haw mach of a thing is meant.

 ‫ یعنی اینکه چه مقدارشی مدنظراست‬J‫صفات مقدارواندازه مقدارواندازه رانشان میدهد‬.
Little , No , Some , any , mach , in of ‫ کافی‬، ‫ کمی‬،‫ مقدار‬، ‫ هیچ‬، ‫ کمی‬.
Ex: I need some coffee.
4- Demonstrative adjective: Demonstrative adjective are placed be for nouns and point
out some person , place , or things.
J‫ ویامکان اشاره میکند‬، ‫ شخص‬، ‫صفات اشاره وی قبل ازاسم هاقرارگرفته وبه شی‬.
Demonstrative adjective consist in.
This , That , These , Those , The some , The other.
These students are clever. That TV made in Germany.
5- Possessive Adjective: Are dose which are placed be for noun and show position or
ownership.
‫صفات ملکی آنهای اند که قبل ازاسم قرارگرفته ملکیت ویامالکیت رانشان میدهد‬.
Possessive adjective consist in. My, Your , His , Her , Its , our , there.
Ex: This is my best friend.
6- Demonstrative Adjective: Are dose which are used be for a noun and indicate each
person or group.
‫صفات اشاروی انهای اندکه قبل ازاسم استعمال شده وبه فردفردیک گروپ ویاتعدادداللت کند‬.
Demonstrative adjective consist in.
Each‫ هریک‬Every ‫ هرکدام‬Either‫ هردو‬Neither ‫هیچ کدام‬
Ex: Each students should have pens. You can study either book.
7- Interrogative Adjective: Are dose which are placed be for a noun and ask a question.
‫صفات پرسشی قبل ازاسم قرارگرفته وسوال راپرسش میکند‬.
Interrogative adjective are use following .
What , Which , How . Who book is this.
8- Adjective of Number: Are dose which show haw many person or thing stand.
‫ شخص درچه حالت‬،‫صفات عددی آنهای اندکه نشان میدهدکه چه تعدادشخص ویا شی مدنظراستویایک شی‬
‫قراردارد‬.
Ex: One , First , All , Three , No, Money (etc) I bought money picture.
Adjective of Number are divided in to two parts.
1-Definite numeral adjective: The definite numeral adjective are dose which indicate an
exact number.
‫ داللت کند‬J‫صفات عددی معین آنهای اندکه به تعدادمعین‬.
Like: One , Two , First , Second . (etc)Ex: I need three pen. She studies in the first class.
2- In definite numeral adjective: These adjective do not show an exact number.
‫ داللت میکند‬J‫صفات عددی نامعین به تعدادنامعین‬.
Like: Money , Few , No , Several , Same , All , Any , More.
‫ چندین‬، ‫ تعدادکمی‬، ‫ هیچ‬، ‫ چندین‬، ‫ بعضی‬، ‫ تمام‬، ‫ هیچ‬، ‫بسیار‬
I have money books. The children have some ties.

Comparison of Adjective ‫مقایسه صفات‬

Adjective are usually compared in the following degree.
‫صفات معموآل دردرجه های ذیل مقایسه میشود‬.
1- Positive degree 2- Comparative degree 3- Superlative degree.

1- Positive degree of adjective: The positive degree of an adjective is the degree in the
Simple form of an adjective .
It is used when no comparison or meant.
‫درجه مطلق صفت عبارت ازدرجه معمولی یاشکل عادی صفت است این درجه هنگامی بکارمیرودکه مقایسه‬
‫موردنظرباشد‬.
Ex: Ahmad is clever.
Note: When the positive of adjective is used for comparison it is placed between
(as…..as) .
‫ )قرارگیرد‬....... ( J‫ هنگامیکه شکل مطلق یک صفت برای مقایسه بکاررودبایددربین‬:‫نوت‬.
Ex: Samim is as clever as his brother.
2- Comparative degree of adjective: The comparative degree of adjective indicate the
higher degree of quality than positive it is used when two person or things or compared.
‫ درجه مقایسوی هنگام‬J‫درجه تفصیلی عبارت ازدرجه است که نسبت به درجه مطلق کیفیت بلندتررانشان میدهداین‬
‫استعمال میشودکه دوشخص ویادوشی باهم مقایسه شود‬.
Like: Cleverer . Lazier . Happier . Ahmad is cleverer than Sharif.
Note: The preposition of adjective than is usually used to intrudes the second part of whit
comparative degree.
‫)یادرجه تفصیلی بکارمیرود‬ ( ‫معموآلبرای معرفی قسمت دوم یک مقایسه صرف تعریف‬.
3- Superlative degree of adjective: It indicate the highest degree of quality it is used
when more than are two person.
‫درجه کیفیت عالی یک صفت هنگام استعمال میشودکه زیادترازدوشی یادوشخص باهم مقایسه گردد‬.
Like: Cleverest , Laziest , Happiest.
Memo: The article (the)is usually placed be for the superlative degree of an adjective.
‫)معموآلقبل ازدرجه عالی صفات قرارمیگیرد‬ ( ‫حرف تعریف‬.
Formation of comparative and superlative degree the usually way for the formation of
comparative and superlative degree is to add(er, est, and more, most) with the positive
form.
‫)دراخیردرجه‬ ( ‫طریقه معمولی برای تشکیل درجه تفصیلی وعالی صفت اضافه نمودن‬
‫مطلق است‬.
1- Adjective of one syllable take (er) in the comparative and (est) in the superlative after
the positive form.
‫صفات یک هجای درشکل تفصیلی ( )ودرشکل عالی( ) اختیارمیکند‬.
Like : Small , Smaller , Smallest.( Sad, Sadder , Saddest)
2- Adjective of two syllable ending in(er , why ,ow , Le) take (er) in the comparative and
(est) in the superlative after the positive form.
‫) اختیارمیکند‬ ( ‫صفات دوهجایی که به حروف فوق ختم شده انددردرجه تفصیلی ( )ودردرجه عالی‬.
Clever , Cleverer , Cleverest . Happy , Happier , Happiest . Nobel , Nobler, Noblest.
3- Adjective of more than two syllable always form there comparative and superlative by
take in be for the positive .
J‫)قبل ازشکل مطلق تشکیل میدهد‬ (‫صفات دوهجایی دردرجه تفصیلی وعالی خودرابااختیارنمودن‬.
Like Talented , Mort talented , Most talented.
Note: (Most + simple form of adjective) witht (the) miens very much.
‫)استعمال نگردد خیلی ویابیشتر‬ ( ‫)حرف تعریف‬ (‫هرگاه قبل از‬
‫ شکل عالی صفت نیست‬J‫معنی میدهد‬.
Ex: He is most talented student. He is the most talented student.
Memo: The other ways for comparison of an adjective in English is use in (Like, alike ,
and less, least)‫طریقه دیگری برای مقایسه صفات درزبان انگلیسی بکاربردن کلمات باال است‬.
Ex: Jamal is less clever than Fawad. Samim and Salim are alike.
Short Note: Same of the adjective or camper irregularly in English language.
‫بعضی ازصفات درزبان انگلیسی به شکل بی قاعده مقایسه میگردد‬.
Ex: Good, Better, Best, Much, More, Most. Bad, Worse , Worst.

‫شروع ماه هفتم‬

Phrase ‫عبارت‬
Phrase is a group of words which make since but not complete since is called phrase.
‫گروپ ازکلمات که معنی میدهد ولی معنی مکمل راافاده نمیکندعبارت نامیده میشود‬.
Ex: At the botomof.‫درپایان‬
On be half of ‫به نماینده گی از‬

Clause ‫قضیه یاشرط‬

Clause is a group of words which contain subject and predicate and form part of a
sentences is called clause.
‫گروپ ازکلمات که دارائی مبتدآوخبرباشدوقسمت ازجمله راتشکیل دهندقضیه وشرط نامیده میشود‬.
Ex: That he was sad. Which I bought last year.
But If we had another sentence with each of them than they can make complete sense .
‫اما اگربا هریک ازآنهاجمله دیگری رابیآفزایم آنگاه معنی کامل راافاده میکند‬.
Ex: He side that he was sad this the car which I bought last year.
The sentences which support theme are called principal clause and the others are
subordinating clause.
J‫جمالت که قضیه ها ی راکامل میسازدبنام قضیه های اصلی وقسمت دیگربنام قضیه های فرعی یادمیگردد‬.

Principal clause: ‫قضیه اصلی یامستقل‬

1-Principal is the part of sentences which has complete meaning.
‫قضیه اصلی بخش ازجمله است که معنی کامل راافاده میکند‬.
Ex: This I s the car.
2- Subordinating Clause or depending clause:
The subordinating clause is the part of the sentences which dose not express the complete
meaning is called subordinating clause.
‫آن بخش از جمله که معنی کامل راافاده نکندبنام قضیه فرعی یادمیشود‬.
Ex: which I bought.
Note: It is mentionable that the principal or subordinating are connected by relative
pronoun such as (How, Home, Hose, What, That)
‫شایان ذکراستکه قضیه اصلی یاقضایای فرعی توسط ضمایر مصولی باهم پیوست میشوند‬.
2-A sentences can contain only one principal and one or more then one subordinating
clause.‫یک جمله میتواندشامل یک جمله اصلی ویک یاچندقضیه فرعی باشد‬.

Clause are divided in to three parts.

1- Noun clause2 ‫قضایای اسمی‬- Adjective clause 3 ‫قضایای وصفی‬-Adverb clause ‫قضایای‬
‫قیدی‬
1- Noun clause: A group of words which contain subject and predicate of at is own in
dose the work of a noun is called noun clause.
‫گروپ ازکلمات که دارایی مبتداوخبربود ه ووظیفه اسم راانجام دهدبنام قضیه اسمی یادمیشود‬.
Ex: Ahmad said that he was tired.
 2-Adjective Clause: A group of words which has subject and predicate of it is own in
dose the work of an adjective is called adjective clause.
‫گروپ ازکلمات که دارائی مبتدآوخبرباشدوکارصفت راانجام دهدقضیه وصفی نامیده میشود‬.
Ex: Ahmad is the student who got the first position.

Memo: some time spicily in conversation the relative pronoun omitted when the
sentences has objective case.
‫بعضی اوقات مخصوصآدرگفتگو ضمایرموصولی درصورتیکه جمله شکل مفعولی داشته باشدحذف میشود‬.
Ex: This is the pen which I bought.
This is the pen I bought.
Note: some times the principal clause is divided in to two parts by adjective clause.
‫بعضی اوقات قضیه اصلی به واسطه قضیه وصفی به دوبخش تقسیم میشود‬.
Ex: The people who live in Afghanistan are brave.
3- Adverb Clause: A group of words which has subject and predicate of it is own in dose
the work of an adverb is called adverb clause.
‫گروپ ازکلمات که دارای مبتدآوخبربوده وکارقیدراانجام دهدقضیه قیدی نامیده میشود‬.
Ex: The teacher punished him because he was naughty.‫شوخ‬

Memo: In the conditional sentences the If clause is the subordinating clause.

‫)قضیه فرعی است‬ ( ‫درجمالت شرطیه قسمت‬.
Ex: If I see him I will tell him the matter .

Future Perfect Tense‫زمان آینده کامل‬

AF: S + Will/Shall + Have + V3 + C

QF: Will/Shall + S + Have + V3 + C
NF: S + Will/Shall + Not + Have + V3 + C
NIF: Will/Shall + Not + Have + V3 + C
Usage: Future Perfect tense is used to show an action which will have been completed be
for same specified time or be for another action in the future.
‫زمان آینده کامل برای عمل استعمال میگرددکه قبل ازوقت معین ویاقبل ازعمل دیگری درآینده تکمیل شده‬
‫خواهدبود‬.
Ex: I will have prepared every thing by two O, clock.

Future Perfect Progressive Tense‫زمان آینده کامل جاری‬

AF: S + Will/ Shall + Have + Been + Ving + C
QF: Will/Shall + S + Have + Been + Ving + C
NF: S + Will/ Shall + Not + Have + Ving + C
NIF: Will/ Shall + Not + S + Have + Ving + C

Ex: The student will have been playing soccer.

Usage: The future progressive tense is used to show the duration of an action which will
be continuing be for some specified time of be for another action in the future.
 ‫زمان آینده کامل جاری برای بیان عمل استعمال میگردد که قبل اززمان معین ویاقبل ازعمل دیگری درزمان آینده‬
‫درحال انجام خواهدبود‬.
Ex: They will have been painting the house by Friday.
Ahmad will have been studding his lesson by the time he goes to school.

Adverb‫قیــــــد‬
Adverb is a word which is used to had some thing to the meaning of a verb an adjective
or another adverb.‫ صفت ویاقیددیگری راکامل میسازد‬،‫ است که معنی فعل‬J‫قیدکلمه‬.
Ex: He works hard. Ahmad is very clever. The students played quiet well.

Kinds of Adverbs. ‫انواع قیود‬

Adverb are principally divided in to three parts.
1- Simple adverb 2- Interrogative adverb 3- Relative adverb.
‫ قیدموصولی‬-3 ‫ قیدپرسشی‬-2 ‫ قیدساده‬-1‫قیوددراساس خود به سه دسته تقسیم شده اند‬.
1- Simple Adverb: Are dose which are used extensively in the dally activity.
‫ وسیعآدرفعالیت های روزمره بکارمیرود‬J‫قیدساده آن دسته ازقیودهستندکه‬.
Simple adverb are divided in to eight parts.
1- Adverbs of manner 2- Adverb of time 3- Adverb of Place 4- Adverb of Reason
5- Adverb of affirmation and negation 6- Intensive adverb 7- Adverb of number
8- Adverb of quantity.
1- Adverb of manner: ‫قیودحالت وچگونگی‬
These adverb shows how an action happened .‫این قیودچگونگی انجام عمل رانشان میدهد‬.
Like : Fast, Hard, Slowly, Ahmad speak slowly.

2-Adverb of time:
These adverb shows when an action happened.‫این‬
‫این قیودنشان میدهدکه یک عمل چه وقت ویاچه زمان‬ .‫اتفاق افتاده است‬
Like: Now, Yesterday, Tomorrow. He will go to school tomorrow.
3- Adverb of Place:
These adverb shows where an action happened.
‫این قیودنشان میدهدکه یک عمل درچه مکان اتفاق افتاده است‬.
Like: Where , there, Up, down, Inside, Out side. He is inside.
4- Adverb of Reason:
These adverb shows why an action happened.
‫این قیودنشان میدهدکه چراوبه چه دلیل یک عمل انجام اتفاق افتاده است‬.
Like : So, therefore, because. Ex: He seceded in the exam because he studied hard.
5- Adverb of affirmation and negation:‫قیودتائیدوانکار‬
These adverb shows agreement or disagreement with speaker.
‫این قیودموافقت ویاعدم موافقت راباگوینده نشان میدهد‬.
Like: Know , of course, Not, maybe , sure, Yes, (etc) Can you speak English. Yes I can.
6- Intensive adverb: ‫قیودتآکیدی‬
These adverb shows emphasize the action.‫این قیودتآکیدویافشارراباالی انجام عمل نشان میدهد‬.
Like: Just, Even, Too. He even smokes know.
7-Adverb of Number:
Numeral adverb of number are used to show how often an action happened.
 ‫قیودعددی تعدادیادفعات انجام یک عمل رانشان میدهد‬.
Like: one’s. two’s .three times. I have seen him one’s.
Numeral adverb are divided in to two parts.‫قیودعددی به دودسته تقسیم میشود‬.
Definite numeral adverb and indefinite numeral adverb:

1- Definite numeral adverb:

Definite numeral adverb these adverb shows exact number.
J‫این قیودتعدادویادفعات دقیق ویامعین رانشان میدهد‬.
Like: one’s . two’s . Firstly. Secondly .Ex: We try it twice.
2- In definite numeral adverb:‫صفات عددی نامعین‬
Are dose which show inexact numberJ‫ رانشان میدهد‬J‫قیودعدی نامعین اعدادنامعین‬.
Like: some time , often, usually, Always, several time. I some time attend the course.

8- Adverb of Quantity: ‫قیودمقدارواندازه‬

The adverb of quantity show the quantity or degree.‫این قیودمقدارواندازه رامعین میکند‬.
Like: Much, Little, Too, Quite, Very, Ex: It is very shameful.
2- Interrogative Adverb: ‫قیودپرسشی‬
The interrogative adverb are used to ask a question. ‫ قیودپرسشی برای پرسش سوال مورداستعمال‬.
The interrogative consist in. Why, Where, In , How long, How often, How for.
Why are you late.
3- Relative Adverb:‫قیودموصولی‬
The relative adverb are used to join two sentences.‫قیودموصولی برای ربط دادن دوجمله استعمال‬.
These adverb consist in: Why, Where, When, How, How often, Whether.
I don’t know when he was born.

Formation of Adverb:
Most of the adverb are formed by adding (LY) at the adjective .
‫)دراخیرصفات تشکیل میشود‬ ( ‫بسیاری ازقیود برعالوه نمودن‬.
Like: Perfect, Perfectly. Brave- Bravely (etc).
1- Adjective is ending in (Y) Y change to (I)and add (LY).
‫)عالوه میگردد‬ (‫)تبدیل شده و‬ ( ‫)به‬ (‫)ختم شده اند‬ ( ‫صفات که بحرف‬.
Happy – Happily.
2- Adjective ending in (ible)and (able) drop (e) and add(Y).
‫)عالوه میگردد‬ ( ‫)حذف شده وصرف‬ ( ‫)ختم شده‬ (‫)و‬ ( ‫صفات که به‬.
Capable. Capably. Possible, Passably.
3- Adjective ending in (e)take (LY) with out any change.
‫)عالوه میگردد‬ (‫)ختم شده اندبدون کدام تغیر‬ ( ‫صفات که به حرف‬.
Like: Brave- Bravely.
Compression of Adverb: ‫مقایسه قیود‬
The adverb are compared similarly us adjective ‫قیودمانندصفات مقایسه میشود‬.
Roles of Adverbs:
1- One syllable take (er) in the comparative and (est) in the superlative forme.
Like: Hard- Harder- Hardest.
J‫)درشکل عالی اختیارمیکند‬ (‫قیودیک هجایی ( ) درتشکیل تفضیلی و‬.
2- Two and more then two syllable adverbs take more in the comparative and most in the
superlative form.‫)اختیارمیکند‬ (‫)ودرشکل عالی‬ ( ‫قیوددووبیشترازدوهجایی درشکل تفضیلی‬.
Like: Quickly- More quickly-Most quickly.
‫شروع ماه هشتم‬

Simple Future In The Past Tens‫زمان آینده درگذشته ساده‬

AF: S + Would/ Should + V + C
QF: Would / Should + S + V + C
NF: S + Would/ Should + Not + V + C
NIF: Would/ Should + Not + S + V + C
Ex: I would prepare everything.
Simple future in the past tens is used to show an action which whit take place at same
specified time in the future of the past ( a future tens was considered in the future in the
past time but the action did not take place).
‫زمان آینده درگذشته ساده برای بیان عمل استعمال میگردد که دروقت معین درآینده گذشته آینده که درزمان گذشته‬
‫آینده بوده است انجام خواهدمیشداماعمل اتفاق نیافتاده است‬.
Ex: Ahmad with succeed in the exam if he studied his lesson.

Future In The Past Progressive Tens ‫زمان گذشته کامل جاری درآینده‬

AF: S + Would / Should + Be + Ving + C

QF: Would / Should + S + Be + Ving + C
NF: S + Would / Should + Not + Be + Ving + C
NIF: Would / Should + Not + S + Be + Ving + C

Ex: The children would be playing in the park.

Simple future in the past progressive tens is used to show the duration of an action which
would be in progress at same specified time in the past but the action did not happen.
‫زمان آینده کامل در گذشته جاری برای بیان جریان عمل استعمال میگردد که دروقت معین درزمان گذشته در‬
‫جریان خواهدمیبوداماعمل بطورکل اتفاق نیافتاده است‬.
Ex: He would be studding in level five If he succeeded in the exam.

Preposition ‫حرف ربط‬

Preposition is a word which is used to show the relation ship between two person and
things.J‫حرف اضافه کلمه است که رابطه میان دوشخص ویادوشی رانشان میدهد‬.
Ex: Ahmad is walking on the street. The cheer new on the door.
The preposition are divided in to two parts.‫حروف اضافه بدودسته تقسیم میشود‬.
Simple Preposition or Compound preposition.‫حرف اضافه ساده‬
1- Simple Preposition: The preposition are dose which are used in the ordinary or
standard farm and show the relation ship between two person or things.
‫حرف اضافه ساده آن دسته ازحروف هستندکه درشکل ثابت ویامعمولی استعمال شده ورابطه میان دوشخص ویادو‬
J‫شی رانشان میدهد‬.
The simple preposition consist in.
For, To, In, On, After, Until, By, Up, Under, With, Among, Below, With in, With out,
Since, Near, Along, Between, Despite.‫باوجود‬
Ex: Ahmad is in the class now. The pen is on the table.
Ex: I barrow same money from him.
2- Compound preposition:‫حرف اضافه ترکیبی‬
The compound preposition usually contain more then one syllable and show the relation
ship between person or things.
‫حروف اضافه مرکب معموآلدارای بیشترازیک هجابوده ورابطه میان دوشخص ویادوشی رانشان میدهد‬.
These prepositions us follow or consist in
In order to‫ بمنظوراینکه‬Because of‫ بخاطراینکه‬In front of‫ پیشروی‬Due to‫درنتیجه‬Insipid of ‫باوجود‬
Ex: There is a car in front of the house.
‫)یامفعول خویش استعمال میشودیعنی کلمه که بعدازحرف اضافه قرار‬ (‫ حرف اضافه قبل از‬:‫نوت‬
( ‫)ضمیری که استعمال میشودضمیرمفعولی‬ (‫میگیردبنام مفعول حرف اضافه یادمیشود بنآ بعداز‬
‫)است که بعدازحرف اضافه بکارمیرودبشکل اسم مصدرخواهدبود‬
Ex: He is angry at me. Ahmad prevents Kamal from studding math.

Causative Form: ‫شکل سببی‬

When the subject of the sentence is not the doer of the action the causative form is used
that it to say in the causative form the subject of the sentences does not do the action but
he or she causative some one else to do it .
‫هنگامیکه مبتدآجمله فاعل عمل نباشدشکل سببی مورداستعمال داردبعبارت دیگردرشکل سببی مبتدآجمله خودکار‬
‫راانجام نمیدهدبلکه شخص دیگری راواداربه انجام عمل میسازد‬.
Ex: I meet him fixed the picture on the wall.
The causative can be forms by the following formula .
‫شکل سببی بواسطه فورمول های ذیل تشکیل میشود‬.

S + V + Object + V + C . S + Get + Object + To + V + C .

1- In the first formula the subject of the sentences make or complete some one else do
the work.
‫درین این فورمول مبتدآجمله شکل دیگری راداردیا مجبورمیسازدتاکاری راانجام دهد‬.
The verbs like make complete and have can be used in this formula.
‫ فورمول استعمال گردد‬J‫ باعث شدن وغیره میتوانددراین‬-‫ مجبورساختن‬-‫افعال چون وادارساختن‬.
Ex: He made Ahmad fixed and clean the car.
2- In the second formula the subject of the sentences try to perceived or convince some
one else to do him some things.
‫درفورمول دومی مبتدآجمله میکوشدشخصی دیگری تشویق وقانع به انجام عمل سازد‬.
The verbs , such us , perceived , get , convince (etc) can be used in this formula.
‫ قانع ساختن وغیره رامیتوان درآن فورمول بکاربرد‬،‫سبب شدن‬،‫افعال چون تشویق کردن‬.
Ahmad perceived me to learn English. Samim will get his brother to study his lessons.
Note: The other formula which is usually used in causative form is (S+ have get + object
+V3 ) in this formula the subject of the sentences ether accepted the resell of the action or
causes the action.
‫فورمول دیگری که درشکل سببی معموآلمورداستفاده قرارمیگیردعبارت ازفورمول فوق است دراین فورمول مبتدآ‬
‫جمله یااینکه نتیجه عمل راقبول میکندویاهم خودسبب کارمیشود‬.
Ex: I has my hire cut ‫ من موهای خودرااصالح کردم‬Ahmad got his car stolen. ‫موتراحمدرادزدید‬

Future In the Past Perfect Tens ‫زمان آینده درگذشته کامل‬

AF: S + Should/ Would + Have + V3 + C
QF: Should/ Would + S + Have + V3 + C ?
NF: S + Should/ Would + Not + Have + V3 + C
NIF: Should/ Would + Not + S + Have + V3 + C ?

Ex: He would have informed every one.

Usage: Future in the past perfect tense is used to show an action which would have been
completed at some unspecified time in the future in the past but the action did not take
place.
‫زمان آینده درگذشته کامل برای بیان عمل استعمال میگرددکه درزمان نامعین درآینده گذشته تکمیل شده خواهیدمی‬
‫بودولی عمل اتفاق نیافتاده‬.
Ex: Samim and Asad would have completed the work If they had started earlier.
J‫اگراسدوصمیم وقترآغازکرده بودندکارتمام شده خواهدمیبود‬.
Future in the past perfect progressive tens‫زمان آینده درگذشته کامل جاری‬

AF: S + Would/ Should + Have + Been + VING + C

QF: Would/ Should + S + Have + Been + VING + C
NF: S + Would/ Should + Not + Have + Been + VING + C
NIF: Would/ Should + Not + S + Have + Been + VING + C

Usage 1- Future in the past prefect progressive tens is used to show the duration of an
action which would have been continuing at some an specified time in the future of the
past but the action did not take place.
‫ دروقت نامعین دراینده گذشته درحال انجام‬J‫زمان آینده درگذشته کامل جاری برای بیان عمل استعمال میگرددکه‬
‫خواهد میبوداماعمل کآلاتفاق نیافتاده است‬.
Ex: He would have been passing the final exam If the teacher didn’t delay it.
‫مامشغول سپری نمودن امتحان نهایی درصورتیکه استادآنرابه تعویق نمی انداخت خواهیم میبود‬.

Conjunction ‫حروف ربط‬

Conjunction is a word which is used to join two words or sentences.
‫حرف ربط کلمه است که برای ربط دادن دوکلمه ویادوجمله مورداستعمال قرارمیگیرد‬.
Ex: Ahmad and Salim are brothers.
Conjunction are principally are divided in to two parts.‫حروف ربط دراساس بدوبخش تقسیم شده‬
1- Coordinating Conjunction ‫حروف ربط هم پایه وهم قوه‬
2- Subordinating Conjunction ‫حروف ربط فرعی‬

1- Coordinating Conjunction: The coordinating conjunction are used to join

coordinating sentences.‫حروف ربط هم پایه یا هم قوه آن دسته ازحروف هستندکه جمالت هم پایه‬
‫راباهم ربط میدهد‬.

Ex: I am a teacher and He is a student.

The conjunction are divided in to five parts.‫) دسته تقسیم شده اند‬5( ‫حروف ربط هم پایه به‬.

1- Cumulative Conjunction:‫حروف ربط افزودکننده‬

 The cumulative conjunction are used to add one idea to another idea or one action and
another action.‫ برای ربط دادن یک مفکوره به مفکوره دیگرویایک عمل برعمل‬J‫حرف ربط افزودکننده‬
‫دیگری استعمال میگردد‬.
The conjunction consist in : And, Us will us, Both, Also, Nether, Ether, Not only.
Ex: Both Samim and Ahmad got the first position in the exam.
Not only he comes on time but also he complain.‫اونه تنهاناوقت میآیدبلکه شکایت هم میکند‬.
2- Alternative Conjunction:‫حروف ربط اختیاری‬
These conjunction express a choice between two actions or idea.
‫حروف ربط اختیاری انتخاب بیان عمل ویادومفکوره رانشان میدهد‬.
Like: Or else , Or, Other vice, Ether or.
Ex: Study you’re lessons other vice you will filled.
Don’t be naughty or else he will punished you.
3- Adversative Conjunction: ‫حرف ربط متضاد‬
The adversative conjunction are used to join the contradictory sentences.
‫حرف ربط متضادبرای ربط دادن جمالت متضادیاهم استعمال میگردد‬.
Like: But , While, Haw ever, On the other.(etc)
Ex: He urges very much while his father dose not pay attention.
‫اوخیلی پافشاری میکنددرحالیکه پدرش توجه ندارد‬.

4- Explanatory Conjunction:‫حروف ربط توضیحی‬

These conjunction usually had details to the words or sentences.
J‫این حروف ربط معموآلجرئیات رابه یک کلمه می افزایدجمالت ویاکلمات راتفصیل وتوضیح میکند‬.
Like: For, such us, has, that is, (etc) Ex: The teacher punished for he was lazy.

5- Illative Conjunction:‫حروف ربط علت ونتیجه‬

The illative conjunction are place between two sentences and show the conclusion of the
first one on the second one.
J‫حروف ربط علت ونتیجه میان دوجمله قرارگرفته ونتیجه یکی رابرای دیگری نشان میدهد‬.
Like: There for, On that account, So.‫لذا‬
Ex: I was sick so I want to sleep earlier.

2- Subordinating Conjunction:)‫حروف ربط طبعی(فرعی‬

Subordinating conjunction are dose with join the subordinating conjunction with mean
sentences.J‫حروف ربط فرعی آن دسته ازحروف هستندکه جمالت فرعی راباجمالت اصلی ربط میدهد‬.
The subordinating conjunction consist in.
Like: Who , Home, Hawse, Which, What. That, Us son us, (etc).
Ex: I will see you us son us I get time.J‫همینکه وقت بیابم شماراخواهم دید‬.

Mood‫وجه یا حالت فعل‬

Mood is the mood or meaner in which the action denoted by the verb is presented or
mood is the meaner of the verb which show the action accord.
‫وجه عبارت ازحالت است که عمل ویاحالت فعل درآن بیان میشودویامنظورازوجه حالت فعل است که نشان میدهد‬
‫عمل چگونه اتفاق افتاده است‬.
Every verb has five moods in the English language.
1- Indicative Mood 2- Subjunctive Mood 3- Infinitive Mood 4- Descriptive Mood
5- Imperative Mood:
1- Indicative Mood:‫وجه اخباری‬
The state of the verb which express an action in statement or question in position or
negative from is called indicative mood.
‫حالت ازفعل که بیانیه ویاسوالیه رابیان کندچه بصورت مثبت ویامنفی وجه اخباری گفته میشود‬.
Ex: I saw him twice. Did you really live it.‫آیاواقعآترکش کردید‬.

2- Infinitive Mood:‫وجه مصدری‬

Form of the verb which express an action freely with out any subject.
‫مصدرشکل ازفعل است که عمل راآزادانه بدون فاعل بیان میکند‬.
To come on time very necessary.

3- Imperative Mood:‫وجه امری‬

The state of the verb which express an action and request , demand, device ,entirety ,
prayer or direct command is call imperative mood.
‫ویادعاویاهم امرواقعی بیان‬،‫التماس‬،‫پندونصیحت‬،‫ تقاضا‬،‫شکل ازفعل ویاحالت ازفعل که عمل رابصورت خواهش‬
‫کندوجه امری خوانده میشود‬.
Ex: Get out from here. Let him go.

4- Subjunctive Mood:‫وجه التزامی‬

The subjunctive mood which is used to express ambition, intention, condition, station.
‫شرط وپیشنهاد بکارمیرود‬،‫شک وتردید‬،‫قصدونیت‬،‫وجه التزامی برای بیان آرزو‬.
Ex: Sapp use he fields. What will he do? Me got bless all. ‫ خداوندنگهدارهمه‬.

5- Descriptive Mood:‫وجه وصفی‬

The stat of the verb which has verbal and attributive state is call descriptive mood.
‫حالت ازفعلی که دارای دوشکل وصفی باشدوجه وصفی گفته میشود‬.
Ex: He is speaking. Verbal. I have speaking class. Attributive.