چرا ما ُکردها سزاوار آنیم که کشور خودمان را داشته باشیم؟
(نویسنده ،معاون نخست وزیر اقلیم کردستان عراق است).
روز دوشنبهی هفتهی جاری برای برگزاری همهپرسی استقالل
کردستان عراق تعیین شده است .متحدان ما -ایاالت متحدهی آمریکا، بریتانیا ،فرانسه و سازمان ملل متحد -ما را به چشم پوشیدن از همهپرسی و مذاکره ،باز هم مذاکره ،با عراق فرا میخوانند .ما از تالشهای دوستانمان ممنونیم اما زمان آن فرا رسیده که امنیت ،رفاه و ثبات بلند مدت خودمان را خودمان تثبیت کنیم .مسیر واضح و مشخصی نیست اما میدانیم که به استقالل کردستان منجر میشود - در بهترین حالت ممکن ،در توافقی دوطرفه با عراق.
بله ما حق انتخاب داریم .یا میتوانیم به این رأیگیری نمادین ادامه
دهیم (رأیگیریای که میتواند واکنش شدید کشورهای مخالفش را برانگیزد) ،یا این که در ازای به عقب انداختن همهپرسی به بستهای از تعهدات ارائه شده از طرف متحدانمان (قدرتمندترین کشورهای دنیا) رضایت بدهیم .با این حال اگر حقیقت را بخواهید ،ما ُکردها خاطرات طوالنی و روشن و واضحی از خیانتهای متعددی که در حق مردممان در طول تاریخ انجام گرفته داریم .به همین خاطر ،به هیچ وجه برایمان مشخص نیست که عقب انداختن همهپرسی در راستای منافع ملّتمان باشد. با وجود اینکه متحدانمان با اصرار ما بر همهپرسی به عنوان اولین قدم در راه استقالل مخالفت میکنند ،همهپرسی به عنوان یکی از حقوق ملّتها در قوانین بین المللی محفوظ است و با قانون اساسی عراق هم مطابقت دارد .ما هنوز خبری از تعهد متحدانمان به یافتن جایگزینی برای همهپرسی که قطع یقین منجر به بهبود حکومتداری یا استقالل نهایی کردستان شود ،نشنیدهایم .و ما به طور جدی خطرات برگزاری همهپرسی را سنجیده و بررسی کردهایم .حقیقتاً، چه کسانی میتوانند بهتر از ما از این خطرات آگاهی داشته باشند؟
برخی از دوستانمان از ما میخواهند که بخشی از کشوری باقی
بمانیم که نتوانسته از قلمرویش در مقابل تروریستهای خانگی دولت اسالمی (داعش) که اخیرا ً به خاک ما حمله کردند ،دفاع کند - کشوری که با سوءمدیریت منابعش روبرو است و از دادن سهم کردستان از بودجهی ملّی خودداری کرده است .و در نتیجه ،در طول چند سال گذشته بغداد ،کردستان را از نظر اقتصادی به زانو درآورده ،و ما را از پرداخت حقوق شهروندان غیرنظامی یا نیروهای نظامی پیشمرگه که از عراق و دنیا در مقابل داعش دفاع کردهاند ،ناتوان ساخته است .ما در حال حاضر از بیشتر از یک میلیون مهاجر عراقی ،و همزمان بیشتر از دویست هزار مهاجر سوری که در نتیجهی جنگهای فرقهای به منطقهی ما پناه آوردهاند میزبانی میکنیم .با این حال دولت عراق حتی از تأمین پول الزم برای مراقبت از همین افراد هم خودداری کرده است .به جای راضی کردن ما به ماندن در عراق ،دنیا باید تالشهایش را روی دولت عراق متمرکز میکرد که ما را به ماندن راضی کند . بله ،دموکراسی در کردستان به کمال نرسیده؛ شیوهی حکومتداری، مؤسسات و نهادها و رهبری سیاسی ما نقصهای خودشان را دارند. اما به رفاه اقتصادی ،شفافیت و مسئولیتپذیری و باالتر از همه به امنیت و محافظت از شهروندانمان متعهدیم .ما بیشتر از هر کشور تازه تأسیسی از مؤسسات و نهادهای مختلف برخورداریم .
ما از شما دعوت میکنیم که ما را در قویتر کردن این نهادها یاری
کنید .ما را برای پیشرفت در زمینهی دموکراسی و حقوق بشر تحت فشار بگذارید .ما سالها روی اصالحاتی کار کردهایم که ما را در موضعی نیرومند در جهت تأمین رفاه شهروندانمان و قدرت ّملتمان قرار دهد .کسی برای انجام دادن این اصالحات ما را تحت فشار قرار نداده است .ما خودمان تشخیص دادیم که این کار برای بقای ملّتمان ضروری است ،با وجود این که ما فاقد وسایل و ابزارهایی بودیم که کشورهای نیرومند در اختیار دارند .ما دارای جامعهای باز ،روادار و تکثرگرا هستیم که همهی گروههای مختلف را قبول -نه ،محافظت -میکند .هدف ما این است که کشوری مستقل، صلحجو و باثبات باشیم ،و روابط سیاسی ،اقتصادی و امنیتی مثبتی با همسایگانمان و مهمتر از همه ،با عراق داشته باشیم. شما میتوانید هیجان جوانانمان از همهپرسی کردستان را ببینید و این شور و شوق را با نقطه مقابل آن در سرتاسر خاورمیانه مقایسه کنید ،در جایی که زخم رادیکالیزم عفونت کرده است .با وجود اینکه مردم ما در مورد همهپرسی و بهترین راه رو به جلو نظرات مختلفی دارند اما در قلب هر ُکردی ما استقاللمان را پیشتر از این به دست آوردهایم .پیشتر از این هم یک ملّت بودهایم و هستیم .
ما در پیوستن به ائتالف بینالمللی و نیروهای عراقیای که برای
آزادسازی موصل پیشقدم شده بودند لحظهای هم درنگ نکردیم .قبل از آن هم در جنگ با القاعده درنگ نکردیم ،یا قبل از آن ،در مقابل صدام حسین هم درنگ نکردیم .اما ما سربازانی اجیرشده نیستیم که برای جنگیدن پول دریافت کرده باشند .این زندگی ما است که در خطر است ،و ما هم منافع استراتژیک و ملّی خودمان را داریم .ما در باز کردن درهایمان برای مهاجرینی که از جنگ گریختهاند لحظهای به خودمان تردید راه ندادیم اگرچه که خودمان مشکالت اقتصادی زیادی داریم.
علیرغم همهی اینها ،به جای اینکه خدمات ما را ببینند و از ما
تقدیر و تشکر بکنند ،میبینیم که کشورهای دیگر ضد حق تعیین سرنوشت ما با هم متحد شدهاند .کجا بودید شما وقتی که ما را ّ سالخی میکردند ،وقتی با سالحهای شیمیایی به ما حمله میکردند و ما را در گورهای دستهجمعی سال 1988دفن میکردند؟ چقدر طول کشید که به درخواستها و تقاضاهای ما جواب بدهید وقتی که صدام قیام ما در سال 1991را در هم شکسته بود و ما به کوهها گریخته بودیم؟ همهی ُکردها در سراسر دنیا در شنیدن حال و وضع نامساعد برادران و خواهران ما بر بلندای کوه سنجار از ترس و عصبانیت به خودشان میلرزیدند .جراحتها و زخمهای اعدامها و ژنوسایدهای پیشین هنوز در قلبها و اذهان ما تازه است .جای تعجب ندارد که تنها اسرائیل ،کشوری که برای پناه دادن به بازماندگان تراژیکترین ژنوساید دنیا ایجاد شد ،به صورت علنی از همهپرسی ما حمایت کرده ،در حالی که ما هیچ ارتباط دیپلماتیکی با این کشور نداریم.
ما همچنان از ائتالف بینالمللی برای حمایتشان از کردستان در مقابل
داعش ممنون و سپاسگزاریم .اما گویا اکنون این حمایت هم در خطر از بین رفتن است ،و ما متأسفانه باید یاد آن ضربالمثل قدیمی ُکردی را زنده کنیم که میگویدُ " :کردها به جز کوههایشان دوست دیگری ندارند ".تعهدهای مبهم و نامعلوم که دارای شرط گریز هم هستند نمیتوانند آرزوهای مردم ما را پاسخگو باشند .وقت آن فرارسیده که شرکای بینالمللی ما به فکر راه چاره و یافتن مسیری باشند که مسئلهی ُکرد را در عراق حل کرده و آنچه را که شما همگی از آن برخوردارید ،و ما هم سزاوار آن هستیم ،به مردم ما هم اعطا کند: کشور خودمان.