‫اینکه ما بخوایم خالق واقعیت لحظه ی بعدی خودمون باشیم‪ ،‬الزمش کانکت شدنمون با انرژی منبعه‬

‫کانکت شدن با منبع انرژی کل هستی که بهش میگن خداوند‬

‫فقط در این صورت به قدرت خلق کردن میرسیم‪ .‬به وادی ممکن ها پا میگذاریم‪ .‬به مقام دریافت کننده ی هستی میرسیم‪ .‬در غیراین‬
‫صورت تحت تاثیر عوامل بیرونی زندگی میکنیم‪.‬یعنی زمانی که ما با انرژی خالق کانکت میشیم و به وحدت میرسیم خالق زندگی‬
‫خودمون میشیم و عوامل بیرونی رو بهشون مسلط هستیم که به میل ما تغییر کنن وگرنه عوامل بیرونی نسبت به ما و زندگی ما مسلط‬
‫میشن‪.‬‬
‫ما میخوایم موانعی که خودمون با ارتعاشامون به زمین فرستادیم و در مقابل ارتباط با انرژی منبع قرار دادیم برداریم‪.‬‬
‫دونه به دونه تا به نور و حقیقت برسیم‪.‬‬
‫ما درون خودمون یه کرکتر من گناهکار داریم‪.‬کارش اینه به ما احساس گناه بده که این احساس قلب مارو گرفته و سنگینش کرده‪.‬‬
‫احساس گناه موجب انسداد کانال های انرژی میشه‪ .‬سطح ارتعاش انرژی درونی مارو پایین میاره و در نهایت ارتباط مارو با انرژی‬
‫منبع و هستی کم میکنه‪.‬‬
‫ما یه اشتباه و گناهی رو در گذشته انجام دادیم و مدام این روبرای خودمون تو ذهنمون مرور میکنیم‪.‬‬
‫هر بار خودمون رو بابتش سرزنش میکنیم‪ .‬ما فکر میکنیم که مثال در سال دوبار به اشتباهمون فکر میکنیم و همون دوبار هست که‬
‫احساس گناه داریم‪ .‬اینجوری نیست‪ .‬این احساس گناه درهر لحظه با ما هست‪ ،‬گوشه ی ذهنمونه و داره انرژی درونی مارو هرز‬
‫میکنه در حالی که ما شاید مشخصا بهش فکر نکنیم‪.‬‬
‫برای هر گناهی در واقعیت‪ ،‬یه مجازاتی در کتاب قانون وجو داره که یکبار و فقط و فقط یکبار برای شخص گناهکار اجرایی میشه‪.‬‬
‫مثال یکی اگر دزدی کرده باشه و قاضی حکم ‪ 10‬سال زندان رو براش صادر کرده باشه‪ ،‬اون مجرم بعد از ‪ 10‬سال پرونده ی‬
‫جرمش بسته میشه و سیستم قضایی دیگه باهاش کاری نداره و انگار نه انگار‪ .‬اما ما در مورد خودمون چکار میکنیم؟‬
‫ما برای خودمون یه مجازاتی صادر میکنیم‪ .‬که کامال هم نا عادالنه است و هزاران بار اون حکم رو اجرایی میکنیم و این‬
‫خودسرزنش گری مدام در طی سالیان سال ادامه داره‪.‬‬
‫در صورتی که اگر کار مثبت انجام بدیم یا اصال بهش توجه نمیکنیم یا نهایتا خیلی آروم یکبار به خودمون میگیم آفرین‪ .‬عجب کار‬
‫قشنگی انجام دادم و تمام‬
‫اما برای ریزترین کار اشتباهی به خودسرزنش گری به صورت بی وقفه در تمام عمرمون ادامه میدیم‪.‬‬
‫یک مهمونی میریم از لحظه ای که خارج میشیم و تو ماشین میشینیم و استارت ماشینو میزنیم شروع میکنیم گفت و گوی درونیمون‬
‫رو که چرا اون حرفو گفتم‪ ،‬چرا اون کارو انجام دادم‪ ،‬چقدر من فالن آدم هستم‪ ،‬تا کی میخوام ناپخته عمل کنم‪ .‬کلی به خودمون بد و‬
‫بیراه میگیم آخرشم به این میرسیم که چرا رفتم‪ .‬ای کاش فالن اتفاق میوفتاد من نمیتونستم برم این مهمونی رو‬
‫یعنی برای یک مهمونی دوساعته‪ ،‬ما ساعت ها خودمونو عذاب میدیم‪ .‬و این احساس گناه بدون اینکه ما آگاه باشیم داره سطح ارتعاش‬
‫انرژی مارو پایین میاره و ما رو از انرژی منبع دور نگه میداره‪.‬‬

‫ما در هر زمان از زندگیمون دارای یک میزان آگاهی هستیم‪ .‬اون کار اشتباهی که ما انجام دادیم در اون سطح آگاهی بوده وگرنه‬
‫انجامش نمیدادیم‪.‬‬
‫من اگر حقیقتو میدونستم و فهم میکردم که انجام این کار اشتباهه چه تبعاتی رو برای خود من داره و با انجامش چه ارتعاش آلوده ای‬
‫رو دارم به هستی میفرستم که قطعا دیر یا زود به خود من برگردونده میشه خوب انجامش نمیدادم‪ .‬کدوم آدم آگاهی میاد به خودش ظلم‬
‫کنه؟ شاید با آگاهی امروزم که بهش فکر کنم اون اشتباه حتی به نظرم فاجعه بیاد‪ .‬یعنی واقعا من بودم که اینکارو انجام دادم‪ .‬چجوری‬
‫نفهمیدم که چقدر کارم اشتباهه‪ .‬چون آگاهی من در اون زمان در همون حد بوده‪ .‬نمیتونستم بیشتر از اونو فهم کنم‪.‬‬
 ‫ما در هستی قانون تکامل رو داریم‪ .‬ما قدم به قدم داریم مسیر زندگیمون رو طی میکنیم‪ .‬از اشتباهاتمون درس میگیریم‪ .‬اصالحش‬
‫میکنیم و یه گام دیگه به جلو بر میداریم که اگه ما از هر کار اشتباه و یا اصطالحا گناهی که انجام دادیم در گذشته‪ ،‬بیایم درس ها و‬
‫نکته هاشو بگیریم و استفاده کنیم در زندگی امروزمون و یا قدم بعدیمون‪ ،‬حتی اون اشتباه میتونه در جهت خیر و صالح ما حرکت‬
‫کنه‪.‬‬
‫بعضی موقع ها ما این احساس گناه رو برای این داریم که در گذشته به شخصی ظلم کردیم‪ .‬در عرفان گناه رو ظلم به خود معرفی‬
‫میکنن‪ .‬این جهان در نهایت عدالت بنا شده‪ .‬ما در این جهان نمیتونیم به کسی غیر از خودمون ظلم کنیم‪ .‬همونطوری که نمیتونیم به‬
‫کسی غیر از خودمون کمک کنیم‪ .‬هر کسی با خدای خودش در این جهان تنهاست‪ .‬در دنیا فقط من و خدای من حقیقتا وجود داریم و‬
‫اون چه که من دارم در واقعیت بیرونی جهان میبینم تصویر من هست در همون لحظه که در یک انسان‪ ،‬حیوان یا یک اتفاق و یا‬
‫رویداد منعکس میشه و من میتونم این ها رو ببینم‪ .‬من قدرت این رو ندارم که به هیچ مخلوقی غیر از خودم آسیب بزنم‪ .‬همونطور که‬
‫توانایی این رو ندارم که به کسی غیر از خودم کمک کنم‪.‬چون اصال کسی نیست دیگه‬
‫در واقعیت مجازی دنیای سه بعدی هستش که مثال اگر من بیام در یک قراردادی مثال یک میلیارد سر شما کاله بزارم‪ ،‬به شما آسیب‬
‫زدم‪ .‬اما در حقیقت من به خودم ظلم کردم‪ .‬یک بومرنگ آلوده پرتاب کردم به هستی تا کی و کجا و چه شرایطی این بومرنگ به من‬
‫برگرده و باید تحویلش بگیرم‪.‬‬
‫حاال شاید یکی بیاد بگه اون ‪ 1‬میلیارد تومن تمام سرمایه ی من بوده و من ‪ 10‬سال سختی کشیدم که جبران شده و تازه تونستم اوضاع‬
‫مالیم رو جبرانش کنم‪ .‬پس چجور میگی که به من آسیب نزدی؟‬
‫یا شما به یه پروسه ی ‪ 10‬ساله درد و رنج نیاز داشتید که در این زمان درس هایی رو یاد بگیرید چه در بیزینس و چه در زندگی و‬
‫به تکامل برسید‪ .‬یا اینکه شما در جایی در گذشته به یک آدمی‪ ،‬حیوانی‪ ،‬گیاهی آسیب زدین‪ .‬مثال به یه آدمی خیانت کردین که اون آدم‬
‫رو ‪ 10‬سال به درد و رنج انداختین و امروز توسط من کالهبردار دارین بازپس میگیرین و یا ممکنه موارد و راز و رمز های دیگه‬
‫ایم باشه‬
‫من هم به خودم ظلم کردم و این ‪ 10‬سال درد و رنج رو جایی تحویل میگیرم و این میشه چرخه ی کارمایی جهان که به نوعی ثابت‬
‫میکنه همه ی ما یک نفر هستیم‪.‬‬

‫اصل وحدت در جهان حاکمه‬

‫چرا من سبب این بشم که شما کارمای بدتو تحویل بگیری؟‬
‫هر چقدر که ما سطح ارتعاش انرژیمون باالتر باشه سبب خیر میشیم‪ .‬یعنی به یه مخلوقی یه خیری قراره برسه به واسطه ی اعمال‬
‫خودش و ما این وسط وسیله ای میشیم که اون خیر بهش برسه و هر چقدر که سطح ارتعاش بدن ما پایین تر باشه سبب میشیم که مثال‬
‫یه نفر باید یک سختی رو تجربه کنه به واسطه ی اعمال خودش و ما وسیله ای میشیم که اون درد و رنج به اون آدم رسیده بشه‬
‫ما خالقی داریم که عشق مطلقه‬
‫عشق مطلق خیلی برای زمینی ها قابل فهم نیست‪ .‬ما ساعت ها بشینیم و در مورد عشق بی قید و شرط صحبت کنیم باز در عمل اغلب‬
‫ما کم میاریم‪ .‬عشق مطلق یک مفهوم عمیق و تعریف نشده است‪ .‬اما خداوند عشق مطلقه ‪.‬‬
‫یعنی ما هر کاری که انجام بدیم و هر چقدر اشتباه و گناه کرده باشیم ما رو عاشقانه دوست داره و به محض اینکه ما تفکر کنیم و‬
‫آگاه شیم و برگردیم به سمت نور و حقیقت و خدا‪ ،‬تمام اثرات منفی اون گناه از جسم و جان ما شسته و پاک میشه‪ .‬این عشق خداوندی‬
‫اونقدر مطلق و بی چون و چرا هست که خداوند هرگز مارو قضاوت نمیکنه‪ .‬خدا از طریق هستی پیام آورانی برای ما میفرسته که به‬
‫ما دائما یادآوری میکنن که برگرد‪ ،‬داری به بیراهه میری‪ ،‬داری به خودت ظلم میکنی‪ ،‬داری خودتو به درد و رنج و عذاب میندازی‬
‫و اغلب ما بی توجه به این نشانه های هستی به زندگی نا آگاهانه و نا هشیارانه خودمون ادامه میدیم و اون موقع هست که طبق قوانین‬
‫هستی به سختی میوفتیم و معذب میشیم و فکر میکنیم که خداوند برای ما عذاب نازل کرده‬
‫ما به واسطه ی اون چه که از قبل فرستادیم امروز شاید در مواردی از زندگیمون معذب هستیم‪ .‬بیایم امروز ارتعاشات عالی به هستی‬
‫بفرستیم تا بومرنگ هایی از جنس الماس جواهر نشان رو در بهترین زمان و مکان تحویل بگیریم‪.‬‬
 ‫االن که داریم آگاهی کسب میکنیم و سطح انرژی هامون رو باال میبریم در آینده بسیار نزدیک شاهد تغییرات عالی در دنیای بیرون‬
‫خودمون هستیم‪ .‬حتی آدم هایی که باهاشون در ارتباط هستیم بدون اینکه خودشون بدونن تغییر میکنن و انرژی با ارتعاش انرژی ما‬
‫رو میگیرن‪.‬‬
‫این زندگی با احساس گناه رو باید متوقفش کنیم‪ .‬خدا ما رو از قبل بخشیده اما تا زمانی که خودمون خودمون رو نبخشیم در این جهنم‬
‫خودساخته میمونیم‪ .‬ما باید خودمونو ببخشیم و انرژی و اثرات اون اشتباهتمون و گناهانمون از حافظه ی کائناتی پاک بشه‪ .‬پرونده ی‬
‫گذشته رو ببندیم چون تموم شد‪ .‬گذشته مرده و یک توهمه اما تا زمانی که ما بهش توجه میکنیم مثال با فکر کردن بهش با مرور‬
‫خاطرات گذشته و حرف زدن در موردش بهش جان میدیم و زنده نگهش میداریم و باعث میشیم که در زمان حال و آینده ی زندگی ما‬
‫هم تکرار بشه‪.‬‬

‫تمرین بخشش خود‬

‫در یک دفتر اشتباهی که در گذشته انجام دادیم و توی ذهنمون بولد هست و مدام داریم بابتش خودمونو سرزنش میکنیم و بهش فکر‬
‫میکنیم یادداشت میکنیم‪.‬‬
‫بعد اعتراف میکنیم مینویسیم در سال فالن فالن اشتباه رو انجام دادم در اون سطح آگاهی‬
‫امروز آگاه تر شدم و فهمیدم که در حقیقت چه ظلمی به خودم کردم و در واقعیت به یکی از مخلوقات خداوند آسیب رسوندم‪ .‬امروز‬
‫بابت این کار اشتباهم بسیار متاسف و پشیمان هستم‪.‬‬
‫مینویسیم که چه درسی از این اشتباهم گرفتم‪ .‬چه نکته ای رو از اشتباهم یادگرفتم‪ .‬که به تکامل من کمک میکنه تا میتونیم عمیق میشیم‬
‫و نکات بیشتری رو یادداشت میکنیم‪.‬‬
‫برای جبران این اشتباه چه کاری میتونم انجام بدم؟ اگر مخلوقی که بهش آسیب رسوندیم یک آدم هست و ما بهش دسترسی داریم‬
‫پیداش میکنیم و ازش طلب بخشش میکنیم و میخوایم براش جبران کنیم اگر نه و اگر صالح میدونیم که کانکت نباشیم باهاش یک نامه‬
‫ای با اسم اون آدم مینویسیم با این مضمون‬
‫من فالن روز این کار اشتباه رو انجام دادم و به تو آسیب رسوندم امروز آگاه تر شدم به اشتباهم پی بردم و از تو طلب بخشش میکنم‬
‫و در انتها از خدا براش طلب خیر و برکت میکنیم‪.‬‬
‫برای جبران این اشتباه و اینکه انرژی و اثراتش از حافظه ی کائناتی پاک بشه اثراتش خنثی بشه باید یک خدمتی به هستی انجام بدیم‪.‬‬
‫هر خدمتی که به دلمون میوفته رو برای یک انسان یا حیوانی یا برای طبیعت انجام میدیم به این نیت که برای این اشتباه باشه و‬
‫پاکسازی بشه‪.‬‬
‫بعد از خداوند سپاسگزاری میکنیم و تاکید میکنیم که خودمون رو دوست داریم‪ .‬خداوند رو دوست داریم‪ .‬تمام هستی و مخلوقاتش رو‬
‫عاشقانه دوست داریم‪ .‬تاکید میکنیم که خداوند مارو بخشیده‪ .‬ماهم خودمونو میبخشیم و پرونده ی این اشتباه مختومه اعالم میشه‪ .‬اون‬
‫برگه رو ریز ریز میکنیم و به آب روان میندازیم‪.‬‬
‫آب جز چهار عنصر اصلی است و خاصیت تطهیر داره و دیگه بهش فکر نمیکنیم و درموردش با خودمون و بقیه هم صحبت‬
‫نمیکنیم‪.‬‬
‫این تمرین رو برای هر یه دونه اشتباهی که در گذشته داریم و بابتش احساس گناه میکنیم برای هر کدوم تک تک باید این تمرین رو‬
‫انجام بدیم‪.‬‬
‫این تمرینات با اینکه ساده هستند اثرات شگفت انگیز دارن‪ .‬جز اون ‪ 1‬درصدی باشیم که برای خودشون ارزش قائل هستند‪ .‬بیایم‬
‫متفاوت فکر کنیم و جسارت متفاوت عمل کردن داشته باشیم تا متفاوت نتیجه بگیریم‪.‬‬

‫دکتر مهدیه منفرد‬