You are on page 1of 37

‫به نام خالق جهان و جهانگردی‬

‫بر اساس آمار مرکز روابط عمومی و اطالع رسانی اداره کل میراث فرهنگی ‪ ،‬گردشگری و صنایع دستی گیالن‪،‬‬
‫استان گیالن چهارمین استان در سطح کشور به لحاظ تراکم باالی آثار تاریخی است ‪.‬‬

‫این استان با مساحت تقریبی ‪ 14000‬کیلومتر مربع‪ ،‬دارای ‪ 1129‬اثر ثبت شده ملی است‪.‬‬

‫آمار مذکور فقط شامل آثار ثبت شده ملی می باشد و باتوجه به مستندات و بررسی های انجام شده‪ ،‬بیش از ‪2000‬‬
‫اثر تاریخی با ارزش نیز تاکنون در سطح استان مورد شناسایی و اقدام جهت ثبت ملی قرار گرفته است‪ .‬از تعداد‬
‫‪ 1129‬اثر ثبت شده ‪،‬‬

‫• ‪ 57‬اثر مربوط به آثار تاریخی منقول (اشیاء تاریخی قابل انتقال)‪،‬‬


‫• ‪ 998‬اثر مربوط به آثار غیرمنقول شامل بناها و محوطه ها ‪ ،‬پل ها ‪،‬‬
‫• ‪ 19‬اثر مربوط به میراث طبیعی و‬
‫• ‪ 55‬اثر مربوط به میراث ناملموس(میراث معنوی شامل آئین ها ‪ ،‬سنت ها و‪ )...‬است‪.‬‬

‫‪ .‬از تعداد ‪ 998‬اثر مربوط به آثار غیرمنقول‪ 527 ،‬اثر مربوط به بناهای تاریخی و ‪ 471‬اثر مربوط به محوطه های‬
‫باستانی است ‪ .‬از تعداد ‪ 527‬اثر منقول مربوط به بناهای تاریخی ثبت شده تنها ‪ 56‬بنا در اختیار اداره کل میراث‬
‫فرهنگی‪،‬گردشگری و صنایع دستی استان گیالن بوده و مابقی تحت مالکیت سایر ادارات استان می باشد‪.‬‬

‫جنگل های هیرکانی‪Hyrcanian Forests‬‬

‫(میراث جهانی جنگل های هیرکانی‪ ،‬پدیده ای طبیعی با پیشینه ای بیش از ‪ 40‬میلیون سال)‬

‫جنگل های هیرکانی در تاریخ ‪ 19‬تیرماه سال ‪ 1398‬برابر با ‪ 10‬جوالی ‪ ،2019‬در چهل و سومین گردهمایی‬
‫جهانی یونسکو در کشور آذربایجان‪ ،‬باکو‪ ،‬به عنوان دومین میراث طبیعی ایران‪ ،‬بر اساس معیار ‪ ،9‬به شماره ‪،1584‬‬
‫در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است؛‬
‫جنگل های هیرکانی یا جنگل های شمال ایران‪ ،‬نوار سبزی به درازای ‪ 850‬کیلومتر‪ ،‬پهنای ‪ 20‬تا ‪ 70‬کیلومتر و‬
‫مساحت ‪ 1850000‬هکتار هستند که از سواحل جنوبی دریای کاسپین (آستارا در گیالن) شروع و تا دره گلی‬
‫داغی در استان گلستان در ایران را پوشانده اند‪ .‬نام این جنگل ها از نام قدیم گرگان که در گذشته هیرکان‬
‫خوانده می شد و به معنی سرزمین گرگها است؛ برگرفته شده است)‪ . (Hyrcania (/hərˈkeɪniə/‬وجود‬
‫انباشت عظیم آب دریای کاسپین در شمال و رشته کوه البرز‪ ،‬بلندترین رشته کوه خاورمیانه‪ ،‬در جنوب که مانند‬
‫دیواری در برابر رطوبت ناشی از دریای کاسپین ایستاده و مانع پیشرفت آن به نواحی فالت مرکزی ایران میشود‪،‬‬
‫سبب بارش های فراوان در این منطقه شده و جنگل های انبوه هیرکانی را به وجود آورده است‪ .‬گسترش عمودی‬
‫جنگل­های هیرکانی از ‪ -28‬متر در کرانه های دریای کاسپین تا مرز درختی در ارتفاع ‪ 2500‬الی ‪ 2800‬متر از‬
‫سطح دریا بوده و میزان بارندگی در آن از خاور (‪ 500‬میلیمتر) به باختر (‪ 2000‬میلیمتر) افزایش می یابد‪ .‬تغییرات‬
‫ارتفاعی زیاد در پهنای باریک ‪ 20‬تا ‪ 70‬کیلومتر از کناره ی دریا تا مرز درختی و تغییرات بارشی از خاور تا باختر‪،‬‬
‫سبب تنوع در شرایط اکولوژیکی و پیرو آن تنوع بی مانند در گونه های گیاهی و جانوری شده است‪.‬‬

‫جنگل های هیرکانی باقی مانده جنگل های پهن برگ خزان کننده از دوران سوم زمین شناسی‬
‫(ترشیاری) هستند که فرآیند تکامل در آنها از ‪ 25‬تا ‪ 50‬میلیون سال پیش به شکل طبیعی و پیوسته تاکنون‬
‫ادامه یافته است که این روند پایدار و پیوسته تکامل‪ ،‬در میان جنگل­های پهن برگ خزان کننده در جهان بی‬
‫همتا است‪ .‬با توجه به این پیشینه طوالنی تکامل‪ ،‬تنوع زیستی موجود در این جنگل­ها یگانه بوده و بسیار باالتر‬
‫از اکوسیستمهای مشابه ثبت شده در فهرست میراث جهانی است‪.‬‬

‫از جنگل های هیرکانی به عنوان مادر جنگل های جوان اروپا و شمال آمریکا یاد می شود زیرا با پایان‬
‫دوران یخبندان و از میان رفتن جنگل های اروپا و شمال آمریکا به سبب سرمای شدید‪ ،‬جنگل­های هیرکانی با‬
‫وجود اقلیم معتدل ناشی از وجود دریای کاسپین و رشته کوههای البرز به حیات خود ادامه داده و پس از پایان‬
‫دوره یخبندان گونه های گیاهی از این جنگل ها به اروپا و شمال آمریکا گسترش یافت؛ امروزه بسیاری از گونه‬
‫های گیاهی موجود در این جنگل ها به شکل سنگواره در اروپا یافت می شوند به همین سبب از این جنگل ها به‬
‫عنوان "فسیل زنده" یا "موزه طبیعی" یاد می شود‪.‬‬

‫به سبب محصور بودن این جنگل ها میان دریای کاسپین از شمال و ناحیه بیابانی فالت ایران از جنوب و خاور و‬
‫هم پوشانی با دو کانون داغ تنوع زیستی قفقاز و ایران‪ -‬آناتولی در شمال باختری‪ ،‬این جنگل­ها خاستگاه گونه‬
‫های گیاهی باقیمانده از دوران سوم زمین شناسی‪ ،‬گونه های نادر و در معرض خطر گیاهی و جانوری و گونه های‬
‫بومیمحلی و منطقه ای و جهانی یگانه هستند که نشان دهنده ارزش باالی اکولوژیکی جنگل­های هیرکانی در‬
‫سطح جهانی است‪.‬‬

‫از گونه های درختی منحصر به فرد و فسیل هیرکانی باید به گونه انجیلی ‪ (Parrotia persica‬یا ‪Persian‬‬
‫)‪Ironwood‬اشاره کرد که با رنگ های شاخص طبیعی خود در پاییز چشم اندازی ویژه به این جنگل های بی‬
‫نظیر می بخشد‪ .‬تنها منطقه پراکنش طبیعی این گونه کرانه های جنوبی دریای کاسپین است‪ .‬از دیگر گونه های‬
‫درختی بومی هیرکانی میتوان به‪:‬‬

‫‪Acer velutinum, Gleditsia caspica, Albizia julibrissin, Quercus castaneifolia, Alnus‬‬


‫‪subcordata, Populus caspica, Tilia hyrcana, Tilia sabetii, Tilia stellatopilosa, Sorbus‬‬
‫‪tiliifolia, Pyrus boissieriana, P. Mazandaranica, Buxus hyrcana, Ilex spinigera,‬‬
‫‪Hedera pastuchovii, Ruscus hyrcanus, Ficus hyrcana, Danae racemosa‬‬

‫اشاره کرد‪.‬‬

‫با این که جنگل­های هیرکانی درصد کمی از مساحت ایران را در بر می گیرند؛ اما بیش از ‪ 3200‬گونه گیاه آوندی‬
‫در آن گزارش شده است که ‪ 44‬درصد از گیاهان آوندی ایران را تشکیل می دهد‪ .‬هم چنین ‪ 338‬گونه (‪77‬‬
‫درصد) از ‪ 437‬گونه گیاهان غیرآوندی ایران نیز در این ناحیه شناسایی شده است‪ .‬در این جنگل ها بیش از ‪280‬‬
‫گونه گیاهی بومی منطقه هیرکانی و حدود ‪ 500‬گونه بومی ایران گزارش شده است‪ .‬حدود ‪ 80‬گونه درختی و‬
‫‪ 50‬گونه درختچه ای در این جنگل ها وجود دارد‪.‬‬

‫با توجه به گستردگی اکوسیستم جنگلی در این منطقه‪ ،‬جمعیت پرندگان و پستانداران آن نیز از اهمیت محلی‪،‬‬
‫منطقه ای و جهانی برخوردار است‪ .‬این جنگل ها در گذشته ای نه چندان دور قلمرو پستانداران بزرگی مانند ببر‬
‫مازندران بوده است که به سبب زیاده روی در شکار و از میان رفتن زیستگاه منقرض شده است‪ .‬ظلالسطان‬
‫شاهزاده قاجاری‪ ،‬فرزند ارشد ناصرالدین شاه با کشتار عجیب خود در میانکاله یکی از دالیل انقراض ببر مازندران‬
‫به شمار می رود‪ .‬میانکاله در گذشته ای نه چندان دور از طبیعتی بسیار غنی برخوردار بوده و افزون بر پرندگان‬
‫پرشمار‪ ،‬یکی از بهترین زیستگاههای پستانداران بزرگ ایران مانند ببر مازندران بوده است‪ .‬ظلالسلطان در یکی از‬
‫قشونکشیهای خود به میانکاله برای سرکوب دزدان و راهزنان‪ ،‬از شکار تعداد زیادی ببر‪ ،‬پلنگ‪ ،‬مرال (گوزن‬
‫بزرگ)‪ ،‬قرقاول و تعداد زیادی شوکا (گوزن کوچک) خبر میدهد‪ .‬او و سپاهیانش طی ‪ 40‬روز اقامت در میانکاله‬
‫‪ 35‬ببر (‪ 25‬درصد از ببرهای هیرکانی آن روز)‪ 18 ،‬پلنگ و ‪ 150‬مرال را شکار کردند ‪.‬‬
‫امروزه پستانداران مهمی جنگل های هیرکانی را پناهگاه خود قرار داده اند که از آن جمله باید به پلنگ ایرانی‬
‫‪(Persian leopard (Panthera pardus saxicolor, syn. Panthera pardus ciscaucasica‬‬
‫))‪ ،EN‬بز وحشی)‪ ، (Capra aegagrus VU‬گربه وحشی ))‪ Felis silvestris‬اشاره کرد که از پستانداران در‬
‫معرض خطر فهرست‪ IUCN‬هستند‪ .‬باید گفت که گونه پلنگ موجود در جنگل­های هیرکانی بزرگترین زیرگونه‬
‫از این جنس بوده و ایران بزرگترین جمعیت این گونه در جهان را دارد؛ پارک جنگلی گلستان و منطقه البرز‬
‫مرکزی از بهترین زیستگاههای این گونه جانوری است‪.‬‬

‫تا کنون ‪ 58‬گونه پستاندار از جمله ‪ 18‬گونه خفاش‪ ،‬بیش از ‪ 180‬گونه پرنده‪ 31 ،‬گونه خزنده‪ 9 ،‬گونه دوزیست‬
‫و بیش از ‪ 50‬گونه از ماهیان آب شیرین از منطقه هیرکانی گزارش شده است؛ که با توجه به مساحت اندک آن‬
‫نسبت به سطح کشور‪ ،‬تنوع زیستی بی مانندی را شامل می شود‪ .‬پرندگانی مانند عقاب صحرایی ‪Aquila‬‬
‫))‪ ،nipalensis EN‬قمری معمولی‪ ، ((Streptopelia turtur VU‬عقاب شاهی)‪، (Aquila heliaca VU‬‬
‫سبز قبا)][‪ ، (Coracias garrulus NT‬مگس گیر)‪ ، (Ficedula semitorquata NT‬از پرندگانی هستند‬
‫که در فهرست قرمز ‪ IUCN‬قرار دارند‪ .‬پرنده بومی این منطقه نیز چرخ ریسک خزری با نام علمی ‪Poecile‬‬
‫‪hyrcanus LC‬است‪ .‬اگر چه پژوهشهای اندکی در مورد بی مهرگان از جمله حشرات در جنگل های هیرکانی‬
‫انجام شده است‪ ،‬اما برآیند پژوهش های انجام شده سبب معرفی گونه های جدید به جهان دانش شده و نشان‬
‫دهنده تنوع بسیار باال و حضور گونه های بومی و در معرض خطر است‪ .‬بنابراین بی گمان این جنگل ها یکی از‬
‫مهمترین پناهگاههای باختر اوراسیا برای حفاظت از گونه های باقیمانده از دوران سوم زمین شناسی و گونه های‬
‫بومی گیاهی و جانوری ارزشمند به شمار می رود‪.‬‬

‫ثبت جنگل های هیرکانی در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو به شکل ثبت سریالی (پیاپی) بوده است؛ به‬
‫این شکل که تعداد ‪ 12‬سایت و ‪ 15‬لکه از خاور تا باختر این جنگل­ها و از کناره ی دریا تا ارتفاعات برای ثبت در‬
‫فهرست میراث طبیعی جهانی انتخاب شد‪ .‬مساحت محدوده اثر ‪ 129484/76‬هکتار و مساحت محدوده سِپَر‬
‫‪ 177128/80‬هکتار است که در مجموع ‪ 306613/56‬هکتار از جنگل های هیرکانی (‪ 7‬درصد) را شامل می شود‪.‬‬
‫سایتهای ثبت شده در فهرست میراث جهانی شامل پارک جنگلی گلستان (‪1‬و ‪ ،)2‬جنگل ابر (‪ 3‬و ‪ )4‬مناطق‬
‫حفاظت شده جهان نما (‪ ،)5‬بوال (‪ ،)6‬الیمستان (‪ ،)7‬واز (‪ 8‬و ‪ ،)9‬کجور (‪ ،)10‬چهارباغ (‪ )11‬و اثر طبیعی ملی‬
‫خشکه داران (‪ ،)12‬مناطق حفاظت شده سیاهرود رودبار (‪ ،)13‬گشت رودخان (‪ )14‬و لیسار (‪ )15‬هستند‪.‬‬

‫با این که هر کدام از محوطه های ثبت شده به شکل جداگانه روایتی ویژه برای خویش از جنگل های هیرکانی را‬
‫دارد اما در کنار هم این محوطه ها همانند قطعات گوناگون یک جورچین ارایه دهنده چشم انداز کاملی از ویژگی‬
‫ها و ارزش های یگانه این جنگل های چند میلیون ساله و باستانی هستند‪ .‬این سایتها به شکل شبکه ای از دست‬
‫نخورده ترین پوشش های جنگلی شمال ایران است؛ با پیشینه حفاظتی طوالنی که در برگیرنده حد اکوتون بوده‬
‫و از تنوع زیستی باال و ارزشمندی برخوردار است ‪.‬‬

‫مناطق حفاظت شده لیسار و گشت رودخان شمالی ترین‪ ،‬باختری ترین و مرطوب ترین‪ ،‬پارک ملی گلستان خاوری‬
‫ترین و منطقه حفاظت شده ی بوال جنوبی ترین محوطه های معرفی شده در این فهرست هستند‪ .‬منطقه حفاظت‬
‫شده کجور در مرکز جنگل های هیرکانی‪ ،‬پوشیده از جنگل های انبوه و مراتع کوهستانی و دره های ژرف با شرایط‬
‫بسیار مناسب برای رشد جنگل است‪ .‬مناطق حفاظت شده واز‪ ،‬الیمستان و چهارباغ تکمیل کننده تنوع ارتفاعی با‬
‫اکوتون های کوهستانی و توده های انبوه راش هستند‪ .‬جهان نما نماینده مرز خاوری محدوده پراکنش راش‪ ،‬با‬
‫تنوع زیستی منحصر بفرد‪ ،‬در منطقه انتقالی از جنگل های راش به جنگل های آمیخته بلوط قرار دارد‪ .‬جنگل ابر‬
‫با زیبایی ویژه خود‪ ،‬خاوری ترین بخش بیرون از گستره پراکنش راش در جنگل های هیرکانی است‪ .‬اثر طبیعی‬
‫ملی خشکه داران تنها نماینده جنگل های جلگه ای هیرکانی در این فهرست است‪ .‬سیاهرود رودبار با دارا بودن‬
‫توده جنگلی کوهستانی بسیار منحصر به فرد‪ ،‬درخت زارهای سوزنی برگ و اکوتون های کوهستانی و تنوع اقلیمی‬
‫یکی دیگر از سایت های قرار گرفته در این فهرست است ‪.‬‬

‫مناطق حفاظت شده سیاهرود رودبار‪ ،‬گشت رودخان و لیسار سایتهای ثبت شده جنگل های هیرکانی در استان‬
‫گیالن هستند‪.‬‬

‫سیاهرود رودبار‬

‫سیاهرود رودبار با مساحتی برابر ‪ 27094‬هکتار‪ ،‬در استان گیالن در‪ 30‬کیلومتری جنوب شهر رشت قرار دارد و‬
‫اثر طبیعی‪-‬ملی غار دُرفک مهمترین ارتفاع استان گیالن را به همراه گستره ای از اکوسیستم های جنگلی و‬
‫کوهستانی در برگرفته است‪.‬‬

‫بخش وسیعی از این محوطه (سایت) دارای شیب بیش از ‪ 40‬درصد است و دامنه تغییرات ارتفاعی آن از ‪ 129‬تا‬
‫‪ 2706‬متر است‪.‬‬

‫اقلیم منطقه بسیار مرطوب تا مرطوب با میانگین بارندگی سالیانه ‪ 1267‬میلیمتر است‪ .‬سیمای ظاهری منطقه‬
‫کوهستانی با زیستگاه های یگانه جنگلی‪ ،‬صخره ای‪ ،‬رودخانه ای و مرتعی بوده و یکی از مهمترین مناطق دارای‬
‫تنوع زیستی باال در استان گیالن است‪ .‬گونه های درختی شاخص هیرکانی از جمله راش شرقی‪ ،‬شب خُسب‪،‬‬
‫لِیلَکی‪ ،‬آزاد‪ ،‬اَنجیلی‪ ،‬شمشاد‪ ،‬توسکا به همراه گونه های مدیترانه ای مانند اُرس و زَربین از جمله ویژگیهای های‬
‫مهم این منطقه است‪ .‬خرس قهوهای‪ ،‬گرگ‪ ،‬پلنگ‪ ،‬گراز وحشی‪ ،‬مَرال‪ ،‬شوکا‪ ،‬شغال‪ ،‬روباه‪ ،‬خرگوش‪ ،‬کَل و بز‪ ،‬مار‪،‬‬
‫کبک‪ ،‬بلدرچین‪ ،‬عقاب جنگلی‪ ،‬کرکس‪ ،‬شاهین‪ ،‬فاخته و قرقاول از جمله گونههای جانوری موجود در این منطقه‬
‫هستند‪.‬‬

‫پیرامون این محوطه (سایت) در غار دربند رشی‪ ،‬یکی از قدیمی ترین سکونتگاههای تاریخ گذاری شده انسان در‬
‫ایران شناسایی شده است که نشان دهنده حضور دراز مدت انسان در جنگل های هیرکانی است‪.‬‬

‫گشت رودخان‬

‫گشت رودخان با مساحت ‪ 26556‬هکتار در ‪ 15‬کیلومتری جنوب شهر فومن قرارداشته و محوطه تاریخی قلعه‬
‫رودخان نیز در حریم این محوطه (سایت) قراردارد‪ .‬این محوطه (سایت) کوهستانی همراه با رویشگاه های جنگلی‪،‬‬
‫مرتعی‪ ،‬بیشه زار و مرتعی مشجر است که بخش وسیعی از آن دارای شیب بیش از ‪ 45‬درصد است‪ .‬دامنه تغییرات‬
‫ارتفاعی محوطه (سایت) از ‪ 116‬تا ‪ 2839‬متر است‪ .‬این منطقه یکی از مرطوب ترین مناطق جنگل های هیرکانی‬
‫با بارندگی بیش از ‪ 1500‬میلیمتر در سال است که تمام دامنه های ارتفاعی از جلگه تا کوهستان را در بر می‬
‫گیرد و یکی از مهمترین مناطق دارای تنوع زیستی باال در استان گیالن نیز است‪.‬‬

‫تراکم باالی سرخس ها‪ ،‬خزه ها و گیاهان باال رونده از کف جنگل تا باالی تاج پوشش درختان به سبب رطوبت‬
‫باال یکی از ویژگیهای های این محوطه (سایت) به شمار می رود‪ .‬هم چنین این محوطه (سایت) تنها سایت دارای‬
‫گونه شاه بلوط )‪ (Castanea sativa‬در میان سایت های ثبت شده هیرکانی است‪.‬‬

‫خرس قهوهای‪ ،‬گرگ‪ ،‬پلنگ‪ ،‬خوک وحشی‪ ،‬مَرال‪ ،‬شوکا‪ ،‬شغال‪ ،‬روباه‪ ،‬خرگوش‪ ،‬کَل و بز‪ ،‬مار‪ ،‬کَبک‪ ،‬بلدرچین‪،‬‬
‫عقاب جنگلی‪ ،‬کرکس‪ ،‬شاهین‪ ،‬فاخته و قرقاول از گونههای جانوری موجود در این منطقه هستند‪.‬‬

‫لیسار‬

‫لیسار شمالی ترین محوطه (سایت) جنگل های هیرکانی‪ ،‬ثبت شده در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو‪ ،‬با‬
‫مساحتی بیش از ‪ 4884‬هکتار در محدوده سیاسی استان گیالن و در‪ 10‬کیلومتری شمال شهر تالش واقع شده و‬
‫به سبب وجود حیات وحش ارزشمند و چشم اندازهای یگانه و جنگل های انبوه راش و اَنجیلی و بلوط بسیار دارای‬
‫اهمیت است‪.‬‬
‫این محوطه (سایت) کوهستانی جنگلی است و بیشتر اراضی را کوه ها تشکیل می دهد‪ .‬تغییرات ارتفاعی منطقه‬
‫میان ‪ 600‬تا ‪ 1800‬متر بوده و دارای اقلیم مرطوب و خیلی مرطوب با میانگین بارندگی ‪ 1201‬میلیمتر است‪.‬‬
‫پوشش گیاهی در این منطقه به سبب شرایط آب و هوایی مناسب بسیار متنوع بوده و یکی از مهمترین جوامع‬
‫راش و بلوط‪-‬انجیلی باختر جنگل های هیرکانی را در آن می بینیم‪.‬‬

‫از گونه های شاخص پستاندار منطقه باید به مرال‪ ،‬بز و پا زن‪ ،‬گوسفند وحشی‪ ،‬شوکا‪ ،‬پلنگ ایرانی اشاره کرد‪.‬‬
‫افزون بر پستانداران‪ ،‬پرندگان موجود در منطقه نیز دارای اهمیت هستند که در این رابطه باید به کبک دَری‪ ،‬زیر‬
‫آبروَک‪ ،‬عقاب طالیی و هُما اشاره کرد‪.‬‬

‫تاریخچه حضور انسان در منطقه هیرکانی بر اساس آخرین کاوش های باستان شناسی و زمین شناسی انجام شده‬
‫به دوره پارینه سنگی باز می گردد‪ .‬ابزارهای متعلق به این دوره شامل برخی دست ساختهای سنگی و بقایای‬
‫جانوری مانند استخوان و دندان از غار دربند رشی در نزدیکی سایت سیاهرود رودبار‪ ،‬در استان گیالن یافت شده‬
‫است‪ .‬شواهد دیگر مربوط به غار هوتو در بهشهر است که به سبب وجود اسکلت های انسانی متعلق به ده هزار‬
‫سال پیش شهرت جهانی دارد‪ .‬جمجمه های یافت شده در این غار با جمجمه های متعلق به انسانهای نئاندرتال‬
‫هم زمان با این دوره‪ ،‬متفاوت بوده و با وجود کوچکتر بودن و داشتن دندان های بزرگتر‪ ،‬شبیه جمجمه های انسان‬
‫امروزی است‪.‬‬

‫پیش از ورود آریایی ها به فالت ایران‪ ،‬اقوام باستانی دیگری در کناره های جنوبی دریای کاسپین حضور داشتند‬
‫که از آن جمله باید به آماردها‪ ،‬گِل ها‪ ،‬کادوسیان (در گیالن امروزی)‪ ،‬تپوریها در مناطق کوهستانی (مازندران‬
‫امروزی) و وِرکان ها (در گلستان امروزی) اشاره کرد؛ که از بومیان این منطقه به شمار می رفتند[‪ .]42‬تمدن‬
‫پیشرفته مارلیک از بقایای مردمان باستانی ساکن کرانه جنوبی دریای کاسپین در استان گیالن است‪.‬‬

‫طی سالیان پیاپی اقوام زیادی از مناطق خاوری‪ ،‬باختری و مرکزی ایران به دستور دولت ها به این منطقه کوچانده‬
‫شده و در مناطق میان بند جنگل های هیرکانی ساکن شدند که از آن جمله باید به اقوام کُرد اشاره کرد؛ که شغل‬
‫اصلی آن ها کشاورزی و دامداری بوده است‪ .‬تمام این اقوام از جنگل برای تهیه خوراک‪ ،‬چوب برای ساختن خانه‪،‬‬
‫ابزار و تهیه آتش استفاده می کردند‪ .‬اگرچه جنگ های طوالنی‪ ،‬استفاده از چوب و تنه های تنومند درختان در‬
‫ساخت خانه ها‪ ،‬دژها و کاخ ها و باغهای درباری‪ ،‬چرا و از بین بردن جنگل برای توسعه زمین های کشاورزی‪،‬‬
‫آسیب های فراوانی را به این جنگل ها وارد کرد‪ ،‬با این حال به سبب پوشش بسیار متراکم و دسترسی دشوار‪،‬‬
‫وجود تاالب ها و باتالق ها و خطر فزاینده ماالریا بخش های وسیعی از این جنگل ها تا آغاز سده ی نوزدهم دست‬
‫نخورده باقی ماند‪ .‬در این سده به سبب امضای قرارداد با روس ها برای بهره برداری از جنگل های هیرکانی‪ ،‬بخش‬
‫وسیعی از جنگل های جلگه ای قطع یکسره شده و از میان رفت‪ .‬خشکاندن تاالب ها‪ ،‬توسعه صنعت‪ ،‬ساخت جاده‬
‫ها و افزایش جمعیت‪ ،‬شکار بی رویه به تدریج زیستگاههای یکی از نادرترین پستانداران این پهنه یعنی ببر مازندران‬
‫را از میان برد و برایند آن منقرض شدن این پستاندار زیبا در ابتدای سده ی بیستم شد‪.‬‬

‫از دهه ‪ 1950‬میالدی تاکنون مساحت جنگل های هیرکانی از حدود ‪ 2750000‬هکتار به ‪ 1850000‬هکتار‬
‫کاهش یافته است که دلیل این کاهش به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ شرایط اقلیمی معتدل و خاک حاصلخیز‪،‬‬
‫بسیاری را از سایر مناطق بیابانی و خشک ایران به این منطقه کشانده است‪ .‬افزون بر این در تمامی تعطیالت‬
‫جمعیت بسیاری از مناطق گوناگون به این خطه سفر می کنند که بازتاب ناگواری بر طبیعت آن دارد (برای نمونه‬
‫تولید زباله در این منطقه تا سه برابر در تعطیالت افزایش می یابد)‪ .‬تمرکز صنایع و شهرسازی در مناطق پست و‬
‫دره ها نیز سبب افزایش جمعیت شده است (مرکز آمار ایران جمعیت سه استان شمالی را حدود ‪ 7‬میلیون نفر‬
‫برآورد کرده که ‪ 8/7‬درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهد)‪.‬‬

‫جنگل های شمال تنها جنگل های تجاری ایران و انباشت تولید چوب هستند که این امر در تخریب آنها بسیار‬
‫موثر بوده است‪ .‬دامداری و چرای بیش از حد دام در مناطق جنگلی‪ ،‬آتش سوزی عمدی به ویژه در جنگل های‬
‫مناطق خشک تر نیز از دیگر اسباب از میان رفتن جنگل ها است‪ .‬نیاز به خطوط حمل و نقل برای جابجایی‬
‫مسافران و ساکنان این منطقه نیز سبب از میان رفتن سطح وسیعی از جنگل های بکر و دست نخورده‪ ،‬و تکه تکه‬
‫شدن زیستگاهها طی سالیان شده است‪ .‬سد سازی‪ ،‬ویالسازی‪ ،‬هجوم گونه های بیگانه‪ ،‬برداشت بی رویه چوب و‬
‫گیاهان دارویی‪ ،‬شکار غیر قانونی‪ ،‬زباله‪ ،‬تغییر کاربری‪ ،‬آلودگی آبها‪ ،‬آفات و بیماری ها نیز از جمله تهدیدات این‬
‫جنگل های بی نظیر به شمار می روند‪.‬‬

‫با این حال با وجود تهدیدات بسیار‪ ،‬در شیب های تند و غیرقابل دسترس و ارتفاعات باال‪ ،‬بخش های وسیعی از‬
‫جنگل های هیرکانی همچنان روند تکامل طبیعی خود را می پیمایند و ما را بر آن می دارند که در حفاظت از این‬
‫گنجینه ارزشمند باستانی بکوشیم‪ .‬ساماندهی دام و دامدار‪ ،‬توانمندسازی روستاییان‪ ،‬عدم ساخت و ساز در محوطه‬
‫های جنگلی‪ ،‬آموزش و افزایش آگاهیهای همگانی در مورد جنگل و ارزشهای وابسته به آن‪ ،‬ساماندهی زباله و‬
‫بازیافت پسماندها‪ ،‬گردشگری پایدار و آموزش راهنمایان گردشگری بر پایه ی اصول طبیعت گردی از راهکارهای‬
‫مقابله با تخریب بیشتر این جنگل های باستانی است‪.‬‬
‫خطه شمال ایران افزون بر زیبایی کم نظیر جنگل های هیرکانی و مردمانی خونگرم و مهمان نواز به سبب نزدیکی‬
‫به دریا و بهره مندی از زیرساخت های گردشگری‪ ،‬حضور اقوام گوناگون‪ ،‬صنایع دستی‪ ،‬خوراک های متنوع و غیره‬
‫زمینه ساز توسعه گردشگری بر پایه ی اصول توسعه پایدار را فراهم می کند‪ .‬از جمله مناطق بسیار دیدنی در‬
‫نزدیکی سایتهای هیرکانی باید به قلعه رودخان و ماسوله در نزدیکی سایت گشت رودخان‪ ،‬قله درفک‪ ،‬غار دربند‬
‫رشی‪ ،‬تپه های باستانی مارلیک و غار اسپهبدان در نزدیکی سایت سیاهرود رودبار‪ ،‬قلعه صلصال و روستای بسیار‬
‫زیبای سوباتان و گورستان باستانی آن در نزدیکی سایت لیسار‪ ،‬ساحل زیبای دریای کاسپین با فاصله بسیار اندک‬
‫از سایت کجور و خشکه داران‪ ،‬تله کابین نمک آبرود‪ ،‬رامسر‪ ،‬خانه نیما یوشیج‪ ،‬مرکز بازدید کنندگان پارک جنگلی‬
‫گلستان‪ ،‬روستای زیبای زیارت در نزدیکی سایت جهان نما‪ ،‬نقش پای رستم در نزدیکی سایت الیمستان اشاره‬
‫کرد‪ .‬افزون بر اینها زیبایی های طبیعت در این مناطق از جمله قله های مرتفع و زیبا‪ ،‬آبشار های دیدنی‪ ،‬دره های‬
‫ژرف و غارها میتواند سبب جذب گردشگران طبیعت از درون و بیرون از کشور شود‪.‬‬

‫جنگل های هیرکانی در تاریخ ‪ 14‬تیرماه سال ‪ 1398‬برابر با ‪ 10‬جوالی ‪ ،2019‬در چهل و سومین گردهمایی‬
‫جهانی یونسکو در کشور آذربایجان‪ ،‬باکو‪ ،‬به عنوان دومین میراث طبیعی ایران‪ ،‬بر اساس معیار ‪ ،9‬به شماره ‪،1584‬‬
‫در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو ثبت شده است‪.‬‬

‫اما در ادامه به توضیح در مورد برخی موارد خاص از گیالن خواهیم پرداخت‪:‬‬

‫سرخدار‬

‫نام علمی‪Taxus baccata :‬‬

‫نام انگلیسی‪English Yew :‬‬

‫خانواده‪Taxaceae :‬‬

‫یکی از گونههای گیاهی جنگلهای هیرکانی‪ ،‬یاقوت سرخ و ارزشمندی بهنام سرخدار میباشد که میراث زنده و‬
‫شاهکار جنگلهای طبیعی شمال ایران هست‪ .‬از چوب درخت سرخدار در صنایع مختلف استفادهمیشود‪ .‬درخت‬
‫سرخدار جزء گیاهان صنعتی‪ ،‬گیاهان دارویی و گیاهان زینتی دستهبندی میشود‪ ،‬عالوه بر این به خاطر استفاده‬
‫بیرویه از چوب سرخدار‪ ،‬این گیاه ارزشمند اکنون از گیاهان در خطر انقراض به شمار میرود‪.‬از نظر تنوع زیستی‬
‫و حفظ ذخایر ژنتیکی و بومشناسی یکی از گونههای منحصر بهفرد و مهم منطقه هیرکانی و باقیمانده از دوران‬
‫سوم زمینشناسی‪ ،‬گیاه سرخدار است که متاسفانه در خطر انقراض قرار دارد‪.‬‬
‫سرخدار درختی سوزنی برگ با پوست فلس دار هست‪ .‬بلندی و ارتفاع درخت از ‪ 9‬تا ‪ 30‬متر متغیر است و تا قطر‬
‫‪ 3‬متر میرسد‪ .‬پوست تنه این درخت به سرخی میزند که همین موضوع میتواند دلیلی باشد برای نامگذاری آن‪.‬‬
‫رشد این درختان بسیار کند میباشد که این موضوع تالش بیشتری را در راستای حفاظت از این گونهی ارزشمند‬
‫میطلبد‪ .‬درخت سرخدار نیازی به نور زیاد ندارد و درختی سایه دوست است و به آب زیادی هم نیاز ندارد‪.‬‬

‫میوه نوع ماده سرخدار به رنگ قرمز و نوع نر درخت به رنگ زرد میباشد که با همهی اغواکنندگی که دارند هر‬
‫دو سمی هستند و از گیاهان سمی به حساب میروند به طوریکه انسانهای ماقبل تاریخ از برگ آن نوعی ماده‬
‫سمی تهیه میکردند و روی سرنیزههای شکار آغشته میکردند!‬

‫رویشگاه سرخدار در ایران‬

‫جنگلهای سرخدار در شمال ایران از بلندیهای گرگان‪ ،‬جنگلهای نهارخوران تا جنگلهای سوادکوه و در درهها‬
‫و پرتگاههای گیالن‪ ،‬مازندران و گرگان همراه با سایر گونههای گیاهان جنگلی یافت میشوند اما مهمترین رویشگاه‬
‫طبیعی جنگل سرخدار در ایران در دره زرینگل شهرستان علیآباد کتول و روستای سیاهرودبار در استان گلستان‬
‫میباشد‪.‬‬

‫خواص درمانی گیاه سرخدار‬

‫سرخدار به خاطر داشتن ترکیبات تاکسول مهمترین داروی ضد سرطان (رحم‪ ،‬سینه‪ ،‬تخمدان‪ ،‬پروستات‪ ،‬ریه‪،‬‬
‫سلولهای سنگفرشی سر و صورت) محسوب میشود‪ .‬از طرفی در هند و ژاپن به عنوان داروی ضدعفونی کننده و‬
‫آرامبخش و در درمان آسم‪ ،‬برونشیت‪ ،‬صرع‪ ،‬مشکالت قاعدگی و سوء هاضمه استفاده میشود‪.‬‬

‫انجیلی‬

‫درخت انجیلی از گیاهان بومی ایران‪ ،‬زینت بخش جنگلهای هیرکانی در فصل خزان است‪ .‬برگهای درخت‬
‫انجیلی با رنگهای نارنجی‪ ،‬زرد پررنگ‪ ،‬قرمز درخشان‪ ،‬قهوهای‪ ،‬سبز سیر‪ ،‬نگاه هر رهگذری را مجذوب میکند‪.‬‬
‫در فصل پاییز‪ ،‬در قسمت متصلکننده برگ به شاخه گیاه که دُمبرگ نام دارد‪ ،‬منطقه کوچکی به نام «منطقه قطع‬
‫کننده» به وجود میآید که منجر به قطع انتقال شیره گیاه میشود‪ .‬بر اثر نرسیدن شیره گیاه‪ ،‬تغییراتی در برگ‬
‫گیاه به وجود میآید که از جمله آنها‪ ،‬تجمع رنگدانههایی مانند آنتوسیان (‪ )Anthocyanin‬در داخل کُریچه‪،‬‬
‫واکوئُل یاختههای برگ و تغییر رنگ آن است‪ .‬برگ اکثر درختان در هنگام پاییز‪ ،‬متمایل به زرد یا قهوهای کم‬
‫رنگ میشود ولی در درخت انجیلی‪ ،‬به دلیل وجود رنگدانههای متعدد‪ ،‬رنگ برگها بسیار متنوع میشود به نحوی‬
‫که در یک درخت میتوان هم زمان چند رنگ را دید‪.‬‬

‫انجیلی‪،‬گونه گیاهی اندمیک جنگلهای شمال ایران و از بازماندگان عصر یخبندان است و بعنوان ذخیره‬
‫ژنتیکی شناخته می شود‪ .‬درخت انجیلی توانسته است در این عرض جغرافیایی جان سالم به در ببرد و باید از آن‬
‫حفاظت شود‪.‬‬

‫چوب انجیلی بسیار سخت است و از این حیث در زبانهای خارجی به چوب آهن معروف است‪ .‬نام ترکی این‬
‫درخت نیز‪" ،‬دمیر آقاجی" هم معنا با نام انگلیسی به معنای چوب آهن است‪ .‬خوشبختانه چوب این درخت آنقدر‬
‫محکم و سفت است که در امور صنعتی به کار نمیآید‪ .‬همین موضوع سبب حفظ درخت انجیلی و گسترش آن‬
‫شده است‪.‬‬

‫یکی از ویژگیهای جالب درخت انجیلی قدرت جوش خوردن آن است‪ .‬به گفته محلیها وقتی دو شاخه روی هم‬
‫قرار میگیرند و به هم متصل می شوند خیلی راحت به هم جوش میخورند‪ .‬این مساله باعث میشود که شاخ و‬
‫برگهای انجیلی در جنگل به صورت شبکهای حیرت انگیز در بیایند و اشکال عجیب و موهوم و ترسناکی ایجاد‬
‫کنند که گاهی درباره آن افسانههایی هم گفته و شنیده میشود‪.‬‬

‫پلنگ هیرکانی(ایرانی‪/‬آسیایی)‬

‫پلنگ ایرانی (نام علمی‪( )Panthera pardus tulliana :‬به انگلیسی‪ )Persian Leopard :‬به لحاظ جثه‬
‫بزرگترین زیرگونه پلنگ میباشدکه بومی آسیا است و در فهرست جانوران «در معرض خطر انقراض» آییوسیان‬
‫قرار دارد‪ .‬طبق برآوردی در سال ‪ 2005‬کمتر از ‪ 1٬300‬پلنگ در گسترهای شامل ایران‪ ،‬قفقاز‪ ،‬ترکمنستان‪ ،‬جنوب‬
‫روسیه‪ ،‬پاکستان و افغانستان زیست میکنند‪ .‬حداقل ‪ 60‬تا ‪ 70‬درصد این جمعیت در داخل مرزهای ایران به سر‬
‫میبرند‪ .‬به این ترتیب ایران مهمترین زیستگاه پلنگ ایرانی در غرب آسیا بهشمار میرود‪ .‬جمعیت پلنگ ایرانی در‬
‫دهههای اخیر در گستره پراکنش تاریخی خود به شدت کاهش یافت‪ ،‬به گونه ای که این زیرگونه از پلنگ های‬
‫آسیایی در برخی مناطق ناپدید شده است‪ .‬ایران با داشتن مناطق وسیعی از زیستگاههای مطلوب برای زیست‬
‫پلنگ‪ ،‬به عنوان آخرین پایگاه برای پلنگ ایرانی در منطقه شناخته میشود‪ .‬همانند شیر و ببر‪ ،‬پلنگ ایرانی نیز‬
‫اهمیت منحصر به فردی در هنر‪ ،‬تاریخ و ادبیات ایران دارد‪ .‬نمادسازی این گونه ها در طول قرن ها برای تأکید بر‬
‫قدرت‪ ،‬هوش و دالوری شاهان و قهرمانان ملی نشان دهنده اهمیت گربه سانان بزرگ از جمله پلنگ برای جامعه‬
‫ایرانی است‪.‬‬

‫شمار پلنگهای ایرانی بالغ در سراسر کشورهای محل زیست آن کمتر از ‪ 871‬تا ‪ 1٬290‬قالده برآورد میشود‪.‬‬

‫برآوردهای ملی به این شرح است‪ 550 :‬تا ‪ ۸50‬در ایران (بر اساس تخمین سال ‪)2002‬‬

‫شوکا(گوزن منیاتوری)‬

‫کوچکترین گوزن ایران‪ ،‬نوعی گوزن کوچک بومی اورآسیا به رنگ سربی یا سرخ است که بیشتر در مناطق سردسیر‬
‫زندگی میکند‪ .‬جثه شوکا به مراتب کوچکتر از مرال و تقریباً به اندازه آهو است‪ .‬به علت بلندتر بودن پاها از‬
‫دستها‪ ،‬کمی قوزدار به نظر میرسد‪ .‬دم بسیار کوتاه و نامشخص است‪ .‬موهای تابستانی کوتاه و نرم به رنگ قهوهای‬
‫متمایل به قرمز‪ ،‬موهای زمستانی نسبتاً بلند و کلفت‪ ،‬به رنگ خاکستری هستند‪ ،‬در این فصل رنگ کفلها سفید‬
‫است‪ .‬شاخهای شوکا ناصاف است‪ .‬هر یک از شاخها در تمام دوران زندگی فقط ‪ 3‬شاخک دارد شاخها در اواسط‬
‫پاییز میافتند‪ .‬شاخ جدید که کرکدار است در طول زمستان رشد میکند و در فصل بهار کامل میشود‪.‬‬

‫شوکاها از علوفه‪ ،‬جوانه‪ ،‬برگ‪ ،‬سرشاخه‪ ،‬پوست درختان‪ ،‬میوه‪ ،‬قارچ‪ ،‬خزه و گلسنگ تغذیه میکنند‪ .‬مهمترین‬
‫دشمنان طبیعی این حیوان‪ ،‬پلنگ‪ ،‬گرگ‪ ،‬شغال‪ ،‬گربه جنگلی و پرندگان شکاری هستند‪.‬‬

‫برخی ویژگیهای شوکاها با سگسانان مشترک است‪ .‬برای مثال‪ ،‬نحوهی نوشیدن آب در میان آنها بسیار جالب‬
‫توجه و برخالف سمداران دیگر است‪.‬شباهت دیگر آنها به سگسانان‪ ،‬این است که هنگام احساس خطر‪ ،‬صدایی‬
‫شبیه به واق واق سگ سر میدهند‪.‬‬

‫شوکاها بسیار کنجکاوند‪ .‬بهطوری که وقتی موجود ناشناسی مانند انسان را در جنگل میبینند‪ ،‬برای سردرآوردن‬
‫از کارش‪ ،‬گاهی سرک میکشند‪ .‬ولی به محض آنکه متوجه شوند موجود ناشناس متوجه حضور آنها شده است‪،‬‬
‫به سرعت و با چاالکی خاص خود فرار میکنند‪ .‬برای همین‪ ،‬این جانور را به سختی در جنگَل های انبوه میتوان‬
‫دید‪ .‬شوکاها هنگام فرار با تکان دادن دم و تولید صدا‪ ،‬سایر شوکاها را از وجود خطر آگاه میکنند‪.‬‬

‫جمعیت شوکاها در ایران به شدت کاهش یافته است و با ادامهی این روند‪ ،‬در آیندهی نزدیک در خطر انقراض‬
‫قرار خواهند گرفت‪.‬‬

‫دارکوب سیاه‬
‫این پرنده از دور شبیه کالغیست که تاج قرمزی دارد‪ .‬دارای گردن تکامل یافته با عضالت بسیار قوی که به او این‬
‫امکان را میدهد تا پوست درخت را به صورت چکشی بکوبد‪ .‬برای قرارگیری صحیح و مناسب جهت این کار روی‬
‫درخت پنجه هایی بلند و تیز‪ ،‬پاهایی کوتاه و شاهپرهای دم بسیار قوی دارد‪.‬این دارکوب با استفاده از منقار خود‬
‫درختان مرده را میکوبد و میشکافد برای یافتن و تغذیه مورچه ها و سوسک های چوب و الرو ها‪.‬‬

‫به طور کلی در جنگلهای با قدمت باال و مخروطی بیشتر از جنگلهای جدید و خزان کننده دیده میشود‪ .‬دارکوب‬
‫سیاه یک گونه جنگلی پراکنده است و میتواند در اکثر مناطقی که جنگلهای وسیع قدیمی دارد با موفقیت تولید‬
‫مثل کند‪ .‬در برهه ای از زمان با جنگل زدایی بیشتر در مناطق اروپا و آسیا‪ ،‬این گونه رو به زوال نهاده و در بعضی‬
‫مناطق امروزه نیز از جمله در جنگل های کوههای پیرنه اسپانیا با مشکل روبرو است‪ .‬به طور معمول به درختان‬
‫بالغ و پایه های کافی درختان مرده برای حفظ جمعیت تولید مثل مناسب نیاز دارند‪ .‬با این حال‪ ،‬با ترمیم برخی‬
‫مناطق جنگلی‪ ،‬تعداد دارکوبهای سیاه در برخی از مناطق اروپا افزایش یافته است‪ .‬آنها بعضاً به دلیل آسیب‬
‫دیدن در خطوط برق‪ ،‬تیرهای ارتباطی و خانهها‪ ،‬گونه ای مزاحم قلمداد میشوند که گهگاه منجر به مرگ دارکوب‬
‫در اثر برق گرفتگی یا توسط انسان میشود‪.‬‬

‫شکارچی اصلی طبیعی آنها سمور جنگلی ست‪ ،‬که از تخم‪ ،‬جوجه های پرنده و ماده های جوان تغذیه میکند‪.‬‬
‫کالغ گردن بور‪ ،‬جغد های اورال‪ ،‬جغد شاخدار‪ ،‬طرالن و سارگپه استپی نیز ممکن است دارکوب های سیاه را شکار‬
‫کنند‪.‬‬

‫برخالف بقیه دارکوبهای ایران محدودیتی در پرواز ندارد و بخوبی می تواند در جنگل برای مسافتی پرواز کند‪.‬‬
‫عادت دارد یک درخت با لکه های قارچی و نسبتا پوسیده را انتخاب و ایجاد سوراخهای متعدد در طی یک بازه‬
‫زمانی به طوری که بعد از مدتی و ترک آن درخت‪ ،‬حفرههای بجای مانده میتواند النه سایر پرندگان و پستانداران‬
‫جنگلی مثل دارکوب کوچک یا کمرکلی جنگلی و بعضا گونههای سنجاب مورد استفاده قرار گیرد ‪.‬از اروپای مرکزی‬
‫و شمالی تا جنگلهای سیبری و اسیای مرکزی تا آسیای شرقی و شمال ژاپن و همچنین در نوار باریکی از شمال‬
‫دریای سیاه تا حاشیه جنوبی دریای کاسپین و در ارتفاع ‪ 100‬تا ‪ 2500‬متر از سطح دریا قابل مشاهده است‪.‬‬

‫فک خزری‬

‫نام فارسی‪ :‬فک خزری‬

‫نام علمی‪Pusa caspica ,Phoca caspica :‬‬


‫یک گونه پستاندار دریایی کمیاب است که تنها در دریای خزر و رودخانههای منتهی به آن مانند ولگا و اورال‬
‫زندگی میکند‪ .‬اینگونه تنها پستاندار دریای خزر بهشمار میآید و به دلیل صید بیرویه و به هم خوردن شرایط‬
‫زیستی و کاهش شدید جمعیت نیازمند به حمایت بینالمللی است‪ .‬فک خزری بهطور میانگین ‪ 1٫5‬متر طول و‬
‫‪ 80‬کیلوگرم وزن دارد و یکی از کوچکترین انواع فک بهشمار میرود‪.‬‬

‫ساحلنشینان شمال به این جانور سگ آبی میگویند‪ .‬این گونه فک در میان ‪ 1000‬نوع جاندارِ دریای خزر تنها‬
‫پستاندار این دریاچه بهشمار میآید‪ .‬فکها جانورانی دارای اهمیت برای اکوسیستم دریای خزر بهشمار میآیند و‬
‫حتی مدفوع آنها یک منبع غذایی در دریا به وجود میآورند‪ .‬نابودی این جانوران میتواند اکوسیستم خزر را به‬
‫خطر اندازد‪ .‬فکهای دریای خزر مهاجرت ساالنه منظمی دارند‪ .‬آنها به دمای آب بسیار وابستهاند‪ .‬وقتی دمای‬
‫آب افزایش مییابد‪ ،‬آنها به بخشهایی که آب عمیقتر و قاعدتاً سردتر است‪ ،‬مهاجرت میکنند‪ .‬فکها در تابستان‪،‬‬
‫بهار و پاییز بیشتر در آبهای نیمه جنوبی خزر از جمله ایران زندگی میکنند و برای زایمان به مناطق یخی در‬
‫شمال دریای خزر مهاجرت میکنند‪.‬‬

‫نخستین و تنها مرکز حفاظت از گونه در معرض خطر فک خزری در ایران و در سال ‪ 2010‬رسماً آغاز به‬
‫کار کرد‪ .‬این مرکز به همت لنی هارت مؤسس مرکز بازتوانی و تحقیقاتی فک هلند‪ ،‬محمد مصطفی شاهی فردوس‬
‫و امیر صیاد شیرازی در جزیره آشوراده‪ ،‬در نزدیکی سواحل بندر ترکمن احداث شد‪ .‬هدف این مرکز نجات فکهای‬
‫آسیب دیده‪ ،‬آموزش ماهیگیران‪ ،‬ارتقاء سطح فرهنگ محیط زیستی جامعه‪ ،‬تحقیقات و گسترش فعالیتهای‬
‫حفاظتی به سایر کشورهای حوزه خزر بودهاست‪ .‬مرکز حفاظت از فک خزری ایران تا ابتدای سال ‪ 2018‬توانست‬
‫‪ 83‬قالده فک را از مرگ نجات داده و پس از انجام درمان به طبیعت بازگرداند‪ .‬پیش از فروپاشی شوروی سابق‪،‬‬
‫تعداد فکهای خزری نزدیک به یک میلیون قالده بود اما در سرشماری سال ‪ 2008‬معلوم شد که این تعداد به‬
‫یک صد هزار قالده کاهش یافتهاست‪.‬‬

‫سواحل دریای خزر‬

‫پهنهای آبی است که از جنوب به ایران‪ ،‬از شمال به روسیه‪ ،‬از غرب به روسیه و جمهوری آذربایجان و از شرق به‬
‫جمهوریهای ترکمنستان و قزاقستان محدود میشود‪ .‬دریای خزر در گذشته بخشی از دریای تتیس بود که‬
‫اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل میکرد‪ .‬این دریا که گاهی بزرگترین دریاچه جهان و گاهی کوچکترین‬
‫دریای خودکفای کره زمین طبقهبندی میشود‪ ،‬بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی است‪ .‬طول آن حدود‬
‫‪ 1030‬تا ‪ 1200‬کیلومتر و عرض آن بین ‪ 196‬تا ‪ 435‬کیلومتر است‪ .‬سطح دریای خزر در حدود ‪ 28‬متر پائینتر‬
‫از سطح دریاهای آزاد است‪.‬‬

‫قسمت شمالی این دریا بسیار کمعمق است‪ .‬بهطوریکه تنها نیم درصد آب دریا در یکچهارم شمالی دریا قرار‬
‫دارد و عمق آن بهطور میانگین کمتر از ‪ 5‬متر است‪ .‬حدود ‪ 130‬رودخانه به این دریا میریزند که اکثر آنها از‬
‫شمال غربی به دریا میپیوندند‪ .‬بزرگترین آنها رود ولگا است که هر سال بهطور میانگین ‪ 241‬کیلومتر مکعب آب‬
‫را وارد دریای خزر میکند‪ .‬رودهای کورا ‪ ،13‬اترک ‪ ،8٫5‬اورال ‪ 8٫1‬و سوالک ‪ 4‬کیلومتر مکعب آب را ساالنه وارد‬
‫دریای خزر میکنند‪.‬‬

‫طبیعت بسته خزر‪ ،‬آن را زیستگاه جانوران و گیاهان منحصر به فردی کردهاست‪ ،‬اما در عین حال موجب شده تا‬
‫در مقابل آلودگیهای کشاورزی و صنعتی و نفتی بسیار آسیبپذیر باشد‪ .‬از منابع مهم دریای خزر ذخایر نفت و‬
‫گاز موجود در زیر بستر دریا و همچنین انواع ماهیان خاویاری را میتوان نام برد‪.‬‬

‫این دریا در گذشته بخشی از دریای پاراتتیس بود‪ .‬از حدود ‪ 50‬تا ‪ 60‬میلیون سال پیش به تدریج راه این دریا‬
‫ابتدا به اقیانوس آرام و سپس به اقیانوس اطلس بسته شد‪ .‬در سال ‪ ،1952‬شوروی رود دُن و ولگا را با ایجاد آبراهی‬
‫مصنوعی به هم پیوست تا کشتیهای کوچک بتوانند از دریای خزر به دریای آزوف و دریای سیاه بروند‪ .‬بدینسان‬
‫دریای خزر دوباره به دریاهای آزاد راه یافت‪.‬‬

‫خط ساحلی دریا حدود ‪ ۷‬هزار کیلومتر‪ ،‬مساحت آن ‪ ۳۷1‬تا ‪ ۳۸۶‬هزار کیلومترمربع (یک و نیم برابر‬
‫خلیج فارس) و حجم آب آن نیز ‪ ۷۸۷00‬کیلومتر مکعب است‪.‬‬

‫این دریاچه با طول تقریبی ‪ 1200‬کیلومتر و عرض متوسط ‪ 320‬کیلومتر و مساحت ‪ 438000‬کیلومتر مربع و‬
‫حجم ‪ 770000‬کیلومتر مکعب بزرگترین دریاچه آب نسبتاً شیرین جهان است‪.‬‬

‫راه آهن‬

‫خط راهآهن قزوین‪-‬رشت یا راهآهن گیالن از طرحهای ملی خطوط ریلی ایران است که از مهر ‪ 1384‬و همزمان‬
‫با سفر سیدمحمد خاتمی به استان گیالن شروع شد‪ ،‬و در ‪ 15‬اسفند ‪ 1397‬به بهرهبرداری رسید‪ .‬در نوروز ‪1398‬‬
‫اولین مسافران در مسیر تهران – رشت وارد ایستگاه رشت شدند‪.‬‬
‫این خط که دارای ‪ 164‬کیلومتر طول است از شهر قزوین آغاز و در شهر رشت به پایان میرسد‪ ،‬بنابر برنامه در‬
‫آینده این خط از شهر رشت بهطور مجزا در سه مسیر مجزا خط راهآهن رشت‪-‬بندر کاسپین‪ ،‬خط راهآهن رشت‬
‫بندر انزلی و خط راهآهن رشت‪-‬بندر آستارا امتداد پیدا میکند ‪.‬‬

‫خط راهآهن رشت آستارا به راهآهن کشور جمهوری آذربایجان متصل میشود‪ .‬با پایان خط راه آهن رشت آستارا‪،‬‬
‫ارتباط بندر عباس درخلیج فارس به هلسینکی فنالند میسر میشود‪ .‬خط راهآهن قزوین‪-‬رشت با هزینه ‪1800‬‬
‫میلیارد تومانی از مهر ‪ 1381‬آغاز به ساخت شدهاست‪ .‬این راهآهن بخشی از کوریدور شمال‪-‬جنوب ایران است‪.‬‬

‫‪ 50‬درصد این خط در دشت‪ 10 ،‬درصد آن در تپه ماهور و ‪ 40‬درصد در مناطق کوهستانی قرار گرفته و ‪ 80‬پل‬
‫به طول ‪ 13٬053‬متر و ‪ 52‬تونل به طول ‪ 22٬000‬متر از مشخصات فنی این پروژه است‪ .‬بزرگترین پل راهآهن‬
‫ایران در مسیر این خط به طول یک هزار و ‪ 430‬متر روی سد منجیل است ساخته شده‪.‬‬

‫مسیر قطار قزوین به رشت شامل ایستگاه های دستجرد‪ ،‬کوهین‪ ،‬شیرین سو‪ ،‬لوشان‪ ،‬منجیل‪ ،‬رستم آباد‪ ،‬امامزاده‬
‫هاشم‪ ،‬رشت و پیر بازار می شود‪.‬‬

‫مسیر رشت به تهران‬ ‫•‬


‫مسیر رشت به مشهد‬ ‫•‬

‫بعد از اینکه ایستگاه چشمه قزوین را پشت سرگذاشتید تازه زیباییهای شمال ایران پدیدار میشوند و شما‬
‫دشتهای سبزفام شمالی را شاهد خواهید بود‪ .‬ایستگاه منجیل شهر بادگیرهای ایران جاذبه دیدنی دیگر بر سر‬
‫مسیر قطار تهران رشت است‪ .‬در روزهایی که باد شدید میوزد توربینها را در حرکت و تولید انرژی خواهید دید‪.‬‬
‫منجیل را پشت سر گذاشتید‪ ،‬حاال نوبت عبور از بزرگترین پل راهآهن کشور به طول ‪ 1430‬متر است‪ .‬توسط این‬
‫پل شما با قطار از روی سد پر آب سفید رود عبور میکنید‪ .‬بعد از عبور از این پل طوالنی رودبار را پشت سر‬
‫خواهید گذاشت و به ایستگاه امام زاده هاشم میرسید‪.‬‬

‫مسیر قطار تهران رشت‪ ،‬یک قطار گردشگری هم دارد‪ ،‬که در روزهای پنجشنبه مسافران را در این مسیر به صورت‬
‫ویژه جا به جا میکند‪ .‬تور قطار رشت دومین تور ریلی شمال میباشد که بصورت هفتگی و یکروزه در مسیر زیبای‬
‫تهران‪-‬رشت برگزار میشود‪.‬این تور با هدف اصلی طبیعت گردی‪،‬با قطار ریل باس از ایستگاه تهران شروع و پس از‬
‫گذر ‪،‬توقف و بازدید ازجاذبه های گردشگری برنامه ریزی شده مانند دریاچه سقالکسار و موزه میراث فرهنگی در‬
‫انتهای شب در ایستگاه راه آهن تهران تمام میشود‪.‬‬
‫در سال ‪ 1400‬آمار ورودی مسافر ‪ 441‬هزار و ‪ 465‬نفر و آمار خروجی مسافر ‪ 432‬هزار و ‪ 579‬نفر بوده؛ این در‬
‫حالی است که این ارقام در سال ‪ 1399‬به ترتیب ‪ 144‬هزار و ‪ 819‬و ‪ 142‬هزار و ‪ 146‬مسافر میباشد‪ .‬این ارقام‬
‫اشاره به رشد ‪ 205‬درصدی جابجایی مسافر در سال ‪ 1400‬از طریق ناوگان ریلی گیالن دارد‪.‬‬

‫بندرها‬

‫دریای خزر و شهرهای حاشیه آن همیشه یکی از مهمترین مقاصد گردشگری و اقتصادی ایران بوده اند و با داشتن‬
‫وسعت آبی گستره اش‪ ،‬دارای مرزهای مشترک با دیگر کشور ها و ذخایر نفت و گاز بسیاری است‪ ،‬و وجود چنین‬
‫ذخایری باعث اهمیت باالی این منطقه شده است‪ .‬در سراسر سال رفت و آمد های بین المللی کشتی های باری‬
‫و مسافری در دریای خزر درحال انجام است و کشتی های بسیاری درحال عبور و مرور در این منطقه اند‪ .‬بنادر‬
‫بسیاری در شمال ایران وجود دارند که به غیر از جاذبه های توریستی و سفری‪ ،‬نقش مهمی در تبادالت تجاری‬
‫کشورمان نیز دارد‪ .‬البته بنادر شمال کشور در مقایسه با بنادر جنوبی کشور دارای تبادالت تجاری کمتری هستند‪،‬‬
‫اما همچنان نقش تعیین کننده ای به عنوان مراکز تجاری شمال کشور دارند‪.‬‬

‫بندر انزلی‬

‫بی شک از زمانیکه انسانها در سواحل دریای خزر ساکن شدند با دریا سر وکار داشتند و برای گذشتن از دریا به‬
‫منظور دادو ستد و نزدیکی با اقوام دیگر و بهره گیری از منابع دریایی ‪ ،‬به ساخت قایق ها ‪ ،‬کشتی های کوچک و‬
‫بزرگ بادبانی و تجاری مبادرت ورزیدند ‪ .‬خلیج انزلی از ‪ 2‬نظر مورد توجه دریانوردان بوده است ‪ -1 .‬موقعیت‬
‫طبیعی خلیج و کانال انزلی ‪ -2‬موقعیت جغرافیایی انزلی و نزدیکی آن به مراکز تجاری گیالن‪ .‬این بندر در سال‬
‫‪ 1306‬که تحت مدیریت کشور روسیه بود‪ ،‬به مقامات دولتی وقت تحویل داده شد و در سال ‪ 1301‬نیز اولین‬
‫کشتی توسط آلمانیها از اروپا به بندر انزلی آورده شد‪ .‬در سال ‪ 1895‬میالدی برابر با ‪ 1274‬خورشیدی کار بنای‬
‫موج شکن غازیان به طول ‪ 750‬متر و موج شکن انزلی به طول ‪ 520‬متر شروع و درسال ‪ 1914‬میالدی برابر‬
‫‪ 1293‬خورشیدی پروژه احداث موج شکن ها پایان یافت‪.‬‬

‫بندر انزلی یکی از بنادر فعال در بین کشورهای حاشیه دریای خزر می باشد و به دلیل واقع شدن در مسیر ترانزیتی‬
‫کریدور شمال‪ -‬جنوب از اهمیت باالیی برخوردار است‪ .‬این بندر مشمول قوانین و مقررات مناطق آزاد تجاری‪-‬‬
‫صنعتی بوده و شرایط مناسبی را برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی فراهم می نماید‪ .‬زیر ساخت های‬
‫مناسب‪ ،‬وجود انبارهای چند منظوره و ترمینال متنوع و برخورداری از مدرن ترین تجهیزات تخلیه و بارگیری‪،‬‬
‫امکان ارائه خدمات متنوعی را به مشتریان فراهم کرده است و همچنین بهرهمندی از سیستم ترافیکی دریایی‪،‬‬
‫بندر انزلی را از سایر بنادر همسایه در حوزه دریای خزر متمایز ساخته است‪.‬‬

‫این بندر با ورود خط ریلی به داخل محوطه های بندری و اتصال بندر انزلی به شبکه بزرگراهی کشور وراه آهن‬
‫جمهوری اسالمی ایران‪ ،‬نقش مهمی در صنعت حمل ونقل دریایی کشور ایفا خواهد کرد‪ .‬مساحت محوطه های‬
‫این بندر در حدود یک میلیون متر مربع است و دارای ظرفیت اسمی ‪ 11‬میلیون تن می باشد‪.‬‬

‫بزرگترین بندر حاشیه دریای خزر و مجهز به امکانات مدرن تخلیه و بارگیری‬ ‫•‬
‫دارای رتبه سوم بین بنادر کشور بعد از امام خمینی و بندر شهید رجایی‬ ‫•‬
‫نزدیکی با بندر آستراخان و الگان در روسیه ‪،‬کراسنودسک در ترکمنستان‪ ،‬آکتائو در قزاقستان و باکو‬ ‫•‬
‫در آذربایجان‬
‫ارتباط با بازارهای منطقه ای و دسترسی به بازار مصرف باالی ‪ 300‬میلیونی کشورهای تازه استقالل‬ ‫•‬
‫یافته شوروی سابق‬
‫قرار گرفتن در مسیر کریدور بینالمللی شمال‪ -‬جنوب که این مسیر سه برابر از مسیر فعلی کوتاه و‬ ‫•‬
‫ارزان تر می باشد‪.‬‬
‫واقع شدن بندر در محدوده منطقه آزاد‪ ،‬و فراهم نمودن تسهیالت و امکانات ویژه برای صاحبان کاال‪،‬‬ ‫•‬
‫تجار و سرمایهگذاران‬
‫نزدیکی به بزرگترین ذخایر نفت و گاز دریای خزر‬ ‫•‬
‫برخورداری از معافیت مالیاتی‬ ‫•‬
‫دسترسی به معادن سرب ‪،‬روی و آهن و مراکز صنعتی‬ ‫•‬
‫برخورداری از شرایط آب و هوایی معتدل استان گیالن‬ ‫•‬
‫نزدیکی به استان های صنعتی و بازار مصرف همجوار‬ ‫•‬
‫برخورداری از ترمینال مجهز مسافری دریایی‬ ‫•‬

‫بندر آستارا‬

‫منطقه ویژه اقتصادی بندر آستارا نزدیک ترین مسیر ارتباط دریایی واقع در شمال غرب کشور است‪ .‬این بندر در‬
‫نزدیکی مرز ایران و جمهوری آذربایجان قرار دارد که بخشی از کریـدور شمال ـ جنوب موسوم به نوستراک‬
‫محسوب می شود‪ .‬این بنـدر به سبب قرارگیری در گلوگاه حیاتی دریای خزر و همچنین نزدیکی با مرکز استـان‬
‫گیالن (رشت ‪ 190‬کیلومتر) و پایتخت (تهران ‪ 530‬کیلومتر) از ویژگی های منحصر به فردی بهره می برد و با‬
‫عنایت به موقعیت جعرافیایی‪ ،‬کمترین فاصله را با بنادر سایر کشورهای حاشیه دریای خزر دارد‪.‬‬

‫بندر آستارا به عنوان یکی از معدود بنادر خصوصی ایران با سرمایه گذاری شرکت خدمات بنـدری و دریایی کـاوه‬
‫از پایانه های کاالهای عمومی‪ ،‬کانتینری‪ ،‬یخچالی‪ ،‬خودرو (رو ـ رو)‪ ،‬غالت‪ ،‬مخازن نفتی‪ ،‬محوطه هـای صنـایع‬
‫تبدیلی و انبارهای لجستیکی در قالب فازهای مختلف می تواند به ارائه خدمات مورد انتظار خطوط و شرکت های‬
‫کشتیرانی و شرکای تجاری بندر و سایر صاحبان کاال و مشتریان بپردازد‪ .‬اما حوزه های فعالیت این بندر بیشتر‬
‫معطوف به عملیات کارگو‪ ،‬فله و کانتینر است و چنانچه شرکت های داخلی و بین المللی خواهان سرمایه گذاری‬
‫در این بندر باشند می توانند در پسکرانه این بندر در بخش ترمینال های نفتی‪ ،‬رو ـ رو و مسافری و گردشگری‬
‫دریایی برای سرمایه گذاری مشارکت نمایند‪.‬‬

‫این بندر در نقطه اتصال ایران ـ آذربایجان و در ‪ 600‬کیلومتری استان آغری ترکیه و ‪ 1400‬کیلومتری سواحل‬
‫خلیج فارس قرار دارد‪ .‬از مساحت ‪ 55‬هکتاری این بندر ‪ 15‬هکتار آن هم اکنون زیر بار قرار دارد و ‪ 40‬هکتار از‬
‫پسکرانه آن آماده سرمایه گذاری بخش خصوصی است‪ .‬این بندر همچنین سه پست اسکله و دارای ‪ 3‬انبار‬
‫سرپوشیده و یک انبار هانگار مجموعا ‪ 15‬هزار متری است‪.‬‬

‫بندر خصوصی آستارا‪ ،‬بندری در مسیر جاده ابریشم و چهار راه کریدور شمال ـ جنوب که مهمترین حلقه تجارت‬
‫بین آسیا و اروپاست که در مقایسه با مسیرهای سنتی از حیث مسافت و زمان ‪ 40‬درصد کوتاهتر و به لحاظ هزینه‬
‫‪ 30‬درصد ارزان تر است‪ .‬راهگذر شمال ـ جنوب یکی از مسیرهای مهم ترانزیتی در آسیای میانه است که موقعیت‬
‫مناسب ریلی‪ ،‬جادهای و دسترسی ایران به سواحل خلیج فارس و سواحل دریای خزر این بندر را در موقعیت‬
‫ممتازی قرار داده است‪ .‬از سوی دیگر‪ ،‬این راه گذر ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه از طریق ایران‬
‫و دریای خزر به کشورهای اقیانوس هند‪ ،‬حاشیه خلیج فارس و جنوب آسیا را برقرار می سازد‪.‬‬

‫در سال های اخیر‪ ،‬یکی از مهمترین اهداف مورد نظر در بندر آستارا تبدیل آن به یک قطب قدرتمند و فعـال در‬
‫زمینه ترانزیت غالت است که بتواند در مواقع ضروری در امر واردات این کاالی استراتژیک بتواند نیاز بازار کشورهای‬
‫آسیای میانه‪ ،‬ترکیه و عراق را تامین نماید‪ .‬هم اکنون با احداث پایانه غالت و تجهیزات مرتبط با آن همچون یک‬
‫دستگاه مکنده شیپ آنلودر به بخشی از این اهداف دست یافته است‪.‬‬
‫این بندر جدا از موقعیت در فرایند دادوستد بازرگانی و تجاری چنانچه شرکت ها و بنگاههای خصوصی تمایلی به‬
‫سرمایه گذاری داشته باشند می تواند با سهولت در مشارکت و سرمایه گذاری‪ ،‬آنان را از امتیازات خاص منطقه‬
‫ویژه اقتصادی بهره مند نماید‪.‬‬

‫از سوی دیگر‪ ،‬واقع شدن در مسیر دسترسی و تجارت کشورهای حاشیه دریای خزر‪ ،‬برخورداری از نقطه صفر‬
‫مرزی در مجاورت ایستگاه ریلی راه آهن جمهوری آذربایجان‪ ،‬نقطه تالقی حمل و نقل ترکیبی و دسترسی هم‬
‫زمان به سه گمرک مرزی دریایی‪ ،‬زمینی و ریلی در یک محدوده جغرافیایی‪ ،‬پسکرانه وسیع و نزدیکترین نقطه‬
‫اتصال تجارت استان های غرب و شمال غرب کشور با کشورهای عراق‪ ،‬ترکیه و کشورهای ‪ ،CIS‬تجهیزات مدرن و‬
‫کارآمد برای ارائه خدمات بندری و دریایی مطلوب و پیوسته از جمله مزیت های این بندر برای صاحبان سرمایه‬
‫در بخش خصوصی است‪.‬‬

‫اما در زمینه فرهنگی‪ ،‬گیالن همواره خواستگاه چهرههای مهم و اثرگذاری در بخشهای مختلف بوده است‪.‬‬
‫همچنین‪ ،‬خطه گیالن خواستگاه اولین هایی نیز بوده است که به مواردی از آنها در ادامه اشاره خواهد شد‪.‬‬

‫مسجد صفی(مسجد امام زمان عجل اهلل فرجه در گیالن)‬

‫مسجد صفی رشت که نام دیگر آن مسجد شهیدیه است‪ ،‬یکی از مساجد تاریخی شهر رشت است‪ .‬این مسجد در‬
‫بافت قدیمی رشت‪ ،‬در محدودهی بازار قرار دارد‪ .‬دقیقا مشخص نیست این مسجد چه زمانی ساخته شده است اما‬
‫گفته میشود شیخ صفیالدین اردبیلی (تاریخ تولد‪ 650 :‬هجری قمری و تاریخ وفات‪ 735 :‬هجری قمری) با شیخ‬
‫زاهد گیالنی دوست بوده و به همین دلیل به گیالن سفر میکند و در محل فعلی چاهی حفر میکند و عبادتگاهی‬
‫میسازد که بعدها به مسجد تبدیل میشود‪ .‬این مسجد که امروزه از اماکن خاص مذهبی گیالن به شمار میرود‪،‬‬
‫با شمارهی ‪ 197‬در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است‪.‬‬

‫گفته میشود این مسجد برای گرامیداشت نام شیخ صفیالدین اردبیلی‪ ،‬مسجد صفی نام گرفته است‪ .‬البته‬
‫درخصوص نامگذاری مسجد تاریخی رشت‪ ،‬روایت دیگری نیز وجود دارد‪ .‬برخی میگویند که قبر صفیالدین‬
‫میرزا‪ ،‬پسر شاه عباس صفوی‪ ،‬در این محل قرار دارد؛ به همین سبب نیز نام وی را برای مسجد برگزیدهاند‪.‬‬

‫در این مسجد‪ ،‬چاهی حفر شده است که آن را متبرک می دانند و به باور عامه‪ ،‬این مسجد منتسب به حجت ابن‬
‫الحسن عج اهلل فرجه‪ ،‬امام دوازدهم شیعیان میباشد‪.‬‬
‫مشاهیر گیالن‪:‬‬

‫اذر اندامی‬

‫اذر اندامی در سال ‪ 1305‬در کوی ساغرسازان رشت متولد شد‪ .‬او فرزند چهارم و تنها دختر خانواده اش بود‪ .‬دوران‬
‫ابتدایی را در دبستان بانوان زادگاهش پس از یک سال جهش تحصیلی به پایان رساند و از آنجا که بیشترین بار‬
‫مسئولیت خانواده بر دوش مادرش بود‪ ،‬آذر با شروع به تدریس خصوصی‪ ،‬دوزندگی و سوزن دوزی به مادرش کمک‬
‫می کرد و در کنار آن به تحصیل ادامه می داد‪.‬‬

‫پس از آن که سال نهم آموزش همگانی را در دبیرستان فروغ رشت به پایان رساند‪ ،‬به دلیل عالقه ای که به تدریس‬
‫داشت‪ ،‬به دانشسرای مقدماتی رشت رفت و در سال ‪ 1324‬از آن جا فارغ التحصیل شد‪ .‬آذر اندامی یک سال بطور‬
‫رایگان در دبستان های رشت تدریس کرد و سال بعد وقتی به سن قانونی رسید‪ ،‬به استخدام آموزش و پرورش‬
‫درآمد‪ .‬استعداد و پشتکاری که در او وجود داشت باعث شد تا در کنار تدریس به تحصیل پرداخته و چهار سال‬
‫بعد دیپلم اش را بگیرد و دو سال بعد در رشته پزشکی روی صندلی دانشگاه تهران بنشیند‪.‬‬

‫آذر پس از این موفقیت برای گذران زندگی در یکی از مدارس جنوب شهر تهران معلمی می کرد‪ .‬سال ‪1337‬‬
‫وقتی رشته پزشکی را به پایان رساند‪ ،‬تخصص زنان را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد و در همان سال بود که وارد‬
‫سازمان حمایت از مادران شد‪ .‬آذر اندامی وقتی تخصصش را در رشته زنان گرفت‪ ،‬به استخدام وزارت بهداشت‬
‫درآمده و در انستیتو پاستور شروع به کار کرد‪ .‬در همین زمان بود که او در زمینه باکتری شناسی عفونت های‬
‫بیمارستانی دست به پژوهش زد و نتیجه آن در مجالت معتبر پزشکی منتشر شد‪.‬‬

‫پس از آن بود که وبا در ایران قربانیان زیادی گرفت‪ .‬در آن زمان که عده زیادی با مرگ دست و پنجه نرم می‬
‫کردند‪ ،‬دکتر آذر اندامی با واکسن های مرغوب نه تنها به کمک هموطنانش شتافت‪ ،‬بلکه عالوه بر تأمین نیاز کشور‬
‫آن را به کشورهای همسایه نیز روانه کرد‪ .‬به پاس این خدمت بزرگ بود که دکتر اندامی به معاونت بخش میکرب‬
‫شناسی و پس از آن به ریاست بخش وبا و دیفتری منصوب شد و به پاس تالش های علمی اش نشان علمی به او‬
‫اعطا شد‪.‬‬

‫سال ‪ 57‬او پس از سال ها تالش بازنشسته شد و پس از آن بود که در یکی از بیمارستان های تهران به عنوان‬
‫مسئول آزمایشگاه شروع به کار کرد و همزمان در جنوب شهر به مداوای زنان می پرداخت تا این که یک روز در‬
‫حال معاینه یک بیمار تعادل خود را از دست داد و روی زمین افتاد‪ .‬آزمایش ها و بیماری ها حکایت از وجود تومور‬
‫مغزی در او بود‪ .‬در حالی که در سال ‪ 63‬تالش ها برای درمان او در خارج از کشور آغاز شده بود‪ ،‬او ‪ 28‬مرداد ماه‬
‫بر اثر آمبولی شش ها درگذشت‪.‬‬

‫هشت سال پس از مرگ این بانوی اندیشمند و پژوهشگر بزرگ بود که انجمن بین المللی نجوم ‪ AIU‬که از سال‬
‫‪ 1919‬پس از نقشه برداری ماهواره اکتشافی ماژادن از سیاره زهره به نامگذاری نقطه های موجود در این سیاره به‬
‫نام زنان نامدار جهان پرداخته بود‪ ،‬حفره ای به قطر ‪ 30‬کیلومتر در طول جغرافیایی ‪ 55/26‬و عرض جغرافیایی‬
‫‪ 45/17‬را به پاس تالش های علمی و خدماتش به نام او نامیدند‪.‬اکنون نام آذر اندامی به عنوان تنها زن ایرانی در‬
‫میان زنان مشهور جهان بر سیاره زهره می درخشد‪ .‬نام این بانوی ایرانی بر روی حفره ای در سیاره زهره به ثبت‬
‫رسیده است و اینک در بلندای کهکشان‪ ،‬نشان حضور یک بانوی گیالنی در سیاره زهره (ونوس)با افتخار هویداست‪.‬‬

‫مزار این بانوی بزرگوار در قطعه ‪ 18‬ردیف ‪ 36‬شماره ‪ 6‬در بهشت زهرا تهران است و جملهای با این مضمون‬
‫نوشته شده‪:‬‬

‫راهش در این سرا دانش و مهر نیکی و جایش در آن سرا فردوس برین جاودانه‬

‫محمد علی مجتهدی‬

‫(بنیانگذار دانشگاه صنعتی شریف)‬

‫محمدعلی مجتهدی در اول مهرماه ‪ 1287‬در شهر الهیجان به دنیا آمدمحمدعلی تنها دو سال داشت که مادر‬
‫خود را از دست داد‪ .‬پدر او نیز تاجر ابریشم بود و یکی از زمین داران شهر الهیجان به شمار می آمد‪ .‬بر خالف‬
‫بسیاری از مشاهیر ایران زمین‪ ،‬پدر محمدعلی کمک چندانی در امور مربوط به تحصیل علم به فرزندش نکرد و با‬
‫وجود داشتن ثروت فراوان‪ ،‬اجازه تحصیل در شهرهای دیگر را به پسر نداد‪ .‬به این ترتیب فرزند او اولین بار در ‪7‬‬
‫سالگی و از مدرسه «حقیقت» الهیجان کسب علم را آغاز نمود‪ .‬اندکی بعد و در سال ‪ 1299‬ش‪ .‬اغتشاشات در‬
‫گیالن به اوج رسید و به این ترتیب باز هم در دانش آموختن محمدعلی وقفه ایجاد شد‪ .‬این بار دلیل نا آرامی ها‬
‫قیام «میرزا کوچک خان جنگلی» بود که با حکومت مرکزی کشور به مخالفت پرداخته بود و در تالش بود که‬
‫گیالن و مازندران را از حکومت قاجار‪ ،‬مستقل سازد‪ .‬مدتی بعد و با برقراری ثبات سیاسی در کشور‪ ،‬محمدعلی در‬
‫سال ‪ 1304‬با کمک ارثیه ای که از مادرش به جای مانده بود به تهران آمد و در «دارالمعلمین مرکزی» تحصیالت‬
‫دوره دبیرستان خود را آغاز کرد‪ .‬او سال های پایانی دبیرستان را در مدرسه « شرف» گذراند‬

‫محمدعلی در سال ‪ 1310‬با گذراندن دوره ‪ 6‬ساله متوسطه‪ ،‬دیپلم گرفت و در آزمون «اعزام محصل به فرانسه»‬
‫رتبه قبولی را به دست آورد‪ .‬به این ترتیب به همراه سایر پذیرفته شدگان در این امتحان راهی اروپا شد و یک‬
‫سال در مدرسه بلز پاسکال در شهر کلرمون‪ ،‬به تقویت زبان فرانسوی خود پرداخت‪ .‬پس از آن وارد دانشگاه لیل‬
‫شد و لیسانس مکانیک را در سه سال به دست آورد‪ .‬او در مکانیک استداللی بین تمام همدوره ای های خود‪،‬‬
‫عنوان اول را به دست آورد و بهترین دانشجو شد‪ .‬محمدعلی طی سال های ‪ 1314‬تا ‪ 1317‬موفق شد مدرک فوق‬
‫لیسانس خود را نیز دریافت نماید‪ .‬پس از آن نیز دوره دکترا در دانشگاه سوربن فرا رسید و او روی پایان نامه ای‬
‫با عنوان«حل برخی مسائل مکانیک مایعات »تحقیق کرد‪ .‬در پایان‪ ،‬امتیاز«شایان افتخار» که باالترین امتیاز برای‬
‫تصویب دکترا بود‪ ،‬به او داده شد و «دکتر مجتهدی» در سال ‪ 1317‬به ایران بازگشت‪ .‬وی پس از بازگشت به ایران‬
‫دانشیار ریاضی دانشکده علوم و دانشسرای عالی شد‬

‫در همان سال(‪ 1320‬ش‪ ).‬محمدعلی پس از پایان سربازی خود‪ ،‬ضمن تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران‬
‫در دبیرستان « البرز» نیز صاحب مسوولیت شد‪ .‬مجتهدی در سال ‪ 1323‬به مدیریت البرز برگزیده شد و او این‬
‫مدرسه را به بهترین و مشهورترین مدرسه ایران تبدیل کرد‪ .‬دکتر به مدت ‪ 34‬سال مدیر این دبیرستان بود و‬
‫بسیاری از دانشمندان و مشاهیر علمی کشورمان را تربیت کرد‪ .‬عالقه این دانش آموختگان به مدیر خود تا اندازه‬
‫ای بود که وقتی در دوران وزارت«دکتر محمود حسابی»‪ ،‬مجتهدی برکنار شد‪ ،‬چیزی نمانده بود که اعتراض دانش‬
‫آموزان به یک شورش بزرگ تبدیل شود‪ .‬اما بازگرداندن مجتهدی‪ ،‬به اعتراضات خاتمه داد‪ .‬او همزمان با ریاست‬
‫دبیرستان در سال ‪ 1340‬ریاست دانشگاه شیراز را نیز بر عهده گرفت و در آذرماه سال ‪1341‬به مدت سه سال‬
‫رئیس دانشگاه پلیتکنیک تهران شد و ‪4‬سال بعد‪ ،‬بهترین دانشگاه فنی کشور( دانشگاه صنعتی شریف) را تاسیس‬
‫کرد ‪.‬فعالیت این دانشگاه از اول مهرماه ‪ 1345‬آغاز شد اما موسس این دانشگاه تنها یک سال به عنوان رییس‬
‫دانشگاه خدمت کرد و این پست پس از یک سال به شخص دیگری واگذار شد‪ .‬وی پس از آن به مدت پنج ماه‬
‫رییس دانشگاه ملی بود و تا اوایل دهه ‪ 50‬سمت های دیگری مثل‪ ،‬ریاست دانشگاه امیرکبیر و ریاست شهید‬
‫بهشتی را نیز بر عهده داشت تا آن که بازنشسته شد و به فعالیت در دبیرستان البرز ادامه داد‬

‫پس از پیروزی انقالب در سال ‪ ،57‬دکتر مجتهدی از مهندس بازرگان (نخستوزیر وقت و همکار سابق وی در‬
‫دانشکده فنی ) خواست تا کس دیگری را به جایش در دبیرستان البرز منصوب کند تا وی بتواند برای معالجه‬
‫چشم خود به خارج کشور برود‪ .‬او پس از معالجه چشم در ژنو به ایران بازگشت‪ ،‬اما در سال ‪ 61‬مجدداً به خارج‬
‫کشور رفت‪ .‬دلیل این امر معالجه نوه اش بود که بیماری قلبی داشت‪ .‬در این ایام دکتر مجتهدی خود نیز دچار‬
‫نارسایی قلبی شد و سه بار سکته قلبی را پشت سر گذاشت تا آن که در سال ‪ 1376‬در شهر«نیس» از دنیا رفت‬
‫و در همان شهر به خاک سپرده شد‬

‫عالوه بر هزاران دانش آموز و دانشجو که به صورت مستقیم و غیر مستقیم شاگرد وی بودند‪ ،‬کتابی نیز با عنوان«‬
‫خاطرات دکتر مجتهدی» به کوشش «حبیب الجوردی »در خرداد ‪ 1380‬به چاپ رسیده است که به صورت‬
‫مصاحبه با مجتهدی است و در مجموعه «تاریخ شفاهی ایران» قرار می گیرد‪ .‬همچنین ساختمان کتابخانه مرکزی‬
‫دانشگاه صنعتی شریف به نام وی« ساختمان دکتر مجتهدی» نامیده می شود‪.‬‬

‫اکبر رادی‬

‫اکبر رادی در دهم مهرماه سال ‪ 1318‬در رشت چشم به جهان گشودرادی از هفت سالگی راهی مدرسه شد‪ .‬چهار‬
‫سال اول ابتدایی را در دبستان عنصری به تحصیل پرداخت‪.‬‬

‫خانواده او در سال ‪1329‬به علت افت کسب و کار پدرش‪ ،‬به تهران کوچ کردند‪.‬او دو کالس آخر ابتدایی را در‬
‫دبستان صائب تهران و دوره متوسطه را در دبیرستان فرانسوی رازی تحصیل کرد (‪).1338‬‬

‫سپس یک سال پشت کنکور پزشکی ماند و سال بعد (‪ )1339‬در رشته علوم اجتماعی دانشکده ادبیات دانشگاه‬
‫تهران قبول شد و چهار سال بعد فوقلیسانس این رشته را هم تا نیمههای سال دوم ادامه داد و پیش از ارائه پایان‬
‫نامه آن را رها کرد‪.‬‬

‫او همزمان‪ ،‬دوره یک ساله تربیت معلم را پشت سر گذاشت‪ ،‬ودر سال ‪ 41‬با حکم رسمی وزارتخانه موفق به اخذ‬
‫مدرک معلمی شد ؛ و همزمان دو نمایشنامه “روزنه آبی” و افول را نوشت‪.‬‬

‫طی سی و دو سال تدریس در رشته ادبیات سال چهارم دبیرستان‪ ،‬ادبیات نمایشی انستیتو مربیان امور هنری‪،‬‬
‫نویسی مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نمایشنامهنویسی پیشرفته کارشناسی ارشد دانشگاه هنر اشتغال‬
‫ِ‬ ‫نمایشنامه‬
‫داشت و در سال ‪ 1373‬بازنشسته شد‪.‬‬

‫اولین داستان جدی او «باران» نام داشت که در سال ‪ 1338‬در مسابقه داستاننویسی مجله اطالعات جوانان چاپ‬
‫شد و میانِ بیش از هزار داستان به مقام نخست دست یافت‪.‬‬
‫رادی همواره معتقد بود‪ ” :‬تا زمانی که نمایشنامه ایرانی با آدمهای معاصر و درد زنده نداشته باشیم‪،‬‬
‫بیگمان تئاتر معاصر ملی هم نخواهیم داشت ”‪.‬‬

‫“روزنه آبی” نخستین نمایشنامه جدی او بود که آن را در زمستان سال ‪ 38‬نوشت و به واسطه آن با شاهین‬
‫سرکیسیان آشنا شد‪ .‬سرکیسیان بعد از مطالعه نسخه دستنویس “روزنه آبی” تصمیم به اجرای آن گرفت‪.‬‬

‫سرانجام اکبر رادی بامداد پنجم دی ماه ‪ 1386‬در بیمارستان پارس تهران چشم از جهان فرو بست‬

‫آثار‬

‫از دست رفته‬ ‫•‬

‫روزنه آبی‬ ‫•‬

‫افول‬ ‫•‬

‫مرگ در پاییز‬ ‫•‬

‫از پشت شیشهها‬ ‫•‬

‫ارثیه ایرانی‬ ‫•‬

‫صیادان‬ ‫•‬

‫لبخند باشکوه آقای گیل‬ ‫•‬

‫در مه بخوان‬ ‫•‬

‫هاملت با ساالد فصل‬ ‫•‬

‫منجی در صبح نمناک‬ ‫•‬

‫پلکان‬ ‫•‬

‫تانگوی تخم مرغ داغ‬ ‫•‬


‫آهسته با گل سرخ‬ ‫•‬

‫شب روی سنگفرش خیس‬ ‫•‬

‫آمیز قلمدون‬ ‫•‬

‫باغ شب نمای ما‬ ‫•‬

‫ملودی شهر بارانی‬ ‫•‬

‫خانمچه و مهتابی‬ ‫•‬

‫دو تکپردهایِ شب به خیر جناب کنت و کاکتوس‬ ‫•‬

‫روی صحنه آبی ‪:‬دوره آثار رادی در چهار جلد‬ ‫•‬

‫پایین گذر سقاخانه‬ ‫•‬

‫آهنگهای شکالتی‬ ‫•‬

‫محمود نامجوی‬

‫محمود نامجو(‪)1297 -1368‬‬

‫دارنده نشان نقره(‪ 56‬کیلوگرم) المپیک ‪ 1952‬هلسینکی‪ ،‬فنالند‬

‫دارنده نشان برنز(‪ 56‬کیلوگرم) المپیک ‪ 1956‬ملبورن‪ ،‬استرالیا‬

‫نامخانوادگی او نامجوی می باشد ولی همه او را "نامجو" میشناسند‪.‬‬

‫محله ارمنینشین بیرون شهر رشت با نام بوالغ‪ ،‬زورخانهای بود که پای نامجو به آن باز شد و در این مکان بود که‬
‫وی با ورزش باستانی و زورخانهای آشنا گردید و در همین محل‪ ،‬کشتی محلی گیلک را تمرین میکرد و به مصاف‬
‫مدعیان زورآزمایی میرفت‪ .‬کمتر کشتیگیر هم وزن و همقدی بود که میتوانست حریف او و دوستش‪ ،‬هاشم‬
‫ستوده‪ ،‬شود‪ .‬جایزهای برای این کشتی وجود داشت که به زبان محلی به آن «برم»میگفتند‪.‬‬
‫نامجو وقتی این جایزه را میبرد‪ ،‬آن را به حریف باخته خود میداد‪ .‬وقتی علت این کار را میپرسیدند‪،‬‬
‫میگفت‪«:‬این کار صفای خاص خودش را دارد»‪ .‬او این خصلت را از زورخانه و آداب آن یاد گرفته بود‪ .‬نامجو در‬
‫کشتی محلی گیلک به قهرمانی رسید‪ .‬استادنی چون رضا هاشمزاده‪ ،‬رضا الجی‪ ،‬پهلوان محمدمقدم‪ ،‬رضا رباطی‪،‬‬
‫حاج الماس و شیخ نداف‪ ،‬او را در راه رسیدن به این مقام‪ ،‬آن هم در نوجوانی‪ ،‬تعلیم داده و کمک کرده بودند‪.‬‬

‫یکی از خصلتهای نامجو‪ ،‬گرامی داشتن نام کسانی بود که در شئون مختلف ورزشی او را آموزش داده‪،‬همراهی‬
‫کردند و با وی همکاری داشتند‪ .‬او در هر مصاحبه و خطاب از آنها نام میبرد‪.‬‬

‫نامجو قبل از آمدن به تهران در سال ‪ ،1316‬در چندین جشن بزرگ ورزشی در گیالن شرکت کرد‪ ،‬که از مهمترین‬
‫آنها شرکت در جشن بزرگ هزاره فردوسی در سال ‪ 1314‬بود‪ ،‬که به صورت یک جشن ملی درآمده بود‪ .‬محمود‬
‫نامجو در این مراسم‪ ،‬در جلوی عمارت بلدیه(شهرداری)به عملیات آکروباتیک پرداخت و برای اولین بار نشان افتخار‬
‫گرفت‬

‫برای شرکت در مسابقات قهرمانی در ‪ ،1317‬نامجو به اتفاق احمد درخشان با آقای حیات غیب آشنا شد و به‬
‫دعوت او برای آزمایش روی تخته رفت و موفق شد ‪ 60‬کیلوگرم را پرس کند‬

‫نامجو در اثر عالقه و پشتکار و تمرینات مداوم‪ ،‬در سال ‪ 1319‬آمادگی خود را برای شرکت در مسابقات قهرمانی‬
‫کشور اعالم کردنامجو در دومین دوره مسابقات قهرمانی ایران(‪ ،)1319‬در صحنه مسابقات ظاهر شد و توانست به‬
‫راحتی رکورد ‪ 250‬کیلوگرم در مجموع ‪ 3‬حرکت را به دست آورد‪ .‬او با این حد نصاب موفق شد ‪ 34‬کیلوگرم حد‬
‫نصاب قهرمان سال قبل ایران‪ ،‬یعنی هفت صندوقی از قزوین‪ ،‬را ترقی دهد‪.‬‬

‫در سال ‪ ،1320‬مسابقات به علت اشغال ایران توسط متفقین و جنگ دوم انجام نشد‪ ،‬ولی از ‪ 1321‬تا ‪ 1330‬نامجو‬
‫در مسابقات قهرمانی ایران‪،‬گاهی از تهران و گاهی از رشت‪ ،‬شرکت کرد و مقام نخست و دوم وزنهبرداری را به‬
‫دست آورد‬

‫از افتخارات بزرگ محمود نامجو‪ ،‬کسب اولین نشان طال از مسابقات رسمی جهانی برای ایران است‪.‬‬

‫«شوینینگس» ییالق اهالی الهه است که میزبان مسابقه جهانی سال ‪ 1949‬بود‪ .‬این محل تا مرکز الهه‪15 ،‬‬
‫کیلومتر فاصله دارد ومسابقه جهانی در سالن سیرک آن انجام شد‪ .‬نامجو که پرچم ایران را در رژه کشورها حمل‬
‫میکرد‪ ،‬بالفاصله پس از پایان مراسم و تشریفات‪ ،‬آماده مسابقه شد‪.‬‬
‫در این مسابقهها‪ ،‬نامجو با حریف آمریکایی‪ ،‬جو‪-‬دی پیاترو‪ ،‬در مجموع دو حرکت پرس و یکضرب مساوی شد‪ .‬اما‬
‫با اراده خلل ناپذیرش‪ ،‬در حرکت دو ضرب ‪ 17/5‬کیلوگرم از او جلو افتاد و با مجموع ‪ 312/5‬کیلوگرم قهرمان‬
‫جهان و برنده نشان طال شد‪ .‬او ‪ 97/5‬کیلوگرم را در یک ضرب بلند کرد‪ ،‬که با دو چراغ سفید و یک قرمز همراه‬
‫بود و همین امر باعث شد حد نصاب جهانی او به ثبت نرسد‪ .‬در حرکت دو ضرب هم ‪ 127/5‬کیلوگرم را که حد‬
‫نصاب جهانی بود‪ .‬باال برد‪ ،‬ولی داوران آن را خطا محسوب کردند‪.‬‬

‫قرار شد برای شرکت در مسابقه قهرمانی کشور در سال ‪ ،1329‬افراد گزینش شوند‪ .‬نامجو در حالی که نیازی به‬
‫شرکت در مسابقههای انتخابی نداشت‪ .‬برای برپایی حد نصاب جهانی‪ ،‬در این مسابقهها حاضر شد‪ .‬این مسابقهها‬
‫در حیاط باشگاه نیرو و راستی‪ ،‬با حضور چند هزار تماشاچی انجام شد‪ ،‬که در نتیجه‪ ،‬نامجو در حرکت یکضرب‪،‬‬
‫‪ 100‬کیلوگرم را با موفقیت باالی سر برد و ‪ 2/5‬کیلوگرم حد نصاب قبلی جهان را ترقی داد‪.‬نامجو با برداشتن ‪125‬‬
‫کیلوگرم در دو ضرب‪ ،‬مجموعا ‪ 320‬کیلوگرم به دست آورد و حد نصاب خود را که در مسابقههای جهانی سال‬
‫قبل از آن (‪ )1949‬در هلند به دست آورده بود‪ ،‬ترقی داد‬

‫نامجو در دهلینو‪ ،‬در دسته خروس وزن به روی صحنه آمد و هموطن او‪ ،‬علی میرزایی‪ ،‬نیز در همین دسته‪،‬در‬
‫کنار نامجو وزنهبرداری کرد‪ .‬نامجو در این مسابقهها با رکورد ‪ 317/5‬کیلوگرم (‪)97+130/92+5/5‬حد نصاب جهانی‬
‫خود را تکرار کرد و اولین نشان طالی بازیهای آسیایی را برای خود و ایران به دست آورد‪.‬‬

‫دراین بازیها‪ ،‬در یک مسابقه پرورش اندام‪ ،‬که «آقای آسیا» در سال ‪ 1951‬نامیده شد‪ ،‬یک هندی به نام پاریمال‬
‫روی اول شد و نامجو با ‪ 596‬امتیاز به مقام دوم آسیا دست یافت‪.‬‬

‫در بازیهای هلسینکی‪ ،‬نامجو در دسته خروس وزن شرکت کرد‪ .‬او در سالهای بعد از المپیک لندن در سه مسابقه‬
‫پیدرپی جهانی برنده نشان طال شده و حد نصابهای جهانی بسیاری را برپا کرده بود‪ .‬روسها در این بازیها‬
‫حضور داشتند و یک رقیب تازه نفس برای شکست دادن نامجو به صحنه آورده بودند تا هم برنده نشان طال شوند‬
‫و هم شکست سال ‪ 1950‬قهرمان ملی خود‪ ،‬چی میشکیان گرجی‪ ،‬را جبران کند‪.‬‬

‫تمرینات سخت و جانفرسای نامجو برای کسب افتخارات در سالهای قبل از این بازیها‪ ،‬فشار زیادی را بر ستون‬
‫فقرات او وارد کرده بود و همین امرموجب شد که حریف تازه نفس‪ ،‬به نام ایوان ادودف‪ ،‬از کهولت ورزشی و آسیب‬
‫دیدگی وی نهایت سود را ببرد‪ .‬امتیاز دیگرحریف نامجو‪ ،‬این بود که داور وسط این مسابقه‪ ،‬بوخارف‪ ،‬از شوروی‬
‫بود‪ .‬به هر صورت نامجو در پرس با حریف روسی مساوی کرد‪ .‬در یکضرب‪ 2/5 ،‬و در دوضرب‪ 5،‬کیلوگرم از او عقب‬
‫ماند و به نشان نقره رضایت داد‪ .‬این نخستین نشان نقره المپیک بود‪ ،‬که در ‪ 25‬ژوئیه ‪ 1952‬برای ایران به دست‬
‫آمد‪.‬‬

‫عناوین و افتخارات محمود نامجو‬

‫بازیهای المپیک‬

‫‪ 1948‬لندن‪،‬انگلستان رتبه پنجم (‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1952‬هلسینکی‪ ،‬فنالند نشان نقره(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1956‬ملبورن‪ ،‬استرالیا نشان برنز(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫مسابقات جهانی‬

‫‪ 1949‬شووینینگن‪ ،‬هلند نشان طال(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1950‬پاریس‪ ،‬فرانسه نشان طال(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1951‬میالن‪ ،‬ایتالیا نشان طال(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1954‬وین‪ ،‬اتریش نشان نقره(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1955‬مونیخ‪ ،‬آلمان نشان برنز(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1957‬تهران نشان برنز (‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫بازیهای آسیایی‬

‫‪ ،1951‬دهلینو‪،‬هندوستان نشان طال (‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1958‬توکیو‪ ،‬ژاپن نشان نقره(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫مسابقات قهرمانی ایران‬

‫‪ 1319‬تهران نشان طال (‪ 60‬کیلوگرم)‬


‫‪ 1321‬تهران نشان طال (‪60‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1322‬تهران نشان طال (‪ 60‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1326‬تهران(نشان طال (‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1327‬تهران نشان طال(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1329‬تهران نشان طال(‪ 56‬کیلوگرم)‬

‫‪ 1330‬رشت نشان طال(‪ 60‬کیلوگرم)‬

‫آخرین حضور نامجو در مسابقههای قهرمانی ایران‪ ،‬درسال ‪ 1330‬بود‪ .‬نامجو از سال ‪ 1947‬تا ‪ 1952‬پیش از ده‬
‫بار حد نصابهای جهانی برپا کرد‪.‬‬

‫محمود نامجو در ‪ 30‬دی ماه سال ‪ 1368‬دعوت حق را لبیک گفت‪.‬‬

‫میرزا حبیب اهلل رشتی‬

‫میرزا حبیب اهلل رشتی (‪1234-1312‬ق) از فقیهان صاحبنام دوره ناصرالدین شاه است‪ .‬وی از شاگردان محمد‬
‫حسن نجفی و شیخ انصاری و استاد عالمانی چون سید محمدکاظم یزدی‪ ،‬آقا ضیاءالدین عراقی‪ ،‬میرزا‬
‫محمدحسین نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی بود‪ .‬مهمترین کتاب او بدایع االفکار است‪.‬‬

‫میرزا حبیب اهلل رشتی فرزند میرزا محمد علی خان فرزند جهانگیرخان قوچانی گیالنی‪ ،‬از فقهای نامدار جهان‬
‫تشیع در دوران خود بود‪ .‬پدرانش اهل قوچان بودند که در سالهای آغازین قرن یازدهم هجری‬
‫قمری به گیالن فرستاده شده و از آن پس در گیالن ساکن شدند وی در سال ‪1234‬ق در املش به دنیا آمد‬

‫میرزا حبیب اهلل در خانه‪ ،‬نخست به یادگیری قرآن پرداخت‪ .‬آنگاه برای آموختن علوم دینی در دوازده سالگی‬
‫به لنگرود و سپس رشت رفت سپس برای تکمیل تحصیالت خود‪ ،‬به حوزه علمیه قزوین رهسپار شد و در‬
‫درس فقه و اصول‪ ،‬شیخ عبدالکریم ایروانی حضور یافت در ‪ 25‬سالگی به اجتهاد دست یافت بعد از آن به مدت‬
‫چهار سال مرجع امور دینی مردم املش شد‪ .‬آنگاه در سال ‪1263‬ق وارد نجف شد و به درس محمد حسن‬
‫نجفی وارد شد بعد از درگذشت نجفی‪ ،‬در سال ‪1266‬ق‪ ،‬به محفل درس شیخ مرتضی انصاری وارد شد‬
‫وی با اینکه سرآمد شاگردان شیخ انصاری بود‪ ،‬بعد از درگذشت شیخ‪ ،‬وجوهات شرعی را نمی پذیرفت و هیچ گاه‬
‫به دنبال مرجعیت نبود و در مقابل اصرار شاگردان برای قبول مرجعیت‪ ،‬آنان را به میرزای شیرازی ارجاع میداد‬
‫علت این امر را می توان به سجایای اخالقی وی نسبت داد‪ .‬ایشان توجه عمیق و کارشناسانه به حفظ کیان مرجعیت‬
‫داشت و حمایت همه جانبه خود از میرزای شیرازی را در ارجاع مردم و مقلدان به ایشان نشان داد‪ .‬مرحوم میرزا‬
‫حبیباهلل حتی وجوهات را قبول نمیکرد و همه را به سامرا و به میرزای شیرازی ارجاع می داد‪ .‬از همه اینها‬
‫مهمتر مأیوس کردن حکومت قاجار برای ایجاد شکاف بین علمای ایران است‪ .‬حاکمان وقت قاجار هر چه تالش‬
‫کردند که میرزای رشتی را در مقابل میرزای شیرازی قرار بدهند‪ ،‬موفق نشدند‪.‬‬

‫از شاگردان میرزا حبیب اهلل رشتی برخی مرجع دینی شدند و عده ای رهبر حرکت های سیاسی و اجتماعی دیار‬
‫خویش و دسته ای نیز در عرصۀ تدریس و تحقیق طالیه دار حوزه بودند‪ .‬از جمله این شاگردان‪ ،‬می توان به اسامی‬
‫زیر اشاره کرد‪:‬‬

‫سید محمد کاظم یزدی‬

‫آقا ضیاءالدین عراقی‬

‫میرزا محمدحسین نائینی‬

‫شعبان دیوشلی (لنگرودی)‬

‫عبداهلل مازندرانی (لنگرودی)‬

‫شیخ فضل اهلل نوری‬

‫میر بحرالعلوم رشتی‬

‫علی رشتی‬

‫عبدالغنی بادکوبه ای‬

‫سید ابوالحسن اصفهانی‬

‫سید ابوالقاسم اشکوری‬


‫وی شب پنج شنبه ‪ 14‬جمادیالثانی ‪1312‬ق در نجف از دنیا رفت و در یکی از حجره های صحن حرم امام‬
‫علی(ع) دفن شد‪.‬‬

‫اولین های گیالن‬

‫مدرسه فروغ‬

‫مدرسه دخترانه «فروغ» که بعد از انقالب به دبیرستان «‪ 17‬شهریور» تغییر نام داد‪ ،‬بر اساس مستندات سازمان‬
‫میراث فرهنگی استان گیالن‪ ،‬در سال ‪ 1284‬خورشیدی ساخته شده است‪ .‬البته بر اساس یادداشتهای برخی‬
‫مورخان از جمله «شادی پیروزی»‪ ،‬در سال ‪ 1282‬خورشیدی و بر اساس کتاب «مرادعلی توانا» در سال ‪1279‬‬
‫خورشیدی تأسیس شده است‪.‬‬

‫بنای اولیه این مدرسه را مثل کالج تهران مسیونرهای آمریکایی گذاشتند و در واقع نخستین مدرسه دخترانه‬
‫خارجی در گیالن بود‪ .‬فروغ در سال ‪ 1312‬خورشیدی مجوز تأسیس دوره کامل متوسطه را هم دریافت کرد‪.‬‬

‫همچنین جالب است بدانید بر اساس گزارشی که پیشتر منتشر شده و به موجب نوشتههای «فریدون نوزاد» ‪-‬‬
‫از مورخان گیالن‪ -‬در ابتدا در مدرسه فروغ رشته «خانه داری» تدریس میشد‪ ،‬اما بعدها رشتههای طبیعی و‬
‫علمی نیز به رشته اضافه شد و این دبیرستان‪ ،‬دخترانی را تحویل جامعه داده که برخی در سطح دنیا مطرح اند‪.‬‬

‫فروغ دختران در رشت را میتوان هم پای دبیرستان شاپور رشت (شهید بهشتی فعلی) یا مانند البرز پسران در‬
‫تهران دانست‪ .‬با این تفاوت که درهای البرز باز است ولی فروغ را میخواستند تخریب کنند و اگرچه ثبت آن در‬
‫میراث فرهنگی مانع این فاجعه شد اما ماندگاری و استمرار آن به همکاری بیشتر آموزش و پرورش و میراث‬
‫فرهنگی با حمایت شهرداری و نقش فعالتر چهرههای فرهنگی و همین دانش آموختگان که به آن عِرق و عشق‬
‫دارند نیاز دارد‪.‬‬

‫تئاتر ایران‬

‫بذر اولیه تئاتر را ارامنه در گیالن پراکندند که با تالش و کوشش هنرمندان گیالنی حاصل آن باروری بخشی از‬
‫تاریخ ملی تئاتر کشورمان شد‪.‬قبل از شکل گیری اولین کانون تئاتری در رشت در‪ 1298‬ش‪ ،‬گروه های ارمنی‬
‫اولین گروه های نمایشی ای بودند که به رشت و انزلی می آمدند و به اجرای نمایش پرداختند ‪.‬متأسفانه‪ ،‬مدارکی‬
‫که تاریخ دقیق رفت و آمد این گروه ها و عنوان نمایش ها‪ ،‬نام نویسندگان‪ ،‬کارگردان ها و … را مشخص سازد‬
‫در دست نیست‬

‫جرای نمایش نامه های اولیه (با نام خچوی دالل) در رشت و احتماالً اجرای آثار دیگر خود حکایتی شیرین دارد‪.‬در‬
‫آن زمان تاالر نمایش در رشت وجود نداشت و این نمایش در یک انبار به روی صحنه رفت ‪.‬‬
‫در رشت پزشک صاحب نامی به نام دکتر استپانوس زندگی می کرد که در زبان محاوره گیالنی به او حکیم فانوس‬
‫می گفتند‪ .‬وی در محله سرچشمه رشت باغی داشت که به نام خود او معروف بود‪ .‬انباری در این باغ وجود داشت‬
‫که حکیم گیالنی آن را با کمی دستکاری و هزینه شخصی به صحنه نمایش تبدیل کرده بود و نمایش های خچوی‬
‫رفتند‪.‬‬ ‫صحنه‬ ‫روی‬ ‫به‬ ‫باغ‬ ‫این‬ ‫در‬ ‫خچو‬ ‫انجیر‬ ‫و‬ ‫دالل‬
‫اولین تاالر نمایش را در رشت آوِدیس هوردانانیان ساخت‪ .‬او برای یادبود فرزندش مدرسه ای برای ارمنیان رشت‬
‫بنا کرد که مجهز به سن و تاالر نمایش بود‪ .‬در این تاالر‪ ،‬ارمنیان قفقازی ای که به رشت می آمدند‪ ،‬ارمنیان گیالن‬
‫و سایر گروه های تئاتری نمایش اجرا می کردند‪ .‬تا ‪1317‬ق‪1900/‬م این تاالر تنها تاالر تئاتر رشت بود‬

‫مانور اتش نشانی‬

‫آتش نشانی رشت در سال ‪ 1305‬تاسیس شد‬

‫تاریخچه تاسیس آتش نشانی رشت از زبان رئیس سازمان آتش نشانی‪.‬‬

‫محمدعلی رفیعی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)‪ -‬منطقه خزر در خصوص تاریخچه‬
‫سازمان آتش نشانی رشت اظهار داشت‪ :‬اداره بلدیه رشت تا سال ‪1305‬خورشیدی فاقد اداره ی آتش نشانی‬
‫(اطفائیه) بوده است‪ ،‬طرح ایجاد اداره ای برای اطفای حریق در ابتدای سال ‪ 1305‬از طرف بلدیه ارائه و در ماههای‬
‫بعد عملی گردید‪ .‬وی ادامه داد‪ :‬سرانجام در بلدیه رشت‪ ،‬دایره کوچکی با عنوان شعبه اطفائیه دایر گردید و اولین‬
‫رئیس آن به نام میرزا اسماعیل خان سمیعی در آذر ماه ‪ 1305‬خورشیدی تعیین شد‪ .‬وی خاطرنشان کرد‪ :‬در‬
‫خرداد ‪ 1305‬در پیشنهادی که در دایره ی مباشرت بلدیه که به ریاست مرحوم وقاری بوده به اداری بلدیه مبنی‬
‫بر استفاده از زمین واقع در استادسرا داده‪ ،‬اولین پایگاه آتش نشانی در آن محل دایر گردید‪ .‬وی افزود‪ :‬طبق اسناد‬
‫مالی باقی مانده از آن زمان بودجه ماهانه ی اداره ی اطفائیه در سال ‪ 1305‬مبلغ ‪ 1306‬بلدیه اولین ماشین را‬
‫برای دایره ی آتش نشانی خریداری نمود‪ .‬وی در پایان افزود‪ :‬تاکنون ‪ 27‬مدیر آتش نشانی در این سازمان مشغول‬
‫به فعالیت بوده اند‪.‬‬
‫معماری گیالن‬

‫معماری بومی گیالن‪ ،‬ود دارای فرهنگ بخصوص و نشانگر دانش و مهارت باالی بومیان منطقه گیالن میباشد‪.‬‬

‫به طور کلی معماری گیالن در قالب سه منطقه بررسی میشود که عبارتند از‪ :‬جلگهی شرقی‪ ،‬جلگهی میانی و‬
‫جلگهی غربی‪ .‬در ساختارهای فیزیکی و فلسفی معماری سنتی و بومی گیالن اولین طبقه یا طبقهی همکف بر‬
‫روی کرسی به ارتفاع ‪ 80‬سانتیمتر تا یک متر و معموالً روی سکویی از کندههای چوبی (در مناطق روستایی) یا‬
‫پایههای آجری و بلوکی (در مناطق شهری) قرار میگیرد تا فضاهای خالی را از رطوبت و نم زمین مصون نگه‬
‫دارد‪ .‬نمای اصلی برای گریز از بادهای غربی و بارانهای موسمی و استفادهی هرچه بیشتر از نور و نسیم در‬
‫تابستان در جهت جنوب شرقی است‪ .‬فضاهای متمرکز و داخلی خانهها در این دو جهت شکل گرفته و به‬
‫وسیلهی ایوانهای سراسری از حیاط خانه جدا میشوند‪ .‬باران مداوم و رطوبت نسبی زیاد منطقه‪ ،‬عامل اصلی‬
‫شکلگیری معماری و شهرسازی در این سرزمین است‪ .‬در چنین محیطی احداث ساختمان باید با پیشبینیهای‬
‫دقیق و مشخص صورت گیرد تا بنا بتواند در برابر کلیهی نفوذهای رطوبت (از طریق سقف با ریزش باران و از‬
‫کف با استفاده از خاصیت مویینگی) برای زمان معین (که بستگی به عملکرد بنا دارد )دوام آورده و قابل استفاده‬
‫باشد‪ .‬جهتگیری و کشیدگی غالب خانههای این منطقه‪ ،‬شرقی – غربی است ‪ .‬این نوع جهتگیری تابع دو‬
‫عامل است‪ :‬یکی آنکه از نور جنوب بهره برند‪ ،‬دیگر آنکه بنا در جبههی غربی سطح کمتری داشته باشد‪ ،‬زیرا‬
‫غرب جبههی کج باران است و به این دلیل عموماً در این جبهه بازشویی وجود ندارد‪ .‬حیاط هر خانه سلسله‬
‫مراتبی دارد که بر اساس شغل صاحبخانه فرق میکند‪ .‬سلسله مراتب در خانههای این منطقه تابع دو الگوی کلی‬
‫خانهی کشاورز و دامدار است‪.‬‬
‫به طور کلی‪ ،‬سلسله مراتب و تقسیمبندی حیاط بر اساس فعالیتها صورت میگیرد‪ .‬در قسمت جلو حیاط اصلی‬
‫تلمبار‪ ،‬باغچه‪ ،‬کندوج‪ ،‬و در قسمت کناری که محوطهی زن محسوب میشود تنور قرار دارد‪ ،‬در طرف دیگر‪،‬‬
‫محوطهای برای ماکیان‪ ،‬و در پشت خانه یا در گوشههای حیاط فضاهای سرویس بهداشتی و انبار قرار دارد‪.‬‬
‫جایگاه این فعالیتها در زمستان و تابستان فرق میکند‪ ،‬به طوری که در زمستان تمام فعالیتها یک گام به‬
‫عقب میآیند ‪ .‬مثالً تنور به داخل خانه کشانده میشود‪ ،‬یا جایگاه مرغ و خروس زیر ساختمان و در فضای خالی‬
‫پی قرار میگیرد در این استان‪ ،‬ساختار سازهای کرسیها در مناطق مختلف مورد بررسی متفاوت است‪ .‬در مسیر‬
‫فومن – ماسوله و در دامنهی کوههای اطراف الهیجان از سنگ و گل‪ ،‬و در مناطق هموار‪ ،‬مانند سالکده و‬
‫سراوان‪ ،‬از ساختار “شکیلی” کمک گرفته شده است‪.‬‬
‫شکیل یا باج بنه‪ ،‬مجموعهای از تیرهای رویهم است که ساختمان بنا را برای محافظت از رطوبت و سیل تا‬
‫ارتفاعی معین باال میبرد‪ .‬این بخش از بنا‪ ،‬نقش انتقال بارهای وارده از طرف قسمتهای مختلف از ساختمان را‬
‫به زمین ایفا میکند‪ .‬شکیل از اجزای متنوعی تشکیل شده است که میتوان آنها را در سه بخش زیر دستهبندی‬
‫کرد‪:‬‬
‫‪1.‬بستر خاکی‬
‫‪2.‬نقاط متمرکز‬
‫‪3.‬تیرها‬

‫پس از بررسی و تحلیل معماری بومی گیالن به این نتیجه میرسیم که این معماری دارای ویژگیهای شکلی و‬
‫عملکردی است و هویت خاص خود را دارد‪ .‬به طور کلی میتوان این ویژگیها را به صورت زیر دستهبندی کرد‪:‬‬
‫‪1.‬شکلگیری الگوی معماری بومی خانههای گیالن بر پایهی مدولی از مربع است که به صورت خطی و معموالً‬
‫در امتداد شرقی‪-‬غربی (عمود بر مسیر جریان باد محلی) توسعه مییابد ‪.‬‬
‫‪2.‬در جلوی نمای اصلی خانه‪ ،‬ایوان قرار دارد که فضای اصلی زندگی به حساب میآید‪ .‬ارتباط و دسترسی‬
‫اتاقها به یکدیگر نیز معموالً از طریق این ایوان صورت میگیرد‪ .‬در بسیاری از خانهها‪ ،‬بخشی از این ایوان‬
‫وسیعتر شده و فضای زندگی و فعالیتهای اصلی خانه برای مدت طوالنی از سال به آن منتقل میشود‪.‬‬
‫‪3.‬در اتاقها عملکرد ویژهای پدید نمیآید و براساس تغییر فصلها و نیازهای خانواده‪ ،‬مصارف گوناگونی پیدا‬
‫میکنند‪ .‬انتقال فعالیتهای خانواده از ایوان به داخل اتاقها در ایام سرد سال صورت میپذیرد‪.‬‬
‫‪4.‬گونه شناسی بنا از لحاظ رعایت نیازهای خانواده‪ ،‬محرمیتها و تقسیمبندیها و روابط اجتماعی‪ ،‬دارای مرزها‬
‫و محدودههای نامرئی است‪ .‬شرایط اقلیمی حاکم و اجبارها‪ ،‬گونهی ساخت خاص خود را تحمیل میکند‪ .‬در‬
‫نتیجه‪ ،‬عامل اصلی و مؤثر در شکلگیری این معماری‪ ،‬اقلیم بوده و بهزیستی اجتماعی ساکنان و اعضای خانواده‬
‫با در نظر گرفتن این محدودیت صورت گرفته است‪.‬‬
‫‪5.‬بناها در محدودهی باز گیاهی قرار میگیرند و تقسیمبندیها و تفکیکهای قاطع و مشخصی آنها را از یکدیگر‬
‫جدا نمیکند‪ .‬مرز این مالکیتها توسط درخت‪ ،‬شمشاد‪ ،‬چپر و نظایر آن معین میشود‪ .‬فضاهای جنبی مانند‬
‫انبارها در محوطهی حیاط به صورت پراکنده استقرار مییابند‪.‬‬
‫‪6.‬ساختمان به دلیل جلوگیری از نفوذ رطوبت از سطح زمین باالتر قرار گرفته و در فضای بین زمین و کف‪،‬‬
‫جریان هوا سبب تبخیر رطوبت و تهویهی هوا‪ ،‬و درنتیجه موجب خشک و قابل استفاده شدن کف ساختمان‬
‫میشود‪ .‬در صورت دوطبقه بودن خانه‪ ،‬فضاهای زندگی در طبقهی باالی ساختمان واقع است و طبقهی همکف‬
‫اختصاص به طویله‪ ،‬انبار و نظایر آن دارد‪.‬‬
‫‪7.‬سازهی اصلی از چوب تأمین میشود ‪.‬این مصالح در بدنهها نیز استفاده میشود‪ .‬به عنوان پوشش نهایی‪ ،‬بنا با‬
‫خشت پوشیده‪ ،‬و با گل اندود میشود‪ .‬این سازه معموالً به صورت سنتی توسط یک استاد نجار ساخته میشود‪.‬‬
‫در معماری کویری این وظیفه را استاد بنا به عهده دارد‪.‬‬
‫‪8.‬سقف به علت ریزش مداوم باران همیشه شیبدار است‪ .‬سقف رایج و متداول چهارشیبه است که برای تخلیه‪-‬‬
‫ی آب باران و جلوگیری از نفوذ رطوبت به داخل مناسبتر است‪ .‬امتداد این سقف معموالً در جبههی مقابل به‬
‫بادهای موسمی بلندتر است تا مانع رسیدن آب باران به بدنهی بنا شود‪ .‬پوشش سقفها اغلب گیاهی است و از‬
‫محیط اطراف تأمین میشود‪ .‬در مناطق جنگلی قطعات چوب و تخته و در مناطق جلگهای الیاف گیاهی مانند‬
‫ساقهی برنج و در مناطق شهری سفال به عنوان پوشش نهایی سقف شیبدار به کار میرود‪ .‬سازهی سقف به طور‬
‫مستقیم روی ستونهای چوبی اصلی بدنهها تکیه میکند و اغلب از دیوارهای جداکننده مستقل است‪.‬‬

‫در بخش دیگر استان میتوان الگوی پلکانی ماسوله را برای ساهت خانه ها مشاهده نمود از ویژگی های‬

‫تراز کف ان ها منطبق بر خطوط تراز زمین است لذا در برش طولی کفی نسبتا هموار یا کم شیب دارند‬

‫بر شمالی ان ها با بدنه شهری تعریف گردیده‬

‫از سوی جنوب فاقد بدنه است و در برش عرضی فضای عمومی را تا لبه پرتگاه بام گسترش میدهد‬

‫الگوی معماری ماسوله اینگونه تعریف میگردد که فاقد فضای خصوصی است و سطح اشغالی معادل صددرصد‬
‫مساحت قطعه زمین تفکیکی دارد ‪،‬ارتفاع گرا است و در موقعیت هایی که شیب تند زمین اقتضا کند مشروط بر‬
‫دسترسی از گذر پایین دست و ساختمان ان بیشتر از کف گذر باالدست ارتفاع نگیر حداکثر تا سه طبقه ساخته‬
‫میشود ‪ ،‬شکل غالب توده ی ان مکعب مستطیل است و تقریبا نیمی از توده ی ان در خاک فرو رفته ‪،‬بام ها مسطح‬
‫اند به قلمرو عمومی ختصاص دارند و به فضای داخلی بنا دسترسی ندارند ‪ ،‬به واسطه کمبود فضای باز اختصاصی‬
‫نمای چوبی با تاقچه و ردیفی از گلدان گل ارایش میگردد و در نهایت نور و تهویه طبیعی فضاهای داخلی بنا عموما‬
‫از نمای جنوبی که مفصل برقراری تمام مناسبات و مراودات فضاهای درونی و بیرونی بناست تامین میگردد‪.‬‬

‫خانه فیاض مجتهدی الهیجان‬

‫بنا در محله اکبری الهیجان واقع شده و در حال حاضر مسکونی است در ورودی بنا را تعویض کرد و به جای آن‬
‫در فلزی جایگزین شده که تناسبی با بنا و محوطه ندارد ساختمان دوحیاط شمالی و جنوبی دارد که توسط مسیر‬
‫باریکه در غرب بنا به هم متصلند حیاط جنوبی بزرگتر و دارای چاه آب باغچه و انباری است دیوارهای حیاط از‬
‫آجر قرمز است دیوار حیاط شمالی با ردیف قوس های سه بخشی تزئین یافته است بنا کشیدگی شرقی غربی دارد‬
‫و سمت شرق و بخشی از ضلع شمالی دیوار محوطه چسبیده و نورگیری آن تنها از ضلع جنوبی و بخشی از ضلع‬
‫شمالی صورت میگیرد پالن ساختمان همچون بسیاری دیگر از بناهای سنتی ایران قرینه است و ورودی بنا از‬
‫وسط صورت میگیرد بنا کمی از زمین ارتفاع گرفته که توسط دو راه پله ای در حیاط شمالی و دیگری در حیاط‬
‫جنوبی با حیاط مرتبط است یک راه پله از حیاط شمالی نیز مستقیما به طبقه اول میرود‬

‫بنا آجری و سقف آن سفال پوش است که به طور مرتب توسط مالک تعویضی ترمیم می گردد اکثر تزیینات بنا‬
‫مانند قاب پنجره ها در ها و کمدها و سقف چوبی است تزئینات سقف بسیار پرکاربرد در خور تحسین است در‬
‫دیوار مجاور پله ارسی بسیار زیبای با ریزه کارهای فراوان وجود دارد‪.‬‬

‫خانه تالوتی (کاردان ماسوله)‬

‫این بنا با مساحت تقریبی ‪ 138‬متر مربع در محله کشه سر ماسوله واقع شده است و دو طبقه است که از داخل‬
‫به هم مرتبط نیستند و هر یک ورودی جداگانهای در دو سطح متفاوت تراز زمین دارند رنگ نمای بنا به جز‬
‫دیوارهای سفید بالکن به زنگ زرد اخرا( رنگ خاک منطقه )هستند طبقه همکف شامل یک اتاق طبقه دوم شامل‬
‫چهار اتاق یک راهرو اتاق خواب به همراه دارد و در میان آنها دو اتاق بالکن دسترسی دارند دیوارهای اتاق ها هم‬
‫دارای طاقچه و درها و پنجره های چوبی هستند این بنای قدیمی از معدود بناهایی که تاکنون در معرض دخل و‬
‫تصرف غیر اصولی قرار نگرفته و از ویژگی های آن می توان به بالکن مثلثی شکل که تنها در این بنا دیده میشود‬
‫اشاره کرد ارسی آن نیز از دیگر ویژگیهای قابل توجه این بناست‪.‬‬

You might also like