Professional Documents
Culture Documents
تاریخچه
در اواسط دهه شصت میلدی پنتاکس ( Spotmaticنورسنج) را روی دوربین های خود کار گذارد .این
دوربین یک دوربین تک لنز انعکاسی ( )SLRبود که ظاهری مدرن داشت و اولین سیستم نورسنج پشت
لنز دنیا را دربر داشت .برای استفاده از این سیستم عکاس مجبور بود که بصورت دستی دیافراگم را
ببندد تا نور را بخواند ،هر چند این سیستم یک نورسنج کامل نبود ،ولی هر کس آنرا میخرید از
خوشحالی و هیجان در پوست خود نمی گنجید .تصورش را بکنید ،دوربینی آمده بود که می توانست نور
صحیح را از پشت انواع لنز ،با فیلترهای مختلف ،و اجزاء مختلف اضافی روی لنز به شما بگوید،
چیزی که قبل از آن برای عکاسان حرفه ای نیز یک معضل بزرگ به حساب میآمد.
قبل از این سیستم ،تنظیم نور مناسب یک مشکل بزرگ به حساب میآمد .البته برای نورسنجی،
نورسنجهای دستی ،نورسنجهای مخصوص اجزاء اضافی روی لنز و نورسنجهای گیرهای متصل شونده
به دوربین و جداول و نمودارهای مخصوص تنظیم نور وجود داشتند.
نورسنجهای دستی اولیه سلولهای بزرگ لنه زنبوری از جنس سلنیوم داشتند .مشکل این نورسنجها این
بود که در نور شدید یا نور کمتر از نور روز ابری کار نمیکردند .مدتی بعد سلولهای سولفات کادمیوم
CDSبه بازار آمدند که بخاطر اندازه کوچکشان میشد آنها را در سیستمهای یکپارچه با شاتر و یا
نورسنج داخلی دوربین همانند آنچه که پنتاکس تولید کرده بود استفاده نمود.
تمام این تجهیزات و تلشها برای این بود که عکاسان بتوانند نورسنجی صحیحی در عکسهایشان اعمال
نمایند.
امروزه هر کس وارد دنیای عکاسی میشود بصورت عادی دارای یک نورسنج ماتریسی پیچیده روی
دوربین خود میباشد .ولی به هر حال این سیستمها بدون خطا نمیباشند و در شرایط نوری پیچیده نمی
توانند با دقت و بدون خطا نورسنجی نمایند .اجازه بدهید این بحث را با یکسری مقدمات شروع نماییم.
به غیر از شرایط نادر خاص همانند آتشبازی ،منظره شب شهرها یا منظره با نور مهتاب که معمول به
ندرت با آنها روبرو میشویم ،محدوده نوری از آفتاب شدید تا نور معمولی داخل اتاق د رحدود 10گام
نوری میباشد .فقط در میدانهای اسکی یا کنار دریا به خاطر انعکاس نور از سطح آب و شن یا برف،
باید یک درجه دیافراگم پایینتر از قانون آفتابی 16را تنظیم نمایید.
پس می بینید که تنظیم نور آنقدرها هم مشکل نیست .فکر میکنم اکثر مردم قادر به تشخیص صحیح این
ده مرحله نوری میباشند .اینطور نیست؟
متاسفانه (از لحاظ عکاسی ولی در واقع خوشبختانه) چشم و مغز انسان دارای یک مکانیزم نورسنجی
خودکار بسیار عالی درون خود میباشد .بخاطر همین چشمهای شما به سرعت با شرایط نوری جدید
تطابق پیدا کرده و زیاد متوجه شرایط نوری بسیار متفاوت جدید نمیشویم .به همین خاطر امکان اظهار
نظر دقیق در مورد میزان نور اشیاء نورانی وجود ندارد .بطوریکه برای بیشتر مردم 10گام نوری
مختلف در یک حد بوده و در حالت عادی چندان متمایز نمیباشد.
با این توضیح مشخص میشود که چرا نورسنجها برای عکاسی اینقدر ضروری میباشند .ولی قبل از
اینکه نورسنجها و روش استفاده از آنها را توضیح دهیم ارزشش را دارد که ایده ساده ای از 10گام
نوری و تنظیم نوری درست برای آنها به شما بدهیم .با این دانش شما آنقدر وابسته به نورسنج نخواهید
بود که اگر روزی از کار افتاد نتوانید هیچ عکس درستی بگیرید.
فرض میکنیم دیافراگم دوربین روی f/8و حساسیت فیلم ISO 400باشد .در جدول زیر 10مرحله
نوری و سرعت صحیح شاتر را بر اساس این دیافراگم و حساسیت بیان کرده ایم:
یک روز ابری نسبتا تیره یا در سایه روباز یک روز آفتابی 250/1 ---ثانیه
سایه عمیق ،مثل درون جنگل در یک روز ابری روشن 60/1 ---ثانیه
در گردو غبار تیره طوفان یا در بعد از ظهر یک روز ابری تیره 1/ 30 ---ثانیه
البته شما میتوانید ترکیب دیافراگم و سرعت شاتر را مطابق نیاز و سلیقه خود تغییر دهید .مثل داخل
خانه بجای استفاده از دیافراگم 8وسرعت 4/1ثانیه شاتر می توانید از سرعت 30/1و دیافراگم 2.8
استفاده نمایید .حتما این را می دانید که با هر گام افزایش در میزان دیافراگم (یعنی بستن دیافراگم)
سرعت شاتر را باید نصف کنید و بر عکس .مثل اگر نور مناسب در شاتر 30/1ثانیه با دیافراگم F/8
میباشد ،میتوان سرعت شاتر را دو برابر نمود یعنی 60/1ثانیه و در عوض از یک درجه دیافراگم
بازتر یعنی F/5.6استفاده نمود و یا سرعت شاتر را نصف کرد ( )15/1و دیافراگم را یکدرجه تنگتر
کرد ( .)F/11بنابر این بهتر است جدول فوق را به عنوان یک معیار که در 95درصد موارد جواب می
دهد به خاطر بسپارید و در شرایط مختلف بسته به نیاز خود (مثل افزایش عمق میدان یا افزایش سرعت
شاتر بخاطر تحرک سوژه) ترکیب مورد نظر خود را محاسبه و اعمال نمایید.
نور سنج فقط یک کار میکند و آن اینست که به شما می گوید که تنظیم نور صحیح برای خاکستری 13
درصد چیست .این میزان خاکستری تقریبا همان طیف سبزی چمنها یا رنگ سیمان است .نورسنجهایی
که امروزه در اکثر دوربین ها بکار می روند نورسنجهای انعکاسی میباشند .یعنی نور انعکاسی از
سوژه را اندازه می گیرند .این روش راه مناسبی برای تعیین نورسنجی است ولی امکان خطا در آن نیز
وجود دارد ،چون چمن و سیمان معمول سوژه اصلی ما در عکاسی نیستند!
خوشبختانه در بیشتر موارد ترکیب اجزاء موجود در کادر عکس مثل چمن ها ،آسمان ،مردم ،درختان و
صخرهها وقتی میانگین گیری شوند طیف خاکستری در حدود همان 13درصد را دارا میباشند .اما
بخاطر اینکه در بیشتر مواردی که ما عکاسی می کنیم طیف رنگی سوژه ها مطابق میل سازندگان نور
سنجهای پشت لنز نیست ،آنان مجبور شدهاند که از تکنیکهای پیچیده و نورسنجهای چند ناحیهای و
الگوریتمهای نرمافزاری پیچیده برای افزایش دقت و درست کار کردن سیستم نورسنجهایشان استفاده
نمایند.
عکاس هوشمند با دانستن این مطلب از جبران نوری برای تصحیح نور سنجی استفاده می نماید .در واقع
بخاطر این که بیشتر تازه کاران از فیلمهای رنگی نگاتیو با محدوده وسیع نوریاش استفاده می نمایند،
حتی چنین شرایطی نیز به ندرت پیش میآید و نهایتا هیچ کس باهوشتر از خود نورسنج نیست.
اما عکاسان حرفهای و هنری معمول از اسلیدهای رنگی که دارای محدوده نوری محدودتری هستند
استفاده می نمایند .با این نوع فیلم اگر نور بیشتر از نیم گام اشتباه باشد بخصوص زیادتر باشد عکس از
بین خواهد رفت.
نورسنج برخوردی
در اینجا کاربرد نورسنجی را که شبیه Sekonic L508قادر به خواندن نور برخوردی میباشد
توضیح میدهیم .معمول در این نوع نورسنجها یک نیم کره به اندازه توپ گلف روی یک پایه چرخان
تعبیه شده است و برای خواندن نور بجای تمرکز نورسنج روی سوژه و خواندن نور انعکاسی (همانند
نورسنج دوربین) ،باید نورسنج در معرض همان نور که سوژه در آن قرار دارد قرار داده شود.
نیم کره ( )Lumisphereبصورت یک جسم با خاکستری 13درصد طراحی شده است و بنابر این
همان نوری را میخواند که از نور انعکاسی مجموعه یک صحنه یا یک کارت 18درصد خاکستری
کداک خوانده میشود( .هنوز کسی نفهمیده این کارت 18درصد کداک چه ربطی به تنظیم نور 13
درصد نورسنجها دارد!)
زیبایی نگرش نورسنجی برخوردی در این است که شما نیاز به حمل کارت شاهد خاکستری بزرگ
همراه خودتان به صحنه عکاسی ندارید و نگران نیستید که بخاطر نوع خاص سوژهتان و انعکاس یا
رنگ آن اشتباهی در نورسنجی انجام دهید.
نورسنج نقطهای
روش سوم بعد از نورسنجی انعکاس مستقیم و برخوردی نورسنجی نقطهای است .در واقع نورسنجی
نقطهای تفاوتی اساسی با سایر انواع نورسنجی انعکاسی ندارد .شما دوربین یا نورسنج دستی را روی
سوژهای که می خواهید عکاسی کنید میگیرید و نور را می خوانید .اما تفسیر نور خوانده شده و دانستن
اینکه چه چیزی را بخوانید یک لم خاص دارد .از دید تجربی این نوع نورسنجی مفیدترین نوع برای
تمرین می باشد.
یک نورسنج نقطهای ناحیه کوچکی از صحنه قابل مشاهده را در نظر میگیرد .مثل نورسنجی مثل
Sekonic L508ناحیه متغیری در حدود 1درجه را می خواند .نورسنجهای روی دوربین خودکار
بوده و نیاز به فکر کردن عکاس ندارند .استفاده از نورسنج نقطهای نیاز به دانستن اطلعاتی از
مشخصات فیلم ،محدودههای کنتراست و دیگر جنبههای کنترل نور دارد.
معمول نورسنج نقطهای همراه با یک سستم ناحیهسنج بکار گرفته می شود .بدون اینکه بخواهیم وارد
جزئیات این سیستم شویم ،توضیحی در مورد نحوه استفاده از نورسنج نقطهای و کنترل نور با استفاده از
مفاهیم اولیه این سیستم میپردازیم.
در شکل بال سه تصویر نشان داده شده است .د رسمت چپ یک عکس ساده گرفته شده در یک صبح با
نور درخشان نشان داده شده است .این عکس با حساسیت ISO 100و دوربین Canon D30گرفته
شده و نورسنج دوربین سرعت شاتر 125/1ثانیه و دیافراگم F/8را برای کل منظره نشان داده است.
همانطور که در نمودار هیستوگرام در پایین سمت راست شکل می بینید ،نورسنجی از لحاظ تکنیکی
کامل است .تغییرات از نواحی سایه تا نورهای درخشان هموار بوده و فقط کمی از سایه ها قطع شده ،
در حالی که در بخش نورهای شدید کمی از دست رفتن اطلعات دیده میشود.
اکنون به تصویر صفحه نمایشگر نورسنج Sekonicنگاه کنید .این نورسنج در همان لحظه برای
خواندن نورسنجی نقطهای نواحی مختلف کادر استفاده شده است .این نورسنج اطلعات دیجیتالی 125/1
را بین f/8و f/11برای ناحیه روی سقف خانه نشان می دهد که در حدود نیم گام از آنچه که کانن برای
تمام کادر نشان میدهد پایینتر است .اگر به اطلعات نورسنج دوباره نگاه نمایید می بینید که یک مربع
کوچک بین f/2.8و f/4و مربع کوچک دیگری بین f/22و f/32قرار دارد .این اطلعات مربوط به
خواندن نور در نواحی نشان داده شده میباشد (در آسمان و در ناحیه سایه کنار ساختمان) اگر تعداد
گامهای دیافراگم بین این دو نقطه ابتدایی و انتهایی را بشمارید می بینید که در حدود 6گام با هم تفاوت
دارند .مربع واقع در وسط بین f/8و f/11نتیجه فشار دادن دکمه میانگین روی نورسنج میباشد که دو
داده بالیی و پایینی را میانگین گرفته است .این مقدار دقیقا با مقداری که روی سقف خانه که تقریبا
نزدیک طیف خاکستری متوسط میباشد هماهنگی دارد .این اطلعات به ما چه میگوید؟ اول اینکه باید
توجه نماییم که بیشتر فیلمهای اسلید دارای حداکثر محدوده نوری برابر با 5گام می باشند .بهترین
دوربین دیجیتال نیز دارای محدوده نوری 6گام و فیلم نگاتیو رنگی دارای محدوده نوری 7گام میباشد.
نهایتا فیلم سیاه و سفید که با دقت و مهارت ظاهر شده باشد دارای گام نوری 8میباشد .همچنین به یاد
داشته باشید که محدوده معمولی مقادیر روشنایي در دنیاي واقعي حدود 10گام ميباشد – از کمترین نور
قابل تشخیص تا روشنترین نور در ساحل دریا یا منظره برفي *** .عکس بالیی چون با یک دوربین
تقریبا مدرن دیجیتالی گرفته شده توانسته است محدوده نوری مورد نیاز را بصورت لب مرزی پاسخ
گوید .فقط در ناحیه آسمان و اندکی در سایه های عمیق اطلعات از دست رفته است .این عکس در مد 8
بیتی منتقل شده و تنها تنظیمی که روی آن انجام شده اندکی Unsharp Maskingبوده است .هیچ
تنطیمی روی Levelیا Curveها انجام نشده است .اگر این عکس در مد 16بیتی گرفته میشد و در
فتوشاپ اندکی وقت صرف آن می شد اطلعات از دست رفته در ناحیه سایه و آسمان قابل بازیابی بود
عکس گرفته شده با Rollei 6008و لنز 300میلیمتری Schneideروی فیلم Provia 100F
عکاس در استودیو می تواند نسبتهای نوری را تنظیم نموده و تمام روشهای نورپردازی را تحت کنترل
خود داشته باشد .اما در مورد عکاسی منظره و طبیعت مجبور است به همان شرایطی که وجود دارد
اکتفا نماید.
به همین دلیل بیشتر عکاسان حرفهای که در بیرون استودیو کار می کنند همیشه همراه خودشان یک
نورسنج دستی دارند تا علوه بر آنچه که نورسنج دوربین تعیین میکند بتوانند در مورد نور تصمیم
دقیقتری بگیرند .یک نورسنج شبیه Sekonic 508یا 608که جدیدتر است عالی است ،چون دو نوع
نورسنجی برخوردی و نقطه ای را با یک دستگاه انجام میدهد( .در واقع این نورسنجها فلش سنج نیز
هستند ولی چون خارج از بحث این مقاله است در مورد آن بحثی نشده است).
بهتر است از نورسنج بیشتر اوقات در حالت برخوردی استفاده شود و فقط هنگامی که ممکن نباشد از
نور سنجی نقطهای استفاده گردد و نقاط روشن و تیره اندازه گیری و متوسط آنها استفاده شود .البته تمام
اینها بستگی به این دارد که عکاسی در شرایطی باشد که فرصت این کارها وجود داشته باشد.
تجربه
برای تمرین آموخته ها بهتر است هم اکنون خودتان تجربه کنید .مد نورسنجی خودکار دوربین را غیر
فعال نموده و دوربین را در مد دستی قرار دهید .اگر نورسنج دستی ندارید از نورسنج دوربینتان برای
خواندن نور نقاط مختلف صحنه از فاصله نزدیک استفاده نمایید – شامل نقاط روشن و تیره ای که می
خواهید جزئیاتش بخوبی در عکس بیفتد -و سپس ببینید اختلف آنها چند گام نوری است .آیا فیلم شما قادر
به تحمل این محدوده می باشد؟ متوسط این دو قرائت چقدر است؟ این میزان متوسط چقدر با انتخاب نور
دوربین برای کل صحنه تفاوت دارد؟
اکنون با این نورسنجی متوسط و یک گام بالتر و پایینتر عکس بگیرید و نتیجه را یادداشت نمایید .اگر
از اسلید استفاده نمایید با وضوح و شدت بیشتری میتوانید نتیجه این کار را ببینید.
چرا باید این کار را کنیم؟ چون با این کار شما مجبور خواهید شد در مورد نور ،کنتراست و توانایی فیلم
(یا سنسور دیجیتال دوربینتان) تعمق بیشتری نمایید .فقط به خاطر داشته باشید که اجازه ندهید نقاط پرنور
صحنه در عکس دارای نور بیش از حد و سفیدشدگی شوند .عکسی که دارای نور بیش از حد شود دارای
هیچگونه اطلعاتی نیست و تقریبا هیچ راهی برای اصلح آن وجود ندارد .در حالی که در عکسهای با
نور کم اطلعات کمی وجود دارد که ممکن است بتوان آن را بهبود بخشید .بنابر این یک مقدار کم نور
شدن عکس همیشه مطلوبتر از پرنور شدن آن میباشد.
*** هنوز رقیبی از لحاظ محدوده نوری یا محدوده دینامیکی ،دقت نوری و رنگی برای چشم انسان پیدا
نشده است ،چشم انسان علوه بر محدوده نوری بالتر از 10گام ،دارای 120میلیون سلول میله ای
گیرنده نور و حدود 6.4میلیون گیرنده رنگ می باشد .با احتساب کل سلولهای گیرنده نور و رنگ در
چشم انسان ،چشم انسان یک وسیله اپتیکی با حدود 130مگا پیکسل دقت و محدوده دینامیکی کامل بالتر
از 10گام ،دارای دقت رنگی حدود 16میلیون رنگ ( 8بیت) و یک سیستم کامل کنترل و پردازش
اطلعات تصویری و ...میباشد .جالب توجه می باشد که چشم انسان دارای تراز سفیدی بسیار دقیقی
است که باعث می شود شما اشیاء سفید را بخصوص اگر قبل آنها را دیده باشید در هر شرایط نوری
مختلف سفید ببینید و با توجه به سابقه ذهنی کنتراست ،طیف رنگی و اشباع رنگ اجسام را مطابق
واقعیتی که باید باشند مشاهده نمایید .دوربین دیجیتال بیشترین شباهت را به چشم انسان دارد و شاید تنها
چیزی که از چشم بیشتر دارد امکان ضبط تصاویر و فلش! میباشد .هر چند تصاویر در مغز انسان به
گونه دیگری ذخیره می شود ولی نه با دقتی که بعدا بتوان دوباره به آن رجوع نمود و دوباره جزئیات را
بررسی کرد (البته در این زمینه نیز اعتقاد است که تمام تصاویر با دقت تمام در ضمیر ناخودآگاه انسان
ذخیره می شود ولی انسان به طور عادی قادر به بازیابی آنها نیست .شاید اعتقاد ما مبنی بر نمایش تمام
لحظات زندگی انسان بعد از مرگ دلیلی بر این ادعا باشد!)