Professional Documents
Culture Documents
"فرزندم برنج بخور ،من گرسنه نیستم ".و این اّولین دروغی بود که به من گفت.
زمان گذشت و قدری بزرگتر شدم .مادرم کارهممای منممزل را تمممام میکممرد و بعممد بممرای صممید
ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود میرفت .مادرم دوست داشت من ماهی بخورم
تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم .یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ممماهی صممید کنممد .بممه
سرعت به خانه بازگشت و غذا را آممماده کممرد و دو ممماهی را جلمموی مممن گذاشممت .شممروع بممه
خوردن ماهی کردم و اّولی را تدریجا ً خوردم.
مادرم ذّرات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بممود جممدا میکممرد و میخممورد؛ دلممم
ممما آن
شاد بود که او هم مشغول خوردن است .ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کنممد .ا ّ
را فورا ً به من برگرداند و گفت:
"بخور فرزندم؛ این ماهی را هم بخور؛ مگر نمیدانممی کممه مممن ممماهی دوسممت نممدارم؟" و ایممن
دروغ دومی بود که مادرم به من گفت.
قدری بزرگتر شدم و ناچار باید به مدرسه میرفتم و آه در بساط نداشتیم که وسایل درس و
مدرسه بخریم .مادرم به بازار رفت و با لباسفروشی به توافق رسید که قدری لباس بگیرد و
به در منازل مراجعه کرده به خانمها بفروشد و در ازاء آن مبلغی دستمزد بگیرد.
شبی از شبهای زمستان ،باران میبارید .مادرم دیر کرده بود و من در منزل منتظرش بودم.
از منزل خارج شدم و در خیابانهای مجاور به جستجو پرداختم و دیدم اجناس را روی دست
دارد و به در منازل مراجعه میکند .ندا در دادم که" ،مادر بیا به منزل برگردیم؛ دیروقت است
و هوا سرد .بقیه کارها را بگذار برای فردا صبح ".لبخندی زد و گفت:
"پسرم ،خسته نیستم ".و این دفعه سومی بود که مادرم به من دروغ گفت.
به روز آخر سال رسیدیم و مدرسه به اتمام میرسید .اصرار کردم که مادرم با من بیاید .من
وارد مدرسه شدم و او بیرون ،زیر آفتاب سوزان ،منتظرم ایستاد .موقعی که زنگ خورد و
امتحان به پایان رسید ،از مدرسه خارج شدم.
مرا در آغوش گرفت و بشارت توفیق از سوی خداوند تعالی داد .در دستش لیوانی شربت
دیدم که خریده بود من موقع خروج بنوشم .از بس تشنه بودم لجرعه سر کشیدم تا سیراب
شدم .مادرم مرا در بغل گرفته بود و "نوش جان ،گوارای وجود" میگفت .نگاهم به صورتش
افتاد دیدم سخت عرق کرده؛ فورا ً لیوان شربت را به سویش گرفتم و گفتم" ،مادر بنوش".
گفت:
"پسرم ،تو بنوش ،من تشنه نیستم ".و این چهارمین دروغی بود که مادرم به من گفت.
بعد از درگذشت پدرم ،تأمین معاش به عهده مادرم بود؛ بیوهزنی که تمامی مسئولیت منزل
بر شانهء او قرار گرفت .میبایستی تمامی نیازها را برآورده کند .زندگی سخت دشوار شد و
ما اکثرا ً گرسنه بودیم .عموی من مرد خوبی بود و منزلش نزدیک منزل ما .غذای بخور و
نمیری برایمان میفرستاد .وقتی مشاهده کرد که وضعیت ما روز به روز بدتر میشود ،به
مادرم نصیحت کرد که با مردی ازدواج کند که بتواند به ما رسیدگی نماید ،چه که مادرم هنوز
ما مادرم زیر بار ازدواج نرفت و گفت:
جوان بود .ا ّ
"من نیازی به محّبت کسی ندارم "...و این پنجمین دروغ او بود.
درس من تمام شد و از مدرسه فارغالّتحصیل شدم .بر این باور بودم که حال وقت آن است
که مادرم استراحت کند و مسئولیت منزل و تأمین معاش را به من واگذار نماید .سلمتش
هم به خطر افتاده بود و دیگر نمیتوانست به در منازل مراجعه کند .پس صبح زود سبزیهای
مختلف میخرید و فرشی در خیابان میانداخت و میفروخت .وقتی به او گفتم که این کار را
ترک کند که دیگر وظیفهء من بداند که تأمین معاش کنم .قبول نکرد و گفت:
"پسرم مالت را از بهر خویش نگه دار؛ من به اندازهء کافی درآمد دارم ".و این ششمین
دروغی بود که به من گفت.
درسم را تمام کردم و وکیل شدم .ارتقاء رتبه یافتم .یک شرکت آلمانی مرا به خدمت گرفت.
وضعیتم بهتر شد و به معاونت رئیس رسیدم .احساس کردم خوشبختی به من روی کرده
است .در رؤیاهایم آغازی جدید را میدیدم و زندگی بدیعی که سراسر خوشبختی بود .به
ما او که
سفرها میرفتم .با مادرم تماس گرفتم و دعوتش کردم که بیاید و با من زندگی کند .ا ّ
نمیخواست مرا در تنگنا قرار دهد گفت:
"فرزندم ،من به خوشگذرانی و زندگی راحت عادت ندارم".
و این هفتمین دروغی بود که مادرم به من گفت.
مادرم پیر شد و به سالخوردگی رسید .به بیماری سرطان ملعون دچار شد و لزم بود کسی
ما چطور میتوانستم نزد او بروم که بین من و مادر از او مراقبت کند و در کنارش باشد .ا ّ
عزیزم شهری فاصله بود .همه چیز را رها کردم و به دیدارش شتافتم .دیدم بر بستر بیماری
سمی بر لب آورد .درون دل و جگرم آتشی بود که افتاده است .وقتی رّقت حالم را دید ،تب ّ
همهء اعضاء درون را میسوزاند .سخت لغر و ضعیف شده بود .این آن مادری نبود که من
ما مادرم در مقام دلداری من بر آمد و گفت:می شناختم .اشک از چشمم روان شد .ا ّ
"گریه نکن ،پسرم .من اصل ً دردی احساس نمیکنم ".و این هشتمین دروغی بود که مادرم به
من گفت.
وقتی این سخن را بر زبان راند ،دیدگانش را بر هم نهاد و دیگر هرگز برنگشود .جسمش از
درد و رنج این جهان رهایی یافت.
این سخن را با جمیع کسانی میگویم که در زندگیاش از نعمت وجود مادر برخوردارند .این
نعمت را قدر بدانید قبل از آن که از فقدانش محزون گردید.
این سخن را با کسانی میگویم که از نعمت وجود مادر محرومند .همیشه به یاد داشته باشید
مل کرده است و از خداوند متعال برای او طلب رحمت که چقدر به خاطر شما رنج و درد تح ّ
و بخشش نمایید.
مادر دوستت دارم .خدایا او را غریق بحر رحمت خود فرما همانطور که مرا از کودکی تحت
پرورش خود قرار داد.
از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود ،شش روز می گذشت
فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد :چرا این همه وقت صرف این یکی می
فرمایید ؟
خداوند پاسخ داد :دستور کار او را دیده ای ؟
او باید کامل" قابل شستشو باشد ،اما پلستیکی نباشد
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد ،که همگی قابل جایگزینی باشند
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از
جایش بلند شد ناپدید شود
بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را ،از زانوی خراشیده گرفته تا قلب
شکسته ،درمان کند
و شش جفت دست داشته باشد
فرشته از شنیدن این همه مبهوت شد
گفت :شش جفت دست ؟ امکان ندارد ؟....
خداوند پاسخ داد :فقط دست ها نیستند .مادرها باید سه جفت چشم هم داشته
باشند
این ترتیب ،این می شود یک الگوی متعارف برای آنها
خداوند سری تکان داد و فرمود :بله
یک جفت برای وقتی که از بچه هایش می پرسد که چه کار می کنید
از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان
یک جفت باید پشت سرش داشته باشد که آنچه را لزم است بفهمد
و جفت سوم همین جا روی صورتش است که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند
بتواند بدون کلم به او بگوید او را می فهمد و دوستش دارد
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد
این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است .باشد فردا تمامش بفرمایید
خداوند فرمود :نمی شود.
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است ،تمام
کنم
از این پس می تواند هنگام بیماری ،خودش را درمان کند ،یک خانواده را با یک
قرص نان سیر کند و یک بچه پنج ساله را وادار کند دوش بگیرد
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد
اما ای خداوند ،او را خیلی نرم آفریدی
بله نرم است ،اما او را سخت هم آفریده ام .تصورش را هم نمی توانی بکنی
که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد
فرشته پرسید :فکر هم می تواند بکند ؟
خداوند پاسخ داد :نه تنها فکر می کند ،بلکه قوه استدلل و مذاکره هم دارد.
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
ای وای ،مثل اینکه این نمونه نشتی دارد .به شما گفتم که در این یکی زیادی
مواد مصرف کرده ایدخداوند مخالفت کرد :آن که نشتی نیست ،اشک است.
فرشته پرسید :اشک دیگر چیست ؟
خداوند گفت :اشک وسیله ای است برای ابراز شادی ،اندوه ،درد ،نا امیدی،
تنهایی ،سوگ و غرورش
متاثر شد: فرشته
هاید ای خداوند ،شما فکر همه چیز را کرده اید ،چون زن ها واقعا"
شما نابغ
حیرت انگیزند.
زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کنند.
همواره بچه ها را به دندان می کشند.
سختی ها را بهتر تحمل می کنند.
بار زندگی را به دوش می کشند.
و لذت در فضای خانه می پراکنند. عشق ولی شادی،
وقتی می خواهند جیغ بزنند ،با لبخند می زنند.
وقتی می خواهند گریه کنند ،آواز می خوانند.
وقتی خوشحالند گریه می کنند.
یخندند.
یاند م
و وقتی عصبان
یجنگند.
برای آنچه باور دارند م
یایستند.
یعدالتی م
در مقابل ب
وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد ،نه نمی پذیرند.
بدون کفش نو سر می کنند ،که بچه هایشان کفش نو داشته باشند.
برای همراهی یک دوست مضطرب ،با او به دکتر می روند.
بدون قید و شرط دوست می دارند.
وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند و و قتی
یخندند.
دوستانشان پاداش می گیرند ،م
در مرگ یک دوست ،دل شان می شکند.
یشوند.
در از دست دادن یکی از اعضای خانواده اندوهگین م
یمانند.
با اینحال وقتی می بینند همه از پا افتاده اند ،قوی ،پابرجا م
یدوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان
یروند ،م
یپرند ،راه م
یرانند ،م
آنها م
مهم هستید.
قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد.
یدانند که بغل کردن و بوسیدن
زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و م
یتواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد.
م
کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است ،آنها شادی و امید به ارمغان
یآورند .آنها شفقت و فکر نو می بخشند.
م
زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.
عظیم فقط یک عیب دارد. ملوق خداوند گفت :این
فرشته پرسید :چه عیبی ؟
خداوند گفت :قدر خودش را نمی داند.
هر تلفن همراهی دارای یک میکروفون بسیار حساس است که همواره قابلیت
فعال شدن را داراست .فعال کردن این میکروفون نیازی به برقراری تماس با
گوشی مزبور و فعال شدن سیم کارت گوشی و یا حتی روشن بودن تلفن همراه
ندارد.
امروزه یکی از تجارت های پرسود برای شرکت های سازنده تلفن های همراه ،
فروش دستگاه های فعال کننده میکروفون های تلفن های همراه و امکانات شنود
این میکروفون های فعال شده می باشد.
این دستگاه ها قابلیت هایی به خریداران آنها می دهد که با استفاده از آن می
توانند به راحتی ،تلفن همراه شخص مورد نظر خود را به میکروفون مخفی خود
تبدیل نموده و کلیه مکالمات وی در محل کار ،منزل و یا حتی در جمع دوستان را
به راحتی شنود نمایند
البته این دستگاه های شنود تنها توسط شرکت های سازنده تلفن های همراه ،
تولید نمی شودو سایر شرکت های تولید کننده نرم افزار های موبایل نیز می توانند
در صورت داشتن کد های نفوذ به دستگاه های تلفن های همراه شرکتی
خاص)مانند نوکیا( نرم افزار مناسب شنود این نوع تلفن های همراه را تولید نمایند.
البته فعال کردن این نوع سیستم ،عموما ً نیاز به نصب نرم افزار مربوطه بر روی
تلفن همراه افراد قربانی دارد که این عمل ممکن است از طریق ارسال پیامک ،
بلوتوث و ...انجام گیرد.
در صورتی که فرد مهاجم بخواهد از شیوه ارسال پیامک برای نصب این نرم افزار
مخفی استفاده نماید ،پیامکی عمومی مانند تبریک سال نو به طیف وسیعی از
مشترکان یک شهر ارسال می کند و مشترکان تلفن های همراه نیز پس از خواندن
این پیامک ،فرد مهاجم را در جایگذاری این جاسوس کوچک یاری می رسانند.
با استفاده از این تکنولوژی ،هر تلفن همراه یک جاسوس بالقوه می تواند باشد که
حتی در صورت خاموش بودن دستگاه تلفن همراه نیز می تواند بسته به حساسیت
میکروفون خود ،امواج صوتی را از شعاعی از محیط خود ،جذب و ارسال نماید.
لزم به ذکر است که این سیستم جاسوسی ،تنها محدود به شنود مکالمات
محیطی نمی شود بلکه این دستگاه ها قادربه دسترسی به تمامی بخش های تلفن
همراه از قبیل یادداشت های شخصی ،پیام های کوتاه ،لیست تماس ها و ...می
باشند.
ویروس هایی که در حافظه فلش شما مهمان می شوند حداقل دو کار انجام می دهند:
-1خودشون رو درقسمتی از حافظه فلش شما کپی می کنند
-2یک فایل به اسم Autorun.infدر ریشه حافظه فلش می سازند تا به محض وارد کردن فلش در کامپیوتر خودشان را اجرا کنند این
ویروس ها اگر ببینند که فایلی به اسم Autorun.infاز قبل در فلش شما وجود دارد اون رو پاک می کنند و فایل خودشون رو می
سازند
قسمتی که همه ی این نوع ویروس ها در فایل Autorun.infجایگزین می سازند اینطور است
][AutoRun
Open=Virus.exe
در جلوی دستور =openآدرس ویروس در فلش شما قرار دارد )همین حال پاکش کن(
][Autorun
Icon=MirzNet.ico
Label=www.MirzNet.Blogfa.com
در جلوی =Iconباید آدرس یک آیکون که در حافظه فلش تون قرار داره رو بنویسید
این فایل رو با اسم Autorun.infدر ریشه درایو فلش تون ذخیره کنید ) یک کپی هم از این فایل داشته باشید بد نیست بعدا لزم خواهد
شد(
حال یک بار فلش رو از کامپیوتر بکشید و بعد وارد سازید باید آیکون انتخاب شده شما به عنوان نماد فلش نمایش داده شود
از این به بعد هر زمان فلش شما ویروسی شود آیکون و اسمی که شما انتخاب کرده اید به نمایش در نخواهد آمد و ویروس به جای فایل
Autorun.infشما فایل خودش را جا داده است و خودش را اجرا کرده است
تا اینجا فقط فهمیدیم که فلش ویروسی شده اما نتونسیم از ویروسی شدن سیستم جلوگیری کنیم خب:
راهش این است که هنگام وارد کردن فلش به سیستم کلید Shiftرا نگه داشته تا درایو فلش در My Computerاضافه شود حال با
توجه به اسم درایو فلش و آیکون اون از ویروسی بودن یا نبودن فلش اطلع می یابیم
اگه درایو فلش آیکون منتخب شما رو نداشت بدونید فلش شما ویروس داره پس هرگز اون رو با دابل کلیک کردن باز نکنید بلکه
از منوی استارت گزینه Runرو انتخاب کنید
و بعد حرف درایو فلش رو نوشته و یک علمت دو نقطه هم بنویسید مثل :Kیا مثل ) :Lاین حرف رو از با نگاه کردن درایو فلش در
My Computerپیدا کنید(
فایل Autorun.infرا پیدا و اونو باز کنید ) شاید مخفی باشد( ببینید جلوی =Openاسم چه فایلی رو نوشته اون فایل که همون
ویروس است رو deleteکنید
فایل Autorun.infرو هم deleteکنید و فایل Autorun.infخودتون رو که قبل ساخته اید و حتما از اون یک کپی هم گرفته اید
رودر ریشه درایو فلش کپی کنید
به همین سادگی یک انتی ویروس قوی شده اید که هوش طبیعی دارد نه مصنوعی
پی نوشت:
اگر شما نمی توانید دستی Autorun.infرا پاک از ابزار زیر استفاده کنید .نکته که باید توجه کنید اینکه بعد از اجرای NoAutoRun
بلفاصله سیستم باید ریست شود بدون اینکه کاری دیگری انجام دهید .در غیر اینصورت احتمال فعال شدن دوباره ویروس وجود دارد
----------------------------------------------------
Best Regards ,
این روزها یه سرماخوردگی ویروسی اومده که با سرفه همراهه .واقعا که آدم رو خفه می کنه .من یه راه کاهش سرفه رو بهتون می گم ،بقیه
اش رو شما لطف کنید و به ما بگید !
همونطور که شنیده اید ،شلغم هرچقدر که مزه نداره ،خاصیت داره .مثل پنی سیلین عمل می کنه .برای از بین بردن سرفه ،روزی دو سه بار
شلغم بار بذارید و گرم گرم میل کنید .مخصوصًا شب موقع خواب بخورید و با کسی صحبت نکنید )!( و بخوابید .روی ظرف شلغم اگه بخور
هم بدید که خیلی خوبه .باعث باز شدن مخاط بینی و سینه می شه.
یه راه دیگه هم هست .یه دونه شلغم رو بردارید و سر و تهش رو بزنید .از سرش به اندازه یه کله بردارید و توش رو با قاشق چایخوری
خالی کنید .مواظب باشید تهش سوراخ نشه .یه جوری خالیش کنید که یه لیه نازک تهش بمونه .بعد ،حدود یه قاشق غذاخوری توش عسل
بریزید .سرش رو خالی بذارید .سپس شغلم حاوی عسل رو توی یه استکان طوری قرار بدید که به ته استکان نرسه .یعنی به بدنه استکان گیر
کنه.
ل یه شب تا صبح( ملحظه می کنید که اول حجم عسل زیاد شده ) به خاطر آب انداختن شلغم ( و نکته مهم اینکه ته
چند ساعت صبر کنید ) .مث ً
استکان ،یه مایعی جمع شده از ترکیب آب شلغم و عسل .همون یه قاشق جمع شده ته استکان ،خیلی برای سرفه ها مفیده .همون یه قاشق رو
نوش جان کنید.
يكند
جوش شیرین هم شما را زیبا م
يكنند؛
یپزي از آن استفاده م
يآید مادهاي است كه در شیرین
قطعًا اولین چیزي كه با شنیدن كلمه جوش شیرین به ذهن شما م
يكنداما بد نیست بدانید كه جوش شیرین مادهاي همهكاره و طبیعي كه از كربنات سدیم ساخته شده است و مورد
جوش شیرین هم شما را زیبا م
استفادههاي فراواني دارد ،مثل در پخت نان و كیك ،خوشبوكردن فضا ،تمیزكردن خانه و حتي زیبایي!
ششیرین به همراه مواد مورد نیاز دیگر یك محصول
يتوانید به راحتي در منزل تهیه كنید .مقدار مناسبي جو
خیلي از محصولت زیبایي را م
يتواند رضایت شما را هم جلب كند.
يآورد كه م
زیبایي را به وجود م
يتوانید به راحتي با استفاده از جوش شیرین در منزل تهیه كنید فراهم آوردهایم.
در اینجا چند محصول زیبایي را كه شما م
شبخش:براي داشتن حمامي آرامبخش مقدار یك دوم فنجان جوش شیرین به آب وان حمامتان اضافه كنید .جوش شیرین ،تازگي،
.1حمام آرام
نرمي و آرامش را بر پوست شما باقي خواهد گذاشت.
پخوري
.2مراقبت از پا:با استفاده از جوش شیرین به پاهایتان درماني بدهید كه از آن لذت ببرد ،به این صورت كه مقدار سه قاشق سو
جوش شیرین را به یك ظرف بزرگ پر از آب گرم اضافه كنید و تا هر زماني كه دوست داشتید پاهایتان را در آن قرار دهید؛ سپس به آرامي
پاهایتان را ماساژ دهید .مطمئن باشید كه پاهاي خسته شما از شما بابت این كار تشكر خواهند كرد.
يتوانید از جوش
سها كه بر اثر شانه زدن ،چربي موها برآن باقي مانده است ،م
سها و شانهها را تمیزكنید:براي تمیزكردن شانه و بر
.3بر
شیرین استفاده كنید؛ به این ترتیب كه آنها را در محلولي از یك قاشق چاي خوري جوش شیرین حل شده در یك لگن كوچك آب گرم ،بخیسانید
يها از آنها زدوده شوند.
تا به راحتي چرب
.4زدودن سلولهاي مرده پوست:براي داشتن پوستي نرم و بدون هیچگونه زبري ،خمیري متشكل از سه بخش جوش شیرین و یك بخش آب
لهاي مرده پوست به آرامي جدا شود،
نتان به صورت دوراني بمالید تا سلو
تهیه كنید و سپس این خمیر را به آرامي روي پوست صورت و بد
تتان بشویید.
سپس با آب گرم خمیر جوش شیرین را از روي پوس
يتوانید مقدار یك چهارم قاشق چایخوري جوش شیرین را در
.5مراقبت از موها:براي داشتن موهایي زیبا ،درخشنده ،نرم و حالت پذیر ،م
تتان با شامپوي دخواهتان تركیب كنید و به موهایتان بزنید و طبق معمول موهایتان را شامپو كنید و سپس با آب ،این تركیب جوش
كف دس
شیرین و شامپو را بشویید .مطمئن باشید كه این تركیب كمك خواهد كرد موهایتان تمیزتر شود.
نهایي سفید تر داشته باشید آنها را با جوش شیرین مسواك بزنید و زماني كه كار مسواك زدن تمام شد
نهاي سفیدتر:براي اینكه دندا
.6دندا
به دقت با آب زیاد دهانتان را بشویید.
پخوري جوش شیرین ،هشت اونس عسل
.7حمام جوش شیرین و روغن:براي داشتن حمامي لطیف و آرامبخش ،احتیاج به چهار قاشق سو
روان ،شانزده اونس شیر ،شانزده قاشق سوپخوري نمك ،و چهار اونس روغن بچه دارید.
در یك ظرف بزرگ جوش شیرین ،عسل ،شیر و نمك را مخلوط كنید و به خوبي هم بزنید .مخلوط را در وان آب گرم بریزید و سپس روغن
ندهنده و آرامش بخش بگذارید.
تهایتان كمك بگیرید و بعد قدم در این حمام تسكی
بچه را اضافه كنید براي هم زدن مخلوط در آب وان از دس
جها ،زانوها و ،...خمیري از جوش شیرین و آب بسازید و آن را به
.8پوستي صاف و زیبا:براي داشتن پوستي نرم و روشن در قسمت آرن
قسمت مورد نظر بمالید .سپس خمیر را با آب گرم بشویید و پوستتان را تمیز كنید.
نشان به همراه لیف زدن استفاده
نها از جوش شیرین براي شست
نها و تمیزكردن ناخ
.9مراقبت از ناخن:براي نرم كردن پوست كنار ناخ
يبخشد.
نهایتان م
كنید .این كار ظاهري زیبا ت به ناخ
.10یك شامپوي سریع:خیلي دیرتان شده وقت براي شامپو زدن موهایتان ندارید؟ یك بخش جوش شیرین ،یك بخش پودر بچه ،و سه قطر
روغن گیاهي را با هم مخلوط كنید .مخلوط آماده شده را به ریشه موهایتان بزنید و سپس تمام موها را شانه كنید.
يبخشد.
این مخلوط چربي اضافي موها و سرتان را جذب خواهد كرد و به موهایتان طراوت و تمیزي م
يتوانید مقداري جوش شیرین بردارید و شروع به ساختن این محصولت زیبایي در منزلتان بكنید.
شها آشنا شدید م
حال كه با این رو
وقتی مطلب زیر را خواندم یاد خواجه ی شیراز افتادم که می گوید
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
که وعده تو کردی و او بجا آورد
دلم بخاطر تمام آن چیز هایی که نداریم سخت گرفت ...
می دانم شما هم دلتنگ می شوید اما شاید همین شرمندگی ههها و دل تنگههی ههها
بدادمان برسد ...
در نظام مردمسالری سوئد همه افرادی که در پست های دولتی به کار گمارده
می شوند باید از هر گونه خطایی ،چه در گذشته و چههه در زمههانی کهه مشهغول
خدمت هستند ،در عمل پاک باشند.
در انتخابات پارلمانی سوئد در سال 2006ائتلفی از احزاب دسههت راسههتی بهها
به دست آوردن 178کرسی نمایندگی ،اکثریت کرسههی هههای مجلههس را نصههیب
خود کرد و دولت تشکیل داد.
چندی بعد نخست وزیر به تدریج وزرای کههابینه اش را معرفههی کههرد و خههانم »
ماریا بورلیوس « به عنوان وزیر بازرگانی معرفهی شهد .روز بعهد دخهتری بهه
یکی از روزنامه ها اطلع داد که این خانم چند سال پیش او را بههه مههدت یههک
ماه برای نگهداری از بچه اش استخدام کرده بود بدون این که موضوع را بههه
اداره مالیات گزارش داده باشد.
در سوئد هر گاه کسههی فههردی را بههه کههاری بگمههارد بایههد آن را بههه اطلع اداره
مالیات برساند و به عنوان کارفرما مالیات و هزینههه بیمههه آن فههرد را بپههردازد.
هر کس کار می کند باید در زمان انجام کار بیمه باشد تا اگر اتفههاقی حیههن کههار
بیفتههد بیمههه بتوانههد نیازهههای آن فههرد را پوشههش دهههد .بورلیههوس بههه عنههوان
کارفرما باید استخدام آن دخههتر را بههه اداره مالیههات اطلع مههی داد و علوه بههر
حقوق دختر ،هزینه کارفرما را نیز به اداره مالیات می پرداخت .بورلیوس بههه
اداره مالیات اطلع نداده بود و خلف قانون رفتار کرده بود.
وقههتی ایههن مسههاله فههاش شههد وی از طریههق تلویزیههون از مههردم سههوئد پههوزش
خواست و گفت در زمان انجام این کههار خلف کههه سههال ههها پیههش اتفههاق افتههاده
بود ،وضع مالی خانواده آن ها چندان خوب نبوده اسههت .روزنههامه نگههاران و
وبلگ نویسههان کههه ماننههد سههایر مههردم بههدون هیههچ محههدودیتی حههق تحقیههق و
گزارش دارند دست به کار شدند و پرونده مالی خهانم وزیهر را طهی سهال ههای
گذشته مورد بررسی قرار دادند .همه شهروندان در سوئد می توانند اطلعههات
مالی افراد دیگر را مطالعه کنند.
برای این کار کافی است به سالن کامپیوتر اداره مالیات مراجعه کنند و با وارد
کردن نام یا شماره شخصههی افههراد در رایههانه ههها ،اطلعههات مربههوط بههه درآمههد
افراد ،اشتغال آن ها و مقدار مالیات پرداختی توسط هر فرد را به دست آورند.
پس از برمل شدن کار خلف این خانم وزیر ،شهروندی به نام مههاگنوس فههورا
در وبلگ خود نشان داد این خانم دروغ می گوید و درآمد آن ها در سههالی کههه
آن دختر خانم را به کههار گرفتههه اسههت ،بههالی یههک میلیههون کههرون یعنههی خیلههی
بیشتر از درآمد متوسههط شهههروندان سههوئدی بههوده اسههت .دو روز بعههد نخسههت
وزیر سوئد اعلم کرد خانم بورلیههوس از کهار خهود کنههاره گیهری کههرده اسههت .
بورلیوس نه تنها از کار وزارت کنار گذاشته شد بلکه بنا بر گزارش روزنههامه
ها این خانم از سوئد فرار کرد .
او خانه و زندگی اش را در مدت کوتاهی فروخت و به انگلستان کههوچ کههرد تهها
چشمش به چشم مردمی که به آن ها دروغ گفته بود نیفتد.
وقتی که هر دو از ماشینشون که حال تبدیل به آهن قراضه شده بیرون میان ،راننده ی خانم بر میگرده میگه :
-آه چه جالب شما مرد هستید!
ببینید چه به روز ماشینامون اومده !
همه چیز داغون شده ولی ما سالم هستیم!
این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینطوری با هم ملقات کنیم و ارتباط مشترکی رو با صلح و صفا آغاز کنیم!
نتیجه اخلقی :دل چو به مهر تو مصفا شود ،دیگر از آن کینه سراغی مباد!
درس چهارم :
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود .ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به چندین متر آنطرف تر در درون بیشه زار کنار زمین
شد.
خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد.
قورباغه ای در تله ای گرفتار بود .با کمال تعجب دبد که آن قورباغه حرف می زند!
قورباغه ی سخن گو رو به خانم کرد و گفت :اگر مرا از بند آزاد کنی ،سه آرزویت را برآورده می کنم.
خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد.
قورباغه به او گفت :نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم .هر آرزویی که برایت برآورده کردم ۱۰ ،برابر آنرا برای همسرت
برآورده می کنم!
خانم کمی تامل کرد و گفت :خب .مشکلی ندارد.
آرزوی اول خود را گفت :من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم.
قورباغه جواب داد :اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او
را از دست دهی.
خانم گفت :مشکلی ندارد .چون من زیباترینم ،کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند .پس آرزویش برآورده شد.
بعد از آن گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم.
قورباغه جواب داد :ولی در اینصورت شوهرت ۱۰برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند.
خانم گفت :نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است .پس ثروتمند شد.
آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون هیچ چون و چرایی برآورده کرد.
خانم در طلب سومین آرزو گفت :می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم!!!
نتیجه اخلقی :خانم ها خیلی زیرک و مرموز هستند .پس سعی کنید هیچوقت باهاشون درگیر نشین!
درس پنجم :
مرد با عجله سوار اتومبیلش شد و راه افتاد .سرعتش تقریبا زیاد بود .باید سریع به فرودگاه می رسید.
در یکی از خیابان ها هنگام دور زدن ،به خاطر سرعت زیادش نزدیک بود که با یک اتومبیل دیگر تصادف کند.
راننده ی آن اتومبیل فورا توقف کرد و با توقفش باعث شد که راه برای مرد بسته شود و ناگزیر ،وی هم متوقف شد .راننده ی آن اتومبیل
سرش را از پنجره آورد بیرون و مرد را با صدای بلند به باد ناسزا گرفت.
مرد از او پوزش خواست اما آن راننده همینطور به ناسزاگویی و عصبانیت ادامه می داد ،سپس از اتومبیلش پیاده شد و به سمت اتومبیل
مرد آمد و سرش را از پنجره داخل کرد و باز هم ناسزا گفت.
مرد بار دیگر عذر خواهی کرد ،اما راننده گفت که قصد دارد درسی به مرد بدهد!
مرد سعی کرد که از درب سمت شاگرد پیاده شود و از او فاصله بگیرد .تصمیم داشت که با آن راننده کاری نداشته باشد مگر اینکه او وارد
"دایره" وی بشود!
راننده با کمی فاصله از مرد ایستاد و او را برانداز کرد.
مرد گفت" :من به شما گفتم که متاسفم".
راننده گفت" :می خواهی زبانت را از دهانت بیرون بیاورم و در حلقومت فرو کنم؟!"
مرد به آرامی پرسید" :حال با این کار چه چیزی گیرت می آید؟! من تقریبا دو برابر سن تو را دارم و مجادله بین ما صحیح نیست".
راننده به آرامی شروع به نزدیک شدن کرد.
مرد به بدنش یک تغییر مکان جزیی داد ،به طوری که پای راستش را به آرامی پیش گذاشت و وزن بدنش را متمرکز کرد و دستانش را به
صورت متقاطع روی سینه اش قرار داد ،چنان که نوک انگشتان دست راستش ،تماس اندکی با چانه اش داشتند .مرد به راننده خیره شده
بود و بر تمامی بدنش کنترل داشت .یک حالت کلسیک "آماده باش" به خود گرفته بود که به سرعت قادر به حرکت و واکنش باشد .ذهنش
آرام بود و از تمامی قابلیت هایش برای رویارویی با هر اتفاقی مطمئن بود.
راننده با حالتی که کمتر حاکی از حالت تهاجمی بود گفت" :من مجبور بودم برای اینکه به شما برخورد نکنم ،محکم ترمز کنم!"
مرد حرفش را تصدیق کرده و گفت" :اشتباه از من بود".
راننده گفتَ" :بعله که بود ".همین را گفت و به سوی اتومبیلش حرکت کرد.
مرد از این بابت خوشحال بود .چرا که توانسته بود با نشان دادن رفتاری ملیم از خود ،عصبانیت آن راننده را فرو بنشاند و این رفتار او
باعث شده بود که راننده نخواهد با حمله به مرد چیزی را ثابت کند .در حقیقت ،پیروزیِ مرد در اعتراف به باختِ او بود! شاید جالب باشد
دانستن اینکه آن مرد یک استاد ماهر کونگ فو بود!
نتیجه اخلقی :دستیابی به صد پیروزی در طی صد مبارزه مهارت خارق العاده ای نیست اما مغلوب ساختن حریف بدون کوچکترین مبارزه
ی فیزیکی بالترین مهارت هاست!
درس ششم :
یک خانم 45ساله که بدلیل حمله ی قلبی در بیمارستان بستری بود ،در اتاق جراحی که کم مونده بود مرگ را تجربه کند ناگهان در حالت
رویا خدا رو دید!
از خدا پرسید آیا وقت من تمام است؟
خدا گفت :نه شما 43سال و 2ماه و 8روز دیگه عمر می کنید.
در زمان مرخص شدن از بیمارستان خانم تصمیم گرفت باز هم در بیمارستان بماند و عملهای زیر را انجام دهد:
کشیدن پوست صورت ،تخلیه ی چربیها )لیپو ساکشن( ،عمل سینه ها و جمع و جور کردن شکم و ...
از اونجایی كه او زمان بیشتری برای زندگی داشت ،از این رو تصمیم گرفت كه بتواند بیشترین استفاده را از این موقعیت )زندگی( ببرد .بعد
از آخرین عملش او از بیمارستان مرخص شد و این در حالی بود که به فکر رنگ کردن موهاش و سفید کردن دندوناش بود تا اونا رو هم
هر چه زودتر انجام بده !!!
لحظاتی پس از ترخیص از بیمارستان در هنگام گذشتن از خیابان در راه منزل متاسفانه بوسیله ی یک آمبولنس کشته شد!
وقتی تو اون دنیا او با خدا روبرو شد از خدا پرسید :من فکر کردم شما فرمودید من 43سال دیگه فرصت دارم چرا شما مرا از زیر
آمبولنس بیرون نکشیدید؟
نتیجه اخلقی :از شانسی که در زندگیت یک بار رخ میده مراقبت کن و هرگز روی شانس های آینده سرمایه گذاری نکن و سعی کن خودتو
اونقدر عوض نکنی که خدا هم تو رو نشناسه!
درس هفتم :
بکشی کردند.
زن و مرد جوانی به محله جدیدی اسبا
سهای شستهروز بعد از اولین روز سکونت در خانه ی جدید ضمن صرف صبحانه ،زن متوجه شد که همسایهاش در حال آویزان کردن لبا
سشویی بهتری بخرد.
یداند چطور لباس بشوید .احتمال باید پودر لبا
سها چندان تمیز نیست .انگار نم
است و گفت :لبا
مرد با تامل پاسخ داد :ولی من امروز صبح زود بیدار شدم و پنجرههایمان را تمیز کردم!
نتیجه اخلقی :در نبرد بین روزهای سخت و انسان های سخت ،این انسانهای سخت هستند که باقی میمانند ،نه روزهای سخت!
درس نهم :
یكرد تا او را نجاتتنها بازمانده یك كشتی شكسته توسط جریان آب به یك جزیره دورافتاده برده شد ،با بیقراری به درگاه خداوند دعا م
یآمد.
یدوخت ،تا شاید نشانی از كمك بیابد اما هیچ چیز به چشم نم بخشد ،ساعتها به اقیانوس چشم م
سرانجام ناامید شد و تصمیم گرفت كه كلبه ای كوچك خارج از كلك بسازد تا از خود و وسایل اندكش بهتر محافظت نماید.
روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت ،خانه كوچكش را در آتش یافت ،دود به آسمان رفته بود.
اندوهگین فریاد زد" :خدایا چگونه توانستی با من چنین كنی؟"
یآمد تا او را نجات دهد.
یشد از خواب برخاست ،آن م صبح روز بعد او با صدای یك كشتی كه به جزیره نزدیك م
مرد از نجات دهندگانش پرسید" :چطور متوجه شدید كه من اینجا هستم؟"
آنها در جواب گفتند" :ما علمت دودی را که فرستادی ،دیدیم!"
نتیجه اخلقی :خوش بینی به همنوعان ،خود بوجود آورنده ی عواطف والی انسانیست!
درس یازدهم :
یكی بود یكی نبود مردی بود كه زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود.
هنگامی که آن مرد از دنیا رفت همه می گفتند به بهشت رفته است .آدم مهربانی مثل او حتما به بهشت می رفت.
در آن زمان بهشت هنوز به مرحله ی كیفیت فرا گیر نرسیده بود .بنابر این استقبال از او با تشریفات مناسب انجام نشد .دختری كه باید او
را راه می داد نگاه سریعی به لیست انداخت و وقتی نام او را نیافت او را به دوزخ فرستاد.
در دوزخ هیچ كس از شخصی دعوت نامه یا كارت شناسایی نمی خواهد هر كس به آنجا برسد می تواند وارد شود .مرد وارد دوزخ شد و
آنجا ماند.
چند روز بعد ابلیس با خشم به دروازه بهشت رفت و یقه ی پطرس قدیس را گرفت:
این كار شما تروریسم خالص است!
پطرس كه نمی دانست ماجرا از چه قرار است پرسید چه شده؟ ابلیس كه از خشم قرمز شده بود گفت :آن مرد را به دوزخ فرستاده اید و
آمده و كار و زندگی ما را به هم زده.
از وقتی كه رسیده نشسته و به حرفهای دیگران گوش می دهد ،در چشم هایشان نگاه می كند ،به درد و دلشان می رسد .حال همه دارند در
دوزخ با هم گفت و گو می كنند ،با یکدیگر صمیمی شده اند ،همدیگر را در آغوش می كشند و می بوسند .دوزخ که جای این كارها نیست!
لطفا این مرد را پس بگیرید!
نتیجه اخلقی :با چنان عشقی زندگی كن كه حتی اگر بر حسب تصادف به دوزخ افتادی ،خود شیطان تو را به بهشت باز گرداند!
استفاده از نخ دندان
تهای وسطی دو
نرا برروی انگش
یمتر از نخ را جدا کرده ،دو سر آ
-1حدود ۳۰تا ۵۰سانت
دست خود بپیچید .تا نخ کامل بر روی این انگشتان محکم شوند.
-3نخ وارد شده به ناحیه بین دندانی باید دو سطح را تمیز کند .یکی دیواره جلویی دندان
عقبی و دیگری دیواره عقبی دندان جلویی .با نخ وارد شده به سطح بین دندانی دندان را بغل
تهای رفت و بر گشتی < >Cشکل این دو سطح را تمیز کنید .نخ باید
کرده و به کمک حرک
نها کشیده شود تا شما از برخورد نخ و دندان صدای تماس دو سطح صیقلی و
آنقدر به دندا
یکشیدن نخ از نظم خاصی پیروی کنید یعنی از یک سمت دهان شروع
تمیز را بشنوید .برا
کرده و تمام دندانها را به ترتیب تمیز کنید تا دندانی فراموش نشود .اگر نخ دندان صحیح به
کار رود استفاده روزی یک بار از نخ دندان کامل کافی خواهد بود
Posted
فکر می کنید که وقت ورزش کردن را ندارید ؟ این استراتژیها به شما کمک خواهند کرد که
با فعالیت هایی طی فقط چند دقیقه در روز اندامی متناسب پیدا کنید .
همه ی ما می دانیم که ورزش کردن می تواند به سلمت و کاهش وزن ما کمک کند .با این
حال طبق نظر جراحان عمومی امریکا ٪25از بزرگسالن اصل ورزش نمی کنند .شاید
بگویید " کار از سر و رویمان بال می رود .
کی وقت ورزش کردن دارد ؟ مدرسه – خانواده – چه و چه ".......اما ورزش ارزش این را
دارد که برایش وقت بگذارید .چون ورزش به صورت مرتب می تواند استرس روزمره شما
را از بین ببرد و روحیه اتان را تقویت کند .در عین حال خطر ابتلء به دیابت – فشارخون بال
و بیماری قلبی نیز در شما پایین می آید .تصمیم بگیرید که حداقل روزی 30دقیقه فعالیت
داشته باشید اما بهتر است کم کم شروع کنید .فعالیتهایی را بیابید که از آن لذت می برید.
شما فقط به چند دقیقه در روز نیاز دارید تا به فواید سلمتی دست پیدا کنید .قبل از شروع
یا افزایش سطح فعالیت ابتدا با پزشک خود در میان بگذارید .
یک رفیق و همراه برای خود پیدا کنید و فعالیت هایتان را با هم انجام دهید :
ورزش کردن همراه با یک دوست بسیار جذاب تر از تنها کار کردن است و می تواند انگیزه
ی خوبی برای شما باشد .از یکی از همکارانتان خواهش کنید که موقع ناهار با شما به پیاده
روی بیاید یا شاید یکی از همسایه ها این کار را بکند .
سیر:
این ماده غذایی حاوی ترکیبات ضدویروسی و ضدباکتریایی است و کبد و خون را پاک کرده و
یکند.
لهای سفید خون کمک م
به افزایش تعداد گلبو
زنجبیل:
یشود .در ضمن از پرخونی در عروق
بدن را گرم کرده و سبب دفع سموم از طریق تعرق م
یکند.
هها نیز جلوگیری م
تنفسی و ری
عسل:
نهای C، Dو Eو همچنین مواد معدنی است و در
یبیوتیک طبیعی که غنی از ویتامی
یک آنت
یهای تنفسی باشید بهترین دارو برای گلو است!
شرایطی که دچار ناراحت
بلیمو:
آ
چکاندن آب یک عدد لیمو در آب جوش سبب متعادل شدن میزان اسید و الکالین در خون
یکند.
مها کمک م
عتر زخ
شده و به کارکرد درست دستگاه گوارش و بهبود سری
ماست:
یهای خوب اسیدوفیلوس و بیفیدوس جلوی تکثیر و فعالیت باکتریهای بد را گرفته و از
باکتر
یکنند.
بروز عفونت در دستگاه گوارش جلوگیری م
----------------------------------------------------
.
.
.
.
آلينوش طریان در سال 1299در خانواده ارمني در تهران متولصصد شصصد .وي
در خرداد سال 1326با درجه ليسانس فيزیك از دانشصصكده علصصوم دانشصصگاه تهصصران
غالتحصيل و در مهرماه همان سال به سمت كارمند آزمایشگاه فيزیك دانشكده فار
علصصوم اسصصتخدام شصصد و یكسصصال بعصصد بصصه عنصصوان متصصصدي عمليصصات آزمایشصصگاهي در
دانشكده علوم منصوب شد .
در سال 1338دولت فدرال آلمان غربي بصصورس مطصصالعه رصصدخانه فيزیصصك
خورشيدي را در اختيار دانشگاه تهران قرار داد و وي براي این بورس انتخصصاب
شد و از فروردیصصن سصصال 1340بصصه مصصدت 4مصصاه بصصه آلمصصان رفصصت و بعصصد از انجصصام
مطالعات به ایران بازگشت .
3سال بعد در تاریخ 9خرداد 1343به مقام استادي ارتقا پيدا كصصرد و بصصدین
ترتيب او اولين فيزیكدان زن است كه در ایران به مقام استادي رسيد .
در تاریخ 29آبان سال 45عضو كميته ژئو فيزیك دانشگاه تهصصران انتخصاب
شد و در سال 48رسما بصصه ریاسصصت گصصروه تحقيقصصات فيزیصصك خورشصصيدي موسسصصه
ژئوفيزیك دانشگاه تهصصران منصصصوب شصصد و در رصصصدخانه فيزیصصك خورشصصيدي كصصه
خود وي در بنيانگذاري آن نقش عمدهاي داشت ،فعاليت خود را آغاز كرد .
وي كه اولين كسي بود كه در ایران درس فيزیك ستارهها را تدریس كصصرد ،
در سال 58تقاضاي بازنشستگي داد و به افتخار بازنشستگي نائل شد .
یک شعر زیبا از شل سیلوستر استاین:
جادوگری که روی درخت انجیر زندگی میکند به لستر
گفت :یه آرزو کن تا برآورده کنم...
جادوگری که روی درخت انجیر زندگی میکند
به لستر گفت :یه آرزو کن تا برآورده کنم
لستر هم با زرنگی آرزو کرد
دو تا آرزوی دیگر هم داشته باشد
بعد با هر کدام از این سه آرزو
سه آرزوی دیگر آرزو کرد
آرزوهایش شد نه آرزو با سه آرزوی قبلی
بعد با هر کدام از این دوازده آرزو
سه آرزوی دیگر خواست
که تعداد آرزوهایش رسید به ۴۶یا ۵۲یا...
به هر حال از هر آرزویش استفاده کرد
برای خواستن یه آرزوی دیگر
تا وقتی که تعداد آرزوهایش رسید به...
۵میلیارد و هفت میلیون و ۱۸هزار و ۳۴آرزو
بعد آرزو هایش را پهن کرد روی زمین و شروع کرد به کف زدن و رقصیدن
جست و خیز کردن و آواز خواندن
و آرزو کردن برای داشتن آرزوهای بیشتر
بیشتر و بیشتر
در حالی که دیگران میخندیدند و گریه میکردند
عشق می ورزیدند و محبت میکردند
لستر وسط آرزوهایش نشست
آنها را روی هم ریخت تا شد مثل یک تپه طل
و نشست به شمردنشان تا ......
پیر شد
و بعد یک شب او را پیدا کردند در حالی که مرده بود
و آرزوهایش دور و برش تلنبار شده بودند
آرزوهایش را شمردند
حتی یکی از آنها هم گم نشده بود
همشان نو بودند و برق میزدند
بفرمائید چند تا بردارید
به یاد لستر هم باشید
که در دنیای سیب ها و بوسه ها و کفش ها
همه آرزوهایش را با خواستن آرزوهای بیشتر حرام کرد !!!
وقتی راه رفتن آموختی ،دویدن بیاموز
و دویدن که آموختی ،پرواز را
--------------
راه رفتن بیاموز ،زیرا راه هایی که می
روی جزیی از تو می شود و سرزمین
هایی که می پیمایی بر مساحت تو
اضافه می کند
----------------------
دویدن بیاموز ،چون هر چیز را که
بخواهی دور است و هر قدر که
زودباشی ،دیر
-----------------------
و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از
زمین جدا باشی ،برای آن که به اندازه
فاصله زمین تا آسمان گسترده شوی
-----------------------
من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ،
دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را
از یک درخت
---------------------
بادها از رفتن به من چیزی نگفتند ،زیرا
آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی
شناختند
----------------------
پلنگان ،دویدن را یادم ندادند زیرا آنقدر
دویده بودند که دویدن را از یاد برده
بودند
-----------------------------
پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند،
زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که
آن را به فراموشی سپرده بودند
-----------------------------
اما سنگی که درد سکون را کشیده بود،
رفتن را می شناخت
کرمی که در اشتیاق دویدن سوخته بود،
دویدن را می فهمید
و درختی که پاهایش در گل بود ،از
پرواز بسیار می دانست
------------------------
آنها از حسرت به درد رسیده بودند و از
درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت
---------------------------
----------------------------
چند چیز هست که برای یک زندگی شاد
و موفق به آن نیاز داریم
اعتقادات..اهداف و آرزوها..
..عشق ..خانواده و دوستان
--------------------------------
مها هستیم .هزار حرف داریم برایشان .اما وقتی در برابرشان قرار ما همیشه عاشق این آد
یکنیم و ...
یشود .سکوت م یزنند .اختیار از ما سلب م
یگیریم قفل بر زبانمان م
م
دکتر شریعتی انسان ها را به چهار گروه زیر دسته بندی کرده است
دسته اول
آنانی که وقتی هستند هستند ،وقتی که نیستند هم نیستند
نهاست که قابل
مها حضورشان مبتنی به فیزیک است .تنها با لمس ابعاد جسمانی آ عمده آد
یشوند .بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند .فهم م
دسته دوم
آنانی که وقتی هستند نیستند ،وقتی که نیستند هم نیستند
مردگانی متحرک در جهان .خود فروختگانی که هویت شان را به ازای چیزی فانی
هشان یکییآیند .مرده و زند
یاعتبار .هرگز به چشم نم
تاند و ب
یشخصی هاند .ب
واگذاشت
.است
دسته سوم
آنانی که وقتی هستند هستند ،وقتی که نیستند هم هستند
مهای معتبر و با شخصیت .کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم آد
یمانند .دوستشان داریم و برایشان
یگذارند .کسانی که همواره به خاطر ما م
تاثیرشان را م
.ارزش و احترام قائلیم
دسته چهارم
آنانی که وقتی هستند نیستند ،وقتی که نیستند هستند
یتوانیم
هاند که ما نم
مها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکو تانگیزترین آد شگف
یکنیم.
یروند نرم نرم آهسته آهسته درک م حضورشان را دریابیم ،اما وقتی که از پیش ما م
یخواستند .ما همیشه یگفتند و چه م یفهمیم که آنان چه بودند .چه م یشناسیم .م باز م
یگیریممها هستیم .هزار حرف داریم برایشان .اما وقتی در برابرشان قرار م عاشق این آد
یکنیم و غرقه در حضور آنان یشود .سکوت م یزنند .اختیار از ما سلب م قفل بر زبانمان م
فها داشتیم ویآید که چه حر یروند یادمان م یشویم و درست در زمانی که م مست م
نها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نگفتیم .شاید تعداد ای
قههانون شههماره یههک :در زنههدگي مهههم تریههن چیههز ایههن اسههت کههه تصههمیم بگیریههم چههه چیههزي از همههه مهههم تههر اسههت.
قهههههانون شهههههماره دو :بهههههراي ههههههر فهههههرد بقهههههاء و مانهههههدن در جهههههامعه از همهههههه چیهههههز مههههههم تهههههر اسهههههت.
قانون شماره سه :هر اصل اخلقي که بقاي فرد را تهدید مي کند ،به ناچار بهه دسهت فراموشهي سهپرده خواههد شهد.
قههانون شههماره چهههار :بههه ازاي هههر یههک سههاعت فکههر و تامههل بایههد هههزار سههاعت عمههل کههرد و تجربههه انههدوخت.
قانون شماره پنچ :هیچ قانوني براي همیشه و در همه جا معتبر نمي باشد.
رر ر ر ررررر ر رر رر ررررر رررر ر ر ر رر ر ررر ر ررر
ررررر رر ر رر ررررر ر ر رر ررررررر ر PASSWORD
ررررررر رر رر رررر ررررر )ررر ر رر رر ر ر ر ررر( رررر
رررر رررر رر ر ررر ر رر رر ر رر 1254ررررر ر ر رر ر رر
4521رر رررر رررر .رر ررر ررر رررر رررر رر ر رر ر رر
ررررر ررر رر ررر ررر رررررر رر رررر رررر رر ررر ر رر
رر ررررر رررر رررر ررررر .رر ر ر رررررر رر ر ر ر رر رر
رر ررررررر ر ررررررر رررر ر رر ر رر رر ر ررر رر رر ر ر
ررررر .رررر ررر ررررر رر ر ر رر ر رر ررر ر ر رررررر رر
ررررر رررر.
ارتباط بین عود و پزشکی اثبات شده است یعنی عود در طبابت کاربرد فراوان دارد .توصیه
می کنیم خواندن این مطلب بسیار جالب را از دست ندهید زیرا....
عودها در شکلهای مختلفی عرضه می گردند :چوبهای خام ,علفهای خرد شده ,پودر یا به
شکل مایع و روغن .اما آنچه امروزه ما از عود در ذهن داریم عودهای مخروطی و شاخه ای
می باشد .عودهای مخروطی توسط ژاپنیها در اواخر سال 1800میلدی عرضه شد.
عودهای ماسال و شاخه های جاس بوسیله بودائیها حدود سال 200بعد از میلد از هندوستان
به چین وارد شد.
از زمانهای بسیار دور عود در آیین های مذهبی بکار می رفته است .ساخت عودهای گیاهی
هنری باستانی و چیزی جز هنری مقدس نبوده است.
عودها نه فقط برای از بین بردن بوهای بد و پراکندن بوی خوش بکار می رفت ,بلکه برای
دور کردن روحهای پلید نیز)درآیین بودا( بکار می رفته است.
عود بطور سنتی از صمغ و کندر و چوبهای معطر ,پوست درختان ,دانه ها ,ریشه ها ,علفها و
گلها ساخته می شوند .کتیبه ای مصری متعلق به 1530قبل از میلد مسیح استفاده از عود
را ذکر کرده است.
چوبهای خوشبویی مانند چوب صندل و روغنهای گیاهان و علفها به عنوان بوهای طبیعی مورد
استفاده قرار می گرفتند .شاید مشهورترین عطرهای طبیعی کندر و صمغ بودند که بطور
اخص در سومالیا یافت می شده است.
عطرهای طبیعی در معابد هندوها ,بودایی ها ,و آیین های رسمی چینی ها و آیین های شیتو
در ژاپن بکار می روند .استفاده از عود در یونان باستان در اوایل قرن 8قبل از میلد مسیح
رایج بوده است.
بسیاری از گیاهان و علفهای دارویی به خودی خود بویی ندارند و باید حتما سوزانده شوند.
عود و گیاه درمانی همواره با هم همراه بوده اند .قدیمی ترین منابع مربوط به گیاه درمانی و
عود به "وداهای" هندی باز می گردد.
بوداییها در طب "آیوراودا" از عود به عنوان وسیله ای معجزه گر استفاده می کنند.
عود تحقیقات گسترده دانشمندان ,پزشکان و بزرگان گیاه شناسی بر روی
ویژگیهای زیر را به اثبات رسانده است:
* روایح مطبوع موجود در عود ,فرد را فعالتر و سر زنده تر ساخته و باعث ارتباط شخص با
درون خود می شود)مراقبه(
* استنشاق روایح مطبوع باعث ایجاد و ارسال پیامهای عصبی در مغز و کل سیستم عصبی و
دریافت واکنشهای مثبت می شود.
* سوزاندن عود خود به تنهایی یکی از درمانهای اثر بخش برای جلوگیری و رفع استرس,
ایجاد آرامش و تمدد اعصاب ,رفع خستگی و بسیاری از بیماریهای دیگر می باشد.
* سوزاندن عود باعث دور شدن امواج و انرژیهای منفی موجود در محیط می شود.
* همانطور که گفته شد رایحه درمانی قدمتی افزون بر 5هزارسال دارد .رومیان و مصریان
از آن به عنوان ماده ضد عفونی کننده ,ضد باکتری و دارویی برای درمان زخم کمک می
گرفتند.
* ترکیبات معطر طبیعی گلها و گیاهان که درعود یافت می شود ,از طریق مژکهای موجود در
بینی وارد سیستم لیمبیک مغز و قسمت مخاطی هیپوتالموس شده و با تحریکات اعصاب
بویایی این قسمت که مسئولیت احساسات ,تنفس ,ضربان قلب ,غدد درون ریز ,حافظه و
یادگیری را بر عهده دارد ,تاثیر قابل توجهی بر روحیات و خلق و خو می گذارد.
* عصاره معطر گیاهان موجود در عود بدلیل ساختار تشکیل دهنده شان که معمول شامل
آلدئیدها ,کتونها ,استرها ,است ,نقش بسزایی در سلمت جسم و ذهن دارند .البته هریک از
رایحه ها خاصیت ویژه ای دارند.
* برخی مثل اطوخودوس که حاوی آلدئیدها هستند اثرات ضد التهابی داشته ,آرام بخش و
ضد ویروس هستند برخی دیگر از عصاره ها مثل یاسمن ,مشک و رز و لیموباعث هوشیاری و
افزایش تمرکز و یادگیری می شود.
* رایحه درمانی توسط عود یکی از بی خطرترین ,کم هزینه ترین ,ارزان ترین و اثر بخش
ترین متدهای درمانی می باشد یعنی برای انجام آروماتراپی )رایحه درمانی( در خانه به راحتی
می توان از سوزاندن عود استفاده کرد.
همانطور که گفته شد عودهای مختلف با روایح متفاوتی که دارند علوه بر خوشبو کردن
محیط کارهایی خاص خود را نیز انجام می دهند.
ژاپنی ها عاشق ماهی تازه هستند .اما آب های اطراف ژاپن سال هاست که ماهی
تازه ندارد .بنابر این برای غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایق های ماهی گیری،
بزرگتر شدند و مسافت های دورتری را پیمودند .ماهیگیران هر چه مسافت
طولنی تری را طی می کردند به همان میزان آوردن ماهی تازه بیشتر طول می
کشید.
موفقيت
اگر بازگشت بیش از چند روز طول می کشید ماهی همما ،دیگممر تممازه نبودنممد و
ژاپنممممممممی همممممممما مممممممممزه ایممممممممن ممممممممماهی را دوسممممممممت نداشممممممممتند.
برای حل این مسئله،شرکت های ماهیگیری فریزرهایی در قایق هایشان تعبیه
کردنمد .آن هما مماهی هما را ممی گرفتنمد آن هما را روی دریما منجممد ممی کردنمد.
فریزرها این امکان را برای قایق ها و ماهی گیران ایجاد کردنممد کممه دورتممر برونممد و
مدت زمان طولنی تری را روی آب بمانند.
اما ژاپنی ها مزه ماهی تازه و منجمد را متوجه می شدند و مزه ماهی یخ زده
را دوست نداشتند .بنابر این شرکت های ماهیگیری مخزن هایی را در قایق همما کممار
گذاشتند و ماهی را در مخازن آب نگهداری می کردند .ماهی همما پممس از کمممی تقل
آرام می شدند و حرکت نمی کردند .آنها خسته و بی رمق ،اما زنده بودند.
موفقيت
متاسفانه ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می
دادند .زیرا ماهی ها روزها حرکت نکرده و مزه ماهی تازه را از دست داده بودنممد.
باز ژاپنی ها مزه ماهی تازه را نسبت به ماهی بی حال و تنبل ترجیح می دادند.
پممس شممرکت هممای ممماهیگیری بممه گممونه ای بایممد ایممن مسممئله را حممل مممی کردنممد.
ممکن است شور و احساساتتان را از دست بدهید و دیگر به سممخت کممار کممردن
تمایممممممممل نداشممممممممته باشممممممممید ،لممممممممذا سسممممممممت مممممممممی شمممممممموید.
شما همین موضوع را در مورد برندگان بخت آزمممائی کممه پولشممان را بممه راحممتی از
دست می دهند ،کسانی که ثروت زیادی برایشان به ارث می رسد و هرگممز موفممق
نمی شوند و ملکین و اجاره داران خسته ای که تسلیم مواد مخدر شده اند ،شنیده
و تجربه کرده اید.
توصیه :
-بمممه جمممای دوری جسمممتن از مشمممکلت بمممه میمممان آن هممما شمممیرجه بزنیمممد .
-از بازی لذت ببرید.
-اگر مشکلت و تلش هایتان بیش از حد بزرگ و بیشمممار هسممتند تسمملیم نشمموید ،
ضمممعف شمممما را خسمممته ممممی کنمممد بمممه جمممای آن مشمممکل را تشمممخیص دهیمممد .
-عمممزم بیشمممتر و دانمممش بیشمممتر داشمممته و کممممک بیشمممتری دریمممافت کنیمممد.
-اگممر بممه اهممدافتان دسممت یافتیممد ،اهممداف بزرگممتری را بممرای خممود تعییممن کنیممد .
-زمانی که نیازهای خود و خانواده تان را برطرف کردید برای حممل اهممداف گممروه ،
جمممممممممممامعه و حمممممممممممتی نممممممممممموع بشمممممممممممر اقمممممممممممدام کنیمممممممممممد .
-پس از کسب موفقیت آرام نگیرید ،شما مهارتهایی را دارید که مممی توانیممد بمما آن
تغییمممممممممممرات و تفاوتهمممممممممممایی را در دنیمممممممممممما ایجممممممممممماد کنیممممممممممممد .
-در مخزن زندگیتان کوسه ای بیندازید و ببینید کممه واقع ما ً چقممدر مممی توانیممد دورتممر
بروید شنا کنید
۳۲۰۰سال قبل از میلد پایه گذاری شده است این شهر در
»کلنل بیت« یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در
دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین
کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده
از آتش سوزی را دیده است
اولین جراحی بروی مغز در این شهر و بروی سر یک دختر بچه انجام گردیده
است
بر مبنای یافتههای باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱هکتار وسعت دارد
از گور باستانی موسوم به شماره 761کهن ترین تخته نرد جهان به همراه 60
مهره ی آن در شهر سوخته پیدا شد .این تخته نرد بسیار قدیمی تر از تخته
نردی است که در گورستان سلطنتی »اور« در بین النهرین پیدا شده بود.
باستان شناسان هنگام کاوش در گوری 5هزار ساله جامی را پیدا کردند که
نقش یک بز همراه با یک درخت روی آن دیده می شود .آن ها پس از بررسي
این شي دریافتند نقش موجود بر آن برخلف دیگر آثار به دست آمده از
محوطههاي تاریخي شهر سوخته ،تکراري هدفمند دارد ،به گونهاي که حرکت
بز به سوي درخت را نشان مي دهد .هنرمندی که جام سفالین را بوم نقاشي
خود قرار داده ،توانسته است در 5حرکت ،بزي را طراحي كند كه به سمت
درخت حركت و از برگ آن تغذیه مي کند.
حاصل انیمیشن و باز سازی آن بروی کامپیوتر
نشناس ،بز از جمله حیواناتي است كه در رسیدن به ارتفاعات
به گفته این باستا
يتواند با یك حركت جهشي به سمت بال حركت كند .هنرمند
تبحر داشته و م
نقاش شهر سوختهاي ،با دقت و زبردستي موفق به تصویر كردن جهش این بز
شده است.
یتوان از سفال با امضای
از دیگر اشیای مهم از میان هزاران شی یافت شده ،م
نهای
کهای مسکونی و ساختما
لگر بر روی آن ،چکش ،سوزن ،شهر
سفا
همهگانی همچون آپارتمان ،بذر خربزه ،حبوبات ،ماهی خشک کرده ،برنج،
زیره ،کورههای سفالگری ،کورههای ذوب فلزات ،دکمه ،تبر ،بندکفش ،قلب،
بهای چوبی ،کفش ،کمربند و ...نام برد.
شانه سر ،طناب ،سبد ،گل مو ،قا
با توجه به تهدید های مرزی موجود عليه تماميت ارضی ایران بد نيست به این نکته اشاره کنيم که سرزمين کنونی
نبزرگ « یا »ایرانشهر« و نزمين«»،ایرا
ایران ،تنها سی درصد از ناحيهای وسيع است که در تاریخ با نامهای »ایرا
در جغرافيا با نام »فلت ایران« شناخته می شود .ترفند ها و دسيسه های بيگانگان و سستی پادشاهان بی کفایت گذشته
بخش های زیادی ازاین سرزمين کهن را در طول فاصله کوتاه 196ساله از ایران بزرگ جدا نمود که مروری بر
چگونگی هر یک از این جدایی ها به رغم تلخی بسيار برای ميهن گرایان ایرانی جهت الزام جدیت و حساسيت ما دست
کم برای حفظ سرزمين های باقيمانده موجود بسيار آموزنده خواهد بود..
نهای جدا شده از ایران در قراردادهای ترکمانچای،گلستان،آخال،پار یس و ...به قرار زیر است:
گستره سرزمي
سرزمين های جدا شده قفقاز بر اساس قرارداد های گلستان و ترکمانچای با روسيه) 1813و 1828م(.
آران و شروان ۸۶۶۰۰ :کيلومتر مربع؛
ارمنستان ۲۹۸۰۰ :ک .م؛
گرجستان ۶۹۷۰۰ :ک.م؛
داغستان ۵۰۳۰۰ :ک.م؛
اوستيای شمالی ۸۰۰۰ :ک.م؛
چچن ۱۵۷۰۰ :ک .م؛
اینگوش; ۳۶۰۰ :ک.م
جمع کل ۲63700 :کيلومتر مربع
نهای جداشده ایران شرقی براساس پيمان پاریس و پيمان منطقه ای مستشاران انگليسی
سرزمي
هرات وافغانستان ۶۲۵۲۲۵ :ک.م؛
شهایی از بلوچستان و مکران 3۵۰۰۰۰ :ک.م؛
بخ
جمع کل ۹۷۵۲۲۵ :کيلومتر مربع
سرزمين های جداشده جنوب خليج فارس بر اساس پيمان منطقه ای مستشاران انگليس
امارات83600:ک.م:
بحرین 694:ک.م:
قطر11493:ک.م:
عمان309500:ک.م:
جمع کل405287 :کيلومتر مربع
نهای جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات )که در دوره صفویه به اشغال عثمانی در
مساحت سرزمي
آمد و بعد ها در بين سه کشور ترکيه،عراق و سوریه تقسيم شد( به مساحت تقریبی 200000ک.م .و نيز عراق به
مساحت 438317ک.م .در جمع حدود 3.5ميليون کيلومتر مربع بالغ می شود که این مقدار تجزیه یک کشور در کل
تاریخ ایران و دنیا بی سابقه است