Professional Documents
Culture Documents
آکادمی فروش
شماره دوم
Salesdemy
Salesdemy
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
دیوانه ای که دره
سیلیکون را بلعید
قسمت اول
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
به افتخـار دیوانـهاا ،بـه افتخـار دداـاع یبیـ و متتـاو ،
سرکشاا و دردسرسازان .قطعهااع ناجور پازل .کسانی که دنیا
را جور دیگرع میبینند و به قوایـد یققـهاع ندارنـد .بـه وعـ
موجود نیز قان نیستند .میتوانید صحبتاایشـان را نلـ قـول
کنید یا با دناا مخالف باشـید .میتوانیـد دناـا را تحسـین و یـا
سرزنش کنید .اما تناا کارع که نمیتوانید در مورددناا مرتک
شوید ،نادیده گرفتنشان است .چون دناا دنیا را تغییر میداند
و نس بشر را رو به جلو پیش میبرند .ممکن است بعضی دناـا
را دیوانه ببیننـد ،ولـی بـه چشـم مـا نابغـه انـد .چـون دنیـا را
اماناایی تغییر میداند که دنلدر دیوانه اند که فکـر کننـد از
پس این کار بر میدید.
استیو جابز
1995-2012
در قسمت اول نگاای به زندگی استیو جابز پدر
کمپانی اپ از لحظه تولد تا زمان اخراج از اپـ
خواایم داشت .سعی کرده ایم چیزع را از قلـم
نیندازیم و تا حد امکـان امـه چیـز را کامـ و
شتاف توعیح دایم .استیو جابز این نابغه بزرگ
دنیاع دیبیتال بـا زنـدگی پـر فـراز و نشـیبش
درس ااع بسیارع براع ما بـه یادگـار گشاشـته
است .درس اایی که می تواند الگوع ارزشمندع
براع ما باشد و امـین ارز ااسـت کـه مـا را
مشتاق مـی کنـد تـا او را باتـر بشناسـیم و بـه
روزاـــــاع زیســـــتنش ســـــتر کنـــــیم.
به افتخار دیوانه اا ...به افتخار استیو
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
اسپوتنیک به دسمان رفت
استیو به زمین دمد
در امان دورانی که روساا اسپوتنیک یک را راای مدار
زمین کردند و ترانزیستور اختراع شد ،ام چنین رینولد
جانسون اارد دیسک را اختراع کرد و به صور دقیقتر
به دنیا دمد. 2۴فوریه سال ،1955استیو جابز
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
پــدر او یــک ماــاجر ااــ ســوریه بــه نــا
«ابوالتتاح جان جندلی» بود که بعداا اسـتاد
یلو سیاسی شـد .ابوالتتـاح در سـال 1955
زمانی که 23سال داشت ،به سان فرانسیسکو
رفــت و رابطــها بــا یــک دانشــبو دلمــانی-
سوییسی به نا «جودن کارول شیب » ،منبـر
به تولد استیو شد .در دن براه زمـانی بـزرگ
کردن یک فرزند نامشروع توسط مادر ،چیز
معمولی نبود ،پـس مـادر تیـمیم گرفـت
زوجــی پیــدا کنــد تــا اســتیو را بــه ینــوان
فرزندخوانده قبول کنند.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
گاای از استیو بهواسطه سورع بودن پدر
بهینوان یک دمریکایی یرب یاد میشود.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
ابتدا یک وکیـ و امسـر خواسـتند او را بـه
فرزندع بپشیرند ،ولی این زوج منیرف شـدند و
تیمیم گرفتند یک نوزاد دختـر را فرزندخوانـده
خود کنند .نیمهااع ش ،مادر استیو تماسی بـا
«پ و کقرا جابز» گرفت و به دناا گتت :ما یک
فرزند ناخوانده داریم ،دیا اورا می خوااید؟
و دن اا بیدرنگ قبول کردند .در ناایـت اسـتیو
توسط پ ریناولـد جـابز و امسـر کـه یـک
ارمنی دمریکایی به نا کقرا ااگوپیـان بـود ،بـه
فرزندع پشیرفته شد.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
در حالی کـه مـادر اسـتیو تیـور میکـرد ،زوج
پشیرنده نوزاد از دانشگاه فارغالتحیی شـدهاند،
بعداا دریافت که پاول جابز مکانیک یک شرکت
تولید لیزر بوده و کقرا جابز یک حسابدار است.
مادر استیو بعد از فامیدن این مطل ،تـا چنـد
ماه حاعر نشـد اوراق قـانونی فرزندخوانـدگی را
امضا کند ،ولی با این تعاد که خانواده جابز او را
به کالج خوااند فرستاد ،سرانبا قبول کرد کـه
فرزندخواندگی را به دناا بسپارد .نا «استیو پ »
را در واق نامـادرع و ناپـدرع بـراع ایـن نـوزاد
انتخاب کردند.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
انگامی که استیو 5ساله بود ،خانواده جابز از
سانفرانسیسکو به مانتین ویو در کالیترنیا نل
مکان کردند .مانتین ویو در دره سیلیکون قرار
داشـت .استیو فرزند دره بود و روح و انـریع
دره سیلیکون بـر ایمـاق وجـود اسـتیو تـ یر
گشاشت.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
قبـ از اینکـه اسـتیو بـه مدرسـه ابتـدایی بــرود،
مادر خوانـدن را بـه او یـاد داده بـود و امـین
مساله بایث بروز مشکقتی براع او در مدرسه شد؛
«سال ااع اولیه مدرسه برایش بسیار کس کننده
بود و به امین خاطر با یکی از دوستانش بـه نـا
ریک ،حسابی شیطنت می کردند تا سرشان گـر
شود .استیو بیان کرده :یکبار پوسترع توع تابلوع
مدرسه زدیم و روع دن نوشتیم از فردا می توانیـد
گربــه اــا و ســگ اــاع خــود را بــه مدرســه
بیاورید.فرداع دن روز از دیدن صحنه دنبال کردن
حیوانا و دادوبیداد ناظم ،کلی خندیدیم.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
معلم کقس چاار در موفلیتااع بعدع او نلش زیادع داشت.
وع بود که او را با تواناییاایش دشنا کرد ،جابز بعداا از او بـهینوان
یک قدیس یاد کرد .او بایث شد که استیو کقس پنبم را بهصـور
جاشی طی کند و دوره ابتدایی را یک سال زودتر به اتما برساند.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
استیو اولین بار در سن 12سـالگی
بــــا کــــامپیوتر دشــــنا شــــد
شخیی به نا لرع لنگ ،ماندس
شرکت اولت پکارد ،کـامپیوتر
را به او نشان داد و او بقفاصله یکی
از امان را خواست .او در خاطراتش
ینوان می کند کـه" ،در ابتـدا فکـر
کـرد خیلـی چیزتمیـز و شسـته و
رفته اع است ،یک جورع کامق می
خواستم داغون و کثیتش کنم".
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
در 13سالگی استیو توانست در شرکت hpبراع خود
کارع دست و پاکند .او پیچ و ماره وسای الکترونیکی
ساخته شده را سرجایش می گشاشت .این پسر سخت
کو توانست با کمک پدر در سن 15سالگی با
پول ااع پس انداز اولین ماشینش را بخرد اما بسیار
بلند پرواز بود و با کار زیاد توانست یک فیا 850
کوپه خریدارع کند .متاستانه در دن زمان مارع جوانا
میرف می کرد« :روزع پدر ملدارع مارع جوانا در
ماشینم پیدا کرد .از معدود دفعاتی بود که ییبانیت او
را می دید .دن روز به او قول داد که این یاد زشت
را ترک کنم و به قولم یم کرد».
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با
یکی از یقیق جابز در دوره نوجوانی شرکت در سخنرانیااع شرکت hp
بود ،در امین جلسا بود که با جوان 18سالهاع دشنا شد ،ایـن شـخ
کسی نبود جز «استیو وُزنیاک» ،کسی که بعـداا باتـرین دوسـت و
شریک و امکار شد .استیو ،دوره دبیرستان در «کوپرتینو» کالیترنیا به
اتما رساند و سپس امراه دوستش «استیو وزنیاک» ،به ینوان کارمنـدان
تابستانی ،در شرکت Hewlett-Packardاستخدا شد.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
در ســال ،19۷2اســتیو در کــالج Reedواقــ در
پورتلند مشغول به تحیی شـد ،کـالج Reedکـالج
گرانی بود ،طورع که نامادرع و ناپدرع استیو بـراع
انبا تعادشان مببور شدند امـه پساندازشـان را
خرج کنند .اما بعد از فلط یک نیم سال ،استیو ترک
تحیی کرد ،چـرا کـه بـه یرفـان و تیـوف شـرقی
یققمند شده بود و نمرهاایش چنگی به دل نمیزد.
با این امه ،او در بعضی از کقسااع این کالج مث
کقس خوشنویسی شرکت میکرد ،اتتاقا او ابراز نظر
کرده است که اگر در امین کقسااع خوشنویسی
شرکت نمیکرد ،سیستم یام مکینتا فونتاـاع
متناس و زیباع کنونی را نمیداشت.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
در امین زمان بـود کـه اسـتیو بـراع گـشران
زندگی و براع خرید غشا مببور شـد کاراـاع
فیزیکــی بکنــد ،کاراــایی مثــ برگردانــدن
شیشهااع نوشابه تا از این طریق 5سـنت بـه
دست دورد .تناا دلخوشـی جـابز در دن زمـان
این بود که ار یکشنبه ۷کیلومتر پیـاده طـی
کند تا یک ویده غـشاع خـوب در یـک محـ
مناس ـ بخــورد .اســتیو در ســال 19۷۴بــه
کالیترنیا برگشت و امراه وزنیـاک در شـرکت
دتارع ،سازنده ویدئو گیمااع محبوب دن زمان
مشغول به کار شد ،ادف او پسانداز پول براع
ت مین مخارج سترع روحانی به اند بود!
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
پــس از دن ،اســتیو و دوســتش «دانیــ
کوتکی» که بعداا نخستین کارمند شرکت
اپ شـد بـه انـد مسـافر کردنـد تـا در
سترع به انـد بـه دنبـال فلسـته زنـدگی
بگردند و با یک گوروع اندع به نـا نـیم
کارولی بابا دیدار کنند اما انگامی کـه بـه
اند رسیدند متوجه شدند که او فو شده
است .استیو بعد از این ستر در شرایطی به
دمریکا برگشت که سر را تراشیده بـود و
لباس سنتی اندعاا را به تن کـرده بـود.
در امین زمان بود که استیو جـابز تبربـه
اســـــتتاده از LSDرا پیـــــدا کـــــرد.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
جابز ارگز به یرفانااع شرقی ،به ویژه مشا بـودایی ن
به دید یک تتریح خیالی و زودگشر متعلق به دوران جـوانی
نگاه نکرد .ن بر شخییتش تـ یر گشاشـتهبود .کـاتکی در
مورد جابز میگتت« :استیو خود ن بود .واقعـا رویـش
ت یر گشاشتهبود .میشد دن را در رویکرد مشـتاقانها بـه
زیبایی شناسی غیرتبملی و تمرکز فوقالعادها دیـد» بـه
خیوص این که او تحت ت یر شاودگراییِ مـشاا بـودایی
قرار گرفته بود ،طورع که بعداا گتت« :کمکم پی برد که
درک و دگاایِ بیرع ،مام تـر از تتکـر انتزایـی و تحلیـ
منطلی است ».با این حـال ،جنـون و دیـوانگی او ،مـان از
رسیدن به درامش درون و محبت در روابطش بود.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
بعد از امه این حوادث او کار سابلش را در دتارع از سر گرفت و مسئول ساختن
یــــــک مــــــدار الکترونیکــــــی بــــــراع بــــــازع Breakoutشــــــد.
«نوالن بوشن » مؤسس دتارع میگوید که در دن زمان دتارع بـراع صـرفهجویی،
به ازاع ار چیپ کمتر به کار رفته در مدارااع الکترونیکـی 100 ،دالر پرداخـت
میکرد .استیو با وزنیاک شریک شد و این دو با ام قرار گشاشتند که در صـورتی
که وزنیاک موفق شود تعداد چیپاا را کم کند ،دستمزدشان را با ام نیف کنند.
در کمال تعب وزنیاک موفق شود ،چیپاا را به تعداد 50یدد کم کند.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
جـــابز بـــه اخترایـــاتش در مـــورد
کامپیوترااع شخیـی معـروف اسـت،
امینطــور فنــاورع موبایــ و نــر
افزارااع مختلف اما او به ساختن یکی
از معروفترین بازع ااع ویدوئی دوران
نیز کمک کرده است .در سـال 19۷5
جابز توسط شرکت دتارع جشب شد تا
بازع معروف بریک دو را کـه شـبیه
بازع پینگ پونـگ بـود اختـراع کنـد.
متولــدین داــه 60ابــرع در ایــران
حتما این بازع را به یاد دارند.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
وقتی جابز و وزنیاک بازع بریک دو را براع دتارع ساختند،
قرار بـود کـه دردمـد حاصـ از دن بهصـور پنبـاه پنبـاه
بینشان تلسیم شـود .دتـارع 5000دالر بـراع جـابز سـود
داشت .در حالیکه جابز به وزنیاک گتته بود که سود حاصله
۷00دالر بوده است و از این رو 350دالر یاید وزنیاک شد.
Wozniak Jobs
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
در امان زمان با شخیی به نـا «جـان دراپـر»
دشنا شد ،دراپر راای براع اـک کـردن خطـو
مخــابراتی شــرکت مخــابراتی AT&Tبــا تولیــد
اصواتی با فرکانس خاص پیدا کرده بود .اسـتیو و
دراپر تیمیم گرفتند که وسیلهاع به نـا جعبـه
دبــی ) (blue boxesبســازند کــه خریــدارانش
میتوانستند با استتاده از دن تماسااع قاچـاقی
رایگان از راه دور برقرار کنند .دناـا چنـدین مـاه
قب از اینکه این وسیله غیرقانونی شود ،دن را بـا
قیمتی بین 150تا 300دالر میفروختند.
کمپــانی اپــ در ســال 19۷1بــا دوســتی
استیو وزنیاک 21ساله مانـدس کـامپیوتر و
استیو جابز 16ساله متولد شد .استیو ماشین
خود و وزنیاک نیز دو ماشین حسـاب ایولـت
پاکارد خود را به فرو رساند تا سرمایه اولیه
شک بگیرد .به طورع کـه بـا گششـت شـش
سال از دشنایی این دو نتر در سال 19۷۷این
کمپانی با معرفی کامپیوتر شخیی Apple I
که در گـارای خانـه جـابز بـه صـور دسـتی
ســاخته شــده بــود رســما بــا نــا تبــارع
Apple Computer Incبـه بـازار تکنولـویع
وارد شد.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
وزنیـــاک قیمـــت ایـــن
کــــامپیوتر را 666٫66
دالر تعیین کرد ،چـون
یققه زیادع به یددااع
با ارقا تکرارع داشت.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
در سال 1983اپ با ارائـه مـدل «لیـزا»کـه
اولـــــــــین کـــــــــامپیوتر مباـــــــــز
به ماوس و سیستمیام داراع واسط گرافیکی،
دیکوناا و پنبرهاا بود توانست انلقبی بزرگ
در زمینه کامپیوترااع شخیی به وجـود دورد.
بعــــد از دن در ســــال 198۴سیســــتمیام
مکینتا توسط اپ در حالی روانه بازار شد که
تبلیغا بسیار گستردهاع برایش انبـا گرفتـه
بــود.بســیارع از نرافزاراــاع مشــاور کنــونی
مانند مایکروسافت ورد و ادوبی فتوشاپ اولـین
بار براع کامپیوتر مکینتا نوشته شدند.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
اپ IIکه سال بعد ساخته شد موفلیت
بسیارع بیشترع براع اناا به ارمغان دورد
و اپ را به یـک بـاره مبـدل بـه شـرکت
شاخ در بازار رایانهااع شخیـی کـرد.
در دسامبر ،1980اپـ سـاامش را بـه
صــور یــا یرعــه کــرد و ایــن شــرکت
ساامی یمومی شد ،چیزع که استیو جابز
را میلیونر کرد.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
با توسعه شرکت اپ ،شـرکت
احتیــاج بــه یــک مــدیر کــارا
داشت به امین خـاطر جـابز
جان اسکالی را از پپسی کـوال
به طم انـداخت تـا بـه اپـ
بیاید و به ینوان مدیر اجرایی
مشغول بـه کـار شـود .او بـه
جان اسکالی گتت که دوسـت
دارد در باقی یمر دب شکر
بتروشــد یــا دوســت دارد در
تحوال دتی دنیا مؤ ر باشد؟!
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
در 22یانویـــــــــه ســـــــــال ،198۴در
زمان مسابله )) ((Super Bowlمسابلهاع کـه
ار سال بین قارمان کنترانس دمریکایی و ملی
فوتبــال دمریکــایی برگــزار میشــود ،در زمــان
استراحت کوارتر سو ،یـک تبلیـت تلویزیـونی
جال براع تبلیت کامپیوترااع اپ پخش شد
کــه شــاید بتــوان دن را یکــی از جالــ ترین
تبلیتاـــاع تلویزیـــونی تـــاری دانســـت.
کــــارگردان ایــــن تبلیــــت تلویزیــــونی،
« ردیلـــــــــــی اســـــــــــکا »
کارگردان بلنددوازه االیوود بود.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
جــابز بــا اینکــه رابــر کاریزماتیــک و
موفلی براع اپ بود ،ولی کارکنان اپ
در دن زمــــان او را یــــک مــــدیر
نـــــــــــامنظم و مســـــــــــتبد
میدانســتند .ایــن موعــ در کنــار
کســادع بــازار در اواخــر ســال 198۴
بایث شد که رابطه جابز با «اسـکالی»
به ام بخورد و سـرانبا در پـی یـک
کشـــــمکش قـــــدر ،اســـــکالی
جابز را از شـغلش در اپـ بـه ینـوان
رئیس قسمت مکینتا برکنار کرد.
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
خـــود جـــابز در مـــورد
اخــــــراجش گتــــــت:
«چرا غمگین باشم ،من دد نادرستی را
استخدا کرد ،او ار چیزع را که من
ظرف 10سال درست کرد و به وسیله
مــن شــروع شــد ،از بــین بــرد .ایــن
غمانگیزترین قسمت ماجرا نیست .اگـر
اپ سمت و سویی بر خقف دن چیزع
که من میخواستم به خود گرفته ،مـن
دن را با مسر ترک میکنم».
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر
در سومین شماره مجله ما خواهید خواند :
لینک دانلود ویدیوااع سخنرانی اا و میاحبه اا جابز
حلایلی در مورد جابز که کم تر کسی می داند
دشنایی با امسر و فرزندان جابز
رموز موفلیت استیو جابز و اپ
Salesdemy
من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر می فروشم ،من با دیـــدار بیشتر