You are on page 1of 88

‫ــــم‬ ‫لــــی ُم َح َّمــــ ٍد َو آلِ ُم َح َّمــــ ٍد َو َع ِّج ْ‬

‫ــــل َف َر َج ُه ْ‬ ‫ـــــل َع ٰ‬ ‫اَللّٰ ُه َّ‬


‫ــــم َص ِّ‬

‫هندسه (‪)3‬‬
‫رشتۀ ریاضی و فیزیک‬

‫پایۀ دوازدهم‬

‫دوره دوم متوسطه‬


‫وزارت آموزش و پرورش‬
‫سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشي‬

‫هندسه (‪ )3‬ـ پایۀ دوازدهم دورۀ دوم متوسطه ـ ‪112213‬‬ ‫نام کتاب‪:‬‬
‫سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی‬ ‫پدیدآورنده‪:‬‬
‫دفتر تألیف کتاب های درسی عمومی و متوسطه نظری‬ ‫مدیریت برنامه ریزی درسی و تألیف‪:‬‬
‫سیدمحمدرضا احمدی‪ ،‬حمید رضا امیری‪ ،‬علی ایرانمنش‪ ،‬مهدی ایزدی‪ ،‬محمدحسن بیژن زاده‪،‬‬ ‫شناسه افزوده برنامه ریزی و تألیف‪:‬‬
‫سید صالحی‪ ،‬میر شهرام‬‫خسرو داودی‪ ،‬زهرا رحیمی‪ ،‬محمد هاشم رستمی‪ ،‬ابراهیم ریحانی‪ ،‬محمد رضا ّ‬
‫صدر‪ ،‬اکرم قابل رحمت‪ ،‬طاهر قاسمی هنری و عادل محمدپور (اعضای شورای برنامه ریزی)‬
‫سید صالحی‪ ،‬هوشنگ شرقی و هادی مین‌باشیان‬ ‫حمیدرضا امیری‪ ،‬ابراهیم ریحانی‪ ،‬محمدرضا ّ‬
‫(اعضای گروه تألیف)‬
‫اداره ّ‬
‫کل نظارت بر نشر و توزیع مواد آموزشی‬ ‫مدیریت آماده‌سازی هنری‪:‬‬
‫احمدرضا امینی (مدیر امور فنی و چاپ) ـ مجتبی زنـد (مدیر هنری‪ ،‬طراح جلـد و صفـحه آرا) ـ‬ ‫شناسه افزوده آماده سازی‪:‬‬
‫مریم دهقان زاده (رسـام) ـ زهره برهانی زرنـدی‪ ،‬سـوروش سعادتـمندی‪ ،‬فاطمه گیـتی جبین‪،‬‬
‫فاطمه صغری ذوالفقاری‪ ،‬کبری اجابتی و حمید ثابت کالچاهی (امور آماده سازی)‬
‫تهران خیابان ایرانشهر شمالی ـ ساختمان شمارۀ ‪ ٤‬آموزش و پرورش (شهید موسوی)‬ ‫نشانی سازمان‪:‬‬
‫تلفن ‪٩‬ـ‪ ،٨٨٨٣١١٦١‬دورنگار ‪ ،٨٨٣٠٩٢٦٦‬کدپستی ‪١٥٨٤٧٤٧٣٥٩‬‬
‫وبگاه ‪ www.chap.sch.ir‬و ‪www.irtextbook.ir‬‬
‫شرکت چاپ ونشر کتاب های درسی ایران تهران کیلومتر ‪ ١٧‬جادۀ مخصوص کرج ـ خیابان ‪٦١‬‬ ‫ناشر‪:‬‬
‫(داروپخش) تلفن ‪  ٥‬ـ ‪ ،٤٤٩٨٥١٦١‬دورنگار ‪ ،44985160‬صندوق پستی ‪١٣٩‬ـ  ‪٣٧٥١٥‬‬
‫شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران «سهامی خاص»‬ ‫چاپخانه‪:‬‬
‫چاپ چهارم ‪1400‬‬ ‫سال انتشار و نوبت چاپ‪:‬‬

‫شابك‪6‬ـ‪3113‬ـ  ‪05‬ـ‪964‬ـ‪978‬‬
‫‪   6‬ـ‪  3113‬ـ  ‪ 05‬ـ ‪ 964‬ـ ‪ISBN: 978‬‬
‫جوان‌ها قدر جوانيشان را‬
‫بدانند و آن را در علم و‬
‫تقوا و سازندگي خودشان‬
‫صرف كنند كه اشخاصي‬
‫امين و صالح بشوند‪.‬‬
‫مملكت ما با اشخاص امين‬
‫مي‌تواند مستقل باشد‪.‬‬
‫امام خميني « ُق ِّد َ‬
‫س سِ ُّر ُه»‬
‫کلیه حقوق مادی و معنوی این کتاب متعلق به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی‬
‫وزارت آموزش و پرورش است و هرگونه استفاده از کتاب و اجزای آن به صورت چاپی‬
‫و الکترونیکی و ارائه در پایگاه های مجازی‪ ،‬نمایش‪ ،‬اقتباس‪ ،‬تلخیص‪ ،‬تبدیل‪ ،‬ترجمه‪،‬‬
‫عکس برداری‪ ،‬نقاشی‪ ،‬تهیه فیلم و تکثیر به هر شکل و نوع‪ ،‬بدون کسب مجوز از این‬
‫سازمان ممنوع است و متخلفان تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند‪.‬‬

‫محتوای این کتاب تا پایان سال تحصیلی ‪ 1403 - 1404‬تغییر نخواهد کرد‪.‬‬
‫فهـرست‬

‫فصل ‪ :1‬ماتریس وکاربردها‪9.....................................‬‬


‫درس اول‪ :‬ماتریس و اعمال روی ماتریس ها‪10..........................‬‬
‫درس دوم‪ :‬وارون ماتریس  و دترمینان‪22...............................‬‬

‫فصل ‪ :2‬آشنایی با مقاطع مخروطی ‪33..............................‬‬


‫درس اول‪ :‬آشنایی با مقاطع مخروطی و مکان هندسی ‪34...................‬‬
‫درس دوم‪ :‬دایـره‪40..............................................‬‬
‫درس سوم‪ :‬بیضی و سهمی ‪47......................................‬‬

‫فصل ‪ :3‬بـردارهـا‪61.............................................‬‬
‫درس اول‪ :‬معرفی فضای ‪62.................................... 3‬‬
‫درس دوم‪ :‬ضرب داخلی و ضرب خارجی بردارها ‪77.....................‬‬

‫منابع‪87..........................................................‬‬
‫پیشـگفتار‬

‫کتاب حاضر در راستای برنامۀ درسی ملی و در ادامه تغییر کتاب های ریاضی دورۀ دوم متوسطه تألیف شده‬
‫است‪ .‬یکی از تفاوت های مهم این کتاب با کتاب قبلی مربوط به دوره پیش دانشگاهی‪ ،‬کاهش قابل مالحظه‬
‫محتوا است‪ .‬همانند پایه های قبلی‪ ،‬ساختار کتاب براساس سه محور اساسی فعالیت‪ ،‬کار در کالس و‬
‫تمرین قرار گرفته است‪ .‬از این میان‪« ،‬فعالیت ها» موقعیت هایی برای یادگیری و ارائه مفاهیم جدید ریاضی‬
‫فراهم می کنند و این امر مستلزم مشارکت جدی دانش آموزان است‪ .‬البته معلم هم در این میان نقشی مهم‬
‫برای راهنمایی و هدایت کلی فعالیت ها به عهده دارد‪ .‬با توجه به اینکه کتاب برای دانش آموزان سطح‬
‫متوسط طراحی شده است‪ ،‬با درنظر گرفتن شرایط مختلف‪ ،‬امکان غنی سازی فعالیت ها و یا ساده سازی‬
‫آنها به وسیله معلم وجود دارد‪ .‬در هرحال تأکید اساسی مؤلفان‪ ،‬محور قرار دادن کتاب درسی در فرایند‬
‫آموزش است‪ .‬در همین راستا توجه به انجام فعالیت ها در کالس درس و ایجاد فضای بحث و گفت وگو‬
‫و دادن مجال به دانش آموز برای کشف مفاهیم به طور جدی توصیه می شود‪.‬‬
‫زمان کالس درس نباید به مباحثی خارج از اهداف کتاب درسی اختصاص یابد‪ .‬همچنین نباید آزمون های‬
‫مختلف خارج از مدرسه مبنای آموزش مفاهیم در کالس درس واقع شوند‪ ،‬بلکه این کتاب درسی است‬
‫که سطح و سبک آزمون ها را مشخص می کند‪ .‬در بسیاری از موارد درباره یک مفهوم‪ ،‬حد و مرزهایی‬
‫در کتاب رعایت شده است که رعایت این موضوع در ارزشیابی ها و آزمون های رسمی برای همه طراحان‬
‫الزامی است‪ .‬رعایت این محدودیت ها موجب افزایش تناسب بین زمان اختصاص یافته به کتاب و محتوای‬
‫آن خواهد شد‪ .‬شایسته است همکاران ارجمند بر رعایت این موضوع نظارت دقیق داشته باشند‪ .‬روند‬
‫کتاب نشان می دهد که ارزشیابی باید در خدمت آموزش باشد‪ .‬در واقع ارزشیابی باید براساس اهداف‬
‫کتاب باشد و نه موضوعاتی که احیاناً پیش از این‪ ،‬سال ها به صورت سنتی ارائه شده اند و یا توسط برخی‬
‫از کتاب های غیراستاندارد توصیه می شوند‪ .‬طرح این گونه سؤاالت که اهداف آموزشی کتاب را دنبال‬
‫نمی کنند در کالس درس و نیز در ارزشیابی ها‪ ،‬به هیچ عنوان توصیه نمی شود‪.‬‬
‫ارتباط بین ریاضیات مدرسه ای و محیط پیرامون و کاربردهای این دانش در زندگی روزمره‪ ،‬که به وضوح‬
‫در اسناد باالدستی مورد تأکید قرار گرفته است‪ ،‬به صورت تدریجی خود را در کتاب های درسی نشان‬
‫می دهد‪ .‬تالش برای برقراری این ارتباط در تصاویر کتاب نیز قابل مشاهده است که امید است مورد توجه‬
‫معلمان و دانش آموزان عزیز قرار گیرد‪.‬‬
‫اگر مهم ترین هدف آموزش ریاضی را پرورش تفکر ریاضی بدانیم‪ ،‬دیگر استفاده افراطی از فرمول ها‪،‬‬
‫الگوریتم ها‪ ،‬قواعد و دستورها بدون آگاهی از چگونگی و چرایی عملکرد آنها‪ ،‬جایگاهی در آموزش‬
‫ریاضی مدرسه ای نخواهد داشت‪ .‬فرصت حضور دانش آموز در کالس درس را نباید به سادگی از دست‬
‫داد‪ .‬فرایندهایی مانند استدالل‪ ،‬تعمیم‪ ،‬حل مسئله‪ ،‬طرح مسئله و موضوعاتی نظیر مسائل باز پاسخ‪،‬‬
‫بازنمایی های چندگانه و گفتمان ریاضی نقش مهمی در پرورش تفکر ریاضی دانش آموزان دارد‪.‬‬
‫مؤلفان از کلیه امکانات موجود نظیر سامانه اعتبارسنجی‪ ،‬وبگاه گروه ریاضی دفتر تألیف‪ ،‬پیام نگار‬
‫(ایمیل)‪ ،‬دعوت از دبیران مجرب برای حضور در جلسات نقد و بررسی کتاب و دیگر رسانه های در‬
‫دسترس برای دریافت دیدگاه ها‪ ،‬نقدها و نظرات دبیران محترم سراسر کشور بهره گرفته اند‪ .‬در راستای‬
‫مشارکت دبیران محترم ریاضی‪ ،‬پاره ای از تصاویر و عکس های مورد استفاده در کتاب توسط این عزیزان‬
‫از استان های مختلف کشور به گروه ریاضی ارسال شده است‪ ،‬که الزم است از زحمات آنها تشکر و‬
‫قدردانی شود‪ .‬اعضای تیم تألیف به حضور و مشارکت جدی همکاران ارجمند در امر نقد و بررسی‬
‫کتاب افتخار می کنند‪ .‬امید که همچنان شاهد این تعامل و ارتباط مؤثر باشیم‪ .‬گروه تألیف آمادگی دریافت‬
‫نظرات و دیدگاه های تمامی همکاران و اساتید را از طریق پیام نگار‪ 1‬و وبگاه واحد تحقیق‪ ،‬توسعه و آموزش‬
‫ریاضی‪ 2‬دارد‪ ،‬به عالوه بسیاری از مطالب مربوط به پشتیبانی کتاب از طریق وبگاه واحد ریاضی قابل‬
‫دریافت است‪.‬‬
‫مؤلفان‬

‫‪ mathrde@gmail.com‬ــ  ‪1‬‬
‫‪ http://math-dept.talif.sch.ir‬ــ  ‪2‬‬
‫ماتریس وکاربـردها‬
‫فصل ا ّول‬

‫‪1‬‬

‫یکی از کاربردی ترین مباحث و موضوع های ریاضی مبحث ماتریس است‪.‬‬


‫امروزه از ماتریس به عنوان ابزاری قوی در شاخه های دیگر ریاضیات و‬
‫به خصوص در فیزیک کوانتم (هایزنبرگ‪ ،‬اولین شخصی که ماتریس ها را در‬
‫فیزیک به کار برد‪ ،‬می گوید‪ :‬تنها ابزاری که من در مکانیک کوانتم نیاز دارم‬
‫ماتریس ها می باشند‪ ).‬و در رایانه و علومی چون آمار‪ ،‬حسابداری و‪ ...‬استفاده‬
‫می شود‪ .‬ریاضیات کاربردی‪ ،‬در تمام گرایش هایش نیاز مبرم به ماتریس دارد‬
‫زیرا در بیشتر موارد‪ ،‬حل مسائل کاربردی و عملی با حل دستگاه های معادالت و‬
‫نامعادالت پیوند می خورد و حل این دستگاه ها با ماتریس رابطۀ تنگاتنگ دارد‪.‬‬

‫‪9‬‬
‫درس ا ّول‬

‫ماتریس‪ 1‬و اعمال روی ماتریس ها‬

‫اطالعات مربوط به ‪ 4‬تیم اول حاضر در یک سری مسابقات فوتبال که به صورت رفت‬
‫‪1‬‬
‫و برگشتی انجام می شود در جدول زیر آمده است‪:‬‬

‫امتیاز‬ ‫مساوی‬ ‫باخت‬ ‫برد‬


‫‪30‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪9‬‬ ‫تیم ‪A‬‬

‫‪25‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪7‬‬ ‫تیم ‪B‬‬

‫‪24‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪6‬‬ ‫تیم ‪C‬‬

‫‪22‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫تیم ‪D‬‬

‫امتیاز مساوی باخت برد‬


‫‪A 9‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪30‬‬
‫اگر این اطالعات را به شکل آرایشی از اعداد و در‬
‫‪B 7‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪25‬‬ ‫داخل دو کروشه محصور کنیم‪ ،‬در این صورت یک‬
‫‪M= ‬‬
‫‪C 6‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪24‬‬ ‫ماتریس شامل ‪ 4‬سطر و ‪ 4‬ستون حاصل می شود که‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪D 6‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪22‬‬ ‫اگر آن را با حرف ‪ M‬نمایش دهیم‪ ،‬خواهیم داشت‪:‬‬

‫تعریف‪ :‬هر آرایش مستطیلی از اعداد حقیقی‪ ،‬شامل تعدادی سطر و ستون‬
‫یک ماتریس نامیده می شود‪ .‬هر عدد حقیقی واقع در هر ماتریس را درایهٔ‬
‫آن ماتریس می نامیم‪.‬‬

‫معموال ً ماتریس ها را با حروف بزرگ مانند ‪ C ، B ، A‬و‪ ...‬نام گذاری می کنیم‪.‬‬

‫مثال‪ :‬ماتریس ‪ A‬ماتریسی شامل سه سطر و چهار ستون است‪ .‬این ماتریس دارای‬
‫درایه روی سطر اول و ستون چهارم است‬
‫ٔ‬ ‫‪ 3*4=12‬درایه است و مثال ً عدد حقیقی ‪2‬‬ ‫‪‬‬
‫‪2 0 2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬
‫‪‬‬

‫درایه (‪ )-7‬روی سطر دوم و ستون سوم قرار دارد‪.‬‬


‫و ٔ‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪A = 5 3 −7 1 ‬‬
‫‪‬‬
‫در حالت کلّی اگر ماتریسی چون ‪ A‬دارای ‪ m‬سطر و ‪ n‬ستون باشد می نویسیم ‪Am × n‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫و می خوانیم (‪ A‬ماتریسی از مرتبه ‪ m( m*n‬در ‪ )n‬است‪ ).‬برای هر ٔ‬
‫درایه ماتریس و‬ ‫‪ −3 20 π 14 ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫ ‪1- Matrix‬‬

‫‪10‬‬
‫به منظور مشخص کردن جایگاه آن‪ ،‬دو اندیس در نظر می گیریم که اندیس سمت چپ جای‬
‫مفهوم ماتریس نخستین بار در کارهای‬ ‫ستون آن درایه را مشخص می کند‪ aij ،‬یعنی ٔ‬
‫درایه روی‬ ‫سطر و اندیس سمت راست جای ِ‬
‫ویلــیام هامیلــتون (‪)1805- 1865‬‬ ‫سطر ‪i‬ام و ستون ‪j‬ام‪.‬‬
‫ریاضی دان ایرلندی و ِ«کیلی» ریاضی دان‬
‫انگلیسی در نیم ٔه اول قرن نوزدهم مطرح‬ ‫ماتریس ‪ A2*3‬و ماتریس ‪ Bm  *n‬با درایه هایشان نمایش داده شده اند‪:‬‬
‫شد و مبانی نظری این علم را کارل‬
‫وایراشتراوس (‪ )1815- 1897‬و دیگران‬
‫در نیم ٔه دوم قرن نوزدهم و نیم ٔه اول قرن‬
‫بیستم پایه ریزی کردند‪.‬‬

‫و‬

‫درایه عمومی ماتریس ‪ B‬می نامیم که ‪ 1 ≤ i   ≤ m‬و ‪ 1 ≤ j  ≤ n‬تغییر می کنند‪.‬‬


‫درایه ‪ bij‬را ٔ‬
‫ٔ‬
‫درایه عمومی نمایش داد و برای اختصار‬ ‫همه درایه های ماتریس ‪ B‬را می توان توسط ٔ‬ ‫ٔ‬
‫می نویسیم ]  ‪.  B=[bij‬‬
‫‪1‬‬

‫مثال‪ :‬اگر ماتریس ‪ A=[aij  ]2*2‬ماتریسی ‪ 2*2‬باشد و برای ‪ i    =j‬داشته باشیم ‪ aij   = 7‬و‬
‫برای ‪ i    >j‬داشته باشیم ‪ aij   = 5‬و برای ‪ i    <j‬داشته باشیم ‪ aij   =  -2‬در این صورت ماتریس‬
‫‪ A‬را با درایه هایش نمایش دهید‪.‬‬
‫‪7 −2‬‬
‫‪.A = ‬‬ ‫حل‪ a11=a 22=7 :‬و ‪ a 21= 5‬و ‪ a 12= -2‬پس ‪‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪7‬‬

‫اطالعات مربوط به ‪ 4‬فروشگاه ‪ C ،B ،A‬و ‪ D‬در مورد تعداد شلوار‪ ،‬بلوز و‬


‫پیراهن های موجود در هر فروشگاه‪ ،‬در جدول دو بعدی زیر آمده است این اطالعات‬
‫را یک بار با یک ماتریس ‪ 3*4‬و یک بار با ماتریسی ‪ 4*3‬نمایش دهید‪.‬‬

‫‪ 24‬شلوار‪ 15 ،‬بلوز و ‪ 7‬پیراهن‬ ‫فروشگاه ‪A‬‬

‫‪ 26‬شلوار‪ 19 ،‬بلوز و ‪ 11‬پیراهن‬ ‫فروشگاه ‪B‬‬

‫‪ 17‬شلوار‪ 28 ،‬بلوز و ‪ 22‬پیراهن‬ ‫فروشگاه ‪C‬‬

‫‪ 12‬شلوار‪ 31 ،‬بلوز و ‪ 35‬پیراهن‬ ‫فروشگاه ‪D‬‬

‫‪1‬ــ اگر ‪ m  =n   =1‬در این صورت ماتریس ‪ [K    ]1*1‬را مساوی با عدد حقیقی ‪ K‬تعریف می کنیم‪ .‬‬

‫‪11‬‬
‫معرفی چند ماتریس خاص‬
‫‪1‬ــ اگر در ماتریس ‪ ،A‬تعداد سطرها با تعداد ستون ها برابر و مساوی ‪ n‬باشد‪ A ،‬را یک‬
‫ماتریس مربعی از ٔ‬
‫مرتبه ‪ )n *n( n‬می نامیم‪ .‬ماتریس های زیر همگی مربعی هستند‪:‬‬

‫‪ 2 −1‬‬ ‫‪3 ‬‬


‫‪ 1 2‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪A=‬‬ ‫‪‬‬ ‫=و‬
‫‪B 3 −1‬‬ ‫‪2 ‬‬ ‫‪ C =[5]1*1 = 5‬و‬
‫‪ −1 02×2‬‬ ‫‪5 −1‬‬
‫‪‬‬ ‫‪3  3×3‬‬

‫در ماتریس های ‪ A‬و ‪ B‬قطرهای مشخص شده را قطر اصلی این دو ماتریس می نامیم و‬
‫درایه ‪ a  ij‬روی قطر اصلی قرار دارد‪.‬‬
‫اگر ‪ i = j‬در این صورت ٔ‬

‫‪2‬ــ اگر ماتریس ‪ A‬فقط از یک سطر تشکیل شده باشد (فقط دارای یک سطر باشد)‬
‫آن را یک ماتریس سطری می نامیم‪ .‬ماتریس های زیر همگی ماتریس های سطری هستند‪:‬‬
‫‪A=[1‬‬ ‫‪2]1*2‬‬ ‫‪ ,‬‬ ‫ ‬
‫‪B‬‬ ‫‪=[2 -1 4 5]1*4‬‬ ‫‪ ,‬‬ ‫‪ C =[7]1*1=7‬‬

‫‪3‬ــ اگر ماتریسی فقط دارای یک ستون باشد آن را ماتریس ستونی می نامیم‪.‬‬
‫ماتریس های زیر همگی ستونی هستند‪:‬‬
‫‪ ‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪ ‬‬ ‫‪ −1‬‬
‫‪A=  π ‬‬
‫‪ ‬‬
‫و‬ ‫‪C‬و ‪B = ‬‬ ‫‪= [114]1*1=114‬‬
‫‪3‬‬
‫‪ ‬‬ ‫‪ ‬‬
‫‪− 1‬‬ ‫‪ 0 4×1‬‬
‫‪ 2  3×1‬‬

‫‪4‬ــ ماتریس قطری‪ ،‬ماتریسی است مربعی که تمام درایه های غیرواقع بر قطر اصلی آن‬
‫صفر باشند‪( .‬درایه های واقع بر قطر می توانند صفر باشند یا نباشند‪ ).‬ماتریس های زیر‬
‫همگی قطری اند‪.‬‬
‫‪ −1 0 0 ‬‬ ‫‪0 0 0‬‬
‫‪2 0‬‬
‫‪A=‬‬ ‫ ‪‬‬ ‫ و‬ ‫ ‪B =  0 0 0 ‬‬ ‫ و‬ ‫‪C = 0 0 0‬‬
‫‪0 0‬‬ ‫‪ 0 0 7 ‬‬ ‫‪0 0 0‬‬

‫‪ 5‬ــ اگر ماتریسی قطری باشد و تمام درایه های روی قطر اصلی آن با هم برابر باشند آن‬
‫را یک ماتریس اسکالر می نامیم‪ .‬ماتریس های زیر همگی اسکالر هستند‪:‬‬
‫‪3 0 0 ‬‬
‫‪1 0‬‬
‫‪A=‬‬ ‫ ‪‬‬ ‫ و‬ ‫ ‪B =  0 3 0 ‬‬ ‫ و‬ ‫‪C‬‬ ‫]‪=[2‬‬
‫‪0 1‬‬ ‫‪ 0 0 3 ‬‬

‫‪12‬‬
‫همه درایه های آن صفر باشند‪ .‬ماتریس صفر را با‬
‫‪  6‬ــ ماتریس صفر‪ ،‬ماتریسی است که ٔ‬
‫‪ ، 0‬ماتریس صفر ‪ 2×2‬است‪.‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪‬‬ ‫نماد ‪ ‬نشان می دهیم‪ .‬ماتریس‬
‫‪0 0‬‬

‫تساوی بین دو ماتریس‪ :‬دو ماتریس هم مرتبۀ ‪  A=[aij  ]m*n‬و ‪B=[bij  ]m*n‬‬


‫را مساوی می گوییم هرگاه درایه های آنها نظیر به نظیر با هم برابر باشند به‬
‫عبارت دیگر‪:‬‬
‫= ‪∀i , j ، aij= bij ⇔ [aij‬‬
‫] ‪] [bij‬‬

‫‪3 x + y ‬‬ ‫‪x − y‬‬ ‫‪9 ‬‬


‫مساوی باشند‬ ‫‪B=‬‬ ‫و‬ ‫‪A=‬‬ ‫مثال‪ :‬اگر دو ماتریس‬
‫‪2‬‬ ‫‪5 ‬‬ ‫‪ 2‬‬ ‫‪z − 1‬‬
‫)‪ (x    +y   + z‬را بیابید‪.‬‬
‫= ‪x − y‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪‬‬
‫‪A = B ⇒ x + y = 9 ⇒ x = 6 , y = 3 , z = 6 ⇒ x + y + z = 15‬‬
‫‪z − 1 =5‬‬
‫‪‬‬
‫جمع ماتریس ها‬
‫تولیدکننده لباس ها‬
‫ٔ‬ ‫در کار در کالس مربوط به فروشگاه های لباس اگر قرار باشد شرکت‬
‫به هریک از ‪ 4‬فروشگاه مذکور ‪ 20‬شلوار‪ 30 ،‬بلوز و ‪ 50‬پیراهن ارسال کند در این‬
‫صورت اطالعات مربوط به تعداد لباس ها در هر فروشگاه به صورت زیر است‪:‬‬

‫‪D‬‬ ‫‪C‬‬ ‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬

‫‪12+20‬‬ ‫‪17+20‬‬ ‫‪26+20‬‬ ‫‪24+20‬‬ ‫شلوار‬


‫‪31+30‬‬ ‫‪28+30‬‬ ‫‪19+30‬‬ ‫‪15+30‬‬ ‫بلوز‬
‫‪35+50‬‬ ‫‪22+50‬‬ ‫‪11+50‬‬ ‫‪7+50‬‬ ‫پیراهن‬

‫اگر این جدول را با یک ماتریس ‪ 3*4‬نمایش دهیم می توان آن را توسط مجموع دو‬
‫ماتریس که درایه های آنها نظیر به نظیر با هم جمع شده اند نوشت‪:‬‬

‫‪24 26 17 12 ‬‬ ‫‪20 20 20 20‬‬ ‫‪44 46 37 32‬‬


‫‪15 19 28 31‬‬ ‫‪30 30 30 30‬‬ ‫‪45 49 58 61‬‬
‫‪‬‬ ‫‪ +‬‬ ‫‪‬‬ ‫= ‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 7 11 22 35 3×4‬‬ ‫‪50 50 50 50 3×4‬‬ ‫‪57 61 72 85  3×4‬‬

‫ مرتبه ‪ A‬و ‪ B‬کافی است درایه های دو ماتریس را‬


‫برای جمع یا تفاضل دو ماتریس هم ٔ‬
‫نظیر به نظیر با هم جمع یا از هم کم کنیم که حاصل مجموع یا تفاضل ‪ A‬و ‪ B‬ماتریسی است‬
‫مرتبه ‪ A‬و ‪  B‬است‪ .‬به عبارت دیگر می توان نوشت‪:‬‬
‫چون ‪ C‬که از همان ٔ‬
‫=‬
‫= ‪A [aij ]m ×n ,‬‬
‫=‪B [bij ]m ×n ⇒ A ±‬‬
‫=‪B [aij ] ± [b‬‬
‫] ‪ij ] [aij ± bij‬‬

‫‪13‬‬
‫مانند نمونه ماتریس های ‪ A‬و ‪ B‬را در هر حالت با هم جمع یا تفریق کنید‪.‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪−1‬‬ ‫‪ −1 −2 −3‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪‬‬
‫=‬‫‪A  4‬‬ ‫‪5‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪−1‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪B =  1 2 3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪−1‬‬ ‫‪ 5 6‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪‬‬

‫‪ 1 2‬‬ ‫‪ −1 2‬‬


‫‪) A = ‬الف‬ ‫‪‬‬ ‫‪,‬‬ ‫‪B=‬‬ ‫‪ ⇒ A - B = ...‬‬
‫‪ 3 4‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪‬‬

‫‪) A = [1 -1 3 7] ,‬ب‬ ‫‪B‬‬ ‫]‪=[3 2 -1 4‬‬ ‫‪⇒ A + B = ...‬‬

‫)پ‬ ‫‪,‬‬ ‫‪⇒ A - B = ...‬‬

‫‪) A = [5] ,‬ت‬ ‫‪B‬‬ ‫]‪= [-7‬‬ ‫‪⇒ A + B = ...‬‬

‫ث) دو ماتریس ‪ 3*3‬و غیرصفر مثال بزنید که جمع آنها برابر با ماتریس صفر باشد‪.‬‬

‫ضرب یک عدد حقیقی در یک ماتریس‬

‫تعریف‪ :‬برای ضرب یک عدد حقیقی در ماتریسی چون ‪ A‬آن عدد را در تمام‬
‫درایه های ماتریس ضرب می کنیم‪ ،‬به عبارت دیگر می توان نوشت‪:‬‬
‫=‬‫=‪A [aij ]m ×n , r ∈ ‬‬
‫=‪⇒ rA r [a‬‬
‫‪ij ]m ×n [raij ]m ×n‬‬

‫در کار در کالس مربوط به فروشگاه های لباس اگر ماتریس حاصل را ‪ A‬بنامیم و قرار باشد در هر‬
‫فروشگاه تمام سه نوع لباس تعدادشان دو برابر شود ماتریس حاصل به صورت زیر نوشته می شود‪:‬‬
‫‪24 * 2 26 * 2 17 * 2 12 * 2 ‬‬
‫‪B = 15 * 2 19 * 2 28 * 2 31* 2 ‬‬
‫‪ 7 * 2 11* 2 22 * 2 35 * 2‬‬

‫‪ 24 + 24 26 + 26 17 + 17 12 + 12 ‬‬
‫‪15 + 15 19 + 19 28 + 28 31+ 31‬‬
‫=‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 7 + 7‬‬ ‫‪11+ 11 22 + 22 35 + 35‬‬
‫‪24 26 17 12  24 26 17 12 ‬‬
‫‪= 15 19 28 31 + 15 19 28 31 = A + A = 2A‬‬
‫‪ 7 11 22 35  7 11 22 35‬‬

‫‪14‬‬
‫‪1‬ــ در هر حالت طرف دوم تساوی های زیر را به دست آورید‪.‬‬
‫‪1 2 3‬‬
‫)الف‬ ‫= ‪−1*  4 5 6 ‬‬
‫‪ −4 −5 −6‬‬

‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪1‬‬


‫‪1 ‬‬ ‫‪‬‬
‫)ب‬ ‫‪* 0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪5‬‬ ‫=‪7 ‬‬
‫‪2 ‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 2‬‬ ‫‪−1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪8 ‬‬

‫‪ 1 2 −1‬‬
‫‪ −2 −3 −4 ‬‬
‫‪) 0* ‬پ‬ ‫=‪‬‬
‫‪5 6‬‬ ‫‪7‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1 0‬‬

‫‪0 0 0‬‬
‫‪) 7 * ‬ت‬ ‫=‪‬‬
‫‪0 0 0‬‬
‫‪2‬ــ هر یک از ماتریس های زیر را به صورت ضرب یک عدد در یک ماتریس بنویسید‪.‬‬
‫‪2 4 6‬‬
‫× ‪8 4 2  = 2‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪10 3 1‬‬

‫‪1 − 1 − 2‬‬
‫‪3‬‬ ‫× )‪1 4  = (−1‬‬
‫‪‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪5 0 ‬‬

‫قرینۀ یک ماتریس‪ :‬اگر ‪ A = [aij]m * n‬ماتریسی دلخواه باشد‪ ،‬قرینهٔ ماتریس‬


‫‪ A‬را با )‪ (-A‬نمایش داده و از ضرب )‪ (-1‬در ماتریس ‪ A‬به دست می آید‪.‬‬
‫واضح است که ‪A + (−A) = ‬‬

‫خواص مهم جمع ماتریس ها و ضرب عدد در ماتریس‬


‫اگر ‪ A ، B‬و ‪ C‬ماتریس هایی ‪( m  *n‬هم مرتبه) و ‪ r‬و ‪ s‬اعدادی حقیقی باشند خواص زیر‬
‫همگی به راحتی و با توجه به تعاریف جمع ماتریس ها و ضرب عدد در ماتریس قابل اثبات اند‪:‬‬
‫‪) A+B  =B  +A‬الف‬ ‫خاصیت جابه جایی‬
‫ ‬
‫‪) A+(B  +C   )  =   (A+B  )+C‬ب‬ ‫خاصیت شرکت پذیری‬
‫ ‬
‫‪) A+    =    +A=A‬پ‬ ‫خاصیت عضو خنثی برای عمل جمع ماتریس ها‬
‫ ‬
‫‪15‬‬
‫ )ت‬A+(-A)=(-A)+A=    ‫خاصیت عضو قرینه‬

‫ )ث‬r    (A ± B  )=rA± rB  
‫( )ج‬r   ± s  )A=rA± sA 
‫ )چ‬rA=rB   , r   ≠0 ⇒ A=B  
‫ )ح‬A = B   ⇒ rA  = rB  

 −2 1 4  1 2 3
B=  ‫ و‬A=  ‫ فرض کنیم‬:‫مثال‬
3 2 0  −1 3 −5
،(-2)(A+B  )=(-2) A+(-2)B ‫در این صورت نشان می دهیم که‬

 1 2 3   −2 1 4 
−2(A + B ) =(−2)   + 
  −1 3 −5  3 2 0  

1+ (−2) 2+1 3+4 


= (−2) 
(−1) + 3 3 +2 (−5) + 0

 (−2)(1+ (−2)) (−2)(2 + 1) (−2)(3 + 4) 


=
(−2)((−1) + 3) (−2)(3 + 2) (−2)((−5) + 0) 

 (−2()−*2(1)−+*21)(+*−12(+)−*2()(−−*22)()−* 2()−2) −2−* 2−*+22(*+ )−*2(1)−*21) * 1 −2−* 23−*+23(*+


−22(+ )−*2(4
−32(+ )−*24 ) * 4 
= = = 
(−2()−*2()(−−*21)()−*+1()−(+
−1)2(+ )−*2()3
−*2)3* 3−2−* 23−*+23(*+ )−*2(2
−32(+ )−*22) * 2(−2()−*2()(−−*25)(−
)* +
5(− +
)(5 )−*2(0)−*20) * 0
−)2(+
‫توزیع پذیری ضرب‬
‫نسبت به جمع‬  −2 * 1 −2 * 2 −2 * 3 
r ∈  ‫در‬  (−2) * (−1) −2 * 3 (−2) * (−5) 

(−2) * (−2) −2 * 1 −2 * 4 
+
 −2 * 3 −2 * 2 −2 * 0 

1 2 3  −2 1 4
= (−2)   + (−2)  = (−2)A + (−2)B
 −1 3 −5 3 2 0 

r ∈ ‫ در این صورت برای‬B=[bij  ]m*n ‫  و‬A=[aij  ]m*n ‫در حالت کلی اگر فرض کنیم‬
:‫داریم‬
r (A ± B ) = r ([aij ] ± [bij ]) = r [aij ± bij ]= r (aij ± bij ) 

=[raij ± rbij]  ‫توزیع پذیری ضرب نسبت به جمع در‬



=[raij  ]± [rbij] )‫تعریف جمع (تفاضل‬

=r[aij ]± r[bij] ‫تعریف ضریب عدد در ماتریس‬

=rA± rB

16
‫‪ 1 2‬‬
‫و دو عدد حقیقی ‪ r = 3‬و ‪ s = -2‬برقراری‬ ‫‪A=‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬ــ برای ماتریس‬
‫‪ −1 3 ‬‬
‫خاصیت (ج) را تحقیق کنید‪.‬‬

‫‪2‬ــ درستی خاصیت (ج) را در حالت کلی ثابت کنید‪.‬‬

‫ضرب ماتریس سطری در ماتریس ستونی‬


‫اگر ‪ A‬ماتریسی سطری و ‪ B‬ماتریسی ستونی باشد طوری که تعداد ستون های ماتریس ‪A‬‬
‫با تعداد سطرهای ماتریس ‪ B‬برابر باشند در این صورت ‪ A*B‬تعریف می شود و برای ضرب‬
‫درایه نظیرش در ‪ B‬ضرب کرده و حاصل این ضرب ها‬
‫درایه ماتریس ‪ A‬را در ٔ‬
‫کافی است هر ٔ‬
‫را با هم جمع کنیم که در این صورت ماتریسی ‪ 1*1‬یا عدد حقیقی حاصل می شود‪.‬‬
‫‪ −2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪ ‬‬
‫در این صورت داریم‪:‬‬ ‫‪B=7‬‬ ‫مثال‪ :‬اگر ]‪ A =[-1 2 0 3 -5‬و‬
‫‪ ‬‬
‫‪ −1‬‬
‫‪ −2‬‬

‫‪ −2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪ ‬‬
‫‪A * B = [ −1‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪−5] ×  7 ‬‬
‫‪ ‬‬
‫‪ −1‬‬
‫‪ −2‬‬

‫])‪= [(−1) * (−2) + 2 * 3 + 0* 7 + 3 * (−1) + (−5) * (−2‬‬


‫‪= [2 + 6 + 0 + (−3) + 10] = [15] = 15‬‬

‫یک ماتریس سطری ‪ 1 * 3‬مانند ‪ A‬و یک ماتریس ستونی ‪ 3 * 1‬مانند ‪ B‬طوری‬


‫تعریف کنید که ‪A  *  B  =   -7‬‬

‫ضرب ماتریس در ماتریس‬


‫اگر ‪ A‬ماتریسی ‪ m  *p‬و ‪ B‬ماتریسی ‪ p  *n‬باشد (تعداد ستون های ماتریس ‪ A‬با تعداد‬
‫سطرهای ‪ B‬برابر باشد) در این صورت ‪ Amp*Bpn‬قابل تعریف بوده و اگر فرض کنیم‬
‫درایه روی سطر ‪i‬ام و‬
‫]‪ ، Amp*Bpn = Cmn = [c  ij‬ماتریس ‪ C‬ماتریسی ‪ m  *n‬بوده که ٔ‬
‫ستون ‪j‬ام در آن یعنی‪ cij ،‬از ضرب سطر ‪i‬ام ‪ A‬در ستون ‪j‬ام ‪ B‬به دست می آید‪ ،‬یعنی‬

‫‪17‬‬
cij =A ‫ام‬i ‫سطر‬ * B ‫ام‬j ‫ستون‬
b 1j 
b 
 aip  *   = ai1 * b 1j + ai 2 * b 2j +  + aip * b pj
2j
⇒ cij = ai1 ai 2 
  
 
b pj 
2 3  1 2 −1
B =  −1 2  ‫و‬ A =  3 2 1  ‫ اگر‬:‫مثال‬
 4 5  3*2  −1 −2 4  3*3

‫ در این صورت ماتریس حاصل ضرب یعنی‬A3*3*B3*2 = C = [cij]3*2 ،‫اگر فرض کنیم‬


:‫ بوده و داریم‬3*2 ‫ ماتریسی‬C
3 
c12 =A ‫ * سطر اول‬B ‫[ = ستون دوم‬1 2 −1] *  2  = 1* 3 + 2 * 2 + (−1) * 5 = ...
5 
3 
c32 =A ‫ * سطر سوم‬B ‫ [ = ستون دوم‬−1 −2 4] *  2 = (−3) + (−4) + 20 = ...
5 

‫) امکان پذیر است؟ چرا؟‬B * A( ‫آیا ضرب‬

.‫ را در صورت امکان محاسبه کنید‬B  *A ‫ و‬A*B ‫ــ برای هر حالت‬1


1 −1 4  1 2 3 −1
‫ )الف‬A =  0 0 0  , B =  −1
 0 1 −2 ⇒ A * B = 
 1 2 3  3*3  3 1 −1 0  3*4

‫)ب‬

1
‫)پ‬ A =  −1 , B = [2 3 4]1×3 ⇒ A * B = 
, , B *A
B =* 
A =
 2  3*1
 −1 2 −2
1 −1 0  0   
‫)ت‬ A=  , B =  −1 2 −2 A*B =  
2 −1 −12*3   
 −1 2 −2 3*3

18
‫قسمت (ت) را با این حکم در اعداد حقیقی‪ ،‬که «اگر ‪ a * b =   0‬آنگاه ‪ a =   0‬یا ‪»b =   0‬‬
‫مقایسه کنید‪.‬‬

‫‪2‬ــ اگر ‪ A‬ماتریسی ‪ 3*5‬باشد در این صورت در هریک از حالت های زیر مشخص‬
‫کنید که ‪ A*B‬و ‪ B  *A‬قابل تعریف است یا خیر و در صورت تعریف ٔ‬
‫مرتبه آن را‬
‫بیابید‪:‬‬
‫ ‪) B = [bij]3*2‬الف‬ ‫ ‪) B = [bij]3*5‬ب‬ ‫‪) B = [bij]5*3‬پ‬
‫‪) B = [bij]5*4‬ت‬ ‫‪) B = [bij]5*5‬ث‬
‫ ‬

‫خواص عمل ضرب ماتریس ها‬

‫‪ −1 −4‬‬ ‫‪ 1 2‬‬


‫در این صورت حاصل‬ ‫‪B=‬‬ ‫‪‬‬ ‫و‬
‫‪A=‬‬ ‫‪1‬ــ فرض کنید ‪‬‬
‫‪1 0‬‬ ‫‪ −1 3 ‬‬
‫)‪ (A*B‬و )‪ (B  *A‬را با هم مقایسه کنید‪ .‬چه نتیجه ای می گیرید؟‬

‫در حالت کل ّی ضرب ماتریس ها خاصیت جابه جایی ‪....‬‬

‫‪a b ‬‬ ‫‪1 0‬‬


‫‪A=‬‬ ‫‪‬‬ ‫را از چپ و راست در ماتریس‬ ‫‪I =‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪2‬ــ ماتریس اسکالر‬
‫‪c d ‬‬ ‫‪0 1‬‬
‫ضرب کرده و حاصل ضرب ها را با هم مقایسه کنید‪ .‬چه نتیجه ای می گیرید؟‬

‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪0‬‬ ‫همانی مرتبۀ ‪n‬‬


‫ِ‬ ‫ماتریس اسکالر روبه رو که آن را ماتریس واحد یا‬
‫‪0‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪0 ‬‬ ‫مربعی مرتبۀ ‪n‬‬
‫ِ‬ ‫می نامیم‪ ،‬عضو خنثی برای عمل ضرب ماتریس های‬
‫‪In = ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫است یعنی‪:‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪An*n *In =In *An*n =An*n‬‬

‫‪1 2‬‬
‫‪ 2 3‬‬ ‫‪1 −1‬‬
‫‪ C = ‬در این‬ ‫‪‬‬ ‫و‬ ‫‪B=‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪3‬ــ اگر ‪ A =  −1 0 ‬و‬
‫‪ −1 12*2‬‬ ‫‪2 3 2*2‬‬ ‫‪ 2 −1 3*2‬‬
‫صورت درستی تساوی (  ‪ A*  (B +C    )=(A*B) +(A*C‬را بررسی کنید‪.‬‬

‫‪19‬‬
‫در حالت کلی اگر ‪ A = [aij]m * p‬و ‪ C = [cij]p* n‬و ‪ B = [bij]p * n‬در این صورت‬
‫ضرب ماتریس ‪ A‬در مجموع )   ‪ (B+C‬خاصیت توزیع پذیری یا پخشی دارد یعنی‪:‬‬
‫)    ‪A*(B+C   )=(A*B)+(A*C‬‬

‫‪4‬ــ با همان ماتریس های معرفی شده در شماره (‪ )3‬درستی تساوی زیر را بررسی‬
‫کنید‪:‬‬
‫    ‪A*(B*C   )=(A*B)*C‬‬

‫در حالت کلی اگر ‪ A = [aij]m * p‬و ‪ B = [bij]p * k‬و ‪ C = [cij]k* n‬در این صورت‬


‫ضرب این سه ماتریس خاصیت شرکت پذیری دارد یعنی‪:‬‬
‫    ‪A*(B*C   )=(A*B)*C‬‬

‫‪1‬ــ اگر ‪ A=[aij  ]3*4‬ماتریسی ‪ 3*4‬باشد به طوری که برای ‪ i  =   j‬داشته باشیم ‪ aij =7‬و‬
‫برای ‪ i    > j‬داشته باشیم ‪ aij    =i+j‬و برای ‪ i   <   j‬داشته باشیم ‪ aij    =i2‬در این صورت ماتریس‬
‫‪ A‬را با درایه هایش مشخص کنید‪.‬‬

‫‪ 3 2x + y ‬‬ ‫‪2x − y 5‬‬


‫‪ B = ‬و ‪ A=B‬در این صورت حاصل‬ ‫‪ A=‬و‬ ‫‪2‬ــ اگر‬
‫‪ −2‬‬ ‫‪1 ‬‬ ‫‪ z‬‬ ‫‪1‬‬
‫)  ‪ (x    +y   +z‬را بیابید‪.‬‬

‫‪3‬ــ دو ماتریس ‪ 3*3‬مانند ‪ A‬و ‪ B‬مثال بزنید که ‪ A ≠ ‬و ‪ B ≠ ‬ولی ‪. AB = ‬‬

‫‪4‬ــ با یک مثال نقض نشان دهید که قانون حذف در ضرب ماتریس ها برقرار نمی باشد‬
‫به عبارت دیگر نشان دهید که در حالت کلّی از تساوی ‪ AB   =AC‬نمی توان نتیجه گرفت‬
‫‪.B =C‬‬

‫‪  5‬ــ اگر ‪ A‬ماتریسی مربعی باشد و توان های ‪ A‬را به صورت ‪ A2=AA‬و ‪ A3=AA2‬و‪...‬‬
‫‪1 0 ‬‬
‫‪A=‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ (n  ∈ ‬تعریف کنیم‪ ،‬در این صورت با فرض‬ ‫و ‪n > 1) An   =AAn    -1‬‬
‫‪0 −1‬‬
‫حاصل ‪ A2‬و ‪ A3‬و ‪ A7‬را بیابید‪.‬‬

‫‪20‬‬
‫‪ 1 −2‬‬ ‫‪4 a ‬‬
‫‪ B = ‬مقادیر ‪ a‬و ‪ b‬را طوری به دست آورید که‬ ‫‪‬‬ ‫‪ A=‬و‬ ‫‪  6‬ــ اگر ‪‬‬
‫‪3 2 ‬‬ ‫‪b −1‬‬
‫حاصل ضرب ‪ A*B‬ماتریسی قطری باشد‪.‬‬

‫‪7‬ــ اگر ‪ A=[aij  ]3*2‬و ‪ B  =[bij  ]2*3‬به صورت زیر معرفی شده باشند‪ ،‬ابتدا ‪ A‬و ‪ B‬را با‬
‫درایه هایشان نوشته و سپس ‪ A *B‬و ‪ B   *A‬را به دست آورید‪.‬‬
‫‪i 2− 1‬‬ ‫‪i=j‬‬ ‫‪i 2+ 1‬‬ ‫‪i=j‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪aij= i − j‬‬ ‫‪i>j‬‬ ‫و‬ ‫‪bij= i + j‬‬ ‫‪i>j‬‬
‫‪j − i‬‬ ‫‪i<j‬‬ ‫‪i − j + 2‬‬ ‫‪i<j‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬

‫‪r 1 0 0 ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 8‬ــ اگر ‪ A = 0 r2 0 ‬ماتریسی قطری باشد و ‪ B‬ماتریسی ‪ 3 * 3‬و دلخواه باشد‬
‫‪0 0 r ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪3‬‬
‫در این صورت ماتریس (‪ )A * B‬را تشکیل دهید‪ .‬چه نتیجه ای می گیرید؟‬

‫ مرتبه ‪ A‬در این صورت‬


‫‪9‬ــ اگر ‪ A‬ماتریسی ‪ 3 * 3‬و اسکالر باشد و ‪ B‬ماتریسی هم ٔ‬
‫الف) برای ‪ A * B‬و ‪ B * A‬قوانینی تعریف کنید‪.‬‬
‫ب) آیا تساوی ‪ A  *  B  =   B  *  A‬برقرار است؟‬

‫‪10‬ــ اگر ‪ A‬و ‪ B‬ماتریس های ‪ 3 * 3‬و تعویض پذیر باشند )‪ (A  *  B  =   B  *  A‬ثابت کنید‪.‬‬
‫‪( (A + B)2 = A2 + 2AB + B2‬الف‬ ‫ ‬
‫‪( (A - B)(A + B) = A2 - B2‬ب‬ ‫ ‬

‫‪ −2 0‬‬ ‫‪0‬‬


‫مفروض باشد‪ .‬حاصل ‪ A‬را به دست آورید‪ .‬چه‬
‫‪3‬‬
‫‪A = 0 3‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪  11‬ــ اگر‬
‫‪0 0‬‬ ‫‪4 ‬‬
‫نتیجه ای می گیرید؟‬

‫‪21‬‬
‫درس دوم‬

‫‪1‬‬
‫وارون ماتریس  و دترمینان‬

‫وارون ماتریس ها‬
‫‪1‬‬
‫نشان‬ ‫همان طور که در اعداد حقیقی وارون هر عدد حقیقی مانند ‪ (a   ≠0)a‬را با‬
‫‪a‬‬
‫‪1‬‬
‫می دهیم و همواره ‪( a * 1 = 1‬عدد یک عضو خنثی برای عمل ضرب است)‬
‫‪a‬‬

‫برای هر ماتریس مربعی مانند ‪ ،A‬وارون ماتریس ‪( A‬در صورت وجود)‬


‫ماتریسی است چون ‪ B‬به طوری که ‪ .A*B  =B *A =I‬در این صورت ‪ B‬را وارون‬
‫‪ A‬می نامیم و با ‪ A-1‬نشان می دهیم‪.‬‬

‫از وارون ماتریس ها در حل دستگاه های معادالت استفاده خواهد شد‪.‬‬


‫‪ 7 4‬‬ ‫‪ −1 4 ‬‬
‫‪ A = ‬است‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ B = ‬وارون ماتریس‬ ‫مسئله‪ :‬نشان دهید ماتریس ‪‬‬
‫‪ 2 1‬‬ ‫‪ 2 −7 ‬‬
‫کافی است با توجه به تعریف ماتریس وارون نشان دهیم ‪.AB = BA=I‬‬

‫‪7 4  −1 4  1 0‬‬
‫=‬‫=‪AB ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 2 1  2 −7  0 1‬‬

‫‪ −1 4  7 4 ... ...‬‬


‫=‬‫=‪BA ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 2 −7   2 1 ... ...‬‬

‫‪a b ‬‬
‫(در صورت وجود)‬ ‫‪A=‬‬ ‫‪‬‬ ‫محاسبه وارون یک ماتریس ‪ 2*2‬مانند‬
‫ٔ‬ ‫برای‬
‫‪c d ‬‬
‫‪x y ‬‬
‫بیابیـم طــوری که ‪ A  *  B = B  *  A = I‬یا‬ ‫‪B=‬‬ ‫‪‬‬ ‫بایـد ماتریسی چــون‬
‫‪z t ‬‬
‫‪a b  x y  1 0‬‬
‫‪ ‬که این تساوی ‪ z ،y ،x‬و ‪ t‬را بر حسب ‪ c ،b ،a‬و ‪ d‬نتیجه‬ ‫‪×‬‬ ‫=‪‬‬‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫‪c d  z t  0 1‬‬

‫ ‪1- Determinant‬‬

‫‪22‬‬
‫‪ d‬‬ ‫‪−b ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪ad − bc ‬‬
‫و‬ ‫‪1 − 1‬‬ ‫آیــا دو مــاتریـس‬ ‫به دست می آید‬ ‫‪A−1 =  ad − bc‬‬ ‫‪‬‬ ‫می دهد و ماتریس ‪ B‬یا ‪ A-1‬به صورت‬
‫‪A=‬‬
‫‪2 1‬‬
‫‪‬‬ ‫‪ −c‬‬ ‫‪a ‬‬
‫‪ ad − bc‬‬ ‫‪ad − bc ‬‬
‫‪ B = 1‬وارون یکدیگرند؟ چرا؟‬ ‫‪1‬‬
‫‪‬‬
‫‪0 − 1‬‬ ‫که با توجه به تعریف ضرب عدد در ماتریس می توان نوشت‪:‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪ d‬‬ ‫‪−b‬‬


‫‪A−1‬‬
‫=‬ ‫‪×‬‬
‫‪ad − bc  −c‬‬ ‫‪a ‬‬

‫ِ‬
‫دترمینان ‪)A‬‬ ‫عدد )‪ (ad - bc‬را دترمینان ماتریس ‪ A‬می نامیم و با نماد |‪( |A‬می خوانیم‪،‬‬
‫نشان می دهیم بنابراین می توان گفت‪:‬‬

‫‪a b ‬‬
‫‪ A = ‬در این صورت وارون ماتریس ‪ A‬یعنی ‪ A-1‬از تساوی زیر‬ ‫اگر ‪‬‬
‫‪c d ‬‬
‫‪ A = ‬مفروض باشد ماتریس‬
‫‪2 3‬‬
‫اگر‬ ‫به دست می آید‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪ 4‬‬
‫‪1‬‬
‫‪−1‬‬ ‫‪1  d −b‬‬
‫‪ (A-1)-1‬را بیابید‪ .‬چه نتیجه ای می گیرید؟‬ ‫=‪A‬‬ ‫×‬
‫‪| A |  −c a ‬‬

‫تذکر‪ :‬با توجه به قاعدۀ محاسبۀ ‪ A-1‬واضح است که اگر ‪ |A|=0‬آنگاه ‪ A-1‬وجود‬
‫ندارد‪ A( .‬وارون پذیر نیست‪ ).‬به عبارت دیگر شرط الزم و کافی برای اینکه ‪A-1‬‬
‫وجود داشته باشد (‪ A‬وارون پذیر باشد) آن است که ‪.|A|≠0‬‬

‫‪10 2‬‬
‫‪ A = ‬را به دست آورید‪.‬‬ ‫مثال‪ :‬وارون ماتریس ‪‬‬
‫‪ 4 1‬‬
‫قضـیه یکتـایی وارون‪ :‬وارون هر‬ ‫چون ‪ |A|=2≠0‬پس ‪ A‬دارای وارون است (وارون پذیر است) و داریم‬
‫ماتریسی مربعی (در این کتاب فقط وارون‬
‫ماتریس های ‪ 2 * 2‬محاسبه شده است) در‬
‫‪1‬‬ ‫‪‬‬
‫صورت وجود منحصربه فرد است‪.‬‬ ‫‪1  1 −2 ‬‬
‫‪−1‬‬ ‫‪−1‬‬
‫=‬‫‪A‬‬ ‫*‬
‫=‬ ‫‪2‬‬
‫‪2  −4 10 ‬‬ ‫‪‬‬
‫اثبات‪ :‬فرض کنیم ماتریس های ‪ B‬و‬ ‫‪ −2 5 ‬‬
‫‪ C‬هر دو وارون ‪ A‬باشند ثابت می کنیم‬ ‫پاسخ به دست آمده را امتحان کنید‪.‬‬
‫‪B=C‬‬
‫‪: AB = BA = I‬طبق فرض‬
‫‪: AC = CA = I‬طبق فرض‬
‫)‪B = IB = (CA)B = C    (AB‬‬
‫حل دستگاه معادالت (دومعادله ودومجهولی) با استفاده ازماتریس وارون‬
‫‪= CI = C‬‬
‫یکی از کاربردهای ماتریس و ماتریس وارون در حل دستگاه های معادالت خطی است‬
‫که ما در این درس و با استفاده از ماتریس وارون فقط به حل دستگاه های دو معادله و‬
‫دو مجهول می پردازیم‪.‬‬

‫‪23‬‬
‫‪2x + y = 4‬‬
‫را در نظر بگیرید‪ .‬می توان از ماتریس ها کمک گرفت و‬ ‫‪‬‬ ‫دستگاه‬
‫‪7x + 4y = 15‬‬
‫دستگاه را به صورت یک تساوی ماتریسی نوشت‪:‬‬
‫‪  +   4 ‬‬
‫‪7x + 4y  = ...‬‬ ‫)‪ (1‬‬
‫‪‬‬ ‫ ‪  ‬‬
‫از طرفی با توجه به تعریف ضرب ماتریس ها داریم‪:‬‬

‫)‪2x + y   2 1 x  (2‬‬
‫‪‬‬ ‫‪=‬‬ ‫‪ ‬‬
‫‪7x + 4y  7 4 y ‬‬

‫‪ 2 1 x  4 ‬‬
‫‪ (2) ⇒ ‬و )‪(1‬‬ ‫‪  =  ‬‬
‫‪7 4 y  15‬‬

‫ِ‬
‫مجهول مفروض است‪.‬‬ ‫معادله ماتریسی اخیر معادل با دستگاه دو معادله و دو‬
‫ٔ‬

‫‪ 2 1‬‬
‫(‪ A‬را ماتریس ضرایب می نامیم) در این‬‫‪A=‬‬ ‫‪1‬ــ حال اگر فرض کنیم ‪‬‬
‫‪7 4‬‬
‫صورت ابتدا نشان دهید ماتریس ‪ A‬وارون دارد (وارون پذیر است) و سپس ‪ A-1‬را‬
‫بیابید‪.‬‬
‫ ⇒ ‪|A|= ... - ... = 1 ≠0‬‬ ‫‪ A‬وارون پذیر است‬
‫‪1  4 −1  4 −1‬‬
‫= ‪⇒ A−1‬‬ ‫*‬ ‫=‬
‫‪| A |  −7 2   −7 2 ‬‬

‫معادله ماتریسی معادل با دستگاه را از سمت چپ در ‪ A-1‬ضرب کنید و با توجه‬


‫ٔ‬ ‫‪2‬ــ‬
‫به تعریف تساوی بین دو ماتریس‪ ،‬جواب دستگاه یعنی ‪ x‬و ‪ y‬را بیابید‪.‬‬

‫‪ 4 −1   2 1 x    4 −1 4 ‬‬


‫‪ −7 2   7 4 y   =  −7 2  15‬‬
‫‪‬‬ ‫‪ ‬‬ ‫‪  ‬‬ ‫‪ ‬‬

‫‪  4 −1  2 1  x  1‬‬


‫⇒ شرکت پذیری‬ ‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪  =  ‬‬
‫‪  −7 2  7 4  y  2‬‬

‫‪1 0 x  1 x  1 x = ‬‬


‫‪⇒‬‬ ‫‪  =   ⇒   =   ⇒ ‬‬
‫‪0 1 y  2 y  2 y = ‬‬

‫‪24‬‬
‫‪e ‬‬ ‫‪a b ‬‬
‫‪ A = ‬ماتریس ضرایب و ‪ B =  1 ‬ماتریس‬ ‫در حالــت کل ّــی اگــر ‪‬‬
‫‪e2 ‬‬ ‫‪c d ‬‬
‫ِ‬ ‫‪x ‬‬
‫مجهول‬
‫ِ‬ ‫مجهوالت دستگاهِ دو معادله و دو‬ ‫مقادیر معلوم و ‪ X =  ‬ماتریس‬
‫‪y ‬‬
‫= ‪ax + by‬‬ ‫‪e1‬‬
‫‪ ‬باشند در این صورت دستگاه مذکور به شکل معادلۀ‬
‫= ‪cx + dy‬‬ ‫‪e2‬‬
‫ماتریسی ‪ AX=B‬نوشته شده و در صورتی که ماتریس ‪ A‬وارون پذیر باشد‬
‫یا ‪ |A|≠0‬با ضرب ‪ A-1‬از چپ در معادلهٔ فوق می توان مجهوالت را به صورت زیر‬
‫به دست آورد‪:‬‬

‫را‬ ‫= ‪ 2x − y‬‬
‫‪4‬‬ ‫معادالت‬ ‫دستگاه‬ ‫‪AX=B ⇒ A-1(AX     )=A-1B ⇒ (A-1A)X =A-1B‬‬
‫‪‬‬
‫= ‪−4x + 2y‬‬ ‫‪⇒ IX=A-1B ⇒ X=A-1B‬‬
‫‪2‬‬
‫در نظر بگیرید‪ .‬آیا می توانید از ماتریس‬
‫وارون برای حل این دستگاه استفاده‬
‫کنید؟‬ ‫= ‪3x − 4y‬‬‫‪1‬‬
‫این دو خط نسبت به هم چگونه اند؟‬ ‫را با استفاده از ماتریس وارون حل کنید‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫مثال‪ :‬دستگاه‬
‫= ‪−x + 2y‬‬‫‪1‬‬
‫‪ 3 −4‬‬
‫و چون ‪|A|=2≠0‬‬ ‫‪A=‬‬ ‫‪‬‬ ‫حل‪ :‬ماتریس ضرایب دستگاه عبارت است از‬
‫‪ −1 2 ‬‬
‫پس ‪ A-1‬وجود دارد‪ .‬با جابه جایی درایه های روی قطر اصلی و قرینه ِ‬
‫کردن درایه های‬
‫روی قطر ِ‬
‫فرعی ماتریس ‪ A‬و تقسیم درایه های ماتریس حاصل بر ‪ ،|A|=2‬ماتریس ‪A-1‬‬
‫را به دست می آوریم‪.‬‬
‫‪2 4‬‬
‫‪x   1 2  1‬‬
‫‪A = 2 2⇒X =  = ‬‬
‫‪−1‬‬
‫‪ ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪y    1‬‬
‫‪ ‬‬
‫‪ x = ‬تعریف تساوی ماتریس ها ‪x  ‬‬
‫=‪⇒ ‬‬ ‫‪   ‬‬ ‫‪→‬‬
‫‪y   2 ‬‬ ‫‪y = 2‬‬

‫تذکر‪ :‬هدف از حل یک دستگاه دو معادله و دو مجهول‪ ،‬پیدا کردن ‪ x‬و ‪y‬ای است که در‬
‫هر دو معادلۀ دستگاه که هرکدام معادلۀ یک خط هستند‪ ،‬صدق کند و تعبیر هندسی حل‬
‫دستگاه دو معادله و دو مجهول پیدا کردن مختصات محل برخورد دو خط است‪.‬‬

‫یادآوری‬
‫در واقع یک دستگاه دو معادله دو مجهولی از دو معادله تشکیل شده است که هر یک‬
‫معادله یک خط هستند‪ .‬لذا با دیدگاه هندسی می توان گفت وقتی صحبت از جواب این‬ ‫ٔ‬
‫دستگاه می کنیم منظور یافتن نقطه ای است که روی هر دو خط واقع شده باشد‪ .‬بنابراین‬
‫سه حالت زیر را برای یک دستگاه می توان در نظر گرفت‪:‬‬
‫= ‪ax + by‬‬ ‫‪c‬‬
‫‪‬‬
‫= ‪a ′x + b ′y‬‬‫‪c′‬‬

‫‪25‬‬
‫الف) اگر ‪ a′ ≠ b′‬در این صورت دو خط متقاطع اند و دستگاه یک جواب یکتا دارد‬
‫‪a b‬‬
‫که مانند مثال قبل به دست می آید‪.‬‬ ‫‪ax +by=c‬‬
‫=‬‫´‪c‬‬
‫در این صورت دو خط موازی اند و یکی از دو حالت زیر می تواند‬ ‫‪a b‬‬
‫=‬ ‫ب) اگر‬ ‫́‪a x‬‬
‫́‪+b y‬‬
‫‪a ′ b′‬‬
‫رخ دهد‪:‬‬
‫‪ax +by=c‬‬
‫‪a b c‬‬
‫نقطه مشترکی ندارند لذا‬
‫در این حالت دو خط موازی اند و هیچ ٔ‬ ‫≠ =‬‫‪1‬ــ‬ ‫´‪a x́ +b ý=c‬‬
‫‪a ′ b′ c′‬‬
‫دستگاه هیچ جوابی ندارد‪.‬‬

‫‪2‬ــ ‪ a′ = b′ = c′‬در این حالت دو خط موازی اند و روی یکدیگر واقع اند یا به‬


‫‪a b c‬‬
‫عبارتی هر دو معادله یک خط را نشان می دهند؛ لذا دستگاه تعداد بی شمار جواب دارد و‬ ‫‪ax +by=c‬‬
‫´‪a x́ +b ý=c‬‬
‫هر نقطه ای که در یکی از معادالت صدق کند‪ ،‬در دیگری هم صدق می کند‪.‬‬

‫‪a b ‬‬
‫‪ A = ‬در نظر بگیریم در این‬ ‫اگر ماتریس ضرایب دستگاه را ‪‬‬
‫‪a ′ b ′‬‬
‫صورت با توجه به (الف) و (ب) می توان گفت‪:‬‬

‫‪ )I‬اگر ‪ |A| ≠ 0‬آنگاه دستگاه دارای یک جواب منحصر به فرد است (دو خط‬


‫متقاطع اند)‪.‬‬

‫‪ )II‬اگر ‪ |A|  =   0‬در این صورت یا دستگاه فاقد جواب است (دو خط موازی اند)‬
‫و یا اینکه دستگاه بی شمار جواب دارد (دو خط برهم منطبق هستند)‪.‬‬

‫‪2x − 3y = 3‬‬
‫را در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫دستگاه معادالت‬
‫‪−4x + 6y = 1‬‬

‫معادله یک خط در صفحه است‪ .‬شیب هریک از این‬ ‫ٔ‬ ‫‪1‬ــ هریک از معادالت دستگاه‬
‫دو خط را معلوم کنید‪ .‬چه نتیجه ای می گیرید؟ آیا این دو خط بر هم منطبق هستند؟‬

‫‪2‬ــ ماتریس ضرایب دستگاه را تشکیل دهید‪ ،‬آیا این ماتریس وارون پذیر است؟ چرا؟‬

‫‪x − 3y = 2‬‬
‫‪ ‬پاسخ داده و اگر ‪A‬‬ ‫‪3‬ــ سؤال های ‪ 1‬و ‪ 2‬را در مورد دستگاه‬
‫‪−3x + 9y = −6‬‬
‫ماتریس ضرایب یک دستگاه باشد و ‪ |A|=0‬برای تعداد جواب های آن دستگاه دو‬
‫حالت نتیجه بگیرید‪.‬‬

‫‪26‬‬
‫دترمینان و کاربردهای آن‬
‫به هر ماتریس مربعی می توان یک عدد حقیقی نسبت داد که دترمینان آن ماتریس نامیده‬
‫وقتی به تاریخ پیدایش مفهوم ماتریس‬
‫برمی گردیم مشاهده می کنیم که مفهوم‬ ‫می شود‪ .‬دترمینان یک ماتریس اطالعات مفیدی راجع به خود ماتریس و خواص آن به‬
‫دترمینان که امروزه به عنوان بخشی از‬ ‫ما خواهد داد‪ ،‬از جمله اینکه‪ :‬وارون پذیری یک ماتریس از مقدار دترمینان آن ماتریس‬
‫مفهوم ماتریس مطرح می شود‪ ،‬اندکی‬
‫پیش از مفهوم ماتریس به وجود آمده‬
‫مشخص می شود‪ .‬همان طور که مالحظه شد‪ ،‬در حل دستگاه ها و بحث در وجود یا‬
‫است‪ .‬نظریه دترمینان در نیمه دوم قرن‬ ‫عدم وجود جواب برای دستگاه از دترمینان استفاده می شود‪ .‬دترمینان در هندسه برای‬
‫هجدهم و نیمه اول قرن نوزدهم‪ ،‬با‬ ‫محاسبه مساحت مثلث و متوازی االضالع پدید آمده توسط دو بردار به کار می رود‪ .‬به‬
‫بررسی ها و پژوهش های «گابریل کرامر»‬ ‫ٔ‬
‫ریاضی دان سوئیسی (‪ )1704-1752‬در‬ ‫کمک دترمینان ماتریس های ‪ 3*3‬می توان حجم متوازی السطوح حاصل از سه بردار را‬
‫مسائل مربوط به حل و بحث دستگاه های‬ ‫به دست آورد و نیز در محاسبه ضرب خارجی دو بردار استفاده کرد که در این درس به‬
‫معادالت خطی پدید می آید‪.‬‬
‫بعضی از این کاربردها خواهیم پرداخت‪.‬‬

‫تعریف‪ :‬اگر ‪ A‬ماتریسی مربعی از مرتبۀ ‪ n‬باشد )‪ (1  ≤  n  ≤3‬در این صورت‬
‫دترمینان ماتریس ‪ A‬را با نماد |‪ det (A) =|A‬نمایش  می دهیم و داریم‪:‬‬
‫(ما در این کتاب دترمینان را برای ماتریس های حداکثر از مرتبۀ ‪ 3‬تعریف‬
‫می کنیم‪).‬‬
‫‪a b ‬‬
‫‪I )A=[k   ]1*1 ⇒ |A|=k‬‬ ‫‪II )A= ‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪⇒ |A|=ad    -bc‬‬
‫‪c d ‬‬
‫‪a11 a12 a13 ‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬
‫در واقع دترمینان ماتریس های ‪ 2 * 2‬را‬ ‫‪III ) A = a21 a22 a23  ⇒| A=| a11 * (−1)1+1 * 22 23‬‬
‫‪a 32 a 33‬‬
‫می توان تابعی در نظر گرفت که ٔ‬
‫دامنه آن‬ ‫‪a 31 a 32 a 33 ‬‬
‫ دامنه‬
‫مجموعه ماتریس های ‪ 2 * 2‬و هم ٔ‬
‫ٔ‬
‫مجموعه اعداد حقیقی یعنی ‪ ‬است‪.‬‬ ‫آن‬ ‫‪a21 a23‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬
‫ٔ‬ ‫* ‪+a12 * (−1)1+2‬‬ ‫‪+ a13 * (−1)1+ 3 * 21 22‬‬
‫‪det : M 2×2 → ‬‬ ‫‪a 31 a 33‬‬ ‫‪a 31 a 32‬‬

‫‪ a b  ‬‬ ‫‪a22 a23‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬


‫‪det  ‬‬ ‫=‪‬‬‫‪ ad − bc‬‬ ‫برحسب سطر اول‬ ‫* ‪| A |= a11‬‬ ‫‪− a12 * 21 23 + a13 * 21 22‬‬
‫‪ c d  ‬‬ ‫‪a 32 a 33‬‬ ‫‪a 31 a 33‬‬ ‫‪a 31 a 32‬‬
‫مجموعه ماتریس های‬
‫ٔ‬ ‫(منظور از ‪M2 * 2‬‬
‫‪ 2 * 2‬است)‪.‬‬ ‫(برای هر ماتریس ‪ 3*3‬دلخواه می توان دترمینان ‪ A‬را برحسب هر سطر یا ستونی‬
‫به دست آورد که حاصل در همۀ حالت ها یکسان خواهد بود)‪.‬‬

‫مثال‪ :‬دترمینان هریک از ماتریس های زیر را به دست آورید‪:‬‬


‫‪) A=[-7]→|A|=-7‬الف‬

‫=‪) A‬ب‬ ‫|=‪ 2  →| A‬‬


‫‪ ‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪4 2 ‬‬
‫=)پ‬
‫‪A‬‬ ‫=|→ ‪8 4 ‬‬
‫|‪A‬‬ ‫=‪[(4 * 4) − (2 * 8‬‬
‫])‬ ‫‪0‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬

‫‪27‬‬
‫‪ −2 3 ‬‬
‫‪) A =‬ت‬ ‫‪ →| A |=−‬‬
‫‪( 10) − (12) =−22‬‬
‫‪4 5‬‬ ‫دترمینان ماتریس زیر را بیابید‪.‬‬

‫‪ 2 3‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪ sin α cos α ‬‬
‫= )ث‬
‫‪A‬‬ ‫=‪=| sin2α + cos2‬‬
‫‪ − cos α sin α  →| A‬‬ ‫‪α 1‬‬
‫‪‬‬
‫‪A=‬‬
‫‪1 2‬‬
‫‪‬‬
‫‪−1 1 ‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ 1 5‬‬ ‫‪2 −3 ‬‬
‫‪−‬‬ ‫‪‬‬
‫‪ 2 11‬‬ ‫‪1 5 ‬‬

‫مثال‪ :‬دترمینان هریک از ماتریس های زیر را برحسب یک سطر و یک ستون دلخواه‬


‫به دست آورید‪:‬‬
‫‪ 1 −1 2 ‬‬
‫‪) A  2 1 3 ‬الف‬
‫=‬
‫‪ −2 4 0 ‬‬

‫برحسب سطر اول‬


‫‪1 3‬‬ ‫‪2 3‬‬ ‫‪2 1‬‬
‫*‪| A | 1‬‬
‫=‬ ‫* )‪− (−1‬‬ ‫*‪+ 2‬‬
‫‪4 0‬‬ ‫‪−2 0‬‬ ‫‪−2 4‬‬
‫‪= 1* (0-12)  +  (0+6) + 2 * (8+2)  =   (-12) + 6 + 20 = 14‬‬
‫برحسب ستون سوم‬
‫‪2 1‬‬ ‫‪1 −1‬‬ ‫‪1 −1‬‬
‫* ‪| A |=2 * (−1)1+ 3‬‬ ‫* ‪+ 3 * (−1)2+ 3‬‬ ‫* ‪+ 0* (−1)3 + 3‬‬
‫‪−2 4‬‬ ‫‪−2 4‬‬ ‫‪2 1‬‬
‫‪= 2*(8+2)-3*(4-2)+0=20-6=14‬‬
‫تذکر‪ :‬همان طور که در قسمت (الف) مشاهده کردید وقتی در یک ماتریس روی یک‬
‫سطر یا یک ستون‪ ،‬درایه یا درایه های صفر هستند دترمینان آن ماتریس برحسب همان‬
‫سطر یا ستون راحت تر محاسبه می شود‪.‬‬
‫‪ 2 −1 −2 ‬‬
‫=‬‫‪) A  0 0 4 ‬ب‬
‫‪ −3 4 1 ‬‬

‫برحسب سطر دوم‬


‫‪2 −1‬‬
‫* ‪| A |=0 + 0 + 4 * (−1)2+ 3‬‬ ‫‪=−4 * (8 − 3) =−20‬‬
‫‪−3 4‬‬

‫برحسب ستون اول‬


‫‪0 4‬‬ ‫‪−1 −2‬‬
‫*‪| A |=2 * (−1)1+1‬‬ ‫* ‪− 0 + (−3) * (−1)3 +1‬‬
‫‪4 1‬‬ ‫‪0 4‬‬
‫‪= 2*(0-16) -3* ( -4-0) = -32 +12= -20‬‬
‫(درایۀ (‪ )2‬روی سطر اول و ستون اول قرار دارد و درایۀ (‪ )-3‬روی سطر سوم و‬
‫ستون اول واقع است‪).‬‬

‫‪28‬‬
‫دستور ساروس برای محاسبۀ دترمینان ماتریس های ‪3*3‬‬
‫در این روش (فقط برای ماتریس های ‪ 3*3‬قابل استفاده است)‪ .‬دو ستون اول و دوم‬
‫‪a b ‬‬
‫‪ A = ‬در این صورت اعداد‬ ‫اگر ‪‬‬ ‫ماتریس را در کنارش می نویسیم و |‪ |A‬برابر است با مجموع حاصل ضرب های درایه های‬
‫‪c d ‬‬
‫حقیقی ‪ c ،b ،a‬و ‪ d‬را چنان بیابید که‬ ‫واقع بر قطر اصلی و دو قطر موازی آن (مطابق شکل)‪ ،‬منهای مجموع حاصل ضرب های‬
‫تساوی ‪ |A |2 - 5  |A |  + 6  =   0‬برقرار باشد‪.‬‬
‫درایه های واقع بر قطر فرعی ‪ A‬و دو قطر موازی با آن به صورت زیر‪:‬‬

‫‪a b c a b‬‬
‫‪d e f d e‬‬
‫‪g h i g h‬‬

‫)  ‪|A| = (aei   +bfg  + cdh  ) - (ceg   + afh + bdi‬‬

‫مثال‪ :‬دترمینان ماتریس ‪ A‬را برحسب سطر سوم و با استفاده از دستور ساروس‬
‫به دست آورید (کدام روش راحت تر است؟)‪.‬‬
‫‪2 3 4‬‬
‫=‬‫‪A  1 2 3 ‬‬
‫‪ −1 −2 1 ‬‬

‫برحسب سطر سوم‬


‫‪3 4‬‬ ‫‪2 4‬‬ ‫‪2 3‬‬
‫*‪|A|= (−1) * (−1)3 +1‬‬ ‫*‪+ (−2) * (−1)3 +2‬‬ ‫* ‪+ 1* (−1)3 + 3‬‬
‫‪2 3‬‬ ‫‪1 3‬‬ ‫‪1 2‬‬
‫‪⇒ |A| = -1*(9-8)+2(6-4)+1*(4-3)=-1+4+1=4‬‬
‫‪2 3 4 2 3‬‬
‫‪1 2 3 1 2‬‬
‫‪−1 −2 1 −1 −2‬‬

‫‪ |A| = (4-9-8)-(-8-12+3   ) = -13+17=4‬با دستور ساروس‬

‫‪3 1 ‬‬ ‫‪ 2 −1 ‬‬


‫مفروض اند‪ .‬ماتریس ‪A*B‬‬
‫=‬ ‫‪B ‬‬ ‫=‬
‫‪‬‬ ‫‪A ‬و‬ ‫‪1‬ــ ماتریس های ‪‬‬
‫‪4 2 ‬‬ ‫‪3 4 ‬‬
‫را به دست آورده و برقراری تساوی |‪ |AB|=|A|  |B‬را بررسی کنید‪.‬‬

‫‪2‬ــ ماتریسی ‪ 3*3‬چون ‪ A‬بنویسید طوری که ‪ ،|A| = -6‬سپس ماتریس ‪ A2‬را‬


‫محاسبه و |‪ |A2‬را به دست آورید‪ .‬چه نتیجه ای می گیرید؟‬

‫‪29‬‬
‫‪a 0 0 ‬‬
‫این صورت |‪ |A‬را برحسب سطر اول یا دستور‬ ‫=‬ ‫‪3‬ــ اگر ‪ A 0 b 0 ‬در‬ ‫اگر ‪ A‬ماتریسی ‪ 3 * 3‬و اسکالر باشد و‬
‫‪0 0 c ‬‬ ‫‪ a  11 = 4‬در این صورت |‪ |A‬را بیابید‪.‬‬
‫ساروس محاسبه کنید و عدد حاصل را با حاصل ضرب درایه های روی ِ‬
‫قطر اصلی ‪،A‬‬
‫مقایسه کنید‪ .‬چه نتیجه ای می توان گرفت؟‬

‫‪1‬ــ دترمینان هر ماتریس قطری برابر است با ‪...............‬‬

‫‪2‬ــ دترمینان ماتریس مربعی صفر‪ ............. ،‬است‪.‬‬

‫‪1‬‬ ‫‪‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪0‬‬ ‫‪0‬‬
‫‪‬‬ ‫‪‬‬
‫=صورت‬
‫‪ A 4  0‬در این‬ ‫‪5‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪4‬ــ اگر ‪ A‬ماتریسی ‪ 3*3‬باشد و داشته باشیم‬
‫‪‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪‬‬
‫‪‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪‬‬ ‫|‪ |A‬را به دست آورید‪.‬‬
‫‪0‬‬
‫‪‬‬ ‫‪2 ‬‬

‫‪ −2‬‬
‫‪ A = [1‬و ‪ B =  −1‬در این صورت |  ‪ |AB‬و |‪ |BA‬را به دست آورید‪.‬‬ ‫‪1‬ــ اگر ]‪2 -3‬‬
‫‪ 3 ‬‬

‫‪ −2 0 0 ‬‬
‫‪A 0 − 3‬‬
‫=در این صورت | ‪ |A‬را به دست آورید‪.‬‬
‫‪2‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪2‬ــ اگر‬
‫‪1‬‬ ‫‪0 − 5‬‬

‫| ‪5 | A‬‬ ‫‪|A| ‬‬


‫‪ A = ‬در این صورت حاصل )‪ (| A |3 −2‬را بیابید‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪3‬ــ اگر‬
‫‪5‬‬ ‫‪4| A |2 ‬‬

‫‪a b c ‬‬
‫را برحسب سطر سوم بیابید‪ .‬چه نتیجه ای‬ ‫‪A = a b c ‬‬ ‫‪4‬ــ دترمینان ماتریس‬
‫‪d e f ‬‬ ‫می گیرید؟‬

‫‪5‬ــ ماتریسی ‪ 3 * 3‬چون ‪ A‬بیابید که ‪.|A| = 3‬‬

‫‪30‬‬
‫‪ −2 − 3 ‬‬ ‫‪4 3 ‬‬
‫‪ B = ‬حاصل عبارت )‪ (2A-1 - 3B  -1‬را بیابید‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ A=‬و‬ ‫‪‬‬ ‫‪ 6‬ــ اگر‬
‫‪5 − 1 ‬‬ ‫‪2 5 ‬‬

‫‪5 2‬‬
‫‪ A = ‬ابتدا ماتریس ‪ A-1‬را به دست آورده و |‪ |A‬را با |‪ |A-1‬مقایسه کنید‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪7‬ــ اگر‬
‫‪3 2‬‬

‫‪ka kb kc ‬‬ ‫‪a b c ‬‬


‫‪ )k ∈ R ( B = d e f ‬را در‬ ‫و‬ ‫‪A = d e f ‬‬ ‫‪8‬ــ الف) ماتریس های‬
‫‪g h i ‬‬ ‫‪g h i ‬‬
‫نظر بگیرید و |‪ |A‬و |  ‪ |B‬را از دستور ساروس محاسبه کرده و با هم مقایسه کنید‪ .‬چه‬
‫نتیجه ای می گیرید؟‬

‫‪ka kb ‬‬ ‫‪a b ‬‬


‫( ‪)k ∈R‬‬ ‫‪B=‬‬ ‫‪‬‬ ‫و‬ ‫‪A=‬‬ ‫‪‬‬ ‫ب) قسمت (الف) را برای دو ماتریس‬
‫‪c d ‬‬ ‫‪c d ‬‬
‫بررسی کنید‪.‬‬

‫‪9‬ــ برای ماتریس ‪ 2*2‬مانند ‪ A‬دو مقدار |‪ |A‬و |‪ ( k ∈ R) |KA‬را با هم مقایسه کنید‪.‬‬
‫چه نتیجه ای می گیرید؟‬

‫را بیابید‪.‬‬ ‫‪|A|A‬‬ ‫‪10‬ــ اگر ‪ A‬ماتریسی ‪ 3 * 3‬باشد و ‪ |A| = 5‬در این صورت حاصل‬

‫‪3 − 5‬‬
‫‪ A = ‬ماتریس ضرایب دستگاه بوده و‬ ‫‪11‬ــ دستگاه معادالت خطی تشکیل دهید که ‪‬‬
‫‪4 2 ‬‬
‫‪1 ‬‬
‫‪ B =  ‬ماتریس معلومات آن باشد و سپس جواب دستگاه را با استفاده از ‪ A-1‬بیابید‪.‬‬
‫‪10‬‬
‫= ‪kx + 3y‬‬
‫‪4‬‬
‫‪ ‬یک دسته جواب منحصر به فرد‬ ‫‪12‬ــ به ازای چه مقادیری از ‪ k‬دستگاه‬
‫= ‪x − 2y‬‬‫‪3‬‬
‫دارد‪.‬‬

‫‪13‬ــ روی وجود و عدم وجود و تعداد جواب های هر یک از دستگاه های زیر بحث‬
‫کنید و در صورت وجود‪ ،‬جواب را با استفاده از ‪ A-1‬بیابید‪.‬‬

‫= ‪3x − 5y‬‬
‫‪−1‬‬ ‫= ‪ x + 3y‬‬‫‪5‬‬
‫(الف‬ ‫‪‬‬ ‫(ب‬ ‫‪‬‬
‫= ‪2x + y‬‬‫‪8‬‬ ‫= ‪−2x − 6y‬‬
‫‪1‬‬
‫ ‬

‫= ‪−2x + 3y‬‬
‫‪2‬‬
‫(پ‬ ‫‪‬‬
‫= ‪ 4x − 6y‬‬
‫‪−4‬‬

‫‪31‬‬
32
‫آشنایی با مقاطع مخروطی‬
‫فصل دوم‬

‫‪2‬‬

‫برج طغرل در شرق آرامگاه ابن بابویه شهرری و از‬


‫آثار به جامانده از دورۀ سلجوقیان است‪ .‬ارتفاع برج‬
‫حدود ‪ ٢٠‬متر است و به عقیدۀ برخی کارشناسان‬
‫این برج مانند یک ساعت آفتابی عمل می کند و می توان از روی تابش آفتاب بر‬
‫روی کنگره های آن‪ ،‬زمان را تشخیص داد‪.‬‬
‫شکل این برج به صورت یک مخروط ناقص توخالی است و در نتیجه در ساعت های‬
‫مختلف روز خورشید به درون آن تابیده و سطح داخلی آن را تاحدودی روشن‬
‫می کند‪ .‬مرز بین سایه و روشنایی‪ ،‬بخشی از محیط یک بیضی است! (چرا؟)‬

‫‪33‬‬
‫درس ا ّول‬

‫آشنایی با مقاطعمخروطی ومکانهندسی‬

‫مقاطع مخروطی‬

‫پایه دهم با سطح مقطع صفحه با برخی اجسام هندسی آشنا شدید‪ .‬فرض کنید یک‬‫در ٔ‬
‫کره را (مانند شکل) توسط یک صفحه قطع کنیم (برش دهیم)‪ .‬منظور از فصل مشترک‬
‫مجموعه نقاطی است که هم در صفحه و هم در کره قرار دارند‪ .‬به نظر شما‬
‫ٔ‬ ‫خط و کره‬
‫فصل مشترک یک صفحه و یک کره چه شکلی می تواند باشد؟‬

‫رویۀ مخروطی‪ :‬فرض کنید دو خط ‪ d‬و ‪ l‬در ٔ‬


‫نقطه ‪( A‬مانند شکل) متقاطع (غیرعمود)‬ ‫‪l‬‬
‫‪d‬‬
‫رویه مخروطی (سطح مخروطی)‬ ‫باشند‪ .‬سطح حاصل از دوران خط ‪ d‬حول خط ‪ l‬را یک ٔ‬
‫نقطه ‪ A‬را رأس و خط ‪ d‬را مولد این سطح‬ ‫می نامیم‪ .‬در این حالت خط ‪ l‬را محور‪ٔ ،‬‬
‫‪A‬‬
‫مخروطی می نامیم‪.‬‬
‫حال می خواهیم به طور شهودی با فصل مشترک یک صفحه و یک سطح مخروطی‪ ،‬با‬
‫توجه به حالت های مختلف صفحه و سطح مخروطی نسبت به هم‪ ،‬آشنا شویم‪ .‬از تصاویر‬
‫ارائه شده برای ِ‬
‫درک بهتر شکل حاصل کمک بگیرید‪.‬‬

‫‪34‬‬
‫‪l‬‬ ‫صفحه ‪ P‬بر ِ‬
‫محور سطح مخروطی عمود باشد و از رأس آن عبور‬ ‫ٔ‬ ‫الف) در حالتی که‬
‫‪d‬‬
‫نکند‪ ،‬شکل حاصل یک دایره است‪.‬‬
‫‪P‬‬ ‫نقطه ‪ A‬خواهد بود؟‬
‫صفحه ‪ P‬و سطح مخروطی تنها ٔ‬
‫ٔ‬ ‫ــ در چه حالتی فصل مشترک‬
‫‪A‬‬

‫الف)‬
‫ب) در حالتی که صفحه ‪ P‬بر محور ‪ l‬عمود نباشد و با ِ‬
‫مولد ‪ d‬نیز موازی نباشد و تنها‬ ‫ٔ‬
‫‪l‬‬ ‫یکی از دو نیمه مخروط را قطع کند‪ ،‬سطح حاصل یک بیضی خواهد بود‪.‬‬
‫‪d‬‬

‫‪P‬‬

‫‪A‬‬

‫صفحه ‪ P‬با مولد ‪ d‬موازی باشد و از رأس مخروط عبور نکند‪ ،‬در این صورت‬
‫ٔ‬ ‫پ) اگر‬
‫فصل مشترک صفحه و سطح مخروطی یک سهمی است‪( .‬در این حالت اگر صفحه ‪P‬‬
‫ب)‬
‫از رأس سطح مخروطی عبور کند‪ ،‬فصل مشترک آنها یک خط است‪).‬‬
‫‪l‬‬
‫‪d‬‬

‫‪A‬‬
‫صفحه ‪ P‬به گونه ای باشد که هر دو ٔ‬
‫تکه باالیی و پایینی سطح مخروطی را قطع‬ ‫ٔ‬ ‫ت) اگر‬
‫‪P‬‬
‫کند و شامل محور ‪ l‬نباشد‪ ،‬در این صورت فصل مشترک صفحه و سطح مخروطی یک‬
‫هذلولی است‪ .‬در این کتاب به تعریف دقیق و بررسی خواص هذلولی نخواهیم پرداخت‪.‬‬
‫پ)‬

‫‪l‬‬
‫‪d‬‬

‫‪P‬‬ ‫با تعریف دایره آشنایی قبلی دارید‪ .‬توجه داشته باشید که بیضی‪ ،‬سهمی و هذلولی نیز‬
‫‪A‬‬ ‫هر کدام تعاریف دقیق و مشخص دارند‪ ،‬اما اینکه چرا فصل مشترک صفحه و سطح‬
‫مخروطی مطابق با آنچه گفته شد دایره‪ ،‬بیضی‪ ،‬سهمی یا هذلولی است‪ ،‬قابل اثبات است‬
‫ولی ما در این کتاب به این اثبات ها نمی پردازیم‪ .‬حال که با دایره‪ ،‬بیضی‪ ،‬سهمی و هذلولی‬
‫ت)‬ ‫(مقاطع مخروطی) به صورت شهودی آشنا شدیم‪ ،‬برای تعریف دقیق این اشکال‪ ،‬ابتدا‬
‫مفهوم مکان هندسی را معرفی می کنیم‪.‬‬

‫‪35‬‬
‫مکان هندسی‬
‫هندسه ‪ 1‬به خاطر‬
‫ٔ‬ ‫طریقه رسم و ویژگی های عمود منصف یک پاره خط را از کتاب‬ ‫ٔ‬
‫دارید‪ .‬دو ویژگی زیر را یادآوری می کنیم‪:‬‬
‫ــ هر نقطه روی عمود منصف پاره خط‪ ،‬از دو سر پاره خط به یک فاصله است‪.‬‬
‫ــ هر نقطه که از دو سر یک پاره خط به یک فاصله باشد‪ ،‬حتماً روی عمود منصف آن‬ ‫‪M‬‬

‫است‪.‬‬
‫اگر خط ‪ d‬عمودمنصف پاره خط ‪ AB‬باشد‪ ،‬در این صورت‬
‫‪M∈ d ⇔ MA=MB‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪H‬‬
‫‪B‬‬

‫به طور خالصه‪ ،‬یک نقطه روی عمود منصف پاره خط است‪ ،‬اگر و تنها اگر از دو سر‬
‫پاره خط به یک فاصله باشد‪.‬‬ ‫‪d‬‬
‫به عبارت معادل‪ ،‬می گوییم عمود منصف یک پاره خط‪ ،‬مکان هندسی نقاطی از صفحه‬
‫است که از دو سر آن پاره خط به یک فاصله اند‪.‬‬

‫به طور کلی مفهوم مکان هندسی به صورت زیر تعریف می شود‪:‬‬

‫تعریف‪ :‬مکان هندسی‪ ،‬مجموعۀ نقاطی از صفحه (یا فضا) است که همۀ آنها‬
‫یک ویژگی مشترک داشته باشند و همچنین هر نقطه که آن ویژگی را داشته‬
‫باشد عضو این مجموعه باشد‪.‬‬

‫‪1‬‬

‫طریقه رسم نیمساز زاویه آشنا شدید‪ .‬دو قضیه مهم‬


‫ٔ‬ ‫در کتاب هندسه ‪ 1‬با ویژگی ها و‬
‫در مورد نیمساز زاویه را یادآوری کنید‪:‬‬
‫‪1‬ــ هر نقطه روی نیمساز زاویه ……………‬
‫‪2‬ــ هر نقطه که ……………………………… روی نیمساز زاویه است‪.‬‬

‫اکنون گزاره زیر را کامل کنید‪:‬‬ ‫‪x‬‬

‫یک نقطه روی نیمساز زاویه است‪ ،‬اگر و تنها اگر …………‬ ‫‪H‬‬

‫) ‪(Oˆ1 = Oˆ2‬‬ ‫……⇔ ‪M∈  Oz‬‬ ‫‪2‬‬


‫‪O‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪z‬‬
‫‪M‬‬

‫بنابراین می توان گفت‪:‬‬ ‫´‪H‬‬


‫نیمساز هر زاویه‪ ،‬مکان هندسی نقاطی از صفحه است که ………‬ ‫‪y‬‬

‫‪36‬‬
‫‪2‬‬

‫دایره ‪ C‬به مرکز ‪ O‬و شعاع ‪ r‬را در نظر بگیرید‪.‬‬


‫ٔ‬
‫نقطه دلخواه ‪ A‬روی دایره‪ ،‬از ‪ O‬چه فاصله ای دارد؟‬
‫الف) هر ٔ‬
‫‪A‬‬
‫‪O‬‬ ‫فاصله ‪ r‬باشد (‪ )OB=r‬با برهان‬
‫ٔ‬ ‫ب) اگر ‪ ،B‬یک نقطه در صفحه باشد و از ‪ O‬به‬
‫خلف نشان دهید‪ B ،‬روی دایره است و از (الف) و (ب) نتیجه بگیرید‪:‬‬
‫‪A∈  C ⇔ OA=r‬‬

‫نقطۀ ‪ A‬روی دایرۀ )‪ C  (O,r‬است‪ ،‬اگر و فقط اگر ………‬

‫دایرۀ )‪ C  (O,r‬مکان هندسی نقاطی از صفحه است که ………‬

‫‪3‬‬
‫‪A‬‬ ‫‪B‬‬
‫´‪d‬‬
‫فاصله آنها از هم ‪ 2‬سانتی متر است‪ ،‬در نظر بگیرید‪ .‬آیا‬
‫ٔ‬ ‫دو خط موازی ‪ d′ , d‬را که‬
‫فاصله یکسانی دارند؟ این فاصله چقدر‬
‫ٔ‬ ‫نقطه های دلخواه ‪ A‬و ‪ B‬روی ‪ ،d′‬از خط ‪d‬‬

‫‪d‬‬ ‫فاصله ‪ 2‬سانتی متر‬


‫ٔ‬ ‫است؟ آیا می توانید نقطه (یا نقاط) دیگری مشخص کنید که از ‪ d‬به‬
‫‪H‬‬ ‫´‪H‬‬
‫باشند و روی ‪ d′‬نباشند؟ همه نقاطی که از ‪ d‬به فاصله ‪ 2‬سانتی‌متر واقع اند‪ ،‬روی چه‬
‫شکلی قرار دارند؟‬

‫آیا گزاره زیر درست است؟‬


‫´‪d‬‬
‫یک نقطه در صفحه‪ ،‬از خط ‪ d‬به فاصلۀ ‪ 2‬سانتی متر است‪ ،‬اگر و تنها اگر‬
‫‪2cm‬‬ ‫روی یکی از دو خط ‪ d ′‬و ‪ d ′ ′‬که موازی ‪ d‬هستند‪ ،‬واقع باشد‪.‬‬

‫‪d‬‬

‫‪2cm‬‬ ‫آیا نتیجه گیری زیر درست است؟‬


‫´´‪d‬‬
‫مکان هندسی نقاطی از صفحه که از خط ‪ d‬به فاصلۀ ‪ 2‬سانتی متر هستند‪،‬‬
‫دو خط راست موازی ‪( d‬در دو طرف آن) و به فاصلۀ ‪ 2‬سانتی متر از آن‬
‫می باشد‪.‬‬

‫‪37‬‬
‫مکان های هندسی مهم در صفحه‪:‬‬
‫نقطه ثابت ‪ A‬و ‪ B‬در صفحه به یک فاصله اند‪،‬‬ ‫ــ مکان هندسی نقاطی که از دو ٔ‬
‫عمود منصف ‪ AB‬است‪.‬‬
‫ــ مکان هندسی نقاطی که از دو ضلع یک زاویه به یک فاصله اند‪ ،‬نیمساز آن زاویه‬
‫است‪.‬‬
‫نقطه ثابت ‪ O‬به فاصله ثابت ‪ k‬قرار دارند‪ ،‬دایره ای به مرکز‬
‫ــ مکان هندسی نقاطی که از ٔ‬
‫‪ O‬و به شعاع ‪ k‬است‪.‬‬
‫فاصله ثابت ‪ k‬قرار دارند‪ ،‬دو خط‬‫ٔ‬ ‫ــ مکان هندسی نقاطی از صفحه که از خط ‪ d‬به‬
‫فاصله ‪ k‬از آن و در دو طرف آن است‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫موازی ‪ ،d‬به‬

‫کاربرد مکان هندسی‬


‫یکی از مهم ترین کاربردهای مکان هندسی‪ ،‬ترسیم های هندسی و یافتن نقطه (یا نقاطی)‬
‫است که دارای ویژگی معینی باشند‪ .‬بدیهی است که اگر ‪ S 1‬مکان هندسی نقاطی با ویژگی‬
‫‪ P 1‬و ‪ S 2‬مکان هندسی نقاطی با ویژگی  ‪ P2‬باشد‪ S 1 ∩ S 2 ،‬مجموعه نقاطی است که هر‬
‫دو ویژگی  ‪ P1‬و ‪ P2‬را دارند‪ .‬بنابراین برای یافتن نقاطی که این دو ویژگی  را داشته باشند‪،‬‬
‫باید نمودارهای ‪ S 1‬و ‪ S 2‬را رسم کرده و نقطه (یا نقاط) برخورد آنها را به دست آورد‪.‬‬

‫مثال‪ :‬دو نقطه ‪ A‬و ‪ B‬و خط ‪ d‬که شامل هیچ یک نیست در صفحه مفروض اند‪.‬‬
‫فاصله ‪ 3‬سانتی متر باشد‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫نقطه ای بیابید که از ‪ A‬و ‪ B‬به یک فاصله بوده و از ‪ d‬به‬

‫حل‪ :‬مکان هندسی نقاطی که از ‪ A‬و ‪ B‬به یک فاصله اند‪ ،‬عمود منصف ‪ AB‬و مکان‬ ‫‪M1‬‬

‫فاصله ‪3‬‬
‫ٔ‬ ‫هندسی نقاطی که از خط ‪ d‬به فاصله ‪ 3‬سانتی متر باشد‪ ،‬دو خط موازی ‪ d‬به‬ ‫´‪d‬‬
‫‪3cm‬‬
‫نقطه برخورد خط ‪( l‬عمود منصف ‪ )AB‬و دو خط‬ ‫سانتی متر از آن هستند‪ .‬بنابراین ٔ‬
‫موازی ‪ d′‬و ‪ d′′‬جواب مسئله است (نقاط ‪ M 1‬و ‪.)M 2‬‬ ‫‪d‬‬
‫‪3cm‬‬ ‫‪M2‬‬
‫بحث در وجود جواب‪ :‬اگر ‪ l‬یکی از دو خط ‪ d′‬و ‪ d′′‬را قطع کند دیگری را هم قطع‬
‫´´‪d‬‬
‫می کند و مسئله مانند شکل‪ 2 ،‬جواب دارد‪ .‬اگر ‪ l‬با دو خط موازی باشد‪ ،‬مسئله جواب‬ ‫‪A‬‬
‫‪B‬‬

‫ندارد و اگر ‪ l‬بر یکی از دو خط ‪ d′‬و ‪ d′′‬منطبق باشد‪ ،‬مسئله بی شمار جواب دارد‪.‬‬ ‫‪l‬‬

‫‪38‬‬
‫‪1‬ــ مکان هندسی هر یک از مجموعه نقاط زیر را مشخص کنید‪:‬‬
‫الف) نقاطی از صفحه که از دو خط متقاطع ‪ d‬و ‪ d′‬به یک فاصله اند‪.‬‬
‫نقطه ثابت ‪ A‬مماس اند‪.‬‬
‫همه دایره هایی در صفحه که بر خط ‪ d‬در ٔ‬ ‫ب) مرکزهای ٔ‬
‫همه دایره هایی با شعاع ثابت ‪ r‬که بر خط ‪ d‬در صفحه مماس اند‪.‬‬
‫پ) مرکزهای ٔ‬
‫صفحه این دایره‬
‫ٔ‬ ‫دایره )‪ C  (O,r‬در‬
‫همه دایره هایی با شعاع ثابت ‪ r‬که بر ٔ‬
‫ت) مرکزهای ٔ‬
‫مماس خارجی اند‪.‬‬

‫‪2‬ــ نقاط ‪ C,B,A‬و ‪  D‬در صفحه مفروض اند‪ .‬نقطه ای در این صفحه بیابید که از ‪ A‬و‬
‫‪ B‬به یک فاصله و از ‪ C‬و ‪ D‬نیز به یک فاصله باشد (بحث کنید)‪.‬‬

‫‪3‬ــ نقاط ‪ B,A‬و ‪ C‬در صفحه مفروض اند‪ .‬نقطه ای بیابید که از ‪ A‬و ‪ B‬به یک فاصله‬
‫فاصله ‪ 3‬سانتی متر باشد (بحث کنید)‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫و از ‪ C‬به‬

‫فاصله ‪2‬‬
‫ٔ‬ ‫نقطه ‪ A‬و خط ‪ d‬در صفحه مفروض اند‪ .‬نقطه ای بیابید که از ‪ A‬به‬ ‫‪4‬ــ ٔ‬
‫فاصله ‪ 3‬سانتی متر باشد (بحث کنید)‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫سانتی متر و از ‪ d‬به‬

‫‪  5‬ــ هرگاه صفحه ای شامل محور یک سطح مخروطی‪ ،‬آن را برش دهد‪ ،‬فصل مشترک‬
‫(مقطع) حاصل چه شکل است؟‬

‫‪  6‬ــ هرگاه دو خط ‪ d‬و ‪ l‬موازی باشند‪ ،‬از دوران ‪ d‬حول ‪ l‬سطحی ایجاد می شود که‬
‫صفحه ‪ ،P‬یک سطح استوانه ای‬
‫ٔ‬ ‫آن را یک سطح استوانه ای می نامیم‪ .‬حال فرض کنید‬
‫درباره سطح مقطع حاصل بحث کنید (چهار حالت)‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫را قطع کند‪ .‬در حالت های مختلف‬

‫‪39‬‬
‫درس دوم‬

‫دایـره‬

‫معروف ترین مقطع مخروطی‪ ،‬دایره است و چنانچه قبال ً دیدیم‪ ،‬دایره مکان هندسی نقاطی‬
‫نقطه ثابت (مرکز دایره) به فاصله ای ثابت (شعاع دایره)  واقع اند‪.‬‬
‫از صفحه است که از یک ٔ‬
‫حال می خواهیم ویژگی های دایره را به صورت تحلیلی در دستگاه مختصات دوبعدی با‬
‫هم مرور کنیم‪.‬‬ ‫‪y‬‬ ‫) ‪A(x ,y‬‬

‫ــ معادلۀ دایره‪ٔ :‬‬


‫دایره )‪ C  (O´,r‬را در دستگاه مختصات ‪ xoy‬در نظر می گیریم‪ .‬اگر‬ ‫) ‪O´( ,‬‬

‫)‪ O ´ (α,β‬مرکز دایره باشد و )‪ A(x,y‬یک ٔ‬


‫نقطه دلخواه روی آن باشد‪ ،‬با توجه به تعریف‬
‫فاصله بین دو نقطه می توان نوشت‪:‬‬
‫ٔ‬ ‫دایره‪ ،‬همواره ‪ O´A=r‬و با توجه به دستور تعیین‬
‫‪o‬‬ ‫‪x‬‬

‫‪O ′A = (x − α)2 + (y − β)2 = r ⇒ (x − α)2 + (y − β)2 = r 2‬‬

‫معادله استاندارد دایره‬


‫ٔ‬ ‫معادله دایره ای به مرکز (‪ )α,β‬و شعاع ‪ r‬است‪ ،‬که به آن‬
‫ٔ‬ ‫و این‬
‫نیز می گوییم‪.‬‬

‫معادله دایره ای به مرکز (‪ O´)2,-1‬و شعاع ‪ 2‬را بنویسید و مختصات نقاط‬


‫ٔ‬ ‫مثال‪:‬‬
‫برخورد آن را با محورهای مختصات به دست آورید‪.‬‬

‫حل‪ :‬به کمک دستور باال معادلۀ استاندارد ٔ‬


‫دایره فوق نوشته می شود‪:‬‬
‫‪)x -2(2+)y +1(2=4‬‬

‫اگر در این معادله‪ y =0 ،‬قرار دهیم‪ ،‬نقاط برخورد دایره با محور ‪x‬ها به دست می آید‪:‬‬
‫‪(x -٢)٢+1=4⇒ (x -٢)٢ =٣‬‬ ‫‪A‬‬ ‫‪B‬‬

‫‪⇒ x −2 = ± 3 ⇒ x = 2± 3‬‬ ‫‪C‬‬ ‫´‪O‬‬

‫لذا دایره فوق محور ‪x‬ها را در نقاط )‪ A(2 − 3 ,0‬و )‪ B (2 + 3 ,0‬قطع می کند و‬
‫معادله دایره‪  x  = 0 ،‬قرار دهیم نقاط برخورد با محور ‪y‬ها پیدا می شوند‪:‬‬
‫ٔ‬ ‫اگر در‬
‫‪x  =0⇒ )y +1(2=0⇒ y=-1‬‬

‫‪40‬‬
‫نقطه (‪ C )0,-1‬قطع می کند و می دانیم‬
‫دایره فوق محور ‪y‬ها را فقط در یک ٔ‬ ‫بنابراین ٔ‬
‫که اگر یک خط دایره ای را فقط در یک نقطه قطع کند‪ ،‬در آن نقطه بر آن مماس است‪.‬‬
‫نقطه ‪ C‬بر محور ‪y‬ها مماس است‪.‬‬‫پس همان طور که در شکل هم دیده می شود‪ ،‬دایره در ٔ‬
‫درجه دوم را ساده کنیم‪ ،‬مثال ً‬
‫ٔ‬ ‫معادله دایره می توانیم به کمک اتحادها‪ ،‬عبارت های‬
‫ٔ‬ ‫در‬
‫معادله فوق داریم‪:‬‬
‫ٔ‬ ‫در‬
‫⇒ ‪(x     -٢)٢+(y  +1)٢=4‬‬
‫⇒ ‪x٢-٢x  +4+y٢+٢y   +1=4‬‬

‫‪x٢+y٢-٢x    +٢y   +1=0‬‬
‫که این معادله را معادلۀ ضمنی دایره می نامیم‪.‬‬

‫ــ تبدیل معادلۀ ضمنی دایره به معادلۀ استاندارد‪:‬‬


‫معادله دایره ای‬
‫ٔ‬ ‫در حالت کلی معادله ای به صورت ‪ x +y2+ax  +by +c =0‬ممکن است‬
‫‪2‬‬

‫باشد‪ .‬برای این منظور عبارت های ‪ x2+ax‬و ‪ y2+by‬را به مربع کامل تبدیل می کنیم‪.‬‬

‫مثال‪ :‬مختصات مرکز و طول شعاع دایره به ٔ‬


‫معادله ‪ x2+y2+2x             -4y        +1=0‬را به دست آورید‪.‬‬
‫حل‪:‬‬
‫ّ‬
‫‪x +2x  +y -4y  =-1 ⇒ )x +1( -1+)y -2( -4= -1‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪⇒ )x  +1(2+)y -2(2=4 ⇒ O´)-1,2(,r   =2‬‬

‫‪1‬‬

‫معادله ضمنی ‪x 2+ y 2+ ax + by + c =0‬‬


‫ٔ‬ ‫می خواهیم مختصات مرکز و طول شعاع دایره به‬
‫را در حالت کلی به دست آوریم‪ .‬با پر کردن جاهای خالی این کار را انجام دهید‪:‬‬
‫‪a2 a2‬‬
‫‪(x 2 + ax +‬‬ ‫⇒ ‪− ) + (y 2 + by +  − ) + c =0‬‬
‫‪4 4‬‬
‫⇒‪)x  +…(2+)y +…(2-…-…+c =0‬‬
‫‪‬‬
‫= ‪(x + )2 + (y + )2‬‬
‫‪4‬‬
‫‪a 2 + b 2 − 4c‬‬
‫= ‪⇒ O ( ,), r‬‬
‫‪2‬‬

‫با توجه به شرط نامنفی بودن عبارت زیر رادیکال چه نتیجه ای درباره ‪ c , b , a‬به دست‬
‫می آید؟‬

‫‪41‬‬
‫معادله یک دایره است‪ ،‬اگر و تنها اگر ‪a2+b2>4c‬‬
‫ٔ‬ ‫رابطه ضمنی ‪x2+y2+ax  +by  +c =0‬‬
‫ٔ‬
‫باشد و اگر ‪ a2+b2<4c‬باشد‪ ،‬این معادله هیچ نقطه از صفحه را مشخص نمی کند و‬
‫اگر ‪ a2+b2=4c‬باشد‪ ،‬این معادله تنها یک نقطه به مختصات ) ‪ (− a , − b‬را در صفحه‬
‫‪2 2‬‬
‫مشخص می کند (چرا؟)‬

‫با داشتن مختصات مرکز و طول شعاع دایره‪ ،‬می توان معادلۀ آن را تعیین‬
‫کرد و برعکس با داشتن معادلۀ دایره می توان مختصات مرکز و طول‬
‫شعاع آن را به دست آورد‪.‬‬

‫معادله دایره ای را بنویسید که مرکز آن (‪ O )0,1‬و شعاع آن ‪ 3‬واحد باشد‪.‬‬


‫ٔ‬ ‫‪1‬ــ‬

‫معادله دایره ای به مرکز مبدأ مختصات و شعاع ‪ r‬به چه صورت است؟‬


‫ٔ‬ ‫‪2‬ــ‬

‫‪3‬ــ کدام یک از روابط زیر می تواند معادله یک دایره باشد؟ مختصات مرکز و طول‬
‫شعاع دایره ها را به دست آورید و دایره را رسم کنید‪.‬‬
‫‪) x2+y2-2x  -6y -1=0‬الف‬

‫‪) x2+y2+2x   +3y +4=0‬ب‬

‫‪) 2x2+2y2-3x   +4y -2=0‬ج‬

‫نقطه (‪O )-2,-1‬مرکز آن و(‪ M )1,1‬یک نقطه‬


‫معادله دایره ای را بنویسید که ٔ‬
‫ٔ‬ ‫مثال‪:‬‬
‫از آن باشد‪.‬‬

‫معادله آن را‬
‫ٔ‬ ‫حل‪ :‬مرکز دایره را داریم‪ ،‬پس باید طول شعاع آن را داشته باشیم تا‬
‫بنویسیم‪ .‬روشن است که ‪ OM=r‬پس طول ‪ OM‬را به دست می آوریم‪:‬‬
‫= ‪OM‬‬ ‫= ‪(x M − xO )2 + (yM − yO )2‬‬ ‫= ‪(1+ 2)2 + (1+ 1)2‬‬ ‫‪13‬‬

‫و معادله دایره به صورت زیر نوشته می شود‪:‬‬


‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪(x + 2) + (y + 1) = 13 ⇒ x + y + 4x + 2y − 8 = 0‬‬

‫‪42‬‬
‫‪d‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪H‬‬ ‫معادله‬
‫ٔ‬ ‫نقطه (‪ O )1,-1‬مرکز آن بوده و بر خط به‬
‫معادله دایره ای را بنویسید که ٔ‬
‫ٔ‬
‫‪ 3x  -4y +3=0‬مماس باشد‪.‬‬
‫‪O‬‬ ‫نقطه تماس (‪ )H‬برخط‬
‫هندسه ‪ 2‬به یاد دارید‪ ،‬شعاع دایره در ٔ‬
‫ٔ‬ ‫‪1‬ــ با توجه به آنچه از‬

‫‪3x -‬‬
‫‪4y +‬‬
‫…………………‬

‫=‪3‬‬
‫‪0‬‬ ‫فاصله مرکز دایره از ……………‬
‫ٔ‬ ‫‪2‬ــ طول شعاع دایره برابر است با‬

‫‪‬‬
‫=‬ ‫=‬
‫‪r OH‬‬ ‫‪= ‬‬ ‫فاصله نقطه از خط داریم‪:‬‬
‫ٔ‬ ‫‪3‬ــ به کمک دستور‬
‫‪ +‬‬

‫معادله دایره را با داشتن مختصات مرکز و شعاع آن می نویسیم‪:‬‬


‫ٔ‬ ‫‪4‬ــ‬
‫‪(x − 1)2 + (y + 1)2 =  ⇒ ‬‬

‫‪A‬‬

‫معادله ‪x  +y  =2‬‬
‫ٔ‬ ‫معادله دایره ای را بنویسید که (‪ O )0,1‬مرکز آن بوده و روی خط به‬
‫ٔ‬
‫‪H‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪ 2‬جدا کند‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫وتری به طول‬
‫‪O‬‬ ‫‪x+‬‬ ‫(راهنمایی‪ :‬می دانیم که عمودی که از مرکز دایره بر یک وتر رسم می شود‪ ،‬آن وتر‬
‫=‪y‬‬
‫‪2‬‬
‫را نصف می کند‪).‬‬

‫نقطه (‪ O )-1,1‬بوده و بر دایره به‬


‫معادله دایره ای را بنویسید که مرکز آن ٔ‬
‫ٔ‬ ‫مثال‪:‬‬
‫معادله ‪ x2+y2-2x  +2y=0‬از مماس بیرونی باشد‪.‬‬
‫ٔ‬

‫حل‪ :‬مختصات مرکز و شعاع ٔ‬


‫دایره فوق را به دست می آوریم‪:‬‬
‫⇒‪x2-2x   +y2+2y  =0‬‬
‫‪(x − 1)2 + (y + 1)2 =2 ⇒ O ′(1, −1), r ′ = 2‬‬
‫‪C‬‬

‫‪O‬‬
‫دایره مماس‬
‫هندسه ‪ 2‬می دانیم اگر ‪ d  =OO ′‬طول خط المرکزین دو ٔ‬
‫ٔ‬ ‫و چنانچه از‬
‫خارج باشد‪ d  =r  +r ′،‬بنابراین داریم‪:‬‬

‫´‪O‬‬ ‫‪d= OO=′‬‬ ‫=‪(1+ 1)2 + (−1− 1)2‬‬ ‫‪8= 2 2‬‬


‫´‪C‬‬
‫‪d =2 2 =r + 2 ⇒r = 2‬‬

‫دایره ‪ C‬را می نویسیم‪:‬‬


‫معادله ٔ‬
‫ٔ‬ ‫و با داشتن مختصات مرکز و طول شعاع‪،‬‬
‫‪(x + 1)2 + (y − 1)2 =2 ⇒ x 2 + y 2 + 2x − 2y =0‬‬

‫‪43‬‬
‫‪3‬‬

‫دایره ‪x2+y2-4x  -6y =3‬‬
‫معادله دایره ای را بنویسید که مرکز آن (‪ O )0,1‬بوده و با ٔ‬
‫ٔ‬
‫مماس داخل باشد‪.‬‬

‫معادله دایره فوق را به صورت استاندارد تبدیل کنید و از آنجا مختصات مرکز و‬
‫ٔ‬ ‫‪1‬ــ‬
‫´‪O‬‬
‫طول شعاع آن را بیابید‪.‬‬
‫‪(x − ) 2 + (y − )2 =  ⇒ O ′( ,), r ′ = ‬‬

‫‪2‬ــ طول خط المرکزین دو دایره را به دست می آوریم‪:‬‬


‫= ‪d = OO ′‬‬ ‫‪(0 − 2)2 + (1− 3)2 = ‬‬

‫‪3‬ــ با توجه به آنچه از هندسه ‪ 2‬می دانیم‪ ،‬داریم‪:‬‬


‫= ‪d =r − r ′ ⇒ r −  =2 2 ⇒ r −  =±2 2 ⇒ r‬‬‫‪‬‬

‫‪4‬ــ با داشتن مختصات مرکز و طول شعاع‪ ،‬معادله دایره را می نویسیم‪:‬‬


‫⇒ ‪(x − 0)2 + (y − 1)2 = ( ± 2 2)2‬‬
‫چرا مسئله دو جواب دارد؟‬

‫وضعیت هر یک از جفت دایره های زیر را نسبت به هم مشخص کنید‪:‬‬


‫‪) x2+y2-4x  -6y  =3 , x2+y2-10x-14y +73=0‬الف‬

‫‪) x2+y2-2x =1 ,‬ب‬ ‫‪x2+y2=1‬‬

‫‪) x2+y2=9 , x2+y2-2x  +2y   +1=0‬ج‬

‫‪) x2+y2=4 ,‬د‬ ‫‪x2+y2-8x -4y +19=0‬‬

‫(راهنمایی‪ :‬مختصات مرکز و طول شعا ع های هر دو دایره را به دست آورده و پس‬


‫از تعیین طول خط المرکزین از اطالعات خود از هندسه ‪ 2‬استفاده کنید‪).‬‬

‫‪44‬‬
‫‪4‬‬

‫دایره ‪ x2+y2-2y    -3=0‬را تعیین کنیم‪.‬‬


‫معادله ‪ x+y =4‬و ٔ‬
‫ٔ‬ ‫می خواهیم وضعیت خط به‬

‫معادله دایره جایگزین می کنیم (با این‬


‫ٔ‬ ‫معادله خط‪ y =4-x ،‬را در‬
‫ٔ‬ ‫روش اول‪ :‬از‬
‫کار در صورت برخورد خط و دایره‪ ،‬مختصات نقطه های برخورد از معادله حاصل‬
‫به دست می آید)‪:‬‬
‫…⇒‪x +)4-x( -2)4-x(-3=0‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫معادله فوق ریشه حقیقی‬


‫ٔ‬ ‫معادله حاصل و تعیین عالمت ∆‪ ،‬نشان دهید‬
‫ٔ‬ ‫با ساده کردن‬
‫ندارد و در نتیجه خط و دایره نقطه برخوردی ندارند‪.‬‬

‫معادله دایره را استاندارد کنید و مختصات مرکز و طول شعاع آن را‬


‫ٔ‬ ‫روش دوم‪:‬‬
‫فاصله مرکز دایره از خط را بیابید‪ .‬چگونه تشخیص می دهید خط و دایره‬
‫ٔ‬ ‫بیابید‪.‬سپس‬
‫نسبت به هم چه وضعی دارند؟‬

‫با رسم شکل خط و دایره در یک دستگاه مختصات‪ ،‬درستی نتیجه گیری تان را ببینید‪.‬‬

‫معادله حاصل از برخورد خط و دایره‪ ∆ <0 ،‬یا ‪ ∆ =0‬شود وضع دایره‬


‫ٔ‬ ‫سؤال‪ :‬اگر در‬
‫و خط نسبت به هم چگونه است؟ در این حالت ها فاصله مرکز دایره از خط چگونه است؟‬

‫‪A‬‬
‫دایره ‪ x2+y2-2x  -2y  =3‬مماسی بر آن رسم کرده ایم‪.‬‬
‫نقطه (‪ A)2,3‬روی ٔ‬ ‫مثال‪ :‬در ٔ‬
‫معادله این خط مماس را به  دست آورید‪.‬‬
‫´‪O‬‬ ‫‪d‬‬

‫حل‪ :‬با توجه به اینکه شعاع دایره در ٔ‬


‫نقطه تماس‪ ،‬بر خط مماس عمود است‪ ،‬با تعیین‬
‫مختصات مرکز دایره شیب ‪ OA‬را تعیین می کنیم و از آنجا شیب مماس را به دست آورده‬
‫و معادله آن را تعیین می کنیم‪.‬‬

‫‪3 −1‬‬
‫‪(x − 1)2 + (y − 1)2 =5 ⇒ O (11‬‬
‫= ‪, ) ⇒ mOA‬‬ ‫⇒ ‪=2‬‬
‫‪2 −1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫⇒ )‪md =− ⇒ y − 3 =− (x − 2‬‬ ‫= ‪ : y‬معادله مماس ‪d‬‬
‫‪− x +4‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫‪45‬‬
‫‪1‬ــ معادله دایره ای را بنویسید که‪:‬‬
‫الف) (‪ O  )1,1‬مرکز آن و (‪ A)3,2‬نقطه ای از آن باشد‪.‬‬
‫ب) (‪ O )2,1‬مرکز آن بوده و برخط ‪ 3x  +4y  =0‬مماس باشد‪.‬‬
‫پ) (‪ O )-1,-1‬مرکز آن بوده و روی خط ‪ x  +y  =1‬وتری به طول ‪ 2‬ایجاد کند‪.‬‬
‫ت) خطوط ‪ x +y  =1‬و ‪ x  -y  =3‬شامل قطرهایی از آن بوده و خط ‪ 4x  +3y  =6‬بر آن‬
‫مماس باشد‪.‬‬
‫ث) از نقاط (‪ A)1,2‬و (‪ B)3,0‬بگذرد و ‪ y  =2x  -1‬شامل قطری از آن باشد‪.‬‬

‫معادله یک‬
‫ٔ‬ ‫‪2‬ــ حدود ‪ a‬را طوری به دست آورید که ‪ x2+y2-3x  +5y+a  =0‬بتواند‬
‫دایره باشد‪.‬‬

‫‪3‬ــ وضعیت هر یک از نقاط (‪ A)-1,-1‬و (‪ B )1,-2‬و (‪ C  )2,3‬و (‪ D )4,-1‬را‬


‫نسبت به دایره ‪ x2+y2-2x  +4y -5=0‬تعیین کنید‪.‬‬

‫‪4‬ــ وضعیت هر یک از جفت دایره های زیر را نسبت به هم مشخص کنید‪:‬‬


‫‪) x2+y2=4 , x2+y2-2x  =4‬الف‬
‫‪) x2+)y  -1(2=1 , )x  -1(2+y2=1‬ب‬
‫‪) x2+y2=1 , x 2 + y 2 − 3 2x − 3 2y + 5 = 0‬ج‬
‫‪) x2+y2=1 , x2+y2-6x -2y +9=0‬د‬

‫معادله‬
‫ٔ‬ ‫‪5‬ــ نقاط (‪ A)-1,-1‬و (‪ B )1,1‬و (‪ C  )1,-3‬رئوس مثلث ‪ ABC‬هستند‪.‬‬
‫معادله مماس بر این دایره را در رأس ‪B‬‬
‫ٔ‬ ‫دایره محیطی مثلث ‪ ABC‬را بنویسید‪ .‬سپس‬
‫به دست آورید‪.‬‬

‫‪6‬ــ وضعیت هر یک از خطوط و دایره های زیر را نسبت به هم مشخص کنید‪:‬‬


‫‪) 3x  +4y =0 , x2+y2-4x    -4y +7=0‬الف‬
‫‪) x  +y   =2 , x2+y2=2‬ب‬
‫‪) x    +y =1 , x2+y2-2x   -2y   =2‬ج‬

‫‪46‬‬
‫د‬
‫رس سوم‬

‫بیضی و سهمی‬

‫بیضی‬
‫‪1‬‬

‫نقطه ‪ F‬و ‪ F   ′‬ثابت کنید‪.‬‬


‫یک تکه نخ درنظر گرفته و دوسر آن را مطابق شکل در دو ٔ‬
‫فرض کنید طول نخ ‪ l‬باشد و ‪ l > FF   ′‬یک قلم را مانند شکل داخل نخ کنید و منحنی ای‬
‫‪P‬‬
‫به گونه ای رسم کنید که در تمام زمان رسم‪ ،‬دوطرف نخ به صورت صاف و کشیده شده‬
‫باشد‪ .‬شکل حاصل منحنی بسته ای خواهد بود که بیضی نام دارد‪.‬‬
‫´‪F‬‬ ‫‪F‬‬

‫نقطه دلخواه روی شکل رسم شده درنظر بگیرید‪ .‬مجموع فاصله های این نقطه‬‫‪1‬ــ یک ٔ‬
‫نقطه ثابت ‪ F‬و ‪ F   ′‬برابر چیست؟‬
‫از دو ٔ‬

‫بیضی رسم شده درنظر بگیرید و آن را به دو‬ ‫نقطه دلخواه مانند ‪ A‬در ِ‬
‫درون ِ‬ ‫‪٢‬ــ یک ٔ‬
‫نقطه موردنظر از ‪ F‬و ‪F   ′‬‬
‫نقطه ثابت ‪ F‬و ‪ F   ′‬وصل کنید و نشان دهید مجموع فواصل ٔ‬
‫ٔ‬
‫کوچکتر از ‪ l‬است‪.‬‬
‫(راهنمایی‪ :‬پاره خط ‪ FA‬را از سمت ‪ A‬امتداد دهید تا بیضی را قطع کند‪ .‬سپس از‬
‫نامساوی مثلثی استفاده نمایید)‬

‫‪F‬‬ ‫نقطه‬
‫بیضی رسم شده درنظر بگیرید و آن را به دو ٔ‬ ‫نقطه دلخواه مانند ‪ِ B‬‬
‫بیرون ِ‬ ‫‪٣‬ــ یک ٔ‬
‫نقطه موردنظر از ‪ F‬و ‪ F   ′‬بزرگتر از ‪ l‬است‪.‬‬
‫و ‪ F   ′‬وصل کنید و نشان دهید مجموع فواصل ٔ‬
‫(راهنمایی‪ :‬اگر نقطهٔ ‪ D‬محل برخورد ‪ FB‬با بیضی باشد‪ F   ′D ،‬را رسم کنید و از‬
‫نامساوی مثلثی استفاده نمایید‪).‬‬

‫همه نقاط بیضی شدید که‬


‫‪٤‬ــ از مراحل (‪ )١‬تا (‪ )٣‬متوجه وجود چه ویژگی مشترکی در ٔ‬
‫نقطه دیگری از صفحه‪ ،‬آن ویژگی را ندارد؟‬
‫هیچ ٔ‬

‫‪47‬‬
‫‪ ٥‬ــ با توجه به آنچه گفته شد تعریف بیضی را که با استفاده از مکان هندسی در زیر آمده‬
‫است تکمیل نمایید‪.‬‬
‫بیضی مکان هندسی نقاطی از صفحه است که مجموع فواصلشان از دو ……………‬
‫یک مقدار …………… است‪.‬‬

‫نقطه ثابتی که با توجه به آنها‪ ،‬بیضی را به دست آوردیم و آنها را ‪ F‬و ‪ F   ′‬نامیدیم‬
‫دو ٔ‬
‫کانون های بیضی نام دارند‪.‬‬

‫‪2‬‬
‫‪A‬‬
‫‪B‬‬
‫بیضی مقابل را درنظر بگیرید‪ AA′ .‬قطر بزرگ (قطر کانونی) و ‪ BB ′‬قطر کوچک‬
‫‪F‬‬
‫نقطه ‪ ،O‬وسط پاره خط ‪،FF  ′‬‬
‫بیضی نامیده می شود‪ F .‬و ‪ F   ′‬کانون های بیضی هستند و ٔ‬ ‫‪O‬‬
‫اندازه پاره خط های ‪ OB ،OA‬و ‪ OF‬را به ترتیب با ‪b ،a‬‬
‫ٔ‬ ‫مرکز بیضی است‪ .‬فرض کنید‬ ‫´‪F‬‬
‫´‪B‬‬
‫فاصله دو کانون بیضی برابر ‪ ٢ c‬است‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫و ‪ c‬نمایش دهیم‪ .‬بنابراین‬ ‫´‪A‬‬

‫‪1‬ــ در ترسیم بیضی با نخ و قلم دو وضعیتی را که قلم در نقاط ‪ A‬و ‪ A   ′‬قرار می گیرد‬
‫درنظر بگیرید‪.‬‬
‫اندازه‬
‫ٔ‬ ‫الف) نشان دهید که ‪ FA = F   ′A′‬و از آن نتیجه بگیرید ‪ OA′ = OA = a‬و لذا‬
‫´‪A‬‬ ‫‪A‬‬
‫قطر بزرگ بیضی برابر ‪ ٢ a‬است‪.‬‬ ‫´‪F‬‬ ‫‪O‬‬ ‫‪F‬‬

‫ب) نشان دهید طول نخ موردنظر برابر است با طول قطر بزرگ بیضی‪.‬‬

‫نقطه ‪ B‬قرار دارد درنظر بگیرید و نشان‬


‫‪٢‬ــ الف) در رسم بیضی وضعیتی را که قلم در ٔ‬ ‫‪B‬‬
‫دهید ‪b2+ c2 = a2‬‬
‫نقطه ‪ B ′‬نتیجه بگیرید ‪OB  ′2 +c2 = a2‬‬
‫ب) با انجام همین کار برای ٔ‬ ‫´‪A‬‬ ‫‪A‬‬
‫´‪F‬‬ ‫‪O‬‬ ‫‪F‬‬

‫اندازه قطر کوچک بیضی برابر‬


‫ٔ‬ ‫و با توجه به آن نتیجه بگیرید ‪ OB  ′ = OB = b‬و لذا‬ ‫´‪B‬‬

‫‪ ٢ b‬است‪.‬‬

‫‪y‬‬
‫‪B‬‬
‫) ‪D( ,‬‬
‫‪١‬ــ مرکز بیضی مقابل بر مبدأ مختصات و قطرهای آن مانند شکل بر محورهای ‪ x‬و‬
‫نقطه ‪ O‬و ‪ A‬برابر ‪ ٤‬است‪ .‬اگر خطی که در‬
‫‪ y‬منطبق هستند و فاصله ‪ F‬از هر دو ٔ‬ ‫‪o‬‬ ‫‪x‬‬
‫´‪A‬‬ ‫´‪F‬‬ ‫‪F‬‬ ‫‪A‬‬
‫نقطه ‪ D‬قطع کرده باشد‪ ،‬مختصات ‪ D‬را‬
‫نقطه ‪ F‬بر ‪ AA′‬عمود کرده ایم بیضی را در ٔ‬
‫ٔ‬
‫به دست آورید‪.‬‬ ‫´‪B‬‬

‫‪48‬‬
‫‪3‬‬

‫در این فعالیت با انتخاب مقادیر مختلفی برای ‪ a‬و ‪ c‬بیضی موردنظر را رسم می کنیم‪.‬‬
‫می دانیم که ‪ ٠ ≤ c ≤ a‬و لذا ‪ 0 ≤ c ≤ 1‬دقت کنید که چگونگی میزان کشیدگی بیضی‬
‫‪a‬‬ ‫‪c‬‬
‫چه ارتباطی با مقدار کسر دارد‪ .‬در رسم بیضی به صورت تقریبی ابتدا دو کانون ‪ F‬و‬
‫‪a‬‬
‫فاصله ‪ ٢ c‬از هم درنظر بگیرید‪ ،‬سپس نقاط ‪ A‬و ‪ A   ′‬را بر خط ‪ FF  ′‬به گونه ای‬
‫ٔ‬ ‫‪ F   ′‬را به‬
‫اندازه ‪ AA′‬برابر ‪ ٢ a‬باشد‪،‬‬
‫ٔ‬ ‫فاصله ‪ A ′‬تا ‪ F  ′‬برابر ‪ a-c‬و‬
‫ٔ‬ ‫فاصله ‪ A‬تا ‪ F‬و‬
‫ٔ‬ ‫انتخاب کنید که‬
‫رابطه ‪ b2= a2 - c2‬نقاط ‪ B‬و ‪ B  ′‬را مشخص کنید و بیضی را به طور‬ ‫سپس با استفاده از ٔ‬
‫تقریبی رسم کنید‪ :‬‬

‫‪c 1‬‬
‫‪ c=١‬و‪a=٤‬؛ =‬ ‫‪1‬ــ‬
‫‪a 4‬‬

‫‪c 1‬‬
‫‪ c=٢‬و‪a=٨‬؛ =‬ ‫‪٢‬ــ‬
‫‪a 4‬‬

‫‪c 1‬‬
‫‪ c=١‬و‪a=٢‬؛ =‬ ‫‪٣‬ــ‬
‫‪a 2‬‬

‫‪c 1‬‬
‫‪ c=٢‬و‪a=٤‬؛ =‬ ‫‪٤‬ــ‬
‫‪a 2‬‬

‫‪c 3‬‬
‫‪ c=٣‬و‪a=٤‬؛ =‬ ‫‪٥‬ــ‬
‫‪a 4‬‬

‫‪c 3‬‬
‫‪ c=٦‬و‪a=٨‬؛ =‬ ‫‪٦‬ــ‬
‫‪a 4‬‬

‫‪c‬‬
‫با توجه به آنچه دیدید هرچه مقدار به یک نزدیک شود شکل بیضی کشیده تر شده‬
‫‪a‬‬
‫و شکل بیضی به پاره خط نزدیک تر می شود و هرچه مقدار ‪ c‬به صفر نزدیک شود کشیدگی‬
‫‪a‬‬
‫شکل بیضی کمتر شده و شکل بیضی به دایره نزدیکتر می شود‪ .‬به این سبب مقدار ‪ c‬را‬
‫‪a‬‬
‫خروج از مرکز بیضی می نامیم‪.‬‬
‫ــ در حالتی که ‪ c =1‬بیضی تبدیل به یک پاره خط و در حالتی که ‪ c =0‬بیضی تبدیل‬
‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬
‫به یک دایره می شود‪ .‬چرا؟‬

‫‪B‬‬ ‫یادآوری‬
‫‪A‬‬
‫در پایه یازدهم دیدیم که کوتاه ترین مسیر از نقطه ‪ A‬به نقطه ‪ B‬و با عبور از نقطه ای از ِ‬
‫خط ‪،d‬‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬ ‫ٔ‬
‫‪1‬‬
‫‪M‬‬
‫‪2‬‬
‫‪d‬‬
‫زاویه ایجاد شده ‪ M1‬و ‪ M2‬باهم‬
‫از نقطه ای مانند ‪ M‬روی خط ‪ d‬می گذرد‪ ،‬به گونه ای که دو ٔ‬
‫برابرند‪.‬‬

‫‪49‬‬
‫‪4‬‬

‫نقطه ‪ M‬بر بیضی مماس باشد‪.‬‬


‫فرض کنیم خط ‪ d‬مانند شکل مقابل در ٔ‬
‫‪d‬‬
‫‪M‬‬
‫‪١‬ــ مجموع فواصل کدام یک از نقاط خط ‪ d‬نسبت به دو کانون ‪ F‬و ‪ F   ′‬کمترین‬
‫مقدار را دارد؟ چرا؟‬
‫´‪F‬‬ ‫‪F‬‬

‫زاویه ‪ α‬و ‪ β‬نسبت به هم چگونه اند؟ چرا؟‬


‫‪٢‬ــ دو ٔ‬

‫بدنه داخلی یک بیضی آینه ای باشد و از یکی از‬


‫‪٣‬ــ با توجه به آنچه گفته شد اگر ٔ‬
‫بدنه داخلی بیضی تابیده شود‪ ،‬انعکاس نور از کدام نقطه‬
‫اشعه نوری بر ٔ‬
‫کانون های بیضی ٔ‬
‫خواهد گذشت؟ چرا؟‬

‫سهمی‬
‫با سهمی در سال های گذشته تا حدی آشنا شده ایم‪ .‬اکنون قصد داریم آن را به عنوان‬
‫یک شکل هندسی مورد بررسی قرار دهیم‪.‬‬

‫‪5‬‬

‫نقطه ثابت مانند ‪ f‬خارج آن درنظر بگیرید و فرض کنید‬


‫یک خط ثابت مانند ‪ d‬و یک ٔ‬ ‫‪l‬‬
‫‪F‬‬
‫فاصله ‪ F‬از خط ‪ d‬برابر ‪ l‬باشد‪.‬‬
‫ٔ‬
‫نقطه ‪ F‬یکسان باشد‪.‬‬
‫فاصله آن از خط ‪ d‬و ٔ‬‫ٔ‬ ‫ــ یک نقطه بیابید که‬
‫‪d‬‬
‫نقطه ‪ F‬خطی‬
‫نقطه دیگری با همین خاصیت بیابید؟ برای این کار از ٔ‬ ‫ــ آیا می توانید ٔ‬
‫موازی خط ‪ d‬رسم کنید و آن را ‪ d′‬بنامید‪ .‬تمام نقاط واقع بر خط ‪ d′‬فاصله شان از خط‬
‫‪ d‬برابر ‪ l‬است‪ .‬حال توضیح دهید چگونه می توانید نقاطی بر خط ‪ d′‬بیابید که از ٔ‬
‫نقطه‬
‫‪ F‬و خط ‪ d‬به یک فاصله باشند‪.‬‬ ‫‪F‬‬

‫فاصله یکسانی از خط ‪ d‬و‬


‫ٔ‬ ‫ــ اگر مسئله پیدا کردن تمام نقاطی از صفحه باشد که به‬
‫نقطه ‪ F‬قرار دارند‪ ،‬آیا می توانید راهکاری ارائه دهید؟ در زیر روشی برای یافتن نقاط‬
‫ٔ‬ ‫´‪d‬‬
‫موردنظر ارائه می گردد‪.‬‬

‫فرض کنید سه رأس مثلث یک گونیا مانند شکل به نام های ‪ B ، A‬و ‪ C‬باشند‪ .‬یک سر‬ ‫‪C‬‬

‫نقطه ‪ F‬ثابت کنید‬


‫یک تکه نخ به طول ‪ AB‬را در رأس ‪ A‬از گونیا و سر دیگر نخ را در ٔ‬
‫نقطه ‪ F‬بر ضلع ‪AB‬‬
‫و گونیا را در حالتی قرار دهید که ضلع ‪ BC‬بر خط ‪ d‬واقع باشد و ٔ‬ ‫‪B‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪A‬‬
‫‪F‬‬
‫قرار داشته باشد‪ .‬یک مداد را مانند شکل به گونه ای به نخ گیردهید که هر دو قسمت نخ‬
‫فاصله نقطه ای که نوک قلم در آن قرار دارد از خط ‪d‬‬
‫ٔ‬ ‫کامال ً کشیده باشد‪ .‬در این حالت‬
‫‪d‬‬
‫نقطه ‪ F‬نسبت به هم چگونه است؟‬
‫و از ٔ‬

‫‪50‬‬
‫حال در حالتی که ضلع ‪ BC‬کماکان بر خط ‪ d‬واقع است گونیا را حرکت دهید‪ .‬دقت‬
‫‪C‬‬
‫کنید که نوک قلم به ضلع ‪ AB‬چسبیده باشد و هر دو ٔ‬
‫تکه نخ در حالت کامال ً کشیده شده‬
‫نقطه درحال حرکت نوک قلم را در هر حالت با ‪ X‬نمایش دهیم‪.‬‬
‫باشند‪ .‬فرض کنید ٔ‬
‫‪B‬‬
‫نقطه ‪ X‬هستند و بین آنها‬
‫پاره خط های ‪ BX‬و ‪ FX‬هرکدام نمایانگر چه خصوصیتی از ٔ‬
‫‪x‬‬ ‫‪A‬‬
‫چه ارتباطی برقرار است؟ چرا؟‬
‫‪F‬‬

‫‪d‬‬
‫توضیح دهید که با ادامه این کار نقاطی که توسط قلم رسم می شوند چه ویژگی مشترکی‬
‫نقطه ‪F‬‬
‫دارند؟ (دقت کنید که گونیا را با منطبق کردن ضلع ‪ BC‬بر خط ‪ d‬در هر دوطرف ٔ‬
‫‪C‬‬ ‫می توان حرکت داد‪).‬‬

‫‪F‬‬
‫نقطه ‪ F‬را کانون سهمی و‬
‫شکل حاصل از فعالیت قبل سهمی نام دارد‪ .‬در این حالت ٔ‬
‫‪x‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪A‬‬
‫خط ‪ d‬را خط هادی سهمی می نامیم و اگر از ‪ F‬بر ‪ d‬خطی عمود رسم کنیم سهمی را در‬
‫نقطه ای قطع می کند که به آن رأس سهمی می گوییم‪ .‬دیدیم که تمام نقاط روی سهمی از‬
‫‪d‬‬ ‫نقطه ‪ F‬و خط ‪ d‬به یک فاصله اند‪.‬‬
‫ٔ‬

‫نقطه ‪ F‬و خط ‪ d‬به یک فاصله باشد ولی روی‬


‫حال فرض کنیم نقطه ای مانند ‪ Q‬از ٔ‬
‫‪y Q t‬‬
‫‪g‬‬ ‫سهمی واقع نباشد‪ .‬در این صورت داریم‪:‬‬
‫‪p‬‬

‫‪F‬‬ ‫‪F‬‬ ‫‪g= y + t‬‬


‫‪‬‬ ‫‪⇒ g = p +t‬‬
‫‪p = y‬‬

‫‪d‬‬
‫و تساوی اخیر با نامساوی مثلثی در تناقض است‪ .‬بنابراین هیچ نقطه ای که روی سهمی‬
‫نباشد نمی تواند از ‪ F‬و ‪ d‬به یک فاصله باشد‪ .‬حال با توجه به آنچه دیدیم می توان گفت‪:‬‬
‫‪y‬‬ ‫‪t Q‬‬ ‫‪y Q t‬‬
‫‪g‬‬ ‫‪g‬‬
‫‪p‬‬ ‫سهمی مکان هندسی نقاطی از یک صفحه است که از یک خط ثابت‪p‬در آن صفحه‬
‫‪F‬‬ ‫یک فاصله باشند‪.‬‬
‫و از یک نقطه ثابت غیرواقع بر آن خط در آن صفحه به ‪F‬‬

‫‪d‬‬ ‫معادلۀ سهمی‬


‫با توجه به آنچه گفته شد با سهمی به صورت هندسی آشنا شدیم‪ .‬حال به دنبال این‬
‫هستیم که برای یک سهمی داده شده معادله آن را به دست آوریم؛ یعنی معادله ای به دست‬
‫آوریم که مختصات هر نقطه از سهمی در آن معادله صدق کند و برعکس هر نقطه که‬
‫مختصات آن در معادله صدق کند روی سهمی موردنظر باشد‪ .‬دقت کنید که این کار را‬
‫فقط برای سهمی هایی انجام می دهیم که خط هادی آنها موازی با یکی از محورهای‬
‫مختصات باشد‪.‬‬

‫‪51‬‬
‫‪6‬‬

‫در آن ‪ a‬مثبت است‪ ،‬کانون سهمی و خط هادی ‪d‬‬


‫که ‪(a‬‬
‫)‪>0،)F (a ,0‬‬ ‫نقطه‬
‫‪١‬ــ فرض کنید ٔ‬ ‫) ‪B(-a ,y‬‬ ‫)‪P(x ,y‬‬
‫نقطه )‪ P(x,y‬نقطه ای دلخواه واقع بر سهمی‬
‫معادله ‪ x = -a‬باشد و ٔ‬
‫ٔ‬ ‫موازی محور ‪ y‬ها به‬
‫باشد‪ .‬داریم‪ . PF = PB :‬چرا؟‬
‫بنابراین‬ ‫)‪F(a ,0‬‬

‫= ‪(x − a ) 2 + (y − 0) 2‬‬ ‫‪(x + a ) 2 + (y − y ) 2‬‬


‫‪d‬‬

‫با به توان ‪ ٢‬رساندن دو طرف و ساده کردن عبارات خواهیم داشت‪y2 = 4ax :‬‬
‫فاصله رأس سهمی تا‬
‫ٔ‬ ‫فاصله کانون تا رأس سهمی و همچنین‬
‫ٔ‬ ‫دقت کنید که ‪ a‬برابر با‬
‫فاصله کانون تا خط هادی برابر ‪ ٢ a‬است‪ .‬در این حالت عدد مثبت‬
‫ٔ‬ ‫خط هادی است و‬
‫‪ a‬را فاصلۀ کانونی سهمی می نامند و چنان که دیده می شود خطی که از کانون به خط‬
‫هادی سهمی عمود می شود که در اینجا محور ‪ x‬هاست محور تقارن سهمی است که‬
‫به آن محور کانونی سهمی یا محور سهمی هم می گوییم‪.‬‬ ‫)‪P(x ,y‬‬

‫معادله ‪ x = a‬باشد ولی کانون‬


‫ٔ‬ ‫‪٢‬ــ در حالتی که خط هادی ‪ d‬موازی محور ‪ y‬ها به‬
‫)‪F(-a ,0‬‬
‫)‪ F (−a ,0‬در سمت چپ آن قرار داشته باشد با انجام مراحل قسمت (‪ )١‬نشان دهید‬
‫معادله سهمی به صورت ‪ y2 = -4ax‬است‪ .‬در این حالت محور ‪x‬ها‬‫ٔ‬ ‫که در این حالت‬
‫‪x=a‬‬
‫محور سهمی است‪.‬‬

‫معادله ‪ y = -a‬و کانون )‪F   (0,a‬‬


‫ٔ‬ ‫‪٣‬ــ در حالتی که خط هادی  ‪ d‬موازی محور ‪ x‬ها به‬ ‫)‪F(0,a‬‬

‫معادله‬
‫ٔ‬ ‫در باالی آن قرار دارد با انجام مراحل قسمت (‪ )١‬نشان دهید که در این حالت‬ ‫)‪P(x ,y‬‬

‫سهمی به صورت ‪ x2 = 4ay‬است‪ .‬در این حالت محور ‪ y‬ها محور سهمی است‪.‬‬
‫‪1 2‬‬
‫معادله سهمی‬
‫ٔ‬ ‫(در واقع این معادله همان ‪ y = 4a x‬است که در ٔ‬
‫پایه دهم به عنوان‬ ‫‪y=-a‬‬
‫با آن آشنا شدید)‬

‫معادله ‪ y = a‬و کانون )‪F   (0, -a‬‬


‫ٔ‬ ‫‪٤‬ــ در حالتی که خط هادی ‪ d‬موازی محور ‪x‬ها به‬
‫‪y=a‬‬
‫معادله سهمی‬
‫ٔ‬ ‫در زیر آن قرار دارد با انجام مراحل قسمت (‪ )١‬نشان دهید در این حالت‬
‫به صورت ‪ x2 = -4ay‬است‪ .‬در این حالت محور ‪y‬ها محور سهمی است‪.‬‬
‫)‪P(x ,y‬‬
‫)‪F(0, -a‬‬

‫‪52‬‬
‫درباره سهمی با رأس واقع در مبدأ مختصات را می توان در جدول زیر‬
‫ٔ‬ ‫مطالب فوق‬
‫خالصه کرد‪.‬‬

‫معادلهٔ سهمی (‪)a>0‬‬ ‫کانون‬ ‫خط هادی‬ ‫محور سهمی‬ ‫دهانۀ سهمی‬

‫‪y2 = 4ax‬‬ ‫(‪)a,0‬‬ ‫‪x = -a‬‬ ‫محور ‪x‬‬ ‫رو به راست‬

‫‪y2 = -4ax‬‬ ‫(‪)-a,0‬‬ ‫‪x=a‬‬ ‫محور ‪x‬‬ ‫رو به چپ‬

‫‪x2 = 4ay‬‬ ‫(‪)0 , a‬‬ ‫‪y = -a‬‬ ‫محور ‪y‬‬ ‫رو به باال‬

‫‪x2 = -4ay‬‬ ‫(‪)0 , - a‬‬ ‫‪y=a‬‬ ‫محور ‪y‬‬ ‫رو به پایین‬

‫معادله ‪ y2 = 6x‬مربوط به چه شکلی است؟ آن را مشخص نمایید‪.‬‬


‫ٔ‬ ‫مثال‪:‬‬
‫دهانه آن روبه راست است و محور آن محور‬
‫معادله یک سهمی است که ٔ‬
‫ٔ‬ ‫حل‪ :‬این‬
‫‪3‬‬
‫‪x‬هاست‪ .‬با قرار دادن ‪ ٦ = ٤a‬داریم = ‪ . a‬لذا کانون آن )‪ F ( ,0‬و خط هادی آن‬
‫‪3‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫معادله ‪ x = −3‬است و رأس آن مبدأ مختصات است‪ .‬شکل‬‫ٔ‬ ‫موازی محور ‪y‬ها و به‬
‫‪F‬‬ ‫‪2‬‬
‫تقریبی آن به صورت مقابل است‪.‬‬
‫‪d‬‬
‫انتقال (محورها)‬
‫معادله یک سهمی است که رأس آن واقع بر مبدأ مختصات‪ ،‬کانون‬ ‫ٔ‬ ‫دیدیم که ‪y2 = 4ax‬‬
‫معادله ‪ ،x = -a‬محور آن محور ‪x‬ها‬ ‫ٔ‬ ‫آن )‪ ،F   (a ,0‬خط هادی آن موازی محور ‪y‬ها به‬
‫درباره انتقال می دانیم‬
‫ٔ‬ ‫(خط ‪ )y = ٠‬و ٔ‬
‫دهانه آن رو به راست است‪ .‬حال با توجه به آنچه‬
‫اندازه ‪ h‬به سمت‬
‫ٔ‬ ‫معادله همان سهمی است که به‬
‫ٔ‬ ‫می توان گفت معادله )‪(y - k) = 4a(x - h‬‬
‫‪2‬‬

‫ اندازه ‪ k‬به سمت باال (درصورت منفی‬ ‫ٔ‬ ‫راست (درصورت منفی بودن ‪ h‬به سمت چپ) و به‬
‫بودن ‪ k‬بـه سمت پایین) انتقال یافته است‪ .‬لذا رأس آن به مـختصات (‪ ،)h ,k‬کانون آن‬
‫)‪ ،F(a + h, k‬خط هادی آن موازی محور ‪y‬ها به معادله ‪ ،x = -a + h‬محور آن خط‬
‫‪y=k‬و ٔ‬
‫دهانه آن کماکان روبه راست است‪.‬‬

‫معادلۀ سهمی‬ ‫کانون‬ ‫خط هادی‬ ‫دهانۀ سهمی محور سهمی‬

‫)‪(y - k)2 = 4a(x-h‬‬ ‫)‪(a +h , k‬‬ ‫‪x = -a+h‬‬ ‫خط ‪y =k‬‬ ‫رو به راست‬

‫)‪(y - k)2 = -4a(x-h‬‬ ‫)‪(-a +h , k‬‬ ‫‪x = a+h‬‬ ‫خط ‪y =k‬‬ ‫رو به چپ‬

‫)‪(x - h)2 = 4a(y-k‬‬ ‫)‪(h, a + k‬‬ ‫‪y = -a+k‬‬ ‫خط ‪x =h‬‬ ‫رو به باال‬

‫)‪(x - h)2 = -4a(y-k‬‬ ‫)‪(h, -a + k‬‬ ‫‪y = a+k‬‬ ‫خط ‪x =h‬‬ ‫رو به پایین‬

‫‪53‬‬
‫همان طور که گفته شد رأس این سهمی ها نقطه ای به مختصات (‪ )h ،k‬است‪ .‬لذا این‬
‫حالت ها‪ ،‬حالت های کلی معادالت است که با قراردادن )‪ (h ,  k) = (0,0‬به حالت های‬
‫خاص‪ ،‬که در جدول قبل مطرح شد‪ ،‬خواهیم رسید‪ .‬معادالت سهمی را در جدول فوق‪،‬‬
‫معادالت استاندارد یا متعارف می گوییم‪.‬‬
‫‪F‬‬

‫معادله خط هادی‬
‫ٔ‬ ‫معادله سهمی به رأس (‪ A)٢،١‬و کانون (‪ F)٢،٥‬را بیابید و‬
‫ٔ‬ ‫مثال‪:‬‬
‫آن را بنویسید‪.‬‬
‫‪A‬‬
‫حل‪ :‬با توجه به جایگاه رأس و کانون این سهمی در دستگاه مختصات‪ ،‬خواهیم داشت‪:‬‬
‫‪( a = 4 )1‬چرا؟) ‬
‫‪ )2‬معادله خط هادی آن ‪ y = -3‬است‪ .‬چرا؟‬
‫‪ )3‬دهانه سهمی روبه باالست‪ .‬چرا؟‬
‫= ‪ (x − h )2‬است و خواهیم داشت‪:‬‬ ‫) ‪4a (y − k‬‬ ‫لذا معادله آن به صورت‬
‫)‪(x − 2)2 = 16(y − 1‬‬

‫مثال‪ :‬مختصات کانون و همچنین معادله سهمی را به رأس (‪ A)٤,6‬و خط هادی ‪x = 9‬‬ ‫)‪A(4, 6‬‬ ‫‪x =9‬‬

‫بنویسید‪.‬‬
‫حل‪  :‬با توجه به جایگاه رأس و خط هادی سهمی در دستگاه مختصات‪ ،‬خواهیم داشت‪:‬‬
‫‪ a = 5 )1‬چرا؟‬
‫‪ )2‬کانون آن به مختصات (‪ F)-1 ،6‬است‪ ،‬چرا؟‬
‫‪ )3‬دهانه سهمی رو به چپ است‪ .‬چرا؟‬
‫لذا معادله آن به صورت ) ‪−4a (x − h‬‬
‫= ‪ (y − k )2‬است و خواهیم داشت‪:‬‬
‫= ‪(y − 6)2‬‬
‫)‪−20(x − 4‬‬

‫تبدیل معادلۀ یک سهمی به صورت متعارف‬


‫چهار حالت معادله سهمی را که در جدول دوم مطرح شد‪ 4 ،‬حالت شناخته شده‬
‫(متعارف) درنظر می گیریم‪ .‬اما در سال های قبل معادالتی با عنوان معادله سهمی مطرح‬
‫شدند که برخی از آنها در ظاهر به شکل معادالت مطرح شده در جدول نبودند‪ .‬به طور مثال‬
‫معادله یک سهمی نامیده شد‪ .‬دقت‬
‫ٔ‬ ‫پایه دهم معادله ای به صورت ‪y = x 2 + 3x + 5‬‬
‫در ٔ‬
‫کنید که ویژگی معادله سهمی این است که نسبت به یکی از دو متغیر ‪ x‬و ‪ y‬از درجه ‪ 1‬و‬
‫نسبت به دیگری از درجه ‪ 2‬است‪ .‬در ادامه نشان می دهیم معادله مطرح شده قابل تبدیل‬
‫به یکی از ‪ 4‬حالت متعارف خواهد بود‪.‬‬

‫‪54‬‬
‫مثال‪  :‬معادله یک سهمی به صورت ‪ y = x 2 + 3x + 5‬داده شده است‪ .‬آن را به یکی از‬
‫حالت های متعارف تبدیل کنید و کانون و خط هادی و محور سهمی را مشخص نمایید‪.‬‬
‫‪x 2 + 3x =y − 5‬‬ ‫حل‪ :‬داریم ‬
‫‪9‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪11‬‬
‫‪⇒ x 2 + 3x +‬‬ ‫‪= y − 5 + ⇒ (x + )2 = y −‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬

‫لذا معادله یک سهمی است که دهانه آن رو به باال‪ ،‬رأس آن )‪ (− 3 , 11‬و ‪4 a =1‬‬
‫‪2 4‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪ F =(h ,a + k ) =−‬کانون آن و خط هادی آن‬‫و در نتیجه = ‪ a‬است‪ .‬بنابراین )‪( , 3‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪4‬‬
‫به معادله ‪ y =−a + k =5‬است‪ .‬معادله محور سهمی به صورت ‪ x = h = − 3‬است‪.‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫با روش مشابه آنچه در مثال دیدید معادالت سهمی ها را می توان به یکی از حاالت‬
‫استاندارد نوشت‪.‬‬

‫رسم سهمی‬
‫رسم دقیق یک منحنی توسط نرم افزارهای ریاضی انجام می گیرد‪ .‬طبیعی است که در‬
‫رسم منحنی ها با کاغذ و قلم‪ ،‬شکل حاصل شکل تقریبی منحنی مورد نظر خواهد بود‪.‬‬
‫برای رسم یک سهمی ابتدا معادله آن را به صورت استاندارد می نویسیم و با توجه به آن‪،‬‬
‫مختصات رأس سهمی‪ ،‬مقدار ‪( a‬فاصله کانونی)‪ ،‬مختصات ‪( F‬کانون) و خط هادی آن‬
‫را به دست می آوریم و نیز درمی یابیم که دهانه سهمی رو به کدام طرف است‪.‬‬
‫یکی از مهم‌ترین نقاطی که باید در رسم سهمی جایگاه آن را مشخص نماییم‪ ،‬رأس‬
‫سهمی است‪ .‬اگر کانون سهمی را نیز مشخص نماییم دراین صورت خطی که از رأس و‬
‫کانون سهمی عبور می کند محور تقارن سهمی است‪.‬‬
‫حال اگر خطی را که در نقطه ‪ F‬بر محور تقارن سهمی عمود است رسم کنیم و روی‬
‫آن دو نقطه‪ ،‬مثال ً ‪ B‬و ʹ‪ B‬را که به فاصله ‪ 2 a‬از ‪ F‬هستند مشخص نماییم‪ ،‬در این صورت‬
‫نقاط ‪ B‬و ʹ‪ B‬بر سهمی واقع اند‪ .‬چرا؟‬

‫نقطه دیگر از سهمی و دانستن شکل کلی آن می توان شکل‬


‫حال با داشتن رأس و دو ٔ‬
‫سهمی را به صورت تقریبی رسم کرد‪ .‬قبل از رسم می توان نقاط برخورد منحنی با‬
‫محورهای مختصات را نیز مشخص نمود‪.‬‬

‫= ‪ y 2 − 2y + 8x + 9‬را رسم کنید‪.‬‬ ‫مثال‪  :‬نمودار معادله ‪0‬‬


‫حل‪ :‬ابتدا معادله را به حالت استاندارد تبدیل می کنیم‬
‫‪y 2 − 2y + 1 =−8x − 9 + 1‬‬ ‫ ‬
‫= ‪⇒ (y − 1)2‬‬
‫)‪−8(x + 1‬‬ ‫ ‬

‫‪55‬‬
‫‪ A(h , k ) = (−11‬است که دهانه آن رو به چپ‬ ‫لذا معادله فوق یک سهمی با رأس ) ‪,‬‬
‫⇒ ‪ −4a =−8‬و لذا ‪ a = ٢‬و بنابراین )‪ F (−a + h , k ) = (−3,1‬‬
‫داریم‪:‬‬
‫است‪a =.‬‬
‫‪2‬‬
‫و معادله خط هادی آن به صورت ‪ x = a + h =1‬است‪.‬‬
‫‪B‬‬ ‫‪x =1‬‬
‫در این صورت نقاط ‪ B‬و ʹ ‪ B‬که هم طول با ‪ F‬و به فاصله ‪ 2 a = 4‬از ‪ F‬باشند یعنی‬
‫(‪ 5‬و‪ B)-3‬و (‪-3‬و‪ B ʹ)-3‬نیز بر سهمی واقع اند‪ .‬فاصله هریک از آنها را از کانون و خط‬ ‫‪A‬‬
‫‪F‬‬
‫هادی بررسی کنید‪ .‬حال با وصل کردن نقاط ‪ B‬و ‪ A‬و ʹ ‪ B‬به صورت یک منحنی و ادامه‬
‫آن‪ ،‬شکل تقریبی سهمی موردنظر را به دست آورید‪.‬‬
‫´‪B‬‬

‫ویژگی بازتابندگی سهمی ها و کاربردهای آن‬ ‫‪d‬‬


‫یکی از ویژگی های مهم سهمی این است که هر شعاع نوری که از کانون آن به بدنه‬ ‫‪A‬‬
‫سهمی بتابد بازتاب آن موازی با محور سهمی بازخواهد گشت و برعکس هر شعاع نوری‬
‫که موازی با محور سهمی به بدنه سهمی بتابد‪ ،‬بازتاب آن از کانون سهمی خواهد گذشت‪.‬‬
‫درواقع اگر خط ‪ d‬برسهمی مماس و نقطه ‪ A‬نقطه تماس آن باشد زاویه های ‪ α‬و ‪ β‬برابرند‪.‬‬
‫از این ویژگی در ساخت بسیاری از وسایل استفاده شده است‪ .‬به طور مثال چراغ‬
‫جلوی اتومبیل ها را معموال ً به گونه ای می سازند که جداره پشت المپ به حالت سهمی‬
‫باشد و جنس آینه ای داشته باشد و المپ را در کانون این سهمی قرار می دهند‪ .‬در‬
‫این صورت حتی شعاع های نوری که به عقب تابیده می شوند پس از برخورد به جداره‬
‫سهموی پشت المپ به صورت شعاع هایی موازی با محور سهمی به جلو بازتاب می یابند و‬
‫روشنایی بیشتری به وجود می آورند‪.‬‬
‫با قرار گرفتن المپ در راستای عمودی یکسان با کانون سهمی اما کمی باالتر یا‬
‫پایین تر‪ ،‬شعاع های نور کماکان موازی باهم (نه موازی با محور) اما روبه باال یا پایین‬
‫خارج می شوند که اصطالحاً نور باال یا نور پایین ایجاد می کنند‪.‬‬

‫‪56‬‬
‫اگر المپ در راستای افقی کانون قرار گیرد و کمی جلوتر یا کمی عقب تر قرار گیرد‬
‫شعاع های نور باهم موازی خارج نمی شوند‪.‬‬

‫نقطه ‪ A‬و ‪ B‬روی یک بیضی و ‪ F‬و ‪ F  ′‬کانون های بیضی اند‪ A .‬به کانون ‪F  ′‬‬
‫‪1‬ــ دو ٔ‬
‫نزدیک‌تر و ‪ B‬به کانون ‪ F‬نزدیک‌تر است‪ .‬اگر ‪AF  ′ = BF‬باشد‪ ،‬نشان دهید‪:‬‬
‫الف) در حالتی که دو پاره خط ‪ AF‬و ‪ BF  ′‬یکدیگر را درون بیضی قطع نکنند‪ ،‬با هم‬
‫موازی اند‪.‬‬
‫ب) در حالتی که ‪ AF‬و ‪ BF ′‬یکدیگر را درون بیضی و در نقطه ای مانند ‪ M‬قطع کنند‪،‬‬
‫مثلث ‪ FMF  ′‬متساوی الساقین است و ‪ M‬روی قطر کوچک بیضی است‪.‬‬
‫‪M‬‬
‫‪2‬ــ قطر دایره ‪ ،C‬مانند شکل‪ ،‬قطر بزرگ بیضی ‪ e‬است و از کانون ‪ F‬عمودی بر ‪AA′‬‬
‫´‪A‬‬
‫´‪F‬‬ ‫‪O‬‬ ‫‪FA‬‬
‫رسم کرده ایم تا دایره را در نقطه ای مانند ‪ M‬قطع کند‪ .‬ثابت کنید ‪ MF‬با نصف قطر‬
‫کوچک بیضی برابر است‪.‬‬

‫‪M‬‬ ‫نقطه ‪ M‬روی بیضی و کانون های ‪ F‬و ‪ F ′‬مشخص شده اند‪.‬‬ ‫‪3‬ــ در شکل مقابل ٔ‬
‫نقطه ‪F ′‬‬
‫نقطه ‪ M‬بر بیضی مماس باشد و سپس از ٔ‬ ‫خط ‪ d‬را به گونه ای رسم کنید که در ٔ‬
‫´‪F‬‬ ‫‪F‬‬
‫خطی موازی با ‪ MF‬رسم کنید تا خط ‪ d‬را در نقطه ای مانند ‪ N‬قطع کند‪ .‬ثابت کنید‬
‫ ‪NF  ′ =  MF  ′‬‬

‫‪B‬‬ ‫‪M‬‬
‫فاصله آن تا‬
‫ٔ‬ ‫نقطه ‪ M‬روی بیضی به اقطار ‪ 6‬و ‪ 10‬واحد به گونه ای قرار دارد که‬‫‪4‬ــ ٔ‬
‫´‪A‬‬ ‫‪A‬‬
‫مرکز بیضی برابر ‪ 4‬واحد است‪.‬‬
‫´‪F‬‬ ‫‪O‬‬ ‫‪F‬‬
‫الف) نشان دهید ‪.OM = OF =  OF ′‬‬
‫´‪B‬‬ ‫ب) نشان دهید مثلث ‪ MFF ′‬قائم الزاویه است‪.‬‬
‫‪OA = 5‬‬ ‫‪OB = 3‬‬ ‫‪OF = 4‬‬
‫ج) طول های ‪ MF‬و ‪ MF  ′‬را به دست آورید‪.‬‬

‫‪57‬‬
‫زاویه‬
‫اندازه ٔ‬
‫ٔ‬ ‫‪  5‬ــ در بیضی مقابل طول قطر بزرگ دو برابر طول قطر کوچک است‪.‬‬ ‫‪B‬‬

‫‪ FBF  ′‬چند درجه است؟‬


‫´‪A‬‬ ‫‪A‬‬
‫´‪F‬‬ ‫‪O‬‬ ‫‪F‬‬

‫´‪B‬‬
‫نقطه ‪ B‬بر بیضی مماس است‪.‬‬‫‪  6‬ــ در بیضی مقابل ‪ AA′‬و ‪ BB′‬دو قطر اند‪ .‬خط ‪ d‬در ٔ‬ ‫‪d‬‬ ‫‪B‬‬
‫‪C‬‬
‫نقطه ‪ F‬عمودی بر ‪ BF‬رسم می کنیم تا خط ‪ d‬را در‬
‫پاره خط ‪ BF‬را رسم می کنیم و در ٔ‬ ‫‪45°‬‬

‫نقطه ‪ C‬قطع کند و از ‪ C‬عمودی بر امتداد قطر بزرگ بیضی رسم می کنیم تا آن را در‬
‫ٔ‬
‫‪AD‬‬ ‫∧‬
‫‪O‬‬ ‫‪D‬‬
‫را به دست آورید‪.‬‬ ‫نقطه ای مانند ‪ D‬قطع کند‪ .‬اگر ‪ ، BCF = 45‬مقدار‬
‫‪‬‬ ‫´‪A‬‬ ‫‪F A‬‬
‫‪AF‬‬

‫´‪B‬‬

‫‪7‬ــ سهمی ‪ y2= 2x -4y‬مفروض است‪ .‬مختصات رأس و کانون سهمی را یافته و آن‬
‫را رسم کنید‪ .‬همچنین مختصات نقاط برخورد سهمی و محورهای مختصات را بیابید‪.‬‬

‫‪  8‬ــ مختصات رأس و کانون سهمی به معادله ‪ (a≠0) y =ax2+bx +c‬را به دست آورید‪.‬‬

‫‪9‬ــ معادله سهمی را بنویسید که (‪ S)1،2‬رأس و (‪ F)1،-2‬کانون آن باشد‪.‬‬

‫‪10‬ــ سهمی ‪ y2= 4x -4‬مفروض است‪ .‬به مرکز کانون سهمی و به شعاع ‪ 3‬واحد‬
‫دایره‌ای رسم می‌کنیم‪ ،‬مختصات نقاط برخورد دایره و سهمی را بیابید‪.‬‬

‫‪11‬ــ سهمی ‪ P‬با کانون ‪ F‬و خط هادی ‪ d‬مفروض است‪ .‬ثابت کنید مرکز هر دایره که‬
‫از ‪ F‬بگذرد و بر خط ‪ d‬مماس باشد روی سهمی است و برعکس هر نقطه روی سهمی‪،‬‬
‫مرکز یک دایره است که از ‪ F‬گذشته و بر ‪ d‬مماس است‪ .‬با توجه به این موضوع تعریف‬
‫دیگری از سهمی ارائه دهید‪.‬‬

‫‪ 12‬ــ در شکل سهمی با رأس ‪ A‬و کانون ‪ F‬و خط هادی ‪ d‬رسم شده است‪ .‬از ‪F‬‬ ‫‪N‬‬
‫نقطه دلخواه ‪ M‬روی سهمی وصل کرده و امتداد داده ایم تا ‪ d‬را در ‪ N‬قطع کند و از‬
‫به ٔ‬ ‫‪M‬‬
‫‪FN 2NT‬‬ ‫‪T‬‬
‫=‬ ‫نقطه  ‪ MT ،M‬را بر ‪ d‬عمود کرده ایم‪ .‬ثابت کنید‪:‬‬
‫ٔ‬
‫‪FA TH‬‬ ‫‪H‬‬ ‫‪F‬‬
‫‪A‬‬

‫‪d‬‬

‫‪58‬‬
‫فاصله کانونی‬
‫ٔ‬ ‫مشاهده‬
‫ٔ‬ ‫‪13‬ــ یک دانش آموز با دیدن دو دیش مخابراتی با ابعاد متفاوت و‬
‫فاصله کانونی آن را‬
‫ٔ‬ ‫متفاوت آنها به این فکر افتاد که چگونه می توان با داشتن یک دیش‬
‫فاصله کانونی یک دیش به‬
‫ٔ‬ ‫محاسبه‬
‫ٔ‬ ‫به دست آورد‪ .‬او از معلمش خواست که فرمولی برای‬
‫دهانه دیش را‬
‫او بگوید‪ .‬معلم به او گفت‪ :‬باید قطر ٔ‬
‫‪,‬‬
‫)‪F(0 a‬‬
‫‪2x 0‬‬ ‫اندازه‬
‫ٔ‬ ‫در خودش ضرب کرد و حاصل ضرب را بر‬
‫گودی (عمق) دیش تقسیم کرد و عدد حاصل را بر )‪(x0,y0‬‬
‫‪y0‬‬
‫فاصله کانونی دیش است‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫‪ 16‬تقسیم کرد‪ .‬حاصل‬
‫دلیل درستی این دستور را با توجه به سهمی رسم‬
‫شده در شکل مقابل و فرمول سهمی توضیح دهید‪.‬‬

‫‪14‬ــ فرض کنید از مثلث ‪ ،ABC‬اندازه ضلع ‪ BC‬و ارتفاع ‪ AH‬و محیط مثلث‪ ،‬داده‬
‫شیوه رسم این مثلث را توضیح دهید‪.‬‬
‫شده باشد‪ ،‬با استفاده از خواص بیضی ٔ‬

‫‪15‬ــ سهمی ‪ y = x2‬و دو ِ‬


‫خط موازی ‪ d1: y = ax + b‬و ‪ d2: y = ax + b′‬را که با‬
‫‪y=x 2‬‬ ‫سهمی متقاطع اند‪ ،‬درنظر بگیرید‪.‬‬
‫‪B y=ax+b‬‬
‫‪M‬‬
‫‪A‬‬ ‫´‪y=a x+b‬‬
‫´‪B‬‬
‫‪d1‬‬ ‫´‪M‬‬ ‫درجه دومی تشکیل دهید که ریشه های آن طول نقاط برخورد خط ‪ d1‬و‬
‫ٔ‬ ‫معادله‬
‫ٔ‬ ‫الف)‬
‫‪d2‬‬ ‫´‪A‬‬
‫سهمی ‪ y = x2‬باشد‪.‬‬

‫نقطه ‪ M‬وسط پاره خط‬


‫ب) فرض کنید ‪ A‬و ‪ B‬نقاط برخورد خط ‪ d1‬و سهمی باشند و ٔ‬
‫نقطه ‪ M‬را به دست آورید‪.‬‬
‫‪ AB‬باشد‪ ،‬مختصات ٔ‬

‫پ) مراحل (الف) و (ب) را با جایگذاری خط ‪ d2‬به جای ‪ d1‬انجام دهید و مختصات‬
‫(نقطه وسط پاره خط حاصل از نقاط تقاطع خط ‪ d2‬و سهمی) را به دست آورید‪.‬‬
‫نقطه ‪ٔ M ′‬‬
‫ٔ‬

‫ت) خط ‪ MM ′‬نسبت به محور ‪ y‬ها چه وضعی دارد؟‬

‫ث) با استفاده از نتایج قسمت های قبل روشی برای رسم محور تقارن یک سهمی با‬
‫داشتن نمودار آن ارائه دهید و با این روش محور تقارن سهمی مقابل را رسم کنید‪.‬‬

‫‪59‬‬
60
‫بـردارهـا‬
‫فصل سوم‬

‫‪3‬‬

‫بنابه گزارشات هوانوردی‪ ،‬بیشترین سوانح هوایی هنگام برخاستن و‬


‫فرود هواپیماها رخ می دهد‪ .‬یکی از سخت ترین شرایط فرود هنگامی است‬
‫که باد شدید در جهتی غیر هم راستا با خط فرود می وزد‪ .‬در این شرایط‬
‫خلبان می بایست هواپیما را در جهتی قرار دهد که برآیند بردارهای‬
‫نیروی محرکه هواپیما و نیروی باد در مسیر خط فرود قرار گیرد‪ .‬به این‬
‫نوع نشستن هواپیما‪ ،‬فرود خرچنگی می گویند‪.‬‬

‫‪61‬‬
‫درس ا ّول‬

‫معرفی فضای‬
‫با صفحه و دستگاه مختصات دو بعدی آشنایی داریم و می دانیم هر نقطه از صفحه‬
‫دقیقاً توسط یک زوج مرتب مانند )‪ (a,b‬که ‪ a ,b ∈ ‬مشخص می شود و هر زوج مرتب‬
‫دقیقاً یک نقطه را مشخص می کند‪ .‬با توجه به اینکه هر نقطه از صفحه را به صورت زوج‬
‫) ‪ {(x , y‬شامل همه‬ ‫}‪x , y ∈ ‬‬ ‫مرتب )‪ (x,y‬نمایش می دهند در این صورت مجموعه‬
‫نقاط صفحه می باشد و آن را با ‪ 2‬نمایش می دهند‪ ،‬یعنی‪:‬‬
‫=‬‫‪2‬‬ ‫}‪{(x , y ) | x , y ∈ ‬‬ ‫ ‬

‫همچنین با معادله خط در صفحه آشنایی دارید و می دانید که حالت کلی آن به صورت‬


‫‪ ax +by = c‬است که در آن ‪ a( a ,b ,c ∈ ‬و ‪ b‬هم زمان صفر نیستند)‪.‬‬
‫به طور کلی هر وقت گفته می شود رابطه یا معادله ای نمودار ‪ G‬را مشخص می کند یعنی‬
‫مختصات هر نقطه از نمودار ‪ G‬در آن رابطه یا معادله صدق می کند و برعکس هر نقطه که‬
‫مختصات آن در رابطه یا معادله مذکور صدق کند روی نمودار ‪ G‬قرار دارد‪.‬‬
‫با توجه به آنچه گفته شد می خواهیم در ‪ 2‬یا همان صفحه‪ ،‬با داشتن برخی روابط‬
‫شکل های متناظر با آنها را و یا برعکس با داشتن برخی شکل ها‪ ،‬روابط مرتبط با آنها را‬
‫مشخص نماییم‪.‬‬

‫‪1‬ــ برای هر یک از روابط زیر ابتدا چند نقطه از صفحه که در آن رابطه صدق می کند را مشخص کنید و سپس شکل کلی مربوط‬
‫به آن رابطه را تعیین نمایید‪.‬‬
‫‪x‬‬ ‫پ) ‪=1‬‬ ‫ب) ‪y =0‬‬ ‫‪x‬‬ ‫الف) ‪=0‬‬
‫‪y‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪y‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬

‫‪62‬‬
‫‪y =x  2‬‬ ‫ج) ‪, 1 ≤ x ≤ 2‬‬ ‫‪y‬‬ ‫ث) ‪= x  2 , -1 < x ≤ 2‬‬ ‫‪x‬‬ ‫ت) ‪=1 , -1 ≤ y < 3‬‬
‫‪y‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪y‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬

‫خ) ‪y ≥ x  2‬‬ ‫ح) ‪x  2< y ≤ 2‬‬ ‫چ) ‪ -1 ≤ x ≤ 1 , -2 ≤ y ≤ 1‬‬


‫‪y‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪y‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬

‫‪y‬‬ ‫ب)‬ ‫‪y‬‬ ‫الف)‬ ‫‪2‬ــ در هـر یک از شـکل های روبه رو ابتـدا‬


‫مختصات چند نقطه از آن شکل را مشخص‬
‫نمایید و سپس با توجه به ویژگی های مشترک‬
‫نقاط مشخص شده و ویژگی های دیگری که‬
‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬
‫از شکل دریافت می کنید رابطه مربوط به آن‬
‫‪1‬‬
‫شکل را بنویسید‪.‬‬

‫‪y‬‬
‫ت)‬ ‫‪y‬‬
‫پ)‬

‫‪x‬‬ ‫‪x‬‬

‫‪1‬ــ صرفاً ناحیه هایی مدنظر است که مرزهای آنها خطوط موازی محورهای مختصات باشد‪.‬‬

‫‪63‬‬
‫حال به سراغ فضای ‪  3‬می رویم‪ .‬ابتدا با مختصات یک تناظر بین مجموعه نقاط فضای ‪ 3‬‬
‫و مجموعه تمام سه تایی های )‪ (a,b,c‬که در آن ‪ a ,b ,c ∈ ‬برقرار می نماییم و سپس ارتباط بین‬
‫برخی معادالت (یا روابط) و شکل های مربوط به آنها را بررسی خواهیم کرد‪ .‬باید توجه داشته‬
‫باشیم از آنجا که ما دستگاه مختصات سه بعدی را در صفحه (که خود دو بعدی است) رسم‬
‫می کنیم لذا در این حالت برای تصویر بسته شکل ها باید از قدرت تجسم خود کمک بگیرید‪.‬‬
‫معرفی فضای ‪ 3‬‬
‫مشابه ‪ 2‬می توان مجموعه تمام سه تایی های مرتب )‪ (x,  y,   z‬که در آنها ‪ x,  y,   z‬اعداد‬
‫حقیقی اند را به صورت زیر در نظر گرفت که به آن فضای ‪ 3‬می گویند‪.‬‬
‫}‪ 3 = {(x , y , z ) | x , y , z ∈ ‬‬ ‫ ‬
‫به یاد می آوریم که برای نمایش نقاط ‪ 2‬از یک دستگاه مختصات متشکل از دو‬
‫محور عمود برهم ‪ x‬ها و ‪ y‬ها استفاده می شود‪ .‬به طور مشابه می توان فضای ‪ 3‬را نیز با‬
‫استفاده از یک دستگاه مختصات متشکل از سه محور دو به دو عمود برهم که در نقطه ای‬ ‫‪z‬‬

‫مانند ‪ O‬متقاطع اند نمایش داد‪ .‬این محل تقاطع‪ ،‬مبدأ مختصات دستگاه می باشد و فاصله‬
‫در امتداد هر سه محور با یک واحد طول سنجیده می شود‪ .‬وضعیت سه محور دو به دو‬
‫عمود برهم شبیه به فصل مشترک دو دیوار و کف یک اتاق می باشد که در شکل دیده‬ ‫‪o‬‬
‫می شود و در واقع تشکیل یک کنج‪ 1‬می دهند‪.‬‬ ‫‪x‬‬
‫‪y‬‬
‫محورهای ‪ Oy ، Ox‬و ‪ Oz‬به ترتیب محور ‪x‬ها‪ ،‬محور ‪y‬ها و محور ‪z‬ها نامیده می شوند‪.‬‬
‫محورهای فوق تشکیل دهنده سه صفحه می باشند‪ .‬صفحات مختصات عبارت اند از صفحه‬
‫‪( xy‬کف اتاق) شامل محور ‪x‬ها و ‪y‬ها‪ ،‬صفحه ‪( yz‬دیوار سمت راست) شامل محور ‪y‬ها‬ ‫‪z‬‬

‫و ‪z‬ها‪ ،‬صفحه ‪( xz‬دیوار سمت چپ) شامل محور ‪x‬ها و ‪z‬ها هستند‪ .‬جهت مثبت هریک‬
‫از محورها با پیکان مشخص شده است‪ .‬اگر محورها را از مبدأ مختصات (نقطه ‪ )O‬در‬
‫خالف جهت ادامه دهیم تا مقادیر منفی برای محورها ظاهر شوند آنگاه این دستگاه ‪ 3‬به‬ ‫‪o‬‬
‫هشت ناحیه که چهار ناحیه آن باالی صفحه ‪ xy‬و چهار ناحیه دیگر زیر صفحه ‪ xy‬هستند‬ ‫‪x‬‬
‫‪y‬‬
‫تقسیم می شود‪ .‬چهار ناحیه باالی صفحه ‪ xy‬مطابق با شماره گذاری استاندارد یک دستگاه‬
‫شماره ناحیه‬
‫عالمت محورها‬ ‫‪ 2‬شماره گذاری می شوند‪.‬‬
‫‪z‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪z‬‬
‫مثال ً ناحیه ای که در آن مقــادیر روی‬
‫‪1‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬
‫هر سه محور مثبت هستند ناحیه شماره ‪1‬‬ ‫)‪(−,+, +‬‬

‫‪3‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪+‬‬ ‫می باشد‪ .‬به طـریق مشـابه چهـار ناحیـه‬ ‫)‪(+,+, +‬‬
‫)‪(−,−, +‬‬
‫‪4‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪+‬‬ ‫پایین صفحه ‪ xy‬از ‪ 5‬تا ‪ 8‬شماره گذاری‬
‫‪5‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪−‬‬
‫‪6‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪−‬‬
‫می شوند‪ .‬شمـــاره هر ناحیه و وضعیت‬ ‫)‪(+,−, +‬‬ ‫‪x‬‬
‫)‪(+,+, −‬‬
‫‪7‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪−‬‬ ‫محورها در شکل ها و جدول روبه رو‬ ‫)‪(−,−, −‬‬
‫)‪(+,−, −‬‬
‫‪8‬‬ ‫‪+‬‬ ‫‪−‬‬ ‫‪−‬‬ ‫مشخص شده اند‪.‬‬
‫صفحه دوبه دو متقاطع‪ ،‬یک کنج تشکیل می شود‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫‪1‬ــ از برخورد سه‬

‫‪64‬‬
‫برای نمایش سه تایی مرتب )‪ (x0,  y0,   z0‬در دستگاه مختصات ‪ 3‬کافی است ابتدا همانند‬
‫شکل ‪ 1‬نقطه )‪ (x0,  y0‬را در صفحه ‪ xy‬بیابیم و سپس ارتفاع آن را به اندازه ‪ z0‬در راستای‬
‫موازی با محور ‪ z‬ها (یعنی به طور عمودی) تغییر دهیم تا شکل شماره ‪ 2‬حاصل شود‪.‬‬

‫‪z‬‬ ‫‪z‬‬

‫‪4‬‬ ‫‪4‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪1‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1 2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪1 2‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬
‫‪5 4‬‬ ‫‪3 4‬‬ ‫‪5 4‬‬ ‫‪3 4‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪5‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬

‫)‪(2,3,2‬‬
‫شکل شماره ‪2‬‬ ‫ ‬
‫شکل شماره ‪1‬‬

‫در واقع‪ ،‬می توان سه نقطه به طول های ‪ x0,  y0,   z0‬به ترتیب بر روی محورهای ‪ x,  y,   z‬در‬
‫نظر گرفت و سپس صفحه گذرنده از ‪ x0‬و موازی با صفحه ‪ ،yz‬صفحه گذرنده از ‪ y0‬و‬
‫موازی با صفحه ‪ xz‬و صفحه گذرنده از ‪ z0‬و موازی با صفحه ‪ xy‬را در نظر بگیریم‪ .‬محل‬
‫تقاطع این سه صفحه یک نقطه به طول ‪ ،x0‬عرض ‪ y0‬و ارتفاع ‪ z0‬است که نمایش دهنده‬
‫سه تایی مرتب )‪ (x0,  y0,   z0‬می باشد‪ .‬مثال ً نقطه ‪ P‬در شکل زیر متناظر با سه تایی مرتب‬
‫)‪ (2,4,1‬است‪.‬‬

‫‪z‬‬ ‫‪z‬‬

‫‪4‬‬
‫‪3‬‬
‫‪2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪1‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪1 2‬‬
‫‪3‬‬
‫‪5 4‬‬ ‫‪p 34‬‬ ‫‪1‬‬
‫‪5‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪2‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬

‫(‪)2,4,1‬‬

‫‪65‬‬
‫همچنین نقطه ‪ O‬که مبدأ مختصات است متناظر سه تایی مرتب )‪ (0,0,0‬می باشد‪.‬‬
‫دو نقطه )‪ P = (x0,  y0,   z0‬و )‪ Q = (x   1,  y 1,   z   1‬را برهم منطبق گوییم و می نویسیم ‪P = Q‬‬
‫هرگاه مختصات آنها نظیر به نظیر مساوی باشند یعنی ‪.x0= x  1 , y0= y  1 , z0= z  1‬‬
‫‪z‬‬ ‫)‪P= (x   0,  y 0,   z   0‬‬
‫برای یافتن فاصله یک نقطه از ‪ 3‬مانند )‪ P = (x0,  y0,   z0‬از مبدأ مختصات کافی است‬
‫‪x   02+  y 02+  z 02‬‬
‫از نقطه ‪ P‬عمودی بر صفحه ‪ xy‬رسم کرده و پای عمود را ‪ P   ′‬بنامیم‪ .‬در این صورت‬
‫‪  z   0‬‬
‫با توجه به شکل مقابل ازقضیه فیثاغورس طول پاره خط ‪ OP  ′‬به صورت زیر محاسبه‬
‫می شود‪.‬‬ ‫‪y‬‬
‫‪x   0+  y 0‬‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬

‫=‬
‫‪| OP‬‬ ‫|‪′‬‬ ‫‪x 20 + y 20‬‬ ‫ ‬ ‫‪P   ′‬‬
‫‪x‬‬

‫اکنون در مثلث قائم الزاویه ‪ OPP  ′‬از قضیه فیثاغورس برای محاسبه طول وتر ‪OP‬‬
‫استفاده می کنیم‪ .‬پس داریم‪:‬‬
‫‪z‬‬
‫|= ‪| OP‬‬ ‫= ‪| OP ′ |2 +z 20‬‬ ‫‪x 20 + y 20 + z 20‬‬ ‫ ‬ ‫)‪P = (x   1,   y 1,    z   1‬‬

‫)‪( z   1-z   ٠‬‬

‫مانند‬ ‫‪‬‬ ‫‪3‬‬


‫رابطه فوق را می توان با توجه به شکل برای فاصله دو نقطه دلخواه از‬
‫)‪Q = (x   ٠,  y ٠,   z   ٠‬‬
‫)‪ P = (x0,  y0,   z0‬و )‪ Q = (x   1,  y 1,   z   1‬به صورت زیر تعمیم داد‪.‬‬ ‫‪y‬‬

‫|= ‪| PQ‬‬ ‫‪(x0 − x1)2 + (y0 − y1)2 + (z0 − z1)2‬‬ ‫ ‬ ‫)‪Q ′= (x   ٠,   y ٠, 0‬‬ ‫)‪P   ′= (x   1,   y 1,  0‬‬

‫‪x‬‬
‫‪(x   1-  x   0)2‬‬ ‫‪(y   1-  y   0)2‬‬

‫مثال‪ :‬در این شکل اتاقی به طول ‪ 5‬متر و عرض ‪ 4‬متر و ارتفاع ‪ 3‬متر مشاهده‬
‫می شود‪ .‬طول قطر این اتاق از یک گوشه آن به گوشه مقابلش چقدر است؟‬

‫= قطر مستطیل کف اتاق‬ ‫= ‪42 + 52‬‬ ‫⇒ ‪41‬‬ ‫قطر اتاق‬ ‫=‬ ‫‪41+ 32 = 5 2‬‬ ‫ ‬
‫‪3m‬‬
‫حال که با دستگاه مختصات سه بعدی آشنا شدیم با داشتن برخی معادالت یا روابط به‬
‫بررسی نمودارهای مربوط به آنها و یا برعکس‪ ،‬با داشتن برخی نمودارها به بررسی رابطه‬ ‫‪4m‬‬ ‫‪5m‬‬
‫یا معادله مربوط به آنها می پردازیم‪.‬‬

‫مثال‪ :‬فرض کنید معادله ‪ x =0‬داده شده باشد و ما بخواهیم شکل یا نمودار مربوط به آن‬
‫را مشخص کنیم‪ .‬با توجه به آنچه گفته شد باید تمام نقاطی را مشخص کنیم که در این معادله‬
‫صدق می کنند و این یعنی تمام نقاطی که مؤلفه اول آنها یعنی ‪ x‬برابر صفر باشد‪ .‬همواره‬
‫با داشتن چنین معادالتی باید دقت کنید که فضای مورد نظر در مسئله ‪ 2‬است یا ‪.3‬‬

‫‪66‬‬
‫‪z‬‬
‫قبال ً در کار در کالس دیدیم که شکل مربوط به این معادله در ‪ 2‬محور ‪y‬هاست‪ .‬حال‬
‫‪xz‬‬
‫می خواهیم تمام نقاطی از ‪ 3‬را مشخص نماییم که مؤلفه اول آنها برابر صفر است‪ ،‬یعنی‬
‫‪yz‬‬ ‫تمام سه تایی هایی به صورت )‪ (0,  y,   z‬به طوری که ‪ . y , z ∈ ‬همان گونه که دیده می شود‬
‫مقدار ‪ y‬و ‪ z‬هرچه باشد در صورتی که مؤلفه اول صفر باشد آن نقطه در معادله مذکور‬
‫‪xy‬‬

‫‪O‬‬
‫‪y‬‬
‫صدق می کند و به عبارتی برای یافتن نقاطی که در معادله ‪ x =0‬صدق می کنند در انتخاب‬
‫مقادیر ‪ y‬و ‪ z‬آزاد هستیم‪ .‬مثال ً نقاط )‪ (0,1,2) , (0,0,0) , (0, -3, -1‬و )‪(0,-1,  5‬‬
‫‪x‬‬ ‫معادله ‪ x =0‬صدق می کنند و این همان‬
‫ٔ‬ ‫همگی در معادله صدق می کنند‪ .‬تمام این نقاط در‬
‫صفحه ‪ yz‬است‪.‬‬‫ٔ‬

‫در مثال قبل دیدیم که نمودار مربوط به معادله ‪ x =0‬در ‪ 3‬تمام نقاط صفحه ‪ yz‬است‬
‫(به عبارتی ‪ x =0‬معادله صفحه ‪ yz‬است) و دیدیم که نقاط مختلفی با ‪ y‬و‪z‬های دلخواه‬
‫(مؤلفه های دوم و سوم دلخواه) وجود دارند که در این معادله صدق می کنند‪ .‬حال اگر‬
‫در بین تمام نقاط صفحه ‪ yz‬به دنبال نقاطی باشیم که مؤلفه سوم آنها نیز برابر صفر باشد؛‬
‫یعنی عالوه بر ‪ x =0‬شرط ‪ z =0‬را نیز داشته باشیم چه شکلی خواهیم داشت؟ (با در نظر‬
‫گرفتن صفحه ‪ yz‬سعی کنید نقاطی از این صفحه را تصور کنید که برای آنها ‪ z =0‬باشد‪).‬‬

‫‪x = 0‬‬
‫‪ ‬صدق کنند را مشخص کنید و مکان‬ ‫‪1‬ــ مختصات چند نقطه را که در رابطه‬
‫‪z = 0‬‬
‫آنها را در دستگاه مختصات تعیین نمایید‪.‬‬

‫‪x = 0‬‬
‫چه شکلی است و چه ارتباطی با نمودار‬ ‫‪‬‬ ‫‪2‬ــ نمودار مربوط به معادالت‬
‫‪z = 0‬‬
‫معادله ‪ x =0‬دارد؟‬

‫صفحه ‪ z =1‬نقاط )‪ A = (1 , 2 , 1‬و )‪ B = (2 , 2 , 1‬و )‪ C = (3 , 2 , 1‬را در‬


‫ٔ‬ ‫مثال‪ :‬روی‬
‫صفحه مزبور (‪ )z =1‬تمام‬
‫ٔ‬ ‫مؤلفه دوم هر سه نقطه برابر ‪ 2‬است‪ .‬اگر روی‬ ‫ٔ‬ ‫نظر می گیریم‪،‬‬
‫مؤلفه دوم آنها ‪ 2‬است را در نظر بگیریم یک خط تشکیل می دهند (نمودار آن‬ ‫ٔ‬ ‫نقاطی که‬
‫‪y = 2‬‬
‫‪)‬‬ ‫یک خط است به معادالت‬
‫‪z = 1‬‬

‫‪1‬ــ در دستگاه مختصات صفحه بعد شکل و معادله چند صفحه مشخص شده‬
‫است‪ .‬برای هر کدام از صفحات دو نقطه را مشخص کنید که در آن صفحه قرار‬
‫دارند‪.‬‬

‫‪67‬‬
‫‪z‬‬

‫‪z‬‬ ‫‪=3‬‬ ‫ب)‬


‫‪z‬‬
‫‪3‬‬
‫‪z‬‬ ‫‪=1‬‬ ‫‪y‬‬ ‫‪=-‬‬ ‫‪1‬‬
‫=‪y‬‬ ‫‪3‬‬
‫=‪y‬‬
‫‪y‬‬ ‫الف)‬
‫‪z‬‬ ‫‪= -3‬‬ ‫‪x‬‬

‫‪z‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪= -3‬‬ ‫‪y‬‬
‫‪x‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪=1‬‬ ‫پ)‬
‫‪x‬‬ ‫‪=3‬‬

‫‪y‬‬

‫‪x‬‬

‫‪2‬ــ وجه های مکعب مستطیل مشخص شده در شکل قسمت هایی از صفحات به‬
‫‪z‬‬
‫معادالت ‪ z = -2 ،y =4 ،y =1 ،x =3 ،x =1‬و ‪ z =2‬هستند‪.1‬‬
‫الف) مختصات سه نقطه را مشخص کنید که دقیقاً بر دو تا از وجه ها قرار دارند‪.‬‬ ‫‪z‬‬ ‫‪=2‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪=1‬‬
‫ب) معادالت مربوط به هر یک از یال های این مکعب مستطیل را بنویسید‪( .‬دقت‬

‫‪=4‬‬
‫‪y‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪=3‬‬ ‫‪y‬‬

‫کنید که یال ها پاره خط اند و نه خط)‬


‫پ) مختصات رأس های این مکعب مستطیل را بنویسید‪.‬‬ ‫‪x‬‬

‫ کننده‬
‫ کننده یکی از وجه های مکعب را نوشته ایم‪ .‬روابط مشخص ٔ‬ ‫ت) روابط مشخص ٔ‬
‫‪1 ≤ x ≤ 3‬‬ ‫پنج وجه دیگر را شما مشخص کنید‪.‬‬
‫‪‬‬
‫‪1 ≤ y ≤ 4‬‬
‫‪z = 2‬‬
‫‪‬‬
‫ث) مختصات نقطه ای را مشخص کنید که درون مکعب باشد و سپس مختصات‬
‫نقطه ای را بیابید که روی یکی از وجه های آن و غیر واقع بر یال ها باشد‪.‬‬
‫ج) شرط اینکه نقطه ای درون یا روی یکی از وجه های این مکعب باشد چیست؟‬
‫چ) روابطی را بنویسید که مشخص کننده حجم محدود شده به وجه های ِ‬
‫مکعب داده‬ ‫ٔ‬
‫شده باشند‪.‬‬

‫‪1‬ــ طرح چنین سؤال هایی تنها برای سطوحی که هر مرز آن موازی با یکی از محورهای مختصات است و حجم هایی‬
‫که هر وجه آنها موازی با یکی از صفحات دستگاه مختصات است‪ ،‬مجاز می باشد‪.‬‬

‫‪68‬‬
‫بردارها در ‪2‬‬
‫در سال های گذشته با بردارها در صفحه آشنا شدید‪ .‬هر پاره خط جهت دار مانند ‪AB‬‬
‫‪B‬‬
‫در شکل مقابل‪ ،‬یک بردار را مشخص می کند که ابتدای آن ‪ A‬و انتهای آن ‪ B‬می باشد‪.‬‬
‫‪A‬‬ ‫→‬ ‫→‬
‫این بردار را با ‪ AB‬و اندازه آن را با | ‪ | AB‬نشان می دهند‪ .‬اغلب جهت سهولت‪،‬‬
‫بردارها را با حروف کوچک التین مانند ‪ a‬و اندازه طول آن را با | ‪a‬‬
‫→ | نمایش می دهند‪.‬‬ ‫→‬

‫در شکل زیر چند بردار مختلف رسم شده اند‪ .‬در این کتاب از هر دو شیوه نگارش‪ ،‬بسته‬
‫به زمینه مورد بحث استفاده می گردد‪.‬‬

‫‪a‬‬ ‫‪c‬‬ ‫‪b‬‬


‫‪d‬‬

‫دو بردار را مساوی یا همسنگ گوییم هرگاه اندازه و جهت آنها یکسان باشند‪ .‬با توجه به‬
‫این تعریف لزومی ندارد که دو بردار مساوی از یک نقطه شروع شده باشند‪ .‬در شکل مقابل‬
‫‪a‬‬
‫بردارها با هم مساوی هستند‪ .‬همواره می توان هر بردار را با برداری مساوی آن‪ ،‬که از مبدأ‬
‫‪a‬‬
‫‪a‬‬
‫مختصات شروع می شود یکی دانست‪ ،‬چراکه جهت و اندازه آنها برابر است‪.‬‬
‫‪a‬‬
‫واضح است که می توان بی شمار بردار دیگر که مساوی هستند را در صفحه درنظر‬
‫‪a‬‬ ‫گرفت‪ .‬به این بردارهای برابر‪ ،‬در اصطالح‪ ،‬بردارهای هم ارز گفته می شود‪.‬‬
‫‪a‬‬ ‫برای سهولت معموال ً برداری که ابتدای آن مبدأ مختصات باشد را به عنوان نماینده بردارهای‬
‫همسنگ درنظر می گیرند‪ .‬مثال ًدر شکل مقابل بردار قرمز رنگ نماینده همه بردارهای همسنگ‬
‫→ می باشد‪ .‬به همین جهت معموال ً ابتدای بردارها را مبدأ مختصات در نظر می گیرند‪.‬‬
‫‪a‬‬
‫با توجه به اینکه ابتدای بردارها را مبدأ مختصات در نظر گرفته ایم‪ ،‬مؤلفه های یک بردار با‬
‫مختصات نقطه انتهایی آن برابر می شود‪ .‬بنابراین هر نقطه از صفحه متناظر با یک بردار است‬
‫→ را با زوج مرتبی که انتهای بردار را مشخص می کند‬ ‫و برعکس‪ .‬از این رو هر بردار مانند ‪a‬‬
‫→‬
‫‪d‬‬
‫نمایش می دهند‪ .‬یعنی )‪ a =(a 1 ,a 2‬که )‪ (a 1,   a   2‬مختصات انتهای بردار ‪ a‬می باشد‪.‬‬
‫→‬
‫‪a‬‬
‫‪j‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫مثال‪ :‬بردارهای  )‪   b =(−2,−2)،  a = (2,2‬و)‪(3,−1‬‬
‫= ‪   i = (1,0)،d = (−3, 2)،  c‬و)‪j = (0,1‬‬
‫→‬
‫‪i‬‬
‫‪c‬‬
‫‪b‬‬ ‫در دستگاه مختصات روبه‌رو رسم شده اند‪.‬‬

‫‪a‬‬ ‫→ →‬
‫از روش متوازی االضالع‬ ‫‪a ,b‬‬ ‫از سال های قبل به یاد می آوریم که جمع دو بردار‬
‫‪b‬‬
‫→ →‬
‫می گویند‪.‬‬ ‫‪a ,b‬‬ ‫به صورت زیر به دست می آید و به آن برایند دو بردار‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪a‬‬ ‫می توان نوشت‪:‬‬ ‫)‪b = (b1 ,b 2‬‬ ‫و‬ ‫)‪a = (a 1 ,a 2‬‬ ‫و نیز اگر داشته باشیم‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪a+b‬‬ ‫=‪a +b‬‬‫= )‪(a 1 ,a 2) + (b1 ,b 2‬‬
‫)‪(a 1+b1 ,a 2 +b 2‬‬
‫‪b‬‬
‫ ‬
‫‪69‬‬
‫همچنین اگر ‪ ،r ∈ ‬و ‪ a‬یک بردار باشد‪ ،‬آنگاه بردار ‪ r a‬به صورت زیر تعریف می شود‪:‬‬
‫→‬ ‫→‬

‫→‬
‫)‪r a = r (a 1,a 2)= (ra 1 , ra 2‬‬
‫ ‬
‫می توان نشان داد دو بردار ‪ a‬و ‪ r a‬همواره با هم موازی اند و برعکس اگر دو بردار‬
‫→‬ ‫→‬

‫→‬
‫مانند ‪ a‬و ‪ b‬موازی باشند‪ ،‬آنگاه یکی از آنها مضرب دیگری است‪.‬‬
‫→‬

‫در شکل های زیر وضعیت دو بردار ‪ a‬و ‪ r a‬در حالت های مختلف نشان داده شده اند‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬

‫‪a‬‬

‫‪ra‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪ra‬‬
‫‪ra‬‬ ‫‪ra‬‬

‫‪r   <  0‬‬ ‫‪r   <  0‬‬


‫‪r   >  1‬‬ ‫‪0 < r   < 1‬‬ ‫‪ |r |   > 1‬‬ ‫‪0 <  |r |  < 1‬‬

‫→‬
‫به طور خاص وقتی ‪ r   =  -1‬بردار )‪ − a =(−a 1 , −a 2‬حاصل می شود که آن را قرینه‬
‫می نامند‪ .‬با توجه به تعریف قرینه یک بردار می توان برای تفاضل دو بردار‬ ‫→‬
‫‪a‬‬ ‫بردار‬
‫نوشت‪:‬‬
‫→ → →‬ ‫→‬
‫)‪a − b = a + (− b ) = (a 1 ,a 2) + (−b1 , −b 2)=(a 1−b1 ,a 2 −b 2‬‬ ‫ ‬

‫به نظر شما تعبیر هندسی تفاضل دو بردار به کمک جمع بردارها چگونه است؟‬

‫→‬
‫معموال ً مبدأ مختصات را به عنوان بردار صفر در نظر می گیرند و با )‪ O = (0,0‬نمایش‬
‫می دهند‪.‬‬
‫→‬
‫با توجه به اینکه ابتدای هر بردار مانند )‪ a = (a 1 ,a 2‬را می توان مبدأ مختصات در نظر‬
‫→ به صورت‬‫گرفت‪ ،‬با استفاده از رابطه فاصله دو نقطه از صفحه‪ ،‬اندازه (طول) بردار ‪a‬‬
‫زیر به دست می آید‪.‬‬
‫→‬
‫‪| a | = a 12 + a 22‬‬ ‫ ‬

‫بردارها‪ ،‬کاربردهای فراوانی در محاسبات مهندسی و نیز مدل سازی ها دارند‪ .‬به طور نمونه‬
‫بنا به گزارشات هوانوردی‪ ،‬بیشترین سوانح هوایی هنگام برخاستن و فرود هواپیماها رخ‬
‫می دهد‪ .‬یکی از سخت ترین شرایط فرود هنگامی است که باد شدید در جهتی اریب (غیر‬
‫هم راستا) با خط فرود (مسیر باند فرود) می وزد‪ .‬در این شرایط خلبان می بایست هواپیما‬
‫را در جهتی قرار دهد که برایند نیروی محرکه هواپیما و نیروی باد در مسیر خط فرود قرار‬

‫‪70‬‬
‫گیرد (به شکل زیر رجوع کنید)‪ .‬به این نوع نشستن هواپیما‪ ،‬فرود خرچنگی می گویند‪.‬‬
‫بردارها برای مدل سازی وضعیت فرود هواپیما در چنین شرایطی بسیار مناسب می باشند‪.‬‬
‫اکنون به مثال بعد در این رابطه دقت کنید‪.‬‬

‫هواپیما در حال نزدیک‬ ‫اولین برخورد هواپیما‬ ‫هواپیما بر روی باند فرود‬
‫شدن به باند فرود‬ ‫با باند فرود‬ ‫و در حال کاهش سرعت‬ ‫توقف کامل‬

‫→‬
‫ِ‬
‫حداکثر نیروی قابل‬ ‫مثال‪ :‬فرض کنید مسیرفرود (خط فرود) در جهت بردار  ‪  l‬و‬
‫کنترل در لحظه فرود با اندازه این بردار برابر باشد‪ .‬همچنین باد نیرویی در جهت بردار‬
‫→‪ w‬به هواپیما وارد می کند‪ .‬در هریک از دو وضعیت زیر خلبان‪ ،‬هواپیما را در هنگام‬
‫فرود در جهت کدام بردارهای داده شده می تواند قرار دهد‪ ،‬به طوری که یک فرود ایمن‬
‫→‬
‫داشته باشد یعنی برایند نیروی محرکه ‪ t‬و نیز →‪ w‬در جهت  ‪  l‬باشد‪.‬‬
‫→‬

‫الف‬ ‫الف ــ‪1‬‬ ‫الف ــ‪2‬‬ ‫الف ــ‪3‬‬

‫ب‬ ‫ب ــ‪1‬‬ ‫ب ــ‪2‬‬ ‫ب ــ‪3‬‬

‫‪71‬‬
‫(نیرو محرکه‬ ‫→‬
‫‪t‬‬ ‫(نیروی باد) و‬ ‫→‬
‫‪w‬‬ ‫پاسخ‪ :‬در مورد وضعیت الف برایند بردارهای‬
‫هواپیما) به صورت زیر است‪.‬‬

‫الف ــ‪1‬‬ ‫الف ــ‪2‬‬ ‫الف ــ‪3‬‬

‫→‬
‫→‬ ‫→‬ ‫بردار برایند در جهت ‪ l‬است و اندازه آن‬
‫بردار برایند در جهت ‪ l‬نیست و هواپیما از‬ ‫بردار برایند در جهت ‪ l‬نیست و هواپیما از‬ ‫→‬ ‫→‬

‫باند فرود خارج می شود (خروج از باالی باند)‬ ‫باند فرود خارج می شود (خروج از پایین باند)‬ ‫کمتر از ‪ l‬است‪ .‬بنابراین ‪ l‬فرود ایمن‬
‫است‪.‬‬

‫در مورد وضعیت ب برایند بردارهای   →‪(  w‬نیروی باد) و   ‪(  →t‬نیرو محرکه هواپیما) به صورت‬
‫زیر است‪.‬‬

‫ب ــ‪1‬‬ ‫ب ــ‪2‬‬ ‫ب ــ‪3‬‬

‫→‬
‫بردار برایند در جهت ‪ l‬است و اندازه آن‬
‫→‬ ‫→‬
‫بردار برایند در جهت ‪ l‬نیست و هواپیما از‬ ‫بردار برایند در جهت ‪ l‬نیست و هواپیما از‬
‫باند فرود خارج می شود (خروج از پایین باند)‬ ‫باند فرود خارج می شود (خروج از پایین باند)‬
‫→‬
‫کمتر از ‪ l‬است‪ .‬بنابراین فرود ایمن است‪.‬‬

‫و بردار به طول واحد در‬ ‫معموال ً بردار به طول واحد در جهت محور ‪ x‬ها را با‬
‫→‬
‫‪i‬‬
‫→‬
‫و‬ ‫نمایش می دهند‪ .‬در شکل مقابل بردار‬ ‫جهت مثبت محور ‪ y‬ها را با‬
‫→‬
‫)‪i = (1,0‬‬ ‫‪j‬‬ ‫‪3j‬‬
‫‪b‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫نمایش داده‬ ‫به صورت حاصل جمع مضاربی از‬ ‫و نیز بردار‬
‫→ →‬
‫‪i,j‬‬ ‫)‪b = (2, 3‬‬ ‫)‪j = (0,1‬‬
‫‪j‬‬
‫‪i‬‬
‫را به صورت زیر نمایش‬ ‫شده اند‪ .‬به طور کلی می توان هر بردار دلخواه مانند‬
‫→‬
‫)‪a =(a 1,a 2‬‬ ‫‪2i‬‬

‫داد‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫=‪a‬‬
‫= )‪(a 1,a 2‬‬
‫= )‪a 1(1,0) + a 2(0,1‬‬
‫‪a 1 i +a 2 j‬‬ ‫ ‬

‫‪72‬‬
‫‪1‬ــ در این دستگاه مختصات چند بردار داده شده است‪.‬‬
‫→‬
‫‪b‬‬ ‫‪a‬‬
‫→ را یافته و آن را رسم کنید‪.‬‬
‫الف) مختصات بردار ‪a + b‬‬
‫→‬
‫‪3/5‬‬ ‫را رسم کرده و مختصات آنها را به دست آورید‪.‬‬ ‫‪b‬‬ ‫→و‬
‫ب) قرینه بردارهای ‪c‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪c‬‬ ‫‪d‬‬ ‫را یافته‪ ،‬آنها را رسم کنید و اندازه هر‬ ‫‪d −c‬‬
‫→‬
‫و‬ ‫→‬
‫‪a −b‬‬ ‫ج) مؤلفه های بردارهای‬
‫یک را به دست آورید‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→ → → → →‬
‫را برحسب‬ ‫‪d −c‬‬
‫→‬
‫→ و ‬
‫د) هریک از بردارهای ‪a − b  ، a + b  ، a , b , c , d‬‬
‫→‬

‫→ →‬
‫بردارهای واحد ‪ i , j‬به دست آورید‪.‬‬

‫‪3‬‬ ‫بردارها در‬


‫مشابه بردارهای ‪ 2‬می توان به هرنقطه از ‪ ، 3‬برداری که از مبدأ شروع می شود نظیر‬
‫کرد‪ .‬مثال ً فرض کنید )‪ A = (a   1,  a 2,  a   3‬نقطه ای غیر از مبدأ ‪ 3‬باشد‪ .‬در این صورت‬
‫پاره خط جهت داری که از مبدأ مختصات یعنی  )‪ O = (0,0,0‬شروع شده و در نقطه ‪A‬‬
‫→‬
‫نشان‬ ‫) ‪a =(a 1 ,a 2 ,a 3‬‬ ‫را مشخص می کند و آن را با‬ ‫‪3‬‬ ‫پایان می یابد یک بردار در‬
‫می دهیم‪ .‬در بردار ‪ a‬مقادیر ‪  a 2  ، a   1‬و ‪ a   3‬را مؤلفه های بردار ‪ a‬می گویند‪ .‬همچنین قرارداد‬
‫→‬ ‫→‬

‫→‬
‫‪ O = (000‬است که بردار صفر‬
‫می کنیم که مبدأ مختصات یعنی )‪ O = (0,0,0‬نمایشگر بردار ) ‪, ,‬‬
‫‪z‬‬ ‫نامیده می شود‪ .‬به عنوان مثال در شکل مقابل‪ ،‬چند بردار در ‪ 3‬نمایش داده شده است‪.‬‬
‫)‪(1 , -1 , 6‬‬
‫‪6‬‬
‫)‪(2 , -1 , 5‬‬
‫‪4‬‬ ‫طول بردار در‪ 3‬‬
‫→‬
‫)‪(-2 , 2 , 1‬‬
‫‪3‬‬ ‫‪ a‬در‬ ‫) ‪(a 1 ,a 2 ,a 3‬‬ ‫با توجه به رابطه فاصله دو نقطه از ‪ ، 3‬طول هر بردار مانند‬
‫از رابطه زیر به دست می آید‪.‬‬
‫→‬
‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪| a | = a 12 + a 22 + a 23‬‬ ‫ ‬
‫‪4‬‬ ‫‪4 y‬‬
‫‪x‬‬
‫‪‬‬ ‫‪3‬‬
‫حاصل جمع دو بردار در‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪z‬‬ ‫حاصل جمع دو بردار ) ‪ a =(a 1 ,a 2 ,a 3‬و ) ‪  b =(b1 ,b 2 ,b 3‬به صورت زیر تعریف‬
‫می شود که به آن بردار برایند نیز می گویند‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫) ‪a + b = (a 1+b1 ,a 2 +b 2 ,a 3 +b 3‬‬ ‫ ‬

‫‪a‬‬ ‫‪a+b‬‬ ‫→‬ ‫→ →‬ ‫→‬


‫→‬ ‫→‬
‫‪o‬‬ ‫نشان می دهد‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫→دستگاه‬
‫‪a, a, b+, ba a+‬را‪, b‬در‪a‬‬
‫→→ →→‬
‫→ ‪ ,bb ،,‬و‬
‫بردارهای‪a +‬‬
‫‪b‬‬ ‫این شکل‬
‫→ →‬
‫‪b‬‬ ‫می توان‬ ‫‪a ,b‬‬ ‫همان طور که از شکل روبه رو پیداست برای هر دو بردار غیرصفر‬
‫‪y‬‬
‫‪x‬‬
‫روش متوازی االضالع را در صفحه ای که از آن دو بردار می گذرد به کار برد و بردار‬
‫→ را یافت‪.‬‬
‫برایند ‪a + b‬‬
‫→‬

‫‪73‬‬
‫را به صورت زیر تعریف می کنند‪.‬‬ ‫برای هر عدد حقیقی ‪ ،r‬حاصل ضرب ‪ r‬در بردار‬
‫→‬
‫‪a‬‬
‫→‬ ‫‪z‬‬
‫) ‪r a = r (a 1 ,a 2 ,a 3 )= (ra 1 , ra 2 , ra 3‬‬
‫ ‬

‫‪ra‬‬
‫→ ‪ r‬که در آن ‪ r >1‬را نشان می دهد‪.‬‬
‫این شکل دو بردار ‪a , a‬‬
‫→‬
‫‪a‬‬
‫آیا راستای ‪a , a‬‬
‫→ ‪ r‬با هم متفاوت اند؟‬ ‫→‬

‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬
‫می گویند یعنی‬ ‫نشان می دهند قرینه‬ ‫را که با‬ ‫به طور خاص بردار‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫‪a‬‬ ‫‪−a‬‬ ‫‪−1a‬‬
‫(چرا؟) ولی در خالف جهت آن‬ ‫→ ‪ . −‬این بردار هم اندازه با‬
‫→‬
‫‪a‬‬ ‫) ‪a =(−a 1 , −a 2 , −a 3‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫‪z‬‬
‫→ را به صورت زیر تعریف می کنیم‪.‬‬
‫یعنی ‪a − b‬‬ ‫از‬ ‫می باشد‪ .‬اکنون تفاضل بردار‬
‫→‬
‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬
‫→ →‬ ‫→‬ ‫→‬
‫) ‪a − b = a + (− b )=(a 1−b1 ,a 2 −b 2 ,a 3 −b 3‬‬ ‫ ‬

‫‪a+‬‬
‫‪b‬‬

‫‪b‬‬
‫→ →‬ ‫‪b‬‬
‫نمایش داده شده اند‪.‬‬ ‫‪a −b‬‬ ‫و قرینه آن و نیز‬ ‫→ →‬
‫‪a ,b‬‬ ‫در شکل بردارهای‬ ‫‪a-‬‬
‫‪a‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬
‫‪z‬‬

‫نقاط )‪ A = (2,3,1) , B = (-1,2,2‬‬


‫)‪ D = (1 , 0, -1‬و )‪ C = (3,4,0‬را در‬
‫یک دستگاه ‪ 3‬در نظر بگیرید‪ ،‬اگر‬
‫با نقاط‬ ‫‪3‬‬ ‫بردارهایی در‬ ‫→ → → →‬
‫‪a , b , c ,d‬‬

‫‪y‬‬
‫انتهایی به ترتیب ‪ A,B,C,  D‬باشند آنگاه‬
‫‪x‬‬
‫آنها را در دستگاه فوق نشان دهید و هریک‬
‫از بردارهای زیر را به دست آورید‪.‬‬

‫→‬ ‫→‬
‫= ‪a +2b‬‬
‫→‬ ‫→ →‬
‫= ) ‪a + (b +c‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫= ‪( a + b )+ c‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫= ) ‪−2( b + c‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫= ‪−2 b − 2 c‬‬

‫‪74‬‬
‫خواص جمع بردارها‬
‫در کار در کالس قبل درستی برخی روابط و اعمال بین بردارها را بررسی کردیم‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫→ سه بردار دلخواه و )‪ O = (0,0,0‬بردار صفر و نیز ‪ r‬و ‪ s‬دو عدد‬‫به طور کلی اگر ‪a , b , c‬‬
‫→‬

‫حقیقی باشند روابط زیر همواره برقرارند‪.‬‬


‫→‬ ‫→‬
‫‪1‬ــ ‪a + b = b + a‬‬
‫→ (خاصیت جابه جایی جمع)‬ ‫→‬

‫→‬ ‫→ →‬
‫(خاصیت شرکت پذیری در جمع)‬ ‫‪2‬ــ‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫‪a + ( b + c ) =( a + b ) + c‬‬
‫→ →‬
‫(عضو قرینه)‬ ‫‪3‬ــ‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫= ) ‪a + (− a‬‬
‫= ‪(− a ) + a‬‬
‫‪O‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪4‬ــ ‪a + O =O + a = a‬‬
‫→ (عضو خنثی)‬ ‫→ →‬

‫→ →‬ ‫→‬
‫→‬
‫‪r (a + b ) = r a + r b‬‬ ‫‪  5‬ــ‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪(r + s ) a =r a + s a‬‬
‫→‬
‫‪  6‬ــ‬
‫→‬
‫) ‪(r s ) a = r (s a‬‬
‫→‬
‫‪7‬ــ‬
‫→‬ ‫→‬
‫→ | | ‪ | r  | ( | b | = |r‬قدر مطلق ‪ r‬است)‬
‫آنگاه | ‪a‬‬ ‫‪  8‬ــ اگر‬
‫→‬
‫‪b =r a‬‬

‫بردارهای یکه‬
‫با بردارهای یکه ‪ →i , →j‬در صفحه ‪ 2‬به ترتیب در جهت محور ‪x‬ها و ‪y‬ها آشنا شدید‪.‬‬
‫به طور مشابه در ‪  3‬بردارهای زیر را با طول واحد در جهت محورهای مختصات ‪ 3‬‬
‫در نظر می گیرند‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫=‬‫=‪i (1,‬‬
‫=‪0,0), j (0‬‬
‫)‪,1,0), k (0,0,1‬‬ ‫ ‬

‫→‬
‫بردار یکه در جهت محور‬ ‫بردار یکه در جهت محور طول ها‪،‬‬ ‫به این ترتیب‬
‫→‬
‫‪j‬‬ ‫‪i‬‬
‫→ بردار یکه در جهت محور ارتفاع ها می باشند‪.‬‬ ‫عرض ها و ‪k‬‬

‫‪z‬‬
‫همچنین با استفاده از روابط بین بردارها به سادگی می توان نشان داد که هر بردار مانند‬
‫→ →‬ ‫→‬
‫و ‪k‬‬
‫→ قابل بیان است‪ .‬در‬ ‫‪j‬‬ ‫به صورت ترکیبی از بردارهای یکه ‪، i‬‬ ‫) ‪a = (a 1 ,a 2 ,a 3‬‬
‫واقع داریم‪:‬‬
‫‪b‬‬
‫‪2k‬‬ ‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫→‬
‫‪a =(a 1 ,a 2 ,a 3 )=a 1(1,0,0) + a 2(0,1,0) + a 3 (0,0,1) =a 1 i + a 2 j +a 3 k‬‬ ‫ ‬
‫‪a‬‬
‫‪1i‬‬ ‫‪3j‬‬
‫‪2‬‬ ‫→ →‬
‫مثال‪ :‬بردار )‪a = ( , 3 , 2‬‬
‫‪1‬‬
‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬ ‫→ نشان دهید‪.‬‬
‫و ‪k‬‬ ‫‪j‬‬ ‫→ را برحسب بردارهای یکه ‪، i‬‬
‫‪2‬‬
‫→‬ ‫→ → →‪1‬‬
‫=‪a‬‬ ‫‪i + 3 j +2k‬‬
‫‪2‬‬
‫ ‬

‫‪75‬‬
‫‪z‬‬
‫‪1‬ــ چهار نقطه در دستگاه مختصات مقابل مشخص شده اند‪.‬‬
‫الف) معادالت مشخص کننده سطح محدود شده به چهارضلعی ‪ ABCD‬را بنویسید‪.‬‬

‫)‪C = (2 , -1 , 3‬‬

‫)‪A = (2 , 1 , 3‬‬
‫)‪D = (-3 , -1 , 3‬‬
‫)‪B = (-1 , 1 , 3‬‬
‫ب) معادالت یکی از سطوحی که با سطح ‪ ABCD‬هم مساحت و موازی هستند را‬
‫بنویسید‪.‬‬

‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬

‫‪2‬ــ نقاط با مختصات )‪ R = (3,0, -1)، Q = (0, -1, -2)، P = (1,0,1‬و )‪S = (-2, -2,-2‬‬


‫را در یک دستگاه مختصات نمایش دهید‪.‬‬
‫‪z‬‬

‫‪3‬ــ در سؤال قبل طول پاره خط های ‪ RQ ،PQ‬و ‪ PS‬را بیابید‪.‬‬

‫‪4‬ــ فرض کنید )‪ P = (x0,  y0,   z0‬و )‪ .Q = (x   1,  y 1,   z   1‬مختصات نقطه ‪ M‬وسط پاره خط‬


‫‪ PQ‬را بیابید‪.‬‬ ‫‪x‬‬ ‫‪y‬‬

‫‪   5‬ــ در هر کدام از حاالت زیر بردار خواسته شده را بیابید‪.‬‬

‫→‬ ‫‪1‬‬
‫‪، r =3‬‬ ‫‪،‬‬ ‫‪،‬‬ ‫الف)‬
‫→ →‬ ‫→‬
‫= ‪r a −b‬‬
‫?‬ ‫)‪b = ( 2 ,1,1‬‬ ‫)‪a = (− ,0, 2‬‬
‫‪3‬‬

‫→‬ ‫→‬ ‫→ →‬
‫→ →‬
‫= ‪r a +b‬‬
‫?‬ ‫=‪، r = -1 ،‬‬‫‪b‬‬ ‫)‪(3 ,1, −1‬‬ ‫‪،‬‬ ‫→‬
‫‪a = 3 i +2 j − k‬‬ ‫ب)‬
‫→ →‬
‫→ →‬
‫=‪،‬‬ ‫‪، a‬‬ ‫ج)‬
‫→‬ ‫→ →‬ ‫→‬
‫= ‪a +b‬‬
‫?‬ ‫‪b‬‬ ‫‪3 j +k‬‬ ‫=‬ ‫‪2 i −k‬‬

‫‪1‬‬
‫→ →‬
‫=‪ra+b‬‬
‫?‬ ‫‪،‬‬ ‫=‪r‬‬ ‫‪،‬‬ ‫→‬
‫=‪b‬‬
‫→ →‬
‫‪−k + i‬‬ ‫‪،‬‬ ‫→‬
‫=‬
‫→ →‬
‫‪a 5k + j‬‬ ‫د)‬
‫‪5‬‬

‫را در هر یک از حاالت سؤال قبل بیابید‪.‬‬ ‫‪  6‬ــ طول بردار‬


‫→‬
‫‪a‬‬

‫‪76‬‬
‫درس دوم‬

‫ضرب داخلی و ضرب خارجی بردارها‬

‫→‬ ‫→‬
‫همانند شکل داده شده اند‪.‬‬ ‫)‪b = (b1 ,b 2‬‬ ‫و‬ ‫)‪a = (a 1 ,a 2‬‬ ‫فرض کنید دوبردار‬
‫می خواهیم زاویه بین این دو بردار (‪ )θ‬را پیدا کنیم‪.‬‬
‫→‬
‫برای این منظور بردار تفاضل ‪a − b‬‬
‫→ را نیز در این شکل رسم کرده ایم تا مثلثی به طول‬
‫اضالع زیر به دست آید‪.‬‬
‫–‪0‬‬ ‫→‬
‫=‬
‫| ‪|a‬‬ ‫‪a 21 + a 22‬‬ ‫ ‬
‫→‬
‫=‬
‫| ‪|b‬‬ ‫‪b 21 + b 22‬‬
‫ ‬
‫→ →‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬
‫|=‪| a − b‬‬ ‫) ‪(a 1 − b 1) + (a 2 − b 2‬‬
‫ ‬

‫اکنون با استفاده از قضیه کسینوس ها که سال گذشته آموخته اید می توان نوشت‪.‬‬


‫→ →‬ ‫→‬ ‫→ →‬
‫ ‬
‫→‬
‫⇒ ‪| 2 | a | 2 + | b | 2 −2| a || b | cos θ‬‬
‫= ‪| a −b‬‬
‫→ → ‪1 →2 →2 → →2‬‬
‫= | ‪(| a | + | b | −‬‬
‫⇒ ‪a − b | ) | a || b | cos θ‬‬ ‫(‪)1‬‬
‫‪2‬‬ ‫ ‬
‫‪1 →2 →2 → →2‬‬
‫) | ‪(| a | + | b | − | a − b‬‬
‫‪cos θ = 2‬‬ ‫→ →‬
‫| ‪| a || b‬‬
‫ ‬
‫از طرفی صورت کسر فوق را می توان با توجه به اندازه های اضالع مثلث که قبال ً‬
‫محاسبه شده اند به صورت زیر ساده کرد‪.‬‬
‫‪1 →2 →2 → →2 1 2 2 2 2‬‬
‫‪2‬‬
‫)= | ‪(| a | + | b | − | a − b‬‬
‫‪2‬‬
‫(‬
‫‪a 1+ a 2 +b1+b 2 −(a 1−b1)2 − (a 2 −b 2)2‬‬ ‫)‬
‫‪1‬‬
‫= ) ‪=(2a 1b 1 + 2a 2b 2‬‬
‫‪a 1b 1 + a 2b 2‬‬
‫‪2‬‬
‫پس عبارت (‪ )1‬به صورت زیر به دست می آید‪.‬‬
‫‪a b +a b‬‬
‫‪cos θ = 1 →1 →2 2‬‬
‫| ‪| a || b‬‬ ‫ ‬
‫(رابطه فوق برای حالتی که دو بردار هم راستا باشند نیز برقرار است‪).‬‬

‫‪77‬‬
‫با محاسبه عبارت سمت راست و حل معادله مقدار ‪ 0≤ θ ≤ π‬به دست می آید‪.‬‬
‫→ →‬
‫نشان می دهند‬ ‫‪a .b‬‬ ‫کمیتی که در صورت این کسر سمت راست است را معموال ً با‬
‫→ می گویند‪ .‬بنابراین‬
‫و به آن حاصل ضرب داخلی یا حاصل ضرب نقطه ای دو بردار   ‪a , b‬‬
‫→‬

‫می توان نوشت‪.‬‬
‫→‬
‫→ ‪a 1b1+ a 2b 2‬‬ ‫‪a .b‬‬
‫=‬
‫‪cos θ‬‬ ‫=‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬
‫| ‪| a || b‬‬ ‫| ‪| a || b‬‬

‫همچنین از روابط فوق معلوم است که‬


‫→ →‬ ‫→ →‬
‫‪a . b =a 1b1+ a 2b 2 =| a || b |cos θ‬‬

‫نیز قابل تعریف است‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫به طور مشابه حاصل ضرب داخلی دو بردار در‬

‫→‬ ‫→‬
‫تعریف‪ :‬اگر ) ‪ a = (a 1 ,a 2 ,a 3‬و ) ‪ b = (b1 ,b 2 ,b 3‬دو بردار در ‪  3‬باشند؛‬
‫→ →‬ ‫→‬ ‫→‬
‫در این صورت ضرب داخلی ‪ a‬در ‪ b‬را که با نماد ‪ a . b‬نمایش می دهیم‬
‫به صورت زیر تعریف می کنیم‪.‬‬
‫→ →‬
‫‪a . b =a 1b1+ a 2b 2 + a 3b 3‬‬
‫ ‬

‫با اثباتی مشابه قبل می توان نشان داد که اگر ‪ 0≤ θ ≤ π‬زاویه بین دو بردار ناصفر‬
‫→ در ‪ 3‬باشند آنگاه‬
‫→‬
‫‪a ,b‬‬
‫→ →‬ ‫→ →‬
‫=‬‫‪a . b | a || b |cos θ‬‬ ‫ ‬

‫صفر باشند آنگاه‬ ‫→ →‬


‫‪a ,b‬‬ ‫از تعریف ضرب داخلی واضح است که اگر یکی از دوبردار‬
‫→‬
‫→ هر چند که در این حالت زاویه ‪ θ‬بین دو بردار تعریف نمی شود‪.‬‬
‫‪a . b =0‬‬

‫→‬
‫مثال‪ :‬زاویه بین دو بردار )‪a (2, −1, 2‬‬
‫= و )‪ b= (1, −1,0‬را پیدا می کنیم‪.‬‬
‫→‬

‫حل‪ :‬ابتدا ضرب داخلی دو بردار را به صورت زیر به دست می آوریم‪.‬‬


‫→ →‬
‫‪a . b= (2×1) + (−1 ×−1)+(2×0)= 3‬‬ ‫ ‬
‫از طرفی اگر ‪ 0≤ θ ≤ π‬زاویه بین دو بردار باشد خواهیم داشت‪:‬‬
‫→ →‬ ‫→ →‬
‫=‪a‬‬
‫=⇒ ‪. b | a || b |cos θ‬‬
‫‪3‬‬ ‫⇒ ‪22 + (−1)2 + 22 12 + (−1)2 + 02 cos θ‬‬ ‫ ‬
‫‪3‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪π‬‬
‫=‪cos‬‬
‫‪θ‬‬ ‫=‬
‫‪3 2‬‬ ‫‪2‬‬
‫=⇒‬
‫‪θ‬‬
‫‪4‬‬
‫ ‬

‫‪78‬‬
‫خواص ضرب داخلی‬
‫→ → → →‬
‫خاصیت جابه جایی‬ ‫‪a . b = b .a‬‬ ‫‪1‬ــ‬
‫→ →‬ ‫→ →‬
‫‪a . b =a 1b1+ a 2b 2 + a 3 b 3 =b1a 1+b 2 a 2 +b 3 a 3 =b . a‬‬ ‫اثبات‪ :‬‬

‫→ →‬ ‫→‬
‫‪a . a = |a |2‬‬ ‫‪2‬ــ‬
‫→ →‬ ‫‪→2‬‬
‫| ‪a . a =a 1a 1+ a 2 a 2 + a 3 a 3 =a 21+ a 22 + a 23 =| a‬‬ ‫اثبات‪ :‬‬

‫→ → →‬ ‫→ → → →‬
‫خاصیت توزیع پذیری‬ ‫‪a .( b + c )= a . b + a . c‬‬ ‫‪3‬ــ‬
‫→‬ ‫→ →‬
‫)‪a . ( b + c )= a 1(b1+ c 1) + a 2(b 2 +c 2) + a 3 (b 3 + c 3‬‬ ‫اثبات‪ :‬‬
‫‪= a  1b  1 + a  1c  1 + a  2b  2 + a  2c  2 + a  3b  3 + a  3c  3‬‬
‫‪= a  1b  1 + a  2b  2 + a  3b  3 + a  1c  1 + a  2c  2 + a  3c  3‬‬
‫→ → → →‬
‫‪= a . b +a . c‬‬
‫→ →‬ ‫→‬
‫⇔‪a . b = 0‬‬ ‫‪ a‬و ‪ b‬برهم عمود هستند‬ ‫→ و ‪ : b‬‬
‫‪4‬ــ برای دو بردار غیرصفر ‪a‬‬
‫→‬ ‫‪0≤θ≤ π‬‬
‫→ →‬ ‫→ →‬ ‫‪| a |≠0‬‬
‫‪a . b = 0 ⇔ |a ||b | cos θ = 0 →⇔ cos θ = 0 ⇔ θ = π‬‬
‫‪2‬‬
‫‪2‬‬
‫‪| b |≠0‬‬ ‫ ‬

‫‪   5‬ــ ‪, o . a 0‬‬
‫→ →‬ ‫→ →‬
‫=‬
‫=‪a . o 0‬‬

‫→ →‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬
‫قدر مطلق مقدار‬ ‫| ‪|a .b‬‬ ‫(نامساوی کشی شوارتز) منظور از‬ ‫| ‪|a . b | ≤ | a || b‬‬ ‫‪   6‬ــ‬
‫→ است‪.‬‬
‫→‬
‫‪a .b‬‬
‫→ →‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬
‫=‬
‫=|| ‪|a . b | | a‬‬
‫| ‪b | cos θ | a || b | |cos θ | ≤ | a || b‬‬

‫که در آخرین نامساوی از ‪ |cosθ| ≤ 1‬استفاده شده است‪.‬‬

‫→‬ ‫→‬
‫‪b‬‬ ‫تصویر قائم بردار ‪ a‬بر بردار‬
‫را که زاویه بین آنها ‪ θ‬است با فرض ‪ 0 < θ < π‬در نظر‬ ‫→ →‬
‫‪a ,b‬‬ ‫دو بردار غیرصفر‬
‫→‬
‫‪2‬‬
‫که آن را با ‪ a ′‬نمایش‬ ‫را بر امتداد بردار‬ ‫می گیریم‪ .‬می خواهیم تصویر قائم بردار‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪a‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫داده ایم به دست آوریم‪ .‬از روی شکل مشخص است که برای یک ‪ r‬حقیقی ‪. a ′ = r b‬‬
‫‪b‬‬
‫´‪a‬‬
‫→ عمود است‪ .‬خواهیم داشت‪:‬‬
‫با توجه به اینکه بردار تفاضل ‪ a‬از ‪ a ′‬بر بردار ‪b‬‬
‫→‬ ‫→‬

‫→ →‬
‫→ → →‬ ‫→‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬
‫‪( a −a ′). b =0 ⇒ ( a −r b ). b =0 ⇒ a . b −r b . b =0 ⇒ r =a→. b‬‬
‫‪| b |2‬‬

‫‪79‬‬
‫→ به صورت زیر به دست می آید‪.‬‬
‫بر امتداد بردار ‪b‬‬ ‫بنابراین بردار تصویر قائم‬
‫→‬
‫‪a‬‬

‫→‬ ‫→‬ ‫→→ →‬


‫‪a ′ = r b = a→. b b‬‬
‫‪| b |2‬‬ ‫ ‬

‫مثال‪ :‬تصویر قائم بردار )‪ a = (2, −1, 2‬را بر امتداد بردار )‪b = (1, −1,0‬‬
‫→ بیابید‪.‬‬ ‫→‬

‫→ →‬
‫‪a . b = 2×1+ (−1)(−1) + (2)(0)=3‬‬ ‫ ‬

‫‪| b |= (1)2 + (−1)2 + 02 = 2‬‬ ‫ ‬

‫‪a .b‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪3 3‬‬


‫= ‪a′‬‬ ‫‪b = b = (1, −10‬‬
‫)‪, ) = ( , − ,0‬‬
‫| ‪|b‬‬‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪2 2‬‬ ‫ ‬

‫‪1‬ــ تصویر بردار )‪ i = (1,0,0‬بر امتداد بردار )‪ j = (0,1,0‬را بیابید‪.‬‬

‫→‬
‫بر هم عمود باشند‪ ،‬آنگاه تصویر یکی بر‬ ‫‪2‬ــ نشان دهید که اگر دو بردار ‪ a‬و‬
‫→‬
‫‪b‬‬

‫امتداد دیگری بردار صفر می شود‪.‬‬

‫→‬ ‫→‬
‫‪3‬ــ نشان دهید که اگر دو بردار ‪ a‬و ‪ b‬در یک راستا باشند آنگاه تصویر ‪ a‬بر‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪b‬‬

‫برابر خود ‪ a‬می شود‪.‬‬


‫→‬

‫‪4‬ــ هر یک از حاالت زیر را با شکل های داده شده نظیر کنید‪.‬‬

‫→ →‬ ‫→ →‬
‫→ ت) | ‪ a . b = |a ||b‬ث)‬
‫الف) ‪ a . b >0‬ب) ‪ a . b =0‬پ) ‪a . b <0‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬ ‫→‬‫→‬
‫| ‪a . b = −|a ||b‬‬

‫–‪0‬‬ ‫–‪0‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪a‬‬ ‫–‪0‬‬ ‫–‪0‬‬ ‫‪a‬‬
‫‪a‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪b‬‬

‫‪80‬‬
‫ضرب خارجی‬
‫در بخش قبل دیدیم که ضرب داخلی دو بردار یک عدد حقیقی است‪ .‬می توان ضرب‬
‫دو بردار را به گونه ای تعریف کرد که حاصل ضرب آنها همواره یک بردار باشد‪.‬‬

‫→‬ ‫→‬
‫تعریف‪ :‬فرض کنیم ) ‪ a = (a 1,a 2 ,a 3‬و ) ‪ b = (b1,b 2 ,b 3‬دو بردار باشند‪.‬‬
‫→ →‬ ‫→‬ ‫→‬
‫ضرب خارجی ‪ a‬و ‪ b‬را که با نماد ‪ a × b‬نمایش می دهیم به صورت زیر‬
‫تعریف می شود‪:‬‬
‫‪i‬‬ ‫‪j‬‬ ‫‪k‬‬
‫→ →‬ ‫‪a2‬‬ ‫‪a3‬‬ ‫→‬ ‫‪a1‬‬ ‫‪a3‬‬ ‫→‬ ‫‪a1‬‬ ‫→ ‪a2‬‬
‫=‬
‫‪a ×b a 1‬‬ ‫=‪a‬‬‫‪2‬‬ ‫‪a‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪i−‬‬ ‫‪j+‬‬ ‫‪k‬‬
‫‪b2‬‬ ‫‪b3‬‬ ‫‪b1‬‬ ‫‪b3‬‬ ‫‪b1‬‬ ‫‪b2‬‬
‫‪b1‬‬ ‫‪b2 b 3‬‬

‫)‪= (a  2b  3 - a  3b  2 , a  3b  1 - a  1b  3 , a  1b  2 - a  2b  1‬‬


‫→‬
‫دو بردار غیرصفر و ‪ θ‬زاویه بین آنها باشد‬ ‫) ‪b = (b1,b 2 ,b 3‬‬ ‫→و‬
‫اگر ) ‪a = (a 1,a 2 ,a 3‬‬

‫اندازه بردار ‪a × b‬‬


‫→ می شود‪:‬‬ ‫→‬

‫→ →‬
‫‪| a * b |2 = |(a  2b3 - a  3b2 , a  3b1 - a  1b 3 , a  1b2 - a  2b1)|2‬‬
‫‪= (a2b3 - a  3b2)2 + (a  3b1 - a  1b 3)2 + (a  1b2 - a  2b1)2‬‬
‫‪= a 22b 23 − 2a 2a 3b 2b 3 + a 23b 22+ a 12b 23 − 2a 1a 3b1b 3 +‬‬

‫‪a 23b 12+ a 12b 22− 2a 1a 2b1b 2 + a 22b 12‬‬

‫‪= (a 12+ a 22+ a 23 )(b 12+ b 22+ b 23 ) − (a 1b1 + a 2b 2 + a 3b 3 )2 = | a |2| b |2 −(a .b )2‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫= ‪=  | a |2 | b |2-| a |2| b |2cos2 θ =  | a |2| b |2(1-cos2 θ) =  | a |2| b |2sin2 θ‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬ ‫→‬

‫→ →‬
‫‪ (| a || b |sinθ)2‬‬
‫‪|a * b| = |a||b|sin θ‬‬ ‫بنابراین ‬
‫از هندسه ســال قبـل می دانیم که سمت راست عبــارت فــوق برابر است با مسـاحت‬
‫→‬
‫متوازی االضالعی که اندازه اضالع آن برابر | ‪ | a | , | b‬است‪.‬‬
‫→‬
‫‪a‬‬

‫→ →‬ ‫→ →‬ ‫→‬ ‫→‬
‫‪b‬‬ ‫را به دست‬ ‫‪j ×i‬‬ ‫و‬ ‫‪i ×j‬‬ ‫در نظر بگیرید‪ .‬حاصل‬ ‫‪ j‬در ‪ 3‬‬ ‫و‬ ‫‪i‬‬ ‫مثال‪ :‬بردارهای‬
‫آورید‪.‬‬
‫→ →‬
‫×‪i‬‬
‫=‬ ‫)‪j (1,0,0) × (0,1,0‬‬
‫→ →‬ ‫→‬
‫=×‪i‬‬ ‫‪, , ) × (010‬‬
‫‪j (100‬‬ ‫=‪, ,‬‬
‫))‪) ((0)(0) − (0)(1),(0)(0) − (1)(0),(1)(1) − (0)(0‬‬
‫‪= (001‬‬
‫=‪, ,‬‬
‫‪) k‬‬
‫→ →‬
‫×‪j‬‬
‫=‬ ‫)‪i (0,1,0) × (1,0,0‬‬
‫→ →‬ ‫→‬
‫= ‪j× i‬‬ ‫‪, , ) × (100‬‬
‫‪(010‬‬ ‫=) ‪, ,‬‬‫= ))‪((1)(0) − (0)(0),(0)(0) − (0)(1),(0)(0) − (1)(1‬‬ ‫‪, , −1) =− k‬‬
‫‪(00‬‬

‫‪81‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫شد‬ ‫‪k‬‬ ‫برابر با بردار‬ ‫‪j‬‬ ‫و‬ ‫‪i‬‬ ‫همان طور که مشاهده شد حاصل ضرب خارجی دو بردار‬
‫→‬ ‫→‬
‫عمود می باشد‪ .‬ضرب خارجی دارای خواص زیر می باشد‪.‬‬ ‫‪j‬‬ ‫و‬ ‫‪i‬‬ ‫که بر هر دوی‬
‫→‬
‫دو بردار باشند‪ .‬در‬ ‫) ‪b = (b1,b 2 ,b 3‬‬ ‫و‬ ‫→‬
‫) ‪a = (a 1,a 2 ,a 3‬‬ ‫خاصیت ‪ :1‬فرض کنید‬
‫این صورت‬
‫→ → →‬ ‫→ → →‬
‫= ) ‪a .( a × b‬‬
‫‪0‬‬ ‫‪,‬‬ ‫= ) ‪b .( a × b‬‬
‫‪0‬‬ ‫ ‬

‫→ →‬ ‫→‬ ‫→‬
‫→‬
‫→⊥ ‪ b‬و‬
‫‪a ⊥ a ×b‬‬ ‫این خاصیت گویای این مطلب است که ‪a × b‬‬
‫بنابراین با توجه به آنچه تاکنون به دست آمده است می توان گفت ضرب خارجی دو بردار‪،‬‬
‫برداری است عمود بر آنها که اندازه آن از لحاظ عددی برابر با مساحت متوازی االضالع‬
‫ایجاد شده توسط آن دو بردار است‪ .‬در واقع می توان نشان داد که بردار حاصل از ضرب‬
‫خارجی دو بردار بر صفحه شامل آن دو بردار عمود است‪.‬‬
‫اثبات این خاصیت در ادامه می آید‪.‬‬

‫اثبات‪:‬‬
‫→ →‬
‫ ‪a .( a × b ) =a  1(a  2b  3 - a  3b  2) + a  2 (a  3b  1 - a  1b  3) + a  3 (a  1b  2 - a  2b  1) =0‬‬
‫→‬

‫→‬ ‫→ →‬
‫‪b .( a × b ) =b  1(a  2b  3 - a  3b  2) + b  2 (a  3b  1 - a  1b  3) + b  3 (a  1b  2 - a  2b  1) =0‬‬ ‫ ‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫روابط زیر برقرار است‪:‬‬ ‫‪k‬‬ ‫و‬ ‫‪j‬‬ ‫و‬ ‫‪i‬‬ ‫می توان نشان داد که برای سه بردار‬
‫→ → →‬ ‫→ → →‬ ‫→ → →‬
‫=× ‪i‬‬
‫=× ‪j k , j‬‬
‫=× ‪k i , k‬‬
‫‪i j‬‬ ‫ ‬ ‫‪i‬‬
‫→ →‬ ‫→‬ ‫→ →‬ ‫→‬ ‫→ →‬ ‫→‬
‫= ‪j ×i‬‬
‫= ‪−k , k×j‬‬‫= ‪− i , i ×k‬‬
‫‪−j‬‬ ‫ ‬
‫معموال ً این روابط را به صورت نمودار چرخشی نیز نمایش می دهند‪.‬‬

‫→ →‬ ‫→ →‬ ‫‪j‬‬ ‫‪k‬‬
‫خاصیت ‪. a ×b =− b ×a :2‬‬
‫→‪.‬‬ ‫خاصیت ‪o :3‬‬
‫→ →‬
‫= ‪a ×a‬‬
‫→ →‬ ‫→ → →‬ ‫→‬
‫خاصیت ‪ :4‬اگر ‪ r‬عددی حقیقی باشد‪ ،‬آنگاه‪. r a ×b = r ( a ×b )= a ×r b :‬‬
‫→ →‬
‫→ داریم‪:‬‬ ‫خاصیت ‪ :5‬برای سه بردار ‪a , b , c‬‬
‫→‬ ‫→ →‬ ‫→ → → →‬
‫‪a × ( b + c ) =a × b + a × c‬‬ ‫ ‬
‫→ →‬ ‫→‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬
‫) ‪(a + b )×c = (a ×c ) + ( b ×c‬‬ ‫ ‬
‫→ → →‬
‫خاصیت ‪ :6‬دو بردار غیر صفر ‪ a , b‬با هم موازی هستند اگر و فقط اگر ‪o‬‬
‫→ →‬
‫= ‪. a ×b‬‬

‫اثبات‪:‬‬
‫‪ θ = π ⇔ a ||b‬یا ‪a × b = o ⇔ |a × b | = 0⇔ |a ||b |sin θ = 0⇔ sin = 0 ⇔ θ = 0‬‬
‫→ → →‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬

‫‪82‬‬
‫حجم متوازی السطوح‬
‫→‬ ‫→ →‬
‫اگر ‪ b ، a‬و ‪ c‬سه بردار غیر واقع در یک صفحه باشند آنگاه می توان به کمک آنها‬
‫متوازی السطوحی همانند شکل زیر تولید کرد‪.‬‬
‫‪b c‬‬ ‫همان طور که از شکل مشخص است ارتفاع این متوازی السطوح برابر است با اندازه‬
‫‪a‬‬ ‫یعنی‬ ‫→ →‬
‫‪b ×c‬‬ ‫→ بر روی بردار‬
‫تصویر قائم بردار ‪a‬‬
‫→ → →‬ ‫→‬
‫→× ‪ a →.( b→× c ) ( b‬ارتفاع‬
‫=‬ ‫)‪c‬‬
‫‪| b × c |2‬‬
‫‪c‬‬
‫–‪0‬‬ ‫→ →‬
‫‪b‬‬ ‫با توجه به اینکه قاعده این متوازی السطوح توسط بردارهای ‪ b‬و ‪ c‬تولید شده پس مساحت‬
‫→ →‬
‫آن برابر است با | ‪ .|b × c‬با استفاده از دترمینان نیز می توان مساحت متوازی االضالع پدید‬
‫→‬ ‫→‬
‫آمده توسط دو بردار ) ‪ a = (a 1 ,a 2 ,a 3‬و ) ‪ b = (b1 ,b 2 ,b 3‬به صورت زیر به دست آورد‪:‬‬
‫‪i‬‬ ‫‪j k‬‬
‫→ →‬ ‫→ →‬
‫‪ S = a × b‬مساحت ⇒ ‪a × b = a 1 a 2 a 3‬‬
‫ ‬
‫‪b1 b 2 b 3‬‬

‫بنابراین حجم متوازی السطوح به صورت زیر به دست می آید‪:‬‬


‫→ →‬
‫→→ →‬ ‫→ →‬ ‫→ → →‬
‫|) ‪.( b × c ) ( b × c=) |a .( b × c‬‬
‫→ ‪  = |b × c | a‬اندازه ارتفاع × مساحت قاعده  =  حجم متوازی السطوح‬ ‫→‬
‫‪| b × c |2‬‬

‫از شکل فوق واضح است که اگر سه بردار در یک صفحه قرار بگیرند آنگاه حجم‬
‫متوازی السطوح برابر صفر است و از رابطه باال نیز این مطلب قابل اثبات است‪ .‬لذا‬
‫→ → →‬
‫در این حالت خاص نیز حجم متوازی السطوح برابر است با |) ‪ . |a .( b × c‬حجم‬
‫→‬ ‫→‬
‫متوازی السطوح پدید آمده توسط سه بردار ) ‪ b = (b1 ,b 2 ,b 3 ) ، a = (a 1 ,a 2 ,a 3‬و‬
‫→‬
‫با استفاده از دترمینان زیر نیز به دست می آید‪.‬‬ ‫) ‪c = (c 1 ,c 2 ,c 3‬‬
‫‪a1 a 2 a 3‬‬
‫‪K =b 1 b 2‬‬ ‫= حجم ⇒ ‪b 3‬‬
‫| ‪V =| K‬‬ ‫ ‬
‫‪c1 c 2 c 3‬‬
‫یا )‪.K = a.(b * c‬‬
‫اگر ‪ K = 0‬در این صورت چه نتیجه ای می گیرید؟‬

‫مثال‪ :‬حجم متوازی السطوحی را به دست آورید که توسط بردارهای )‪a =  (1,1,0‬‬


‫→‪,‬‬
‫→‬
‫→ تولید می شود‪.‬‬
‫)‪c =  (1,0,1) , b =  (0,1,1‬‬
‫حل‪ :‬با استفاده از ضرب خارجی ‪ b‬در بردار ‪ c‬به دست می آید‪.‬‬
‫→ →‬
‫)‪b * c = (1,1,-1‬‬
‫بنابراین حجم متوازی السطوح به دست می آید‪.‬‬
‫→‬
‫‪V  =   | a . ( b * c ) |=| (1,1,0). (1,1,-1) |=| 1+1+0|= 2‬‬
‫→‬ ‫→‬

‫‪83‬‬
‫→‬
‫→ در یک صفحه باشند آنگاه حجم‬ ‫پیش تر اشاره شد که اگر سه بردار  ‪ a  ، b‬و  ‪c‬‬
‫→‬

‫→ →‬
‫→| برابر صفر می شود‪ .‬عکس این مطلب نیز صادق است‬ ‫متوازی السطوح و نیز |) ‪a .(b * c‬‬
‫و از آن برای بررسی اینکه سه بردار داده شده در یک صفحه هستند یا نه استفاده می شود‪.‬‬
‫→‬
‫→ در یک صفحه اند؟‬‫مثال‪ :‬آیا بردارهای )‪a = (1,4,1), b = (1,-1,3), c = (1,9,-1‬‬
‫→‬

‫→ →‬
‫→ را به دست آوریم‪ .‬اگر مقدار آن‬‫حل‪ :‬برای این منظور کافی است ) ‪a .( b * c‬‬
‫صفر باشد یعنی حجم متوازی السطوح تولید شده صفر است و این یعنی سه بردار در یک‬
‫صفحه اند در غیر این صورت سه بردار در یک صفحه نیستند‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫سه بردار در یک‬
‫‪b‬‬ ‫→*‬
‫صفـحه هسـتند‪c = (-26,4,10) ⇒ a . ( b * c ) = -26+16+10=0 ⇒ .‬‬
‫→‬ ‫→‬

‫→‬
‫را بر امتداد‬ ‫→‬
‫‪a‬‬ ‫که در زیر آمده است تصویر قائم‬ ‫‪b‬‬ ‫و‬‫‪1‬ــ برای هر یک از بردارهای‬
‫→‬
‫‪a‬‬
‫→‬
‫‪ b‬به دست آورید‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫‪b‬‬ ‫→ ‪= (3 , 2 , 1) ،‬‬
‫ب) )‪a = (2 , 3, 1‬‬ ‫→ ‪ b = i ،‬‬
‫الف) )‪a = (2 , -1 , 2‬‬
‫→‬
‫پ) )‪b = (-1 , 2 , 4) ، a = (1 , 1 , 0‬‬
‫→‬

‫→‬
‫→ بردارهایی باشند به ترتیب به طول های ‪1‬و ‪ 2‬و ‪ 3‬با این‬ ‫‪2‬ــ فرض کنید ‪ a ، b‬و ‪c‬‬
‫→‬

‫→ → → → →‬ ‫→ → → →‬
‫خاصیت که ‪ . a + b + c = o‬مقدار ‪a . b + b . c + c . a =0‬‬
‫→ را محاسبه کنید‪.‬‬
‫→‬
‫‪ a ،‬و ‪ c‬مثال بزنید که برای آنها ‪ a . b = a . c‬ولی ‪b ≠ c‬‬
‫→‪.‬‬ ‫→‬ ‫→ → → →‬ ‫→‬ ‫→‬
‫‪b‬‬ ‫‪3‬ــ سه بردار‬
‫→‬
‫باشند آنگاه تصویر قائم‬ ‫→‬
‫‪a‬‬ ‫و )‪= (1,-3,4‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪4‬ــ اگر )‪= (3,-4,2) , c = (-1,1,4‬‬
‫→‬

‫→‬
‫‪ a‬بر امتداد ‪c‬‬
‫→ ‪ b +‬را به دست آورید‪.‬‬
‫→‬
‫→ بردار پیدا کنید‪.‬‬
‫‪a = (1,-3,2) ,‬‬ ‫‪b‬‬ ‫‪  5‬ــ برداری عمود بر دو )‪= (-2,1,-5‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫→ ≠ ‪ . b‬آیا‬
‫‪  6‬ــ سه بردار ‪ a  ،  b‬و  ‪ c‬مثال بزنید که برای آنها ‪ a × b = a × c‬ولی ‪c‬‬
‫→‬ ‫→ →‬ ‫→ →‬

‫امکان حذف در ضرب خارجی بردارها برقرار است؟ در این باره در کالس بحث کنید‪.‬‬
‫→‬ ‫→‬ ‫→‬
‫‪7‬ــ بردارهای ‪ a‬و  ‪ b‬مفروض اند به طوری که ‪ | b | = 26 ،| a | = 3‬و ‪a × b | =72‬‬
‫→| ‪.‬‬ ‫→‬ ‫→‬

‫مقدار ‪ a.b‬را محاسبه کنید‪.‬‬

‫‪  8‬ــ مساحت مثلثی که رئوس آن با نقاط )‪C = (-4,0,4), B = (5 ,  5  ,0), A = (3,  5  ,7‬‬


‫داده شده است را بیابید‪.‬‬

‫‪84‬‬
‫(خــوانـدنـی)‬

‫در این فصل با بردارها و خواص جالبی از آنها آشنا شدید‪ .‬جالب است بدانید بردارها در حل بسیاری از مسائل هندسی‬
‫که در سال های گذشته با آنها آشنا شده اید می توانند کاربرد داشته باشند و اثبات برخی قضایا را راحت تر می کنند‪ .‬در ادامه‬
‫مطالعه آنها به عالقه مندان پیشنهاد می گردد‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫چند مثال از این گونه مسائل آورده شده است که‬

‫مثال ‪ :1‬ثابت کنید پاره خطی که وسط های دو ضلع یک مثلث را به هم وصل می کند‪ ،‬موازی ضلع سوم و مساوی نصف‬
‫آن است‪.‬‬

‫اثبات‪:‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫‪A‬‬
‫⇒ ‪MA + AN = MN‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫⇒ ‪2 MA + 2 AN = 2MN‬‬
‫‪M‬‬ ‫‪N‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫⇒ ‪BA + AC = 2MN‬‬
‫‪C‬‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫‪B‬‬
‫‪BC = 2MN‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫مضربی از ‪ MN‬است لذا ‪ BC‬موازی ‪ MN‬است‪.‬‬ ‫‪BC‬‬ ‫پس طول ‪ BC‬دو برابر طول ‪ MN‬است و چون‬
‫‪A‬‬
‫مثال ‪ :2‬در مثلث ‪ MN   ||BC ،ABC‬ثابت کنید‪:‬‬
‫‪M‬‬ ‫‪N‬‬
‫‪AM AN MN‬‬
‫= =‬
‫‪AB AC BC‬‬
‫(قضیه تالس)‬
‫ٔ‬
‫‪B‬‬ ‫‪C‬‬

‫اثبات‪ :‬فرض کنیم ‪ BA = K.MA‬و ‪ AC = K   ′.AN‬و ‪BC = K   ″.MN‬‬


‫بنابراین‪:‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫=‬‫=‪BA K‬‬ ‫‪′. AN , BC K ′′.MN‬‬
‫=‪. MA , AC K‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫⇒ ‪MA + AN = MN , BA + AC = BC‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫=) ‪K . MA + K ′. AN= K ′′.MN= K ′′( MA + AN‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫→‬
‫= ‪K ′′. MA + K ′′. AN ⇒ (K − K ′′) MA + (K ′ − K ′′). AN‬‬
‫‪0‬‬

‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫ولی ‪ a MA‬و ‪ b AN‬بردارهایی در راستا و جهت های مختلف اند‪ ،‬پس مجموع آنها نمی تواند صفر شود مگر آنکه‪:‬‬

‫‪K - K  ″ = K  ′ - K  ″ = 0‬‬

‫و در نتیجه‪ K = K  ′ = K  ″ :‬و از آنجا حکم ثابت می شود‪.‬‬

‫‪85‬‬
‫‪A‬‬ ‫مثال ‪ :3‬ثابت کنید در هر مثلث‪ ،‬سه ارتفاع در یک نقطه همرس اند‪.‬‬
‫(خــوانـدنـی)‬

‫´‪H‬‬ ‫اثبات‪ :‬فرض کنیم ارتفاع های ‪ BH‬و ‪ CH   ′‬همدیگر را در ٔ‬


‫نقطه ‪ O‬قطع کنند‪.‬‬
‫‪H‬‬
‫در این صورت داریم‪:‬‬
‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬
‫‪O‬‬ ‫=‪BH ⊥ AC ⇒ BH‬‬
‫=‪. AC 0 , BO‬‬
‫‪. AC 0‬‬
‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬
‫‪B‬‬ ‫˝‪H‬‬ ‫‪C‬‬ ‫=‪CH ′ ⊥ AB ⇒ CH‬‬
‫=‪′ . AB 0 , CO‬‬
‫‪. AB 0‬‬
‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬
‫‪⇒ AO . BC‬‬
‫=‪= AO .( AC − AB‬‬
‫‪) AO . AC − AO . AB‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬
‫‪= ( BO − BA ). AC − ( CO − CA ). AB = ‬‬
‫‪BO‬‬ ‫‪ − BA . AC‬‬
‫‪. AC‬‬
‫‪‬‬
‫‪0‬‬
‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬‫→‬
‫‪−‬‬
‫‪CO‬‬ ‫= ‪ + CA . AB‬‬
‫‪. AB‬‬
‫‪‬‬ ‫= ‪− AB . CA + CA . AB‬‬
‫‪0‬‬
‫‪0‬‬

‫بنابراین ‪ AO  ⊥  BC‬و لذا امتداد ‪ AO‬هم بر ‪ BC‬عمود است و ارتفاع رأس ‪ A‬هم از ‪ O‬می گذرد‪.‬‬

‫مثال ‪ :4‬ثابت کنید هر چهارضلعی که دو ضلع مقابل آن با هم موازی و مساوی باشند‪ ،‬متوازی االضالع است‪.‬‬
‫‪A‬‬ ‫‪B‬‬
‫اثبات‪ :‬در شکل مقابل‪ ،‬با فرض اینکه ‪ AB = CD‬و ‪AB  || CD‬‬
‫‪O‬‬ ‫نتیجه می شود‪:‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫‪D‬‬ ‫‪C‬‬ ‫و در نتیجه‪:‬‬ ‫‪AB = DC‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫‪OB − OA = OC − OD ⇒ OB − OC = OA − OD ⇒ CB = DA‬‬

‫و بنابراین‪ CB  ||  DA :‬و ‪ CB  =   DA‬و ‪ ABCD‬متوازی االضالع است‪.‬‬

‫مثال ‪ :5‬ثابت کنید قطرهای هر متوازی االضالع یکدیگر را نصف می کنند‪.‬‬

‫‪A‬‬ ‫‪B‬‬ ‫اثبات‪:‬‬


‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬ ‫‪→‬‬
‫‪→ ‬‬
‫‪O‬‬
‫‪OB ‬‬
‫= ‪OA + AB‬‬
‫‪+‬‬
‫‪‬‬
‫‪→ ‬‬ ‫‪→ ‬‬
‫‪→‬‬

‫‪D‬‬
‫= ‪OC + CD‬‬
‫‪OD ‬‬
‫‪C‬‬
‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫‪( OA + OC ) + ( ‬‬ ‫‪+ CD‬‬
‫‪AB ‬‬ ‫⇒ ‪ ) = OB + OD‬‬
‫→‬
‫‪0‬‬

‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬ ‫‪‬‬
‫→‬
‫‪OA + OC = OB + OD‬‬

‫اکنون استدالل را خودتان کامل کنید‪.‬‬

‫‪86‬‬
‫منـابع‬

‫‪1‬ــ پورنگی‪ ،‬محمدرضا‪ ،‬تابش‪ ،‬یحیی (‪ ،)١٣٨١‬کتاب درسی هندسه تحلیلی و جبر خطی‪ ،‬تهران‪ :‬سازمان پژوهش و برنامه ریزی‬
‫آموزشی وزارت آموزش و پرورش‪.‬‬
‫‪٢‬ــ غیور‪ ،‬حسین‪ ،‬مجذوب زنجانی‪ ،‬حسین‪ ،‬معیری‪ ،‬محمدطاهر (‪ .)١٣٧٣‬کتاب درسی هندسه تحلیلی‪ ،‬تهران‪ :‬سازمان پژوهش و‬
‫برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش‪.‬‬
‫هندسه تحلیلی‪ ،‬تهران‪ ،‬نشر فردوس‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫‪٣‬ــ فیروزنیا‪ ،‬احمد‪ ،‬یاوری‪ ،‬احمدرضا (‪)١٣٧٠‬‬
‫‪٤‬ــ ایرانمنش‪ ،‬علی‪ ،‬جمالی‪ ،‬محسن و … (‪ )١٣٨٨‬کتاب درسی ریاضیات ‪ ،٢‬تهران سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت‬
‫آموزش و پرورش‪.‬‬
‫‪٥‬ــ امیری حمیدرضا‪ ،‬ماتریس و دستگاه های معادالت خطی (‪ )١٣٧٨‬انتشارات مدرسه‬
‫محاسبه برداری (‪ )١٣٦٩‬انتشارات تهران‪.‬‬
‫ٔ‬ ‫‪٦‬ــ شهریاری‪ ،‬پرویز‪،‬‬
‫‪7- T. Grenfell, Analytical Geometry for beginners Nabu Press 2010.‬‬
‫‪8- Mittal & Shanti Nrayan, Analytical Solid Gedretry international Book Distributing Company 2005.‬‬
‫‪9- Larson, R.& Falvo, D.C.(2009). Elementary Linear Algebra, Sixth Edition. Houghron Mifflin‬‬
‫‪Harcourt Publishing Company, Boston, MA.‬‬
‫‪10- Larson, R. (2017) Elementary Linear Algebra, Eighth Edition. Cengage Learning, Boston, MA‬‬

‫‪87‬‬
‫سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی جهت ایفای نقش خطیر خود در اجرای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و برنامه درسی‬
‫ملی جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬مشارکت معلمان را به عنوان یک سیاست اجرایی مهم دنبال می کند‪ .‬برای تحقق این امر در اقدامی نوآورانه‬
‫سامانه تعاملی بر خط اعتبارسنجی کتاب های درسی راه اندازی شد تا با دریافت نظرات معلمان دربارۀ کتاب های درسی نونگاشت‪،‬‬
‫کتاب های درسی را در اولین سال چاپ‪ ،‬با کمترین اشکال به دانش آموزان و معلمان ارجمند تقدیم نماید‪ .‬در انجام مطلوب این فرایند‪،‬‬
‫همکاران گروه تحلیل محتوای آموزشی و پرورشی استان ها‪ ،‬گروه های آموزشی و دبیرخانۀ راهبری دروس و مدیریت محترم پروژه آقای‬
‫محسن باهو نقش سازنده ای را بر عهده داشتند‪ .‬ضمن ارج نهادن به تالش تمامی این همکاران‪ ،‬اسامی دبیران و هنرآموزانی که تالش‬
‫مضاعفی را در این زمینه داشته و با ارائۀ نظرات خود سازمان را در بهبود محتوای این کتاب یاری کرده اند به شرح زیر اعالم می شود‪.‬‬

‫اسامی دبیران و هنرآموزان شرکت کننده در اعتبارسنجی کتاب هندسه ‪ 3‬با کد ‪112213‬‬
‫استان محل خدمت‬ ‫نام و نام خانوادگی‬ ‫ردیف‬ ‫استان محل خدمت‬ ‫نام و نام خانوادگی‬ ‫ردیف‬
‫خوزستان‬ ‫‪ 27‬جابر عامری‬ ‫آذربایجان شرقی‬ ‫‪ 1‬احد تقی عجمی‬
‫خراسان شمالی‬ ‫‪ 28‬میترا سلماسی‬ ‫آذربایجان شرقی‬ ‫‪ 2‬پیمان خاوندی‬
‫خراسان جنوبی‬ ‫‪ 29‬سیدعلی حسینی‬ ‫شهر تهران‬ ‫‪ 3‬فرشته قرامحمدی‬
‫هرمزگان‬ ‫‪ 30‬محمد مهدی قلندری‬ ‫فارس‬ ‫‪ 4‬محمد رمضانپور‬
‫زنجان‬ ‫‪ 31‬میثم محمدیان‬ ‫هرمزگان‬ ‫‪ 5‬شادی حبیب پور‬
‫گلستان‬ ‫‪ 32‬سیما حقیقی آذر‬ ‫کردستان‬ ‫‪ 6‬فرزانه فروزانفر‬
‫کرمانشاه‬ ‫‪ 33‬کیان سهرابی‬ ‫قزوين‬ ‫‪ 7‬علی نصیری‬
‫بوشهر‬ ‫‪ 34‬نوراله جمالی‬ ‫شهرستانهای تهران‬ ‫‪ 8‬زهرا اصالنی‬
‫اصفهان‬ ‫‪ 35‬لیلی حاتم زاده‬ ‫البرز‬ ‫‪ 9‬حکیمه محمدی‬
‫خراسان شمالی‬ ‫‪ 36‬لیال محرابی نسب‬ ‫ايالم‬ ‫‪ 10‬فاطمه نصيری‬
‫البرز‬ ‫‪ 37‬مائده مالحسنی‬ ‫کردستان‬ ‫‪ 11‬سید محسن حسینی‬
‫شهرستانهای تهران‬ ‫‪ 38‬ژاله اخوان‬ ‫خوزستان‬ ‫‪ 12‬کامران کاظمی‬
‫همدان‬ ‫‪ 39‬علی رضا بیات‬ ‫آذربايجان غربی‬ ‫‪ 13‬الناز رابری‬
‫گيالن‬ ‫‪ 40‬فاطمه دولت خواه‬ ‫قزوين‬ ‫‪ 14‬رضا کاظمی‬
‫بوشهر‬ ‫‪ 41‬مذهب روستائی‬ ‫مازندران‬ ‫‪ 15‬قاسم شعبانی چااوسر‬
‫کهگيلويه وبويراحمد‬ ‫‪ 42‬وحيد سجادپور‬ ‫مرکزی‬ ‫‪ 16‬کیانوش کمانی‬
‫اردبيل‬ ‫‪ 43‬سالم برزگر‬ ‫لرستان‬ ‫‪ 17‬فرزانه کد خدایی‬
‫فارس‬ ‫‪ 44‬سعید تاجیان‬ ‫خراسان رضوی‬ ‫‪ 18‬محمدرضا نخعی‬
‫کرمان‬ ‫‪ 45‬فرشته واثق‬ ‫شهر تهران‬ ‫‪ 19‬مجتبی مرسلی‬
‫کرمانشاه‬ ‫‪ 46‬حسن فتاحی‬ ‫سيستان وبلوچستان‬ ‫‪ 20‬مهدی روناسی‬
‫اردبيل‬ ‫‪ 47‬رضا علیوند‬ ‫گيالن‬ ‫‪ 21‬مریم امیرمحمدی‬
‫زنجان‬ ‫‪ 48‬زهرا خاتمی‬ ‫آذربايجان غربی‬ ‫‪ 22‬قباد خالدی کوره‬
‫يزد‬ ‫‪ 49‬جمال نوین‬ ‫مازندران‬ ‫‪ 23‬سلیمان موحدی راد‬
‫چهارمحال وبختياری‬ ‫‪ 50‬محمد نیازی‬ ‫همدان‬ ‫‪ 24‬مریم امامی‬
‫ايالم‬ ‫‪ 51‬زهرا صیدی‬ ‫خراسان جنوبی‬ ‫‪ 25‬علی مراد سبزه کار‬
‫مرکزی‬ ‫‪ 52‬علیرضا عمرانی‬ ‫لرستان‬ ‫‪ 26‬سکینه حبیبی‬

‫‪88‬‬

You might also like