Professional Documents
Culture Documents
غرفه
غرفه
بر اساس آمار مرکز روابط عمومی و اطالع رسانی اداره کل میراث فرهنگی ،گردشگری و صنایع دستی گیالن،
استان گیالن چهارمین استان در سطح کشور به لحاظ تراکم باالی آثار تاریخی است .
این استان با مساحت تقریبی 14000کیلومتر مربع ،دارای 1129اثر ثبت شده ملی است.
آمار مذکور فقط شامل آثار ثبت شده ملی می باشد و باتوجه به مستندات و بررسی های انجام شده ،بیش از 2000
اثر تاریخی با ارزش نیز تاکنون در سطح استان مورد شناسایی و اقدام جهت ثبت ملی قرار گرفته است .از تعداد
1129اثر ثبت شده ،
.از تعداد 998اثر مربوط به آثار غیرمنقول 527 ،اثر مربوط به بناهای تاریخی و 471اثر مربوط به محوطه های
باستانی است .از تعداد 527اثر منقول مربوط به بناهای تاریخی ثبت شده تنها 56بنا در اختیار اداره کل میراث
فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی استان گیالن بوده و مابقی تحت مالکیت سایر ادارات استان می باشد.
(میراث جهانی جنگل های هیرکانی ،پدیده ای طبیعی با پیشینه ای بیش از 40میلیون سال)
جنگل های هیرکانی در تاریخ 19تیرماه سال 1398برابر با 10جوالی ،2019در چهل و سومین گردهمایی
جهانی یونسکو در کشور آذربایجان ،باکو ،به عنوان دومین میراث طبیعی ایران ،بر اساس معیار ،9به شماره ،1584
در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است؛
جنگل های هیرکانی یا جنگل های شمال ایران ،نوار سبزی به درازای 850کیلومتر ،پهنای 20تا 70کیلومتر و
مساحت 1850000هکتار هستند که از سواحل جنوبی دریای کاسپین (آستارا در گیالن) شروع و تا دره گلی
داغی در استان گلستان در ایران را پوشانده اند .نام این جنگل ها از نام قدیم گرگان که در گذشته هیرکان
خوانده می شد و به معنی سرزمین گرگها است؛ برگرفته شده است) . (Hyrcania (/hərˈkeɪniə/وجود
انباشت عظیم آب دریای کاسپین در شمال و رشته کوه البرز ،بلندترین رشته کوه خاورمیانه ،در جنوب که مانند
دیواری در برابر رطوبت ناشی از دریای کاسپین ایستاده و مانع پیشرفت آن به نواحی فالت مرکزی ایران میشود،
سبب بارش های فراوان در این منطقه شده و جنگل های انبوه هیرکانی را به وجود آورده است .گسترش عمودی
جنگلهای هیرکانی از -28متر در کرانه های دریای کاسپین تا مرز درختی در ارتفاع 2500الی 2800متر از
سطح دریا بوده و میزان بارندگی در آن از خاور ( 500میلیمتر) به باختر ( 2000میلیمتر) افزایش می یابد .تغییرات
ارتفاعی زیاد در پهنای باریک 20تا 70کیلومتر از کناره ی دریا تا مرز درختی و تغییرات بارشی از خاور تا باختر،
سبب تنوع در شرایط اکولوژیکی و پیرو آن تنوع بی مانند در گونه های گیاهی و جانوری شده است.
جنگل های هیرکانی باقی مانده جنگل های پهن برگ خزان کننده از دوران سوم زمین شناسی
(ترشیاری) هستند که فرآیند تکامل در آنها از 25تا 50میلیون سال پیش به شکل طبیعی و پیوسته تاکنون
ادامه یافته است که این روند پایدار و پیوسته تکامل ،در میان جنگلهای پهن برگ خزان کننده در جهان بی
همتا است .با توجه به این پیشینه طوالنی تکامل ،تنوع زیستی موجود در این جنگلها یگانه بوده و بسیار باالتر
از اکوسیستمهای مشابه ثبت شده در فهرست میراث جهانی است.
از جنگل های هیرکانی به عنوان مادر جنگل های جوان اروپا و شمال آمریکا یاد می شود زیرا با پایان
دوران یخبندان و از میان رفتن جنگل های اروپا و شمال آمریکا به سبب سرمای شدید ،جنگلهای هیرکانی با
وجود اقلیم معتدل ناشی از وجود دریای کاسپین و رشته کوههای البرز به حیات خود ادامه داده و پس از پایان
دوره یخبندان گونه های گیاهی از این جنگل ها به اروپا و شمال آمریکا گسترش یافت؛ امروزه بسیاری از گونه
های گیاهی موجود در این جنگل ها به شکل سنگواره در اروپا یافت می شوند به همین سبب از این جنگل ها به
عنوان "فسیل زنده" یا "موزه طبیعی" یاد می شود.
به سبب محصور بودن این جنگل ها میان دریای کاسپین از شمال و ناحیه بیابانی فالت ایران از جنوب و خاور و
هم پوشانی با دو کانون داغ تنوع زیستی قفقاز و ایران -آناتولی در شمال باختری ،این جنگلها خاستگاه گونه
های گیاهی باقیمانده از دوران سوم زمین شناسی ،گونه های نادر و در معرض خطر گیاهی و جانوری و گونه های
بومیمحلی و منطقه ای و جهانی یگانه هستند که نشان دهنده ارزش باالی اکولوژیکی جنگلهای هیرکانی در
سطح جهانی است.
از گونه های درختی منحصر به فرد و فسیل هیرکانی باید به گونه انجیلی (Parrotia persicaیا Persian
)Ironwoodاشاره کرد که با رنگ های شاخص طبیعی خود در پاییز چشم اندازی ویژه به این جنگل های بی
نظیر می بخشد .تنها منطقه پراکنش طبیعی این گونه کرانه های جنوبی دریای کاسپین است .از دیگر گونه های
درختی بومی هیرکانی میتوان به:
اشاره کرد.
با این که جنگلهای هیرکانی درصد کمی از مساحت ایران را در بر می گیرند؛ اما بیش از 3200گونه گیاه آوندی
در آن گزارش شده است که 44درصد از گیاهان آوندی ایران را تشکیل می دهد .هم چنین 338گونه (77
درصد) از 437گونه گیاهان غیرآوندی ایران نیز در این ناحیه شناسایی شده است .در این جنگل ها بیش از 280
گونه گیاهی بومی منطقه هیرکانی و حدود 500گونه بومی ایران گزارش شده است .حدود 80گونه درختی و
50گونه درختچه ای در این جنگل ها وجود دارد.
با توجه به گستردگی اکوسیستم جنگلی در این منطقه ،جمعیت پرندگان و پستانداران آن نیز از اهمیت محلی،
منطقه ای و جهانی برخوردار است .این جنگل ها در گذشته ای نه چندان دور قلمرو پستانداران بزرگی مانند ببر
مازندران بوده است که به سبب زیاده روی در شکار و از میان رفتن زیستگاه منقرض شده است .ظلالسطان
شاهزاده قاجاری ،فرزند ارشد ناصرالدین شاه با کشتار عجیب خود در میانکاله یکی از دالیل انقراض ببر مازندران
به شمار می رود .میانکاله در گذشته ای نه چندان دور از طبیعتی بسیار غنی برخوردار بوده و افزون بر پرندگان
پرشمار ،یکی از بهترین زیستگاههای پستانداران بزرگ ایران مانند ببر مازندران بوده است .ظلالسلطان در یکی از
قشونکشیهای خود به میانکاله برای سرکوب دزدان و راهزنان ،از شکار تعداد زیادی ببر ،پلنگ ،مرال (گوزن
بزرگ) ،قرقاول و تعداد زیادی شوکا (گوزن کوچک) خبر میدهد .او و سپاهیانش طی 40روز اقامت در میانکاله
35ببر ( 25درصد از ببرهای هیرکانی آن روز) 18 ،پلنگ و 150مرال را شکار کردند .
امروزه پستانداران مهمی جنگل های هیرکانی را پناهگاه خود قرار داده اند که از آن جمله باید به پلنگ ایرانی
(Persian leopard (Panthera pardus saxicolor, syn. Panthera pardus ciscaucasica
)) ،ENبز وحشی) ، (Capra aegagrus VUگربه وحشی )) Felis silvestrisاشاره کرد که از پستانداران در
معرض خطر فهرست IUCNهستند .باید گفت که گونه پلنگ موجود در جنگلهای هیرکانی بزرگترین زیرگونه
از این جنس بوده و ایران بزرگترین جمعیت این گونه در جهان را دارد؛ پارک جنگلی گلستان و منطقه البرز
مرکزی از بهترین زیستگاههای این گونه جانوری است.
تا کنون 58گونه پستاندار از جمله 18گونه خفاش ،بیش از 180گونه پرنده 31 ،گونه خزنده 9 ،گونه دوزیست
و بیش از 50گونه از ماهیان آب شیرین از منطقه هیرکانی گزارش شده است؛ که با توجه به مساحت اندک آن
نسبت به سطح کشور ،تنوع زیستی بی مانندی را شامل می شود .پرندگانی مانند عقاب صحرایی Aquila
)) ،nipalensis ENقمری معمولی ، ((Streptopelia turtur VUعقاب شاهی)، (Aquila heliaca VU
سبز قبا)][ ، (Coracias garrulus NTمگس گیر) ، (Ficedula semitorquata NTاز پرندگانی هستند
که در فهرست قرمز IUCNقرار دارند .پرنده بومی این منطقه نیز چرخ ریسک خزری با نام علمی Poecile
hyrcanus LCاست .اگر چه پژوهشهای اندکی در مورد بی مهرگان از جمله حشرات در جنگل های هیرکانی
انجام شده است ،اما برآیند پژوهش های انجام شده سبب معرفی گونه های جدید به جهان دانش شده و نشان
دهنده تنوع بسیار باال و حضور گونه های بومی و در معرض خطر است .بنابراین بی گمان این جنگل ها یکی از
مهمترین پناهگاههای باختر اوراسیا برای حفاظت از گونه های باقیمانده از دوران سوم زمین شناسی و گونه های
بومی گیاهی و جانوری ارزشمند به شمار می رود.
ثبت جنگل های هیرکانی در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو به شکل ثبت سریالی (پیاپی) بوده است؛ به
این شکل که تعداد 12سایت و 15لکه از خاور تا باختر این جنگلها و از کناره ی دریا تا ارتفاعات برای ثبت در
فهرست میراث طبیعی جهانی انتخاب شد .مساحت محدوده اثر 129484/76هکتار و مساحت محدوده سِپَر
177128/80هکتار است که در مجموع 306613/56هکتار از جنگل های هیرکانی ( 7درصد) را شامل می شود.
سایتهای ثبت شده در فهرست میراث جهانی شامل پارک جنگلی گلستان (1و ،)2جنگل ابر ( 3و )4مناطق
حفاظت شده جهان نما ( ،)5بوال ( ،)6الیمستان ( ،)7واز ( 8و ،)9کجور ( ،)10چهارباغ ( )11و اثر طبیعی ملی
خشکه داران ( ،)12مناطق حفاظت شده سیاهرود رودبار ( ،)13گشت رودخان ( )14و لیسار ( )15هستند.
با این که هر کدام از محوطه های ثبت شده به شکل جداگانه روایتی ویژه برای خویش از جنگل های هیرکانی را
دارد اما در کنار هم این محوطه ها همانند قطعات گوناگون یک جورچین ارایه دهنده چشم انداز کاملی از ویژگی
ها و ارزش های یگانه این جنگل های چند میلیون ساله و باستانی هستند .این سایتها به شکل شبکه ای از دست
نخورده ترین پوشش های جنگلی شمال ایران است؛ با پیشینه حفاظتی طوالنی که در برگیرنده حد اکوتون بوده
و از تنوع زیستی باال و ارزشمندی برخوردار است .
مناطق حفاظت شده لیسار و گشت رودخان شمالی ترین ،باختری ترین و مرطوب ترین ،پارک ملی گلستان خاوری
ترین و منطقه حفاظت شده ی بوال جنوبی ترین محوطه های معرفی شده در این فهرست هستند .منطقه حفاظت
شده کجور در مرکز جنگل های هیرکانی ،پوشیده از جنگل های انبوه و مراتع کوهستانی و دره های ژرف با شرایط
بسیار مناسب برای رشد جنگل است .مناطق حفاظت شده واز ،الیمستان و چهارباغ تکمیل کننده تنوع ارتفاعی با
اکوتون های کوهستانی و توده های انبوه راش هستند .جهان نما نماینده مرز خاوری محدوده پراکنش راش ،با
تنوع زیستی منحصر بفرد ،در منطقه انتقالی از جنگل های راش به جنگل های آمیخته بلوط قرار دارد .جنگل ابر
با زیبایی ویژه خود ،خاوری ترین بخش بیرون از گستره پراکنش راش در جنگل های هیرکانی است .اثر طبیعی
ملی خشکه داران تنها نماینده جنگل های جلگه ای هیرکانی در این فهرست است .سیاهرود رودبار با دارا بودن
توده جنگلی کوهستانی بسیار منحصر به فرد ،درخت زارهای سوزنی برگ و اکوتون های کوهستانی و تنوع اقلیمی
یکی دیگر از سایت های قرار گرفته در این فهرست است .
مناطق حفاظت شده سیاهرود رودبار ،گشت رودخان و لیسار سایتهای ثبت شده جنگل های هیرکانی در استان
گیالن هستند.
سیاهرود رودبار
سیاهرود رودبار با مساحتی برابر 27094هکتار ،در استان گیالن در 30کیلومتری جنوب شهر رشت قرار دارد و
اثر طبیعی-ملی غار دُرفک مهمترین ارتفاع استان گیالن را به همراه گستره ای از اکوسیستم های جنگلی و
کوهستانی در برگرفته است.
بخش وسیعی از این محوطه (سایت) دارای شیب بیش از 40درصد است و دامنه تغییرات ارتفاعی آن از 129تا
2706متر است.
اقلیم منطقه بسیار مرطوب تا مرطوب با میانگین بارندگی سالیانه 1267میلیمتر است .سیمای ظاهری منطقه
کوهستانی با زیستگاه های یگانه جنگلی ،صخره ای ،رودخانه ای و مرتعی بوده و یکی از مهمترین مناطق دارای
تنوع زیستی باال در استان گیالن است .گونه های درختی شاخص هیرکانی از جمله راش شرقی ،شب خُسب،
لِیلَکی ،آزاد ،اَنجیلی ،شمشاد ،توسکا به همراه گونه های مدیترانه ای مانند اُرس و زَربین از جمله ویژگیهای های
مهم این منطقه است .خرس قهوهای ،گرگ ،پلنگ ،گراز وحشی ،مَرال ،شوکا ،شغال ،روباه ،خرگوش ،کَل و بز ،مار،
کبک ،بلدرچین ،عقاب جنگلی ،کرکس ،شاهین ،فاخته و قرقاول از جمله گونههای جانوری موجود در این منطقه
هستند.
پیرامون این محوطه (سایت) در غار دربند رشی ،یکی از قدیمی ترین سکونتگاههای تاریخ گذاری شده انسان در
ایران شناسایی شده است که نشان دهنده حضور دراز مدت انسان در جنگل های هیرکانی است.
گشت رودخان
گشت رودخان با مساحت 26556هکتار در 15کیلومتری جنوب شهر فومن قرارداشته و محوطه تاریخی قلعه
رودخان نیز در حریم این محوطه (سایت) قراردارد .این محوطه (سایت) کوهستانی همراه با رویشگاه های جنگلی،
مرتعی ،بیشه زار و مرتعی مشجر است که بخش وسیعی از آن دارای شیب بیش از 45درصد است .دامنه تغییرات
ارتفاعی محوطه (سایت) از 116تا 2839متر است .این منطقه یکی از مرطوب ترین مناطق جنگل های هیرکانی
با بارندگی بیش از 1500میلیمتر در سال است که تمام دامنه های ارتفاعی از جلگه تا کوهستان را در بر می
گیرد و یکی از مهمترین مناطق دارای تنوع زیستی باال در استان گیالن نیز است.
تراکم باالی سرخس ها ،خزه ها و گیاهان باال رونده از کف جنگل تا باالی تاج پوشش درختان به سبب رطوبت
باال یکی از ویژگیهای های این محوطه (سایت) به شمار می رود .هم چنین این محوطه (سایت) تنها سایت دارای
گونه شاه بلوط ) (Castanea sativaدر میان سایت های ثبت شده هیرکانی است.
خرس قهوهای ،گرگ ،پلنگ ،خوک وحشی ،مَرال ،شوکا ،شغال ،روباه ،خرگوش ،کَل و بز ،مار ،کَبک ،بلدرچین،
عقاب جنگلی ،کرکس ،شاهین ،فاخته و قرقاول از گونههای جانوری موجود در این منطقه هستند.
لیسار
لیسار شمالی ترین محوطه (سایت) جنگل های هیرکانی ،ثبت شده در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو ،با
مساحتی بیش از 4884هکتار در محدوده سیاسی استان گیالن و در 10کیلومتری شمال شهر تالش واقع شده و
به سبب وجود حیات وحش ارزشمند و چشم اندازهای یگانه و جنگل های انبوه راش و اَنجیلی و بلوط بسیار دارای
اهمیت است.
این محوطه (سایت) کوهستانی جنگلی است و بیشتر اراضی را کوه ها تشکیل می دهد .تغییرات ارتفاعی منطقه
میان 600تا 1800متر بوده و دارای اقلیم مرطوب و خیلی مرطوب با میانگین بارندگی 1201میلیمتر است.
پوشش گیاهی در این منطقه به سبب شرایط آب و هوایی مناسب بسیار متنوع بوده و یکی از مهمترین جوامع
راش و بلوط-انجیلی باختر جنگل های هیرکانی را در آن می بینیم.
از گونه های شاخص پستاندار منطقه باید به مرال ،بز و پا زن ،گوسفند وحشی ،شوکا ،پلنگ ایرانی اشاره کرد.
افزون بر پستانداران ،پرندگان موجود در منطقه نیز دارای اهمیت هستند که در این رابطه باید به کبک دَری ،زیر
آبروَک ،عقاب طالیی و هُما اشاره کرد.
تاریخچه حضور انسان در منطقه هیرکانی بر اساس آخرین کاوش های باستان شناسی و زمین شناسی انجام شده
به دوره پارینه سنگی باز می گردد .ابزارهای متعلق به این دوره شامل برخی دست ساختهای سنگی و بقایای
جانوری مانند استخوان و دندان از غار دربند رشی در نزدیکی سایت سیاهرود رودبار ،در استان گیالن یافت شده
است .شواهد دیگر مربوط به غار هوتو در بهشهر است که به سبب وجود اسکلت های انسانی متعلق به ده هزار
سال پیش شهرت جهانی دارد .جمجمه های یافت شده در این غار با جمجمه های متعلق به انسانهای نئاندرتال
هم زمان با این دوره ،متفاوت بوده و با وجود کوچکتر بودن و داشتن دندان های بزرگتر ،شبیه جمجمه های انسان
امروزی است.
پیش از ورود آریایی ها به فالت ایران ،اقوام باستانی دیگری در کناره های جنوبی دریای کاسپین حضور داشتند
که از آن جمله باید به آماردها ،گِل ها ،کادوسیان (در گیالن امروزی) ،تپوریها در مناطق کوهستانی (مازندران
امروزی) و وِرکان ها (در گلستان امروزی) اشاره کرد؛ که از بومیان این منطقه به شمار می رفتند[ .]42تمدن
پیشرفته مارلیک از بقایای مردمان باستانی ساکن کرانه جنوبی دریای کاسپین در استان گیالن است.
طی سالیان پیاپی اقوام زیادی از مناطق خاوری ،باختری و مرکزی ایران به دستور دولت ها به این منطقه کوچانده
شده و در مناطق میان بند جنگل های هیرکانی ساکن شدند که از آن جمله باید به اقوام کُرد اشاره کرد؛ که شغل
اصلی آن ها کشاورزی و دامداری بوده است .تمام این اقوام از جنگل برای تهیه خوراک ،چوب برای ساختن خانه،
ابزار و تهیه آتش استفاده می کردند .اگرچه جنگ های طوالنی ،استفاده از چوب و تنه های تنومند درختان در
ساخت خانه ها ،دژها و کاخ ها و باغهای درباری ،چرا و از بین بردن جنگل برای توسعه زمین های کشاورزی،
آسیب های فراوانی را به این جنگل ها وارد کرد ،با این حال به سبب پوشش بسیار متراکم و دسترسی دشوار،
وجود تاالب ها و باتالق ها و خطر فزاینده ماالریا بخش های وسیعی از این جنگل ها تا آغاز سده ی نوزدهم دست
نخورده باقی ماند .در این سده به سبب امضای قرارداد با روس ها برای بهره برداری از جنگل های هیرکانی ،بخش
وسیعی از جنگل های جلگه ای قطع یکسره شده و از میان رفت .خشکاندن تاالب ها ،توسعه صنعت ،ساخت جاده
ها و افزایش جمعیت ،شکار بی رویه به تدریج زیستگاههای یکی از نادرترین پستانداران این پهنه یعنی ببر مازندران
را از میان برد و برایند آن منقرض شدن این پستاندار زیبا در ابتدای سده ی بیستم شد.
از دهه 1950میالدی تاکنون مساحت جنگل های هیرکانی از حدود 2750000هکتار به 1850000هکتار
کاهش یافته است که دلیل این کاهش به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ شرایط اقلیمی معتدل و خاک حاصلخیز،
بسیاری را از سایر مناطق بیابانی و خشک ایران به این منطقه کشانده است .افزون بر این در تمامی تعطیالت
جمعیت بسیاری از مناطق گوناگون به این خطه سفر می کنند که بازتاب ناگواری بر طبیعت آن دارد (برای نمونه
تولید زباله در این منطقه تا سه برابر در تعطیالت افزایش می یابد) .تمرکز صنایع و شهرسازی در مناطق پست و
دره ها نیز سبب افزایش جمعیت شده است (مرکز آمار ایران جمعیت سه استان شمالی را حدود 7میلیون نفر
برآورد کرده که 8/7درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهد).
جنگل های شمال تنها جنگل های تجاری ایران و انباشت تولید چوب هستند که این امر در تخریب آنها بسیار
موثر بوده است .دامداری و چرای بیش از حد دام در مناطق جنگلی ،آتش سوزی عمدی به ویژه در جنگل های
مناطق خشک تر نیز از دیگر اسباب از میان رفتن جنگل ها است .نیاز به خطوط حمل و نقل برای جابجایی
مسافران و ساکنان این منطقه نیز سبب از میان رفتن سطح وسیعی از جنگل های بکر و دست نخورده ،و تکه تکه
شدن زیستگاهها طی سالیان شده است .سد سازی ،ویالسازی ،هجوم گونه های بیگانه ،برداشت بی رویه چوب و
گیاهان دارویی ،شکار غیر قانونی ،زباله ،تغییر کاربری ،آلودگی آبها ،آفات و بیماری ها نیز از جمله تهدیدات این
جنگل های بی نظیر به شمار می روند.
با این حال با وجود تهدیدات بسیار ،در شیب های تند و غیرقابل دسترس و ارتفاعات باال ،بخش های وسیعی از
جنگل های هیرکانی همچنان روند تکامل طبیعی خود را می پیمایند و ما را بر آن می دارند که در حفاظت از این
گنجینه ارزشمند باستانی بکوشیم .ساماندهی دام و دامدار ،توانمندسازی روستاییان ،عدم ساخت و ساز در محوطه
های جنگلی ،آموزش و افزایش آگاهیهای همگانی در مورد جنگل و ارزشهای وابسته به آن ،ساماندهی زباله و
بازیافت پسماندها ،گردشگری پایدار و آموزش راهنمایان گردشگری بر پایه ی اصول طبیعت گردی از راهکارهای
مقابله با تخریب بیشتر این جنگل های باستانی است.
خطه شمال ایران افزون بر زیبایی کم نظیر جنگل های هیرکانی و مردمانی خونگرم و مهمان نواز به سبب نزدیکی
به دریا و بهره مندی از زیرساخت های گردشگری ،حضور اقوام گوناگون ،صنایع دستی ،خوراک های متنوع و غیره
زمینه ساز توسعه گردشگری بر پایه ی اصول توسعه پایدار را فراهم می کند .از جمله مناطق بسیار دیدنی در
نزدیکی سایتهای هیرکانی باید به قلعه رودخان و ماسوله در نزدیکی سایت گشت رودخان ،قله درفک ،غار دربند
رشی ،تپه های باستانی مارلیک و غار اسپهبدان در نزدیکی سایت سیاهرود رودبار ،قلعه صلصال و روستای بسیار
زیبای سوباتان و گورستان باستانی آن در نزدیکی سایت لیسار ،ساحل زیبای دریای کاسپین با فاصله بسیار اندک
از سایت کجور و خشکه داران ،تله کابین نمک آبرود ،رامسر ،خانه نیما یوشیج ،مرکز بازدید کنندگان پارک جنگلی
گلستان ،روستای زیبای زیارت در نزدیکی سایت جهان نما ،نقش پای رستم در نزدیکی سایت الیمستان اشاره
کرد .افزون بر اینها زیبایی های طبیعت در این مناطق از جمله قله های مرتفع و زیبا ،آبشار های دیدنی ،دره های
ژرف و غارها میتواند سبب جذب گردشگران طبیعت از درون و بیرون از کشور شود.
جنگل های هیرکانی در تاریخ 14تیرماه سال 1398برابر با 10جوالی ،2019در چهل و سومین گردهمایی
جهانی یونسکو در کشور آذربایجان ،باکو ،به عنوان دومین میراث طبیعی ایران ،بر اساس معیار ،9به شماره ،1584
در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو ثبت شده است.
اما در ادامه به توضیح در مورد برخی موارد خاص از گیالن خواهیم پرداخت:
سرخدار
خانوادهTaxaceae :
یکی از گونههای گیاهی جنگلهای هیرکانی ،یاقوت سرخ و ارزشمندی بهنام سرخدار میباشد که میراث زنده و
شاهکار جنگلهای طبیعی شمال ایران هست .از چوب درخت سرخدار در صنایع مختلف استفادهمیشود .درخت
سرخدار جزء گیاهان صنعتی ،گیاهان دارویی و گیاهان زینتی دستهبندی میشود ،عالوه بر این به خاطر استفاده
بیرویه از چوب سرخدار ،این گیاه ارزشمند اکنون از گیاهان در خطر انقراض به شمار میرود.از نظر تنوع زیستی
و حفظ ذخایر ژنتیکی و بومشناسی یکی از گونههای منحصر بهفرد و مهم منطقه هیرکانی و باقیمانده از دوران
سوم زمینشناسی ،گیاه سرخدار است که متاسفانه در خطر انقراض قرار دارد.
سرخدار درختی سوزنی برگ با پوست فلس دار هست .بلندی و ارتفاع درخت از 9تا 30متر متغیر است و تا قطر
3متر میرسد .پوست تنه این درخت به سرخی میزند که همین موضوع میتواند دلیلی باشد برای نامگذاری آن.
رشد این درختان بسیار کند میباشد که این موضوع تالش بیشتری را در راستای حفاظت از این گونهی ارزشمند
میطلبد .درخت سرخدار نیازی به نور زیاد ندارد و درختی سایه دوست است و به آب زیادی هم نیاز ندارد.
میوه نوع ماده سرخدار به رنگ قرمز و نوع نر درخت به رنگ زرد میباشد که با همهی اغواکنندگی که دارند هر
دو سمی هستند و از گیاهان سمی به حساب میروند به طوریکه انسانهای ماقبل تاریخ از برگ آن نوعی ماده
سمی تهیه میکردند و روی سرنیزههای شکار آغشته میکردند!
جنگلهای سرخدار در شمال ایران از بلندیهای گرگان ،جنگلهای نهارخوران تا جنگلهای سوادکوه و در درهها
و پرتگاههای گیالن ،مازندران و گرگان همراه با سایر گونههای گیاهان جنگلی یافت میشوند اما مهمترین رویشگاه
طبیعی جنگل سرخدار در ایران در دره زرینگل شهرستان علیآباد کتول و روستای سیاهرودبار در استان گلستان
میباشد.
سرخدار به خاطر داشتن ترکیبات تاکسول مهمترین داروی ضد سرطان (رحم ،سینه ،تخمدان ،پروستات ،ریه،
سلولهای سنگفرشی سر و صورت) محسوب میشود .از طرفی در هند و ژاپن به عنوان داروی ضدعفونی کننده و
آرامبخش و در درمان آسم ،برونشیت ،صرع ،مشکالت قاعدگی و سوء هاضمه استفاده میشود.
انجیلی
درخت انجیلی از گیاهان بومی ایران ،زینت بخش جنگلهای هیرکانی در فصل خزان است .برگهای درخت
انجیلی با رنگهای نارنجی ،زرد پررنگ ،قرمز درخشان ،قهوهای ،سبز سیر ،نگاه هر رهگذری را مجذوب میکند.
در فصل پاییز ،در قسمت متصلکننده برگ به شاخه گیاه که دُمبرگ نام دارد ،منطقه کوچکی به نام «منطقه قطع
کننده» به وجود میآید که منجر به قطع انتقال شیره گیاه میشود .بر اثر نرسیدن شیره گیاه ،تغییراتی در برگ
گیاه به وجود میآید که از جمله آنها ،تجمع رنگدانههایی مانند آنتوسیان ( )Anthocyaninدر داخل کُریچه،
واکوئُل یاختههای برگ و تغییر رنگ آن است .برگ اکثر درختان در هنگام پاییز ،متمایل به زرد یا قهوهای کم
رنگ میشود ولی در درخت انجیلی ،به دلیل وجود رنگدانههای متعدد ،رنگ برگها بسیار متنوع میشود به نحوی
که در یک درخت میتوان هم زمان چند رنگ را دید.
انجیلی،گونه گیاهی اندمیک جنگلهای شمال ایران و از بازماندگان عصر یخبندان است و بعنوان ذخیره
ژنتیکی شناخته می شود .درخت انجیلی توانسته است در این عرض جغرافیایی جان سالم به در ببرد و باید از آن
حفاظت شود.
چوب انجیلی بسیار سخت است و از این حیث در زبانهای خارجی به چوب آهن معروف است .نام ترکی این
درخت نیز" ،دمیر آقاجی" هم معنا با نام انگلیسی به معنای چوب آهن است .خوشبختانه چوب این درخت آنقدر
محکم و سفت است که در امور صنعتی به کار نمیآید .همین موضوع سبب حفظ درخت انجیلی و گسترش آن
شده است.
یکی از ویژگیهای جالب درخت انجیلی قدرت جوش خوردن آن است .به گفته محلیها وقتی دو شاخه روی هم
قرار میگیرند و به هم متصل می شوند خیلی راحت به هم جوش میخورند .این مساله باعث میشود که شاخ و
برگهای انجیلی در جنگل به صورت شبکهای حیرت انگیز در بیایند و اشکال عجیب و موهوم و ترسناکی ایجاد
کنند که گاهی درباره آن افسانههایی هم گفته و شنیده میشود.
پلنگ هیرکانی(ایرانی/آسیایی)
پلنگ ایرانی (نام علمی( )Panthera pardus tulliana :به انگلیسی )Persian Leopard :به لحاظ جثه
بزرگترین زیرگونه پلنگ میباشدکه بومی آسیا است و در فهرست جانوران «در معرض خطر انقراض» آییوسیان
قرار دارد .طبق برآوردی در سال 2005کمتر از 1٬300پلنگ در گسترهای شامل ایران ،قفقاز ،ترکمنستان ،جنوب
روسیه ،پاکستان و افغانستان زیست میکنند .حداقل 60تا 70درصد این جمعیت در داخل مرزهای ایران به سر
میبرند .به این ترتیب ایران مهمترین زیستگاه پلنگ ایرانی در غرب آسیا بهشمار میرود .جمعیت پلنگ ایرانی در
دهههای اخیر در گستره پراکنش تاریخی خود به شدت کاهش یافت ،به گونه ای که این زیرگونه از پلنگ های
آسیایی در برخی مناطق ناپدید شده است .ایران با داشتن مناطق وسیعی از زیستگاههای مطلوب برای زیست
پلنگ ،به عنوان آخرین پایگاه برای پلنگ ایرانی در منطقه شناخته میشود .همانند شیر و ببر ،پلنگ ایرانی نیز
اهمیت منحصر به فردی در هنر ،تاریخ و ادبیات ایران دارد .نمادسازی این گونه ها در طول قرن ها برای تأکید بر
قدرت ،هوش و دالوری شاهان و قهرمانان ملی نشان دهنده اهمیت گربه سانان بزرگ از جمله پلنگ برای جامعه
ایرانی است.
شمار پلنگهای ایرانی بالغ در سراسر کشورهای محل زیست آن کمتر از 871تا 1٬290قالده برآورد میشود.
برآوردهای ملی به این شرح است 550 :تا ۸50در ایران (بر اساس تخمین سال )2002
شوکا(گوزن منیاتوری)
کوچکترین گوزن ایران ،نوعی گوزن کوچک بومی اورآسیا به رنگ سربی یا سرخ است که بیشتر در مناطق سردسیر
زندگی میکند .جثه شوکا به مراتب کوچکتر از مرال و تقریباً به اندازه آهو است .به علت بلندتر بودن پاها از
دستها ،کمی قوزدار به نظر میرسد .دم بسیار کوتاه و نامشخص است .موهای تابستانی کوتاه و نرم به رنگ قهوهای
متمایل به قرمز ،موهای زمستانی نسبتاً بلند و کلفت ،به رنگ خاکستری هستند ،در این فصل رنگ کفلها سفید
است .شاخهای شوکا ناصاف است .هر یک از شاخها در تمام دوران زندگی فقط 3شاخک دارد شاخها در اواسط
پاییز میافتند .شاخ جدید که کرکدار است در طول زمستان رشد میکند و در فصل بهار کامل میشود.
شوکاها از علوفه ،جوانه ،برگ ،سرشاخه ،پوست درختان ،میوه ،قارچ ،خزه و گلسنگ تغذیه میکنند .مهمترین
دشمنان طبیعی این حیوان ،پلنگ ،گرگ ،شغال ،گربه جنگلی و پرندگان شکاری هستند.
برخی ویژگیهای شوکاها با سگسانان مشترک است .برای مثال ،نحوهی نوشیدن آب در میان آنها بسیار جالب
توجه و برخالف سمداران دیگر است.شباهت دیگر آنها به سگسانان ،این است که هنگام احساس خطر ،صدایی
شبیه به واق واق سگ سر میدهند.
شوکاها بسیار کنجکاوند .بهطوری که وقتی موجود ناشناسی مانند انسان را در جنگل میبینند ،برای سردرآوردن
از کارش ،گاهی سرک میکشند .ولی به محض آنکه متوجه شوند موجود ناشناس متوجه حضور آنها شده است،
به سرعت و با چاالکی خاص خود فرار میکنند .برای همین ،این جانور را به سختی در جنگَل های انبوه میتوان
دید .شوکاها هنگام فرار با تکان دادن دم و تولید صدا ،سایر شوکاها را از وجود خطر آگاه میکنند.
جمعیت شوکاها در ایران به شدت کاهش یافته است و با ادامهی این روند ،در آیندهی نزدیک در خطر انقراض
قرار خواهند گرفت.
دارکوب سیاه
این پرنده از دور شبیه کالغیست که تاج قرمزی دارد .دارای گردن تکامل یافته با عضالت بسیار قوی که به او این
امکان را میدهد تا پوست درخت را به صورت چکشی بکوبد .برای قرارگیری صحیح و مناسب جهت این کار روی
درخت پنجه هایی بلند و تیز ،پاهایی کوتاه و شاهپرهای دم بسیار قوی دارد.این دارکوب با استفاده از منقار خود
درختان مرده را میکوبد و میشکافد برای یافتن و تغذیه مورچه ها و سوسک های چوب و الرو ها.
به طور کلی در جنگلهای با قدمت باال و مخروطی بیشتر از جنگلهای جدید و خزان کننده دیده میشود .دارکوب
سیاه یک گونه جنگلی پراکنده است و میتواند در اکثر مناطقی که جنگلهای وسیع قدیمی دارد با موفقیت تولید
مثل کند .در برهه ای از زمان با جنگل زدایی بیشتر در مناطق اروپا و آسیا ،این گونه رو به زوال نهاده و در بعضی
مناطق امروزه نیز از جمله در جنگل های کوههای پیرنه اسپانیا با مشکل روبرو است .به طور معمول به درختان
بالغ و پایه های کافی درختان مرده برای حفظ جمعیت تولید مثل مناسب نیاز دارند .با این حال ،با ترمیم برخی
مناطق جنگلی ،تعداد دارکوبهای سیاه در برخی از مناطق اروپا افزایش یافته است .آنها بعضاً به دلیل آسیب
دیدن در خطوط برق ،تیرهای ارتباطی و خانهها ،گونه ای مزاحم قلمداد میشوند که گهگاه منجر به مرگ دارکوب
در اثر برق گرفتگی یا توسط انسان میشود.
شکارچی اصلی طبیعی آنها سمور جنگلی ست ،که از تخم ،جوجه های پرنده و ماده های جوان تغذیه میکند.
کالغ گردن بور ،جغد های اورال ،جغد شاخدار ،طرالن و سارگپه استپی نیز ممکن است دارکوب های سیاه را شکار
کنند.
برخالف بقیه دارکوبهای ایران محدودیتی در پرواز ندارد و بخوبی می تواند در جنگل برای مسافتی پرواز کند.
عادت دارد یک درخت با لکه های قارچی و نسبتا پوسیده را انتخاب و ایجاد سوراخهای متعدد در طی یک بازه
زمانی به طوری که بعد از مدتی و ترک آن درخت ،حفرههای بجای مانده میتواند النه سایر پرندگان و پستانداران
جنگلی مثل دارکوب کوچک یا کمرکلی جنگلی و بعضا گونههای سنجاب مورد استفاده قرار گیرد .از اروپای مرکزی
و شمالی تا جنگلهای سیبری و اسیای مرکزی تا آسیای شرقی و شمال ژاپن و همچنین در نوار باریکی از شمال
دریای سیاه تا حاشیه جنوبی دریای کاسپین و در ارتفاع 100تا 2500متر از سطح دریا قابل مشاهده است.
فک خزری
ساحلنشینان شمال به این جانور سگ آبی میگویند .این گونه فک در میان 1000نوع جاندارِ دریای خزر تنها
پستاندار این دریاچه بهشمار میآید .فکها جانورانی دارای اهمیت برای اکوسیستم دریای خزر بهشمار میآیند و
حتی مدفوع آنها یک منبع غذایی در دریا به وجود میآورند .نابودی این جانوران میتواند اکوسیستم خزر را به
خطر اندازد .فکهای دریای خزر مهاجرت ساالنه منظمی دارند .آنها به دمای آب بسیار وابستهاند .وقتی دمای
آب افزایش مییابد ،آنها به بخشهایی که آب عمیقتر و قاعدتاً سردتر است ،مهاجرت میکنند .فکها در تابستان،
بهار و پاییز بیشتر در آبهای نیمه جنوبی خزر از جمله ایران زندگی میکنند و برای زایمان به مناطق یخی در
شمال دریای خزر مهاجرت میکنند.
نخستین و تنها مرکز حفاظت از گونه در معرض خطر فک خزری در ایران و در سال 2010رسماً آغاز به
کار کرد .این مرکز به همت لنی هارت مؤسس مرکز بازتوانی و تحقیقاتی فک هلند ،محمد مصطفی شاهی فردوس
و امیر صیاد شیرازی در جزیره آشوراده ،در نزدیکی سواحل بندر ترکمن احداث شد .هدف این مرکز نجات فکهای
آسیب دیده ،آموزش ماهیگیران ،ارتقاء سطح فرهنگ محیط زیستی جامعه ،تحقیقات و گسترش فعالیتهای
حفاظتی به سایر کشورهای حوزه خزر بودهاست .مرکز حفاظت از فک خزری ایران تا ابتدای سال 2018توانست
83قالده فک را از مرگ نجات داده و پس از انجام درمان به طبیعت بازگرداند .پیش از فروپاشی شوروی سابق،
تعداد فکهای خزری نزدیک به یک میلیون قالده بود اما در سرشماری سال 2008معلوم شد که این تعداد به
یک صد هزار قالده کاهش یافتهاست.
پهنهای آبی است که از جنوب به ایران ،از شمال به روسیه ،از غرب به روسیه و جمهوری آذربایجان و از شرق به
جمهوریهای ترکمنستان و قزاقستان محدود میشود .دریای خزر در گذشته بخشی از دریای تتیس بود که
اقیانوس آرام را به اقیانوس اطلس متصل میکرد .این دریا که گاهی بزرگترین دریاچه جهان و گاهی کوچکترین
دریای خودکفای کره زمین طبقهبندی میشود ،بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی است .طول آن حدود
1030تا 1200کیلومتر و عرض آن بین 196تا 435کیلومتر است .سطح دریای خزر در حدود 28متر پائینتر
از سطح دریاهای آزاد است.
قسمت شمالی این دریا بسیار کمعمق است .بهطوریکه تنها نیم درصد آب دریا در یکچهارم شمالی دریا قرار
دارد و عمق آن بهطور میانگین کمتر از 5متر است .حدود 130رودخانه به این دریا میریزند که اکثر آنها از
شمال غربی به دریا میپیوندند .بزرگترین آنها رود ولگا است که هر سال بهطور میانگین 241کیلومتر مکعب آب
را وارد دریای خزر میکند .رودهای کورا ،13اترک ،8٫5اورال 8٫1و سوالک 4کیلومتر مکعب آب را ساالنه وارد
دریای خزر میکنند.
طبیعت بسته خزر ،آن را زیستگاه جانوران و گیاهان منحصر به فردی کردهاست ،اما در عین حال موجب شده تا
در مقابل آلودگیهای کشاورزی و صنعتی و نفتی بسیار آسیبپذیر باشد .از منابع مهم دریای خزر ذخایر نفت و
گاز موجود در زیر بستر دریا و همچنین انواع ماهیان خاویاری را میتوان نام برد.
این دریا در گذشته بخشی از دریای پاراتتیس بود .از حدود 50تا 60میلیون سال پیش به تدریج راه این دریا
ابتدا به اقیانوس آرام و سپس به اقیانوس اطلس بسته شد .در سال ،1952شوروی رود دُن و ولگا را با ایجاد آبراهی
مصنوعی به هم پیوست تا کشتیهای کوچک بتوانند از دریای خزر به دریای آزوف و دریای سیاه بروند .بدینسان
دریای خزر دوباره به دریاهای آزاد راه یافت.
خط ساحلی دریا حدود ۷هزار کیلومتر ،مساحت آن ۳۷1تا ۳۸۶هزار کیلومترمربع (یک و نیم برابر
خلیج فارس) و حجم آب آن نیز ۷۸۷00کیلومتر مکعب است.
این دریاچه با طول تقریبی 1200کیلومتر و عرض متوسط 320کیلومتر و مساحت 438000کیلومتر مربع و
حجم 770000کیلومتر مکعب بزرگترین دریاچه آب نسبتاً شیرین جهان است.
راه آهن
خط راهآهن قزوین-رشت یا راهآهن گیالن از طرحهای ملی خطوط ریلی ایران است که از مهر 1384و همزمان
با سفر سیدمحمد خاتمی به استان گیالن شروع شد ،و در 15اسفند 1397به بهرهبرداری رسید .در نوروز 1398
اولین مسافران در مسیر تهران – رشت وارد ایستگاه رشت شدند.
این خط که دارای 164کیلومتر طول است از شهر قزوین آغاز و در شهر رشت به پایان میرسد ،بنابر برنامه در
آینده این خط از شهر رشت بهطور مجزا در سه مسیر مجزا خط راهآهن رشت-بندر کاسپین ،خط راهآهن رشت
بندر انزلی و خط راهآهن رشت-بندر آستارا امتداد پیدا میکند .
خط راهآهن رشت آستارا به راهآهن کشور جمهوری آذربایجان متصل میشود .با پایان خط راه آهن رشت آستارا،
ارتباط بندر عباس درخلیج فارس به هلسینکی فنالند میسر میشود .خط راهآهن قزوین-رشت با هزینه 1800
میلیارد تومانی از مهر 1381آغاز به ساخت شدهاست .این راهآهن بخشی از کوریدور شمال-جنوب ایران است.
50درصد این خط در دشت 10 ،درصد آن در تپه ماهور و 40درصد در مناطق کوهستانی قرار گرفته و 80پل
به طول 13٬053متر و 52تونل به طول 22٬000متر از مشخصات فنی این پروژه است .بزرگترین پل راهآهن
ایران در مسیر این خط به طول یک هزار و 430متر روی سد منجیل است ساخته شده.
مسیر قطار قزوین به رشت شامل ایستگاه های دستجرد ،کوهین ،شیرین سو ،لوشان ،منجیل ،رستم آباد ،امامزاده
هاشم ،رشت و پیر بازار می شود.
بعد از اینکه ایستگاه چشمه قزوین را پشت سرگذاشتید تازه زیباییهای شمال ایران پدیدار میشوند و شما
دشتهای سبزفام شمالی را شاهد خواهید بود .ایستگاه منجیل شهر بادگیرهای ایران جاذبه دیدنی دیگر بر سر
مسیر قطار تهران رشت است .در روزهایی که باد شدید میوزد توربینها را در حرکت و تولید انرژی خواهید دید.
منجیل را پشت سر گذاشتید ،حاال نوبت عبور از بزرگترین پل راهآهن کشور به طول 1430متر است .توسط این
پل شما با قطار از روی سد پر آب سفید رود عبور میکنید .بعد از عبور از این پل طوالنی رودبار را پشت سر
خواهید گذاشت و به ایستگاه امام زاده هاشم میرسید.
مسیر قطار تهران رشت ،یک قطار گردشگری هم دارد ،که در روزهای پنجشنبه مسافران را در این مسیر به صورت
ویژه جا به جا میکند .تور قطار رشت دومین تور ریلی شمال میباشد که بصورت هفتگی و یکروزه در مسیر زیبای
تهران-رشت برگزار میشود.این تور با هدف اصلی طبیعت گردی،با قطار ریل باس از ایستگاه تهران شروع و پس از
گذر ،توقف و بازدید ازجاذبه های گردشگری برنامه ریزی شده مانند دریاچه سقالکسار و موزه میراث فرهنگی در
انتهای شب در ایستگاه راه آهن تهران تمام میشود.
در سال 1400آمار ورودی مسافر 441هزار و 465نفر و آمار خروجی مسافر 432هزار و 579نفر بوده؛ این در
حالی است که این ارقام در سال 1399به ترتیب 144هزار و 819و 142هزار و 146مسافر میباشد .این ارقام
اشاره به رشد 205درصدی جابجایی مسافر در سال 1400از طریق ناوگان ریلی گیالن دارد.
بندرها
دریای خزر و شهرهای حاشیه آن همیشه یکی از مهمترین مقاصد گردشگری و اقتصادی ایران بوده اند و با داشتن
وسعت آبی گستره اش ،دارای مرزهای مشترک با دیگر کشور ها و ذخایر نفت و گاز بسیاری است ،و وجود چنین
ذخایری باعث اهمیت باالی این منطقه شده است .در سراسر سال رفت و آمد های بین المللی کشتی های باری
و مسافری در دریای خزر درحال انجام است و کشتی های بسیاری درحال عبور و مرور در این منطقه اند .بنادر
بسیاری در شمال ایران وجود دارند که به غیر از جاذبه های توریستی و سفری ،نقش مهمی در تبادالت تجاری
کشورمان نیز دارد .البته بنادر شمال کشور در مقایسه با بنادر جنوبی کشور دارای تبادالت تجاری کمتری هستند،
اما همچنان نقش تعیین کننده ای به عنوان مراکز تجاری شمال کشور دارند.
بندر انزلی
بی شک از زمانیکه انسانها در سواحل دریای خزر ساکن شدند با دریا سر وکار داشتند و برای گذشتن از دریا به
منظور دادو ستد و نزدیکی با اقوام دیگر و بهره گیری از منابع دریایی ،به ساخت قایق ها ،کشتی های کوچک و
بزرگ بادبانی و تجاری مبادرت ورزیدند .خلیج انزلی از 2نظر مورد توجه دریانوردان بوده است -1 .موقعیت
طبیعی خلیج و کانال انزلی -2موقعیت جغرافیایی انزلی و نزدیکی آن به مراکز تجاری گیالن .این بندر در سال
1306که تحت مدیریت کشور روسیه بود ،به مقامات دولتی وقت تحویل داده شد و در سال 1301نیز اولین
کشتی توسط آلمانیها از اروپا به بندر انزلی آورده شد .در سال 1895میالدی برابر با 1274خورشیدی کار بنای
موج شکن غازیان به طول 750متر و موج شکن انزلی به طول 520متر شروع و درسال 1914میالدی برابر
1293خورشیدی پروژه احداث موج شکن ها پایان یافت.
بندر انزلی یکی از بنادر فعال در بین کشورهای حاشیه دریای خزر می باشد و به دلیل واقع شدن در مسیر ترانزیتی
کریدور شمال -جنوب از اهمیت باالیی برخوردار است .این بندر مشمول قوانین و مقررات مناطق آزاد تجاری-
صنعتی بوده و شرایط مناسبی را برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی فراهم می نماید .زیر ساخت های
مناسب ،وجود انبارهای چند منظوره و ترمینال متنوع و برخورداری از مدرن ترین تجهیزات تخلیه و بارگیری،
امکان ارائه خدمات متنوعی را به مشتریان فراهم کرده است و همچنین بهرهمندی از سیستم ترافیکی دریایی،
بندر انزلی را از سایر بنادر همسایه در حوزه دریای خزر متمایز ساخته است.
این بندر با ورود خط ریلی به داخل محوطه های بندری و اتصال بندر انزلی به شبکه بزرگراهی کشور وراه آهن
جمهوری اسالمی ایران ،نقش مهمی در صنعت حمل ونقل دریایی کشور ایفا خواهد کرد .مساحت محوطه های
این بندر در حدود یک میلیون متر مربع است و دارای ظرفیت اسمی 11میلیون تن می باشد.
بزرگترین بندر حاشیه دریای خزر و مجهز به امکانات مدرن تخلیه و بارگیری •
دارای رتبه سوم بین بنادر کشور بعد از امام خمینی و بندر شهید رجایی •
نزدیکی با بندر آستراخان و الگان در روسیه ،کراسنودسک در ترکمنستان ،آکتائو در قزاقستان و باکو •
در آذربایجان
ارتباط با بازارهای منطقه ای و دسترسی به بازار مصرف باالی 300میلیونی کشورهای تازه استقالل •
یافته شوروی سابق
قرار گرفتن در مسیر کریدور بینالمللی شمال -جنوب که این مسیر سه برابر از مسیر فعلی کوتاه و •
ارزان تر می باشد.
واقع شدن بندر در محدوده منطقه آزاد ،و فراهم نمودن تسهیالت و امکانات ویژه برای صاحبان کاال، •
تجار و سرمایهگذاران
نزدیکی به بزرگترین ذخایر نفت و گاز دریای خزر •
برخورداری از معافیت مالیاتی •
دسترسی به معادن سرب ،روی و آهن و مراکز صنعتی •
برخورداری از شرایط آب و هوایی معتدل استان گیالن •
نزدیکی به استان های صنعتی و بازار مصرف همجوار •
برخورداری از ترمینال مجهز مسافری دریایی •
بندر آستارا
منطقه ویژه اقتصادی بندر آستارا نزدیک ترین مسیر ارتباط دریایی واقع در شمال غرب کشور است .این بندر در
نزدیکی مرز ایران و جمهوری آذربایجان قرار دارد که بخشی از کریـدور شمال ـ جنوب موسوم به نوستراک
محسوب می شود .این بنـدر به سبب قرارگیری در گلوگاه حیاتی دریای خزر و همچنین نزدیکی با مرکز استـان
گیالن (رشت 190کیلومتر) و پایتخت (تهران 530کیلومتر) از ویژگی های منحصر به فردی بهره می برد و با
عنایت به موقعیت جعرافیایی ،کمترین فاصله را با بنادر سایر کشورهای حاشیه دریای خزر دارد.
بندر آستارا به عنوان یکی از معدود بنادر خصوصی ایران با سرمایه گذاری شرکت خدمات بنـدری و دریایی کـاوه
از پایانه های کاالهای عمومی ،کانتینری ،یخچالی ،خودرو (رو ـ رو) ،غالت ،مخازن نفتی ،محوطه هـای صنـایع
تبدیلی و انبارهای لجستیکی در قالب فازهای مختلف می تواند به ارائه خدمات مورد انتظار خطوط و شرکت های
کشتیرانی و شرکای تجاری بندر و سایر صاحبان کاال و مشتریان بپردازد .اما حوزه های فعالیت این بندر بیشتر
معطوف به عملیات کارگو ،فله و کانتینر است و چنانچه شرکت های داخلی و بین المللی خواهان سرمایه گذاری
در این بندر باشند می توانند در پسکرانه این بندر در بخش ترمینال های نفتی ،رو ـ رو و مسافری و گردشگری
دریایی برای سرمایه گذاری مشارکت نمایند.
این بندر در نقطه اتصال ایران ـ آذربایجان و در 600کیلومتری استان آغری ترکیه و 1400کیلومتری سواحل
خلیج فارس قرار دارد .از مساحت 55هکتاری این بندر 15هکتار آن هم اکنون زیر بار قرار دارد و 40هکتار از
پسکرانه آن آماده سرمایه گذاری بخش خصوصی است .این بندر همچنین سه پست اسکله و دارای 3انبار
سرپوشیده و یک انبار هانگار مجموعا 15هزار متری است.
بندر خصوصی آستارا ،بندری در مسیر جاده ابریشم و چهار راه کریدور شمال ـ جنوب که مهمترین حلقه تجارت
بین آسیا و اروپاست که در مقایسه با مسیرهای سنتی از حیث مسافت و زمان 40درصد کوتاهتر و به لحاظ هزینه
30درصد ارزان تر است .راهگذر شمال ـ جنوب یکی از مسیرهای مهم ترانزیتی در آسیای میانه است که موقعیت
مناسب ریلی ،جادهای و دسترسی ایران به سواحل خلیج فارس و سواحل دریای خزر این بندر را در موقعیت
ممتازی قرار داده است .از سوی دیگر ،این راه گذر ارتباط ترانزیتی کشورهای شمال اروپا و روسیه از طریق ایران
و دریای خزر به کشورهای اقیانوس هند ،حاشیه خلیج فارس و جنوب آسیا را برقرار می سازد.
در سال های اخیر ،یکی از مهمترین اهداف مورد نظر در بندر آستارا تبدیل آن به یک قطب قدرتمند و فعـال در
زمینه ترانزیت غالت است که بتواند در مواقع ضروری در امر واردات این کاالی استراتژیک بتواند نیاز بازار کشورهای
آسیای میانه ،ترکیه و عراق را تامین نماید .هم اکنون با احداث پایانه غالت و تجهیزات مرتبط با آن همچون یک
دستگاه مکنده شیپ آنلودر به بخشی از این اهداف دست یافته است.
این بندر جدا از موقعیت در فرایند دادوستد بازرگانی و تجاری چنانچه شرکت ها و بنگاههای خصوصی تمایلی به
سرمایه گذاری داشته باشند می تواند با سهولت در مشارکت و سرمایه گذاری ،آنان را از امتیازات خاص منطقه
ویژه اقتصادی بهره مند نماید.
از سوی دیگر ،واقع شدن در مسیر دسترسی و تجارت کشورهای حاشیه دریای خزر ،برخورداری از نقطه صفر
مرزی در مجاورت ایستگاه ریلی راه آهن جمهوری آذربایجان ،نقطه تالقی حمل و نقل ترکیبی و دسترسی هم
زمان به سه گمرک مرزی دریایی ،زمینی و ریلی در یک محدوده جغرافیایی ،پسکرانه وسیع و نزدیکترین نقطه
اتصال تجارت استان های غرب و شمال غرب کشور با کشورهای عراق ،ترکیه و کشورهای ،CISتجهیزات مدرن و
کارآمد برای ارائه خدمات بندری و دریایی مطلوب و پیوسته از جمله مزیت های این بندر برای صاحبان سرمایه
در بخش خصوصی است.
اما در زمینه فرهنگی ،گیالن همواره خواستگاه چهرههای مهم و اثرگذاری در بخشهای مختلف بوده است.
همچنین ،خطه گیالن خواستگاه اولین هایی نیز بوده است که به مواردی از آنها در ادامه اشاره خواهد شد.
مسجد صفی رشت که نام دیگر آن مسجد شهیدیه است ،یکی از مساجد تاریخی شهر رشت است .این مسجد در
بافت قدیمی رشت ،در محدودهی بازار قرار دارد .دقیقا مشخص نیست این مسجد چه زمانی ساخته شده است اما
گفته میشود شیخ صفیالدین اردبیلی (تاریخ تولد 650 :هجری قمری و تاریخ وفات 735 :هجری قمری) با شیخ
زاهد گیالنی دوست بوده و به همین دلیل به گیالن سفر میکند و در محل فعلی چاهی حفر میکند و عبادتگاهی
میسازد که بعدها به مسجد تبدیل میشود .این مسجد که امروزه از اماکن خاص مذهبی گیالن به شمار میرود،
با شمارهی 197در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گفته میشود این مسجد برای گرامیداشت نام شیخ صفیالدین اردبیلی ،مسجد صفی نام گرفته است .البته
درخصوص نامگذاری مسجد تاریخی رشت ،روایت دیگری نیز وجود دارد .برخی میگویند که قبر صفیالدین
میرزا ،پسر شاه عباس صفوی ،در این محل قرار دارد؛ به همین سبب نیز نام وی را برای مسجد برگزیدهاند.
در این مسجد ،چاهی حفر شده است که آن را متبرک می دانند و به باور عامه ،این مسجد منتسب به حجت ابن
الحسن عج اهلل فرجه ،امام دوازدهم شیعیان میباشد.
مشاهیر گیالن:
اذر اندامی
اذر اندامی در سال 1305در کوی ساغرسازان رشت متولد شد .او فرزند چهارم و تنها دختر خانواده اش بود .دوران
ابتدایی را در دبستان بانوان زادگاهش پس از یک سال جهش تحصیلی به پایان رساند و از آنجا که بیشترین بار
مسئولیت خانواده بر دوش مادرش بود ،آذر با شروع به تدریس خصوصی ،دوزندگی و سوزن دوزی به مادرش کمک
می کرد و در کنار آن به تحصیل ادامه می داد.
پس از آن که سال نهم آموزش همگانی را در دبیرستان فروغ رشت به پایان رساند ،به دلیل عالقه ای که به تدریس
داشت ،به دانشسرای مقدماتی رشت رفت و در سال 1324از آن جا فارغ التحصیل شد .آذر اندامی یک سال بطور
رایگان در دبستان های رشت تدریس کرد و سال بعد وقتی به سن قانونی رسید ،به استخدام آموزش و پرورش
درآمد .استعداد و پشتکاری که در او وجود داشت باعث شد تا در کنار تدریس به تحصیل پرداخته و چهار سال
بعد دیپلم اش را بگیرد و دو سال بعد در رشته پزشکی روی صندلی دانشگاه تهران بنشیند.
آذر پس از این موفقیت برای گذران زندگی در یکی از مدارس جنوب شهر تهران معلمی می کرد .سال 1337
وقتی رشته پزشکی را به پایان رساند ،تخصص زنان را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد و در همان سال بود که وارد
سازمان حمایت از مادران شد .آذر اندامی وقتی تخصصش را در رشته زنان گرفت ،به استخدام وزارت بهداشت
درآمده و در انستیتو پاستور شروع به کار کرد .در همین زمان بود که او در زمینه باکتری شناسی عفونت های
بیمارستانی دست به پژوهش زد و نتیجه آن در مجالت معتبر پزشکی منتشر شد.
پس از آن بود که وبا در ایران قربانیان زیادی گرفت .در آن زمان که عده زیادی با مرگ دست و پنجه نرم می
کردند ،دکتر آذر اندامی با واکسن های مرغوب نه تنها به کمک هموطنانش شتافت ،بلکه عالوه بر تأمین نیاز کشور
آن را به کشورهای همسایه نیز روانه کرد .به پاس این خدمت بزرگ بود که دکتر اندامی به معاونت بخش میکرب
شناسی و پس از آن به ریاست بخش وبا و دیفتری منصوب شد و به پاس تالش های علمی اش نشان علمی به او
اعطا شد.
سال 57او پس از سال ها تالش بازنشسته شد و پس از آن بود که در یکی از بیمارستان های تهران به عنوان
مسئول آزمایشگاه شروع به کار کرد و همزمان در جنوب شهر به مداوای زنان می پرداخت تا این که یک روز در
حال معاینه یک بیمار تعادل خود را از دست داد و روی زمین افتاد .آزمایش ها و بیماری ها حکایت از وجود تومور
مغزی در او بود .در حالی که در سال 63تالش ها برای درمان او در خارج از کشور آغاز شده بود ،او 28مرداد ماه
بر اثر آمبولی شش ها درگذشت.
هشت سال پس از مرگ این بانوی اندیشمند و پژوهشگر بزرگ بود که انجمن بین المللی نجوم AIUکه از سال
1919پس از نقشه برداری ماهواره اکتشافی ماژادن از سیاره زهره به نامگذاری نقطه های موجود در این سیاره به
نام زنان نامدار جهان پرداخته بود ،حفره ای به قطر 30کیلومتر در طول جغرافیایی 55/26و عرض جغرافیایی
45/17را به پاس تالش های علمی و خدماتش به نام او نامیدند.اکنون نام آذر اندامی به عنوان تنها زن ایرانی در
میان زنان مشهور جهان بر سیاره زهره می درخشد .نام این بانوی ایرانی بر روی حفره ای در سیاره زهره به ثبت
رسیده است و اینک در بلندای کهکشان ،نشان حضور یک بانوی گیالنی در سیاره زهره (ونوس)با افتخار هویداست.
مزار این بانوی بزرگوار در قطعه 18ردیف 36شماره 6در بهشت زهرا تهران است و جملهای با این مضمون
نوشته شده:
راهش در این سرا دانش و مهر نیکی و جایش در آن سرا فردوس برین جاودانه
محمدعلی مجتهدی در اول مهرماه 1287در شهر الهیجان به دنیا آمدمحمدعلی تنها دو سال داشت که مادر
خود را از دست داد .پدر او نیز تاجر ابریشم بود و یکی از زمین داران شهر الهیجان به شمار می آمد .بر خالف
بسیاری از مشاهیر ایران زمین ،پدر محمدعلی کمک چندانی در امور مربوط به تحصیل علم به فرزندش نکرد و با
وجود داشتن ثروت فراوان ،اجازه تحصیل در شهرهای دیگر را به پسر نداد .به این ترتیب فرزند او اولین بار در 7
سالگی و از مدرسه «حقیقت» الهیجان کسب علم را آغاز نمود .اندکی بعد و در سال 1299ش .اغتشاشات در
گیالن به اوج رسید و به این ترتیب باز هم در دانش آموختن محمدعلی وقفه ایجاد شد .این بار دلیل نا آرامی ها
قیام «میرزا کوچک خان جنگلی» بود که با حکومت مرکزی کشور به مخالفت پرداخته بود و در تالش بود که
گیالن و مازندران را از حکومت قاجار ،مستقل سازد .مدتی بعد و با برقراری ثبات سیاسی در کشور ،محمدعلی در
سال 1304با کمک ارثیه ای که از مادرش به جای مانده بود به تهران آمد و در «دارالمعلمین مرکزی» تحصیالت
دوره دبیرستان خود را آغاز کرد .او سال های پایانی دبیرستان را در مدرسه « شرف» گذراند
محمدعلی در سال 1310با گذراندن دوره 6ساله متوسطه ،دیپلم گرفت و در آزمون «اعزام محصل به فرانسه»
رتبه قبولی را به دست آورد .به این ترتیب به همراه سایر پذیرفته شدگان در این امتحان راهی اروپا شد و یک
سال در مدرسه بلز پاسکال در شهر کلرمون ،به تقویت زبان فرانسوی خود پرداخت .پس از آن وارد دانشگاه لیل
شد و لیسانس مکانیک را در سه سال به دست آورد .او در مکانیک استداللی بین تمام همدوره ای های خود،
عنوان اول را به دست آورد و بهترین دانشجو شد .محمدعلی طی سال های 1314تا 1317موفق شد مدرک فوق
لیسانس خود را نیز دریافت نماید .پس از آن نیز دوره دکترا در دانشگاه سوربن فرا رسید و او روی پایان نامه ای
با عنوان«حل برخی مسائل مکانیک مایعات »تحقیق کرد .در پایان ،امتیاز«شایان افتخار» که باالترین امتیاز برای
تصویب دکترا بود ،به او داده شد و «دکتر مجتهدی» در سال 1317به ایران بازگشت .وی پس از بازگشت به ایران
دانشیار ریاضی دانشکده علوم و دانشسرای عالی شد
در همان سال( 1320ش ).محمدعلی پس از پایان سربازی خود ،ضمن تدریس در دانشکده فنی دانشگاه تهران
در دبیرستان « البرز» نیز صاحب مسوولیت شد .مجتهدی در سال 1323به مدیریت البرز برگزیده شد و او این
مدرسه را به بهترین و مشهورترین مدرسه ایران تبدیل کرد .دکتر به مدت 34سال مدیر این دبیرستان بود و
بسیاری از دانشمندان و مشاهیر علمی کشورمان را تربیت کرد .عالقه این دانش آموختگان به مدیر خود تا اندازه
ای بود که وقتی در دوران وزارت«دکتر محمود حسابی» ،مجتهدی برکنار شد ،چیزی نمانده بود که اعتراض دانش
آموزان به یک شورش بزرگ تبدیل شود .اما بازگرداندن مجتهدی ،به اعتراضات خاتمه داد .او همزمان با ریاست
دبیرستان در سال 1340ریاست دانشگاه شیراز را نیز بر عهده گرفت و در آذرماه سال 1341به مدت سه سال
رئیس دانشگاه پلیتکنیک تهران شد و 4سال بعد ،بهترین دانشگاه فنی کشور( دانشگاه صنعتی شریف) را تاسیس
کرد .فعالیت این دانشگاه از اول مهرماه 1345آغاز شد اما موسس این دانشگاه تنها یک سال به عنوان رییس
دانشگاه خدمت کرد و این پست پس از یک سال به شخص دیگری واگذار شد .وی پس از آن به مدت پنج ماه
رییس دانشگاه ملی بود و تا اوایل دهه 50سمت های دیگری مثل ،ریاست دانشگاه امیرکبیر و ریاست شهید
بهشتی را نیز بر عهده داشت تا آن که بازنشسته شد و به فعالیت در دبیرستان البرز ادامه داد
پس از پیروزی انقالب در سال ،57دکتر مجتهدی از مهندس بازرگان (نخستوزیر وقت و همکار سابق وی در
دانشکده فنی ) خواست تا کس دیگری را به جایش در دبیرستان البرز منصوب کند تا وی بتواند برای معالجه
چشم خود به خارج کشور برود .او پس از معالجه چشم در ژنو به ایران بازگشت ،اما در سال 61مجدداً به خارج
کشور رفت .دلیل این امر معالجه نوه اش بود که بیماری قلبی داشت .در این ایام دکتر مجتهدی خود نیز دچار
نارسایی قلبی شد و سه بار سکته قلبی را پشت سر گذاشت تا آن که در سال 1376در شهر«نیس» از دنیا رفت
و در همان شهر به خاک سپرده شد
عالوه بر هزاران دانش آموز و دانشجو که به صورت مستقیم و غیر مستقیم شاگرد وی بودند ،کتابی نیز با عنوان«
خاطرات دکتر مجتهدی» به کوشش «حبیب الجوردی »در خرداد 1380به چاپ رسیده است که به صورت
مصاحبه با مجتهدی است و در مجموعه «تاریخ شفاهی ایران» قرار می گیرد .همچنین ساختمان کتابخانه مرکزی
دانشگاه صنعتی شریف به نام وی« ساختمان دکتر مجتهدی» نامیده می شود.
اکبر رادی
اکبر رادی در دهم مهرماه سال 1318در رشت چشم به جهان گشودرادی از هفت سالگی راهی مدرسه شد .چهار
سال اول ابتدایی را در دبستان عنصری به تحصیل پرداخت.
خانواده او در سال 1329به علت افت کسب و کار پدرش ،به تهران کوچ کردند.او دو کالس آخر ابتدایی را در
دبستان صائب تهران و دوره متوسطه را در دبیرستان فرانسوی رازی تحصیل کرد ().1338
سپس یک سال پشت کنکور پزشکی ماند و سال بعد ( )1339در رشته علوم اجتماعی دانشکده ادبیات دانشگاه
تهران قبول شد و چهار سال بعد فوقلیسانس این رشته را هم تا نیمههای سال دوم ادامه داد و پیش از ارائه پایان
نامه آن را رها کرد.
او همزمان ،دوره یک ساله تربیت معلم را پشت سر گذاشت ،ودر سال 41با حکم رسمی وزارتخانه موفق به اخذ
مدرک معلمی شد ؛ و همزمان دو نمایشنامه “روزنه آبی” و افول را نوشت.
طی سی و دو سال تدریس در رشته ادبیات سال چهارم دبیرستان ،ادبیات نمایشی انستیتو مربیان امور هنری،
نویسی مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نمایشنامهنویسی پیشرفته کارشناسی ارشد دانشگاه هنر اشتغال
ِ نمایشنامه
داشت و در سال 1373بازنشسته شد.
اولین داستان جدی او «باران» نام داشت که در سال 1338در مسابقه داستاننویسی مجله اطالعات جوانان چاپ
شد و میانِ بیش از هزار داستان به مقام نخست دست یافت.
رادی همواره معتقد بود ” :تا زمانی که نمایشنامه ایرانی با آدمهای معاصر و درد زنده نداشته باشیم،
بیگمان تئاتر معاصر ملی هم نخواهیم داشت ”.
“روزنه آبی” نخستین نمایشنامه جدی او بود که آن را در زمستان سال 38نوشت و به واسطه آن با شاهین
سرکیسیان آشنا شد .سرکیسیان بعد از مطالعه نسخه دستنویس “روزنه آبی” تصمیم به اجرای آن گرفت.
سرانجام اکبر رادی بامداد پنجم دی ماه 1386در بیمارستان پارس تهران چشم از جهان فرو بست
آثار
افول •
صیادان •
پلکان •
محمود نامجوی
محله ارمنینشین بیرون شهر رشت با نام بوالغ ،زورخانهای بود که پای نامجو به آن باز شد و در این مکان بود که
وی با ورزش باستانی و زورخانهای آشنا گردید و در همین محل ،کشتی محلی گیلک را تمرین میکرد و به مصاف
مدعیان زورآزمایی میرفت .کمتر کشتیگیر هم وزن و همقدی بود که میتوانست حریف او و دوستش ،هاشم
ستوده ،شود .جایزهای برای این کشتی وجود داشت که به زبان محلی به آن «برم»میگفتند.
نامجو وقتی این جایزه را میبرد ،آن را به حریف باخته خود میداد .وقتی علت این کار را میپرسیدند،
میگفت«:این کار صفای خاص خودش را دارد» .او این خصلت را از زورخانه و آداب آن یاد گرفته بود .نامجو در
کشتی محلی گیلک به قهرمانی رسید .استادنی چون رضا هاشمزاده ،رضا الجی ،پهلوان محمدمقدم ،رضا رباطی،
حاج الماس و شیخ نداف ،او را در راه رسیدن به این مقام ،آن هم در نوجوانی ،تعلیم داده و کمک کرده بودند.
یکی از خصلتهای نامجو ،گرامی داشتن نام کسانی بود که در شئون مختلف ورزشی او را آموزش داده،همراهی
کردند و با وی همکاری داشتند .او در هر مصاحبه و خطاب از آنها نام میبرد.
نامجو قبل از آمدن به تهران در سال ،1316در چندین جشن بزرگ ورزشی در گیالن شرکت کرد ،که از مهمترین
آنها شرکت در جشن بزرگ هزاره فردوسی در سال 1314بود ،که به صورت یک جشن ملی درآمده بود .محمود
نامجو در این مراسم ،در جلوی عمارت بلدیه(شهرداری)به عملیات آکروباتیک پرداخت و برای اولین بار نشان افتخار
گرفت
برای شرکت در مسابقات قهرمانی در ،1317نامجو به اتفاق احمد درخشان با آقای حیات غیب آشنا شد و به
دعوت او برای آزمایش روی تخته رفت و موفق شد 60کیلوگرم را پرس کند
نامجو در اثر عالقه و پشتکار و تمرینات مداوم ،در سال 1319آمادگی خود را برای شرکت در مسابقات قهرمانی
کشور اعالم کردنامجو در دومین دوره مسابقات قهرمانی ایران( ،)1319در صحنه مسابقات ظاهر شد و توانست به
راحتی رکورد 250کیلوگرم در مجموع 3حرکت را به دست آورد .او با این حد نصاب موفق شد 34کیلوگرم حد
نصاب قهرمان سال قبل ایران ،یعنی هفت صندوقی از قزوین ،را ترقی دهد.
در سال ،1320مسابقات به علت اشغال ایران توسط متفقین و جنگ دوم انجام نشد ،ولی از 1321تا 1330نامجو
در مسابقات قهرمانی ایران،گاهی از تهران و گاهی از رشت ،شرکت کرد و مقام نخست و دوم وزنهبرداری را به
دست آورد
از افتخارات بزرگ محمود نامجو ،کسب اولین نشان طال از مسابقات رسمی جهانی برای ایران است.
«شوینینگس» ییالق اهالی الهه است که میزبان مسابقه جهانی سال 1949بود .این محل تا مرکز الهه15 ،
کیلومتر فاصله دارد ومسابقه جهانی در سالن سیرک آن انجام شد .نامجو که پرچم ایران را در رژه کشورها حمل
میکرد ،بالفاصله پس از پایان مراسم و تشریفات ،آماده مسابقه شد.
در این مسابقهها ،نامجو با حریف آمریکایی ،جو-دی پیاترو ،در مجموع دو حرکت پرس و یکضرب مساوی شد .اما
با اراده خلل ناپذیرش ،در حرکت دو ضرب 17/5کیلوگرم از او جلو افتاد و با مجموع 312/5کیلوگرم قهرمان
جهان و برنده نشان طال شد .او 97/5کیلوگرم را در یک ضرب بلند کرد ،که با دو چراغ سفید و یک قرمز همراه
بود و همین امر باعث شد حد نصاب جهانی او به ثبت نرسد .در حرکت دو ضرب هم 127/5کیلوگرم را که حد
نصاب جهانی بود .باال برد ،ولی داوران آن را خطا محسوب کردند.
قرار شد برای شرکت در مسابقه قهرمانی کشور در سال ،1329افراد گزینش شوند .نامجو در حالی که نیازی به
شرکت در مسابقههای انتخابی نداشت .برای برپایی حد نصاب جهانی ،در این مسابقهها حاضر شد .این مسابقهها
در حیاط باشگاه نیرو و راستی ،با حضور چند هزار تماشاچی انجام شد ،که در نتیجه ،نامجو در حرکت یکضرب،
100کیلوگرم را با موفقیت باالی سر برد و 2/5کیلوگرم حد نصاب قبلی جهان را ترقی داد.نامجو با برداشتن 125
کیلوگرم در دو ضرب ،مجموعا 320کیلوگرم به دست آورد و حد نصاب خود را که در مسابقههای جهانی سال
قبل از آن ( )1949در هلند به دست آورده بود ،ترقی داد
نامجو در دهلینو ،در دسته خروس وزن به روی صحنه آمد و هموطن او ،علی میرزایی ،نیز در همین دسته،در
کنار نامجو وزنهبرداری کرد .نامجو در این مسابقهها با رکورد 317/5کیلوگرم ()97+130/92+5/5حد نصاب جهانی
خود را تکرار کرد و اولین نشان طالی بازیهای آسیایی را برای خود و ایران به دست آورد.
دراین بازیها ،در یک مسابقه پرورش اندام ،که «آقای آسیا» در سال 1951نامیده شد ،یک هندی به نام پاریمال
روی اول شد و نامجو با 596امتیاز به مقام دوم آسیا دست یافت.
در بازیهای هلسینکی ،نامجو در دسته خروس وزن شرکت کرد .او در سالهای بعد از المپیک لندن در سه مسابقه
پیدرپی جهانی برنده نشان طال شده و حد نصابهای جهانی بسیاری را برپا کرده بود .روسها در این بازیها
حضور داشتند و یک رقیب تازه نفس برای شکست دادن نامجو به صحنه آورده بودند تا هم برنده نشان طال شوند
و هم شکست سال 1950قهرمان ملی خود ،چی میشکیان گرجی ،را جبران کند.
تمرینات سخت و جانفرسای نامجو برای کسب افتخارات در سالهای قبل از این بازیها ،فشار زیادی را بر ستون
فقرات او وارد کرده بود و همین امرموجب شد که حریف تازه نفس ،به نام ایوان ادودف ،از کهولت ورزشی و آسیب
دیدگی وی نهایت سود را ببرد .امتیاز دیگرحریف نامجو ،این بود که داور وسط این مسابقه ،بوخارف ،از شوروی
بود .به هر صورت نامجو در پرس با حریف روسی مساوی کرد .در یکضرب 2/5 ،و در دوضرب 5،کیلوگرم از او عقب
ماند و به نشان نقره رضایت داد .این نخستین نشان نقره المپیک بود ،که در 25ژوئیه 1952برای ایران به دست
آمد.
بازیهای المپیک
مسابقات جهانی
بازیهای آسیایی
آخرین حضور نامجو در مسابقههای قهرمانی ایران ،درسال 1330بود .نامجو از سال 1947تا 1952پیش از ده
بار حد نصابهای جهانی برپا کرد.
میرزا حبیب اهلل رشتی (1234-1312ق) از فقیهان صاحبنام دوره ناصرالدین شاه است .وی از شاگردان محمد
حسن نجفی و شیخ انصاری و استاد عالمانی چون سید محمدکاظم یزدی ،آقا ضیاءالدین عراقی ،میرزا
محمدحسین نائینی و سید ابوالحسن اصفهانی بود .مهمترین کتاب او بدایع االفکار است.
میرزا حبیب اهلل رشتی فرزند میرزا محمد علی خان فرزند جهانگیرخان قوچانی گیالنی ،از فقهای نامدار جهان
تشیع در دوران خود بود .پدرانش اهل قوچان بودند که در سالهای آغازین قرن یازدهم هجری
قمری به گیالن فرستاده شده و از آن پس در گیالن ساکن شدند وی در سال 1234ق در املش به دنیا آمد
میرزا حبیب اهلل در خانه ،نخست به یادگیری قرآن پرداخت .آنگاه برای آموختن علوم دینی در دوازده سالگی
به لنگرود و سپس رشت رفت سپس برای تکمیل تحصیالت خود ،به حوزه علمیه قزوین رهسپار شد و در
درس فقه و اصول ،شیخ عبدالکریم ایروانی حضور یافت در 25سالگی به اجتهاد دست یافت بعد از آن به مدت
چهار سال مرجع امور دینی مردم املش شد .آنگاه در سال 1263ق وارد نجف شد و به درس محمد حسن
نجفی وارد شد بعد از درگذشت نجفی ،در سال 1266ق ،به محفل درس شیخ مرتضی انصاری وارد شد
وی با اینکه سرآمد شاگردان شیخ انصاری بود ،بعد از درگذشت شیخ ،وجوهات شرعی را نمی پذیرفت و هیچ گاه
به دنبال مرجعیت نبود و در مقابل اصرار شاگردان برای قبول مرجعیت ،آنان را به میرزای شیرازی ارجاع میداد
علت این امر را می توان به سجایای اخالقی وی نسبت داد .ایشان توجه عمیق و کارشناسانه به حفظ کیان مرجعیت
داشت و حمایت همه جانبه خود از میرزای شیرازی را در ارجاع مردم و مقلدان به ایشان نشان داد .مرحوم میرزا
حبیباهلل حتی وجوهات را قبول نمیکرد و همه را به سامرا و به میرزای شیرازی ارجاع می داد .از همه اینها
مهمتر مأیوس کردن حکومت قاجار برای ایجاد شکاف بین علمای ایران است .حاکمان وقت قاجار هر چه تالش
کردند که میرزای رشتی را در مقابل میرزای شیرازی قرار بدهند ،موفق نشدند.
از شاگردان میرزا حبیب اهلل رشتی برخی مرجع دینی شدند و عده ای رهبر حرکت های سیاسی و اجتماعی دیار
خویش و دسته ای نیز در عرصۀ تدریس و تحقیق طالیه دار حوزه بودند .از جمله این شاگردان ،می توان به اسامی
زیر اشاره کرد:
علی رشتی
مدرسه فروغ
مدرسه دخترانه «فروغ» که بعد از انقالب به دبیرستان « 17شهریور» تغییر نام داد ،بر اساس مستندات سازمان
میراث فرهنگی استان گیالن ،در سال 1284خورشیدی ساخته شده است .البته بر اساس یادداشتهای برخی
مورخان از جمله «شادی پیروزی» ،در سال 1282خورشیدی و بر اساس کتاب «مرادعلی توانا» در سال 1279
خورشیدی تأسیس شده است.
بنای اولیه این مدرسه را مثل کالج تهران مسیونرهای آمریکایی گذاشتند و در واقع نخستین مدرسه دخترانه
خارجی در گیالن بود .فروغ در سال 1312خورشیدی مجوز تأسیس دوره کامل متوسطه را هم دریافت کرد.
همچنین جالب است بدانید بر اساس گزارشی که پیشتر منتشر شده و به موجب نوشتههای «فریدون نوزاد» -
از مورخان گیالن -در ابتدا در مدرسه فروغ رشته «خانه داری» تدریس میشد ،اما بعدها رشتههای طبیعی و
علمی نیز به رشته اضافه شد و این دبیرستان ،دخترانی را تحویل جامعه داده که برخی در سطح دنیا مطرح اند.
فروغ دختران در رشت را میتوان هم پای دبیرستان شاپور رشت (شهید بهشتی فعلی) یا مانند البرز پسران در
تهران دانست .با این تفاوت که درهای البرز باز است ولی فروغ را میخواستند تخریب کنند و اگرچه ثبت آن در
میراث فرهنگی مانع این فاجعه شد اما ماندگاری و استمرار آن به همکاری بیشتر آموزش و پرورش و میراث
فرهنگی با حمایت شهرداری و نقش فعالتر چهرههای فرهنگی و همین دانش آموختگان که به آن عِرق و عشق
دارند نیاز دارد.
تئاتر ایران
بذر اولیه تئاتر را ارامنه در گیالن پراکندند که با تالش و کوشش هنرمندان گیالنی حاصل آن باروری بخشی از
تاریخ ملی تئاتر کشورمان شد.قبل از شکل گیری اولین کانون تئاتری در رشت در 1298ش ،گروه های ارمنی
اولین گروه های نمایشی ای بودند که به رشت و انزلی می آمدند و به اجرای نمایش پرداختند .متأسفانه ،مدارکی
که تاریخ دقیق رفت و آمد این گروه ها و عنوان نمایش ها ،نام نویسندگان ،کارگردان ها و … را مشخص سازد
در دست نیست
جرای نمایش نامه های اولیه (با نام خچوی دالل) در رشت و احتماالً اجرای آثار دیگر خود حکایتی شیرین دارد.در
آن زمان تاالر نمایش در رشت وجود نداشت و این نمایش در یک انبار به روی صحنه رفت .
در رشت پزشک صاحب نامی به نام دکتر استپانوس زندگی می کرد که در زبان محاوره گیالنی به او حکیم فانوس
می گفتند .وی در محله سرچشمه رشت باغی داشت که به نام خود او معروف بود .انباری در این باغ وجود داشت
که حکیم گیالنی آن را با کمی دستکاری و هزینه شخصی به صحنه نمایش تبدیل کرده بود و نمایش های خچوی
رفتند. صحنه روی به باغ این در خچو انجیر و دالل
اولین تاالر نمایش را در رشت آوِدیس هوردانانیان ساخت .او برای یادبود فرزندش مدرسه ای برای ارمنیان رشت
بنا کرد که مجهز به سن و تاالر نمایش بود .در این تاالر ،ارمنیان قفقازی ای که به رشت می آمدند ،ارمنیان گیالن
و سایر گروه های تئاتری نمایش اجرا می کردند .تا 1317ق1900/م این تاالر تنها تاالر تئاتر رشت بود
تاریخچه تاسیس آتش نشانی رشت از زبان رئیس سازمان آتش نشانی.
محمدعلی رفیعی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) -منطقه خزر در خصوص تاریخچه
سازمان آتش نشانی رشت اظهار داشت :اداره بلدیه رشت تا سال 1305خورشیدی فاقد اداره ی آتش نشانی
(اطفائیه) بوده است ،طرح ایجاد اداره ای برای اطفای حریق در ابتدای سال 1305از طرف بلدیه ارائه و در ماههای
بعد عملی گردید .وی ادامه داد :سرانجام در بلدیه رشت ،دایره کوچکی با عنوان شعبه اطفائیه دایر گردید و اولین
رئیس آن به نام میرزا اسماعیل خان سمیعی در آذر ماه 1305خورشیدی تعیین شد .وی خاطرنشان کرد :در
خرداد 1305در پیشنهادی که در دایره ی مباشرت بلدیه که به ریاست مرحوم وقاری بوده به اداری بلدیه مبنی
بر استفاده از زمین واقع در استادسرا داده ،اولین پایگاه آتش نشانی در آن محل دایر گردید .وی افزود :طبق اسناد
مالی باقی مانده از آن زمان بودجه ماهانه ی اداره ی اطفائیه در سال 1305مبلغ 1306بلدیه اولین ماشین را
برای دایره ی آتش نشانی خریداری نمود .وی در پایان افزود :تاکنون 27مدیر آتش نشانی در این سازمان مشغول
به فعالیت بوده اند.
معماری گیالن
معماری بومی گیالن ،ود دارای فرهنگ بخصوص و نشانگر دانش و مهارت باالی بومیان منطقه گیالن میباشد.
به طور کلی معماری گیالن در قالب سه منطقه بررسی میشود که عبارتند از :جلگهی شرقی ،جلگهی میانی و
جلگهی غربی .در ساختارهای فیزیکی و فلسفی معماری سنتی و بومی گیالن اولین طبقه یا طبقهی همکف بر
روی کرسی به ارتفاع 80سانتیمتر تا یک متر و معموالً روی سکویی از کندههای چوبی (در مناطق روستایی) یا
پایههای آجری و بلوکی (در مناطق شهری) قرار میگیرد تا فضاهای خالی را از رطوبت و نم زمین مصون نگه
دارد .نمای اصلی برای گریز از بادهای غربی و بارانهای موسمی و استفادهی هرچه بیشتر از نور و نسیم در
تابستان در جهت جنوب شرقی است .فضاهای متمرکز و داخلی خانهها در این دو جهت شکل گرفته و به
وسیلهی ایوانهای سراسری از حیاط خانه جدا میشوند .باران مداوم و رطوبت نسبی زیاد منطقه ،عامل اصلی
شکلگیری معماری و شهرسازی در این سرزمین است .در چنین محیطی احداث ساختمان باید با پیشبینیهای
دقیق و مشخص صورت گیرد تا بنا بتواند در برابر کلیهی نفوذهای رطوبت (از طریق سقف با ریزش باران و از
کف با استفاده از خاصیت مویینگی) برای زمان معین (که بستگی به عملکرد بنا دارد )دوام آورده و قابل استفاده
باشد .جهتگیری و کشیدگی غالب خانههای این منطقه ،شرقی – غربی است .این نوع جهتگیری تابع دو
عامل است :یکی آنکه از نور جنوب بهره برند ،دیگر آنکه بنا در جبههی غربی سطح کمتری داشته باشد ،زیرا
غرب جبههی کج باران است و به این دلیل عموماً در این جبهه بازشویی وجود ندارد .حیاط هر خانه سلسله
مراتبی دارد که بر اساس شغل صاحبخانه فرق میکند .سلسله مراتب در خانههای این منطقه تابع دو الگوی کلی
خانهی کشاورز و دامدار است.
به طور کلی ،سلسله مراتب و تقسیمبندی حیاط بر اساس فعالیتها صورت میگیرد .در قسمت جلو حیاط اصلی
تلمبار ،باغچه ،کندوج ،و در قسمت کناری که محوطهی زن محسوب میشود تنور قرار دارد ،در طرف دیگر،
محوطهای برای ماکیان ،و در پشت خانه یا در گوشههای حیاط فضاهای سرویس بهداشتی و انبار قرار دارد.
جایگاه این فعالیتها در زمستان و تابستان فرق میکند ،به طوری که در زمستان تمام فعالیتها یک گام به
عقب میآیند .مثالً تنور به داخل خانه کشانده میشود ،یا جایگاه مرغ و خروس زیر ساختمان و در فضای خالی
پی قرار میگیرد در این استان ،ساختار سازهای کرسیها در مناطق مختلف مورد بررسی متفاوت است .در مسیر
فومن – ماسوله و در دامنهی کوههای اطراف الهیجان از سنگ و گل ،و در مناطق هموار ،مانند سالکده و
سراوان ،از ساختار “شکیلی” کمک گرفته شده است.
شکیل یا باج بنه ،مجموعهای از تیرهای رویهم است که ساختمان بنا را برای محافظت از رطوبت و سیل تا
ارتفاعی معین باال میبرد .این بخش از بنا ،نقش انتقال بارهای وارده از طرف قسمتهای مختلف از ساختمان را
به زمین ایفا میکند .شکیل از اجزای متنوعی تشکیل شده است که میتوان آنها را در سه بخش زیر دستهبندی
کرد:
1.بستر خاکی
2.نقاط متمرکز
3.تیرها
پس از بررسی و تحلیل معماری بومی گیالن به این نتیجه میرسیم که این معماری دارای ویژگیهای شکلی و
عملکردی است و هویت خاص خود را دارد .به طور کلی میتوان این ویژگیها را به صورت زیر دستهبندی کرد:
1.شکلگیری الگوی معماری بومی خانههای گیالن بر پایهی مدولی از مربع است که به صورت خطی و معموالً
در امتداد شرقی-غربی (عمود بر مسیر جریان باد محلی) توسعه مییابد .
2.در جلوی نمای اصلی خانه ،ایوان قرار دارد که فضای اصلی زندگی به حساب میآید .ارتباط و دسترسی
اتاقها به یکدیگر نیز معموالً از طریق این ایوان صورت میگیرد .در بسیاری از خانهها ،بخشی از این ایوان
وسیعتر شده و فضای زندگی و فعالیتهای اصلی خانه برای مدت طوالنی از سال به آن منتقل میشود.
3.در اتاقها عملکرد ویژهای پدید نمیآید و براساس تغییر فصلها و نیازهای خانواده ،مصارف گوناگونی پیدا
میکنند .انتقال فعالیتهای خانواده از ایوان به داخل اتاقها در ایام سرد سال صورت میپذیرد.
4.گونه شناسی بنا از لحاظ رعایت نیازهای خانواده ،محرمیتها و تقسیمبندیها و روابط اجتماعی ،دارای مرزها
و محدودههای نامرئی است .شرایط اقلیمی حاکم و اجبارها ،گونهی ساخت خاص خود را تحمیل میکند .در
نتیجه ،عامل اصلی و مؤثر در شکلگیری این معماری ،اقلیم بوده و بهزیستی اجتماعی ساکنان و اعضای خانواده
با در نظر گرفتن این محدودیت صورت گرفته است.
5.بناها در محدودهی باز گیاهی قرار میگیرند و تقسیمبندیها و تفکیکهای قاطع و مشخصی آنها را از یکدیگر
جدا نمیکند .مرز این مالکیتها توسط درخت ،شمشاد ،چپر و نظایر آن معین میشود .فضاهای جنبی مانند
انبارها در محوطهی حیاط به صورت پراکنده استقرار مییابند.
6.ساختمان به دلیل جلوگیری از نفوذ رطوبت از سطح زمین باالتر قرار گرفته و در فضای بین زمین و کف،
جریان هوا سبب تبخیر رطوبت و تهویهی هوا ،و درنتیجه موجب خشک و قابل استفاده شدن کف ساختمان
میشود .در صورت دوطبقه بودن خانه ،فضاهای زندگی در طبقهی باالی ساختمان واقع است و طبقهی همکف
اختصاص به طویله ،انبار و نظایر آن دارد.
7.سازهی اصلی از چوب تأمین میشود .این مصالح در بدنهها نیز استفاده میشود .به عنوان پوشش نهایی ،بنا با
خشت پوشیده ،و با گل اندود میشود .این سازه معموالً به صورت سنتی توسط یک استاد نجار ساخته میشود.
در معماری کویری این وظیفه را استاد بنا به عهده دارد.
8.سقف به علت ریزش مداوم باران همیشه شیبدار است .سقف رایج و متداول چهارشیبه است که برای تخلیه-
ی آب باران و جلوگیری از نفوذ رطوبت به داخل مناسبتر است .امتداد این سقف معموالً در جبههی مقابل به
بادهای موسمی بلندتر است تا مانع رسیدن آب باران به بدنهی بنا شود .پوشش سقفها اغلب گیاهی است و از
محیط اطراف تأمین میشود .در مناطق جنگلی قطعات چوب و تخته و در مناطق جلگهای الیاف گیاهی مانند
ساقهی برنج و در مناطق شهری سفال به عنوان پوشش نهایی سقف شیبدار به کار میرود .سازهی سقف به طور
مستقیم روی ستونهای چوبی اصلی بدنهها تکیه میکند و اغلب از دیوارهای جداکننده مستقل است.
در بخش دیگر استان میتوان الگوی پلکانی ماسوله را برای ساهت خانه ها مشاهده نمود از ویژگی های
تراز کف ان ها منطبق بر خطوط تراز زمین است لذا در برش طولی کفی نسبتا هموار یا کم شیب دارند
از سوی جنوب فاقد بدنه است و در برش عرضی فضای عمومی را تا لبه پرتگاه بام گسترش میدهد
الگوی معماری ماسوله اینگونه تعریف میگردد که فاقد فضای خصوصی است و سطح اشغالی معادل صددرصد
مساحت قطعه زمین تفکیکی دارد ،ارتفاع گرا است و در موقعیت هایی که شیب تند زمین اقتضا کند مشروط بر
دسترسی از گذر پایین دست و ساختمان ان بیشتر از کف گذر باالدست ارتفاع نگیر حداکثر تا سه طبقه ساخته
میشود ،شکل غالب توده ی ان مکعب مستطیل است و تقریبا نیمی از توده ی ان در خاک فرو رفته ،بام ها مسطح
اند به قلمرو عمومی ختصاص دارند و به فضای داخلی بنا دسترسی ندارند ،به واسطه کمبود فضای باز اختصاصی
نمای چوبی با تاقچه و ردیفی از گلدان گل ارایش میگردد و در نهایت نور و تهویه طبیعی فضاهای داخلی بنا عموما
از نمای جنوبی که مفصل برقراری تمام مناسبات و مراودات فضاهای درونی و بیرونی بناست تامین میگردد.
بنا در محله اکبری الهیجان واقع شده و در حال حاضر مسکونی است در ورودی بنا را تعویض کرد و به جای آن
در فلزی جایگزین شده که تناسبی با بنا و محوطه ندارد ساختمان دوحیاط شمالی و جنوبی دارد که توسط مسیر
باریکه در غرب بنا به هم متصلند حیاط جنوبی بزرگتر و دارای چاه آب باغچه و انباری است دیوارهای حیاط از
آجر قرمز است دیوار حیاط شمالی با ردیف قوس های سه بخشی تزئین یافته است بنا کشیدگی شرقی غربی دارد
و سمت شرق و بخشی از ضلع شمالی دیوار محوطه چسبیده و نورگیری آن تنها از ضلع جنوبی و بخشی از ضلع
شمالی صورت میگیرد پالن ساختمان همچون بسیاری دیگر از بناهای سنتی ایران قرینه است و ورودی بنا از
وسط صورت میگیرد بنا کمی از زمین ارتفاع گرفته که توسط دو راه پله ای در حیاط شمالی و دیگری در حیاط
جنوبی با حیاط مرتبط است یک راه پله از حیاط شمالی نیز مستقیما به طبقه اول میرود
بنا آجری و سقف آن سفال پوش است که به طور مرتب توسط مالک تعویضی ترمیم می گردد اکثر تزیینات بنا
مانند قاب پنجره ها در ها و کمدها و سقف چوبی است تزئینات سقف بسیار پرکاربرد در خور تحسین است در
دیوار مجاور پله ارسی بسیار زیبای با ریزه کارهای فراوان وجود دارد.
این بنا با مساحت تقریبی 138متر مربع در محله کشه سر ماسوله واقع شده است و دو طبقه است که از داخل
به هم مرتبط نیستند و هر یک ورودی جداگانهای در دو سطح متفاوت تراز زمین دارند رنگ نمای بنا به جز
دیوارهای سفید بالکن به زنگ زرد اخرا( رنگ خاک منطقه )هستند طبقه همکف شامل یک اتاق طبقه دوم شامل
چهار اتاق یک راهرو اتاق خواب به همراه دارد و در میان آنها دو اتاق بالکن دسترسی دارند دیوارهای اتاق ها هم
دارای طاقچه و درها و پنجره های چوبی هستند این بنای قدیمی از معدود بناهایی که تاکنون در معرض دخل و
تصرف غیر اصولی قرار نگرفته و از ویژگی های آن می توان به بالکن مثلثی شکل که تنها در این بنا دیده میشود
اشاره کرد ارسی آن نیز از دیگر ویژگیهای قابل توجه این بناست.