Professional Documents
Culture Documents
فهرست مطالب
Contents
مقدمه 4.............................................................................................................
2
تعیین مختصات نقاط ( آدرس دادن) ۲8 ...........................................................................
تشخیص نقاط با داشتن مختصات جغرافیایی با استفاده از روش تناسب 44 ...................................... :
3
تعیین موقعیت نقاط روی نقشه 5۲ .................................................................................
استفاده از نقاله برای پیدا کردن محل توقفگاه 56 ................................................................. :
نقشه خوانی
مقدمه
نقشه وسیله ای است که امروزه تمام مردم از هر طبقه ای ممکن است به آن احتیاج پیدا کنند و با آن سر و کار
داشته باشند .مثال یک راننده که مسافر حمل می کند چه در شهر و چه در خارج شهر ،اگر بتواند از نقشه استفاده
کند ،در جاده ها و خیابانهایی که تا کنون نرفته است سرگردان نخواهد شد ،یا وقتی یک مسافر وارد شهری شود
که تاکنون آن را ندیده و با خیابانهای آن شهر آشنایی ندارد ،در صورتی که با نقشه آشنایی داشته باشد ،می تواند
مانند یکی از ساکنان قدیمی آن شهر در خیابانهای دلخواه خود گردش و رفت و آمد کند.
ب ه همین ترتیب یک نظامی که اغلب در مناطقی وارد عمل می شود که هرگز آن جا را ندیده ،باید بتواند منطقه
عملیات را هر چه سریعتر شناسایی نموده ،جای خود را روی نقشه پیدا کند ،پایگاه و مواضع نیروهای خودی و
دشمن را روی نقشه مشخص نماید و راهها و مسیر حرکت خود را روی نقشه تشخیص دهد.
همچنین فرمانده یک واحد بزرگ نظامی باید طرح و آرایش و طرح عملیات آفندی و پدافندی خود را به وسیله
نقشه مشخص نماید .بنابراین باید گفت :همانقدر که سواد برای یک فرد بی سواد مفید و ضروری است ،یاد گرفتن
نقشه خوانی و کار با نقشه برای یک فرد نظامی نیز مفید ،واجب و ضروری است و در صورت نا آشنایی با آن نمی
تواند در عملیات نظامی نقش مفید و مؤثری داشته باشد .به عبارت دیگر نقشه مانند شخص دلسوز و آگاهی است
که بخواهد به ما کمک کند ولی ما زبان او را نفهمیم ،پس باید برای استفاده از این دوست و راهنمای دلسوز ،
زبان او را یاد بگیریم که آن را نقشه خوانی گویند (یعنی یادگرفتن زبان نقشه).
4
اهمیت نقشه خوانی
در اهمیت نقشه خوانی همین بس که بگوییم یک نفر غریبی که برای مدتی در شهر بزرگی به سر می برد می
تواند با کمک گرفتن از افراد قدیمی آن شهر ،خود را به مقصد برساند . .به فرض این که قسمتی از این نشانیها
درست نباشد .باالخره با مقداری اتالف وقت راه صحیح را پیدا کرده ،موفق خواهد شد.
ولی در زمان جنگ و بخصوص در سرزمینی که تاکنون قدم در آن نگذاشته اید نمی توانید به یافتن اشخاصی که
با صمیمت و دلسوزی شما را به مقصد راهنمایی کنند ،امید داشته باشید .در این جا مطمئن ترین و دلسوزترین
دوستی که می توان در هر شرایطی ( البته با استعانت از خدا) بهترین و دقیقترین اطالعات و نشانیها را از او توقع
داشت ،نقشه است و یا در یک مأموریت شناسایی هیچ چیز به اندازه نقشه برای شما مفید واقع نمی شود.
در این جا با یک مقایسه کوتاه در دو وضعیت ذکر شده بهتر به اهمیت نقشه پی خواهید برد :در مورد اول اگر
شخص نتواند سریع و دقیق مقصد خود را پیدا کند تنها چیزی که از دست می دهد ،مقداری وقت است که ممکن
است قابل جبران باشد ولی در حالت دوم عملیات نظامی که یک واحد نظامی را در اختیار شما می گذارند که آن
را به منطقه عملیات برسانید و مأموریت محوله را به انجام رسانید ،اگر این عملیات دقت و سرعت الزم را نداشته
باشد ،ممکن است به فاجعه ای جبران ناپذیر بینجامد و یا در کل عملیات تأثیر منفی بگذارد.
- 1شناسایی سریع از زمینی که در عملیات فعلی و آینده مورد استفاده قرار میگیرد (دشت ،کوهستان ،جنگل).
الف -دید و تیر (یعنی از روی نقشه می توان فهمید که منطقه دارای دید و تیر وسیع است یا محدود)
ب -اختفا و پوشش (یعنی از روی نقشه می توان فهمید که منطقه دارای اختفا و پوشش مناسب است یا خیر)
ت -عوارض حساس (ارتفاعات و تپه هایی که مسلط بر منطقه است و اهمیت استراتژیکی دارد)
ث -معابر وصولی (راههای تدارکاتی ،مسیر حرکت عده ها به طرف دشمن وخودی و)...
5
تذکر :با توجه به مطالب فوق استفاده از نقشه و کاربرد آن وقتی ممکن است که تمام نکات و فنون نقشه فراگرفته
شود.
نقشه چیست ؟
نقشه قطعه کاغذی است که کلیه عوارض سطح زمین (مصنوعی و طبیعی) با مقیاس معینی روی آن ترسیم شده
است و فاقد هرگونه پستی و بلندی است ؛ مانند عکسی که عکاس از انسان می گیرد .همانطور که می دانید بدن
یک انسان دارای فرورفتگیها و برجستگیهای فراوان است ؛ مثال بینی او برجسته است و چشمش فرورفتگی دارد و
یا پیشانی جلو بوده و گوش عقب تر واقع شده است .در صورتی که در عکس همه اینها در یک سطح صاف مشاهده
می شود ،بدون هیچگونه فرورفتگی و برجستگی ،منتها در عکس به وسیله سایه روشن دادن به عکس چشم و
گوش و بینی و سایر فرورفتگیها و برجستگیها را مشخص می کنند .
6
برداری نمود:
-1نقشه کامال مسطح است (صفحه کاغذ) در صورتی که زمین دارای پستی و بلندیهای فراوان است .
بنابراین سه تغییر کلی به سطح زمین داده شده ،سپس روی نقشه رسم گردیده است .چنانچه این تغییرات
روشن گردد ،علم قرائت نقشه (نقشه خوانی) بهتر مفهوم می گردد.
مقیاس و مسافت
گفتیم که در نقشه تصاویر افقی سطح زمین به نسبت معینی کوچک شده است .برای تفهیم این مطلب از مثالی
ساده استفاده می کنیم :وقتی شما به عکاسی می روید و به عکاس می گویید از نیم تنه شما عکس 6 ×4بگیرد
؛ اگر فرض کنیم این عکس 10برابر از خود شما کوچکتر باشد ،عکس شما نسبت به خودتان به نسبتا یک دهم
کوچک شده است یعنی طول و عرض بدن شما 10مرتبه کوچک شده است که در نقشه خوانی ،به این نسبت
مقیاس گفته می شود؛ پس مقیاس عکس یک دهم خواهد بود .بنابراین مقیاس را می توان این طور تعریف نمود:
تعریف :مقیاس عبارت است از فاصله دو نقطه بر روی نقشه به فاصله افقی همان دو نقطه بر روی زمین .
فاصله دو نقطه بر روی نقشه
= ---------------------------------------مقیاس
فاصله افقی همان دو نقطه در طبیعت
-مثال اگر در نقشه ای داشته باشیم مقیاس یک پنجاه هزارم نشان دهنده این است که ابعاد این منطقه پنجاه
هزار مرتبه کوچک شده است .
انواع مقیاس
مقیاس نقشه بر دو نوع است :مقیاس عددی (کسری) و مقیاس خطی
مقیاس عددی -مقیاس عددی در نقشه های نظامی ،یک کسر است که صورت آن 1و مخرج آن مضربی از 10
میباشد .ولی در نقشه های غیر نظامی لزومی ندارد مخرج مضربی از 10باشد؛
مثال مقیاس نقشه ای ( )1 : ۲5000است که صورت کسر ،اندازه های روی نقشه و مخرج آن فاصله افقی روی
زمین می باشد .در این مثال نقشه نسبت به طبیعت ۲5000مرتبه کوچک شده است .
الزم به تذکر است که چون مقیاس یک نسبت است دارای هیچ واحدی نیست ،بنابراین هر واحدی که به صورت
7
کسر بدهید واحد مخرج نیز می باشد .بهتر است همیشه واحد صورت و مخرج کسر را میلیمتر در نظر بگیریم ،
یعنی اگر فاصله دو نقطه را روی نقشه با میلیمتر اندازه بگیرید ،مخرج کسر نیز بر حسب میلیمتر خواهد بود .
در نقشه ( ) 1 : ۲5000یعنی عوارض زمین ۲5000مرتبه کوچک شده و در این نقشه قرار گرفته است ،می توان
گفت یک میلیمتر روی نقشه ۲5000برابر است با ۲5000میلیمتر روی زمین یا در نقشه 1 : 50000یعنی یک
میلیمتر روی نقشه برابر است با 50000میلیمتر روی زمین ،با توجه به اینکه در اقدامات روز مره و کار ما همیشه
از متر استفاده می کنیم اگر میلیمتر را به متر تبدیل کنیم خیلی راحت می توان فاصله های روی زمین را بدست
آورد.
برای تبدیل میلیمتر به متر ابتداء مخرج مقیاس را تقسیم بر 10می کنیم که به سانتیمتر تبدیل شود بعد عدد
بدست آمده را تقسیم بر 100می کنیم متر بدست می آید .
می توان گفت یک میلیمتر روی نقشه ۲5000برابر است با ۲5متر روی زمین و یا یک میلیمتر روی نقشه
50000برابر است با 50متر روی زمین .
مقیاس نقشه را معموال در حاشیه آن مشخص می نمایند .در مقایسه دو مقیاس عددی با یکدیگر ،مقیاسی بزرگتر
است که مخرج آن کوچکتر باشد؛ یعنی نقشه ۲5000بزرگتر از 50000می باشد .
مثال :فاصله دو نقطه در روی نقشه 50000برابر است با 40میلیمتر فاصله این دو نقطه روی زمین چقدر است
؟
با توجه به اینکه در باال مشخص کردیم هر میلیمتر روی نقشه ها چند متر است بنا بر این فاصله روی زمین خیلی
راحت بدست می آید .
-۲مقیاس خطی
مقیاس خطی ،خطی است مدرج (برحسب مایل ،کیلومتر ،متر ،یارد) که در پایین نقشه برای سهولت اندازه
8
گیری مسافت بدون محاسبه و با استفاده از مقیاس عددی نقشه رسم شده است .
روش تهیه مقیاس خطی :می خواهیم در زیر نقشه ای با مقیاس ، 1 : 50000مقیاس خطی
کیلومتری رسم کنیم .می دانیم که یک میلیمتر روی این نقشه برابر است با 50متر روی زمین (طبیعت) بنابراین
برای هر کیلومتر باید ۲0میلیمتر در نظر بگیریم.
سپس پاره خطی که طول آن 1۲سانتی متر است رسم می کنیم و آن را ۲0میلیمتر – ۲0میلیمتر مدرج می
کنیم ،به این صورت که از صفر تا ( 5به طرف راست) فواصل هر قسمت 1000متر یا یک کیلومتر است که جمعا
5کیلومتر می شود .از صفر به طرف چپ را که یک کیلومتر یا 1000متر است به اجزای کوچکتر ( 100متری)
تقسیم بندی می کنیم که به پاشنه مقیاس موسوم است (شکل .)1
یادآوری :درکنار مقیاس خطی باید واحد مربوطه (متر ،کیلومتر ،مایل و )...نوشته شود.
ولی اگر طول (آ -ب) بطور کامل روی تقسیمات مقیاس خطی قرار نگرفت (مثال انتهای پاره خط در وسط یکی
از تقسیمات قرار گرفت) (شکل )11آن را به طرف چپ حرکت داده ،نقطه (ب) را روی نزدیکترین تقسیمات قرار
میدهیم و بقیه طول را از طرف(آ) روی پاشنه مقیاس می خوانیم (شکل .)1۲
9
مسافت افقی روی زمین برابر است با ۲400متر .
ابتدا جاده را به فواصل کوتاهتر ولی مستقیم تقسیم میکنیم .سپس لبه کاغذ را مانند حالت قبل روی هر یک از
تقسیمات قرار داده عالمت گذاری می کنیم .جمع آنها را که روی لبه کاغذ به صورت خط مستقیم مشخص
گردیده در کنار مقیاس خطی قرار داده اندازه افقی آن را روی مقیاس خطی می خوانیم ،یا این که لبه کاغذ را به
وسیله خط کش اندازه گرفته در مخرج مقیاس نقشه ضرب میکنیم.
10
پیدا کردن مقیاس مجهول نقشه
-1به وسیله اندازه گرفتن طول یک امتداد روی نقشه و فاصله افقی همان دو نقطه در طبیعت
بدین ترتیب که طول امتداد معینی را در روی نقشه اندازه گرفته و مسافت افقی همان دو نقطه را روی زمین
(طبیعت) اندازه می گیریم.
فاصله دو نقطه روی نقشه برابر است با 40میلیمتر و فاصله همین دو نقطه روی زمین برابر است با 1000متر
مقیاس نقشه چقدر است 1000/ 40 = ۲5 .مقیاس نقشه برابر است با ( ) 1 : ۲5000
11
سانتیمتر 1000 × 100 = 100000 یا به این صورت
4 1
= ---------مقیاس = -----
100000 ۲5000
-۲به وسیله نقشه دیگری از همان منطقه (نقشه دارای مقیاس همان نقطه)
بدین منظور دو نقطه را که در روی هر دو نقشه موجود است در نظر گرفته روی هر یک از نقشه ها اندازه آنها را
می گیریم و در رابطه زیر قرار میدهیم و آن را حل می کنیم :
مخرج مقیاس نقشه معلوم * فاصله همان دو نقطه روی نقشه با مقیاس معلوم
مثال : 1نقشه ای در دست است که فاقد مقیاس است .نقشه دیگری از همان منطقه موجود است با مقیاس
(. ) 1 : 100000
بدین ترتیب که یک ضلع از اضالع مربع شبکه را با خط کش اندازه می گیریم و بر مسافت واقعی آن که از روی
12
اعداد دو سر محورها مشخص گردیده ،تقسیم می کنیم.
مثال :4به وسیله شبکه قائم الزاویه مقیاس نقشه را تعیین کنید .
جواب :ابتداء یکی از اضالع مربع را اندازه می گیریم که می شود ۲سانتیمتر ،سپس اعداد دو سر آن را از هم کم
می کنیم ،یعنی :متر ، 8۲000 – 81000 = 1000اندازه های به بدست آمده را در رابطه قرار می دهیم و مقدار
آن را محاسبه می کنیم .
نقشه ها از نظر مقیاس به سه دسته (کوچک ،متوسط ،بزرگ) تقسیم می شوند :
-1نقشه های کوچک مقیاس -نقشه هایی است که مقیاس آنها 500000و کوچکتر باشد.
-۲نقشه های متوسط مقیاس -نقشه هایی است که مقیاس آنها بین 500000تا 100000باشد.
-3نقشه های بزرگ مقیاس -نقشه هایی است که مقیاس آنها 50000و بزرگتر باشد .
13
-۲از نظر کاربرد
نقشه ها از نظر کاربرد نیز به دو دسته عمومی و نظامی تقسیم می شوند .:
-1نقشه های عمومی :این نوع نقشه ،وضع جغرافیایی مناطق وسیعی از سطح زمین را مشخص می کند .مانند
نقشه هایی که در مدارس و کتب جغرافی موجود است .معموال مقیاس این نقشه ها کوچکتر از 1000000است.
-۲نقشه های نظامی -نقشه های نظامی خود به سه دسته جداگانه تقسیم می شوند :
الف -نقشه های استراتژیکی -نقشه هایی است شبیه نقشه های عمومی ولی دقت آن از نظر سواحل و مرزها
و راههای موجود در منطقه ،رودخانه ها و شهرها بیشتر است و از نظر نظامی در طرح ریزیهای کلی به کار می
رود .
ب -نقشه های استراتژیکی -تاکتیکی -نقشه هایی است که دقت آن از نقشه های استراتژیکی بیشتر بوده
و وضع ارتفاعات مهم را نیز با خطوط منحنی میزان و با رنگ قهوه ای مشخص می کنند و واحدهای بزرگ در
امور تاکتیکی از آن استفاده می کنند که به نقشه های عملیات مشترك نیز مشهور است.
پ -نقشه های تاکتیکی -نقشه هایی است که در آن مناطق مورد نظر با دقت زیادی نقشه برداری شده و
وضع طبیعی زمین با خطوط منحنی میزان بخوبی مشخص شده است .
مقیاس این نوع نقشه ها 50000و بزرگتر می باشد که در حال حاضر در عملیات بیشتر از نقشه های با مقیاس
1 : 50000استفاده می شود .
-1رنگ آبی :این رنگ به منظور نمایش کلیه آبهای سطح زمین به کار می رود مانند اقیانوسها ،دریاها ،
رودخانه ها ،مردابها و غیره.
14
-۲رنگ سبز :به منظور نمایش کلیه روییدنیها به کار می رود مانند جنگلها ،بیشه ها ،باغها ،مراتع و ...
-٣رنگ سیاه :به منظور نمایش کلیه عوارض مصنوعی زمین به کار می رود مانند پل ،تونل ،جاده ،بنا و ...
-۴رنگ قهوه ای :به منظور نمایش مناطق خاکریزی شده و خاك برداری شده به کار می رود .مانند ارتفاعات
،خاکریزها و ...
-۵رنگ قرمز :به منظور نمایش جاده های اصلی و درجه یک و گاهی به جای رنگ سیاه نیز به کار می رود.
-6رنگ زرد :به منظور نمایش مناطق پست و کم ارتفاع (زمین کشاورزی به کار می رود مانند گندمزارها و
...
تبصره :مواضع و استحکامات نیروهای خودی و خطوط حد آنها را با رنگ آبی و مواضع و استحکامات نیروهای
دشمن و خطوط حد آنها را با رنگ قرمز نمایش می دهند عالیم قراردادی را به دو دسته می توان تقسیم نمود:
عالیم عمومی :بعضی از عوارض زمین (طبیعی یا مصنوعی) چون قابل تصویر و ترسیم نبوده و ممکن است در
صورت کوچک شدن شکل واقعی خود را از دست بدهند لذا برای نشان دادن چنین عوارضی از عالیم قراردادی
عمومی استفاده می شود و غالبا با توجه به رنگ طبیعی عارضه نمایش داده می شود .عالیم قراردادی نقشه باید
دارای سه شرط اساسی زیر باشند :
این عالیم در حاشیه اغلب نقشه ها بطور مشروح توضیح داده شده است.
15
ارتفاعات و پستی بلندیها (خطوط منحنی میزان)
همان طور که قبال گفته شد به منظور نمایش برجستگی ها و فرورفتگی های سطح زمین از عالیمی استفاده می
شود به نام خطوط منحنی میزان .این خطوط به صورت فرضی در نظرگرفته شده که آنها را تصویر کرده ،پس از
تصویر آن را به نسبت معینی (مقیاس کوچک نموده روی نقشه رسم می نمایید .اینک به چگونگی انجام این کار
می پردازیم ،مثال اگر بخواهیم تپه مخروطی شکلی را روی نقشه نمایش بدهیم به این صورت خواهد بود:
فرض کنید شخصی از نقطه پایین این تپه طوری حرکت کند که ارتفاعش ثابت بوده باال و پایین نرود مسلما پس
از این که یک دور کامل بزند ،دوباره به همان نقطه اول باز می گردد .اگر این شخص ضمن حرکت مسیر خود را
با گچ یا چیز دیگر مشخص کند این مسیر به صورت کمربندی سفید که تپه را در میان گرفته است مشاهده
خواهد شد .این شخص از نقطه اول مقداری باالتر می رود تا ارتفاعش به اندازه معینی (مثال 10متر) زیادتر گردد
.از آن نقطه مانند حالت قبل یک بار دیگر به دور تپه گردش نموده مسیر خود را مشخص می نماید .به این
ترتیب دومین کمربند به دور تپه رسم می گردد .اگر از نقطه دوم به اندازه همان ده متر باال رود و همان اعمال
فوق را تکرار کند سومین کمربند رسم خواهد شد که چون تمام نقاط هر یک از آنها هم ارتفاعند در طبیعت با
هم موازی و افقی هستند (شکل .)1-17چنانچه به وسیله هواپیما یا هلیکوپتر از باالی تپه به آن نگاه کنید خطوط
میزان منحنی را به شکل دو ایری تو در تو خواهید دید که اگر این دوایر را (کمربندهای سفید) روی سطح افق
ترسیم نمایید به صورت منحنی های بسته نمایش داده می شود (شکل )۲ - 17که پس از کوچک شدن به همان
صورت ولی کوچکتر رسم میگردد ( .شکل . )3 - 17
16
به این ترتیب می توان برجستگیها و فرورفتگیهای سطح زمین را تبدیل به چند منحنی میزان نموده و پس از
تصویر با مقیاس معینی روی نقشه رسم کرد ( .فرورفتگیهای زمین را مانند برجستگیها با منحنی میزان نمایش
میدهند).
چون نمایش فرورفتگیها (گودالها) به همان طریق نمایش برجستگیهاست ،فقط از روی اعداد مربوط به ارتفاع
خطوط منحنی میزان می توان فهمید که کدام برجستگی است و کدام فرورفتگی ،بدین ترتیب که در برجستگیها
(تپه ها) اعداد مربوط به خطوط میزان منحنی از طرف دایره (منحنی) بزرگ به سمت منحنی های کوچک (مرکز
دوایر) یعنی قله اضافه می شود .اما در فرورفتگیها ( گودالها) اعداد آنها از طرف دوایر بزرگ به طرف دوایر کوچک
(گودترین قسمت گودال) کم می شود (شکل .)18
17
بطوری که مالحظه نمودید اختالف ارتفاع بین دو منحنی میزان متوالی مقدار ثابتی است که به آن مقدار ثابت
متساوی البعد گفته می شود.
چون برجستگیهای سطح زمین اغلب به صورت مخروط کامل نبوده و دارای بریدگی و برآمدگی می باشند ،لذا
در این حالت خطوط میزان منحنی به شکل ( )7یا ( )8خواهد بود .زیرا همان طور که در شکل ( )19مشاهده
میکنید شخصی که دور تپه حرکت می کرد وقتی که به قسمت بریدگی می رسد از داخل آن عبور می کند که
در آن خطوط میزان منحنی نیز فرو رفته (مقعر) می گردد که پس از تصویر نمودن نیز فرورفتگی نمایان خواهد
بود .همچنین اگر در یک تپه برآمدگی وجود داشته باشد خطوط میزان در قسمتهای برآمدگی محدب می شود
که پس از تصویر به همان صورت مشخص می گردد شکل .)۲0
18
فرورفتگیهایی مانند شکل 19را خط القعر و برجستگیهایی مانند شکل ۲0را خط الرأس می نامند .بطوری که
مالحظه می کنید خط القعر نسبت به این که از باالی تپه به آن نگاه کنید به شکل ( )7و خط الرأس به شکل ()8
به نظر می رسد .
هرگاه ارتفاع خطوط میزان از صفر (سطح آب اقیانوسها) کمتر باشد ،آنها را با خط چین نمایش می دهند و ارتفاع
آنها منفی خواهد بود (شکل .)۲1
19
بطوری که تشریح شد در تمام نقشه های هم مقیاس ،متساوی البعد مقداری است ثابت ؛ ولی همان طور که در
مبحث تصویر افقی امتدادها گفته شد (هر امتدادی که شیب آن تندتر باشد تصویر افقی آن کوچکتر خواهد بود)
در این جا نیز هر چه در طبیعت شیب زمین بیشتر باشد فاصله خطوط منحنی میزان در روی نقشه کمتر خواهد
بود و هر چه شیب زمین کمتر باشد فاصله خطوط بیشتر می شود .بنابراین خطوط منحنی میزان در مناطقی که
پرتگاه است بر هم منطبق یا مماس می گردند (شکل .)۲۲
در اغلب نقشه ها قسمتهایی که شیب زمین از 45درجه بیشتر است از خطوط مماس بر هم استفاده می شود
(پرتگاه).
20
بقیه رسم نموده و ارتفاع آن را می نویسند ،این منحنی میزان پررنگ را اصلی می نامند ( .ارتفاع قله ها نیز
جداگانه نوشته شده و معموال با عالمت « ×» مشخص می گردد).
-۲خطوط میزان واسطه -از هر پنج منحنی میزان متوالی چهار خط آن کم رنگتر بوده و عدد مربوط به
ارتفاع روی آن نوشته نشده ،به این خطوط ،منحنی میزان «واسطه» گفته می شود .
-٣خطوط میزان تکمیلی (فرعی) -در مناطقی که اختالف ارتفاع (شیب) کم باشد فاصله بین خطوط
منحنی میزان زیاد شده ،در وسط دو منحنی میزان (نصف متساوی البعد) یک منحنی میزان به نام تکمیلی
(فرعی) به صورت خط چین رسم نموده عدد مربوط به ارتفاع آن نوشته می شود (شکل )۲3
خط بزرگترین شیب -از هر نقطه واقع در بین دو منحنی میزان متوالی خطوط زیادی می گذرد که دو منحنی
میزان را به هم وصل می کند .در میان این خطوط یکی از همه کوتاهتر است ،این خط را «خط بزرگترین شیب»
نامند .به عبارت دیگر کوتاهترین فاصله بین دو منحنی میزان متوالی را خط بزرگترین شیب گویند (شکل . )۲4
-۲چنانچه نقطه ای بین دو منحنی میزان واقع شده باشد بدیهی است که ارتفاع آن از منحنی پایینی بیشتر و از
باالیی کمتر است .برای تعیین ارتفاع آن راههای مختلفی وجود دارد:
الف -نظری -می توان نظری حدس زد که مثال نصف متساوی البعد از منحنی پایینی بیشتر و از منحنی باالیی
21
کمتر است .
به همین ترتیب اگر به یک منحنی نزدیکتر یا دورتر باشد ،می توان تعیین ارتفاع نمود .مثال در شکل ()۲5
ارتفاع نقطه (پ) حدود ۲86متر است.
ب -استفاده از خط بزرگترین شیب -در این جا برای این که بتوانیم ارتفاع نقطه مورد نظر را تا حدی دقیقتر
پیدا کنیم ،خط بزرگترین شیب آن نقطه را رسم می کنیم و با خط کش آن را اندازه می گیریم .به همین ترتیب
فاصله نقطه را با منحنی میزان باالیی و پایینی نیز اندازه گرفته با حل یک تناسب ساده ارتفاع نقطه مذکور مشخص
می گردد .تذکر مهم -باید توجه داشت که این ،ارتفاع به دست آمده از سطح آب اقیانوس (دریا) است نه از سطح
زمین .برای این که ارتفاع یک نقطه را از سطح زمین پیدا کنیم باید اول بدانیم که ارتفاع خود سطح زمین از
سطح دریا چقدر است سپس آن را از ارتفاعی که به روش فوق به دست آوردیم کم کنیم تا ارتفاع نقطه مورد نظر
از سطح زمین به دست آید .
مثال :در شکل ( )۲7ارتفاع نقطه (آ) را از سطح زمین محاسبه کنید .
22
جواب :خط بزرگترین شیب نقطه آ را اندازه می گیریم ( ۲5میلی متر) فاصله (آ) تا منحنی پایین ( 10میلی متر)
است .اکنون با استفاده از یک تناسب ،مسأله حل است .
نقشه زمین
10 × ۲0 ÷ ۲5 = 8
اگر فرض کنیم منحنی 400سطح زمین باشد ،ارتفاع نقطه آمتر 4۲8 - 400 = ۲8خواهد بود.
-3خط تغییر شیب (نشیب) :شیب دامنه ها همیشه یکنواخت نبوده در بعضی از قسمتها تغییر می کند .خطی
که شیب دامنه از آن به بعد تغییر می کند خط تغییر شیب نام دارد .ولی در نقشه ،امتدادی که فواصل خطوط
میزان بطور ناگهانی در آن تغییر می کنند (کم یا زیاد می شود) خط تغییر شیب می باشد .
عوارض طبیعی
کلیه پستی و بلندیهای سطح زمین را عوارض طبیعی گویند که این عوارض بر دو گونه اند :
-1عوارض ساده :عوارضی هستند که از ترکیب دو دامنه تشکیل شده اند و عبارتند از :
الف -پشته -برجستگی ای است مرکب از دو دامنه ،این دو دامنه در امتداد خط تقریبا غیر محسوسی که عبارت
از یک خط الرأس فرعی است ،یکدیگر را قطع می کنند .یک سر پشته در باال منتهی به خط الرأس اصلی و سر
دیگر آن در پایین به خط القعر و گاهی اوقات به یک گردنه منتهی می شود (شکل . )۲8
23
ب -دره -دره یک گودی است مرکب از دو دامنه ،این دو دامنه در امتداد خط مرئی و محسوسی به نام خط
القعر یکدیگر را قطع می کنند .این خط که الزاما راست نمی باشد .بسته به وضعیت دره ،کم و بیش پهن است
(شکل .)۲9
پ -آبشور -از لحاظ تعریف عینة مانند دره است ،ولی دو دامنه تشکیل دهنده آن کوتاهتر و زاویه تالقی دو
دامنه آن جاده تر است .
-۲عوارض مرکب -از به هم پیوستن چند دامنه به وجود می آیند که عبارتند از :
الف -پستانک -شکلی است کم و بیش شبیه به مخروط که بلندترین نقطه آن را قله گویند ،به عبارت دیگر می
توان گفت پستانک از برخورد دو پشته به وجود می آید .
24
ب -گردنه -هنگامی که خط الرأسی با شیب تند پایین آمده و مجددا باال رود ،
عار ضه ای تولید می کند به شکل زین اسب .دو طرف آن که روی خط الرأس واقع شده به شکل قله و دو طرف
دیگر که روی دو دامنه تشکیل دهنده این خط الرأس واقع شده به شکل دره و خط القعر می باشد (شکل . )3۲
25
می توان گفت گردنه از به هم پیوستن دو پشته و دو دره به وجود می آید .نظر به این که گردنه پایین ترین نقطه
خط الرأس است راههای کوهستانی معموال از روی آن می گذرد .
پ -پرتگاه -در نمایش پرتگاه روی نقشه خطوط منحنی میزان با یکدیگر مماس یا منطبقند (شکل .)33
تذکر :گاهی اوقات که یک خط الرأس هنگام سرازیر شدن به ته دره ناگهان باال رفته مجددا پایین بیاید بر اثر این
حرکت ،عارضه ای به وجود می آید که به گردنه مهمیزی معروف است (شکل . )34
26
خواص خطوط منحنی میزان
-1کلیه نقاط واقع بر یک منحنی میزان هم ارتفاعند.
-۲منحنی های میزان در طبیعت با یکدیگر موازی بوده ولی در نقشه ممکن است موازی باشند یا نباشند.
-3اختالف ارتفاع بین دو منحنی میزان متوالی در تمام نقشه مقداری است ثابت (متساوی البعد).
-4هر چه شیب زمین بیشتر باشد فواصل خطوط میزان در روی نقشه کمتر و هر چه شیب کمتر باشد فواصل آن
بیشتر است .
-5از روی خطوط میزان منحنی می توان به شکل حقیقی زمین پی برد .
- 6به وسیله خطوط میزان منحنی می توان ارتفاع نقاط را مشخص نمود .
-7به وسیله خطوط .میزان منحنی می توان شیب امتدادها را محاسبه نموده ،نوع آن را مشخص کرد.
-8خطوط میزان منحنی حتما مسدود خواهند بود و اگر در قسمتی از نقشه به هم نرسیده باشند قطعا در خارج
منطقه به هم خواهند رسید .
-9متساوی البعد با مقیاس نقشه رابطه معکوس دارد یعنی هر قدر مقیاس نقشه بزرگتر باشد ،متساوی البعد را
کوچکتر و هر قدر مقیاس نقشه کوچکتر باشد متساوی البعد را بزرگتر انتخاب می کنند .
به عنوان مثال :متساوی البعد در نقشه های با مقیاس 1 : 50000و بزرگتر ۲0تا 50متر می باشد .یا در نقشه
ها 1 : ۲5000متساوی البعد ۲0-10متر است.
27
تعیین مختصات نقاط ( آدرس دادن)
هریک از این خطوط به منزله خیابان و کوچه (کوی) در شهرها می باشد .هرکدام دارای شماره ای است که معرف
آن خط است .شماره های مربوط به خطوط عمودی (عرضی ) را در مقابل خطوط افقی (طولی ) و شماره های
مربوط افقی (طولی) را در مقابل خطوط عمودی (عرضی ) می گذارند .
خطوط افقی را محور طولها و خطوط عمودی را محور عرضها می گویند و مبدأ آن (مبدأ مختصات) در هر نقشه
،گوشه پایین و سمت چپ نقشه می باشد .شماره محور طولها از چپ به راست و شماره محور عرضها از پایین به
باال اضافه می شود .بنابراین هر یک از نقاط واقع بر روی این نقشه دارای یک طول و یک عرض می باشد (شکل
. )35
28
خواص شبکه بندی قائم الزاویه
الف -تعیین مختصات یک مربع و تعیین مربع با داشتن مختصات آن -در شبکه بندی قائم الزاویه به منظور
تعیین مختصات هر یک از مربعها باید مختصات نقطه پایین و سمت چپ آن را ذکر نمود .مثال در (شکل )35
مختصات مربع هاشورخورده عبارت است از مختصات نقطه پایین و سمت چپ آن یعنی طول 55و عرض ، ۲3
برای مشخص نمودن طولها از ایکس Xو عرضها از ایگرگ Yاستفاده می شود ،اما در دستگاهای جی پی اس
طول را Eو عرض را Nیعنی شرق و شمال می نویسد .
در هنگام نوشتن مختصات -بجای کلمه طول و عرض ( ) X - Yو یا آنها را پشت سر هم می نویسند .اما باید
توجه داشت همیشه اول مقدار طول و بعد مقدار عرض نوشته می شود ،پس مختصات مربع هاشورخورده 55۲3
است .یا چنین می نویسند X55 Y23معموال مقدار طول را باال و عرض را پائین می نویسند .
X=55
Y=23
با توجه به اینکه مختصات را از دستگاههای GPSمی گیرند و یا از نقشه بدست می آورند و در سیستم GPS
وارد می کنند همچنین برای وارد نمودن مختصات در سیستم GISالزم است مختصات به شکل کامل و دقیق
نوشته شود .
در نوشتن مختصات کامل اعداد تکراری که پهلوی شماره اصلی مختصات طول و عرض نقشه می باشد که معرف
شبکه های 100کیلومتری است و همچنین زوون نقشه باید نوشته شود .
شکل 36
29
پس مختصات مبنای شبکه که نقطه الف داخل آن است چنین نوشته می شود .
X=280
Y=3471
برعکس حالت فوق ممکن است مختصات مربعی در دست باشد و بخواهیم مربع را روی نقشه پیدا کنیم ؛ مثال
مربع : X281 Y3470برای پیدا کردن این مربع ابتداء محور طولها که از چپ به راست اضاقه می شود عدد
۲81را پیدا می کنیم ،بعد محور عرضها که از پائین به باال اضافه می شود عدد 3470را پیدا می کنیم ،محل
تالقی آنها مبنای مربع مورد نظر می باشد .همیشه گوشه سمت چپ و پائین هر مربع مبنای مختصات آن مربع
می باشد.
برای بدست آوردن مختصات دقیق یک هدف چنین عمل می کنیم .
ابتداء مبنای مختصات مربعی که هدف داخل آن قرار دارد یادداشت می کنیم .سپس همانگونه که قبال در مقیاس
نقشه گفته شد فاصله خط سمت چپ ( ) ۲80تا هدف را با خط کش انداز می گیریم و بر اساس میلی متر
یادداشت می کنیم ( .مثال 10میلی متر )مقدار میلی متر بدست آمده را در مقیاس نقشه ضرب می کنیم فاصله
طولی تا هدف بدست می آید ،که عدد بدست آمده در مقابل طول مربع هدف می نویسیم .
بعد فاصله خط پائین هدف ( ) 3471تا هدف را با خط کش اندازه می گیریم و بر اساس میلی متر یادداشت می
کنیم ( .مثال 10میلی متر) عدد بدست آمده را در مقابل عرض مربع هدف یادداشت می کنیم به این صورت
مختصات کامل هدف بدست می آید .
با توجه به اینکه در نقشه های 50000هر میلی متر برابر است با 50متر روی زمین پس فاصله ها چنین بدست
می آید .طول هدف یا Xبرابر است با 10 × 50 = 500و عرض هدف یا Yنیز برابر است با 10 × 50 = 500
اکنون چنانچه مختصات دقیق نقطه ای را داشته باشیم برای تعیین آن نقطه در روی نقشه ،ابتدا مربعی را که این
نقطه در داخل آن قرار دارد پیدا می کنیم به این ترتیب که معموال سه رقم اول طول و چهار رقم اول عرض
مختصات مربع است .مثال نقطه ای که مختصات آن ( ) X279800 Y3470600است (نقطه ب شکل )37
در مربعی که طول آن ۲79و عرض آن 3470است قرار دارد این مربع را در نظر میگیریم .سپس بقیه طول را
که 800متر است به میلی متر تبدیل می کنیم .
در نقشه 50000هر میلی متر برابر است با 50متر روی زمین پس چنین بدست می آید م م 800 ÷ 50 = 16
30
پس فاصله طولی 16میلی متر است ،با خط کش ابتداء روی ضلع پایین مربع 16میلی متر عالمت می زنیم بعد
روی ضلع باالی مربع نیز 16میلی متر عالمت می زنیم سپس این دوعالمت را با مداد با یک خط نازك به هم
وصل می کنیم از نظر طولی مبنایی برای ما مشخص می شود .بعد از آن بقیه عرض ( 600متر )را به میلی متر
تیدیل می کنیم ( م م ) 600 ÷ 50 = 1۲مقدار میلی متر بدست آمده را روی خطی که رسم کردیم با خط کش
مشخص و عالمت می زنیم نقطه مورد نظر بدست می آید ( .شکل ) 37
(شکل )37
در نقشه های بزرگ مقیاس (مانند 1 : 10000و بزرگتر اغلب مختصات نقاط را با تقریب یک متر حساب میکنند
که در این صورت مختصات 13رقمی خواهد بود .با توجه به مختصات فوق واضح است که :
مختصات هفت رقمی (مانند )۲793470موقعیت نقاط را با تقریب 1000متر نشان میدهد
مختصات یازده رقمی (مانند ) ۲79153470۲5موقعیت نقاط را با تقریب 10متر نشان می دهد
و باالخره مختصات سیزده رقمی (مانند )۲798003470600موقعیت نقاط را با تقریب 1متر نشان می دهد .
31
مختصات جغرافیائی
ا .مقدمه
این مختصات قبال در نیروهای دریایی و هوایی مورد استفاده قرار می گرفت و اکنون با توجه به فن آوری جدید و
وجود دستگاههای ناوبری GPSو GISو نرم افزارهای مختلف در تمام نیروها مورد استفاده می باشد و دقت
آن نسبت به مختصات UTMدقیقتر می باشد ،و واحدهای اندازه گیری آن درجه و اجزاء آن دقیقه و ثانیه
میباشد .موقعیت هر نقطه بوسیله مقادیر طول و عرض جغرافیائی آن ( Eو ) Nمشخص میشود •
واحدهای اندازه گیری در تعیین مختصات درجه ،دقیقه ،ثانیه است که اندازه عددی آنها برابر است با:
هر یک از واحدهای فوق را دو رقمی پشت سر هم نوشته و با عالمت مخصوص آن واحد نشان می دهند:
دسته دیگر که عمود بر این دسته می باشند به موازات دایره استوا کشیده شده اند و هر چه از استوا به قطبین
نزدیکتر می شوند کوچکتر می گردند .دسته اول را نصف النهار (نیمروز) و دسته دوم را مدار یا نیمگان) مینامند
و تعداد آنها میتواند بینهایت باشد .
مبنای مدارها را دایره استوا قرار داده اند و مبنای نصف النهارها را نصف النهاری که از رسد خانه گرینویچ لندن
میگذرد تعیین نموده اند(شکل )
ب -محور زمین :محور زمین خطی فرضی است ( )NSکه از قطبین آن میگذرد
پ -سطح نصف النهار :سطحی است که از نقطه ای معین روی کره و محور زمین بگذرد( .شکل
32
ت – سطح استوا :سطحی است که از مرکز زمین گذشته و بر محور زمین عمود باشد(شکل
ث – سطح مدار :سطحی است که از هر نقطه زمین به موازات سطح ا ستوا بگذرد ( .شکل )1
ح -طول جغرافیائی :طول جغرافیائی عبارت است از زاویه بین سطح نصف النهار مبداء و مرکز زمین تا نصف
النهار نقطه مقصد روی سطح استوا .
سطح نصف النهار مبدا( ،نصف النهار مبداء نصف النهاری است که از نقطه ای از زمین در انگلستان موسوم به
گرینویج عبور نماید) ،به عبارت دیگر طول جغرافیایی هر نقطه عبارت است از :قوس دایره استوا که بین نصف
النهار مبداء و نصف النهار آن نقطه قرار گرفته ،طول جغرافیایی در نصف النهار مبداء صفر و در سایر نقاط نسبت
به این نصف النهار تا 180درجه شرقی و غربی می باشد ( شکل
33
ج -عرض جغرافیائی :عرض جغرافیایی عبارتست از زاویه ای بین سطح استوا و مرکز زمین تا مدار نقطه مقصد
به عبارت دیگر عرض جغرافیایی عبارتست از :قوسی از نصف النهار آن نقطه که بین خط استوا و همان نقطه قرار
گرفته باشد
کلیه نقاط واقع بر خط استوا دارای عرض جغرافیایی صفر بوده و عرض سایر نقاط نسبت به آن 90درجه شمالی
و جنوبی تعیین می شود .
34
- ۴شبکه جغرافیائی کره زمین
خطوط مدار یک چهارم قوس نصف النهار ها ( از استوا تا قطب ) را به 90قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده
اند .اختالف زاویه هر قسمت معادل یک درجه میباشد .به همین ترتیب خطوط نصف النهار محیط دوایر مدار را
به 180قسمت خاوری و باختری تقسیم کرده که اختالف زاویه هر قسمت نسبت به دیگری معادل یک درجه
است ( .شکل )
35
ه -شبکه جغرافیائی نقشه 1 : 50000
معموال" روی نقشه های 1 : 50000شبکه بندی قائم الزاویه انجام شده است و برای جلو گیری از اشتباه کاربران
و شلوغی نقشه شبکه بندی جغرافیایی یا خطوط مدار و نصف النهار را بصورت کامل رسم نکرده اند .
فقط ذکر ارقام و عالئم کوچکی در حاشیه و متن نقشه اکتفا می کنند .البته موارد استثنایی نیز وجود دارد که
روی نقشه فقط شبکه بندی جغرافیایی است ،در این نوع نقشه ها شبکه بندی قائم الزاویه وجود ندارد .
از این لحاظ رسم این خطوط به عهده استفاده کننده می باشد( .شکل) 4
در حاشیه نقشه عالئم کوچکی هست در مقابل اعداد 35و 40دقیقه در طول و اعداد ۲0و ۲5دقیقه در عرض
برابر هر کدام از این عالئم در متن نقشه عالمت به اضافه کوچکی بوجود آمده است ،که باید استفاده کننده این
عالئم را به هم وصل کند ،شبکه بندی جدیدی بوجود می آید ،شبکه بندی جغرافیایی نقشه ( ) 1 : 50000
البته باید این شبکه بندی با رنگ دیگری باشد مانند قرمز یا آبی که با شبکه بندی قائم الزاویه تداخل نداشته باشد
و کاربران در استفاده از خطوط اشتباه نکنند.
36
37
38
- ۶اندازه گیری مختصات جغرافیائی
برای اندزه گیری مختصات جغرافیائی از روی نقشه ابتدا خطوط کوچکی که در حاشیه نقشه وجود دارد و عدد
دقیقه مقابل آن نوشته شده و عالئم بعالوه ای را که به عنوان شاخصهای معین کننده شبکه بندی جغرافیائی بر
روی نقشه ها موجود است به یکدیگر متصل نموده تا شبکه بندی جغرافیایی پدید آید (.فاصله هر محور شبکه
بندی جغرافیائی بر روی نقشه 1 : 50000پنج دقیقه است
سپس مربعی را که نقطه مورد نظر در داخل آن قرار گرفته انتخاب و به روش زیر طول و عرض نقطه را تعیین
نمایید .
از دو روش می توان مختصات جغرافیایی را در نقشه های 50000بدست آورد -1روش تناسب -۲روش استفاده
از خط کش 30سانتیمتری ،دلیل استفاده از خط کش 30سانتی متری چیست ؟
با توجه به اینکه شبکه بندی جغرافیایی نقشه های 50000پنج دقیقه ای است اگر ما پنج دقیقه را به ثانیه تبدیل
کنیم می شود 300ثانیه ( ) 5 * 60 = 300پس خط کشی استفاده می کنیم که 300قسمت داشته باشد ،هر
قسمت خط کش را بعنوان یک ثانیه در نظر می گیریم .
ابتداء مختصات مبنای شبکه ای که نقطه داخل آن قرار دارد یادداشت می کنیم ،
تذکر :در مختصات جغرافیایی محور طولها را با Eیعنی شرق و محور عرضها را با Nیعنی شمال نمایش می
دهند .پس شبکه ای که نقطه مورد نظر در آن قرار دارد برابر است با ( ) E49 35 N31 20
برای بدست آوردن مختصات ،اول محور طولها را بدست آورید بعد محور عرضها ،یک خط کش 30سانتی متری
را انتخاب کرده صفر خط کش را روی خط نصف النهار 35دقیقه و 30خط کش را روی خط نصف النهار 40
دقیقه قرار می دهیم و خط کش را بسمت باال و پائین حرکت می دهیم تا لبه آن روی نقطه مورد نظر قرار گیرد
،هر عددی که مقابل نقطه مورد نظر بود قرائت کرده مانند 170میلی متر که 170ثانیه در نظر می گیریم ،آنرا
در مقابل طول یا Eاضافه می نمائیم در نتیجه طول جغرافیائی نقطه مورد نظر بدست می آید ،
برای پیدا کردن عرض جغرافیائی نیز مانند طول جغرافیائی عمل میکنیم منتها به جای نصف النهار مدارات را
مبنای کار قرار میدهیم .خط کش 30سانتیمتری را به گونه ای قرار می دهیم که صفر خط کش روی مدار کمتر
یعنی ۲0دقیقه و 30خط کش روی مدار بزرگتر یعنی مدار ۲5دقیقه و خط کش را به سمت چپ و راست
حرکت می دهیم تا لبه خط کش در مقابل نقطه مورد نظر قرار گیرد و عدد مقابل نقطه مانند ( ) ۲45را قرائت
39
کرده و در مقابل Nنقطه یادداشت می کنیم .پس عرض نقطه مورد نظر برابر است با ( ) N31 20 245
پس مختصات جغرافیایی نقطه مورد نظر چنین بدست آمده است ) E 49 35 170 N 31 20 245 ( .
با توجه به اینکه ثانیه ها بیشتر از 60ثانیه است باید ثانیه ها را به دقیقه تبدیل کنیم تا مختصات درست نقطه
بدست آید .طول نقطه 50ثانیه ۲دقیقه = 170 / 60و عرض نقطه 05ثانیه 4دقیقه = ۲45 / 60
ابتداء مختصات را به گونه ای می نویسیم که با شبکه بندی جغرافیایی نقشه همخوانی داشته باشد و بتوانیم مربع
مبنای که باید نقطه مورد نظر را در آن پیدا کنیم مشخص کنیم .
با توجه به اینکه شبکه بندی 5دقیقه ای است شبکه های جغرافیایی ( ۲0 ، 15 ، 10 ، 05 ، 00تا ) 55است
40
برای این منظور از محور طولها که مختصات آن 49درجه و 37دقیقه است ۲دقیقه از 37دقیقه کم می کنیم و
۲دقیقه را به ثانیه تبدیل کرده و به ثانیه مختصات اضافه می کنیم .محور طولها ( ) E 49 35 135برای
عرضها نیز به همین نحو عمل می کنیم .محور عرضها ( ) N 31 20 155
.ابتدا به طول و عرض نقطه نگاه میکنیم تا ببینیم این نقطه در کدام یک از شبکه ها قرار دارد .ابتداء طول نقطه
را پیاده می کنیم ،بر اساس ثانیه های مختصات پائین و باالی شبکه را به روش زیر عالمت می زنیم ،خط کش
سی سانتی را در پائین شبکه روی نصف النهارها به گونه ای قرار می دهیم که صفر خط کش روی عدد کمتر
یعنی 35دقیقه و 30خط کش را روی نصف النهار با عدد بیشتر یعنی 40دقیقه قرار می دهیم در مقابل 135
میلی متر عالمت می زنیم ،بعد خط کش را بین همین دو نصف النهار به باال می بریم و باالی شبکه نیز در مقابل
135عالمت می زنیم ،بعد با استفاده از خط کش این دو نقطه را به هم وصل می کنیم ،به این ترتیب مختصات
طولی مشخص می شود .
برای مشخص نمودن عرض نقطه ،خط کش را بین دو مدار ۲0و ۲5دقیقه قرار می دهیم و خط کش را به سمت
راست و چپ حرکت می دهیم تا ثانیه مربوط به عرضها یعنی 155میلی متر روی خطی که در مرحله قبل رسم
نموده ایم قرار گیر محل برخورد خط کش عدد 155با نصف النهار محل نقطه مورد نظر می باشد .
41
یاد آوری در صورتیکه مختصات در اطراف نقشه بود و نتوان خط کش را بین دو نصف النهار یا دو مدار قرار داد ،
می توانید خطوط نصف النهار و یا مدارات را ادامه دهید تا خطوط بلند تر شوند که بتوانید خط کش را قرار داد .
باید دقت کنید که نقشه را روی میز محکم بچسبانید که حرکت نکند و یک برگه کاغذ زیر نقشه قرار دهید تا
بتوانید خطوط را روی کاغذ ادامه دهید .تذکر تا اندازه گرفتن مختصات نباید نقشه و کاغذ حرکت کند.
الزم به توضیح است در جزوه های نقشه خوانی که بدست آوردن مختصات جغرافیایی را فقط برای نقشه 50000
توضیح داده برای این است که قبال سیستمهای چاپ نقشه وجود نداشت و سازمان نقشه برداری کشور و یا نیروهای
مسلح تمام نقشه ها را با مقیاس 1 : 50000چاپ و بین رده ها توزیع می کردند یعنی تمام نقشه های موجود در
یگانها نقشه های 50000بود ،اما اکنون با توجه به سیستمهای چاپ نقشه که در اختیار رده ها می باشد ،نقشه
ها با مقیاسهای مختلف چاپ می شود ،پس بدست آوردن مختصات به روش تناسب کارآیی بهتری دارد و روی
تمام نقشه ها می توانید مختصات را بدست آورید.
مختصات شبکه مبنا که نقطه مورد نظر در آن قرار دارد عبارت است از E 49 35و N 31 ۲0
برای بدست آوردن مختصات ریز نقطه ،اول طول شبکه که نقطه در آن قرار دارد بین 35و 40را با خط کش
اندازه می گیریم که می شود 164میلیمتر ،بعد بین خط 35تا نقطه مورد نظر را اندازه می گیریم که می شود
65میلیمتر که باید این میلیمتر را به ثانیه تبدیل کنیم .
تذکر :باید دقت داشته باشیم هر عددی که باید تبدیل شود در تناسب اول می نویسیم برای اینکه در حاالت
مختلف تبدیل ( تبدیل میلیمتر به ثانیه و یا تبدیل ثانیه به میلیمتر ) اشتباه نکنیم.
42
طول جغرافیایی نقطه مورد نظر برابر است با E 49 35 118
برای بدست آوردن مختصات عرض جغرافیایی نقطه مورد مانند طول عمل می کنیم ،ابتداء مختصات مبنای شبکه
را یادداشت می کنیم N 31 ۲0 .بعد عرض شبکه را با خط کش اندازه بین خط ۲0و ۲5که می شود 184
میلیمتر ،بعد از خط ۲0تا نقطه مورد نظر اندازه می گیریم که می شود 5۲میلیمتر ،باید به ثانیه تبدیل شود.
با توجه به اینکه ثانیه ها بیشتر از 60می باشد باید به دقیقه تبدیل شود 118 ÷ 60 = 1. 58 .طول نقطه
84 ÷ 60 = 1. ۲4عرض نقطه
N 31 ۲1 ۲4 و E 49 36 58 پس مختصات کامل نقطه عبارت است از
43
تشخیص نقاط با داشتن مختصات جغرافیایی با استفاده از روش تناسب :
اگر نقطه ای داشته باشیم با مختصات جغرافیایی ( ) E 49 38 04 N 31 24 10موقعیت نقطه مذبور
را به روش زیر روی نقشه مشخص میکنیم .
ابتداء مختصات را به گونه ای می نویسیم که با شبکه بندی جغرافیایی نقشه همخوانی داشته باشد و بتوانیم مربع
مبنای که باید نقطه مورد نظر را در آن پیدا کنیم مشخص کنیم .
با توجه به اینکه شبکه بندی 5دقیقه ای است شبکه های جغرافیایی ( ۲0 ، 15 ، 10 ، 05 ، 00تا ) 55است
برای این منظور از محور طولها که مختصات آن 49درجه و 38دقیقه است 3دقیقه از 38دقیقه کم می کنیم و
3دقیقه را به ثانیه تبدیل کرده و به ثانیه مختصات اضافه می کنیم .محور طولها ( ) E 49 35 184برای
عرضها نیز به همین نحو عمل می کنیم .محور عرضها ( ) N 31 20 250
با توجه به اینکه تقسیمات ریز مختصات بر اساس ثانیه است ،در این مرحله باید ثانیه ها را به میلی متر تبدیل
کنیم که بتوان روی شبکه مشخص کنیم .
برای تبدیل ثانیه به میلی متر ابتداء باید طول شبکه بین نصف النهار 35و 40دقیقه را با خط کش اندازه بگیریم
تا ببینیم چند میلی متر است ( همانگونه قبال گفته شد ) ،فرض بر اینکه 165میلی متر است ،طول شبکه 5
دقیقه برابر با 300ثانیه می باشد .
برای تبدیل ابتداء ثانیه را می نویسیم یعنی 300ثانیه برابر است با 165میلی متر ،بعد ثانیه که باید تبدیل شود
زیر ثانیه نوشته و تناسب را حل می کنیم تا مقدار میلی متر بدست آید .
300ثانیه 165م م
184ثانیه Xمم
ابتدا به طول و عرض نقطه نگاه میکنیم تا ببینیم این نقطه در کدام یک از شبکه ها قرار دارد .ابتداء طول نقطه
را پیاده می کنیم ،بر اساس میلی متر بدست آمده پائین و باالی شبکه را به روش زیر عالمت می زنیم ،خط کش
را در پائین شبکه بین دو نصف النهار 35و 40دقیقه به گونه ای قرار می دهیم که صفر خط کش روی عدد
کمتر یعنی 35دقیقه و خط کش را موازی خط پائین شبکه یا مدار ۲0دقیقه قرار می دهیم در مقابل 101میلی
متر عالمت می زنیم ،بعد خط کش را به باالی شبکه می بریم همانگونه که صفر خط کش روی نصف النهار کمتر
یعنی 35دقیقه و موازی خط باالی شبکه است ،در مقابل 101عالمت می زنیم ،بعد با استفاده از خط کش
44
این دو نقطه را به هم وصل می کنیم ،به این ترتیب مختصات طولی مشخص می شود .
برای مشخص نمودن عرض نقطه نیز باید مانند قبل ثانیه را به میلی متر تبدیل کنیم .ابتداء عرض شبکه بین
مدار ۲0و ۲5دقیقه را با خط کش اندازه می گیریم فرض بر اینکه 185میلی متر است .اعداد را در تناسب
گذاشته و جواب را بدست می آوریم .
300ثانیه 185م م
۲50ثانیه Xمم
خط کش را بین دو مدار ۲0و ۲5دقیقه دقیقا موازی خطی که قبال رسم کردیم قرار می دهیم و در مقابل 154
میلی متر روی خط عالمت می زنیم ،محل نقطه مورد نظر می باشد .
الزم به توضیح است این روش اندازه گیری مربوط به نقشه های 50000می باشد ،اگر نقشه با مقیاس دیگری
در اختیار داشته باشید روش کار به همین صورت است ،ابتداء بر اساس تقسیم بندی و شماره گذاری مختصات
اطراف نقشه خطوط مختصات را رسم کنید ،طول هر شبکه را به ثانیه تبدیل کنید و ادامه کار مانند قبل انجام
45
دهید.
- ۲محاسبه شیب
الف -شیب نسبی :شیب نسبی کسری است که نسبت اختالف ارتفاع را به مسافت افقی نمایش می دهند ،
بطوریکه اختالف ارتفاع صورت کسر و مسافت افقی مخرج آنرا تشکیل میدهد
اختالف ارتفاع
=------------------------شیب نسب
مسافت افقی
مثال :اگر اختالف ارتفاع میان دو نقطه 300متر و مسافت افقی آن 6000متر باشد شیب نسبی آن را حساب
. کنید
300 1
= شیب نسبی =
6000 20
ب -شیب درصد :اختالف ارتفاع دو نقطه را در مسافت 100متر شیب درصد گویند و فرمول آن بشرح زیر
میباشد:
اختالف ارتفاع
------------------ × 100
مسافت افقی
مثال :اگر اختالف ارتفاع دو نقطه 150متر و مسافت افقی آن دو نقطه 3000متر باشد شیب درصد آن را
حساب کنید.
46
150
شیب درصد × 100 = %5
3000
پ -شیب بر حسب درجه :بمنظور محاسبه شیب بر حسب درجه میتوان از مثلث قائم الزاویه ای استفاده نمود
که قاعده آن مسافت افقی ( اندازه روی نقشه ) و ضلع عمود بر قاعده آن اختالف ارتفاع دو نقطه ( این مقدار باید
بر حسب مقیاس نقشه کوچک شود ) میباشد ،در این صورت کافی است زاویه بین وتر این مثلث و قاعده آنرا با
نقاله اندازه بگیریم تا زاویه شیب بر حسب درجه مشخص گردد( شکل )۲۲
مثال :اگر اختالف ارتفاع دو نقطه 1۲00متر و مسافت افقی آن روی نقشه 1 : 50000برابر 45میلی متر باشد
شیب بر حسب در جه آن را حساب کنید . .جواب :ابتدا خطی افقی به طول 45میلی متر رسم میکنیم ( قاعده
مثلث) سپس اختالف ارتفاع را برمخرج مقیاس تقسیم میکنیم تا اندازه نقشه ای آن بدست آید. .
م م 1۲00 ÷ 50 = ۲4
اکنون خطی به اندازه ۲4میلی متر بر قاعده مثلث عمود میکنیم انتهای این دو خط را به هم وصل کرده و زاویه
شیب را با نقاله اندازه می گیریم (.شکل ) ۲3
47
جهت ها و امتدادها :زوایا
ا -شمالها
در امور نظامی که قاعدتا باید دستورات صریح و روشن و برای همگان و در همه جا قابل فهم باشد کلیه امتدادها
بر اساس جهت معینی به عنوان امتدادهای مبنا سنجیده می شود ،امتدادهای مبنا عبارتند از :
پ -شمال شبکه
الف -شمال جغرافیائی ( حقیقی ) :امتداد پائین به باالی نصف النهارات را که از قطب شمال میگذرد شمال
جغرافیائی مینامند .عالمت نمودار آن خطی است که در باالی آن ستاره ای قرار دارد به نشانه قطب شمال .
ب -شمال مغناطیسی :امتدادی که عقربه آزاد مغناطیسی قطب نما در جهت آن می ایستد شمال مغناطیسی
نام دارد و نمودار آن خطی است که نوك آن به شکل نیم پیکان است
:امتداد پائین به باالی محور عرضهارا در شبکه بندی قائم الزاویه شمال شبکه می نامند .
نمودار این شمال بصورت خطی مستقیم است که با دو حرف GNمشخص میشود
-۲گراها
ب -گرای جغرافیائی
زاویه بین شمال جغرافیائی و یک امتداد مشخص را گرای جغرافیایی آن امتداد گویند .
پ .گرای مغناطیسی زاویه بین شمال مغناطیسی و یک.متداد مشخص را ( در جهت حرکت عقربهای ساعت )
48
گرای مغناطیسی آن امتداد گویند .
گرای شبکه :زاویه بین شمال شبکه و یک امتداد مشخص را ( در جهت حرکت عقربهای ساعت ) گرای شبکه آن
امتداد گویند( .شکل )4
- ۳انحرافها
با توجه به اینکه امتداد شمالها در یک راستا نمی باشند زوایائی بین آنها وجود دارد که این زوایا را انحراف گویند
،اندازه این انحرافها توسط نمودار شمالها در حاشیه هر نقشه نشان داده شده است.
زاویه بین شمال مغناطیسی و شمال جغرافیائی را انحراف مغناطیسی گویند ،چون شمال جغرافیائی همیشه ثابت
می باشد و شمال مغناطیسی متغیر است .این انحراف ممکن است شرقی ( براست) یا غربی (بچپ) باشد .
ب -انحراف شبکه
زاویه بین شمال شبکه و شمال جغرافیائی را انحراف شبکه نامند ،در این جا نیز مبنا شمال جغرافیائی بوده انحراف
ممکن است شرقی باشد یا غربی ( .شکل . )5
پ -انحراف شبکه مغناطیس (شم) زاویه بین شمال شبکه و شمال مغناطیسی را انحراف شبکه مغناطیسی (شم)
گویند در این انحراف شمال شبکه ثابت و شمال مغناطیسی متغیر است – )1( .انحراف شبکه ( - )۲انحراف
مغناطیسی ( - )3انحراف شبکه مغناطیسی (شم)
انحراف شبکه در مرکز این نقشه زوایه شبکه مغناطیس در سال 1990
13( 0 43میلیم ) 65 ( 3 38میلیم )
49
ت .کاربرد انحرافها
برای تبدیل ی ک گرا به گرای دیگر بایستی از مقادیر انحرافها استفاده نمود و در این مبحث صرفا به کار برد .انحراف
شم که معموال" در امور نظامی بکار میرود اشاره می شود . .انحراف شم برای تبدیل گرای مغناطیسی به شبکه و
بالعکس طبق رابطه های زیر مورد استفاده قرار میگیرد.
توضیح :در انحراف شرقی برای استفاده از انحرافها ،زمانیکه با قطب نما گرا یک امتداد را گرفتید و می خواهید
با نقاله روی نقشه پیاده کنید باید مقدار انحراف را با گرا جمع کنید .
زمانیکه از روی نقشه گرای یک امتداد را بدست آوردید و می خواهید با قطب استفاده کنید باید مقدار انحراف را
از گرا کم کنید .در انحراف غربی بر عکس عمل می کنیم .
50
تذکر :نمودار شمالها حالت شماتیک دارد برای اینکه ما تشخیص دهیم انحراف شم شرقی یا غربی است و زاویه
بین شمالها که نوشته شده با نمودار همخوانی ندارد و برای توجیه مغناطیسی نباید از نمودار استفاده کنیم .
برای اینکه بتوانیم از نمودار شمالها استفاده کنیم باید ابتداء زاویه نمودار را با نقاله اندازه گیری کنیم تا ببینیم
زوایه ایجاد شده با مقدار انحرافی که کنار نمودار نوشته شده یکی است یا خیر .
یعنی اگر انحراف منطقه 30میلیم شرقی باشد در توجیه نقشه بجای اینکه عقربه مغناطیسی را زیر خط شاخص
قرار گیرد عدد 6370میلیم را زیر خط شاخص قرار دهید.
در صورتی که فقط یک نوع عارضه طولی ( یک امتداد ) در روی نقشه و زمین وجود داشته باشد ممکن است
نقشه در جهت مخالف توجیه گردد .باید سعی گردد غیر از امتدادهای مشخص از عوارض دیگر استفاده شود ،در
صورتی که محل توقفگاه نقشه خوان روی نقشه مشخص باشد نقشه خوان می تواند از محل خود به عنوان نقطه
مشخص کمک بگیرد .
از محل مبداء تا هدف یک خط رسم می کنیم ،درب قطب نمای را کامال باز کرده و در کنار این خط قرار می
دهیم به طوریکه صفر قطب نما روی محل مبداء و درب قطب نما به سمت هدف باشد ،هر عددی که زیر خط
شاخص مشکی بود گرای هدف می باشد.
51
گرا گرفتن با نقاله از روی نقشه :
برای گرا گرفتن با نقاله نیازی به توجیه نقشه با شمال نیست ،ابتداء شمال مبداء را رسم می کنیم ،بعد خطی از
محل مبداء تا هدف می کشیم ،مرکز نقاله را روی محل مبداء قرار داده و صفر نقاله را روی خط شمال که رسم
کرده ایم قرار می دهیم ،از روی کمان نقاله هر عددی که خط هدف از آن عبور کرده گرای شبکه هدف می باشد
فصل مشترك
برای تعیین موقعیت یک نقطه نامشخص روی نقشه باید حداقل از دو نقطه معلوم استفاده کرده و به نقطه نا
مشخص نشانه روی نمائیم .رسم دو امتداد از دو نقطه معلوم روی نقشه را برای تعیین موقعیت نقطه نامعلوم دور
را فصل مشترك می نامیم .برای فصل مشترك از دو روش استفاده می کنیم .
-1دو عارضه را روی زمین طوری انتخاب کنید که به اندازه کافی از هم دور بوده و موقعیتشان روی نقشه معلوم
52
باشد و همچنین از هر یک از آنها بتوان نقطه نامعلوم را دید .
-۲به محل عارضه اول در طبیعت رفته ،نقشه را توجیه نمایید و سپس با لبه خط کش از روی عارضه اول در
نقشه به نقطه نا معلوم در طبیعت نشانه روی کنید و امتداد را رسم نمائید .
-3به محل عارضه دوم در طبیعت رفته پس از توجیه نقشه با لبه خط کش از عارضه دوم روی نقشه به سمت
نقطه نامعلوم در طبیعت نشانه روی و امتداد را رسم نمائید ( برای بازرسی و دقت بیشتر نقطه سومی انتخاب کرده
و اعمال فوق را در نقطه سوم نیز انجام دهید ) .
-4محل تالقی دو امتداد موقعیت نقطه نا معلوم را روی نقشه مشخص می کند.
دو نقطه Aو Bرا روی زمین طوری انتخاب کنید که به اندازه کافی از هم دور بوده و موقعیتشان روی نقشه
معلوم باشد و همچنین از هر یک از آنها بتوان نقطه نامعلوم cرا دید .
به نقطه Aدر طبیعت رفته ،نقشه را توجیه و محل خود را روی نقشه مشخص نمائید (. )a
به وسیله قطب نما گرای مغناطیسی امتداد ACرا در طبیعت اندازه گرفته به گرای شبکه تبدیل نمایید .
از محل توقفگاه روی نقشه ( نقطه )aخطی با گرای شبکه بدست آمده رسم نمایید (شکل )۲
به نقطه Bدر طبیعت رفته نقشه را توجیه نموده و محل خود را روی نقشه مشخص نمائید ()b
به وسیله قطب نما گرای مغناطیسی امتداد BCرا در طبیعت اندازه گرفته به گرای شبکه تبدیل نمایید .
از محل توقفگاه روی نقشه (نقطه )bخطی با گرای شبکه رسم نمایید ( برای بازرسی و دقت بیشتر نقطه سومی
انتخاب کرده و اعمال فوق را در نقطه سوم نیز نیز انجام دهید ).
محل تالقی دو خط ترسیم شده موقعیت نقطه نامعلوم ( )cرا روی نقشه مشخص می نماید .در صورتیکه از سه
نقطه و سه خط استفاده کرده باشید در محل تالقی امتدادها ممکن است مثلثی تشکیل گردد .اگر چنانچه مثلث
تشکیل شده بزرگ بود اعمال خود را بازرسی نموده تا اشتباه خود را دریابید .در این حالت مجاز نیسیتند مرکز
مثلث را به نام نقطه مورد نظر انتخاب نمایید .
برای رسم خطوط می توانید از نقاله استفاده کنید که دقت بهتری دارد.
53
ترفیع ( تعیین محل توقفگاه ) :
تعیین محل توقفگاه را با نشانه روی به دو یا سه نقطه معلوم اصطالحاً ترفیع می نامند .عمل ترفیع عکس فصل
مشترك است .بدین معنی که در فصل مشترك موقعیت نقطه نامعلوم دور دست روی نقشه بدست می آید .ولی
در ترفیع از روی دو یا سه نقطه معلوم دور دست که موقعیت این نقاط روی نقشه و طبیعت مشخص می باشد ،
موقعیت نقطه نامعلوم توقفگاه را روی نقشه بدست می آوریم .روشهای ترفیع به شرح زیر می باشد .
-1دو نقطه Aو Bرا روی زمین به طوری انتخاب کنید که به اندازه کافی از هم دور بوده و موقعیتشان روی نقشه
معلوم باشد .
-3لبه خط کش را درکنارنقطه aروی نقشه قرار داده وبه نقطه Aدرطبیعت نشانه روی کرده،سپس یک خط به
طرف توقفگاه رسم نمائید
-4همین عمل را برای نقطه bروی نقشه ونقطه Bدرطبیعت تکرار نمائید
-5نقطه pمحل تالقی دوخط رسم شده موقعیت نقطه pتوقفگاه را روی نقشه مشخص میکند.
54
ب .روش نشانه روی بوسیله قطب نما :
-1دو عارضه را روی زمین به طوری انتخاب کنید که به اندازه کافی از هم دور بوده و موقعیتشان روی نقشه معلوم
باشد .
-3از محل توقفگاه به کمک قطب نما گرای مغناطیسی عارضه اول را گرفته و یادداشت نمایید .بعد از محلی که
قرار دارید به سمت عارضه دوم چرخیده و گرای آنرا نیز بگیرد و یادداشت نمایید .
-4همانگونه که نقشه با شمال مغناطیسی توجیه است نقشه را محکم کنید که حرکتی نداشته باشد ،درب قطب
نما را کامل باز کنید و جلو یا سر خط کش قطب نما را روی تصویر عارضه اول روی نقشه گذاشته و آنقدر قطب
را بچرخانید تا گرای عارضه اول زیر خط شاخص مشکی قرار گیرد ،در کنار خط کش قطب نما خطی رسم کنید
.بعد جلو یا سر خط کش قطب نما را روی تصویر عارضه دوم روی نقشه گذاشته و قطب نما را آنقدر بچرخانید تا
گرای عارضه دوم زیر خط شاخص مشکی قرار گیرد در کنار خط کش خطی رسم کنید .محل تالقی این دو خط
موقعیت نقطه توقفگاه را روی نقشه مشخص می کند ،برای بازرسی و دقت بیشتر نقطه سومی انتخاب کرده و
اعمال فوق را برای نقطه سوم نیز انجام دهید .
در صورتیکه در سه نقطه و سه خط استفاده کرده باشید ،در محل تالقی امتدادها ممکن است مثلثی تشکیل
گردد ،اگر چنانچه مثلث تشکیل شده کوچک بوده ،مرکز مثلث را به عنوان محل توقفگاه انتخاب نمایید و اگر
چنانچه مثلث تشکیل شده بزرگ بوده اعمال خود را بازرسی نموده تا اشتباه خود را دریابید ،در این صورت مجاز
نیستید مرکز مثلث را به نام نقطه مورد نظر انتخاب نمایید .
الزم به توضیح است برای پیاده کردن گرا روی نقشه همانگونه که در طبیعت گرا گرفتید یعنی سر قطب نما به
سمت هدف است روی نقشه هم سر قطب نما روی هدفی که گرا گرفتید قرار دهید و قطب نما را بچرخانید تا
گرای گرفته شده زیر خط شاخص قرار گیرد .
55
می توانید گرای گرفته شده را معکوس کنید و برای پیاده کردن روی نقشه صفر قطب نما را روی هدفی که گرای
آن را گرفتید قرار دهید و قطب نما را بچرخانید تا معکوس گرای گرفته شده زیر خط شاخص قرار گیرد .نتیجه
کار هیچ تفاوتی ندارد.
از محل توقفگاه گرای عارضه اول و دوم را گرفته و یادداشت می کنیم ،گراها را به شبکه تبدیل می کنیم و
معکوس می کنیم .
56
محل عارضه اول را روی نقشه مشخص می کنیم و شمال عارضه را رسم می کنیم ،از محل عارضه خطی موازی
خطوط شمالی نقشه به انداز 10سانتیمتر ،بعد مرکز نقاله را روی محل عارضه گذاشته و صفر نقاله را روی خط
شمال که قبال رسم کرده ایم قرار می دهیم ،معکوس گرای گرفته شده از عارضه را روی کمان نقاله پیدا کرده و
عالمت می زنیم ،بعد نقاله را از روی نقشه بر داشته و از محل عارضه به سمت عالمت خطی رسم می کنیم .
از محل عارضه دوم هم به همین شکل عمل می کنیم و خط دوم را هم رسم می کنیم محل برخورد این خط
محل توقفگاه می باشد .
تذکر :اگر از نقاله میلیم یا 6400استفاده می کنید مشکلی ندارید ،اما اگر از نقاله 360درجه استفاده می کنید
باید گرای گرفته شده را به درجه تبدیل کنید.
مثال :از روی جاده با قطب نما گرای عارضه ای ( نوك ارتفاع ) را گرفته ایم 1650میلیم و انحراف منطقه هم
50میلیم می باشد ،با نقاله محل توقفگاه را روی نقشه پیدا کنید .
بعد گرای بدست آمده را معکوس می کنیم 1700 + 3۲00 = 4900 .
57
پ .-روش استفاده از کاغذ کالك :
این روش عالوه بر دقت ،وسیله ای برای توجیه نقشه نیز خواهد بود .یعنی حتی قبل از توجیه نقشه نقطه توقفگاه
بدست می آید .طرز عمل به شرح زیر است .
-1یک تکه کاغذ کالک را روی تخته سه پایه متصل نمایید .
-۲سه نقطه مشخص در طبیعت و روی نقشه طوری انتخاب کنید که نقطه توقفگاه را احاطه کرده باشند ( حداقل
زاویه بین دو نقطه بیشتر از ۲0درجه باشد )
-3نقطه دلخواه در وسط کالک را انتخاب نموده ( ) pسنجاقی روی آن فرو نمایید .
-4لبه خط کش را به سنجاق تکیه داده و به هر کدام از سه نقطه تعیین شده نشانه روی کرده و در امتداد لبه
خط کش خطهایی رسم نمایید .بدین ترتیب از تقاطع این سه خط سه زاویه بدست می آید که راس آنها در محل
سنجاق می باشد .
-5کاغذ کالک را از تخته جدا کرده روی نقشه طوری قرار دهید که امتداد سه خط رسم شده هر کدام از نقاط
متناظر شان روی نقشه بگذرد .
-6در این حالت روی محل تالقی سه خط سنجاقی فرو کرده و اثر سنجاق را روی نقشه عالمت بگذارید ،این نقطه
همان نقطه توقفگاه روی نقشه خواهد بود ( .شکل )5
( به مبحث توجیه نقشه -7حال به وسیله این نقطه و یکی از سه نقطه مشخص می توان نقشه را توجیه نمود
مراجعه شود )
این روش وقتی قابل اجراست که نقطه توقفگاه روی یک امتداد معلوم قرار دارد و تصویر امتداد روی نقشه وجود
دارد (.مثالُ جاده ) در این روش شما روی یک جاده قرار دارید اما محل شما مشخص نیست در اینجا کافی است
به جای دو نقطه معلوم دور دست از یک نقطه استفاده شود
یک عارضه در طبیعت پیدا می کنید که تصویر آن روی نقشه باشد .از این عارضه با قطب نما گرا گرفته و یادداشت
می کنید .نقشه را با شمال مغناطیسی دقیقا توجیه کنید و نقشه را محکم کرده که حرکتی نداشته باشد .درب
قطب نما را کامل باز کرده و جلو یا سر خط کش قطب نما را روی تصویر عارضه ای که گرای آنرا گرفته اید قرار
دهید ،قطب نما را آنقدر بچرخانید تا گرای عارضه زیر خط شاخص مشکی قرار گیرد ،در کنار خط کش قطب
58
نما خطی رسم کنید تا امتداد معلوم را قطع کند .محل تقاطع این خط با امتداد معلوم محل توقفگاه است .
نیمرخ
الف .بررسی شکل زمین از روی خطوط میزان منحنی برای بسیاری از مقاصد مناسب است ،ولی وقتی که دقت
مورد نظر باشد استفاده از نیمرخ ضروری می گردد .
نیمرخ عبارت است از :منظره عمودی قسمتی از سطح زمین در امتداد خط واصل بین دو نقطه .
ب .نیمرخ را می توان از روی نقشه ای که دارای میزان منحنی باشد رسم نمود و به شرح زیر رسم می گردد .
روی نقشه خطی رسم کنید ( خط نیمرخ ) که نیمرخ آن امتداد مورد نظر است .
بیشترین و کمترین ارتفاع میزان منحنی هایی را که خط نیمرخ را قطع کرده و یا با آن مماس هستند بدست
آورید .برای دقت بیشتر در مسیر تپه ها و دره ها به اندازه نصف متساوی البعد به بیشترین ارتفاع افزوده و از
کمترین ارتفاع کم کنید .
روی یک کاغذ سفید خطوط افقی موازی و به فواصل مساوی رسم نمایید .خطوط رسم شده به اندازه ای باشد
منحنی های بند ( ) ۲فوق باشد . که هر خط نشان دهنده ارتفاع یکی از میزان
کاغذ خط کشی شده را طوری روی نقشه قرار دهید که خطوط آن موازی و در کنار خط نیمرخ قرار گیرند .
عدد مربوط به بلندترین ارتفاع را در کنار باالترین خط افقی مجاور خط نیمرخ بنویسید .
59
بقیه خطوط را از باال به پایین متناسب با متساوی البعد نقشه تا کمترین ارتفاع شماره گذاری کنید .
از نقاط تماس یا تقاطع خط نیمرخ با خطوط میزان منحنی خطوطی عمود به طرف پایین بکشید تا خط های
متناظر با خطوط میزان خود را قطع نماید .محل تقاطع را با یک عالمت مشخص کنید .
بعد از رسم کلیه خطوط عمودی و عالمت گذاری محل تقاطع آنها با خطوط افقی متناظرشان نقاط تقاطع را با
خط منحنی یکنواخت به هم وصل کنید .بخاطر داشته باشید که تپه ها ودره ها معموال دارای انحنا می باشند
آبروها اکثراً بدون انحنا و به شکل ( )Vو یا به شکل ( )Uهستند .
نیمرخی را که به ترتیب فوق رسم گردیده است ،می توان به هر نسبتی بزرگ نمود .
60
طرح ریزی برای حرکات زمینی
61