Professional Documents
Culture Documents
Some Notes About The Manuscripts of Balā Urī S Futūh Al-Buldān, and The Balā Ur Plant
Some Notes About The Manuscripts of Balā Urī S Futūh Al-Buldān, and The Balā Ur Plant
|باــتک یسررـبودـــقن |
| آینۀپژوهش 195 | افشین خسروثانی
| سال سیوسوم ،شمارۀ دوم،
| مرداد و شهریور 1401
دربارۀ فتوحالبلدان
یکـی از محققانـی کـه در زمینـۀ ویرایـش و تصحیـح منابـع مکتـوب خسـتگیناپذیر ظاهـر شـد ،بیگمان
قابـل توجهـی از
دخو یـه خاورشـناس هلنـدی اسـت .در نیمـۀ دوم قـرن هیجدهـ م میلادی دخویـه شـمار ِ
منابـع مکتـوب را ویراسـته و بـه ز بـان التیـن ترجمه کرده اسـت .فتـوحالبلدان یکی از آنهاسـت که دخویه
آن را در سـال 1866م به زبان التین برگرداند .برای این کار ،دخویه دو نسـخه در اختیار داشـت که یکی
در مجموعۀ شرقی دانشگاه الیدن و دیگری در کتابخانۀ موزۀ بریتانیا نگاهداری میشد .دخویه نسخۀ
الیدن را باکیفیتتر از نسـخۀ بریتانیا تشـخیص داد و اسـاس کار خود را بر مبنای نسـخۀ الیدن نهاد .با
ن حال با توجه به اینکه دخویه بیشتر عمر خویش را در الیدن بوده است ،گمان میرود علت ترجیح
ای
ـوی دخویه ،دسترسـی آسـان و راحت وی به این نسـخه بوده اسـت تا موضوع کیفیت
نسـخۀ الیدن از س ِ
این دو .نسخۀ الیدن 274برگ دارد و به دلیل اندازۀ متن و فاصلۀ بین خطوط ،بزرگترین نسخۀ موجود
گهـای سـیاه و قرمـز در میـان نقشونگارهـای سـاده و
اسـت .صفحـۀ عنـوان بـه صـورت ضخیـم و بـه رن
طالیی نمایان شـده اسـت .گفتنی اسـت که نسـخۀ الیدن تنها نسخهای است که تذهیب دارد( .تصویر
)1این نسخه دارای نشان ناشر 1است و احمد بننعیم المقدسی در دهم محرم سال 613ق ( 29آوریل
1216میالدی) آن را نگارش کرده است)Lynch 2020: 27( .
تصویر 1
عنوان
ِ صفحۀ
تذهیبشدۀ فتوح
البلدان (نسخۀ
دانشگاه الیدن)
نسـخۀ مـوزۀ بریتانیـا کـه کمتـر مـورد اسـتفادۀ دخو یـه قـرار گرفتـه ،دارای 101بـرگ اسـت و از لحـاظ
بگـذاری 2بـر نسـخۀ الیـدن برتـری دارد .نسـخۀ مذکـور جدیدتریـن نسـخۀ موجـود اسـت .ایـن نسـخه
ِاعرا
نیـز دارای نشـان ناشـر اسـت و تصدیـق میکنـد کـه ایـن نسـخه رونوشـتی اسـت از یـک نسـخۀ قدیمیتـر
1 . Colophon.
2 . Diacritic.
www.SID.ir
Archive of SID آینۀپژوهش 195 باــتک یسررـبودـــقن
سال سیوسوم ،شمــارۀسوم،مـــــــردادوشهریور 1401 168 الب هایگ و یرذالب ،نادلبلا حوتف یاه هخسن ۀرابرد یتاکن
ـان ناشـر ایـن نسـخه نشـان میدهـد کـه این نسـخه متعلق به ابراهیـمبنعمر
کـه تار یـخ 851ق را دارد .نش ِ
البقایی(885ق) خطیب سـخنور و از دانشـمندان حدیث و شـاگرد ابنحجر عسـقالنی اسـت(Ibid: .
) 2ر یوصت( )29
تصویر 2
برگ 101Bنسخۀ
بریتانیا که نشان
ناشر در آن قابل
رؤیت است.
یکـی دیگـر از دانشـمندانی کـهماننـد دخویـه زحمـت ترجمـه و ویرایـش فتـوحالبلـدان را بـه جـان خر یـد،
الم َن ِجد ،نویسـنده و لغتشـناس سـوری بود .نسـخههای دانشـگاه الیدن و موزۀ بریتانیا نیز صالحالدین ُ
الم َن ِجـد بـود و بـر اسـاس آنهـا کار ویرایـش خـود را انجـام داد .تاریـخ شـروع و پایـان ویرایـش
مـورد اسـتفادۀ ُ
الم َن ِجـد چنـدان روشـن نیسـت و تنهـا در بخـش مقدمـه ،تاریـخ 1956م را میتـوان دیـد .بـا مطالعـۀ دقیـق ُ
ِ
الم َن ِجـد بـه تصحیـح اغالطـی که دخویه مرتکب شـده اسـت اذعان میکنـد ،اما از ذکر همۀ کار دخو یـهُ ،
الم َن ِجد به سـه
آنها خودداری میکند تا به مقام دخویه بیاحترامی نکرده باشـد( .آذرنوشُ )27 :1346 ،
نسـخه اشـاره میکنـد کـه دو نسـخه در دانشـگاه الیـدن و یکـی در مـوزۀ بریتانیـا اسـت ،امـا واقعیـت امـر
الم َن ِجـد از متـن التین دخویه حادث شـده اسـت چیـز دیگـری اسـت و ایـن بـه دلیـل برداشـت ناصـواب ُ
التیـن دخویـه رخ داده اسـت.ِ و از ُبـن نسـخۀ دومـی در کار نبـود و ایـن تنهـا بـر اثـر خوانـش ناصـواب متـن
الم َن ِجد ،به سه نسخه ،دو نسخه در الیدن و دیگری در بریتانیا استاد آذرتاش آذرنوش نیز بر اساس کار ُ
الم َن ِجد سرچشمه میگرفت. اشاره میکند که این از همان خوانش ناصواب متن التین دخویه از سوی ُ
ِ ِ
البلدان اسـتاد آذرتاش آذرنوش بهتفصیلِ فتوح (آذرنوش )25 :1346 ،در بخش مربوط به ترجمۀ پارسـی
به آن خواهم پرداخت.
ن حال نسخۀ سومی در کار است ،اما آن نسخه نه در دانشگاه الیدن ،بلکه در دانشگاه ییل ِامریکا
باای
موجـود اسـت .ایـن نسـخه در بخـش نسـخ خطـی و کتابهـای نـادر دانشـگاه ییـل نگاهـداری میشـود.
این نسـخه را موریس ِج ِسـپ خریداری و در تابسـتان 1900م آن را وقف دانشـگاه کرده بود و از آن زمان تا
َ
ندبرگ دانشگاه ییل شده است (Torrey 1903: 53) .گفتنی است بخش مجموعۀ کارول ل ِ
ِ امروز زینت
www.SID.ir
Archive of SID باــتک یسررـبودـــقن 195آینۀپژوهش
الب هایگ و یرذالب ،نادلبلا حوتف یاه هخسن ۀرابرد یتاکن 169 سال سیوسوم ،شمــارۀسوم،مـــــــردادوشهریور 1401
َ َ
الم َن ِجـد قـرار نگرفـت .بـر خلاف دو نسـخۀ الیـدن و بریتانیـا،
راگـرد ویرایـش دخو یـه و ُ کـه ایـن نسـخه در ف
ایـن نسـخه فاقـد نشـان ناشـر اسـت و ایـن فقـدان ،کار تاریخگـذاری آن را دشـوار کـرده اسـت .برخـی از
پژوهشـگران تار یـخ سـدۀ ششـم هجـری را بـرای ایـن نسـخه پیشـنهاد کردهانـد کـه چنـدان بـر پایـه شـواهد
مستدل و محکمهپسند نیست (Nemoy 1956: 135) .در ژانویۀ سال 1894م برای تعیین تاریخگذاری
ـدان دانشـگاه ییـل ،مکاتبـهای میـان کارول لندبـرگ و دخویـه انجـام میشـود .دخویـه
نسـخۀ فتـوحالبل ِ
در صفحـۀ عنـوان کتـاب بـه عبـارت «ایـن بخـش بـه دسـت الفرغانـی» برمیخـورد ،امـا بـدون هیچگونـه
ـت طبری» را که در ادامۀ عبارت« :این بخش
توضیحی مهمترین قسـمت متن «نویسـنده [بخش] پیوس ِ
بـه دسـت الفرغانـی» آمـده اسـت نادیـده گرفـت(Lynch 2020: 31; Al-Balādhurī 1866; Nemoy .
)(1956تصویر )3این طبری کسـی نیسـت جز محمد بن جریر طبری (310ق) نویسـندۀ مشـهور کتاب
ً
تاریخ پیامبران و شاهان که در قرن سوم هجری اثر ماندگار خویش را تألیف کرد .با توجه به این ،منطقا
نسخۀ ییل قدیمیتر از دو نسخۀ دیگر است و چهبسا در اواسط قرن چهارم هجری کتابت شده است.
ناگفتـه نمانـد کـه ابومحمـد الفرغانـی یکـی از دانشـمندانی اسـت کـه ذیلـی بـر کتـاب تاریـخ پیامبـران و
تصویر .3 شاهان طبری نوشته است( .تکمیلهمایون258 :1369 ،؛ ناجی)26 :1393 ،
ِ
برگ 1Aنسخۀ
دانشگاه ییل که
در آن نام الفرغانی
مشاهده میشود.
متن نسخه «:هذا
الخبر بخط
الفرغانی صاحب
ذیل الطبری».
ح البلدان در ایران نیز مورد توجه قرار گرفته است و در حال حاضر دو ترجمه از آن وجود دارد ،یکی
فتو
بالذر و بالذری
دربارۀ زندگی بالذری و زادروزش اطالعی نداریم و برخی از اظهارنظرها در حد فرضیه است و از حدس
و گمـان فراتـر نمـیرود .بـه بیـان دیگـر بلاذری در یـک سـال مجهـول قمـری زاده شـده اسـت ،امـا بـا توجـه
بـه اینکـه بلاذری در زمـان مأمـون عباسـی جوانـی بیسـتو انـدی سـاله بـوده اسـت ،برخـی از مورخـان و
جغرافیدانـان احتمـال دادهانـد کـه بلاذری در اواخـر قـرن دوم هجری ،بین سـالهای 180-170ق چشـم
بـه جهـان گشـوده اسـت .افـزون بـر ایـن ،سـال وفاتـش نیـز چندان مسـتدل و دقیق نیسـت و سـال 279ق
را احتمـال دادهانـد ،امـا ایـن تار یـخ نیـز چنـدان دقیـق نیسـت و بایـد در پذیـرش ایـن تاریـخ محتـاط بود و
فوت بالذری را زودتر از آن دانست ،اما علت مرگش مورد التفات بوده و تفسیرهای زیادی دربارۀ وفاتش
ن ندیـم و ابـنعسـاکر و ابـن حجر عسـقالنی علت مـرگ بالذری را نوشـیدن
شـده اسـت .کسـانی چـون ابـ
ن ندیـم )186 :1381 ،از آنپـس ایـن پنـدار نقـل مجالس شـد و کموبیش آن
گیـاه بلاذر 4ذکـر کردهانـد( .ابـ
4 . baladhur (Anacardium [marking-nut tree, marsh-nut]).
www.SID.ir
Archive of SID باــتک یسررـبودـــقن 195آینۀپژوهش
الب هایگ و یرذالب ،نادلبلا حوتف یاه هخسن ۀرابرد یتاکن 171 سال سیوسوم ،شمــارۀسوم،مـــــــردادوشهریور 1401
را پذیرفتنـد .گو یـا گیـاه بلاذر بـرای تقو یـت حافظـه و جلوگیـری از فراموشـی مفیـد بـوده و اگـر کسـی آن را
یکـرده ،بـه مقصـود میرسـیده و کامیـاب میشـده اسـت 5.بلاذری قصـۀ مـا کامیـاب
درسـت مصـرف م
کـه نشـد هیـچ ،کارش بـه جنـون کشـیده شـد و عاقبـت دار فانـی را وداع گفـت! از آنپـس او را بـه ایـن
سـبب بلاذری خواندنـد( .آذرنـوش )17 :1346 ،برخـی ایـن روایـت را پذیرفتنـد و عـدهای در صحـت آن
تهـای جایگز یـن را ارائـه کردنـد .یاقـوت حمـوی کـه از فتـوح البلـدان بالذری بهـره کافی برده
تردیـد و روای
از کسـانی اسـت کـه نوشـیدن بلاذر توسـط بلاذری را صـواب نمیدانـد .یاقـوت بـه نقـل از الجهشـیاری
ُ
ن یحیـی بلاذری را کـه نـزد خصیـب ،فرمانـدار مصـر کاتـبدر کتـاب الـوزراء و الکتـاب ،نیـای احمـد بـ
بـوده نیـز بلاذری نامیـده اسـت (Lynch 2020: 37) .در ترجمـۀ اسـتاد آذرنـوش بـه نقـل از یاقـوت آمـده:
«نمیدانـم کـدام یـک بلاذر نوشـیدهاند» (آذرنـوش )17 :1346 ،و در ترجمـۀ محمد تـوکل به نقل از یاقوت
آمده« :پس نوشنده شربت بالذر جد وی بوده است»( .توکل )9-8 :1337 ،محمد توکل در مقدمۀ خود
بـر کتـاب فتـوحالبلـدان از بلاذری سـومی نیز نام میبرد که نسـبتی با دو بالذری ذکرشـده ندارد .بالذری
ی بلاذری کـه از حافظان
ن هاشـم طوسـ
ن محمـ د بـنابراهیـمب
سـوم کسـی نیسـت جـز ابومحمـد احمـدبـ
کتـاب مقـدس و علمـای حدیـث بـود .بـر اسـاس مقدمـۀ محمـد تـوکل ،شـرححـال ابومحمـد بلاذری در
االنسـاب
ِ ن محمـد سـمعانی و اللبـاب فـی تذهیب متونـی ماننـد االنسـاب ،نوشـتۀ ابوسـعد عبدالکر یـمبـ
ابناثیر جزری آمده اسـت( .همان )9 :این مترجم با مردوددانسـتن فرضیۀ نوشـیدن گیاه بالذر به وسـیله
بلاذری ،موضـوع نـامجـای را مطـرح میکنـد و بلاذر را مکانـی در پهنـۀ ایـران میدانـد و به دو مورد اشـاره
میکنـد کـه در اینجـا بـه صـورت مسـتقیم آنها را مـیآورم« :نخسـت :دایرةالمعارف قدیم روسـیه تزاری که
عنوان ناحیهای در بنگال معرفی شده بود .دومین منبع ،تاریخ معروف الکامل نوشته ابن
ِ در آن بالذر به
ـوان ذکـر فتح جبـال طبرسـتان و الدیلم مینویسـد:
اثیـر اسـت کـه ذیـل وقایـع سـال 201هجـری تحـت عن ِ
در ایـن سـال عبـداهللبـنخردادبـه والـی طبرسـتان بالذر و شـیزر را کـه از بالد دیلماند ،فتح کـرد»( .همان:
)10در بـارۀ مـورد اول اطالعـی نـدارم ،امـا بـا بررسـی کتـاب تاریـخ کامـل ،مـورد دوم را بهگونهای دیگـر یافتم.
ـوان «گشـایش کوهسـتانهای طبرسـتان و دیلـم» آمـده اسـت« :در
در جلـد نهـم کتـاب تار یـخ کامـل بـا عن ِ
این سـال عبداالهبن خردادبه فرماندار طبرسـتان از سـرزمین دیلم الرز و شـرزا را بگشـود و کوهسـتانهای
طبرسـتان را نیز فرو سـتاند و شـهریار فرزند شـروین را از آن فرود آورد»( .ابناثیر )3855 :1381 ،در اینجا
نشاندن واژه بالذر بهجای الرز از سوی محمد توکل
ِ علت
ما با مکانی به نام الرز مواجه هستیم نه بالذر ! ِ
. 5خاسـتگاه اصلـی گیـاه بلاذر را هنـد ذکـر کردهانـد و امـروزه نیـز مـورد اسـتفاده اسـت ).(Bos 1996: 229; Amar et al. 2014: 536
این گیاه برای طیف وسـیعی از بیمار یها ازجمله جنون ،تب ،دیسـانتری ،مشـکالت قلبی ،فراموشـی ،اختال الت عصبشـناختی
و غیره شـفابخش بوده اسـت .همچنین ،مطالعات انجامشـده بر روی این گیاه نتایج نویدبخشـی در درمان سـرطان نشـان میدهد.
در ادبیـات مکتـوب اسلامی و یهـودی از خاصیـت ایـن گیـاه در معالجه بیماران ،نوع اسـتفاده از آن و نحوۀ تهیۀ آن توضیحاتی ارائه
شـده که حائز اهمیت اسـت .تهیۀ بالذر دسـتورالعمل دقیقی دارد که اگر درسـت تهیه نشـود خطرآفرین اسـت .طبیبان به ماهیت و
طبع گرموخشک بالذر و طبیعت سرد و مرطوب مغز اشاره کردهاند؛ متعاقب آن ،استفاده بیش از حد مجاز بالذر توسط اشخاص
شـدن مغز بینجامـد (Bos 1996: 233).برای اطالعاتجوانـی کـه سرشـت گرمـی دارنـد ،میتوانـد بـه گرمی بیش از حد بدن و خشک ِ
بیشتر دربارۀ بالذر ،مقالۀ داروی محبوب قرون وسطایی برای تقویت حافظه نوشتۀ ِخرِت ُبش مطالعه شود ).(Bos 1996: 229-236
www.SID.ir
Archive of SID 195 آینۀپژوهش باــتک یسررـبودـــقن
1401 مـــــــردادوشهریور، شمــارۀسوم،سال سیوسوم 172 نادلبلا حوتف یاه هخسن ۀرابرد یتاکن، الب هایگ و یرذالب
به نظر، بـا توجـه بـه کسـوت و مقامـی کـه ایرانیـان در دربـار خالفت عباسـی داشـتند.بـر مـا روشـن نیسـت
میدانیم.میرسد بالذری یک فرد ایرانی بوده و خاستگاه خاندانی وی را باید در ایران جستوجو کرد
کـه بلاذری کتـاب عهـد اردشـیر را از پارسـی بـه عربـی ترجمـه کرد که حکایت از تسـلط و شـناخت وی از
) از اینرو منطقی به نظر میرسد که بالذری فردی است با تبار186 :1381 ، (ابنندیم.زبان پارسی دارد
.عنـوان منشـی و ندیـم مشـغول بـه خدمت بوده اسـت
ِ و اصالـت ایرانـی کـه در در بـار خالفـت عباسـی بـ ه
بـر روی هـم میتوانیـم بلاذر را مکانـی در ایران بدانیم که چندان شناختهشـده نبود و بهمرور به فراموشـی
.مصرف گیاه بالذر برای توجیه لقب بالذری باب شد
ِ سپرده شد و در قرون بعد داستان
کتابنامه
.1381 ، اساطیر:برگردان حمیدرضا آژیر؛ تهران
ِ ،9 عزالدین؛ تاریخ کامل؛ ج،ابناثیر
ّ
.1381 ، اساطیر:برگردان محمدرضا تجدد؛ تهران ،2 و1 محمد بن اسحاق؛ الفهرست؛ ج،ابنندیم
ِ
.1337 ، نقره:برگردان محمد توکل؛ تهران
ِ احمد بنیحیی؛ فتوح البلدان؛،بالذری
، بنیاد فرهنگ ایران:برگردان آذرتاش آذرنوش؛ تهران
ِ احمد بنیحیی؛ فتوح البلدان (بخش مربوط به ایران)؛،بالذری
.1346
سازمان چاپ و انتشارات وزارت: ناصر؛ جایگاه طبری در تاریخنگاری اسالمی؛ در یادنامه طبری؛ تهران،تکمیلهمایون
.1369 ،فرهنگ و ارشاد اسالمی
نشر: تهران، در تاریخ و تاریخنگاری؛ محمدرضا ناجی و همکاران؛ چاپ چهارم، محمدرضا؛ تاریخنگاری اسالمی،ناجی
.1393 ،کتاب مرجع
Amar, Z., Lev, E., and Serri, Y. (2014). “On Ibn Juljul and the meaning and importance of the list of medicinal sub-
stances not mentioned by Dioscorides.” Journal of the Royal Asiatic Society, Vol. 24, No. 4, pp. 529-555.
Al-Balādhurī�. (1866). Kitāb Futūḥ al-buldān. Edited by M. J. de Goeje as Liber Expugnationis Regionum. Leiden:
E. J. Brill.
Al-Balādhurī� (1916). Kitāb Futūḥ al-buldān. Translated by Philip Khuri Hitti as The Origins of the Islamic State:
Being a Translation from the Arabic Accompanied with Annotations Geographic and Historic Notes of the Kitāb Futūḥ
al-Buldān of al-Imām Abu-l ‘Abbās Aḥmad b. Jābir al-Balādhurī, Vol. 1. New York: Columbia University Press.
Al-Balādhurī� (1924). Kitāb Futūḥ al-buldān. Translated by Francis Clark Murgotten as The Origins of the Islamic State:
Being a Translation from the Arabic Accompanied with Annotations Geographic and Historic Notes of the Kitāb Futūḥ
al-Buldān of al-Imām Abu-l ‘Abbās Aḥmad b. Jābir al-Balādhurī, Vol. 2. New York: Columbia University Press.
Bos, G. (1996). “Balādhur (Marking-Nut): A Popular Medieval Drug for Strengthening Memory.” Bulletin of the
School of Oriental and African Studies, Vol. 59, No. 2, pp. 229-236.
Lynch, R. J. (2020). Arab Conquests and Early Islamic Historiography: The Futuh Al-Buldan of Al-Baladhuri. I. B.
Tauris.
Nemoy, Leon (1956). Arabic Manuscripts in the Yale University Library. New Haven: Yale University Press.
Torrey, C. C. (1903) “Special Collections in American Libraries: The Landberg Collection of Arabic Manuscripts at
Yale University.” The Library Journal, Vol. 28, pp. 53–57.
www.SID.ir