You are on page 1of 18

‫راهنمای مسلمان عابد در‬

‫حکم نماز جمعه و جماعت در‬


‫مساجد‬
‫ترجمه‪« :‬دليل المسلم العابد في حكم صالة الجمعة والجماعة‬
‫في المساجد»‬
‫تألیف‪:‬‬
‫عبدالعزیز بن محمد بن عبدهللا العریفی‬
‫با مقدمۀ‪:‬‬
‫عالمه عبدهللا بن عبدالرحمن الجبرین‬
‫ترجمه‪:‬‬
‫اسحاق دبیری‪/‬‬
‫چاپ اول ‪1426/1384‬هـ‬
‫رهنم ای مس لمان عاب د در حکم نم از جمع ه و‬
‫عنوان کتاب‪:‬‬
‫جماعت در مساجد‬
‫دليل المسلم العابد في حكم ص الة الجمع ة والجماع ة في‬
‫عنوان اصلی‪:‬‬
‫المساجد‬
‫عبدالعزیز بن محمد بن عبدهللا العریفی‬ ‫تألیف‪:‬‬
‫عالمه عبدهللا بن عبدالرحمن الجبرین‬ ‫با مقدمۀ‪:‬‬
‫اسحاق دبیری‪/‬‬ ‫ترجمه‪:‬‬
‫فقه و اصول – احکام عبادات (نماز‪ ،‬روزه‪ ،‬زکات‬
‫موضوع‪:‬‬
‫و حج)‬
‫اول (دیجیتال)‬ ‫نوبت انتشار‪:‬‬
‫آبان (عقرب) ‪1394‬شمسی‪ 1436 ،‬هجری‬ ‫تاریخ انتشار‪:‬‬
‫کتابخانه عقیده ‪www.aqeedeh.com‬‬ ‫منبع‪:‬‬

‫این کتاب از سایت کتابخانۀ عقیده دانلود شده است‪.‬‬


‫‪www.aqeedeh.com‬‬

‫‪book@aqeedeh.com‬‬ ‫ایمیل‪:‬‬

‫سایت‌های مجموعۀ موحدین‬


‫‪www.aqeedeh.com‬‬ ‫‪www.mowahedin.com‬‬
‫‪www.islamtxt.com‬‬ ‫‪www.videofarsi.com‬‬
‫‪www.shabnam.cc‬‬ ‫‪www.zekr.tv‬‬
‫‪www.sadaislam.com‬‬ ‫‪www.mowahed.com‬‬

‫‪contact@mowahedin.com‬‬
‫بسم هللا الرحمن الرحیم‬

‫فهرست مطالب‬
‫فهرست مطالب‪‌.....................................................................‬أ‬
‫مقدمۀ حضرت شيخ عالمه عبدهللا بن عبدالرحمن الجبرين‪1..............‬‬
‫مقدمه‪3...............................................................................‬‬
‫وجوب نماز جماعت در مسجد‪5.................................................‬‬
‫دالیلی از قرآن مبنی بر وجوب نماز جماعت‪5...........................‬‬
‫دالیلی از سنت مبنی بر وجوب نماز جماعت‪8...........................‬‬
‫چند روایت از صحابهش درباره وجوب نماز جماعت در مساجد ‪12‬‬
‫ذکر اخبار و آثار رسیده از تابعین و کسانی که بعد از آن‌ها آمده‌اند و‬
‫همچنین اق وال م ذاهب چهارگان ه درب اره وج وب نم از جم اعت در‬
‫مساجد ‪13........................................................................‬‬
‫واجب بودن نم از جمع ه و مج ازات کس ی ک ه از حض ور در آن س رباز‬
‫می‌زند ‪15............................................................................‬‬
‫مقدمۀ حضرت شيخ عالمه عبدهللا بن عبدالرحمن الجبرين‬
‫خدای یکتا را سپاس می‌گوییم‪ .‬وبعد‪ :‬این رس اله را ک ه درب ارۀ حکم‬
‫نم از جمع ه و جم اعت اس ت‪ ،‬خوان دم‪ .‬عالوه ب ر اختص ار و ت رک‬
‫اختالف ات و مناقش ات درب اره ام ور بی‌اهمیت‪ ،‬آن را در زمین ه‬
‫موضوعش مفید یافتم‪.‬‬
‫[شما را] به چاپ و انتشار آن سفارش می‌کنم‪ .‬به امید آن که خداون د‬
‫آن را برای کسانی که اراده فرموده است‪ ،‬سودمند گرداند‪.‬‬
‫وصلی هللا علی محمد وآله وصحبه وسلم‬
‫به قلم‬
‫عبدهللا بن عبدالرحمن الجبرین‬
‫‪ 2/2/4121‬ه‍‪ .‬ق‪.‬‬
‫مقدمه‬
‫الحمدهلل رب العالمین والعاقبة للمتقین ونص لی ونس لم علی الن بي األمین‬
‫المبعوث رحمة للعالمین‪.‬‬
‫اما بعد یکی از امور تشدید کنندۀ غربت دین‪ ،‬سبک ش مردن و تنبلی‬
‫در زمینه نماز و عدم حضور در نماز جمعه و نم از جم اعت می‌باش د‪.‬‬
‫به گونه‌ای که بسیاری از مردم‪ ،‬در خوان دن نم از سس تی می‌کنن د و آن‬
‫را به صورت جماعت در مساجد ادا نمی‌کنند‪ .‬حتی بعض ی از آن‌ه ا ب ه‬
‫نماز جماعت در مسجد معتقد نیستند و آن را در خانه می‌خوانند‪.‬‬
‫از آنجایی که دالیل وجوب نماز جماعت و نم از جمع ه را در کت اب‬
‫و س نت بس یار ف راوان دی دم‪ ،‬بیان آن ب رای ب رادران نم ازگزارم را‬
‫نصیحتی و امر به معروف ی افتم‪ .‬ب ه همین دلیل آن را در ق الب رس الۀ‬
‫کوچکی تدوین کردم تا به آسانی در میان مردم منتشر شود‪.‬‬
‫از خداوند می‌خواهم که این عمل مرا بپذیرد و امیدوارم ک ه این ک ار‬
‫خالص انه ب رای رض ای او باش د و من‪ ،‬و وال دینم و هم ه مس لمانان را‬
‫مورد مغفرت قرار دهد‪.‬‬
‫نگارنده‪:‬‬
‫عبدالعزیز بن محمد بن عبدهللا العریفی‬
‫ریاض ‪ 9/3/1421‬ه‍‪ .‬ق‪.‬‬
‫صندوق پستی ‪ 154260‬ریاض ‪11736‬‬
‫وجوب نماز جماعت در مسجد‬
‫برادر مسلمانم!‬
‫[در این روزگ ار] ع ده‌ای از مس لمانان را می‌بینیم ک ه در زمین ه‬
‫خواندن نماز جماعت در مساجد تنبلی می‌کنن د‪ .‬عل یرغم اینک ه می‌دانن د‬
‫خداوند ـ سبحانه ـ در قرآن ک ریم درب ارۀ نم از س فارش ف راوانی نم وده‬
‫است‪ ،‬و آن را بزرگ شمرده‪ ،‬و به حفظ و ادای آن به صورت جم اعت‬
‫امر نموده است‪.‬‬
‫دالیلی از قرآن مبنی بر وجوب نماز جماعت‬
‫ٱلص لَ ٰو ِة‬‫ت َو َّ‬ ‫ٱلص لَ ٰ َو ِ‬
‫وا َعلَى َّ‬ ‫خداون د در ق رآن می‌فرمای د‪َ ٰ ﴿ :‬حفِظُ ْ‬
‫وا هَّلِل ِ ٰقَنِتِينَ ‪[ ﴾٢٣٨‬البقرة‪« .]238 :‬در انجام هم ه نمازه ا و‬ ‫ۡٱل ُو ۡسطَ ٰى َوقُو ُم ْ‬
‫[به ویژه] نماز میانه [یعنی عصر‪ ،‬کوش ا باش ید و] مح افظت ورزی د و‬
‫فروتنانه برای خدا به پا خیزید»‪.‬‬
‫همچنین خداوند سستی و تنبلی در زمینه به پا داشتن نماز از ص فات‬
‫من افقین ب ه ش مار آورده اس ت و می‌فرمای د‪﴿ :‬إِ َّن ۡٱل ُم ٰنَفِقِينَ يُ ٰخَ ِد ُعونَ ٱهَّلل َ‬
‫س الَ ٰى ‪[ ﴾١٤٢‬النس اء‪.]142 :‬‬ ‫وا ُك َ‬ ‫َوهُ َو ٰ َخ ِد ُعهُمۡ َوإِ َذا قَ ا ُم ٓو ْا إِلَى َّ‬
‫ٱلص لَ ٰو ِة قَ ا ُم ْ‬
‫«منافقان می‌خواهند خدا را فریب دهند؛ در حالى ک ه او آن‌ه ا را ف ریب‬
‫می‌دهد‪ ،‬و هنگامى که به نماز برخیزند سر تا پاى آن‌ها غرق کس الت و‬
‫بی‌حالى است»‪.‬‬
‫چگونه برای مسلمان رواست که در حضور در مس جد و ادای نم از‬
‫جماعت سستی و تنبلی کند‪ ،‬در حالی که او می‌داند که دالیلی از قرآن و‬
‫سنت بر وجوب نماز جماعت در مسجد داللت دارد‪ ،‬که بعضی از آن‌ها‬
‫را در این رساله ذکر می‌کنم‪.‬‬
‫از جمله‪:‬‬
‫ٱلس جُو ِد فَاَل‬ ‫َ‬
‫اق َويُ دع َۡونَ إِلى ُّ‬ ‫ۡ‬ ‫ۡ‬
‫خداوند می‌فرماید‪﴿ :‬يَ ۡو َم يُك َش فُ عَن َس ٖ‬
‫ٱلس جُو ِد‬ ‫وا يُ ۡدع َۡونَ إِلَى ُّ‬ ‫ص ُرهُمۡ ت َۡرهَقُهُمۡ ِذلَّ ‪ۖٞ‬ة َوقَ ۡد َكانُ ْ‬
‫يَ ۡستَ ِطيعُونَ ‪َ ٰ ٤٢‬خ ِش َعةً أَ ۡب ٰ َ‬
‫َوهُمۡ ٰ َس لِ ُمونَ ‪[ ﴾٤٣‬القلم‪« .]43-42 :‬روزی را ک ه خداون د س اق خ ود را‬
‫برهنه می‌کند‪ ،‬و دعوت به س جود می‌ش وند ام ا نمی‌توانن د س جود کنن د‪.‬‬
‫(ساقی که به جالل و کمال او الیق است و به هیچ چیز شبهاتی ن دارد»‪،‬‬
‫در حدیث آمده که‪ :‬پروردگار م ا س اق خ ود را برهن ه می‌کن د‪ ،‬پس ه ر‬
‫مرد مؤمن و زن مؤمنه‌ای برای او سجده می‌کنند‪ ،‬و کسانی که از روی‬
‫ریا و سمعه در دنیا سجده می‌کردند‪ ،‬باقی می‌مانند و می‌روند که س جده‬
‫کنند‪ ،‬پشت آنان (مانند تختهء الواری راست می‌ایستد) و ق ادر ب ه س جده‬
‫کردن نمی‌شود‪( .‬متفق علیه)* این در ح الی اس ت ک ه چشم‌هایش ان (از‬
‫شدت شرمس اری) ب ه زی ر افت اده و ذلت و خ واری تم ام وجودش ان را‬
‫فراگرفته‪ ،‬آن‌ها پیش از این (در دار دنیا) دعوت به س جود می‌ش دند در‬
‫حالی که سالم بودند»‪.‬‬
‫و در روز قیامت خواری پشیمانی و حسرت آنان را فرامی‌گیرد‪ .‬در‬
‫حالی که آنان به سجده کردن خوانده می‌شدند‪ ،‬اما آنان علیرغم صحت و‬
‫سالمتشان از انجام آن امتناع می‌کردند‪ .‬پس به همین دلیل در آخرت‪ ،‬با‬
‫عدم توانایی انجام آن [سجده] مجازات می‌شوند‪.‬‬
‫اب راهیم تیمی‪ /‬در تفس یر این آی ه می‌گوی د‪ :‬آن‌ه ا ب ه وس یلۀ اذان و‬
‫اقامت به نماز واجب فراخوانده می‌شدند‪.‬‬
‫سعید بن مسیب‪ /‬می‌گوید‪ :‬آن‌ه ا «حي علی الص الة‪ ،‬حي علی الفالح»‬
‫را می‌ش نیدند و عل یرغم اینک ه ص حیح و س الم بودن د‪ ،‬ج واب آن را‬
‫نمی‌دادند‪.‬‬
‫کعب األحبار می‌گوید‪« :‬به خدا سوگند این آیه فقط دربارۀ کسانی ک ه‬
‫از نماز تخلف کردند‪ ،‬نازل شد»‪ .‬پس برای کس ی ک ه نم از جم اعت را‬
‫علیرغم توانایی برپاداشتن آن ترک می‌کنن د‪ ،‬چ ه تهدی دی از این آی ات‪،‬‬
‫شدیدتر و واضح‌تر است‪.‬‬
‫وا ٱل َّز َك ٰوةَ َو ۡٱر َك ُع واْ‬
‫ٱلص لَ ٰوةَ َو َءاتُ ْ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬
‫از جملۀ دالیل دیگر آیه‪َ ﴿ :‬وأقِي ُم وا َّ‬
‫َم َع ٱل ٰ َّر ِك ِعينَ ‪[ ﴾٤٣‬البقرة‪« .]43 :‬نماز را برپا دارید و زکات را بپردازی د‬
‫و با نمازگزاران [به صورت جماعت] نماز بخوانید»‪.‬‬
‫وا َم َع ٱل ٰ َّر ِك ِعينَ ﴾ نص ی درب ارۀ وج وب نم از‬ ‫ش اهد اول‪َ ﴿ :‬و ۡٱر َك ُع ْ‬
‫جماعت و مشارکت نمازگزاران در نماز می‌باش د‪ .‬چنانچ ه قص د‪ ،‬فق ط‬
‫صلَ ٰوةَ﴾‪.‬‬
‫وا ٱل َّ‬ ‫برپا داشتن نماز می‌بود‪ ،‬کافی بود که بگوید‪َ ﴿ :‬وأَقِي ُم ْ‬
‫یکی از دیگ ر آی اتی ک ه ب ر این ام ر داللت دارد‪ .‬این آی ه می‌باش د‪:‬‬
‫ٱلص لَ ٰوةَ فَ ۡلتَقُمۡ طَٓائِفَ ‪ٞ‬ة ِّم ۡنهُم َّم َع كَ َو ۡليَ ۡأ ُخ ُذ ٓو ْا‬
‫﴿ َوإِ َذا ُكنتَ فِي ِهمۡ فَ أَقَمۡ تَ لَهُ ُم َّ‬
‫‪7‬‬ ‫وجوب نماز جماعت در مسجد‬
‫ُ‬
‫ت طَٓائِفَ ةٌ أ ۡخ َر ٰى لَمۡ ي َ‬
‫ُص لُّ ْ‬
‫وا‬ ‫ۡ‬ ‫ۡ‬ ‫ُوا فَ ۡليَ ُكونُ ْ‬
‫وا ِمن َو َرٓائِ ُكمۡ َولتَ أ ِ‬ ‫أَ ۡسلِ َحتَهُمۡۖ فَإِ َذا َس َجد ْ‬
‫وا ِح ۡذ َرهُمۡ َوأَ ۡسلِ َحتَهُمۡۗ ‪[ ﴾١٠٢‬النساء‪« .]102 :‬هنگامی‬ ‫وا َم َعكَ َو ۡليَ ۡأ ُخ ُذ ْ‬ ‫فَ ۡليُ َ‬
‫صلُّ ْ‬
‫که در میان آن‌ها هستی و برای آن‌ها نم از جم اعت برپ ا مى‌دارى بای د‬
‫مسلمانان به دو گروه تقسیم شوند‪ ،‬نخست عده‌اى با حمل اسلحه با تو ب ه‬
‫نماز بایستند‪ ،‬سپس هنگ امى ک ه این گ روه س جده کردن د (و رکعت اول‬
‫نماز آن‌ها تمام شد‪ ،‬تو در جاى خود توقف مى‌ک نى) و آن‌ه ا ب ا س رعت‬
‫رکعت دوم را تمام نم وده و ب ه میدان ن برد ب از مى‌گردن د و در براب ر‬
‫دشمن می‌ایس تند و گ روه دوم ک ه نم از نخوانده‌ان د‪ ،‬ج اى گ روه اول را‬
‫می‌گیرند و با تو نماز می‌گزارند‪ ،‬گ روه دوم ن یز بای د وس ایل دف اعی و‬
‫اسلحه را با خود داشته باشند و بر زمین نگذارند»‪.‬‬
‫وجه داللت این آیه این است که خداوند ادای نماز جماعت در ح الت‬
‫جنگ را واجب کرده است‪ ،‬که این امر در حالت صلح ب ه طری ق اولی‬
‫واجب است‪ .‬اگر با فردی در زمینه ترک نماز جماعت مسامحه می‌شد‪،‬‬
‫پس کسانی که با دشمن می‌جنگند و مورد تهدی د آن ان هس تند می‌بایس ت‬
‫مورد اغماض و چشم‌پوشی بیشتر قرار می‌گرفتند‪ ،‬و اگر نماز جم اعت‬
‫مس تحب ب ود‪ ،‬وج ود ع ذر خ وف [از دش من] م وجب ج واز ت رک آن‬
‫می‌بود‪ .‬چنانچه فرض کفایه بود‪ ،‬بی‌تردید می‌بایست با اقامه آن از سوی‬
‫ع ده‌ای‪ ،‬ف رض ب ودن آن از بین می‌رفت‪ .‬پس بن ابراین‪ ،‬نم از جم اعت‬
‫فرض عین است‪.‬‬
‫دالیلی از سنت مبنی بر وجوب نماز جماعت‬
‫در ص حیحین ب ه روایت از اب وهریرهس از پیامبرص روایت ش ده‬
‫است که فرمودند‪« :‬لقد هممت أن آم ر بالص الة‪ ،‬فتق ام ثم آم ر رجالً فیؤم‬
‫الن اس‪ ،‬ثم انطل ق معی برج ال معهم ُح زَم من حطب إلی ق وم ال یش هدون‬
‫الصالة ـ یعني الجماعة ـ فأحرق علیهم بیوتهم بالن ار» «بی‌تردی د خواس تم‬
‫که [مردم را] به برپایی نماز دستور دهم تا [نم از] برپ ا ش ود آنگ اه ب ه‬
‫مردی دستور بدهم تا امامت مردم را [در نماز] برعهده گیرد‪ .‬س پس ب ا‬
‫خود گروهی از م ردان را ک ه بس ته‌های ه یزم حم ل می‌کنن د ب ه س وی‬
‫راهنمای مسلمان عابد در حکم نماز جمعه و جماعت در مساجد‬ ‫‪8‬‬
‫مردمانی ببرم که در نماز [جماعت] شرکت نمی‌کنن د و خانه‌هایش ان را‬
‫بر سرشان آتش بزنم»‪.1‬‬
‫فقط به خاطر ترک واجب‪ ،‬خانه‌های آنان با همۀ افراد و وس ایلی ک ه‬
‫در آن اس ت‪ ،‬آتش زده می‌ش ود‪ .‬ح دیث (درب ارۀ واجب ب ودن نم از‬
‫جماعت واضح است‪ .‬زیرا چنانچه س نت می‌ب ود‪ ،‬ت ارک آن را ب ه آتش‬
‫زدن تهدید نمی‌کرد‪ ،‬و اگر فرض کفایی می‌بود‪ ،‬با برپ ایی نم از توس ط‬
‫پیامبرص و کسانی که با ایشان بودن فرض بودن آن از بین می‌رفت)‪.‬‬
‫عالّمه ابن قیم‪ /‬گوید‪ :‬هرگز ممکن نبود مرتکب گناه صغیره را آتش‬
‫مىود‪ ،‬چون ترک نماز جماعت از گناهان کبیره است‪.‬‬
‫ابن منذر‪ /‬می‌گوید‪( :‬در اقدام پیامبرص به آتش زدن خانه‌های کسانی‬
‫که از نماز تخلّف می‌کردند‪ .‬ب ارزترین بیان درب ارۀ واجب ب ودن نم از‬
‫جماعت وجود دارد‪ .‬زیرا ج ایز نیس ت‪ ،‬پیامبر خ داص کس ی را ک ه از‬
‫امر مستحبی یا امر غیرفرضی تخلف می‌کند تهدید کند‪.‬‬
‫از ابوهریرهس روایت شده است که مرد نابین ایی ب ه ن زد پیامبرص‬
‫آمده وگفت‪« :‬ای رسول خدا من کسی را ندارم که م را ب ه س وی مس جد‬
‫راهنمایی کند و دس ت م را بگ یرد»‪ .‬و از پیامبرص خواس ت ک ه ب ه او‬
‫اجازه بدهد تا در خانه‌اش نماز بخواند‪ ،‬زمانی که برگشت از او پرس ید‪:‬‬
‫«آیا صدای اذان (دعوت به نم از) را می‌ش نوی؟» گفت‪ :‬بل ه پیامبرص‬
‫فرمود‪« :‬پس به آن جواب بده»‪.2‬‬
‫از عبدهللا بن ام مکتومس روایت شده است که وی به پیش پیامبرص‬
‫آم د و گفت‪ :‬ای رس ول خ دا‪ ،‬در ش هر (مدین ه) درن دگان و حیوان ات‬
‫وحشی فراوانی وجود دارد‪ ،‬و من نابین ا هس تم خ انه‌ام ن یز [از مس جد]‬
‫دور است‪ .‬کس ی را هم ن دارم ک ه دس ت م را بگ یرد‪ .‬آی ا ب ه من اج ازه‬
‫می‌دهی در خانه‌ام نماز بخوانم؟ پیامبرص فرم ود‪« :‬آی ا ص دای اذان را‬
‫می‌شنوی؟» گفت‪ :‬بل ه پیامبرص فرم ود‪« :‬پس آن را اج ابت کن‪ .‬زی را‬
‫من به تو اجازه نمی‌دهم [این کار را بکنی]‪.3‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ -‬بخاری و مسلم آن را روایت کرده‌اند‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ -‬مسلم آن را روایت کرده است‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫‪ -‬اب وداود‪ ،‬این ح دیث را روایت ک رده اس ت ک ه در ص حیح س نن ابن ماج ه ب ه‬
‫شماره ‪ 644‬وجود دارد‪.‬‬
‫‪9‬‬ ‫وجوب نماز جماعت در مسجد‬
‫این م رد نابین ا درب ارۀ مش کالت رفتن ب ه مس جد و فق دان راهنم ا‬
‫شکایت کرد‪ ،‬با این وج ود پیامبرص ب ه او اج ازه ن داد ک ه در خ انه‌اش‬
‫نماز بخواند‪ .‬پس چگونه ممکن اس ت این ک ار درب ارۀ کس ی ک ه دارای‬
‫چشمان و جسم سالمی است‪ ،‬جای هیچ عذر و بهانه‌ای نیس ت‪ .‬ب ه همین‬
‫دلیل زمانی که از ابن عباسم دربارۀ مردی که در ط ول روز‪ ،‬روزه‌دار‬
‫است‪ ،‬و در شب به شب زنده‌داری مشغول است‪ ،‬ام ا در نم از جمع ه و‬
‫جماعت شرکت نمی‌کند‪ ،‬گفت‪ :‬اگر در چنین وضعیتی از دنیا ب رود‪ ،‬او‬
‫در آتش است‪ .‬فرد سؤال کننده پس از یک م اه دوب اره این س ؤال را از‬
‫او پرسید‪ ،‬پس او دوباره گفت‪( :‬او در آتش است) ‪.‬‬
‫اگر نماز جماعت واجب نمی‌بود‪ ،‬ابن عباسب درباره این م ردی ک ه‬
‫این دو عب ادت را ب ا هم انج ام داده ب ود‪ ،‬حکم دخ ول در آتش جهنم را‬
‫صادر نمی‌کرد‪.‬‬
‫از ابن عباس ب روایت ش ده اس ت ک ه پیامبرص فرم ود‪« :‬من س مع‬
‫المنادي بالصالة فلم یمنعه من اتباعه عذر ـ قیل و م ا الع ذر ی ا رس ول هللا؟‬
‫قال‪ :‬ـ خوف أو مرض لم تقبل منه الصالة التي صلّی» «کس ی ک ه ص دای‬
‫مؤذن را بشنود و برای عدم حضور در نماز جماعت عذری مانند ترس‬
‫یا بیماری نداشته باشد‪ ،‬نمازی که [درخ انه‌اش] می‌خوان د‪ ،‬م ورد قب ول‬
‫واقع نمی‌گردد»‪.1‬‬
‫همچنین از ابن عباسب روایت شده است ک ه پیامبرص فرم ود‪« :‬من‬
‫سمع النداء‪ ،‬فلم یأتیه! فال صالة‪ ،‬إالَّ من عذر» «کسی که ندای [دعوت ب ه‬
‫نم از‪ ،‬ی ا اذان] را بش نود‪ ،‬ام ا ب ه س وی آن ن رود‪ ،‬پس نم از او قب ول‬
‫نمی‌شود‪ ،‬مگر آنکه عذری داشته باشد»‪.2‬‬
‫علت داللت این امر آن است که این حدیث صریح است‪ .‬ب ه گ ونه‌ای‬
‫که نمی‌توان از شرکت در نماز جماعت س رباز زد‪ ،‬مگ ر آنک ه ع ذری‬
‫داشت‪ ،‬و در حالیکه سنت این گونه نیس ت‪ .‬زی را می‌ت وان ب دون وج ود‬
‫عذر آن را ترک کرد‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫‪ -‬ابوداود‪ ،‬ابن حبان در صحیحش و ابن ماجه آن را روایت کرده‌اند‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ -‬ابن ماجه در سنن آن را روایت کرده است‪ .‬حاکم آن تخریج و درب اره آن گفت ه‬
‫اس ت ‪ :‬ب ه ش رط ص حیحین‪ ،‬ص حیح اس ت ام ا آن را تخ ریج نکرده‌ان د‪ .‬نگ اه‪:‬‬
‫المستدرک علی الصحیحین کتاب الصالة (‪.)1/245‬‬
‫‪10‬‬
‫راهنمای مسلمان عابد در حکم نماز جمعه و جماعت در مساجد‬
‫ابوهریرهس می‌گوید‪ :‬بی‌تردید اگر دو گوش انس ان از س رب م ذاب‬
‫پر شود بهتر از آن است که صدای مؤذن را بشنود‪ ،‬سپس ج واب آن را‬
‫ندهد‪.‬‬
‫از معاذ بن أنسب روایت شده است که پیامبرص فرمود‪« :‬الجف اء ک ل‬
‫الجفاء والکفر والنفاق من س مع من ادي هللا ین ادي إلی الص الة فال یجیب ه»‪.‬‬
‫«کفر‪ ،‬نفاق و جفای بزرگی است‪ ،‬اگ ر کس ی ص دای من ادی خداون د را‬
‫بشنود که به سوی نماز ندا می‌دهد‪ ،‬اما دعوت او را اجابت نکنند»‪.‬‬
‫در روایت ط برانی آم ده اس ت ک ه رس ول خ داص فرم ود‪« :‬بحس ب‬
‫الم ؤمن من الش قاء والخیب ة أن س مع الم ؤذن یث وب بالص الة فال یجیب ه»‪:‬‬
‫«برای مؤمن هیچ ب دبختی و ناامیدی بزرگ تر از آن نیس ت ک ه ص دای‬
‫مؤذن را بشنود ک ه م ردم را ب ه س وی نم از می‌خوان د و آن‌ه ا را جم ع‬
‫می‌کند‪ ،‬اما او دعوتش را اجابت نکند»‪.1‬‬
‫از عبدهللا بن مس عودس روایت ش ده اس ت ک ه فرم ود‪ :‬کس ی ک ه‬
‫می‌خواهد فردا ـ یعنی روز قیامت ـ در حالیکه مسلمان است‪ ،‬خداوند را‬
‫مالقات کند‪ ،‬پس باید بر این نمازهای پنج‌گانه که به س وی آن‌ه ا دع وت‬
‫می‌شود‪ ،‬محافظت کند‪ ،‬زیرا خداوند برای پیامبرتان سنت‌های هدایت را‬
‫مقرر فرموده است و اینکه آن‌ها از سنت‌های هدایت هس تند و اگ ر ش ما‬
‫در خانه‌هایتان نماز بخوانید‪ ،‬ـ همچنانک ه این متخل ف در خ انه‌اش نم از‬
‫می‌خواند ـ سنت پیامبرتان را ت رک کرده‌ان د و اگ ر س نت پیامبرت ان را‬
‫ترک کنید‪ ،‬بی‌تردید‪ ،‬گمراه می‌شود‪ .‬در میان ما [اص حاب پیامبر] ج ز‬
‫منافقی که نفاق او آشکار بود یا بیماران همگی در نماز جماعت شرکت‬
‫می‌کردند‪ .‬فرد بیمار را در حالی که دو مرد بازوان او را گرفته بودن د‪،‬‬
‫به مسجد می‌آوردند تا در صف برای ادای نماز جماعت بایستد)‪.2‬‬
‫وج ه داللت این روایت آن اس ت ک ه تخل ف از حض ور در نم از‬
‫جماعت را از عالمات منافق ان آش کار دانس ته اس ت‪ ،‬و از عالمت‌ه ای‬
‫نفاق ترک مستحب و انجام مکروه نیست‪.‬‬
‫چند روایت از صحابهش درباره وجوب نماز جماعت در مساجد‬
‫‪1‬‬
‫‪ -‬احمد و طبرانی آن را روایت کرده‌اند‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ -‬مسلم آن را روایت کرده است‪.‬‬
‫‪11‬‬ ‫وجوب نماز جماعت در مسجد‬
‫از امیرالمؤمنین عمر بن خطابس روایت شده است که گفت‪ :‬چگون ه‬
‫گروه‌هایی از مردم از نماز تخل ف می‌کنن د‪ ،‬پس ب ه علت ع دم حض ور‬
‫آنان گروهی دیگر نیز از حضور در نماز س رباز می‌زنن د‪ .‬پس ی ا بای د‬
‫در نم از حض ور یابن د‪ ،‬ی ا کس انی را ب ه س وی آن‌ه ا می‌فرس تم ت ا‬
‫گردن‌های آنان را بزند‪.‬‬
‫ایشانس همچنین ب ه س وی ام راء در والی ات مختل ف سرنوش ت ک ه‬
‫مهم‌ترین امر ش ما در نظ ر من نم از اس ت‪ .‬پس کس ی ک ه ب ر انج ام آن‬
‫محافظت کند‪ ،‬در حقیقت دینش را حفظ کرده است‪ ،‬و ه ر کس آن را از‬
‫دست بدهد‪ ،‬پس زیان از دست دادن آن از دیگر امور زیانب ارتر اس ت‪،‬‬
‫و یکی از راه‌ه ای مح افظت نم از‪ ،‬اقام ه آن ب ه ص ورت جم اعت در‬
‫مساجد می‌باشد‪.‬‬
‫حسن بن علیب می‌فرماید‪ :‬کسی ک ه ص دای م ؤذن را بش نود ام ا ب ه‬
‫سوی آن نشتابد‪ ،‬نماز او از سرش تج اوز نمی‌کن د [و ب االتر نمی‌رود]‪.‬‬
‫مگر آنکه فرد‪ ،‬عذری داشته باشد‪.‬‬
‫ابن القیم‪ /‬می‌گوید؛ (‪ ...‬کسی که به طور شایسته در س نت تأم ل کن د‬
‫در می‌یابد که خوان دن نم از در مس اجد ف رض عین اس ت‪ .‬مگ ر اینک ه‬
‫مانعی بوجود آید که به علت آن ترک نماز جمعه و جماعت جایز اس ت‪.‬‬
‫پس عدم حض ور در مس جد ـ ب دون وج ود ع ذر ـ همانن د ت رک اص ل‬
‫جماعت بدون داشتن عذر است‪ ،‬و همه اح ادیث و روای ات ب ر این ام ر‬
‫اتفاق دارند)‪.‬‬
‫ام المؤمنین عایشهل می‌گوید‪ :‬کسی که صدای مؤذن را بشنود ام ا او‬
‫را اجابت نکند بی‌تردید کار خیری را اراده نکرده است‪ ،‬و همچ نین ب ه‬
‫وسیلۀ او ارادۀ خیر نشده است‪ ،‬مگر کسی که دارای عذری باشد‪.‬‬
‫از علیس روایت شده اس ت ک ه گفت‪ :‬نم از همس ایه مس جد‪ ،‬ج ز در‬
‫مسجد قبول نمی‌ش ود‪ .‬از او پرس یده ش د‪ :‬همس ایه مس جد کیس ت؟ گفت‪:‬‬
‫کسی که صدای مؤذن را بشنود‪.‬‬
‫از ابوموسی اشعریس روایت شده اس ت ک ه گفت‪ :‬کس ی ک ه ص دای‬
‫مؤذن را بشنود اما بدون آنکه ع ذری داش ته باش د‪ ،‬آن را اج ابت نکن د‪،‬‬
‫پس نماز او پذیرفته نیست‪.‬‬
‫‪12‬‬
‫راهنمای مسلمان عابد در حکم نماز جمعه و جماعت در مساجد‬
‫روایت شده است که عتاب بن أسیدس که والی مکه در زمان رس ول‬
‫خداص بود گفت؛ به خ دا قس م ه ر گ اه مطل ع ش وم ک ه یکی از ش ما از‬
‫حضور در نماز جماعت در مسجد سرباز می‌زند‪ ،‬گردن او را می‌زنم‪.‬‬
‫ذکر اخبار و آث ار رس یده از ت ابعین و کس انی ک ه بع د از آن‌ه ا آمده‌ان د و همچ نین‬
‫اقوال مذاهب چهارگانه درباره وجوب نماز جماعت در مساجد‬
‫عطا بن أبی ریاح و احمد بن حنبل ـ رحمهما هللا ـ می‌گویند‪ :‬حض ور‬
‫در نماز جماعت در مساجد فرض است‪ .‬شافعی‪ /‬می‌گوید‪ :‬معتقدم کس ی‬
‫قادر به خواندن نماز جماعت مسجد است‪ ،‬اجازه ندارد آن را در مس جد‬
‫نخواند‪ .‬خطابی‪ /‬می‌گوی د‪ :‬حض ور در نم از جم اعت در مس اجد واجب‬
‫اس ت زی را اگ ر مس تجب می‌ب ود‪ ،‬ب رای اف رادی مانن د ابن مکت وم و‬
‫ضعیفان و ناتوانان دیگر ترک آن سزاوارتر و اجازۀ آن رواتر بود‪.‬‬
‫اوزاعی‪ /‬می‌گوید‪ :‬نمی‌توان در زمینه ترک نماز جمعه و جماعت از‬
‫پدر اطاعت کرد‪.‬‬
‫حسن بصری‪ /‬می‌گوید‪ :‬اگر مادری به خاطر دلسوزی‪ ،‬فرزن دش را‬
‫از حض ور در نم از جم اعت عش اء من ع کن د‪ ،‬آن فرزن د نبای د از وی‬
‫اطاعت کند‪.‬‬
‫تع دادی از کس انی ک ه ب ه واجب ب ودن آن معتقدن د عبارتن د از‪ :‬ابن‬
‫خزیم ه‪ ،‬بخ اری‪ ،‬ابن حب ان‪ ،‬أبوث ور‪ ،‬ابن ح زم‪ ،‬ام ام داود ظ اهری‪،‬‬
‫ظاهریه‪ ،‬ابن قدامه‪ ،‬عالمه عالءال دین س مرقندی‪ ،‬ام ام اب وبکر کاش انی‬
‫حنفی‪ ،‬و عام ه مش ایخ حنفیه‪ ،‬ابن من ذر‪ ،‬ام ام اب راهیم نخعی و ام ام‬
‫عبدالبر مالکی‪.‬‬
‫این اح ادیث رس ول خ داص و نصوص ی از ص حابهش می‌باش د ک ه‬
‫دربارۀ وجوب نم از جم اعت در مس اجد‪ ،‬و مج ازات متخل ف از آن ب ه‬
‫شیوه‌های مختلف آمده اس ت‪ .‬آتش زدن خانه‌ه ای متخلفین‪ ،‬کش تن‪ ،‬ع دم‬
‫قب ولی نم از‪ ،‬تهدی د ب ه دخ ول در آتش جهنم و اته ام نف اق از این‬
‫مجازات‌ها هستند‪.‬‬
‫این ام ر رواج پیدا ک رده اس ت و از اص حاب پیامبرص وش ب ه‬
‫دیگران رس یده اس ت‪ ،‬و ح تی از ی ک ص حابی خالف این ام ر روایت‬
‫نشده اس ت‪ .‬پس آنچ ه ب دان معتق دیم آن اس ت ک ه ب رای هیچ کس ج ایز‬
‫‪13‬‬ ‫وجوب نماز جماعت در مسجد‬
‫نیست که از حضور در نماز جماعت در مس اجد خ ودداری کن د‪ ،‬مگ ر‬
‫آنکه عذری داشته باشد‪.‬‬
‫واجب بودن نماز جمعه و مجازات کسی که از حضور در آن‬
‫سرباز می‌زند‬
‫نماز جمعه‪ :‬بر هر م رد مس لمان‪ ،‬ب الغ‪ ،‬عاق ل‪ ،‬آزاد و مقیمی واجب‬
‫است که دربارۀ آن دالیل فراوانی مبنی بر وجوب آن و هشدار به کس ی‬
‫که بدون داشتن عذر در انج ام آن سس تی و تنبلی می‌کن د‪ ،‬و از حض ور‬
‫در آن سرباز می‌زند‪ .‬از جمله دالیل وجوب آن آیه زیر می‌باشد‪ٰ ﴿ :‬يَٓأ َ ُّيهَ ا‬
‫ُوا‬ ‫صلَ ٰو ِة ِمن يَ ۡو ِم ۡٱل ُج ُم َع ِة فَ ۡ‬
‫ٱس َع ۡو ْا إِلَ ٰى ِذ ۡك ِر ٱهَّلل ِ َو َذر ْ‬ ‫ي لِل َّ‬‫ٱلَّ ِذينَ َءا َمنُ ٓو ْا إِ َذا نُو ِد َ‬
‫ۡٱلبَ ۡي ۚ َع ٰ َذلِ ُكمۡ خ َۡي ‪ٞ‬ر لَّ ُكمۡ إِن ُكنتُمۡ ت َۡعلَ ُمونَ ‪[ ﴾٩‬الجمعة‪« .]9 :‬ای مؤمنان! هنگامی‬
‫که برای روز جمعه اذان گفته مى‌شود به سوی ذکر خدا (خطبه و نماز)‬
‫بشتابید و خرید و فروش را ره ا کنید‪ ،‬این ب رای ش ما به تر اس ت اگ ر‬
‫مى‌دانستید»‪.‬‬
‫خداوند در این آی ات ب ه تالش و ش تابیدن ب ه س وی نم از ام ر ک رده‬
‫است‪ ،‬که این امر به مفهوم وجوب است‪ .‬واجب شدن شتافتن فق ط ب رای‬
‫امر واجب است‪ .‬در این آیات خداوند‪[ ،‬مردم را] از معامله ک ردن من ع‬
‫کرده است تا به وسیلۀ آن از انجام نماز باز نمانند‪ .‬چنانچ ه نم از جمع ه‬
‫واجب نبود‪ ،‬بی‌تردی د م ردم ب ه خ اطر آن از معامل ه و خری د و ف روش‬
‫نهی نمی‌شدند‪.‬‬
‫ابن کث یر‪ /‬درب ارۀ این آی ه می‌گوی د‪ :‬بی‌تردی د خداون د‪ ،‬ب ه مؤمن ان‬
‫دستور داده است برای انجام عبادت او در روز جمع ه و اهتم ام ب ه آن‪،‬‬
‫و تداوم بر آن گردهم آیند‪.‬‬
‫ج ابر بن عب داللهس می‌گوی د‪ :‬پیامبرص ب رای م ا خطب ه خوان ده و‬
‫أن هللا قد افترض علیکم الجمعة في مق امي ه ذا‪ ،‬في ی ومي‬ ‫فرمود‪« :‬اعلمو َّ‬
‫هذا‪ ،‬في شهري هذا‪ ،‬من عامي هذا‪ ،‬إلی یوم القیام ة‪ ،‬من ترکه ا في حیاتي‬
‫أو بعدي‪ ،‬وله إمام عادل أو جائر استخفافا ً به ا أو جح وداً له ا‪ ،‬فال جم ع هللا‬
‫شمله وال بارك هللا في أمره» «بدانید که بی تردید خداون د نم از جمع ه را‬
‫در چنین جایگاه‪ ،‬روز‪ ،‬ماه‪ ،‬و سالی تا روز قیامت واجب ک رده اس ت‪.‬‬
‫هر کس در زمان حیاتم یا پس از آن‪ ،‬با ه دف خ وار ش مردن ی ا انک ار‬
‫آن‪ ،‬آن را ترک کند‪ ،‬در حالیکه امام عادل یا ج ائری دارد پس خداون د‪،‬‬
‫کار آشفته آنان را سر و سامان ندهد و ام ر آن‌ه ا را ب ر ایش ان خجس ته‬
‫نگرداند»‪.1‬‬
‫از ابوهریره و ابن عمرش روایت شده اس ت ک ه آن دو از پیامبرص‬
‫ّ‬
‫«لینتهین أقوام عن ودعهم الجمعة والجماعات‬ ‫بر روی منبرش می‌فرمود‪:‬‬
‫أو لیختمن هللا علی قل وبهم ثم لیک ونن من الغ افلین» «آی ا آن گروه‌ه ا از‬
‫ت رک ک ردن نم از جمع ه و جم اعت دس ت برمی‌دارن د‪ ،‬ی ا خداون د ب ر‬
‫قلب‌هایشان مهر می‌زند‪ ،‬سپس بی‌تردید از غافالن خواهند بود»‪.2‬‬
‫امام نووی‪ /‬می‌گوی د‪( :‬معن ای ختم‪ ،‬مه ر ک ردن و پوش اندن اس ت‪...‬‬
‫قاضی عیاض می‌گوید‪ :‬متکلمان در این ب اره هم بس یار اختالف دارن د‪.‬‬
‫به او گفته شده است که ختم به معنای از بین رفتن لطف و اس باب خ یر‬
‫است‪ .‬همچنین به او گفته شده است که به معنای خل ق کف ر در قلب‌ه ای‬
‫آن‌هاست‪ ،‬که این نظر بیشتر متکلمین اهل سنت است‪.‬‬
‫در ح دیث از پیامبرص روایت ش ده اس ت ک ه فرمودن د‪« :‬من ت رک‬
‫ثالث جمع تهاونا ً بها طبع هللا علی قلبه»‪« .‬هر کسی که سه نماز جمعه را‬
‫‪3‬‬
‫به خاطر سستی و تنبلی ترک کند خداوند قلب او را مهر می‌زد»‪.‬‬
‫ابوقتادهس روایت می‌کند که پیامبرص فرمودن د‪« :‬من ت رک الجمع ة‬
‫ثالث مرات من غیر ضرورة طبع هللا علی قلبه» «کسی که سه ب ار نم از‬
‫جمع ه را ب دون هیچ ض رورتی ت رک کن د‪ ،‬خداون د قلب او را مه ر‬
‫می‌زند»‪.4‬‬
‫از ابن عباسب روایت می‌شود که گفت‪« :‬کسی که سه بار متوالی از‬
‫شرکت در نماز جمعه خودداری کند در حقیقت اسالم را به کناری نهاده‬
‫است»‪.5‬‬
‫از ابن مس عودس ک ه پیامبرص ب ه گ روهی ک ه از ش رکت در نم از‬
‫جمعه امتناع می‌کردند‪ ،‬فرمود‪« :‬لق د هممت أن آم ر رجالً یص لی بالن اس‬
‫ثم أح رق علی رج ال یتخلف ون عن الجمع ة بیوتهم» «بی‌گم ان خواس تم‬
‫‪1‬‬
‫‪ -‬ابن ماجه آن را روایت کرده است و اسناد آن ضعیف است‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ -‬مسلم آن را روایت کرده است‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫‪ -‬احمد‪ ،‬ابوداود‪ ،‬نسائی‪ ،‬ترمذی و ابن ماجه آن را روایت کرده‌اند‪.‬‬
‫‪4‬‬
‫‪ -‬امام احمد آن را روایت کرده است‪.‬‬
‫‪5‬‬
‫‪ -‬ابویعلی آن را به صورت موقوف و با اسناد حسن روایت کرده است‪.‬‬
‫واجب‌بودن نماز جمعه و مجازات کسی که از حضور در آن‪...‬‬
‫‪17‬‬
‫دستور دهم تا مردی امامت نماز مردم را برعهده گیرد سپس بر کسانی‬
‫که از حضور در نماز جمعه خودداری می‌کنند‪ ،‬خانه‌هایشان را بر آنان‬
‫آتش بزنم»‪.1‬‬
‫ترمذی از ابن عباسب روایت ک رده اس ت ک ه درب ارۀ ف ردی ک ه ب ه‬
‫شب زنده‌داری می‌پردازد و روزها را روزه می‌گیرد اما در نماز جمعه‬
‫شرکت نمی‌کند‪ ،‬از او سؤال ش د‪ .‬ابن عب اس گفت‪« :‬او در آتش اس ت»‪.‬‬
‫که در صفحات قبل نیز ذکر گردید‪.‬‬
‫از محم د بن عب دالرحمن بن زراره روایت ش ده اس ت ک ه گفت از‬
‫عم ویم [یح یی بن س عد بن زراره] ش نیدم ک ه گفت‪ :‬پیامبرص فرم ود‪:‬‬
‫«فمن س مع الن داء ی وم الجمع ة فلم یأته ا؛ ثم س معه فلم یأته ا‪ ،‬ثم س معه فلم‬
‫یأتها‪ ،‬طبع هللا علی قلبه وجعل قلبه قلب منافق» «کسی ک ه در روز جمع ه‬
‫سه بار صدای منادی [مؤذن] را بشنود اما آن را اج ابت نکن د‪ ،‬خداون د‬
‫ب ر قلب او مه ر خواه د زد و قلب او را تب دیل ب ه قلب من افق خواه د‬
‫کرد»‪.2‬‬
‫از ام المؤم نین حفصهل روایت ش ده اس ت ک ه پیامبرص فرم ود‪:‬‬
‫«رواح الجمعة واجب علی ک ل محتلم» «رفتن ب ه نم از جمع ه ب رای ه ر‬
‫فردی که به بلوغ رسیده است واجب است»‪.3‬‬
‫امام اجماع‪ :‬همۀ مسلمانان بر واجب بودن نماز جمعه اجم اع دارن د‪.‬‬
‫ابن المنذر‪ ،‬اجماع علماء بر فرض عین بودن نماز جمعه را ذک ر ک رده‬
‫است‪.‬‬
‫ابن عربی مالکی می‌گوید‪ :‬ب ا اجم اع مس لمانان نم از جمع ه‪ ،‬ف رض‬
‫عین است‪.‬‬
‫ابن قدامه در المغنی می‌گوید‪ :‬مسلمانان بر وجوب نماز جمعه اجماع‬
‫[و اتفاق] دارند‪.‬‬
‫عینی می‌گوید که از زمان رسول خداص تا ام روز ب ر ف رض ب ودن‬
‫آن بدون هیچ انکاری اجماع دارند‪.‬‬
‫‪1‬‬
‫‪ -‬مسلم و حاکم آن را روایت کرده‌اند‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪ -‬بیهقی آن را روایت کرده است‪.‬‬
‫‪3‬‬
‫‪ -‬نسائی‪ ،‬ابوداود و ابن خزیمه آن را روایت کرده‌اند‪ .‬این حدیث صحیح است‪.‬‬
‫‪18‬‬
‫راهنمای مسلمان عابد در حکم نماز جمعه و جماعت در مساجد‬
‫نووی‪ /‬می‌گوید‪ :‬مذهب شافعی بر آن است که نماز جمعه فرض عین‬
‫است‪.‬‬
‫پس ای بندۀ خدا از نتیجۀ تساهل در نماز جمعه پرهیز کن‪ ،‬و ب ترس‬
‫که این امر بسیار خطیر و مهم است‪.‬‬
‫ای برادر مسلمان و فاضل بدان ک ه غ ایت و ه دف از وج ود م ا در‬
‫این زندگی فانی‪ ،‬همان عبادت خداون د ـ ع ّز وج ل ـ می‌باش د‪ .‬خداون د‬
‫ُون‪َ ٥٦‬مٓا أُ ِري ُد ِم ۡنهُم‬ ‫نس إِاَّل لِيَ ۡعبُد ِ‬ ‫ت ۡٱل ِج َّن َوٱإۡل ِ َ‬‫تعالی می‌فرماید‪َ ﴿ :‬و َما خَ لَ ۡق ُ‬
‫ون‪[ ﴾٥٧‬ال ذاريات‪« .]57-56 :‬من جن و انس‬ ‫رِّز ٖق َو َمٓا أُ ِري ُد أَن ي ُۡط ِع ُم ِ‬ ‫ِّمن ۡ‬
‫را نیافری دم ج ز ب رای این ک ه عب ادتم کنن د و هرگ ز از آن‌ه ا روزی‬
‫نمى‌خواهم‪ ،‬و نمى‌خواهم مرا اطعام کنند»‪.‬‬
‫این تصریح پروردگار ـ ع ّز وجل ـ به آن است که آن‌ها برای عبادت‬
‫او آفریده شدند‪ .‬پس باید به آنچه برای آن آفریده شده‌اند‪ ،‬اهتمام ورزند و‬
‫از دنیای فانی که پایان پذیر و محل عبور است روی گرداند‪.‬‬
‫برادرم تو را به تقوای خ دا ـ ع ز وج ل ـ و مح افظت ب ر نمازه ای‬
‫پنجگانه در مساجد توصیه می‌کنم‪ .‬خداوند تعالی می‌فرماید‪ٰ ﴿ :‬يَٓأ َ ُّيهَا ٱلَّ ِذينَ‬
‫ق تُقَاتِِۦه َواَل تَ ُموتُ َّن إِاَّل َوأَنتُم ُّم ۡس لِ ُمونَ ‪[ ﴾١٠٢‬آل عم ران‪:‬‬ ‫وا ٱتَّقُ ْ‬
‫وا ٱهَّلل َ َح َّ‬ ‫َءا َمنُ ْ‬
‫‪« .]102‬ای مؤمنان‪ ،‬آنگونه که حق تق وى و پرهیزک اری اس ت از خ دا‬
‫بپرهیزید»‪.‬‬
‫بدان عمر تو در حال کم شدن و نه زیاد شدن است‪ ،‬و بدان ک ه توب ه‬
‫وا تُوبُ ٓو ْا إِلَى ٱهَّلل ِ‬ ‫واجب است‪ .‬خداوند تعالی می‌فرماید‪ٰ ﴿ :‬يَٓأ َ ُّيهَا ٱلَّ ِذينَ َءا َمنُ ْ‬
‫ص وحًا‪[ ﴾٨‬التح ريم‪« .]8 :‬ای مؤمن ان! ب ه س وى خ دا توب ه کنید‪،‬‬ ‫ت َۡوبَ ٗة نَّ ُ‬
‫توبه‌ای خالص»‪.‬‬
‫در پایان می‌گوییم‪ :‬ای برادر مسلمانم‪ ،‬از خداوند تعالی می‌خواهم که‬
‫سینه‌ات را بگشاید‪ ،‬و قلبت را نورانی نماید‪ ،‬و تو را به راه حق هدایت‪،‬‬
‫و در برپاداشتن نم از جم اعت کم ک کن د‪ ،‬ک ه او ب ر انج ام ه ر ام ری‬
‫تواناست‪.‬‬
‫وصلی هللا وسلم علی نبینا محمد وعلی آله وصحبه أجمعین‬

You might also like