You are on page 1of 9

‫امید راهی است میان خوش‌بینی و بدبینی و فراتر از هر دو‬

‫فضیلِت امید‌کیفیتی است در شخصیت انسان که پایدارتر از احساس امید است‬


‫امید راهی است میان خوش‌بینی و بدبینی و فراتر از هر دو‬

‫(ه «ب((دبینی‪/‬خوش‌بی((نی» اس((ت و مجب((وریم می((ان این دو‬ ‫امروزه غالبًا نگرش ما به امور محدود به دوگان( ٔ‬
‫گزین((ه‪ ،‬هرچن((د ک((اذب‪ ،‬یکی را انتخ((اب ک((نیم‪ .‬اگ((ر این‌ه((ا تنه((ا گزینه‌ه((ای م((ا باش((ند‪ ،‬احتم((اًال‪ ،‬ب((دبینی‬
‫واقع‌گرایانه‌تر از خوش‌بینی است‪ ،‬زیرا خوش‌بینی غالبًا مص((ائب و مش((کالت را نادی((ده می‌گ((یرد و‪ ،‬در‬
‫حالت افراطی‌اش‪ ،‬به نوعی خوش‌بینِی س((می تب((دیل می‌ش((ود‪ .‬ب((رای شکس((تن این چرخ((ه ب((ه راهی نی((از‬
‫داریم که ما را هم از بیش‌نا‌امیدِی حاصل از ب((دبینی و هم از بیش‌‌امی((دوارِی حاص((ل از خوش‌بی((نی ره((ا‬
‫کند‪ .‬آگوستین هیپویی‪ ،‬فیلسوف قرن پنجم میالدی‪ ،‬ب((رای نج((ات از این دوراهی‪ ،‬مس((یری می((ان ‌ه را پیش‬
‫پای ما می‌گذارد‪.‬‬
‫مایکل لمب‬
‫مایکل لمب‬

‫صاحب کرسی رهبری و شخصیت در مؤسسۀ اف ام کیربی‬


‫‪aeon‬‬

‫‪Be what you hope for‬‬

‫مترجم‪ :‬مهگل جابرانصاری‬

‫‪ 22‬دقیقه‬

‫مایکل لمب‪ ،‬ایان— جنگ روسیه علیه اوکراین موجب کشته‌شدن هزارها و آوارگی میلیون‌ها نف((ر ش((ده‬
‫و خطر جنگ هسته‌ای ن((یز ب((ر م((یزان ت((رس و دله((رۀ عم((ومی اف((زوده اس((ت‪ .‬مس((لمًا‪ ،‬در اث((ر تغی((یرات‬
‫اقلیمی‪ ،‬زیست‌بوم‌ها و جوامع‌ جانوری در حال ویران‌شدن‌اند و چنانچه اقدامات الزم فورًا انجام نگ((یرد‪،‬‬
‫ویرانی‌ه((ای گس((ترده‌تری ن((یز در راه خواه((د ب((ود‪ .‬نابرابری‌ه((ای ن((ژادی‪ ،‬ق((ومی و جنس((یتی همچن((ان‬
‫گریبان‌گیر جمعیت‌های محروم است و آمار مرگ‌ومیر ناش(ی از اس(لحه‪ ،‬در ایاالت‌متح(ده‪ ،‬ب(ه ب(االترین‬
‫سطح خود می‌رسد‪.‬‬
‫ام((ا‪ ،‬فاجع((ه ب((ه همین‌ج((ا ختم نمی‌ش((ود؛ این چالش‌ه((ا‪ ،‬در بس((تری از ش((کاف‌‌های عمی((ق اجتم((اعی‪،‬‬
‫قطبی‌سازی سیاسی و بی‌ثباتِی اقتصادی حاصل از بیماری جهان‌گیر کووید‪ ۱۹‬که تقریب(ًا ‪ ۷‬میلی((ون نف((ر‬
‫را به کام مرگ کشاند و برای میلیون‌ها نفر دیگر مشکالت جس((می و روانی عم((ده‌ای ب((ه ب((ار آورد‪ ،‬در‬
‫حال رخ دادن است‪ .‬وقتی این چالش‌های جهانی با مشکالت شخص((ی ت((رکیب می‌ش((وند‪ ،‬به‌ت((دریج‪ ،‬حس‬
‫بیش‌ناامیدی در فرد رخنه می‌کند‪ ،‬حسی که بیش از حد بزرگ و واقعی می‌نماید‪.‬‬

‫نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که در ایاالت‌متحده ب((دبینی گس((ترده‌ای وج((ود دارد‪ .‬نظرس((نجی گ((الوپ نش((ان‬
‫می‌ده((د ک((ه آمریکایی‌ه((ا‪ ،‬در ش((روع س((ال ‪« ،۲۰۲۳‬به‌ط((ور گس((ترده‌ای ب((دبین» بوده‌ان((د‪ ،‬ام((ا نش((ریۀ‬
‫نیوزویک می‌نویسد که آمریکا «خوش‌بینی همیش(گی‌اش را از دس(ت داده اس(ت» و ب(ه این نکت(ه اش(اره‬
‫می‌کند که نسبت به سال ‪ ،۲۰۱۹‬قبل از شیوع جهانی بیماری کووید‪ ،۱۹‬درصد بیشتری از آمریکایی‌ها‬
‫به آیندۀ کشورشان بدبین بوده‌اند (‪ ۴۲‬درصد) تا خ(وش‌بین (‪ ۲۷‬درص((د)‪ .‬طب(ق پژوهش(ی ک(ه گرگ(وری‬
‫میچل و فیلیپ تتالک انجام داده‌اند و در سال ‪ ۲۰۲۲‬در نش((ریۀ عل((وم روان‌ش((ناختی ب((الینی منتش((ر ش((ده‬
‫است‪ ،‬این حس بدبینی بین تمام گروه‌های نژادی‪ ،‬م((ذهبی ی((ا ای((دئولوژیک و بین تم((ام س((طوح اقتص((ادی‬
‫مشترک است‪ .‬آلیسون گوپنیک‪ ،‬در مقاله‌ای که آوریل امسال در روزنامۀ وال استریت ژورن((ال منتش((ر‬
‫کرده است‪ ،‬این یافته‌ها را خالصه می‌کند و می‌گوید‪« :‬بدبینی تنها م((وردی اس((ت ک((ه آمریکایی‌ه((ا روی‬
‫آن توافق دارند»‪.‬‬

‫بااین‌همه‪ ،‬همین پژوهش نشان می‌دهد ک((ه بس((یاری از این ب((دبینی‌ها بی‌پای((ه و اس((اس ب((ه نظ((ر می‌رس((د‪.‬‬
‫میچل و تتالک با سنجش میزان تأثیر‌پ((ذیری اف((راد از این تغی((یرات‪ ،‬ب((ر اس((اس طیفی از ش((اخص‌ها‪ ،‬از‬
‫نرخ فقر و حبس تا میزان دسترسی به آموزش همگانی و مهاجرت غیرق(انونی‪ ،‬چ(نین اس(تدالل می‌کنن(د‬
‫که این برآوردها دربارۀ بدبینی آن‌قدرها هم ص((حیح نیس((ت‪ .‬بس((یاری از آمریکایی‌ه((ا‪ ،‬به‌اش((تباه‪ ،‬تص((ور‬
‫می‌کنند که «اوضاع از آنچه اکنون هست بدتر و بدتر می‌ش((ود»‪ .‬در این پ((ژوهش‪ ،‬ب((رای اینک((ه بتوانن((د‬
‫تأثیر متغیر کووید‪ ۱۹‬را تا جای ممکن کاهش دهند‪ ،‬مطالعه‌شان را ب(ر تغی(یراتی ک(ه از س(ال ‪ ۲۰۰۰‬ت(ا‬
‫‪ ۲۰۱۸‬روی داده است متمرکز کرده‌ان(د‪ .‬بااین‌ح(ال‪ ،‬ازآنجاک(ه این پ(ژوهش در س(ال ‪ ۲۰۲۱‬انج(ام ش(ده‬
‫است‪ ،‬تجربیات مربوط به این بیماری ممکن است همچنان بر نتایج آن تأثیر گذاشته باشد‪ .‬ب((ه ه((ر ح((ال‪،‬‬
‫این دو پژوهشگر طیفی از تفسیر‌های ممکن دیگر را ن((یز بررس((ی کرده‌ان((د‪ ،‬از ط((بیعت غرض‌ورزان((ۀ‬
‫پردازش‌ حافظه تا لفاظی‌های سیاس((ی درب((ارۀ اف((ول و انحط((اط‪ .‬آن‌ه((ا عام((ل ب((القوۀ دیگ((ری را ن((یز ‪-‬از‬
‫منظر مدیریت خطا‪ -‬به حساب می‌آورند‪« :‬احتمال دارد مردم تصور‌کنند چنانچه مشکالت اجتم((اعی را‬
‫دست‌باال بگیرند‪ ،‬محتاطانه‌تر و معقول‌تر از زمانی عمل کرده‌اند که آن‌ها را دست‌کم گرفته باشند»‪.‬‬

‫تفسیری مفهومی نیز ممکن است بر تفسیرهای روان‌ش((ناختی و سیاس((ی اض((افه ش((ود و آن‌ه((ا را تق(ویت‬
‫کند‪ :‬گفتمان معاصر مایل است دوگانه‌ای از بدبینی و خوش‌بینی را فرض بگ(یرد و ف((رد را مجب(ور کن(د‬
‫که میان این دو گزینه‪ ،‬هرچند کاذب‪ ،‬انتخابی داشته باشد‪ .‬اگر این دو تنها گزینه‌های ما باشند‪ ،‬احتم((اًال‪،‬‬
‫بدبینی «واقع‌گرایانه»تر از خوش‌بینی به نظر می‌رسد‪ ،‬زی((را خوش‌بی((نی غالب(ًا مص((ائب و مش((کالت را‬
‫نادیده می‌گیرد و‪ ،‬در حالت افراطی‌اش‪ ،‬به نوعی «خوش‌بینی سمی» تبدیل می‌شود که معتقد اس((ت تنه((ا‬
‫کافی‌ است آرزو کنیم اتفاقات خوبی بیفتد تا چنین اتفاقاتی بیفت(د‪ .‬وق((تی این آرزوه(ا پایم(ال می‌ش(ود ‪-‬ک(ه‬
‫اغلب هم چنین می‌شود‪ -‬بدبینی حتی محکم‌ت(ر از قب(ل دِر خانه‌م(ان را می‌زن(د‪ .‬ب(ه این ت(رتیب‪ ،‬وق((تی ب(ا‬
‫عینک بدبینی به جهان می‌نگریم‪ ،‬ممکن است دچار ناامیدی خطرناک و فلج‌کنن((ده‌ای ش((ویم‪ .‬ناامی((دی ب((ه‬
‫این صورت می‌تواند ما را از تالش‌برای حل مش((کالت موج((ود ب((از دارد‪ ،‬ب((ه روایت اف((ول و انحط((اط‬
‫دامن بزند و تنها موجب بدترشدن اوضاع شود و پیشرفت‌هایی را که به‌واقع ص((ورت می‌گ((یرد از نظ((ر‬
‫پنهان دارد‪ .‬کل این روند ناامیدی بیشتر و شدیدتری را باز‌می‌آفریند‪.1‬‬

‫بنابراین‪ ،‬برای شکستن این چرخه به راهی نیاز داریم که ما را هم از بیش‌نا‌امی((دِی در اث((ر ب((دبینی و هم‬
‫از بیش‌‌امیدوارِی در اثر خوش‌بینی نجات دهد‪ .‬اینجاست ک((ه آگوس((تیِن هیپ((ویی می‌توان((د یاری‌م((ان کن((د‪.‬‬
‫امید‪ ،‬که او آن را فضیلت می‌داند‪ ،‬راهی است میان خوش‌بینی و بدبینی و فراتر از هر دو‪.‬‬

‫اینکه آگوستین را در زمرۀ معلمان امی(د ق((رار دهیم‪ ،‬ممکن اس(ت ش(گفت‌انگیز ب(ه نظ(ر آی(د‪ .‬او اس(قف‪،‬‬
‫الهی‌دان و فیلسوف آفریقایی و تأثیرگذاری بود که اوایل قرن پنجم در ام((پراتوری روم زن((دگی می‌ک((رد‪.‬‬
‫او را‪ ،‬در بسیاری از منابع‪ ،‬یکی از «بدبین‌ها»ی‌ بزرگ غرب توصیف کرده‌اند‪ .‬جان رال((ز او را یکی‬
‫از «دو ذهن تاریک در اندیشۀ غرب» دانسته است و بس((یاری دیگ((ر ‪-‬از هان((ا آرنت ت((ا مارت((ا نوس((بام–‬
‫اندیشه‌های او را برای سیاست معاصْر بیش از حد بدبینانه دانسته‌اند‪.‬‬

‫یکی از دالیل شهرت آگوستین انتقاد شدید او از شّر و استبداد اس(ت‪ .‬در سراس(ر نوش(ته‌هایش‪ ،‬توج(ه او‬
‫به روش‌هایی است که غرور و خود‌دوستی بیش‌ازحد می‌توان(د انگ(یزۀ «طم(ع عظمت و افتخ(ار» ق((رار‬
‫گ((یرد و «طم((ع اس((تبداد» را ب((ه هم((راه بی((اورد‪ ،‬طمعی ب((رای اثب((ات برت((ری خ((ود ب((ر دیگ((ران و‬
‫دردست‌گرفتن قدرت‪ .‬سرانجام‪ ،‬طمع استبداْد خود به وسیله‌ای برای اعمال استبداد تب(دیل می‌ش(ود و ک(ل‬
‫شخصیت فرد را در بر‌می‌گیرد و به خشونت‌ها و رذیلت‌های شررباری دامن می‌زند‪.‬‬

‫او در کتابش‪ ،‬شهر خدا‪ ،‬ردپای غرور و استبداد را در زندگی انسان دنبال می‌کند و متوجه می‌ش((ود ک((ه‬
‫ح((تی در می((ان خ((انواده و دوس((تان نزدی((ک دروغ‪ ،‬خی((انت و ظلم بس((یار رایج اس((ت‪ .‬در سیاس((ت‪ ،‬این‬
‫وضعیت بدتر است‪ .‬آگوستین می‌پرسد‪:‬‬

‫«چه انتظاری می‌توان داشت از شهری که ح((تی خانه‌ه((ایش از گزن((د ش((رارت‌های نس((ل بش((ر در ام((ان‬
‫نمی‌ماند؟ هر چه شهر بزرگ‌تر‪ ،‬محکمه‌هایش از دادخواست‌های مدنی و محاکمات جنایی ُپرت((ر‪ .‬ح((تی‪،‬‬
‫زمانی که شهر در صلح و آرامش است و هیچ جنگ داخلی و آش((وبی در ک((ار نیس((ت‪ ،‬هرگ((ز از خط((ر‬
‫نامالیمات‪ ،‬یا بدتر از آن‪ ،‬جنگ‌های خونین در امان نیست»‪.‬‬

‫آن عده از ما‪ ،‬که سیاست‌های معاصر را ‪-‬از حمله‌ها و تعرض‌ها تا خیزش‌ها و ش((ورش‌ها ت((ا اتهام‌ه((ا و‬
‫کیفر‌خواست‌ها‪ -‬دنبال می‌کنیم با این خطرها آشناییم‪.‬‬
‫دغدغۀ فکری آگوستین این بود که چگونه طمع عظمت و افتخار و طم((ع اس((تبداد م((انع از جس (ت‌وجوی‬
‫خیر‌های اساسی و محافظت‌ از آن‌ها می‌شود‪ .‬بنابراین‪ ،‬مشکل بتوان او را فردی «خ((وش‌بین» توص((یف‬
‫ک((رد‪ .‬ب((اوجوداین‪ ،‬یکی از دالی((ل اهمیت وی((ژۀ اندیش((ۀ او ب((رای ام((روز همین دغدغ((ۀ اوس((ت‪ .‬تحلی((ل‬
‫موشکافانۀ او از غرور‪ ،‬منافع شخصی و بی‌عدالتْی امید واهی به تفکر مثبت را خدش(ه‌دار می‌کن(د و م(ا‬
‫را از خطرات استبداد‪ ،‬در اشکال مختلفش‪ ،‬آگاه می‌کند‪ .‬اندیش((ۀ آگوس((تین در آن ن((وع از خوش‌بی((نی ک((ه‬
‫ت جایز‌الخطابودن انسان و وجود غرور‪ ،‬شرارت و بی‌عدالتی را در زن((دگی انس((ان انک((ار می‌کن((د‬ ‫طبیع ‌‬
‫شک می‌کند‪.‬‬

‫بااین‌حال (همان‌طور که در دس((ته‌ای از مق(االت و کت((ابی ک((ه درب((ارۀ آگوس((تین نوش((ته‌ام بحث ک((رده‌ام)‪،‬‬
‫وجود این ویژگی در اندیشۀ او نباید سبب شود که او را «بدبین» بن((امیم‪ .‬ب((ا دوگان((ۀ خوش‌بی((نی‪ /‬ب((دبینی‬
‫ق((ادر ب((ه درک پیچی((دگی‌های اندیش((ۀ آگوس((تین نخ((واهیم ب((ود‪ .‬بای((د توج((ه داش((ته باش((یم ک((ه دو واژۀ‬
‫«خوش‌بینی» و «بدبینی» در قرن هجدهم‪ ،‬برای اولین بار‪ ،‬به‌عنوان دو مفهوم به ک(ار گرفت(ه ش(دند‪ .‬ب(ه‬
‫عالوه‪ ،‬این دوگانه تفسیر دقیق آگوستین از امید را نادیده می‌انگارد‪ ،‬تفسیری که امید را فضیلتی می‌داند‬
‫میانه دو رذیلت امیدواری رؤیاپردازانه و ناامیدی باز می‌کند‪.‬‬ ‫ٔ‬ ‫که راه خود را در‬

‫مفهوم امید‪ ،‬به‌عنوان یک فضیلت‪ ،‬باعث ایجاد تفاوت‌هایی در موضوع مورد بحث می‌شود که جای آن‪،‬‬
‫اغلب‪ ،‬در گفتمان معاصر خالی است‪ .‬گفتمان معاصر مایل است امید را تنها ن((وعی نگ((رش ی((ا احس((اس‬
‫در نظر گیرد و امید را به‌عنوان فضیلتی که می‌تواند میل به خیری در آینده را در ما هدایت کن((د نادی((ده‬
‫می‌گیرد‪ .‬آگوستین نیز‪ ،‬مانند بسیاری از متفکران معاصر‪ ،‬امید را عاطفه ی((ا احساس((ی ط((بیعی می‌دان((د‪:‬‬
‫امید نوعی تمنا یا آرزو برای چیزهایی است که در فهم و ادراک ما به‌صورت خ((یر‪ ،‬آین((ده و ممکن ج((ا‬
‫افتاده‌اند‪ ،‬اما هنوز موفق به دیدن یا دست‌یافتن به آن‌ها نشده‌ایم‪ .‬بااین‌حال آگوستین‪ ،‬برخالف کس((انی ک((ه‬
‫نو‌چرا تصور می‌کنند‪ ،‬متوجه اس((ت ک((ه گ((اهی‬ ‫امید را با «خوش‌بینی» می‌شناسند و آن را خیری بی‌چو ‌‬
‫احساسات نیز ممکن است به بیراهه روند‪ :‬می‌توان به چیزهایی اشتباه در افرادی اشتباه یا به روش‌هایی‬
‫اشتباه امید داشت‪ .‬ممکن است امیدهامان گم یا آش((فته ش((وند‪ .‬ب((ه همین دلی((ل اس((ت ک((ه بای((د امی((د را ی((ک‬
‫فضیلت به شمار آوریم‪ .‬امید‪ ،‬به این ت(رتیب‪‌،‬کیفی(تی اس(ت مرب(وط ب(ه شخص((یت انس(ان ک(ه پای(دارتر و‬
‫بادوام‌تر از احساسات است و به هدایت احساس امید به‌سوی چیزهای درست‪ ،‬از راه‌های درست‪ ،‬کمک‬
‫می‌کند‪.‬‬

‫الهیات آگوستین نحوۀ درک و فهم او از امید را شکل می‌دهد‪ .‬این اسقف مسیحی خدا و «خیر اب((دی» را‬
‫غایت امید معرفی می‌کند‪ .‬بااین‌حال‪ ،‬به این نکته نیز اذعان دارد که انس((ان‌ها بای((د ب((ه «خ((یر زمان‌من((د»‬
‫ازجمله‪ ،‬سالمتی‪ ،‬صلح و دوستی نیز امیدوار باشند‪ .‬او معتقد است که امید به چنین خیری ‪-‬در صورتی‬
‫که در راستای رسیدن به خیر ابدی به‌درستی «نظم داده شود»‪ -‬ایرادی ندارد‪.‬‬
‫اما نظِم درست در اندیشۀ او مفهومی پیچیده است‪ .‬ب((رای فهم این مطلب‪ ،‬ج((ا دارد ب((ه وی((ژگی‌ای اش((اره‬
‫کنیم که معموًال در تعابیر و تفاسیر مختلف از «بدبینی» آگوستینی نادیده گرفته می‌شود‪ :‬فضیلِت امید ب((ه‬
‫ن کم((ک می‌کن((د ت((ا در براب((ر دو رذیلِت مخ((ل نظم مق((اومت کن((د‪ :‬بیش‌امی((دواری و بیش‌ناامی((دی‪.‬‬ ‫انس((ا ‌‬
‫بیش‌امیدواری مختص افرادی است که نگرشی منحرف‪ ،‬افراطی یا خالف واقعیت به امید دارند‪ .‬کسانی‬
‫که ب((ا رذیلت بیش‌امی((دواری ب((ه امی((د می‌نگرن((د ب((ه اه((داف نادرس((ت در اف((راد نادرس((ت‪ ،‬ی((ا ب((ه اه((دافی‬
‫زیاده‌خواهانه در افراد درست امید می‌بندند‪ .‬در برخی موارد خوش‌بینی‪ ،‬بیش از اینکه فض((یلت امی((د را‬
‫منعکس کند‪ ،‬رذیلت بیش‌امیدواری را انعکاس می‌دهد‪.‬‬

‫برعکس‪ ،‬بدبینی غالبًا رذیلت مرتب((ط ب((ا امی((د را‪ ،‬ک((ه هم((ان کمب((ود امی((د اس((ت‪ ،‬ب((ه هم((راه دارد‪ ،‬یع((نی‪:‬‬
‫بیش‌ناامیدی‪‌.‬ناامیدی‪ ،‬مانند امید‪ ،‬احساسی است طبیعی و در برخی موارد توجیه‌پذیر‪ ،‬اما چنانچه م((ا را‬
‫به‌سمت نا‌امیدی از خیری ببرد که به‌واقع قابل دسترس است‪ ،‬دیگر نه فض((یلت‪ ،‬بلک((ه رذیلت اس((ت‪ .‬این‬
‫رذیلت باعث می‌شود که کامًال از امید دست بشوییم‪ ،‬از تعقیب خیری که مش((کل ب((ه دس((ت می‌آی((د دس((ت‬
‫بکشیم یا‪ ،‬از روی بیچارگی و درماندگی‪ ،‬به خود یا دیگران آسیب ب((زنیم‪ .‬آگوس((تین بیش‌نا‌امی((دان را ب((ه‬
‫گالدیاتورهای رومی تشبیه می‌کند‪ ،‬کسانی ک((ه سرنوشتش((ان م((رگ در می((دان مس((ابقه اس((ت‪ .‬این اف((راد‪،‬‬
‫ازآنجاکه «امی((دی ب((ه نجات‌ی((افتن ندارن((د»‪ ،‬ی((ا «به‌دنب((ال راهی ب((رای مردن‌ان((د» ی((ا «از خالف‌ک((ردن و‬
‫جرزدن در طول مسابقه ابایی ندارند»‪ ،‬بنابراین‪ ،‬ب(ه خش(ونت افسارگس(یخته‌ای دس(ت می‌یازن(د ک(ه ت(یر‬
‫ت می‌توانند باعث شوند که فرد ی((ا از س (ِر خوش‌ب((اوری‬ ‫خالصشان است‪ .‬به باور آگوستین‪ ،‬این دو رذیل ‌‬
‫به خود غّر ه شود‪ ،‬یا برعکس‪ ،‬از س((ر عج((ز و درمان((دگی احس((اس کن((د هم((ۀ تالش‌ه((ایش آب در ه((اون‬
‫کوبیدن اس((ت‪ .‬در ه((ر دو ص((ورت ‪-‬چ((ه مطمئن باش((د ک((ه رس((یدن ب((ه ه((دف قطعی اس((ت‪ ،‬چ((ه ناامی((د و‬
‫سرخورده از رسیدن به هدف‪ -‬برای دستیابی به آنچه به آن امیدوار است تالشی نخواهد ک((رد‪ .‬ب((ه همین‬
‫دلیل‪ ،‬الزم است که امید را فضیلت به حساب آوریم تا بت((وانیم‪ ،‬ب((ا توس((ل ب((ه آن‪ ،‬ب((ا وج((ود دش((واری‌ها‪،‬‬
‫خطرها و موانعی که در مسیر رسیدن به اهدافمان قرار دارند همچنان به سعی و تالش ادامه دهیم‪.‬‬

‫درست اس((ت ک((ه آگوس((تین‪ ،‬در اص((ل‪ ،‬در بس((تری الهی درب((ارۀ فض((یلت امی((د بحث می‌کن((د‪ .‬بااین‌ح((ال‪،‬‬
‫ساختار مفهومی این بحث منبع ارزشمندی برای زندگی معاصر است‪ ،‬چ((ه ب((ه الهی((ات آگوس((تینی پایبن((د‬
‫باشیم چه نباشیم‪ .‬بس((یاری از م((ا معم((وًال‪ ،‬همین ک((ه ب((ه چالش‌ه(ای پیش رویم((ان می‌نگ((ریم‪ ،‬ی((ا به‌س((مت‬
‫بیش‌امیدواری متمایل می‌شویم یا به‌س((مت بیش‌ناامی((دی؛ ی((ا تص((ور می‌ک((نیم مش((کالتمان آن‌ق((درها هم ب((د‬
‫نیس((تند‪ ،‬ی((ا ب((رعکس‪ ،‬تص((ور می‌ک((نیم وض((عیت آن‌ق((در وخیم اس((ت ک((ه هیچ راه چ((اره‌ای نیس((ت‪ .‬این‬
‫وسوسه‌ها‪ ،‬بر حسب نقش خاص و موقعیت اجتم((اعی اف((راد‪ ،‬ت((أثیر متف((اوتی روی آن‌ه((ا دارد‪ .‬به‌عن((وان‬
‫مثال‪ ،‬کسانی که قدرتمند و ممتازند احتماًال به قطب بیش‌امی((دواری ج((ذب‌می‌ش((وند و‪ ،‬به‌اش((تباه‪ ،‬تص((ور‬
‫می‌کنند که یقینًا در آینده به خواسته‌شان می‌رسند‪ ،‬ی((ا فک((ر می‌کنن((د ک((ه ب((رای رس((یدن ب((ه مطلوبش((ان ب((ه‬
‫دیگران نیازی ندارند یا می‌توانند از قدرت یا امتیاز خود‪ ،‬بی‌هیچ محدودیتی‪ ،‬بهره بگیرن((د ت((ا ب((ه ه((دف‬
‫برسند‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬بیش‌امیدواری آن‌ها به طمعی برای عظمت و افتخار و استبداد دامن می‌زند‪.‬‬

‫برعکس‪ ،‬افرادی ک(ه ص(احب امتی(از و ق((درت چن(دانی نیس(تند احتم(اًال آس(ان‌تر ب(ه ورط(ۀ بیش‌ناامی(دی‬
‫می‌افتند‪ .‬چنین افرادی که تأثیر ناتوانی‪ ،‬سلطه و بی‌ع((دالتی را حس کرده‌ان((د‪ ،‬اغلب به‌درس((تی‪ ،‬تص((ور‬
‫می کنند که انحصارگران صدا و قدرت مانعی در راه رسیدن ب((ه امی((د و آرزوهاش((ان هس((تند‪ .‬این اف((راد‬
‫باید در برابر رذیلت بیش‌ناامیدی مقاومت کنند‪ .‬اگر به عدالت‪ ،‬صلح و برابری بها‌دهن((د ام((ا از رس((یدن‬
‫به این ارزش‌ها کامًال ناامید باشند‪ ،‬به احتمال زیاد‪ ،‬تسلیم می‌شوند و مشکالتشان ن(یز روزبه‌روز بیش(تر‬
‫و عمیق‌تر می‌شود‪ .‬همان‌طور که پیامبر امید آگوستینی‪ ،‬مارتین ل((وتر کین((گ جونی((ور‪ ،‬در س((ال ‪۱۹۶۷‬‬
‫گفت‪« :‬ناامیدِی امروز تیشۀ ناکارآمدی برای حک‌کردن عدالت فرداست»‪.‬‬

‫آگوستین دایرۀ لغاتی از مفاهیم فراهم می‌آورد که با استفاده از آن می‌توان فضیلتی را شناسایی ک((رد ک((ه‬
‫به ما در حفظ امید واقع‌گرایانه کمک می‌کند‪ ،‬چیزی که برای رس((یدن ب((ه ع((دالت و س((ایر خیر‌ه((ای مهم‬
‫بدان نیازمندیم‪ .‬او بین احساس امید و فضیلت امید تم((ایز قائ((ل می‌ش((ود و نش((ان می‌ده((د ک((ه چگون((ه این‬
‫فضیلت به هدایت احساسات به‌سوی هدف صحیح‪ ،‬از مسیرهای صحیح‪ ،‬کمک می‌کند و رذیلت‌ه(ایی را‬
‫که با فضیلت امید در تضادند معرفی می‌کند‪ .‬بر این اس((اس‪ ،‬اندیش((ۀ آگوس((تینی من((ابع ارزش((مندی را در‬
‫اختیارمان می‌گذارد ت((ا بت((وانیم امی((دی بافض((یلت ب((رای زمان((هٔ خ((ود بی((ابیم‪ ،‬وسوس(ه‌های بیش‌ناامی((دی و‬
‫بیش‌امیدواری را بشناسیم و در برابر آن‌ها مقاومت کنیم‪.‬‬

‫آگوستین‪ ،‬همچنین‪ ،‬نمونه‌ای از سخنوری را ارائه می‌دهد که حافظ و حامی فضیلت امید اس((ت‪ .‬او‪ ،‬پیش‬
‫از اینکه اسقفی مسیحی شود‪ ،‬استاد مشهوری در علم معانی بیان بود‪ .‬به همین دلیل به خواص آموزش((ی‬
‫ت((رغیب و تش((ویق آگ((اه ب((ود‪ .‬مانن((د پیش((ینیان رومی و یون((انی‌اش‪ ،‬فلس((فه را به‌عن((وان «ش((یوه‌ای ب((رای‬
‫زندگی» به کار می‌گرفت‪ ،‬شیوه‌ای که نه‌تنها به منظور تجزیه و تحلیل مفاهیم انتزاعی ب((ه ک((ار می‌رود‪،‬‬
‫بلک((ه ب((ه دیگ((ران ن((یز در ِکش((ت و توس((عۀ فض((یلت‌های الزم ب((رای زن((دگی خ((وب ی((اری می‌رس((اند‪.‬‬
‫دانش‌پژوهان معاصری که آگوستین را تنها در مقام فیلسوفی تحلیلی مطالعه می‌کنند غافل‌اند از اینکه او‬
‫چگونه با فصاحت و بالغِت کالم امید را در مخاطبانش شکل می‌دهد‪.‬‬

‫بخشی از کتاب شهر خدا را در نظر بگیرید که اغلب به‌عنوان نشان «بد‌بینی» آگوستین معرفی می‌شود‪.‬‬
‫در بخش‪ ،۲۲.۲۲-۲۳‬آگوستین تجزیه و تحلیل س((ختگیرانه‌ای از «ش((رور بس((یار و خطرن((اکی» ک((ه ب((ر‬
‫زندگی دنیوی انسان‌ها تأثیر‌گذارند ارائه می‌دهد‪ ،‬از «بیماری‌ها» و «اختالالت» گرفته تا «فریب‌ه((ا» و‬
‫«جنگ‌ها»‪ .‬سرانجام‪ ،‬او چنین نتیجه‌گیری می‌کند‪« :‬زن(دگی آنچن(ان اس(فناک اس(ت ک(ه ب(ه جهنمی روی‬
‫زمین شبیه است»‪ .‬بسیاری از مفسران این حکم آگوستین را به‌مثابۀ ُم هر تأیی((دی ب((ر ب((دبینی او در نظ((ر‬
‫می‌گیرند اما آن‌ها فصل بع(دی این کت(اب را نادی(ده گرفته‌ان(د‪ ،‬فص((لی ک(ه در آن فهرس(ت ط(والنی‌ای از‬
‫«خیرهای» زندگی آمده است‪ .‬آگوستین می‌پرسد‪« :‬چه کسی می‌تواند تصویر کاملی از این هم((ه [خ((یر]‬
‫ارائه دهد؟» و «اگر من تصمیم داشتم که به ترتیب به هر یک از آن‌ها بپردازم … خ((دا می دان((د چق((در‬
‫طول می‌کشید!»‪.‬‬

‫در این بخش از کتاب‪ ،‬آگوستین از نوعی آیین سخنوری که در دوران باس((تان رایج ب((وده اس((ت اس((تفاده‬
‫می‌کند‪ ،‬یعنی «توصیف زنده» ‪ 2‬و «تناقض» ‪ ،3‬ضد و نقیض‌هایی که با استفاده از آن‌ها خیر و شر را‬
‫«پهلو به پهلو»ی هم قرار می‌دهد تا اختالف بین آن‌ها را پررنگ‌تر و واضح‌تر کند و توجه مخاطب((انش‬
‫را بیشتر به این مقایسه جلب کند‪ .‬در اینجا‪ ،‬آگوستین آنچه را اس((تاد س((خنوری‪ِ ،‬کِنت ِب رک‪ ،‬در کت((ابش‪،‬‬
‫فلسفۀ فرم ادبی‪ ،4‬به‌عنوان «ساختار تشویق» ‪ 5‬توصیف می‌کند به کار می‌بن((دد‪ .‬این س((اختار ش((کلی از‬
‫انتقاد اجتم((اعی اس((ت ک((ه خوانن((دگان را «ب((ه درون جهنم می‌کش((اند ام((ا دوب((اره از آن خ((ارج می‌کن((د»‪.‬‬
‫آگوستین نیز خوانندگان خود را به «جهنمی روی زمین» می‌برد تا واقعیت‌ه((ای ش((ر را برجس((ته کن((د و‬
‫از این طریق پیش‌فرض‌ه((ای آن‌ه((ا را درب((ارۀ جه((ان ب((ه چ((الش بکش((د‪ .‬بااین‌ح((ال‪ ،‬او متوج((ه اس((ت ک((ه‬
‫توصیف واضح شرور ممکن است خوانن((دگان را بیش‌ از ح((د نا‌امی((د کن((د‪ .‬بن((ابراین‪ ،‬در فص((ل بع((د‪ ،‬ب((ه‬
‫برجسته‌کردن خیرهای جهان می‌پردازد ت((ا خوانن((دگان را از جهنم ب((یرون بکش((د و زمینه‌ای ب((رای امی((د‬
‫فراهم کند‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬آگوستین آنچه را جفری استوت در کتابش‪ ،‬خوش‌بختی از آن منضبط‌هاست ‪،6‬‬
‫با عنوان «کار حساس انتق(اد اجتم(اعی» توص((یف می‌کن(د در عم(ل پی(اده می‌کن(د‪« :‬اتخ(اذ دی(دگاهی ک(ه‬
‫خطرات وضعیت موجود را توصیف کند‪ ،‬بدون اینکه امید به اصالح آن را از میان بردارد»‪.‬‬

‫امروزه‪ ،‬انتقادات اجتماعی بسیاری تحلیل‌های دقیق و درستی از سیستم‌ها و س((اختارهای سیاس((ی ارائ((ه‬
‫می‌دهند تا بر اساس آن بتوان استبداد را تشخیص داد‪ ،‬ساختار آن را در هم شکس((ت و آن را ب((ر هم زد‪.‬‬
‫فضیلت امید‪ ،‬برای شناخت بیش‌امیدواری و مقاومت در براب((ر آن‪ ،‬ب((ه چ((نین تحلیل‌ه((ایی وابس((ته اس((ت‪.‬‬
‫بااین‌حال‪ ،‬این انتقادات ‪-‬اگر قدرت حل مسائلی را که برشمرده است به مخاطبانش نبخشد‪ -‬باعث اشاعۀ‬
‫بدبینی و بیش‌ناامیدی می‌شود‪ .‬جنیفر ال هوکشایلد‪ ،‬دانشمند علوم‌سیاسی‪ ،‬می‌گوید که شاید ب((ه همین علت‬
‫است که بس((یاری از محقق((ان معاص((ر و منتق((دان اجتم((اعی ب((ه سیاس((ت «نس((بتًا ب((دبین»ان((د‪ .‬آن گون((ه از‬
‫علوم‌اجتماعی‌ که فقط به مشکالت ساختاری موجود بپردازد بدون اینکه ب((ه نمونه‌ه((ای مثبت از ف((اعلیت‬
‫انس((ان اش((اره کن((د‪ ،‬ب((اعث می‌ش((ود ک((ه ش((هروندان در براب((ر مش((کالتی ک((ه علوم‌اجتم((اعی‪ ،‬به‌درس((تی‪،‬‬
‫شناسایی کرده است‪ ،‬خود را ناتوان و بی‌انگیزه بیابند‪.‬‬

‫بل هوکس‪ ،‬در کتاب جامعه به‌مثابۀ کالس درس‪ :‬روشی برای آموزش امید‪ ،7‬بر این نکت((ه ک((ه «انتق((اد‬
‫بی‌رحمانه» همواره باید با معرفی روش‌های مقاومت در برابر استبداد همراه باشد صحه می‌گذارد‪:‬‬

‫«وقتی مشکالت را فقط نام می‌بریم‪ ،‬وقتی گله‌ها و شکایات را بدون ارائۀ راه‌حلی سازنده بیان می‌کنیم‪،‬‬
‫امید را از بین برده‌ایم‪ .‬در این صورت‪ ،‬نْفس عمل انتقاد تنها نوعی بدبینی عمیق را بیان می‌کن((د ک((ه ب((ه‬
‫حفظ فرهنگ سلطه کمک می‌کند»‪.‬‬

‫فراخوان بل هوکس برای انتقاد توان‌بخش ب((ا س((اختار تش((ویق آگوس((تین ج((ور در می‌آی((د‪ ،‬س((اختاری ک((ه‬
‫شامل امیدی واقع‌گراست‪ ،‬ضمن مقاومت در برابر بیش‌امی((دواری و بیش‌ناامی((دی‌ای ک((ه م((وجب تق((ویت‬
‫سلطه می‌شود‪.‬‬

‫این الگوی انتقاد اجتماعی‪ ،‬به‌خصوص در پاسخ به مسائلی که ناامیدی زیادی ایج((اد می‌کنن((د‪ ،‬می‌توان((د‬
‫مؤثر باشد‪ .‬به‌عنوان مثال‪ ،‬با وجود اینکه می‌توان گفت ت((وافقی علمی و جه((انی درب((ارۀ وق((وع تغی((یرات‬
‫اقلیمِی حاصل از فعالیت انسان وجود دارد‪ ،‬بسیاری از مردم انگیزۀ کافی برای پرداختن به آن ندارند و‬
‫فرض می‌گیرند که تأثیرات بلندمدت آن آن‌قدرها هم بد نخواهد بود یا فن((اوری جدی((دی ظ((اهر می‌ش((ود و‬
‫این مشکل را حل می‌کند‪ .‬برای به چالش کشیدن این فرضیه فعاالن محیط زیست ب((ر خط((رات ناش((ی از‬
‫ن(ابودی زیس(ت‌بوم‌ها تأکی(د می‌کنن(د ت(ا تماش(اچیان را ب(ه کنش(گری ت(رغیب کنن(د‪« .‬ب(رانگیختن ت(رس»‬
‫می‌تواند افراد را از خطراتی که در کمین نشسته‌اند آگ((اه‌تر کن((د و توج((ه آن((ان را بیش((تر ب((ه این تهدی((دها‬
‫جلب کند‪ ،‬اما پژوهش‌ها نشان می‌دهد که اثرات این روش گاهی نیز توان‌زدا و منفعل‌‌پرور است‪ ،‬زی((را‬
‫باعث می‌شود مخاطبان در برابر امکان وقوع فاجع ‌ه احساس بیش‌نا‌امیدی کنند‪ .‬این اثر معک((وس ب((اعث‬
‫شده است تا برخی از افراد‪ ،‬به‌جای برانگیختن ترس‪ ،‬به «ب((رانگیختن امی((د» بپردازن((د‪ .‬ام((ا ب((رانگیختن‬
‫امید غیرواقعی ممکن است به بیش‌امیدواری و بی‌خیالی بینجامد و خطراتی را که تغییرات اقلیمی برای‬
‫سیارۀ زمین و ساکنانش به بار می‌آورد دست‌کم بگیرد‪.‬‬

‫نحوۀ سخنوری آگوستین دربارۀ امید می‌توان((د چ((ارچوب مفی((دی ب((رای گفت‌وگ((و درب((ارۀ چ((نین تهدی((دی‬
‫باشد‪ .‬او‪ ،‬به‌جای اینکه امید را نوعی نگرش یا احساس قلمداد کند ‪-‬چنانکه در مباحث اقلیمی رایج است‪-‬‬
‫آن را نوعی فضیلت می‌داند‪ ،‬فضیلتی ک((ه بای((د هم از بیش‌امی((دواری و هم از بیش‌ناامی((دی اجتن((اب کن((د‪.‬‬
‫بنابراین‪ ،‬بیانش را به گ((ونه‌ای س((اختاربندی می‌کن((د ک((ه ب((ه مخاطب((انش کم((ک کن((د ت((ا در براب((ر ه((ر دو‬
‫وسوسه مقاومت کنند‪ .‬ساختار تشویق او ساختاری است که‪ ،‬از یک طرف‪ ،‬خطرات واقعی را برجس((ته‬
‫می کند تا از ایج(اد بیش‌امی(دواری جلوگ(یری کن(د و‪ ،‬از ط(رف دیگ(ر‪ ،‬ب(ا دالی(ل قاب(ل قب(ولی ک(ه ب(رای‬
‫امیدوارماندن برمی‌شمارد بحث را خاتمه می‌دهد تا از اشاعۀ بیش‌ناامیدی جلوگیری کرده باشد‪.‬‬

‫پژوهش‌های تجربی انجام‌شده دربارۀ نحوۀ مکاتبه و مبادلۀ افک((ار در زمین((ۀ تغی((یرات اقلیمی «چی((دمان‬
‫احساسات» به این شیوه را مؤثر می‌دانند‪ ،‬به‌خصوص اگر گوین((ده ی((ا نویس((نده ب((ا م((وارد دلهره‌برانگ((یز‬
‫شروع کند‪ ،‬اما در پایان با بی((ان زمینه‌ه((ایی ب((رای امی((دواری بحث را خاتم((ه ده((د‪ ،‬درس((ت مانن((د آنچ((ه‬
‫آگوستین در اغلب موارد انجام می‌دهد‪.‬‬

‫شاید تصور بسیاری از چالش‌هایی که امروزه گریب((ان‌گیر ماس((ت ب((رای اس((قفی مس((یحی ک((ه در ق((رون‬
‫چه((ارم و پنجم‪ ،‬در ام((پراتوری روم‪ ،‬زن((دگی می‌ک((رد مش((کل ب((وده باش((د‪ .‬درس((ت اس((ت ک((ه او یکی از‬
‫بزرگ‌ترین منتقدان شّر و استبداد در جهان غرب به شمار می‌رود‪ ،‬ب(اوجوداین‪ ،‬او همچن(ان از اش(کالی‬
‫از استبداد ‪-‬از برده‌داری تا پدرساالری‪ -‬که در بستر رومی زمانۀ او رایج بود حمایت می‌کند‪ ،‬ب((ا اینک((ه‬
‫همواره می‌کوش((د ت((ا جل((وی سوء‌اس((تفاد ‌ه‌های کالن را بگ((یرد‪ .‬درنه((ایت‪ ،‬در زمان((ۀ ش((کاف‌های عمی((ق‪،‬‬
‫زمانی که بسیاری از چالش‌هامان مهارناشدنی می‌نمایند و سیاست نیز گرفت((ار دو آفت بیش‌امی((دواری و‬
‫بیش‌ناامیدی شده است‪ ،‬اندیشۀ آگوستین می‌تواند بینش‌های ارزشمندی درب((ارۀ ط((بیعت امی((د و ارزش آن‬
‫فراهم آورد‪ .‬انتقاد سختگیرانۀ او از غرور و اس(تبداد می‌توان(د م(ا را از خطره(ا و واقعیت‌ه(ای زن(دگی‬
‫سیاسی آگاه کند و مانع بیش‌امی((دواری نس((بت ب((ه آن ش((ود؛ فض((یلت امی((د و س((اختار تش((ویق او می‌توان((د‬
‫محرکی برای کنش اجتماعی شود و به ما کم((ک کن((د ت((ا در براب((ر رذیلت بیش‌نا‌امی((دی ایس((تادگی ک((نیم‪.‬‬
‫آگوستین منابع مفهومی و بالغی متعددی برای تقویت و انتق(ال امی((دی منطقی و واقع‌گ((را در اختیارم((ان‬
‫می‌گذارد‪.‬‬

‫درنهایت‪ ،‬اسقفی که پیش‌تر استاد سخنوری بوده است می‌داند که مؤثرترین نوع تشویق و ترغیب نح((وۀ‬
‫زندگی خودمان است‪« :‬مردم همیشه می‌گویند دوره و زمان((ۀ ب((دی اس((ت‪ ،‬ام((ا ب((ه نظ((ر من بیایی((د خ((وب‬
‫زندگی کنیم تا زمان ‌ه نیز خ((وب ش((ود‪ .‬م((ا‪ ،‬خ((ود‪ ،‬زمان((ۀ خودم((ان هس((تیم‪ :‬چن((ان ک((ه هس((تیم چ((نین اس((ت‬
‫روزگار»‪ .‬یا چنان‌که که در جایی دیگر می‌گوید‪« :‬امید شما به خیر است‪ ،‬خیری باشید که امیدوارید ب((ه‬
‫آن برسید»‪.‬‬

You might also like