Professional Documents
Culture Documents
شهر چه می گذرد
می رسند...مسافرها حمله بردند طرف به تذکر منکراتی خالصه نمی شود و با
عینی به پایان می رسد .هم شهروندان بر
مقامی مسئول ،سرش را باال گرفت و گرفتن و شکاندن موبایل و گرفتن چک
این موضوع واقفند و هم دولت« .صنعت
گفت همینه که هست ایران تحریمه! پول های 50و 100هزار تومانی همراه
سبز» تالش دارد مردم را برای اعتراض
البته هنوز مردم به ویژه زنان با وجود است.
در 22خرداد به خیابان ها بیاورد .اما از
فشارهایی که اخیرا فزونی یافته تغییر گشت های تعیین نسبت بین دخترها و
آنجایی که فاقد سازمان و تشکیالت
نیافته و مقاومت زنان ادامه دارد. پسرهایی که در خیابان با هم اند هم
حزبی است ،تمایلش بر این است که
پلیس سرمیدان مدارک موتوری را می بسیار فعال شده اند .پسر و دختری را در پخش می کند که هر ساعتی سوار هر خیابان های پایتخت پر شده از عالئم این تالش را به خرج شهروندان عادی
خواهد موتوری از پلیس کارت شناسایی سینما می گیرند هرچه می گوید خواهر تاکسی که راننده اش حسب عادت خطر .برخورد با ارازل ،اوباش ،بد حجابی، انجام دهد تا شاید شهروندان «ویژه»
خواست!!!! «این حق منه» و برادرند و هردو کارت شناسایی دارند یا اعتقاد رادیو گوش می دهد برنامه مجازات شالق و حاال گشت های تعیین از آن کامیاب شوند .گفته شده است که
بالخره خرداد خونین از راه رسید بسیجی اصرار می کند به آن ها بروند بدحجابی است «باز هم تابستان و معضل نسبت دختر و پسر!!!!!!!!!! «در صورت دریافت مجوز» در این روز
هرچه پسر می گوید حرف خود را می همیشگی بدحجابی ،ضرورت فرهنگ رادیو را در تاکسی می شنویم معلوم نیست راهپیمایی برگزار خواهند کرد .می دانیم
زند پسر هم سیلی می خواباند تو گوش سازی ،مصداق مفسد فی العرض”. روزی چند ساعت برنامه درباره بد حجابی که مجوزی صادر نخواهد نشد .گویندگان
این مطلب نیز این مسأله را می دانند .اما
هدف از بیان این اظهارات آن است که
22خرداد به عنوان هدفی برای جامعه
شهرهای ایران و از طریق بسیج ادارات خود بهره می جویند ،حاکمیت نیز در نگهبان ،مجلس اسالمی ،پلیس و سپاه و کرده ،هدف گذاری و سپس اقدام کند .در
بیان شود تا گروه ها و محافل خودبنیاد و
و محالت و مدارس ،جمعیتی عظیمی حال کشف و ابداع شیوه های نوین تر غیره) در برابر خواست مردم می ایستد و این راستاست که دو استدالل زیر برای
مستقل معترض ،همانطور که در تمام این
را به این مناسبت به تهران بکشند و با کنترل و سرکوب است 22 .بهمن برای به شقاوت آدم می کشد .تظاهرات در 22 هدفگیری روز 30خرداد به جای 22
دوران با ابتکارات خود مبارزه را پیش برده
نوحه خوانی و غذای رایگان ،آنها را تهییج جمهوری اسالمی طعم شیرینی داشت. خرداد می تواند در بهترین حالت مطالبه خرداد طرح می شود.
اند ،اینبار نیز ابتکارات و در صورت امکان،
کنند تا خیابان های شهر را در 22خرداد روزی که از سازماندهی ساالنه ی خود ی برگزاری مجدد انتخابات را نمایندگی دلیل مفهومی 22 :خرداد سالروز برگزاری
اعتراضات خیابانی خود را در این روز
به اشغال خود درآورند و بیعتی دوباره را جهت مراسم 22بهمن بهره گرفت تا کند ،مطالبه ای که حتی موسوی و کروبی انتخابات است .فردای آن روز احمدی نژاد
یکپارچه کرده و موج جدیدی در خیابان ها
نمایش دهند .آنها پول ،امکانات و دست شهروندان معترض را محاصر کند .آنها نیز از آن کوتاه آمده اند .اما 30خرداد برنده انتخابات اعالم شد .در هفته ی پسایند
تولید کنند .اما آیا بایست سالگرد خیزش
باز دارند تا چنین سازماندهی ای انجام توانستند مردمی عادی از جمله معلمان و معنایی وسیع تر می یابد .روز اعتراض آن مردم برای نشان دادن اعتراض خود به
نوین مردمی را در 22خرداد گرامی داشت
دهند و شهروندان را دوباره در تله ای کارمندان ادارات را به گونه ای در این شهروندان یک جامعه است به قوانین و این اعالم نتیجه به خیابان ها آمدند29 .
و به حرکت درآمد؟ یا 30خرداد می تواند
مشابه با 22بهمن به دام بیندازند .اما آنها تظاهرات سازمان دهند که عمال جزئی از حاکمیت ناعادالنه ،ستمکارانه ،و خونریز. خرداد خامنه ای در نماز جمعه معترضین
روز مناسبی برای یکپارچه کردن تالش
قادر نخواهند بود این جمعیت را تا 30 نیروی سرکوب به نظر آیند و خیابان ها را روز یادمان جوانانی است که به رغم فرمان را به کشتار تهدید کرد .با این حال مردم
ها و ابتکارات سازمان یابی ها و حلقه
خرداد در تهران نگاه دارند .این جمعیت به با رنگ خودی بیاکنند .آنها از این تجربه خامنه ای به خیابان ها آمدند و گلوله ها را شرافتمند و پاکباز ،شجاعانه در 30خرداد
های مختلف شهروندان برای اتحادی
سفری تفریحی کوتاه مدتی آمده که باید استفاده خواهند کرد 15 .خرداد که سالروز بر جان خود پذیرا شدند ،تا فریادی شوند به خیابان ها آمدند .شلیک مستقیم به
خیابانی در شهر و در اعتراض به جمهوری
به خانه بازگردد .آنها که باقی بمانند نیز به مرگ خمینی است و هر ساله در مقیاسی در معبر تاریخ 22 .خرداد همچنان روز تظاهرات کنندگان آغاز شد و دهها تن از
اسالمی باشد؟ از آنجا که مقدر شده است
دلیل طوالنی شدن کمپشان فرسوده می کشوری برای برگزاری آن تدارک می رقابت نخبگان سیاسی است 30 .خرداد شهروندان از جمله ندا آقاسلطان در خون
این بار نیز خود شهروندان ابتکار عمل را
شوند .درنتیجه 30خرداد روزی خواهد بود شود و سازمان داده می شود ،ابزار مفیدی اما روز شهروندان معمولی است که برای خود غلتیدند تا گواهی شوند بر ستمکاری
به دست بگیرند و هیچ سازمان و حزبی
که دشمن در ضعیف ترین موقعیت خود است جهت یورش به مردم .هم اکنون تعیین سرنوشت خود پیکار می کنند و و خونریزی این حاکمیت .اعتراض اولیه
سراسری وجود ندارد که چنین اعتراض
و مردم معترض در نیرومندترین وضعیت گزارش ها حاکی از برپایی چادرهای تاریخ را به خط خود تحریر می کنند. به جا به جایی در آرا ،خود را در مقابل
بزرگی را به تنهایی سازمان دهد ،درنتیجه
خود قرار دارند .در چنین روزی است که صحرایی در جنوب تهران به ظرفیت دلیل اجرایی :همانطور که مردم در نظامی یافت که برای حفظ حاکمیت خود
این عقل جمعی است که بایست در فرآیند
خیابان را می توان از جمهوری اسالمی یک میلیون نفر است .آنها تمام تالش مسیر مبارزات خود تجربه می آموزند از خونریزی ابایی ندارد .تمام نهادهای
سریعی از بحث و استدالل ،تصمیم گیری
بازپس گرفت. خود را به کار خواهند گرفت که از تمام و از این تجارب برای ارتقای مبارزات قانونی اش (از والیت فقیه ،شورای
«ایدئولوژیک» و یا «مطالب ترجمه ای از
کمونیست های بلوک شرق»؟؟؟ خیابان با واژگان خودمان پاسخی به چند اتهام
اخبار كوتاه
را غیرمستقل بنمایاند و رسانه های سبز بار دیگر اعدام؟
را مستقل .اما خیابان دقیقا به این دلیل در رسانه خودمان مجید محمدی (جامعه شناس) در مقاله
عباس جعفری دولت آبادی ،دادستان تهران،
از تایید و قطعیت حکم اعدام محمدعلي
مورد استقبال خوانندگانش است که قلم
از جانب خیابان توسط مجید محمدی اند ،مورد پرسش ایشان واقع نمی شود. ای که در وبسایت رادیو فردا منتشر شد و صارمي ،جعفر كاظمي و محمدعلي حاج
ها در آن آزاد و مستقل از هر قدرتی هر
چنین توصیف می شود« :خیابان صرفا اینکه مشاهده ی دقیق تر ساختار نظامی به رسانه های جنبش ایران می پرداخت، آقايي خبر داده است.
چه را نیاز جامعه می دانند بیان می کنند
اخبار سرکوبها را پوشش میداد تا خون که در پیش چشم یک ملت برهنه شد نشریه «خیابان» را نیز مورد بررسی قرار دولت آبادي در پاسخ به اين سوال كه آيا در
و در چنبره ی مالحظات مالی و سیاسی حوادث بعد از انتخابات به صورت مشخص تا
انقالبی به جنبش تزریق کند ».و بعد بر کنشگران خیابانی چه تأثیری داشته داده و گزاره هایی عجیب درباره ی آن
بخش های مختلف حاکمان قرار ندارند. بهحال كسي از متهمين دستگير شده ،اعدام
تلویحا خیابان را به گزافه نویسی خبری است مورد پرده پوشی قرار می گیرد .او صادر کرده که پاسخی چند را برمی
خیابان با منابع مالی صفر آغاز کرد و شده است نيز گفت :ما براي ده نفر از كساني
و کذب نمایی متهم می کند و می نویسد ناقدانه می نویسد که خیابان از آنجا که انگیزد.
در طول یکسال انتشار خود صرفا حدود كه در جريان حوادث پس از انتخابات و به
که با دیدن هر شماره خیابان خواننده (در برانداز و نافی کلیت نظام است رهبران محمدی اینگونه می آغازد:
یک میلیون و پانصد هزار تومان کمک خصوص روز 6دی ماه (عاشورا) دستگير
صورت عدم دسترسی به نشریات دیگر) جنبش همچون موسوی و کروبی رو « نشری ه «خیابان» را نمیتوان مشخصا به
مالی از عالقه مندان خود دریافت کرد که شدند ،به اتهام محاربه كيفرخواست صادر
میپنداشت که رژیم سیاسی عن قریب مسکوت می گذارد .خیابان اما از همان جنبش سبز و استراتژیها و تاکتیکهایش كرديم و سه فقره از احكام اعدام كه توسط
می شود حدود بیست هزار تومان برای
سقوط خواهد کرد ابتدا وظیفه ی صدابخشی به فرودستان و نسبت داد اما اگر به جنبش اعتراضی مردم دادگاه بدوي صادر شده بود ،در دادگاه
هر شماره (خارج از کمک های بیدریغ و
پوشش خبری رسانه های سبز تالش سلب صدا شدگان را در پیش گرفته است. ایران در سال ۱۳۸۸به عنوان یک جنبش تجديدنظر تأييد شد.
گرمی بخش معنوی دوست دارانش) .اگر
روزنامه نگاران مستقل جهت اطالع حرف ها ،سخن ها و گزارش هایی وجود اعتراضی عام نگاه کنیم میتوان بدان در به گزارش هفته نامه ی پنجره ،وي در اين
اعتماد خوانندگان و همدلی آنها و تعهد به
رسانی آزاد قلمداد می شود ،ولی پوشش دارند که همه رسانه ها آنها را مسکوت این نوشته پرداخت». خصوص اينگونه توضيح داد :احمد دانشپور
حقیقت و مردم نزد دست اندرکاران این
خبری خیابان «صرفا» جهت تزریق خون می گذارند (گرچه کمتر جامعه شناسی بر مجید محمدی اما در پرداخت خودش مقدم ،محسن دانشپور مقدم و عبدالرضا
نشریه نبود ،خیابان چه می توانست باشد قنبري از هواداران و وابستگان به سازمان
انقالبی توصیف می شود .فکر نمی کنید آنها خرده گرفته) .اما خیابان رسانه ی «در تالش می کند با مجموعه ای از
جز یک نمونه دیگر در میان هزاران ورقی مجاهدین خلق هستند كه عبدالرضا قنبري
کمی غیرمنصفانه است؟ اخبار و گزارشات سکوت رها شدگان» بوده است .موسوی اصطالحات و واژگان ،تصویری معین را
که هرگز خوانده نمی شوند .از شگفتی در روز عاشورا مستقيما براي ایشان گزارش
خیابان جعلی بوده است؟ خوشبختانه و کروبی را چه نیازی به رسانه ی چهار از خیابان در ذهن خواننده ایجاد کند .اگر
های عصر ماست که در آن سردبیر سایت ميداده است .حكم اعدام اين سه نفر قطعي
آرشیو کامل روزنامه خیابان و نشریات برگی خیابان؟ صدای آنها را دهها رسانه رسانه های سبز و فعالین رسانه ای آنها،
یک حزب سیاسی به عنوان روزنامه نگار شده است ،اما درخواست عفو كردهاند .سه نفر
سبز موجود است .کمی تورق کنید آنها. ی سبز و بین المللی و بزرگ پوشش می مجموعه ای تصویر می شوند که در جهت
مستقل تجلیل می شود ،و فعالین رسانه ديگر نیز به نامهاي مطهره بهرامي حقيقي،
در روزهای اول که هنوز اصالح طلبان دهد ،حتی بی اهمیت ترین مالقات ها و اطالع رسانی ،غلبه بر سانسور ،آگاهی ريحانه حاج ابراهيم دباغ و هادي قائمي در
ای کامال مستقل ،ایدئولوژیک و مغرض
هیچ تمایلی به رویارویی با کلیت نظام کنش های آنها را .اگر «خیابان» رسانه بخشی و کمک به جنبش مردمی می دادگاه بدوي محكوم به اعدام شدند ،اما
نمایانده می شوند .استقالل ما اما آقای
نداشتند ،اخبار کشتار مردم و خشونت ی مردم معترض شد دقیقا به همین دلیل کوشند ،خیابان اما نشریه ای ایدئولوژیک مجازات آنها در دادگاه تجديد نظر به حبس
محمدی ،به معنای آزاد بودن از اندیشه
سپاه را منعکس نمی کردند .شعارهای بود که برخالف دهها نشریه ی سبز ،که نامیده می شود که می کوشد جنبش را تبديل شد.
ورزی و تفکر نیست .ما نسبت به حقیقت
رادیکال مردم گزارش نمی شد و موارد صفحات خود را به عکس های تمام قد مورد سوء استفاده قرار دهد .محمدی می جعفري دولت آبادي افزود :در حال حاضر
و گروه های اجتماعی فرودست جانبداریم
مشابه .یا در بعد از عاشورا ،بروید گزارشات دو یا سه سیاستمدار اصالح طلب و ذکر نویسد «این نشریه پس از چند شماره به سه حكم اعدام تأييد شده داريم كه مربوط
و در قاموس ما این جانبداری ،مجوزی به محمدعلي صارمي ،جعفر كاظمي و
رسانه های سبز و خیابان را در بیست و دو واو به واو بیانیه های آنها اختصاص می جایی رسید که چنین نشریهای حتی بدون
برای دروغ نویسی و گزارش جعلی نیست. فردي بهنام محمدعلي حاج آقايي است كه
بهمن ،چهارشنبه سوری ،سیزده بدر ،روز دادند ،صفحات خود را به قهرمانی ها و رخداد جنبش سبز نیز میرسید یعنی انتقاد
شاید نقائص حرفه ای کوچکی به دلیل هر سه نفر از هواداران سازمان مجاهدین
کارگر و غیره مقایسه کنید تا ببینید که اشک ها و اندوه های شهروندان عادی از اصالح طلبانداخلی »..گویی اصالح
محدودیت ها داشته ایم ،اما روح خیابان خلق هستند .ارتباط اين سه نفر با سازمان
آن روزنامه نگاران مستقل و آزاد بیشتر جامعه اختصاص می داد .اگر تمام نشریات طلبان در طی «رخداد جنش سبز» اصالج
به سربلندی خیابان های اعتراض تهران مجاهدین خلق آشكار و مسلم است .اين عده
پایبند موازین حرفه ای بودند یا دست سبز ،به تکثیر همزمان مقاله ای یکسان از طلب شده اند .اینکه مردمی که در خیابان
است. وابستگي گروهی دارند و در شهريور سال
اندرکاران خیابان .خوشبختانه قاضی آن گنجی ،نبوی ،کدیور یا دو سه نویسنده ی ها مبارزه کرده اند آیا در فرآیند این مبارزه 1388دستگير شدهاند.
لینک مقاله مجید محمدی:
مردمی است که در خیابان ها بوده است دیگر محدود کرده بودند ،خیابان تحلیل تزهای اصالح طلبان را ناکارا ،ناهمخوان الزم به ذکر است که تأیید حکم اعدام به این
http://www.radiofarda.com/
_content/F8_green_websites و می تواند صحت و سقم پوشش خبری هایی را منتشر کرد که در تمام رسانه ها با واقعیتی که در خیابان ها مشاهده معناست که هرلحظه امکان اعدام این سه
development/2050561.html خیابان را با دیگر نشریات مقایسه کند. ممنوع بودند .جالب اینجاست که پوشش می کنند ،و مانعی در حرکت خود برای تن وجود دارد .درحالیکه ادعاهای دادستان
مجید محمدی می کوشد با واژگانی چون اخبار پیکار مردم و سرکوب حاکمیت کسب آزادی و برابری تشخیص داده تهران با واقعیت همخوانی ندارد و برای
مثال صارمی ابتدا به اتهام بازدید از فرزند
مجاهدش در اشرف و نیز حضور در گورستان
خاوران دستگیر شده و اکنون به اعدام محکوم
آقای موسوی ،هیج اعدامی عادالنه نیست! شده است.
یورش به مادران خاوران
امین حصوری روز پنچشنبه ششم خرداد ،مادر لطفی بنا
برسنت هرسال ،در صدد بود مراسم سال گرد
یادبود فرزند جان باخته اش انوشیرون لطفی
را در منزل برگزار کند .بنا به اطالعبه کانون
به مراتب بیش از دیگران ارج می نهند؛ دیریست که به فاجعه خو کرده ایم؛ زندانیان سیاسی در تبعید ،چند روز پیش از
ترین
«زیرا که مردگان این سال ،عاشق ِ به کشتار و اعدام و تدفین؛ به چرخه ی مراسم ماموران وزارت اطالعات با وی تماس
زندگان بودند»( .)1موضوع این است که پلید قتل و بزرگداشت و سکوت؛ چرخه می گیرند و وی را برای لغو مراسم تحت
برخی حاضر نمی شوند برای حفظ زندگی ی شومی که در تکرار بی امانش هر دم فشار قرار می دهند و تهدید می کنند در
و گریز از تهدید مرگ (یا کمتر از آن) ،به نام هایی نو بر سیاهه ی بلند نامهای صورت برگزاری مراسم همه شرکت کنندگان
زبونی و انکار خود تن دهند؛ و چه بسا سنگینی با ِر نفرت
ِ پیشین می افزاید؛ تا در آن را دستگیر خواهند .کرد .با اصرار و
برخی از آنان تا واپسین دم که ناباورانه و خشم انباشته ی سالیان افزون گردد؛ پافشاری مادر ،آن ها با برگزاری مراسم
عفریت سیاه مرگ را پیش روی خود می حاصلی فشار خرد کننده ی این کوله بی خانوادگی موافقت می کنند .مادر مراسم را
ِ
بینند ،ناخودآگاه امید دارند که حقانیت آنان لغو و به خانواده ها اطالع می دهد .ماموران
بار می تواند به سهولت آدمی را به بیراهه
ترازوی نامیزان عدالت را به سمت دیگری انتظامی و امنیتی از بعداز ظهر روز پنچشنبه
های یاس و بی تفاوتی سوق دهد ،جایی در اطراف منزل مادر لطفی مستقر می شوند.
این کمابیش همان نقشی است که آقای قدمی در مسیر افشای ستم ،بی تردید از رهنمون شود ...در نهایت این انتخابی به که به آرامی به همزیستی با فاجعه خو نزدیکی های پایان مراسم زنگ منزل مادر
موسوی تاکنون در این جنبش ایفا کرده سکون و سکوت بهتر است .با این حال غایت شخصی است که در مقابل آن تنها می کنیم و بدین گونه چرخه ی جنایت را به صدا در می آورند .دو نفر از ماموران
است]. مثبت بودن این امر در یک ساحت کلی می توان به احترام سر تعظیم فرود آورد. نشینان قدرت
ِ تداوم می یابد .مسند وارد منزل می شوند و مهمانان را برای
آقای موسوی روند دادرسی اعدام ها را مشخص
ِ و اخالقی ،مانع از نقد محتوای با این حال تا جایی که به شاهدان این سالهاست که سیاست ارعاب و سرکوب ترک مراسم خانوادگی تحت فشار قرار می
مبهم و نارسا و ناکافی دانسته و پس از آن نیست .وانگهی گمان می کنم از زاویه روند جنون آمیز تاریخ بر می گردد ،روایت درمانی» خویش را
ِ و پروژه های «اعدام دهند .با مقاومت مادر لطفی مواجه می شوند.
مشابه خواندن این روند قضایی با آنچه ی تمجید ،به قدر کافی از سوی کسانی گری نقادانه ی این چرخه ی جنون و کارآیی همین چرخه تکمیل ِ با تکیه بر مهمانان را تهدید به دستگیری می کنند و
در مورد برخی دیگر از دستگیر شدگان که صدور این بیانیه را «اقدامی سترگ» تالش برای متوقف کردن چرخ های آن حیات جنبش ِ کرده اند؛ هر چند این بار مدارک شناسائی آن ها را ضبط می کنند .در
جنبش اخیر رخ داده است ،چنین رویه ای قلمداد کرده اند قلمفرسایی شده است و وظیفه ای انسانی است .بر این اساس آزادیخواهی در پهنه ی جامعه ،محاسبات اثر درگیری و فضای متشنجی که ایجاد می
خواهد شد .صحبت بر سر آن است که ما شاهدان ناگزی ِر تکرا ِر بی وقفه ی مالوف حاکمان را مخدوش کرده است، کنند ،مادر در ناحیه سر دچار درد شدید شده و
را به دور از عدل اسالمی قلمداد کرده
وقتی در جریان کشاکش های یک جنبش جنایت ،فارغ از هر باور و گرایش سیاسی، بیهوش می شود .وی را به بیمارستان منتقل
و در نهایت نسبت به همسویی دستگاه چرا که این جنبش وجدان عمومی جامعه
بایستی به مبارزه با مرگ آفرینی و مبارزه می کنند .مادر لطفی در حال حاضر لکنت
قضایی با ارباب قدرت هشدار داده است اجتماعی و در پاسخ به ضرورتی عمومی، را بار دیگر بیدار کرده است؛ و به همین زبان پیدا کرده و در بخش مراقبت های ویژه
[متن کامل بیانیه را در پانوشت ()3 از سوی افراد تاثیرگذار گام مشخصی عریان بی
ِ با «اعدام» ،به مثابه مصداق خاطر هم حاکمان بر میزان سبعیت خود نگه داری می شود.
بخوانید]. برداشته می شود که میلیون ها نفر به آن حرمتی به انسان ،برخیزیم .از همین زاویه افزوده اند تا دوام آن چرخه ی وحشت را انوشیران لطفی ،فرزند مادر لطفی(فروغ
در بیانیه ی آقای موسوی قتل این جوانان چشم دوخته اند ،پرداختن به این موضوع این نوشتار تاملی است در مورد بیانیه ی تضمین کنند. تاجبخش)را رژیم جمهوری اسالمی همراه
نفس فاجعه تلقی
به خودی خود چون ِ بسیار مهم است که آیا این گام متناسب کوتاهی که میر حسین موسوی پیرامون فرزاد کمانگر ،فرهاد وکیلی ،شیرین علم هزاران زندانی سیاسی دیگر در تابستان ۶۷
نشده است؛ پدیده ی شوم اعدام مخالفان با موقعیت موجود و سترگی واقعیت و اعدام پنج زندانی سیاسی اخیر صادر کرده هولی ،علی حیدریان و مهدی اسالمیان به قتل رساند .مادر لطفی یکی از مادران
سیاسی هم در نفس خود مورد اعتراض ظرفیت های روشنگری عمومی و نهایتا است(.)2 بر چنین بستری به سیاهه ی بلن ِد خاوران و ستون اصلی مراسم های سالگرد
قرار نگرفته است؛ بلکه تاکید اصلی بر در خدمت رشد کیفی و کمی جنبش [بی گمان در یک نگاه کلی و فارغ از باختگان این دستگاه مرگ آفرین ِ جان کشتار زندانیان سیاسی در خاوران است .وی
ناکافی یا نارسا بودن روند قضایی است. بوده است یا خیر .چرا که این افراد بنا به ضرورت ها و پتانسیل ها و نیز محتوای پیوستند .صحبت از به پیشواز مرگ رفتن همه ی این سال ها از سوی عوامل اطالعاتی
جایگاه خود(برآمده از شرایط موجود) می بیانیه ی یاد شده ،می توان این اقدام نیست؛ چرا که کسانی که به حرمت و سرکوب رژیم تحت فشار و مراقبت بوده
پرسش اینجاست که اگر این اعدام ها
توانند از توان باالیی در گفتمان آفرینی (صدور بیانیه ی انتقادی از سوی آقای است.
همانند بسیاری دیگر از اعدام های سه انسان باور دارند و برای پاسداشت آن می
دهه ی اخیر پس از طی کامل مراحل و حتی جریان سازی برخوردار باشند؛ و موسوی) را مثبت ارزیابی کرد ،چرا که هر کوشند ،زندگی انسانی و یگانه بودن آن را
مادر بهکیش همچنان استوار است
بعدی و عمیقت ِر انحطاط جامعه ی ما – از به هیوالیی بدل شده است؛ هیوالیی که ها (از سوی موسوی و اصالح طلبان) به قضایی (در چارچوب نظام قضایی و بر
جمله شرایط اسفبار کنونی -انکار می کند؛ بقای حیاتش تنها با غارت و قتل و کشتار دور شدن از چارچوب قانون ،تنها پاک مبنای قوانین موجود) رخ می داد آیا قابل
و از سوی دیگر (و مهمتر آنکه) با تاکید و سرکوب انسان ها تضمین می شود. کردن صورت مساله و نشانی غلط دادن اعتراض نبود؟ آیا اعدام «قانونی» از قبح
بر چنین فراخوانی ،افق ها و ظرفیت های بنابراین دور از انصاف است که انتقاد از است .قانونی که در فردای انقالب معلق مجازات اعدام و قتل نفس می کاهد؟!
خواهی جنبش حاضر را ِ نوجویی و تحول عدلی دستگاه قضایی را با سرپوش ِ بی 57بر این مردم تحمیل شد ،نه برای قضایی
ِ و اینکه در صورت تحقق مسیر
به مسیری می خواند (اسالم سیاسی) که نهادن بر ریشه های بازتولید «جنایت سعادت مردم ،بلکه برای اجرای منویات «مطلوب» ،آیا می توان تصور کرد که
شکل
ِ باطل بودن آن به فاجعه بارترین عدالتی
ِ های قانونی» و خاستگاه واقعی بی «اسالم سیاسی» و بقای نظام مدعی آقای موسوی نیازی به صدور بیانیه نمی
هر وقت یاد مادرانی می افتم که چند ممکن در سه دهه ی اخیر تجربه شده مالزم آنها ابتر بگذارید .وانگهی اگر به اسالم نوشته شد .در این قانون حذف دید؟
نفر از فرزندان شان اعدام شده اند ،تنم شخصِ است .به بیان دیگر در حقیقت این راستی به ضرورت خشونت پرهیزی در این اجتماعی مخالفان نظام با
ِ فیزیکی یا در واقع در یک بیان کلی دولت/حاکمیت
می لرزد و فکر میکنم چطور طاقت آورده آقای موسوی است که «پای در گذشته» جنبش باور دارید ،باید قاطع و شفاف نفس تعابیر و عناوین مختلف ،با وسواس کامل به مثابه کالن ترین و متمرکزترین
اند ،چگونه زندگی می کنند و در مقابل مانده است و اگر نقد امروزی وی خواه مجازات اعدام را محکوم کنید()5؛ چرا که لحاظ شده است و در تمامی این سالیان قدرت مجسم در هر جامعه توان ِ مصداق
شان احساس حقارت می کنم که خودم نا خواه با نقد گذشته ی او و تاریخچه هیچ اعدامی عادالنه نیست! خواه هنگامی هم با پیگیری تمام اجرا شده است .جدا از آن را دارد که قتل را به دو نو ِع مجاز و غیر
با بازداشت پسرم چطور پریشان بودم و ی حکومت اسالمی در می آمیزد ،بیشتر که تیغ مصیبت بار آن ریشه ی حیات اینکه در مواردی که الزم بوده ،حاکمیت مجاز تقسیم کند و ارتکاب قتل نوع مجاز
نمی توانستم حتی درست فکر کنم و از آن روست که او هم اینک نیز مدافع مخالفان سیاسی را قطع می کند و خواه از میزان سرکوب پیش بینی شده در یا «قتل قانونی» را در هیات مجازات
دست از خودم و همسر و خانه و زندگی سرسخت آن گذشته بوده و – رسما - زمانی که بزهکاران کم سال ،مجرمان قانون هم فراتر رفته است .به نظر می اعدام به انحصار خود درآورد و با توسل
شسته بودم و مجنون وار در خیابان ها خواستار بازسازی و احیای شالوده های آن جنایی ،دگرباشان جنسی ،اقلیت های رسد انتقادات آقای موسوی تنها متوجه به ابزارهای متعدد خود ،به آن مشروعیت
می چرخیدم . دوران در قامتی نو و با تکیه بر پتانسیل مذهبی و قومی و به طور کلی شهروندان این بخش آخر باشد .در این صورت، قانونی و هنجاری ببخشد .بدیهی است
با مادرانی داغدار ،چشم انتظار و عزادار های جنبش مردمی است. جامعه را قربانی می سازداین رویکرد می سکوت ایشان نسبت به کشتار زندانیان که اگر این دولت در یک کشور پیرامونی
وارد منزل مادر بهکیش می شویم .شنیده متن بیانیه ی اخیر مهندس )3 تواند معیاری روشن برای پایبندی عملی سیاسی در سال ، 67قتل های زنجیره و به لحاظ سیاسی منحط مستقر باشد،
و خوانده بودیم که 5تن از فرزندان و موسوی به مناسبت اعدام های روز 19 به خشونت پرهیزی و کنش مسالمت آمیز ای دگراندیشان در سال 77و پیش از آن، پیش از هر چیز حربه ی قتل قانونی را
دامادش ،یعنی 6نفر از اعضای این اردیبهشت /به نقل از وب سایت «کلمه»
خانواده را در سالهای مختلف دهه شصت :
اعدام کرده اند ولی نمی دانیم که این «اعالم اعدام ناگهانی پنج نفر ازشهروندان
سالها چطور براین مادر گذشته .برای ادای کشور بدون انکه توضیحات روشن کننده
احترام خدمت ایشان می رویم . ای از اتهامات و روند دادرسی ومحاکمات
مثل تندیسی زیبا روی مبل ،کنار واکر به مردم داده شود شبیه روند ناعادالنه ای
مخصوص راه رفتن اش نشسته است. است که در طول ماه های اخیر منجر به
خانه اش از عکس های بچه های جان صدور احکام شگفت آور برای عده زیادی
باخته اش و گلدان های سبز و سرحال از زنان ومردان خدمتگزار وشهروندان
پوشیده شده ،چای و شیرینی و میوه عزیز کشور ماشده است .وقتی قوه قضائیه
حاضر و آماده است و منصوره اش ،پروانه از طرفداری مظلومان به سمت طرفداری
ای شده بر گردش . از صاحبان قدرت ومکنت بلغزد مشکل
دلمان نمی آید از گذشته صحبت کنیم از است که بتوان جلوی داوری مردم را در
هر دری می گوییم .مادری از میان جمع مورد ظالمانه بودن احکام قضایی گرفت.
از دلتنگی هایش از رنج هایی که کشیده چگونه است که امروز محاکم قضایی از
و هنوز چشم انتظار فرزندش ،شب و روز آمران وعامالن جنایتهای کهریزک و
ندارد می گوید .مادران از بی رحمی ها ،از کوی دانشگاه و کوی سبحان و روزهای
ظلم ،از زندان ،از بهشت زهرا ،از خاوران، ۲۵و ۳۰خرداد وعاشورای حسینی میگذرند باشد ،که به طبع با چنین سنجه ی می جنایت های کوی دانشگاه تهران و دانشگاه برای ارعاب و سرکوب مخالفان خود به
از مادر ندا ،مادر مسعود ،مادر کیانوش و وپرونده های فساد های بزرگ را باز نشده توان و بایستی گذشته ی تاریخی را هم تبریز در تیرماه ( 78به عنوان مصداق کار خواهد گرفت (در ایران اعدام های
از سفر رشت و کرمانشاه ،از اعدام های می بندند وبه صورت ناگهانی در آستانه آزمود .تنها این گونه است که می توان سرکوب فراقانونی) را
ِ های برجسته ی دهه ی 60و اعدام های سال های اخیر
اخیر و از بی قانونی های موجود سخن ماه خرداد ماه آگاهی وحق جویی پنج نفر این جنبش را به افق هایی واقعا نوین و چگونه تعبیر کنیم؟! اینکه در تمامی این نمونه ی برجسته ای ست).
می گویند. را با حواشی تردید بر انگیز به چوبه های امیدبخش رهنمون شد. سال ها و تنها به رغم همین بی عدالتی آقای موسوی در این بیانیه با پیش فرض
مادر بهکیش ،اینگونه آغاز می کند :این دار می سپارند؟ آیا این است آن عد ل 22اردیبهشت 1389 های دسته ی آخر ،آقای موسوی در مسند قانون موجود ،در همان
ِ مرجعیت
ِ قرار دادن
دل که طاقت حرف زدن نداره ،یکی ،دو علوی که به دنبالش بودیم؟» نخست وزیر ،ریاست فرهنگستان هنر و مسیر پافشاری همیشگی بر اصل نظام و
تا ،سه تا 5 ،تا از بچه هامو ازم گرفتند5 ، http://www.kaleme. پانوشت: یا عضوی از شورای تشخیص مصلحت اجرای بدون تنازل قانون اساسی ،تنها
جوان تحصیلکرده و انسان ،از کدامشان 19032-klm/20/02/1389/com برگرفته از شعر «عشق )1 نظام ،در خدمت به این نظا ِم ناقض قانون، مخدوش بودن روند قانونی این اعدام ها
بگویم .همه خوب بودند ،دلسوز و مهربون، در یکی دیگر از فرازهای )4 عمومی» /مجموعه ی «کاشفان فروتن حقوق ماهانه دریافت می کرده است با را مرکز توجه خود قرار می دهد و فارغ از
می تونستند زندگی خوبی داشته باشن. بیانیه ی اخیر آقای موسوی این گونه شوکران» -احمد شاملو موازین «عدل اسالمی» سازگار است؟! آن است که در مفاد همان قانونی که وی
بچه بزرگم که کشته شده زهرا بود، آمده است که « :وقتی قوه قضائیه از نقد نگارنده بر مواضع موسوی )2 مگر آنکه بپذیریم آقای موسوی مصداق دور شدن از آن را مسبب اصلی مشکالت
فوق لیسانس فیزیک و دبیر بود .خودش طرفداری مظلومان به سمت طرفداری از متکی بر سوابق او نیست .در این زمینه من های سرکوب فراقانونی را تنها معطوف به دانسته و همگان را به پیروی از آن فرا
مشکلی نداشت و برای مردم خودش را به صاحبان قدرت ومکنت بلغزد مشکل است حتی قادرم تصور کنم آقای موسوی (یا هر سرکوب های پس از انتخابات می داند و می خواند ،بندهای متعددی هست که در
کشتن داد .شوهرش سیامک اسدیان را که بتوان جلوی داوری مردم را در مورد شخص دیگر) ،فاقد هر گونه پیشینه ی برای سایر موارد و سوابق سرکوب ها و آنها نه تنها اعدام (قتل قانونی) به عنوان
هم کشتند و هر دو خیلی انسان و دلسوز ظالمانه بودن احکام قضایی گرفت» سیاسی به عرصه ی معادالت این جنبش قتل ها و اعدام ها وجهه ی قانونی قایل گونه ای عادی از انواع مجازات اسالمی
مردم بودند .سیامک(اسکندر) را در سال در میان اصالح طلبان حکومتی پدیده مردمی پا نهاده اند .این توضیح به این است .از قضا پرسش از این موضوع ما را برای مجرمین جنایی و «شرعی» در نظر
60در یک درگیری کشتند .او پسری ی رایجی است که حتی پس از فرازهای خاطر است که در میان اصحاب اصالح به همان حوزه ای می کشاند که موسوی گرفته شده ،بلکه راههای متعددی هم
بسیار نازنین و مهربان بود .او حتی آزارش خونین جنبش اعتراضی اخیر ،نگاه به سیاسی متمایل به آنان
ِ طلب یا محافل و تمام همراهانش در طیف اصالح طلب، حذف فیزیکی مخالفان سیاسی ِ برای
به یک مورچه هم نمی رسید .برای او مسایل جامعه همواره در وهله ی نخست این گونه رایج شده است که هر نقدی از شفافیت سیاسی و اظهار نظر در مورد نظام از مجرای «اعدام قانونی» پیش
مراسم با شکوهی در خرم آباد گرفته بودن از زاویه ی موقعیت حاکمان و مصالح به آرا و عملکرد موسوی در جنبش حاضر آن طفره می روند .برای آنها تاریخچه ی بینی شده است .صدور حکم محاربه برای
که بی نظیر بود .همه لرها به صورتشان حکومت (و اسالم) باشد .در حوزه ی را نقدی هیستیریک و معطوف به سوابق معظالت سیاسی و اجتماعی ما از زمان تعدادی از دستگیر شدگان جنبش از مفاد
چنگ می انداختند و مویه می کردند .خانه بحث کنونی ما ،اهمیت ارتکاب جنایت سیاسی وی تعبیر کرده و به این ترتیب آغاز ریاست جمهوری احمدی نژاد آغاز همین قانون استخراج شده است .حتی اگر
و خیابان پر از جمعیت بود. های سازمان یافته از سوی حاکمیت محتوای نقد را -با ارجاع به انگیزه های می شود. بپذیریم دستگاه قضایی اینک به واسطه
زهرا اول سال از همه شاگردانش می در این نوع نگاه ،بیش از آنکه ناظر به ناقد -فاقد اعتبار قلمداد می کنند! نگارنده اما آنچه مسلم است آنکه «عدل اسالمی» ی تاثیر پذیری از نهاد های قدرت (به
پرسید» شغل پدرت چیست؟ « بعد بیشتر غیر انسانی بودن آنها باشد ،وابسته به ضمن این که عملکرد گذشته ی چهره مورد نظر آقای موسوی (اگر چنین مفهومی تعبیر آقای موسوی) از قانون اساسی دور
حقوق اش را صرف شاگردهایی می کرد مخدوش شدن چهره ی نظام و اسالم نزد های سیاسی را قابل بازگشایی ،بازخوانی اساس قابل تصور و تعریف باشد) هیچ گاه شده و چنین احکام اعدا ِم ناعادالنه ای را
که فقیر بودند .می گفتم :زهرا جان ،قدری مردم و لذا تضعیف آن دو (نظام و اسالم) و نقادی می داند و میر حسین موسوی را در دوران حاکمیت متولیان اسالم در این صادر کرده است ،در مورد سوابق اعدام
هم برای خودت نگه دار .می گفت »:مادر است .به همین خاطر در پس فراز یاد شده هم (تحت هیج مصلحتی) از این قاعده سرزمین وجود خارجی نداشته است که انبوه مخالفان سیاسی در سال ها و دهه
اینها گرسنه اند ،تقصیر خودشون که نیز نگرانی از مخدوش شدن وجهه ی قوه مستثنی نمی داند ،اما همواره سعی بر آن اینک دور شدن از آن موجب دغدغه ی های پیش چه می توان گفت؟ آیا روند
نیست» .سر این بود که گرفتنش .به جرم ی قضائیه نزد مردم مسستر است .برای داشته است تا جای ممکن حوزه های خاطر آقای موسوی یا همراهان او شود. دادرسی و اجرای آنها بر اساس قانون بوده
انسان بودن .نمی دونید چه جور گرفتنش بررسی نمونه های روشن تری از این نوع نقد امروز و دیروز آقای موسوی را از برای دفاع از حقوق انسان ها تنها تکیه بر است؟ یا اینکه در آن دوره ها هم (که
و با چه وضعی کشتنش ،حتی قبرش رو نگاه ،رجوع کنید به سخنرانی های آقای هم تفکیک کند .در نوشتار حاضر نیز نقد انسان بودنشان کفایت می کند و نیازی «دوران طالیی انقالب اسالمی» را هم
هم نشانمون ندادند .همیشه می گم محمد خاتمی (مهم نیست کدامیک!) کنونی آقای
ِ نگارنده بر آرا و مشی سیاسی به پشتوانه های جانبی نیست ،که اغلب در بر می گیرد) دستگاه قضایی متاثر از
آقایون خیلی افتخار نکنید ،دختر پیغمبر به نظر می رسد یکی از )5 موسوی استوار است :جایی که ایشان در «انسان» را با تبصره هایی چند و به طور قدرتمندان بوده است؟ (و به راستی کدام
هم قبرش ناپیداست ،بگذار قبر زهرای مشکالت «ساختاری» کسانی مانند آقای جایگاه یکی از چهره های بسیار مطرح و مشروط به باورها و موازین خود الصاق قدرتمندان؟!) در این صورت از یک سو
من هم ناپیدا باشه. موسوی در پرهیز از مخالفت با مجازات تاثیرگذار جنبش با فراخواندن به احیای می کنند(.)4 سکوت و همراهی «دلسوزان نظام» و
برای اینکه بچه ها رو جمع و جور کنیم، اعدام آن است که در اسالم مجازات قانون اساسی و آرمان های «امام راحل» آقای موسوی ،کودکی که 31سال انقالب را چگونه تعبیر کنیم و از سوی
شبانه خونه مشهد رو فروختیم و به کرج اعدام -بر طبق نص قرآن و سنت های و بازگشت به «دوران طالیی انقالب پیش به اتفاق یاران سابق (و بعضا رقبا دیگر با این پرسش مواجه می شویم که:
اومدیم ولی همونجا همه بچه هامو جلوی تاریخی آن -به رسمیت شناخته می شود. اسالمی» ،از یک سو بر انکار یا توجیه و مخالفان امروز) از مردم دزدیدید تا آن را پس این «قانون ناب» حکومت اسالمی
چشمان من و پدرش گرفتند. از اینجا به آن تناقض ژرفی می رسیم و تحریف فجایع دهه ی آغازین انقالب به گونه ای پرورش دهید که روزی پرچم در چه دوره ای واقعا به دور از تاثیرات
بعدش محمود ،محمد ،محسن و علی ... غریب «حقوق بشر ِ که در بطن مفهوم مخرب
ِ پای می فشارد و بدین ترتیب نقش اسالم (و احتماال «عدل اسالمی») را در انحرافی «افراد ناباب» اجرا شده است؟!
ِ
اسالمی» نهفته است. آن روند آغازین را در شکل گیری مراحل جهان به اهتزاز درآورد ،سالهاست که خود واقعیت این است که حوالت دادن جنایت
ادامه از ص 3
را خیلی دوست داشت .دم خونه قالیچه
می انداخت و می نشست و می گفت: از کدومشون بگم .هر کدومشون در کاری
«مواظبم نیان ما رو ببرن سر چها راه دار که بودند مسئوالنه کار می کردند و گاهی
بزنن» .می گفتم « :مگه ما چیکار کردیم به همین دلیل دچار مشکل می شدند.
که ما رو بکشن؟» می گفت« :هیچی، محمود در سال 62مسئول کنترل کیفی
مگه بچه های ما چیکار کرده بودند» . کارخانه پالسکو بود و یک بار به دلیل
چی بگم ،بی رحم ها ،محمد رو اسفند عدم استفاده از مواد اولیه بهداشتی ،در
سال ،60سیامک رو مهر ماه ،60زهرا انبار را پلمپ کرده بود و ...باز تکرار می
رو شهریور ،62محسن رو اردیبهشت 64 کند « :زهرای من فوق لیسانس فیزیک و
و محمود و علی رو شهریور 67کشتن. دبیر بود ».اونها زندگی شونو برای مردم
من بیشتر عمرم رو جلوی در زندان ها، دادن ولی مردم از دل ما خبر ندارند .
برای گرفتن مالقات و در گورستان ها محمود زمان شاه هم زندان بود و حبس
گذروندم. ابد داشت و بعد از رفتن شاه ،قبل از
مادر بهکیش باز آهی می کشد و تکرار می انقالب سال 57روی دست های مردم
کند :زهرا فوق لیسانس فیزیک و دبیر بود، به همراه سایر زندانیان سیاسی از زندان
شوهر داشت ،می تونست زندگی خوبی آزاد شد .ولی دوباره او را در سال 62
داشته باشه ،ولی دلش طاقت نمی آورد دستگیر کردن و بهش 10سال حکم
مردم گرسنه باشند .هم او و هم شوهرش دادند 5 .سال حبس اش رو کشیده بود
سیامک را کشتند. که در سال 67اعدام اش کردند .یک روز
یکی از مادران عزادار با گریه می گوید» که مالقات رفته بودم ،یک دفعه دیدم