You are on page 1of 3

‫‪http://www.arianafghanistan.

com‬‬

‫‪2022/05/19‬‬ ‫عبدالباری جهانی‬

‫نقش سید جمال الدین افغانی در جنبش مشروطیت افغانستان‬


‫نفوذ در یک حرکت‪ ،‬معموالً از راه نشر افکار از طریق کتب‪ ،‬مضامین و تبلیغات یک شخص و یا یک جمعیت بنفع‬
‫یک مفکوره صورت میګیرد‪ .‬این تبلیغات هرچند در میان خود مردم و به لسان مردم و مطابق به شرایط و اوضاع زمان‬
‫وقت باشد موثرتر میباشند‪ .‬تا جاییکه بنده معلومات دارم‪ ،‬اولین شخصیکه‪ ،‬در افغانستان اسمی از سید جمال الدین افغانی‬
‫برزبان اورده و درباره او مضمونی نګاشته است همانا محمودطرزی میباشد که در جریده شماره ‪ 3۵‬سراج االخبار سال‬
‫‪ 191۶‬در باره او یک مضمونی را نګاشت و در آن از سید جمال الدین افغانی بحیث معدن علم و عرفان یاد آوری نمود‬
‫که هیچ کسی در مجلس او بی فیض نمی ماند‪ .‬قبل ازین در کتبی که‪ ،‬در داخل افغانستان‪ ،‬در قرن نوزده‪ ،‬به رشته تحریر‬
‫آمده؛ حتی سراج التواریخ‪ ،‬که در عصر سراجیه به طبع رسیده‪ ،‬اسمی از سید را ذکر ننموده اند‪ .‬و بعد ها اولین مورخی‬
‫که در باره سید مختصری نګاشت سیدقاسم ریشتیا بود که کتاب او افغانستان در قرن نزده طبع اول سال ‪ 132۷‬یا ‪19۴۶‬‬
‫به طبع رسید‪.‬‬

‫ضمنا ً از اطالعاتیکه در باره جنبش مشروطیت افغانستان بدست ما رسیده حاکی از انست که موسسین این جنبش تحت‬
‫تأثیر نشرات ایرانی ها بنام حبل المتین و صور اسرافیل‪ ،‬که از طرف ایرانیانی که در خارج ایران زندګی میکردند به‬
‫نشر میرسید‪ ،‬قرار ګرفتند؛ و با افکار مشروطیت آشنا ګردیدند‪ .‬اینرا باید ذکر کنیم که اولین جرقه های جنبش مشروطیت‬
‫طلبی در ایران بعد از سال ‪ 190۶‬در زمان مظفرالدین شاه قاجار بظهور رسید‪ .‬در تاریخ انقالب مشروطیت ایران ذکری‬
‫از تأثیر افکار و عقاید سید جمال الدین افغانی بعمل نیامده؛ چه او یک مشروطه خواه نه بلکه یکی از اولین بنیاد ګزاران‬
‫پان اسالمیزم‪ ،‬بعربی وحدة االسالمیة ‪ Pan Islamism‬یا اتحاد مسلمانها بود‪ .‬چون در قرن نوزده تمام سرزمینهای‬
‫اسالم تحت استعمار و اثر اروپایی ها و روس ها قرار داشت و سید افغانی علت اصلی عقب ماندګی جهان اسالم را‬
‫استعمار غربی ها و بی اتفاقی مسلمین تشخیص داده بود؛ شعار وحدت جهان اسالم را بلند نمود و تا آخر عمر خود در‬
‫راه نشر و تبلیغ همین مفکوره خود فعالیت کرد‪ .‬حتی اګر مقاالت محمودطرزی را‪ ،‬که یک وطنخواه افغان بود‪ ،‬یک‬
‫نظر افګنیم بعضی مضامین او تحت تأثیر همین مفکوره پان اسالمیزم قرار دارند‪.‬‬

‫معلوماتیکه در مضمون مختصر محمودطرزی در باره سید به نشر رسیده‪ ،‬به منتهی درجه مختصر ولی موثق است‪.‬‬
‫البته تواریخی که بعدا ً در افغانستان به نشر رسیده و در باره شخصیت و زندګی سید اطالع میدهد‪ ،‬متأسفانه‪ ،‬نه تنها غیر‬
‫موثق و بی بنیاد هستند بلکه با آثار و مضامین شخص سید همخوانی ندارند‪ .‬این مورخین و نویسنده های بعدی عوض‬
‫اینکه سید را بطور صحیحی معرفی نمایند زندګی و افکار اورا افسانه ای در افسانه ساخته اند‪ .‬محمودطرزی در خصوص‬
‫معرفی سید مینویسد‪:‬‬

‫« شنیدنی های من عبارت از بعضی فقراتی است که در حق حضرت عالمه از زبان والد بزرګوار مرحومم حضرت‬
‫طرزی صاحب و استاد مرحوم مالمحمداکرم و برادر بزرګوارخازن الکتب صاحب شنیده بودم‪ .‬می فرمودند که‪ :‬در‬
‫زمان سلطنت اعلیحضرت امیر محمداعظم خان مرحوم یکی از اجله علمای روم از راه کراچی اول به قندهار و باز به‬
‫کابل آمده بود‪ ،‬که در علوم نقلیه و عقلیه صاحب ید طوالیی و در حکمت و فلسفه بی همتا بود‪ .‬زی وقیافه اش به زی و‬

‫صفحه ‪ 1‬از ‪3‬‬


‫لطفا ً مقاالت خود را به این آدرس ارسال بدارید | مهرباني وکړئ خپلې مقالې دې آدرس ته ولیږئ‪info@arianafghanistan.com :‬‬
‫قیافت علمای روم بود‪ .‬یک خدمتګار بګوییم یا شاګرد بګوییم‪ ،‬هم داشت که عرب مصری و بسیار باتربیه و آداب بود‪.‬‬
‫عالمه به زبان عربی با او سخن میګفت‪ .‬هرچه ک ه میګفت‪ ،‬از خوبی ها و عظمت و شوکت دولت روم بیان میکرد‪ .‬به‬
‫بسی ادیان با خبر و از علوم و فنون یک دفینه توانګری یود‪ .‬آشنایی و رفاقت بسیار صمیمی در بین حضرت پدر و‬
‫مشارالیهم رسیده بود‪ .‬اعلیحضرت امیر محمداعظم خان نیز ګرویده فضل و کماالت عالمه ګردیده مقامش را خیلی محترم‬
‫میداشت‪.‬‬

‫بعد از انقراض حکومت امیر محمداعظم خان و استقرار حکومت اعلیحضرت امیرشیرعلی خان از کابل به راه پشاور‬
‫عازم دیار هندوستان ګردید‪.‬‬

‫عالوهء معلومات شنیدګی ما در حق عالمه سید جمال الدین همین بود که از زبان والد مرحوم بزرګوار خود در کابل‬
‫پیش از سنه ‪ 1300‬شنیده و حفظ کرده ام‪.‬‬

‫درین قدر معلومات ما با معلوماتی که در ترجمه احوال سید ذکر شده چندان اختالفی نیست‪ .‬اما چیزی که شایان دقت و‬
‫جالب نظر اهمیت است این است که جناب عالمه مرحوم در افغانستان سید جمال الدین رومی بوده و در بالد روم سید‬
‫جمال الدین افغانی شده است! عجبتر این که ایرانیانش سید جمال الدین اسعد ابادی همدانی میشناسند!‪...‬‬

‫این معلومات زبانی که از زبان مبارک حضرت طرزی صاحب مرحوم در خصوص احوال حضرت سید شنیده ام‪ ،‬از‬
‫روایات موثوقه تاریخیهء افغانیه شمرده می شود‪ ،‬زیرا برای العین دیده و به ګوش خود شنیده و به من حکایت فرموده‬
‫است‪ .‬در باب احوال بیشتر از زمان حکومت اعلیحضرت امیر محمداعظم خان ‪ ،‬سید مشارالیه هیچ ګونه معلومات از‬
‫خود ندارم‪ .‬البته‪ ،‬هر آن چه در ترجمه احوال شان از جریده« الهالل» عربی ترجمه شده و در شماره ‪ 3‬مذکور ګردیده‬
‫همچنان خواهد بود‪ .‬اما این که در افغانستان به زمان اعلیحضرت امیر محمداعظم خان آمده اند و به شهرت و‬
‫عنوان«رومی» بوده اند و همین قصیده را که چند فرد آن در باال مسطور ګردید‪ ،‬حضرت طرزی درمدح خود سید انشاء‬
‫فرموده اند‪ ،‬نیز به قدر ذره شبه نباید کرد‪ .‬در قصیده فوق به ابن بیت که « که ماه روم و شام هستی‪ »...‬الخ رومی بودن‬
‫سید را تلمیح فرموده اند‪ .‬چند بیت از قصیده غالم محمد طرزی در مدح سید‪:‬‬

‫تویی کشف نیکوکاری‪ ،‬تویی برهان دینداری‬

‫تویی فرهنګ هوشیاری‪ ،‬تو یی قاموس استغنا‬

‫نه ماه روم و شام هستی‪ ،‬که خورشید تمام هستی‬

‫قبول خاص و عام هستی به جابلقا و جابلسا‬

‫ترا طرزی ثناګوید هزاران مرحبا ګوید‬

‫به صدق دل دعا ګوید چه در سرا چه در ضرا‬

‫‪ ...‬در سوانح عمری که در جریده الهالل در مصر آن را به زبان عربی نشر کرده و سلطان محمدکابلی آن را به فارسی‬
‫ترجمه کرده ‪ ،‬عالوه کردن الزم می آید‪ :‬مثالً چون یکی یک بار بګوییم که جناب سید در افغانستان به سید جمال الدین«‬
‫رومی» مشهور و معروف بوده است نه « سید جمال الدین افغانی» آیا سراسر مسله را یک تبدل ناګهانی نمی دهد؟ در‬
‫حالتی که در مصر‪،‬شام‪ ،‬قسطنطنیه‪ ،‬هند‪ ،‬حجاز‪ ،‬اروپا به سید جمال الدین افغانی شهرت داشته باشد و خود افغانها تنها‬
‫یګ چند سالی انرا دیده باشند و آن هم به عنوان« سیدجمال الدین رومی» دیده و شناخته باشند و سید رومی ګفته و مدحیه‬
‫ها در حق او سروده باشند آیا غریب یک واقعه یی شمرده نمیشود؟‬

‫صفحه ‪ 2‬از ‪3‬‬


‫لطفا ً مقاالت خود را به این آدرس ارسال بدارید | مهرباني وکړئ خپلې مقالې دې آدرس ته ولیږئ‪info@arianafghanistan.com :‬‬
‫حاالنکه در قصیده دیګری که بنا بر تشویق و ترغیب سید مشارالیه حضرت طرزی در مدح اعلیحضرت سلطان‬
‫عبدالعزیز خان مر حوم انشاد فرموده اند از بعضی بیت های آن که احوال سید را تصویر میکند صریح تر و واضح تر‬
‫رومی بودن مشار الیه عیان می آید!‬

‫رایت رومی روز‪ ،‬ګشت ز مشرق عیان‬

‫زنګی دجال شب رفت سوی قیروان‬

‫قیصر رومی کاله ساخت فلک تکیه ګاه‬

‫هندی انجم سپاه شد ز نظر ها نهان‬

‫‪.....‬‬

‫برد یمانی به سر جبهء رومی به بر‬

‫از همه ادیان خبر‪ ،‬حرف رس نکته دان‬

‫آمد و بنشست و کفت« طرزی افغان» تویی‬

‫خیز و بیا شعر نغز پیش من از بربخوان‬

‫چند به مدح خسان طبع تو ریزد ګهر‬

‫در صفت شاه ما صنعت خود کن عیان‬

‫از رهی عجز ونیاز رفتم و ګفتم بچشم‬

‫آن چه تو ګویی مرا نیست تمرد درآن‪».‬‬

‫مقاالت محمودطرزی‪ ،‬ص ص ‪3۵۷-3۵۴‬‬

‫از بیانات فوق مرحوم محمودطرزی‪ ،‬بصورت وضوح آشکار میشود که حتی مردم باسواد افغانستان‪ ،‬نه تنها با افکار‬
‫سید آشنا نبودند بلکه نام اوراو به حیث سید جما الدین افغانی نشنیده بوند‪ .‬چه رسد به تأثیر افکار او در جنبش مشروطیت‪.‬‬

‫باقی دارد‪.‬‬

‫برای مطالب دیگر عبدالباری جهانی روی عکس کلیک کنید‬

‫صفحه ‪ 3‬از ‪3‬‬


‫لطفا ً مقاالت خود را به این آدرس ارسال بدارید | مهرباني وکړئ خپلې مقالې دې آدرس ته ولیږئ‪info@arianafghanistan.com :‬‬

You might also like