Professional Documents
Culture Documents
Organization Environment
Organization Environment
ir
1
محيط سازمان
Organization environment
در تئوري مدرنيسسست سببازمان ،محيببط سببازماني بببه عنوان
موجوديتي كه خارج از مرزهاي سازمان قراردارد مفهوم سازي
م ي شود يعن ي محي ط ب ا تحمي ل محدوديته ا و الزام س ازمان ب ه
انطباق بببا محيببط بببه عنوان بهاي ادامببه حيات بر آببن اثببر مببي
گذارد .
انديشمندان نمادي ن تفس يري در مقايس ه ب ا مدرنيس ت ه ا
محي ط را نوع ي س اخت اجتماع ي تص ور ميكنن د يعني محي ط ه ا
س ازه هاي ي نظري تص ور م ي شون د ك ه بر اس اس باورهايمان
نس بت ب ه وجود آنه ا شك ل گرفت ه مانن د تئوري وض ع واقعي ت
كارل ويببك ؛ از ايببن ديدگاه محيببط هببا تبعات مادي دارنببد امببا
اساسا ا نمادين اند .
3
تئوري سببازمان پسببت مدرن رويكردهاي متعددي در خصبوص
رابطه سازمان ها و محيط ارائه مي دهد .
مسببأله سبباز كردن ) زيببر سببوال بردن مرز بيببن سببازمان و
محيببط ( تمركببز دارد .ايده هاي ايببن راسببتا سببازمان بدون
مرز ،مدل شبكه اي و سازمان مجازي را مي توان نام برد .
نق د تئوري رواب ط س ازمان و محي ط از نگاه مدرنيس ت ك ه ب ه
زع م پس ت مدرنيس تها ض د محيط ي ان د .از آ ن جه ت ك ه بهره
برداري از مناب ع ط بيعي كمياب را براي كس ب مزي ت رقابت ي
توجيه مي كنند .
4
تعريف محيط
5
:شبكه بين سازماني
شبكه بين سازماني :هر سازماني با ديگر اجزاي محيط خود
در تعامل است و شبكه بين سازماني متشكل از عرضه كنندگان
مواد اوليببه مشتريان ،رقبببا ،موسببسه هاي قانونببي – نظارتببي و
ذينفع هاي خاص .
ذينف ع هاي خاص :متشك ل از افراد ،گروهه ا ي ا س ازمان هاي ي
هستند كه تلشا مي كنند از طريق فشارهاي سياسي اقتصادي يا
اجتماع ي بر فعالي ت هاي س ازمان تأثي ر بگذارن د مانن د گروههاي
حفببظ محيببط زيسببت نظيببر صببلح سبببز و نيروهاي فعال حامببي
مصرف كننده نظير سازمان رالف ندر .
6
7
تحلي ل شبك ه :شبكببه بيببن سببازماني را بببه عنوان بافتببة پيچيده اي از
رواب ط نشان م ي ده د ك ه در آ ن گروههاي ي از س ازمانها جاي م ي گيرن د
كبه سبازمان شمببا الزاما ا در مركزيببت شبكببه نمببي باشبد .مركزيبت در
شبك ه بر اس اس تعداد حلق ه هاي ارتباط ي ي ك س ازمان ب ا ديگ ر اجزاي
شبكه نشان داده مي شود .
از نظببر نظريببه پردازان مدرن سببازمان چالببش اصببلي در انجام تحليببل
شبكه اي مشخص كردن مرزي معقول بين سازمان و محيط است و از
آنج ا ك ه بيشت ر س ازمانها س يستم هاي باز هس تند پ س تص ميم گيري در
مورد نقش آفرينان محيطي يك سيستم مي تواند تا اندازه اي قضاوتي
و اختياري باشد .
مديران با قراردادن سازمان خود در مركز شبكه و افزودن سازمانهايي
كه مستقيم ا ا با آنها در تعامل اند و رقباي اصلي خود اين مسأله را حل
مي كنند .
راه ح ل مديريت ي س ازمان را در مرك ز تحلي ل قرار م ي ده د ك ه اي ن كار
مي تواند تحليل را نامتعادل كند نتيجه اين امر مركزيت ناحق در شبكه
است كه با مشكلت زير روبرو مي شود :
مديران گراي ش پيدا م ي كنن د ت ا اطلعات ي را ك ه خارج از محدوده تعيي ن
شده شبكه موجود قرار دارد مورد بي توجهي قرار دهند
راه ح ل مديريت ي گراي ش ب ه س وق دادن اطلعات ب ه س مت و س وي
نقطه مركزي مدل يعني سازمان و مديريت عالي دارد .
8
محيط عمومي ) :شكل ( 2
بخش اجتماعي محيط :
با س اختار طبقات ي جامع ه ،تركي ب جمعي ت ،الگوهاي تحرك اجتماع ي ،سبك
هاي زندگببي و نهادهاي سببنتي اجتماعببي از جملببه نظامهاي آموزشببي ،رسببوم
مذهبي و ...سر و كار دارد.
بخش فرهنگي :
حول پديده هايببي از قبيببل تاريببخ ،سببنت هببا ،انتظارات رفتاري و ارزشهاي
جوامعببي كببه سببازمان در آببن فعاليببت مببي كنببد .ماننببد بخببش فرهنگببي در
س ازمانهاي آمريكاي ي ك ه شام ل تأكي د بر ره بري ،عقلني ت و ثروت مادي م ي
باشد .
بخش قانوني :
اشاره به قوانين اساسي و ساير قوانين كشورها و همينطور رويه هاي قانوني
دارد .اي ن بخ ش حلق ه هاي ارتباط ي تنگاتنگ ي ب ا روندهاي اجتماع ي و فرهنگ ي
دارد نظير قانون فرصت هاي برابر استخدام و قانون ضد تبعيض در آمريكا .
9
10
:محيط عمومي
بخش سياسي :
معمو ل ا در قال ب توزي ع و مركزي ت قدرت و ماهي ت نظام هاي س ياسي در حوزه
هاي ي از جهان ك ه س ازمان در آ ن فعالي ت م ي كن د توص يف م ي شود ك ه پيون د
تنگاتنگي با بخش قانوني دارد .
بخش اقتصادي :
اي ن بخ ش بازارهاي كار ،بازارهاي مال ي و بازارهاي كال و خدمات را در بر م ي
گيرد ؛ ايببن بخببش مببي توانببد اثرات شديدي بر سبباير بخببش هاي محيببط عمومببي
داشته باشد .
بخش فن آوري :
اي ن بخ ش دان ش و اطلعات را در قال ب پيشرفتهاي علم ي فراه م م ي كن د ك ه
سازمان مي تواند آنها را به دست آورده و براي توليد كالها و خدمات خود به كار
گيرد .
برخي از پيشگامان تفكر پست مدرن نظير ژان فرانسوا ليوتار ،دانيل بل و ديويد
هاروي معتقدن د ك ه تغييرات در بخ ش ف ن آوري چنان تأثي ر شگفت ي بر دنياي غرب
داشته كه دائما ا در تمام جنبه هاي آن تغيير ايجاد مي كند .
بخش طبيعي يا فيزيكي :
اين بخش شامل طبيعت و منابع طبيعي است .
11
:محيط بين المللي و جهاني
12
13
:تئوري هاي روابط سازمان و محيط
تئوري اقتضايي :سازمان هاي ماشيني و ارگانيك
14
:تئوري هاي روابط سازمان و محيط
تئوري وابستگي منابع
اين تئوري تقريبا ا به طور كامل توسط جفري پفر ،جرالد سالنيك در
سال 1988ارائه شد كتاب آنها تحت عنوان كنترل خارجي سازمانها بود
اين تئوري بر اين پيش فرض استوار است كه سازمانها از طريق محيط
كنترل م ي شون د ول ي مديران ني ز م ي توانن د بياموزن د ك ه چگون ه محي ط
خود را كنترل كنند.
مديري ت وابس تگي ه ا مس تلزم ايجاد قدرت مقابل ه كننده در برابر
عناص ر محيط ي اس ت ك ه س ازمان ب ه آنه ا وابس ته اس ت اي ن بدان معن ي
است كه :
نخس تين گام در راه ب ه كار گيري نگاه وابس تگي ب ه مناب ع درك دقي ق
شبكه سازماني از نظر حياتي بودن و كميابي منابع است .
گام دوم يافتن راه هايي براي رهايي از وابستگي يا وابسته كردن ديگر
نقش آفرينان محيطي به سازمان است .
15
چند راه براي جلوگيري از وابستگي منابع :
استفاده از چندين عرضه كننده مواد اوليه
استراتژي هاي تملك يا ادغام
سرمايه گذاري هاي مشترك با عرضه كنندگان خنثي
تشكيل انجمن هاي تجاري
اعزام دللن سياسي به حوزه هاي قانونگذاري و .
..
16
بخشي از مقاله ارائه شده :
سبببببببببببببببازمانها براي كنترل عوامل محيطي يكي از اين
استراتژيها را بهاجرا درميآورند:
- 1ايجاد رابطه مطلوب با عوامل اصلي محيط و
- 2تغيير دادن عوامل حاكم بر محيط.
استراتژيهاي ايجاد روابط بين سازماني كه در اين مقاله به
تبيين آنها پرداخته شده عبارتند از :مالكيت ،بستن قرارداد،
دعوت به همكاري ،استخدام مديريت اجرايي ،تبليغ كردن و
روابطعمومي.
همچنين به تغييببر دادن عامل خارجببي ،فعاليت سببياسي -
مقررات ،شوراهاي تجاري و فعاليتهاي غيرقانوني به عنوان
س اير اس تراتژيهايي كه س ازمانها براي تحت كنترل درآوردن
عوامل خارجي بهاجرا درميآورند اشاره شده است.
17
وابستگي به منابع
يكي از جنبههاي رابطه بين محيط و سازمان كه بر سازمانها اثر
ميگذارد ،نياز به مواد و منابع مالي است .منابع ارزشمند در محيط
كمياب است و سازمان براي بقا يا ادامه حيات خود به منابع ارزشمند
نياز شديد دارد .تحقيقي در اين زمينه انجام شده كه آن را »ديدگاه
وابستگي منابع« ناميدهاند .معني عبارت وابستگي به منابع اين است كه
سازمان به محيط وابسته است ولي همواره تلشا ميكند تا اين منابع
را تحت كنترل خود درآورد و بدينوسيله ميزان وابستگي خود را به
.پايينترين حدممكن برساند
18
روابط بين سازماني
روابط بين سازماني براي چه؟ دليلي اصلي از اين قرارند :سهيم شدن در ريسكهايي كه
ورود به بازارهاي جديد يا افزايش طرحها درپي خواهند داشت ،كاهش هزينهها ،تقويت
.وجهه سازمان در صنايع يا تكنولوژي خاص
« چنانپبببرقدرتاستكببه ببببه اعتقاد ببببسيارياز افراد صبباحبنظر«،
رابطه ببببينسببازماني
يببكياز دليلاصليموفقيتژاپندر ببببازارهايجهانياستو م يتسوبيشيرا ببببهعنواننببمونه
يببنند
.م ع رفيم ك
قدرت و وابستگي
داشتن روابط رسمي با ساير سازمانها باعث ميشود كه مديران بامعماي بسيار
مشكلي روبرو شوند .سازمانهاي آمريكايي براي تامين منابع با ساير سازمانها
ارتباط برقرار ميكنند تا از ميزان ضربهپذيري خود بكاهند .ولي ،از سوي ديگر
مايلند كه عدم وابستگي ،خودمختاري و استقلل خود را به حداكثر برسانند.
داشتن رابطه بين سازماني مستلزم هماهنگي است و امكان دارد كه اينگونه
ارتباطات آزادي عمل سازمانها را )ازنظر تصميمگيري( بكاهد زيرا در چنين حالتي
به هنگام تصميمگيري بايد به نيازها و هدفهاي ساير سازمانها هم توجه كنند.
بنابراين ،يك سازمان در اثر ايجاد رابطه با ساير سازمانها و تامين منابع ،مقدار
زيادي از خودمختاري خود را از دست خواهد داد.
وابستگي به منافع مشترك باعث بالرفتن قدرت سازمانهاي ديگر ميشود .اگر
19
سازماني براي تامين منابع ارزشمند ،به سازمانهاي ديگر وابسته باشد ،آن
وابستگي
: ابعاد م وثر ب ر
- 1درجه فراواني -كميابي :حدودي كه منابع موردنياز سازمان قابل دسترس در
محيط ميباشند -براي مثال دسترسي به نفت براي يك كارخانه شيميايي
)رجوع شود به)PFEFFER : (,ALDRICH AND SALANCIK ( 8791, 1979
20
نتيجهگيري
س ازمانها براي ايجاد رابطه س ازماني مطلوب و تامين منابع كمياب از
روشهاي گوناگوني اسبببببتفاده ميكنند .يك سبببببازمان ببببببا ايجاد رابطه
س ازماني ميكوش د ت ا محيط خارجي و عوامل آس يبپذير را تحت كنترل
خود درآورد .سبببازمانها ببببا بسبببتن قراردادهبببا ،مديريت مشاركتي و به
مالكيت درآوردن سبببازمانهاي ديگبببر از ميزان وابسبببتگي خود به محيط
ميكاهند .براي مثال ،در نخسببببتين سببببالهاي دهه 1980بسببببياري از
شركتهاي سازنده فيلم و آنها كه در امور سينمايي فعاليت ميكردند و با
ريسكهاي سنگين و منابع كمياب روبرو ميگرديدند درهم ادغام شدند.
21
:مسأله كاربردي
22
:بوم شناسی جمعيت سازمانی
ایده های مطرح شده در مورد فرآیندهای شکل گیری ،گزینش و حفظ شالوده ی تئوری
بوم شناسی جمعیت سازمانی را شکل می دهد.
در این تئوری از منظر محیط به سازمان ها نگاه می کنند.
در این تئوری الگوهای موفقیت و شکست بین همه سازمان هایی که در یک مجموعه
مشخصی از منابع با هم رقابت می کنند مورد توجه است.
و فرض می شود که محیط یک سازمان دارای قدرتی است که می تواند از میان گروهی
از س ازمان های رقی ب ،س ازمان های ی را انتخاب کن د ک ه نیاز محی ط را ب ه بهتری ن وجه
برآورد می سازد.
محیط به عنوان یک کل مطالعه نمی شود بلکه حوزه های خاصی درون محیط که جایگاه
های محیط ی اکولوژی ک نامیده م ی شود ،بررس ی م ی گردد .و شام ل مجموع ه منابعی
است که گروهی از رقباء به آن وابسته اند .کانون تمرکز آن بر گروهی از سازمان ها
است که برای بهره گیری از مجموعه ای از منابع در جایگاه اکولوژیک رقابت می کنند.
چنین نگاهی مستقل از بیرون به سازمان برای بررسی راه کارها و تصمیم گیریها مناسب
خواه د بود )برای مثال کدام س ازمان ه ا تأمی ن مال ی شون د ی ا ب ه مالکی ت درآیند ،برای
کدامیک باید اعتبار بیشتری اختصاص داد یا با چه شرکتی باید دست به سرمایه گذاری زد
23
:تئوری نهادی
محیطها به دو طریق می توانند تقاضاهایی بر سازمان تحمیل کنند:
.1تقاضاهای فنی و اقتصادی
.2تقاضاهای فرهنگی و اجتماعی
فیلیپ سلزنیک ادعا می کرد که سازمان ها نه تنها با کشمکشهای گروه
های داخلی خود ،بلکه با ارزشا های جامعه بیرونی نیز خود را سازگار یا
منطب ق م ی کنند .ب ا ای ن حال ب ه رس میت شناخت ن پایه های اجتماعی و
فرهنگی نفوذ خارجی بر سازمان ها یکی از نقش های تئوری نهادی است.
نفوذهای قانونی و سیاسی )چون قوانین و مقررات صریح برای تضمین
تکرارشان وجود دارد( ،نفودهای فرهنگی )به وسیله هنجارها ،ارزشا ها و
انتظارات حمایت می شوند( و نفوذهای اجتماعی )از طریق شبیه بودن یا
شبیه شدن به نهاد دیگر حمایت می شوند( باعث می شوند کنش ها و
اقدامات تکرار شوند.
24
انواع فشارهای نهادی:
26
:مقايسه تئوری های روابط محيط-سازمان
تئوری وابس تگی مناب ع در س طح تحلی ل س ازمانی فرمول ه می شود.
ولی دو تئوری بوم شناسی جمعیت سازمانی و نهادی در سطح محیط
تحلیل می شوند.
تئوری بوم شناس ی جمعیت س ازمانی نفوذهای منبع ث از بخش های
فنی طبیعی و اقتصادی محیط عمومی را تبیین می کند در حالی که
تئوری نهاد بر نفوذهای بخش ها اجتماعی فرهنگی سیاسی و قانونی
متمرکز است .علی رغم تفاوت های این دو تئوری تئوری بوم شناسی
جمعیت سازمانی و تئوری نهادی در این نکته که سازمان ها به عنوان
عناصر نسبت ا ا انفعالی محیط تصور می شوند که محیط آنها را شکل
داده و خروجی شان را تعیین می کند ،با هم شباهت دارند .از طرف
دیگر ،تئوری وابستگی به منابع سازمان را به عنوان عنصری فعال می
بیند که از طریق واکنش های متقابل نقش فعال تری ایفا می کند.
27
محیط ها بر اساس میزان نهادینگی و سطح
:توسعه فنی متغیرند
میزان نهادینگی
کم زیاد
28
:پيچيدگی ،تغيير ،عدم اطمينان
عدم اطمینان در تفک ر اولی ه مدرنیس ت از دو عام ل پیچیدگ ی و نرخ تغیی ر نشأ ت می
گرفت.
پیچیدگی :اشاره به تعداد و تنوع عناصر در یک محیط دارد.
نرخ تغییر :اشاره به این نکته می کند که عناصر چگونه به نحوی شتابان تغییر می کنند.
-محیط عدم اطمینان را احساس نمی کند ،بلکه افراد احساس عدم اطمینان می کنند.
علوه بر این مشخص شد که آنچه بر سازمان ها تأثیر می گذارد ،شرایط محیطی نیست،
بلکه بیشت ر امروزه نظریه پردازان س ازمان تأیید می کنند که عدم اطمینان در محیط
نهفته نیست .بکله در افراد نهفته است که در زمان تصمیم گیری های سازمانی محیط را
در نظر می گیرند .این دیدگاه در پیوند با ”نگاه اطلعات“ در تئوری سازمان مطرح شده
است.
-نگاه اطلعات مدعی است وقتی مدیران تصور می کنند محیط غیرقابل پیش بینی است،
احساس عدم اطمینان می کنند و این حالت زمانی اتفاق می افتد که احساس کنند فاقد
اطلعات مورد نیاز برای تصمیم گیری صحیح هستند.
-تلشا های اولی ه برای تبیی ن چگونگ ی واکن ش س ازمان ه ا ب ه عدم اطمینان بر مفاهیم
قانون تنوع لزم و همشکلی تأکید داشت .که در شرایط متغییر مفاهیم هم شکلی و تنوع
لزم نشان می دهد که سازمان ها در واکنش به محیط تغییر خواهند کرد.
29
عدم اطمینان محیطی بر اساس میزان پیچیدگی
:و نرخ تغییر در محیط سازمان تعریف می شود
کم زیاد
30
رابطه بین شرایط محیط ادراک شده ،عدم
:اطمینان و اطلعات
کم زیاد
31
:مصون سازی و مرزبانی
تقاضاهای مختلف محیطی باعث ایجاد فشار برای تفکیک درونی می شود.
از طرف دیگر تفکیک به بخش های مختلف سازمان اجازه می دهد تا در
واکنش به تقاضاهای مختلف محیط از سازمان تخصصی شوند .این نوع
ایجاد تفکیک در واحدهای تخصصی برای رویارویی با جنبه های مختلف
محیطی که باعث پیچیدگی درونی ساختار و سیستم ها می شود ،اشاره به
مفهوم هم شکل دارد .اسکات مدعی است که ایمن سازی و مرزبانی دو
نمونه از تفکیک ساختاری در واکنش به عدم اطمینان محیطی است.
مصون سازی :اشاره به جلوگیری از وقفه در عملیات داخلی سازمان در
اثر شوک های محیطی ،نظیر کمبود مواد اولیه ،نیروی کار یا سرمایه دارد.
به طور کلی این کار از طریق گماردن افرادی از سازمان به عنوان مسئول
نظارت بر تولید مستمر و بی وقفه کالها و خدمات صورت می گیرد.
مرزبانی :عنوانی است که به فعالت های پایش محیطی از جمله انتقال
اطلعات مورد نیاز برای تصمیم گیران داده می شود .این نقش فعالیت
معرفی سازمان یا علئق آن به محیط را توصیف می کند.
32
دیدگاه وضع واقعیت و ساخت گرایان اجتماعی از محیط
:ها
نظریه پردازان این مدل مدعی اند که شرایط محیط را نمی توان از برداشت
های موجود از آن شرایط مجزا کرد .این دیدگاه هم عدم اطمینان و هم
محیط را در ذهن تصمیم گیرندگان قرار می دهد .احساس نیاز به اطلعات،
مدیران را وادار می کند در پی اطلعات بیشتری باشند .به طوری که سطح
بالتری از عدم اطمینان را احساس می کنند و به علت جستجوی مداوم
اطلعات بیشتر و در نتیجه بزرگتر شدن پایگاه اطلعاتی ،محیط پیچیده تر و
متغیرتر ظاهر خواهد شد.
دیدگاه وضع واقعیت مدعی است که تقاضای تصمیم گیرندگان نامطمئن برای
اطلعات بیشتر ،نوعی محیط نامطمئن و متغیر را شکل می دهد .در این
حالت ،افراد عدم اطمینان خود را به عنوان فقدان اطلعات تفسیر می کنند
و آنگاه تجارب خود را به پیچیدگی و تغییر در محیط خود نسبت می دهند.
اگر جه در دیدگاه مدرنیست محیط کنترل کننده ی سازمان است اما در
دیدگاه وضع واقعیت افراد سازنده ی محیط ها هستند و سپس در برابر سازه
های خود چنان واکنش نشان می دهد که گویی محیطی که خود آن را ایجاد
کردند ،آنها را وادار به این کار می کند.
33
:پست مدرنیست و روابط محیط سازمان
34
رهبري تحول آفرين در سازمانها :يك مدل متأثر
از محيط
هدف اين مقاله تجزيه و تحليل اثر محيط خارجي بر روي
ظهور اشكال خاصي از رهبري تحول آفرين است .رهبري
تحول آفرين يك ويژگي شخصي نيست كه يك رهبر دارا
باشد ،بلكه رفتاري است متاثر از محيط كه رهبر و
سازمان با آن روبرو هستند .عوامل خارجي مانند تغييرات
تكنولوژيك ،جهاني شدن ،رقابت فشرده و نظير اينها
هستند كه عوامل واقعي ايجاد كننده يك عدم اطمينان
واقعي هستند .
در اين مقاله يك مدل متاثر از محيط رهبري تحول آفرين
توسعه داده شد كه سه نوع رهبران تحول آفرين –
انقلبي ،تكاملي و تهاجمي را ارائه ميكند .رابطه بين
محيط خارجي و نوع رهبري تحول آفرين به وسيله
35پذيرشا اعضاي سازمان تعديل ميشود.
رهبران تحول آفرين انقلبي احتمال در
سازمانهايي وارد عمل مي شوند كه در محيط هاي
ناپايدار فعاليت مي كنند و اعضاي آنها ممكن است
درجه بال يا پاييني از پذيرشا داشته باشند.
به هر حال رهبران تحول آفرين تكاملي احتمال در
سازمانهايي وارد فعاليت مي شوند كه ناپايداري
محيطي كمي دارند و اعضاي آنها درجه باليي از
پذيرشا را نشان مي دهند.
و رهبران تحول آفرين تهاجمي در محيط هاي با
ناپايداري كم وارد عمل ميشوند و جايي كه اعضاي
36سازمان درجه پاييني از پذيرشا دارند.
چالشهاي محيطي پيش روي سازمانها
فولمببر ،گيبببز و گلدسببميت اشاره مببي كننببد كببه جهانببي شدن ،مقررات
زداي ي ،تجارت الكتروني ك و تغيي ر س ريع تكنولوژي ك ،شركته ا را مجبور ب ه
ارزيابببي مجدد روشا فعاليببت خودشان ميكند .ميليكببن بيببن عدم اطمينان
عيني محيطي و عدم اطمينان ذهني محيطي تمايز قائل مي شود .اولي به
ويژگيهاي عينببي محيببط خارجببي اطلق مببي شود ،درحالببي كببه دومببي بببه
ادراكات اعضاي سازمان از محيط اشاره دارد.
انواع مختلف ي از عدم اطمينان مشاهده شده درباره محي ط وجود دارد ك ه
عبارتنببد از :عدم اطمينان تكنولوژيببك ،عدم اطمينان مصببرف كننده ،عدم
اطمينان رقابتي و عدم اطمينان منابع.
ناپايداري و پيچيدگ ي ممك ن اس ت قابلي ت پي ش بين ي محي ط را خيل ي پايي ن
آورد و بر نوع ره بري در حال ظهور در س ازمان تاثي ر بگذارد .در ي ك محي ط
ناپايدار ،س بك جدي د مديريت ي ك ه داراييهاي نامشهود را قادر ب ه توس عه و
ظرفيتهاي پويا را قادر به فعاليت كند ،مهم است .سازمانها نميتوانند چنين
ائتلف مجدد اسببتراتژيك را بدون تاكيببد بر يببك رهبببري تحول آفريببن خلببق
نمايند .گيبنز به پيچيدگي و كميابي محيطي به عنوان عوامل خارجي تاثير
گذار بر شكل رهبري تحول آفرين مورد نياز ،توجه نمود. 37
رهبري تحول آفرين
ره بران تحول آفري ن ي ك چش م انداز س ازماني پوي ا خل ق م ي كنن د ك ه اغل ب ي ك
دگرگونبببي در ارزشهاي فرهنگبببي براي انعكاس نوآوري بيشتبببر را ضروري مبببي
سازد .رهبري تحول آفرين همچنين به دنبال برقراري يك رابطه بين علئق فردي
و جمعببي اسببت تببا بببه زيردسببتان اجازه كار كردن براي اهداف متعالي را بدهد.
ره بران تحول آفري ن ب ه چن د دلي ل موث ر هس تند :آنه ا قادرن د ه م پيروان خود را
متحببد كننببد و هببم اهداف و باورهاي پيروان را تغييببر دهند .رهبببران تحول آفريببن
تصويري از يك چشم انداز آينده را به پيروان خود ارائه مي كنند .از آنجا كه چنين
رهبراني قادرند يك چشم انداز روشن و مورد نياز را شكل دهند ،احتمال قادر به
برانگيخت ن كاركنان براي مشارك ت در آ ن چش م انداز ه م هس تند .ره بران تحول
آفري ن زيردس تان را براي انجام كار بي ش از ح د انتظار بر ميانگيزانند .براس اس
نظ ر پاوار و ايس تمن ،اثربخش ي ي ك ره بر تحول آفري ن نتيج ه س ه عام ل اس ت ؛
موقعيببت نسبببي سببازمان در پيوسببتار پذيرشا سببازماني) پذيرشا تغييببر( ،درجببه
تط بيق فراين د تحول آفرين ي لزم براي موفقي ت س ازمان و فراين د ره بري تحول
آفرين ي ك ه در س ازمان در حال اجراس ت و قابليتهاي ره بران تحول آفري ن براي
اجراي فراين د مناس ب تحولآفريني .انعطاف پذيري اي ن اطمينان را م ي ده د ك ه
س ازمان ظرفي ت فعالي ت پوي ا ي ا پاس خ س ريع ب ه شراي ط رقابت ي در حال تغيي ر را
دارد و بنابراين يك مزيت رقابتي ايجاد كرده يا مزيت رقابتي موجود را حفظ مي
38
كند.
يببك رهبببر تحول آفريببن ،تغييببر را در كببل سببازمان القببا كرده و
چشم اندازي هم براي مديران و هم كاركنان خلق ميكند .به هر
حال محيط خارجي كه سازمان در آن فعاليت مي كند ،نقشي را
در تعبير عمليات اجرايي به صورت موثر يا كم كارا ،ايفا ميكند.
الگوي ره بري تحول آفري ن ب ه جاي تمرك ز بر ويژگيهاي شخص ي
ره بر ،بيشت ر بر روي چيزي ك ه ره بر انجام م ي ده د تمرك ز م ي
كند .در محيبببط هاي متلطبببم ،رهببببران تحول آفريبببن احتمال
موثرترنبببد ،زيرا آنهبببا ببببه دنبال روشهاي جديبببد كار كردن و در
جس تجوي فرص تهايي براي مواجه ه ب ا ريس ك هس تند ،پاس خهاي
موثببر را بببه پاسببخهاي كارا ترجيببح مببي دهنببد و احتمال از وضببع
موجود كمتببر حمايببت مببي كنند .بنابرايببن آنهببا شايببد در برابر
تغييرات محيببط خارجببي يببا پيببش بينببي آببن تغييرات واكنببش
39
موثرتري نشان دهند.
ره بري تحول آفري ن ممك ن اس ت ب ه چندي ن شك ل باش د .
برن ز دو نوع ره بري تحول آفري ن را شناس ايي كرده اس ت:
اص لحا طل ب و تكام ل گرا » .اص لح طل ب روي اجزا
كار م ي كن د در حال ي ك ه تكام ل گرا بر روي ك ل ،كار م ي
كند .اصببلح طلببب در جسببتجوي اصببلحات هماهنببگ بببا
روندهاي موجود و سببازگار بببا اصببول و تئوريهاي متداول
است .تكامل گرا به دنبال تعيين مسير ،جلوگيري يا نقض
تئوريها و تغيير اصول است.
40
انقلبي :رهبري تحول آفرين
رهبري تحول آفرين انقلبي براي يكپارچه سازي مجدد سازمان جهت پذيرشا
تغييرات در محيط خارجي وارد عمل مي شود .نوع تحول آفرين انقلبي ،تفكر
مديريتي مناسبي دارد كه انعطافپذيري استراتژي را ايجاد مي كند و سرمايه
انساني را براي كسب مجموعه مناسبي از مهارتها جهت پاسخگويي به يك محيط
پويا پرورشا مي دهد .رهبر تحول آفبرين انقلبي همچنين سعي ميكند شرايط
محيطي را شكل دهد و آن را خلق كند .چنين رهبري به سازمان در پيش بيني
تغييرات در محيط خارجي كمك مي كند .رهبببري تحول آفرين بدون وجود درجه
باليي از پبذيرشا از طرف ذينفعان داخلي ،كاركنان و مديبران ،وارد عمل
نميشود .بنابراين ادعاي مدل اين است كه پذيرشا به عنوان يك متغبببير تعديل
كننده رابطه بين ناپايداري محيط خارجي و رهبري تحول آفرين عمبببل خواهد
كرد .ناپايداري محيط خارجي كه به سازمان براي سازگاري با محيط فشار مي
آورد ،سطح پذيرشا را افزايش خواهد داد.
رهبري تحول آفرين انقلبي به عنوان يك فرد حاضر در همه جا ،درك مي شود.
اين نه تنها در مورد ايده اي كه در بال ذكر شد اتفاق مي افتد ،بلكه همچنين در
سازمانهايي رخ مي دهد كه در محيط هاي با ناپايداري بال فعاليت مي كنند و
اعضاي آنها درجه پاييني از پذيرشا دارند .سازماني كه با يك تجربه »نزديك به
مرگ« روبرو مي شود ،ممكن است حق انتخابي نداشته باشد اما مي تواند
دگرگونيهاي اساسي را بپذيرد .تحت چنين شرايطي ،رهبر مجبور خواهد بود تا
تغييرات برجسته اي را ايجاد كند حتي اگر زيردستان سطح پاييني از پذيرشا اين
تغييرات را داشته باشند.
41
تهاجمي :رهبري تحول آفرين
42
تكاملي :رهبري تحول آفرين
43
:نتايجي براي عمل