You are on page 1of 2

‫دويادداشت درباره زبان‬

‫( اين دو يادداشت در دوسات جلد يكم زبان پاك چاپ شده است )‬

‫‪ ? 1‬زبان پاك آسانترين زبانهاخواهد بود‪.  ‬‬

‫‪       ‬آراستن زبان ايراني يكي از خواستهاي ما بوده و مي باشد ‪ .‬زيراما كه در ميان ايرانيانيم بايد نويساكهاي خود را بازبان‬
‫آ نان نويسيم‪ .  ‬از آنسوي اين زبان بسيار آلوده وبيمار مي بود كه خواست ما را پيش نتوانستي برد ‪ .‬ما براي نويساكهاي خود‬
‫بيكزباني نيازمنديم كه بسامان و ساده و در همانحال استوار و توانا باشد تا تواند انديشه هاي ما را نيك فهماند ‪ .‬بسامان و ساده‬
‫باشد تا هر كسي كه خواست بآساني تواند آنرا ياد گيرد ‪ .‬زبان ايراني درست بوارونه اينها مي بوده ‪.‬‬

‫‪) ‬چنا نكه در كتاب روشن گردانيده ايم ( ‪ .‬اين ‪ ‬بود بايستي به آراستن زبان و درست گردانيدن‪ :‬آن كوشيم و از گام نخست كه‬
‫در راه كوشش بر داشتيم همين را ‪ ‬نيز بديده گرفتيم‪.  ‬‬

‫‪      ‬ولي اينكار يك دشواري پديد آورد ‪ .‬و آن اينكه بسياري از خوانندگان از ديگرگوني زبان رميده از خواندن كناره جستند ‪.‬‬
‫وبسياري زبان بگله گشادند ‪.‬‬

‫‪      ‬برخي از ياران همين را جلوگيري از پيشرفت دانسته چنين خواستند كه آراستن زبان را نگه داريم تا هنگاميكه پيش‬
‫رفته باشيم ‪ .‬ولي ‪  ‬اين نتوانستي بود ‪.‬زيراآن زبان بيمار آلوده نچيزست كه ما توانستيمي دل با آن گرم گردانيم ‪ .‬از آنسوي‬
‫آراستن زبان هر زمان كه رخدادي ‪ ‬اين دشواري پيش آمدي ‪.‬‬

‫‪      ‬يگانه چاره اين مي بود كه در اين راه بسيار آهسته پيش رويم وآنگاه كتابهاي خود را بيك زبان ننوشته برخي ‪ ‬را براي‬
‫ياران با زبان آراسته شده و برخي را براي ديگران با زبان نزديك بفهم آنان گردانيم و تا كنون اين رفتار را كرده ايم ‪.‬‬

‫‪     ‬آنچه در اينجا بايد گفت آنست كه زبانيكه ما ميخواهيم آسانترين زبانها خواهد بود‪ .  ‬اگر شنيده ايد‪ ‬دكتر زمانهوف زباني‬
‫بنام ‪  ) ‬اسپرانتو (‪  ‬از روي قاعده هاي دانشي ساخته كه آسا ني آن شگفت آور است ‪ .‬ما در آراستن فارسي همان قاعده ها را‬
‫بديده گرفته ايم و اين زبان را بسيار آسان خواهيم گردانيد‪:‬‬

‫‪ )   ‬اگر چه آزادي زمانهوف را نميداريم ) ‪ .‬اكنون هم زبانيكه ما بكار مي بريم دشوار نيست و هر كسي تواند با خواندن يك يا‬
‫دو كتابي از نوشته هاي ما بآن آشنا شود ‪ ,‬و اگر كسا ني بخواهند نيك آشنا باشند از خواندن و فهميدن‪  :‬همين كتاب بآن خواهند‬
‫رسيد ‪,‬‬

‫‪    ‬چنانچه بارها نوشته ايم بايد در اين باره خوانندگان بما ياوري كنند و از بردن اندك رنجي در اين باره باز نا يستند ‪.‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ 2‬ـ يك رفتار‪ :‬زشتي كه بايد جلو گرفت ‪.‬‬

‫‪     ‬يك رفتار زشتي كه ما بارها از برخي ايرانيان ديده‪ :‬ايم آنست كه چون سخني را نيك ديدند چنين ‪ ‬خواهند كه آنرا بگيرند و‬
‫برنگ ديگري اندازند و بنام خود گفتاري گردانند‪ :‬و يا در اينجا و آنجا بگويند و بخود فروشي پردازند ‪ .‬اين خوي ‪ ‬زشت در‬
‫درس خوانند گان فراوانست ‪.‬‬

‫‪    ‬در باره نوشته هاي اين كتاب نيز همين رفتار را خواهند كرد ‪ .‬باين معني كه خود خواهي و جدا سري جلوگيرشان خواهد‬
‫بود كه گردن براستي گزارند و بيماري زبان خود را بپذيرند و بگرفتن زبان پاك و رواج ان پردازند و از اينسو سخناني را‬
‫كه ما نوشته ايم و آراستگيهايي را كه در زبان پديد‪ :‬آورده ايم نخواهند توانست ناديده و نا شنيده گيرند ‪ ,‬اينست چاره نخواهند‬
‫يافت جز آنكه از گفته هاي ما برخي را بپذيرند و برخي را نپذيرند‪  :,‬و آنچه پذيرفته‪ :‬اند برنگ ديگري اندازند ‪.‬‬
‫‪      ‬از اين رو ما پيش افتاده مي گوييم ‪ ‬كه چنين رفتاري گذشته از آنكه زشتست ‪ ,‬بيهوده نيز مي باشد ‪.‬اينراهي راكه ما‬
‫براي آراستن زبان و پيراستن آن پيش گرفته ايم يگانه راهيست كه بهوده تواند رسيد ‪ .‬اكنون كساني يا بايد همين‪  ‬را بپذيرند‪:‬‬
‫و زبان پاك را ياد گرفته در نوشتن و گفتن بكار برند ‪ ,‬و يا خود را بكنار گرفته بهمان زبان آلوده بس كنند ‪.‬‬

‫‪     ‬دبستا نها و دبيرستانها نيز تا چنينند كه هستند و آموزاكها و آموزگارا نشان اينهايند كه ميدانيم و مي بينيم بسيار بجاست‬
‫كه زبا نشا ن همان زبان آلوده و بيمار و دستور زبان شان همان پرداخته هاي گرگاني باشد ‪ .‬ولي چون روزش رسد و‬
‫آموزاكها و آموزگاران چنان باشد كه ما ميخواهيم در آنهنگام زبانشان نيز زبان پاك خواهد بود ‪.‬‬

‫‪     ‬كسا ني ميگويند ‪  :‬بهتر ا ست دستوري براي زبان پاك نوشته شود مي گوييم ‪   :‬امروز را همين كتاب بجاي دستور است‬
‫‪ .‬ولي چون كار بپ ايان رسيد و آراستگي زبان تا آنجا كه خواست ماست با ياري خدا انجام پذيرفت پيداست كه بايد آنگاه‬
‫دستوري نوشته و بچاپ رسد ‪.‬‬

‫‪ ‬‬

‫‪ ‬‬

You might also like