Professional Documents
Culture Documents
پس از شناسایی این تفاوتها ،حال به این پرسش رو میک نیم ک ه آی ا هیچ ارتب اط
ظاهریای بین سبکهای تدریس استاد و الگوهای اجتم اعی مث ل وض عیت مدرس ه
وجود دارد .یکی از یافتههای مطالعات قبلی به تف اوت بین م دارس نخبگ ان/درج ه
عالی حقوق و مدارس سطح پایینتر حقوق از لحاظ تکی ه ب ر نظ ریهی حق وقی در
ت دریس اش اره دارد؛ اس تادان م دارس س طح ب االتر از تمرک ز بیش تر ب ر روی
نظریههای فراگیر پشت قانون گزارش دادند .ما شواهد جزئیای در حم ایت از این
در رونوشتهای این تحقیق پیدا میکنیم؛ اساتید مدارس سطح باالتر به طور واضح
تئوریهای حقوقی و سایر نظریهها را بیشتر از اس اتید م دارس س طح پ ایینتر ب ه
بحث میگذارند .یکی از اساتیدی که در یک مدرسهی حقوق محلی تدریس میکن د،
مشخصا ً به این مورد اشاره میکند:
این استاد ادامه میدهد که برخی وقتها گریزی میزند که تص ویر کلی و بزرگت ر
را به شاگردانش نشان بدهد ،اما خاطرنشان میکند که به طور کلی فک ر نمیکن د
که شاگردانش «تا زمانی که ندانند موض وع چیس ت و س ازوکارش چیس ت ،آم اده
باش ند در م ورد ک ل موض وع اظه ار نظ ری هوش مندانه بکنن د ».از ط رف دیگ ر،
استادی دیگر که در یک مدرسهی حقوق محلی تدریس میکند ،اگرچه تأیی د میکن د
که تفاوتی در این رایتا وجود دارد ،اما اشاره میکن د ک ه تفهیم ب رخی نظریهه ا ب ه
شاگردان هم از اهمیت برخوردار اس ت« :منظ ورم این ه ک ه ،ی ه مق دار مشخص ی
نظری ه [ت اریخ حق وقی و نظریه[ ب رای عملک رد مناس ب ض روریه ( ).اگ ه ن دونن
واقعگراهای حقوقی کیا هستن ممکنه باعث خجالتشون بشه و به اعتماد به نفس و
توانشون آسیب بزنه […] (مصاحبهی .)6
به هر ح ال ،هرگون ه تف اوتی ک ه بین م دارس دارای رتبهبن دیهای متف اوت وج ود
داشته باشد تحت الشعاع تشابه فراگ یر بین کالسه ا ق رار میگ یرد :در همهی این
م دارس ،بخش اعظم زم ان کالس در ت رم اول ق رارداد س ال اول ب ه ی ادگیری
خوانش حقوقی پروندهها و کش ف و شناس ایی اص ول اص لی و دک ترین اختص اص
مییابد .همهی اساتید اتفاق نظر دارند که این اولین وظیفهی آموزشیش ان اس ت
و همه اشتیاقشان برای ایفای این وظیفه را بی ان نمودن د .یکی از اس اتید م دارس
نخبگان/درجه عالی اظهار کرد که «اولین چیز»ی که باید انجام بدهد «این است که
مشخصا ً اصول مهم و هستهای در قرارداده ا را ب ه آنه ا بی اموزد ».و مش ابه این،
یکی از اساتید مدارس محلی حقوق گفت ک ه «وظیفهی اس تاد حق وق قب ل از ه ر
چیز این است که شاگردان را با بدنهی اطالعاتی ک ه ق رار اس ت در نه ایت کس ب
کنن د آش نا کن د […] و ب رای همین اس ت ک ه هم ان مط الب معم ولی را ت دریس
میکنیم که تقریبا ً در همهی کالسه ای حق وق در م ورد ق رارداد ت دریس میش ود
[…] در مورد پیشنهاد ،پذیرش ،م ورد لح اظ ق رار دادن ،ایج اب ال زامآور ،غ یره و
غ یره ]...[ .هیج انی ک ه اس اتید در م ورد انتق ال این گون ه از اطالع ات احس اس
میکردند در طول مصاحبهها قابل لمس بود؛ همان طور که یکی از اساتید مدارس
محلی حق وق بی ان نم ود« ،من ش یفتهی ت دریس ب ه ش اگردانم هس تم [ ]...فک ر
میکنم که موضوع تدریس جذاب است .فکر میکنم به دلی ل […] اهمیت ق رارداد
به عنوان یکی از ساختارهای اساسی اجتماعی زندگی همهی ما این موضوع ج ذاب
است […]» (مصاحبهی .)3این احساس و تمایل دقیقا ً در حرفهای یکی از اساتید
م دارس خ اص حق وق در مص احبهاش هم ص دا پی دا میکن د .در واق ع ،در م وارد
بسیاری ،اساتید در برخی نق اط مصاحبههایش ان ب ا ش ور و ش وق زی اد ب ه توض یح
جنبههای خاصی از قانون قرارداد که به بحث مرب وط میش ود میپردازن د .ب ه این
معنا ،زبان و منطق قانون قضایی که به دانشجویان اختصاص داده شده است و ب ه
ویژه قانون قرارداد ،جایگاه مرکزیای به اساتید در همهی مدارس بخش یده چ ه از
لحاظ تدریس موضوعات توسط اس تاد و چ ه از لح اظ ب ه بحث گذاش تن آنه ا در
کالسهایشان.
یک تشابه جالب توجه دیگر که بین کالسها دیدهایم حضور نوعی ساختار مس تحکم
گفتگومحور حتی در کالسهایی اس ت ک ه بیش تر زم ان کالس را اس تاد ب ه ارائهی
مطالب میپردازد .چه در این مورد اخیر ،یا در مورد کالسهای کوتاه-تبادلی ،ی ا در
کالسهای سقراطی تعدیلش ده ،میت وانیم ط رحی کلی از اغلب کالسه ا در حین
استفاده از یک ساختار مشارکتی جفتی ترسیم کنیم ،ساختاری که به ندرت (بیش تر
ایگزین اس تداللی
ِ الب ج
ِ در کالسه ای کوت اه-تب ادلی مک المهای) ج ایش را ب ه ق
میدهد.و اگرچه این ساختار مشارکتی جف تی گاه ا ً چ یزی ش بیه ب ه ی ک مونول وگ
تولید میکند ،ما همچنین همهگیر شدن تبادالت چندصدایی را در این کالس درسه ا
مشاهده کردهایم – دیالوگهایی که اغلب به شکل تبادلی بین صداهای مخالف خ ود
را نشان میدهند .ما میتوانیم ایدئولوژی فرازبانی انتقال داده شده و تدوین شده
ی همهجا حاضر و به طرق مختلف تجزی ه و تحلی ل ک نیم. از طریق ساختار مکالمها ِ
اول از همه این س اختار گفت اری ،ش بیه ب ه محت وای معن ایی بس یاری از بحثه ای
کالسی ،که اغلب حول بررسی دو استدالل متضاد شکل میگیرن د ،ادراکی اساس ا ً
مکالمهای از استدالل حقوقی به دست میدهد :تفکر ،که دقیقا ً در تدریس انعک اس
یافت ه ،از مک المهای م داوم بین دو اس تدالل و نقط ه نظ ر متم ایز حاص ل میآی د.
اساتید این را حتی در درس گفتنهایشان هم منتقل میکنند ،به این شکل ک ه ابت دا
به طرح پرسش میپردازند و بعد ب ه پرس شها پاس خ میدهن د و هم ان ط ور ک ه
کَیس مورد نظر را از نقطه نظری مشخص و سپس نقطه نظری دیگر ب ه پرس ش
میکش ند .از منظ ری عملک ردی ،میت وان ب ه تناس ب بین این ام ر و ش ماری از
ویژگیهای تدریسی حرفههای حقوقی اشاره کرد ،بارزتر از همه س اختار پرس ش-
پاسخ ی که در مورد شاهدین در دادگاه استفاده میشود ،یا روش ی ک ه قض ات در
برخورد با وکال چه در بحثهای شفاهی استینافی و چه جاهای دیگر اتخ اذ میکنن د،
و حتی در روش برخورد وکال با موکالنشان .نظرات حق وقی مکت وب ،ک ه وکال بای د
قادر به تجزیه و تحلیلشان باشند ،معموال ً دو یا چند موضع متف اوت را در ارتب اط ب ا
حوادث مورد بحث و قانونی که باید در ارتباط با آنها اتخاذ شود در بر میگیرن د ،و
در اغلب م وارد در حین تب یین رأی دادگ اه یکی از این موض عها در تقاب ل ب ا ب اقی
مواضع قرار داده میشود .در این تحقی ق ،من هم پی ام فرازب انیتری را ک ه از راه
چنین تمرکزی بر ساختارهای متنی و زبانی منتقل میشود ارائه کردهام :رها ک ردن
مواضع ثابت و معمول و مقرراتی و در عوض اتخاذ این سیالیت مبتنی ب ر ت دریس،
که بر اتوریتهی زبانی و استدالل تمرکز دارد.
اگر کالسها در تمرکز بر آموزههای حقوقی ،با ب رخی تفاوته ای حاش یهای از این
منظر که چه مقدار زمان به بحث کردن مسائل نظریهای اختصاص مییابد ،همگ ام
و مشترک باشند ما میتوانیم این پرسش را مطرح کنیم که آیا نقاط تمایز و تفاوت
دیگری میان اساتید بر اساس وضعیت مدرسهای ک ه در آن ت دریس میکنن د وج ود
دارد یا خیر .اگرچه همهی کالسها در نوعی س اختار پ ایهای مک المهای ی ا ح داقل
دیالکتی ک اش تراک دارن د ،ام ا م ا ش اهد این هم ب ودهایم ک ه تفاوته ای قاب ل
مالحظهای از منظر ساختار کلی تدریس بینشان وجود دارد .ی ک احتم ال این اس ت
بک تدریسش ان از هم تف اوت مییابن د ،ب هکه کالسها بنا به وضعیت مدارس و س ِ
گونهای که مثال ً شاید کالسهای موجود در م دارس درج ات ع الی ب ه س بک س نتی
سقراطی تدریس وفادارتر ماندهاند .جدول 7.1نمایههای تدریس را خالص ه نم وده
است .این نمایههای کمی شامل درصد کل زمانی که استاد در اختیار داشته ،تک به
تک دانآموزان و همچنین کل کالس به عنوان ی ک ک ل واح د میش ود .این نمایهه ا
همچنین درصد بحث کالسی (هم از منظر زمان و نوبت بحث کردنها) مص روف در
ارائهی مطالب (به شکل تک گ ویی) ،گفتگ وی س قراطی ط والنیتر (متمرکزت ر) و
سایر اشکال تعامل را هم نشان میدهد.
کالسها در جدول 7.1به ترتیب موقعیتشان در سلسه مراتب وضعیتی مدارس ک ه
اغلب برای درجهبندی مدارس حقوق مورد استفاده قرار میگ یرد م رتب ش دهاند.
کالسهای ،8# ،2#و 5#در دستهبندی مدارس عالی و نخبگ ان ق رار گرفتهان د.
کالسهای 4#و 7#در دستهی مدارس منطقهای و کالسهای 6# ،1#و 3#در
دستهی مدارس محلی ق رار گرفتهان د ک ه کالسه ای م دارس ش بانه را هم در ب ر
میگیرند.
ما میتوانیم بالفاصله بفهمیم که هیچ رابطهی ی ک ب ه یکی بین وض عیت مدرس ه و
ی ندریس وجود ندارد؛ سه کالسی ک ه بیش تر استفادهی بیشتر از سبکهای سقراط ِ
از سبک سقراطی بهره گرفتهاند ( )1# ،4# ،5#ب ه ت رتیب در دس تهی م دارس
حقوقی نخبگان/درجهی عالی ،منطقهای و محلی قرار دارند و بنابراین ک ل سلس ه
مراتب وضعیتی مدارس را در بر میگیرند .با این وجود س ه اس تاد این م دارس در
یک چیز اشتراک دارن د؛ ه ر س ه نفرش ان م رد ،س فید پوس ت و آم وزش دی ده در
مدارس حقوق درجهی عالی هستند.در جهات دیگر اما متفاوتن د؛ از منظ ر تج ربهی
تدریس ،در هنگم انجام این تحقی ق یکی از آنه ا چ یزی در ح دود 16ت ا 20س ال
سابقهی ندریس داشت ،یکی دیگر 11تا 15سال ،و نف ر س وم بین 1ت ا 5س ال.
این معلم آخ ر از دو معلم دیگ ر ج وانتر هم ب ود ( 31-35س اله در مقاب ل 46-50
ساله) .بن ابراین ،دس تهی معلم ان س بک س قراطی اص الح ش ده هم ج وانترین و
کمتجربهترین استاد و هم مسنترین و باتجربهترین استاد ما را هم شامل میش ود.
در طیف میانی ،ک ه %28و %29زم ان ص رف دی الوگ ادام ه یافت ه میش ود ،دو
استاد رنگینپوست این مطالعه قرار داشتند ،ک ه ه ر دو در م دارس ع الی/نخبگ ان
حقوق آموزش دیده بودند و در مدارس عالی/نخبگان حقوق هم ت دریس میکردن د.
و در طیفی که کمترین استفاده را از سبک سقراطی داشتند ،به ره گ رفتن از تنه ا
%21تا %24وقت کالس برای دی الوگ ادام ه یافت ه ،دو اس تاد س فید پوس ت زن
بودند که در م دارس حق وق منطقهای و محلی آم وزش دی ده بودن د و در م دارس
محلی حقوق هم ت دریس میکردن د .یکی از اینه ا ،کالس ،6#از منظ ر الگوه ای
مشارکتی تساویگراترین کالس در این تحقیق بود .در نهایت ،در پ ایینترین س مت
طیف مکالمهی ادامه یافت ه کالس ( 7#ب ا ارائهی تکگوی انهی مط الب ب ه ص ورت
غالب) بود؛ این استاد سفید پوست مرد در یک مدرسهی حق وق منطقهای آم وزش
دیده بود و در یک مدرسهی حقوق منطقهای هم تدریس میکرد.
ما البته نمیتوانیم از چنین نمونه تحقیق ک وچکی چ نین نت ایج دامنگس تری ب یرون
بکشیم .اما میتوانیم درنگ کنیم و به یک تشابه بیندیشیم ،تش ابه بین الگ وی ی افت
شده میان معلمهای این مطالعه و الگویی ک ه ک انلی و اُب ار در نم ونهای (همچن ان
کوچک) از قض ات دادگ اه کوچ ک مش اهده ک رده بودن د .در تحقی ق ک انلی و اُب ار،
مؤلفان از دو دو نوع «صدا»ی متمایز سخن به میان آوردن د ،ک ه یکی ب ر ق وانین و
دیگری بر روابط تمرکز داشتند .این صداها با سبکهای گفتاری متم ایز («توانمن د»
در مقابل «ن اتوان») و درکه ای متم ایز ای دئولوژیک از ق انون (ق انون ب ه مث ابهی
«محدودیت» در مقابل «توانمندسازی») همبستگی و رابط ه داش تند .ج الب توج ه
اس ت ک ه ،قض اتی ک ه بیش تر پیگ یر رویکرده ای ق انونمحور و رس می بودهان د
(تص میمگیرندگان دارای اتوریت ه» و روشگرای ان») م ردانی س فید پوس ت ب ا
آموزشه ای حق وقی رس می بودن د .از س وی دیگ ر ،قض اتی ک ه از رویکرده ای
ارتباطیتر و انعطافپذیرتر («واسطهها» و «قانونگذاران») استفاده ک رده بودن د
همه زن بودند (یکی آفریقایی آمریکایی ،بقیه اروپ ایی آمریک ایی) .دس تهی دیگ ری
هم از «طرف داران س ختگیر» وج ود داش تند ک ه ق انون را فرات ر از کن ترل خ ود
میدیدند و صرفا ً قصدشان این بود که قانون را سفت و سخت به اجرا بگذارند (در
این دسته یک مرد آفریقایی آمریک ایی و ی ک زن اروپ ایی آمریک ایی ق رار داش ت).
همهی قضاتی که فاقد آم وزش حق وقی رس می بودن د در س ه دس تهی آخ ر ق رار
گرفتند ،در حالی که ،همان طور که دیدهایم ،هیچ یک از قضات در دستههای ق انون
محور فاقد آم وزش حق وقی و ق انونی نبودن د .ب رخی از زن ان دس تهی واس طه از
آموزش حقوقی برخوردار بودند .اگرچه ما مشخصا ً نمیخواهیم برداش تی زی اده از
حد ماهیتگرا از این یافتهها داشته باشیم اما جالب توجه است که ترکیب جنسیت،
نژاد ،و وضعیت/آموزش به نظر به صورت تقریبی با الگویی از تدریس در مطالعهی
کانلی و اُبار و همچنین میشود استدالل کرد که در تحقیق من هم مط ابقت دارن د.
در هر دو مورد ،مردان سفید پوست با برخورداری از ع الیترین س طح آم وزش از
سایر سوژههای مورد تحقیق متمایز گشتهاند .واضح است ک ه ح تی اگ ر ق رار ب ود
این الگ و در مطالع ات گس تردهتر اثب ات ش ود ،میبایس ت انتظ ار اس تثناهایی را
میداشتیم؛ در هر حال ،ما به تحقیقات بیشتری برای تجزیه و تحلیل دقیقتر ترکیب
ویژگیهای تدریسی و اجتماعی/زمینهای در حین فعالیت داریم.
من این مسئله را صرفا ً به این خاطر مطرح میکنم که ب ه تفاوته ایی اش اره کنم
که هنوز به طور گسترده مورد مطالعه قرار نگرفتهاند ،تفاوتهایی که میتوانیم بر
اساس تفاوتهای ظریف میان معلمین حقوق ،کالسهای واح د ،و م دارس حق وق
بیابیم .برای نمونه ،همان طور که اشاره کردهایم ،در سالهای دههی 1970ش افر
و ردم ونت تحقیقی را منتش ر کردن د ک ه ح اکی از این ب ود ک ه ت دریس در س ه
مدرسهی حقوق هندی بسیار متمایل به ارائهی یک ج انبهی مط الب از س وی معلم
است .اگرچ ه ب از ،قص د ن دارم هیچ ن تیجهی گس تردهای از این اتف اق بگ یرم ،ام ا
کالسی که در مطالعهی م ا بیش ترین تمرک ز را ب ر ارائهی ی ک ج انبهی مط الب از
سوی معلم داشت مدرسهی حقوق منطقهای در میدوِست بود .این را به این دلی ل
نمیگویم که به نتیجهی یک جانبهای در مورد جغرافیا و س بکهای ن دریس م دارس
حقوقی برسم ،تنها به این خاطر به این نکته اشاره کردم که بگ ویم عوام ل زی ادی
در تشخیص الگوهای وج ود دارد و بای د بررس ی ش ود .در کن ار وض عیت مدرس هی
حقوقی که در آن کالس ندریس میشود ،میتوانیم سایر جنبههای مدرسهی حقوق
را به پرسش بکشیم (فرهنگ مدرسه ،موقعیت ،تاریخ و غیره) و در مورد جنس یت،
نژاد ،سن ،پسزمین ه ،و س ایر ویژگیه ای اس تاد و دانش جویان درگ یر در پروس ه.
عالوه بر این ،بدیهی است که خود محی ط تدریس ی در کالس میتوان د ایفاکنن دهی
نقش مهمی باشد.
خالصه
در این فصل ،م ا تفاوته ای س بکهای ت دریس را کالس درسه ای مختل ف م رور
ک ردیم و تمرکزم ان هم بیش تر ب ر تفاوته ا ب ود ت ا ش باهتها .اگرچ ه ب رخی از
جنبههای ساختار مکالمهای را میتوان در همهی کالسها یافت ،ام ا م ا تفاوته ای
بسیار چش مگیری را در درجهی کن ترل ح رفهای بحث کالس ی ش اهد ب ودهایم .این
تفاوتها با اختالفات بهره ب ردن اس اتید از ارائهی ی ک ج انبهی درس ،پرس شگری
ادام ه ی افتهی س قراطی ،و مب ادالت کوت اهتر مط ابقت دارد .م ا فص ل را ب ا این
پرسش به پایان بردیم که آیا هیچ الگوی اجتماعی قابل شناساییای وج ود دارد ک ه
بتواند این اختالفات سبک را توجیه کند .ما شواهدی را مشاهده کردیم که ح اکی از
این بودند که الگوهای تدریس بیشتر با محل آموزش دیدن اساتید مط ابقت دارد ت ا
مح ل ت دریس آنه ا .پس از بررس ی ارتباط ات احتم الی بین ت دریس و تنوع ات
اجتماعی می ان اس اتید ،ح ال م ا ب ه بررس ی این گون ه الگوه ا در ت دریس کالس ی
دانشجوها توجه میکنیم.
8
مش ارکت دانش جوها و تف اوت اجتم اعی :ن ژاد ،جنس یت ،وض عیت و چ ارچوب در
کالسهای مدارس حقوق
با بررسی نمایههای تدریس اساتید ،ما دیگر به بررسی و تجزیه و تحلی ل مش ارکت
دانشجوها در کالسهای این تحقیق میپ ردازیم .در ط ول دههی گذش ته ،بحثه ای
رو ب ه رش دی در م ورد نح وهی واکنش دانش جوهای دارای ن ژاد ،جنس یت و
پیشزمینهه ای مختل ف ب ه تعلیم و ت ربیت م دارس حق وق مط رح ش ده اس ت.
پروفسور النی گوینیر و همکارانش در دانشگاه پنسیلوینیا در مطالعهای ک ه بس یار
مورد توج ه ق رار گرفت ه اس ت آم وزش س نتی م دارس حق وق را متهم ب ه ایج اد
شرایطی سرد و سخت میکند که زنان را جداگانه و با قائل شدن تبعیض دلس رد و
ناامید میکند .سایر مطالعات از این گزارش دادهاند که دانشجوهایی ک ه ب ه من افع
عام گرایش دارند ،و ،چون که بیشتر زنان و دانشجوهای رنگین پوست به این نمایه
میخورند ،دریافتهاند که این پدیده تأثیری منفی بر تجربهی آنها از مدرس ه حق وق
دارد .عالوه بر این ،چندین چالش قانونی در سطح باال مسئلهی نژادی را در پذیرش
مدارس حقوق مطرح س اختهاند .ب ه ی ک معن ا ،این م وارد کمب ود و نقص ش دید و
تکاندهن ده در زمینهی تحقیق ات تج ربی مرب وط ب ه مس ئلهی پ ذیرش ن ژادی در
مدارس حقوق را علیرغم مرکزی بودن این مسئله در مس ائل مرب وط ب ه تبعیض و
نمایندگی کردن در حرفهی حقوقی برجسته میکنند .اگرچ ه پیش ینهی تحقیق ات در
مورد مس ئلهی جنس یت در م دارس حق وق رو ب ه ف زونی اس ت ،تع داد تحقیق ات
تجربیای که به بررسی سازوکارهای پویایی نژادی میپردازند – برای نمونه ،اثرات
آم وزش و تعلیم و ت ربیت حق وقی ب ر پ ذیرش تحص یلی ن ژادی ،و اهمیت تن وع
گروههای دانشجویی یا م دارس در یکپ ارچگی موف ق – هن وز بس یار کم اس ت .در
حقیقت ،به جز چند استثنا ،بررسیهای تج ربی نظاممن د بس یار کمی در م ورد اث ر
نژاد ،وضعیت کالسی یا مدرسه بر تجارب دانش جوها ص ورت گرفت ه اس ت اگرچ ه
روایتهای اول شخص متعددی وجود دارند که به احساس طرد شدگی و محرومیت
دانش جوهای رنگین پوس ت ،و همچ نین دانش جوهای آم ده از طبقهی ک ارگر
میپردازند.
این تحقیق هم نژاد و هم جنسیت را در کالسهای م دارس حق وق دنب ال میکن د و
اولین تحقیقی است که دادههای مشاهداتی سیتماتیک و نظاممندی در م ورد عام ل
نژادی در این شرایط فراهم میکند .عالوه ب راین ،این اولین مط العهی مش اهداتی
در مورد جنسیت در کالس درسهای مدارس حقوق است ک ه از ش مارش نوبته ا
فرات ر میرود و ب ه بررس ی جنبهه ای ظریفت ر و جزئیت ر تعام ل در کالسه ا
میپردازد .در نهایت ،این مطالعه اولین تحقیق در ب اب تحص یل در م دارس حق وق
است که تجزیه و تحلیل دقیق و ج زئی مش اهداتی را ب ا مقایس ه در س طح طی ف
وسیعی از مدارس و اساتید حقوق ترکیب میکند .این به ما اجازه میده د ک ه ح د
فاص ل پ ذیرش و ط رد ش دگی در کالس درسه ای م دارس حق وق را از طری ق
بررسی محیط محاورهای که برای دانش جوها (و بخش ی هم توس ط دانش جوها) در
بحثهای کالسی فراهم شده ،واضحتر ببینیم .اگرچه برای کارهای مشاهداتی دارای
این عمق ،غیرمعمول اس ت ک ه چ نین طی ف وس یعی از کالس درس و مدرس ه را
آنطور که ما در این تحقیق برررسی کردهایم در بر بگیرد ،با این وجود هنوز شایان
ذکر است ک ه به تر اس ت تحقی ق از مجم وعهای مقایس های از مطالع ات م وردی
متشکل ش ده باش د ،ب ه وی ژه مطالع ات م وردیای ک ه تص ویری ری ز و ج زئی از
سازوکارهای پویایی کالسها ارائ ه کنن د و فرض یههای م ورد نی از ب رای آزم ایش و
بررسی کردن در نمونههای بزرگتر را نیز فراهم کنند ،تا این که ی ک س ری اص ول
کلی و تعمیمات معتبر آماری را به اثبات برساند .عل یرغم همهی اینه ا ،مقایس ات
میان کالسهای درس در این مطالعه را میتوان با نتایج سایر مطالعات مشاهداتی
ترکیب کرد که بشود تص ویری ک املتر ب ه دس ت آورد ،مخصوص ا ً تص ویری ک ه در
مقابل دورنمای ترسیم شده توسط نظرسنجیها و س ایر تحقیق ات کمیای ک ه در
مورد مدارس حقوق صورت گرفته ق رار داده ش ود .اگ ر نت ایج ب ه دس ت آم ده از
مطالع ات م وردی دقی ق و ج زئی ب ا دقت و در چ ارچوب س ایر تحقیق ات تعب یر و
تفسیر شود ،همان طور که در این مطالعه ص ورت گرفت ه اس ت ،میتوان د س طح
درک و فهم و پرس شهای م ا را در م ورد الگوی ابی گس تردهتر اف زایش ده د ،این
عالوه بر به دست آم دن تجزی ه و تحلی ل کیفی دقی ق از اص ول آموزش ی م دارس
حقوق است .برای تولید این این نوع از م اتریس جمعی ب رای مقایس ه ،بخشه ای
زی ر ن ه تنه ا یافتهه ای هش ت کالس درس این تحقی ق بلک ه ب رخی از نت ایج س ایر
مطالعات مرتبط را هم خالصه میکنند .این یافتههای تحقیقاتی ترکیب ش ده وق تی
با هم در نظر گرفته شوند بهترین تصویر ممکن از س ازوکارهای پوی ایی کالسه ای
درس مدارس حقوق را برایمان فراهم میکنند.
یک پرسش آستانهای مسئلهی اهمیت نمایهی مشارکت دانشجوها از منظر تجربهی
کلی دانش جوها اس ت .ب ه عب ارت دیگ ر ،مش ارکت دانش جوها چ ه تف اوتی ایج اد
میکند؟ از یک طرف ،نمونهی کالس سال اولیهای حقوق تقریبا ً فق ط ب ر اس اس
کار مکتوب نمرهگذاری و درجهبندی میشود؛ و غیرمعمول اس ت ک ه اس اتید نقش
زیادی به مشارکت کالسی در تعیین نمرات داشته باشند .از س وی دیگ ر ،محقق ان
ش اهد وج ود ارتب اط و پیون د می ان مش ارکت کالس ی و حس اعتم اد ب ه نفس
دانشجوها ،عملکرد کلی آنها ،و حس تعلقشان به اجتماعات گس تردهتر و مش اغل
و حرفههایی که ق رار اس ت کمکم ب ه آنه ا راه پی دا کنن د ،در س ایر موقعیته ای
آموزشی بودهاند .مطمئنا ً میتوان استدالل کرد که صرف نظر از اینکه آیا نم رات
دانشجوها تحت تأثیر مشارکت کالسی قرار میگیرد ی ا خ یر ،ن رخ پ ایین مش ارکت
کالسی برای برخی از دانش جوها ب ه اختالالت و مش کالتی مس تقل میانجام د :این
عدم مشارکت مستقال ً میتواند بر روحیه دانش جوها ی ا تص ویری ک ه از خ ود دارن د
تأثیر بگذارد ،و این تصویر است ک ه در ح رفهای ک ه ب ه آن وارد خواهن د ش د دی ده
میشود و شنیده میش ود .هم ان ط ور ک ه خ واهیم دی د ،تأیی د این اس تداللها در
تحقیقات مرب وط ب ه س ایر موقعیته ای آموزش ی ی افت میش ود .عالوه ب ر این،
کالسهای درس مدارس حقوق که در آنها عمده گفتارها تحت تسلط مردان سفید
پوست است ،درسهای دقیق و ظریفی در مورد ابعاد اجتماعی هنجارهای تدریسی
در این عرص ه جدی د میآموزن د ،درسه ایی در ب اب حق وق س خن گفتن و اینک ه
نظرات چه کسانی اهمیت دارن د .در زم انی ک ه تع داد رو ب ه ف زونی گزارشه ا از
تف اوت و تبعیض در پ ذیرش دانش جوهای رنگین پوس ت و زن ان در م راتب ب االتر
حرفهی حقوقی حکایت میکنند ،یافتههای مربوط به جو کالسه ای درس میتوان د
به شفافسازی پروسهای که از مدارس حقوق آغاز میشود اما تا م راتب ع الی و
باالی حرفهی حقوقی هم ادامه مییاب د کم ک نمای د .در این فص ل ،م ا ب ا بررس ی
یافتههای مربوط به عامل ن ژادی ش روع میک نیم و س پس مس ائل جنس یتی را در
نظ ر میگ یریم و در نه ایت ب ا بح ثی مرب وط ب ه م اتریس پیچی دهای ک ه حاص ل
مطالعهی الیههای متعدد چارچوب ،هویت ،و تدریس همان طور ک ه در ص حبتهای
دانشجوها خود را نشان میدهند ،است نتیجهگیری مینم اییم .یکی از نت ایج ف رعی
این ،آن است که برخی از جنبههای ساختار مدارس حقوق میتوان د ت أثیر بیش تری
بر دانشجوهای با هویتهایی معموال ً به حاشیه رانده شده داشته باش د ،این جنبهه ا
میتواند برای بسیاری از دانشجوهای سفید پوست هم خالی از فایده باشد .ب ه این
معنا ،تمرک ز ب ر تج ارب دانش جوهای رنگین پوس ت و م ؤنث میتوان د ب ه نت ایجی
بینجامد که برای همهی دانشجوها سودمند باشد.
خالصه
یافتههای ما سؤاالت جالبی را مطرح میکنند ک ه ب ه ن وبهی خ ود ارزش تحقیق ات
بیش تر را دارن د .آی ا وج ود ه یئت علمی رنگین پوس ت ج وّی میآفرین د ک ه در آن
دانشجویان رنگین پوست حضور خودشان را مشروعتر و مشارکتشان را باارزشتر
میپندارند؟ اگر اینگونه باشد ،آیا سد و محدودیتهایی بر این اثر وجود دارد ،یع نی
موقعیتهایی که در آنه ا این جنبهی مش وق و حم ایتگر تن وع ن ژادی ه یئت علمی
تحت تأثیر منفی سایر عوامل (عواملی که ارزش مطالعه داش ته باش ند) ض عیف و
بیاثر شود؟ به عنوان مثال ،این تحقیق به این نتیجه رسید که اثر ی ک اس تاد رنگین
پوست در مدارس درجه عالی تحت تآثیر منفی قرار نگرفته و ب ه ق وت خ ود ب اقی
میماند .اگرچه ممکن است جنبههای دیگری از مدارس حقوق یا چارچوب کالسها
پوی ایی این عام ل را تحت ت أثیر ق رار ده د .م ا همچ نین میت وانیم این س ؤال را
بپرسیم که :اندازهی جمعیت دانشجویان اقلیت چه نقشی ایفا میکند؟ از ی ک س و،
وجود یک جمعیت قابل توجه از دانشجویان اقلیت در کالس 5#به هیچ میزان قاب ل
توجهی از مشارکت کالسی به س ود دانش جویان رنگین پوس ت در کالس درس ی ک
مدرسهی عالی حقوق و با اس تادی م ذکر و س فید پوس ت و س بک ت دریس نس بتا ً
رسمی نینجامید .از سوی دیگر ،ما دریافتیم که دو کالس از سه کالسی ک ه به ترین
میزان مش ارکت کالس ی دانش جویان رنگین پوس ت را داش تند ،دارای جمعیته ای
ب زرگ دانش جویان رنگین پوس ت بودن د ،و عالوه ب ر آن اس اتید این دو کالس هم
رنگین پوست بودند .بنابراین شاید ترکیب تنوع نژادی در می ان دانش جویان و ه یئت
علمی که به تشکیل جمعیت قابل توجه دانشجویان اقلیتی و الگو قرار گرفتن استاد
منجر میشود میتواند بخش مهمی از خلق کالسهایی پذیرا و باز برای دانشجویان
رنگین پوست در مدارس حقوق باشد .این با مورد بورس تحصیلی که پیش تر م ورد
اشاره قرار گرفت هم همخوانی دارد ،در آنجا شاهد واکنشهای منفی دانش جویان
اقلیتی به مدارس غالبا ً سفید پوست و همچنین مدارسی بودیم که در محیطهایشان
اشکال تبعیض نژادی چه ب ه ص ورت اش کار و چ ه نه ان در جری ان ب ود .این نت ایج
همچنین با یافتههایی که نشان میدهد دانشجویان رنگین پوست وقتی اس تاد رنگین
پوست داشته باشند احساس میکنند تج ربهی یادگیریش ان معن ادار و مهم خواه د
بود همخوانی و مطابقت دارد.
به طور کلی ،ما تنوع و تفاوتهای زیادی از لحاظ میزان مشارکت کالسی اقلیته ا
پیدا کردیم که گ اه از نس بتی بس یار ن امتوازن ب ه س ود دانش جویان س فید پوس ت
برخوردار بود( .این عدم تناسبها برای عامل نژادی برجس تهتر و قاب ل ت وجهتر از
آنچ ه ب ود ک ه در تجزی ه و تحلی ل جنس یت ی افت ش د ).هیچ الگ وی مشخص ی از
مقایسهی بین انواع کالسهای هشت مدرسهی این تحقیق به دس ت نیام د ،ب ه ج ز
اینکه دانشجویان رنگین پوس ت در کالسه ایی ب ا اس اتید رنگین پوس ت و جمعیت
قابل توجه دانشجویان اقلیت مشتاقانهتر و با جدیت بیشتری ب ه مش ارکت کالس ی
پرداختند . -این به ویژه در مورد س خنگویان غ الب کالسه ا ص ادق ب ود .همچ نین
شایان تحقیق و بررس ی اس ت ک ه آی ا جنبهه ای ج زئی و ظری ف ت دریس کالس ی
میتواند به فراهم کردن ج و و محیطی مش وق و ح امی ی ادگیری و مش ارکت (در
صورت امکان برای همهی دانش جویان ،از جمل ه دانش جویان رنگین پوس ت) کم ک
کند یا نه .با جم ع ک ردن یافتههایم ان و یافتهه ای مطالع ات پیش ین در ب اب ن ژاد،
درمییابیم که میزان باز بودن و پذیرندگی کلی کالسهای درس و مدارس حقوق ب ه
مثابهی محلهایی برابریگرا و مساواتطلب ب رای ی ادگیری ب ه نس بت بین م یزان
تفکیک در مقابل تنوع بستگی دارد.