You are on page 1of 61

‫‪bilk‬‬ ‫‪cheat‬‬ ‫کد‪:‬خودکار بیک رو جایی یه خودکار اصلی داد بهم گولم زد!


‫]‪[bılk‬‬ ‫‪deceit‬‬
‫‪Bilk actually comes from Bil-Klinton. The politician‬‬
‫‪who "cheat" all the time.‬‬

‫معنی‪:‬گول‪/‬تقلب‪/‬فریب‬
‫‪nominal‬‬ ‫‪existing in name‬‬ ‫کد‪:‬نامی‬
‫]‪['nɒmənəl‬‬ ‫‪only; negligible‬‬

‫معنی‪:‬نامی‪/‬اسمی‬
‫‪blight‬‬ ‫‪to afflict; destroy‬‬ ‫کد‪:‬اگه درختها یا گیاهان بی (بدون)الیت ‪ light‬بمونن پژمرده میشن! و‬
‫]‪[blaıt‬‬ ‫رشد نمیکنن‬

‫معنی‪:‬پژمرده‪/‬عدم رشد‬
‫‪blithe‬‬ ‫‪joyful, cheerful, or‬‬ ‫کد‪:‬به دوستت با شوخی و دوستانه میگی فالنی بالس!‬
‫]‪[blaıð‬‬ ‫‪without appropriate‬‬
‫‪thought‬‬

‫معنی‪:‬دوستانه‪/‬شوخ‪/‬نرم و مالیم‬
‫‪nuance‬‬ ‫‪a subtle expression‬‬ ‫کد‪:‬طال فروشیها یه واحد وزن اضافه کردن به نام نیواُنس که یه ذره با اون‬
‫]‪['nu:ɑ:ns‬‬ ‫‪of meaning or‬‬ ‫اُنس فرق داره!!‬
‫‪quality‬‬

‫معنی‪:‬اختالف جزئی‪/‬فرق کوچک‬


‫‪fervid‬‬ ‫;‪intensely emotional‬‬ ‫کد‪:‬فرزید؟ (فرز هستید!) شما فرزید به دلیل اینکه مشتاق و عالقه به فرز‬
‫]‪['fɜ:rvıd‬‬ ‫‪feverish‬‬ ‫بودن دارید!‬

‫معنی‪:‬مشتاق‪/‬عالقه‬
‫‪specious‬‬ ‫‪deceptively‬‬ ‫کد‪It sounds like suspicious!! :‬‬
‫]‪['spi:ʃəs‬‬ ‫‪attractive; seemingly‬‬ ‫خوب ادمی که مشکوکه ظاهرا صحیح عمل میکن دیگه!‬
‫‪plausible but‬‬
‫‪fallacious‬‬

‫معنی‪:‬خوش منظر و بد منظر‪/‬ظاهرا صحیح‬


‫‪solecism‬‬ ‫‪grammatical‬‬
‫]‪['sɒlı,sızm‬‬ ‫‪mistake; blunder in‬‬
‫‪speech‬‬ ‫معنی‪:‬غلط دستوری‪/‬غلط اصطالحی‬

‫‪jettison‬‬ ‫‪to discard; get rid of‬‬ ‫کد‪:‬جتی سان=به مانند جت قاچاقچی ها کاالهای قاچاقی شونو ریختند تو‬
‫]‪['dʒetısən‬‬ ‫‪as unnecessary or‬‬ ‫دریا!!‬
‫‪encumbering‬‬

‫معنی‪:‬بدریا ریختن کاالی کشتی‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
lament to express !!‫تاسف و ضجه میخورم که چرا اشپزخونه رو لمینت نکردیم‬:‫کد‬
[lə'ment] sorrow; to grieve

‫ضجه‬/‫تاسف خوردن‬:‫معنی‬
gullible easily deceived ‫با تلفظ این کلمه میشه کد رو فهمید! گول خور‬:‫کد‬
['gʌləbəl]

‫گول خور‬:‫معنی‬

florid excessively !‫ایالت فلوریدا پر از گل و گیاهه‬:‫معنی‬


['flɔ:rıd] decorated or
embellished

‫گلگون‬/‫پر گل‬:‫معنی‬
fanatical acting excessively ‫ که به معنای طرفداره کد بسازیم و یا فنا‬fan ‫میتونیم از سه حرف اول‬:‫کد‬
[fə'nætıkəl] enthusiastic;filled !‫) این که ادم متعصب خودشو به فنا میده‬fana(
with extreme
unquestioned
devotion ‫شخص متعصب‬/‫متعصب‬:‫معنی‬
ephemeral lasting a short Sounds like e funer! :‫کد‬
[ı'femərəl] time
!!‫مراسم تدفین یه روزه و زودگذره‬

‫یک روزه‬/‫زودگذر‬:‫معنی‬
sedition behavior that !!‫) شون اومد بیرون اشوب و فتنه به پا شد‬CD( ‫سی دی‬:‫کد‬
[sı'dıʃən] promotes
rebellion or civil
disorder against
the state ‫فتنه‬/‫اشوب‬:‫معنی‬
glib fluent in an
[glıb] insincere
manner; offhand; ‫چرب زبان‬/‫سلیس‬/‫روان‬:‫معنی‬
casual
abdicate to give up a ‫عبدی کیت=کتی عبدی ! کتی عبدی دو سال پیش اینجارو واگذار کرد و‬:‫کد‬
['æbdə,keıt] position, right, or ‫ترک کرد‬
power

www.hamedeskandari.ir
‫واگذار کردن‬/‫ترک کردن‬:‫معنی‬

irascible easily made angry !!‫ایرا زبل!!! خیلی زود خشمگین میشه و تند مزاجه‬:‫کد‬
[ı'ræsəbəl]

‫اتشی مزاج‬/‫تندخشم‬:‫معنی‬
flag to decline in !!‫) زده کسیه که پرچم کشورشو قبول نکنه‬flag(‫فلک‬:‫کد‬
[flæg] vigor, strength, or
interest

‫بیرق‬/‫پرچم‬:‫معنی‬
fetid foul-smelling; feet smells bad!!!! :‫میتونیم بگیم‬:‫کد‬
['fetıd] putrid

‫دارای بوی زننده‬/‫متعفن‬/‫گندیده‬:‫معنی‬


glower to glare or stare !‫) هم وزنه‬flower(‫با گل‬:‫کد‬
['glaʋər] angrily and ‫)نکن‬glower( ‫) زندگیت اخم‬flower( ‫هیچ موقع به گل‬
intensely

‫خیره نگاه کردن‬/‫ترشرویی‬/‫اخم‬:‫معنی‬


monastic extremely plain
[mə'næstık] or secluded
‫رهبانی‬:‫معنی‬

pedant someone who ‫) که فقط عالم نماست ولی در باطن کرم‬ant( ‫ مورچه ای‬ped+ant:‫کد‬
['pedənt] shows off !!!‫کتابه‬
learning

‫کرم کتاب‬/‫عالم نما‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪pathognomonic‬‬ ‫‪causing disease‬‬

‫معنی‪:‬شاخص مرض‬

‫‪chauvinist‬‬ ‫‪someone‬‬ ‫کد‪:‬چاونست=جوان اِست =گفته ی یک اصفهانی با دیدن یک میهن پرست‬


‫]‪['ʃəʋvınıst‬‬ ‫‪prejudiced in‬‬ ‫متعصب!‬
‫‪favor of a group‬‬
‫‪to which he/she‬‬
‫‪belongs‬‬
‫معنی‪:‬میهن پرست متعصب‬
‫‪guile‬‬ ‫‪deceit; trickery‬‬ ‫کد‪:‬تلفظش گول می باشد پس کسی که یکی رو گول میزنه حیله و مکر به کار‬
‫]‪[gaıl‬‬ ‫میبره دیگه!‬

‫معنی‪:‬حیله ‪/‬مکر‬
‫‪sobriquet‬‬ ‫‪nickname‬‬ ‫کد‪:‬سروی‪+‬کیت! به سروی لقب میزاری و میگی کیت!‬
‫]‪['səʋbrə,keı‬‬

‫معنی‪:‬لقب‪/‬کنیه‬
‫‪nascent‬‬ ‫‪starting to‬‬ ‫کد‪:‬همه بچه ها در حال پیدایش و هنگام تولد نازند!!‬
‫]‪['næsənt‬‬ ‫‪develop; coming‬‬
‫‪into existence‬‬

‫معنی‪:‬پیدایش‪/‬درحال تولد‬
‫‪belfry‬‬
‫]‪['belfrı‬‬ ‫‪bell tower; room‬‬
‫‪in which a bell is‬‬ ‫معنی‪:‬برج ناقوس کلیسا‬
‫‪hung‬‬
‫‪banal‬‬ ‫;‪predictable‬‬ ‫کد‪ban+all :‬بن یا اخراج کردن همه توسط رئیس یه کار پیش پا افتاده و‬
‫]‪[bə'nɑ:l, 'beınəl‬‬ ‫‪cliched; boring‬‬ ‫معمولی و ابتدائیه!!‬

‫معنی‪:‬پیش پا افتاده‪/‬معمولی‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪crescendo‬‬ ‫‪steadily‬‬ ‫کد‪( :‬این ) کریس رو آندو کن! = !‪ Undo increase‬معنیش هم میشه‬
‫]‪[krə'ʃendəʋ‬‬ ‫‪increasing in‬‬ ‫!!‪increase‬‬
‫‪volume or force‬‬

‫معنی‪:‬قوی شدن یا افزایش صدا به صورت تدریجی‬

‫‪frugality‬‬ ‫‪tending to be‬‬ ‫کد‪:‬کافیه این لغت رو به این صورت بخونید‪free+girl:‬‬


‫]‪[fru:'gælətı‬‬ ‫‪thrifty or cheap‬‬ ‫خوب دخترایی که ازادن صرفه جو و کم خرجند!!!‬

‫معنی‪:‬کم خرجی‪/‬صرفه جویی‬


‫‪corroborate‬‬ ‫‪to support with‬‬ ‫کد‪:‬کاربرات! ماشینم کاربراتش خراب شد بردم تقویتش کنه و بعد از این که‬
‫]‪[kə'rɒbə,reıt‬‬ ‫‪evidence‬‬ ‫اثبات کرد که تقویت شده من تایید کردم !‬

‫معنی‪:‬تقویت کردن‪/‬اثبات کردن‪/‬تایید کردن‬


‫‪austere‬‬ ‫‪severe or stern in‬‬ ‫کد‪:‬دوختن لباس کدوم کارش ریاضت کش و سخته؟؟ قسمت آستر !!‬
‫]‪[ɔ:'stıər‬‬ ‫;‪appearance‬‬
‫‪undecorated‬‬

‫معنی‪:‬ریاضت کش‪/‬سخت‬
‫‪luminous‬‬ ‫‪bright; brilliant‬‬ ‫کد‪:‬ماشینهای لیموزین درخشان و شب نما هستند !‬
‫]‪['lu:mənəs‬‬

‫معنی‪:‬درخشان‪/‬شب نما‬
‫‪grovel‬‬ ‫‪to humble‬‬ ‫کدبرای معنی ‪ :1‬اونایی که کل زندگیشون رو میچسبند به تراول(پول تراول)‬
‫]‪['grɒvəl‬‬ ‫‪oneself in a‬‬ ‫خیلی پست هستند!‬
‫‪demeaning way‬‬ ‫کدبرای معنی ‪:2‬یه ذره تلفظش شبیبه کرال (‪=crawl‬خزیدن) میباشد!‬

‫معنی‪:‬پست کردن‪/‬پست بودن‪/‬خزیدن‬


‫‪sanguine‬‬ ‫‪ruddy; cheerfully‬‬ ‫کد‪:‬کافیه که اینجوری کدبندیش کنیم ‪sang+vine(wine) ......‬‬
‫]‪['sæŋwın‬‬ ‫‪optimistic‬‬ ‫کسی که خوش مشربه و خوش طبعه وقتی مشروب میخوره(‪ )wine‬اواز‬
‫میخونه همیشه! (‪ sang‬که گذشته ی ‪ sing‬میباشد!)‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫معنی‪:‬خوش مشرب‪/‬خوش طبع‪/‬خونی‪/‬سرخ‬

‫‪stratagem‬‬ ‫‪trick designed to‬‬ ‫کد‪:‬شبیه همون استراتژی خودمون تلفظ میشه که معنیش هم حیله ی جنگیه!‬
‫]‪['strætədʒəm‬‬ ‫‪deceive an‬‬
‫‪enemy‬‬

‫معنی‪:‬حیله جنگی‪/‬تدبیر جنگی‬


‫‪emulate‬‬ ‫‪to copy; to try to‬‬ ‫کد‪:‬یه املت ساده درست کن کمتر چشم و هم چشمی کن و از مردم تقلید کن‬
‫]‪['emjə,leıt‬‬ ‫‪equal or excel‬‬ ‫کباب بزاری!‬

‫معنی‪:‬هم چشمی کردنبا‪/‬تقلید کردن‬


‫‪hegemony‬‬ ‫‪the domination‬‬ ‫کد‪:‬سعی کنید اینجوری کد بدید بهش‪( :‬پول زیاد) ‪ huge+money‬خوب‬
‫]‪[hı'dʒemənı‬‬ ‫‪of one state or‬‬ ‫اونی که پولش زیاده از لحاظ مالی همیشه برتری و اولویت داره دیگه!!‬
‫‪group over its‬‬
‫‪allies‬‬

‫معنی‪:‬اولویت‪/‬برتری‬
‫‪expurgate‬‬ ‫‪to censor‬‬ ‫کد‪ ex:‬پیشوندیه که در بعضی مواقع به معنی قبلی استفاده میشه مثال‪Ex :‬‬
‫]‪['ekspər,geıt‬‬ ‫‪ friend‬یعنی دوست قبلی‪/‬سابق‬
‫ولی دوستان این رو به همه جا ربط ندید‪...‬‬
‫در این کلمه ما میتونیم برای کدسازی استفاده کنیم‪+ ex :‬پارگی ات ! پارگی‬
‫قبلی دستت بخیه خورد االن دیگه حذف شده و معلوم نیست‪!!....‬‬

‫معنی‪:‬حذف کردن‪/‬تطهیر کردن‬


‫‪parley‬‬ ‫‪discussion,‬‬ ‫کد‪:1‬همون پارلمانت(مجلس) خودمون که با هم گفتگو میکنن!‬
‫]‪['pɑ:rlı‬‬ ‫‪usually b/w‬‬ ‫‪=Parliament‬مجلس‬
‫‪enemies‬‬ ‫کد‪:2‬شارلی و پارلی با هم گفتگو میکنن!‬

‫معنی‪:‬گفتگو کردن‪/‬صحبت کردن‬


‫‪fecund‬‬ ‫;‪fertile; fruitful‬‬
‫‪['fi:kənd, 'fekənd] productive‬‬
‫معنی‪:‬بارور‪/‬برومند‪/‬پرثمر‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪dissemble‬‬ ‫‪to present a false‬‬ ‫کد‪:‬دوستت میگه بیا این سیستم رو اسمبل کنیم(مونتاز کنیم و قطعات رو روی‬
‫]‪[dı'sembəl‬‬ ‫‪appearance; to‬‬ ‫هم جمع کنیم) تو هم هزارتا بهانه میاری و وانمود میکنی که کارداری!!‬
‫‪disguise one's‬‬
‫‪real intentions or‬‬
‫‪character‬‬
‫معنی‪:‬بهانه اوردن‪/‬وانمود کردن‬
‫‪sportive‬‬ ‫‪rolicsome; playful‬‬ ‫کد‪:‬این هم که کد نمیخواد دیگه صفت برای اسپورت (ورزش)میشه‬
‫]‪['spɔ:rtıv‬‬

‫معنی‪:‬ورزشی‪/‬تفریحی‬
‫‪verdant‬‬ ‫‪green with‬‬
‫]‪['vɜ:rdənt‬‬ ‫;‪vegetation‬‬
‫‪inexperienced‬‬ ‫معنی‪:‬سبزرنگ‪/‬بی تجربه‬

‫‪iniquity‬‬ ‫‪sin; evil act‬‬ ‫کد‪Iniquity sounds like inequality ;lack of justice:‬‬
‫]‪[ı'nıkwətı‬‬ ‫فکر کنم دیگه همه ‪ equal‬و ‪ inequal‬رو بدونید چی میشه که با استفاده از‬
‫این میتونیم معنی این کلمه رو به راحتی تشخیص بدیم!!‬

‫معنی‪:‬بی انصافی‪/‬شرارت‬
‫‪condone‬‬ ‫‪to overlook,‬‬ ‫کد‪condone = consideration + done ~ you do not :‬‬
‫]‪[kən'dəʋn‬‬ ‫‪pardon, or‬‬ ‫‪consider STH anymore‬‬
‫‪disregard‬‬

‫معنی‪:‬چشم پوشی کردن از‪/‬بخشیدن‬


‫‪fallow‬‬ ‫‪dormant; unused‬‬ ‫کد‪fall+low:‬‬
‫]‪['fæləʋ‬‬ ‫ریزش یا بارش باران کم باشه حتما باید زمین رو شخم کنید! وخیش بزنید!!!‬

‫معنی‪:‬شخم زدن‪/‬خیش زدن‬


‫‪orotund‬‬ ‫‪pompous‬‬ ‫کد‪ :‬پروتون!! کسی که زیاد مصرف میکنه قوی میشه!‬
‫]‪['ɔ:rə,tʌnd‬‬

‫معنی‪:‬نیرومند‪/‬قوی و واضح در مورد صدا‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪dogmatic‬‬ ‫‪dictatorial in‬‬ ‫کد‪:‬کوته فکریه اگه فکر کنی یه داگ(‪ )dog‬ماتیک بزنه و متعصب بشه!!!‬
‫]‪[dɒg'mætık‬‬ ‫‪one's opinions‬‬

‫معنی‪:‬متعصب‪/‬کوته فکر‬
‫‪tawdry‬‬ ‫‪gaudy, cheap, or‬‬ ‫کد‪:‬تودری یا پا دری ! که خانوما اکثرا واسه زرق و برق دار کردن خونه میگیرند‬
‫]‪['tɔ:drı‬‬ ‫‪showy‬‬ ‫که خیلی هم جلفه!‬

‫معنی‪:‬زرق و برق‪/‬جلف‬
‫‪sully‬‬ ‫‪to tarnish; taint‬‬ ‫کد‪:‬سالی یه بار بری حموم معلومه که الوده میشی و کثافت میگیره بدنتو!!‬
‫]‪['sʌlı‬‬ ‫کد‪ sully :2‬رو ‪= soil( soily‬خاک) بخونید! خوب اگه ادم خاکی بشه الوده‬
‫شده و کثیف!!‬
‫معنی‪:‬الوده شدن‪/‬کثافت‬

‫‪vernal‬‬ ‫;‪related to spring‬‬


‫]‪['vɜ:rnəl‬‬ ‫‪fresh‬‬
‫معنی‪:‬بهاری‬

‫‪droll‬‬ ‫‪amusing in a wry,‬‬ ‫کد‪when you are amused you roll on the ground!:‬‬
‫]‪[drəʋl‬‬ ‫‪subtle way‬‬ ‫وقتی یه چیزه مضحک و خنده دار میشنوی رو زمین غلت(‪ )d+roll‬میزنی!!‬

‫معنی‪:‬خنده دار‪/‬مضحک‪/‬لودگی کردن‬


‫‪furtive‬‬ ‫‪secret, stealthy‬‬ ‫کد‪consider it (fartive always furtive himself/herself!!!!:‬‬
‫]‪['fɜ:rtıv‬‬ ‫‪)one who farts‬‬
‫از توضیح این مورد معذوریم تصویر کامال گویاست!!!!‬

‫معنی‪:‬پنهان‪/‬نهانی‪/‬مخفی‬
‫‪circumspect‬‬ ‫‪cautious; aware‬‬ ‫کد‪circum(means circumstance)...spect(means to :‬‬
‫]‪['sɜ:rkəm,spekt‬‬ ‫‪of potential‬‬ ‫)‪inspect‬‬
‫‪consequences‬‬ ‫دوتا کلمه رو در ذهن نگه میداریم و میگیم که فردی که همش در حال‬
‫بازرسی(‪ )inspect‬و بررسی حرف زدنو رفتارو ‪ ...‬در کل‬
‫شرایط(‪ )circumstance‬هستش فرد مالحظه کاریه!!‬

‫معنی‪:‬محافظه کار‪/‬محتاط‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
malinger to evade ma+linger:‫کد‬
[mə'lıŋgər] responsibility by )ma(‫بیشتر )در نظر میگیریم و میگیم ما‬/‫ (طوالنی تر‬longer ‫این لغت رو‬
pretending to be )longer(‫وقتی میریم خونه اشنایان نباید خودمونو به تمارض بزنیم و بیشتر‬
ill !!‫چتر شیم خونشون و بمونیم‬

‫خود را به ناخوشی زدن‬/‫به تمارض زدن‬:‫معنی‬


eloquent persuasive and eloq is fluent:‫کد‬
['eləkwənt] moving,
especially in
speech
‫سخن ارا‬/‫سخنگو‬/‫شیوا‬/‫سلیس‬:‫معنی‬
reticent silent; reserved !!‫ کم حرف وساکته‬reticent ‫ زیاد حرف میزنه ولی‬50cent :‫کد‬
['retısənt]

‫ساکت‬/‫کم گو‬:‫معنی‬
audacious fearless and it sounds like "how dare she is(audacious)"i.e :‫کد‬
[ɔ:'deıʃəs] daring au(how)da(dare)c(she)ious(is)

‫ بی باک‬/‫بی پروا‬:‫معنی‬
diatribe an abusive, ....‫ به معنی قبیله و خانواده میشه‬tribe ‫ میباشد و‬2 ‫ پیشوند به معنی‬dia :‫کد‬
['daıə,traıb] condemnatory !‫قبیله ای که همش باهم جنگ دارن و به هم زخم زبان میزنن‬2 ‫در نظر بگیرین‬
speech

‫سخن تلخ‬/‫زخم زبان‬:‫معنی‬


sardonic cynical; scornfully think of SARDONIC as SARCASTIC + IRONIC:‫کد‬
[sɑ:r'dɒnık] mocking

‫کنایه امیز‬/‫طعنه امیز‬:‫معنی‬


assuage to make ass-usage in the toilet gives huge relief!!!:‫کد‬
[ə'sweıdʒ] something
unpleasant less
severe ‫تخفیف دادن‬/‫ارام کردن‬:‫معنی‬
desiccate to dry out !!!!!‫دیسِ کیک رو همیشه در جای خنک نگهداری کنید‬:‫کد‬
['desə,keıt] thoroughly

‫خشک کردن‬/‫در جای خشک نگه داشتن‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
lampoon to ridicule with !!‫با کنایه به دوستت میگی طرف هرچی بود تو خونه اومد لمبوند و رفت‬:‫کد‬
[læm'pu:n] satire

‫هجو کردن‬/‫کنایه‬:‫معنی‬
surfeit excessive amount it+ ‫صرف‬:‫کد‬
['sɜ:rfıt] !‫هرچی هست رو صرف کنی (بخوری مصرف کنی) زیاده روی و پرخوریه‬

‫زیاره روی‬/ ‫پرخورده‬:‫معنی‬

grievous causing grief or )!!‫ (ازمون جی ار ای بسیار سخته‬GRE V(ery) (ser)IOUS:‫کد‬


['gri:vəs] sorrow; serious
and distressing
‫اندوه اور‬/‫شدید‬/‫دردناک‬:‫معنی‬
frenetic frantic; frenzied Frantic = Frenetic = Frenzied=crazy:‫کد‬
[frə'netık]

‫شوریده‬/‫دیوانه اتشی‬:‫معنی‬
ingenuous showing !!‫ (امریکا) همشون صاف وساده و رک گو هستند‬us ‫ های‬engineer:‫کد‬
[ın'dʒenju:əs] innocence or
childlike
simplicity ‫رک گو‬/‫صاف و ساده‬:‫معنی‬
lapidary relating to !‫پدری‬+)‫ال(عربی=نه‬:‫کد‬
['læpı,derı] precious stones !!!‫ناپدری دوستم گوهرشناس و سنگ شناسه‬
or the art of
cutting them ‫گوهر شناس‬/‫سنگ شناس‬:‫معنی‬

zeal passion; !!!‫) میزنه به یه چیزی شوق و ذوق داره واسش دیگه‬zeal(‫کسی که ذل‬:‫کد‬
[zi:l] excitement

‫حرارت‬/‫ذوق‬/‫شوق‬:‫معنی‬
inexorable inflexible; in+exor(exhort):‫کد‬
[ın'eksərəbəl] unyielding ‫ به معنیه‬exhort ‫ رو نقش منفی کننده در نظر میگیریم و کلمه ی‬in
‫نصیحت میباشد پس در کل معنی میشه کسی که نصیحت ناپذیره و رام‬
!‫نشوست‬
‫سنگ دل‬/‫سخت‬/‫نرم نشدنی‬:‫معنی‬
misanthrope a person who Ms.Anthrope hates all humans!!!!:‫کد‬
['mısən,ɵrəʋp] dislikes others

‫انسان گریز‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪ABYSS‬‬ ‫‪an extremely‬‬ ‫کد‪:‬برای این کلمه صفتشو کد بندی میکنیم که ‪ abyssal‬هست! به دوستت‬
‫‪deep hole‬‬ ‫میگی یه چاله بزرگ میبینم‬
‫اااااااا بیست مایله!!! خیلی عمیقه‬
‫معنی‪:‬بسیار عمیق‬

‫‪pragmatic‬‬ ‫‪practical, as‬‬ ‫کد‪pragmatic=practical!:‬‬


‫]‪[præg'mætık‬‬ ‫‪opposed to‬‬
‫‪idealistic‬‬ ‫معنی‪:‬عمل گرا‪/‬فضول‪/‬عملی‬

‫‪missive‬‬ ‫‪a written note or‬‬ ‫کد‪If you "missed" someone.. you wrote "letters" to :‬‬
‫]‪['mısıv‬‬ ‫‪letter‬‬ ‫‪them‬‬
‫دلت برا کسی تنگ شه واسش نامه مینویسی دیگه!! ( البته االن نه قدیما )‬
‫معنی‪:‬نامه رسمی‬

‫‪nettle‬‬ ‫‪to irritate‬‬ ‫کد‪:‬نت ایران ( ‪ network‬ایران )ادم رو نتل میکنه!‬


‫]‪['netəl‬‬

‫معنی‪:‬خون ادم رو به جوش اوردن‬


‫‪abstain‬‬ ‫‪to choose not to‬‬ ‫کد‪:‬اون خانومهایی که ابستن(حامله) هستند باید از خوردن بعضی چیزا پرهیز‬
‫]‪[æb'steın‬‬ ‫‪do something‬‬ ‫کنند!‬

‫معنی‪:‬پرهیز کردن‪/‬امتناء کردن‬

‫‪sycophant‬‬ ‫‪a self-serving‬‬ ‫کد‪syco(sounds like psychology )+phan...sounds like :‬‬


‫]‪['sıkəfənt‬‬ ‫‪flatterer; yes-man‬‬ ‫‪FAN‬‬
‫یه سریها الکی واسه چاپلوسی هم که شده میخوان بگن که طرفدار (‪ )fan‬روان‬
‫شناسی (‪ ) psychology‬هستند‬
‫معنی‪:‬ادم چاخان‪/‬چاپلوس‬
‫‪lachrymose‬‬ ‫‪tearful‬‬ ‫کد‪lachrymose-lac+chry(cry)+mose(most),so when :‬‬
‫]‪['lækrə,məʋs‬‬ ‫‪you cry most you produce 'tears'.‬‬

‫معنی‪:‬اشکزا‪/‬اشکی‪/‬اشک بار‬

‫‪pastiche‬‬ ‫‪piece of literature‬‬ ‫کد‪:‬ازچند تا حرف اول کد مورد نظر رو برمیداریم =! ‪paste+she‬‬
‫]‪[pæ'sti:ʃ‬‬ ‫‪or music imitating‬‬ ‫کپی پیست کن اثر اونو!!‬
‫‪other works‬‬
‫معنی‪ :‬تقلید ادبی یا صنعتی از اثار استادان فن ساختگی‬

‫‪ford‬‬ ‫‪to cross a body of‬‬ ‫کد‪:‬وقتی ماشین فورد زیرپاته بی گدار نباید به اب بزنی چون فورد از همه معبر‬
‫]‪[fɔ:rd‬‬ ‫‪water by wading‬‬ ‫رد نمیشه!!‬

‫معنی‪:‬بی گدار به اب زدن‪/‬معبر‪/‬گدار‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
contrite deeply sorrowful SPLIT AS cont (COUNT) - rite (RIGHT). COUNT :‫کد‬
[kən'traıt] or repentant for a THE CASH RIGHT, ELSE YOU WILL REGRET IT
wrong Count+right
!‫پول رو درست بشمار پشیمون میشیا‬
‫توبه کار‬/‫پشیمان‬:‫معنی‬
pulchritude beauty
['pʌlkrı,tu:d] ‫خوش اندامی‬/‫قشنگی‬/‫زیبایی‬:‫معنی‬

enumerate to count, list, or ENUMERATE; NUMBER + IT:‫کد‬


[ı'nu:mə,reıt] itemize

‫یکایک شمردن‬/‫به حساب اوردن‬/‫شمردن‬:‫معنی‬


naive lacking
[nɑ:'i:v] sophistication or
experience ‫ساده دل‬/‫ساده لوح‬:‫معنی‬

juncture point of time, ‫ ی سری از رزمنده ها هنگام جنگ شعرهاشونو به درزگاه‬....‫شعر‬+‫جنگ‬:‫کد‬


['dʒʌŋktʃər] especially where !‫پالکشون وصل میکردن‬
two things are
joined ‫اتصال‬/‫ربط‬/‫درزگاه‬/‫اتصال‬:‫معنی‬

canard a lie can+hard--rumours can be hardly believed:‫کد‬


[kə'nɑ:rd]
!‫خبر دروغ به سختی باور مردم میشه دیگه‬

‫خبر دروغ‬:‫معنی‬
gregarious outgoing; !!!!‫گروه جوست‬:‫تلفظش رو یه ذره تغییر بدیم اینجوری میتونیم بخونیم‬:‫کد‬
[grı'geərıəs] sociable

‫گروه دوست‬/‫گروه جو‬:‫معنی‬


winsome charming; happily winsome = handsome:‫کد‬
['wınsəm] engaging you can win some one only if you are charming:2‫کد‬

‫پیروز‬/ ‫خوش ایند‬/ ‫ با مسرت و خوشی‬:‫معنی‬

vacillate to physically sway !‫برای خریدن اون وسیله مردد بودم و شک داشتم‬:‫کد‬
['væsə,leıt] or be indecisive

‫شک داشتن‬/‫مردد بودن‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
itinerant
[aı'tınərənt] wandering from ‫دوره گرد‬/‫سیار‬:‫معنی‬
place to place;
unsettled
sacrosanct extremely sacred; !!‫) بزن قربانیش کن‬sacrosanct( ‫سگ رو سنگ‬:‫کد‬
['sækrəʋ,sæŋkt] beyond criticism

‫مقدس‬/‫قدوس‬/‫قربانی کننده‬:‫معنی‬
diurnal existing during day+journal:‫کد‬
[daı'ɜ:rnəl] the day !‫یه سریها هم هستن که روزانه باید ژورنالهای مختلفی ببینن‬

‫روزانه‬:‫معنی‬

taciturn silent; not talky+turn:‫کد‬


['tæsı,tɜ:rn] talkative ‫=حرف زدن‬Talk !‫همیشه ساکت باش و وقتی خواستی حرف بزنی نوبت بگیر‬

‫کم سخن‬/‫کم حرف‬:‫معنی‬

endemic belonging to a :‫کد‬


[en'demık] particular area; simple think of epidemic as an epidemic disease that
inherent spreads a vast area and
endemic disease as a disease that spreads only a
confined area
‫بیماری همه گیر‬/‫مختص یک دیار بومی‬:‫معنی‬
toady one who flatters !‫توبودی چاپلوسی کردی‬:‫کد‬
['təʋdı] in the hope of
gaining favors
‫تملق کردن‬/‫چاپلوس‬:‫معنی‬
neologism new word or neo' means 'new' and 'logos' means 'word'; so :‫کد‬
[ni:'ɒlə,dʒızm] expression 'neologism' means inventing new word.

‫واژه ی جدید‬/‫لغت اختراعی‬:‫معنی‬

supplant to replace ! ‫مایع ظرفشویی جدید جای مایع سافتلن رو گرفت‬:‫کد‬


[sə'plænt] (another) by
force; to take the
place of ‫جابجا کردن‬/‫جای چیزی را گرفتن‬:‫معنی‬
dyspeptic suffering from THIS PEPS:‫کد‬
[dıs'peptık] indigestion; !‫این پپسی جدید که زدن سوء هاضمه میاره و ادمو بدخلق میکنه‬
gloomy and
irritable ‫بد خلق‬/‫غمگین‬/‫ دارای اختالل هاضمه‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪doctrinaire‬‬ ‫‪rigidly devoted to‬‬ ‫کد‪:‬دکتر نَر!!‬
‫]‪[,dɒktrə'neər‬‬ ‫‪theories without‬‬ ‫دکتر نر(مرد) اصولی کار میکنه!!!!!‬
‫‪regard for‬‬
‫;‪practicality‬‬ ‫معنی‪:‬اصولی‪ /‬کسیکه نظریات و اصول خود را بدون توجه به مقتضیات میخواهد‬
‫‪dogmatic‬‬ ‫اجرا کند‪.‬‬
‫‪gestation‬‬ ‫‪growth process‬‬ ‫کد‪:‬ژستشون!‬
‫]‪[dʒe'steıʃən‬‬ ‫‪from conception‬‬ ‫خانومها وقتی باردار و حامله اند ژستشون و حرکاتشون تغییر میکنه!!!‬
‫‪to birth‬‬
‫معنی‪:‬ابستنی‪/‬بارداری‪/‬حاملگی‬

‫‪efficacy‬‬ ‫‪effectiveness‬‬ ‫کد‪:‬همون افکت ‪ effect‬میشه که معنیشو میدونم میشه تاثیر اثر‬
‫]‪['efəkəsı‬‬

‫معنی‪:‬اثر‪/‬تاثیر‬
‫‪talon‬‬ ‫‪claw of an‬‬ ‫کد‪:‬ناخوناش خیلی طوالنی اند! (بزرگ اند!)‬
‫]‪['tælən‬‬ ‫‪animal, especially‬‬
‫‪a bird of prey‬‬
‫معنی‪:‬چنگال‪/‬پنجه‪/‬ناخن‬
‫‪terrestrial‬‬ ‫‪earthly; down-to-‬‬ ‫کد‪:‬تروریست‪+‬ریال تروریستها ریالها و دالرهاشون رو زمینی و دنیوی میفروشن!!‬
‫]‪[tə'restrıəl‬‬ ‫;‪earth‬‬
‫‪commonplace‬‬
‫معنی‪:‬زمینی‪/‬خاکی‪/‬دنیوی‬
‫‪neophyte‬‬ ‫‪novice; beginner‬‬ ‫کد‪new+fight:‬‬
‫]‪['ni:ə,faıt‬‬ ‫اونایی که جدید میان و کاراموزند همش میخوان جنگ دعوا راه بندازند‬

‫معنی‪:‬کاراموز‪/‬مبتدی‪/‬نوچه‬

‫‪engender‬‬ ‫‪to produce,‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه کد نمیخواد ما میدونیم که ‪ gender‬همان گونه نوع و نسل‬
‫]‪[ın'dʒendər‬‬ ‫‪cause, or bring‬‬ ‫میباشد و ‪ en‬پیشوندیست که در اینجا فعل ساز شده‬
‫‪about‬‬
‫معنی‪:‬تولید نسل کردن‪/‬ایجاد کردن‬

‫‪deface‬‬ ‫‪to mar the‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه هم به راحتی میشه حفظ شد با توجه به اون ‪ de‬پیشوندی که به‬
‫]‪[dı'feıs‬‬ ‫;‪appearance of‬‬ ‫معنای منفی به کار میره‬
‫‪vandalize‬‬ ‫مثال ‪ mode‬و ‪ demode‬رو میدونیم که اینم میتونیم حدس بزنیم معنیشو‬
‫‪ Face‬و ‪deface‬‬
‫معنی‪:‬از شکل انداختن‪/‬محو کردن‬
‫‪obstinate‬‬ ‫;‪stubborn‬‬ ‫کد‪:‬‬
‫]‪['ɒbstənıt‬‬ ‫‪unyielding‬‬ ‫‪Abbas+tin+ate‬‬
‫عباس قلع (عنصر روی در شیمی) خورد خیلی کله شق و لجباز شده‬

‫معنی‪:‬کله شق‪/‬لجوج‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪largess‬‬ ‫‪generous giving‬‬ ‫کد‪:‬به قول اصفهانیا میگن طرف الرج اِس ! یعنی سخاوت و بخشندگی داره!‬
‫]‪[lɑ:r'dʒes‬‬ ‫‪(as of money) to‬‬
‫‪others who may‬‬
‫‪seem inferio‬‬ ‫معنی‪:‬سخاوت ‪/‬بخشندگی‬
‫‪edify‬‬ ‫‪to instruct‬‬ ‫کد‪edit+fine:‬‬
‫]‪['edəfaı‬‬ ‫‪morally and‬‬ ‫یه مطلبی رو ادیت (ویرایش) میکنیم تا تقویت و بهتر بشه دیگه !!‬
‫‪spiritually‬‬
‫معنی‪:‬تقویت کردن‪/‬تقدیس کردن‬
‫‪venerate‬‬ ‫‪to respect deeply‬‬ ‫کد‪:‬کافیه این جوری بخونیمش‪when+u+rate :‬‬
‫]‪['venə,reıt‬‬ ‫وقتی کسی رو باال میبری و بهش ‪ rate‬و امتیاز میدی یعنی اینکه ستایشش‬
‫میکنی دیگه!!!‬

‫معنی‪:‬ستایش و احترام کردن‪/‬تکریم کردن‬


‫‪stentorian‬‬ ‫‪extremely loud‬‬ ‫کد‪stentorian:‬‬
‫]‪[sten'tɔ:rıən‬‬
‫!‪ten+ton‬‬

‫معنی‪:‬رسا‪/‬تند‬
‫‪hyperbole‬‬ ‫‪purposeful‬‬ ‫کد‪hyper+tell:‬‬
‫]‪[haı'pɜ:rbəlı‬‬ ‫‪exaggeration for‬‬
‫‪effect‬‬
‫معنی‪:‬مبالغه ‪/‬اغراق‪/‬گزاف گویی‬
‫‪plethora‬‬ ‫‪excess‬‬ ‫کد‪:‬پل ‪+‬صراط خیلی شلوغه!‬
‫]‪['pleɵərə‬‬

‫معنی‪:‬شلوغ‪/‬ازدیاد‬
‫‪ostensible‬‬ ‫‪apparent‬‬ ‫کد‪:‬استین‪+‬سیبیل!!!!‬
‫]‪[ɒ'stensəbəl‬‬ ‫سیبیالش روتا استینش کشونده میخواد خودشو تو نمایش بزاره!!!!‬

‫معنی‪:‬نمایان‪/‬قابل نمایش‬
‫‪malleable‬‬ ‫‪capable of being‬‬ ‫کد‪many+able!:‬‬
‫]‪['mælıəbəl‬‬ ‫‪shaped‬‬ ‫خیلی(‪ )many‬از فلزات قابلیت (‪ )able‬چکش خوری دارند!!‬

‫معنی‪:‬چکش خور‪/‬نرم و انعطاف پذیر‬

‫‪ostentation‬‬ ‫‪excessive‬‬ ‫کد‪:‬استینشون!‬


‫]‪[,ɒsten'teıʃən‬‬ ‫‪showiness‬‬ ‫اونایی که استینشون رو همش میزنن باال میخوان خودنمایی کنن دیگه!!!‬

‫معنی‪:‬خودنمایی‪/‬تظاهر‪/‬نمایش‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪waver‬‬ ‫‪to fluctuate b/w‬‬ ‫کد‪:‬کلمه ی ‪ wave‬رو میدونیم میشه موج‪....‬پس ‪WAVE going UP‬‬
‫]‪['weıvər‬‬ ‫‪choices‬‬ ‫‪and DOWN in taking decision.‬‬

‫معنی‪:‬مردد بودن‪/‬دودل بودن‪/‬تبصره ی قانونی‬

‫‪dirge‬‬ ‫‪a funeral hymn or‬‬ ‫کد‪:‬کافیه بخونیدش درد ورنج!‬


‫]‪[dɜ:rdʒ‬‬ ‫‪mournful speech‬‬
‫نوحه و سرود عزا همیشه با درد و رنج همراست!‬
‫معنی‪:‬نوحه‪/‬سرود عزا‬

‫‪opaque‬‬ ‫‪impossible to see‬‬ ‫کد‪:‬نمایندگان باید با کشورهای عضو اپیک رفتارشون مبهم نباشه !‬
‫]‪[əʋ'peık‬‬ ‫;‪through‬‬
‫‪preventing the‬‬
‫‪passage of light‬‬ ‫معنی‪:‬مبهم‪/‬کدر‬
‫‪decorum‬‬ ‫‪appropriateness‬‬ ‫کد‪décor them to make them proper!:‬‬
‫]‪[dı'kɔ:rəm‬‬ ‫‪of behavior or‬‬ ‫اخالق رفتارتو دکور کن (تزیین کن درست کن)!!‬
‫;‪conduct‬‬
‫‪propriety‬‬ ‫معنی‪:‬رفتاربجا‪/‬ادب‬

‫‪placate‬‬ ‫‪to soothe or‬‬ ‫کد‪:‬پالکاردی که میزنن دم در هنگام فوت یک شخص فقط واسه ارام کردن و‬
‫]‪['pleıkeıt‬‬ ‫‪pacify‬‬ ‫تسکین دادن خانواده ی داغداره!‬

‫معنی‪:‬ارام کردن‪/‬تسکین دادن‬

‫‪plastic‬‬ ‫‪able to be‬‬ ‫کد‪:‬همون پالستیک میشه که قالب پذیر و نرمه‬


‫]‪['plæstık‬‬ ‫‪molded, altered,‬‬
‫‪or bent‬‬
‫معنی‪:‬پالستیک‪/‬قالب پذیر‪/‬نرم‬
‫‪ossify‬‬ ‫‪o change into‬‬ ‫کد‪ :‬با دیدن این کلمه میتونیم به یاد فسیل بیفتیم و بگیم که فسیلها فقط‬
‫]‪['ɒsə,faı‬‬ ‫‪bone; to become‬‬ ‫استخون باقی مانده اند‪!.‬‬
‫‪hardened or set‬‬
‫‪in a rigidly‬‬
‫‪conventional‬‬ ‫معنی‪:‬استخوانی شدن‪/‬استخوانی کردن‬
‫‪pattern‬‬
‫‪tirade‬‬ ‫‪long, harsh‬‬ ‫کد‪:‬ادم از سخنرانی طوالنی و شدید اللحن خسته میشه دیگه! (ادم از تایرید‬
‫]‪['taıreıd‬‬ ‫‪speech or verbal‬‬ ‫تایرد میشه!)‬
‫‪attack‬‬

‫معنی‪:‬سخنرانی طوالنی و شدیداللحن‬


‫‪seraphic‬‬ ‫‪angelic; sweet‬‬ ‫کد‪:‬این دیگه تابلوترین کلمه ی موجود بود که از ریشه ی سراف و اسرافیل‬
‫]‪[sı'ræfık‬‬ ‫فرشتگان میباشد‬

‫معنی‪:‬وابسته به فرشتگان سرافین‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪languid‬‬ ‫;‪lacking energy‬‬ ‫کد‪long+u+wait:‬‬
‫]‪['læŋgwıd‬‬ ‫‪indifferent; slow‬‬ ‫خیلی سستی و مردم رو منتظر میزاری بجنب دیگه!!‬

‫معنی‪:‬سست‪/‬تنبل‪/‬ضعیف‪/‬بی حال‬

‫‪arbitrate‬‬ ‫‪to judge a dispute‬‬ ‫کد‪ bit-rate:‬در امتیاز دادن و حق دادن به ما قاضی کم امتیاز بهمون حکم‬
‫]‪['ɑ:rbə,treıt‬‬ ‫‪b/w two‬‬ ‫کرد‬
‫‪opposing parties‬‬

‫معنی‪:‬حکم کردن‬
‫‪scintilla‬‬ ‫‪trace amount‬‬ ‫کد‪:‬ال‪ !! scientist+‬یعنی خبر و اثری از دانشمندان نیست!‬
‫]‪[sın'tılə‬‬
‫معنی‪:‬جرقه‪/‬اثر‬

‫‪mar‬‬ ‫‪to damage or‬‬ ‫کد‪:‬به مار نباید اسیب برسونی و اذیتش کنی!‬
‫]‪[mɑ:r‬‬ ‫;‪deface‬‬
‫‪spoilmemory‬‬
‫‪address register‬‬ ‫معنی‪:‬اسیب رساندن‪/‬اذیت کردن‬
‫‪venerable‬‬ ‫‪respected‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه رو با این کد حفظ میکنیم‪:‬‬
‫]‪['venərəbəl‬‬ ‫‪because of age‬‬ ‫!‪Venerable=honourable‬‬
‫کسایی که افتخار میارن قابل احترام هستند‬
‫معنی‪:‬محترم‪/‬قابل احترام ارجمند‬

‫‪gambol‬‬ ‫‪to dance or skip‬‬ ‫کد‪:‬دقت کردین افرادی که گامبو هستند جست و خیز و ورجه وورجه‬
‫]‪['gæmbəl‬‬ ‫‪around playfully‬‬ ‫ندارن>؟!×؟!؟‬

‫معنی‪:‬جست و خیز ‪ /‬ورجه وورجه کردن‬

‫‪veracity‬‬ ‫‪filled with truth‬‬ ‫کد‪:‬برای حفظ این کلمه یک کلمه ی بسیار نزدیک به اون ‪ voracity‬رو در‬
‫]‪[və'ræsətı‬‬ ‫‪and accuracy‬‬ ‫نظر میگیریم‬
‫خوب برای تصویرسازی این کلمات میگیم که دوتا شهر به نام ‪ vera‬و ‪vora‬‬
‫وجود داره که اهالی مردم ‪ vora‬خیلی حریص و پرخورند و برعکسش اهالی‬
‫شهر ‪ vera‬ادمهای درست و راستگویی هستند!!!!‬
‫معنی‪:‬صداقت ‪/‬راستگویی‬
‫‪verbose‬‬ ‫‪wordy‬‬ ‫کد‪:‬همون وراج بخونیدش!!!‬
‫]‪[vər'bəʋs‬‬

‫معنی‪:‬پرگو‪/‬گزاف گو‪/‬درازگو‬
‫‪vex‬‬ ‫;‪to annoy; irritate‬‬ ‫کد‪:‬موارد استفاده ی ویکس چیه؟!×؟! زمانی که یه از یه زخم ازرده و رنجیده‬
‫]‪[veks‬‬ ‫‪puzzle; confuse‬‬ ‫هستیم!!‬

‫معنی‪:‬آزردن‪/‬رنجیدن‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪contumacious‬‬ ‫‪disobedient‬‬
‫]‪[,kɒntʋ'meıʃəs‬‬
‫‪insubordinate‬‬ ‫معنی‪:‬سرکش‪/‬متمرد‬
‫‪unyielding‬‬

‫‪multifarious‬‬ ‫‪diverse‬‬ ‫کد‪multi+various!!:‬‬


‫]‪[,mʌltə'feərıəs‬‬ ‫معنی کلمه ی ‪ various‬رو میدونیم میشه گوناگون‪/‬متنوع !‬

‫معنی‪:‬مختلف‪/‬گوناگون‬

‫‪ethos‬‬ ‫کد‪:‬واسه این کلمه هم میتونیم معنی نزدیک بهش رو در نظر بگیریم با تلفظ‬
‫]‪['i:ɵɒs‬‬ ‫‪beliefs or‬‬ ‫تقریبا یکسان‬
‫‪character of a‬‬ ‫‪ETHOS = ETHICS‬‬
‫‪group‬‬
‫معنی‪:‬صفات و شخصیت انسان‬
‫‪repast‬‬ ‫‪meal or mealtime‬‬ ‫کد‪Re+ feast:‬‬
‫]‪[rı'pæst‬‬ ‫‪ Feast‬یعنی مهمانی و ضیافت! هر موقع یاد مهمان میفتیم یاد ضیافت و‬
‫خوراک هم هستیم!!‬
‫معنی‪:‬خوراک‪/‬ضیافت‬

‫‪replete‬‬ ‫‪abundantly‬‬ ‫کد‪:‬اینجوری بخونید این کلمه رو‪:‬راه پله ات!‬


‫]‪[rı'pli:t‬‬ ‫;‪supplied‬‬ ‫راه پلت خیلی پره و سرشار از اشغال‬
‫‪complete‬‬
‫معنی‪:‬پر‪/‬سرشار‬

‫‪jargon‬‬ ‫;‪nonsensical talk‬‬ ‫کد‪:‬تو فارسی خودمون هم میتونیم این گزینه رو به جرگه شباهت بدیم که‬
‫]‪['dʒɑ:rgən‬‬ ‫‪specialized‬‬ ‫معنیش میشه گروه و دسته خاص‬
‫‪language‬‬ ‫و میتونیم ‪ jargon‬رو یه گروه که با لهجه ی خاص صحبت میکنند‬

‫معنی‪:‬لهجه ی خاص‪/‬سخن دست و پا شکسته‬


‫‪fatuous‬‬ ‫‪stupid; foolishly‬‬ ‫کد‪fat+us!:‬‬
‫]‪['fætʃu:əs‬‬ ‫‪self-satisfied‬‬ ‫توی کشور ‪( us‬امریکا=‪ )USA‬امریکایی هایی که چاق(‪ )fat‬هستند رو احمق‬
‫میدونن!!‬

‫معنی‪:‬احمق‪/‬بی شعور‬
‫‪kindle‬‬ ‫‪to set fire to or‬‬ ‫کد‪:‬برای حفظ این واژه این کلمه رو به این صورت کد میکنیم ‪:‬سعی کنید‬
‫]‪['kındəl‬‬ ‫‪ignite; excite or‬‬ ‫بخونید ‪( candle‬شمع) کارش روشن کردنه!‬
‫‪inspire‬‬

‫معنی‪:‬روشن کردن‪/‬بر افروختن‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪ebullient‬‬ ‫‪exhilarated; full‬‬
‫]‪[ı'bʌljənt‬‬ ‫‪of enthusiasm‬‬
‫‪and high‬‬ ‫معنی‪:‬احساساتی‪/‬پر هیجان‬

‫‪garrulous‬‬ ‫‪tending to talk a‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه رو سعی کنید به صورت ‪ girls‬بخونید واسه کدگذاری!‬
‫‪lot‬‬ ‫اکثر دختر بچه ها پرحرفند دیگه!‬

‫معنی‪:‬پرحرف‬
‫‪intrepid‬‬ ‫;‪fearless‬‬ ‫کد‪:‬اونایی که اینطرفید خیلی جرات و شجاعت دارید!‬
‫]‪[ın'trepıd‬‬ ‫‪resolutely‬‬
‫‪courageous‬‬

‫معنی‪:‬با جرات‪/‬دلیر‪/‬شجاع‬
‫‪fawn‬‬ ‫‪to grove‬‬ ‫کد‪:‬یه ‪( fan‬طرفدار) دوست داره همیشه اظهار دوستی و تملق کنه!‬
‫]‪[fɔ:n‬‬

‫معنی‪:‬تملق گفتن‪/‬اظهار دوستی کردن‬


‫‪zealot‬‬ ‫‪someone‬‬ ‫کد‪ :‬به کد قبلی کلمه ی ‪ zeal‬برمیگردیم کسی که ذل(‪ )zeal‬میزنه به یه‬
‫]‪['zelət‬‬ ‫‪passionately‬‬ ‫چیزی شوق و ذوق داره واسش دیگه!!! برای این کلمه هم کافیه !‪ zeal+lot‬رو‬
‫‪devoted to a‬‬ ‫به کار ببریم!!‬
‫‪cause‬‬
‫معنی‪:‬فدایی‪/‬متعصب‪/‬جانفشان‬
‫‪candid‬‬ ‫‪impartial and‬‬ ‫کد‪:‬کاندیدای شورا باید راستگو و صمیمی باشند‬
‫]‪['kændıd‬‬ ‫‪honest in speech‬‬

‫معنی‪:‬راستگو‪/‬صمیمی‬
‫‪sybarite‬‬ ‫‪a person devoted‬‬ ‫کد‪:‬ساکنان شهر سیباریس خیلی خوش گذاران هستند!‬
‫]‪['sıbə,raıt‬‬ ‫‪to pleasure and‬‬
‫‪luxury‬‬

‫معنی‪:‬ساکنان شهر سیباریس‪/‬خوش گذران‬


‫‪pristine‬‬ ‫;‪fresh and clean‬‬ ‫کد‪:‬بعد از پیراستن (پیرایش کردن)ادم ترو تازه میشه و به روزهای پیشین که‬
‫]‪['prıstın‬‬ ‫‪uncorrupted‬‬ ‫دست نخورده بوده بر میگرده!!‬

‫معنی‪:‬ترو تازه‪/‬پیشین‪ /‬دست نخورده‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪mollify‬‬ ‫‪to calm or make‬‬ ‫کد‪:‬برای این کلمه باید هم وزن و هم معنیش رو به خاطر بیاریم ‪PACIFY‬‬
‫]‪['mɒlə,faı‬‬ ‫‪less severe‬‬

‫معنی‪:‬فرو نشاندن‪/‬ارام کردن‬


‫‪philanthropy‬‬ ‫‪charity; a desire‬‬ ‫کد‪ anthrope:‬ریشه به معنی انسان است که نوع دوست و بشر دوسته‬
‫]‪[fı'lænɵrəpı‬‬ ‫‪or effort to‬‬
‫‪promote‬‬
‫‪goodness‬‬ ‫معنی‪:‬نوع دوست‪/‬بشر دوست‬
‫‪stolid‬‬ ‫;‪unemotional‬‬ ‫کد‪:‬ادمی که استوپید باشه(احمق=‪ ) stupid‬با همسرش بی عاطفه میشه‬
‫]‪['stɒlıd‬‬ ‫‪lacking sensitivity‬‬ ‫دیگه‬

‫معنی‪:‬بی عاطفه‪/‬بی حس‪/‬بی حال‬


‫‪peccadillo‬‬ ‫‪minor sin or‬‬ ‫کد‪:‬پکدیل و کروکدیل همش دنبال یه خطا و اشتباه از طرف انسان هستن که‬
‫]‪[,pekə'dıləʋ‬‬ ‫‪offense‬‬ ‫حمله کنند!!‬

‫معنی‪:‬لغزش‪/‬اشتباه کوچک‬
‫‪vestige‬‬ ‫‪a trace; remnant‬‬ ‫کد‪:‬برای حفظ این کلمه میتونیم از کلمه ای استفاده کنیم که معنیش رو‬
‫]‪['vestıdʒ‬‬ ‫میدونیم‪ investigate :‬یعنی وارسی کردن‪/‬بررسی کردن‬
‫خوب اونایی که در حال بررسی و وارسی هستند همیشه دنبال نشان و اثر‬
‫میگردند مخصوصا وارس ها یا محققان!!‬
‫معنی‪:‬نشان‪/‬اثر‬
‫‪fortuitous‬‬ ‫‪happening by‬‬ ‫کد‪:‬برای این کلمه ‪ fortune‬رو در نظر میگیریم که میشه سرنوشت بخت و‬
‫]‪[fɔ:r'tu:ıtəs‬‬ ‫‪chance; fortunate‬‬ ‫اقبال‬
‫میدونیم که سرنوشت هرکس قبال رقم خورده و چیزی تصادفی و اتفاقی نیست‪.‬‬

‫معنی‪:‬تصادفی‪/‬اتفاقی‬
‫‪potentate‬‬ ‫‪monarch or ruler‬‬ ‫کد‪:‬برای حفظ این واژه میدونیم که ‪ potential‬میشه همون پتانسیل و مربوط‬
‫]‪['pəʋtən,teıt‬‬ ‫‪with great power‬‬ ‫به نیروی درونی و این حرفا!‬
‫پس باید اینم بدونیم که پادشاه یا شخصی تواناست همیشه اون انرژی و پتانسیل‬
‫رو داره!‬
‫اون دوستانی هم که معنیه ‪ potent‬رو میدونن به راحتی میتونن این کلمه رو‬
‫حفظ کنن‬
‫معنی‪:‬شخص توانا‪/‬پادشاه‬
‫‪syncopation‬‬ ‫‪temporary‬‬
‫]‪[,sıŋkə'peıʃən‬‬ ‫‪irregularity in‬‬ ‫معنی‪:‬کوتاه سازی واژه ‪/‬اهنگ بین دو ضرب‬
‫‪musical rhythm‬‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
August August
['ɔ:gəst]
‫اوت‬/‫ روزاست‬11 ‫ ماه هشتم سال مسیحی که‬:‫معنی‬

paradox a contradiction or ‫متناقض نما‬/‫پارادوکس‬:‫کد‬


['pærə,dɒks] dilemma

‫متناقض نما‬/‫ پارادوکس‬:‫معنی‬


permeate to penetrate ‫ حشرات موذی وقتی جایی نفوذ میکنن میان‬....‫ میشه اجازه‬permit ‫معنیه‬:‫کد‬
['pɜ:rmı,eıt] !!‫اجازه میگیرن ازت؟؟؟ فکر کن بیان‬

‫نفوذ کردن‬/‫سرایت کردن‬:‫معنی‬

pervade to be present
[pər'veıd] throughout; to
permeate ‫ فراوان یا شایع بودن‬:‫معنی‬

eclectic selecting from or eclectic=elect=select:‫کد‬


[ı'klektık] made up from a
variety of sources

‫گلچین‬/‫انتخابی‬:‫معنی‬
cacophony harsh, jarring Kaka+phone+us:‫کد‬
[kə'kɒfənı] noise
‫کاکا بهمون زنگ زد صداش خیلی ناهنجار و خشن بود‬

‫خشن‬/‫ناهنجار‬:‫معنی‬
kudos fame, glory, or !‫جودو‬.....‫جودوس‬.....‫کودوس‬:‫کد‬
['ku:dəʋz] honor !‫از جودوکاران همیشه باید تجلیل بشه‬

‫تجلیل‬/‫جالل‬:‫معنی‬

amalgamate to combine; to amalga+mate ,mate means combine.:‫کد‬


[ə'mælgə,meıt] mix together

‫یکی کردن‬/‫امیختن‬:‫معنی‬
burnish to polish :‫کد‬
['bɜ:rnıʃ] Remember Varnish - used on wooden things to make
them shine!!!
‫همون وارنیش خودمون که برای درخشان کردن چوب استفاده میشه ازش‬

‫جال دادن‬/‫صیقل‬/‫جال‬:‫معنی‬
www.hamedeskandari.ir
usury the practice of !‫ می افتیم که به معنیه گنجینه هست‬treasury ‫یاد کلمه ی‬:‫کد‬
['ju:ʒərı] lending money at ...‫پادشاه های زیادی توی گنجینه کشورشون حرام خواری و ربا خواری کردند‬
exorbitant rates
‫ربا خواری‬/‫حرام خواری‬:‫معنی‬

dogma a firmly held !‫)مانند‬dog( ‫داگ‬:‫کد‬


['dɒgmə] opinion, !‫اونایی که داگما(سگ مانند )هستند به اصول و عقاید دین احترام نمیزارن‬
especially a
religious belief ‫عقاید و اصول دینی‬:‫معنی‬

bifurcate to divide into two


['baıfər,keıt] parts
‫ دوشاخه ای‬/‫ دوشاخه شدن‬:‫معنی‬

curmudgeon cranky person, !!!‫کرمِ جان‬:‫کد‬


[kər'mʌdʒən] usually old !!!‫ادمهایی که خسیس و بخیلند اصطالحا کرمِ جان و مضر هستند‬

‫بخیل‬/‫خسیس‬:‫معنی‬
Epicure person with :‫کد‬
['epə,kjʋr] refined taste in EPIC-CURRY...one who can write an EPIC on
food and wine CURRY has to be a CONNOISSEUR OF FOOD.

‫پیرو عقاید اپیکور‬:‫معنی‬


Surly rude and bad- :‫کد‬
['sɜ:rlı] tempered sur+ly......focus on sur....SOUNDS LIKE SIR......so
THINK OF our school SIR...who was very BAD
TEMPERED AND RUDE

‫ ناهنجار‬،‫ تندخو و گستاخ‬،‫ عبوس‬:‫معنی‬


tangerine tangerine
[,tændʒə'ri:n]
‫نارنگی‬:‫معنی‬

ignoble having low moral !‫ کن‬ignore ‫ رو از زندگیت‬ignoble ‫ادمهای‬:‫کد‬


[ıg'nəʋbəl] standards; not
noble in
character; mean
‫ناکس‬/‫فرومایه‬/‫پست‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪mirth‬‬ ‫;‪frivolity; gaiety‬‬ ‫کد‪birth = mirth:‬‬
‫]‪[mɜ:rɵ‬‬ ‫‪laughter‬‬ ‫مادرها تو تولد بچشون (‪ )birth‬خیلی خوشحال(‪ )mirth‬میشن!‬

‫معنی‪:‬خوشحالی‪/‬نشاط‪/‬شادی‬
‫‪imperturbable‬‬ ‫‪not capable of‬‬
‫‪[,ımpər'tɜ:rbəbəl] being disturbed‬‬
‫معنی‪:‬ارام‪/‬خونسرد‪/‬ساکت‬

‫‪ameliorate‬‬ ‫;‪to make better‬‬


‫]‪[ə'mi:ljə,reıt‬‬ ‫‪to improve‬‬
‫معنی‪:‬بهتر کردن‪/‬اصالح کردن‬

‫‪laud‬‬ ‫‪to give praise; to‬‬ ‫کد‪:‬بعضی مواقع از پروردگارت اینجوری تشکر میکنی ‪Lord! Let me‬‬
‫]‪[lɔ:d‬‬ ‫‪glorify‬‬ ‫‪laud You for all your help‬‬
‫‪ laud‬رو به ‪ lord‬ربط میدیم‬

‫معنی‪:‬ستایش‪/‬ستایش کردن‬
‫‪anachronism‬‬ ‫‪something out of‬‬ ‫کد‪:‬در مورد تمامی لغات که ریشه ی ‪ chron‬دارند همشون مربوط به زمان‬
‫]‪[ə'nækrə,nızm‬‬ ‫‪place in time‬‬ ‫هستند در اینجا ‪ an‬در ابتدا معنی کلمه رو منفی کرده و معنیه کل به بی‬
‫موردی و نا بهنگامی تبدیل میشه‬

‫معنی‪:‬نا بهنگامی‪/‬بی موردی‬


‫‪soporific‬‬ ‫‪causing sleep or‬‬ ‫کد‪:‬وقتی خیلی فقیر باشی ‪ so+poor‬همیشه خواب الودی و برای خوابیدن‬
‫]‪[,sɒpə'rıfık‬‬ ‫‪lethargy‬‬ ‫هم داروی خواب اور مصرف میکنی تا به چیزی فکر نکنی‪.....‬‬

‫معنی‪:‬خواب الود ‪/‬داروی خواب اور‬

‫‪anomaly‬‬ ‫‪deviation from‬‬ ‫کد‪:‬کافیه که اینجوری کدش کنیم‪a+normally:‬‬


‫]‪[ə'nɒməlı‬‬ ‫‪what is normal‬‬ ‫‪ A‬در ابتدا نرمال رو منفی میکنه از نظر معنی پس چیزی که نرمال نباشه خالف‬
‫قاعدست!‬

‫معنی‪:‬خالف قاعده‬
‫‪distend‬‬ ‫‪to swell, inflate,‬‬ ‫کد‪:‬‬
‫]‪[dı'stend‬‬ ‫‪or bloat‬‬ ‫‪Try to relate it with dis means distance and extend‬‬
‫‪means to expand.‬‬

‫معنی‪:‬بزرگ کردن‪/‬متورم شدن‪/‬منبسط کردن‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
impasse blocked path; ‫ استفاده کنیم و معنی به راحتی‬impossible to pass ‫میتونیم از‬:‫کد‬
['ımpæs] dilemma with no !‫فهمیده شه‬
solution

‫کوچه بن بست‬:‫معنی‬
antagonize to annoy or anti+gone!:‫کد‬
[æn'tægə,naız] provoke to anger ....‫ هم که پسوند فعل سازه در اینجا پس معنی به راحتی قابل فهمه‬Ize

‫دشمن کردن‬/‫مخالف کردن‬:‫معنی‬


eschew to shun; to avoid :‫کد‬
[ıs'tʃu:] (as something es+CHEW
wrong or )eschew( ‫ خودداری کنیم‬....‫) زیاد ادامس یا‬chew(‫باید از جویدن‬
distasteful
‫خودداری کردن‬/‫اجتناب کردن‬:‫معنی‬
exigent urgent; requiring !‫با توجه به کد زیر معنی به راحتی قابل فهمه‬:‫کد‬
['eksıdʒənt] immediate action
EX-tremely ur-GENT

‫واجب‬/‫ضروری‬:‫معنی‬
catalyst something that ‫همون کاتالیز گر که در شیمی موجوده که برای سرعت دادن واکنش استفاده‬:‫کد‬
['kætəlıst] brings about a !..‫میشه ازش‬
change in
something else
‫عامل فعل و انفعال اجسام شیمیایی‬:‫معنی‬
divine to foretell or !‫دیوانه ها خدایی و الهی هستند و درست نیست مسخرشون کنی‬:‫کد‬
[də'vaın] know by
inspiration
‫کشیش‬/‫الهی‬/‫خدایی‬:‫معنی‬
idiosyncrasy peculiarity of :‫میتونیم از جمله ی زیر استفاده کنیم و معنیشو متوجه بشیم‬:‫کد‬
[,ıdıə'sıŋkrəsı] temperament; Idiot in sync with the crazy people are idiosyncratic.
eccentricity

‫حال مخصوص‬/‫طبیعت مخصوص‬/‫طرز فکر ویژه‬:‫معنی‬


exculpate to clear from ex-culprit : ‫میتونیم به این شکل بگیم‬:‫کد‬
['ekskəl,peıt] blame; prove !!‫مجرم سابق تبرئه شد‬
innocent

‫معذور داشتن‬/‫تبرئه شدن‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪dupe‬‬ ‫‪to deceive; a‬‬ ‫کد‪:‬وقتی میری استخر ادمی که ساده باشه و گول خور باشه میندازنش توی‬
‫]‪[du:p‬‬ ‫‪person who is‬‬ ‫تیوپ و پرتش میکنن تو اب!‬
‫‪easily deceived‬‬

‫معنی‪:‬ساده دل‪/‬گول خور‬


‫‪chaos‬‬ ‫‪great disorder or‬‬ ‫کد‪:‬بچه ها توی بچگیشون در کالس(‪ )chaos‬بی نظمی و هرج و مرج دارند!‬
‫]‪['keıɒs‬‬ ‫‪confused‬‬
‫‪situation‬‬
‫معنی‪:‬بی نظم‪/‬هرج و مرج‬
‫‪euphony‬‬ ‫‪pleasant,‬‬ ‫کد‪:‬برای این لغت هم کافیه یاد سمفونی بیفتیم(‪)symphony‬‬
‫]‪['ju:fənı‬‬ ‫‪harmonious‬‬
‫‪sound‬‬
‫معنی‪:‬خوش اهنگی کلمات‪/‬صدای دلپذیر‬
‫‪connoisseur‬‬ ‫‪a person with‬‬ ‫کد‪:‬میتونیم از لغت کمیسر استفاده کنیم برای کدبندی این لغت(کمیسرها‬
‫]‪[,kɒnə'sɜ:r‬‬ ‫‪expert knowledge‬‬ ‫خیلی خبره اند!!)‬
‫‪or discriminating‬‬
‫‪tastes‬‬
‫معنی‪:‬خبره‬
‫‪larceny‬‬ ‫‪theft of property‬‬ ‫کد‪:‬جمله ی زیر رو در نظر میگیریم و این لغت به راحتی کد گذاری میشه‪:‬‬
‫]‪['lɑ:rsənı‬‬
‫‪to steal a large sum of money‬‬

‫معنی‪:‬دزدی‪/‬دستبرد‪/‬سرقت‬
‫‪euphemism‬‬ ‫‪use of an‬‬ ‫کد‪:‬افه میزاره (دیدین طرف کارش خوب نیست یه کلمه ی خوب واسه کارش‬
‫]‪['ju:fə,mızm‬‬ ‫‪inoffensive word‬‬ ‫استفاده میکنه ؟ به کارش کالس و افه میزاره!!!)‬
‫‪or phrase in place‬‬
‫‪of a more‬‬ ‫معنی‪:‬استفاده ی کلمه ی نیکو برای موضوع یا کلمه ی نامطلوب‬
‫‪distasteful one‬‬
‫‪lassitude‬‬ ‫‪a state of‬‬ ‫کد‪:‬الس الس نکن و تنبل نشو خواهشا !‬
‫]‪['læsı,tu:d‬‬ ‫‪diminished‬‬
‫‪energy‬‬
‫معنی‪:‬سستی‪/‬تنبلی‪/‬بی میلی‬
‫;‪playful‬‬ ‫کد‪:‬تلفظ خود لغت کد رو به ما میده!‬
‫‪jocular‬‬ ‫‪humorous‬‬
‫]‪['dʒɒkjələr‬‬
‫معنی‪:‬شوخ‪/‬شوخی امیز‬
‫‪apathy‬‬ ‫‪lack of interest or‬‬ ‫کد‪:‬تاب تاب اباسی!!!!!!‬
‫]‪['æpəɵı‬‬ ‫‪emotion‬‬ ‫کسانی که این بازی رو بچه بودن نکردن االن خیلی بی حس و بی عالقه اند!‬

‫معنی‪:‬بی حسی ‪/‬بی عاطفگی‪/‬بی عالقگی‬


‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪arbitrary‬‬ ‫‪determined by‬‬ ‫کد‪:‬عربی ‪! )tree(1‬‬
‫]‪[,ɑ:rbə'treərı‬‬ ‫‪chance or‬‬
‫‪impulse‬‬ ‫خوندن عربی ‪ 1‬واسه رشته ها اختیاریه و قراردادی نیست!‬

‫معنی‪:‬قراردادی‪/‬اختیاری‬
‫‪meticulous‬‬ ‫‪extremely‬‬
‫]‪[mə'tıkjələs‬‬ ‫;‪careful‬‬
‫;‪fastidious‬‬ ‫معنی‪:‬باریک بین‪/‬دقیق‪/‬ترسو‪/‬کمرو‬
‫‪painstaking‬‬
‫‪enervate‬‬ ‫‪to reduce in‬‬ ‫کد‪:‬میتونیم از انرژی دادن که مخالفشه استفاده کنیم و کد کنیم این لغت رو‬
‫]‪['enər,veıt‬‬ ‫‪strength‬‬ ‫‪energize‬‬

‫معنی‪:‬سست کردن‪/‬بی حال کردن‪/‬ناتوان کردن‬


‫‪rustic‬‬ ‫‪rural‬‬ ‫کد‪:‬تلفظش رو به روستایی ربط بدین! (‪)rural=rustic‬‬
‫]‪['rʌstık‬‬
‫معنی‪:‬روستایی‪/‬دهاتی‬

‫‪dilate‬‬ ‫;‪to make larger‬‬ ‫کد‪:‬میتونیم از این کد استفاده کنیم‪ die+late :‬اگه دیر بمیری تو همه چی‬
‫]‪[daı'leıt‬‬ ‫‪expand‬‬ ‫بزرگ میشی و از همه نظر گسترده میشی‪..‬‬

‫معنی‪:‬بزرگ کردن‪/‬اتساع دادن‪/‬گشاد کردن‬

‫‪xenophobia‬‬ ‫‪a fear or hatred‬‬ ‫کد‪:‬نکته ی این کلمه فقط در ‪ phobia‬است که به معنای ترس از‪ ....‬می باشد‬
‫]‪[,zenə'fəʋbıə‬‬ ‫‪of foreigners or‬‬ ‫این کلمه با مشتقات فراوان به کار میره پس به این کلمه خیلی دقت کنید‬
‫‪strangers‬‬
‫معنی‪:‬ترس از بیگانه‪/‬بیگانه هراسی‬

‫‪zephyr‬‬ ‫;‪a gentle breeze‬‬ ‫کد‪:‬ای نسیم ظفری صبر کن‪!!!......‬‬


‫]‪['zefər‬‬ ‫‪something airy or‬‬
‫‪insubstantial‬‬
‫معنی‪:‬نسیم‪/‬باد صبحگاهی‬
‫‪noisome‬‬ ‫‪stinking; putrid‬‬ ‫کد‪ noise :‬یا همون سرو صدا برای گوشمون خیلی مضره(‪)noisome‬‬
‫]‪['nɔısəm‬‬

‫معنی‪:‬نامطلوب‪/‬مضر‬
‫‪metaphor‬‬ ‫‪- figure of speech‬‬
‫]‪['metə,fɔ:r‬‬ ‫‪comparing two‬‬
‫‪different things‬‬ ‫معنی‪:‬استعاره‪/‬کنایه‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
elegy a sorrowful poem ‫یه سریها هستن که به سوگ شعر یا مرثیه الرژی دارند و سریع حالشون به‬:‫کد‬
['elıdʒı] or speech !‫هم میخوره‬

‫مرثیه‬/‫سوگ شعر‬:‫معنی‬

profligate corrupt; :‫کد‬


['prɒfləgıt] degenerate Profligate= spend Profusely like bill Gates

‫هرزه‬/‫بی بندو بار‬/‫زانی‬/‫ولخرج‬:‫معنی‬


calumny a false and !!‫کالم نیست(کالهم ) رسوا شدم بدبخت و گرفتار شدم‬:‫کد‬
['kæləmnı] malicious
accusation;
misrepresentatio
n ‫بدنامی‬/‫رسوایی‬:‫معنی‬
sagacious shrewd; wise ‫شیث خیلی داناو‬+ ِ‫شیث رضایی بازیکن فوتبال رو که میشناسین؟؟؟ سگ‬:‫کد‬
[sə'geıʃəs] !!!!!‫باهوشه‬

‫دانا‬/‫زرنگ‬/‫باهوش‬:‫معنی‬

propitiate to conciliate; to :‫ به جمله ی زیر دقت کنید‬:‫کد‬


[prə'pıʃı,eıt] appease PROf+PITI- if you want professor's pity then you
would have to appease him/her.

‫خشم خود را فرو نشاندن‬/‫تسکین دادن‬:‫معنی‬


hapless unfortunate; hapless=helpless!! :‫این کلمه رو اینجوری یاد بگیرین‬:‫کد‬
['hæplıs] having bad luck

‫بی چاره‬:‫معنی‬

palatial relating to a !!!!‫پول شال رو میدادی یه کاخ مجلل میخریدیم‬:‫کد‬


[pə'leıʃəl] palace;
magnificent
‫مجلل‬/‫کاخی‬:‫معنی‬

garner to gather and ‫ رو برای این واژه در نظر میگیریم و میگیم اونایی که باغ‬garden ‫لغت‬:‫کد‬
['gɑ:rnər] store !!!‫دارن همیشه انبار غله شون پره‬

‫انبار کردن‬/‫انبار غله‬:‫معنی‬


polyglot a speaker of :‫ در فارسی به معنای چند میشه و‬poly ‫ریشه ی‬:‫کد‬
['pɒlı,glɒt] many languages poly(many)+glot(glottis=speech organ)= many speech
organ = able to speak many language

‫چند زبانی‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
lucid clear and easily !!!‫لوسی دیگه! واضح حرف بزن ادا در نیار‬:‫کد‬
['lu:sıd] understood

‫واضح‬/‫روشن‬:‫معنی‬
embellish to add :‫کد‬
[ım'belıʃ] ornamental or belle is used to describe beautiful girls.. they
fictitious details generally adorn themselves

‫زینت دادن‬/‫ارایش کردن‬:‫معنی‬


pungent sharp and
['pʌndʒənt] irritating to the
senses ‫زننده‬/‫تند‬/‫انتقادی‬:‫معنی‬

aberrant deviating from !!‫)= ی مورچه ی پیر که همیشه گمراه و منحرف بوده‬ant(+‫پیر‬+a:‫کد‬
[æ'berənt] what is normal or
expected
‫منحرف‬/‫گمراه‬:‫معنی‬
bombastic pompous in !!‫اگه بمب توی یه کوچه بن بست بیفته ی چیز گزاف و قلنبه باال میزنه‬:‫کد‬
[bɒm'bæstık] speech and
manner ‫گزاف‬/‫قلنبه‬:‫معنی‬

bolster - to support; prop ‫=پیچ) که برای تقویت کردن استفاده‬bolt( ‫ میافتیم‬bolt ‫یاد واژه ی‬:‫کد‬
['bəʋlstər] up !!‫میشه‬

‫بالش‬/‫متکا‬/‫تقویت کردن‬:‫معنی‬

bevy group !!!‫دسته و گروه دختران که بیوه میشن دیگه؟؟!××! مردا که بیوه نمیشن‬:‫کد‬
['bevı]

‫دسته و گروه دختران‬:‫معنی‬

viscous thick and ‫ویسکوز یه الیافیه که واسه بالشت و متکا استفاده میشه ازش و خیلی هم‬:‫کد‬
['vıskəs] adhesive, like a !‫چسبناکه‬
slow-flowing fluid

‫چسبناک‬:‫معنی‬
gradation process occurring ‫ فکرکنیم‬grade ‫این لغت هم بسیار پر کاربرد و معنیش رو میدونیم اگه به‬:‫کد‬
[greı'deıʃən] by regular
degrees or
stages; variation ‫درجه‬/‫درجه بندی‬:‫معنی‬
in color

www.hamedeskandari.ir
mores fixed customs or ‫ اخالقیات می افتیم و معنی رو به راحتی‬moral ‫ برای این لغت هم یاد‬:‫کد‬
['mɔ:reız] manners; moral :‫حدس میزنیم به این صورت‬
attitudes ‫اخالقیات مردم هر کشور به اداب و رسومشون بستگی داره‬

‫رسوم‬/‫اداب‬:‫معنی‬
volatile easily arouse or
['vɒlətəl] changeable; lively ‫لطیف‬/‫سبک‬/‫بخار شدنی‬:‫معنی‬
or explosive

advocate to speak in favor


['ædvəkət] of
‫دفاع کردن‬/‫طرفدار‬/‫حامی‬:‫معنی‬

mitigate to soften; to meet again your love( him/her):‫کد‬


['mıtə,geıt] lessen !!‫دیدار دوبارش ارومت میکنه‬

‫تسکین دادن‬/‫سبک کردن‬/‫ارام کردن‬:‫معنی‬

alleviate to make more :‫به جمله ی زیردقت کنید‬:‫کد‬


[ə'li:vı,eıt] bearable ALL (all)+ EVI (evil)+ ATE (has been eaten up) so
hence you are relieved of the pain and you feel relief.

‫سبک کردن‬/ ‫ارام کردن‬:‫معنی‬


parry to ward off or ‫) سنیه که باید از خودت دفاع کنی در مقابل حمله و خودتو از‬parry(‫پیری‬:‫کد‬
['pærı] deflect, especially !‫خطر دور کنی‬
by a quick-witted
answer
‫دفع کردن حمله ی حریف‬/‫دور کردن‬:‫معنی‬
tacit done without :‫کد‬
['tæsıt] using words tacit ~ take it; imagine you are giving permission to
someone to take something from your room...But you
didn't say it verbally but via your actions.

‫ضمنی‬/‫خاموش‬:‫معنی‬
monotony no variation; !‫توی درس اناتومی همه چی یکنواخت و بدون تنوع و خسته کنندست‬:‫کد‬
[mə'nɒtənı] tediously the
same

‫بی تنوعی‬/‫یکنواخت‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
molt to shed hair, skin, !!!!‫) بگیری پوست میندازی و تولک میری و موهات میریزه‬molt(‫تب مالت‬:‫کد‬
[məʋlt] or an outer layer
periodically

‫موی ریختن‬/‫تولک رفتن‬/‫پوست انداختن‬:‫معنی‬


acme highest point; :‫کد‬
['ækmı] summit; the A(aaaaaaa......) C(see) ME(me)... Imagine that you
highest level or are at great height and u r shouting these words
degree attainable

‫قله‬/‫اوج‬:‫معنی‬
adulterate to make impure : ‫میتونیم اینجوری بگیم‬:‫کد‬
[ə'dʌltə,reıt] dull+the+rate = impure, means to decrease the rate

‫زنا زاده‬/‫قالبی‬/‫جازن‬:‫معنی‬
slake to calm down or ‫ کد بسازیم و بگیم که زمانی که از اب دریاچه‬lake ‫میتونیم از قسمت‬:‫کد‬
[sleık] moderate .‫) استفاده کنیم تشنگیمون کاهش پیدا میکنه‬lake(

‫فرو نشستن‬/‫کاهش یافتن‬:‫معنی‬


fractious unruly; rebellious
['frækʃəs]
‫کج خلق‬/‫زودرنج‬/‫بدخو‬:‫معنی‬

encomium warm praise People of high INCOME are formally praised for :‫کد‬
[ın'kəʋmıəm] their large donations.

‫ثنا‬/‫ستایش‬:‫معنی‬
invective abusive language ENVY + ACTIVE or Active jealousy can cause :‫کد‬
[ın'vektıv] you to ABUSE the other person.

‫طعنه‬/‫سخن حمله امیز‬/‫پرخاش‬:‫معنی‬


salubrious healthful :‫کد‬
[sə'lu:brıəs] salary+u+bring+us then happy&healthful

‫گوارا‬/‫سالم‬/‫سازگار‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
effigy !‫ استفاده کنیم‬figure ‫برای این لغت هم میتونیم از واژه ی‬:‫کد‬
['efıdʒı] stuffed doll;
likeness of a a fig(ure) y
person

‫پیکرک‬/‫تمثال‬/‫صورت‬:‫معنی‬
archaic ancient; old- :‫ باستان شناسی میشه پس‬archeology ‫میدونیم که‬:‫کد‬
[ɑ:r'keıık] fashioned
Archeology : study of old things.. Archaic: The old
things on which we study.

‫قدیمی‬/‫کهنه‬:‫معنی‬
sentient aware; conscious; ‫ استفاده کنیم که میشه احساس‬sense ‫برای این کلمه میتونیم از واژه ی‬:‫کد‬
['senʃənt] able to perceive !! ‫ میشه حساس‬sentient ‫در صورتی که‬

‫درک کننده‬/‫حساس‬:‫معنی‬
distaff the female
['dıstæf] branch of a family :‫معنی‬
‫التی که گلوله پشم نریشته راروی اننگاهداشته و پس ازریشتن بدور دوک‬
‫مچ زنان‬/‫میپیچند‬

sinecure a well-paying job :‫ استفاده کنیم‬sign+cure ‫میتونیم از‬:‫کد‬


['saınə,kjʋr] or office that
requires little or All you have to do is sign papers and your job will be
secure
no work

‫مفت خوری‬/‫جیره خوری‬/‫شغلی که متضمن مسئولیت نمیباشد‬:‫معنی‬


pusillanimous cowardly; ‫ رو در نظر میگیریم! که‬PUSSY + ANIMAL ‫ برای حفظ این واژه هم‬:‫کد‬
[,pju:sə'lænəməs] without courage !!‫ترسو و ضعیف هستند این جور حیوانات‬

‫ضعیف‬/‫ترسو‬/‫بزدل‬:‫معنی‬

deference respect; courtesy :‫ استفاده میکنیم برای کدبندی این واژه‬difference ‫از کلمه ی‬:‫کد‬
['defərəns] If there is no DIFFERENCE between you and him,
then you will respect his wishes.

‫احترام گذاری‬/‫تسلیم‬/ ‫تن در دهی‬:‫معنی‬


articulate able to speak articulate speech is 'artistic':‫کد‬
[ɑ:r'tıkjələt] clearly and
expressively !‫این یه هنر می باشد که شمرده سخن بگیم‬

‫شمرده سخن گفتن‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
satiate to satisfy fully or I SAT & ATE till I was full ! :‫کد‬
['seıʃı,eıt] overindulge

‫اشباع‬/‫سیر‬/‫اشباع کردن‬/‫سیر کردن‬:‫معنی‬


repose relaxation; leisure :‫برای این لغت هم میتونیم اینجوری بگیم و دو لغت دیگه هم یاد بگیریم‬:‫کد‬
[rı'pəʋz] repose : resting pose
expose : externally pose
depose: remove from a post, declare under oath
‫اسودگی‬/‫سکون‬/‫ارامش‬:‫معنی‬
repudiate to reject the repud it=refuse it!!!:‫کد‬
[rı'pju:dı,eıt] validity of

‫رد کردن‬/‫انکار کردن‬:‫معنی‬

requite to return or repay :‫کد‬


[rı'kwaıt] Re+ quite one would be quiet only after taking his
REVENGE.

‫پاداش دادن‬/‫جبران کردن‬/‫تاوان دادن‬:‫معنی‬


puerile childish, pure things are always childish!!:‫کد‬
['pjʋrəl, 'pjʋraıl] immature, or silly

‫احمقانه‬/‫کودکانه‬/‫بچگانه‬:‫معنی‬

intractable not easily


[ın'træktəbəl] managed or ‫لجوج‬/‫متمرد‬/‫سرپیچ‬:‫معنی‬
manipulated

paries paries
['peərı,i:z]
‫استخوانهای جداری‬/‫ قسمت مثلثی شکل بند بدن کشتی چسب‬:‫معنی‬

posit to assume as real ‫ که میشه جایگاه رو در نظر میگیریم و میگیم که توی‬position ‫همون‬:‫کد‬
['pɒzıt] or conceded; !‫ کرد‬posit ‫باید یه چیزی‬position
propose as an
explanation
‫ثابت کردن‬/‫قرار دادن‬:‫معنی‬
palliate to make less a PAL will ALLEVIATE your pain.:‫کد‬
['pælı,eıt] serious; ease
‫ارام کردن‬/‫تسکین دادن‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
esoteric known or !!!!!!‫اضطراری تلفظ کنید‬:‫کد‬
[,esə'terık] understood only
by a few
‫سری‬/‫محرمانه‬:‫معنی‬
propriety the quality of ‫ رو میدونیم میشه درست و مناسب بنابراین از این کد‬proper ‫واژه ی‬:‫کد‬
[prə'praıətı] behaving in a ‫) رو‬propriety( ‫)بودن باید نزاکت‬proper( ‫استفاده میکنیم که برای درست‬
proper manner; !‫رعایت کرد‬
obeying rules and
customs ‫مراعات اداب نزاکت‬/‫نزاکت‬:‫معنی‬
proliferate to increase in ‫ استفاده کنیم که هرچی میریم جلوتر این مقدار داره‬life+rate ‫میتونیم از‬:‫کد‬
[prə'lıfə,reıt] number quickly !!!‫افزایش پیدامیکنه‬

‫کثیر شدن‬/‫زیاد شدن‬:‫معنی‬

interregnum period between :‫کد‬


[,ıntər'regnəm] reigns reg stands for king or kingly styles (e.g. in
regicide,regalia etc.) so inter regnum = in between
two kings(referring to their ruling period).
‫فاصله‬/‫دوره حکومت موقتی‬:‫معنی‬
prodigal lavish; wasteful proud+girl!!!:‫کد‬
['prɒdəgəl] !!‫اون دخترایی که خیلی مغرورن به خودشون ولخرج و اهل تجمالتند‬

‫پر تجمل‬/‫ولخرج‬:‫معنی‬

militate to operate !‫ رو در نظر میگیریم که به معنای جنگی و نظامیست‬military :‫کد‬


['mılə,teıt] against; work
against
‫جنگیدن‬:‫معنی‬

myopic lacking foresight;


[maı'ɒpık] having a narrow
view or lang- ‫کوته نظر‬/‫نزدیک بین‬:‫معنی‬
range perspective
enigma a puzzle; a !!‫اخر نفهمیدیم معما و رمز انیگما گروه خواننده خارجی چیه‬:‫کد‬
[ı'nıgmə] mystery

‫رمز‬/‫معما‬/‫چیستان‬:‫معنی‬
ambiguous doubtful or ambi means two/both..guous sounds like guess:‫کد‬
[æm'bıgju:əs] uncertain; can be ! ‫کسی که در مورد همه چی دوتاحدس داره همه کاراش مبهمه‬
interpreted
several ways ‫مبهم‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪dictum‬‬ ‫‪authoritative‬‬ ‫کد‪the statements said by dictator's are so called :‬‬
‫]‪['dıktəm‬‬ ‫‪statement‬‬ ‫‪DICTUM‬‬
‫دیکتاتورا فقط حکم میکنن دیگه!‬

‫معنی‪:‬حکم‪/‬قرار‪/‬رای‪/‬گفته‬
‫‪overwrought‬‬ ‫;‪agitated‬‬
‫]‪[,əʋvər'rɔ:t‬‬ ‫‪overdone‬‬
‫معنی‪:‬کاربرده‪/‬تهیه شده از روی مهارت‪/‬عصبی‬

‫‪abate‬‬ ‫‪to reduce in‬‬ ‫کد‪ abate :‬و ‪ rebate‬جفتشون هم تلفظ و هم معنی اند‬
‫]‪[ə'beıt‬‬ ‫‪amount, degree,‬‬
‫‪or severity‬‬
‫معنی‪:‬کاستن‪/‬تخفیف دادن‬
‫‪erratic‬‬ ‫‪wandering and‬‬ ‫کد‪:‬به قسمت ‪ err‬توجه کنید که معنیش میشه خطا=‪error=err‬‬
‫]‪[ı'rætık‬‬ ‫‪unpredictable‬‬ ‫خطاهایی که از همه سر میزنه یکسان نیست و همیشه متغیر بوده!‬

‫معنی‪:‬متغیر‪/‬نامنظم‪/‬دمدمی مزاج‬

‫‪inundate‬‬ ‫‪to overwhelm; to‬‬


‫]‪['ınən,deıt‬‬ ‫‪cover with water‬‬
‫معنی‪:‬سیل زده کردن‪/‬از اب پوشاندن‪/‬اشباع کردن‬

‫‪homogeneous‬‬ ‫‪of a similar kind‬‬ ‫کد‪:‬این لغت به راحتی کد گذاشته میشه کافیه تلفظش رو با همجنس مطابقت‬
‫]‪[,həʋmə'dʒınıəs‬‬ ‫بدیم که معنیش هم هم جنسه!!‬

‫معنی‪:‬هم جنس‪/‬یکجور‪/‬مشابه‬

‫‪sublime‬‬ ‫‪lofty or grand‬‬


‫]‪[sə'blaım‬‬
‫معنی‪:‬عالی‪/‬برین‪/‬واال‬

‫‪innocuous‬‬ ‫‪harmless‬‬ ‫کد‪:‬دوستان کافیه این کد رو بهش بدیم تا به راحتی حفظ بشیم‬
‫]‪[ı'nɒkju:əs‬‬ ‫‪in+noxious‬‬
‫‪ In‬پسوند منفی ساز و ‪ noxious‬هم به معنای ضرر هست همونطوری که‬
‫میدونیم‪....‬‬

‫معنی‪:‬بی ضرر‬
‫‪implacable‬‬ ‫‪unable to be‬‬ ‫کد‪:‬این پولها که بهش دادی سنگ دل ترش میکنه‬
‫]‪[ım'plækəbəl‬‬ ‫‪calmed down or‬‬
‫‪made peaceful‬‬
‫معنی‪:‬سنگ دل‪/‬کینه توز‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪stigma‬‬ ‫‪a mark of shame‬‬ ‫کد‪ :‬سیگما با تلفظ زشتش لکه ی ننگ ریاضیات شده!!‬
‫]‪['stıgmæ‬‬ ‫‪or discredit‬‬

‫معنی‪:‬لکه ننگ‪/‬برامدگی‪/‬خال‬

‫‪impetuous‬‬ ‫‪quick to act‬‬ ‫کد‪:‬در حین رانندگی یه اصفهانی به دوستش میگه این پیچی اِس!! یعنی اینجا‬
‫]‪[ım'petʃu:əs‬‬ ‫‪without thinking‬‬ ‫جاده پیچ پیچیه تندو شدید نرو!‬

‫معنی‪:‬تند وشدید‪/‬بی پروا‬

‫‪heterogeneous‬‬ ‫‪composed of‬‬ ‫کد‪:‬در مورد این لغت هم به راحتی میتونیم حدس بزنیم معنیش رو فقط به این‬
‫]‪[,hetərə'dʒi:nıəs‬‬ ‫;‪unlike parts‬‬ ‫نکته توجه کنیم که ریشه ی ‪ hetero‬به معنای نا‪/‬به غیر از ‪/‬از نوع دیگر‬
‫‪different; diverse‬‬ ‫میباشد‪......‬‬
‫‪Hetero+generous‬‬
‫قسمت اول که به معنای نا در اینجا میباشد و منفی کننده و قسمت دوم هم‬
‫تلفظش به جنس نزدیکه!‬
‫معنی‪:‬ناهمجنس‪/‬غیر همگون‪/‬ناجور‬
‫‪capricious‬‬ ‫‪hanging one's‬‬ ‫کد‪ ca(CAR) + PRIC(PRICE):‬قیمت ماشین تو کشور دم دمیه و‬
‫]‪[kə'prıʃəs‬‬ ‫‪mind quickly and‬‬ ‫لحظه به لحظه در حال تغییره!!‬
‫‪often‬‬
‫معنی‪:‬دمدمی مزاج‪/‬بوالهوس‬

‫‪eulogy‬‬ ‫‪speech in praise‬‬ ‫کد‪:‬عیال وژی! یعنی ستایش عیال!!!‬


‫]‪['ju:lədʒı‬‬ ‫‪of someone‬‬

‫معنی‪:‬ستایش‪/‬مدح‬
‫‪loquacious‬‬ ‫‪talkative‬‬ ‫کد‪:‬لوکِ شیس=لوک (خوش)شانس!!!! خیلی وراج و پرحرف بود!!‬
‫]‪[ləʋ'kweıʃəs‬‬

‫معنی‪:‬پرحرف‪/‬وراج‬
‫‪lethargic‬‬ ‫‪acting in an‬‬ ‫کد‪:‬لیزر‪+‬جیک!! جیکت دراد لیزر میگیرم روت بی حس و بی حال شی!!‬
‫]‪[lə'ɵɑ:rdʒık‬‬ ‫‪indifferent or‬‬ ‫کد‪:2‬مخالف ‪energetic‬‬
‫‪slow, sluggish‬‬
‫‪manner‬‬ ‫معنی‪:‬سست‪/‬بی حس‪/‬بی حال‬

‫‪dissuade‬‬ ‫‪a harsh and‬‬ ‫کد‪:‬به این کلمه یه کد دادیم که همزمان ‪2‬تا کلمه یادگرفته باشیم!‬
‫]‪[dı'sweıd‬‬ ‫‪disagreeable‬‬ ‫‪ Persuade‬کد‪ :‬متقاعدش کردم بره سوئد! یا کد‪:2‬متقاعدش کردم تو‬
‫‪combination,‬‬ ‫اینکار شرکت کنه پرسوده! معنی‪:‬متقاعد کردن‬
‫‪especially of‬‬ ‫‪ Dissuade‬کد‪+ this:‬سوئد خوب نیست منصرفش کن نره!!! دقیقا مخالف‬
‫‪sounds‬‬ ‫کد برای ‪ persuade‬میباشد‬
‫معنی‪:‬منصرف کردن‪/‬دلسرد کردن‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
symbiosis cooperation; ‫ پیشوندی به معنای زندگی‬bio ‫ میباشد و‬same ‫ به معنای‬sym :‫کد‬
[,sımbaı'əʋsıs] mutual ‫میباشد با این استدالل میتونیم معنیشو بفهمیم‬
helpfulness
‫زندگی تعاونی‬/ ‫هم زیستی‬:‫معنی‬

forestall to prevent or ‫این کلمه رو فسیل بخونید! وقتی در کمین نشستید که یه فسیل پیدا کنید‬:‫کد‬
[fɔ:r'stɔ:l] delay; anticipate !‫باید پیش بینی کنید که واسه چند سال پیشه دیگه؟!×؟‬

‫پیش بینی کردن‬/‫کمینگاه‬/‫کمین‬:‫معنی‬

Spartan highly self- ‫اسپارتا ادم بی تجمل و دلیری بود‬:‫کد‬


['spɑ:rtən] disciplined;
frugal; austere
‫دلیر‬/‫بی تجمل‬:‫معنی‬

effrontery impudent :‫کد‬


[ı'frʌntərı] boldness; for every discussion he comes to the FRONT and
audacity argues...In a rude manner.

‫خیرگی‬/‫گستاخی‬:‫معنی‬
axiom premise; Ax +i+om - when the axe is on me I will tell the :‫کد‬
['æksıəm] postulate; self- truth. This is surely evident.
evident truth ‫تیشه میباشد‬/‫ به معنیه تبر‬Axe
‫اصل‬/‫حقیقت اشکار‬:‫معنی‬

exacerbate to make worse :‫کد‬


[ıg'zæsər,beıt] ex+acerb+ate; Latin acerb- means bitter, harsh; So
exacerbate means to make bitter!

‫خون کسی را به جوش اوردن‬/‫بدتر کردن‬/‫تشدید کردن‬:‫معنی‬


exonerate to clear of blame )‫قابل احترام‬/‫(محترم‬ ‫میتونیم به این صورت هم بخونیمش‬:‫کد‬
[ıg'zɒnə,reıt] )‫ (قبلی یا پیشین‬ex+honorable
!‫شخص محترمی که قبال به زندان افتاده بود اشتباها تبرعه و روسفید شد‬
‫رو سفید کردن‬/‫تبرعه کردن‬:‫معنی‬

pugilism boxing
['pju:dʒə,lızm] ‫بوکس بازی‬/‫مشت زنی‬:‫معنی‬

chicanery deception by ‫کینه ای است و همش دنبال حیله بازی‬+she:‫کد‬


[ʃı'keınərı] means of craft or
guile
‫ضدونقیض گویی‬/‫حیله بازی‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪dither‬‬ ‫‪to act confusedly‬‬ ‫کد‪:‬بچه ها هیجان زیادی واسه شام و ناحار خوردن دارند که با خوردن دسر‬
‫]‪['dıðər‬‬ ‫‪or without clear‬‬ ‫هیجانشون میگره و دودل میشن واسه میل غذا!!!!‬
‫‪purpose‬‬
‫معنی‪:‬هیجان‪/‬لرزیدن‪/‬دودل بودن‬

‫‪probity‬‬ ‫‪complete honesty‬‬ ‫کد‪:‬اگه یه ذره تلفظ رو تغییر بدیم میتونیم بخونیمش ‪ property‬که معنیش‬
‫]‪['prəʋbətı‬‬ ‫‪and integrity‬‬ ‫میشه درستی راستی‬

‫معنی‪:‬پاکدامنی‪/‬درستی‪/‬راستی‬

‫‪nadir‬‬ ‫‪lowest point‬‬ ‫کد‪:‬معنیش هم همین لغت رو با یه ذره تفاوت در تلفظ داره!‬
‫]‪['neıdır‬‬

‫معنی‪:‬نظیر السمت‪/‬حضیض‬
‫‪estimable‬‬ ‫‪estimable‬‬ ‫کد‪:‬واژه ی پرکاربرد‪estimate: able to calculate ......‬‬
‫]‪['estəməbəl‬‬

‫معنی‪:‬تخمین پذیر‪/‬قابل براورد کردن‬


‫‪prudence‬‬ ‫‪wisdom, caution,‬‬
‫]‪['pru:dəns‬‬ ‫‪restraint‬‬ ‫معنی‪:‬مالحظه ‪/‬احتیاط‬

‫‪cartography‬‬ ‫‪science or art of‬‬ ‫کد‪:‬به قسمت دوم دقت کنید گرافی=گرافیک =نقشه کشی!!‬
‫]‪[kɑ:r'tɒgrəfı‬‬ ‫‪making maps‬‬

‫معنی‪:‬نقشه کشی‬
‫‪explicit‬‬ ‫‪clearly stated or‬‬ ‫کد‪(please sit) let's CLEAR out the things:‬‬
‫]‪[ık'splısıt‬‬ ‫‪shown; forthright‬‬
‫‪in expression‬‬ ‫معنی‪:‬صریح‪/‬روشن‪/‬واضح‬

‫‪stasis‬‬ ‫‪a state of static‬‬ ‫کد‪ stay :1‬که معنی موندن میده‪ .....‬میتونیم از این استفاده کنیم و معنی رو‬
‫]‪['steısıs‬‬ ‫‪balance or‬‬ ‫حدس بزنیم‬
‫;‪equilibrium‬‬ ‫کد‪:2‬استاتیک یعنی ساکن و دینامیک یعنی رونده و در حال حرکت!!‬
‫‪stagnation‬‬ ‫معنی‪:‬حالت سکون(در فیزیک)‪/‬گرفتگی (در جریانی مانند خون در رگ و مدفوع‬
‫در روده)‬
‫‪foment‬‬ ‫‪to arouse or‬‬ ‫کد‪:‬دوستات تحریکت کردن و فرمت رو به هم زدند!!‬
‫]‪[fəʋ'ment‬‬ ‫‪incite‬‬

‫معنی‪:‬تحریک کردن‪/‬بر انگیختن‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪variegated‬‬ ‫‪varied; marked‬‬ ‫کد‪:‬میتونیم از این کد استفاده کنیم ‪( :‬دروازه‪-‬در) ‪various + gate‬‬
‫]‪['veərıə,geıtıd‬‬ ‫‪with different‬‬ ‫(متنوع‪/‬مختلف)‬
‫‪colors‬‬ ‫درها یا دروازه ها رنگهای مختلفی دارند چند رنگند!!‬

‫معنی‪:‬چند رنگ‬
‫‪ingrate‬‬ ‫‪ungrateful person‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه کد نمیخواد دیگه! ‪ Grate‬به معنی سپاس می باشد که ‪in‬‬
‫‪['ın,greıt‬‬ ‫پیشوند منفی ساز بهش اضافه شده و به ناسپاس تبدیل میشه‬

‫معنی‪:‬ناسپاس‪/‬حق نشناس‬
‫‪vicissitude‬‬ ‫‪a change or‬‬ ‫کد‪ wise+attitude!!! :‬نگرش عاقالنه تحول و دگرگونی در زندگی ایجاد‬
‫]‪[vı'sısı,tu:d‬‬ ‫‪variation; ups and‬‬ ‫میکنه‬
‫‪downs‬‬
‫معنی‪:‬تحول‪/‬دگرگونی‬

‫‪vim‬‬ ‫‪vitality and‬‬ ‫کد‪:‬تو ایران هر چی ویم (‪ )vim‬داری باید مصرف کنی تا بتونی وام بگیری!!‬
‫]‪[vım‬‬ ‫‪energy‬‬

‫معنی‪:‬قدرت‪/‬زور‪/‬نیرو‬
‫‪vituperate‬‬ ‫;‪to abuse verbally‬‬ ‫کد‪ we+tuperate:‬ما حسابی توپیدیم و سرزنش و توبیخش کردیم!!‬
‫]‪[vaı'tu:pə,reıt‬‬ ‫‪berate‬‬

‫معنی‪:‬سرزنش کردن‪/‬ناسزا گفتن‪/‬توبیخ کردن‬

‫‪voluble‬‬ ‫;‪talkative‬‬ ‫کد‪:‬والیبال ورزشیه که نباید پرحرفی کنی توش و خیلی سلیس و روان بازی‬
‫]‪['vɒljəbəl‬‬ ‫;‪speaking easily‬‬ ‫کنی!!‬
‫‪glib‬‬

‫معنی‪:‬سلیس‪/‬روان‪/‬پرحرف‬
‫‪wan‬‬ ‫‪sickly pale‬‬ ‫کد‪:‬وان حمومتون عمقش زیاده چون کم خونی دارید و از ارتفاع میترسید‬
‫]‪[wɒn‬‬ ‫نمیرید سمتش!‬

‫معنی‪:‬رنگ پریده‪/‬کم خون‬


‫‪wanton‬‬ ‫;‪undisciplined‬‬ ‫کد‪:‬واشنگتن ایالتیه که افراد گستاخ و عیاش زیاد رفت و امد دارند!!‬
‫]‪['wɒntən‬‬ ‫;‪unrestrained‬‬
‫‪reckless‬‬

‫معنی‪:‬گستاخ‪/‬عیاش‪/‬گستاخ شدن‬
‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
abjure to reject; ‫مگه قسم نخورده بودی؟؟؟ سوگند شکستی و ابجورو خوردی یا نه ترک‬:‫کد‬
[æb'dʒʋr] abandon formally !!‫کردی؟؟؟؟‬
!!‫جور درنمیاد اب رو ترک کنی اصال‬:2‫کد‬

‫برای همیشه ترک کردن‬/‫سوگند شکستن‬:‫معنی‬


abase to humble; to bring someone to base level!!:‫کد‬
[ə'beıs] disgrace

‫تحقیر کردن‬/‫پست کردن‬:‫معنی‬


acidulous sour in taste or ACID..(USUALLY SOUR AND BITTER IN :‫کد‬
[ə'sıdʒələs] manner TASTE)...so anything which include acid will
automatically give you sour and bitter taste

‫ملس‬/‫کج خلق‬:‫معنی‬
alacrity speed or !‫الکتریکی ها خیلی چابک و فرز هستند‬:‫کد‬
[ə'lækrətı] quickness

‫نشاط‬/ ‫چابکی‬:‫معنی‬
tome book, usually !! ‫) یک جلد کتاب بزرگ رو خوند‬tom(‫باید با صبر و طمعنینه‬:‫کد‬
[təʋm] large and
academic

‫کتاب قطور‬/‫جلد بزرگ‬:‫معنی‬


querulous inclined to ×‫روبرتو کارلوس دیده بودین چقد کج خلق و تند مزاج بود؟!×؟!؟‬:‫کد‬
['kwerələs] complain;
irritable

‫شکوه گر‬/‫تند مزاج‬/ ‫کج خلق‬:‫معنی‬


quiescent motionless quiet = motionless.... ‫بخش اول لغت رو در نظر میگیریم و‬:‫کد‬
[kwaı'esənt]

‫خاموش‬/‫ساکن‬:‫معنی‬
peregrinate to wander from
['perəgrı,neıt] place to place; to
travel, especially ‫سفر کردن‬/‫اواره بودن‬/‫سرگردان بودن‬:‫معنی‬
on foot

www.hamedeskandari.ir
desultory jumping from one !‫دیزل طوری طراحی شده که همه قطعاتش بی قاعده و بی ترتیب اند‬:‫کد‬
['desəl,tɔ:rı] thing to another;
disconnected

‫بی ترتیب‬/ ‫بی قاعده‬:‫معنی‬


amortize to diminish by ‫ میشه فانی و رفتنی که میتونیم به این کلمه که نزدیکه ربطش‬mortal:‫کد‬
['æmər,taız] installment .... ‫بدیم‬
payments ‫ ) ی )مرتاض یا درویش کسانی هستن که خودشون رو انقد عذاب میدن که‬:‫کد‬
!!‫اخر نابود میشن‬

‫مستهلک کردن‬/‫کشتن‬:‫معنی‬
perfidious willing to betray per+FID+ious.. FID stands for fidelity.. i.e. :‫کد‬
[pər'fıdıəs] one's trust loyalty.. hence perfidious is its opposite

‫بدقول‬/‫سست پیمان‬:‫معنی‬

Quixotic overly idealistic; quick + :‫کد‬


[kwık'sɒtık] impractical exotic
‫بیگانه‬/‫ میدونیم میشه خارجی‬exotic
If you desire something exotic to happen quickly in
your life it is just a daydream!

‫وابسته به دان کیشوت‬/‫ارمان گرای‬:‫معنی‬


perfunctory done in a routine ‫میتونیم از کد روبرو استفاده کنیم و به راحتی معنی لغت رو حدس‬ :‫کد‬
[pər'fʌŋktərı] way; indifferent :‫بزنیم‬

Perform+hurry

‫بی مباالت‬/‫نگاه سرسری‬:‫معنی‬


amulet ornament worn ‫عمو‬+u(you)+late :‫کد‬
['æmjəlıt as a charm ‫به عموت میگی عمو دیرکردی چرا؟؟ اونم جواب میده طلسم بودم نمیتونستم‬
against evil spirits !!‫تکون بخورم که بیام‬

/‫دوا یا چیزی که برای شکستن جادو ازش استفاده میشه‬/‫طلسم‬:‫معنی‬


quotidian occurring daily; Qoutidian=Quoted every day:‫کد‬
[kwəʋ'tıdıən] commonplace

‫ روز مره‬/ ‫روزانه‬:‫معنی‬

diaphanous allowing light to ‫ رو در نظر میگیریم‬cacophonous :‫کد‬


[daı'æfənəs] show through; ‫ کاکا=وقتی کاکا بهت زنگ میزنه صداش خیلی نا هنجاره و‬+phone+us
delicate !!‫خیلی هم بدصداست‬
‫دایی=داییت وقتی زنگ میزنه بهت صداش رو خیلی روشن و‬+ diaphanous
!‫شفاف میشنوی‬

www.hamedeskandari.ir
‫روشن‬/‫شفاف‬:‫معنی‬

torpor extreme mental :‫کد‬


['tɔ:rpər] and physical It's quite opposite to what is a topper who is naturally
sluggishness diligent!

‫مرگ کاذب‬:‫معنی‬
transitory temporary; ‫که در اینجا با‬.....‫ترانزیت یه کلمه ی پرکاربرد برای حمل و نقل در ایرانه‬:‫کد‬
['trænsı,tɔ:rı] lasting a brief ....‫ به صفت تبدیل میشه و به راحتی میشه معنیشو حدس بزنیم‬y ‫اضافه شدن‬
time

‫فانی‬/‫زودگذر‬:‫معنی‬
proclivity a natural :‫کد‬
[prəʋ'klıvətı] inclination or Acclivity- an upward slope; Declivity --a downward
predisposition slope; Proclivity -- a natural inclination

‫تمایل طبیعی به چیز بد‬/‫میل‬:‫معنی‬


analgesia a lessening or
[,ænəl'dʒi:zıə] pain without loss
of consciousness ‫تخفیف درد‬/‫بی حسی نسبت به درد‬:‫معنی‬

abscond to leave secretly !‫کند‬+‫عباس‬:‫کد‬


[æb'skɒnd] !! ‫عباس خیلی کنده اصال نمیتونه فرار کنه‬

‫گریختن‬/‫فرار کردن‬:‫معنی‬
anodyne something that Ann no dyne= Ann will not die!:‫کد‬
['ænə,daın] calms or soothes
pain !‫ نمیمیره و ارومش میکنی‬Ann ‫به دوستت دلداری میدی میگه‬

‫تسکین دادن‬/‫ارام کردن‬:‫معنی‬


analogous similar or alike in !‫انالوگ اصال شباهتی به دیجیتال نداره‬:‫کد‬
[ə'næləgəs] some way;
equivalent to
‫نظیر‬/‫مانند‬/‫شباهت‬:‫معنی‬

antipathy extreme dislike CAN REMEMBER IT AS OPPOSITE OF :‫کد‬


[æn'tıpəɵı] sympathy. RHYMING n OPPOSITE WORDS -
antipathy n sympathy

www.hamedeskandari.ir
‫ناسازگاری‬/‫احساس مخالف‬:‫معنی‬

trenchant acute, sharp, or


['trentʃənt] incisive; forceful;
effective ‫تیز‬/‫برنده‬:‫معنی‬

apocryphal - of questionable :‫کد‬


[ə'pɒkrəfəl] authority or Derived from root "crypt" which means secret. So,
authenticity Apocryphal means of doubtful authenticity

‫جعلی‬/‫ساختگی‬:‫معنی‬
apostate one who ‫ استفاده کنیم کسی‬opposite+state ‫برای حفظ این واژه میتونیم از کد‬:‫کد‬
[ə'pɒsteıt] renounces a !!‫که مخالف همه وای میسه بهش میگن مرتد و از دین برگشته‬
religious faith

‫از دین برگشته‬/‫مرتد‬:‫معنی‬


abstemious moderate in :‫کد‬
[əb'sti:mıəs] appetite Focus on abs part of this word. Abs...To build a six-
pack abs, eat n drink carefully!!

‫پرهیزگار‬/‫مرتاض‬:‫معنی‬
approbation approval and ‫ که تایید میشه رو اینجا کد میگیریم و ازش استفاده‬approve ‫همون‬:‫کد‬
[,æprə'beıʃən] praise ...‫میکنیم تا معنیشو بفهمیم‬

‫قبولی‬/‫تصویب‬/‫موافقت‬:‫معنی‬
turgid - swollen as from ‫این لغت رو با توجه به تلفظ کد نمیکنیم با توجه به شکل ظاهری کد‬:‫کد‬
['tɜ:rdʒıd] a fluid; bloated !‫میکنیم ترجید=ترکید‬
!!‫جوش صورتش باد کرد و ترکید‬
‫متورم‬/‫اماس دار‬/‫باد کردن‬:‫معنی‬

accretion a growth in size; accretion ~ add + creation , this addition to :‫کد‬


[ə'kri:ʃən] an increase in creation leads to growth
amount

‫رشد پیوسته‬/‫افزایش‬:‫معنی‬
aerie a nest built high aerie = like 'airy':‫کد‬
['eərı] in the air; an
elevated, often ‫النه ی پرنده بر روی صخره ی مرتفع‬/‫هوایی‬:‫معنی‬
secluded,
dwelling
www.hamedeskandari.ir
beginner; novice
tyro
['taırəʋ] ‫نوچه‬/‫تازه کار‬:‫معنی‬

umbrage offense; Un+bridge !‫بریج‬+ ‫اون‬:‫کد‬


['ʌmbrıdʒ] resentment ‫) پلی که ساختن کل منطقه رو تاریک و سایه کرده و برای مردم‬bridge( ‫اون‬
!‫فقط نگرانی به بار اورده‬

‫نگرانی‬/‫تاریک‬/‫سایه‬:‫معنی‬
ardor intense and
['ɑ:rdər] passionate
feeling ‫تب وتاب‬/‫حرارت‬/‫گرمی‬:‫معنی‬

arrogate to claim without :‫کد‬


['ærə,geıt] justification; to A surrogate mom arrogate the custody of the child for
claim for oneself ever
without right
‫بخود بستن‬/‫ادعای بیجا کردن‬:‫معنی‬
assail to attack; assault !!!‫) داری به دستشویی حمله میکنی‬assail(‫گالب به روتون وقتی اسهال‬:‫کد‬
[ə'seıl]

‫هجوم اوردن‬/‫حمله کردن‬:‫معنی‬

unconscionable unscrupulous;
[ʌn'kɒnʃənəbəl] shockingly unfair
or unjust ‫بی وجدان‬/‫خالف وجدان‬:‫معنی‬

unequivocal absolute; certain


[,ʌnı'kwıvəkəl]
‫بدون ابهام‬/‫صریح‬/‫روشن‬:‫معنی‬

upbraid to scold sharply :‫معنی‬


[ʌp'breıd] Elders criticize severely if their girls UP their BRO!!

‫مالمت کردن‬/‫سرزنش کردن‬:‫معنی‬

hermetic tightly sealed her+matic is hermatic:‫کد‬


[hɜ:r'metık] !!‫ماتیکش فوق العاده کیمیایی است‬

‫سحر امیز‬/‫کیمیایی‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪hoary‬‬ ‫‪very old; whitish‬‬ ‫‪=hairy =hoary‬در اینجا رنگ‬ ‫کد‪:‬پیری رنگ سفید میاره روی مو دیگه! =‬
‫]‪['hɔ:rı‬‬ ‫‪or gray from age‬‬ ‫سفید را مد نظر میگیریم!‬

‫معنی‪:‬سفید‪/‬کهن‪/‬سالخورده‬
‫‪aesthetic‬‬ ‫‪concerning the‬‬ ‫کد‪:‬درس استاتیک دانشجویان مربوط به علمه دیگه !‬
‫]‪[es'ɵetık‬‬ ‫‪appreciation of‬‬
‫‪beauty‬‬
‫معنی‪:‬وابسته به زیبایی‪/‬مربوط به علم‬
‫‪attenuate‬‬ ‫‪to reduce in force‬‬ ‫کد‪at+ten+u+ate:‬‬
‫]‪[ə'tenju:ət‬‬ ‫;‪or degree‬‬ ‫اگه هر روزی فقط یه بار اونم ساعت ‪ 11‬غذا بخوری معلومه که الغرمیشی!!‬
‫‪weaken‬‬
‫معنی‪:‬الغر شدن‪/‬ضعیف شدن‪/‬نازک‬

‫‪augury‬‬ ‫;‪prophecy‬‬ ‫کد‪:‬پیش بینی کردن که آگوئرو (‪ ) aguero‬بهترین بازیکن میشه!!‬


‫]‪['ɔ:gjərı‬‬ ‫‪prediction of‬‬
‫‪events‬‬ ‫معنی‪:‬پیش بینی کردن‪/‬تخمین زدن‬

‫‪affected‬‬ ‫‪phony; artificial‬‬ ‫کد‪ affect :‬و ‪ effect‬دو تا کلمه ی شبیه به هم و یکیش فعل (‪ )affect‬و‬
‫]‪[ə'fektıd‬‬ ‫یکی دیگه(‪ )effect‬اسم میباشد‬

‫معنی‪:‬تحت تاثیر واقع شده‬


‫‪aggrandize‬‬ ‫‪to increase in‬‬ ‫کد‪ ize:‬پسوند فعل ساز میباشد ‪ grand‬هم به معنای بزرگ عالی باشکوه‬
‫]‪[ə'grændaız‬‬ ‫‪power, influence,‬‬ ‫میباشد پس معنی کل به راحتی قابل حدس زدن میباشد‬
‫‪and reputation‬‬

‫معنی‪:‬بزرگ کردن‪/‬افزودن‬
‫‪declivity‬‬ ‫‪downward slope‬‬ ‫کد‪:‬واسه این کلمه هم به خاطر شباهتش با متضادش به اسانی قابل ثبت در‬
‫]‪[dı'klıvətı‬‬ ‫ذهن میباشد‬
‫‪ acclivity#declivity‬سرباالیی ‪ #‬سرپایینی!!‬

‫معنی‪:‬سراشیبی‪/‬سرازیری‬
‫‪husband‬‬ ‫‪husband‬‬ ‫کد‪:‬قبال فقط شوهر با شغل کشاورزی ایده ال بود‬
‫]‪['hʌzbənd‬‬

‫معنی‪:‬شوهر‪/‬شخم زدن‪/‬کشاورز‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
equivocate to use :‫کد‬
[ı'kwıvə,keıt] expressions of equi(equal) vocal(sound)... if we make similar sounds
double meaning then it would be ambiguous(unclear) to distinguish
in order to
mislead ‫طفره رفتن‬/‫دروغ گفتن‬:‫معنی‬

decorous proper; tasteful; ‫ در اینجا صفت سازه و به دکور متصل شده‬ous ‫این کلمه هم کد نمیخواد‬:‫کد‬
['dekərəs] socially correct

‫زینت دار‬/‫اراسته‬:‫معنی‬
deleterious subtly or !!‫ کن‬delete ‫اون چیزی که زیان اوره از زندگیت‬:‫کد‬
[,delı'tırıəs] unexpectedly
harmful
‫اسیب رسان‬/‫زیان اور‬:‫معنی‬

demagogue a leader or ‫ادمی که همش از دموکراسی حرف میزنه بهش عمل نمیکنه ادم عوام فریبه‬:‫کد‬
['demə,gɒg] rabble-rouser,
usually appealing
to emotion or ‫ادم عوام فریب‬:‫معنی‬
prejudice
demur to express doubts !!‫دمار از روزگارت درمیارن اگه شک و درنگ کنی و رای ندی‬:‫کد‬
[dı'mɜ:r] or objection

‫کمرویی کردن‬/‫درنگ کردن‬/‫تردید رای‬:‫معنی‬


raconteur - witty, skillful
[,rækɒn'tɜ:r] storyteller
‫قصه گوی زبر دست‬/‫داستان سرا‬:‫معنی‬

ersatz fake :‫کد‬


Sat is an inferior substitute for gre for ER engineer
people!

‫جایگزین‬:‫معنی‬
erudite learned; :‫کد‬
['erjʋ,daıt] scholarly; bookish
R you a deity? Are you a deity; deities are gods and
know it all.

‫دانشمند‬/‫دانشمندانه‬/‫اموزنده‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪pejorative‬‬ ‫‪having bad‬‬ ‫کد‪:‬اونایی که ماشین پاجرو دارند بقیه رو تحقیر میکنن!!‬
‫]‪[pı'dʒɔ:rətıv‬‬ ‫;‪connotations‬‬
‫‪disparaging‬‬
‫معنی‪:‬تحقیر کردن‪/‬واژه ی تحقیری‬
‫‪penury‬‬ ‫‪an oppressive‬‬ ‫کد‪ penny:‬میدونیم که کوچکترین واحد پول انگلیس و امریکاست(شاهی!)‬
‫]‪['penjərı‬‬ ‫‪lack of resource‬‬ ‫خوب کسی که یه ‪ penny‬نداره از خودش معلومه تو فقر و تنگ دستیه!!!‬
‫;)‪(as money‬‬
‫‪severe poverty‬‬ ‫معنی‪:‬احتیاج‪/‬فقر‪/‬تنگ دستی‬

‫‪deride‬‬ ‫‪to speak of or‬‬ ‫کد‪:‬ادمهای پررو و به اصطالح عامیانه دریده! همیشه در حال مسخره کردن‬
‫]‪[dı'raıd‬‬ ‫‪treat with‬‬ ‫دیگران هستند‬
‫‪contempt; to‬‬
‫‪mock‬‬
‫معنی‪:‬تمسخر کردن‪/‬استهزاء کردن‬
‫‪rarefy‬‬ ‫‪to make thinner‬‬ ‫کد‪rare-fy rare ~ low in density:‬‬
‫]‪['reərə,faı‬‬ ‫‪or sparser‬‬ ‫معنی ‪ rare‬میدونیم میشه به ندرت‪/‬رقیق پس ‪ fy‬در اینجا فعل ساز شده‬

‫معنی‪:‬رقیق کردن‬

‫‪redress‬‬ ‫‪relief from wrong‬‬ ‫کد‪ re=again:‬و ‪=dress‬پوشیدن‬


‫]‪[rı'dres‬‬ ‫‪or injury‬‬

‫معنی‪:‬دوباره پوشیدن‪/‬جبران کردن‬


‫‪rejoinder‬‬ ‫‪response‬‬ ‫کد‪:‬‬
‫]‪[rı'dʒɔındər‬‬ ‫‪re + join + der (there) = re joining in the same place‬‬
‫‪again.. = coming back..‬‬

‫معنی‪:‬پاسخ دفاعی ‪/‬جواب‬


‫‪diffident‬‬ ‫‪lacking self-‬‬ ‫کد‪:‬این لغت هم وزنه ‪ confidant‬هستش! اونایی که محرم رازهای ادم هستند‬
‫]‪['dıfıdənt‬‬ ‫‪confidence‬‬ ‫(‪ )confidant‬هیچ موقع خودشونو نمیگیرن و همیشه محجوبند !‬

‫معنی‪:‬دارای عدم اتکا به نفس‪/‬محجوب‬

‫‪dilatory‬‬ ‫‪intended to delay‬‬ ‫کد‪:‬دلت طوری طراحی شده که اگه مشکلی پیش بیاد سریع ورم میکنه !‬
‫]‪['dılə,tɔ:rı‬‬

‫معنی‪:‬اتساعی‪/‬تاخیری‪/‬ورمی‬
‫‪exponent‬‬
‫]‪[ık'spəʋnənt‬‬ ‫‪representative‬‬
‫‪representation‬‬ ‫معنی‪:‬نماینده‪/‬شرح دهنده‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪peripatetic‬‬ ‫‪wandering from‬‬ ‫کد‪peri+path :‬‬
‫]‪[,perəpə'tetık‬‬ ‫‪place to place,‬‬ ‫‪Peri‬همون جن و پری‬
‫‪especially on foot‬‬ ‫‪ Path‬راه و مسیر‬
‫کامال مشخصه که جن و پری راه رونده اند و متحرک!!‬
‫معنی‪:‬متحرک‪/‬راه رونده‪/‬دوره گرد‬
‫‪numismatics‬‬ ‫‪coin collecting‬‬ ‫کد‪:‬‬
‫]‪[,nu:mız'mætıks‬‬ ‫‪numbers and mathematics go into coin collecting‬‬

‫معنی‪:‬مدال شناسی‬

‫‪perspicacious‬‬ ‫‪shrewd, astute,‬‬ ‫کد‪:‬در نقشه کشی اونایی که زیرک تر و داناترند پرسپکتیو (نمای سه بعدی ) رو‬
‫]‪[,pɜ:rspə'keıʃəs‬‬ ‫‪or keen-witted‬‬ ‫زودتر میکشن!‬

‫معنی‪:‬زیرک‪/‬بینا‪/‬تیزهوش‬

‫‪obdurate‬‬ ‫‪hardened in‬‬ ‫کد‪:‬لغت ‪ durability‬رو میتونیم از لغت موجود کد کنیم که معنیش میشه‬
‫]‪['ɒbdʋrıt‬‬ ‫‪feeling; resistant‬‬ ‫تداوم و دوام‪ .....‬خوب هرچی که دوام و بقا داشته باشه سرسخت و بی عاطفه‬
‫‪to persuasion‬‬ ‫ست!!‬

‫معنی‪:‬سرسخت‪/‬لجوج‪/‬بی عاطفه‬
‫‪dilettante‬‬ ‫‪someone with an‬‬ ‫کد‪:‬دلتان !‬
‫]‪[,dılı'tæntı‬‬ ‫‪amateurish or‬‬ ‫دلتان وقتی دوستدار تفننی صنایع زیباست و ناشی بازی در میاره!!‬
‫‪superficial‬‬
‫‪interest in a topic‬‬ ‫معنی‪:‬ناشی‪/‬دوستدار تفننی صنایع زیبا‬

‫‪restive‬‬ ‫‪impatient,‬‬ ‫کد‪:‬استیوجابز خیلی رستیو(‪ )restive‬بود که تونست اپل رو بنیان گذاری کنه!!‬
‫]‪['restıv‬‬ ‫‪uneasy, or‬‬
‫‪restless‬‬
‫معنی‪:‬کله شق‪/‬بی قرار‪/‬چموش‪/‬رام نشو‬
‫‪phalanx‬‬ ‫‪a compact or‬‬
‫]‪['feılæŋks‬‬ ‫‪close-knit body of‬‬
‫‪people, animals,‬‬ ‫معنی‪:‬استخوان انگشت‪/‬بند انگشت‬
‫‪or things‬‬
‫‪disabuse‬‬ ‫‪to set right; free‬‬ ‫کد‪ use :‬میشه استفاده ‪ abuse‬میشه سوء استفاده به دوستت میگی ‪this‬‬
‫]‪[,dısə'bju:z‬‬ ‫‪from error‬‬ ‫‪ is abuse=disabuse‬و از اشتباه درش میاری‬

‫معنی‪:‬از اشتباه دراوردن‪/‬از حقیقت اگاه کردن‬

‫‪discern‬‬ ‫‪to perceive or‬‬ ‫کد‪:‬دیزاین و طرحش رو به راحتی تشخیص دادم!‬


‫]‪[dı'sɜ:rn‬‬ ‫‪recognize‬‬

‫معنی‪:‬تشخیص دادن‪/‬درک کردن‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪philistine‬‬ ‫‪a person who is‬‬ ‫کد‪:‬فلسطین رو ادمهای بی فرهنگ و هرزه اشغال کردند‬
‫]‪['fılə,sti:n‬‬ ‫‪guided by‬‬
‫‪materialism and‬‬
‫‪is disdainful of‬‬ ‫معنی‪:‬ادم بی فرهنگ‪/‬هرزه‬
‫‪intellectual or‬‬
‫‪artistic values‬‬
‫‪disparate‬‬ ‫‪fundamentally‬‬ ‫کد‪:‬میتونیم اینجوری بخونیمش !‪this+parrot‬‬
‫]‪['dıspərıt‬‬ ‫‪different; entirely‬‬ ‫معنیه ‪ parrot‬میشه طوطی که فکر کنم دوستان بدونن‪ .....‬خوب میگیم این‬
‫‪unalike‬‬ ‫طوطی خیلی ناجوره و با بقیه فرق میکنه!!‬

‫معنی‪:‬ناجور‪/‬مختلف‪/‬نابرابر‬
‫‪jingoism‬‬ ‫‪belligerent‬‬ ‫کد‪:‬تلفظش رو به جنگجو ربط میدیم! اونایی که جنگجوئن حس تعصب به وطن‬
‫]‪['dʒıŋgəʋ,ızm‬‬ ‫‪support of one's‬‬ ‫و وطن پرستی دارند!!‬
‫‪country‬‬
‫معنی‪:‬وطن پرستی با تعصب‬

‫‪inquest‬‬ ‫;‪an investigation‬‬ ‫کد‪:‬به ریکوئست (‪)request‬ما اینکوئست(‪ )inquest‬کنید لطفا!!‬


‫]‪['ınkwest‬‬ ‫‪an inquiry‬‬

‫معنی‪:‬رسیدگی‪/‬جستار بازجویی‬

‫‪keen‬‬ ‫‪having a sharp‬‬ ‫کد‪:‬ادمایی که کینه ای اند قویترند حساسترند‬


‫]‪[ki:n‬‬ ‫;‪edge‬‬ ‫و رفتارشون همیشه وضعیتو تشدید میکنه‬
‫‪intellectually‬‬ ‫معنی‪:‬حساس قوی تیزو تند‪-‬شدید کردن‬
‫‪sharp; perceptive‬‬
‫‪latent‬‬ ‫‪potential that is‬‬ ‫کد‪:‬این لغت رو اینجوری ترکیب میکنیم تا متوجه معنیش بشیم‪latent :‬‬
‫]‪['leıtənt‬‬ ‫‪not readily‬‬ ‫!!‪talent‬‬
‫‪apparent‬‬ ‫استعداد نهفته!‬

‫معنی‪:‬نهفته‪/‬پنهان‬
‫‪inculcate‬‬ ‫‪to teach; impress‬‬ ‫کد‪:‬این کارکرد=کارکرد این رو گفتن و فهماندن!!‬
‫]‪[ın'kʌl,keıt‬‬ ‫‪in the mind‬‬

‫معنی‪:‬فهماندن‪/‬تلقین کردن‬
‫‪oblique‬‬ ‫‪indirect or‬‬ ‫کد‪:‬اُریب!‬
‫]‪[ə'bli:k‬‬ ‫;‪evasive‬‬
‫‪misleading or‬‬
‫‪devious‬‬ ‫معنی‪:‬مورب‪/‬اریب‪/‬اریب کردن‬
‫‪lavish‬‬ ‫‪extremely‬‬ ‫کد‪:‬نون لواش رو حراج کردن تو این زمونه سخاوت میخواد چون نون نباید‬
‫]‪['lævıʃ‬‬ ‫‪generous or‬‬ ‫اسراف بشه!‬
‫;‪extravagant‬‬
‫‪giving unsparingly‬‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫معنی‪:‬ولخرج‪/‬سخاوتمند‪/‬اسراف کردن‬

‫‪obsequious‬‬ ‫‪overly submissive‬‬ ‫کد‪:‬سعی کنید این کلمه روبه این جمله ربط بدین اب زیرکاه اِس(لهجه‬
‫]‪[əb'si:kwıəs‬‬ ‫‪and eager to‬‬ ‫اصفهانی)‬
‫‪please‬‬ ‫میگی طرف اب زیر کاه س چون فرمانبردار و چاپلوسه‬

‫معنی‪:‬چاپلوس‪/‬فرمانبردار‬
‫‪kinetic‬‬ ‫‪relating to‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه همون انرژی جنبشی بود که تو فیزیک میخونیم (‪)k‬‬
‫]‪[kı'netık‬‬ ‫;‪motion‬‬
‫‪characterized by‬‬
‫‪movement‬‬ ‫معنی‪ :‬جنبشی‪/‬وابسته به نیروی محرکه‬

‫‪LEERY‬‬ ‫‪suspicious‬‬ ‫!‪Tom and Jerry=leery‬‬ ‫کد‪:‬‬

‫‪Tom is always cautious and suspicious that‬‬


‫‪jerry(leery) is around‬‬

‫معنی‪:‬نگاه کج کردن‪/‬مظنون شدن‬


‫‪obviate‬‬ ‫‪to prevent; to‬‬ ‫کد‪:‬برای این لغت این کد رو میزاریم(تلفظ رو ‪ deviate‬در نظر میگیریم)‬
‫]‪['ɒbvı,eıt‬‬ ‫‪make‬‬ ‫‪deviate yourself from studying‬‬
‫‪unnecessary‬‬ ‫با مطالعه سطح خودتون رو مرتفع کنید و نیازهاتون رو برطرف !!‬
‫معنی‪:‬رفع کردن‪/‬مرتفع کردن‬

‫‪legerdemain‬‬ ‫‪trickery‬‬ ‫کد‪:‬میتونیم به دو قسمت ‪ legendary man‬تقسیمش کنیم!!! اون مردایی‬


‫]‪[,ledʒərdə'meın‬‬ ‫(‪ )man‬که ‪( legend‬افسانه ) ای هستند بعضیهاشون با تردستی و حقه‬
‫بازی افسانه شدند!!!‬

‫معنی‪:‬تردستی‪/‬حقه بازی‬
‫‪knell‬‬ ‫‪sound of a‬‬ ‫کد‪:‬برای حفظ این کلمه میتونیم از واژه ی ‪ knell=bell‬که معنیش رو‬
‫]‪[nel‬‬ ‫;‪funeral bell‬‬ ‫میدونیم استفاده کنیم!‬
‫‪omen of death or‬‬
‫‪failure‬‬ ‫معنی‪:‬زنگ زنگوله‪/‬ناقوس‪/‬زنگ دار کردن‬

‫‪levity‬‬ ‫‪an inappropriate‬‬ ‫کد‪:‬اونایی که لواط میکنن انسانهای سبک سر و سبکی هستند‬
‫]‪['levətı‬‬ ‫‪lack of‬‬
‫;‪seriousness‬‬
‫‪overly casual‬‬ ‫معنی‪:‬سبک سر‪/‬سبک‪/‬لوسی‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪occlude‬‬ ‫;‪to stop up‬‬ ‫بستن و مسدود کردن جمالته!!!!‬ ‫کد‪:‬به آکالد فکر کنید کارش چیه؟!×؟!؟×!‬
‫]‪[ə'klu:d‬‬ ‫‪prevent the‬‬
‫‪passage of‬‬
‫معنی‪:‬بستن‪/‬مسدود کردن‬

‫‪officious‬‬ ‫;‪too helpful‬‬ ‫کد‪:‬ابتدای این کلمه ‪ office‬رو در نظر میگیریم و میگیم کسایی که اونایی که‬
‫]‪[ə'fıʃəs‬‬ ‫‪meddlesome‬‬ ‫توی اداره (‪ )office‬پشت سرمردم حرف میزنن فضولن!!!!‬

‫معنی‪:‬فضول‪/‬فضوالنه‪/‬نا خواسته‬

‫‪liberal‬‬ ‫‪tolerant or broad-‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه هم زیاد شنیده میشه تو همین فارسیه خودمون مثال حذب لیبرال‬
‫]‪['lıbərəl‬‬ ‫;‪minded‬‬ ‫مردمی‪....‬‬
‫‪generous‬‬

‫معنی‪:‬ازادی خواه‪/‬ازاده‪/‬نظربلند‬
‫‪laconic‬‬ ‫‪using few words‬‬ ‫کد‪:‬مکانیک کم حرف سر کوچه!‬
‫]‪[lə'kɒnık‬‬

‫معنی‪:‬کم حرف‪/‬مختصر گو‬


‫‪inimical‬‬ ‫;‪hostile‬‬ ‫کد‪:‬اینم لغت راحتیه و کافیه که ‪ enemy‬رو اولش به تلفظ شبیه کنیم!‬
‫]‪[ı'nımıkəl‬‬ ‫‪unfriendly‬‬

‫معنی‪:‬دشمنانه‪/‬مضر‪/‬غیر دوستانه‬
‫‪inchoate‬‬ ‫;‪not fully formed‬‬ ‫کد‪:‬این کویت تازه به وجود اومده و شروع به رشد کرده!!‬
‫]‪[ın'kəʋıt‬‬ ‫‪disorganized‬‬

‫معنی‪:‬شروع کردن‪/‬تازه بوجود امده‬


‫‪onerous‬‬ ‫‪troublesome and‬‬ ‫کد‪on+er+us:‬‬
‫]‪['ɒnərəs‬‬ ‫;‪oppressive‬‬ ‫‪on+us‬‬
‫‪burdensome‬‬ ‫!!!‪when something is ON US ..we feel burdensome‬‬

‫معنی‪:‬سنگین‪/‬گران‪/‬طاقت فرسا‬
‫‪opine‬‬ ‫‪to express an‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه رو میتونیم به راحتی حفظ کنیم با کد دادن و شباهت دادنش به‬
‫]‪[əʋ'paın‬‬ ‫‪opinion‬‬ ‫‪opinion‬‬

‫معنی‪ :‬نظریه دادن‪/‬عقیده داشتن‬


‫‪phlegmatic‬‬ ‫‪calm and‬‬
‫]‪[fleg'mætık‬‬ ‫‪unemotional in‬‬
‫‪temperament‬‬ ‫معنی‪:‬بلغمی مزاج‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
libertine a free thinker, :‫کد‬
['lıbər,ti:n] usually used
disparagingly; LIBERTY IN Excess can make you irresponsible and
one without immoral.
moral restraint
‫فاسق‬/‫هرزه‬:‫معنی‬
pithy profound or !!‫به جز پت و مت یه پیتی هست که برعکس اوناست خیلی پرمغزه‬:‫کد‬
['pıɵı] substantial yet
concise succinct,
and to the point
‫موثر‬/‫شبیه مغزی‬/‫پرمغز‬:‫معنی‬
licentious immoral; :‫کد‬
[laı'senʃəs unrestrained by Licentious = like sensuous which relates to
society lustfulness ie lewd and lascivious well as amoral.
‫بداخالق‬/‫شهوتران‬/‫ول‬/‫هرزه‬:‫معنی‬

plebeian crude or coarse; this word is taken from plebs...which were the :‫کد‬
[plə'bi:ən] characteristic of common people in ancient Rome.
commoner
‫ بی ادب‬/‫خشن‬:‫معنی‬

limpid clear; transparent limpid...lucid...liquid:‫کد‬


['lımpıd]

‫صاف‬/‫زالل‬:‫معنی‬

plucky courageous; ‫) که داشتند با شجاعت و شهامت‬plucky( ‫رزمنده ها به عشق پالکی‬:‫کد‬


['plʌkı] spunky ....‫میجنگیدند‬

‫با شهامت‬/‫ دلیر‬/‫پردل‬:‫معنی‬


lionize - to treat as a ‫ پسوند فعل سازه و از طرفی هم میدونیم که‬ize ‫قبال هم گفته بودم که‬:‫کد‬
['laıə,naız] celebrity ‫ شیر میشه‬lion ‫معنی‬

‫مورد توجه زیاد قرار گرفتن‬/‫شیرکردن‬:‫معنی‬


lissome easily flexed;
['lısəm] limber; agile ‫تاشو‬/‫چابک‬/‫نرم‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
polemic controversy; pole+mic:‫کد‬
[pə'lemık] argument; verbal ‫) هم گرفتید دستتون با‬mic(‫فکر کن زیر پل نشستی با دوستات یه میکروفون‬
attack !‫هم جرو بحث میکنید‬

‫اهل جدل‬/‫جدلی‬:‫معنی‬
opprobrium public disgrace !...‫پررو برو بیرون!!رسوایی و ننگ اوردی‬:‫کد‬
[ə'prəʋbrıəm]

‫زشتی‬/‫ننگ‬/‫رسوایی‬:‫معنی‬
listless lacking energy :‫کد‬
['lıstlıs] and enthusiasm I lost my list of universities to apply, Now I am lacking
spirit because I am LISTLESS.

‫بی توجه‬/‫بی میل‬:‫معنی‬


politic shrewd and ‫ میدونیم‬...‫این کلمه کاربرد زیاد داره مثال میگیم طرف خیلی پالتیک داره‬:‫کد‬
['pɒlıtık] practical in ‫معنیشو‬
managing or
dealing with
things; diplomatic ‫نماینده سیاسی‬/‫با سیاست‬:‫معنی‬
rhetoric effective writing :‫کد‬
['retərık] or speaking rhetoric = right oral skills. If you have the right oral
skills, you can communicate well.

‫علم معانی بیان‬:‫معنی‬


livid discolored from a livid = opposite of vivid :‫کد‬
['lıvıd] bruise; reddened ‫) ولی وقتی میمیرن کبود‬vivid(‫تا وقتی که ادمها زنده اند سرحال و قبراق اند‬
with anger ....‫و کوفته میشن‬

‫کبود شده‬/‫کوفته‬/‫کبود‬:‫معنی‬
lugubrious sorrowful; He was very mournful when he had to BURY his :‫کد‬
[lʋ'gu:brıəs] mournful; dismal maimed LEG.

‫غم انگیز‬/‫اندوهگین‬:‫معنی‬

lumber to move slowly ‫خریدن المبورگینی خیلی سخته و گرون پس بهتره خودت یه دونه با تخته و‬:‫کد‬
['lʌmbər] and awkwardly !!‫الوار چوبیشو بسازی واسه خودت‬

‫ سنگین حرکت کردن‬/‫الوار‬/ ‫تخته‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪machination‬‬ ‫‪plot or scheme‬‬ ‫کد‪:‬ماشینشون رو با تدبیر خریدن و با دسیسه فروختن!!‬
‫]‪[,mækə'neıʃən‬‬

‫معنی‪:‬دسیسه‪/‬تدبیر‬

‫‪cloy‬‬ ‫;‪sickly sweet‬‬ ‫کد‪:‬کولی ها همیشه ادمو بی رغبت و بی میل میکنن به زندگی!!‬
‫]‪[klɔı‬‬ ‫‪excessive‬‬

‫معنی‪:‬بی رغبت کردن‪/‬بی میل کردن‬


‫‪ribald‬‬ ‫‪humorous in a‬‬ ‫‪=Bald‬کچل‬ ‫کد‪:‬بعضی ‪ bald‬ها ‪ ribald‬هستند!!‬
‫]‪['rıbəld‬‬ ‫‪vulgar way‬‬

‫معنی‪:‬فحاش‪/‬بد دهن‪/‬بد زبان‬


‫‪rococo‬‬ ‫‪very highly‬‬ ‫کد‪:‬رکوع کو؟!×؟! عجیب غریبه یکی اشتباهی بیاد جای اینکه بگه قبله کو کدوم‬
‫]‪[rə'kəʋkəʋ‬‬ ‫‪ornamented‬‬ ‫طرفه بگه رکوع کو؟!×؟!‬

‫معنی‪:‬عجیب غریب‪/‬منسوخ‪/‬روکو‬
‫‪impugn‬‬ ‫‪to call into‬‬ ‫کد‪:‬ریشه ی ‪ pugn‬به معنای مبارزه هست که در کلمات زیادی کاربرد داره و‬
‫]‪[ım'pju:n‬‬ ‫‪question; to‬‬ ‫بهتره بدونیم پیشونده ‪ im‬هم منفی سازه در کل به معنای رد کردن میشه‬
‫‪attack verbally‬‬
‫معنی‪:‬رد کردن‪/‬اعتراض کردن‬

‫‪coalesce‬‬ ‫‪to grow together‬‬ ‫کد‪coal- combination of wood and charcoal.:‬‬


‫]‪[,kəʋə'les‬‬ ‫‪to form a single‬‬
‫‪whole‬‬
‫معنی‪:‬بهم امیختن‪/‬یکی کردن‬
‫‪coffer‬‬ ‫‪strongbox; large‬‬ ‫کد‪:‬در مورد صندوق پولها چون پول کم شده کفری شدم!‬
‫]‪['kɔ:fər, 'kɒfər‬‬ ‫‪chest for money‬‬ ‫کد‪ :2‬میتونین بگین کافر همیشه به فکر صندوق پوله!‬

‫معنی‪:‬صندوق‪/‬خزانه وجوه‬

‫‪cogent‬‬ ‫‪convincing and‬‬ ‫کد‪cogent – gent:‬‬


‫]‪['kəʋdʒənt‬‬ ‫‪well-reasoned‬‬ ‫قسمت دوم رو درنظر بگیرید و یاد جنتلمن بیفتید که همیشه قدرت و زور داره‬
‫و همه رو هم متقاعد میکنه!‬

‫معنی‪:‬متقاعد کننده‪/‬دارای قدرت و زور‬


‫‪whimsical‬‬ ‫‪lightly acting in a‬‬
‫]‪['wımzıkəl‬‬ ‫‪fanciful or‬‬ ‫معنی‪:‬بالهوس‪/‬هوسی‪/‬دهن بین‬
‫‪capricious‬‬
‫;‪manner‬‬
‫‪unpredictable‬‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
wily clever; deceptive !!‫واااای علی خیلی مکار و حیله گره‬:‫کد‬
['waılı]

‫مکار‬/‫زیرک‬/‫حیله گر‬:‫معنی‬
collusion collaboration; !!‫چنده حرف اولش رو به کالشون! و نهایتا به کاله برداری ربط میدیم‬:‫کد‬
[kə'lu:ʒən] complicity;
conspiracy
‫هم نیرنگ‬/ ‫تبانی‬/‫ساخت و پاخت‬:‫معنی‬
wizened ‫پالسیده‬/‫ویزند=اویزون! چروکیده‬:‫کد‬
['wızənd]
scarious ‫پالسیده‬/‫چروکیده‬:‫معنی‬

wraith a ghost or !!!‫به خیال خودت به شبح و روح میگی رئیس‬:‫کد‬


[reıɵ] specter; a ghost
of a living person
seen just before ‫خیال‬/‫روح‬/‫شبح‬:‫معنی‬
his/her death
yoke to join together ‫یوک=یوغ‬:‫کد‬
[jəʋk]

‫ در زیر یوغ اوردن‬/‫یوغ‬:‫معنی‬


zenith the point of !‫ذهنی‬:‫کد‬
['zi:nıɵ] culmination; peak !‫رفته نوک کوه بدون ترس‬، ‫عقب مونده ی ذهنیست طرف‬

‫قله‬/‫نوک‬:‫معنی‬
iconoclast one who opposes ‫ایکون بت رو توی صفحه دسکتاپ با کالش(نوعی تفنگ=کالشینکف)زدم‬:‫کد‬
[aı'kɒnə,klæst] established !!! ‫شکوندم‬
beliefs, customs,
and institutions
‫بت شکن‬:‫معنی‬
convoluted intricate and :‫کد‬
['kɒnvə,lu:tıd] complicated Convolution theorem was very hard to understand!!

‫پیچاپیچ‬/‫حلقوی‬/‫بهم پیچیده‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
cosset to pamper; treat !!!‫بچه های ناز پرورده ی قدیم با اهنگ مالیم نوار کاست بزرگ میشدند‬:‫کد‬
['kɒsıt] with great care

‫بره ی دست اموز‬/‫بچه ی ناز پرورده‬:‫معنی‬


coterie an intimate group :‫کد‬
['kəʋtərı] of persons with a coterie => sounds like ROTARY;so group that meets
similar purpos socially

‫گروه هم مسلک‬:‫معنی‬
credulous - too trusting; ‫ به معنای باور میباشد و در خیلی کلمه ها مشتقات داره‬cred ‫ریشه ی‬:‫کد‬
['kredʒələs] gullible ....‫ و‬incredible-credible-credence ‫مثل‬

‫زودباور‬:‫معنی‬
craven lacking courage crave :‫این کلمه هم بسیار زیباست با این کد که در نظر میگیریم براش‬:‫کد‬
['kreıvən] is opposite of brave
‫ رو میدونیم میشه شجاع نترس‬brave ‫ و معنی‬crave#brave

‫خردل‬/‫پست‬/‫ترسو‬/‫شکست خورده‬:‫معنی‬
cupidity greed; strong Cupidity is stupidity:‫کد‬
[kju:'pıdətı] desire

‫طمع‬/‫حرص و از برای بدست اوردن مال‬:‫معنی‬


debutant young woman
['debjʋ,tɑ:ŋ] making debut in
high society ‫تازه کار‬:‫معنی‬

salient prominent; of !‫اونایی که سایلنت اند همش در حال جست و خیزند‬:‫کد‬


['seılıənt] notable
significance

‫بیرون زده‬/‫چشمگیر‬/‫درحال جست و خیز‬:‫معنی‬


prattle meaningless; ‫) که به معنیه گفتنه! کسی که زیاد میگه و حرف میزنه رو‬tell(‫پر از تل‬:‫کد‬
['prætəl] foolish talk prattle ‫میگن‬

‫ورور کردن‬/‫پرگویی کردن‬/‫ورور‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
precipitate to throw violently !‫میتونیم پرسرعت بخونیمش‬:‫کد‬
[prı'sıpətıt] or bring about
abruptly; lacking
deliberation
‫به سرعت عمل کردن‬/‫شتاباندن‬:‫معنی‬
precis short summary of ‫ و از این کد استفاده‬....‫ میشه دقیق که بیشتربچه ها میدنند‬precise :‫کد‬
['preısi:] facts !!!‫میکنیم و میگیم که اونایی که خیلی دقیق اند رساله رو خالصه میکنند‬

‫چکیده ی مطلب‬/‫خالصه نوشتن‬/‫رساله‬:‫معنی‬


judicious sensible; showing ‫ و قضاوت ربط‬judge ‫این کلمه رو هم میتونیم با توجه به چند حرف اول به‬:‫کد‬
[dʒu:'dıʃəs] good judgement ‫بدیم‬

‫دارای قوه ی قضاوت‬/‫قضایی‬:‫معنی‬


intransigent uncompromising; intransigent = in-'not' + transact => won't do the :‫کد‬
[ın'trænsıdʒənt] refusing to be transaction
reconciled

‫سخت گیر‬:‫معنی‬
insipid lacking interest or !!!‫این سیبت که بهم دادی خیلی بی مزه و بد طعم بود‬:‫کد‬
[ın'sıpıd] flavor

‫بی طعم‬/‫بی مزه‬:‫معنی‬


invidious envious, ‫این ویدیوس!! کار خیلی زشتیه که ویدئوهای شخصی مردم رو حسودانه به‬:‫کد‬
[ın'vıdıəs] obnoxious, or !!‫همه نشون بدی بگی این ویدیوس‬
offensive; likely
to promote ill-will
‫حسودانه‬/‫زشت‬:‫معنی‬
investiture ceremony
[ın'vestıtʃər] conferring
authority ‫اعطای نشان‬/‫سرمایه گذاری‬:‫معنی‬

inure to harden; !!‫ (صدمه) بزنیم‬injure ‫نباید عادت کنیم که به دیگران‬:‫کد‬


[ı'nʋr] accustom
become used to

‫معتاد کردن‬/‫عادت دادن‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir
‫‪imprecation‬‬ ‫‪a curse‬‬ ‫کد‪:‬امپراطور کاشان رو لعنت میکنن مردم!‬
‫]‪[,ımprə'keıʃən‬‬

‫معنی‪:‬لعن‪/‬نفرین‪/‬تضرع‬
‫‪pallid‬‬ ‫‪lacking color or‬‬ ‫کد‪:‬ادم پلید همیشه رنگ و روش پریده است !!‬
‫]‪['pælıd‬‬ ‫‪liveliness‬‬

‫معنی‪:‬رنگ رفته‪/‬رنگ پریده‬


‫‪panache‬‬ ‫‪flamboyance or‬‬ ‫کد‪:‬این لغت خیلی جالبه!!! دخترا پنکک میزنن که بیشتر تو دید باشن!!!!!‬
‫]‪[pə'næʃ‬‬ ‫‪dash in style and‬‬
‫‪action; verve‬‬

‫معنی‪:‬خودنمایی‬
‫‪abeyance‬‬ ‫‪temporary‬‬ ‫کد‪:‬بیونسه (‪( )Beyonce‬خواننده خارجی) بالتکلیفه واسه این که اهنگ‬
‫]‪[ə'beıəns‬‬ ‫‪suppression or‬‬ ‫بخونه یا نه!!‬
‫‪suspension‬‬

‫معنی‪:‬بالتکلیف‪/‬تعلیق‬
‫‪panegyric‬‬ ‫;‪elaborate praise‬‬ ‫کد‪pain+lyric:‬‬
‫]‪[,pænı'dʒırık‬‬ ‫‪formal hymn of‬‬ ‫شعری که همش در مورد درد و غم باشه مدیح است و ستایش امیز!‬
‫‪praise‬‬

‫معنی‪:‬مدیحه‪/‬ستایش امیز‬
‫‪castigate‬‬ ‫‪to punish or‬‬ ‫کد‪:‬این کلمه رو با ‪( masticate‬ماست کته رو جویدن!) به هم ربط میدیم‬
‫]‪['kæstə,geıt‬‬ ‫‪criticize harshly‬‬ ‫به این صورت‪ :‬بچه ای که ماست رو ‪ masticate‬کرده بود رو ‪castigate‬‬
‫کردیم!‬

‫معنی‪:‬تنبیه کردن‬
‫‪panoply‬‬ ‫‪impressive array‬‬ ‫کد‪:‬پاناما پلی عظیم رو با سالح کامل و به طور مجهز ساخت!‬
‫]‪['pænəplı‬‬

‫معنی‪:‬زره کامل‪/‬کامال مجهز‪/‬مسلح کردن‬


‫‪bonhomie‬‬ ‫‪good-natured‬‬ ‫کد‪:‬بانو می(میترا) خیلی خوش خلقه!!‬
‫]‪['bɒnə,mı‬‬ ‫;‪geniality‬‬
‫‪atmosphere of‬‬
‫‪good cheer‬‬
‫معنی‪:‬خوش خلق‪/‬رفتار دلپذیر‬
‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪paragon‬‬ ‫‪model of‬‬ ‫کد‪:‬ارگون نمونه ی کامل یک گاز نجیبه!!!‬
‫]‪['pærə,gɒn‬‬ ‫‪excellence or‬‬
‫‪perfection‬‬

‫معنی‪:‬نمونه ی کامل‪/‬معیار‬
‫‪boor‬‬ ‫‪crude person,‬‬ ‫کد‪:‬افراد بور(از لحاظ شفافیت پوست) چون زیاد میرن روستا به باغبانی عالقه‬
‫]‪[bʋər‬‬ ‫‪one lacking‬‬ ‫دارند!!‬
‫‪manners or taste‬‬

‫معنی‪:‬باغبان‪/‬روستا‪/‬خشن‬
‫‪burgeon‬‬ ‫‪to grow and‬‬ ‫کد‪:‬بیرجند!‬
‫]‪['bɜ:rdʒən‬‬ ‫‪flourish‬‬ ‫هدفت اینه که بری به سمت بیرجند برای دیدن یه گیاه عجیبی که داره اونجا‬
‫رشد میکنه که همه رو متعجب کرده!‬

‫معنی‪:‬هدف‪/‬جوانه زدن‪/‬رشد کردن‬


‫‪MAELSTROM‬‬ ‫;‪whirlpool‬‬ ‫کد‪mal(= bad) strom (storm) bad storm like a whirpool:‬‬
‫‪turmoil; agitated‬‬
‫‪state of mind‬‬

‫معنی‪:‬طوفان‪/‬گرداب شدید‬
‫‪magnate‬‬ ‫‪powerful or‬‬ ‫کد‪:‬مگنیفایر رو توی کامپیوتر میدونیم که کارش زوم کردنه همون ( ذره بین)‬
‫]‪['mægneıt‬‬ ‫‪influential person‬‬ ‫از این کد استفاده میکنیم و میگیم اون افرادی که نجیب زاده اند همیشه زیر‬
‫ذره ببین اند!!!‬
‫معنی‪:‬نجیب زاده‪/‬ادم متنفذ‬

‫‪malediction‬‬ ‫‪a curse; a wish of‬‬ ‫کد‪ diction:‬رو در نظر میگیریم و یاد دیکتاتور می افتیم که همه لعنتش‬
‫]‪[,mælı'dıkʃən‬‬ ‫‪evil upon another‬‬ ‫میکنن!!‬

‫معنی‪:‬لعنت‪/‬لعن‪/‬بدگویی‬

‫‪mannered‬‬ ‫‪artificial or stilted‬‬ ‫کد‪ man+in+red is not natural!!! :‬مردی که قرمز باشه خاصه!!‬
‫]‪['mænərd‬‬ ‫‪in character‬‬

‫معنی‪:‬دارای رفتار خاص‪/‬تصنعی‬

‫‪martinet‬‬ ‫‪strict‬‬ ‫کد‪:‬مارتین ادم با انضباطیه!!!‬


‫]‪[,mɑ:rtı'net‬‬ ‫;‪disciplinarian‬‬
‫‪one who rigidly‬‬
‫‪follows rules‬‬ ‫معنی‪:‬ادم با انضباط و سخت گیر‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
‫‪Catholic‬‬ ‫‪Catholic‬‬
‫]‪['kæɵəlık‬‬ ‫معنی‪:‬کاتولیک‬

‫‪pare‬‬ ‫;‪to trim off excess‬‬ ‫کد‪:‬چیزی که پاره شده باید بچینیش بندازیش دور!‬
‫]‪[peər‬‬ ‫‪reduce‬‬

‫معنی‪:‬چیدن‪/‬کاستن‪/‬قسمت زائد چیزی را چیدن‬

‫‪caustic‬‬ ‫‪biting in wit‬‬ ‫کد‪:‬‬


‫]‪['kɔ:stık‬‬ ‫‪caustic soda is very common and its "harmful " for‬‬
‫‪health if taken in large quantity....therefore caustic‬‬
‫‪means harmful or burning‬‬
‫معنی‪:‬تند و تیز‪/‬زننده‬
‫‪cabal‬‬ ‫‪a secret group‬‬ ‫کد‪:‬کابل! یاد دوز و کلک و دسیسه های طالبان در کابل افغانستان می افتیم!‬
‫]‪[kə'bæl‬‬ ‫‪seeking to‬‬
‫‪overturn‬‬ ‫معنی‪:‬دسیسه‪/‬دوزو کلک‬
‫‪something‬‬
‫‪Maudlin‬‬ ‫‪overly‬‬ ‫کد‪:‬مدلینگ!!! (‪)modelling‬‬
‫]‪['mɔ:dlın‬‬ ‫‪sentimenta‬‬ ‫به دوستت از طرف مدلینگ زنگ زدن که تو انتخاب شدی واسه مدل‪ ....‬دوستتم‬
‫با شنیدن این حرف چون خیلی ضعیفه احساساتی میشه دیگه!‬
‫معنی‪:‬ضعیف و خیلی احساساتی‬

‫‪mendacious‬‬ ‫‪dishonest‬‬ ‫کد‪:‬دوستت میگه بهت شیث رضایی از فوتبال خداحافظی کرده تو بهشت میگی‬
‫]‪[men'deıʃəs‬‬ ‫مونده شیث(‪ )mendacious‬خالی نبند دروغگو!!‬

‫معنی‪:‬دروغگو‬

‫‪mendicant‬‬ ‫‪beggar‬‬ ‫کد‪:‬‬


‫]‪['mendəkənt‬‬ ‫‪Men+die+cant= men die because they can't work so‬‬
‫‪they beg to survive‬‬
‫معنی‪:‬گدایی کننده‪/‬در بدر ‪/‬درویش‬

‫‪mercurial‬‬ ‫‪quick, shrewd,‬‬ ‫کد‪:‬مرکوری خیلی تند و فرز بود و با جیوه سرو کار داشت!‬
‫]‪[mər'kjʋrıəl‬‬ ‫‪and‬‬
‫‪unpredictable‬‬ ‫معنی‪:‬جیوه‪/‬تند‪/‬فرز‪/‬چاالک‬

‫‪meretricious‬‬ ‫‪gaudy; falsely‬‬ ‫کد‪:‬مری‪( trash+‬زباله)‪+‬ست!!!!!!‬


‫]‪[,merə'trıʃəs‬‬ ‫‪attractive‬‬

‫معنی‪:‬وابسته به فاحشه ‪/‬فاحشه وار‪/‬زرق و برق دار و بد‬

‫‪www.hamedeskandari.ir‬‬
ingratiate - to gain favor :‫کد‬
[ın'greıʃı,eıt] with another by ingratiate, take the word as intake of gratitude....so
deliberate effort; you do something to gain gratitude of others.
‫مورد لطف و عنایت قرار گرفتن‬/‫خود شیرینی کردن‬:‫معنی‬
to seek to please
somebody so as
to gain an
advantage
insurrection rebellion in-surrection relate surrection with surrender. :‫کد‬
[,ınsə'rekʃən]

‫پرخیزش‬/‫فتنه‬/‫شورش‬:‫معنی‬

having foresigh pre+scientist :‫کافیه جدا جداش کنیم و اینجور بخونیمش‬:‫کد‬


prescient
['presıənt]
‫عالم به غیب یا اینده‬/‫از قبل اگاه‬:‫معنی‬
prevaricate to bury pre(before)varicate(varying) i.e varying the truth :‫کد‬
[prı'værə,keıt] before becomes a lie

‫دو پهلو حرف زدن‬/‫طفره رفتن‬/‫دروغ گفتن‬:‫معنی‬

imbue to infuse, dye, blue!+‫این‬:‫کد‬


[ım'bju:] wet, or moisten ‫ مربوط به رنگه(ابی) و میتونیم یه سرنخ بسازیم ازش‬blue

‫خوب نفوذ کردن‬/‫خوب رنگ گرفتن‬:‫معنی‬

impecunious poor; having no !‫این (پِکَن)ی اِست! میگی طرف پکن زندگی میکنه بی پول و فقیره‬:‫کد‬
[,ımpı'kju:nıəs] money
‫تهی دست‬/‫بی پول‬:‫معنی‬

impervious impossible to :‫کد‬


[ım'pɜ:rvıəs] penetrate IM = not + PERVIoUS = letting things through

‫غیر قابل نفوذ‬/‫تاثیر ناپذیر‬:‫معنی‬

impious not devout in ‫ پیشوند منفی سازه و در کل‬im ‫ از طرفی‬pious means religious:‫کد‬
['ımpıəs] religion ‫میتونیم با این اصول معنیش رو به راحتی حدس بزنیم‬

‫ناپرهیزگار‬/‫خدانشناس‬/‫بی دین‬:‫معنی‬

incarnadine blood-red in color :‫کد‬


[ın'kɑ:rnə,daın] When you incarnate, you take birth in a body filled
with red blood and flesh ... the blood colour is
incardine

www.hamedeskandari.ir
‫رنگ قرمز گوشتی‬/‫گلگون کردن‬:‫معنی‬

indolent habitually lazy or :‫کد‬


['ındələnt] idle In India people are lazy for giving rent {indo = india ,
dent = rent}
‫تنبل‬/‫سست‬:‫معنی‬

www.hamedeskandari.ir

You might also like