Professional Documents
Culture Documents
باستان
شناسي
آنچه گذشت
در شمارة گذشتة ماهنامة «سرزمينمن» (منتشره در مهرماه)96
آنچه گذشت
قسمت دوم از اين مجموعة تاريخي را خوانديد .مجموعهاي كه در
آن با تكيه بر دانش باستانشناختي ،تاريخ ايران را مرور ميكنيم.
در قسمت اول از اين مجموعه كه به دورة آغازعيالمي اختصاص
داشت ،اولين جرقهها براي شكلگيري تمدن عيالم در جنوبغرب
ايـران:آغازتاريخ
تاريخ ايران را با روی كار آمدن كوروش بزرگ و آغاز دورة هخامنشی آغاز ميكنند يا حداكثر
قسمت سوم
دانش ما دربارة برجستهترين اين اقوام يعني عيالميان قدری پرداختيم و حاال ميخواهيم
سلسلۀ
ظهوريك
امضاي سردبير: امضاي مديرهنري: امضاي سردبير: امضاي مديرهنري:
گــروه مجالت گــروه مجالت
صفحه آرا: طراحي گرافيك انجام شد صفحهآرايي اوليه انجام شد صفحه آرا: طراحي گرافيك انجام شد صفحهآرايي اوليه انجام شد
صفحهخوان: صفحهخوان:
و به رويت نماينده تحريريه رسيد و به رويت نماينده تحريريه رسيد
؟؟:؟؟ پاصفحه نسخه اول صفحات ؟؟:؟؟ پاصفحه نسخه اول صفحات
ساعت: تاريخ: ساعت: تاريخ: ساعت: تاريخ:
ساعت :؟؟00 تاريخ :؟؟/؟؟ ؟؟:؟؟ ساعت: ؟؟/؟؟ تاريخ: ساعت: ؟؟/؟؟ تاريخ: ساعت: تاريخ: ساعت: تاريخ: ساعت: تاريخ:
ساعت :؟؟00 تاريخ :؟؟/؟؟ ؟؟:؟؟ ساعت: ؟؟/؟؟ تاريخ: ساعت: ؟؟/؟؟ تاريخ:
شيماشْ كي
قسمت چهارم
عيالم قديم تا پايان كار تمدنشان استفاده مي كردند .اين كاسة اين فرضيه اي بيش نيست و نيازمند كاوشهاي باستانشناختي در
منحصربهفرد امروز در موزة لوور پاريس قرار دارد محوطههاي مهم با سفال «گودين »3در زاگرس مركزي است
حكومت
سلسلۀ
امضاي سردبير: امضاي مديرهنري: امضاي سردبير: امضاي مديرهنري:
گــروه مجالت گــروه مجالت
صفحهخوان: صفحه آرا: طراحي گرافيك انجام شد صفحهآرايي اوليه انجام شد صفحهخوان: صفحه آرا: طراحي گرافيك انجام شد صفحهآرايي اوليه انجام شد
و به رويت نماينده تحريريه رسيد و به رويت نماينده تحريريه رسيد
؟؟:؟؟ پاصفحه نسخه اول صفحات ؟؟:؟؟ پاصفحه نسخه اول صفحات
ساعت: تاريخ: ساعت: تاريخ: ساعت: تاريخ:
ساعت :؟؟00 تاريخ :؟؟/؟؟ ؟؟:؟؟ ساعت: ؟؟/؟؟ تاريخ: ساعت: ؟؟/؟؟ تاريخ: ساعت: تاريخ: ساعت: تاريخ: ساعت: تاريخ:
ساعت :؟؟00 تاريخ :؟؟/؟؟ ؟؟:؟؟ ساعت: ؟؟/؟؟ تاريخ: ساعت: ؟؟/؟؟ تاريخ:
سوكَ ل َمخ
صدراعظمها
نخستینعصرزریندرتاریخعیالم؛
سلسلةسوكلمخكهصدراعظممعنيميدهد
کامیار عبدی (باستان شناس)
با شكست دادن امپراطوری «اور» و فتح شــهر اور در 4021سال قبل ،شاهان شیماشكی بزرگترین رقیب
منطقهای خود را به زانو درآورده ،عیالم را به ابرقدرتی در چشمانداز سیاسی خاورنزدیك بدل كردند .شرح
سلسلة شيماشكي را در سومين قسمت از سري مقالههاي «نخستين حكومتها در ايران» خوانديد .شكست
امپراطوري بزرگ «اور» در بينالنهرين ،به دست سلسلة شيماشكي از عيالم باستان ،باعث شد اين تمدن
از الك خود بيرون آمده و نام آن در جهان باستان شنيده شود .البته این موفقیت بزرگ ،بیشتر جنبۀ نظامی
یـاداری تثبیت كنند .این مهم به سلسلۀ بعدی در
داشت و الزم بود عیالمیان آن را با بنیان ساختاری سیاس
لمَخ» محول شد كه با چهار سده حكومت یكی از طوالنیترین و استوارترین
تاریخ عیالم به نام سلسلۀ «سو َك
سلسلههای تاریخ ایران به شمار میرود.
65 64
بنيانگذار بر تخت
اين اثرمُهر با كتيبه اي كه دارد ،به «ا ِپارتي» بنيانگذار سلسله
نخستين
لمَخ (فرد نشسته) اشاره دارد و روي آن نوشته شده: سو َك حكومتها
«اپارتي سوكلمخ عيالم» .از اين اثرمهر امروز درموزة
گُلبنكيان دانشگاه دورام انگلستان نگهداري ميشود
در ايران
فرمانروايان گمنام
لمَخ ،بنیان ساختاری سیاسیـاداری عيالم تثبیت ميشود
با ظهور سلسلة سو َك
لمَخ» (به معنی تقریبی صدراعظم) ي بهجا مانده اســت .عنوان «سو َك
ما آنها را با نامي ميشناسيم كه از متون بينالنهرين
اصطالحی بینالنهرینی است كه از دورۀ سلسلههای قدیم سومر در متون به چشم میخورد .در دورههای بعدتر ،بهخصوص در
زمان امپراطوری «اور» این اصطالح بسیار متداول شد ،بهخصوص در دولت-شهر «الگاش» كه مسئول ادارۀ والیات شرقی امپراطوری
«اور» از جمله شوش و شوشان بود .بنابراین ،هیچ عجیب نیست كه «كوك كیرمَش» فرماندار شوش ،نخستین فرمانروای عیالمی شناخته
لمَخ عیالم» به خود خطاب لمَخ شوش» میخواند .البته جانشین او «شیلهاها» است كه با عنوان «سو َك شده است كه خود را با عنوان «سو َك
لمَخ و حتی برخی از
لمَخ و نیای نیمهاسطورهای باقی اعضای سلسلۀ سو َك میكند و به نظر بيشتر عیالمشناسان بنیانگذار سلسلۀ سو َك
شاهان آتی عیالم بوده است.
مخ
خیزش سلسلۀ سوكَ ل َ
اینكه پدر او از خاندان سلطنتی هست یا نیست ،موضوعی علیحده بوده و شماری لمَخ
انتقال قدرت در سو َك اگر شیلهاها را بنیانگذار سلسلۀ سو َكلمَخ بخوانیم ،معمار سیستم سیاسی
عناوین دیگر ،سیستم رایج ظاهرا ً همان است كه كامرون شناسایی كرده است. لمَخ وجود دارد كه باید مورد توجه ویژه سه نكتۀ مهم در زمینۀ سلســلۀ ســو َك ســو َكلمَخ «اِبارات» (یا ا ِپارتی) ،به احتمال قریب به یقین «اِبارات دوم»،
البته نسب ســلطنتی از طرف مادری ،عاملی مهم در انتخاب جانشین بود ،اما در قرارگیرند: نهمین پادشاه شیماشكی در سياهۀ شــاهان ا َوان و شیماشكی است كه از
عمل شاهدیم كه وقتی سو َكلمَخ فوت میكرد ،تخت سلطنت به برادر او از طرف لمَخ.سیستم منحصربهفرد تقسیم قدرت در حكومت سو َك شوش به دست آمده است و در قسمتهاي قبل به آن پرداختیم .بر اساس
لمَخ یعنی سوكل شوش مادر یعنی ســوكل عیالم و در نهایت به خواهرزادۀ سو َك سیستم جانشینی. ســیاهۀ شــاهان از شــوش ،پس از اِبارات دوم ،حداقل یك شاه دیگر
میرسید .با وجود موارد استثنایی و شــماری عناوین دیگر ،به نظر ميرسد طی شیوۀ مشروعیت بخشیدن به جانشین. شیماشــكی به نام «ایدَ دوی دوم» ســلطنت كرده و با اوست كه
400سال حكومت این سلسله ،سیســتم غالب همین است كه كامرون شناسایی در سال « )1315(1936جرج كامرون» از نخستین نسل عیالمشناسان ،در كتاب سلسلۀ شیماشكی به پایان میرسد .متون متأخر از زمان سلسلۀ
كرده .در عمل این سیستم ســابقهای دارد و عالوه بر عیالم ،در بینالنهرین ،مصر مهم خود «ایران در سپیدهدم تاریخ» ،شمایی از ساختار تقسیم قدرت در حكومت «شــوتروكیها» (مربوط به حدود 1100ق.م) از شیلهاها با
و دیگر حكومتهای متقدم و متأخر رواج داشته تا اعضای جوان و نسبتاً كمتجربۀ لمَخ مطرح كرد كه طی دهههای آتی ،مورد بحث فراوان بین عیالمشناسان سو َك عنوان «پســر محبوب اِبارات [دوم]» یاد شده .آیا این امر
خاندان سلطنتی را با دشواریها و ظرافتهای حكومت آشنا كنند .مخصوصاً در مورد بوده ،اما به نظر میرسد با وجود فرازونشیب فراوان ،بیشتر پژوهشگران در مورد آن از نظر شجرهشناسی واقعیت داشته یا افسانهای بوده برای
لمَخ ضرورت داشته ،زیرا در این زمان عیالم به اتحادیهای عیالم این امر در دورۀ سو َك لمَخ ،قدرت در دست به اتفاقنظر رسیدهاند .به نظر كامرون ،در دورۀ سلسلۀ سو َك برقراری ارتباط بین سلسلههای شیماشكی و سو َكلمَخ ،در
گسترده و پیچیده بدل شــده بود كه عالوه بر «عیالم سه نفر بود ،سه تن از دو نسل از خاندان سلطنتی .این حال حاضر نمیتوان نظر قطعی داد .با توجه به شواهد میتوان
فرودست» (شوشان= خوزستان) و «عیالم فرادست» بابررسيوتحقيقدريافتهايم لمَخ
گروه ســلطنتی از فرمانروایی ارشــد به نام سو َك چنین عنوان كرد كه بین سلســلههای شیماشكی و سو َكلمَخ ،چند
(انشان= فارس)« ،شیماشــكی» (زاگرس مركزی) و (فرمانروای بزرگ) ،نایبالســلطنۀ رده میانه با عنوان
احتماالً سرزمینهایی تا حدود كرمان در شرق و فالت
كهمادرفرمانروا،درمشروعیت نسل همپوشانی وجود داشته و از قرار معلوم گذر از دورۀ شیماشكی به دورۀ
سوكَل (فرمانروای) عیالم و شیماشكی (معموالً برادر سو َكلمَخ انتقال مسالمتآمیز و صلحآمیز قدرت از یك خاندان در خانوادۀ
مركزی ایران را در شمال نیز كنترل میكرده است .البته سلطنتیشاه،نقشياساسي جوانتر سو َكلمَخ) و نایبالسلطنۀ رده پایین با عنوان سلطنتی شیماشكی به خاندانی دیگر بوده كه اِبارات دوم (ا ِپارتی) بزرگ آن
مدارك مكتوب در این زمینه یكسویه و براساس مدارك سوكَل (فرماندار) شوش (معموالً پســر یا خواهرزادۀ داشتهاست؛اينموضوعردپایی خاندان بوده و با خود سیســتم حكومتی جدیدی را آورده كه بیش از چهار
به دست آمده از 100ســال كاوش در شوش است و به لمَخ) تشكیل میشد .كامرون معتقد بود اصطالح سو َك
دلیل كاوش ناچیز در باقی قلمرو عیالم ،دربارۀ سازوكار
ازمادرساالریدرایرانپیشاز ســده بر عیالم حكومت كرده و عیالم را به عرصههای جدیدی در قدرت
عیالمی «روحوشَ ك» ( )ruhušakبه معنی خواهرزاده نظامی-سیاسی-اقتصادی رسانده است.
لمَخ در دیگر صفحات اطالعاتی نداریم .در حكومت سو َك اسالمرابهمانشانميدهد صرفاً اصطالحی بوده برای «زاده» ،اما عیالمشناســان
زمینۀ كمبود مدارك و تأثیر آن بر دیدگاه ما ،باید به مورد بعدی معتقدند این اصطالح بــه معنی اخص كلمه به
فرمانروايان معبد
ل َمخها
«سیوه-پاالر-هوهپك» ( )Siwe-pālār-huhpakیكی از برجستهترین سو َك لمَخ (وكار میرفته و نقشــی تعیینكننده در انتخاب جانشــین در سلسلۀ سو َك پيكركهاي زرين (سمت راست) و سيمين (سمتچپ) ،دو فرمانروا يا كاهن
اشاره كرد كه در سدۀ هجدهم ق.م میزیست و در متون بینالنهرینی مكرر به او و ال به نظر «موریس حتی دورههای متأخر در تاریخ عیالم) بازی میكرده است .مث ً هستند كه بزغالهاي را براي پيشكش به ايزدان عيالمي در بغل گرفتهاند.
مقام شامخش نزد فرمانروایان آن سالها اشاره شده است ،اما تنها مدرك مكتوب المبرو فرانسوا واال» اصطالح «روحوشَ ك» در اصل به معنی «پسر خواهر-همسر اين پيكركها در شوش يافت شده و در موزه لوورقرار دارند .پيش از اين
گمان ميكردند كه اين پيكركها مربوط به عالم ميانه است ،اما اخيرا «هالي
عیالمی كه از او در دست داریم چند قطعه آجرنبشتۀ شكسته است كه در «ملیان» لمَخ
لمَخ» بوده كه اولبار برای اطالق به پسری به كار رفته كه از تزویج «سو َك سو َك لمَخ هستند پيتمن» در مقالهاي نوشته است كه اين دو ،فرمانرواي سو َك
(انشان باستان) به دست آمده ولی با وجود كاوشهای گسترده ،كتیبهای از او در شیلهاها» با خواهرش به دنیا آمده است و بعدا ً ،از زمان «سو َكلمَخ آتا-هوشو» به
لمَخ در پایتخت خود در انشان میزیسته شوش پیدا نشده است .طبیعتاً چون سو َك القاب سلطنتی افزوده شده تا مشروعیت سلطنتی را نشان دهد ،اما ضرورتاً مدركی
در آنجا دست به ساختوسازهایی زده و از خود مدارك مكتوب برجای گذاشته، مبنی بر ارتباط نسبی یا خانوادگی نبوده است .این مباحث حاكی از اهمیت مادر
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اما وی احتماالً فقط گاهی و آن هم بهطور موقت به شوش (مقر سوكل شوش) سفر فرمانروا در مشروعیت سلطنتی اوست كه نه فقط در عیالم ،بلكه در بسیاری موارد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
میكرده و طبیعتاً در آنجا ساختوسازی انجام نداده ،فلذا مدرك مكتوبی نیز از او در ایران باستان نقش اساسی داشته و ردپایی از مادرساالری در ایران پیش از اسالم
در شوش به دست نیامده است. بوده است .به عبارت ساده ،مهمتر این بوده كه مادر فرمانروا از خاندان سلطنتی باشد.
لمَخ سیوه-پاالر-هوهپك را بر یكی از مهمترین شهرهای آمده و فرمانروایی سو َك نبردها براي قلمرو
قلمرو خود میپذیرد. به نظر میرسد تغییر ســاختار و سیســتم تمركززدایانۀ حكومت سو َكلمَخ ،با
بحثی نیست كه اهرمهای سیاسی و نظامی از بنیانهای قدرت و اقتدار حكومت تقسیم قدرت اتحادیۀ عیالمی بین حداقل سه حوزۀ جغرافیایی (شوشان ،انشان
لمَخلمَخ بود ،اما نباید نادیده گرفت كه تواناییها و قابلیتهای حكومت سو َك
سو َك و شیماشكی) نقشی اساسی در بسیج منابع مادی و انسانی عیالم ایفا كرد و عیالم
لمَخ ،شبكهای گسترده از بر اقتصادی قوی و پویا استوار بود .در زمان سلسلۀ سو َك را از یكی از حكومتهای حاشیهای و منفعل به یكی از ابرقدرتهای خاورنزدیك
راههای بازرگانی سرتاسر فالت ایران را به شرق (افغانستان ،هند و آسیای مركزی) در هزارۀ دوم قبل از ميالد تبدیل كرد .با وجود قدرت حكومتهاي بين النهريني،
و غرب (بینالنهرین و آناتولی) وصل میكرد .از این راهها اجناس گوناگون ،از فلزاتی منطقهاي وســیع از قلمرو ســنتی آنــان را از مناطق مركزی
چون مس و قلع ،احجار نیمه كریمه نظیر الجورد و عقیق رد و بدل میشد .به نظر بینالنهرین تا جادۀ خراســان بزرگ در زاگرس مركزی تا
میرسد حكومتی منسجم و نظاممند از این شبكۀ شــكوفای بازرگانی ،مالیاتی سرحدات آشــور به حوزۀ نفوذ عیالم افزودند و عیالم را به
چشمگیر اخذ میكرده كه زیربنای اقتصادی آن را به شدت تقویت میكرده است. یكی از قدرتهای بزرگ و میانجی عصــر بدل كردند.در
متأسفانه مدارك مكتوب مربوط به این شبكۀ بازرگانی و نظام مالیاتی زمان فرمانروایان برجستۀ بینالنهرینی چون «ریمسین»
ناظر بر آن هنوز در دل تپههای باستانی در گوشه و كنار فالت ایران پادشــاه «الرســا» ( 1822تا 1763ق.م)؛ «زیمریلیم»
در انتظار كلنگ باستانشناسان است ،اما ردپای باستانشناختی پادشاه «ماری» ( 1776تا 1761ق.م)« ،شمشی عدد»
آن به شــكل مواد خام و مصنوعات گوناگون در گوشه و كنار پادشــاه «آشــور» ( 1808تا 1776ق.م) و «حمورابی»
ال كتیبهای اكدی روی خاورنزدیك به دســت آمده اســت .مث ً پادشــاه «بابل» ( 1792تــا 1750ق.م) ،بینالنهرین در
یك پاشــنۀ در مرمرین با نام «سو َكلمَخ ســیموتورتاش»، ل َمخهای قدرتمند وضعیت پاره پارۀ خود توان رقابت با سو َك
لمَخ شیروكتوه» در معبد ایزدبانو خواهرزاده و جانشین «سو َك عیالم را در خود نمیدید .عیالمیهــا برای تثبیت قدرت
«كیریریشا» در «لیان» در نزدیكی بوشهر پیدا شده و نشان خود ،دست به لشكركشیهای گستردهای میزنند و بخشی
میدهد قلمرو عیالم تا كرانههای خلیجفارس بسط یافته است. از قلمرو حكومتهای بینالنهرینــی را به خاك خود
در عین حال كشف نمونههایی از ســفال سبك كفتری در منضم میكنند .از جمله ســو َكلمَخ بزرگ «سیوه-
«تلابرق» در امارات متحدۀ عربی نشان میدهد كه عیالمیان پاالر-هوهپك» شهر مهم «اشنونا» را در شمالشرقی
با سرزمینهای فراسوی خلیجفارس نیز ارتباط داشتند. بابل فتح و مدتی در آنجا مستقر میشود .در پاسخ به
حمورابی ،پادشاه مشهور بابل كه نســبت به تصرف اشنونا
ايزد و ارابه اعتراض كرده« ،ســیوه-پاالر-هوهپك» در نامهای به او
پيكرك مفرغي يكي از ايزدان عيالمي را سوار بر ارابه دراين توصیه میكند كه دســت به اقدام نظامی نزند وگرنه با
عكس ميبينيد .اين پيكرك بخشي از يك دستگاه آييني بوده
كه ديگر قسمتهاي آن به دست نيامده .محل كشف اين پيكرك
واكنش شدید عیالم مواجه خواهد شد .حمورابی كوتاه
شوش و محل نگهداري آن موزة لوور است
لمَخ
شاهان و پايان سوكَ
متني از سوكَ لمَخ
لمَخايننبشتهازسو َك
نقش نيايشگران در متون بهدست آمده از بیش از 20نفر نام برده شده كه عضو سلسلۀ سو َكلمَخ بودهاند، «سيموتورتاش»
نقش برجستة «كورانگون» در «فهليان» فارس از دورة سوكلمخ به بنابراین ارائۀ فهرستی گاهنگاری از فرمانروایان سو َكلمَخ مدتهاست كه عیالمشناسان است؛ يكي از معدود
جامانده است .اين نقشبرجسته ،گروهي نيايشگر را نشان ميدهد كه مدارك مكتوب و
به حضور يك ايزد و ايزدبانوي عيالم شرفياب مي شوند .ايزد و ايزدبانو را به خود مشــغول كرده ،اما فقط هشــت فرد با عنوان «ســو َكلمَخ» نام برده شدهاند.
مستقيم از يكي از
بر تختهايي نشستهاند و از مقابل آنان چشمههاي آب فوران ميزند آخرین آنان كه مدارك زیادی از او باقی مانده و نســبتاً تاریخ مشخصی دارد «سو َكلمَخ سوكلمخهاي عيالم
كوك -ناشــور دوم» اســت كه از قرار معلوم همزمان «ا َمی-صدوقه» پادشــاه بابل بوده كه به ما رسيده است.
جنس اين شي از
عصاي شاه پس میتوان او را به زماني حدود 1620ق.م نســبت داد .پس از كوك-ناشور دوم ،ظاهرا ً سنگمرمر،محل
اين ،تصوير س ِر زرين تعليمي سلطنتي يا عصاي شاه است كه چهار ســو َكلمَخ دیگر فرمانروایی كردهاند ،اما به دلیل قلــت منابع اطالعات كشف ليان بوشهر و
سر و پوزة شير روي آن مليلهكاري شده است .اين عصا كه محل نگهداري آن در
متعلق به دورة سوكلمخ است ،در شوش يافت شده و در موزة چندانی دربارۀ آنان در اختیار نداریم .به نظر میرســد سلســلۀ سو َكلمَخ تا موزة لوور است
لوور از آن نگهداري ميشود حدود 1500ق.م ادامه یافته است .مدركی وجود ندارد مبنی
بر این كه سلسلۀ سو َكلمَخ بر اثر حملة نیرویی خارجی
یا شــورش عوامل داخلی فروپاشیده ،اما پایان
سلسلۀ ســو َكلمَخ از نقاط تاریك تاریخ ایران
است كه نیاز به پژوهش دارد .با پایان سلسلۀ
ســو َكلمَخ دورۀ عیالم قدیم و نخستین عصر
زرین عیالم نیز به پایان میرسد.
69 سرزمینمن .ماهنامهايرانشناسي .نخستين حكومتها در ايران سرزمینمن .ماهنامهايرانشناسي .آذر 1396 68