You are on page 1of 20

‫مدنی نموداری‬

‫‪4‬‬
‫* * *‬

‫چتـر دانـش‬
‫نمـاینـدگی قـم‬

‫‪1‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ – 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫تسلیم مال به عنوان ایفا ‪ ‬پس شامل انجام کار نمی شود‬

‫شرایط ایفا ناروا‬


‫دین وجود ندارد‬

‫دین وجود دارد اما بدهکار واقعی نیست‬ ‫فقدان دین‬

‫دین و مدیون وجود دارد اما طلبکار واقعی نیست‬

‫اشتباه مودی ‪ ‬اشتباه گیرنده مالک نیست‬

‫الزام به رد مال ‪ ‬اگر عین موجود باشد ‪ ،‬باید عین بازگردانده شود و اگر عین نباشد باید بدل داده شود‬

‫الزام به دادن منافع ‪ ‬کسی که مالی را مِن غیر حق‪ ،‬دریافت کرده است ضامن عین و منافع آن است اعم از این که به عدم استحقاق‬
‫خود عالم باشد یا جاهل‬

‫آثار ایفا ناروا‬


‫اگر گیرنده ( متصرف) عالم به عدم استحقاق خود باشد ‪‬نمی تواند مخارج را از مالک مطالبه‬
‫کند‬ ‫الزام پرداخت کننده به‬
‫هزینه های حفظ مال‬
‫اگر گیرنده ( متصرف) جاهل به عدم استحقاق خود باشد‪ ‬می تواند مخارج الزم ( نه غیر ضروری) را‬
‫از مالک مطالبه کند‬

‫اثر انتقال عین و منافع به دیگری ‪ ‬اگر کسی که چیزی را مِن غیر حق دریافت کرده است خود را محق میدانسته لیکن در واقع محق‬
‫نبوده و آن چیز را فروخته باشد‪ ،‬معامله‪ ،‬فضولی و تابع احکام مربوطه به آن خواهد بود‪.‬‬

‫‪1‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ – 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫دخالت فضولی‬

‫قصد احسان‬

‫شرایط اداره فضولی‬


‫ناتوانی مالک از اداره‬

‫ضرورت اداره‬

‫پرداخت هزینه های ضروری‬

‫جبران زیان های مادی و جسمی مدیر در راستای اداره مال غیر‬
‫اثر در رابطه مالک‬
‫دادن دستمزد کار های اجرایی اداره فضولی اصوالً خدمتی رایگان است (تبرعی است) اما اگر مدیر دست به‬
‫عملیات اجرایی بزند و عدم قصد تبرع ثابت شود مالک باید دستمزد وی را بدهد (مثالً خود عمل جراحی کند‬
‫یا تعمیر کند)‬

‫آثار اداره فضولی‬


‫هزینه هایی که سبب آن خطای مدیر است به عهده مالک نیست‪.‬‬

‫اگر مدیر به نام خود رابطه حقوقی ایجاد کرده‪ ‬نسبت به تعهدات در برابر ثالث مسئول است هر چند ثابت‬
‫شود به حساب مالک است‬ ‫اثر اداره نسبت به ثالث‬

‫اگر مدیر به نام مالک رابطه حقوقی ایجاد کرده‪ ‬مدیر در اجراء مسئولیتی ندارد مگر گرفتن اجازه مالک را‬
‫تعهد کرده (تعهد به فعل ثالث) یا اجرای قرارداد را تامین کرده است‪.‬‬

‫مانند هر امین دیگری باید تعدی و تعریط نکند‬


‫اثر اداره نسبت‬
‫وظیفه ندارد کاری را که آغاز کرده ادامه دهد البته اگر مال به صورت امانت شرعی در اختیار او قرار گرفته حق‬ ‫به اداره کننده‬
‫ندارد آن را رها سازد‪.‬‬

‫‪)1‬شامل اداره اموال می شود‬

‫‪)2‬شامل اداره دیون و کل دارایی اعم از مثبت و منفی می شود لذا اگر شخصی دین دیگری را پرداخت و شرایط م‬
‫‪ 603‬فراهم بود می تواند به مدیون رجوع کند‪.‬‬ ‫قلمرو اداره‬

‫‪)6‬شامل امور غیر مالی می شود لذا اگر صاحب مهمانسرایی به سفارش پزشک مجروحان حادثه ای را که در نزدیکی‬
‫مهمانسرا رخ داده بپذیرد‪ ،‬می تواند هزینه مربوط به غذا و ‪ . . .‬را مطالبه کند‬

‫‪2‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫استیفا ‪ 333‬و ‪333‬‬

‫تعریف‪ ‬بهره مند شده از مال یا عمل دیگری‬

‫مشروع‪ ‬از راه تراضی یا اذن صاحب حق صورت می پذیرد‬

‫انواع‪:‬‬
‫نامشروع (استفاده بالجهت)‪ ‬یعنی شخصی بدون رضای دیگری و به زیان دیگری به دارایی خود اضافه کند‪.‬‬

‫م ‪ 313‬ق ت ‪ :‬اگر وجه برات یا فته طلب یا چک را نتوان به واسطه حصول مرور زمان پنج سال مطالبه کرد دارنده برات یا فته طلب یا چک‬ ‫‪‬‬

‫می تواند تا حصول مرور زمان اموال منقوله وجه آن را از کسی که به ضرر او استفاده بال جهت کرده است مطالبه نماید‬

‫م ‪ : 333‬هر گاه کسی بر حسب امر دیگری اقدام به عملی نماید که عرفاً برای آن عمل اجرتی بوده و یا آن شخص عادتاً‬

‫مهیای آن عمل باشد عامل‪ ،‬مستحق اجرت عمل خود خواهد بود مگر این که معلوم شود که قصد تبرع داشته است‬
‫قلمرو استیفا‬

‫م ‪ : 333‬هر گاه کسی بر حسب اذن صریح یا ضمنی‪ ،‬از مال غیر استیفای منفعت کند‪ ،‬صاحب مال مستحق اجرتالمثل‬

‫خواهد بود مگر این که معلوم شود که اذن در انتفاع‪ ،‬مجانی بوده است‬

‫‪)1‬امر به اقدام عمل شود‪(‬پس نباید خود سرانه عمل کرد)‬

‫‪)2‬انجام عمل مورد استفاده‪(‬پس الزام آمر به پرداخت اجرت قبل از انجام کار مورد استفاده ایجاد نمی شود)‬

‫‪)3‬اجرت داشتن کار در عرف‪(‬پس قصد تبرع نداشته باشد) (البته اگر شخص خود را مهیاری انجام عمل در‬

‫برابر دستمزد کند که در عرف اجرت ندارد‪ ،‬باید اجرت داده شود)‬
‫شرایط استیفا از عمل غیر‬
‫‪)4‬اجرت تعیین نشده باشد‬

‫‪)5‬فقدان قصد تبرع‪ ‬داشتن قصد تبرع خالف اصل است‪ ،‬اجرت از پیش تعیین نشده‬

‫‪)1‬اذن مالک‪(‬پس اگر اذن نباشد‪ ،‬استیفای نامشروع یا غصب است)‬

‫‪)2‬اقدام استیفا کننده‪ ‬یعنی استیفا کننده از مال استفاده کند‬

‫‪ )3‬اجرت داشتن استفاده در عرف ‪.‬البته در حالتی که شخص خود را مهیای اجرت برای استفاده ای عادتاً‬ ‫شرایط استیفا از مال غیر‬

‫مجانی کرده می توان در خواست اجرت المثل نمود‪.‬‬

‫‪)4‬اجرت تعیین نشده باشد‬

‫‪)5‬فقدان تبرع در اذن ‪ ‬در مواردی که اذن در انتفاع مجانی است ‪ ،‬استیفا کننده الزامی به پرداخت اجرت‬

‫المثل ندارد حتی اگر مالک پشیمان شود‬

‫‪3‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫‪)1‬دارا شدن اعم از این که منافع مادی باشد یا معنوی یا این که منافعی عایده شده یا خسارت دفع شده‬

‫‪ )2‬کاستن از دارایی دیگری پس اگر خواهان اقدامی برای حفظ منافع خود کند و از آن اقدام سودی به دیگری برسد‬

‫‪ ،‬کاستن از دارایی نیست ‪ .‬پس در اثر اقدام خود خواهان این کاستی به وجود آید‪ ،‬شرط دوم بوجود نیامده است‬ ‫شرایط استفاده بال جهت‬

‫‪)3‬رابطه میان افزایش و کاهش دارایی وجود داشته باشد‬ ‫(استیفای نامشروع)‬

‫‪)4‬فقدان سبب مشروع (فقدان منبع دارا شدن مانند قرارداد یا حکم قانون)‬

‫تفاوت استیفای نامشروع (دارا شدن بالجهت) با مسئولیت مدنی‪ ‬در مسئولیت مدنی برای امکان جبران خسارت‪ ،‬باید رابطه سببیت میان تقصیر خوانده و‬

‫زی ان خواهان احراز شود در حالی که در دعوای استفاده بدون جهت به فعل خوانده توجه نمی شود و کافی است رابطه میان کاهش دارایی خواهان و افزایش‬

‫دارایی‬

‫‪4‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫غصب‬

‫تفاوت غصب با مسئولیت مدنی‪:‬‬

‫‪ )1‬استیال شرط تحقق غصب است‪.‬‬

‫‪ ) 2‬موضوع غصب آن ها خسارت مالی است در مسئولیت مدنی خسارات بدنی و معنوی هم قابل مطالبه است‪.‬‬

‫‪ ) 3‬مسئولیت غاصب مطلق است اما مسئولیت مدنی اصوالً مبتنی بر تقصیر است‪.‬‬

‫تعریف غصب‪  :‬استیال بر حق غیر به نحو عدوان‬

‫‪)1‬عنصر مادی‪ ‬استیال‬

‫قصد استیال (پس تماشا و گذراندن وقت کافی نیست)‬

‫تصرف نامشروع کند( پس اگر فقط مانع از تصرف مالک شود غصب نیست)‬

‫معیار تحقق استیال عرف است‬

‫لزومی ندارد استیال به مباشرت باشد‬

‫شروط الزم برای تحقق غصب‪:‬‬


‫استیال به نحو اشاعه بین مالک و غاصب متصور است و غاصب ضامن بخش تحت تصرف خود می باشد‬

‫‪)2‬عنصر حقوقی‪ ‬عدوان‬

‫یعنی استیال بدون مجوز قانونی یا به نا حق و ظالمانه باشد‬

‫معموالً عدوان با قهر و عمد انجام می شود‬

‫اگر استیال نا مشروع با حسن نیت یا ناآگاهی انجام شود فرد در حکم غاصب است‪.‬‬

‫‪)3‬حق غیر ‪:‬حق مالی است ( نه حق غیر مالی‪ 339 :‬ق م و ‪ 555‬تا ‪ 553‬ق م ا)‬

‫این حق ممکن است ‪:‬‬

‫مالکیت عین باشد‪ ‬زمین همسایه را غصب کند‪.‬‬

‫منفعت باشد‪‬با تصرف خانه مورد اجاره منافع را از مستاجر غصب کند‬

‫حق باشد‪ ‬حق تعجیز احیا کننده زمین را غصب کند‪.‬‬

‫تعریف در حکم غصب‪‬اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز‬

‫‪5‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫در غصب‪ ‬تصرف از ابتدا نامشروع است‪.‬‬


‫تفاوت غصب و در حکم‬
‫در حکم غصب‪ ‬شروع استیال به اذن مالک باشد ولی بدون مجوز و قطع اذن ادامه یابد‪.‬‬ ‫غصب‬

‫امتناع امین از رد مال‬

‫امتناع مستاجر از تخلیه در پایان مدت اجاره‬


‫برخی مصادیق‪:‬‬
‫تصرف ناشی از ایفا ناروا‬

‫تصرف در مال مقبوض به عقد فاسد‬

‫نسبت به عین‬

‫در صورت تلف‬


‫مسوولیت غاصب‬
‫در صورت تعذر رد‬

‫درصورت نقص و عیب‬

‫نسبت به منافع‬

‫‪. . .. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬

‫اگر عین موجود باشد غاصب نمی تواند از رد آن امتناع کند و از مالک بخواهد بدل بگیرد‪.‬‬

‫مالک حق ندارد مثل یا قیمت بگیرد تا زمانی که عین موجود است‪.‬‬

‫البته مانعی ندارد که مالک و غاصب با تراضی یکدیگر موضوع دین را از رذ عین به پرداخت مبلغی پول یا دادن بدل‬ ‫قاعده ‪‬رد عین‬

‫تبدیل کنند‪.‬‬

‫اگر مال ناقص یا معیوب شده باشد غاصب باید همان عین را رد کند اما باید آن را جبران کند‪315 .‬‬

‫اگرافزایش قیمت نتیجه عمل غاصب باشد ‪‬مستحق نیست (مانند تعمیر ماشین)‬
‫افزایش بها در نتیجه‬
‫اگر عین قابل جدا شدن اضافه کرده باشد (مانند نصب ضبط) ‪‬مستحق است‬
‫عمل غاصب‪:‬‬
‫اگر افزایش قیمت نتیجه تورم باشد‪ ‬غاصب مستحق نیست‪.‬‬

‫‪6‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫‪)1‬رد عین سبب صدمه زدن به جان و سالمت غاصب و دیگران شود یا به دارایی ثالث زیان برساند مثالً قطعه چوبی غصب و در‬

‫دقایقی مصرف شود‪ ،‬مالک حق ندارد در زمانی که قایق در حال باربری یا حمل مسافر در دریا است همان قطعه چوب را بخواهد‪.‬‬

‫‪)2‬جدا کردن مصالح ساختمانی از بنا سبب خرابی وتلف آن مصالح شود یا احتمال تلف آن قدر زیاد باشد که عرف آن را اقدام‬

‫نامعقول بداند (به م ‪ 313‬توجه شود)‬ ‫تعدیل قاعده‬


‫‪)3‬غاصب با هنر و صنعت خود عین غصب شده را تغییر دهد یا بهای آن را باال ببرد جوری که دیگر همان مال مغصوب به حساب‬

‫نیاید‪.‬‬

‫‪)4‬ماده واحده الیحه قانونی راجع به رفع تجاوز و جبران خسارت وارده به امالک سال ‪ + 1359‬تبصره ‪ 1‬و ‪2‬‬

‫ماده واحده ‪ -‬در دعاوی راجع به رفع تجاوز و قلع ابنیه و مستحدثات غیر مجاز درامالک مجاور هر گاه محرز شود که طرف‬
‫دعوی یا ایادی قبلی او قصد تجاوز نداشته و دراثر اشتباه در محاسبه ابعاد یا تشخیص موقع طبیعی ملک یا پیاده کردن‬
‫نقشه ثبتی یا به علل دیگری که ایجادکننده بناء یامستحدثات از آن بیاطالع بوده تجاوز واقع شده و میزان ضرر مالک هم‬
‫با مقایسه با خساراتی که از خلع ید و قلع بنا و مستحدثات متوجه طرفمیشود به نظر دادگاه نسبتاً جزیی باشد در‬
‫صورتی که طرف دعوی قیمت اراضی مورد تجاوز را طبق نظر کارشناس منتخب دادگاه تودیع نماید دادگاهحکم به‬
‫پرداخت قیمت اراضی و کلیه خسارات وارده و اصالح اسناد مالکیت طرفین دعوی میدهد و در غیراین صورت حکم به‬
‫خلع ید و قلع بناء ومستحدثات غیر مجاز داده خواهد شد‪.‬‬

‫تبصره ‪ - 1‬منظور از قیمت اراضی در این ماده باالترین قیمت آن از تاریخ تجاوز تا تاریخ صدور حکم خواهد بود‪.‬‬
‫تبصره ‪ - 2‬در صورتی که تجاوز به راضی مجاور موجب کسر قیمت باقیمانده آن نیز بشود در احتساب ضرر مالک اراضی‪،‬‬
‫منظور خواهد شد‪.‬‬

‫‪ ‬توجه‪ :‬اگر امتزاج و اختالط مال غاصب و مالک در دید عرف در حکم تلف نباشد‪ ،‬شرکت قهری ایجاد می شود و این دو در قیمت فروش مال‬

‫ممزوج به نسبت بهای هر یک از دو مال شریک هستند‪.‬‬

‫‪7‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫اگرمال غصبی مثلی باشد و مثل پیدا نشود‪ ‬قیمت‬

‫حین االداء‬
‫‪.........................................................................................................‬‬
‫اگر مال غصبی مثلی باشد و مثل موجود باشد ولی از‬
‫‪. . . .‬‬
‫مثل ‪. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬‬ ‫بودن‪. .‬‬
‫مثلی ‪. . . .‬‬
‫صورت ‪. . . .‬‬
‫‪. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .‬در‪. . . . . .‬‬
‫‪ ‬آخرین قیمت ‪ +‬هم چنین می‬ ‫مالیت افتاده باشد‪:‬‬
‫تواند تفاوت این قیمت با قیمت‬ ‫اگر مال تلف شود باید بدل بدهد‬
‫اولیه مال در زمان غصب را به عنوان‬
‫تلف مال‪:‬‬
‫تسبیب ازغاصب گرفت‪.‬‬

‫در صورت قیمی بودن‪ ‬قیمت یوم االدا (روز پرداخت)‬


‫بررسی زمان و مکان‪:‬‬

‫زمان توصیف‪:‬‬

‫مال به هنگام غصب یا تلف مثلی بوده اما بعداً قیمی باشد‪‬قیمت ‪312‬‬

‫مال به هنگام غصب یا تلف قیمی است و بعداً مثلی می شود‪ ‬مثل‬

‫مکان توصیف‪:‬‬

‫مال در محل غصب مثلی و در محل تلف قیمی باشد‪ ‬مثل‬

‫مال در محل غصب قیمی و در محل تلف مثلی باشد‪ ‬غاصب مختار در مثل یا قیمت‪.‬‬

‫‪ ‬توجه‪:‬اگر غاصب مال قیمی را غصب و در مکان دیگری که قیمت آن تغییر کرده تلف کند‪ .‬قیمت محل غصب مناط اعتبار است (نظر دکتر‬

‫باید قیمت باال تر‬ ‫کاتوزیان) مگر قیمت محل تلف باالتر باشد‪( .‬پس اگر قیمت مال قیمی تلف شده در محل غصب و تلف متفاوت باشد‪‬‬
‫پرداخته شود)‬

‫نوعی خسارت عدم انجام تعهد است‬

‫به مالکیت مالک در می آید البته همراه با شرط فاسخ پس امانت و اباحه نیست (غاصب مالک عین مغصوبه نمی شود )‬

‫دادن بدل ‪،‬ضمان غاصب را نسبت به عین از بین می رود‬

‫اگر عین در اختیار مالک قرار گیرد ‪ ،‬مالکیت او نسبت به بدل از بین می رود منتها اگر عین بدل از بین رفته و مالک از‬

‫نظر توانایی مالی نتواند مثل آن را تهیه کند ‪ ،‬حق خواستن عین را ندارد‬ ‫در صورت تعذر رد عین‬

‫بدل حیلوله داده می شود‬

‫منفصل ‪ ‬در دوران تعذر به مالک تعلق دارد‬ ‫نمائاآت بدل حیلوله ‪:‬‬

‫متصل‪‬به تابعیت از عین بدل به غاصب داده می شود‬

‫همه منافع و نمائاآت متعلق به مالک است زیرا اوال دادن بدل مالکیت او را قطع نمی کند‬ ‫نمائاآت عین مغصوبه‪‬‬

‫ثانیا غاصب مالک عین غصبی نمی شود‬

‫‪8‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫ضان منافع مستوفات است‬


‫‪.‬‬

‫مال مغصوب یک منفعت داشته باشد‪ ‬غاصب باید بدل همان منفعت را تادیه کند‪.‬‬

‫مسئولیت منافع مال مغصوب‪:‬‬


‫مال مغصوب از چند جهت قابل انتقاع باشد‪‬بدل همه منافع از غاصب اخذ میشود‪.‬‬
‫ضامن منافع غیر مستوفات است‬
‫مال مغصوب از چند جهت قابل انتقاع است اما یکی از منافع متعارف است‪:‬غاصب ضامن همان یکی است‬
‫به این شکل که‬
‫مال مغصوب از چند جهت قابل انتقاع است اما چند جهت قابل جمع نیستند‪ ‬غاصب عوض بیشترین منفعت را‬
‫باید بپردازد‬

‫غاصب مسئول نقص و عیبی است که در زمان تصرف او به مال غصبی وارد شده هر چند مستند به فعل او نباشد‪.‬‬

‫اگر عیب ایجاد شده در زمان تصرف غاصب رو به فزونی باشد و در تصرف مالک باعث فساد تمام یا کسر قیمت شود‪ ‬غاصب‬ ‫عیب‬ ‫و‬ ‫نقص‬
‫ضامن است و باید ارش بدهد‪.‬‬
‫‪:315‬‬
‫اگر در زمان غصب مال فزونی پیدا کند و سپس نقصی به وجود آید مثالً حیوان غصبی چاق شود و بعد الغر شود غاصب ضامن‬
‫ارش است‪.‬‬

‫رابطه بین مالک و غاصبین‬

‫مسوولیت غاصبین متعدد‬


‫رابطه بین غاصبین‬

‫مسئولیت تضامنی غاصبان‪313 ، 313 :‬‬

‫(ماده ‪ - 313‬اگرکسی مال مغصوب راازغاصب غصب کندآن شخص نیزمثل غاصب سابق ضامن است اگرچه به غاصبیت غاصب اولی جاهل باشد‬
‫ماده ‪ - 313‬مالک می تواندعین ودرصورت تلف شدن عین مثل یاقیمت تمام یاقسمتی ازمال مغصوب راازغاصب اولی یاازهریک ازغاصبین بعدی که‬
‫بخواهد مطالبه کند )‬

‫اگر عین موجود باشد ‪‬مسئولیت اصلی مبنی بر رد عین با غاصبی است که مال در نزد او است‬

‫در مورد تلف عین‪ ‬نهایتاً ضمان بر عهده غاصبی است که مال غصبی را تلف کرده یا در زمان تصرف او تلف شده است‪:‬‬

‫اگر مالک به این غصب رجوع کند‪ ‬این غاصب اگر عالم باشد حق رجوع به دیگران ندارد‪.‬‬

‫اگر مالک به سایرین رجوع کند‪ ‬غاصب می تواند به هر یک از ایادی بعد از خود رجوع کند تا مسئولیت به‬

‫دوش آخرین غاصب قرار گیرد‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫هر غاصب مسئول منافعی است که در زمان او تلف شده و ما بعد از او‬
‫در مورد تلف منافع‬
‫غاصبی که از عهده منافع زمان تصرف غاصبین الحق خود بر آمده است می تواند به هر یک نسبت به زمان‬

‫تصرف او رجوع کند ‪323‬‬

‫نقص یا عیب‪ ‬اگر مال غصبی در زمان تصرف یکی از غاصبان ناقص یا معیوب شود و در دست غاصبان بعدی تلف شود غاصبان بعدی ضامن‬

‫مثل یا قیمت مال ناقصی هستند که غصب کرده اند و تفاوت قیمت بر عهده کسانی است که مال سالم را در تصرف داشته اند‬

‫نتیجه‪ :‬مسئولیت هر یک از غاصبین در برابر مالک‪:‬‬

‫نسبت به عین‪ 313 ‬کلیه غاصبین مسئولیت تضامنی دارند‪( .‬به هریک می تواند رجوع کند)‬

‫نسبت به نقص و عیب‪ 315 ‬هر یک مسئول نقص و عیب زمان تصرف خود است‪.‬‬

‫مسوول منافع تصرف خود ‪ +‬ما بعد خود‬ ‫در رابطه با مالک‪‬‬ ‫نسبت به منافع‪323‬‬

‫در رابطه با یکدیگر‪ ‬اگر اجرت منافع غاصبین بعد از خود را هم پرداخته باشد‬
‫می تواند به آن ها به میزان تصرف خود آن غاصب مراجعه کند‪.‬‬

‫اگر بین غاصبان مغرور وجود نداشته باشد ‪ : 319 :‬هر گاه مالک رجوع کند به غاصبی که مال مغصوب در ید او تلف‬

‫شده است آن شخص حق رجوع به غاصب دیگر ندارد ولی اگر به غاصب دیگری به غیر آن کسی که مال در ید او تلف‬

‫شده است رجوع نماید مشارالیه نیز می تواند به کسی که مال در ید او تلف شده است رجوع کند و یا به یکی از الحقین‬

‫خود رجوع کند تا منتهی شود به کسی که مال در ید او تلف شده است و به طور کلی ضمان بر عهدهی کسی مستقر‬

‫است که مال مغصوب در نزد او تلف شده است‬

‫رابطه غاصبان با یکدیگر‬

‫اگر بین غاصبان مغرور وجود داشته باشد ‪:‬‬

‫مالک به غار رجوع کند‪ ‬حق رجوع به متصرف مغرور را ندارد حتی اگر مال نزد او تلف شده‬

‫غاصب مغرور می تواند به غار رجوع کند حتی اگر مغرور آخرین غاصب باشد‬ ‫مالک به مغرور رجوع کند‪‬‬
‫‪.325‬‬

‫‪01‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫در مقابل مالک‪ ‬علم و جهل اثر ندارد و مسئولیت غاصب نسبت به عین ‪ ،‬منافع و عیوب براو بار می شود ‪324‬‬ ‫معامله نسبت به مال‬
‫در روابط داخلی‪:‬‬ ‫مغصوب‬
‫خریدار عالم باشد‪ ‬فقط حق مطالبه ثمن را دارد‪.‬‬ ‫اگر مالک به خریدار رجوع کرده‬

‫خریدار جاهل باشد‪ ‬ثمن ‪ +‬کلیه خسارات (اگر چه مبیع نزد او تلف شده)‬

‫اگر مالک به فروشنده رجوع کرده‬

‫سقوط ضمان غاصب‪ :‬با ‪ )1‬ابراء و ‪ )2‬پرداخت‬

‫اثر ابراء در وضع غاصب‪:‬‬

‫قبل از تلف‪ ‬ابراء مفید اباحه تصرف و اذن است و مالک هر گاه عین را مطالبه کند‪ ‬باید برگرداند‬
‫‪ )1‬ابرا‬
‫بعد از تلف‪ ‬دین بر ذمه غاصب قرار گرفته و ابرا آن را ساقط می کند‪ ‬مالک نمی تواند بدل را مطالبه کند‪.‬‬

‫موضوع ابراء‬

‫ابراء نسبت به مثل یا قیمت‪ ‬موجب برایت کلیه غاصبین نسبت به ‪ ،‬مثل یا قیمت می شود ‪321‬‬
‫ابراء نسبت به منافع عین‪ ‬حق رجوع به الحقین را ندارد‬
‫ابراء نسبت به منافع زمان تصرف شود‪‬موجب ابراء دیگران نخواهد بود‪.‬‬
‫اسقاط حق رجوع به یکی‪‬مالک صرفاً حق رجوع به یکی از غاصبان را از خود سلب کرده و می تواند به‬

‫سایرین رجوع کند‪.‬‬

‫انتقال حق به یکی از غاصبان‪ ‬اگر مالک حق خود را به یکی از غاصبان انتقال دهد آن کس قائم مقام مالک‬

‫می شود و دارای همان حقی خواهد بود که مالک دارا بوده است‪.‬‬

‫‪ )2‬پرداخت یکی از ضامنان‪‬اگر مالک‪ ،‬تمام یا قسمتی از مال مغصوب را از یکی از غاصبین بگیرد حق رجوع به قدر ماخوذ به غاصبین دیگر‬

‫ندارد (اگر در اثر تهاتر یا ابراء یا مالکیت ما فی الذمه نیز طلب ساقط شود دیگران بری می شوند)‪.‬‬

‫‪00‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫اتالف و تسبیب‪:‬‬

‫مفهوم ‪ ‬وارد کردن ضرر به غیر‪:‬‬

‫اتالف است (بدون واسطه)‬ ‫اگر به طور مستقیم باشد‪‬‬


‫تسبیب است (با واسطه)‬ ‫اگر به طور غیر مستقیم باشد‪‬‬
‫مستقیم است‬

‫وجود تقصیر شرط نیست‬


‫اتالف‬
‫فقط با فعل مثبت است‬

‫نظریه تضمین مبنای آن است‬

‫تفاوت اتالف و تسبیب‬


‫ارکان آن عبارت است از‪ :‬فعل‪ ،‬ضرر‪ ،‬رابطه سببیت‬

‫غیر مستقیم است‬

‫تقصیر شرط است‬

‫فعل می تواند مثبت یا منفی‬ ‫تسبیب‬

‫نظریه تقصیرمبنای آن است‬

‫ارکان آن عبارتند از‪ :‬فعل با تقصیر ( یا ترک فعل با تقصیر) ‪ ،‬ضرر‪ ،‬رابطه سببیت‬

‫مصادیق اتالف ‪ 329‬تا ‪:333‬‬

‫ماده ‪ – 329‬هرکس مال غیرراتلف کندضامن آن است وبایدمثل ویاقیمت آن رابدهداعم ازاینکه ازروی عمدتلف کرده باشدیابدون عمدواعم ازاینکه عین‬
‫باشدیامنفعت واگرآن راناقص یامعیوب کندضامن نقص قیمت آن مال است ‪.‬‬
‫ماده ‪ - 323‬اگرکسی خانه یابنای کسی راخراب کندبایدآن رابه مثل صورت اول بنانمایدواگرممکن نباشدبایدازعهده قیمت برآید‪.‬‬
‫ماده ‪ – 333‬اگرکسی حیوان متعلق به غیررابدون اذن صاحب آن بکشدباید تفاوت قیمت زنده وکشته آن رابدهدولیکن اگربرای دفاع ازنفس بکشدیا ناقص‬
‫کند ضامن نیست‬

‫نکاتی در مورد اتالف‪:‬‬

‫اتالف از طریق عمد یا غیر عمد واقع می شود‪.‬‬

‫موضوع اتالف حفظ شامل عین و منفعت است نهحق‬ ‫طبق ‪( 329‬قانون) ‪‬‬
‫موضوع اتالف شامل عین ‪ ،‬منفعت ‪،‬حق می باشد‪.‬‬ ‫طبق نظر دکترین‪‬‬
‫اتالف مبتنی بر مسئولیت محض است یعنی احراز تقصیر شرط ضمان نیست‪.‬‬

‫حبس ناروای یک کارگر‪ ،‬هرگاه کار کردن وی از نظر عرف مسلم و ظن قوی باشد موجب اتالف منافع کار او می شود‪.‬‬

‫‪01‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ - 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫تسبیب مواد ‪ 331‬تا ‪335‬‬

‫ماده ‪ - 331‬هرکس سبب تلف مالی بشودبایدمثل یاقیمت آن رابدهدواگر سبب نقص یاعیب آن شده باشدبایدازعهده نقص وقیمت آن برآید‪.‬‬

‫ماده ‪ - 332‬هرگاه یک نفرسبب تلف شدن مالی راایجادکندودیگری مباشر تلف شدن آن مال بشودمباشرمسئول است نه مسبب مگراینکه سبب اقوی‬

‫باشدبه نحوی که عرفااتالف مستندبه اوباشد‪.‬‬

‫ماده ‪ - 333‬صاحب دیواریاعمارت یاکارخانه مسئول خساراتی است که ازخراب شدن آن واردمی شودمشروط براینکه خرابی درنتیجه عیبی حاصل گردد که‬

‫مالک مطلع برآن بوده ویاازعدم مواظبت اوتولیدشده است‪.‬‬

‫ماده ‪ - 334‬مالک یامتصرف حیوان مسئول خساراتی نیست که ازناحیه آن حیوان واردمی شودمگراینکه درحفظ حیوان تقصیرکرده باشدلیکن درهرحال اگر‬

‫حیوان بواسطه عمل کسی منشاءضررگرددفاعل آن عمل مسئول خسارات وارده خواهد بود‪.‬‬

‫ماده ‪ - 335‬درصورت تصادم بین دوکشتی یادوقطارراه آهن یادواتومبیل وامثال آنهامسئولیت متوجه طرفی خواهدبودکه تصادم درنتیجه عمدیامسامحه‬

‫اوحاصل شده باشدواگرطرفین تقصیریامسامحه کرده باشندهردومسئول خواهند بود‬

‫‪03‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ – 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫مسولیت ناشی از اشیا بی جان‬

‫مسولیت ناشی از مالکیت و نگهداری حیوانات‬ ‫اشیا و حیوانات‬

‫مسولیت رانندگان و دارندگان وسایل نقلیه‬

‫مسولیت تولیدکنندگان و عرضه کنندگان کاالها و خدمات‬

‫مسوولیت ناشی از‬


‫مسولیت کارفرما نسبت به خسارات ناشی از فعل دیگران‬

‫مسولیت دولت و موسسات عمومی‬


‫فعل غیر‬
‫مسولیت ناشی از فعل صغیر و مجنون‬

‫مسولیت متصدی حمل و نقل نسبت به فعل دیگران‬

‫‪)1‬م ‪ 333‬قانون مدنی ‪ :‬صاحب دیوار یا عمارت یا کارخانه مسئول خساراتی است که از خراب شدن آن وارد میشود مشروط بر این که خرابی در نتیجه‬

‫عیبی حاصل گردد که مالک مطلع بر آن بوده یا از عدم مواظبت او تولید شده است ( پس اگر خسارت ازعیبی حاصل شود که مالک از آن آگاه نبوده یا‬

‫مسئولیت مالک دیوار یا عمارت یا کارخانه‬


‫خسارت از عدم مواظبت مالک تولید نشده باشد ‪ ،‬مسوولیتی برای مالُک نخواهد داشت)‬

‫‪)2‬م ‪ 915‬ق م ا ‪ :‬هرگاه دیوار یا بنایی که برپایه استوار و غیرمتمایل احداث شده است در معرض ریزش قرار گیرد یا متمایل به سقوط به سمت ملک‬

‫دیگری یا معبر گردد اگر قبل از آنکه مالک تمکن اصالح یا خراب کر دن آن را پیدا کند ساقط شود و موجب آسیب گردد‪ ،‬ضمان منتفی است مشروط به‬

‫آنکه به نحو مقتضی افراد در معرض آسیب را از وجود خطر آگاه کرده باشد‪ .‬چنانچه مالک با وجود تمکن از اصالح یا رفع یا آگاه سازی و جلوگیری از‬

‫وقوع آسیب‪ ،‬سهل انگاری نماید‪ ،‬ضامن است ‪.‬‬

‫تبصره ‪ -‬هرگا ه دیوار یا بنایی که ساقط شده متعلق به صغیر یا مجنون باشد ولیّ او ضامن است و اگر بنای مذکور از بناهای عمومی و دولتی باشد‪ ،‬متولی‬

‫و مسؤول آن ضامن است‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ – 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫م ‪ 334‬قانون مدنی ‪ :‬مالک یا متصرف حیوان مسئول خساراتی نیست که از ناحیهی آن حیوان وارد میشود مگر این که در حفظ حیوان تقصیر کرده باشد‬

‫لیکن در هر حال اگر حیوان به واسطهی عمل کسی منشأ ضرر گردد فاعل آن عمل‪ ،‬مسئول خسارات وارده خواهد بود‬

‫م ‪ 922‬ق م ا ‪ :‬متصرف هر حیوانی که از احتمال حمله آن آگاه است باید آ ن را حفظ نماید و اگر در اثر تقصیر او‪ ،‬حیوان مزبور به دیگری صدمه وارد سازد‪،‬‬

‫ضامن است‪ .‬ولی اگر از احتمال حمله حیوان آگاه نبوده و عدم آگاهی ناشی از تقصیر او نباشد‪ ،‬ضامن نیست ‪.‬‬

‫مسئولیت مالک یا متصرف حیوان‬


‫تبصره ‪ -1‬نگهداری حیوانی که شخص توانایی حفظ آن را ندارد‪ ،‬تقصیر محسوب میشود ‪.‬‬

‫م ‪ 923‬ق م ا ‪ :‬هرگاه شخصی با اذن کسی که حق اذن دارد‪ ،‬وارد منزل یا محلی که در تصرف اوست‪ ،‬گردد و از ناحیه حیوان یا شیئی که در آن مکان است‬

‫صدمه و خسارت ببیند‪ ،‬اذندهنده ضامن است‪ ،‬خواه آن شیء یا حیوان قبل از اذن در آن محل بوده یا بعداً در آن قرار گرفته باشد و خواه اذن دهنده نسبت‬

‫به آسیب رسانی آن علم داشته باشد خواه نداشته باشد‬

‫م ‪ 924‬ق م ا ‪ :‬هرگاه کسی که سوار حیوان است آن را در معابر عمومی یا دیگر محلهای غیر مجاز متوقف نماید در مورد تمام خسارتهایی که آن حیوان‬

‫وارد میکند و مستند به فعل شخص مزبور میباشد ضامن است و چنانچه مهار حیوان در دست دیگری باشد مهارکننده به ترتیب فوق ضامن است‬

‫‪ -4‬هرگاه در بستر مبادالت الکترونیکی در اثر نقص یا ضعف سیستم مؤسسات خصوصی و دولتی‪ ،‬بهجز در نتیجه قطع فیزیکی ارتباط الکترونیکی‪،‬‬ ‫م ‪ 87‬قانون تجارت الکترونیکی‬
‫خسارتی بهاشخاص وارد شود‪ ،‬مؤسسات مزبور مسؤول جبران خسارات وارده میباشند‬

‫‪ -2‬اگرخسارات وارده ناشی از فعل شخصی افراد باشد که در این صورت جبران خساراتبرعهده این اشخاص خواهد بود‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ – 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫ماده ‪ -2‬عرضه کننده موظف به رعایت استانداردهای ابالغی در مورد ایمنی‪ ،‬کیفیت‪ ،‬سالمت خودرو و مطابقت آن با ضمانت ارائه شده به مصرف کننده‬

‫قانون حمایت از مصرف کنندگان خودرو‬


‫میباشد‪.‬‬

‫ماده ‪ -3‬عرضه کننده در طول مدت ضمانت مکلف به رفع هر نوع نقص یا عیب (ناشی از طراحی‪ ،‬مونتاژ‪ ،‬تولید‪ ،‬یا حمل)است که در خودرو وجود داشته‬

‫یا در نتیجه استفاده معمول از خودرو‪ ،‬بروز نموده و با مفاد ضمانتنامه و مشخصات اعالمی به مصرفکننده مغایر بوده یا مانع استفاده مطلوب از خودرو یا‬

‫نافی ایمنی آن باشد یا موجب کاهش ارزش معامالتی خودرو شود‪ .‬هزینه رفع نقص یا عیب خودرو در طول مدت ضمانت و جبران کلیه خسارات وارده به‬

‫مصرف کننده و اشخاص ثالث‪ ،‬اعم از خسارات مالی و جانی و هزینه های درمان ناشی از نقص یا عیب(که خارج از تعهدات بیمه شخص ثالث باشد)‪.....‬‬

‫برعهده عرضهکننده میباشد‪.‬‬

‫جبران خسارت ناشی از وسایل نقلیه‬


‫رجوع به دارنده وسیله نقلیه‪  :‬دارنده وسیله نقلیه باید خسارت را جبران کند و نیاز به اثبات تقصیر وی نیست‬

‫رجوع به راننده وسیله نقلیه‪  :‬زیان دیده باید تقصیر راننده وسیله نقلیه را ثابت کند تا بتواند خسارت را مطالبه کند‪.‬‬

‫م ‪ -2‬کلیه عرضهکنندگان کاالوخدمات‪ ،‬منفردا یا مشترکا مسئول صحت و سالمت کاال و خدمات عرضه شده مطابق با ضوابط و شرایط مندرج در قوانین و‬

‫یا مندرجات قرارداد مربوطه یاعرف در معامالت هستند‪.‬اگر موضوع معامله کلی باشد در صورت وجود عیب یا عدم انطباق کاال با شرایط تعیین شده‪ ،‬مشتری‬

‫قانون حمایت از مصرف کنندگان‬


‫حق دارد ص رفا عوض سالم را مطالبه کند و فروشنده باید آن را تامینکند‪ .‬اگر موضوع معامله جزیی(عین معین) باشد مشتری میتواند معامله را فسخ کند‬

‫یا ارزش کاالی معیوب و سالم را مطالبه کند و فروشنده موظف است‪ ،‬پرداخت کند‪ .‬در صورت فسخ معامله از سوی مشتری پرداخت خسارت از سوی‬

‫عرضهکننده منتفی است‪.‬‬

‫تبصره‪ :‬چنانچه خسارات وارده ناشی از عیب یا عدم کیفیت باشد و عرضه کنندگان به آن آگاهی داشته باشند‪ ،‬عالوه بر جبران خسارت‪ ،‬به مجازات مقرر در‬

‫این قانون محکوم خواهند شد‪ .‬چنانچه اقدام آنان واجد عناوین مجرمانه دیگر باشد‪ ،‬مشمول همان قانون خواهند بود‪.‬‬

‫ماده ‪ -17‬چنانچه کاال یا خدمات عرضه شده توسط عرضه کنندگان کاال یا خدمات معیوب باشد و به واسطه آن عیب‪ ،‬خساراتی به مصرف کننده وارد گردد‬

‫متخلف عالوه بر جبران خسارات به پرداخت جزای نقدی حداکثر تا معادل چهار برابر خسارت محکوم خواهد شد‪ ( .‬تقصیر)‬

‫‪41‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ – 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫مسولیت کارفرما نسبت به خسارات ناشی از فعل کارگران‬


‫‪)1‬در مورد خسارت وارد به کارگران ‪ ‬بر طبق قانون تأمین اجتماعی‪ ،‬کارگران باید در قبال حوادث و بیماریها بیمه شوند و کارفرما بایدد‬

‫به این تکلیف عمل نماید و بیمه نکردن کارگران رافع مسئولیت سازمان تأمین اجتماعی برای جبران ضررهای وارد به کدارگران بده علدت‬

‫حوادث ناشی از کار نخواهد بود‪.‬‬

‫‪)2‬در مورد خساراتی که به ثالث وارد می شود ‪:‬‬

‫م ‪ 12‬ق م م مقرر می دارد ‪ :‬کارفرمایانی که مشمول‬


‫رجوع به کارگر‪ ‬برابر قواعد عام مسئولیت مدنی به کارگر مراجعه مدیکندد کده در ایدن‬ ‫‪-‬‬
‫قانون کار هستند مسئول جبران خساراتی میباشند‬
‫صورت باید تقصیر کارگر را اثبات کند‪.‬‬
‫که از طرف کارکنان اداری و یا کارگران آنان در حین‬
‫رجوع به کارفرما‪‬شخص می تواند به کارفرمدا مراجعده کندد و کارفرمدا مسدئول جبدران‬ ‫‪-‬‬ ‫انجام کار یابه مناسبت آن وارد شده است مگر این‬
‫خسارت است مگر آن که خسارت ناشی از قوه قاهره باشد در این صورت نیازی بده اثبدات‬ ‫که محرز شود تمام احتیاطهایی که اوضاع و احوال‬
‫تقصیر نیست‪  .‬کارفرما متعاقباْ می تواند تقصیر کارگر را اثبات و از وی مطالبده جبدران‬ ‫قضیه ایجاب مینموده به عمل آورده و یا این که‬
‫خسارت کند‪.‬‬ ‫اگراحتیاطهای مزبور را به عمل میآورند باز هم‬
‫جلوگیری از ورود زیان مقدور نمیبود کارفرما‬
‫‪-‬‬
‫میتواند به واردکننده خسارت در صورتی که مطابق‬
‫قانونمسئول شناخته شود مراجعه نماید‪.‬‬

‫‪)1‬وجود رابطه کارگری‪-‬کارفرمایی‬

‫‪)2‬فعل زیانبار کارگر‬ ‫شرایط مسوولیت کارفرما ‪:‬‬

‫‪)3‬ورود ضرر به هنگام کار یا به مناسبت آن‬

‫‪.1‬اثبات بیتقصیری کارفرما‪.‬‬ ‫موانع مسولیت کارفرما‬

‫‪.2‬اثبات عدم رابطه سببیت میان تقصیر کارفرما و ورود ضرر‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ – 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫‪ )1‬هرگاه کارمندان مؤسسات عمومی به مناسبت انجام دادن وظیفه‪ ،‬عمداً یا در نتیجه بیاحتیاطی‪ ،‬خساراتی بده اشدخاص وارد کنندد شخصداً‬

‫مسئول جبران خسارتاند‪.‬‬

‫مسوولیت دولت و موسسات عمومی‬


‫‪ )2‬هرگاه خسارت وارده مستند به عمل آنان نباشد و مربوط به نقص وسایل ادارات و مؤسسات مزبور باشد‪،‬در این صورت جبدران خسدارت بدر‬

‫عهده اداره یا مؤسسه ذیربط است‪.‬‬

‫‪)3‬درباره اعمال حاکمیت دولت‪ ،‬هرگاه اقداماتی که برحسب ضر ورت برای تأمین منافع اجتماعی طبق قانون به عمل آید و موجب ضرر دیگری‬

‫شود‪ ،‬دولت مجبور به پرداخت خسارت نخواهد بود‪.‬‬

‫‪)1‬موردی که سرپرست مقصر است ‪ ‬مسئولیت فقط بر عهده اوست و او اصوالً باید کل خسارت را جبران کند‪ ،‬بیآنکه حق رجوع به‬

‫محجور تحت سرپرستی خود را داشته باشد‬

‫مسوولیت ناشی از فعل صغیر و مجنون‬


‫در صورتی که سرپرست استطاعت جبران تمام یا قسمتی از زیان وارده را نداشته باشد‪ ،‬از مال مجنون یا صغیر زیان جبران خواهد شد»‪.‬‬

‫‪)2‬موردی که سرپرست مقصر نیست‪ ‬باید خود مجنون یا صغیر فاعل زیان را برابر ماده ‪ 1211‬ق‪.‬م‪ .‬مسئول شناخت‬

‫‪ ‬هرگاه صغیر یا مجنون توانایی جبران تمام یا بخشی از خسارت وارده را نداشته باشد‪ .‬سرپرست محجور را نمدیتدوان در فدرض یداد شدده‬

‫مسئول شناخت‪.‬‬
‫خسارت ناشی از اعمال سفیه‬

‫خسارات ناشی از اعمال سفیه بر عهده شخص سفیه است‪.‬‬

‫ولی یا قیم در خصوص خسارات سفیه مسئولیتی در قانون برای آنها ذکر نشده است‪.‬‬

‫‪41‬‬
‫خالصه حقوق مدنی ‪ – 4‬استاد حسام ترکمن‬

‫خود شخص مسئول است نه محجور چرا که علیه خودش اقدام کرده است ‪1219‬‬
‫خسارات ناشی از سپردن اموال به محجورین‬
‫تسلیم مال به محجور برائت ذمه نیست بلکه باید مال به ولی یا قیم محجور تسلیم شود‪284 .‬‬

‫مسوولیت متصدی حمل و نقل در قانون تجارت‬

‫نسبت به فعل دیگران ‪‬م ‪ 377‬ق ت ‪ :‬متصدی حمل و نقل مسئول حوادث و تقصیراتی‬ ‫تعهد به سالم رساندن ‪‬م ‪ 371‬ق ت ‪ :‬اگر مالالتّجاره تلف یا گم شود‬

‫است که در مدت حمل و نقل واقع شده اعم از اینکه خود مباشرت به حمل و نقلکرده و‬ ‫متصدی حمل و نقل مسئول قیمت آن خواهد بود مگر این که ثابت‬

‫یا حمل و نقلکننده دیگری را مأمور کرده باشد ‪ -‬بدیهی است که در صورت اخیر حق‬ ‫نماید تلف یا گم شدن مربوط به جنس خود مالالتّجاره یا مستند به‬

‫رجوع او به متصدی حمل و نقلی که از جانب او مأمورشده محفوظ است‪.‬‬ ‫تقصیر ارسال کننده یا مرسل الیه و یا ناشی از تعلیماتی بوده که یکی از‬

‫آنها داده اند و یا مربوط به حوادثی بوده که هیچ متصدی مواظبی نیز‬

‫نمیتوانست از آن جلوگیری نماید‪ ،‬قرارداد طرفین میتواند برای میزان‬

‫خسارت مبلغی کمتر یا زیادتر از قیمت کامل مالالتّجاره معین نماید‪.‬‬

‫‪41‬‬

You might also like