Professional Documents
Culture Documents
آنها
برگرفته از کتاب دیدگاههای فقهی معاصر
تألیف:
دکتر یوسف قرضاوی
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها عنوان کتاب:
دکتر یوسف! قرضاوی مؤلف:
فقه و اصول -اصول و قواعد فقه موضوع:
اول (دیجیتال) نوبت انتشار:
تیر (سرطان) 1396هـ.ش -شوال 1438هـ.ق تاریخ انتشار:
کتابخانه قلم www.qalamlib.com منبع:
book@qalamlib.com ایمیل:
contact@mowahedin.com
نمیباشFد؛ بلکFه بیFانگر
محتوای این کتاب لزوما بیانگر دیدگاه سFایت کتابخانFه قلم
دیدگاه نویسنده آن است.
بسم هللا الرحمن الرحیم
فهرست مطالب
فهرست مطالب.....................................................................أ
آیا عمل برخالف مذاهب چهارگانه جایز است؟1.............................
کثرت ائمه مجتهد1.............................................................
ائمه اربعه مدعی عصمت خود نبودهاند3..................................
هیچگونه دلیلی بر وجوب تقلید از یک مذهب معین وجود ندارد!7....
مخ!!الفت ی!!ک ام!!ام در احک!!ام ش!!ریعت ب!!اعث طعن در ام!!امت او
نخواهد بود11...................................................................
احکام غریب و نامأنوس ،نسبی هستند 15.................................
هیچ رابطهای میان صواب و شهرت رأی وجود! ندارد18.............
اختالف در فروع! موجب تَفَرُّ ق و تَ َشتُّت نخواهد شد21.................
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها24..............................
حکم تقلید از ائمه مذاهب33..................................................
درباره مسائل مورد! اختالف 35.............................................
اعتماد بر کتاب و سنت37....................................................
حکم تلفیق در میان مذاهب 39...............................................
آیا عمل برخالف مذاهب چهارگانه جایز است؟
سوال :مدتهای مدیدی است ک!!ه بعض!!ی از دوس!!تان کت!!ابخوان ب!!ه
خ!!اطر آنچ!!ه ک!!ه مجل!!ه (نوراالس!!الم) از مب!!احث فقهی تحت عن!!وان
(غریب االحکام) منتشر نموده ،س!والی! از من میپرس!ند! و آن این اس!ت
که :آیا عمل به این احکام غریب ،اگرچه مخالف مذهب و ام!!ام خوانن!!ده
و سوال کننده باشد ،جایز است؟ مبنی بر اینکه در میان این نوع فت!!اوا،
احکامی وجود دارد که بر خالف تمام مذاهب چهارگانه مشهور! و مورد
اعتماد هستند .لذا دل انسان چگونه در عمل ب!!ه آن حکم غ!!ریب ،آرامش
مییابد؟ و آیا سزاوار است که ی!ک مجل!ه ملی و م!ردمی ،چ!نین احک!ام
غریب را منتشر نماید و در میان خوانندگان مجله ،جدالها و تنشه!!ایی
را برانگ!!یزد .درص!!ورتیکه خ!!ود مجل!!ه خواه!!ان وح!!دت ،اخ!!وت و
همبستگی میان امت است؟
جواب :در پاسخ هوشیارانه و منصفانه به این سوال ،هر خوانن!!دهای
ک!!ه نس!!بت ب!!ه ام!!ور دینش اهتم!!ام میورزد و ب!!ه دنب!!ال ح!!ق و کش!!ف
واقعیات است ،شایسته است نسبت به حقایق زی!!ر توج!!ه ش!!ایانی مب!!ذول
دارد:
کثرت ائمه مجتهد
اوالً :باید دانست که مذاهب فقهی اسالمی آنگونه که بعضی نادانه!!ا
میپندارند ،منحصر! در این چهار مذهب نمیباشد! و امامان مذاهب ،فقط
و فق!!ط مال!!ک ،ابوحنیف!!ه ،ش!!افعی و احم!!د -رحمهم! هللا -نیس!!تند؛ زی!!را
همزمان با امامان این چه!ار م!!ذهب ،امام!ان دیگ!!ری بودهان!!د .اگرچFFه در
مرتبFه علم و اجتهFاد از آنهFا فقیهتFر و عFالمتر نبودهاند ،1ولی هم س!طح آنه!ا
بودهان!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!د.
امام شافعی! /درب!اره لیث بن س!عد 2/ک!ه معاص!ر! ام!ام مالک /ب!وده اس!ت
میگوید:
3 ُ َ َ َ ْ َ َ
«اللَّيْث أفقهُ ِمن َمالِ ٍك إِال أ َّن أصْ َحابَهُ ل ْم يَقو ُموا بِ ِه» .
ْ ُ
-2ابوحارث ،ليث بن سعد فهمی اصفهانی ،از عطاء بن ابی رباح و ابن شهاب 2
حدیث شنیده است .امام اهالی بصره و مصر در فقه و ح!!دیث ب!!ود .در س!!ال 94
هـ ق در خراسان متولد و در سال 175هـ ق در قاهره وفات یافت( .مصحح)
-3المرحمة الغيثية بالترجمة الليثية نوشته ابن حجر عسقالنی( .مصحح) 3
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 2
«لیث از مالک فقیهتر بود جز اینکه یارانش او را نشناساندند!».
س!!فیان ث!!وری 1/ک!!ه در ع!!راق میزیس!!ت از جنب!!ه مرتب!!ه فقهی از
ابوحنیفه /کم نداشت .سفیان عالوه بر پیشوایی در علم ،ب!!ه ان!!دازهای در
سنت نبوی تبحر داشت که به ایشان لقب (امیر المومنین در حدیث) داده
شد .امام محمد غزالی ایشان را یکی از پنج ائمه فقه بشمار میآورد.
اوزاعی 2/ام!!ام بالمن!!ازع ش!!ام ب!!ود و م!!ذهب او در آنج!!ا بیش!!تر! از
دویست سال مورد! تبعیت و پیروی قرار! گرفت .در میان اه!!ل بیت ام!!ام
زی!!د بن علی ،همچ!!نین ب!!رادرش ام!!ام اب!!وجعفر محم!!د بن علی ب!!اقر و
فرزند! ام!!ام جعف!!ر ص!!ادق! هرک!!دام ی!!ک ام!!ام و مجته!!د بودهان!!د؛ و تم!!ام
عالمان اهل سنت به امامت و فقاهت آنها قائل و معترف! بودهاند.
پس از اینها ام!!ام ط!!بری ن!!یز همانگون!!ه ک!!ه ام!!ام تفس!!یر ،ح!!دیث و
تاریخ بوده است ،به عنوان مجتهد مطل!!ق و ام!!ام فق!!ه ب!!ه ش!!مار میآم!!ده
است .مذهب او پیروان فراوانی داشت ،ولی بعدها منقرض گردید!.
از سوی دیگر قبل از ائم!!ه چهارگان!!ه امام!!ان و اس!!تادان ،و اس!!تادان
استادان آنها که انگشت نمای عصر خ!!ود بودهان!!د ،وج!!ود داش!!تهاند ک!!ه
همه آنها دریای! علم و چ!!راغ ه!!دایت بودهان!!د .ک!!دام پژوهش!!گر! ع!!المی
است که امثال سعید بن مسیب ،و فقهای هفت گانه مدینه ،طاووس عطا،
س!!عید بن جب!!یر ،عکرم!!ه ،حس!!ن ،ابن س!!یرین ،ش!!عبی ،اس!!ود ،علقم!!ه،
ابراهیم ،مس!!روق! ،/مکح!!ول ،زه!!ری و س!!ایر فقه!!ای ت!!ابعین را ک!!ه در
مدرسه اصحابش فارغ! التحصیل شدهاند نشناسد؟ افرادی! که ائمه بع!!د از
آنها به عنوان دانش آموزان و شاگردان آنها به حساب میآیند !.کس!!انی
هم که قبل از آنها بودهاند فقیهان اصحابش هستند که تعلیم یافته مدرس!!ه
نبوت بودهاند و شاهد اسباب ن!!زول ق!!رآن و ورود! ح!!دیث بودهان!!د .آنه!!ا
نسبت به فهم دین آگاهتر و نسبت به مقاص!!د ق!!رآن و داللته!!ای لفظی و
متون شریعت داناتر بودهاند .چه کسی است ک!!ه نس!!بت ب!!ه فق!!ه اب!!وبکر،
عم!!ر ،علی ،عثم!!ان ،ابن مس!!عود ،ابن عب!!اس ،ابن عم!!ر ،ابی بن کعب،
1
-4ابوعبدهللا ،سفيان بن سعيد بن مسروق ثوری ،در كوف!!ه و در س!!ال 97هـ ق
متولد شد ،منصور عباسی تالش کرد که منص!!ب قض!!اوت را ب!!ه او ده!!د ام!!ا او
نپذیرفت .در سال 161هـ ق در بصره وفات یافت( .مصحح)
2
-5ابوعمرو عبدالرحمن بن عمرو بن يحمد اوزاعی ،امام ديار ش!ام فق!ه و زه!د
ک در سال 88متولد شد ،و در ب!!یروت در س!!ال 157هـ ق وف!!ات بود .در بعلب ّ
یافت( .مصحح)
3 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
زید بن ثابت ،معاذ بن جبل ،عایشه و سایر پیشوایان صحابی! که ه!!دایت
امت در گرو! تبعیت از آنها است آگاه نباشد؟
ائمه اربعه مدعی عصمت خود نبودهاند
باید دانست که ائمه اربعه همانند سایر مجتهدین کرام مدعی عصمت
خود نبودهاند و هیچیک از عالم!!ان اس!!المی چ!!نین پن!!داری ب!!ه خ!!ود راه
ن!!داده اس!!ت .نه!!ایت ام!!ر این اس!!ت ک!!ه آن امام!!ان چهارگان!!ه مجته!!دانی
بودهاند که انتهای سعی و کوشش و ت!!وان بش!!ری! خ!!ود را در راه کس!!ب
صواب و نیل به حقیقت به کار گرفتهاند که اگ!!ر ب!!ه ح!!ق رس!!یده باش!!ند،
مشمول دو اجر گشتهاند و اگر به خطا رفته باشند ،باز مشمول یک اجر
و ثواب شدهاند .به همین خاطر بوده که آنه!ا در بس!یاری م!وارد از آرا
و نظرات خود رجوع کردهاند و به خاطر دست یافتن به دلیل ق!!ویتر و
محکمتر ،آرا و نظرات دیگران را پذیرفتهاند .راز اینکه در یک مس!اله
بیشتر از چند روایت از یک امام بیان ش!!ده همین اس!!ت .مع!!روف اس!!ت
که امام شافعی! /دارای دو مذهب اس!ت م!ذهب ق!دیم در ع!راق و م!ذهب
جدید در مصر و هیچ مساله مهم فقهی از امام مالک /و امام احمد /یافت
نمیشود! جز اینکه دارای بیشتر از یک روایت است .ام!!ام ابوحنیفه /را
میبینیم که قبل از وفات از بعضی! آرای خود منصرف! شده است.
قبل از ایشان عمر بن خطابس را میبینیم! ک!!ه م!!دتی ب!!ه ی!!ک نظری!!ه
فتوا میداد و سپس به نظریهای مخ!!الف گذش!!ته فت!!وا! میداد و وق!!تی در
اینباره از او سوالشد در جواب گفت:
ك َعلَی َما َعلِمنَاَ ،و هَ َذا َعلَی َما نَعل ُم» .
َ 1
« َذلِ َ
«فتوای گذشته بر مبنای فهم گذشته ما بوده و این فتوا ب!!ر مبن!!ای فهم
کنونی ماست».
اص!!حاب ابوحنیفه /ب!!ر مبن!!ای دری!!افت! ادل!!ه متقن ،و اطالع ب!!ر آث!!ار
سلف و آگ!!اهی ب!ه مص!!الح و نیازمن!دیهای! م!ردم پس از ام!ام خ!!ود در
بیش!!تر! از ص!!د مس!!اله ب!!ا ابوحنیفه /مخ!!الفت نمودهان!!د .ب!!ه همین خ!!اطر!
بعضی از علمای حنفی در بس!!یاری از م!!وارد در ارتب!!اط ب!!ا آن مس!!ائل
اختالفی میان ابوحنیفه /و شاگردانش ،میگفتند:
-1در هیچ کتابی منبع این س!خن را نی!افتم .البت!ه ام!ام ابی ح!اتم محم!د بن حيان 1
بستی متوفاى سال 354هـ ق کتابی به نام «هذا علی ما نعلم» دارد( .مصحح)
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 4
«هَ َذا اختِاَل فُ ع ٍ
َصر َو َز َمان ٍاَل اختِاَل فُ ُح َّج ٍة َو بُره ٍ
1
َان» .
«این اختالف عصر و زمان است نه اختالف در دلیل و برهان».
هنگامیکه ابویوسف /بزرگترین و فاض!لترین اص!!حاب ابوحنیفه،/
مالک بن انس /را مالقات نمود از ایشان راجع به مق!!دار ص!!اع ،مس!!اله
وقف و زکات سبزیجات! سوال نمود ،امام مالک /بر مبن!!ای س!!نت نب!!وی
در پرتو! دالیل نصوص به ایشان پاسخ داد ،ابویوسف! /گفت:
َ َ
احبِی -یَعنِی أبَ!!ا َحنِیف !ةَ -م!!ا عت لِقَولِکك یَا أَبَا عَب ِد هللاِ َولَ!!و َرأی َ
ص! ِ « َر َج ُ
2
عت» َرأَ ُ
یت ،لَ َر َج َع َک َما َر َج ُ
«ای ابا عبدهللا ،نظر شما را پ!!ذیرفتم! و از رای خ!!ود برگش!!تم! و اگ!!ر
یار من یعنی ابوحنیفه آنچ!!ه من دی!!دم را میدی!!د ،هم!!انطور ک!!ه من از
رای خود برگشتم ،او نیز بر میگشت».
اینگون!!ه انص!!اف! و گذش!!ت از آرای خ!!ود و روی! آوردن ب!!ه آرای
دیگری از نتایج و ثمرهی علم راسخ و اجتهاد ص!!حیح میباش!!د و گفت!!ار
و عملکرد تمام پیشوایان فقهی مؤید! و بیانگر این موضوع! است.
حس !نُ َم!!ا َرأَ ُ
یت فَ َمن َج!!ا َء بِ ! َر ٍ
أی ابوحنیفه /میگفت« :هَ َذا َرأیِی َو هَ ! َذا أَ َ
خیر ِمنهُ قَبِلنَاهُ».3
ٍ
«این نظر من است و این بهترین نظری! است که به آن دست ی!!افتهام
و هرکسی! نظری بهتر و مستدلتر! از آن عرضه دارد میپذیرم».
ض!وا قَ!!ولِی خطی فَأ َ ِ
عر ُ ص!یبُ َو أُ ِ امام مالک /میگوید« !:إِنَّ َما أَنَ!!ا بَ َش! ٌر أُ ِ
َّ 4
ب َو ال ُّسنة» َعلَی ال ِکتَا ِ
«من یک انسانم ک!!ه گ!!اهی درس!!ت میگ!!ویم و گ!!اهی اش!!تباه میکنم؛
بنابر این گفتار مرا با قرآن و سنت پیامبر گرامی ج بسنجید».
-1الهداية فی شرح بداية المبتدی نوشته علی بن ابی بكر بن عب!!دالجليل فرغ!!انی 1
(مصحح).
-3ابن تیمیه در مجموع الفتاوى ( )20/117آن را ذکر کرده است( .مصحح) 3
-1ابن عبدالبر در الجامع روايت کرده است .ابن ح!!زم ن!!يز در اص!!ول األحک!!ام 4
( )282 !/ 2وكت!!اب إيق!!اظ همم أولی األبص!!ار (ص )63و حلية األولياء (/ 9
)107 !-106و سير أعالم النبالء ( . )35 !/ 10نووی با لفظی غ!!ير از این ،آن
را در المجموع ( )104 !/ 1ذکر نموده و میگوید ب!ا الف!اظ مختلفی روایت ش!!ده
است .سبكی رسالهای در توض!!یح آن درمجموع!!ة الرس!!ائل المنيرية (-98 !/ 3
)114رساله شش!!م (مع!!نى ق!!ول اإلم!!ام المطل!!بی إذا ص!!ح الح!!ديث فه!!و م!!ذهبی)
آورده است( .مصحح)
-1التعريفات نوشته جرجانی ص 147و حاش!يه ابن عاب!دين 508 !/3و إرش!اد 2
«جز کالم و سخن رس!!ول هللا ج س!!خن هرکس!ی! قاب!!ل رد ی!!ا پ!!ذیرش
است».
بن!!ابراین پ!!یروی از ی!!ک ش!!خص غ!!یر معص!!وم در تم!!ام آنچ!!ه ک!!ه
میگوید ،گمراهی آشکاری است ،زیرا در این صورت هر امام م!!ذهبی
را نسبت به پیروان خود به منزله پیامبر با امتش ق!!رار! داده اس!!ت و این
یک نوع تبدیل و تغییر دین و ش!!بیه ب!!ه چ!!یزی اس!!ت ک!!ه خداون!!د متع!!ال
نصاری را بخاطر آن نکوهش کرده و فرموده است:
ُون ٱهَّلل ِ﴾ [التوبة.]31 : ﴿ٱتَّخَ ُذ ٓو ْا أَ ۡحبَا َرهۡ!ُم َور ُۡه ٰبَنَهُمۡ أَ ۡربَابٗ ا ِّمن د ِ
«اینها دانشمندان و راهبان خود را به جای هللا ،به الوهیت گرفتند».
و این بدان خاطر بود ک!ه آنه!ا از عالم!ان و راهب!ان خ!!ود در ام!ور
مرب!!وط! ب!!ه تحلی!!ل و تح!!ریم همانن!!د پی!!امبراکرم ج اط!!اعت و تبعیت
میکردند!.
اض!!افه ب!!ر این خ!!ود ائم!!ه از اینک!!ه م!!ردم! از آنه!!ا تقلی!!د کنن!!د م!!انع
میشدند و گمان نمیبردند! که روزی آنچه را برای مردم بیان مینمایند!
واجب االتباع گردد و مردم را از اینکه اقوال آنه!ا را ب!دون دلی!ل اخ!ذ
نمایند ،برحذر میداشتند !.امام شافعی! /میگوید:
یل ،يَحْ ِم! ُل ح ُْز َم! ةَ َحطَ ٍ
ب ب لَ ٍ « َمثَ ُل الَّ ِذی یَطلُبُ ال ِعل َم بِاَل ُح َّج ٍةَ ،ک َمثَ ِل َح ِ
اط ِ
َوفِي ِه أَ ْف َعى ت َْل َد ُغهُ َوهُ َو اَل يَ ْد ِري».2
«کسیکه دانش و فقه را بدون دلیل دریافت! نماید همانن!!د کس!!ی اس!!ت
که در شب هیزم جمع میکند .پشتهای از یک هیزم را برمیدارد و یک
مار افعی در آن پشته او را میگزد بدون اینکه خود بفهمد».
ُمزَنی 3در اول مختصر! خود [یعنی کتاب االم شافعی] میگوید!:
-2اإلنصاف فی بيان أس!باب االختالف (ج / 1ص )22و عق!د الجيد ( -ج / 1 1
ص )27نوش!!ته ولی هللا دهل!!وی .س!!ير أعالم النبالء (ج / 8ص 93و ج / 10
ص 73و ج / 3ص ( )372مصحح)
-1إعالم الم!!!وقعين 2/211و زرق!!انى در ش!!رح الم!!!واهب اللدنية ،5/453و 2
اهالی مص!!ر ب!!ود .وی در س!!ال 175هـ ق متول!!د و در س!!ال 264هـ ق وف!!ات
یافت( .مصحح)
7 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
ُ
الش!!افِ ِع ِّيَ ،و ِم ْن َم ْعنَى قَوْ لِ!! ِه ،أِل قَرِّ بَ!!هُ َعلَى َم ْن ت هَ!! َذا ِم ْن ِع ْل ِم َّ َص!! َر ْ
«اخت َ ْ
أَ َرا َدهَُ ،م َع إعْاَل ِميَّ ِة نَ ْهيِ ِه ع َْن تَ ْقلِي ِد ِه َوتَ ْقلِي ِد َغي ِْر ِه لِيَ ْنظُ َر فِي ِه لِ ِدينِ! ِه َويَحْ تَ!!اطُ فِي ِه
لِنَ ْف ِس ِه».1
«من این را از دانش شافعی /و از مفهوم اقوال او ب!!ه اختص!!ار! بی!!ان
داشتم ،تا دانش و فقه او را ب!!رای کس!!انی! ک!!ه بخواهن!!د ،نزدی!!ک ب!!ه فهم
گردانم -با اینکه خود امام شافعی /از اینکه مردم از او و یا از دیگران
تقلی!!د کنن!!د ،نهی نم!!وده اس!!ت -ت!!ا در دین ب!ه بحث و بررس!ی! پ!!ردازد و
احتیاط نماید».
امام احمد /میفرماید:
ْث ي َواَل اأْل َوْ زَا ِع َّيَ !،و ُخ ْ
!!!!!ذ ِم ْن َحي ُ «اَل تُقَلِّ ْدنِي َواَل تُقَلِّ ْد َمالِ ًك!!!!!ا َواَل الثَّوْ ِر َّ
2
أَ َخ ُذوا»
«از من ،مال!!ک ،ث!!وری! و اوزاعی تقلی!!د مکن بلک!!ه ش!!ریعت را از
همان منبع و سرچشمهای که آنها گرفتهاند! بگیر».
باز میگوید:
3
« ِم ْن قِلَّ ِة فِ ْق ِه ال َّرج ُِل أَ ْن يُقَلِّ َد ِدينَهُ الرِّ َجا َل»
«از نشانههای کم بینشی و کم دانش!!ی این اس!!ت ک!!ه م!!ردی! در دینش
از دیگران پیروی کند».
ابویوسف! /میگوید:
«اَل يَ ِحلُّ أِل َ َح ٍد أَ ْن يَقُو َل َمقالتنَا َحتى يَعل َم ِمن أينَ قلنَا» .
4 ْ ُ ْ َ ْ َ ْ َّ َ َ َ
«برای هیچکس جایز نیست که گفتار ما را نقل کند تا اینکه بداند ک!!ه
ما آن را از کجا گرفتهایم».
تقلید از این مذاهب و تعصب نسبت به گفتار آنها در میان این امت،
یک بدعت است و مخالف با ارشادات سلف صالح و امت سه قرن اولیه
اسالم است.
3
-3إيق!!اظ همم أولی األبص!!ار (ص )113و إعالم الم!!وقعين 2/201و مجم!!وع
الفتاوی ( 20/212مصحح)
-1ابن عب!دالبر در االنتق!اء فی فض!ائل الثالث!ه الفقه!اء ( ،)145ابن قیم در اعالم 4
-2نوشتهی ابو زيد ،عبد هللا بن عم!!ر بن عيس!!ى دبوس!!ی حنفی متوف!!اى 430هـ 5
ق( .مصحح)
9 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
بنابراین ب!!ر ه!!ر مس!!لمانی واجب اس!!ت در ص!!ورتی ک!!ه از دری!!افت!
احکام ،از ادله شرعی عاجز و ن!اتوان اس!ت ،از متخصص!ین و علم!ای
آن فن سوال و استفتاء کند و بر او واجب نیست که ملتزم و مقید به یکی
از مذاهب گردد ،زیرا هیچ مسالهای واجب نمیگردد! مگ!!ر اینک!!ه هللا و
رسولش ج آن را واجب گرداند و هللا و رس!ولش ج ب!ر هیچکس!ی واجب
ننموده که باید مذهبش حنفی و ی!!ا ش!!افعی و ی!!ا غ!!یر آنه!!ا باش!!د .ش!!ارح
«مسلم الثبوت» میگوید!:
رع َج ِدی ٍد». «فَإِی َجابُهُ ت ِ
َشری ُع َش ٍ
«ایجاب تمسک به یک مذهب ،تشریع یک شریعت تازه است».
مخالفت یک امام در احکام شریعت باعث طعن در امامت او نخواهد بود
باید دانست که مخالفت با تم!!ام ائم!!ه اربع!!ه و ی!!ا بعض!!ی از آنه!!ا ن!!ه
ب!!اعث طعن در ام!!امت آنه!!ا و ن!!ه ت!!نزل در مق!!ام آنه!!ا و ن!!ه انتق!!اد در
وسعت عمل آنها و نه خللی در صحت اجتهاد و نه شکی در جس!!تجوی!
آنها نسبت ب!ه ح!ق و ص!واب ،خواه!د ب!ود .و هرکس!ی چ!نین بپن!دارد،
نسبت به حقانیت و تاریخ تابناک دین امت ،به جهل و نادانی رفته است.
برعکس محبت و احترام به این پیشوایان اسالمی و اک!!رام و س!!تایش
آنه!!ا از جمل!!ه خصوص!!یات دین م!!بین اس!!الم اس!!ت .ش!!یخ االس!!الم ابن
تیمیه /در مقدم!!ه کت!!اب خ!!ود ب!!ه ن!!ام «رف!!ع المالم عن األئم!!ة األعالم»
میگوید« :همانگونه که قرآن بیان داشته ،ب!!ر مس!!لمان واجب اس!!ت ک!!ه
در دل محبت و والی هللا متعال ،رسول گ!!رامی ج ،مومن!!ان و ب!!ه وی!!ژه
مومنان عالمی که به عنوان وارثان انبیا بش!!مار! میآین!!د ،داش!!ته باش!!د».
هللا متعال علمای اسالمی را در طول ت!!اریخ ب!!ه منزل!!ه س!!تارگانی! ق!!رار!
داده که امت در تاریکیهای! دریا و خشکی از ارشادات آنها راهنم!!ایی
و هدایت مییابند و عم!!وم مس!!لمانها ب!!ر ه!!دایت و روایت آنه!!ا اجم!!اع
دارند ...آنها قائم مقام و جانش!ینهای پی!امبرج در می!ان امت میباش!ند،
آنها احیاگران سنت او پس از تباهی و خ!!اموش ش!!دن آن هس!!تند .ق!!رآن
توسط آنها زنده مانده و آنها به وسیله قرآن ،ناطق به ح!!ق ش!!دند و در
!رآن زن!!ده در آمدن!!د و س!!خنگوی ص!!احب ش!!ریعت میان امت به مثاب!!ه ق! ِ
شدند.
ابن القاسم گفته است« :شنیدم که مالک و لیث در ارتب!!اط! ب!!ا اختالف
اصحاب رسول! هللا ج میگفتند :اینکه بعضی گفتهان!!د ک!!ه اختالف آنه!!ا
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 10
به خاطر وسعت و رحمت در دین بوده ،چنین نیست ،بلکه نظرات آنها
بعضی صواب و بعضی اشتباه بوده اس!!ت و ب!!از ام!!ام مالک /درب!!ارهی!
اختالف اص!حاب میگوین!!د :بعض!ی! از آنه!ا مخطی و بعض!ی! مص!یب
بودهاند .اجتهاد در جهت کشف حق و صواب بر تو الزم است».
بن!!ابراین هنگامیک!!ه بعض!!ی از اص!!حاب از مالک /از جمل!!ه لیث،/
بعضی مخطی و بعض!!ی مص!!یب بودهان!!د ،پس وض!!عیت غ!!یر اص!!حاب
آنها باید چگونه باشد؟
ابن حزم تقلید را حرام میداند:
اینکه ما در ارتباط با تقلید نرمترین و خفیفترین عبارات را به کار
بردیم و گفتیم که تقلید از دیگران نه واجب است و نه سنت ،ولی ام!!انت
علمی ما را ملزم میدارد که خوانن!!ده مس!!لمان را نس!!بت ب!!ه آنچ!!ه فقی!!ه
توانمن!!د و دارای حجت ق!!وی همانن!!د ابن ح!!زم ،بی!!ان داش!!ته اس!!ت آش!!نا
نماییم ایشان درباره تقلید اینگونه بیان میدارند:
«إن التَقلِی َد َح َرا ٌمَ ،واَل یَ ِحلُّ أِل َ َح ٍد أَن یَأ ُخ َذ قَو َل أَ َح ٍد غَی َر َر ُس ! ِ
ول هللاِ ج بِاَل َّ
َان».بُره ٍ
«تقلید حرام است و برای هیچکس جایز نیست که سوای رسول گرامی
ج گفتار هیچکسی را بدون دلیل و برهان بپذیرد»!
دالیل ایشان عبارتند از :قرآن میفرمایند!:
ُوا ِمن ُدونِ ِٓۦه أَ ۡولِيَٓا ۗ َء ﴾ [األعراف:
نز َل إِلَ ۡي ُكم ِّمن َّربِّ ُكمۡ َواَل تَتَّبِع ْ ﴿ٱتَّبِع ْ ُ
ُوا َمٓا أ ِ
]3
«آنچه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده ،پیروی کنید و جز او از
معبودان دیگر پیروی مکنید».
وا بَ ۡل نَتَّبِ ُع َمٓا أَ ۡلفَ ۡينَ!!ا َعلَ ۡي! ِه َءابَٓا َءنَٓا﴾
ُوا َمٓا أَنزَ َل ٱهَّلل ُ قَالُ ْ
﴿ َوإِ َذا قِي َل لَهُ ُم ٱتَّبِع ْ
[البقرة.]170 :
«و اگ!!ر ب!!ه آنه!!ا گفت!!ه ش!!ود :آنچ!!ه را هللا ن!!ازل فرم!!وده :پ!!یروی کنی!!د،
میگویند :بلکه آنچه را که پدران خویش را بر آن یافتیم پیروی میکنیم».
و باز هللا متعال در ستایش کسانی که تقلید نمیکنند! میفرماید!:
ٓ
﴿فَبَ ِّش! ۡر ِعبَ!ا ِد ١٧ٱلَّ ِذينَ يَ ۡس!تَ ِمعُونَ ۡٱلقَ! ۡ!و َل فَيَتَّبِ ُع!!ونَ أَ ۡح َس!نَ ۚ ٓۥهُ أُوْ ٰلَئِ!!كَ ٱلَّ ِذينَ
ٓ
ب[ ﴾١٨الزمر.]18-17 : وا ٱأۡل َ ۡل ٰبَ ِ هَ َد ٰىهُ ُم ٱهَّلل ۖ ُ َوأُوْ ٰلَئِ َ
ك هُمۡ أُوْ لُ ْ
11 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
«پس بندگان مرا بشارت ده( .همان) کس!!انیکه س!!خن(ه!!ا) را میش!!نوند و
سپس از بهترین آن پ!!یروی میکنن!!د .آنه!!ا کس!!انی هس!!تند ک!!ه هللا هدايتش!!ان
کرده است ،و آنها خردمندانند».
خداوند متعال میفرماید!:
ول إِن ُكنتُمۡ تُ ۡؤ ِمنُ!!ونَ بِٱهَّلل ِ ﴿فَإِن تَ ٰنَزَ ۡعتُمۡ فِي َش ۡي ٖء فَ! ُر ُّدوهُ إِلَى ٱهَّلل ِ َوٱلر ُ
َّس! ِ
ۡ
ر﴾ [النساء.]59 : َوٱليَ ۡو ِم ٱأۡل ٓ ِخ ِ
«پس اگر در چیزی ب!ه ن!زاع افتادی!د ،آن را ب!ه س!وی هللا و رس!ولش ب!از
گردانید اگر به هللا و روز قیامت ایمان دارید».
هللا متعال در هنگام نزاع و اختالف جایز ندانسته است که به ج!ز ب!ه
قرآن و سنت نبوی ب!!ه کس!!ی دیگ!!ر مراجع!!ه گ!!ردد و خداون!!د متع!!ال در
هنگام تنازع مردم ،بازگشت! به گفتار افراد دیگر غیر از ق!!رآن و س!!نت
را حرام نموده است.
تمامی اصحاب ،تمامی تابعین و تمام تبع تابعین به طور قاطع اجماع
دارند که نباید هیچکس تمام دین خود را به طور! خاص از یکی از آنه!!ا
بگیرند و کسانیکه در تم!!ام مس!!ائل دی!!نی خ!!ود متمس!!ک ب!!ه تم!!ام اق!!وال
ابوحنیفه ،یا مالک ،یا شافعی! و یا احمد -حمهم هللا -ش!!دهاند و از پ!!یروی
کسی غیر از امام مذهب خود و یا کسانی دیگر چه گذشته و چ!ه بع!!د از
آنها ،مم!!انعت میورزن!!د !،ب!!ه ط!!ور! قطعی بدانن!!د ک!!ه ب!!ا اجم!!اع اولین و
آخرین این امت مخ!!الف ورزیدهان!!د و چ!!نین کس!!انی در ط!!ول س!!ه ق!!رن
محمود طالیی از س!!لف و خل!!ف ،الگ!!ویی! ب!!رای خ!!ود نمییابن!!د و آنه!!ا
غیر راه مومنان را پیمودهاند .از چنین حالتی به هللا پناه میبریم!.
فقهای مذاهب همگی ،امت را از تقلید خود باز داش!!تهاند و کس!انیکه
علیرغم ممانعت آنها ،در تمام مسائل و قضایای! دینی به ط!!ور! خ!!اص
از یکی از آنه!!ا تقلی!!د کنن!!د ب!!ا دس!!تورها! وس!!فارشهای! آنه!!ا مخ!!الفت
کردهاند.
چگون!!ه رواس!!ت ک!!ه تقلی!!د ب!!ه ط!!ور خ!!اص از یکی از این م!!ردان
(ابوحنیف!!!!ه ،ش!!!!افعی !،مال!!!!ک ،احم!!!!د )...را ب!!!!ر تقلی!!!!د و تبعیت از
عمربنخطاب ،یا علی بن ابیطالب ،یا ابن مس!!عود ،ی!!ا ابن عمرب ،ی!!ا ابن
عباس ،یا عایشه امالمومنین ش ،اولی و شایستهتر! دانست؟ و اگر تقلید از
دیگران شایسته میبود ،این بزرگواران و فقیهان اصحاب ،در رابطه با
تبعیت و پیروی به مراتب از دیگران شایستهتر و اولی میبودند!.
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 12
قبل از همه ،این سخنان متوجه علمایی است که قرآن ،حدیث ،فق!!ه و
اص!!ول را خواندهان!!د و درب!!اره زب!!ان مت!!ون و اس!!الیب آن ب!!ه تحقی!!ق
پرداختهان!د ،ولی ب!ا این وج!!ود ب!!ه خ!اطر تن دادن ب!ه تنبلی و تمای!ل ب!ه
آسایش طلبی ،خود را به زحمت نینداختهاند تا با تحقیق و تطبیق! مت!!ون،
اقدامی هر چند اندک به عمل آورند! و اگر به ندرت کسانی ب!!رای چ!!نین
وظیفهای قیام! نمایند و به بحث و تطبیق و ت!!رجیح بپردازن!!د -همانگون!!ه
که وظیفه یک عالم اسالمی است -بر او نعره خواهند کشید که «بس کن
تو چکارهای؟ و مردم را بر همان عقیده و اندیشه و فکرشان واگذار»! و
چنان بر او میتازند! انگ!!ار ب!!ه رد منک!!ری میپردازن!!د!! ام!!ا راج!!ع ب!!ه
اشخاص عامی ،قول ابن حزم را راجع ب!!ه اینک!!ه تقلی!!د نس!!بت ب!!ه آنه!!ا
حرام میباشد ،نخواهم پذیرفت و شاید در مناس!!بت دیگ!!ری این بحث را
مورد بحث و مناقشه قرار دهم.
احکام غریب و نامأنوس ،نسبی هستند
احکام غریب و نام!!أنوس نس!!بی هس!!تند و چ!!ه بس!!ا حکمی از احک!!ام
شریعت در یک محیط غریب به نظ!!ر آی!!د ،ولی در محی!!ط دیگ!!ر هم!!ان
حکم بر همه مشهور و معل!وم باش!د ،و ی!ا اینک!ه در عص!ری غ!ریب و
مجهول بوده ولی در عصری دیگر ،هم!!ان حکم م!!ورد قب!!ول و پ!!ذیرش
همگ!!ان ق!!رار گرفت!!ه باش!!د .پس این غ!!رابت نس!!بت ب!!ه احک!!ام ش!!ریعت
همانگون!!ه ک!!ه ث!!ابت نیس!!ت ،مطل!!ق هم نیس!!ت ،بلک!!ه هم!!انطور! ک!!ه ب!!ا
اختالف زمان ،تغییر مییابد با تغییر مک!!ان هم تغی!!یر خواه!!د ی!!افت .ب!!ه
بی!!ان چن!!د مث!!ال در این ب!!اره میپ!!ردازیم :ج!!امعهای ک!!ه فرزن!!دانش! در
عبادت مقید به مذهب شافعی! باشند ،از نظر آنها ادای نماز جمعه بدون
خواندن دو رکعت قبل از آن را از احکام شاذ [حدیثی که نادر و کمی!!اب
روایت شده باشد] و غریب میدانن!!د .در ص!!ورتی! ک!ه در ج!!امعهای ک!ه
مقی!!د ب!!ه م!!ذهب م!!الکیباش!!ند عکس آن را غ!!ریب و ش!!اذ میدانن!!د .در
محیط شافعی مذهب ،بس!!یار غ!ریب اس!!ت اینک!ه نم!ازگزاری! فاتح!ه را
بدون «بِس ِْم هَّللا ِ الرَّحْ َم ِن ال َّر ِح ِيم»! بخواند ،بر خالف مذهب مالکی که بسم
هللا ...را اصال در فاتحه نمیخوانند! و ی!!ا در م!!ذهب حنفی ک!!ه در فاتح!!ه
آن را به صورت! آشکار بیان نمینماین!!د و ب!!از در محیطی! ک!!ه مقی!!د ب!!ه
مذهب شافعی! هستند ،نماز مسلمانی که زنی را لمس نم!!وده و ب!!ه وض!!و
نپرداخته و همچنین نماز کسانی! که با ادرار و سرگین شتر ،گاو ،ب!!ز ،و
13 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
گوسفند آلوده شده باش!!ند و آن را نشس!!ته باش!!ند ،بس!!یار غ!!ریب ب!!ه نظ!!ر
میآید .بر خالف مذهب مالکی که مق!!رر داش!!تهاند :ب!!ول و س!!رگین ه!!ر
حی!!وان حالل گوش!!تی !،پ!!اک اس!!ت .همچ!!نین در م!!ذهب ش!!افعی بس!!یار
غریب است اینکه کسی سگ خیس شده را لمس کرده باشد با آن ح!!الت
نماز بخواند بر خالف مذهب مالکی که معتقد به طه!!ارت و پ!!اکی س!!گ
است و...
در عصر کنونی ما ،در رابطه با بعضی از احک!!امی ک!!ه بعض!!ی از
ائمه بدان فتوا دادهان!!د ،علم!!ا در آغ!!از ک!!ار ب!!ا م!!وجی از رد و انک!!ار و
دهشت مواجه بودهاند ،ولی دیری نگذشته که آن احکام فتوایی ،راه خود
را به سوی عقلها و دلها باز نموده است و نور حجت و دالیل آن ام!!ر
غیر معروف! بر اندیشه جمهور امت تابیده و در پرتو فلسفه شریعت ک!!ه
هم!!ان جلب مص!!الح و دف!!ع مفاس!!د میباش!!د ،لب!!اس پ!!ذیرش و مقب!!ولیت
همگانی را بر تن نموده و در نتیجه آن امر غریب ،پس از رد ،مقبول و
پس از انکار ،معروف! گشته است.
نمونه دیگر ،تعدیالت مهمی است که بر قوانین خ!!انوادگی! ک!!ه ب!!ه آن
«احوال شخصیه» میگویند ،جاری! شد و جای غرابت و استنکار را به
قب!!ول و مع!!روفیت داد .مانن!!د ع!!دم وق!!وع! طالق معلقی ک!!ه ب!!ه منظ!!ور!
واداشتن معلق علیه به انجام کاری و یا ممانعت از انجام کاری باش!!د ،و
یا اینکه زنی را که با یک لفظ سه طالقه داده باشند ،یک طالق او واق!!ع
شود و یا مانن!!د ق!!انون وص!!یت واجب از ط!!رف! پ!!در ب!!زرگ نس!!بت ب!!ه
فرزن!!دانی ک!!ه پدرش!!ان در حی!!ات پ!!دربزرگ وف!!ات نم!!وده باش!!د ،ت!!ا آن
فرزندان از قساوت عموها و اهمال ج!دها در ام!ان بمانن!د ک!ه م!ردم در
آغاز امر نسبت به این مسائل نامأنوس! و بلک!!ه مع!!ترض بودن!د! و س!!پس
آن مس!!ائل در جامع!!ه اس!!المی ک!!امال م!!ورد قب!!ول و پ!!ذیرش امت ق!!رار!
گرفتن!د! ک!!ه منب!!ع و سرچش!!مه این احک!!ام از ق!!رآن و س!!نت پ!!اک نب!!وی
استخراج و استنباط! شده است .اصال چرا باید حکمی که از قرآن گرفت!!ه
شود مقبول نیفتد؟
کلمه «غریب» دارای مفعول و مدلول مشخصی! نیست ،اگر منظ!!ور!
احکامی است که با قول جمهور علما مخالف باشد ،ابن حزم را مییابیم
که در این باره میگوید« !:م!ا از اب!و حنیف!ه ،ش!افعی! و مال!ک بیش!تر! از
ص!!دها مس!!ئله را اس!!تخراج نم!!ودهایم ک!!ه ه!!ر ک!!دام از آنه!!ا درب!!اره آن
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 14
مسائل نظراتی! بیان داشتهاند که در میان هیچیک از مسلمانهای قبل از
آنها چنان نظری بیان نشده است .آیا این جای شگفت نیست؟!»
هیچ رابطهای میان صواب و شهرت رأی وجود ندارد
حق و صواب با نظرات مش!!هور می!!ان امت ،س!!ازگاری و مالزم!!تی
ندارد و خطا و اشتباه با غریب و نامانوس همخوانی! ن!!دارد .بن!!ابراین از
نظر عالمان محقق ،صواب و خطا ،تابع شهرت و غرابت نخواهند بود.
چه بسیار! احکام مشهوری که هرگاه مورد! نق!د و بررس!ی! ق!رار! گیرن!د،
دالیل آنها سست و بیبنیان میشود و نیروی خود را از دس!!ت خواهن!!د
داد ،و چه بسا احکامی غریب و مورد! انکار ق!!رار! گرفت!!ه ک!!ه خورش!!ید!
آسا دالیل آن نمایان گردند و در پرتو انوار! ادل!ه ،روش!!ن و م!!ورد قب!!ول
خاص و عام گردند!.
بنابراین بر ه!!ر ف!!رد مس!!لمانی ک!!ه در تحقی!!ق و تفحص احک!!ام دی!!نی
خود باشد واجب است که در رابطه ب!!ا شناس!!ایی ح!!ق و واقعیت ،معی!!ار
س!!نجش او دالی!!ل و ب!!راهین ق!!وی! و محکم باش!!د ،ن!!ه ش!!هرت نظ!!ر و
گویندگان فراوان آن و وجود آن نظریه در کتابهای فراوان.
اگر مقیاس برای شناسایی حق در موضوع مورد! نظر ،این باشد ک!!ه
اغلب مردم از آن پ!!یروی میکنن!!د و بیش!تر م!!ردم ب!!دان معتقدن!د ،در آن
صورت اسالم در میان ادیان و مذاهب گمراه دنیا ،باط!!ل میب!!ود؛ زی!!را
هر کدام از ادیان و مذاهب گمراه صدها میلیون پیرو و معتقد دارد.
در صورتی که خداوند متعال میفرماید:
صتَ بِ ُم ۡؤ ِمنِينَ [ ﴾١٠٣يوسف.]103 : ﴿ َو َمٓا أَ ۡكثَ ُر ٱلنَّ ِ
اس َولَ ۡو َح َر ۡ
«و بیشتر م!ردم اگرچ!ه (ب!ر ايمانش!ان) ح!رص ورزی ،م!ؤمن نخواهن!د
بود».
أۡل !!ع أَ ۡكثَ َ
س!!بِي ِل ٱهَّلل ۚ ِ﴾ [األنع!!!ام:
ُض!!لُّوكَ عَن َ !!ر َمن فِي ٱ َ ۡر ِ
ضي ِ ﴿ َوإِن تُ ِط ۡ
.]116
«و اگر از بيشتر کسانی که در روی زمين هستند اطاعت ک!!ني ،ت!!و را از
راه هللا گمراه میکنند».
ٰ
﴿ َولَ ِك َّن أَ ۡكثَ َر ٱلنَّ ِ
اس اَل ي ُۡؤ ِمنُونَ [ ﴾١الرعد]1 :
«ولی بيشتر مردم ايمان نمیآورند».
﴿ َو ٰلَ ِك َّن أَ ۡكثَ َرهُمۡ اَل يَ ۡعلَ ُمونَ [ ﴾٣٧األنعام]37 :
15 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
«ولی بيشتر آنها نمیدانند».
﴿اَل يَ ۡعقِلُونَ [ ﴾١٠٣المائدة]103 :
«نمیانديشند».
﴿اَل يَ ۡش ُكرُونَ [ ﴾٣٨يوسف]38 :
«سپاسگزاری نمیکنند».
بعض!!ی از آرا و نظری!!ات عبدهللا بن مس!!عود! را میی!!ابیم! ک!ه مخ!!الف
نظر جمهور عصر خود بوده اس!!ت .ی!!ارانش میگفتن!!د :چ!!را ت!!ابع نظ!!ر
جمع نیستی؟ در جواب میگفت:
قَ ،وإِن ُك ْنتَ َوحْ َدكَ» .
1
«ال َج َما َعةُ َما َوافَ َ
ق الَ َح ّ
«جماعت آن است که تابع حق باشد ،اگرچه یک نفر باشد»
ابن مسعود به مردم به صورت! جدی در م!!ورد عص!!ر و زم!!انی! ک!!ه
سنجشها و معیارها منحل میگردد هشدار داده است :که مبادا م!!ردم ب!!ا
باط!!ل انس و الفت گیرن!!د و ح!!ق از نظ!!ر آنه!!ا غ!!ریب باش!!د .منک!!ر را
معروف و معروف! را منکر شمارند .و س!!پس میگوی!!د« !:وای ب!!ه ح!!ال
روزی که فتنهها شما را دربرگ!!یرد :چن!!ان فتنهای ک!!ه ک!!ودک را پ!!یر و
پ!یران را س!!الخورده س!ازد ،درآن روز! م!ردم را میی!ابی! ک!ه ع!ادات و
فرهنگ خود را به عنوان سنت س!!نیه گرفتهان!!د ک!!ه اگ!!ر بخ!!واهی آن را
تغی!!یر دهی پ!!یروان آن فرهن!!گ و ع!!ادات به ش!!دت ب!!ر ت!!و میتازن !د! و
میگویند :مردم! بیایید که این شخص میخواهد ،س!!نت و فرهن!!گ م!!ا را
2
تغییر دهد ،آیا این کار قبیحی نیست»؟!
دلیل این که غرابت و ناآشنایی! با حکمی ،دلیل خطا و اشتباه آن حکم
نیست ،این است که عمل به بعضی آیات محکم و آش!!نایی ب!!ا حکم آنه!!ا
-1اللكائی درشرح اصول اعتقاد اهل السنة والجماعة .ابوشامه شهاب الدين عبد 1
الرحمن بن إسماعيل در الباعث على إنك!!ار الح!!وادث والب!!دع (ص .)22 :و ابن
القيم در إعالم الموقعين 397 ! /3و إغاثة اللهفان ( )1/70و آلبانی در مش!!كاة /1
61آن را صحیح گفته است.
-1ح!!اكم در المس!!تدرک على الص!!حيحينَ ! - 8570 :ح!! َّدثَنَا أَبُ!!و الطَّيِّ ِ
ب ُم َح َّم ُد بْنُ 2
ق أَبِي ب ،ثَنَا يَ ْعلَى بْنُ ُعبَ ْي ٍد ،ثَنَا اأْل َ ْع َمشُ ،ع َْن َشقِي ٍ يريُّ ،ثَنَا ُم َح َّم ُد بْنُ َع ْب ِد ْال َوهَّا ِ ْال َح َس ِن ْال ِح ِ
!ر ُم فِيهَ!!ا ْال َكبِ!!يرَُ ،ويَرْ بُ!!و فِيهَ!!ا َ َ ! ْ
ه ي ٌ ة ! َ ن ْ
ت ف م ُ
ك ْ
ت
ْ ِ ِ َ ْ ِ ! س ب َ ل ا َ
ذ إ مُ ت ْ
ن َ أ !فَ !ْ
ي َ
ك " :ِ هَّللا ُ
د ! ْ
ب ع َ ل
!الَ :
!ا
! َ ق !ل ،قَ! ََوائِ! ٍ
ك يَا أَبَا َع ْب ِد
ِ َ ل َ
ذ َى ت م
َ ٌ:ل يِ ق " ؟ُ ةَّ ن س
ُّ ال ت
َ ِ ِّر ي ُ
غ وا: ُ ل ا َ ق ، ت ْ ر
ِّ َ ي ُ
غ ا َ
ذ إ َ ف
اسُ ُ ِ ً ةَّ ن س َّ ن ال َا ه ُ
ذ خ ََ ِ َّ ت ي و ُ،ر ي َّغ
الص ِ
ُ ُ ْ َّ َ ُ ُ َ ْ ُ ُ َ ُ
!ال« :إِذا َكث ! َرت ق !رَّا ُؤك ْمَ ،وقلت فقهَ!!ا ُؤك ْمَ ،و َكث ! َرت أ ْم! َوالك ْمَ ،وقلت أ َمنَ!!ا ُؤك ْم، ْ َّ َ ُ ُ ْ ُ َ َ
ال!رَّحْ َم ِن؟ ق! َ
ت ال ُّد ْنيَا بِ َع َم ِل اآْل ِخ َر ِة» (مصحح) َو ْالتُ ِم َس ِ
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 16
در قرآن کریم حتی در عهد اص!حاب م!تروک مان!ده ب!ود ب!ه نح!وی ک!ه
حکم آن آیات از نظر مردم غریب به حساب میآمد .خداون!!د دراینب!!اره
میفرماید!:
ۡ ُ ُ ۡ َ ٰ ۡ ٰ ۡ ۡ ُ ۡ ْ ُ ُ َ ۡ ۡ ﴿ َوإِ َذا َح َ
ض َر ٱلقِس َمة أوْ لوا ٱلق!!ربَ ٰى َوٱليَتَ َم ٰى َوٱل َم َس! ِكينُ ف!!ٱرزقوهُم! ِّمن! هُ
ُوفا[ ﴾٨النساء.]8 : َوقُولُ ْ!
وا لَهُمۡ قَ ۡواٗل َّم ۡعر ٗ
«و هرگاه خويشاوندان و يتيمان و مس!!تمندان ب!!ر تقس!!يم (م!!يراث) حاض!!ر
شدند( ،چيزي) از آن (اموال) به آن!!ان بدهيد ،و ب!!ا آنه!!ا ب!!ه ط!!ور شايس!!ته و
نيک سخن بگوييد».
و چون به آن عمل نمیشد بعضی از علما پنداشتهاند که حکم این آیه
منسوخ است.
نمونهی دیگر از ترک عم!!ل ب!!ه بعض!!ی از آی!!ات ،این آی!!ه اس!!ت ک!!ه
میفرماید!:
ۡ
﴿ ٰ ٓيَأ َ ُّي َها ٱل ِذينَ َءا َمنوا ِل َيسَت ِذنك ُم ٱل ِذينَ َمل َكت أي ٰ َمنك ۡم[ ﴾...النور]58 :
ُ ُ ۡ َ ۡ َ َّ ُ ٔ ۡ ْ ُ َّ
«ای کس!!!انی ک!!!ه ايم!!!ان آوردهايد! بايد بردگ!!!ان ش!!!ما از ش!!!ما اج!!!ازه
بگيرند.»...
ابن عباس گفت!!ه اس!!ت« :ش!!یطان بعض!!ی از مردم!!ان را ب!!ه وسوس!!ه
انداخت و آنها را از عمل به آن باز داشت».
اختالف در فروع موجب تَفَ ُّرق و تَ َ
شتُّت نخواهد شد
اختالف در مسائل اجتهادی که دربارهی آنه!!ا نص قطعی الثب!!وت و
قطعی الدالل!!ه وارد نش!!ده اس!!ت ،نبای!!د ب!!اعث تف!!رق و تن!!ازع می!!ان امت
گردد .اص!!حاب در مس!!ائل غ!!یر منص!!وص ب!!ا هم اختالف داش!!تند ،ولی
میانشان هیچگونه تفرقه ،عداوت و نزاع ،راه نمییافت و اختالف نظ!!ر
آنه!!ا در قض!!ایای منص!!وص ،ی!!ک ام!!ر ع!!ادی تلقی میش!!د .در می!!ان
اص!!حاب ،ت!!ابعین و اف!!راد بع!!د از آنه!!ا ،کس!!انی هس!!تند ک!!ه در ق!!رائت
فاتحه ،بس!!م هللا ...میخواندن!د! و بعض!!ی دیگ!!ر نمیخواندن!!د .بعض!!ی ب!!ه
جه!!ری خوان!!دن بس!!م هللا ...و گ!!روهی ب!!ه س!!ری ب!!ودن آن قائ!!ل بودن!!د!.
بعضی در نماز صبح قنوت میخواندند! و بعضی نمیخواندند !.کسانی به
دنبال حجامت ،ریزش خون بینی و استفراغ ،وض!!و میگرفتن!!د و کس!!ان
دیگر وضو نمیگرفتند! و کسانی در خوردن آنچه با آتش تماسداش!!ته،
وضو میگرفتند و کسانی دیگر وضو! را بر آن الزم نمیدیدند! و کس!!انی
17 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
به دلیل خوردن گوشت شتر وضو! میگرفتن!د! و کس!!انی دیگ!!ر وض!!و را
الزم نمیدیدند ...که با وجود! همه این اختالف نظره!!ا ،آنه!!ا پش!!ت س!!ر
همدیگر نماز میخواندند !.مانند اینکه ابوحنیفه /و ی!!ارانش و ش!!افعی /و
یارانش پشت سر امامان مالکی مدینه و دیگران هر چند که ن!!ه س!!ری و
نه جهری! بسم هللا ...نمیخواندند ،به ادای نماز میپرداختند.
هارون الرشید! پس از حجامت بالفاصله ب!ه ام!امت نم!از پ!!رداخت و
امام ابویوسف! /پشت سر او نماز را اقتدا نمود و نمازش را اعاده ننمود.
ب!ه دلی!!ل اینک!ه ام!!ام مالک /فت!!وا داده ب!!ود ک!!ه ب!!ر حج!!امت وض!!و الزم
نیست .نظر امام احمد /بر این بود که وضو برای حجامت و خون بی!!نی
الزم است .کسی از ایشان پرسید :اگر خون از بینی امام جماعت خارج
شود و وضو! نگیرد آیا میت!وان پش!ت س!ر او نم!از خوان!د؟! ج!واب داد
چگونه ممکن است پشت سر مالک ،سعید و ابن مس!!یب نم!!از نخ!!وانم؟!
ام!!ام ش!!افعی! /در ن!!زدیکی! م!!زار ابوحنیفه /نم!!از ص!!بح را خوان!!د و ب!!ه
خاطر احترام و ادب نسبت به ایشان قنوت را نخوان!د! و گفت :گ!!اهی ب!!ه
مذهب اهل عراق گرایش دارم.
در (بزازیه) که یکی از کتب حنیفیه است -از ام!!ام ث!!انی ،ابویوسف/
روایت شده که ایشان در حمامی غسل جمعه را انجام داد و نم!!از جمع!!ه
را با امامت خودش برگزار نمود و بعد از اینکه مردم! متف!!رق ش!!دند ب!!ه
ایش!!ان خ!!بر دادن!!د ک!!ه م!!وش م!!ردهای در چ!!اه حم!!امی ک!!ه در آن غس!!ل
نموده ،وجود داشته است گفت :در این صورت به ق!!ول ب!!رادران مدین!!ه
عمل میکنیم! که میگویند« :إِ َذا بَلَ ! َغ ال َم!!ا ُء قُلَّت ِ
َین لَم یَح ِم! ُل ُخبثً!!ا» «هرگ!!اه
مقدار آب به دو قله 1برسد نجس نمیگردد»!.
علت اختالف آرا و نظ!!رات در چ!!نین مس!!ایلی گنج!!ایش آن اس!!ت.
بن!!ابراین احتم!!ال چن!!د وج!!ه در آنه!!ا میرود !.چ!!ه بس!!ا در ی!!ک مس!!اله
شرعی گنجایش دو وجه باشد و اگر چنین باشد قض!!یه اجته!!ادی اس!!ت و
نظر صواب در آن قطعی نیست و ص!!احب خط!!ا در آن مع!!ذور و بلک!!ه
ماجور خواهد بود .به همین خاطر بوده که امامان و فقه!!ای اس!!المی در
چنین م!واردی ،اق!وال و نظ!رات خ!ود را توجی!ه مینمودن!!د و ب!ه آرا و
نظرات مخالفین خود احتمال ص!!واب میدادن!!د .ب!!رای مث!ال در اس!!تنباط
یک حکم اجتهادی میگفتند :این محتاطتر است ،یا این راجح است ،و یا
-1البته باید توجه داشت که نباید ب!!ه بهان!!ه توج!!ه ب!!ه روح و ب!!اطن نص!!وص از 1
عمل به ظاهر نصوص طفره رفت؛ زیرا سر منش!!أ ج!!دایی فرقهه!!ا و گروهه!!ای
منحرف از اصل دین ،به کنار گذاشتن و یا تحریف نص!!وص و روی آوردن ب!!ه
ه!!وا و ه!!وس و خواهش!!ات ش!!یطانی ب!!ه بهان!!ه عم!!ل ب!!ه روح و ب!!اطن نص!!وص
برمیگ!!ردد .این مس!!اله ب!!ه خص!!وص در می!!ان روافض و ص!!وفیان ب!!ه وض!!وح
مشاهده میشود( .مصحح)
!ر» در بخ!!اری ( 946و )4119و ِ !َ
خ اآل -1بدون لفظ « َمن َکانَ یُؤ ِم ِ ِ َ َ ِ
!وم
! یال و هلل اب نُ 2
متعال عام مسئله بوده و نماز در بنی قریظه به دستور پیامبر ج در اینجا خاص
مسئله بوده است .پس ه!!ر دو اجته!!اد ب!!ا در نظ!!ر گ!!یری نص!!وص ش!!رعی ب!!وده
اس!ت؛ ن!ه آنگون!!ه ک!!ه روافض و ص!وفیان ب!ا کن!!ار گذاش!تن نص!وص ب!ه بهان!ه
اجتهاد ،از هوا و هوس و گامهای شیطان پیروی میکنند( .مصحح)
21 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
اسباب دیگر در رابطه با اختالف فقه!!ا این اس!!ت ک!!ه در می!!ان آنه!!ا
کس!!ان متش!!دد و متس!!اهل و ی!!ا ب!!ه عب!!ارت دیگ!!ر س!!ختگیر و آس!!انگیر
وجود داشت و این اختالف سلیقهها خود از ویژگیه!!ای! ط!!بیعت بش!!ری!
است .بنابراین در فهم نصوص میبی!نیم! ک!ه نظ!ر ابن عم!ر غ!یر از ابن
عباس است .آنجا که ابن عمر چنان در وضو! س!!ختگیری میک!!رد ک!!ه
معتقد بود در شستن صورت! باید آب ب!!ه ب!!اطن چش !مها هم وارد ش!!ود و
چنان کرد تا نابینا شد .در حالی که ابن عباس چ!!نین عملی را ض!!روری
نمیدانست .ابن عمر بیم داشت که اگر فرزندانش را ببوسد ،لعاب دهان
آنها او را آلوده نماید .در حالی که ابن عب!!اس آنه!!ا را میبوس!!ید و ب!!ه
آغ!!وش میکش!!ید و میگفت :آنه!!ا ش!!کوفههایی هس!!تند ک!!ه آنه!!ا را ب!!و
میکنیم .بنابراین تفاوت میان فهم این دو نفر تراوش یافت!!ه می!!ان اندیش!!ه
ه!!ر ک!!دام از آنه!!ا نس!!بت ب!!ه ش!!ریعت اس!!ت و متوج!!ه خ!!واهیم! ش!!د ک!!ه
سختگیریهای! ابن عمر و رخصتهای! ابن عباس ،در میراث فقهی ما
مشهور و وارد شده است.
گاهی خود لغات نص!!وص عام!!ل اختالف می!!ان فقه!!ا ب!!ه ش!!مار! آم!!ده
است که از آن جمله آیه:
ٰ
س ِه َّن ثَلَثَةَ قُر ُٓو ٖۚء﴾ [البقرة]228 : َ
َّصنَ بِأنفُ ِ ﴿ َو ۡٱل ُمطَلَّ ٰقَ ُ
ت يَت ََرب ۡ
«و زنان طالق داده شده بای!د م!دت س!ه ق!رء (س!ه پ!اکی ی!ا س!ه قاع!دگی)
انتظار کشند».
حال باید دید که لفظ «قرء» ب!!ه چ!!ه معن!!ایی ب!!ه ک!!ار رفت!!ه اس!!ت .در
لغت یکبار به معنی قاعدگی و یکبار به معنی پ!!اکی داللت دارد و در
اینجا فقهای مذاهب به پ!!یروی از تفس!!یر لغ!!وی این لف!!ظ و امث!!ال آن از
سایر الفاظ مشترک وارد اختالف شدهاند.
نمون!!ه دیگ!!ر از اس!!باب اختالف فقه!!ا این اس!!ت ک!!ه بعض!!ی الف!!اظ،
احتم!!ال مع!!نی حقیقی و مج!!ازی را در بردارن!!د !.ل!!ذا بعض!!ی ب!!ه معن!!ای
حقیقی آن و بعضی به معنای مجازی آن متمس!ک هس!تند .مانن!د این آی!ه
که میفرماید!:
﴿أَ ۡو ٰلَ َم ۡستُ ُم ٱلنِّ َ
سٓا َء﴾ [النساء]43 :
«يا با زنان آميزش کردهايد».
که آیا بنا به رای ابن عمر ،منظور! لمس زن با مرد با دست است و
یا همانگونه که ابن عباس به آن معتقد است کنایه از مجامعت است؟
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 22
یکی دیگ!!ر از اس!!باب اختالف فقه!!ا در رابط!!ه ب!!ا اطمین!!ان و ع!!دم
اطمینان نس!بت ب!ه روایت اس!ت ک!ه یکی ب!ه این راوی! وث!وق و اعتم!اد
دارد و روایت او را میپذیرد و دیگری به او اطمینان و اعتماد ندارد و
روایتش را مبنای عمل قرار نمیدهد! و ...یا اینک!!ه بعض!!ی در پ!!ذیرفتن
حدیث ،به ویژه در اموری که عموم مردم! ب!!ه آن مبتال هس!!تند ،قای!!ل ب!!ه
شرایطی هستند و بعضی آن شرایط را منظور نکردهاند.
یکی دیگ!!ر از م!!وارد اختالف فقه!!ا اعتب!!ار و ع!!دم اعتب!!ار دالی!!ل
شریعت است .برای مثال نظر ام!!ام مال!!ک ب!!ر این اس!!ت ک!!ه عم!!ل اه!!ل
مدینه در مسایلی چون عبادات به عنوان دلیل فقهی مقدم ب!!ر خ!!بر واح!!د
است.
یکی دیگر از اسباب اختالف این اس!!ت ک!!ه بعض!!ی از علم!!ا ،ح!!دیث
ض!!عیف! 1ک!!ه بع!!دها ب!!ه ح!!دیث حس!!ن نامگ!!ذاری! ش!!د را ب!!ر قی!!اس مق!!دم
میدارند و بعضی برعکس و...
بعضی حدیث مرسل را به طور! کلی قبول دارند و بعض!!ی آن را ب!!ه
طور کلی م!!ردود! میش!!مارند و بعض!!ی ب!!ا ش!!رایطی آن را میپذیرن!د! و
بعضی به طور مطلق قبول دارند.
بعضی شریعت امتهای قب!!ل از اس!!الم را میپذیرن!!د و آن را معت!!بر
میدانند و بعضی برای آن اعتباری قایل نیستند .بعضی قول صحابی! را
به عنوان ادله میدانند و بدان استدالل میکنند و بعضی آن را به عنوان
ادله شریعت نمیپذیرند! و بدان احتجاج نمیکنند.
بعض!!ی مص!!الح مرس!!له 2را (مص!!الحی! ک!!ه دلی!!ل خاص!!ی از ج!!انب
شریعت نسبت به اعتبار و یا الغای آن در دس!!ت نباش!!د) ب!ه عن!!وان یکی
از ادله میپذیرند! و بعضی! آن را نمیپذیرند!.
از جمله اسباب دیگر اختالف فقها ،اختالف آنها در رابطه با داللت
امر و نهی ،عام و خاص ،مطلق و مقید ،منطوق! و مفهوم و غ!یر اینه!!ا
که در «علم اصول فقه» به تفصیل بیان شده است ،میباشد.
-1البته این احادیث ،احاديث ضعيفی هستند كه ش!!دت ضعفش!!ان کم ب!!وده و ب!!ا 1
تعدد طرق روایت به درجه حسن لغیره میرسند؛ نه احادیثی که از شدت ضعف
از درجه اعتبار ساقط باشند( .مصحح)
-1در صورت بررسی مصالح مرسله میتوان دریافت ک!!ه این مس!!ایل در واق!!ع 2
تحت اصلی از اصول شرعی قرار دارند .ام!!ام ش!!اطبی در کت!!اب االعتص!!ام در
این مورد بحث مفیدی دارد( .مصحح)
23 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
آنچه که تاکید بر آن واجب است این است که درب!!اره اختالف ائم!!ه،
اس!!باب متن!!وع دیگ!!ری! هس!!تند و در گذش!!ته و ح!!ال راج!!ع ب!!ه آنه!!ا
کتابهایی به رش!!ته تحری!!ر در آمدهان!!د .از جمل!!ه کت!!اب «اإلنص!!اف فی
بيان أسباب االختالف» تالیف عالمه دهل!!وی 1و کت!!اب «أس!!باب اختالف
علم!!اء» ت!!الیف ش!!یخ علی خفی!!ف ،و ی!!ا کت!!اب خ!!ودم ب!!ه ن!!ام «الص!!حوة
اإلس!!المية بین االختالف المش!!روع! والتف!!رق الم!!ذموم» ک!!ه در آن بی!!ان
نمودهام که اختالف در مسائل فرعی یک ضرورت ،رحمت ،وس!!عت و
2
یک ثروت گرانبها است.
لی
-2 1ابوعبدالعزيز ،احمد بن عبدالرحيم فاروقی دهلوی هن!!دی ،ملقب ب!!ه ش!!اه َو ُّ
هللا .در سالهای 1145 - 1143هـ ق به حجاز سفر نمود و از دعوت به توحید
در آنجا متاثر گشت .او یکی از کسانی بود که هللا متعال به دست آنها حديث و
س!!نت را در هن!!د احی!!ا نم!!ود .از دیگ!!ر کتب مش!!هور او میت!!وان ب!!ه «حج!!ة هللا
البالغ!!ة» اش!!اره نم!!ود .وی ک!!ه در س!!ال 1110هـ ق متول!!د ش!!ده ب!!ود ،در س!!ال
1176هـ ق چشم از جهان فرو بست( .مصحح)
-1 2این س!خن ب!ا نص ص!ریح ق!رآن ک!ریم مخ!الف اس!ت .زی!را ق!رآن ،در آی!ات
متعدد !،مسلمانان را به وحدت و دوری از تفرق!!ه و اختالف در دین ،ام!!ر نم!!وده
است .چنانکه هللا میفرماید:
َب ِري ُح ُكمۡۖ ﴾ [األنفال]46 : َ ه ۡ
َذ توَ ْ
وا ُ ل َ
ش ۡ
َف تَ ف ْ
ُوا ُوا ٱهَّلل َ َو َرسُولَهۥُ َواَل تَ ٰنَ َزع
﴿ َوأَ ِطيع ْ
«و از هللا و رسولش اطاعت کنید! و با یکدیگر اختالف نکنید! که سست میش!!وید
و ابهت شما از بین میرود».
همچنین فرموده است:
وا ِش!يَعٗ ۖا ُك!!لُّ ِح! ۡز ۢ ِ
ب بِ َم!!ا وا ِمنَ ۡٱل ُم ۡش ِر ِكينَ ِ ٣١منَ ٱلَّ ِذينَ فَ َّرقُ ْ
وا ِدينَهُمۡ َو َكانُ ْ ﴿ َواَل تَ ُكونُ ْ
لَد َۡي ِهمۡ فَ ِرحُونَ [ ﴾٣٢الروم]32-31 :
«از مشرکینی که آیین خود را پراکنده و بخش بخش کردند و گروه گروه ش!!دند!،
مباشید .هر گروهی از روشی که دارد ،خوشحال است».
و نیز فرموده است:
ك﴾ [هود]119-118 : ۚ
﴿ َواَل يَ َزالُونَ ُم ۡختَلِفِينَ ١١٨إِ َمن ر ِح َم َربُّ َ
َّ اَّل
در این آیه خداوند به تصریح میفرماید:
«کسانی که مشمول رحمت خداوند باشند !،اختالف نخواهند کرد».
پس اختالف ،کار اهل باطل است چگونه آن را رحمت به حساب بیاوریم؟!
اما آنچه که ضرورت و وسعت است گنجایشی است که ش!!ریعت در بعض!!ی از
ام!!ور ق!!رار داده اس!!ت ک!!ه البت!!ه بای!!د ب!!ر طب!!ق نص!!وص باش!!د؛ ن!!ه ه!!وای نفس.
(مصحح)
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 24
همین ط!!ور اص!!ول و پایهه!!ای فک!!ری و اخالقی را ک!!ه مبن!!ای فق!!ه
اختالفی و آداب آن در میان فرزندان امت اسالمی است شرح دادهام.
از جمله رحمتهای خداوند متع!!ال نس!!بت ب!!ه این امت این اس!!ت ک!!ه
آنها را در مض!!ایقه و تنگی ق!!رار ن!!داده اس!!ت بلک!!ه ب!!ه خ!!اطر اختالف
آراء و اختالف در افهام و اندیشهها به آن وسعت بخشیده اس!!ت و آنچ!!ه
که فراخور یک محیط باشد ،چه بسا فراخور محیط دیگر نباشد و آنچه
که شایسته زمانی بوده ،چه بسا برای زمان دیگر شایسته نباشد .بعض!!ی
از اصحاب ،در قضیهای ب!ا نظ!ر خ!ود فت!وا! میداد و س!پس از آن نظ!ر
خود منصرف میشد ،همانگونه که از عمر بن خطابس هنگامی ک!!ه از
رای خود برگشت نمود ،سوال ش!!د ک!!ه دلی!!ل آن چ!!ه ب!!ود؟ او در ج!!واب
گفت :فتوای! گذشته بر مبنای آنچه که دانستیم و فتوای کنونی! بر مبن!!ای
آنچ!!ه ک!ه ب!ه آن رس!!یدهایم ،میباش!د !.اختالف محی!ط ،زم!ان ،مک!!ان ،و
شرایط ،از جمله عواملی اس!!ت ک!!ه انس!!ان از آن مت!!اثر میش!!ود! و آرای
خود را در راستای آن تغییر خواهد داد.
از این دیدگاه بود که امام شافعی /دارای دو م!!ذهب(ن!!وع فت!!وا) ب!!ود:
یکی مذهب قدیم که مربوط به عص!ری ب!ود ک!ه در ع!راق میزیس!ت! و
دومی مذهب جدید که مربوط به دورانی! بود که در مصر اقامت گزید و
در کتابهای فقهی بیان شده که «این فتوا مربوط ب!ه ق!ول ق!دیم ش!افعی!/
است و آن مربوط! به قول جدید ایشان است»؛ زی!!را هنگامیک!!ه او وارد
مصر شد به قضایایی برخورد کرد که در گذشته به آن برخ!!ورد! نک!!رده
بود و به احادیث و آثاری دست یافت که قبال ب!ه گ!وش او نخ!ورده ب!ود.
از این نظ!!ر ب!!ود ک!!ه ش!!افعی /از بعض!!ی از نظ!!رات و فت!!اوای! خ!!ود در
مصر عدول و صرف نظر نمود؛ زیرا شخص مجتهد ،پیوسته تابع دلیل
است و عدول و بازگشت از بعضی از آرا ،یک روند طبیعی! برای ه!!ر
انسان مجتهدی است .تمام این موارد ،از اسباب اختالف ائم!!ه ب!!ه ش!!مار
میآید.
ب!ه همین خ!!اطر ،اب!!وجعفر منص!!ور ب!!ه ام!!ام مالک /ک!!ه میخواس!!ت
کت!!!اب مؤط!!!ایش! را بنویس!!!د ،گفت :ای مال!!!ک در ت!!!ألیف کت!!!ابت ،از
س!!ختگیریهای ابن عمرب و رخص!!تهای! ابن عباس!!ب و ش!!واذ ابن
مسعودس دوری! کن و راه را برای مردم هموار! کن .امام مالک /به این
25 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
امر جامه عم!!ل پوش!اند! و کت!!اب مش!هور خ!!ود ب!!ه ن!ام «الموط!أ»! را ب!ه
رشته تحریر! در آورد.
خلیفه (منصور) خواست که تمام مردم ممالک اسالمی از آن پیروی
کنند .و کتاب مؤطا! به عنوان کتاب مرجع ب!!رای هم!!ه اف!!راد موج!!ود! در
ممالک اسالمی درآید ،ولی میبینیم! ک!!ه ام!!ام مالک /ب!!ه خ!!اطر فق!!اهت،
ورع و انصافی که داشت خطاب به منصور میگوید!:
ُ
!ول هللاِ ج ق!!د تَف َّرق!!وا فِی
!حاب رس! ِ
!إن أص! َ «ال تَف َع!!ل ی!!ا امی َرالمؤم!!نین ف! َّ
أقاوی!!ل ورض!!وا وم ِعلم ،والنَّاس قد َسبَقَت إلیهم ِ صار ،وأصبَ َح ِعن َد ُکلِّ قَ ٍ األم َ
1
ي واح ٍد تكون فتنة» . ْ ْ ْ
بها فإن َح َملتَهم على رأ ٍ
«ام!!یر الموم!!نین! چ!!نین ک!!اری نکن ک!!ه اص!!حاب رس!!ول هللا ج ب!!ه
ش!!هرها و من!!اطق! پراکن!!ده ش!!دهاند و ه!!ر ق!!ومی دارای ی!!ک ن!!وع علم و
بینش است و اقوال و فتاوایی! در میان آنها گذشته است و به آن راضی
و ق!!انع گش!!تهاند .اگ!!ر هم!!ه م!!ردم را ب!!ه س!!وی ی!!ک نظ!!ر و ی!!ک فت!!وا!
برگردانی! در میان امت فتنه ایجاد خواهد شد».
آنها اینگونه به اختالف میان ائمه مینگریستند ک!!ه آن ی!!ک اختالف
در قض!!ایای! ف!!رعی اس!!ت و هیچ گون!!ه زی!!انی! ن!!دارد و بلک!!ه ض!!روری!
است .امکان ندارد که در اینگونه مسائل فرعی ،امت اسالمی ب!!ر روی
ی!!ک نظری!!ه اتف!!اق نماین!!د و خ!!ود این اختالف آرا ،از لط!!ف و محبت
خداوند متعال نسبت به این امت است که حکم و قضایا و مس!!ائل ف!!رعی
را بیان نموده تا فرصتی برای اجتهاد و وس!!عت بخش!!ی نس!!بت ب!!ه تع!!دد
افهام باشد.
تصور کنی!د ک!ه اگ!ر تم!ام مس!لمانها در ه!ر ام!ری ب!ه ی!ک نظری!ه
میبودند ،هیچکس به رخصت دستیابی نداشت و هیچکس نمیتوانس!!ت!
در هیچ موقعی! نظری را بر نظر دیگر و یا قولی را بر قول دیگر و ی!!ا
روایتی را بر روایت دیگر و ...ترجیح دهد .این بود پاس!!خ س!!وال :چ!!را
ائمه مذاهب اختالف داشتند؟
-2باید این نکته را یادآور شد که تبعیت ب!!ا تقلی!!د متف!!اوت اس!!ت .تبعیت و کن!!د و 2
کاو و پرسش برای عوام دستور شریعت است ،اما تقلید به معنای قالده ان!!داختن
و پذیرش بدون چون و چرا است که از دیدگاه شریعت مذموم است( .مصحح)
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 28
درباره مسائل مورد اختالف
سوال کننده باز میپرسد آیا تمام این مس!!ائل م!!ورد اختالف در می!!ان
فقه!!ا ،از س!!نت پی!!امبر! گ!!رامی ج اس!!تخراج و ت!!راوش یافت!!ه اس!!ت؟ در
جواب میگویم !:بسیاری از امور را پیامبر! گرامی ج انج!!ام داده و عمال
از او روایت شده است .اگر چه بعضی امور را بیشتر از دیگری! انج!!ام
داده است .مانند تکبیر اذان :هللا اکبر هللا اکبر ..که آیا چهار بار است یا
دو بار؟ هر دو روایت از رسول گرامی ج روایت شده است .مالکیه ب!!ه
دو ب!!ار گفتن آن عم!!ل میکنن!!د و دیگ!!ران چه!!ار ب!!ار گفتن آن را مالک
ق!!رار میدهن!!د و ی!!ا مانن!!د ترجی!!ع(تک!!رار) در ش!!هادتین اذان ب!!ا ص!!دای
آهسته که روایت آن از پی!!امبر ج ذك!!ر ش!ده و بعض!ی از عالم!ان ب!ه آن
عمل میکنند! و نزد دیگران روایت آن ب!!ه اثب!!ات نرس!!یده و ب!!ه آن عم!!ل
نمیکنند.
تمام این ام!!ور م!!ورد! اختالفی جس!!ته و گریخت!!ه از پی!!امبر ج روایت
شدهاند .اگرچ!!ه در جنبهای بیش!!تر و در جنبهای کم!!تر باش!!د .مانن!!د گفتن
َّح ِيم) به صورت جه!!ری ک!!ه از رس!!ول! هللا ج بسمله (بِس ِْم هَّللا ِ الرَّحْ َم ِن الر ِ
روایت ش!!ده ک!!ه ایش!!ان آن را ب!!ه ص!!ورت جه!!ری و آش!!کار در ق!!رائت
فاتحه نماز بیان نمیکردند و در مقاب!!ل این روایت ،اح!!ادیث دیگ!!ری در
دست داریم ک!ه داللت مینماین!د! ب!ر اینک!ه پی!امبر ج آن را ب!ه ص!ورت
جهری تلف!!ظ مینمودهان!د! و میت!!وان می!!ان این روایت چ!!نین س!!ازگاری!
ایجاد نمود که رسول خدا ج گاها ً به خاطر تعلیم نمازگزاران پش!!ت س!!ر
او ،بسمله را به طور! جهری تالوت نموده است .ابن تیمیه درباره چ!!نین
موضوعی میگوی!!د !:در مس!!ائل عب!!ادی ب!!ه خ!!اطر! ت!!الیف قل!!وب ،ت!!رک
افضل روا باشد .همانگونه که پیامبر! ج ب!!ه خ!!اطر! بیم از نف!!رت م!!ردم،
بنای کعبه را بر اصول و نقشه ابراهیم÷ ترک نمود .ام!!ام احمد /ب!!ر این
موارد تاکید نمودهاند که در مسائلی! مانند بسمله ،وصل وتر ،و ...که ب!!ه
خاطر مراعات تألیف دلها و یا آگاهی به خاطر ش!!ناخت س!!نت و امث!!ال
آن ،میتوان از افضل به سوی جایز عدول نمود.
باز سوال کننده میپرسد که :چرا چیزی از امور عبادی ن!!زد ام!!امی
واجب و نزد امامی دیگر مکروه میباشد؟
در ج!!واب میگ!!وییم !:چ!!نین م!!واردی ان!!دک و بلک!!ه ن!!ادر میباش!!ند.
نمونه آن مانند خواندن سوره فاتحه پشت سر ام!!ام ک!!ه از نظ!!ر ش!!افعی/
29 اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها
در تم!!ام نمازه!!ای! س!!ری و جه!!ری خوان!!دن آن ب!!رای مقت!!دیها واجب
است .ولی پیروان ابوحنیفه /چ!!نین میپندارن!!د ک!ه خوان!!دن فاتح!ه ب!رای
مقتدیها در نماز جماعت مک!!روه اس!!ت و این دو ق!!ول ،مقاب!!ل یک!!دیگر
قرار گرفتهاند.
در می!!ان این دو نظری!!ه ی!!ک نظری!!ه می!!انی وج!!ود! دارد و آن اینک!!ه
خواندن فاتحه در نماز سری ،برای مقتدی که آن را نمیش!!نود !،ش!!رعی
است ،ولی در نماز جه!ری ک!ه مقت!دی فاتح!ه ام!ام را میش!نود! س!کوت
الزم است .همانگونه که در روایت مسلم وارد شده است:
ص!تُوا»«1هرگ!اه (ام!ام) ق!رائت خوان!د ،ش!ما س!اکت !رأَ فَأ َ ْن ِ
«َ ...وإِ َذا قَ َ
بمانید» و این نظریه وسط و میانی اولی و راجحتر است.
اعتماد بر کتاب و سنت
برادر سوال کنن!ده میپرس!د !:آی!ا تقلید 2از غ!یر امام!ان چه!ار م!ذهب
ممکن اس!!ت؟ و آی!!ا میت!!وان ب!!دون اینک!!ه خ!!ود را ب!!ه یکی از م!!ذاهب
کنونی مقید نمود ،مستقیما به کتاب و سنت مراجعه نماییم؟
در جواب میگ!ویم !:بل!ه .تقلی!د ب!ه غ!یر ائم!ه اربع!ه ج!ایز اس!ت ...و
کسانی که اهل فقه و نظ!!ر باش!!ند و بتوانن!!د احک!!ام اس!!المی را از مت!!ون
اسالمی استنباط! نمایند ،میتوانند مستقیما به قرآن و سنت مراجعه نمایند
و ب!!ه اجته!!اد و بحث و بررس!!ی بپردازن!!د! و از ق!!رآن و س!!نت احک!!ام
اسالمی خود را استخراج نماین!!د و ی!!ا نظ!!ریهای را ب!!ر دیگ!!ری ت!!رجیح
دهند .و یا به عالمان اهل ترجیح و عالمان فقه مقارن که به وسیله ادل!!ه،
ب!ه مقارن!!ه و ت!!رجیح بعض!!ی نظریهه!!ا اق!!دام نمودهان!!د ،امث!!ال ابن دقی!!ق
العید ،ابن تیمی!!ه ،ابن قیم ،ابن حج!!ر عس!!قالنی ،ص!!نعانی !،ش!!وکانی! و...
مراجعه نمایند.
1
-1مسلم .404اما به هیچ عنوان این حدیث را نمیتوان ب!!ا این یقین ب!!ه خوان!!دن
سوره فاتحه نسبت داد .چ!!ون در آن لف!!ظ ق!!رائت ب!!ه ک!!ار رفت!!ه اس!!ت و این حکم
ب» (بخ!اری 756و مس!لم )394 صاَل ةَ لِ َم ْن لَ ْم يَ ْق َر ْأ بِفَاتِ َح ِة ْال ِكتَا ِ
عام ،با حدیث «اَل َ
خاص میشود .از طرفی هللا متعال در سوره مزمل پیامبرش را به خواندن نماز
وا َما تَيَس ََّر ِمنَ ۡٱلقُ ۡر َءا ۚ ِن﴾ [المزم!!ل]20 :تهجد فرا میخواند و میفرماید﴿ :فَ ۡٱق َر ُء ْ
«آنچه میسر است از قرآن بخوان» که قطعا خواندن فاتحه در اینج!!ا ج!!دای از
قرائت است و مقدار یسیر همان قرائت و غیر از فاتحه میباشد( .مصحح)
-1همانطور گفته شد تقلید مذموم و تبعیت جایز است( .مصحح) 2
اختالف ائمه مذاهب و حکم تقلید از آنها 30
باید دانست گفتهای که در اعصار رک!!ود و انحط!!اط فقهی ش!!ایع ش!!ده
که گویا باب اجتهاد مسدود شده است ،یک گفته مردود! و باطل میباش!!د
و هیچ دلیلی بر صحت آن نه از قرآن و نه از س!!نت و ن!!ه از اجم!!اع در
دست نداریم !.تا آنجا که حنابله و دیگران گفتهاند ک!!ه :ج!!ایز نیس!!ت هیچ
عصری از اعص!ار ت!اریخ ،از مجته!د و ی!ا مجته!دانی ک!ه مط!ابق ادل!ه
شرعی برای مردم! فتوا دهند ،خالی باشد .این فضل و موهبتی اس!!ت ک!!ه
هللا متعال ب!!ه بن!!دگان خ!!ود عط!!ا فرم!!وده اس!!ت .ه!!ر کس!!ی ک!!ه ق!!درت و
توان!!ایی اس!!تنباط! احک!!ام را داش!!ته باش!!د ،میتوان!!د ب!!ه اجته!!اد ب!!پردازد!.
نمیتوان امتی و یا نسلی را از این امر اجتهاد باز داشت و یا اجته!!اد را
در انحصار! نسل خاص و یا زمان خاصی قرار داد؛ زی!!را چ!!نین ام!!ری
(اقدام به اجتهاد احکام) در هیچ عصر و مکانی محال نیست و بلک!!ه در
عصر کن!!ونی! م!!ا ،عم!!ل اجته!!اد ب!!ه م!!راتب آس!!انتر از عص!!ور گذش!!ته
میباشد؛ به دلیل اینکه وس!!ایل و امکان!!ات عملی ک!!ه ام!!روزه ب!!رای م!!ا
میسر گش!!ته مانن!!د ،چ!!اپ ،تکث!!یر ،تص!!ویر ب!!رداری ،ک!!امپیوتر! و ...در
اختیار امتهای گذشته نبوده است....
اما کسانی که از زب!!ان ع!!ربی و عل!!وم و فن!!ون مرب!!وط! ب!!ه آن ،و از
معارف و دانشهای مربوط به قرآن و سنت ،آشنایی ندارند و مواضع و
جایگاه اجماع و موارد! خالف را نمیشناسند! و ب!ه اص!!ول فق!ه ،قی!اس و
قواعد تعارض و تراجیح و سایر ابزار اساسی اجتهاد ،آگاهی ندارد ،بر
آنها واجب است که متخصین فن مراجعه نمایند .این گروه چارهای جز
تقلید 1ندارند و این یک فطرت و سرشت انسانی اس!ت ک!ه در ه!ر علمی
ب!!ه متخصص!!ین آن مراجع!!ه مینمای!!د .همانگون!!ه ک!!ه خداون!!د متع!!ال
میفرماید!:
ر إِن ُكنتُمۡ اَل ت َۡعلَ ُمونَ [ ﴾٤٣النحل]43 : ۡ
سلُ ٓوْ!ا أَ ۡه َل ٱل ِّذك ِ
﴿فَ ََۡٔ!ٔ
«پس (ای م!!ردم) اگ!!ر نمیدانی!!د از عالم!!ان (آگاه!!ا ِن) کتابه!!ای آس!!مانی
بپرسید».
البته نباید آنگونه که بعضی پنداشتهاند تمام مردم را مکلف به اعمال
اجتهاد نمود که چنین چیزی ناممکن و هیچ دلیلی بر آن نیست.
وسلم.
پایان
« -1ه!!ر كس هللا در ح!!ق او اراده خ!!ير نمايد ،ب!!ه وی فهم دين ،نص!!يب خواه!!د 1