Professional Documents
Culture Documents
احمد کسروی - دويادداشت درباره زبان
احمد کسروی - دويادداشت درباره زبان
( اين دو يادداشت در دوسات جلد يكم زبان پاك چاپ شده است )
آراستن زبان ايراني يكي از خواستهاي ما بوده و مي باشد .زيراما كه در ميان ايرانيانيم بايد نويساكهاي خود را بازبان
آ نان نويسيم . از آنسوي اين زبان بسيار آلوده وبيمار مي بود كه خواست ما را پيش نتوانستي برد .ما براي نويساكهاي خود
بيكزباني نيازمنديم كه بسامان و ساده و در همانحال استوار و توانا باشد تا تواند انديشه هاي ما را نيك فهماند .بسامان و ساده
باشد تا هر كسي كه خواست بآساني تواند آنرا ياد گيرد .زبان ايراني درست بوارونه اينها مي بوده .
) چنا نكه در كتاب روشن گردانيده ايم ( .اين بود بايستي به آراستن زبان و درست گردانيدن :آن كوشيم و از گام نخست كه
در راه كوشش بر داشتيم همين را نيز بديده گرفتيم.
ولي اينكار يك دشواري پديد آورد .و آن اينكه بسياري از خوانندگان از ديگرگوني زبان رميده از خواندن كناره جستند .
وبسياري زبان بگله گشادند .
برخي از ياران همين را جلوگيري از پيشرفت دانسته چنين خواستند كه آراستن زبان را نگه داريم تا هنگاميكه پيش
رفته باشيم .ولي اين نتوانستي بود .زيراآن زبان بيمار آلوده نچيزست كه ما توانستيمي دل با آن گرم گردانيم .از آنسوي
آراستن زبان هر زمان كه رخدادي اين دشواري پيش آمدي .
يگانه چاره اين مي بود كه در اين راه بسيار آهسته پيش رويم وآنگاه كتابهاي خود را بيك زبان ننوشته برخي را براي
ياران با زبان آراسته شده و برخي را براي ديگران با زبان نزديك بفهم آنان گردانيم و تا كنون اين رفتار را كرده ايم .
آنچه در اينجا بايد گفت آنست كه زبانيكه ما ميخواهيم آسانترين زبانها خواهد بود . اگر شنيده ايد دكتر زمانهوف زباني
بنام ) اسپرانتو ( از روي قاعده هاي دانشي ساخته كه آسا ني آن شگفت آور است .ما در آراستن فارسي همان قاعده ها را
بديده گرفته ايم و اين زبان را بسيار آسان خواهيم گردانيد:
) اگر چه آزادي زمانهوف را نميداريم ) .اكنون هم زبانيكه ما بكار مي بريم دشوار نيست و هر كسي تواند با خواندن يك يا
دو كتابي از نوشته هاي ما بآن آشنا شود ,و اگر كسا ني بخواهند نيك آشنا باشند از خواندن و فهميدن :همين كتاب بآن خواهند
رسيد ,
چنانچه بارها نوشته ايم بايد در اين باره خوانندگان بما ياوري كنند و از بردن اندك رنجي در اين باره باز نا يستند .
يك رفتار زشتي كه ما بارها از برخي ايرانيان ديده :ايم آنست كه چون سخني را نيك ديدند چنين خواهند كه آنرا بگيرند و
برنگ ديگري اندازند و بنام خود گفتاري گردانند :و يا در اينجا و آنجا بگويند و بخود فروشي پردازند .اين خوي زشت در
درس خوانند گان فراوانست .
در باره نوشته هاي اين كتاب نيز همين رفتار را خواهند كرد .باين معني كه خود خواهي و جدا سري جلوگيرشان خواهد
بود كه گردن براستي گزارند و بيماري زبان خود را بپذيرند و بگرفتن زبان پاك و رواج ان پردازند و از اينسو سخناني را
كه ما نوشته ايم و آراستگيهايي را كه در زبان پديد :آورده ايم نخواهند توانست ناديده و نا شنيده گيرند ,اينست چاره نخواهند
يافت جز آنكه از گفته هاي ما برخي را بپذيرند و برخي را نپذيرند :,و آنچه پذيرفته :اند برنگ ديگري اندازند .
از اين رو ما پيش افتاده مي گوييم كه چنين رفتاري گذشته از آنكه زشتست ,بيهوده نيز مي باشد .اينراهي راكه ما
براي آراستن زبان و پيراستن آن پيش گرفته ايم يگانه راهيست كه بهوده تواند رسيد .اكنون كساني يا بايد همين را بپذيرند:
و زبان پاك را ياد گرفته در نوشتن و گفتن بكار برند ,و يا خود را بكنار گرفته بهمان زبان آلوده بس كنند .
دبستا نها و دبيرستانها نيز تا چنينند كه هستند و آموزاكها و آموزگارا نشان اينهايند كه ميدانيم و مي بينيم بسيار بجاست
كه زبا نشا ن همان زبان آلوده و بيمار و دستور زبان شان همان پرداخته هاي گرگاني باشد .ولي چون روزش رسد و
آموزاكها و آموزگاران چنان باشد كه ما ميخواهيم در آنهنگام زبانشان نيز زبان پاك خواهد بود .
كسا ني ميگويند :بهتر ا ست دستوري براي زبان پاك نوشته شود مي گوييم :امروز را همين كتاب بجاي دستور است
.ولي چون كار بپ ايان رسيد و آراستگي زبان تا آنجا كه خواست ماست با ياري خدا انجام پذيرفت پيداست كه بايد آنگاه
دستوري نوشته و بچاپ رسد .