Professional Documents
Culture Documents
3
b 6
عنبیه راست عنبیه چپ
سیستم گردش خون و سیستم لنفاوی مکمل یگدیگرند مانند شب و روز ،سیاه و سفید ،گ رم و خن ک .ی ک
ت تپنده و قوی ،جریان شریانی قرمز را به سمت خارج می فرستد (ن رینگی ی ا ان رژی یان گ) در
قلب مثب ِ
حالی که طحال منفعل ،تقلیدی خاموش است که تمام عملکردهای فردی قسمتهای مختلف سیستم لنفاوی خود
را تکثیر می کند.
لنف یک مایع مایل به سفید و تقریبا ً بی رنگ و بدون مسیرهای قوی عروق ،رگها یا مویرگ ها است ،
بیشتر شبیه دریایی از مایع است که در آن تمام سلولهای منفرد بدن ما شناور هستند .این یک انرژی
منفعل ،پذیرا (مادینگی یا انرژی یین) است که فقط با نیروی تنفس ،ضربان های روده و حرکات
عضالنی حرکت می کند.
این دو سیستم مکمل یکدیگر هستند و از عملکردهای اصلی بدن در انتقال مواد مغذی و تصفیه (کبد ،خون
را تصفیه می کنند) پشتیبانی می کنند ،و هر دو در حفظ ،تعادل و دفاع در برابر اشکال داخلی یا خارجی
بیماری شرکت می کنند .از آنجا که آنها بسیار نزدیک با هم کار می کنند و سالمت ما به عملکرد و تعادل
خون و لنف بستگی دارد ،ضروری است که درک کنیم که چگونه این کار را انجام می دهند و چگونه می
توان عملکرد بدنی بهتر و تعادل ایجاد کرد تا فرد بتواند حالت منفی و بیماری را از بین ببرد .قلب و طحال
نیز با هم کار می کنند تا انرژی های ظریف و پرانا را در بدن پخش کنند .از اولین عالئم عدم تعادل باید
تالش کنیم تا تعادل عملکرد را بدست آوریم .این بخش درک درستی از نحوه کار سیستم های لنفاوی و
گردش خون برای منافع بدن را ارائه می دهد .بیشتر افراد سیستم گردش خون را درک می کنند ،اما تعداد
کمی از آنها درک درستی از سیستم لنفاوی دارند .این روزها که افراد زیادی به چاقی ،احتباس آب و
سلولیت و همچنین تجمع کلسترول ،سرطان ،بیماری های قلبی و خونی توجه دارند ،ارزشمند است که
به بیماران در مورد نحوه کار این سیستم ها آموزش داده شود.
فقط خواندن چشم ها و مشاهده اینکه حلقه سدیم مانع گردش خون می شود ،یا کم خونی مغز وجود دارد یا
سیستم لنفاوی متراکم است ،کافی نیست .شما همچنین باید درک کنید که هر سیستم چگونه بر سیستم های
دیگر تأثیر می گذارد ،در غیر این صورت نمی توانید علل را درمان کنید .اگر بیمار به درمان پاسخ نمی
دهد ،به این دلیل است که شما رابطه یک منطقۀ مشکل دار با قسمت دیگری از عملکرد بدن را مشاهده
نکرده اید .تا زمانی که مناطق عملکرد ضعیف یا آشفته جمع نشوند ،درمان موفقیت آمیز نخواهد بود.
برای انجام این کار باید درک کنیم که سیستم ها چگونه با هم کار و از یکدیگر پشتیبانی می کنند.
گردش خون زیاد و خون رسانی کامل برای سالمتی ضروری است .این را می توان با تشخیص عنبیه
ت تاریخچه و سایر اشکا ِل تجزیه و تحلیل ارزیابی کرد .یکی از اولین وظایف درمان، همراه با جزئیا ِ
دستیابی به خون تازه و خالص در تمام قسمت های بدن ،تسکین بیش از حد در موارد احتقان و رسیدن به
قسمت هایی است که محروم شده اند .به منظور دستیابی به جریان خون تمیز ،برای یک معده سالم ،یک
روده تمیز ،کانال های پاک کننده کارآمد و یک کبد کارآمد تالش کنید .تمام این جنبه ها را در طول تجزیه
و تحلیل عنبیه ارزیابی کنید.
سطح قلیایی اسید نیز باید ارزیابی شود .هنگامی که خون اسیدی می شود ،گلبول های قرمز خون می
میرند ،ظرفیت حمل اکسیژن در خون کاهش می یابد و سرعت متابولیسم و توانایی حمل مواد زائد در بدن
کم می شود .سطح آهن در خون نیز مهم است زیرا اتمهای آهن ،اکسیژن سیستم تنفسی را جمع می کنند.
بدین ترتیب دیوید تانسلی این را در "بدن نامحسوس" می گوید:
"خون -جوهر مرموز .خون حامل زندگی است .از نظر فیزیولوژیکی به طور مداوم مواد مغذی و
اکسیژن را به قسمتهای دیگر بدن منتقل می کند و بقایای مواد زائد و گازهای زاید و سایر ناخالصی ها را
از بین می برد .طبق آموزه های ودایی ،اصل زندگی که در قلب انسان لنگر می اندازد قادر است با خون
مخلوط شود و بنابراین نیروی زندگی پرانا را به تمام مناطق ارگانیسم برساند .پرانا نامی است به آن
نیروهایی که از خورشید سرازیر می شوند .قلب ،که با طحال کار می کند ،این انرژی های خورشیدی را
برای حیات بخشیدن به شکل فیزیکی ،توزیع می کند .مکس هندل نوشت كه روح با استفاده از خون كه
وسیله خاص آن است ،جسم فیزیكی متراکم را كنترل می كند .امپدوکلس در سال 480قبل از میالد اظهار
داشت که "خون حیات است" و گوته از فاوست گفت که خون انسان آتش مایع است .اشتاینر در مورد خون
صحبت کرد که حاوی سوابقی از زندگی افراد است ،هر فکر و احساسی را ثبت می کند ،زندگی از
اترها از طریق تنفس به ریه ها منتقل می شود و در آنجا تأثیر خود را بر خون وارد می کند .همه عرفا با
یعقوب بوهم موافقند که روح خدا در خون انسان حرکت می کند و همه با عبارت مسیحی "نجات یافته
توسط خون مسیح" آشنا هستند .البته تفسیرهای زیادی در این باره وجود دارد و برخی تصدیق می كنند كه
این می تواند به معنای سازماندهی مجدد انرژیهای درون فرد باشد زیرا مسیح در درونش به دنیا می آید.
متون بودایی روشهایی را برای تعیین ماهیت افکار دیگری از طریق رنگ خون قلب وی ترسیم می کنند ،
چنین شناختی با توسعه قدرت بصیرت به منظور دیدن خون قلب ایجاد می شود .اگر شخصی افکار خوشی
دارد ،رنگ مشاهده شده مانند میوۀ انجیر رسیده ،قرمز است ،افکار غمگین یک رنگ سیاه ایجاد می کنند
و افکار خنثی دارای رنگی مانند روغن کنجد شفاف هستند".
البته هورمون های ترشح شده توسط کریستال غدد درون ریز ،در پاسخ به تغییرات جهان ،محیط و
احساسات به جریان خون جریان می یابند ،بنابراین در تبدیل پیام های آنها به یک تصویر کلی همکاری
میکند .همچنین ،متخصصان طب سوزنی با قرائت نبض چیزهای زیادی در مورد بدن و احساسات بیان
میکنند.
گرچه نمودارهای عنبیه غربی ،ناحیه قلب را فقط در چشم چپ نشان می دهند ،اما سیستم آن در عنبیه از
ساعت 9:30تا 10در عنبیه سمت راست نیز ظاهر می شود .هر زمان عالئم قوی قلب ظاهر شد ،عالئم
قلب در عنبیه راست را نیز بررسی کنید .ایریدولوژیست های آلمانی نشانه های دقیق تری را ارائه می
دهند .یوزف دک در ترجمه اخیر خود از اصول تشخیص عنبیه ،قلب چپ و قلب راست را از هم متمایز
می کند و این باعث می شود که نارسایی قلب حفظ شود و با عالمت گذاری اساسی در 2:30و 3:30در
سمت چپ نشان داده می شود .عالمت گذاری در ناحیه ساعت 2:00بر روی کالرت عنبیه ،نشانگر
آرام برطرف شده یا
نارسایی آئورت است .عالئم کوچک در ناحیه قلب نشان دهنده نقص ،انفارکتوس ِ
آسیب سمی است .عالئم بین ساعت 3تا 4در بخش ریوی گاهی اوقات بسیار برجسته است ،به خصوص
در گرفتگی ریوی با نارسایی قلبی .تمایز دقیق ،بین عالئم ریوی و قلب مهم است.
به گفته یوزف دک ،دو ژنوتیپ ،سندرم قلبی-کلیوی و سندرم قلبی-شکمی ،مالحظات قابل توجهی در
رابطه با انواع اساسی هستند.
سندرم قلبی-کلیوی یک ضعف ذاتی اساسی است که در آن الکونا در هر دو منطقه قلب و کلیه ظاهر می
شوند .درمان هر دو منطقه ضعیف باید با هم و در رابطه با نوع خاص آنها انجام شود.
سندرم قلبی-شکمی توسط یک الکونای قلب یا دخمه با عالمت گذاری یا بدون عالمت ،همراه با یک
الکونا در کولون چپ ،اغلب در منطقه سیگموئیدی-کولونی حدود ساعت 5نشان داده می شود .روده
بزرگ نه تنها با گاز و احتقان ،بلکه با اشباع سمی بر عملکرد قلب تأثیر می گذارد .این یک سندرم شایع
است که در آن اسهال خونی ،گرسنگی ،ادم سو تغذیه وجود دارد و بازتاب مستقیمی بر ضعف اساسی
است.
مهم است که قلب را هر زمان که نوع اساسی ،عصبی یا کزازی-اضطرابی باشد ،در نظر گرفت .عالئم
عصبی قوی بر پایداری قلب در سطح عاطفی تأثیر می گذارد ،و در صورت ضعف یا سمیت جسمی ،
استرس نفوذ کرده و عملکرد را مختل می کند.
تیل اظهار داشت که قلب عصبی بر اندازه مردمک چشم تأثیر می گذارد و نشان دهنده این است که زندگی
عاطفی که در قلب احساس می شود بر سیستم عصبی و تعادل سیستم عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک
تأثیر می گذارد و باعث نوسان مداوم می شود که بر گشادی و انقباض مردمک چشم تأثیر می گذارد .طب
سوزنی در اینجا پس از تمیز کردن و متعادل سازی بافت ها ،برای ایجاد تعادل و محافظت از قلب ،از
نظر جسمی و عاطفی ،ارزشمند است.
وقتی ناحیه قلب عنبیه را بررسی می کنیم ،باید به دنبال ضعف ذاتی ،قدرت عصبی ،شرایط سمی و
اثرات رفلکس سایر اندام ها باشیم .اگر ANWتوسط رادیو سوالریس در ناحیه قلب سوراخ شود ،ضعف
ذاتی مشاهده می شود اما لزوما ً بیماری نیست .رادیو سوالریس ممکن است به فعالیت عصبی ضعیف در
اینجا یا سموم تخلیه شده به سمت قلب اشاره داشته باشد .در انواع آسیب های قلبی ،ما می دانیم که ANW
درگیر است ،که یک وسیله قطعی برای تمایز مشکل قلبی از ریوی است.
عوامل زیر در ایجاد بیماری قلبی نقش دارند:
.1ضعف اساسی (الکونا ،نقص)
.2اضافه بار سموم از روده (رادیوسوالریس ،جیب های روده)
.3نبود ورزش و هوای تازه
.4انسداد دیواره های شریانی و قلبی (چربی بیش از حد)
.5استرس عاطفی ،روابط عاشقانه ،احساسات ،هیجان زدگی بیش از حد
.6مدوالی ضعیف
.7تخمیر در روده باعث گازهای خونی و معدی می شود
.8اعمال جسمی بیش از حد
.9زیاده خواهی (چای ،قهوه ،الکل ،گوشت ،مواد مخدر ،تنباکو ،رابطه جنسی)
.10کمبود نمک های خون که مورد نیاز قلب است
.11آفتاب زدگی
.12شرایط کم خونی
.13کبد پر فشار قادر به پاک سازی خون به درستی نیست
.14ضعف عصب ،نارسایی قفسه سینه ،مغز و عصب قلبی
.15کمبود کلر ،ید ،آهن ،کلسیم ،منیزیم ،لسیتین ،ویتامین ، Eفسفر ،چربی های عصبی ،نمک ها
.16هرچه سیستم لنفاوی سمی تر باشد ،جریان خون سمی تر است
.17عملکرد ناکارآمد ناحیه پوست نیز باعث ایجاد بار سنگین تری از سموم در لنف و خون می شود
منطقه گردش خون (خارج از )ANW
این ناحیه عنبیه بالفاصله در خارج از روده قرار دارد و ANWدر مورد وضعیت خون و لنف پس از
جذب مواد مغذی از روده صحبت می کند.
در اینجا ما می توانیم به وضوح ببینیم که روده سمی چگونه روی کیفیت و خلوص خون تأثیر می گذارد ،
هنگامیکه رنگ روده از طریق ANWبه منطقه اولین گردش خون می ریزد .این ناحیه میدان تعامل بین
فرآیند هضم و مایعات گردش خون و لنفاوی است که ماده مغذی را از کیم در روده بیرون می کشد تا
برای استفاده یا از بین بردن به سمت خارج حرکت کند.
رابطه نزدیک ANWجدایی ناپذیر است ،به عنوان حلقه ارتباطی عملکرد ناخودآگاه بدن و زندگی
عاطفی .در اینجا این سیستم های بدن با هم تصویر کلی را تولید می کنند و همه بر عملکرد و کیفیت
رادیوسوالریس خود تخریبی ،از سیستم گوارشی ANWعبور
ِ یکدیگر تأثیر می گذارند .خطوط شعاعی
فیزیکی مواد زائد روده در سطوح مزمن است ،همانطور که
ِ می کنند ،که نشان دهنده پراکندگی سمی
توسط نگرش های منفی ایجاد می شود.
دوروسی هال ،ناحیه گردش خون عمیق را برای تشخیص ضروری نمی داند ،و ازدحام نزدیک به
ANWرا به عنوان منبع عصبی ضعیف یا مسدود شده برای آن عضو یا منطقه تفسیر می کند.
روشن شدن این ناحیه نشان دهنده افزایش اسید اوریک در خون و تمایل به درد ،التهاب و تولید مخاط
است .تیره شدن ،نشان دهنده گردش خون عمومی و ضعف عضالنی است .ریختن رنگ های قرمز ،
سموم جمع شده در روده،
ِ نارنجی ،زرد ،قهوه ای و غیره از مناطق روده ،نشان می دهد که تا چه اندازه
روی خون تأثیر می گذارد و در بدن پخش می شود.
در مواردی که رنگ ها از تاج گل عصب خودمختار به سمت قسمت های باالی سر ،صعود می کنند ،
خصوصا ً در مواردی که آنها زرد ،نارنجی یا قهوه ای روشن هستند ،اغلب با عالئم سینوسی همراه
هستند.
اختالالت در این منطقه نشان دهنده انسداد جریان مواد مغذی و کاهش کیفیت ماده مغذی است ،بنابراین
اعضای بدن و مناطق بدن ضعیف می شوند.
ایریدولوژیست های آلمانی (به عنوان مثال کریژ) این منطقه را شایسته نقشه برداری دقیق می دانند.
گردش خون و ناحیه لنفاوی (داخل ناحیه پوست)
خون و لنف از طریق سیستم عضالنی ،به منطقه مویرگی محل تعامل سیستم های گردش خون و لنفاوی
حرکت می کنند ،خون از مویرگ ها از دست می رود و سیستم لنفاوی آن را جمع می کند .این منطقه
همچنین نشان دهنده خونرسانی به اندامها و نواحی مختلف است و می توان تجزیه و تحلیل ارزشمندی در
مورد اندام های حمل و نقل کننده و استفاده کننده و همچنین تصفیه خون و دفع مواد زائد آن انجام داد.
تسبیح لنفاوی
این ناحیه می تواند تحت تأثیر توالی لنفاوی سفید ،مایل به زرد یا مایل به قهوه ای باشد که نشانگر
وضعیت گرفتگی قطره ای و تنبلی آب مروارید است .انواع لنفاوی ممکن است از بدو تولد این وضعیت را
داشته باشند .هنگامی که سفید روشن باشد ،نشان دهنده عملکرد بیش از حد لنفاوی همراه با سرماخوردگی
سمی زرد و قهوه ای نشان دهنده عدم توانایی در مبارزه با بیماری
ِ ،آلرژی و غیره است .رنگهای تنبل و
ها است .تیره شدن ،به ویژه هنگامی که با لبه اسکارف تیره همراه باشد ،نشان می دهد که سطوح سمی،
مزمن است .ضخامت یک منطقه تاریک در نوزاد ،درجه سموم ارثی را نشان می دهد ،وقتی بدنشان،
آنها را در بیماری های کودکی دور بیندازد ،بسیاری از آنها از بین می روند .لکه های سیاه ،رسوبات
سمی مزمن و سطح مزمنی از ایستایی لنفاوی و تحلیل رفتن بافت را نشان می دهد .به تمام اغتشاشات در ِ
این منطقه ،نواحی مربوط به آنها و همچنین بیش از حد کم یا زیاد بودن عالئم توجه کنید .همچنین ،با
بررسی ناحیه گردش خون در انتهای ANWو انتهای مژگانی ،یک منطقه یا ارگان را بررسی کنید ،بین
جریان مواد مغذی در انتهای ANWو منبع خونی در انتهای مژگانی تفاوت قائل شوید .مهار جریان خون
در انتهای مژگانی باعث کمبود مواد مغذی و از بین بردن ضعیف آن می شود و بر کیفیت و یکپارچگی
بافت و عملکرد تأثیر می گذارد .ما نباید انرژی های پرانیک لطیف اتری را که در خون نیز وجود دارد
فراموش کنیم که زندگی را برای هر سلول و بافت به ارمغان می آورد .جریان خون ،جریان زندگی است
و برای هر قسمت از یک بدن زنده ،ضروری می باشد.
الیاف متورم،
ِ فیبرهای انعکاسی و عرضی در این قسمت بیش از هرجای دیگری ،دیده می شود .این
شرایط خون را منعکس می کنند (به خصوص اگر صورتی یا قرمز باشد) و نشانگر ازدحام ،تحریک و
خونی دقیقه ای ،در عنبیه است .به بخش الیاف بازتابندهِ درد است .این ها در واقع تورم این رگ های
مراجعه کنید.
به یاد داشته باشید که تصور کنید آنچه در منطقه 1گرفته شده است ،هم اکنون از طریق منطقه 2در
مسیر خود ،برای استفاده و حذف ،انتقال داده شده است .عنبیه این روند حیاتی زندگی را منعکس می کند.
حلقه سدیم یا قوس سالخورده که به آن حلقه کلسیم یا حلقه هیپرکویسترول نیز گفته می شود ،به ما می
گوید که پالک شدن در دیواره های شریانی وجود دارد .قلب برای پمپاژ خون به اطراف باید بیشتر کار
کند .بنابراین ،در برخی مناطق کمبود گردش خون و عدم تعادل در شیمی بدن و عملکرد غدد درون ریز
عرض این عالمت ،همراه با سایر جنبه های خواندن عنبیه ،تصویر کامل را ِ وجود دارد .رنگ ،عمق و
نشان می دهد.
مختلف رشد حلقه سدیم نشان داده شده است .ابتدا یک
ِ آنچه کم خونی اندام ها نامیده می شود در مراحل
کاله خاکستری و مبهم ،که به آرامی به سفید تبدیل می شود .این عالمت ممکن است در هر دو ناحیه سر و
پا /لگن یا فقط در یک قسمت ظاهر شود .الگوی جارو یا حاشیۀ اضافه شده به کم خونی اندام ها ،در سطح
جسمی نشان می دهد که سرکوب سموم همراه با مهار تعریق و از بین بردن پوست ،به داخل نفوذ می کند.
دوروسی هال معتقد است که این ،نشان دهندۀ طبیعت حساس و پوستی لطیف است که به راحتی آسیب می
بیند.
آئورت
عالئم آئورت در حدود ساعت 2:30در عنبیه سمت چپ اتفاق می افتد .تفسیر ضایعات ،رادیال ها ،عالئم
انعکاسی ،دخمه ها و رنگ ها همراه با عالئم قلب و گردش خون به ایریدولوژیست کمک می کند تا
وضعیت بافت ها و منبع تحریک سمی یا التهابی را تعیین کند .در نظر گرفتن ارزیابی دقیق وضعیت و
تون عضالنی در این نواحی و ارتباط سیستم عصبی با تأثیر آن از طریق احساسات و پاسخ آدرنال بسیار
مهم است.
عروق (شریان ها)
عالئم حلقه سدیم وضعیت دیواره های شریانی را نشان می دهد .تعادل سیستم عصبی خودمختار را
ارزیابی کنید ،به خصوص در رابطه با تحریک غده فوق کلیه ،بنابراین می توانید تعادل انقباض کننده
های عروق و گشادکننده های عروق را تعیین کنید.
ورید ها
نشانه هایی را که در آن رگهای اصلی از قسمت های ریوی و معدی و کبد ،طحال ،سر و ریه ها تخلیه
می شوند ،بررسی کنید .اختالل در جریان این زهکشی باعث افزایش ازدحام سمی در آن مناطق می شود.
مویرگها
این موارد در سراسر ناحیه پوست ،به ویژه در اندام های انتهایی (سر ،دست ها و پاها) گسترش و تکثیر
می یابند .بین مناطق گردش خون و مناطق پوستی رابطۀ نزدیکی وجود دارد .رنگ پوست را ارزیابی
کنید .لبه های اسکارف نشان می دهد که پوست غیرفعال باعث تجمع سموم می شود .کم خونی با مارک
پوستی تیره،
ِ عنبیه مایل به آبی نشان داده می شود که به داخل صلبیه کشیده می شود .اغلب اوقات نواحی
لنفاوی متراکم است یا یک ناحیه سیاه پوست ،حلقه سدیم را به نازکی حلقه می زند ،که
ِ همراه با توفی
نشان می دهد حذف ،تا حد شدیدی مسدود شده استو بر کیفیت خون تأثیر می گذارد.
آناتومی و فیزیولوژی کل نگر
می توان با تنظیم اعضای بدن و عملکردهای آن به روش زیر ،رویکردی در آناتومی و فیزیولوژی
سازمان داد:
.1اندام های خون ساز -معده ،روده های کوچک و بزرگ
.2اندام های تصفیه کننده خون -برونش ها و ریه ها ،کلیه ها ،پوست ،کبد ،طحال و غدد لنفاوی
.3سیستم گردش خون -قلب ،رگ ها ،عروق ،سیستم های مویرگی و سیستم لنفاوی
.4سیستم های استفاده از خون -اندام ها ،استخوان ها ،بافت ها (ایجاد شده از طریق تغذیه ای که توسط
خون حمل می شود).
خون از طریق هفت مدار جریان می یابد:
.1قلب
، 2اندام فوقانی
.3گردن و سر
.4قفسه سینه
.5اندام های گوارشی ،کبد
.6لگن و اندام تحتانی
.7کلیه ها
درمان سیستم گردش خون و سیستم لنفاوی
درمان این دو سیستم با هم پیش می رود .هر آنچه خون را بهبود می بخشد ،لنفاوی را بهبود می بخشد.
هنگامی که خون تحریک و تصفیه می شود ،سیستم لنفاوی تخلیه می شود ،در نتیجه عملکرد بهتری دارد
و عملکرد خون را بیشتر تسکین می دهد .یک بار دیگر می بینیم که چگونه این دو تقابل از یکدیگر
پشتیبانی می کنند و عملکرد متعادل کل سیستم را ایجاد می کنند.
چه گیاهان ،ورزش ،ماساژ ،رژیم غذایی یا آب درمانی استفاده شود ،هر دو سیستم گردش خون و
لنفاوی همزمان با تصفیه ،تحریک و تعادل جمع می شوند.
قبل از انجام هرگونه درمان سیستم گردش خون یا لنفاوی ،روده ها باید تمیز شوند ،کبد (به عنوان ارگان
تصفیه کننده خون) باید به درستی کار کند و کانال های از بین برنده ،وظایف خود را انجام دهند .اگر
مشکالت ساختاری یا صدمات باعث عملکرد موانع شود ،باید با درمانهای اضافی این موارد را تنظیم و
برطرف کرد.
بسیاری از درمان های سیستم گردش خون در بخشی از سیستم لنفاوی ،در صفحات 30-222وجود دارد.
درمان یکی از این دو سیستم ،درمان دیگری است.
درمان گیاهی
گیاهان جایگزین ،گیاهان پاک کننده خون یا شیرین کننده لنفاوی هستند .در حالی که گیاهان خاص با شدت
بیشتری عمل میکنند یا بر هر دو بعملکرد خون و لنفاوی تأثیر می گذارند.
گیاهان خاص سیستم گردش خون عبارتند از:
.1شبدر قرمز :گیاهی با مزه دلپذیر و آرام بخش که معموالً به عنوان چای گیاهی (برای کودکان ضعیف
و بیماری های پوستی مفید است) یا به عنوان بخشی عالی از فرمولی ترکیبی استفاده می شود.
.2بیدمشک :این گیاه هنگامی که خون ناخالص باعث جوش ،سوریازیس و غیره می شود ،پوست را
تسکین می دهد .و همچنین به کلیه ها و متعادل کننده مایعات کمک میکند.
.3چاپارال :تصفیه کنندۀ ضد سرطان قوی همچنین به سیستم ادراری کمک می کند.
.4ریشه انگور اورگان :تصفیه کننده خون و محرک کبد که هضم و جذب را بهبود می بخشد ،در نتیجه
باعث افزایش قدرت و نشاط برای بهبود می شود.
.5فلفل دلمه ای :ضد عفونی کننده ،محرک ،تساوی گردش خون ،گرم شدن.
همچنین می توانید از فرمول های زیر در ضمیمه 1استفاده کنید :فرمول تصفیه خون ،فرمول گردش
خون ،فرمول روده و
فرمول کبد /مثانه.
درمان رژیم غذایی
در صورت حفظ بهبود دائمی ،باید علل رژیم غذایی تغییر یابد .در حالی که عالئم عنبیه ممکن است در
مناطق گردش خون و لنفاوی به عنوان حلقه های پرکلسترول سدیم /کلسیم ظاهر شود ،این می تواند با
دالیل و عالئم مختلفی همراه باشد.
سیستم گردش خون در اثر عملکرد بیش از حد چربی ها ،نمک ،کلسترول و عدم تعادل سدیم و کلسیم
گذاری دیواره های شریانی یک بیماری مزمن است.
ِ مهار می شود .پالک
جامع سیستم گردش خون و سیستم عضالنی
روابط :کریژ می نویسد " ،وضعیت سیستم عضالنی در عنبیه توسط تعامل با ظاهر الکون ها نشان داده
می شود .اگر الکون ها در داخل ANWظاهر شوند ،سیستم های دیگر وضعیت الیه های عضالنی معده
و روده را نشان می دهند .هنگامی که الکون های کوچک در خارج از لبۀ تاج گل عنبیه مشاهده می شود ،
پس از آن نوسان پذیری گردش خون نشان داده می شود .هنگامی که الکونها به مناطق عضالنی گسترش
خاص درگیر نشان داده می
ِ عضالنی اندامهایی که توسط مناطق
ِ می یابند ،در این صورت فیبرهای
خونرسانی معیوب ،ضعیف می شوند .اگر الکونها کامالً تا حاشیه عنبیه امتداد داشته
ِ شوند ،از طریق
باشند ،این نشان می دهد که حتی استخوان ها و غشاهای مخاطی نیز از اختالالت تغذیه ای رنج می برند.
این به وضوح نشان می دهد که چگونه ضعف عضالنی ،مانع از تأمین کافی تغذیه می شود ،و آن منطقه
را بیشتر تضعیف می کند.
سیستم گردش خون ،سیستم عضالنی را تغذیه می کند .مواد مغذی از طریق جریان خون توزیع می شود.
سطح سموم در خون بر وضعیت و عملکرد پوست تأثیر می گذارد .هر زمان که در بافت ها آسیب وجود
داشته باشد ،خون اضافی همراه با ماده مغذی اضافی برای بهبودی به ناحیه منتقل می شود و اغلب تورم
و درد ایجاد می کند .اگر تغذیه مستقیم با استفاده از ضماد به منطقه داده شود ،بافت ها می توانند بدون
محروم شد ِن نواحی دیگر بدن ،بهبود یابند .این اتفاق زمانی می افتد که نوزادان در حال دندان درآوردن
هستند .اگر کلسیم کافی در خونرسانی طبیعی موجود باشد ،نیاز به کشیدن آن از مناطق دیگر وجود ندارد،
که این امر باعث ایجاد تحریک پذیری و مشکالت دیگر می شود.
خاصیت ارتجاعی دیواره های شریانی ،بر افزایش فشار خون تأثیر می گذارد .اگر پس از سیستول قلب،
کشش آنها نتواند خون زیادی را در خود جای دهد ،پس زدگی کافی بعد از دیاستول ،وجود ندارد.
سیستم گردش خون و دستگاه گوارش
اثربخشی این روند ،به
ِ سیستم گردش خون هنگام حرکت در روده ها ماده مغذی را از كیم می گیرد .میزان
تمیز بودن دیواره های روده بزرگ بستگی دارد .مایعات از مناطق سمی روده ،سموم و همچنین مواد
مغذی را منتقل می کنند و زمینه را برای بیماری ایجاد می کنند .همچنین ،گردش خون ضعیف یا شرایط
کم خونی ،مانع از جریان مواد مغذی و پاکسازی بافت ها می شود.
سیستم گردش خون و سیستم عصبی
میزان اکسیژن موجود در خون از طریق سیستم تنفسی تا حدی توسط مدوال کنترل می شود .اشکال در
تأمین عصب به قلب ،عملکرد مناسب گردش خون را کاهش می دهد .سیستم عصبی فعالیت گردش خون
را هدایت و کنترل می کند.
برعکس ،کم خونی یا کمبود خونرسانی به مناطق مغزی ،بر عملکرد سیستم عصبی تأثیر می گذارد.
وقتی حلقه سدیم یا قوس سالخورده ،عملکرد مغز را کند و بی اثر می کند ،به راحتی می توان فهمید که
چگونه یکی بر دیگری تأثیر می گذارد.
گردش خون و تغذیه کافی در طول زندگی جنین بسیار بر رشد مغز تأثیر می گذارد .دکتر جنسن اشاره می
کند که هر تجربه آگاهانه ،بر ANWو سیستم غده ای تأثیر می گذارد و در نتیجه باعث تغییر اندام ها ،
بافت بدن و گردش خون می شود .مراکز مغز بر وضعیت تنش یا آرامش تأثیر می گذارند ،بنابراین بر
جریان خون تأثیر می گذارد .فشار مایعات اضافی بر روی اعصاب باعث درد می شود.
تکانه های پاراسمپاتیک به ضربان ساز قلب ،عملکرد آن را مهار می کنند و تحریک پذیری آن را کاهش
می دهند .تکانه های سمپاتیک ،عملکرد قلب را تسریع کرده و تحریک پذیری آن را افزایش می دهند .اینها
اثرات متضادی هستند و هر دو سیستم عصبی پاراسمپاتیک و سمپاتیک دائما پیام هایی را برای تعادل
بخشیدن به پاسخ ها و نیازهای بدن ارسال می کنند .به "اثرات آدرنالین در سیستم گردش خون و سیستم
غدد درون ریز" مراجعه کنید -بیشتر این اثرات را می توان با تحریک رشته های عصبی سمپاتیک ایجاد
کرد .تسلط سمپاتیک بر فعالیت قلب ،در هنگام استرس ،ورزش ،گرمای بیش از حد و غیره به شدت
احساس می شود .هنگام استراحت تسلط پاراسمپاتیک تجربه می شود.
سیستم گردش خون و سیستم ادراری
هرچه خون مسمومیت بیشتری داشته باشد ،بار تصفیه خون برای کلیه ها بیشتر است .در حدود 25
درصد از خروجی خو ِن بطن چپ در هر چرخه قلب ،برای تصفیه به کلیه ها توزیع می شود .تشکیل
ادرار ،با فیلتراسیون خون آغاز می شود و با جذب مجدد مواد اساسی به جریان خون و ترشح و سنتز
سایر مواد زائد تکمیل می شود .این سیستم ها به طور پیچیده ای به هم متصل شده و از نزدیک بر یکدیگر
تأثیر می گذارند.
سیستم گردش خون و سیستم تولید مثل
سیستم تولید مثل توسط هورمونهایی کنترل می شود که توسط غدد درون ریز در خون ترشح می شوند و
سپس به قسمتهای مختلف بدن منتقل می شوند .آلت تناسلی مرد هنگام نعوظ از خون پر می شود .در طول
چرخه قاعدگی ،آندومتر رشد می کند ،پر از خون و مخاط است که به دلیل انقباض رگ های خونی "در
پاسخ به جهت هورمون ها" ،ریخته می شود .هر مرحله از چرخه قاعدگی توسط هورمون های ترشح شده
به جریان خون اداره می شود.
در دوران بارداری ،پس از لقاح ،جنین به آندومتر حمله می کند ،جایی که پرزهای جفتی از جنین به
رگ های خونی مادر حمله می کنند که با بافت ها و خون مادر در هم می آمیزند ،و در نهایت جفت
تشکیل می شود .در اینجا در جفت ،پرزهای جفتی به خون مادر فرو رفته و باعث پخش و جابجایی مواد
بین مادر و جنین می شود ،اما هیچ ارتباط مستقیمی وجود ندارد .جفت همچنین هورمون هایی را در
جریان خون مادر ترشح می کند که رحم را تحت تأثیر قرار می دهد تا تمام دوره بارداری را حفظ کند.
مواد تشکیل دهنده شیر مادر نیز از جریان خون در غدد پستانی ،حاصل می شود.
سیستم گردش خون و سیستم غدد درون ریز
هورمون ها برای گردش عمومی به جریان خون منتقل می شوند و به قسمتی از بدن منتقل می شوند که
پیام ها را می گیرند و در روندهای متابولیسم ،رشد ،ثبات درونی ،مقاومت در برابر فشارهای عصبی و
چرخه های تولید مثل بر بدن تأثیر می گذارند .هر غده دارای خون شریانی و وریدی است .مقادیر
هورمونهای تیروئید بر روی قلب ،تنفس و فشار خون تأثیر می گذارد .پاراتیروئیدها بر میزان کلسیم خون
تأثیر می گذارند.
هورمون های فوق کلیوی بر میزان قند خون تأثیر می گذارند و کمبود اکسیژن در جریان خون ،تأثیر
مستقیم بر روی مدوالی فوق کلیه دارد .هنگامی که آدرنالین ،سیستم عصبی سمپاتیک را تحریک می کند
تا بدن را برای واکنش به استرس آماده کند ،این امر منجر به انقباض عروقی عمومی (به جز عروق
کرونر) و افزایش فشار خون می شود .این تحریک همچنین باعث تحریک عضله قلب و سرعت و نیروی
انقباض آن ،برون ده قلب و عروق کرونر می شود .تأمین بهتر هوا به آلوئول ،تنفس را تحریک می کند و
گلیکوژن
ِ باعث آزاد شدن دی اکسید کربن ( )C02از خون و افزایش اکسیژن می شود .از طریق بسیج
عضله و کبد ،افزایش در میزان قند خون و میزان انعقاد خون وجود دارد.
اسمزی موثر بر هیپوتاالموس ،بر میزان ترشح (دفع) و ترشح هورمون ضد دیورتیک تأثیر
ِ فشار خون
می گذارد ،که برای ذخیره در هیپوفیز خلفی ،در امتداد رشته های عصبی مهاجرت می کند .یکی از
اصلی ترین تأثیرات این ترشحات هورمونی ،انقباض عضله صاف رگ های خونی و افزایش فشار خون
شریانی است.
ترشحات آلدوسترون از هیپوفیز خلفی باعث تحریک هورمون هایی می شود که پس از از دست دادن خون
یا مایعات بدن ،به بازگشت حجم خون کمک می کنند .ترشحات موجود در جزایر النگرهانس در پانکراس
بر رسوبات چربی در رگ های خونی و سطح قند خون تأثیر می گذارد.
سیستم گردش خون و سیستم تنفسی
با گردش خون از طریق ریه ها ،هر مولکول هموگلوبین چهار مولکول اکسیژن را جمع می کند و اکسی
هموگلوبین را تشکیل می دهد ،یعنی برای فرآیندهای متابولیک بدن الزم است .هنگامی که عنبیه حلقه کم
خونی آبی را نشان می دهد ،این نشان دهنده کمبود اکسیژن و آهن همراه با گردش خون ضعیف است.
تنفس مناسب و عمیق همراه با ورزش برای تأمین خون مناسب و سالم ،ضروری است .هرچه سیستم
تنفسی در اکسیژن رسانی و از بین بردن دی اکسید کربن فعالیت بیشتری داشته باشد ،کیفیت خون نیز
وریدی دارای اکسیژن کم و CO2زیاد را که از بافت های بدن برمی
ِ بهتر است .دهلیز راست قلب ،خون
گردد ،دریافت می کند و به بطن راست منتقل می کند و آن را به اطراف ریه ها پمپ می کند .در اینجا
خون احیا شده را
ِ CO2آزاد می کند و منبع تازۀ اکسیژ ِن خود را جمع می کند .سپس دهلیز چپ این
دریافت کرده و آن را به بطن چپ منتقل می کند که آن را به اطراف بدن پمپ می کند تا اکسیژن را تأمین
کرده و CO2جمع کند .پیکره های قرمز خون ،اکسیژن و C02را حمل می کنند.
سیستم گردش خون و سیستم اسکلتی
ک ابتدایی عمدتا در مغز قرمز استخوان ایجاد می شود) در ساخت مغز استخوان (که از سلولهای مشب ِ
عناصر تشکیل شده در جریان خون ،نقشی اساسی دارد .در حالی که سیستم اسکلتی همانند بافتهای بدن
محصول نهایی تغذیه است ،اما آنها همچنین می توانند با ایجاد خون جدید ،چرخه را برگردانند .بار دیگر
انرژی خارج شده ،باز می گردد .استخوان به
ِ در بدن می بینیم که چگونه هر چرخه متعادل شده و جریان
وفور از رگهای خونی تأمین می شود.