You are on page 1of 2

‫مراقبه ‪:/3/1‬‬

‫روز‪:‬‬

‫‪  ‬انسان پيشرفته امروز يگانه نسلي از انسانهاست كه معنويت را نمي شناسد‪ .‬او فقط به دنبال‬
‫زندگي مادي و خاكي است‪ .‬عالقه اش بيشتر به پول‪ ،‬قدرت‪ ،‬جاه و مقام است و فكر مي كند كه اينها‬
‫همه چيزند‪ .‬چه انديشه باطلي!‪ 8‬زندگي انسان امروزي انباشته‪ 8‬از چيزهايي‪ 8‬كوچك و بي ارزش است‪.‬‬
‫او هيچ چيز بزرگتر از خود را نمي شناسد‪ .‬خدا را انكار مي كند و حيات پس از مرگ و دنياي درون‬
‫را باور ندارد‪ .‬تنها چيزي كه آن را باور دارد انكار كانون هستي است‪ .‬از اينروست كه دور و بر ما‬
‫را ماللت و دلتنگي فراگرفته‪ .‬اين امر طبيعي است‪ 8،‬زيرا تا وقتي چيزي فراتر از خود وجود نداشته‬
‫باشد زندگي كسالت‪ 8‬آور و خسته كننده خواهد شد‪ .‬زندگي تنها زماني رقص شادي مي شود كه به‬
‫ماجراجويي تبديل گردد و زندگي تنها زماني به ماجراجويي تبديل مي شود كه چيزي فراتر از خود‬
‫براي دست يافتن وجود داشته ياشد‪ .‬معنويت فقط به آن معناست‪ 8‬كه ما پايان نيستيم‪ ،‬بلكه تنها يك‬
‫گذرگاه هستيم‪ .‬همه اتفاقات هنوز نيفتاده اند و اتفاقات زيادي در راه اند‪ .‬بذر بايد به دانه تبديل شود‪،‬‬
‫دانه به نهال‪ ‌،‬نهال به درخت و درخت بايد منتظر رسيدن فصل بهار بماند تا هزاران شكوفه را شكوفا‬
‫كند و روحش را در جهان رها سازد‪ .‬تنها در آن زمان زندگي به بار خواهد نشست‪ .‬معنويت دور از‬
‫دسترس نيست‪ .‬تو فقط بايد جستجوي آنرا آغاز‪ 8‬كني‪ .‬البته ابتدا در تاريكي‪ 8‬كورمال كورمال خواهي‬
‫رفت اما به زودي در مسير درست قرار خواهي گرفت و شروع به ديدن فراسو خواهي كرد‪ .‬موسيقي‬
‫ناشنيده اي را خواهي شنيد كه وجود ترا به جنبش در مي آورد و به تو رنگي تازه‪ ،‬نشاطي نو‪،‬‬
‫زندگي نوين خواهد بخشيد‪.‬‬

‫شب‪:‬‬

‫‪  ‬فقط با اقدام به خطرهاي بزرگ است كه يكپارچه‪ 8‬مي شوي و انرژي زندگي در تو متبلور مي شود‪.‬‬
‫اين را به خاطر داشته باش! هرگز دين را به ترس مرتبط نساز‪ .‬آنرا به شهامت نسبت بده‪ .‬به چنان‬
‫شهامتي كه تو را برمي انگيزاند تا در سرزمينهاي بكر و ناشناخته قدن بگذاري‪ .‬اين كار همچون دل‬
‫به دريا زدن است‪ .‬سوار بر قايقي كوچك وارد اقيانوسي متالطم شدن‪ ،‬بدون داشتن نقشه و بدون‬
‫شناختن كرانه اي كه در آن سوي آبهاست‪ .‬همانند اقدامي است كه كريستف كلمب انجام داد‪ .‬او تنها‬
‫با اين فرض كه زمين گرد است و به اين اميد كه سرانجام به جايي خواهي رسيد دل به دريا زد‪ .‬تو‬
‫بايد همچون كريستف كلمب به كاوش شعور و خودآگاهي بپردازي‪.‬‬

‫‪3‬‬

‫طبيعت خود را انتخاب‪ 8‬كنيد‬

‫‪  ‬هرگاه متوجه شديد كه جامعه با طبيعت در تضاد است به هر قيمتي كه شده طبيعت را انتخاب‪ 8‬كنيد‪.‬‬
‫در اين صورت بازنده نخواهيد شد‪ .‬تا به حال چنين تصور مي شد كه فرد به خاطر جمع زندگي مي‬
‫كند و بايد هرچه را كه جامعه در نظر مي گيرد دنبال كند‪ .‬فرد بايد با جامعه انطباق يابد و اين معناي‬
‫انسان طبيعي است‪ .‬حتي اگر جامعه ديوانه باشد باز هم بايد خود را با آن تطبيق داد ودر آن صورت‬
‫طبيعي مي شويم‪ .‬مشكل اين است كه طبيعت چيزي مي طلبد و جامعه چيز ديگري‪ .‬اگر جامعه همان‬
‫را مي خواست كه طبيعت مي طلبد هيچ تضادي در ميان نبود و ما در باغ عدن مانده بوديم‪ .‬جامعه‬
‫عاليق و منافع خاص خود را دارد كه الزاما‪ 8‬با عاليق و منافع فرد هماهنگ نيست‪ .‬درنتيجه مشكل‬
‫ايجاد مي شود‪ .‬جامعه سرمايه گذاري هاي خاص خود را دارد و فرد بايد قرباني شود‪ .‬درحالي كه‬
‫اين وضع بايد معكوس باشد‪ .‬فرد بخاطر جامعه زندگي نمي كند بلكه اين جامعه است كه بايد در‬
‫خدمت فرد باشد‪ .‬جامعه فقط نوعي موسسه و فاقد روح است‪ .‬فرد روح دارد و مركز آگاهي محسوب‬
‫مي شود‪.‬‬

‫‪ 23‬مارس‬

‫‪  Life is a woman. Try to understand, life and you will become a mess.‬‬
‫‪Forget all about understanding. Just live it and you will understand it.‬‬
‫‪The understanding is not going to be intellectual, theoretical; the‬‬
‫‪understanding is going to be total.‬‬

‫‪  ‬زندگی یک زن است‪ .‬کافیست سعی کنی آنرا درک کنی‪ ،‬آن وقت مفتضح‬
‫می شوی‪ .‬همه چیز را درباره درک کردن فراموش کن‪ .‬فقط آنرا زندگی کن و آن‬
‫وقت خودت آنرا خواهی فهمید‪ .‬درک قرار نیست عقالنی و یا نظری باشد؛ درک‬
‫قرار است مطلق باشد‪T.‬‬

You might also like