You are on page 1of 3

‫در اين سلسله مقاالت‪ ،‬با بخشي از تاريخ ايران آشنا‬

‫مي‌شويد كه تاكنون دربارة آن سخن بسيار كمي گفته‬


‫شده است‪ .‬عموما تاريخ ايران باستان به دوره‌هاي‬
‫هخامنشي و ماد خالصه شده‪ ،‬درحالي كه تاريخ تمدن‬
‫نخستين‬
‫ايران بسيار فراتر از اين‌هاست‪ .‬شما در اين سلسله‬ ‫حكومت‌ها‬
‫مطالب‪ ،‬با عيالميان و تمدن‌هايي كه در آن زمان در پهنة‬ ‫در ايران‬
‫وسيع ايران ساكن بودند‪ ،‬آشنامي‌شويد‪.‬‬

‫در اين سلسله مقاالت‪ ،‬با بخشي از تاريخ ايران آشنا‬


‫ميشويد كه تاكنون دربارة آن سخن بسيار كمي گفته‬
‫شده است‪ .‬عموما تاريخ ايران باستان به دورههاي‬
‫هخامنشي و ماد خالصه شده‪ ،‬درحالي كه تاريخ تمدن‬
‫نخستين‬
‫ايران بسيار فراتر از اينهاست‪ .‬شما در اين سلسله‬ ‫حكومت‌ها‬
‫مطالب‪ ،‬با عيالميان و تمدنهايي كه در آن زمان در پهنة‬ ‫در‌ايران‬
‫وسيع ايران ساكن بودند‪ ،‬آشناميشويد‪.‬‬

‫باستان‬
‫شناسي‬

‫آنچه گذشت‬
‫در شمارة گذشتة ماهنامة «سرزمينمن» (منتشره در مهرماه‪)96‬‬

‫آنچه گذشت‬
‫قسمت دوم از اين مجموعة تاريخي را خوانديد‪ .‬مجموعهاي كه در‬
‫آن با تكيه بر دانش باستانشناختي‪ ،‬تاريخ ايران را مرور ميكنيم‪.‬‬
‫در قسمت اول از اين مجموعه كه به دورة آغازعيالمي اختصاص‬
‫داشت‪ ،‬اولين جرقهها براي شكلگيري تمدن عيالم در جنوبغرب‬
‫ايـران‪:‬آغازتاريخ‬
‫تاريخ ايران را با روی كار آمدن كوروش بزرگ و آغاز دورة هخامنشی آغاز ميكنند يا حداكثر‬

‫ايران را شرح داديم و در قسمت دوم‪،‬به اولين سلسلة ايراني يعني‬


‫مُهري‌از‌هـزاره‌ها‬ ‫با روی كار آمدن «دياا ُكو» و آغاز دورة ماد‪ .‬اين كار در سنت رايج تاريخنگاری در ايران امروز‬
‫دراين اث ِرمُهر كه مربوط به دورة‬ ‫باب شده و به شدت نادرست است‪ .‬بحثی نيست كه اين دو شخصيت تاريخی نقش مهم و‬
‫آغازعيالمي يعني حدود ‪ 3200‬تا ‪2900‬‬ ‫تعيينكنندهای در تاريخ ايران داشتهاند اما نبايد ناديده گرفت كه هزاران سال پيش از روی‬
‫ق‪.‬م است‪ ،‬با نقش بز و درخت مواجه‬ ‫كارآمدن مادها و هخامنشيان‪ ،‬اقوام ديگری در فالت ايران ميزيستند كه نقشی اساسی‬
‫هستيم؛ بز حيوانی است كه سابقهای‬
‫ديرينه در شمايلنگاری ايران دارد؛‬ ‫در تاريخ ايران داشتهاند؛ پيشتر (در شمارههاي ‪ 58‬و ‪ 62‬ماهنامة سرزمينمن) به كليات‬

‫قسمت سوم‬
‫دانش ما دربارة برجستهترين اين اقوام يعني عيالميان قدری پرداختيم و حاال ميخواهيم‬

‫سلسلة «ا َوان» پرداختيم‪ .‬در ادامه و در اين قسمت‪،‬‬


‫بهخصوص در مهد تمدن عيالم در‬
‫خوزستان و فارس‪ .‬بز براي مردم باستانی‬ ‫به دورة آغازعيالمي بپردازيم و شروع اين تمدن مهم ايراني‪ .‬پس با هم در جنوب غربي ايران‬
‫دورة آغازعيالمی؛ پايان دوران پيش از تاريخ و آغاز دوران تاريخی در ايران‬
‫مقامی مخصوص داشته است‪ .‬در اين‬
‫نقش كه بزی در كنار يك درخت به چشم‬
‫به زماني حدود شش هزار و ‪500‬سال پيش ميرويم تا گامهاي نخستين در شكلگيري اين‬
‫می خورد‪ ،‬به نظر بيشتر مورخان هنر‪ ،‬با‬ ‫تمدن مهم را بررســي كنيم؛ تمدني كه در آن دوران يكي از مهمترينهاي زمان خود بود و‬
‫صحنه ای حاكی از بركت سروكار داريم‬ ‫تأثير بسياري بر تمدنها و حكومتهاي بعد از خود گذاشت‪.‬‬ ‫کامیار عبدی (باستان‌شناس)‬

‫به سلسلة «شيماشْ كي» مي پردازيم‪.‬‬


‫‪59‬‬ ‫سرزمینمن ‪ .‬ماهنامهايرانشناسي ‪ .‬؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟‬ ‫سرزمینمن ‪ .‬ماهنامهايرانشناسي ‪ .‬شهريور ‪1396‬‬ ‫‪58‬‬

‫سلسلۀ‬

‫ظهوريك‬
‫امضاي سردبير‪:‬‬ ‫امضاي مديرهنري‪:‬‬ ‫امضاي سردبير‪:‬‬ ‫امضاي مديرهنري‪:‬‬
‫گــروه مجالت‬ ‫گــروه مجالت‬
‫صفحه آرا‪:‬‬ ‫طراحي گرافيك انجام شد‬ ‫صفحهآرايي اوليه انجام شد‬ ‫صفحه آرا‪:‬‬ ‫طراحي گرافيك انجام شد‬ ‫صفحهآرايي اوليه انجام شد‬
‫صفحهخوان‪:‬‬ ‫صفحهخوان‪:‬‬
‫و به رويت نماينده تحريريه رسيد‬ ‫و به رويت نماينده تحريريه رسيد‬
‫؟؟‪:‬؟؟‬ ‫پاصفحه نسخه اول صفحات‬ ‫؟؟‪:‬؟؟‬ ‫پاصفحه نسخه اول صفحات‬
‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬
‫ساعت‪ :‬؟؟‪00‬‬ ‫تاريخ‪ :‬؟؟‪/‬؟؟‬ ‫؟؟‪:‬؟؟‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫؟؟‪/‬؟؟‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫؟؟‪/‬؟؟‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬
‫ساعت‪ :‬؟؟‪00‬‬ ‫تاريخ‪ :‬؟؟‪/‬؟؟‬ ‫؟؟‪:‬؟؟‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫؟؟‪/‬؟؟‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫؟؟‪/‬؟؟‬ ‫تاريخ‪:‬‬

‫شيماشْ كي‬

‫در شمارة گذشتة ماهنامة «سرزمين‌من» (منتشره در آبان‌ماه‪)96‬‬


‫قدرت بزرگ‬ ‫قسمت سوم از اين مجموعة تاريخي را خوانديد؛ مجموعه‌اي كه در‬
‫عيالمازالكخودبيرونميآيدوبهعرصةجهانیگاممینهد‬
‫کامیار عبدی (باستان شناس)‬ ‫آن با تكيه بر دانش باستان‌شناختي‪ ،‬تاريخ ايران را مرور مي‌كنيم‪ .‬در‬
‫قسمت اول از اين مجموعه كه به دورة آغازعيالمي اختصاص داشت‪،‬‬
‫«پوزور اينشوشيناك» پادشاه سلسلة «اوان» بود؛ نخستين سلسلة ايراني شكلگرفته در تمدن عيالم كه‬
‫شرح مفصل آن را در شمارة قبل خوانديد‪ .‬او در كتيبهاي نوشــته؛ زماني كه در جنگ بوده (ظاهرا ً در غرب‬
‫ايران) و ‪ 81‬شــهرك و منطقه را زير پا لگدمال ميكرده‪ ،‬پادشاه «شيماشْ كي» به حضور او رسيده و پايش را‬
‫بوسيده است‪ .‬پوزور اينشوشيناك گفته كه دعاي خير خود را همراه پادشاه «شيماشْ كي» كرده و به سرزمين‬
‫او آسيبي نرسانده است‪ .‬به اين ترتيب‪ ،‬خطر از كنار اين حكومت و مردم آن گذشته است؛ حكومتي كه بعدها به‬

‫اولين جرقه‌ها براي شكل‌گيري تمدن عيالم در جنوب‌غرب ايران را‬


‫يكي از قدرتمندترين سلسلههاي تاريخ اولية ايران تبديل ميشود و ما در اين سلسله مقاالت‪ ،‬آن را بهعنوان‬
‫دومين سلسلة ايراني گذاشتهايم؛ سلسلهاي كه تمدن عيالم را از درون مرزهاي خود بيرون ميبرد و عيالم‬
‫با شيماشْ كي پا به عرصة جهاني ميگذارد‪ .‬در اين قسمت ميخواهيم بررسي كنيم كه سرزمين شيماشْ كي‬
‫كجاي ايران قرار داشته و چه تحوالتي را پشتسر گذاشته است‪.‬‬

‫هنر عيالم قديم ‬


‫اين كاسه از جنس تركيب قير با نقش قوچ و درختان ساخته شده‬ ‫شرح داديم و در قسمت دوم‪،‬به اولين سلسلة ايراني يعني سلسلة‬
‫«ا َوان» پرداختيم‪ .‬در سومين قسمت‪ ،‬به سلسلة «شيماشْ كي»‬
‫است‪ .‬كاسه اي به بلندي ‪ 9‬سانتيمتر و قطر دهانة ‪18‬سانتيمتر كه‬
‫متعلق به حدود ‪ 2100‬تا ‪ 2000‬ق‪.‬م است و از زير معبد اينشوشيناك‬
‫در شوش بهدست آمده است‪ .‬يكي از نوآوريهاي فناوري عيالميان‬ ‫ردپاي شيماشكي‬
‫در دورة عيالم قديم‪ ،‬توليد تركيب قير با مخلوط كردن قير طبيعي‬ ‫در اين نقشه موقعيت مكاني احتمالي عيالم و سرزمين ـ كشور‬
‫(كه بهصورت خودجوش در خوزستان و دهلران از زمين بيرون‬ ‫شيماشكي (حدود‪ 2200‬تا‪ 1900‬ق‪.‬م)را ميبينيد‪ .‬بنا به پراكندگي‬
‫ميزند) با ماسه بادي بود كه مادة محكمتري به وجود ميآورد كه‬ ‫سفال «گودين‪ »3‬در زاگرس مركزي كه حدس ميزنيم مربوط به‬
‫مي شد با آن ظروف و اشياي گوناگوني ساخت و با ابزار تيز روي‬ ‫سلسلة شيماشكي باشد‪ ،‬گروهي از باستانشناسان معتقدند كه اين‬
‫آنها نقوشي تراشيد‪ .‬عيالميان از اين تركيب به فراواني از دورة‬

‫پرداختيم كه عيالم از الك خود بيرون آمد و حاال نوبت به چهارمين‬


‫محدوده با سرزمين باستاني شيماشكي مطابقت داشته است‪ .‬البته‬

‫قسمت چهارم‬
‫عيالم قديم تا پايان كار تمدنشان استفاده مي كردند‪ .‬اين كاسة‬ ‫اين فرضيه اي بيش نيست و نيازمند كاوشهاي باستانشناختي در‬
‫منحصربهفرد امروز در موزة لوور پاريس قرار دارد‬ ‫محوطههاي مهم با سفال «گودين‪ »3‬در زاگرس مركزي است‬

‫لمَخ»‪.‬‬‫قسمت است و ظهور سلسه‌اي به‌نام «سو َك ‌‬


‫‪57‬‬ ‫‪56‬‬

‫حكومت‬
‫سلسلۀ‬
‫امضاي سردبير‪:‬‬ ‫امضاي مديرهنري‪:‬‬ ‫امضاي سردبير‪:‬‬ ‫امضاي مديرهنري‪:‬‬
‫گــروه مجالت‬ ‫گــروه مجالت‬

‫صفحهخوان‪:‬‬ ‫صفحه آرا‪:‬‬ ‫طراحي گرافيك انجام شد‬ ‫صفحهآرايي اوليه انجام شد‬ ‫صفحهخوان‪:‬‬ ‫صفحه آرا‪:‬‬ ‫طراحي گرافيك انجام شد‬ ‫صفحهآرايي اوليه انجام شد‬
‫و به رويت نماينده تحريريه رسيد‬ ‫و به رويت نماينده تحريريه رسيد‬
‫؟؟‪:‬؟؟‬ ‫پاصفحه نسخه اول صفحات‬ ‫؟؟‪:‬؟؟‬ ‫پاصفحه نسخه اول صفحات‬
‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬
‫ساعت‪ :‬؟؟‪00‬‬ ‫تاريخ‪ :‬؟؟‪/‬؟؟‬ ‫؟؟‪:‬؟؟‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫؟؟‪/‬؟؟‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫؟؟‪/‬؟؟‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫تاريخ‪:‬‬
‫ساعت‪ :‬؟؟‪00‬‬ ‫تاريخ‪ :‬؟؟‪/‬؟؟‬ ‫؟؟‪:‬؟؟‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫؟؟‪/‬؟؟‬ ‫تاريخ‪:‬‬ ‫ساعت‪:‬‬ ‫؟؟‪/‬؟؟‬ ‫تاريخ‪:‬‬

‫سوكَ ل‌ َمخ‬

‫صدراعظم‌ها‬
‫نخستینعصرزریندرتاریخعیالم؛‬
‫سلسلةسوكل‌مخكهصدراعظممعنيميدهد‬
‫کامیار عبدی (باستان شناس)‬

‫با شكست دادن امپراطوری «اور» و فتح شــهر اور در ‪ 4021‬سال قبل‪ ،‬شاهان شیماشكی بزرگ‌ترین رقیب‬
‫منطقه‌ای خود را به زانو درآورده‪ ،‬عیالم را به ابرقدرتی در چشم‌انداز سیاسی خاورنزدیك بدل كردند‪ .‬شرح‬
‫سلسلة شيماشكي را در سومين قسمت از سري مقاله‌هاي «نخستين حكومت‌ها در ايران» خوانديد‪ .‬شكست‬
‫امپراطوري بزرگ «اور» در بين‌النهرين‪ ،‬به دست سلسلة شيماشكي از عيالم باستان‪ ،‬باعث شد اين تمدن‬
‫از الك خود بيرون آمده و نام آن در جهان باستان شنيده شود‪ .‬البته این موفقیت بزرگ‪ ،‬بیشتر جنبۀ نظامی‬
‫یـ‌اداری تثبیت كنند‪ .‬این مهم به سلسلۀ بعدی در‬
‫داشت و الزم بود عیالمیان آن را با بنیان ساختاری سیاس ‌‬
‫لمَخ» محول شد كه با چهار سده حكومت یكی از طوالنی‌ترین و استوارترین‬
‫تاریخ عیالم به نام سلسلۀ «سو َك ‌‬
‫سلسله‌های تاریخ ایران به شمار می‌رود‪.‬‬

‫وسعت عيالم بزرگ‬


‫لمَخ (حدود ‪ 1900‬تا ‪ 1500‬ق م)‪ ،‬سرزمين‬‫قلمرو حكومت سو َك ‌‬
‫نقشي از دريا‬ ‫وسيعي را در بر مي گرفت؛ وسعتي شامل سرزمين‌هاي‬
‫لمَخ است كه از تركيب قير با‬
‫اين ظرف كماج‌دان متعلق به دورة سو َك ‌‬ ‫عيالم‪ ،‬شيماشكي سابق‪ ،‬احتماال مناطقي در شرق فارس و‬
‫تزئينات مرصع‌كاري شده از خمير سفيد ساخته شده‪ .‬نقشي كه روي اين‬ ‫كرمان تا سواحل خليج‌فارس‪ .‬البته نمي توانيم از اين وسعت‬
‫ظرف مي بينيد‪ ،‬مرغ ماهيخواري را در حال خوردن ماهي نشان‌مي‌دهد كه‬ ‫قلمرو مطمئن باشيم و فعال بر اساس متون و پراكندگي مواد‬
‫بسيار زيبا حكاكي شده و با خمير سفيدرنگ پر شده است‪ .‬اين ظرف در‬ ‫باستاني‪ ،‬به اين موضوع دست پيدا كرده‌ايم‬
‫شوش پيدا شده است و در موزه لوور پاريس از آن نگهداري مي‌شود‬

‫‪65‬‬ ‫‪64‬‬
‫بنيانگذار بر تخت‬
‫اين اثرمُهر با كتيبه اي كه دارد‪ ،‬به «ا ِپارتي» بنيانگذار سلسله‬
‫نخستين‬
‫لمَخ (فرد نشسته) اشاره دارد و روي آن نوشته شده‪:‬‬ ‫سو َك ‌‬ ‫حكومت‌ها‬
‫«اپارتي سوكل‌مخ عيالم»‪ .‬از اين اثرمهر امروز در‌موزة‬
‫گُلبنكيان دانشگاه دورام انگلستان نگهداري مي‌شود‬
‫در ايران‬

‫فرمانروايان گمنام‬
‫لمَخ‪ ،‬بنیان ساختاری سیاسی‌ـ‌اداری عيالم تثبیت مي‌شود‬
‫با ظهور سلسلة سو َك ‌‬
‫لمَخ» (به معنی تقریبی صدراعظم)‬ ‫ي به‌جا مانده اســت‪ .‬عنوان «سو َك ‌‬
‫ما آن‌ها را با نامي مي‌شناسيم كه از متون بين‌النهرين ‌‬
‫اصطالحی بین‌النهرینی است كه از دورۀ سلسله‌های قدیم سومر در متون به چشم می‌خورد‪ .‬در دوره‌های بعدتر‪ ،‬به‌خصوص در‬
‫زمان امپراطوری «اور» این اصطالح بسیار متداول شد‪ ،‬به‌خصوص در دولت‪-‬شهر «الگاش» كه مسئول ادارۀ والیات شرقی امپراطوری‬
‫«اور» از جمله شوش و شوشان بود‪ .‬بنابراین‪ ،‬هیچ عجیب نیست كه «كوك كیرمَش» فرماندار شوش‪ ،‬نخستین فرمانروای عیالمی شناخته‬
‫لمَخ عیالم» به خود خطاب‬ ‫لمَخ شوش» می‌خواند‪ .‬البته جانشین او «شیلهاها» است كه با عنوان «سو َك ‌‬ ‫شده است كه خود را با عنوان «سو َك ‌‬
‫لمَخ و حتی برخی از‬
‫لمَخ و نیای نیمه‌اسطوره‌ای باقی اعضای سلسلۀ سو َك ‌‬ ‫می‌كند و به نظر بيشتر عیالم‌شناسان بنیانگذار سلسلۀ سو َك ‌‬
‫شاهان آتی عیالم بوده است‪.‬‬

‫‌مخ‬
‫خیزش سلسلۀ سوكَ ل َ‬
‫این‌كه پدر او از خاندان سلطنتی هست یا نیست‪ ،‬موضوعی علی‌حده بوده و شماری‬ ‫لمَخ‬
‫انتقال قدرت در سو َك ‌‬ ‫اگر شیلهاها را بنیانگذار سلسلۀ سو َكل‌مَخ بخوانیم‪ ،‬معمار سیستم سیاسی‬
‫عناوین دیگر‪ ،‬سیستم رایج ظاهرا ً همان است كه كامرون شناسایی كرده است‪.‬‬ ‫لمَخ وجود دارد كه باید مورد توجه ویژه‬ ‫سه نكتۀ مهم در زمینۀ سلســلۀ ســو َك ‌‬ ‫ســو َكل‌مَخ «اِبارات» (یا ا ِپارتی)‪ ،‬به احتمال قریب به یقین «اِبارات دوم»‪،‬‬
‫البته نسب ســلطنتی از طرف مادری‪ ،‬عاملی مهم در انتخاب جانشین بود‪ ،‬اما در‬ ‫قرارگیرند‪:‬‬ ‫نهمین پادشاه شیماشكی در سياهۀ شــاهان ا َوان و شیماشكی است كه از‬
‫عمل شاهدیم كه وقتی سو َكل‌مَخ فوت می‌كرد‪ ،‬تخت سلطنت به برادر او از طرف‬ ‫لمَخ‪.‬‬‫سیستم منحصربه‌فرد تقسیم قدرت در حكومت سو َك ‌‬ ‫شوش به دست آمده است و در قسمت‌هاي قبل به آن پرداختیم‪ .‬بر اساس‬
‫لمَخ یعنی سوكل شوش‬ ‫مادر یعنی ســوكل عیالم و در نهایت به خواهرزادۀ سو َك ‌‬ ‫سیستم جانشینی‪.‬‬ ‫ســیاهۀ شــاهان از شــوش‪ ،‬پس از اِبارات دوم‪ ،‬حداقل یك شاه دیگر‬
‫می‌رسید‪ .‬با وجود موارد استثنایی و شــماری عناوین دیگر‪ ،‬به نظر مي‌رسد طی‬ ‫شیوۀ مشروعیت بخشیدن به جانشین‪.‬‬ ‫شیماشــكی به نام «ایدَ دوی دوم» ســلطنت كرده و با اوست كه‬
‫‪400‬سال حكومت این سلسله‪ ،‬سیســتم غالب همین است كه كامرون شناسایی‬ ‫در سال ‪« )1315(1936‬جرج كامرون» از نخستین نسل عیالم‌شناسان‪ ،‬در كتاب‬ ‫سلسلۀ شیماشكی به پایان می‌رسد‪ .‬متون متأخر از زمان سلسلۀ‬
‫كرده‪ .‬در عمل این سیستم ســابقه‌ای دارد و عالوه بر عیالم‪ ،‬در بین‌النهرین‪ ،‬مصر‬ ‫مهم خود «ایران در سپیده‌دم تاریخ»‪ ،‬شمایی از ساختار تقسیم قدرت در حكومت‬ ‫«شــوتروكی‌ها» (مربوط به حدود ‪ 1100‬ق‪.‬م) از شیلهاها با‬
‫و دیگر حكومت‌های متقدم و متأخر رواج داشته تا اعضای جوان و نسبتاً كم‌تجربۀ‬ ‫لمَخ مطرح كرد كه طی دهه‌های آتی‪ ،‬مورد بحث فراوان بین عیالم‌شناسان‬ ‫سو َك ‌‬ ‫عنوان «پســر محبوب اِبارات [دوم]» یاد شده‪ .‬آیا این امر‬
‫خاندان سلطنتی را با دشواری‌ها و ظرافت‌های حكومت آشنا كنند‪ .‬مخصوصاً در مورد‬ ‫بوده‪ ،‬اما به نظر می‌رسد با وجود فرازونشیب فراوان‪ ،‬بیشتر پژوهشگران در مورد آن‬ ‫از نظر شجره‌شناسی واقعیت داشته یا افسانه‌ای بوده برای‬
‫لمَخ ضرورت داشته‪ ،‬زیرا در این زمان عیالم به اتحادیه‌ای‬ ‫عیالم این امر در دورۀ سو َك ‌‬ ‫لمَخ‪ ،‬قدرت در دست‬ ‫به اتفاق‌نظر رسیده‌اند‪ .‬به نظر كامرون‪ ،‬در دورۀ سلسلۀ سو َك ‌‬ ‫برقراری ارتباط بین سلسله‌های شیماشكی و سو َكل‌مَخ‪ ،‬در‬
‫گسترده و پیچیده بدل شــده بود كه عالوه بر «عیالم‬ ‫سه نفر بود‪ ،‬سه تن از دو نسل از خاندان سلطنتی‪ .‬این‬ ‫حال حاضر نمی‌توان نظر قطعی داد‪ .‬با توجه به شواهد می‌توان‬
‫فرودست» (شوشان= خوزستان) و «عیالم فرادست»‬ ‫بابررسيوتحقيقدريافته‌ايم‬ ‫لمَخ‬
‫گروه ســلطنتی از فرمانروایی ارشــد به نام سو َك ‌‬ ‫چنین عنوان كرد كه بین سلســله‌های شیماشكی و سو َكل‌مَخ‪ ،‬چند‬
‫(انشان= فارس)‪« ،‬شیماشــكی» (زاگرس مركزی) و‬ ‫(فرمانروای بزرگ)‪ ،‬نایب‌الســلطنۀ رده میانه با عنوان‬
‫احتماالً سرزمین‌هایی تا حدود كرمان در شرق و فالت‬
‫كهمادرفرمانروا‪،‬درمشروعیت‬ ‫نسل هم‌پوشانی وجود داشته و از قرار معلوم گذر از دورۀ شیماشكی به دورۀ‬
‫سوكَل (فرمانروای) عیالم و شیماشكی (معموالً برادر‬ ‫سو َكل‌مَخ انتقال مسالمت‌آمیز و صلح‌آمیز قدرت از یك خاندان در خانوادۀ‬
‫مركزی ایران را در شمال نیز كنترل می‌كرده است‪ .‬البته‬ ‫سلطنتیشاه‪،‬نقشياساسي‬ ‫جوان‌تر سو َكل‌مَخ) و نایب‌السلطنۀ رده پایین با عنوان‬ ‫سلطنتی شیماشكی به خاندانی دیگر بوده كه اِبارات دوم (ا ِپارتی) بزرگ آن‬
‫مدارك مكتوب در این زمینه یكسویه و براساس مدارك‬ ‫سوكَل (فرماندار) شوش (معموالً پســر یا خواهرزادۀ داشتهاست؛اينموضوعردپایی‬ ‫خاندان بوده و با خود سیســتم حكومتی جدیدی را آورده كه بیش از چهار‬
‫به دست آمده از ‪ 100‬ســال كاوش در شوش است و به‬ ‫لمَخ) تشكیل می‌شد‪ .‬كامرون معتقد بود اصطالح‬ ‫سو َك ‌‬
‫دلیل كاوش ناچیز در باقی قلمرو عیالم‪ ،‬دربارۀ سازوكار‬
‫ازمادرساالریدرایرانپیشاز‬ ‫ســده بر عیالم حكومت كرده و عیالم را به عرصه‌های جدیدی در قدرت‬
‫عیالمی «روحوشَ ك» (‪ )ruhušak‬به معنی خواهرزاده‬ ‫نظامی‪-‬سیاسی‪-‬اقتصادی رسانده است‪.‬‬
‫لمَخ در دیگر صفحات اطالعاتی نداریم‪ .‬در‬ ‫حكومت سو َك ‌‬ ‫اسالمرابهمانشانميدهد‬ ‫صرفاً اصطالحی بوده برای «زاده»‪ ،‬اما عیالم‌شناســان‬
‫زمینۀ كمبود مدارك و تأثیر آن بر دیدگاه ما‪ ،‬باید به مورد‬ ‫بعدی معتقدند این اصطالح بــه معنی اخص كلمه به‬
‫فرمانروايان معبد‬
‫ل َمخ‌ها‬
‫«سیوه‪-‬پاالر‪-‬هوهپك» (‪ )Siwe-pālār-huhpak‬یكی از برجسته‌ترین سو َك ‌‬ ‫لمَخ (و‬‫كار می‌رفته و نقشــی تعیین‌كننده در انتخاب جانشــین در سلسلۀ سو َك ‌‬ ‫پيكرك‌هاي زرين (سمت راست) و سيمين (سمت‌چپ)‪ ،‬دو فرمانروا يا كاهن‬
‫اشاره كرد كه در سدۀ هجدهم ق‪.‬م می‌زیست و در متون بین‌النهرینی مكرر به او و‬ ‫ال به نظر «موریس‬ ‫حتی دوره‌های متأخر در تاریخ عیالم) بازی می‌كرده است‪ .‬مث ً‬ ‫هستند كه بزغاله‌اي را براي پيشكش به ايزدان عيالمي در بغل گرفته‌اند‪.‬‬
‫مقام شامخش نزد فرمانروایان آن سال‌ها اشاره شده است‪ ،‬اما تنها مدرك مكتوب‬ ‫المبرو فرانسوا واال» اصطالح «روحوشَ ك» در اصل به معنی «پسر خواهر‪-‬همسر‬ ‫اين پيكرك‌ها در شوش يافت شده و در موزه لوورقرار دارند‪ .‬پيش از اين‬
‫گمان مي‌كردند كه اين پيكرك‌ها مربوط به عالم ميانه است‪ ،‬اما اخيرا «هالي‬
‫عیالمی كه از او در دست داریم چند قطعه آجرنبشتۀ شكسته است كه در «ملیان»‬ ‫لمَخ‬
‫لمَخ» بوده كه اول‌بار برای اطالق به پسری به كار رفته كه از تزویج «سو َك ‌‬ ‫سو َك ‌‬ ‫لمَخ هستند‬ ‫پيتمن» در مقاله‌اي نوشته است كه اين دو‪ ،‬فرمانرواي سو َك ‌‬
‫(انشان باستان) به دست آمده ولی با وجود كاوش‌های گسترده‪ ،‬كتیبه‌ای از او در‬ ‫شیلهاها» با خواهرش به دنیا آمده است و بعدا ً‪ ،‬از زمان «سو َكل‌مَخ آتا‪-‬هوشو» به‬
‫لمَخ در پایتخت خود در انشان می‌زیسته‬ ‫شوش پیدا نشده است‪ .‬طبیعتاً چون سو َك ‌‬ ‫القاب سلطنتی افزوده شده تا مشروعیت سلطنتی را نشان دهد‪ ،‬اما ضرورتاً مدركی‬
‫در آن‌جا دست به ساخت‌وسازهایی زده و از خود مدارك مكتوب برجای گذاشته‪،‬‬ ‫مبنی بر ارتباط نسبی یا خانوادگی نبوده است‪ .‬این مباحث حاكی از اهمیت مادر‬
‫؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟‬
‫اما وی احتماالً فقط گاهی و آن هم به‌طور موقت به شوش (مقر سوكل شوش) سفر‬ ‫فرمانروا در مشروعیت سلطنتی اوست كه نه فقط در عیالم‪ ،‬بلكه در بسیاری موارد‬ ‫؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟‬
‫می‌كرده و طبیعتاً در آن‌جا ساخت‌وسازی انجام نداده‪ ،‬فلذا مدرك مكتوبی نیز از او‬ ‫در ایران باستان نقش اساسی داشته و ردپایی از مادرساالری در ایران پیش از اسالم‬
‫در شوش به دست نیامده است‪.‬‬ ‫بوده است‪ .‬به عبارت ساده‪ ،‬مهم‌تر این بوده كه مادر فرمانروا از خاندان سلطنتی باشد‪.‬‬

‫‪67‬‬ ‫سرزمین‌من ‪‌.‬ماهنامه‌ايران‌شناسي ‪ .‬نخستين حكومت‌ها در ايران‬ ‫‪66‬‬


‫اردك ترازو‬
‫در اين تصوير نمونه‌اي عالي از هنر دورة‬ ‫نخستين‬
‫لمَخ را‬
‫عيالم در زمان سلسلة سو َك ‌‬
‫مي‌بينيد؛ يك سنگ وزنه‪ 135.8‬گرمي‬
‫حكومت‌ها‬
‫كه از تركيب قير و به شكل اردك‬ ‫در ايران‬
‫خوابيده ساخته شده است‪ .‬اين سنگ‬
‫وزنه كه از شوش پيدا شده‪ ،‬در موزة‬
‫لوور قراردارد‬

‫لمَخ سیوه‪-‬پاالر‪-‬هوهپك را بر یكی از مهم‌ترین شهرهای‬ ‫آمده و فرمانروایی سو َك ‌‬ ‫نبردها براي قلمرو‬
‫قلمرو خود می‌پذیرد‪.‬‬ ‫به نظر می‌رسد تغییر ســاختار و سیســتم تمركززدایانۀ حكومت سو َكل‌مَخ‪ ،‬با‬
‫بحثی نیست كه اهرم‌های سیاسی و نظامی از بنیان‌های قدرت و اقتدار حكومت‬ ‫تقسیم قدرت اتحادیۀ عیالمی بین حداقل سه حوزۀ جغرافیایی (شوشان‪ ،‬انشان‬
‫لمَخ‬‫لمَخ بود‪ ،‬اما نباید نادیده گرفت كه توانایی‌ها و قابلیت‌های حكومت سو َك ‌‬
‫سو َك ‌‬ ‫و شیماشكی) نقشی اساسی در بسیج منابع مادی و انسانی عیالم ایفا كرد و عیالم‬
‫لمَخ‪ ،‬شبكه‌ای گسترده از‬ ‫بر اقتصادی قوی و پویا استوار بود‪ .‬در زمان سلسلۀ سو َك ‌‬ ‫را از یكی از حكومت‌های حاشیه‌ای و منفعل به یكی از ابرقدرت‌های خاورنزدیك‬
‫راه‌های بازرگانی سرتاسر فالت ایران را به شرق (افغانستان‪ ،‬هند و آسیای مركزی)‬ ‫در هزارۀ دوم قبل از ميالد تبدیل كرد‪ .‬با وجود قدرت حكومت‌هاي بين النهريني‪،‬‬
‫و غرب (بین‌النهرین و آناتولی) وصل می‌كرد‪ .‬از این راه‌ها اجناس گوناگون‪ ،‬از فلزاتی‬ ‫منطقه‌اي وســیع از قلمرو ســنتی آنــان را از مناطق مركزی‬
‫چون مس و قلع‪ ،‬احجار نیمه كریمه نظیر الجورد و عقیق رد و بدل می‌شد‪ .‬به نظر‬ ‫بین‌النهرین تا جادۀ خراســان بزرگ در زاگرس مركزی تا‬
‫می‌رسد حكومتی منسجم و نظام‌مند از این شبكۀ شــكوفای بازرگانی‪ ،‬مالیاتی‬ ‫سرحدات آشــور به حوزۀ نفوذ عیالم افزودند و عیالم را به‬
‫چشمگیر اخذ می‌كرده كه زیربنای اقتصادی آن را به شدت تقویت می‌كرده است‪.‬‬ ‫یكی از قدرت‌های بزرگ و میانجی عصــر بدل كردند‪.‬در‬
‫متأسفانه مدارك مكتوب مربوط به این شبكۀ بازرگانی و نظام مالیاتی‬ ‫زمان فرمانروایان برجستۀ بین‌النهرینی چون «ریم‌سین»‬
‫ناظر بر آن هنوز در دل تپه‌های باستانی در گوشه و كنار فالت ایران‬ ‫پادشــاه «الرســا» (‪ 1822‬تا ‪ 1763‬ق‪.‬م)؛ «زیمری‌لیم»‬
‫در انتظار كلنگ باستان‌شناسان است‪ ،‬اما ردپای باستان‌شناختی‬ ‫پادشاه «ماری» (‪ 1776‬تا ‪ 1761‬ق‪.‬م)‪« ،‬شمشی عدد»‬
‫آن به شــكل مواد خام و مصنوعات گوناگون در گوشه و كنار‬ ‫پادشــاه «آشــور» (‪ 1808‬تا ‪ 1776‬ق‪.‬م) و «حمورابی»‬
‫ال كتیبه‌ای اكدی روی‬ ‫خاورنزدیك به دســت آمده اســت‪ .‬مث ً‬ ‫پادشــاه «بابل» (‪ 1792‬تــا ‪ 1750‬ق‪.‬م)‪ ،‬بین‌النهرین در‬
‫یك پاشــنۀ در مرمرین با نام «سو َكل‌مَخ ســیموت‌ورتاش»‪،‬‬ ‫ل َمخ‌های قدرتمند‬ ‫وضعیت پاره پارۀ خود توان رقابت با سو َك ‌‬
‫لمَخ شیروكتوه» در معبد ایزدبانو‬ ‫خواهرزاده و جانشین «سو َك ‌‬ ‫عیالم را در خود نمی‌دید‪ .‬عیالمی‌هــا برای تثبیت قدرت‬
‫«كی‌ری‌ری‌شا» در «لیان» در نزدیكی بوشهر پیدا شده و نشان‬ ‫خود‪ ،‬دست به لشكركشی‌های گسترده‌ای می‌زنند و بخشی‬
‫می‌دهد قلمرو عیالم تا كرانه‌های خلیج‌فارس بسط یافته است‪.‬‬ ‫از قلمرو حكومت‌های بین‌النهرینــی را به خاك خود‬
‫در عین حال كشف نمونه‌هایی از ســفال سبك كفتری در‬ ‫منضم می‌كنند‪ .‬از جمله ســو َكل‌مَخ بزرگ «سیوه‪-‬‬
‫«تل‌ابرق» در امارات متحدۀ عربی نشان می‌دهد كه عیالمیان‬ ‫پاالر‪-‬هوهپك» شهر مهم «اشنونا» را در شمال‌شرقی‬
‫با سرزمین‌های فراسوی خلیج‌فارس نیز ارتباط داشتند‪.‬‬ ‫بابل فتح و مدتی در آن‌جا مستقر می‌شود‪ .‬در پاسخ به‬
‫حمورابی‪ ،‬پادشاه مشهور بابل كه نســبت به تصرف اشنونا‬
‫ايزد و ارابه‬ ‫اعتراض كرده‪« ،‬ســیوه‪-‬پاالر‪-‬هوهپك» در نامه‌ای به او‬
‫پيكرك مفرغي يكي از ايزدان عيالمي را سوار بر ارابه دراين‬ ‫توصیه می‌كند كه دســت به اقدام نظامی نزند وگرنه با‬
‫عكس مي‌بينيد‪ .‬اين پيكرك بخشي از يك دستگاه آييني بوده‬
‫كه ديگر قسمت‌هاي آن به دست نيامده‪ .‬محل كشف اين پيكرك‬
‫واكنش شدید عیالم مواجه خواهد شد‪ .‬حمورابی كوتاه‬
‫شوش و محل نگهداري آن موزة لوور است‬

‫لمَخ‬
‫شاهان و پايان سوكَ ‌‬
‫متني از سوكَ ل‌مَخ‬
‫لمَخ‬‫ايننبشتهازسو َك ‌‬
‫نقش نيايشگران‬ ‫در متون به‌دست آمده از بیش از ‪ 20‬نفر نام برده شده كه عضو سلسلۀ سو َكل‌مَخ بوده‌اند‪،‬‬ ‫«سيموت‌ورتاش»‬
‫نقش برجستة «كوران‌گون» در «فهليان» فارس از دورة سوكل‌مخ به‬ ‫بنابراین ارائۀ فهرستی گاهنگاری از فرمانروایان سو َكل‌مَخ مدت‌هاست كه عیالم‌شناسان‬ ‫است؛ يكي از معدود‬
‫جامانده است‪ .‬اين نقش‌برجسته‪ ،‬گروهي نيايشگر را نشان مي‌دهد كه‬ ‫مدارك مكتوب و‬
‫به حضور يك ايزد و ايزدبانوي عيالم شرفياب مي شوند‪ .‬ايزد و ايزدبانو‬ ‫را به خود مشــغول كرده‪ ،‬اما فقط هشــت فرد با عنوان «ســو َكل‌مَخ» نام برده شده‌اند‪.‬‬
‫مستقيم از يكي از‬
‫بر تخت‌هايي نشسته‌اند و از مقابل آنان چشمه‌هاي آب فوران مي‌زند‬ ‫آخرین آنان كه مدارك زیادی از او باقی مانده و نســبتاً تاریخ مشخصی دارد «سو َكل‌مَخ‬ ‫سوكل‌مخ‌هاي عيالم‬
‫كوك‪ -‬ناشــور دوم» اســت كه از قرار معلوم همزمان «ا َمی‪-‬صدوقه» پادشــاه بابل بوده‬ ‫كه به ما رسيده است‪.‬‬
‫جنس اين شي از‬
‫عصاي شاه‬ ‫پس می‌توان او را به زماني حدود ‪ 1620‬ق‪.‬م نســبت داد‪ .‬پس از كوك‪-‬ناشور دوم‪ ،‬ظاهرا ً‬ ‫سنگمرمر‪،‬محل‬
‫اين‪ ،‬تصوير س ِر زرين تعليمي سلطنتي يا عصاي شاه است كه‬ ‫چهار ســو َكل‌مَخ دیگر فرمانروایی كرده‌اند‪ ،‬اما به دلیل قلــت منابع اطالعات‬ ‫كشف ليان بوشهر و‬
‫سر و پوزة شير روي آن مليله‌كاري شده است‪ .‬اين عصا كه‬ ‫محل نگهداري آن در‬
‫متعلق به دورة سوكل‌مخ است‪ ،‬در شوش يافت شده و در موزة‬ ‫چندانی دربارۀ آنان در اختیار نداریم‪ .‬به نظر می‌رســد سلســلۀ سو َكل‌مَخ تا‬ ‫موزة لوور است‬
‫لوور از آن نگهداري مي‌شود‬ ‫حدود ‪1500‬ق‪.‬م ادامه یافته است‪ .‬مدركی وجود ندارد مبنی‬
‫بر این كه سلسلۀ سو َكل‌مَخ بر اثر حملة نیرویی خارجی‬
‫یا شــورش عوامل داخلی فروپاشیده‪ ،‬اما پایان‬
‫سلسلۀ ســو َكل‌مَخ از نقاط تاریك تاریخ ایران‬
‫است كه نیاز به پژوهش دارد‪ .‬با پایان سلسلۀ‬
‫ســو َكل‌مَخ دورۀ عیالم قدیم و نخستین عصر‬
‫زرین عیالم نیز به پایان می‌رسد‪.‬‬

‫‪69‬‬ ‫سرزمین‌من ‪‌.‬ماهنامه‌ايران‌شناسي ‪ .‬نخستين حكومت‌ها در ايران‬ ‫سرزمین‌من ‪‌.‬ماهنامه‌ايران‌شناسي ‪ .‬آذر ‪1396‬‬ ‫‪68‬‬

You might also like