Professional Documents
Culture Documents
سنت انتقادی همواره خرید را در چارچوب مفهوم مصرف درک کرده است .این سنت در آرای مارکس در
باب بت وارگی کاالیی ریشه دارد .از نظر مارکس ،کاال در جامعه سرمایه داری به شکل موجودی موهFFوم
و جاندار ظFاهر می شFود و به جFای آن افFراد در حد شFیء کFاهش می یابنFد .این رویکFرد بعFدها در آرای
نظریه پردازانی چون لوکاچ ،بنیامین و آدورنو بسط پیدا کFFرد .در نظریه هFای جدیFدتر نFFیز به شFFکل هFای
متفاوتی بودریار و باومن خرید را شکلی از اغوا و فریب محاسبات کاالیی می بینند« :نمایش لذت بخش،
نگاه افسون گر ،بازی وسوسه انگیز شکل ها و رنگ ها… مFFوجب فFFریب پرسه زن می شFFود .پرسه زن
از طریق این فریب به مصرف کننده بدل می شود .در این فرآیند تجسم و ظهور معجزه آسـای کـاال ،درون
خریدار کامل می شود .در پایان روز مرزها تیره و تار می شFFود .چنFFدان روشن نیست که چه چـیزی (چه
کسی) ابژه مصرف و چه کسی (چه چیزی) مصFFرف کننFFده اسFFت( ».بFFاومن ۱۷۳۳۱۹۹۳: ۱۷۴ ،به نقل
از میلر .)۱۹۹۸: ۸
نگاهی نزدیک به باومن را می توان در بFالبی )۱۹۸۵۵دیFد .از نظر بFالبی ،خرید اولین و آخFرین نشFانه
گسترش سپهر کاالیی درون زندگی روزمره است« .همه جهان نمایشگاه شده است .هر زن و مـردی فـی
نفسه یک آگهی تبلیغاتی است )۱۹۹۳٫: ۵۹۹ ».کل سخن رویکرد انتقادی را می شود در این عبارت گی
دوبور در کتاب «جامعه نمایش» خالصه کرد« :تمFFام زنFFدگی جFFوامعی که در آن ها مناسFFبات مFFدرن تولید
حاکم است به صورت انباشت بیکرانی از نمایش ها تجلی می یابد» )۱۳۸۲٫: ۵۵۵این صحنه نمایش را
والتر بنیامین از رویکردی دیگر مورد تحلیل قFرار می دهFFد .رویکFرد بنیFFامین از ایـن نظر اهمیت دارد که
بخش عمده ای از نوشته ها در باب خرید مـستقیم یا غیر مستقیم از پروژه پاساژهای او تاثیر پذیرفته اند
(برای نمونه چینی ،۱۹۹۶هوپکینز ،۱۹۹۰شیلدز )۱۹۹۲
دیFFدگاه بنیFFامین در بFFاب خرید در کتFFاب «پFروژه پاسFFاژها» آمFFده اسFFت .وی در این کتFFاب ،درکی عمیق از
زوایای زندگی سرمایه داری ارایه می دهد .آن چه امروزه در باب خرید به شکلی انـتقـادی گفته می شFود
در چنین پـروژ ه ای هـرچنـد ناتمام دنبال شده است.
پاساژهای پاریسی شدیداذهن بنیامین را به خود مشغول کرده بود .قبل از این در سال ۱۹۲۵مقاله ای به
همFFراه آسFFیه السFFیس تحت عنFFوان «ناپFFل» می نویسFFد .پاسFFاژ ویکتFFور امانوئل در ناپل از بFFزرگ تFFرین
پاساژهایی بود که تا آن زمان ساخته شده بFFود .بنیFFامین در پـاسـاژ ،الگFFوی نخسFFتین معمFFاری فروشFFگاه
های بزرگ را دید .به نظر او این شکل جدید از زنFFدگی عمFFومی بFFرای کFFاال شFFدگی به خFFدمت گرفته شFFده
بود .اما تجربه پاساژهای پاریسی هنگامی که بنیامین از چشم فFFردی بیگانه به آن می نگریست آموختFFنی
هFFFای بسFFFیاری بFFFرای وی داشFFFت .وی ایFFFده نوشFFFتن دربFFFاره پاسFFFاژها را در سFFFال ۱۹۲۶وقFFFتی که با
دوستش«فرانتس هسل» قدم می زد به دست آورد .این مجموعه نوشتارها که تا هنگام مرگش ادامه یافت
به پروژه پاساژهای پاریس شهرت یافت.
اولین پاسFFاژهای پاریسی در ابتFFدای قFFرن ۱۹سFFاخته شFFدند .بFFرخی از آن ها خیابFFان هFFایی بودند که زیر
سقفی شیشه ای محصFFور شFFده بودنFFد .آن چه بنیFFامین را به پاسFFاژها جFFذب کFFرد ،بFFیرون بFFودگی و درون
بودگی همزمان آن ها بود .اما خصوصیت این جا وجود ویترین های خیره کننده کاالیی بود که پشت نمFFای
شیشه ای قرار داشته اند.
بنیFFامین به ما نشFFان می دهد که چگونه کاالشFFدگی به طFFور محسوسی در حضFFور بی واسFFطه خFFود به
تصاویر جـادویی و صحنه اوهام بدل شده است .پروژه پاساژ ،احساسی عمیقامبهم از فریب جهان متروپل
از طریق مصرف و صحنه اوهFFام و تخیالت شFFهری اسFFت .به تعبFFیر بنیFFامین جهFFانی که کاالها می آفرینند
جهانهای رویایی و خیالی فرهنگ مصFFرفی ،یعFFنی پاسFFاژ ها و مراکز خریFFد ،از نظر صرفاوهم است .این
بنیFFامین به فعلیت درآمFFدن تخیالتی است که مFFارکس در کتFFاب سFFرمایه و در بخش مربFFوط به بت وارگی
کاالها از آن سFFخن گفته اسFFت .فروشFFگاه هFFای بFFزرگ و پاسFFاژها ،معابFFدی بودند که در آن ها کاالها به
عنوان بت پرستیده می شدند( .فدرستون)۱۳۸۰: ۱۹۹ ،
به نظر بنیامین ،پاساژهای پاریسی ،معرف دوره ای بسیار مهم در تاریخ اولیه سرمایه داری است .هFFدف
وی در این مطالعه ،تحلیل خود خرید نبود بلکه نشان دادن نمونه ای کلیدی از چFFیزی بFFود که او آن را به
عنوان جوهر سرمایه داری در تکامل تاریخی اش درنظر می گرفت .پاساژها جایی برای افـشــای فـجـایـع
و محنـت هـای سرمایه داری اسFFت .بFFاک مFورس ( )۱۹۹۰نـیـز که کتFFابش به تفسFیر بنیFFامین اختصFFاص
یافته است ،پاساژها را به دوزخ تشبیه می کند .در واقع این جنبه اهریمنی خرید بر اهداف بت انگارانه و
بر تفرق و جدایی توده از آگاهی واقعی تاکید می کند.
خریدار با تخیالتش در پاساژ راه می افتد .تخیالت و جهان رویایی فرهنگ توده که شکست پیشرفت هFFای
سیاسی را در تصویری از پیشرفت های مادی (وفور و فراوانی مFFادی) پنهFFان می کنFFد .خریFFداران در این
جهان تخیلی به زائران کاالها بدل می شوند .آن ها به حFFیرتی دچFFارمی شFFوند که گویا تنها از طریق خرید
می توانند به آن پایFFان دهنFFد .پاسFFاژها ،ایمFFاژی البته مضFFحک از گــسـتــرش اصـیــل و واقعـی پیشFFرفت
های تکنیکی و مادی را که برای جمعیتی امکان فراهم شدن دارد به نمFFایش می کشFFند .در نتیجه بازارچه
ها مـنبعـی بـرای آفـرینش تخیالتی می شFFوند که در نهFFایت به حفظ وضع موجFFود کمک می کننFFد( .فالک
وکمپل )۱۹۹۷: ۳۴
هدف بنیامین از پروژه پاسFFاژها ،آوردن این حقFFایق پنهFFان به درون خFFود آگFFاهی نسل معاصر بFFود .سFFاده
ترین راه برای خودآگاه کردن این است که نشان داده شـود ایـن ایمـاژ ها ادعاهایی کــاذب انــد .افــراد در
وضـعیـت خلسه واری گرفتار آمFFده انFFد; یعFFنی وضFFعیتی که در آن به مصFFرف زیFFاد و دیـدن صحنـه هFFای
نمایشی کاالها ترغیب می شوند .تنها راه ممکن بFرای بFرانگیختن روحیه انقالبی ،خFFارج کFFردن جامعه از
وضFFعیت خلسه وار آن اسFFت .در اینجا می تFFوان به ایمFFاژ دیFFالکتیکی که بنیFFامین از آن به عنFFوان روشی
بFرای آگFاه کFردن افFراد به کFار می بFرد اشFاره کFرد .ایمFاژ دیFالکتیکی منظومه ای از عناصر است که در
ترکیب با یکدیگر جرقه و انگیزه ای در ذهن ایجاد می کند که اجازه شناخت و نقد را به آدمی می دهد .در
واقع مفهوم مورد نظر بنیامین عمدتا ایماژهایی متنی اند یعنی نقل قول هFFایی دربFFاره پاسFFاژها و توصFFیف
آن ها و در مقابل نقل قول هایی از پاریس قرن ۱۹٫متن ها به شیوه ای مقایسه می شوند تا برانگیزاننده
و بـه یـادآورنـده غیرانسانی بودن و ناعادالنه بودن سFرمایه داری باشFند .این ایماژها به خواننFده شFوکی
وارد می کنند تا حسی انقالبی را در او برانگیزاند .اینجاست که بنیFFامین می نویسFFد« ،نیFFازی نمی بینم که
چیزی بگویم ،فقط به نمایش می گذارم( ».هایمور)۲۰۰۲: ۷۱ ،
سوزان باک مورس در کتابش در توضیح روش بنیامین ،تصFFویری از آلبFFوم عکس « آن مFFاری روسFFو»
انتخاب می کند و آن را به عنوان نمونه ای از ایماژ دیالکتیکی در کتاب خود می آورد.
باک مورس این عکس را با تجربه بنیامین از دیدن زنی بی خانمان در زیر یـک پـل مقـایسه می کند .زنی
که پFFیرامونش با کل دارایی اش که در گFونی یا سFFاک کیسه ای قFرار دارد ،پر شFFده اسFت .این تصFویر در
لباس های ژنده و دارایی اش در کیسه ای پوسیده و نخ نما به طور مضحکی نشانه ژسFFتی طعنه آمFFیز از
این امر است که گویا از خرید برگشته است( .باک مورس)۱۹۹۰: ۳۴۷ ،
در عکس آن ماری روسو ،زن روی پـل روبه روی تابلوهای تبلیغاتی شیشه ای در حال اسFFتراحت اسFFت.
در ایـن تـابلوها مانکن هایی عریان ایستاده اند .مانکن ها برهنه اند ،نه تنها از بدن بلکه از انسانیت نFFیز
خFFالی انFFد .آن ها مترسک هFFایی بسFFیار زیبا هسFFتند که قبل از اینکه زن را به اسFFتراحتی ابFFدی و خFFوابی
رویایی ببرند در سFFکوت و بـی سـروصـدا به وسوسه کFFردن زن مشFFغول انFFد .زن روی پل آرمیFFده اسFFت.
گویا بدن نحیف او در برابر نیروی شFFهوانی ولو شFFده است و آن سFFوتر مرکز خرید به عنFFوان سFFرزمینی
تخیلی و وسوسه انگیز ،سوسو می زند .به بیان باک مورس این تصویر می تواند شوکی به خـــوانـنـــده
واردآورد و او را از خواب رویایی مصرف گرایی بیدار کند .در این تعبیر است که می توان نوعی بیFFداری
مسیح گرایانه و انقالبی را در کار بنیFامین مشFاهده کFرد .نتیجه آن که ایـمـاژ دیـالکتیکـی بـر سـازو کFار
اسطوره سازی مدرن نقب می زند و هـدفش این است که خودآگFFاهی طبقFFاتی را به خواننFFده اش بازگرداند
و خواننده یا مصرف کننده خوابگرد را بیدار کند( .باک مورس)1990 :218 ،
بنیامین در پروژهپاساژها و از خالل بررسی آن ها که شکل اولیه مراکز خرید امروزی اند به آسFFیب ها و
بیماری های مدرنیته پی می برد .هدف بنیامین بیدار کردن «جمع رویابین» است .این امر از طریق نشان
دادن دروغین بFFFودن ایماژهFFFای آرزویی ممکن می شFFFود که توسط کاالهFFFای گونFFFاگون درون پاسFFFاژها
برساخته شده ا ند .به زبان مارکس وهمی که کاالها از پیشFFرفت هFای مFدرن می آفرینند و بازنمFFایی هFای
نمادین آن ،نوعی آگاهی کاذب است .بنیامین وظیفه خود می داند که این توهمات را آشکار و آن بازنمایی
های دروغین را برمال کند.
بـــاک مــورس مــی نــویـســد« :بازارچه های قرن ،۱۹برای بنیامین اهمیتی اساسی داشت .به این دلیل
که بازتFFاب دقیقامFFادی آگFFاهی درونی (یا به طFFور دقیق تر ناخودآگFFاه) جمع رویFFایی اسFFت .همه خطاهFFای
بورژوازی و همه رویاهای اتوپیایی آن را می شود در آن جا یافت( ».باک مورس)۱۹۹۰: ۳۹ ،
نظریه بنیامین از یک سو در آرای مارکس و از دیگرسو در آرای فروید ریشه دارد .ابتدا بر مبنFFای تحلیل
فرویFدی می تFوان به رویاها و توهمFات ناخودآگFاه که در طFول نوجFوانی خلق مـی شـونـد ،اشـاره کFرد.
نوجوان ،توانمندی هایی را برای خود تصور می کند که نوعاشهوانی یا مبتنی بر خود بFFزرگ بیFFنی است.
بنیFFFامین این بحث را به ت FFاریخ مدرنیته پیوند می زند و م FFدعی می شFFFود که در طFFFول دوره رنـسـانس،
نوجوانFان فرهنگ غFرب (شFعرا ،نویسFندگان و روشFنفکران) تصFور کردند می توانند امکانFات و فرصت
های بزرگی را در برابر انسانیت بـگشـایند .شکسFFپیر مظهر چFFنین عقیFFده ای بFFود .هنگFFامی که در هملت
نوشت« :چه تافته جدا بافته ای است انسان ،چه شکوهمند است خFFردش ،چه بی پایFFان است اسFFتعدادش،
چه سـتودنی و بی نظFFیر است شFFکل و قFFامتش ،در عمل همانند فرشFFته است و در درایت به خFFدا شFFباهت
دارد( ».شکسپیر)۱۳۸۱: ۸۷ ،
فــرویــد مـعـتقـد اسـت کـه خیال بافی های نوجوانی تا اندازه زیادی بر خFFود بFFزرگ بیFFنی و غFFرور مبتFFنی
است .طبیعی است که چنین خیال بافی هایی سرکوب شوند زیFرا به لحFاظ اجتمFاعی پFذیرفتنی نیسFتند .این
گونه است که رویاهای بزرگ فرد در توهمFFات پنهFFان ناخودآگFFاه جFFای می گیرند و تغیFFیر شFFکل می دهند.
دقیقاچنین اتفاقی در مدرنیته رخ داد .مدرنیته ،پروژه روشنگری گسFFترش آزادی انسFFان را واپس می زند
و سرکوب می کند (به دلیل خود بFFزرگ بیFFنی و شFFدت نFFیروی شFFهوانی اش) و زنFFدگی وهم آلFFود سFFرمایه
داری را به جای آن می نشاند .سرمایه داری شادمانه نقش جابه جایی پیشرفت واقعی با جFFادوی دروغین
پیشرفت تکنولوژیک را بازی می کند.
همان طورکه توهمFات ناخودآگFاه افFراد از نظر فروید حافظه تحریف شFده روانی رویاها و خیالبFافی هFای
کودکانه است ،صحنه اوهام سرمایه داری (یعنی مراکز خرید) نیز حافظه تحریف شFده پFروژه روشFنگری
است .به نظر بنیامین ،در چنین جامعه ای آزادی واقعی برای آگاهی جمعی غیر قابل دسترس شده است.
بنیامین معتقد است اگر پیشرفتی در مدرنیته وجود داشته باشد ،پیشرفتی تکنولFFوژیکی است که اساسFFادر
جهت حفظ و گسFFترش سFFلطه و قلمFFرو طبقه متوسط است .اما ایماژهFFای آرزویی که کاالها می آفریننFFد،
نقFFابی بر این واقعیت اسFFت .آن ها ارزش مصFFرف اشFFیا را بFFاز می نماینFFد ،چFFیزی که بFFرای همه قابل
دسترسی است و همه می توانند آن را به دست آورنFFFد .آرزوها و رویاهFFFایی که بـسیـاری را بـه مغـاک
هـژمـونـی سFFرمایه داری در می افکنFFد ،هژمFFونی ای که بر دروغ بFFزرگی مبتFFنی اسFFت; وعFFده ای دست
نیافتنی ،وعده ای دروغین از پیشرفت بی پایان و گسFFترش آزادی اصFFیل .بنیFFامین بFFرخالف وبر که معتقد
بود در مدرنیته از جهان اسFFطوره زدایی می شFFود می پنداشت فرآیند اسFFطوره ای شFFدن در مدرنیته ادامه
می یابد .به این معنا که همزمان با تولد سرمایه داری نیروهای اسطوره ای از نوفعال شده اند.
پندارهای مبتنی بر آرزو ،که قبال از آن هـا سخن گفتیم ،نمودهایی هسFFتند که بر واقعیت اسFFتثمار تFFوده ها
نقاب می زنند .استثماری که امتیFFازات اجتمFFاعی را به قلیلی می دهد و با کمک ایFFدئولوژی طبقه حFFاکم بر
پیامد های بیگانه ساز آن برای همه ،سرپوش می گFFذارد .این خیالبFFافی ها و پنFFدارها به روسFFاختار کمک
می کند که بر سFFوء اسFFتفاده روابط اجتمFFاعی پشت نیروهFFای مFFادی تولیFFد ،نقFFاب بزنFFد .در اینجا بنیFFامین
همانند سایر اصحاب مکتب فرانکفورت به جای تولید ،مصرف را در مرکز نظریه خود قرار می دهد.
بـنیـامیـن بـه دلیل تحلیل اولیه مارکسیسFFتی اش از منطق سFFرمایه داری ،از روان شناسی عمقی اسFFتفاده
می کند .از نـظـر او ،پندارهای مبتنی بر آرزو وعده هایی هسFFتند که از سFFوی کاالها فرافکنFFده می شFFوند.
در این حالت رویایی ،درست مانند جامعه بی طبقه ،کاال خود را به طFFور کامل در اختیFFار ما قFFرارمی دهد.
کاال این مطلب را که خود چگونه تحت نـفـوذ تقسیـم طبقـاتی و اقتصادی سرمایه دارانه قFFرار دارد ،مخفی
می کند.
بـنیـامیـن ،بـر خالف مارکس ،ایدئولوژی دست کFFاری شFFده طبقه حFFاکم را به خFFاطر مغالطه و دروغ روبنا
سرزنش نمی کند .در عوض ،بنیFFامین این دروغ و ظهFور ایمFFاژ آرزویی (آگFFاهی کFFاذب) را نتیجه شFکاف
روان شFFناختی عمیق می دانFFد .این شFFکاف روانی نتیجه تنش بین درک از تFFاریخ به عنFFوان پیشFFرفت و
وعFFFده هFFFای ارضا نشFFFده عملی نیروهFFFای مـادی تـولیـد و همیـن طFFFور با از خودبیگFFFانگی است که در
مناسبات اجتماعی تولید پدید آمده است.
بـنیـامین ایده پیشرفت جامعه سـرمایه داری را نقد می کند .درک انتقادی بنیامین از زمان مندی مدرن این
است که تFFاریخ مدرنیتFFه ،داسFFتان پیشFFرفت نیسFFت ،بلکه بربFFریت تکFFرار شFFونده ابFFدی پیشا تFFاریخ اسFFت.
پندارهای مبتFFنی بر آرزو چشم ما را روی دیFFدن این تکFرار می بندنFFد .همFان طFFور که دیFFدیم بنیFFامین نمی
تواند جهان خرید را واقعیتی صرف تلقی کند .در نوشته های بنیامین کوششی برای فهم کردارهای کسانی
که از پاساژها استفاده می کنند ،دیده نمی شود و ما همیشه با دو شکل کاذب یعFFنی بورژواها و کFFارگران،
یا به طور کلی با وهم مواجه ایم .این در واقع همان امتنFFاع از پFFذیرش «واقعیت» جهFFان کـاالسـت .البتـه
بFFرخی از کارهFFای بـنیـامین ،اگرچه غیرمسFFتقیم ،تا انFFدازه ای می تواند الهFFام بخش باشد .وی در کتFFاب
اشراق ها )۱۹۷۳: ۶۷۵۹۹بخش کFFوچکی تحت عنFFوان «صFFحبتی دربFFاره جمع آوری کتFFاب» دارد .این
متن عمالتبیین گویایی درباره خرید است که بنیامین در آن از «هنر خرید» صحبت و نقدی زیرکانه از بت
واره شدن را طرح می کند و از رویکرد مارکسی در باب کاال فاصله می گیرد .مع الوصف شهرت بنیامین
از پروژه پاساژهای او است .وی در این کار تالش می کند تا روح گوشه گFFیری و درون گFFرایی را نسFFبت
به توسعه جهان مدرن یعنی آن چه وی آن را صرفا ثروت و رفاه می دید ،برانگیزد.
تجربه های خرید چنFFدان پیچیFFده است که نمی تFFوان آن را به یک چشم انFFداز محFFدود کFFرد .در میFFان چشم
اندازهای متکثری که علوم اجتماعی در اختیار ما قرار می دهد ،می توان نتیجه گرفت:
-۱خرید به شبکه ای از فعالیت ها اشاره دارد که بخشی از آن کسب کاالست; اما همه عرصه های آن به
خرید کردن کاال منتهی نمی شود .به عبارت دیگر منظور از خرید ،مبادالت کاالیی صرف نیست( .شFFیلدز،
،۱۹۹۲ص )۱۰۲به این معنا فردی که به خرید می رود ،می تواند خرید کند یا نکنFFد .پرسه زن خیابFFان
و مراکز خرید لزومافردی خریدار نیست .پیامد مصرف نمی تواند صرفابه مFFاهیت کFFاال کFFاهش داده شFFود.
چنان که نمی توان مصرف کننده را صرفابه فرآیندی که کاال به واسطه آن کسب می شود محدود کFFرد .در
مصFFرف ،مناسFFبات جنسFFیتی ،خFFانواده و نیروهFFای فFFرهنگی اهمیت دارند و همچFFنین مطالعه هFFویت ها و
رفتارهای زندگی روزمره واجد اهمیت اند.
-۲خرید فعالیتی روزمره است و بسیاری از مهارت های آن آموختنی و اکتسابی اند.
-۳خرید عملی بازاندیشانه و بازتابی است .به این معنا که فرد در آن خالقانه عمل می کند.
-۴خرید نوعی مناسبات اجتماعی است .ما از طریق دیگران زنFFدگی می کFFنیم و خرید نFFیز بخشی از کنش
پیوسته ماست .خرید در خصوصی ترین و فردی ترین حالت خود ،معطوف به دیگران است .باوجود این،
سخن گفتن از خرید ،سخن از خود کاالها نیز هست .اشیای مصرف شونده ،مشFFارکت کننFFدگانی بی طFFرف
در رفتار خرید نیستند .آن ها مناسبات اجتماعی را در جهت و مسیرهایی جدید گسترش می دهند.
-۵می توان خرید را در ارتباط با مکان و هویت قرار داد .هFFویت هFFایی چFFون خFFانواده ،طبقFFه ،قFFومیت و
جنسیت در عرصه های خرید از نوشFFکل می گیرند و بازسFFازی می شFFوند .به ویFFژه از طریق تجربه هFای
خاصی که در این فضا ایجاد می شوند ،هویت های جدیدی نیز سر بر می آورند.
-۶عرصه خرید ،مانند سایر عرصه های حوزه عمومی مطبوعات ،محفل روشنفکران در ایجFFاد تغیFFیرات
فرهنگی و باز اندیشی جامعه سهیم است .به عبارت دیگFFر ،سیاست با همه حFFوزه ها حFFتی به ظFFاهر غFFیر
سیاسی ترین حوزه یعFنی خرید مرتبط است .به عبFارتی دیگر عرصه هFای خریFد ،عرصه هFایی بFدیع در
ایجاد تغییرات فرهنگی و پدید آوردن اشکال غیر رسمی ،نو و گاهی ضد هژمونیک سFFبک هFFای فFFرهنگی
محسFFوب می شFFوند .عرصه هFFای خرید بر سFFایر قلمروهFFای زنFFدگی از جمله سFFبک زنFFدگی افFFراد اثر می
گذارند.